گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
فهرست 5







ص: 18 3
مشخصات کتاب 18
جلد دوم 18
[تتمۀ کتاب الطهارة] 18
باب غسل یوم الجمعۀ و دخول الحمّام و آدابه و ما جاء فی التّنظیف و الزّینۀ 18
اشاره 18
[دخول حمام و آب بدون لنگ] 18
[غسل جمعه واجبست بر مردان و زنان در سفر و حضر] 19
[زمان غسل جمعه] 20
[دعاي هنگام غسل جمعه] 22
[غسل روز جمعه مطهر و کفاره است گناهان را از جمعه تا جمعه] 22
[سبب غسل روز جمعه] 23
[آداب غسل جمعه] 23
[خواندن قرآن در حمام] 24
[واجبست بر مرد که چشم خود را به پوشد از نظر کردن به عورت مردان و زنان نامحرم] 25
[نظر کردن به عورت کفار مثل نظر کردن به عورت الاغ است] 26
[حمام بهترین و بدترین خانه است] 27
[از آداب آنست که آدمی فرزند خود را با خود به حمام نبرد] 27
[زن به حمام نرود] 28
[کسی که اطاعت زنش بکند] 28
[شخصی که ترك کند غسل جمعه را از روي نسیان یا عمد] 28
[بدن خود را به زمین حمام مرسان] 29
صفحه 5 از 238
[سواك که مسواك کردن در حمام موجب ریختن دندانهاست] 30
[جایز نیست وضو ساختن و غسل کردن از غساله حمام] 30
[در روز جمعه زینت کنید] 30
[ناشتا داخل حمام مشوید] 31
[مطلوب این باشد که سر برهنه از حمام بیرون نیایند] 31
[حمام یک روز نه یک روز گوشت بدن را زیاده میکند] 32
[منقولست که آن حضرت سلام اللَّه علیه نوره میکشیدند] 32
[نهی از سلام در حمام] 33
[عورت مؤمن بر مؤمن حرام است] 34
[ران از عورت نیست] 35
[تحریض بر نوره کشیدن] 35
[سزاوار آنست که اجتناب کنند از نوره کشیدن در روز چهار شنبه] 38
[باکی نیست که شخصی ازاله چرك بدن کند در حمام به آرد بو داده] 38
[فایده حنا و نوره] 39
[در تراشیدن سر] 43
[گرفتن مو از بینی سبب حسن رو است] 44
[هر جمعه سر خود را شستن به خطمی سبب ایمنی است از پیسی و دیوانگی] 45
[شستن سر به سدر روزي را میکشاند] 45
[کسی که پاهاي خود را بشوید بعد از بیرون آمدن از حمام] 46
[شاد باش به کسی که از حمام خارج میشود] 46
[عمده دردها و مرضها سه است] 47
[سه چیز است که بدن را از هم میپاشند] 47
[ناخن گرفتن در روز جمعه] 48
[گرفتن شارب در هر جمعه] 49
صفحه 6 از 238
[هر که ناخنها را در روز پنجشنبه بگیرد] 50
[زنان اندکی از ناخنهاي خود را بگذارند از براي زینت] 51
[هر گاه ناخنها و مو را بگیرند سنت است که آن را دفن کنند] 51
[شانه کردن مو نزد هر نمازي] 52
[سه چیز است که هر که لذت یا ثواب آن را بداند آنها را ترك نخواهد کرد] 53
[کوتاه کردن موي سر] 54
[هر که موي سر را بگذارد میباید که آن را تربیت نیکو بکند] 54
[تأکید بر باز کردن فرق سر] 56
[پشت لب بالا را بیخ بچینید و ریش را دراز کنید] 57
[در مذمت ریش بلند] 57
[در مدح موي سفید] 58
[در کندن موي سفید] 59
[چهار چیز از اخلاق انبیاست] 60
[زمان ناخن گرفتن و حجامت] 60
باب غسل المیت 61
[در اجر بردن مریض] 61
[در عیادت مریض] 62
[در زیارت برادر مؤمن] 63
[بوسیدن پیشانی و دست مؤمن] 65
[نفع رساندن به مؤمنین] 65
[در ظهور حضرت مهدي] 67
[حقوق مؤمن بر مؤمن] 68
[و اما شروط عیادت] 69
[دعاهاي مجرب هنگام مرض] 70
صفحه 7 از 238
[آداب احتضار و دعاهاي آن و تلقین کردن] 71
[عاقلترین اوقات مؤمن حالت موتست] 74
[توجیه میت به طرف قبله] 75
[توبه قبل از مرگ] 76
[کیفیۀ قبض روح ملک الموت] 80
[مؤمنی از دار دنیا بیرون نمیرود مگر به رضا و خشنودي] 81
[تلقین موجب نجات است] 81
[موت فُجأة سبب راحتی مؤمن است] 82
[مرگ کفاره گناه هر مؤمنی است و تخفیف میدهد گناهان را] 83
[شیطان هنگام مرگ حاضر میشود] 85
[مؤمن محبوب خود را هنگام مرگ میبیند] 85
[مؤمن هنگام مرگ نورانی میشود] 86
[آخرین مزه که آدمی مییابد در وقت مردن مزه انگور است] 86
[ملک الموت چگونه قبض روح مؤمنان میکند] 86
[هر کس که مرگ او را حاضر میشود حضرت رسول و ائمه معصومین را میبیند] 87
[چون جان به حلق میرسد جاي او را در بهشت به او مینمایند] 88
[چه کسی جانها را میگیرد] 91
[دوست حضرت امیر المؤمنین آن حضرت را در سه موضع میبیند] 92
[ملک الموت دفع میکند شیطان را از کسی که محافظت نموده است نمازها را] 94
[چون بنده در روز آخر دنیا و روز اول آخرت باشد در برابر او ممثل میشود مال او و فرزندان او و عمل صالح] 96
[هر که در روز جمعه یا شب جمعه بمیرد] 96
[هر میتی که مردن او را نزدیک میشود حق سبحانه و تعالی به او باز میدهد از بصیرت و شنوایی و عقل] 97
[هر گاه آدمی در حالت جان کندن دستها یا پاها یا سر را حرکت دهد] 98
[هر گاه جان کندن بر میت دشوار شود] 98
صفحه 8 از 238
[چون بمیرد واجبست که بگویند کلمه استرجاع را] 98
[از چه سبب است که میت را غسل میدهند] 99
[هیچ روحی از بدن بیرون نمیرود تا آن که جاي خود را میبیند] 99
[هر که در حالت احرام بحج یا به عمره بمیرد] 100
[هر که بمیرد در یکی از مکه یا مدینه یا در حرم] 100
[هر گاه زنی در زاییدن تا انتهاء نفاسش بمیرد] 100
[هر که در غربت بمیرد شهید از دنیا میرود] 100
[تفسیر قول حق سبحانه و تعالی که ترجمهاش اینست که هیچ نفسی نمیداند که فردا چه خواهد کرد] 100
[هر گاه مؤمن میمیرد مکانهاي که عبادت میکرده بر او میگریند] 100
[هر که فردا را از عمر خود داند پس بد مصاحبت کرده است با مرگ] 101
[خدیجه در حال احتضار] 101
[شش کسرا ضامنم که به بهشت روند] 101
[کرامت و تعظیم میت آنست که او را زود به قبر رسانند] 102
[ثواب غسل دادن میت چه چیز است] 102
[آیا از جهت غسل میت حدي از آب مقرر هست] 104
[جهت غسل میت آب را گرم نمیباید کرد] 105
[میت را تنها مگذارید که شیطان با او بازي میکند] 106
[میت را در فضاي غیر مسقّف غسل میتوان داد] 106
[هر یک از زن و شوهر غسل یکدیگر میتوانند داد مطلقا] 106
[حضرت فاطمه زهرا را حضرت امیر المؤمنین غسل دادند] 107
باب المس 107
اشاره 107
[هر عضوي از اعضاي آدمی را که مس کند و استخوان داشته باشد غسل واجبست] 107
[غسل نیست مگر در میت آدمی] 108
صفحه 9 از 238
[میت آدمی اگر سرد نشده باشد بر او غسل واجب نیست] 108
[در بوسیدن میت نزد مردن خواه نمرده باشد یا مرده باشد و گرم باشد باکی نیست] 108
[کسی که جامه او به بدن مرده آدمی رسد یعنی پیش از غسل و بعد از سرد شدن بر اوست که بشوید] 109
[کسی که غسل میدهد میت را اول کفن میت را مهیا میکند] 109
[دو چوب از درخت خرما که تر باشد و نوشتن شهادتین بر کفن] 110
[سعی کنید در نفیس بودن کفن که روز قیامت در این کفنها مبعوث خواهید شد] 113
[مستحب است که میت را کفن کنند در جامه که در آن جامه نماز میکرده باشد] 114
[جایز نیست که میت را کفن کنند به کتان و نه به ابریشم] 114
[سزاوار آنست که پیراهن میت سجاف نداشته باشد و تکمه و بندش را نبندند] 115
[آدابی از غسل میت] 116
[کافور کامل از جهت حنوط میت یا غسل و حنوط هر دو سیزده درم و ثلثی است که هفت مثقال صیرفی باشد] 119
[حنوط مرد و زن مثل یکدیگرند] 120
[چون غاسل فارغ شود از شستن سیم پس سنت است که دستها را از مرفق تا سر انگشتان بشوید] 121
[چون از غسل فارغ شود سنت است که بدن میت را به جامه خشک کند تا کفن تر نشود] 121
[جایز نیست که آب غساله که از بدن میت ریخته میشود در چاه بول و غایط] 121
[جایز نیست که ناخنهاي میت را بگیرند] 122
[غاسل ابتدا میکند به وضو] 122
[مستحبات هنگام کفن] 124
[چون از کفن میت فارغ شود حنوط کند میت را] 125
[جایز نیست که بگویند که رفق کنید به میت یا ترحم کنید بر او که دیرتر او را دفن کنید] 125
[اگر از میت نجاستی ظاهر شود بعد از غسل غسل را اعاده نمیکنند] 126
[هر که کفن کند میتی را چنانست که ضامن پوشش او شده است تا روز قیامت] 126
[جنب هر گاه بمیرد او را یک غسل میدهند] 126
[ناخنهاي میت را نمیتوان گرفت و موي زیر بغل او را نمیتوان کند] 127
صفحه 10 از 238
[گر زنی بچه سقط کند که خلقتش تمام شده باشد غسل میدهند او را] 127
[کفن واجب سه قطعه است] 128
[حضرت رسول صلی اللَّه علیه و آله را در سه جامه کفن کردند] 129
[امام باقر در وصیت نامه نوشت که او را کفن کنند در سه جامه] 130
[مرده را میتوان در سه جامه سر تا سري کفن کرد بی پیراهن] 130
[زنی که در نفاس بمیرد او را غسل دهند چنانکه زن پاك را غسل میدهند] 130
[زنی که بمیرد و زنی نباشد و مرد محرمی نباشد] 131
[کودك را تا سه سال زنان میتوانند غسل دهند] 132
[مرد زن و مادر و خواهر خود را غسل میدهد و زن محرم خود را] 132
[مردي که بمیرد و نباشد با او مردي مسلمان و نه زن مسلمانی که از خویشان او باشد] 133
[پنج کسند که سه روز انتظار ایشان میباید کشید که مبادا سکته کرده باشند و نمرده باشند] 134
[کسی که آبله داشته باشد و بمیرد آب بر او میریزند اگر خوف آن باشد که اگر دست بمالند چیزي از پوست او جدا شود] 135
[هر گاه شخصی در کشتی بمیرد او را غسل میدهند و سنگی در پاي او میبندند و در دریا میاندازند] 135
[مرد و زنی را که میخواهند سنگسار کنند غسل میدهند و حنوط میکنند و کفن میپوشانند پیش از کشتن بعد از آن سنگ باران میکنند] 136
[هر گاه شخصی را از حلق کشیده باشند که راهزنی کرده باشد بعد از سه روز او را از دار به زیر آورند و غسل دهند و نماز کنند و دفن کنند] 136
[شخصی که او را درنده یا مرغان خورده باشند و استخوانهاي او مانده باشد با او چه کنند؟] 137
[امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه غسل نداد عمار بن یاسر را، و نه هاشم بن عتبۀ را] 137
[هر گاه به شهید رسند و بقیه حیات چیزي مانده باشد خواه در معرکه بمیرد و خواه در غیر معرکه او را غسل میدهند] 138
[حنظله را ملائکه غسل دادند] 139
[از شهید پوستین و موزه و کلاه و عمامه و کمربند و زیر جامه را] 139
[محرم هر گاه بمیرد غسل میدهند او را به سدر و قراح و غسل کافور نمیدهند] 139
[کسی که در معرکه جنگی کشته شده باشد که آن جنگ به فرموده حق سبحانه و تعالی نبوده باشد او را غسل میدهند] 140
[هر گاه زن حامله بمیرد و فرزند در شکمش زنده باشد میشکافند] 140
[چراغ روشن کردن در خانه امام باقر پس از رحلتش] 141
صفحه 11 از 238
[کسی که جنب باشد و خواهد که میت را غسل دهد مستحب است که وضو بسازد] 141
[کسی که غسل دهد میتی را و خون بسیار از او آید و منقطع نشود] 142
[غسل مس میت میکند کسی که غسل میدهد میت را] 142
[بوسیدن امام صادق ع جنازه اسماعیل را] 142
[حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله بوسیدند عثمان بن مظعون را بعد از موت او] 143
باب الصلاة علی المیت 143
[هر که از عقب جنازه برود حق سبحانه و تعالی از جهت او چهار حصه از ثواب بنویسد] 143
[هر که چهار گوشه تابوت را بگیرد حق سبحانه و تعالی بیست و پنج گناه کبیره او را بیامرزد] 145
[پیاده رفتن پشت سر تابوت بهتر است از پیاده رفتن پیش پیش تابوت] 146
[در حمل تابوت هر جانبی که آسان باشد برمیدارند] 146
[حمل چراغ و آتش با جنازه] 147
[راه رفتن همراه جنازه] 147
[نماز بر آدم ع] 148
[نماز میت خواندن رسول خدا ص] 148
[کسی که نماز کند بر میتی پس باید که نزد سر او بایستد] 149
[اقوال در نماز میت بعد از تکبیرات] 149
[چون از نماز فارغ شود از جاي خود به جایی دیگر تا نبیند جنازه را بر دستهاي مردان] 154
[علت این که بر بر میت پنج تکبیر میگویند] 155
[کسی که نماز کند بر زن محاذي سینه او میایستد] 155
[در نماز بر میت سلام نیست مگر در حال تقیه] 156
[حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله هفتاد تکبیر بر حمزه گفتند] 156
[کسی که تکبیر گفته باشد بر جنازه یک تکبیر یا دو تکبیر و جنازه دیگر با او بیاورند] 157
[کسی که نماز کند بر جنازه و ظاهر شود که گشته بوده است] 158
[هر گاه شخصی در اثناي نماز برسد و یک تکبیر یا دو تکبیر را با امام دریابد] 159
صفحه 12 از 238
[چهل مرد مؤمن در نماز بر او یا مطلقا خواه که خداوندا ما از او نمیدانیم مگر خوبی] 159
[نماز بر میت را در مسجد میتوان کرد] 160
[هر گاه زنی بمیرد شوهرش احق است به او در نماز] 160
[اولی مردمان به پیش نمازي نماز میت کسی است که ولی او را مقدم دارد] 161
[هر گاه فوت شود از تو نماز کردن بر میت] 162
[اگر دو نفر بر جنازه نماز کنند اشکال یکی از ایشان در عقب دیگري میایستد] 162
[زن بر زن نماز میت میخواند] 163
[نماز بر هر مسلمانی واجب است و لو خود کشی کرده باشد] 164
[نماز عریانا بر میت] 165
[اگر در اثناي سفر به پارهاي چند آدم بر خوردند] 165
[نماز بر سینه است] 166
[اگر عضو تام یافت شود] 166
[هر گاه شخصی را دو نیم کرده باشند نماز میکنند بر سینه در آن است] 167
[اگر یافت نشود مگر سر میت نماز بر آن نمیکنند] 167
[طفل هر گاه نماز را بفهمد و تمیز داشته باشد بر او نماز میخوانند] 167
[دعا بر غیر مستبصر در نماز میت] 174
[اگر مرد و زن بودند زن را مقدم میداشتند به جانب قبله] 175
[هر گاه شخصی را دعوت کنند به ضیافتی و یا به امور میت بخواند اجابت رفتن به جنازه کند] 178
[نماز مکن بر جنازه در کفش عجمی یعنی در نعل عربی که پشت پا را نمیپوشاند خوبست] 178
[بی وضو نماز میت میتوان کرد] 179
[حایض نماز جنازه میتواند کرد] 179
[چون میت را به نزدیک قبر آوري پس به ناگاه او را داخل قبر مکن] 180
[ولی هر که را خواست داخل قبر میفرستد] 181
[چون نظرش به قبر افتد این دعا بخواند] 181
صفحه 13 از 238
[حد قبر تا ترقوه است] 182
[تجویز فرمودند که فرش کنند قبر را به چوب ساج] 182
[هر چیزي را دریست و در قبر از پیش پاهاي میت است] 183
[زن را به عرض میگیرند از پیش لحد که پیش قبله است] 183
[چون داخل قبر شوي که میتی را به قبر در آوري بخوان سوره حمد و دعاهاي دیگر را] 183
[بالشی از خاك میسازند از براي میت که سرش به زیر نیفتد] 186
[بندهاي کفن را میگشایند] 186
[تلقین میت در قبر] 186
[هر گاه قبر او را زیارت کنی رو به قبله کن و هر دو دست را بر قبر گذار و این دعا را بخوان] 187
[چون قبر درست شود و پر شود پس آب بریز بر قبر میت در حالتی که رو به قبر باشی] 188
[تلقین براي دفع نکیر و منکر] 190
باب التّعزیۀ و الجزع عند المصیبۀ و زیارة القبور و النّوح و الماتم 191
اشاره 191
[هر که تسلی دهد و صبر فرماید اندوهناکی را] 191
[تعزیه قبل و بعد از دفن] 192
[از پرسش و صبر فرمودن همین بس است که صاحب مصیبت ترا به بیند] 192
[سزاوار است صاحب مصیبت ردا نپوشد] 194
[سزاوار نظر به همسایگان میت آنست که اطعام کنند سه روز بیت میت را] 195
[از رحمت الهی دور است کسی که ردا نپوشد در مصیبت دیگران] 195
[دریدن جامه در عزا] 195
[فشار قبر بر سعد بن معاذ] 196
[صبر در مصیبت] 197
[انسان فراموش میکند] 199
[اجري که در صبر هست] 200
صفحه 14 از 238
[چون اسماعیل از دنیا رفت حضرت از خانه بیکفش و بیردا بیرون آمدند] 200
[حضرت سید الساجدین علیه السلام هر گاه جنازه میدیدند] 200
[چون ابراهیم فرزند سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله فوت شد] 202
[بلا و صبر هر دو متوجه مؤمن میشوند] 202
[خروج زن در ماتم] 203
[در قبر مگر از کسی که ایمان خالص داشته باشد و آنها شیعیان صالحند] 203
[زیارت قبرهاي مؤمنان و از بنا کردن مسجدها در قبرستان] 205
[سلام بر اهل قبور] 207
[سخن با اهل قبور] 207
[حضرت فاطمه هر صبح شنبه زیارت قبور شهدا و زیارت حمزه میآمدند] 208
[هر گاه داخل شوي در قبرستان پس بگو] 209
[زمان زیارت اهل قبور] 210
[کافر اهل خود را زیارت میکند چه میبیند] 211
[مؤمن میت هر گاه کسی به زیارت او میرود به او انس میگیرد] 212
[سه روز ماتم میت را میگیرند] 212
[حضرت رسول در وقتی که خبر شهادت جعفر رسید فرمودند که از براي اهل خانه جعفر طعامی مهیا کنید] 212
[کسی ترك زینت نکند از جهت کسی زیاده از سه روز مگر زن که در عزاي شوهر خود] 213
[نوحهگر دادن حلالست] 213
[مزد نوحهگري حلال است] 214
[پیامبر امر کردند بر حمزه گریه کنند] 214
[نماز از طرف میت] 215
[هدیه براي میت] 215
[دعاي ابو ذر بر قبر فرزندش] 219
باب النوادر 220
صفحه 15 از 238
اشاره 220
[مرگ فقیه شیطان را شاد میکند] 220
[مرگ پسر هیجده ساله] 221
[هلاك قبل از قیامت] 221
[تهنیت بر مصیبت] 222
[شخصی که به پسر خود یا به دختر خود بگوید که پدر و مادرم فداي تو باد] 222
[صبر بر دو قسم است] 222
[رضا به قضاي خدا] 223
[گریه ساکن میگرداند غم و اندوه را] 223
[بهترین و غمناکترین چیز دنیا] 224
[ترحم بر یتیم] 224
[از رسول خدا منقولست که فرمودند حق تعالی کراهت دارد از براي من شش چیز را] 225
[خاك غیر قبر را در قبر نریزند] 225
[کفن از پاکترین اموال باشد] 225
[مرگ شیعیان به شکم درد است] 226
[معناي حدیث من جدد قبرا] 226
[جسد مؤمن هم میپوسد] 228
[بدن پیامبر و ائمه سالم میماند] 228
[عرضه اعمال بر رسول خدا] 229
[عذاب قبر بر مصلوب] 229
[اگر سر و ریش میت را پیش از غسل سدر به کف سدر و خطمی بشویند] 230
[غسل میت مثل غسل جنب است] 230
[باکی نیست که میت بالاي میت بایستی و غسل دهی] 230
[ملائکه در تشییع جنازه] 231
صفحه 16 از 238
[بعضی از مستحبات غسل میت] 231
[روح در بالاي جسد] 231
[ارواح بر صفت اجساد یعنی در قالب مثالی در درختیند از درختهاي بهشت] 232
[جنازه یوسف در شام] 234
[بزرگترین حالات آدمی روز ولادت اوست و کوچکترین حالات او روز وفات اوست] 235
[حق نیافریده است یقینی را که شکی در او نباشد شبیهتر از مردن] 235
[اول کسی که از جهت او را در تابوت گذاشتند از مسلمانان]