Rumex spp .:Polygonaceae ترشکها: تیره علف هفتبند
گیاهانی هستند یکساله یا چندساله علفی با برگهای متناوب و گوشوارههای لولهای در محل بندها و عموما بندبند با گلهای یک جنسی یا چند جنسی که به صورت چرخهای و فراهم در محور برگها یا در انتهای ساقه قرار گرفتهاند.
برگها عموما مستطیلی کشیده، سرنیزهای و پیکانی شکل بوده، میوه آنها فندقه عموما بالدار و با حاشیهای کامل یا شرابهای یا مژهدار میباشند.
غالب گونههای ترشکها در مناطق مرطوب حاشیه جویبارها، باتلاقها، رودها و چمنزارها و مناطق کوهستانی مرطوب رشد مینمایند. شاید بتوان ازRumex conglomeratus به عنوان یکی از معمولیترین گونههای ترشکها نام برد که با گلهای کوچک چرخهای و فراوان و ساقه و برگ قرمزرنگش در فصل بهار و تابستان دارای گسترش و پراکنش زیادی در سراسر گیلان است.
از گونههای دیگر این جنس میتوان:
Rumex acetocella/ Rumex scutatus
Rumex: dentatus/ Rumex tuberosus
را نام برد که دو گونه اول بیشتر در دره سفیدرود اطراف منجیل و رودبار و دو گونه آخر بیشتر در اطراف رشت و لاهیجان و انزلی پراکنش دارند.
برگ ترشکها عموما توسط مردم در اوائل بهار به عنوان سبزی آش مصرف میگردد. برگ ترشکها در نارسائی عمل دستگاه دفع ادرار مؤثر بوده و در مداوای بیماریهای التهابی، اسکوربوت، امتلاء معده، کمی اشتها، بواسیر، ورم لثه دندان و بیماریهای پوستی بکار میرود. در دفع یبوستهای مزمن، زردی و عوارض گواتر میتوان از ترشک بهره جست.
ضماد مخلوط برگ پخته گیاه با آرد دانه کتان و پیهخوک، اثری مفید در رفع دانهها و جوش صورت، سودا و بیماریهای پوستی دارد.
Ruscus hyrcanus :Liliaceae کولهخاس: تیره لاله
گیاهی است درختچهای با ساقههای زیرزمینی فراوان و با ساقه هوایی ساده یا منشعب و پرشاخه و همیشه سبز با برگهای (ساقههای سبزرنگ و برگ نمای) چرمی و خشن با انتهایی خاردار و عموما تخممرغی یا بیضوی- شکل. کولهخاس گلهای یکجنسی و میوههای ستهای قرمزرنگ دارد و از گیاهانی است که در جنگلهای شمال ایران عموما به همراه ممرزوراش و بر روی خاکهای آهکی در مناطق شیبدار یا در کنار پرتگاهها و بر روی خاک هوموسدار جنگلی میروید.
ص: 448
Sagittaria trifolia :Alismataceae تیرکمان آبی: تیره تیرکمان آبی
گیاهی است آبزی و رطوبتپسند با ساقههای زیرزمینی متعدد و ساقه هوایی برافراشته و راست به بلندی 30 تا 80 سانتیمتر با برگهای هوایی شناور یا غوطهور در قاعده ساقه، با دمبرگی بلند و پهنکی پیکانیشکل و گلهای سفید و زیبا در طول محور ساقه در گلآذینی خوشهای.
تیرکمان آبی یکی از گیاهان رطوبتپسند است که به صورت علف هرز در مزارع برنج و در کنار باتلاقها و مردابها و مناطق مرطوب معمولا میروید. در نقاط مختلف گیلان به ویژه در بندر انزلی، اطراف رشت، لاهیجان، فومن و صومعهسرا و کلیه مناطق مناسب کشت برنج میروید.
Salix spp .:Salicaceae بیدها: تیره بید
درختان یا درختچههایی هستند خزانکننده به ارتفاع 10 تا 15 متر و برگهای متناوب خطی تا واژ تخممرغی یا تخممرغی و سرنیزهای. گلها یک جنسی و به صورت سنبلهای دم گربهایشکل نر یا ماده و جدای از یکدیگر و عموما واژگون و گاهی راست قرار گرفتهاند.
بیدها عموما در مناطق مرطوب در کنار جویبارها، حاشیه رودها و نهرهای دارای آب دائمی رویش مییابند. این درختان از نظر چوبدهی ارزش چندانی نداشته و از تخته حاصل از آنها برای تهیه جعبه و توفال و از ساقههای راست آنها در تونل معادن استفاده میشود.
بیدها نقش به سزایی در تلطیف هوا دارند و سایه آنها از این نظر واجد اهمیت بوده مشهور است. پوست آنها ارزش داروئی قابل توجهی دارد و خاصیت تببری آن بر کسی پوشیده نیست.
از تخمیر چوب آنها برای تهیه الکل استفاده میشود.
بیدها در گیلان و مازندران دارای گونههای متعددی است و مشهورترین آنها عبارتند از:
زردبیدSalix acmophylla
بیدمشکSalix aegyptiaca
بید مجنونSalix babylonica
Salix elbursensis
Salix excelsa
بید مجنون یکی از درختان زیبای زینتی است که با شاخههای واژگون خود زیبایی خاصی داشته و اغلب در کنار خیابانها، پارکها و مناطق تفرجگاهی کشت میگردد.
بیدمشک نیز از درختانی است که به خاطر داشتن گلهای سنبلهای دم- گربهایشکل خود و عطر و بوی خاص مورد توجه مردم میباشد و از آن عرقی تهیه میگردد که بسیار خوشبو بوده و اغلب به عنوان تببر مورد استفاده قرار میگیرد.
Salvia glutinosa :Labiatae نوعی مریم گلی: تیره نعناع
گیاهی است علفی چندساله با ساقهای راست و در بخش فوقانی پرشاخه به بلندی حد اکثر یک متر و پوشیده از کرکهای غدهای و برگهای ساده تخم- مرغی- سه گوشه. گلآذین متشکل از چرخههای 4 تا 6 گلی آنکه به صورت تنک بر روی محور گلآذین قرار گرفتهاند و دارای گلهای بسیار زیبای زردرنگ با نوارهای قهوهای میباشد.
این گیاه خاص مناطق جنگلی گیلان و مازندران است و در اطراف جاده اسالم- خلخال و حاشیه جادههای جنگلی دارای نور نسبتا کافی رویش مییابد.
Salivia nemorosa :Labiatae
گیاهی است علفی و چندساله با ساقههای راست و پرشاخه به بلندی حد اکثر 100 سانتیمتر و پوشیده از کرکهای زبر و برگهای ساده، مستطیلی- سرنیزهای با قاعدهای قلبی.
چرخههای گل حاوی 6 گل متراکم و نزدیک بههم با رنگ ارغوانی یا بنفش است که بر روی محور گلآذین قرار گرفتهاند.
گیاه مذکور در گیلان بیشتر در داخل مزارع متروکه و باغها و حاشیه جنگلها و بیشهزارها میروید.
ص: 449
Sambucus ebulus :Caprifoliaceae پلم، آقطی (پلهم، پلهام، شوند): تیره پیچ امین الدوله
گیاهی است علفی چندساله با بوی بد، به ارتفاع حد اکثر 2 متر و برگهای شانهای بزرگ و متقابل با 3 تا 6 جفت برگچه سرنیزهای بیضوی، گلهای سفید و گاهی سفید متمایل به صورتی آن در گلآذین انتهایی چتریشکل و طبقمانند قرار گرفته، میوه آن پس از رسیدن سیاهرنگ میشود.
پلم یکی از معمولیترین گیاهان منطقه گیلان و مازندران بوده در اغلب نقاط، در حاشیه جادهها، در بستر جنگلهای دارای نور فراوان، در مناطق جنگلی که قطع یکسره میشود و در حاشیه مزارع، باغها و در شیبهای تند کناره جادههای جنگلی میروید.
از مغز ساقه آقطی در آزمایشگاههای شعب مختلف علوم برای تهیه برش از اندامهای گوناگون استفاده میشود، پلم گیاهی است که برای چهارپایان سمی بوده، ولی در طب سنتی برای درمان بعضی از دردها توصیه شده است. در طب سنتی ایران به عنوان مدر، معرق، مسکن، ملیّن، معالج گریپ، کمکننده شدت سرفه، معالج روماتیسم، نقرس، حبس البول، بادسرخ، انواع بواسیر، زخمهای سوختگی، درد اعصاب، آب آوردگی شکم، استسقاء، گلودرد، عوارض رحم، جوش و کورک، ورم و خارش پوست، متوقفکننده کرمخوردگی دندان و معالج کچلی مورد استفاده قرار میگیرد. تمام اجزاء گیاه اعم از برگ، ریشه، گل و میوه آن مصرف دارویی دارند.
Satureja hortensis :Labiatae مرزه: تیره نعناع
گیاهی است یکساله با ساقهای پرشاخه به بلندی حد اکثر 35 سانتیمتر و برگهای خطی تا خطی- سرنیزهای با نوک کند یا تیز و تقریبا بدون دمبرگ، گلآذین طویل و متشکل از چرخههای انبوه یا تنک با 2 تا 20 گل غالبا به هم فشرده و به رنگ بنفش، ارغوانی یا سفید میباشد.
مرزه یکی از سبزیهای کشت شده در استان میباشد که به عنوان سبزی خوردن و سبزی کوکو مصرف میگردد و دارای طعم و عطری بسیار مطبوع است.
از این جنس گونهای دیگر به نامSaturya mutica در گیلان و در منطقه رودبار و منجیل در شیبهای تند کنار جادهها میروید.
سرشاخه گلدار مرزه هنگامی که به گل مینشیند دارای عطر زیادی بوده و نیرودهنده، تسهیلکننده عمل هضم، مقوی معده، مدر و بادشکن است؛ بهطور خفیف اثر قابض، ضد نزله و رفع اسهال و دفع کرم دارد؛ در صورت وجود ناراحتیهای معده- رودهای، به عنوان آرامکننده، علیه نفخ، گازها، اسهالها و انگلهای رودهای مورد استفاده قرار میگیرد.
Senecio vernalis :Compositae پیرگیاه: تیره کاسنی
گیاهی است علفی یکساله یا دو ساله با ساقهای برافراشته و راست بدون شاخه یا منشعب و پرشاخه از پائین تا بالا به ارتفاع 5 تا 45 سانتیمتر به رنگ سبز یا ارغوانیشونده و پوشیده از کرکهای بلند پنبهای یا بدون کرک با برگهای قاعدهای یا ساقهای بدون دمبرگ، قاشقی- مستطیلی یا واژ سرنیزهای و پوشیده از کرکهای بلند و پنبهای، دارای گلهای مجتمع و کپهای با گلچههای کناری زبانهای و زردرنگ و گلهای میانی طبق لولهای و زرد.
پیرگیاه یکی از علفهای هرز مشهور و مهم بهاره مناطق مختلف جلگهای استان بوده و بیشتر بین رشت و انزلی، اطراف رشت، اطراف لاهیجان و بر روی تپههای شنی ساحلی بندر انزلی میروید. از گونههای دیگر یکساله این جنس میتوانSenecio vulgaris وSenecio glaucus را نام برد که به فراوانی در فصل بهار همراه گونه فوق الذکر، در مناطق یاد شده میرویند. گونهای چند ساله از جنس فوق به نامSenecio othonae خاص مناطق جنگلی شمال ایران بوده در جنگلهای استان گیلان رویش دارد.
Sesbania puniceae :Leguminosae تیره نخود
درختچه یا درختی است با ساقهای راست و برافراشته و تاجی منشعب و شاخهدار با شاخههای استوانهای و نازک با ارتفاع 2 تا 4 متر با برگهای مرکب شانهای و برگچههای مستطیلی یا واژ تخممرغی- مستطیلی به تعداد 8 تا 15 جفت و معمولا واژگون، با گلهای متعدد پروانهآسای قرمز تیره یا قرمز متمایل به نارنجی خوشهای واژگون، با میوه نیام چهارگوشه بالدار.
گیاه مذکور یکی از گیاهان کاشته شده زیبای شمال ایران در استانهای گیلان و غرب مازندران است که به خاطر رنگ زیبای گل آن، کشت میشود.
ص: 450
این گیاه بومی مناطق معتدله آمریکای جنوبی است که به اروپا و از آنجا به ایران وارد شده است.
Sigesbeckia orientalis :Compositae علف ملکوتی: تیره کاسنی
گیاهی است علفی یکساله با ساقهای برافراشته و راست و منشعب در بالا و پوشیده از کرکهای فشرده و غدهدار با برگهای متقابل تخممرغی- سرنیزهای بدون دمبرگ تا تخممرغی پهن با قاعدهای گوهایشکل و دمبرگدار و گلهای کپهای، با گلچههای زبانهای کناری و لولهای طبقی.
کلیه اجزاء این گیاه تصفیهکننده خون و مدر هستند و در مداوای بیماریهای مجاری ادرار و اولسرها و زخمهای غانغرایائی مؤثر میباشند. تنطور حاصل از گیاه مزبور را به نسبت مساوی با گلیسیرین مخلوط کرده برای درمان بیماریهای پوست و ناراحتیهای جلدی بهکار میبرند. این تنطور بهویژه در رفع بیماریهای پوستی که منشأ طفیلی و قارچ دارند مؤثر است. اگر تنطور آن از گیاه تازه تهیه شود اثر ضد عفونیکننده قوی دارد بطوری که با قرار دادن آن بر روی زخمهای آلوده، آنها را ضدعفونی کرده درمان مینماید. نام فارسی ندارد؛ فرانسویها آن را علف ملکوتیHerbe divine و علف چربHerbe grass مینامند.
گیاه فوق الذکر یکی از علفهای هرز مزارع و باغها و جنگلهای تنک با نور فراوان میباشد و در استان گیلان در مزارع و باغهای اطراف رودبار، منجیل رشت، آستارا، اسالم، انزلی و لاهیجان رشد مینماید.
Silybum marianum :Compositae عکوب: تیره کاسنی
گیاهی است علفی دو ساله یا چندساله با ساقهای منفرد یا منشعب و شاخهدار، در بالا به ارتفاع 30 تا 150 سانتیمتر و برگهای طوقهای بدون کرک واژ تخممرغی و دمبرگدار که در امتداد رگبرگها دارای رگههای سفیدرنگ و دندانههای شدیدا خاردار میباشند. برگهای ساقهای اغلب تخممرغی- سرنیزهایشکل و گوشوارهدار و ساقه آغوش بوده کوچکتر از برگهای طوقهای میباشند.
گلهای لولهای نر و ماده قرمزرنگ آنها به صورت مجتمع و کپهای بزرگ که توسط برگهای تغییر شکل یافتهای به نام برگههای خاردار احاطه شدهاند قرار دارند.
گیاه فوق الذکر یکی از علفهای هرز حاشیه جادهها و کنار نهر و جویبارها و مزارع آیش بوده در استان گیلان نیز در غالب نقاط در کنار جادههای منجیل- رشت، رشت به طرف صومعهسرا و فومن و نیز حاشیه جادههای بین شهری دیده میشود. گیاه مذکور دارای برگهای تلخ است و لیکن در کشورهای اروپائی اغلب به مصرف تغذیه میرسد. جنبههای داروئی عکوب مخصوصا میوه آن در طب سنتی بسیار باارزش است. میوه این گیاه حاوی لیپیدها، آلبومینها، اسانسهای روغنی و فلاونوئیدهای مهم سیلبین و سیلیمارین بوده داروی مؤثری علیه ناراحتیهای کیسه صفراست و در صورت آسیبدیدگی بافت کبد آن را ترمیم میکند. در پائین آوردن فشار خون، درمان سردردهای یکطرفه (میگرن)، اختلالات جهاز هاضمه، فراخ شدن سیاهرگها، دریاگرفتگی و عوارض ناشی از مسافرت با ترن و اتومبیل تأثیر قابل توجهی دارد. پزشکان سنتی برگ و میوه این گیاه را مسهل صفرا دانسته برای درمان دردهای مربوط به طحال و همچنین دفع سنگهای صفراوی و یبوستهای مزمن تجویز میکنند. مصرف گیاه حتی بهطور مداوم هیچگونه مسمومیتی ایجاد نمیکند. از برگهای گیاه در تهیه سالاد و از ریشه آن در تهیه برخی غذاها و مرباها استفاده میشود.
ریشه و اعضای هوائی عکوب طعم تلخ و اثر اشتهاآور، مقوی و تببر دارد. دانه گیاه دارای آمیدون، مواد آلبومینوئیدی و یک ماده روغنی میباشد و مصرف دانه لهشده آن برای درمان بیماریهای مختلف توصیه شده است.
گیاه مزبور نام فارسی ندارد؛ به عربی آن را عکوب، شوک الدمن و شوک النصاری میخوانند.
Sisymbrium officinale :Cruciferae خاکشیر: تیره شببو
گیاهی است علفی یکساله با ساقهای منشعب و پرشاخه به بلندی 20 تا 80 سانتیمتر با برگهای قاعدهای دمبرگدار و طوقهای و گلهای زردرنگ سنبلهای نسبتا طویل در انتهای شاخهها و میوههای خرجین مخروطیشکل کوتاه به طول 11 تا 17 میلیمتر.
ص: 451
گیاه فوق الذکر معمولا در کنار جادهها و پیادهروها و زمینهای متروکه میروید، در گیلان گیاهی تقریبا معمولی و همهجا پراکنده بوده و در کنار جادههای جنگلی، حاشیه مزارع، پیادهروها و باغها رویش مییابد و در فصل بهار یکی از گیاهان غالب مناطق مختلف استان گیلان است.
در ایران از اینگونه استفاده داروئی نمیشود و گونه دیگری که به خاکشیر معروف است و نام لاتین آنDescurainia sophia است مورد استفاده قرار میگیرد. گیاه مذکور نیز علف هرز مزارع آیش، مزارع گندم، غلات و حاشیه مزارع و باغها است. دانههای خاکشیر بیشتر به عنوان خنککننده با آب و یخ همراه شربتها مصرف گردیده و در فصل تابستان در برخی آبمیوهفروشیها فروخته میشود، خاکشیر نیرودهنده، ضد اسکوربوت، مدر، خلطآور بوده و برای بهبود بیماریهای حنجره بکار میرود، جوشانده گیاه خاکشیر در رفع اسهالهای ساده، اخلاط خونی و درمان ترشحات زنانگی مفید است.
Smilax excelsa :Liliaceae از ملک (کامپوره، شنگیله، کفلهبور، والیگیله): تیره لاله
درختچهای است بالارونده با ساقهای خاردار به طول حد اکثر 20 متر با برگهای متناوب تخممرغی پهن دایرهای تا شبه قلبی و دمبرگی بلند با دو زایده پیچکمانند. گلهای کوچک آن به تعداد 2 تا 14 عدد بر روی دمگل آذین بلندتر از دمبرگ به صورت محوری و چتریشکل قرار گرفته میوههای ستهای آن پس از رسیدن قرمزرنگ میگردد.
از ملک در مناطق جنگلی شمال، حاشیه جادهها، جنگلهای مخروبه، بیشهزارها و مناطق دارای نور کافی رشد مینماید. در گیلان نیز در غالب نقاط جنگلی جلگهای و مخروبه میروید.
ریشه این گیاه و گونههای دیگری از آنکه در نواحی جنوبی مکزیک و کشورهای مجاور آمریکای مرکزی تا حوزه آمازون میرویند، تحت نام ریشه سالسپاری وارد بازار تجارت میشود.
قسمت مورد استفاده این گیاه ریشه آنهاست که به صورت عاری از ریزوم (اعضای زیرزمینی) و یا دارای ریزوم و حتی همراه با قسمتی از ساقه گیاه، در معرض استفادههای درمانی قرار میگیرد.
در گذشته به عنوان تصفیهکننده خون مصارف زیاد داشته است. طب سنتی آن را برای درمان بیماریهای جلدی، اگزما و داء الصدف توصیه میکند.
باید دانست که سالسپاریهای داروئی عموما فاقد تانناند و فقط بعضی از انواع آنها مانندS .excelsa L که در ایران میروید وS .prolifera Roxb دارای ماده مذکور میباشند.
S. excelsa L
در منطقه وسیعی از گیلان میروید و به اسامی زیر موسوم است:
ملک و از ملکی در لاهیجان و رودسر، شنگیله در آستارا، کفلهپور در گرکانرود، والیگیله در بندر انزلی، تمیس و کامپوره در اطراف رشت، کامپورک در صومعهسرا، شاتدانه در دیلمان، کلکادانه در بعضی نواحی گیلان و بالیکا در درفک.
Solanum dulcamara :Solanaceae تاجریزی پیچ: تیره سیبزمینی
گیاهی است بالارونده و پیچنده با ساقهای چوبی، برگهائی دمبرگدار تخممرغی تا تخممرغی- سرنیزهای و گلهای بنفشرنگ در گلآذین گرزن محوری یا انتهائی و میوه ستهای آبدار قرمزرنگ.
گیاه فوق الذکر یکی از درختچههائی است که در غالب نقاط شمالی ایران در کنار دریاچهها، مناطق مرطوب و باتلاقها، حاشیه و بستر رودها رشد مینماید. برای مثال در استان گیلان در روگاههای مرداب انزلی مانند نهنگ- روگا یا سایر مسیرهای رودخانهای مرداب به طرف دریا از کنار روگاهها در میان نیها و سایر گیاهان همراه رشد مینماید.
از نظر طب سنتی تاجریزی پیچ بهطور ملایم اثر ملیّن، مدر، نیرودهنده، معرق، تصفیهکننده خون و کمی مخدر دارد. در مداوای بیماریهای جلدی مزمن مانند اگزما، خارش سودا و تبخال مؤثر است و برای رفع درد استخوان، ترشحات زنانگی، استسقاء، برونشیتهای مزمن، نزله مزمن، سیاهسرفه، آسم، نقرس، روماتیسم، زردی، آلبومینوری مورد استفاده قرار میگیرد. مصرف فرآوردههای آن به میزان زیاد ایجاد مسمومیت مینماید.
Solanum melongena :Solanaceae بادنجان، بادمجان: تیره سیبزمینی
گیاهی است علفی یکساله با ساقهای نسبتا ضخیم و راست و پرشاخه به
ص: 452
ارتفاع 30 تا 100 سانتیمتر و برگهای دمبرگدار تخممرغی بزرگ. گلهای نسبتا بزرگ، منفرد سفید یا سفید متمایل به بنفش با دمگلی بلند و خمیده به طرف پائین در محور برگها و میوه ستهای بزرگ به اشکال تخممرغی، گلابیشکل، استوانهای طویل و غیره ... به رنگ ارغوانی تیره یا بنفش تیره.
بادنجان یکی از گیاهان زراعی معروف است که در غالب نقاط ایران از جمله در گیلان در مزارع کشت میگردد و میوه آن (بادنجان) در غالب فصول سال به طرق گوناگون به مصرف تغذیه میرسد.
Solanum nigrum :Solanaceae سگانگور: تیره سیبزمینی
گیاهی است علفی یکساله با ساقهای راست به ارتفاع 10 تا 70 سانتیمتر، پرشاخه و برگهای تخممرغی یا تخممرغی- بیضوی و گلهای کوچک و سفیدرنگ در گلآذین خوشه گرزن با گلهای 5 تا 10 تایی و میوه سته آبدار سیاهرنگ که به تدریج پس از رسیدن نارنجیرنگ میگردد.
سگانگور یکی از علفهای هرز حاشیه رودخانه، سواحل دریا، زمینهای مخروبه و مزارع زراعی میباشد که در غالب نقاط گیلان به خصوص در زمینهای زراعی و مناطق جنگلی دارای نور نسبتا کافی رشد مینماید.
اثرات دارویی آن در طب سنتی شناخته شده است، سگانگور مخدر بوده به علت داشتن سولانین تسکیندهنده است. در استعمال خارجی، برگهای تازه و لهشده آن بر روی اولسرهای دردناک، ترک نوک پستان و بواسیر اثر درمانی دارد.
جوشانده آن به صورت امولسیون و حمام موضعی بر روی ورمها و قسمتهای ملتهب و دردناک پوست قرار داده میشود، به علاوه در سوختگیها، کوبیدگی و بیماری جلدی ناراحتکننده اثر مسکن و شفابخش دارد. ضماد آن درد روماتیسم مفصلی حاد را تسکین میدهد.
Solanum tuberosum :Solanaceae سیب زمینی: تیره سیب زمینی
گیاهی است علفی چندساله با ساقههای زیرزمینی دارای غدد (سیب زمینی) فراوان در انتها و ساقه هوایی راست و پرشاخه به ارتفاع 30 تا 100 سانتیمتر عموما چهارگوشه و برگهای شانهای فرد با 3 تا 4 جفت برگچه کامل تخممرغی و برگچههای کوچکتری در میان آنها؛ دارای گلهای سفید یا متمایل به بنفش در گلآذین گرزن انتهایی، و میوه هوایی سته آبدار سبزرنگ با دانههای متعدد.
سیب زمینی بومی قاره آمریکا بوده در ایران گیاهی کشت شده است و اگر چه در گیلان جز در مناطق کوهستانی و در روستاهای دوردست که از رطوبت دریا به دورند کشت نمیشود و لیکن انواع آن به نامهای سیبزمینی استانبولی، پشندی، آلفا و ... به صورت روزمره در غذای مردم دیده میشود و در غالب سبزیفروشیها و مغازهها عرضه میگردد. اعضاء سبز گیاه مانند برگ و ساقه به علت داشتن سولانین اثر مخدر و آرامکننده دارد و دردهای عصبی روماتیسمی، نزلههای مزمن ششی، سرفههای خشک، اسهالهای همراه با حالات تحریکی را معالجه مینماید. غده سیبزمینی ضد اسکوربوت و نرم- کننده میباشد و مصرف آن برای مبتلایان به بیماری قند توصیه میشود، سیب زمینی تازه یا رنده شده بر روی سوختگیهای سطحی بدن اثر تسکین دهنده دارد.
Sparganium neglectum :Sparganiaceae توروف: تیره اسپارگانیاسه
گیاهی است علفی چندساله و رطوبتپسند و پایابی یا آبزی، یکپایه با ساقههای زیرزمینی نسبتا ضخیم و پراکنده و ساقه هوایی راست و برافراشته منشعب و شاخهدار در بخش فوقانی به ارتفاع 25 تا 120 سانتیمتر و برگهای دو ردیفی بلند و راست و ناویشکل و سهگوشهای و در قاعده غلافدار که گاهی از ساقه بلندتر میباشند.
گلهای سفید در انتها قهوهای یا سیاهرنگ آن به صورت مجتمع و کپهای کروی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و کپههای حاوی گلهای ماده غالبا در پائین و گلهای نر در بالا، حول محور گلآذین منشعب و شاخهدار دیده میشوند.
گیاه مذکور در ایران در غالب نقاط معتدله در کنار برکههای آب و چشمهسارهای آب شیرین، باتلاقها و مردابهای دارای عمق کم میروید. در گیلان در مرداب انزلی، آبگیرها و برکههای اطراف رشت، فومن و صومعهسرا، گاهی در کنار نهرهای موقت حاشیه جادههای بین شهری در فصل بهار دیده میشود.
ص: 453
Spartium junceum :Leguminosae طاووسی: تیره نخود
درختچهای است راست و پرشاخه با ساقهای شیاردار و شاخههای سازوییشکل و برگهای کم و کوچک و غالبا ریزان ساده و بیضوی باریک به طوری که گیاه عموما بدون برگ به نظر میرسیده شاخههای سبزرنگ آن بیشتر جلب توجه مینماید. گلهای پروانهآسای زرد طلایی آن، عموما در خوشههای 5 تا 20 گلی در انتهای شاخهها قرار گرفتهاند.
طاووسی در ایران عموما به عنوان گیاهی زینتی کاشته میشود و در استان گیلان به خصوص در شهرهای بزرگ رشت، لاهیجان و فومن در پارکها، حاشیه خیابانها و گاهی حیاط منازل کشت میشود.
Spinacia oleracea :Chenopodiaceae اسفناج: تیره چغندر
گیاهی است دوپایه و یکساله با برگهای غالبا طوقهای متناوب و دمبرگ بلند و پهنک غالبا دلتایی یا پیکانی و گلآذین گرزن- پانیکول انتهایی و میوهای خاردار.
اسفناج یکی از گیاهان کاشته شده مناطق مختلف کشور و در ردیف سبزیهای خوراکی است که سرشار از ویتامینهای آ. ب. ث و د و مواد کانی و املاح مختلف نظیر آهن و فسفات میباشد. اسفناج مصارف دارویی فراوانی دارد که برای اغلب مردم شناخته شده است. انواع وحشی آن گاهی در مزارع به صورت علف هرز دیده میشود.
اسفناج از نظر غذایی اهمیت زیادی دارد و به علت داشتن آهن، فسفات و کلروفیل برای مبتلایان به کمخونی بسیار مفید بوده، سهولت دفع مواد از روده بزرگ را میسر میسازد.
مؤلف کتاب «گیاهان دارویی» مینویسد: از نظر ترکیبات شیمیایی اسفناج تازه دارای 93 درصد آب، مواد البومینوئیدی، مواد چرب، مواد قندی، کلروفیل، لسیتین، سکرتین، ید، فسفر، آهن، ارسنیک، املاح پتاسیم و کلسیم، مخصوصا اکسالاتهاست. اسفناج را از نظر ترکیب شیمیایی و تأثیری که در بدن میگذارد، میتوان شبیهoxalis (ترشک) ها دانست. اسفناج به جهت دارا بودن آهن نیز در میان سبزیها بیهمتاست. از این نظر گویچههای قرمز خون را زیاد میکند و بهترین غذا برای زنان باردار و اشخاص کمخون میباشد.
همچنین به جهت داشتن منیزیم تا حدودی جلوی پیشرفت سرطان را میگیرد، محرک کلیهها بوده، کار و فعالیت آنها را زیاد میکند.
اسفناج به علت دارا بودن سکرتین که در سال 1924 میلادی وسیله دبرفDobreff کشف شد، اثر نیرودهنده بر روی ترشحات معده، روده، لوزالمعده دارد. ترشحات صفرا را افزایش میدهد و حرکات دودیشکل روده را تقویت میکند. با آنکه غذاهای سادهای که با اسفناج تهیه میشود زیاد لذتبخش نیست مع هذا مصرف آن در تغذیه کودکان و به عنوان غذای کامل دوره نقاهت، کمخونی دختران جوان، بیماریهای حاد، بیماریهای مقاوم پوست، اسکوربوت و همچنین به عنوان تقویت اعصاب برای کسانی که کارهای فکری دارند توصیه شده است.
مصرف اسفناج پخته، در طب سنتی برای رفع سرفههای خشک، آسم، گرفتگی صدا، یبوست، قولنجهای کبدی، رماتیسم، نقرس و کمی ترشحات شیر معمول است. در موارد کمبود ویتامینهای بدن، مصرف شیره تازه اسفناج، مؤثرتر از اسفناج پخته ذکر شده است. علاوه بر آن در گذشته از اسفناج نوعی شراب تهیه میگردید که در خونرویها به منظور رفع کمخونی افراد مبتلا به این بیماری به کار میرفت. برای این کار نیز از 4 قسمت شراب و یک قسمت شیره برگهای پخته اسفناج استفاده میشود.
علاوه بر آنچه که ذکر گردید، ضماد خام اسفناج جهت مداوای ورمها و گزیدگی زنبور و باز کردن دمل نافع است. مالیدن پخته این سبزی مخلوط با سفیدآب جهت جوشهای جلدی نیز نتیجهبخش میباشد. تخم اسفناج جهت درد کبد، درد دل و درد سر مفید است. اسفناج لثهها را سفت میکند و از تباهی و فساد دندان به علت دارا بودن آهن میکاهد. اگر پارچه پشمی را با آب اسفناج بشوئید، شفاف و براق میشود.
بیماران مبتلا به ورم مفاصل و سنگهای کیسه صفرا نباید اسفناج را زیاد مصرف کنند. زیرا وجود اکسالات موجود در اسفناج برای این قبیل بیماران
ص: 454
مضر است و باعث تشدید کسالت آنان میگردد.
Stachys byzantina :Labiatae گوشبره: تیره نعناع
گیاهی است علفی چندساله، با شاخههای عقیم به همراه ساقه باروری به بلندی حد اکثر یک متر و غالبا ساده و ندرتا دارای شاخههای تنک. در بخش فوقانی پوشیده از کرکهای پنبهای- بلند یا کرکهای هلوئی- پتوئی و برگهای قاعدهای قاشقی- مستطیلی تا سرنیزهای پهن و پوشیده از کرکهای پتوئی- ابریشمی تا تار عنکبوتی. چرخههای گلدار متشکل از 15 تا 20 گل عموما تنک در طول محور گلآذین و چرخههای انتهایی متراکم و نزدیک به هم به رنگ قرمز صورتی.
گیاه فوق الذکر که بیشتر در استانهای گیلان و مازندران رویش داشته در مناطق دارای نور کافی میروید، هیچگونه ارزش علوفهای نداشته و عموما به صورت گیاهی مهاجم و بدخوراک جلوه مینماید و در گیلان بیشتر در مراتع دارای نور کافی و مخروبه رویش مییابد.
گونههای چندی از این جنس در مناطق مختلف گیلان میرویند که عبارتند از:
Stachys fruticulosa/ Stachys persica
Stachys inflata/ Stachys pubescens
Stachys lavandulifolia/ Stachys spectabilis
در مناطق مختلف استان گیلان رویش مییابند.
گونهStachys lavandulifolia با نام فارسی چای کوهی به عنوان بادشکن در طب سنتی مصرف میگردد.
Stellaria media :Caryophyllaceae دانه قناری، سبزهواش: تیره میخک
گیاهی است یکساله علفی گسترده روی سطح زمین یا بهندرت راست و برافراشته با برگهای قاعدهای متقابل قلبیشکل یا تخممرغی و برگهای بالایی اغلب بزرگتر از برگهای پائینی. گلهای سفیدرنگ 5 گلبرگی آنکه به علت داشتن بریدگی عمیق 10 تایی بنظر میرسند در گل آذین متراکم و چترمانند و گاهی تنک و پراکنده قرار گرفتهاند.
گیاه فوق الذکر از نظر شکل اندامها بسیار متنوع است و تقریبا علف هرزی بشمار میآید که در همهجا مخصوصا در مزارع، باغچهها، پیادهروها و گلدانها میروید.
Syringa persica :Oleaceae یاس بنفش: تیره زیتون
درختچهای است با ساقهای خاکستری رنگ به ارتفاع حد اکثر 3 متر و خزانکننده با برگهای متقابل ساده تخممرغی یا سرنیزهای و گلهای بنفش یا سفید یا بنفش متمایل به قرمز خوشهای و بسیار معطر و میوه کپسول با دانههای بالدار.
یاس بنفش درختچهای است که در غالب نقاط ایران در پارکها، حیاط منازل و باغچهها کشت میگردد. در گیلان در بلوارها و حیاط منازل و پارکها کشت میشود. عطر یاس بنفش بسیار مشهور و دلانگیز است.
Tamus communis :Dioscoraceae تمیس، رزک: تیره تمیس
گیاهی است علفی چندساله پیچان و بالارونده با غده زیرزمینی به قطر 20 سانتیمتر یا بیشتر، سیاهرنگ با ساقهای نازک به طول حد اکثر 4 متر، کم شاخه، شیاردار، بدون کرک با برگهائی متناوب تخممرغی، قلبیشکل به رنگ سبز روشن. گلهای آن کوچک، زردرنگ و یک جنسی است. گلهای نر و ماده از یکدیگر جدا و غالبا به صورت خوشهای یا سنبلهای محوری قرار گرفتهاند.
میوه ستهای شبه کروی و سبزرنگ آن پس از رسیدن قرمز میشود.
تمیس از گیاهانی است که در استانهای شمالی ایران در مناطق جنگلی و بیشهزارها میروید. در استان گیلان نیز در جنگلهای اسالم، شفارود، فومن و ماسوله، اطراف لاهیجان و رشت و ارتفاعات مرتعی مشجر اطراف عمارلو و دیلمان میروید.
Tanacetum parthenium :Compositae بابونه گاوی: تیره کاسنی
گیاهی است علفی چندساله با ساقههای متعدد و پرشاخه به ارتفاع 20 تا 60 سانتیمتر با برگهای مرکب به رنگ سبز که دمبرگهائی بلند دارند.
کاپیتولهای گیاه دارای دو نوع گل است: گلچههای کناری زبانهای به رنگ سفید و به تعداد 10 تا 20 عدد و گلهای لولهای به رنگ زرد با تعداد زیاد در ناحیه وسط (بر روی صفحه طبق).
بابونه گاوی گیاهی است که در اغلب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران بر روی دیوارههای سنگی دارای رطوبت، در چمنزارهای مرطوب، مناطق مخروبه، حاشیه رودخانهها و گاهی در مناطق جنگلی بر روی لبهها و دیوارههای سنگی میروید.
در گیلان نیز در کناره رودخانههای جنگلی، در مناطق کوهستانی دارای جریانهای آب و بر روی دیوارههای سنگی با شیب تند میروید.
گلهای بابونه گاوی نیز گاهی به مصرف داروئی در طب سنتی میرسد.
Teucrium hyrcanicum :Labiatae تیره نعناع
گیاهی است چندساله علفی با ساقهای راست به ارتفاع 35 تا 75 سانتیمتر و کرکآلود، دارای برگهای دمبرگدار تخممرغی- سرنیزهای و گلآذین
ص: 455
خوشهای سنبلهمانند و متراکم و گلهای قرمز- صورتی.
گیاه مذکور خاص منطقه رویشی هیرکانی حوزه دریای خزر میباشد و در حاشیه جاده و کنار آبراههها و مناطق دارای نور نسبتا فراوان رویش مییابد.
Teucrium polium :Labiatae مریم نخودی: تیره نعناع
گیاهی است علفی چندساله با قاعدهای خشبی، به ارتفاع 10 تا 40 سانتیمتر، گسترده روی زمین یا راست و برافراشته با کرکهای سفید متمایل به خاکستری یا کرکهای پتوئی- پنبهای یا فردار. برگهای مستطیلیشکل تا واژ تخممرغی باریک یا خطی، معمولا پوشیده از کرکهای پتوئی. گلآذین کپهای و سرسان با گلهای سفیدرنگ. گیاه فوق الذکر در گیلان بیشتر در مناطق رودبار و ارتفاعات بالای کوهستانی و مناطق مرتعی رویش مییابد و ارزش داروئی آن بر اغلب مردم شناخته شده است. سرشاخه گلدار گیاه اثر مقوی، نیرودهنده و ضد تشنج دارد و اگر گرد آن وارد بینی شود مخاط بینی را تحریک و ایجاد عطسه مینماید. مصرف آن در رفع سردرد، ضعف عمل دستگاه تغذیه، بیماریهای دستگاههای تناسلی و میزراه، تأخیر یا عدم وقوع قاعدگی به علت ضعف تأثیر به سزائی دارد.
Thymus spp .:Labiatae آویشنها: تیره نعناع
گیاهانی هستند علفی چندساله و با قاعده خشبی و به صورت پشتهای یا گسترده بر روی زمین با ساقههای متعدد به بلندی حد اکثر 25 سانتیمتر و برگهای کامل (ساره) تخت (پهن) و حاشیه برگشته بدون دمبرگ یا دمبرگدار.
آویشنها در مناطق مختلف گیلان به خصوص مراتع ییلاقی و مناطق کوهستانی رویش مییابند. عامل مؤثر در شناخت این گیاهان عطر فراوان و دلانگیز آنها است. آویشنها با گلهای ارغوانی، صورتی، سفید یا کرم رنگ خود به مناطق کوهستانی و شیبهای تند ارتفاعات مرتعی زیبائی خاصی میبخشند.
گونههای چندی از این جنس در گیلان میرویند که عبارتند از:
Thymus fallax/ Thymus pubescens
Thymus fedtschenkoi/ Thymus transcaucasica
Thymus Kotschyanus
کلیه گونههای مزبور با نام آویشن شناخته میشوند.
آویشنها در ایران به عنوان داروهای گیاهی کاملا شناخته شدهاند و عموما بادشکن، مقوی معده، خلطآور، ضد تشنج و مدر و قاعدهآور میباشند. دم- کرده سرشاخههای گلدار آنها را در رفع اسپاسمها و حالات تشنجی دستگاه تنفس و درمان گریپ، سیاهسرفه، آسم مرطوب، نزلههای مزمن بکار میبرند و خاصیت مقوی، نیرودهنده، ضد عفونیکننده، تنظیم دستگاه گردش خون و مراکز عصبی و ضربان قلب دارند.
Thymus Serpoyllum سوسنبر کوهی: تیره نعناع
سوسنبر کوهی گیاهی است پایا به ارتفاع 10 تا 20 سانتیمتر با برگهای کوچک و رگبرگهای مشخص، با شاخههای خیلی کوتاه و اغلب پوشیده از کرک. دارای گلهای سفید کوچک به صورت مجتمع و خوشهای. این گیاه در برخی از نقاط گیلان به ویژه در ارتفاعات منجیل میروید.
سوسنبر کوهی یکی از اقسام سوسنبر است که از نظر خواص درمانی شبیه سایر اقسام سوسنبر میباشد. مقوی قلب، نیروبخش، مقوی معده و بادشکن است.
طب سنتی از این گیاه برای درمان ضعف معده، اختلالات هاضمه، دلبهمخوردگی، انواع قولنج و اسهال استفاده میکند و خواص درمانی مختلفی برای آن قائل است از قبیل: ادرارآور، معرق، بازکننده عادت ماهانه، ضد کرم، ضد عفونیکننده.
زیادهروی در خوردن سوسنبر برای زنان باردار مضر است، زیرا امکان دارد موجبات سقط جنین را فراهم سازد.
Tilia platyphyllos subsp .caucasica :Tiliaceae نرمدار، نمدار، زیزفون: تیره نمدار
درختی است به ارتفاع 35 تا 40 متر با تنهای راست و ضخیم به قطر حد اکثر یک متر با پوستی به رنگ خاکستری تیره و شیاردار و تاجی گسترده و پرشاخه و برگهائی تخممرغیشکل با قاعدهای قلبی یا قلبی مورب یا بریده مورب و دمبرگی بلند. گلهای گرزنی آن بر روی برگهای زبانهایشکل بدون کرک به رنگ زرد متمایل به سبز به طول حد اکثر 9 سانتیمتر قرار گرفته و میوههای شبه کروی یا گلابیشکل آن پوشیده از کرکهای مخملی یا پتوئی است.
نمدار یکی از گونههای جنگلی شمال ایران است که عموما در دشتها و جلگههای جنگلی تا ارتفاعات میانبند رشد مینماید و چوب آن ارزش صنعتی زیادی ندارد. گلآذین آن دارای خاصیت دارویی بوده در طب سنتی به مصرف میرسد و امروزه گونههای اروپائی آن نیز به خاطر استفادههای داروئی گاهی در ایران کشت میشود.
برگ و گل انواع مفید گونههای نمدار (زیزفون) در طب سنتی به عنوان ضد تشنج، آرامکننده و نرمکننده مورد استفاده قرار میگیرد. اثر ضد تشنج آنها نیز مربوط به اسانسی است که در گلهای این درخت وجود دارد و بوئی ملایم و مخصوص از آنها استشمام میگردد.
نوع مفید و داروئی این درخت که در جنگلهای بین کهدم و رستمآباد و همچنین سفیدرود میرویدTilia platyphyllos نام دارد که در طب سنتی به فراوانی در درمان سرماخوردگی، سردرد، سوء هاضمه و ناراحتیهای عصبی به کار میرود. نمدار حاوی گلوکزیدهای فلاونوئیدی است، ولی عاری از مشتقات گزانتین است. گرچه این گیاه از نظر پزشکی مدرن مصرفی ندارد،
ص: 456
ولی میتوان دمکرده آن را به عنوان یک نوشیدنی عاری از کافئین به کار برد.
قابل یادآوری است که در کتاب «مفردات پزشکی و گیاهان داروئی» برگ و گل انواع مختلف گونههای نمدار در طب سنتی در درمان سرماخوردگی سردرد، سوء هاضمه و ناراحتیهای عصبی بکار میرود، در صورتی که در کتاب «گیاهان داروئی» فقط برای گونه مفید این درخت، خواص درمانی ذکر شده است.
Torilis arvensis :Umbelliferae ماستونک: تیره چتریان
گیاهی است علفی یکساله به بلندی حد اکثر 100 سانتیمتر و پرشاخه، با برگهای گوناگون مرکب یک تا دو بار شانهای. دارای گلهای سفید یا سفید متمایل به صورتی در گلآذین چتری با شعاعهای 2 تا 12 تائی و میوه تخممرغیشکل و پوشیده از خارهای راست یا خمیده.
این گیاه یکی از علفهای هرز گیلان بوده در غالب نقاط در حاشیه جادهها، پیادهروها، مزارع و باغها و شیبهای تند حاشیهای جادههای جنگلی و زمینهای زراعی متروکه میروید و به سبب داشتن خار، میوهاش به لباس و پوست حیوانات اهلی میچسبد.
از گونههای دیگر آنTorilis heterophylla نیز در غالب نقاط استان دارای پراکنش و گسترش میباشد.
Trapa natans :Trapaceae : سرکولهخیز، سرکنجهخیز: تیره سرکولهخیز
گیاهی است علفی یکساله با برگهای شناور و غوطهور در آب، برگهای غوطهور آن خطی و باریک و برگهای شناور آن، که بیشتر جلب توجه مینماید، به صورت لوزی و با دمبرگهایی دارای تورم دوکیشکل میباشد. گلهای آن سفیدرنگ و میوهاش چوبی همراه با زوائد سخت و خاردار است.
سرکولهخیز خاص مناطق باتلاقی با آب راکد یا با جریان ملایم و نسبتا کم- عمق میباشد و در مرداب انزلی که یکی از رویشگاههای این گیاه است به صورت متراکم و نزدیک بههم روئیده محیط مناسبی را برای تخمگذاری پرندگان مهاجر به وجود میآورد. میوه این گیاه گاهی توسط افراد بومی برای تغذیه مورد استفاده قرار میگیرد.
Tribulus terrestris :Zygophyllaceae خارخسک: تیره قیچ
گیاهی است علفی یکساله، گسترده روی سطح زمین با ساقهای به طول 15 تا 80 سانتیمتر و شاخههای جوان و برگهای پوشیده از کرکهای نقرهای و برگهای مرکب شانهای زوج با 10 تا 16 برگچه و برگچههای تخممرغی یا بیضوی که غالبا دارای قاعده نامتقارن به صورت متقابل هستند. گلهای منفرد زردرنگ آن در محور برگها قرار گرفتهاند. میوه آن مرکب از 5 برچه به هم پیوسته است که هر برچه حاوی 2 شاخ بلند خارمانند و شاخکهای کوتاهتر خاری و کرکهای فراوان و گاهی نیز بدون کرک میباشد.
خارخسک که یکی از علفهای هرز مزارع آیش و مناطق شنی است در گیلان بر روی شنهای ساحلی بین رشت و انزلی و اطراف انزلی گسترش داشته دارای خواص داروئی فراوان است. خواص داروئی قسمتهای مختلف این گیاه به ویژه قابض بودن آن در طب سنتی ایران کاملا شناخته شده است.
Trifolium spp .:Leguminosae شبدرها: تیره نخود
گیاهانی هستند یکساله یا چندساله علفی با ساقهای برافراشته یا عموما
ص: 457
گسترده روی سطح زمین و اغلب دارای بوی کومارین و برگهای 3 برگچهای و گلهایی به رنگ سفید، زرد، ارغوانی یا قرمز، در گلآذینی کپهای و سرسان و یا خوشهای کوتاه در انتهای شاخهها و یا محور برگها و میوههای نیام کوتاه و ناشکوفای یک یا دو دانهای کوتاهتر از کاسه گل.
شبدرها گیاهانی عموما رطوبتپسند بوده، اغلب در چمنزارها و مناطق دارای نور کافی رشد مینمایند. گونههای شبدر دارای ارزش علوفهای قابل توجه هستند و گونههای اصلاح شدهای نیز از این جنس در مزارع کشت میگردد.
گونههایی از این گیاه که در گیلان میرویند عبارتند از:
Trifolium angustifolium/ Trifolium micranthum
Trifolium arvense/ Trifolium ochroleucum
Trifolium campestre/ Trifolium physodes
Trifolium carescens/ Trifolium pratense
Trifolium chusii/ Trifolium repens
Trifolium fragiferum/ Trifolium resupinatum
Trifolium glomeratum/ Trifolium scabrum
Trifolium grandiflorum/ Trifolium striatum
Trifolium hybridum/ Trifolium subterraneum
Trifolium lappaceum/ Trifolium tumens
این استان در ضمن رویشگاه مناسبی برای بسیاری از گیاهان تیره نخودLeguminosae که اکثرا طالب آب و هوای مدیترانهای و رطوبتپسند هستند میباشد.
در طب سنتی ایران مصارف چندانی برای شبدرها وجود ندارد و لیکن غنچههای گل شبدرها محتوی تاننها، گلوکزیدها، اسیدهای آلی و مواد رنگی میباشند. و برای مداوای برونشیت، گرفتگی صدا، سرفه، اسهال و همچنین در ترکیبات خلطآور و مقوی معده استفاده میشوند. شبدرها دارای شهد بسیار بوده و عسلدهنده مهمی هستند.
قسمت مورد استفاده شبدر قرمز که آن را شبدر کوهی نیز میگویند، گل و شکوفههای خشکشده آن میباشد که بوی خوشی دارند. این شبدرها فقط در زمینهای قوی به عمل میآید. دارای ترکیبات شیمیایی زیاد و قابل توجه است که عبارتند از: مواد سفیدهای، روغن، قند و املاح معدنی مانند کلسیم، منیزیم، پتاس، سرب، فسفر، گوگرد، سیلیس، سدیم، آهن، آلومینیوم، منگنز، روی، مس، نیکل و کوبالت. برگهای شبدر قرمز کلسیم بیشتری دارد که پس از رسیدن فسفر آن کم میشود. همچنین دارای ویتامینهای ب 1 و ای و ویتامین کا میباشد. خاصیت برجسته گیاه مزبور این است که از انفارکتوس (سکته قلبی) جلوگیری میکند. در رنگرزی نیز از مواد رنگی آن جهت رنگ کردن پشم و پنبه استفاده میکنند. جوشانده شربت و عصاره شکوفه گلهای شبدر قرمز ضد تشنج و خلطآور است و برای درمان سیاهسرفه و برونشیت مورد استفاده قرار میگیرد. از عصاره گیاه نیز میتوان به صورت ضماد جهت التیام زخمها بهرهمند شد.
ابو علی سینا در خواص شبدر و گونههای مختلف آن مینویسد: «شبدر گیاهی است که 3 نوع دارد: بیابانی، کاشتنی، مصری. تخم آن را نان کنند و میخورند ... افشره شبدر کاشتنی که با عسل باشد قرحه (زخم) را تنقیه کند.
روغنش داروی درد مفاصل است ... افشرهاش را به بینی کشند عطسه آورد و برای بیماران صرع بسیار سودمند است ... اگر با عسل باشد سفیدی چشم و تم چشم (آفتی که در چشم پیدا شود مانند پرده) را چاره کند. هرنوع از شبدر و به ویژه شبدر بیابانی درد دندهها را که از بلغم باشد دوا کند. خناق و درد گلو آرد و در این حالت علاجش گشنیز و کاسنی و کاهو است که آسیبش را دفع کنند ...
روغنش در سرآغاز استسقاء داروی خوبی است ... شبدر بیابانی با شربت تخم پنیرک بستانی (ملوخیه) داروی درد مثانه است. روغن شبدر علاج درد بیضهها و زهدان است. شبدر بیابانی قی و اسهال را درمان کند و شکم را بند آورد.
شبدر و تخمش شهوتانگیز است ...».
علاوه بر آنچه که ذکر شد، در کتاب «گیاهان دارویی» از یک گونه شبدر دیگر با نام فارسی «شبدر زرد» یاد گردیده که خودرو و دارای خواص درمانی بدین شرح است:
... سرشاخه گلدار آن، اثر آرامکننده دارد، رافع بیماریهای عادی سینه، مدر و هضمکننده است. دمکرده آن جهت رفع تحریکات عصبی، بیخوابیهای منشأ بیماریهای مختلف، بیخوابیهای اطفال، احساس اضطراب و سرگیجه، دردهای عصبی، میگرن، دردهای رماتیسمی، عدم دفع ادرار، التهاب و ورم کلیه و مثانه، سوء هضم، قولنجهای کبدی و نظائر آنها بین مردم مصرف دارد. به
ص: 458
علاوه طبق بررسیهای جدید، دارای اثر ضد انعقاد خون، درمان حالات مالیخولیائی، رفع اختلالات زمان یائسگی و کمکننده فشار خون شریانی است.
شبدر زرد به علت دارا بودن مقدار کم کومارین، اثر ضد انعقاد دارد و در نوع نیمه حاد بیماری فلبیت (لخته شدن خون) اثر درمانی دارد.