Trigonella spp .:Leguminosae شنبلیلهها: تیره نخود
گیاهانی هستند علفی یکساله یا چندساله با برگهای 3 برگچهای و غالبا دارای بوی کومارین با ساقههائی اغلب کوتاه به ارتفاع 25 تا 40 سانتیمتر با گلهای منفرد محوری یا انتهائی به رنگهای زرد یا بنفش و میوههای نیام غالبا طویل و خطی. شنبلیلهها دارای گسترش و پراکنش قابل توجهی در مناطق دارای آب و هوای مدیترانهای هستند. در گیلان نمونههای وحشی آن به صورت خودرو به جز یکی از دو گونه مثلTrigonella carpoceras که بر روی شنهای ساحلی بین رشت و انزلی و تا آستارا میروید دارای پراکنش زیادی نمیباشند و لیکن شنبلیله خوراکیTrigonella foenum -gRAECUM از سبزیهائی است که برای آش و خورش در غالب نقاط ایران کشت میشود و در گیلان نیز در سبزیفروشیها عرضه میشود و مردم نیز در باغچهها و باغها آن را میکارند.
برگ شنبلیله حاوی ترکیبات کلسیم و آهن و چند نوع ویتامین میباشد.
دانه شنبلیله و دمکرده آن برای درمان تحریکات جلدی، سل استخوانی، بیماریهای ناشی از کماشتهائی، سرفه و قند خون مورد استفاده قرار میگیرد؛ همچنین در ترمیم قوای از دست رفته و تحریک غدد شیری مادران مؤثر بوده برای هضم غذا بکار میرود. از جوشانده شنبلیله در مداوای ترکخوردگی نوک پستان زنان و بواسیر استفاده میشود و همین مایع به صورت غرغره جهت معالجه ورم لوزه و درد گلو و به عنوان تنقیه در تخفیف التهاب و ورم معده و روده و اسهالهای ساده مؤثر است.
تخم شنبلیله دارای فسفاتهای آلی، لستین و نوکلئوآلبومین است مصرف آن در مورد نقرس، دیابت، راشیتیسم، کمخونی، خنازیر، لنفاتیسم و لاغری مصرف میگردد. ریموند دکستریت در کتاب «معالجه گیاهی» درباره خواص شنبلیله مینویسد: تخم شنبلیله غده لوز المعده را تقویت نموده اختلالات حاصله از کمغذائی را درمان میکند.
ابو علی سینا نیز در اهمیت درمانی شنبلیله بر روی ورم و جوش تأکید دارد و مینویسد: «... حلبه (شنبلیله) ... ورمهای بلغمی و سخت را میگدازد. آرد شنبلیله ورمهای گرم پدید و ناپدید را شفا دهد به شرطی که التهاب نکرده باشند و تا اندازهای سخت باشند. ورمهای اندرونی را نرم مینماید و میرساند ...
آبپز شنبلیله نقطه سرخ چشم را برطرف کند. بر چشم مالند مواد غلیظ را که سبب آماس چشم میشوند از بین ببرد ... در علاج آماس و درد و به هم آمدن زهدان در آبپزش بنشینند فایده ببینند ... روغنش آماس پیزی (مقعد) را فرو نشاند ...».
دانههای این گیاه به سبب دارا بودن ویتامین آ و د، همانند روغن ماهی است. در مداوای شبکوری و نرمی استخوان مؤثر است. خوردن برگ و بذر آن برای کسانی که در جاهای مرطوب و کمآفتاب به سر میبرند غذای بسیار مفیدی است. شنبلیله به علت داشتن مواد آهنی لازم، فسفر و هورمونهای گیاهی کافی، در ردیف یکی از مفیدترین سبزیها جا دارد.
Tripleurospermum disciforme :Compositae بابونه کاذب: تیره کاسنی
گیاهی است علفی دوساله یا چندساله، تودهای یا راست به ارتفاع 5 تا 70 سانتیمتر با ساقههای یک تا چندتائی پرشاخه و منشعب یا بدون شاخه و برگهای 2 تا 1 بار شانهای بخش دارای بریدگیهای نخیشکل و باریک و با انتهائی سیخکمانند. گلآذین دیهیم تنک حامل کپههای (کلاپرک) ناجور گل که بر روی دمگلهای (دمکپههای) بلند و نامساوی قرار گرفتهاند.
این گیاه در مناطق معتدله و معتدله سرد ایران به ویژه در نواحی مرطوب، چمنزارها، حاشیه مزارع و باغها و بستر رودها، مزارع غلات، مزارع یونجه و شبدر میروید و با گلهای لولهای کوچک زردرنگ که به صورت مجتمع در کنار یکدیگر بر روی صفحهای طبقمانند قرار گرفتهاند مشخص میشود. در گیلان نیز در غالب مراتع ییلاقی اطراف رودبار و منجیل، عمارلو، دیلمان، اسپیلی، ماسوله و گردنه حیران میروید.
از این نظر آن را بابونه کاذب مینامیم که در اغلب نقاط ایران مردم آن را به جای بابونه اصلی کهMatricaria chamomilla است مصرف میکنند و در عطاریها نیز امروزه این گیاه را به عنوان بابونه میفروشند، درحالیکهMatricaria chamomilla یعنی بابونه اصلی در ایران بیشتر در مناطق جنوبی به خصوص استان خوزستان در میان مزارع گندم و مزارع غلات و بقولات میروید و گلهای آن ناجورشکل بوده بر روی یک کپه (کلاپرک) مخروطی- شکل دارای گلهای کناری زبانهای سفیدرنگ و گلهای لولهای زردرنگ بسیار کوچک میباشد. ارزش داروئی بابونه برای عموم مردم شناخته شده است.
بابونه گیاهی است مقوی، ضد درد و تشنج، نیروبخش، تببر و کرمکش، مدر، مقوی معده، بادشکن، اشتهاآور، هضمکننده غذا، صفرابر، قاعدهآور و التیامدهنده است و اثر ضدعفونیکنندگی ضعیف دارد. مصرف اسانس بابونه گلبولهای سفید خون را زیاد میکند. اگر به شیر نوزادان مقدار کمی دمکرده گل بابونه اضافه شود دلپیچههای ناشی از نفخ و حالات تشنجی کودک را برطرف مینماید. برای درمان بیماریهای معده و سوء هاضمه مصرف میشود.
در استعمال خارج ضماد و لوسیون و حمام فرآوردههای آن اثر قاطع در ضدعفونی زخمهای عمیق، فیستولها، زخم انگشتان، اولسر زانو، رفع التهاب ورم چشم و مخاط دهان، حلق و لثهها دارد. جوشانده گل گیاه برای طلائی- کردن موهای بور و بور کردن موهای بلوطی بکار میرود و موها را شفاف میسازد.
در طب سنتی گرد گلهای بابونه برای درمان اگزماهای مرطوب و دردناک و زخمهای کچلی به صورت پاشیدن گرد بر روی عضو استفاده میشود.
ص: 459
Typha latifolia :Typhaceae لوئی، گرز (گرزمال، کرفو، قو، قوی آتشزنه): تیره لوئی
گیاهی است آبزی یا رطوبتپسند و پایابی، چندساله و یکپایه با ساقههای زیرزمینی خزنده و ساقه هوائی راست و ضخیم و توپر چوبپنبهای و در قاعده بنهدار به بلندی حد اکثر 5/ 2 متر، با برگهای اغلب قاعدهای دو ردیفی و راست در قاعده غلافدار و خطی یا تسمهایشکل با مغز حاوی لایهها و حفرات هوادار که گاهی از طول ساقه بلندتر میباشند.
گلهای نر و ماده آنها در سنبلهای متراکم و معمولا با فاصله از یکدیگر بر روی محور مرکزی گلآذین قرار گرفته، سنبله نر معمولا نازکتر و کوتاهتر بوده در بالای سنبله ماده قرار میگیرد. میوه آن دارای کرکهای فراوانی است که در پراکنش و گسترش آنها کمک مؤثری مینمایند.
لوئی در ایران عموما در کنار دریاچهها، باتلاقها، نهرها و کانالها و جویبارهای دائمی میروید. در گیلان در مرداب انزلی، آبگیرهای مناطق مختلف و گاهی نیز در حاشیه مزارع برنج و نهرهای هدایتکننده آب به مزارع برنج دیده میشود.
از گونههای دیگر آن نیزTypha minima است که رویشگاهی شبیه آنچه گفته شد دارد و لیکن خود گیاه از نظر ارتفاع و اندازه سنبلهها کوچکتر میباشد. دانههای گرده لوئی در قسمتهائی از ایران مورد استفاده غذائی قرار گرفته در سالهای گذشته میوههای کرکدار آن برای عایق کردن خزینه حمامها به همراه سفیده تخممرغ و آهک به کار میرفته و امروزه گاهی در صنعت کاغذسازی از آن استفاده میشود. به خواص داروئی ریشه آن نیز در طب سنتی اشاره شده است.
در گذشته با جویدن ساقه زیرزمینی آن بوی سیر و پیاز را زائل میکردند و معتقد بودند که دندانها را سفید کرده مانع خونریزی لثه میشود. همچنین از گرد کوبیده آن برای درمان زخمها و جراحات و بند آوردن خونریزی استفاده میکردند.
Ulmus spp .:Ulmaceae نارونها: تیره نارون
درختان یا درختچههائی هستند خزانکننده با تنهای راست و برافراشته و در انتها پرشاخه به ارتفاع 2 تا 25 متر با برگهای متناوب و قاعدهای نابرابر و نامتقارن و کنارهای دندانهارهای یا دندانهدار و بهندرت کامل، میوه نارونها فندقه بالدار بوده و عموما قبل از رشد و نمو برگها ظاهر میگردند و پس از رسیدن توسط باد به سرعت پراکنده میشوند که عامل مؤثری در زادآوری و تولیدمثل است.
نارونها در استان گیلان خاص مناطق جنگلی بوده و در جنگلهای ارتفاعات بالا در جوامع راشستان و بلوطها دیده میشوند. مشهورترین آنها عبارتند از: ملجUlmus glabra و اوجاUlmus carpinifolia که جزء چوبهای صنعتی و بسیار باارزش هستند و اغلب جهت روکش در صنایع مبلسازی و کارهای ظریفه از آنها استفاده میشود.
نارون چتریUlmus x densea امروزه در غالب نقاط ایران در کنار خیابانها و پارکها و تفرجگاهها کشت میگردد که با تاج چتری خود زیبائی خاصی دارد. پوست نارونها از نظر مصارف درمانی دارای اثرات مقوی، معرق، مدر، التیامدهنده، نرمکننده و قابض بوده ضعف دستگاه هضم، نزله مخاطهای بدن و خونرویها را درمان میکند. جوشانده پوست نارون در مداوای بیماریهای مختلف از جمله اسهالهای ساده، عوارض نقرس و روماتیسم، بیماریهای ناشی از کمی ادرار، سودا، بروز دانهها و زخمهای ناشی از بیماریهای نقرس و خنازیر، تبهای نوبه، آب آوردن انساج، نقرس و بیخوابی ناشی از آن مؤثر است.
Urtica dioica :Urticaceae گزنه، گزنه دوپایه: تیره گزنه
گیاهی است علفی چندساله با ساقهای راست و برافراشته و غالبا پرشاخه به ارتفاع حد اکثر 150 سانتیمتر با ریشههای فراوان و برگهای تخممرغی پهن نوکدراز و لبهای با دندانه تند. گزنه دوپایه، بهندرت یک پایه میباشد و گلهای نر و ماده آن به صورت سنبلهای- خوشهمانند در کنار یکدیگر و در محور برگها و ساقه قرار گرفتهاند.
از مشخصات کلی و عمومی این گیاه داشتن کرکهای گزنده است که در اثر تماس با دستها و بدن انسان به خاطر داشتن اسید فرمیک سوزندگی خاصی ایجاد میکند و به همین علت آن را گزنه نامیدهاند.
گزنه یکی از گیاهان جهان وطنی است که در غالب نقاط جهان دیده میشود. در گیلان بیشتر در کنار جادهها، پیادهروها، نهرهای دارای جریان دائمی آب، مناطق مرطوب با نور نسبتا کافی و در بیشهزارهای جنگلی رویش مییابد.
در ضمن گونهUrtica urens گزنه دیگری است که یکساله بوده و در گیلان در اطراف بندر انزلی و بر روی شنهای ساحلی رویش دارد. گزنه در طب
ص: 460
سنتی دارای مصارف گوناگون است.
برای رفع سرماخوردگی مخلوط دانه گزنه با عسل، خلطآور و معالج بیماریهای سینه میباشد. جوشانده برگ گزنه اثر مدر، ملیّن، قاعدهآور داشته و له شده برگ تازه آن در رفع ناراحتیهای گزش مار و درمان زخمهای غانغاریائی، اولسرها، تومورها و زخمهای چرکین بکار میرود.
از سرشاخهها و یا برگ گزنه برای مداوای مجاری ادرار، دستگاه تنفسی، کاتاره معده- رودهای و به عنوان کمکدرمانی در مداوای دیابت استفاده میشود. دانه گزنه جهت رفع درد معده، آنژین، اخلاط خونی، سرطان و بیماریهای مربوط به طحال مصرف میگردد. شیره تازه گیاه جهت دفع درد مفاصل در استعمال خارجی به کار میرود و اثر تنگکننده مجاری عروق داشته و در رفع خونرویهای رحمی و خونروی در فواصل قاعدگی همراه با هموفیلی، خون آمدن بینی و دفع اخلاط خونی اثرات شفابخش دارد. گیاه در تقویت اعمال هضم، ازدیاد ادرار، دفع نزله، بند آوردن خون، علاج بیماری قند و ازدیاد ترشح شیر و باز کردن قاعدگی اثر مفید دارد. گزنه دارای اثر قاطع در مداوای بیماریهای پوست میباشد.
Vaccaria pyramidata :Caryophyllaceae صابونی: تیره میخک
گیاهی است علفی یکساله با ساقهای راست به ارتفاع 15 تا 60 سانتیمتر، با برگهای متقابل قلبی- سرنیزهای و گلهای صورتی و صورتی متمایل به سفید در گلآذین پرگل پانیکول با شاخههای زیاد و میوه کپسول حاوی بذرهای فراوان. صابونی یکی از علفهای هرز مزارع غلات محسوب شده در گیلان نیز بیشتر در مزارع گندم دیم منطقه در ارتفاعات رودبار و منجیل و عمارلو و اسپیلی دیلمان دیده میشود که با گلهای صورتی رنگ خود زیبائی خاصی به مزارع میدهد.
Vaccinium arctostaphylos :Ericaceae قرهقات: تیره قرهقات
درختچهای است خزانکننده به ارتفاع 1 تا 2 متر با ساقهای گرد و کمی کرکدار همراه برگهای تقریبا بدون دمبرگ بیضوی- سرنیزهای و گلهای صورتی رنگ که هنگام باز شدن سفید میشود. قرهقات دارای میوه ستهای آبدار به رنگ سیاه یا ارغوانی متمایل به سیاه است.
این درختچه فقط در جنگلهای شمال ایران در غرب مازندران و گیلان میروید در استان گیلان بیشتر در جنگلهای راش و گاهی در بیشهزارهای کوهستانی در دره اسالم به خلخال و دره سفیدرود و اطراف منجیل و رودبار میروید. میوه آن نیز قرهقات نام دارد و دارای ارزش داروئی قابل توجهی در طب سنتی میباشد.
برگ و میوه قرهقات حاوی تاننها، اسیدهای آلی و گلوکوکینینها است که قند خون را پائین میآورد و از آنها برای درمان دیابت و کاتارههای معده- رودهای یا ورمهای مثانه استفاده میکنند.
Vallisneria spiralis :Hydrocharitaceae
گیاهی است چندساله، دو پایه، غوطهور در آب با ساقهای کوتاه و رونده، دارای برگهای متناوب و با قاعدهای غلافدار و تسمهای و چمنیشکل به طول حد اکثر 70 سانتیمتر، گلهای این گیاه بر روی دمگل بلندی قرار دارند که مانند فنر پیچیده به نظر میرسند و هنگام لقاح و باروری در سطح آب قرار میگیرند.
این گیاه خاص مناطق مردابی با آب نیمه عمیق بوده و در گیلان در رودهای منتهی به مرداب انزلی میروید و با ساقههای فنریشکل و برگهای تسمهای سبز و نسبتا بلند خود زیبائی خاصی دارد.
ص: 461
Verbascum spp .:Scrophulariaceae گل ماهورها: تیره گل میمونی
گیاهانی هستند یکساله، دو ساله یا چند ساله، علفی گاهی با قاعدهای چوبی و ساقهای از پائین منشعب یا بدون شاخه یا در بالا منشعب و پرشاخه با برگهای متناوب ساده یا لوبدار و غالبا طوقهای و انبوه و برگهای ساقهای تنک.
عموما برگها و ساقه گیاه پوشیده از کرکهای مخملی متراکم غدهدار یا بدون غده بوده گاهی برگها بدون کرک میباشند.
گلهای این گیاه غالبا زردرنگ و ندرتا بنفش یا ارغوانی و گاهی سفیدرنگ هستند و در گلآذین محوری یا انتهائی خوشه، سنبله یا پانیکول- مانند قرار گرفتهاند.
گل ماهورها عموما در ایران در مناطق استپی، دامنههای کوهستانی، دشتهای خشک و مناطق جنگلی و بیشهزارها میرویند و گاهی نیز به عنوان گونههای مهاجم در مراتع دیده میشوند.
در استان گیلان گونههای چندی از آنها از جمله:
Verbascum punalense
Verbascum stachydiforme
در مناطق جنگلی و گونههای:[4]
Verbascum blattaria
Verbascum orientale
کتب طبی انتزاعی (فارسی) ؛ ج3 ؛ ص461
Verbascum thapsus
در مناطق دشتی و جلگهای میرویند. اثرات داروئی بعضی از گونههای آن در طب سنتی شناخته شده است.
خواص درمانی اینگونهها که ذیلا شرح داده میشود کموبیش شبیه یکدیگر است:
دمکرده گلهای ماهور مسکّن، ملیّن و ادرارآور است. از ناراحتیهای سینه تنگی نفس، برونشیت و آسم میکاهد.
در استعمال خارجی اگر برگهای گل ماهور با شیر پخته شود، لهشده آن به صورت ضماد بر روی کورک، سودا و انواع زخمهای جلدی تأثیر مفیدی میگذارد. در مداوای امراض مزبور مصرف خوراکی جوشانده برگ گل ماهور با شیر نیز بسیار مؤثر است. اطبای قدیم مقدار مصرف این جوشانده را 3 لیوان معمولی در روز تعیین کرده بودند.
Verbena officinalis :Verbenaceae شاهپسند: تیره شاهپسند
گیاهی است علفی چند ساله با ساقهای چهارگوشه و راست، در بالا منشعب و شاخهدار به ارتفاع 60 تا 80 سانتیمتر و برگهای مستطیلی یا مستطیلی- سرنیزهای با دندانههای بزرگ یا بریده بریده یا شانهای بریده- ربابیشکل، دارای گلهای کوچک بنفشرنگ در گلآذین سنبلهای انتهائی.
شاهپسند به صورت علف هرز در اغلب نقاط ایران و در گیلان بیشتر در مناطق مرطوب حاشیه باغها و مزارع میروید. در طب سنتی ایران جایگاهی ندارد و لیکن میتوان از سرشاخههای گلدار گیاه که حاوی گلوکزیدهای (وربنالین و وربنین)، تاننها، اسانس روغنی، مواد لزج، ساپونین و نمکهای معدنی میباشد، به شکل دمکرده یا خیسانده برای تحریک اشتها و ترشح عصارههای معدی و به عنوان قابض استفاده نمود. این گیاه محرک بسیار خوبی برای مبادلات متابولیکی داخلی است و همچنین علیه خستگیهای عصبی، بیخوابی و میگرن و رفع ناراحتیهای کلیوی و کبدی بکار میرود.
امروزه در اکثر مناطق معتدله و معتدله گرم ایران جنسی به نام شاهپسند زینتیLantana spp . کشت میشود که با گلهای محوری با انتهائی دیهیممانند خود به رنگهای متنوع سفید، سفید متمایل به صورتی و صورتی یا بنفش زیبائی خاصی دارد. در گیلان نیز عموما آن را در پارکها، بلوارها، حیاط منازل و سازمانهای دولتی میکارند.
Veronica spp .:Scrophulariaceae سیزابها: تیره گل میمونی
گیاهانی هستند علفی یکساله یا چندساله با ساقهای برافراشته یا گسترده روی سطح زمین به بلندی 5 تا 80 سانتیمتر با برگهای متقابل بدون تقسیم یا منقسم با بریدگی، دارای گلهای منفرد یا چندتائی انتهائی یا خوشهای یا سنبلهای محوری و غالبا منفرد محوری به رنگهای آبی، ارغوانی، قرمز، سفید یا سفید متمایل به آبی و چرخهایشکل با چهار گلبرگ مشخص و دو پرچم بلند و میوه کپسول دو حجرهای با دانههای متعدد.
سیزابها در ایران دارای گسترش وسیعی بوده در غالب نقاط دشتی، جلگهای، کوهستانی، ارتفاعات بالا و قلل کوهها میرویند.
یکی از معمولیترین سیزابها گونهVeronica persica میباشد که به صورت علف هرز در مزارع، باغها، باغچهها، گلدانها، مزارع آیش، بیشهزارها، کف جنگلها، کنار جادههای جنگلی و مناطق مختلف استان گیلان میروید.
به علاوه در گیلان گونههای چندی از این جنس به نامهای زیر میرویند:
Veronica anagalis- squatica/ Veronica gentianoides
Veronica arvensis/ Veronica persica
Veronica ceratocarpa/ Veronica polita
Veronica crista- galli/ Veronica serpyllifolia
ص: 462
کلیه گونههای مزبور با گلهای آبیرنگ با دو پرچم برافراشته و میوههای کپسول دو قسمتی مشخص میشوند. مصارف داروئی بعضی از گونههای آن در طب سنتی ایران شناخته شده است.
در گیلان گونهVeronica persica به فراوانی میروید.
طعم سیزاب تند و تلخ و از خواص آن، این است که مقوی، هضمکننده، خلطآور و بهطور خفیف مدر است و در مورد اختلالات کبدی و عفونتهای ریوی، میگرن، سوء هضم، نفخ معده و غلظت خون و ادرار به کار میآید و مبتلایان به نزلههای ریوی مزمن، سل، برونشیت، تنبلی دستگاه گوارش، نقرس، روماتیسم، سنگ کلیه و کیسه صفرا و یرقان هستند، میتوانند از آن استفاده کنند.
در استعمال خارجی، سیزاب در شفای جرب، ناراحتی لثه، درد گلو، نافع و مؤثر است و زخمها را نیز میتوان با آن ضدعفونی، پاک و معالجه کرد.
Viburnum opulus :Caprifoliaceae بداغ: تیره بداغ
درختچهای است با تنهای راست، از پائین منشعب و دارای شاخههای متعدد خاکستریرنگ به ارتفاع حد اکثر 3 متر و برگهای پنجهای 3 تا 5 لوبه صاف سبزرنگ که در فصل پائیز قرمز میشوند. گلهای سفیدرنگ و زیبای آن در گلآذینی دیهیم کروی قرار گرفتهاند. مشخصه مهم این درختچه علاوه بر گلها، جوانه لخت و عاری از فلس آن است.
بداغ در مناطق جنگلی شمال ایران در بیشهزارها و جنگلهای ارسباران رشد و نمو مینماید و لیکن انواع زینتی آن امروزه در اکثر پارکها، بلوارها، حیاط منازل و باغچهها کشت میگردد و با گلهای سفید و کروی خود زیبائی خاصی دارد به خصوص که یکی از درختچههای بهار گل و پیشرس میباشد.
Vicia spp .:Leguminosae ماشکها: تیره نخود
گیاهانی هستند علفی یکساله، دو ساله یا چند ساله با ساقههای اغلب بالارونده و برگهای شانهای فرد منتهی به پیچک با سیخک کوتاه و بهندرت شانهای زوج با برگچهای یک تا چند جفتی و غالبا بیش از پنج جفت و گلهای منفرد یا خوشهای محوری یا انتهائی به رنگهای، بنفش، بنفش متمایل به سفید، قرمز و گاهی زرد یا دو رنگ مخلوط.
ماشکها عموما به جز چند گونه کشت شده باقلاVicia faba و ماشVicia sativa همگی علف هرز مزارع، مزارع آیش، مراتع، بیشهزارها و مناطق روشن جنگلی هستند و در نقاط مختلف گیلان گونههای چندی از این جنس به نامهای زیر در مناطق مختلف میرویند.
Vicia cracca/ Vicia hirta/ Vicia tetrasperma
Vicia crocea/ Vicia lathyroides/ Vicia variabilis
Vicia hirsuta/ Vicia narbonensis/ Vicia villosa
باقلا دارای ارزش غذائی بسیار، ولی دیرهضم میباشد. گل باقلا اثر مدر و ضد تشنج دارد و دمکرده آن برای درمان سنگ کلیه و در قولنجهای کلیوی بکار میرود.
دانه ماش علاوه بر آنکه در موارد تبهای دانهای مانند آبله و سرخک بکار میرود در استعمال خارجی نیز ضماد آرد آن برای دفع التهابهای سطحی بدن مورد استفاده قرار میگیرد.
Vinca herbacea :Apocynaceae پیچ تلگرافی (گل تلگرافی، پروانش): تیره خرزهره
گیاهی است علفی چندساله و همیشه سبز با ساقهای گسترده روی زمین و عموما رونده که گاهی در انتها ایجاد ریشه نابجا مینماید. این گیاه برگهائی متقابل، علفی بیضوی باریک، سرنیزهای تا تخممرغی دارد و گلهای آن آبی کم رنگ یا آبی متمایل به بنفش و قیفیشکل در محور برگها یا انتهای شاخههاست. پیچ تلگرافی دارای میوههای برگه با دانههای متعدد میباشد.
در ایران در استانهای گیلان و مازندران و آذربایجان در اراضی مرتعی، بیشهزارهای دارای نور فراوان، جنگلهای مخروبه، مزارع دیم و اراضی رها شده رشد مینماید.
نوعی از آن به نام پیچ تلگرافیVinca major به عنوان زمینپوش با تراکم زیاد در باغچههای منازل، گلدانهای دیواری، کشت میشود.
در حال حاضر نوع پرورشیافتهVinca tricolor با نام فارسی بنفشه سهرنگ یکی از گیاهان زینتی است که در اواخر زمستان و اوائل بهار در غالب باغچههای کنار خیابانها و پارکها و حیاط خانهها کشت میشود و با رنگهای سفید، بنفش، آبی و قرمز زیبائی خاصی میآفریند.
ص: 463
Viola odorata :Violaceae بنفشه معطر: تیره بنفشه
گیاهی است علفی چندساله، فاقد ساقه مشخص به بلندی 3 تا 12 سانتیمتر با ساقههای خزنده سطحی که در انتها ایجاد ریشه مینماید و برگهای تخم- مرغی دایرهای، نوکتیز و با قاعدهای قلبی عموما طوقهای با دمبرگی بلند.
بنفشه دارای گلهای معطر بنفشرنگ و زیباست. در استان گیلان در کف جنگلهای دارای نور کافی و حاشیه جادهها و شیبهای تند حاشیه جادههای جنگلی رشد مینماید و مخصوصا در اوایل فصل بهار با گلهای معطر و زیبای خود جلوهای خاص به مناطق جنگلی میبخشد.
شاید بتوان گفت که زادگاه و خاستگاه اغلب گونههای بنفشه ایران استانهای گیلان و مازندران است. از انواع آن میتوان گونههای زیر را نام برد:
Viola arvensis/ Viola modesta/ Viola occulta
Viola tricolor/ Viola witminiana
در حال حاضر نوع پرورشیافتهViola tricolor با نام فارسی بنفشه سه رنگ یکی از گیاهان زینتی است که در اواخر زمستان و اوائل بهار در غالب باغچههای کنار خیابانها و پارکها و حیاط خانهها کشت میشود و با رنگهای سفید، بنفش، آبی و قرمز زیبائی خاصی میآفریند.
از نظر ترکیبات شیمیائی، بنفشه معطر دارای موسیلاژ و اسید سالیسیلیک است و برگ آن مقدار کمی آنتوسیانین دارد.
استفاده درمانی از بنفشه معطر در ایران مربوط به قرون وسطی است درحالیکه برخی از کشورها مانند یونان در قرون اولیه میلادی با خواص این گیاه آشنایی داشتند و برای مداوای بیماریهای گوناگون از آن استفاده میکردند.
در طب سنّتی ایران از دمکرده گل بنفشه به صورت خالص یا مخلوط آن با ختمی و پنیرک و شقایق برای درمان بیماریهای سینه و گلو- از قبیل برونشیت، گریپ، آنژین و امراض مشابه- استفاده میشود. همچنین برای معالجه التهاب دستگاه گوارش، کلیه، مثانه و بیماریهای مخملک، سرخک و تبهای دانهای دمکرده گل بنفشه معطر توصیه شده است. از گل بنفشه معطر، شیری به دست میآید که اثر ملیّن دارد و برای درمان سیاهسرفه، زکام، گریپ، بیماریهای سینه و گلو مورد استفاده قرار میگیرد. برگ بنفشه معطر نیز دارای شیری است که اثر مسهلی دارد. ریشه بنفشه نیز تهوعآور است. در گذشته، به کسانی که در اثر خوردن تریاک، مسموم میشدند یا به قصد مسموم ساختن خود، تریاک مصرف کرده بودند جوشانده ریشه بنفشه میخوراندند. این دارو مخاط جهاز هاضمه را تحریک میکرد و باعث تهوع میشد و شخص مسموم را نجات میداد.
گرد ریشه بنفشه معطر نیز به مقدار 2 تا 4 گرم اثر تهوعآور قوی دارد. این گرد را با آب قند مخلوط و میل میکنند. از دانههای بنفشه معطر نیز به عنوان داروی ملین مخصوصا برای اطفال استفاده میشود.
مصرف دمکرده گل بنفشه با مخلوطی از گل گاوزبان، عنّاب و لیمو عمانی به اعصاب آرامش میبخشد.
Viscum album :Loranthaceae دارواش (داره واش)
گیاهی است نیمه انگلی و همیشه سبز، درختچهای، دو شاخهای و برگهای متقابل و رگبرگهای موازی و گلآذین گرزن. گلها در این گیاه به صورت دستهای 3 تا 5 تائی هستند و میوه آن نیز سته چسبناک گرد یا گلابیشکل و به رنگ سفید میباشد.
این گیاه به علت داشتن سبزینه قادر به ساختن بخشی از مواد غذائی مورد نیاز خود است؛ شیره خام جذب شده توسط گیاه مادر را به شیره پرورده تبدیل کرده و کمک مؤثری نیز برای تهیه مواد غذائی آلی به گیاه همزیست خود مینماید.
دارواش در غالب نقاط جنگلی استان گیلان و گاهی نیز بر روی درختان مثمر و کشت شده دیده میشود و لیکن غالبا بر روی درختانی میروید که ضعیف و در حال نابود شدن میباشند.
در جنگلهای شمال بر روی درختان گلابی، سیب، بادام، گوجه، کلهو، ممرز، انجیلی، نرمدار و بعضی از درختچهها و گیاهان دیگر دیده میشود.
Vitis vinifera :Vitaceae انگور: تیره انگور
درختچهای است بالارونده و پیچان، با ساقهای عموما قهوهای رنگ و پوستی رشته رشته که به مرور زمان از ساقه جدا شده و طول آن گاهی تا 30 متر میرسد. معمولا در کنار آن پیچکی قرار دارد که به بالا رفتن گیاه کمک مؤثری
ص: 464
مینماید، انگور دارای برگهای خزانکننده با دمبرگی بلند و پنجهایشکل با لوبهای دندانهدار و گاهی نوکتیز، گلهای سفید متمایل به سبز در خوشهای بزرگ و محوری قرار گرفته و میوه ستهای آبدار و بسیار خوشمزه به رنگهای مختلف سبز، سبز متمایل به زرد، سیاه، قرمز، و غیره است.
درخت مو در اغلب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران وجود دارد. طی سالهای اخیر نوعی انگور خارجی که دارای برگهای ضخیم چرمی و بسیار سرسبز و زیباست در غالب نقاط استان گیلان کشت شده است که احتمالا نوع آنVitis labrusca میباشد. در ضمن گونهای انگور وحشی به نامVitis sylvestris در مناطق مختلف جنگلی شمال به صورت خودرو میروید که تشخیص آن از نوع کاشته شدهVitis vinifera کار سادهای نیست.
انگور از میوههای بسیار باارزش اقتصادی است که به صورتهای گوناگون (تازه، خشک، سرکه، شیره و غیره) مصرف میشود.
قسمت مورد استفاده درخت انگور یا مو، برگ، شیره گیاهی و میوه آن است.
انگور دارای مقدار زیادی پتاس و فلزات دیگری مثل منیزیم، آهن، منگنز، کلر، ید، ارسنیک، فسفر، سیلیس و همچنین دارای مقدار زیادی قند، تانن، اسید تارتاریک و عوامل زندهای مانند دیاستازها و فرمانها میباشد. اگر به این ترکیبات مفید ویتامینهای آ، ب، ث، د و مواد آکتیو اضافه گردد و عوامل مؤثر و مفیدی که در برگ، شیره و دانه انگور است مورد توجه قرار گیرد ملاحظه میشود که این میوه مجموعهای از عناصر مفید و سودبخش را، از جهات گوناگون غذائی و درمانی دربر دارد.
انگور بیش از سایر میوهها ویتامین دارد و بیش از همه خوراکیها دارای ارزش غذائی میباشد. قند انگور بهطور مستقیم و سهولت وارد خون میشود و در عضلات و کبد ذخیره میگردد. درحالیکه سایر قندها اول باید به قندی چون قند انگور تبدیل شوند و بعد وارد خون گردند. انگور ترشی خون و مایعات بدن را کم میکند و از ابتلاء به امراض گوناگون، حتی وحشتناکترین آنها که سرطان میباشد جلوگیری مینماید. انگور تنها میوهای است که وقتی خشک شود هیچیک از خواص خود را از دست نمیدهد، بلکه ارزش غذائی آن بالا میرود، به طوری که یک دانه کشمش خیلی بیشتر از یک حبه انگور قوت دارد، زیرا دیاستازهای موجود در روی پوست به تدریج سلولز پوست را تبدیل به قند میکند و نیز به همین علّت است که هیچ معدهای از خوردن مویز ناراحت نمیشود.
آب تازه انگور از نظر ترکیبات غذائی شباهت زیادی به شیر مادر دارد. این نوشابه گوارا دارای مقداری قند، تانن، تارتارات، دوپتاس، فسفات دوپتاس، مالات دوپتاس، مواد صمغی، مواد سفیدهای، کلسیم، منیزیم و عناصر دیگر است. برای کمخونی، زیادی اوره، زیادی چربی خون و امراض قلبی سودمند بوده، بادشکن نیز میباشد.
در اثر خوردن انگور معده کاملا تخلیه میشود. ادرار زیاد میگردد و ترشحات فضولات معده از بین میرود. انگور از امراض زیر جلوگیری میکند: ترش کردن و تخامه نمودن غذا، سوءهاضمه، خونریزی معده، پیدا شدن سنگ در کلیه و مثانه، مسمومیّت جیوه و سرب، بعضی از امراض جلدی، برخی از حالات سل و باد مفاصل. برای مداوای بیماریهای رماتیسم، امراض شریانی و وریدی، نقرس، فشار خون و زیاد شدن اوره در خون مؤثر است.
انگور محرّک اعمال کبدی است و چنانچه آب آن را همراه با شیر خشک به اطفال شیرخوار بدهید، از عوارض شیر خشک روی کبد آنها جلوگیری میکند.
برگ انگور دارای تانن، بیتارتارات دوپتاس، نشاسته، اسید مالیک، یک نوع صمغ، قند اکزالات دوپتاس، گچ و چند ترکیب شیمیائی مخصوص به خود است. این ترکیبات اختصاصی، در برگهائی که فصل پائیز چیده شوند، زیادتر است. طعم برگ انگور کمی گس و ترش است. در طب سنتی به عنوان مقوی معده، درمان اسهال مزمن و خوندماغ مصرف میشود. دمکرده 35 گرم آن در یک لیتر آب، در امراض اسهال، حبس البول و یرقان توصیه میشود. همچنین شستشو با آب دمکرده برگ انگور ورم پلک را فرومینشاند.
در موقعی که درخت انگور را هرس میکنند، آبی از سرشاخههای آن بیرون میآید که به «اشک مو» معروف است. این مایع که بیرنگ و زلال میباشد در گذشته برای درمان امراض جلدی زیاد بکار میرفت، ولی در طب امروز بیشتر برای معالجه چشم درد، به صورت کمپرس و برای التیام تمام زخمها و نیز دفع سنگ کلیه و مثانه بکار میرود. مبتلایان به سنگ مثانه و کلیه هرروز صبح ناشتا باید یک قاشق از این اشک را بنوشند.
صاحب کتاب «صیدنه» میگوید:
«... صمغ درخت انگور سنگ گرده (کلیه) و مثانه را بشکند و ببرد و آبی که در فصل بهار از او ترشح کند صفرا را بنشاند و تیزی فساد او را رفع کند و شکوفه آن معده را تسکین دهد.»
پوست انگور کمی دیرهضم و مولّد باد است و هسته دانههای انگور دارای تانن بوده و قابض است و تولید گاز میکند. علاوه بر آنچه گفته شد میوه نارس
ص: 465
انگور که غوره نام دارد نیز از خواص درمانی قابل اهمیّتی برخوردار است.
آب غوره معالج مرض قند، نقرس، روماتیسم و قاعدهآور است. برخلاف آنچه که تاکنون در بسیاری از کتب ذکر گردیده انگور معالج دیابت (مرض قند) نیز میباشد. پروفسور کاپو که در این مورد مطالعاتی مؤثر و عملی دارد در کتاب رژیم انگور ... چنین مینویسد: «بسیاری از اشخاص به اشتباه فکر میکنند که قند انگور یا میوههای شیرین دیگر ایجاد مرض قند میکنند. زیرا دیابت با انگور معالجه میشود و انگوری را که برای معالجه دیابت باید مصرف کنید نباید زیاد رسیده و شیرین باشد و میتوان آن را با میوههای دیگر مانند پرتقال، آلو، خربزه، سیب، گلابی و آلبالو ترکیب کرد.»
پروفسور کاپو در جای دیگر کتاب خود نیز به نکات جالب دیگر درباره انگور اشاره کرده و تحت عنوان ناسازگاری شیمیائی غذاها با انگور چنین نوشته است: علت نفخ شکم و بالا آوردن غذا و ترش کردن آن، در اثر اختلاط نامناسب غذاها با یکدیگر حاصل میشود. برای جلوگیری از این ناسازگاری باید بدانید انگور با چه غذاهائی میسازد.
انگور را نباید با غذاهائی درهم آمیخت که در موقع تجزیه یا تغییر شکل احتیاج به ترشح معده و کبد دارد ... غذاهائی مانند سبزیهای خوراکی، شیر، گوشت و ماهی، هندوانه و انواع چربیها با انگور سازگاری ندارند.
لازم به یادآوری است که پروفسور کاپو انگور را درمان اغلب بیماریهای مهم چون درد و ورم معده، قرحه اثنی عشر، اسهال خونی، مرض هموفیلی، بیماری کیسه صفرا، کولیت، امراض قلبی، بیماری کلیه، سرطان معده، سل، نقرس، امراض عصبی، سوزاک و سفلیس، بیماری چاقی، بیماری لاغری و بسیاری از بیماریهای دیگر و حتی مرض قند میداند و در کتاب معروف و مشهور خویش (رژیم انگور- پرتقال- لیمو)، طرق مختلف معالجه این بیماریها را نشان داده است. نیز ناگفته نماند که درخت انگور در اکثر مناطق گیلان (به استثنای رودبار و برخی مناطق دیگر) عموما در پای درختان تنومند و دیرپائی چونPlanere (آزاددار) وOrme (اوجا، نارون) که در بعضی از مناطق گیلان به ترتیب سغ (سخ) و سمت (سیمت) نامیده میشود غرس میگردد که معمولا هرس نمیشود. لذا درختان انگور در این منطقه از ایران تا ارتفاع 20 الی 25 متر در لابلای شاخههای درختان مزبور بالا میروند و تناور و ثمربخش میشوند.
انگور صفحات گیلان به استثنای مناطقی که قبلا یاد شد، ترش و شیرین و بسیار خوشمزه است که اصطلاحا به این نوع میوهها ملس و میخوش گویند و علت آن نیز ناشی از ازدیادPH خاک این مناطق است که در اصطلاح غیر علمی میتوان گفت بیش از اندازه لازم، ترش و اسیدی میباشد.
Washingtonia filifera :Palmae نخل بادبزنی: تیره نخل
درختی است به بلندی 12 تا 25 متر با ساقهای منفرد و ضخیم که در اثر تراکم دائمی و اتصال دمبرگها به یکدیگر ایجاد گردیده، با برگهائی دارای دمبرگ بلند و دائمی (بسیار مقاوم و پایا) که به صورت سربهزیر و برگشته، بخش فوقانی ساقه را میپوشاند. لبههای دمبرگ پوشیده از دندانههای خاردار با پهنکی بسیار پهن به عرض 1 تا 2 متر که دارای چینهائی به تعداد 50 تا 60 عدد بوده منتهی به زوائدی نخیشکل میگردد.
نخل بادبزنی یکی از گیاهان زینتی است که در مناطق معتدله گرم و گرمسیری کشت میگردد و با برگهای بزرگ و همیشه سبز خود زیبائی خاصی دارد. در گیلان در بلوارها، منازل، پارکها و باغچههای سازمانهای دولتی ...
کشت شده است.
Wisteria sinensis :Leguminosae گلیسین: تیره نخود
درختچهای است خزانکننده و بالارونده با ساقههای پیچان و برگهای شانهای فرد متناوب، با 11 تا 13 برگچه مستطیلیشکل بدون کرک و گلهای خوشهای محوری یا انتهائی بنفشرنگ آویزان و میوهای نیام پوشیده از کرکهای مخملی کوتاه.
این درختچه که با ساقههای رونده و پیچنده خود گاهی به ارتفاع بیش از 20 متر از درختان بالا میرود. عموما به عنوان گیاه زینتی کشت میشود و بر روی سایهبانها آلاچیقها و چهارچوبهای از پیش ساخته شده افتاده و گلهای واژگون آن از سقف سایهبان همچون لوسترهای بنفشرنگ آویزان میشود و زیبائی خاصی میآفریند. در ایران گاهی آن را به غلط اقاقیای بنفش گویند.
گلیسین از جمله گیاهان زینتی منازل در شهرها و روستاهاست.
Xanthium strumarium :Compositae تیره کاسنی
گیاهی است علفی یکساله با ساقهای ضخیم و بدون شاخه در پائین و منشعب و پرشاخه در بالا به ارتفاع 15 تا 80 سانتیمتر بدون خار و برگهای متقابل یا متناوب دمبرگدار، تخممرغی- گوهای یا گاهی 3 تا 5 لوبه و لبهای کنگرهای. گلهای کپهای آن به صورت خوشهای در محور برگها یا در انتهای شاخهها قرار گرفته و برگههای اطراف میوه دارای خارهای گوناگون از نظر شکل و اندازه میباشند.
گیاه مذکور یکی از علفهای هرز مزارع پنبه، حاشیه جادهها و باغها و مناطق مخروبه و متروکه و شنهای ساحلی و مناطق سنگلاخی و شنی است. در استان گیلان بیشتر در اطراف رشت، رودبار، لاهیجان، انزلی تا آستارا میروید. گونه دیگری از آن نیز به نامXanthium spinosum با برگهای خاردار زردرنگ و میوههای خاردار به صورت علف هرز در مناطق مختلف استان میروید.
قسمتهای مختلف این گیاه برای دفع کرم استفاده میشود. جوشانده میوه آن برای درمان مالاریا مؤثر است. عصاره ریشه آن در معالجه زخم، جوشهای پوست بدن و آبسهها مؤثر است.
ص: 466
Yucca gloriosa :Liliaceae زنگولهای: تیره لاله
گیاهی است چندساله پرشاخه با ساقهای چوبی به ارتفاع 50 تا 150 سانتیمتر، با برگهای تخت. برگهای قاعدهای اغلب خمیده و برگشته و برگهای سرنیزهای یا خطی- سرنیزهای به رنگ سبز تیره یا روشن با لبهای کامل یا دندانهدار و بدون کرک میباشند. گلها زرد کمرنگ یا کرم با رگههای سبز در گلآذین پانیکول باریک به طول حد اکثر یک متر با شاخههای برافراشته و غالبا پوشیده از کرکهای غدهای قرار گرفتهاند.
گیاه زنگولهای در ایران در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد به عنوان گیاهی زینتی کشت میشود. در گیلان نیز در پارکها، بلوارها، حیاط منازل و سازمانهای دولتی کشت شده و با گلهای درشت و زنگولهای و سفید یا سفید متمایل به زرد خود زیبائی خاصی دارد.
Zelkova carpinifolia :Ulmaceae آزاد (آزاددار): تیره نارون
درخت یا درختچهای است با پوست صاف و خاکستریرنگ و برگهای متناوب خزانکننده و ساقهای به بلندی حد اکثر 35 متر و چتری متراکم و پرشاخه در بخش فوقانی، با شاخههای جوان کرکدار و برگهائی با پهنک تخممرغی تا مستطیلی و با اندازههای گوناگون.
درخت آزاد به علت داشتن چوب باارزش در شمال ایران یعنی رویشگاه واقعی آن در ایران رو به انقراض و نابودی نهاده است. در گیلان بیشتر در دشتهای جلگهای و با ارتفاع کم همراه بلوط رویش مییابد.
Ziziphus jujuba :rhamnaceae عناب (عونتاب، سنجلان، اونناف، سنجد جیلان): تیره کنار
درخت یا درختچهای است خزانکننده با پوست قهوهای شیاردار با تاجی گسترده و منشعب و پرشاخه و برگهای تخممرغی بدون کرک و نسبتا ضخیم و چرمی با دمبرگی کوتاه به رنگ سبز روشن با گلهای زرد کوچک در گلآذینی گرزن متراکم و انبوه و میوهای شفت نسبتا خشک به رنگ قرمز تیره، شبیه سنجد.
عنّاب در گیلان قبلا بهفراوانی وجود داشت و اکنون در حیاط منازل و باغها به خاطر میوه آنکه خوراکی و دارای ارزش داروئی بسیار است بندرت کشت میشود.
عنّاب فشار خون را کم و سینه و گلو را نرم میکند، همچنین خون را صاف و پاک میسازد. عناب کمی نفّاخ و دیرهضم است و اگر آن را در گلاب خیسانده مصرف کنند هضم آن آسانتر میگردد. زیادهروی در خوردن عناب سبب نفخ و بزرگ شدن شکم میشود و شهوت را کم و غرایز جنسی را ضعیف میسازد. خوردن سائیده عناب با هسته، جهت زخم معده و روده مفید است. عناب داروی کبد و مثانه و کلیه بوده آنها را زهکشی میکند. جوشانده عناب با عرق کاسنی یا سکنجبین برای امراض وبا و حصبه و مطبّقه مفید است. مقدار خوراک عنّاب تا 50 عدد است. نوشیدن 5 روز، متوالی، هرروز نیم لیتر (نیم رطل) آب جوشانده برگ عناب جهت دفع خارش بدن بسیار نافع است.
پاشیدن برگ خشک کوبیده عناب جهت درمان زخمهای خورهای و بدخیم مفید است. خواه این زخمها در دهان باشد خواه در عضوی دیگر و چون پوست درخت عناب را سائیده به تنهائی یا به نسبت مساوی با سفیداب مخلوط کرده و در داخل زخمهای چرکی پر کنند آنها را درمان میکند. خوردن پودر چوب این گیاه جهت درمان دلپیچه، خارش و جرب مفید است، صمغ درخت عناب به تنهائی و یا با ادویه مناسب جهت امراض چشمی و با سرکه جهت جوشهای جلدی سودمند است.
Filicales سرخسها
از نظر گیاهشناسی سرخسها جزء گیاهان اولیه بوده و از نظر تکاملی جزء پتریدوسپرمها محسوب میگردند. هیچیک از آنها دانه و میوه به صورت رایج در سایر گیاهان نداشته توسط اسپر تکثیر و تولید مثل مینمایند. این گیاهان اغلب سایهپسند و رطوبتدوست بوده و در مناطق جنگلی و مرطوب پراکنش و گسترش زیادی دارند. شاید کسی نباشد که تا به حال با سرخسها آشنا نباشد زیرا سرخسها بسیار زیاد بوده دارای قدرت تولید مثل زیاد میباشند. اخیرا در گلفروشیها گونههای خاصی از این گروه گیاهان با نام فرانسویFaugere به فروش میرسند. استان گیلان نیز از نظر اقلیمی جزء مناطقی است که برای رشد و نمو این گروه از گیاهان مناسب میباشد و متجاوز از 20 گونه سرخس در آن رشد و نمو مینمایند که به چند گونه مشهور و شناخته شدهتر آنها به شرح زیر اشاره میشود.
Adianthum capillus -veneris :Adianthaceae پر سیاوش (سیالک)
گیاهی است ریزومدار که توسط فلسهای قهوهایرنگی پوشیده شده است بلندی آن به 10 تا 40 سانتیمتر میرسد و برگهای آن مرکب دوبار شانهای با دمبرگهای کاملا سیاهرنگ شفاف و فاقد هرگونه کرک بوده و زیبائی خاصی به گیاه میدهد که به همین دلیل آن را به موی ونوس تشبیه کردهاند.
این گیاه بیشتر در مناطق صخرهای مرطوب با نور نسبتا زیاد و نیز بر روی دیوارهای قدیمی و کهنه و صخرههای کوه میروید. برگهای کوچک و میخی- شکل آن دارای بوئی ضعیف و طعمی گس و ناپسند دارد. معلوم شده است که دارای موسیلاژ (لعاب نباتی) و قند، تانن، اسید گالیک و یک ماده تلخ به نام کاپیلارینCapillarine و کمی اسانس است.
ابو علی سینا در کتاب «قانون» مینویسد: این گیاه، خاصیتی گدازنده و
ص: 467
بازدارنده دارد و در آن قوتی است که از سیلان مواد ناسازگار به سوی شکم و معده جلوگیری میکند. خاکستر این گیاه مخلوط با سرکه و روغن زیتون در علاج داء الثعلب و داء الحیه (گری و مرضی که در سر پدید میآید و موی سر را زائل میسازد) مفید است. اگر با روغن آس (مورد) و شراب آمیخته شود موی را بلند نموده از ریختن آن جلوگیری میکند. به علاوه برگهای پرسیاوشان معالج قرحههای درونی و خنازیر و زخمهای پلید و مرطوب میباشد. در پاک نمودن شش و تسکین سرفه بسیار نافع است. درد طحال را تسکین میدهد و برای یرقان مفید است. مدر و قاعدهآور است و سنگ کلیه را خرد میکند.
همچنین از خونرویهای بینی و یا دهان (نزیف) جلوگیری مینماید.
دمکرده پر سیاوشان اگر با عسل مخلوط شود گریپ و نزلههای ششی و برونشیت و ذات الریه را درمان میکند. اطبای پیشین از آن به عنوان خلطآور، نرمکننده و معرق استفاده میکردند. در نقاط مختلف گیلان مخصوصا اطراف رشت و پیربازار به فراوانی میروید.
Asplenium adianthum -nigrum :Aspleniaceae سرخس سیاه
گیاهی است به حالت تودهای به ارتفاع حد اکثر 25 سانتیمتر و عموما با برگهای دوبار شانهای که دمبرگ آن از پهنک کوتاهتر بوده و در بخش فوقانی سبزرنگ و در بخش تحتانی کاملا سیاهرنگ و در قاعده متورم میباشد. این گیاه معمولا در جنگلهای تاریک هم روی زمین و هم در شکاف صخرهها میروید. کلیه قسمتهای سرخس سیاه مدر و ملین است و برای رفع سکسکه و کاهش التهاب مورد استفاده قرار میگیرد. جوشانده برگهای گیاه خلطآور است و برای درمان ناراحتیهای سینه و عقبافتادگی عادت ماهانه استفاده میشود.
Athyrium filix -foemina :Athyriaceae سرخس ماده
یکی از سرخسهای بلند ایران است که به ارتفاع 150 سانتیمتر میرسد و طول برگ آن نیز بسیار بزرگ میباشد. بخش یقهای گیاه توسط برگهای سالهای قبل و در بخش فوقانی توسط فلس سیاهرنگ پوشیده شده است. گیاه فوق الذکر بیشتر در مناطق جنگلی استان گیلان و مازندران به خصوص در مناطقی که عملیات بهرهبرداری و قطع جنگل در آن انجام گرفته به سرعت جایگزین سایر گیاهان میگردد.
Dryopteris filix -mas :Aspidiaceae سرخس نر
گیاهی است به بلندی حد اکثر 100 سانتیمتر که برگهای آن عموما در فصل زمستان خشک شده و دمبرگ آن به 2/ 1 طول پهنک میرسد. پهنک برگ تخم مرغی نوکتیز بوده و دوبار شانهای است. این سرخس بهطور معمول در جنگلهای شمال ایران رویش مییابد.
Matheucia struthiopteris :Athyriaceae سرخس غول
گیاهی است به بلندی حد اکثر 180 سانتیمتر و یکی از مشخصترین سرخسهای ایران است. بلندی برگهای آن ممکن است به اندازه قد یک انسان معمولی و با پهنای حدود 40 سانتیمتر برسد. تعدادی از برگهای این گیاه که حامل اسپرها میباشند تقریبا به رنگ سیاه بوده عامل خوبی جهت شناسائی اینگونه محسوب میشوند. این برگها کوچکتر و باریکتر از برگهای دیگر بوده و وسط آنها قرار گرفتهاند. سرخس غول بیشتر در جنگلهای متراکم و تاریک رویش مییابد.
Ophioglossum vulgatum :Ophioglossaceae مار زبان
سرخس بسیار کوچکی است که طول برگهای آن به 3 تا 15 سانتیمتر میرسد و دارای قسمت بارور و مجزائی است که حامل هاگها میباشد. برگها دارای دو قسمت بارور و عقیماند و قسمت بارور مانند سنبلهای توسط پهنک برگ احاطه گردیده و شبیه زبان مار به نظر میرسد. کلیه قسمتهای این گیاه اثر التیامدهنده دارد. جوشانده آن برای درمان آنژین بکار میرود. برگهای آن اثر مقوی دارد و خونریزی را متوقف میسازد.
Phyllitis scolopendrium :Aspleniaceae زنگیدارو
این سرخس با برگهای 15 تا 50 سانتیمتری خود که به صورت صفحهای کامل و مستطیلیشکل میباشد از مشخصترین سرخسهائی است که به آسانی شناخته میشود. محل رویش آن زمینهای کف جنگلهای تاریک یا شکاف صخرهها است و گاهی در طب عوام و سنتی از آن استفاده میشود. زنگیدارو مدر و قابض است. در طب سنتی برای درمان بیماریهای کبدی و مثانه و نزله ششی و اسهال و اخلاط خونی مورد استفاده قرار میگرفته است.
Polypodium vulgare :Polypodiaceae بسفایج
دارای برگهائی به بلندی 10 تا 30 سانتیمتر میباشد. این سرخس در ایران اغلب به صورت اپیفیت روی ساقه درختان پوشیده از خزه میروید؛ گاهی در شکاف صخرههای مناطق جنگلی نیز میتوان آن را دید. ریزوم این گیاه ملیّن، خلطآور و صفرابر است. در طب سنتی از آن جهت مداوای سرفههای مزمن،
ص: 468
گریپهای کهنه، برونشیت، یرقان، اختلالات کبدی و طحال و نیز دفع کرمهای روده استفاده میشود.
Pteris cretica :Pteridaceae سرخس پنجهای
از سرخسهای معمولی جنگلهای شمال ایران است که ارتفاع آن به 70 سانتیمتر میرسد. تعدادی از برگهای این گیاه بارور بوده و دارای ارتفاع بلندتر و تقسیمات شانهای باریکتر از برگهائی است که عقیم میباشند. از علائم مشخصه این سرخس وجود اسپرهائی است که به صورت خطی در حاشیه برگ قرار داشته و به وسیله لبه برگ روی آنها پوشیده شده است.
Pteridium aquilinum :Hypolepidaceae سرخس عقابی یا کرف یا چماز
این سرخس با ارتفاع حد اکثر 2 متر و برگهائی که بیشتر به صورت شانهای درآمدهاند از معمولیترین سرخسهای شمال ایران است که در حقیقت به صور علف هرز در مزارع مشاهده میشود. سرخس عقابی در حاشیه جنگلها و کنار جادهها اغلب همراه آقطی میروید و از برگهای آن به عنوان سایه در خزانههای برنج و گاهی نیز برای بستهبندی محصولات کشاورزی بر روی جعبههای میوه استفاده میشود. مصارف داروئی این گیاه در طب سنتی شناخته شده است و از آن استفادههائی به عمل میآید. ریزوم سرخس نر بهترین دارو برای دفع کرمهای کبد، معده و روده مخصوصا کرم کدو و کرمهای دراز معده است.
Salvinia natans :Salviniaceae سرخس شناور
این سرخس دارای برگهائی کوچک و سبز است که به حالت شناور بر روی آب در مناطق باتلاقی، آبراههها و کشتزارهای برنج دیده میشود، بیشترین رویشگاه این سرخس در گیلان در مرداب انزلی و برنجزارهاست.
Equisetum spp .:Equisetaceae دم اسب (بندک واش)
گیاهانی هستند سایهپسند و رطوبتدوست که عموما در کنار جویبارها و آبراهههای جنگلهای مناطق مختلف گیلان رویش مییابند. این گیاهان نیز مانند سرخسها فاقد گل و میوه مشخص موجود در سایر گیاهان عالی بوده و توسط اسپر تولید مثل مینمایند. دارای دو نوع ساقه بارور و عقیم است. ساقه بارور آن عموما سبزرنگ نبوده و قبل از ساقه عقیم سبزرنگ ظاهر میگردند.
آنچه که بیشتر در طبیعت مشاهده میگردد ساقه سبزرنگ و عقیم این گیاهان میباشد. بلندی ساقه عقیم آنها تا 80 سانتیمتر میرسد که دارای شیارهای فراوان به تعداد 19 عدد میباشد. ساقه آنها بندبند است به طوری که برگهای عموما ساقهمانند آنها از محل گرهها خارج شده به صورت فراهم و چرخهای و عموما بندبند در اطراف گرهها قرار میگیرند.
گونههای چندی از دماسبیان در گیلان پراکندهاند که با نام محلی بندک واش شناخته میشوند. از معمولترین آنها میتوان گونههایEquisetum ramosissimum وEquisetum arvense را نام برد. دم اسب بندآورنده خون، ترمیمکننده انساج و تأمینکننده عناصر معدنی بدن و ادرارآوری قوی است. در درمان بیماری سل بکار میرود. جوشانده دم اسب ترشحات ادرار را افزایش داده در معالجه استسقاء و آب آوردن انساج تأثیر زیادی دارد. همچنین برای تقویت و معالجه بیماریهائی نظیر ورم مثانه، سنگ کلیه، دردهای مجاری ادرار، قولنجهای کلیوی، اخلاط خونی، بواسیر، زخمهای واریس، زیادی اسید معده و وجود قند در ادرار مورد استفاده قرار میگیرد
[5]
________________________________________
[1] جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.
[2] ( 1). ستهای به معنی آبدار و گوشتی.
[3] جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.
[4] جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.
[5] جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.