گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد سوم
باب فضل الصّلاة







[اجر کامل در نماز کامل]
(قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله ال ّ ص لاة میزان فمن وفّی استوفی یعنی بذلک ان یکون رکوعه مثل سجوده و لبثه فی الاولی و
الثّانیۀ سواء و من و فی بذلک استوفی الاجر) بابی است در فضیلت نماز اعم از واجب و سنت منقولست بروایت سکونی که حضرت
سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند که نماز بمنزله ترازو است پس کسی که تمام میدهد تمام میستاند گوییا در یک سر
زر است و در یک سر متاع هر چند زر بیشتر است متاع بیشتر میگیرد یا آن که در یک کفه سنگ است که آن اعمال ناشایست
صفحه 46 از 267
است و در سري دیگر ثوابست پس هر چند که نماز سنگینتر است ثواب بیشتر است و بنا بر این حل وفّی را مشدّد خواندن بهتر
است و صدوق چنین تفسیر کرده است که رکوع و سجود و قرائت بمنزله بندهاي ترازو است پس ترازوئی که بندهاي او مساویست
درست است و راست میگوید و اگر کوتاه و دراز است در آن خلل میرود و محتمل است که نماز میزان ایمان است پس هر که
ایمان او صحیحتر است نمازش طولانیتر است و هر که نمازش کوتاهتر است ایمانش ناقصتر است و این معنی اظهر است بحسب
معنی و اول بحسب لفظ و اختیار این معنی که صدوق کرده است ظاهرا سببش این باشد که روایتی وارد شده است در نماز شب که
میباید رکوع و سجود و قرائت آن مساوي باشد و این معنی در نماز نافله خوبست اما در نماز فریضه که در آن جماعت و تخفیف
ص: 84 مطلوبست صحیح نیست مگر آن که حمل بر منفرد و نافله کند و آن نیز خلاف ظاهر لفظ است از
وجوه شتی و اللَّه تعالی یعلم با آن که مناسب معنی او نبود در اول فضل صلاة نقل کردن بلکه میبایست در باب سابق ذکر کند یا
در آخر این باب. (و قال الصّادق صلوات اللَّه علیه انّ طاعۀ اللَّه و عزّ و جلّ خدمته فی الارض و لیس شیء فی خدمته یعدل ال ّ ص لاة
فمن ثمّ نادت الملائکۀ زکریّا و هو قائم یصلّی فی المحراب) و از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که فرمودند که فرمان
برداري الهی بمنزله خدمتی است که بندگان آقایان خود را کنند در زمین و هیچ خدمتی از خدمات برابري نمیکند با نماز چون
قربی که از نماز حاصل میشود بنده را بجناب اقدس الهی از هیچ عبادتی آن قرب حاصل نمیشود و لهذا مقربان درگاه الهی هر
شب هزار رکعت نماز میکردند چنانکه در اخبار مستفیضه وارد است که حضرات ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم هر شب هزار
رکعت نماز میکردند و از این جهت است که فرشتگان حضرت زکریا را بشارت دادند به فرزند در وقتی که در محل عبادت خود
نماز میکرد و نماز سبب استجابت دعاي او شد. (و قال النّبیّ صلّی اللَّه علیه و آله ما من صلاة یحضر وقتها الّا نادي ملک بین یدي
النّاس أیّها النّاس قوموا إلی نیرانکم الّتی أوقدتموها علی ظهورکم فاطفئوها بصلاتکم) و به اسانید قویّه منقول است از عبد اللَّه بن
سنان از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و طریق صدوق بعبد اللَّه صحیح است و ظاهر آنست که صدوق از کتاب او نقل
کرده باشد که حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند که نیست نمازي که وقت آن داخل شود مگر آن که ملکی مقرر
است که میآید در برابر مردمان و فریاد ص: 85 میکند که اي گروه آدمیان برخیزید و متوجه آتشهایی
شوید که بر پشتهاي خود به سبب معاصی افروختهاید آن آتشها را بنور نماز فرو نشانید کنایه است از آن که نماز سبب محو سیّئات
میشود چنانکه احادیث متواتره بر این معنی وارد شده است با ظاهر آیه إِنَّ الْحَسَ ناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ که حسنات مطلقا یا خصوص
نمازها محو میکنند گناهان را. (و دخل رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله المسجد و فیه ناس من اصحابه فقال تدرون ما قال ربّکم
قالوا اللَّه و رسوله اعلم فقال انّ ربّکم یقول انّ هذه ال ّ ص لوات الخمس المفروضات من صلّاهنّ لوقتهنّ و حافظ علیهنّ لقینی یوم القیمۀ
و له عندي عهد ادخله به الجنّۀ و من لم یصلّهنّ لوقتهنّ و لم یحافظ علیهنّ فذاك إلیّ ان شئت عذّبته و ان شئت غفرت له) و بسند
صحیح منقول است از فضیل بن یسار از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله
داخل شدند در مسجد و در آنجا جماعتی از اصحاب آن حضرت صلّی اللَّه علیه و آله بودند پس حضرت فرمودند که میدانید که
حق سبحانه و تعالی چه فرموده است صحابه گفتند خدا و رسولش اعلمند پس حضرت فرمودند که پروردگار شما میفرماید که این
نماز پنجگانه واجب را هر که در اوقات خود به جا آورد و محافظت نماید بر ایشان به آن که با شرایط واجبه یا اعم از واجبه و
مستحبات مؤکّده به جا آورد چون بنده مرا در روز قیامت یا بعد از مرگ ملاقات کند یعنی ملاقات جزاي عمل کند تجوزا شائعا آن
بنده را نزد من عهدي هست که او را داخل بهشت کنم البته چون من این وعده را کردهام و وفا به وعده بر من واجبست و مخالفت
آن بر من محال است و کسی که این نمازها را در اوقات فضیلت یا اعم از آن به جا نیاورده باشد هر چند قضا کرده باشد علی
الظاهر و یا محافظت بر ص: 86 آن ننموده باشد پس کار آن بنده با منست اگر خواهم او را به عدل خود
عذاب میکنم و اگر خواهم بفضل خود او را میآمرزم و همین مضمون در دو حدیث صحیح دیگر مرویست از آن حضرت
صفحه 47 از 267
صلوات اللَّه علیه و آله. (و قال الصادق صلوات اللَّه علیه اوّل ما یحاسب به العبد علی الصّلاة فاذا قبلت قبل سایر عمله و اذا ردّت علیه
ردّ سایر عمله و قال صلوات اللَّه علیه انّ العبد اذا صلّی الصّلاة فی وقتها و حافظ علیها ارتفعت بیضاء نقیّۀ تقول حفظتنی حفظک اللَّه
و اذا لم یصلّها لوقتها و لم یحافظ علیها ارتفعت سوداء مظلمۀ تقول ضیّعتنی ضیّعک اللَّه) و آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که
اوّل چیزي که حساب میکنند در روز قیامت بنده را حساب نماز است پس اگر نمازها مقبول شد باقی اعمال را به تفضل قبول
میکنند و اگر نماز مردود شد بر او سایر اعمال او مردود میشود پس حضرت فرمودند که هر گاه بنده نماز را در وقت خود به جا
آورد و محافظت کند بر او به آن که با آداب و شرایط به جا آورد یا در وقت فضیلت به جا آورد نماز را به آسمان میبرند روشن و
پاکیزه و نماز به زبان حال یا مقال میگوید که مرا حفظ کردي خداوند عالمیان ترا حفظ کند و اگر در وقت فضیلت یا عم به جا
نیاورده باشد و محافظت بر آداب و شرایط آن نکرده باشد یا در وقت فضیلت به جا نیاورده باشد بیضرورتی آن نماز بالا میرود
تیره و در بعضی از نسخ به جاي ارتفعت رجعت وارد شده است یعنی بر میگردد سیاه و تاریک و میگوید مرا ضایع کردي حق
سبحانه و تعالی ترا ضایع گرداند. و مضمون این حدیث را شیخان از ابو بصیر روایت کردهاند بسند موثق و قریب باین صدوق
روایت کرده است بسند قوي از هشام و چون سند صدوق به هشام صحیح است حکم به صحت آن میتوان کرد و مضمونش در
فقه رضوي ص: 87 واقع است. و صدوق و کلینی بسند صحیح روایت کردهاند از ابی بصیر و هارون بن
خارجه از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که فرمودند که ملکی موکل است بر نماز بنده که کاري دیگر ندارد و چون
بنده از نماز فارغ میشود آن ملک نماز را گرفته بالا میبرد و پس اگر قابلیت قبول دارد مقبول میشود و اگر قابلیت قبول ندارد به
آن ملک خطاب میرسد که این نماز را رد کن بر بنده من پس آن ملک میآورد و بر روي او میزند و میگوید بدا حال تو
همیشه من تعب میکشم از جهت تو و ظاهر این اخبار تجسم اعمال است و استبعادي ندارد که چیزي در این نشأه از قبیل اعراض
باشد و در آن نشأه از قبیل جواهر باشد چنانکه مجربست زیاده از هزار مرتبه که اگر در روزي علوم حقیقیه منکشف شده است یا
ربطی بجناب اقدس الهی به همرسیده در شب سابق آن روز در واقعه دیدهام که در میان آب صافیام و امثال این وقایع فوق حد
حصر بر بنده واقع شده است پس محتمل است که در آن نشأه همگی اعمال بصورت حوران و غلمان شوند و در قبر که عالم برزخ
است با این کس باشند و محتمل است که حق سبحانه و تعالی به سبب اعمال صالحه صور حسنه بیافریند و لیکن بعید است از
حیثیت ظاهر اخبار و عالم خواب و در واقع لازم نیست که حقیقت این را بدانند بلکه لازمست اعتقاد کردن که چنین میشود چون
اخبار متواتره بر آن واقع شده است و اللَّه تعالی یعلم. و اما بالا بردن ممکن است که مراد بالا بردن نامه عمل باشد یا کنایه از قبول
باشد و برگشتن کنایه از عدم قبول و ظاهرا مرتبه قبول غیر مرتبه اجزا باشد به آن که اگر نمازها با شرایط مستحبه از اخلاص تام و
حضور قلب تام و سایر مستحبات مؤکده باشد مقبول شود و به سبب آن سایر اعمال مقبول شود و ص: 88
محتمل است که مراد از قبول در اینجا اجزا باشد به آن که مشتمل باشد بر واجبات و بس و این معنی نیز مشکل است چنانکه مشاهد
است از اکثر فضلا در مساهله اخذ مسائل و غیر آن از قرائت و سایر شرایطی که مذکور خواهد شد چه جاي عوام. و قال الصّادق
صلوات اللَّه علیه اقرب ما یکون العبد إلی اللَّه عزّ و جلّ و هو ساجد قال اللَّه تعالی وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ بسند صحیح از آن حضرت
صلوات اللَّه علیه منقول است که نزدیکترین احوال بنده بحق سبحانه و تعالی حالتی است که او در سجده باشد و صدوق تا اینجا را
از حدیث نقل کرده است ظاهرش آنست که استشهاد به آیه از صدوق باشد یا آن که خبري دیگر باشد و این حدیث را با آیه
کلینی رحمه اللَّه تعالی در قوي کالصحیح و صدوق در صحیح از وشاء روایت کرده است از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه و
دور نیست که سهو از نساخ شده باشد یا صدوق آیه را بحدیث حضرت صادق صلوات اللَّه علیه منضم کرده باشد و ظاهر آیه
آنست که سجده کن و قرب به همرسان یعنی از سجده و ممکن است که مراد از سجده نماز باشد یا سجده نماز باشد یا اعم از
سجده نماز و سجده شکر باشد و این اظهر است و محتمل است که مراد این باشد که سجده یا نماز را بکن و خالص ساز آن را از
صفحه 48 از 267
جهت حق سبحانه و تعالی و لیکن اول اظهر است.
[نماز با ملائکه]
(و قال ابو جعفر صلوات اللَّه علیه ما من عبد من شیعتنا یقوم إلی الصّلاة الّا اکتنفته بعدد من خالفه ملائکۀ یصلّون خلفه و یدعون اللَّه
عزّ و جلّ له حتّی یفرغ من صلاته) و بسند قوي کالصحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه منقولست که هر بنده از
، شیعیان ما که برخیزد به نماز البته حق سبحانه و تعالی بعدد سنّیان یا بعدد غیر شیعیان اثنی عشري از جمیع لوامع صاحبقرانی، ج 3
ص: 89 عالمیان فرشتگان میفرستد که در عقب او نماز کنند و از جهت او دعا کنند تا او از نماز فارغ شود.
[یک نماز فریضه بهتر است از بیست حج]
(و روي عن الصّادق صلوات اللَّه علیه صلاة فریضۀ خیر من عشرین حجّ ۀ و حجّۀ خیر من بیت مملوّ ذهبا یتصدّق منه حتّی یفنی) و
بسند قوي کالصحیح و بسیار صحیح و موثق کالصحیح و قوي نیز منقول است از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که
فرمودند که یک نماز فریضه بهتر است از بیست حج و یک حج بهتر است از خانه پر از طلا که همه را تصدق نمایند در راه رضاي
الهی تا اخر شود و در روایات اخیر حتّی لا یبقی منه شیء وارد است یعنی تا چیزي از آن نماند و چون این خبر بحسب ظاهر منافات
دارد با خبر مشهور افضل الاعمال احمزها و شک نیست در آن که جفاي حج بسیار بیش از نماز است علما تاویلات کردهاند این
خبر را به آن که بر تقدیر صحت مراد آنست که افضل هر عملی مشکلترین آن عمل است مثل صوم تابستان بهتر است از صوم
زمستان و در نماز بر عکس و حج پیاده بهتر است از سواره و امثال این تاویلات و فی الحقیقه این شبهه عمر بن الخطاب است که
حیّ علی خیر العمل را از اذان انداخت که چون نماز بهتر از جهاد و حج باشد، و ملاعین اهل سنت که اهل بدعتند متابعت آن
ملعون نمودند و ظاهر ساختند که اعتقاد ایشان اینست که عمرا علم است از خدا و رسول و ندانستند که ایشان چه خبر دارند از نماز
و صعوبت آن چنانکه معلوم نیست که از صحابه آن حضرت صلّی اللَّه علیه و آله یک کس یک نماز با شرایط کرده باشد بغیر از
حضرت امیر المؤمنین و سایر ائمه معصومین سلام اللَّه علیهم چنانکه ان شاء اللَّه خواهد آمد پس نماز صحیح جهاد اکبر است با
نفس و شیطان و به مراتب شتی از جهاد اصغر مشکلتر است. ص: 90 شبهه دیگر آن که هر گاه نماز فریضه
بهتر از بیست حج باشد و حج مشتمل است بر نماز فریضه تفضیل شیء بر نفس آن شیء و غیر آن لازم میآید و جواب گفتهاند:
أولا که مراد از نماز نماز یومیه است و استبعادي نیست در آن که نماز یومیه بهتر از نمازهاي دیگر باشد چنانکه از اخبار نیز ظاهر
میشود و خواهد آمد. ثانیا آن که مراد از بیست حج بیست حج قطع نظر از نماز باشد چون حق سبحانه و تعالی از جهت هر فعلی از
افعال حج ثوابی مقرر ساخته است ثوابی که از جهت نماز مقرر ساخته است بهتر است از بیست برابر ثوابهائی که از جهت سایر
و غیر آن که إن « نیّۀ المؤمن خیر من عمله » اعمال حج مقرر ساخته است چنانکه در بسیاري از اخبار چنین تاویل کردهاند مثل خبر
شاء اللَّه تعالی خواهد آمد و جمعی حمل کردهاند حج را بر سنتی و ظاهرا مراد حج واجب باشد. چون از حضرت امام جعفر صادق
صلوات اللَّه علیه منقولست که یک حج بهتر است از دنیا و آن چه در آنست و یک نماز فریضه بهتر است از هزار حج و در این
حدیث مراد حج سنت است و اگر چه ممکن است که حمل کنند بر حج واجب و نسبت به اشخاص مختلف باشد چون ظاهر آنست
که شخصی که نمازش بهتر از هزار حج باشد حج او نیز بهتر از دنیا و ما فیها باشد که در راه خدا صرف نمایند تا زیادتی داشته
باشند بر اشخاصی که نماز ایشان بهتر از بیست حج است و حجی بهتر از خانه پر از زر که در راه خدا بدهند و این دادن را در هر
دو صورت حمل کردهاند بر غیر صدقات واجبه مثل زکات و خمس و ظاهرا در کار نباشد چه استبعادي نیست در آن که بعضی از
صفحه 49 از 267
سنتیها بهتر از بعضی از ص: 91 واجبات باشد چنانکه ثواب سلام کردن بیشتر از ثواب جواب دادنست به نود
و هشت مرتبه با آن که جواب واجبست و چنانکه مهلت دادن قرض دار پریشان واجبست و بخشیدن مال را به او سنت است و این
سنت بهتر از آن واجبست چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که:
[دو رکعت نماز براي خدا]
(و ان کان ذو عسرة فنظرة إلی میسرة و ان تصدّقوا خیر لکم، و قال صلوات اللَّه علیه إیّاکم و الکسل فانّ ربّکم رحیم یشکر القلیل انّ
الرّجل لیصلّی الرّکعتین یرید بهما وجه اللَّه تعالی فیدخله اللَّه بهما الجنّۀ و انّه لیتصدّق بالدّرهم تطوّعا یرید به وجه اللَّه عزّ و جلّ
فیدخله اللَّه به الجنّۀ و انّه لیصوم الیوم تطوعا یرید به وجه اللَّه عزّ و جلّ فیدخله اللَّه به الجنّۀ) و بسند کالصحیح از حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه منقول است که فرمودند که زنهار که دور باشید از کسل و تنبلی در امور اخروي و دنیوي به درستی که
پروردگار شما مهربانست و اندك عملی را جزاهاي عظیم میدهد به درستی و راستی که بسیار است یا چنین است که بنده دو
رکعت نماز میکند بقصد رضاي الهی و حق سبحانه و تعالی به سبب این دو رکعت نماز او را داخل میکند در بهشت و به درستی
که بنده یک درم تصدق میکند تصدق سنت و غرضش محض رضاي الهی است و حق سبحانه و تعالی او را داخل میکند در
بهشت به سبب آن شاهی، و به درستی که یک روز روزه میگیرد و غرضش محض رضاي حق سبحانه و تعالی است و حق سبحانه
و تعالی او را به بهشت میبرد. و از این حدیث ظاهر میشود که آن چه مطلوب الهی است اخلاص است به آن که اصلا غرضش
ثواب و خلاصی از عقاب نباشد و آن که در بسیاري از اخبار بلفظ وجه واقع شده است بنا بر مجاز شایع است میان عرب و عجم که
میگویند فلانی به روي فلانی این کار را کرد یعنی محض خاطر او یا شرم از روي ص: 92 او کرد و این
معنی حیاست که در اخبار بسیار وارد شده از حضرات سیّد المرسلین و ائمه طاهرین صلوات اللَّه علیهم که فرمودهاند که عبادت را
چنان کنید که گویا خداوند خود را میبینید پس اگر شما او را نه بینید او شما را میبیند و مستلزم حضور قلب نیز هست چون هر
گاه بنده خداوند خود را حاضر داند و از جهۀ او کاري کند البته با حضور قلب خواهد بود خصوصا نماز که اکثرش مناجاتست با
حق سبحانه و تعالی و هر گاه شخصی با ادنی کسی سخن کند البته متوجه او میشود و هر گاه سخن با جناب اعظم الاعظمین و
وَجَّهْتُ » اجل الاجلین کند و داند که با او مناجات میکند البته میباید که متوجه او باشد و در مناجات با او کاذب نباشد در امثال
چنانکه مفصلا خواهد آمد در مواضع خود إن شاء اللَّه تعالی و احادیث در مذمّت کسل در « و إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ » « وَجْهِیَ
امور آخرت و دنیا بسیار وارد شده است چنانکه در حدیث حسن کالصحیح از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقولست
که فرمودند که هر که تنبلی کند از وضو و غسل و نماز پس در او خیر و خوبی نیست از جهۀ امر آخرتش و کسی که کسل ورزد
از چیزي که معاش دنیوي او به آن به اصلاح آید پس در او خیري نیست از جهۀ امر دنیاي او پس کسی که در هر دو کسل ورزد
خسر الدنیا و الآخرة است و بعد از این در باب تجارت احادیث در مذمت کسل خواهد آمد و قبح آن بدیهی است و در دعاها بسیار
وارد است آن که پناه بحق سبحانه و تعالی بردهاند از کسل. (و قال الصّادق صلوات اللَّه علیه لا یجتمع الرّغبۀ و الرّهبۀ فی قلب احد الّا
وجبت له الجنّۀ فاذا صلّیت فاقبل بقلبک علی اللَّه عزّ و جلّ فانّه لیس من عبد مؤمن یقبل بقلبه علی اللَّه عزّ و جل فی صلاته و دعائه
الّا اقبل اللَّه عزّ و جلّ علیه بقلوب المؤمنین الیه و أیّده ص: 93 مع مودّتهم إیّاه بالجنّۀ) و از آن حضرت
صلوات اللَّه علیه منقولست که جمع نمیشود رغبت به رحمت الهی و خوف از بدیهاي خود و از غضب الهی در دل احدي مگر آن
که بهشت از جهۀ او واجب میشود پس چون نماز کنی دل خود را متوجه حق سبحانه و تعالی کن تا رغبت و رهبت به آیات وعد
و وعید حاصل شود یا بالخاصیّه حاصل میشود هر چند نفهمد معنی آیات را و این معنی مجربست پس به درستی که نیست بنده
مؤمن که دل خود را در نماز متوجه حق سبحانه و تعالی کند مگر آن که حق سبحانه و تعالی البته دلهاي مؤمنان را مایل به محبت او
صفحه 50 از 267
میکند و محبت مؤمنان سبب دعاي ایشان است در دنیا و شفاعت ایشان است در آخرت و یا آن که فایده دنیویست و با این محبت
حق سبحانه و تعالی بهشت نیز عطا میفرماید و صدوق در ثواب الاعمال به سندي کالصحیح از آن حضرت روایت کرده است که
فرمودند که حق سبحانه و تعالی هر بنده را که عطا کند به او ورع و پرهیزکاري با ترك محبت دنیا البته بهشت عطا میکند پس
حضرت فرمودند که من دوست میدارم که هر یک از شما که متوجه نماز شوید دل خود را متوجه خداوند خود سازید و دل را
مشغول امور دنیوي مگردانید که هر مؤمنین که دل خود را در نماز متوجه خداوند سازد حق سبحانه و تعالی نظر شفقت و مرحمت
به جانب او میکند و دوستی خود را در دل او در میآورد و با دوستی خود دلهاي مؤمنان را مایل به او میکند که او را دوست
دارند و مظنون این است که هر دو یک حدیث باشد و تغییرات از نساخ شده باشد و اللَّه تعالی یعلم و علی أيّ حال ظاهر میشود
که روح عبادت حضور قلب است و شکی نیست که عبادت بیحضور قلب مقبول نیست و سبب قرب نمیشود و مقصود اعظم از
عبادات قرب بندگان است بجناب اقدس أو اگر نماز با حضور قلب باشد البته نماز سبب ص: 94 آن میشود
إِنَّ الصَّلاةَ » که شیاطین از بنده دور شوند و از او معاصی و مخالفت الهی واقع نشود چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که
یعنی به درستی که نماز باز میدارد و منع میکند بنده را از جمیع قبایح و هر آینه ذکر « تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ
حق سبحانه و تعالی از هر چیزي اعظم است پس اگر در نماز بذکر الهی و با حضور قلب باشید مطالب دنیوي و اخروي و قرب الهی
یعنی واي بر « فَوَیْلٌ لِلْمُ َ ص لِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَ لاتِهِمْ ساهُونَ » که اعظم مطالب است حاصل میشود و ظاهر آیه کریمه
نمازگزارندگانی که دل ایشان متوجه جناب اقدس او نباشد در هم چنین ظاهر آیه قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ
وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ نیز دلالت دارد یعنی بتحقیق که رستگاري یافتند مؤمنانی که در نماز خود با خشوعند و آن جمعی
که از لغو اعراض کنندگانند مطلقا خصوصا در نماز و آیات و اخبار در این معنی زیاده از حد حصر است و لیکن چون این معنی در
نهایت صعوبتست نفس اماره و شیطان نمیگذارند که این معنی حاصل شود و مع هذا دلایل بر عدم لزوم میگویند حق سبحانه و
تعالی همه را بینا و شنوا کند تا فریب این دشمنان عظیم نخورند بجاه محمد و آله الطّاهرین. (و قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله
اذا زالت الشّمس فتحت ابواب السّماء و أبواب الجنان و استجیب الدّعاء فطوبی لمن رفع له عند ذلک عمل صالح) و بسند صحیح
منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه و آله فرمودند که هر گاه زوال شمس شود که آفتاب از دایره نصف النّهار بگذرد و
درهاي آسمان گشوده میشود و درهاي بهشت مفتوح میشود و دعاها مستجاب میشود پس خوشا حال بنده که در این وقت عمل
صالح او را بالا برند. و ظاهرا مراد از گشودن درهاي آسمان و درهاي جنان این باشد که در ص: 95 این
وقت حق سبحانه و تعالی بندگان را به خود خوانده و از جهۀ ایشان عباداتی که سبب دخول بهشت است مقرر ساخته است و هم
چنین دعاها وارد شده است و دعا مستجاب میشود پس چون راه بندگان به عبادت و دعا دادهاند گوییا که در آسمان را از جهۀ
صعود اعمال ایشان و قبول دعوات ایشان گشودهاند. و محتمل است که چون وقت نماز شود درهاي آسمانها را بگشایند و در غیر
وقت نمازها به بندند چنانکه احادیث بسیار وارد شده است که دلالت میکند بر آن که آسمانها درها دارند و ممکن است که مراد
از سماوات آسمانهاي معنوي باشد چون آسمانهاي صوري محل رحمتهاي ظاهرهاند آسمانهاي معنوي محلّ رحمتهاي معنوي باشند
و این معنی نزد این شکسته ظاهرتر است کما قال الحکیم الغزنوي آسمانهاست در ولایت جان کارفرماي آسمان جهان و اگر در
امثال این عبارات غور نکنند ظاهرا بهتر است و اللَّه تعالی یعلم.
[نماز بهترین عمل]
(و سال معاویۀ بن وهب ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه عن افضل ما یتقرّب به العباد إلی ربّهم و احبّ ذلک إلی اللَّه عز و جلّ ما هو
فقال ما اعلم شیئا بعد المعرفۀ افضل من هذه ال ّ ص لاة الا تري انّ العبد الصّالح عیسی بن مریم علیه السّلام قال و أوصانی بالصّلاة) و به
صفحه 51 از 267
اسانید صحیحه منقولست از ابن وهب که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از بهترین چیزي که
بندگان به آن تقرب جویند به پروردگار خود و محبوبترین آن نزد حق سبحانه و تعالی کدامست پس حضرت فرمودند که نمیدانم
بعد از معرفت عملی را که بهتر ازین نماز باشد آیا نمیبینی که بنده صالح الهی عیسی بن مریم گفت که حق سبحانه و تعالی مرا
وصیّت فرموده است و امر کرده به نماز و زکات تا زنده باشم و این تتمه در کافی هست و در اینجا نیز ص:
96 مراد است و بمنزله إلی آخرهاست در نقل آیات، و شیخ استشهاد آیه را ذکر نکرده است و این حدیث دلالت میکند بر آن که
بهترین اعمال معرفت است و مراد از آن معرفت واجبه است از اعتقاد بوجود واجب الوجود و صفات ثبوتیه و سلبیه و معرفت نبی و
ائمه صلوات اللَّه علیهم و اعتقاد بجمیع آن چه پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله فرموده است و ممکن است که شامل فروع دین نیز باشد و
هیچ شک نیست که معرفت واجبات بلکه مندوبات و مکروهات و محرمات افضل عباداتست و اگر چه معرفت اصول دین أوجب
باشد و اشاره به آن شد در فواید مقدّمه و دلالت میکند بر آن که بعد از معرفت نماز بهترین عباداتست و هیچ شک نیست که قربی
که بنده را از نماز حاصل میشود از هیچ عبادتی حاصل نمیگردد و آیات و اخبار متواتره بر این معنی وارد است و دلالت دارد بر
آن که میباید که همه عبادات را از روي تقرب به جا آورند خصوصا نماز را و لهذا علما در نیات قربۀ إلی اللَّه را اختیار کردهاند و
معانی قربت قبل ازین مذکور شد و هیچ شک نیست که هر چند اخلاص بیشتر باشد قرب بیشتر حاصل میشود و اعلی مراتب
اخلاص فناي فی اللَّه است که بنده را مرادي نباشد بغیر از رضاي الهی و محبت او و مراد خودش منظور نباشد حتی لذّت قرب و این
معنی ممتنع عادیست بدون رتبه محبّۀ که عشق باشد و گذشت که بچه عنوان تحصیل آن میباید کرد و اما استشهاد به آیه ازین
حیثیت است که حضرت عیسی از پیغمبران اولو العزم است میفرماید که حق سبحانه و تعالی مرا امر فرموده است به نماز و زکات تا
زنده باشم پس اگر چیزي در قرب بیشتر از اینها مؤثر میبود هر آینه حق سبحانه و تعالی به آن امر میفرمود و آن که اول نماز را
امر فرموده دلالت دارد بر آن که اهتمام ایشان بان بیشتر است و اما لفظ هذه الصلاة ظاهر اشاره به نمازهاي یومیّه باشد و ممکن
است که اشاره بجمیع نمازها باشد که حضرت ص: 97 سیّد المرسلین فرموده است یا اعم از آن چه آن
حضرت و سایر انبیاء صلوات اللَّه علیهم فرموده باشند و لفظ هذه از جهۀ تعظیم باشد و لفظ هذه در تهذیب نیست.
[سجود زیاد]
(و اتی رجل رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله فقال ادع اللَّه ان یدخلنی الجنّۀ فقال له اعنّی بکثرة السّجود) و شخصی به خدمت حضرت
سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله و گفت یا رسول اللَّه از خدا طلب کن که مرا داخل بهشت کند حضرت فرمودند که اعانت کن
مرا به بسیاري سجود یعنی نماز یا مطلق سجود یا طول سجود و اول اظهر است که مراد نماز باشد و این حدیث را شیخ نیز به همین
عنوان ذکر کرده است. بسند صحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه و کلینی بسند صحیح از حضرت امام جعفر صادق
صلوات اللَّه علیه روایت کرده است که روزي حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله مرمت بعضی از حجرها میفرمودند
شخصی رسید و گفت یا رسول اللَّه این خدمت را من میخواهم به جا آورم حضرت به او گذاشتند تا چون فارغ شد حضرت
فرمودند که مطلبی داري که من بر آورم به تلافی این خدمت آن مرد گفت بهشت حضرت سر به زیر انداختند و ظاهرا متوجه وحی
شدند پس حضرت سر بالا کردند و فرمودند که بلی ضامن شدم بهشت را از جهت تو و آن مرد روانه شد که برود حضرت فرمودند
که اي بنده خدا ما را مدد کن بطول سجود یعنی نماز یا سجود را طولانی کن تا شفاعت ما ترا آسان باشد چون گذشت که شفاعت
ما به تارك الصلاة نمیرسد و هر چند نماز بهتر و طولانیتر است قابلیت شفاعت بیشتر بهم میرسد و ظاهرا هر دو حدیث یک
واقعه باشد و اختلاف به اجمال و تفصیل است.
صفحه 52 از 267
[ثواب نماز نافله]
(و روي محمّد بن مسلم عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه انّه قال ص: 98 للمصلّی ثلث خصال اذا هو قام فی
صلاته حفّت به الملائکۀ من قدمیه إلی اعنان السّماء و یتناثر البرّ علیه من اعنان السّماء إلی مفرق رأسه و ملک موکّل به ینادي لو
یعلم المصلّی من یناجی ما انفتل) و بسند کالصحیح منقولست از محمد از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که فرمودند که
چون نماز گذارنده به نماز میایستد فرشتگان او را احاطه میکنند از محل پاهاي او تا اطراف آسمان و رحمت الهی بر او فایض
میشود از اطراف آسمان تا فرق سر او و فرشته موکل میشود بر او و ندا میکند که اگر نماز گذارنده بداند که با که مناجات
میکند هرگز از نماز فارغ نشود به آن که نماز را طول دهد یا همیشه مشغول نماز باشد. و به همین مضمون صدوق روایت کرده
است این خبر را بسند حسن کالصحیح از جمیل از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و قریب باین روایت کرده است کلینی
بسند کالصحیح از ابن خلیفه و بسند کالصحیح و عندي فی الصحیح از ابی حمزه از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که
حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند که چون بنده مؤمن مشغول نماز میشود حق سبحانه و تعالی نظر رحمت بر وي
میکند یا متوجه او میشود به رحمت تا از نماز فارغ شود و رحمت بر سر او سایه میاندازد از فرق سر او تا به آسمان و ملائکه از
دور او را احاطه میکنند تا به اطراف آسمان و ملکی را بر سر او موکل میکنند که با او خطاب میکند که اي نماز گذارنده اگر
بدانی که که نظر بسوي تو دارد و با که مناجات میکنی دل خود را به جانب غیر او نیندازي و همگی متوجه او باشی و از جاي
نمازت به جاي دیگر نروي و این اخبار نیز دالّ است بر آن که میباید در نماز با حضور قلب باشد. (و قال ابو الحسن الرّضا صلوات
اللَّه علیه ال ّ ص لاة قربان کلّ تقیّ) ص: 99 و بسند کالصحیح از آن حضرت صلوات اللَّه علیه و به اسانید قویه
از حضرت سیّد المرسلین و ائمه طاهرین صلوات اللَّه علیهم منقول است که نماز سبب قرب هر متقی و پرهیزکار است و اکثر علما
حمل کردهاند نماز را بر نافله. چون در حدیث کالصحیح از حضرت امام موسی کاظم وارد است که فرمودند که نمازهاي نوافل
اسباب قرب مؤمنان است و چنانکه در حدیث قدسی گذشت که و انه لیتقرب إلی بالنوافل و چنانکه از طرق عامه و خاصّه از
حضرات سیّد المرسلین و ائمه طاهرین سلام اللَّه علیهم وارد است که نماز خیریست که حق سبحانه و تعالی از جهت بندگان خود
مقرر ساخته است هر که خواهد کم کند و هر که خواهد بسیار کند یعنی اگر کم کنند نقصان به خود رسانیدهاند و حق آنست که
عبارت اعم است از واجب و سنت و اشعاري دارد بر آن که شرط قبول آن تقوي است چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که
یعنی حق سبحانه و تعالی قبول نمیکند عبادت را مگر از پرهیزکاران بلکه ظاهر خبر این معنی است « إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ »
چنانکه در حدیث معاذ خواهد آمد و علی أيّ حال شک نیست در آن که هر چند بیشتر کنند قرب بیشتر حاصل میشود هر گاه با
حضور قلب و اخلاص باشد چه ظاهر است و مشاهد است از جمعی که همیشه نماز میکنند و در مرتبه پنجاه سال بیش از اینند و
اصلا ایشان را قرب حاصل نمیشود بواسطه فقدان این دو شرط که اخلاص و حضور قلب است.
[نماز اخر وصیتهاي پیغمبرانست]
(و قال ال ّ ص ادق صلوات اللَّه علیه احبّ الاعمال إلی اللَّه عزّ و جلّ ال ّ ص لاة و هی اخر وصایا الانبیاء صلوات اللَّه علیهم فما احسن من
الرّجل أن یغتسل او یتوضّأ فیسبغ الوضوء ثمّ یتنحّی حیث لا یراه انیس فیشرف اللَّه عزّ و جلّ علیه و هو راکع او ساجد انّ العبد اذا
سجد ص: 100 فاطال السّجود نادي ابلیس یا ویلاه اطاعوه و عصیت و سجدوا و ابیت) و بسند صحیح از آن
حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که محبوبترین اعمال بدنی یا بعد از معرفت نماز است و این نماز اخر وصیتهاي پیغمبرانست
یعنی وقتی که همه از دنیا میرفتند وصیت به نماز میکردند و میرفتند پس چه نیکوست که شخصی غسل کند اگر جنب باشد
صفحه 53 از 267
مثلا یا وضو بسازد اگر محدث باشد یا تجدیدا اگر وضو داشته باشد و کامل سازد وضو را به آن که هر عضوي را دو مرتبه آب
بریزد و آب به همه اعضاي وضو برساند و یا آن که با اخلاص واقع سازد و اول اظهر است چنانکه گذشت پس به گوشه رود که
هیچ کس از انیسان او را نه بیند که مبادا خاطرش متوجه ایشان شود و از حضور قلب بیفتد یا آن که ریایی در خاطرش خطور کند و
حق سبحانه و تعالی او را بیند گاهی در رکوع و گاهی در سجود و الطاف خود را شامل حال او کند به درستی که چون بنده به
سجده میرود یا به نماز مشغول میشود و آن را طول میدهد شیطان فریاد میکند که وا ویلاه این دشمنان من اطاعت الهی کردند
و من عصیان او کردم و ایشان سجده کردند و من ابا کردم. و در کافی بلفظ مفرد وارد شده است در اطاع و سجد و آن اظهر است.
و در حدیث صحیح وارد شده است که حضرت سیّد المرسلین فرمودند که هر که اسباغ وضو کند به نحوي که مذکور شد الحال و
نماز خود را نیکو کند به همه نیکیها از اخلاص و حضور قلب و طول آن و زکات مال خود را بدهد و غضب خود را نگاهدارد که
در آن حالت ستمی بر احدي نکند و زبان خود را در زندان کند که سخن بیفایده نگوید و از گناهان خود استغفار کند و آن چه
شرط خیر خواهی است نسبت به اهل بیت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله به جا آورد که با دوستان ایشان دوست باشد و با دشمنان
ایشان دشمن و سخن ایشان را ص: 101 بشنود در هر بابی پس بتحقیق که کامل گردانیده است حقایق ایمان
را و درهاي بهشت از جهت او گشوده است از هر دري که خواهد داخل بهشت شود یا آن که اینها اسباب دخول جنات نعیم است
که تحصیل آن کرده است و آن چه در این خبر وارد شده است که گوشه رود ممکن است که مراد از آن نوافل باشد چون سنتست
که نوافل را در خانه خود واقع سازد و تعمیم اظهر است زیرا که حضرت نفرمودند که جائی رود که کسی نباشد بلکه فرمودند که
به گوشه رود که انیسی او را مشغول نسازد پس منافات ندارد که این معنی در جماعت متحقق شود به آن که از آشنایانی که سبب
شغل قلب او باشند دوري کند چون ظاهر است که هر گاه نزدیک ایشانست خاطر او متوجّه ایشان خواهد بود و از حضور قلب
میافتد.
[نماز ستون دین است]
(و قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله مثل ال ّ ص لاة مثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبت الاطناب و الاوتاد و الغشاء و اذا انکسر
العمود لم ینفع وتد و لا طنب و لا غشاء) و بسند کالصحیح منقولست که آن حضرت صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند که مثل و شبیه
نماز مثل ستون خیمه است هر گاه ستون برپاست برپاست طنابها و در کافی و تهذیب نفعت است و آن اظهر است و ظاهرا از نساخ
شده باشد یعنی نافع است طنابها و میخها و پرده خیمه و اگر ستون خیمه شکست نفع نمیدهد نه میخ و نه ریسمان و نه خیمه یعنی
قبول سایر عبادات موقوفست بر قبول نماز و خیمه ایمانست که بناي آن بر عباداتست و اشعاري دارد به آن که اگر نماز کند و
صحیح نباشد نیز فایده ندارد اعمال دیگر بلکه اگر مقبول نباشد اعمال دیگر مقبول نمیشود چنانکه گذشت. و چنانکه در حدیث
کالصحیح از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله منقول است که فرمودند که ستون دین نماز است و اول چیزي که فرداي
ص: 102 قیامت از اعمال بنی آدم در آن نظر میکنند نماز است پس اگر نماز او صحیح است نظر میکنند
در باقی اعمال و اگر صحیح نباشد در بقیه اعمال او نظر نمیکنند.
[نماز مثل نهر آب است]
(و قال صلوات اللَّه علیه انّما مثل الصّلاة فیکم کمثل السّريّ و هو النّهر علی باب احدکم یخرج الیه فی الیوم و اللّیلۀ یغتسل منه خمس
مرّات فلم یبق الدّرن مع الغسل خمس مرّات و لم یبق الذّنوب علی ال ّ ص لاة خمس مرّات) و از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و
صفحه 54 از 267
آله منقول است که فرمودند که به درستی و تحقیق که مثل نماز در میان شما مانند نهریست که در در خانه شما باشد و هر روزي
پنجم رتبه در آن نهر غسل کنند و بدن خود را بشویند پس چنانکه با غسل پنجم رتبه چرك در بدن نمیماند یا پنجم رتبه نماز
یعنی اعمال حسنه گناهان را محو « إِنَّ الْحَسَ ناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ » گناهان نمیماند چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که
میکند و حق سبحانه و تعالی فرموده است که نماز کنید در دو طرف روز و عبادات شب را به جا آورید به درستی که حسنات
سیّئات را محو میکند و ظاهر آیه آنست که هر حسنه سیّئه را محو میکند و اگر قرینه ما قبل را رعایت نمایند دو احتمال بهم
میرسد یکی آن که هر نمازي سیّئات را محو میکند و بر این مضمون احادیث بسیار از رسول خدا و ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم
وارد شده است و شیخ طبرسی بسیاري از آن اخبار را در ضمن این آیه و آیات دیگر نقل کرده است و احتمال دیگر آن که متعلق
به جمله اخیره باشد که آن عبادات شب است و بر این مضمون نیز اخبار وارد شده است که خواهد آمد و علی اي حال منافات با
عموم ندارد زیرا که ممکن است که عبادات شب و مطلق عبادات که افراد حسناتند بر سبیل مثال واقع شده باشد و مضمون حدیث
متن را شیخ طوسی بسند موثق کالصحیح نقل ص: 103 کرده است از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه
و آله به عبارتی اوضح و افصح از عبارت متن.
[یک نماز مقبول]
(و قال الصّادق صلوات اللَّه علیه من قبل اللَّه منه صلاة واحدة لم یعذّبه و من قبل اللَّه له حسنۀ لم یعذّبه) و بسند حسن کالصحیح از
آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که هر که حق سبحانه و تعالی یک نماز او را قبول کند او را عذاب نمیکند و کسی که
یک حسنه او را قبول کند او را عذاب نمیکند و در حدیث صحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه منقول است که اگر
شخصی یک نماز تمام به جا آورد حق سبحانه و تعالی همه نمازهاي او را قبول میکند هر چند باقی ناتمام باشد و اگر یک نماز
تمام نکرده باشد و همه را فاسد کرده باشد حق سبحانه و تعالی هیچ عبادت او را قبول نمیکند و حساب نمیکند و در حساب در
نمیآورد نه فرایض او را و نه نوافل او را زیرا که نافله را بعد از فریضه قبول میکنند بلکه نوافل از جهت اتمام فرایض مقرر شده
است و هر گاه فرایض را ادا نکرده باشد نافله چگونه مقبول شود. و از جمله شرایط قبول حضور قلب است چنانکه در حدیث
صحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه وارد شده است که فرمودند که از نماز بنده گاه هست که نصف آن را بالا
میبرند یا ثلث آن را یا ربع آن را یا خمس آن را و بالا نمیبرند مگر آن قدري را که دل بنده با حق سبحانه و تعالی باشد و ما
مأمور نشدهایم به نوافل مگر از جهت اتمام فرایض و منقول است در حدیث صحیح از محمد بن مسلم که گفت به خدمت حضرت
امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه عرض نمودم که عمار ساباطی روایتی از شما میکند حضرت فرمودند که کدام است عرض
، نمودم که میگوید سنت فریضه است حضرت فرمودند که چه میگوید و چه میگویی من چنین نگفتهام لوامع صاحبقرانی، ج 3
ص: 104 بلکه گفتم که هر گاه بنده نماز کند و دلش متوجه نماز باشد و چیزي در خاطر خود نگذارند و سهو نکند بقدر آن چه
بنده متوجّه است بحق سبحانه و تعالی حق سبحانه و تعالی با اوست و فیض او بر بنده فایض است پس بسا باشد که نصف را بالا
برند یا ربع یا ثلث یا خمس آن را و ما مأمور نشدهایم به نوافل مگر از جهت اتمام فرایض. و در حدیث صحیح از فضیل منقولست
که حضرت امام محمد باقر و حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیهما فرمودند که ترا نیست از نماز مگر آن چه دلت متوجه
حق سبحانه و تعالی باشد پس اگر در تمام نماز دل مشغول غیر حق سبحانه و تعالی باشد یا غافل شود و در وقت نگذارد آن نماز را
میپیچند و بر روي صاحبش میزنند. و در حدیث کالصحیح از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقولست که فرمودند
که هر که دو رکعت نماز کند که بداند که چه میگوید یعنی از اول نماز تا به آخر دلش با حق سبحانه و تعالی باشد چون فارغ
شود هر گناهی که داشته باشد همه محو میشود. و در حدیث موثق از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله منقولست که
صفحه 55 از 267
فرمودند که دو رکعت نماز سبک با حضور قلب بهتر است از عبادت یک شب تا صباح که بیحضور قلب باشد. و احادیث بسیار از
ابی بصیر و ابی حمزه و غیر ایشان منقولست از ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم که از نماز آن مقدار مقبول است که دل با حق
سبحانه و تعالی باشد و حق سبحانه و تعالی تمام میکند فرایض را به نوافل. و در حدیث کالصحیح از حضرت امام جعفر صادق
صلوات اللَّه علیه منقولست که چون بنده به نماز برمیخیزد حق سبحانه و تعالی نظر شفقت و مرحمت بسوي او میکند و نظر بسوي
او دارد تا سه مرتبه ملتفت نشود یعنی ص: 105 به آن که چشم را بغیر موضع سجود اندازد و یا دل را متوجه
غیر کند پس چون به سه مرتبه التفات میکند حق سبحانه و تعالی نظر از او بر میدارد و در مبحث سهو خواهد آمد احادیث ازین
باب. و در فقه رضوي نیز به همین عنوان مذکور است مجملا این مضمون متواتر است و شکی در این نیست. دیگر از شرایط قبول
آنست که نماز را سبک به جا نیاورند چنانکه در حدیث صحیح منقولست که حضرت امام جعفر صلوات اللَّه علیه فرمودند که و اللَّه
بسیار است که بنده پنجاه سال نماز میکند و حق سبحانه و تعالی یک نماز او را قبول نمیکند پس چه چیز ازین بدتر است و اللَّه
که اگر این قسم نمازي از جهت همسایگان خود بکنید قبول نخواهد کرد به اعتبار سبک کردن آن نماز به درستی که حق سبحانه و
تعالی خوبست و قبول نمیکند مگر خوب را و چون قبول کند چیزي را که به آن استخفاف کنند و سبک به جا آورند. و در
حدیث صحیح از آن حضرت صلوات اللَّه علیه وارد است که چون بنده به نماز برمیخیزد و نماز را سبک میکند حق سبحانه و
تعالی میفرماید به فرشتگان که نظر نمیکنید باین بنده من گویا اعتقادش اینست که غیر من کار او را میتواند ساخت نمیداند که
بر آوردن حاجات او بدست من است. و بطرق قویه از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله منقولست که همیشه شیطان
خایفست از مؤمن تا محافظت مینماید نمازها را که به آداب و شرایط در اوقات فضیلت آن به جا میآورد و چون ضایع میکند
نمازها را جرات مییابد و بر او مسلّط میشود و او را به گناهان عظیمه میاندازد. و در حدیث صحیح وارد شده است از فضیل که
گفت از حضرت امام محمد باقر سؤال کردم از تفسیر آیه الَّذِینَ هُمْ عَلی صَ لَواتِهِمْ یُحافِظُونَ که ص: 106
حق سبحانه و تعالی مدح کرده است جمعی را به آن که ایشان محافظت مینمایند بر نماز خود چه نماز است حضرت فرمودند که
مراد از آن نمازهاي واجبست که با شرایط و ارکان در اوقات فضیلت به تأنی و خضوع و اخلاص به جا میآورند گفتم که قریب به
آن مدح کرده است جمعی را که الَّذِینَ هُمْ عَلی صَ لاتِهِمْ دائِمُونَ کدامند حضرت فرمودند که مراد از آن جمعیاند که مداومت
مینمایند بر نوافل که نوافل یومیه را ترك نمیکنند یا آن که چون نوافل را میکنند گویا همیشه نماز میکنند یا آن که همیشه
تطوعات میکنند چنانکه حضرات ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم هر شب هزار رکعت نماز میکردند. و در حدیث کالصحیح از
آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که هر مؤمنی که محافظت نماید بر نمازها به آن که به آداب و شرایط به جا آورد و در
اوقات فضیلت واقع سازد او از جمله غافلان نیست. و بسند قوي از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله وارد است که فرمودند
که هر چیزي را رویی است و روي دین شما نماز است پس باید که روي دین خود را قبیح نکنید به تضییع نماز و هر چیزي را بینی
است و بینی نماز شما تکبیر است پس اگر تخفیف دهید بعضی از تکبیرات نماز را دین خود را بینی بریده کرده خواهید بود و کریه
منظر خواهد بود بمنزله شخصی که بینی او را بریده باشند و بر این قیاس هر فعلی از افعال نماز را که خوب به جا نیاورید بمنزله
آنست که عضوي از اعضاي نماز را مقطوع ساختهاید و به سبب آن دین شما ناقص میشود. و در حدیث کالصحیح حسن
کالصحیح و موثق کالصحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه منقولست که روزي حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و
آله نشسته بودند در مسجد که شخصی داخل شد و مشغول نماز ص: 107 شد و رکوع و سجود آن را تمام
به جا نیاورد پس حضرت فرمودند که منقاري بر زمین زد مانند منقار بر زمین زدن کلاغ و اللَّه که اگر این شخص بمیرد و نمازش
چنین باشد هر آینه بر غیر دین من مرده خواهد بود. و به اسانید قویه کالصحیح از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله
منقولست که فرمودند که نماز خود را ضایع مگردانید که هر که نماز خود را ضایع گرداند حق سبحانه و تعالی او را حشر میکند با
صفحه 56 از 267
قارون و هامان و بر حق سبحانه و تعالی لازمست که او را داخل جهنم کند با منافقان پس واي بر کسی که محافظت نکند بر نماز
خود و اداي سنت آن و حضرت فرمودند که چون روز قیامت حساب خلایق کنند اول چیزي که از بندگان سؤال میکنند از نماز
است اگر تماما به جا آورده است ناجی است و الا او را بجهنم میاندازند. و در حدیث صحیح از هارون بن خارجه مرویست که من
عرض نمودم شخصی از شیعیان را به خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و بسیار مدح او کردم حضرت فرمودند که
نماز او چگونه است یعنی خوبی هر شخصی به خوبی نماز او ظاهر میشود. و در حدیث کالصحیح از حضرت سیّد المرسلین صلّی
اللَّه علیه و آله وارد است که بدترین دزدان دزد نماز است که تخفیف دهد نماز خود را و امثال این احادیث بسیار است به همین
و گذشت آیه و « إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ » اکتفا شد. دیگر را شرایط قبول تقوي است چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که
بعضی از اخبار. و در حدیث قوي از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله وارد است که هر که بیتی از اشعار هجو مؤمنان
بخواند حق سبحانه و تعالی نماز آن روز او را قبول نمیکند و اگر در شب بخواند نماز آن شب را قبول نمیفرماید. لوامع
صاحبقرانی، ج 3، ص: 108 و در احادیث صحیحه و حسنه و موثقه و قویه متواتره وارد شده است از حضرات سیّد المرسلین و ائمه
معصومین صلوات اللَّه علیهم که هر که شراب بخورد آن مقدار که مست شود حق سبحانه و تعالی نماز او را در چهل روز قبول
نمیفرماید مگر آن که توبه کند. و روایت کرده است جمال العارفین ابن فهد مسندا تا معاذ بن جبل که گفت ردیف حضرت سیّد
المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله بودم که ناگاه حضرت رو به جانب آسمان کردند و فرمودند که سپاس و ستایش خداوندي را
سزاست که حکم میکند در میان خلقش بهر چه میخواهد پس فرمودند که اي معاذ گفتم لبیک یا رسول اللَّه که بهترین مؤمنانی
از پیغمبران و غیر ایشان دیگر فرمودند که اي معاذ گفتم لبیک یا رسول اللَّه که پیشواي خوبیها و نبی رحمتی مر عالمیان را پس
فرمودند که ترا خبر میدهم به چیزي که پیغمبر امّت خود را به آن خبر میدهد اگر حفظ نمائی تا زنده ترا نفع خواهد کرد اگر به
آن عمل نمائی و اگر بشنوي و به آن عمل نکنی حجت بر تو تمام شده خواهد بود و عذري نخواهی داشت نزد حق سبحانه و تعالی
پس فرمودند که خداوند عالمیان هفت فرشته آفریده است پیش از آن که آسمانها را بیافریند پس در هر آسمانی فرشته مقرر ساخته
است و او را به عظمت خود بزرگ گردانیده است و بر هر دري از درهاي آسمانها فرشته را دربان آن آسمان گردانیده است پس
حافظان اعمال عمل بنده را مینویسند و آن عمل را نوریست مثل نور آفتاب تا آن که به آسمان اوّل میرسند و حفظه به خوبی آن
عمل و بسیاري آن را ذکر میکند به نزد ملک دربان پس آن ملک دربان آسمان اول میگوید که بایستید و این عمل را بر روي
صاحبش زنید من ملک غیبتم پس کسی که غیبت کرده باشد نمیگذارم که عمل او را از اینجا بگذرانند و پروردگار من چنین
فرموده است ص: 109 پس روز دیگر حافظان عمل عملی را بالا برند که صالح باشد و او را به نیکی و
بزرگی یا بسیاري یاد میکنند و از آسمان اول میگذرانند تا به آسمان دویم میرسند پس ملک آسمان دویم میگوید که بایستید
و این عمل را بر روي صاحبش زنید چون غرض این بنده از عمل دنیا بوده است که حق سبحانه و تعالی دنیاي او را زیاده کند من
صاحب دنیایم نمیگذارم که عمل چنین کسی از من بگذرد پس حضرت فرمودند که حافظان اعمال عملی را بالا میبرند که به آن
مشعوف و خوشحال باشند به سبب نماز و صدقه که ایشان را خوش آمده باشد از کثرت و خوبی تا به آسمان سیم میرسند پس
ملک میگوید که بایستید و این عمل را بر روي صاحبش زنید و بر پشت او زنید من ملک صاحب تکبرم این مرد اگر چه این
اعمال کرده است و لیکن در مجالس بر مؤمنان تکبر میکند پروردگارم امر کرده است که نگذارم که عمل چنین کس از من
درگذرد پس فرمودند که حافظان عمل عمل بنده را بالا برند که منور باشد مانند ستارگان درخشنده در آسمان و آن عمل را
صدایی باشد به تسبیح و با آن روزه و حج باشد تا به آسمان چهارم رسند آن ملک گوید که بایستید و این عمل را بر رو و شکم
صاحبش زنید من ملک عجبم این مرد را اعتقاد اینست که کاري کرده است و از عمل خود خوشنود است پروردگارم امر کرده
است که نگذارم که عمل او از من درگذرد پس حضرت فرمودند که حافظان عمل عملی را بالا برند مانند عروسی که او را به خانه
صفحه 57 از 267
شوهر برند و از آسمانها بگذرانند تا به آسمان پنجم رسند و آن عمل مشتمل باشد بر جهاد و صدقه میان دو نماز و آن عمل روشن
باشد مانند آفتاب پس ملک گوید که بایستید من ملک حسدم ببرید این عمل را و بر روي صاحبش زنید و در گردنش بیاویزید به
درستی که این مرد حسد میبرد علما و عبّادي را که از جهت حق سبحانه و تعالی عمل میکنند و چون جمعی را میبیند که در علم
یا ص: 110 عمل بر او زیادتی دارند حسد ایشان میبرد و میخواهد که ایشان بهتر از او نباشند ببرید این
عمل را و در گردنش آویزید و آن عمل صاحبش را لعنت کند پس فرمودند که حافظان عمل عملی را بالا برند تا به آسمان ششم
رسند پس ملک گوید که بایستید من صاحب رحمتم این عمل را بر روي صاحبش زنید و چشمهاي دل او را کور کنید چون
صاحب این عمل رحم ندارد و اگر ببیند بنده از بندگان الهی را که گناهی میکند یا ضرر دنیوي به او میرسد شماتت و خوشحالی
میکند پروردگارم امر کرده است که نگذارم که عمل این از من بگذرد پس حضرت صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند که حافظان
عمل عملی را بالا برند با علم و اجتهاد و ورع و پرهیزکاري و آن عمل را صدایی باشد مانند صداي رعد و روشنی داشته باشد مانند
برق و سه هزار فرشته با آن عمل باشند پس ببرند او را تا آسمان هفتم ملک گوید که ببرید این عمل را و بر روي صاحبش زنید من
ملک حجابم و مانعم هر عملی را که خالص از جهت حق سبحانه و تعالی نباشد و غرض این شخص این است که بلند مرتبه باشد
نزد بزرگان و او را در مجالس به خوبی یاد کنند و آوازه صلاح او در شهرها فاش شود پروردگارم امر کرده است که نگذارم که
عملی از من بگذرد تا خالص نباشد للَّه پس حضرت فرمودند که حافظان عمل عملی را بالا برند که از آن خوشنود باشند و مشتمل
باشد بر حسن خلق و خاموشی از ما لا یعنی و بر ذکر بسیار و مشایعت کنند او را فرشتگان آسمانها و آن هفت فرشته با اتباع ایشان
تا به حجب رسند و از آنها درگذرند تا به جایی رسند که در آنجا عرض مینمایند اعمال را بر حق سبحانه و تعالی و همگی
شهادت دهند نزد حق سبحانه و تعالی که این بنده همیشه مشغول عمل و دعاست پس خطاب رسد که شما حافظان عمل بندهاید و
من مطلعم بر آن چه در ضمیر او است غرض این بنده خالص نبود از جهت من ص: 111 لعنت من بر او باد
پس ملائکه گویند که بر او باد لعنت تو و لعنت ما راوي گوید که معاذ گریان شده گفت به حضرت صلّی اللَّه علیه و آله عرض
نمودم که من چه کنم و چگونه از عهده این شرایط بیرون آیم حضرت فرمودند که اقتدا کن به پیغمبر خود در یقین اي معاذ معاذ
گفت گفتم تو رسول خدائی و من معاذم چگونه توانم مثل تو بودن حضرت فرمودند که اگر در عملت تقصیري باشد پس قطع کن
زبان خود را از غیبت برادران مؤمن و از حاملان قرآن و باید که گناهان خود را بر دوش خود گذاري و بر دوش برادرانت نگذاري
یعنی عیب تست که در برادران میبینی چون مؤمن آینه مؤمن است و خود را به خوبی یاد مکن به مذمت کردن برادرانت و خود را
بلند مکن به پست کردن ایشان و ریا مکن به عملت و دنیا را داخل آخرت مکن به آن که کارهاي آخرت را از جهت دنیا کنی و
در مجالس فحش مگو که مردمان از زبانت ترسند و ملاحظه از تو کنند و هر گاه دو کس با تو باشند با یکی از ایشان سرگوشی
مکن که سبب آزردن آن دیگر شود و بر مردمان بزرگی مکن که خیرات دنیا از تو قطع میشود و در مقام آزار مؤمنان مباش که
سگان جهنم ترا درهم خواهند درید چنانکه حق سبحانه و تعالی ایشان را یاد کرده است در قرآن معاذ گفت پس من گفتم که
طاقت این اعمال دارد حضرت فرمودند که هر کس را حق سبحانه و تعالی بر او آسان کند آسان میشود راوي گوید که همیشه
معاذ این حدیث را میخواند مانند کسانی که تلاوت قرآن کنند و چنان که این حدیث دلالت میکند بر آن که میباید که اعمال
بد نکنند تا اعمال خوب ایشان مقبول باشد دلالت بر اخلاص نیز میکند که عمل را با ریا واقع نسازند و این از همه واجبتر است
بلکه شرط صحّت عباداتست و عدم ریایی که شرط قبول است آنست که آدمی در هیچ عملی ریا نکند تا این لوامع صاحبقرانی،
ج 3، ص: 112 عملش مقبول باشد هر چند این عمل را خالصا للَّه کرده باشد و عدم ریاي این عمل شرط صحت این عمل است
چنانکه اخبار متواتره در آن وارد شده است. از آن جمله در حدیث صحیح از علی بن جعفر مرویست که شنیدم از برادرم حضرت
امام موسی کاظم از آباي بزرگوار خود صلوات اللَّه علیهم که حضرت سیّد الانبیاء صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند که جمعی را امر
صفحه 58 از 267
کنند که به آتش جهنم برند پس حق سبحانه و تعالی خطاب کند به مالک جهنم که اي مالک آتش را بگو که پاهاي ایشان را
نسوزاند که باین پاها به مساجد میرفتند و فرجهاي روي ایشان نسوزاند که عبارت از چشم و دهان و گوش است چون اسباغ وضو
میکردند خصوصا در هواهاي سرد و در بعضی از نسخ به جاي فرج وجوه است یعنی روهاي ایشان را نسوزاند و دستهاي ایشان را
نسوزاند چون این دستها را به دعا برداشتهاند و زبانهاي ایشان را نسوزاند چون به زبانها تلاوت قرآن میکردند پس خازن جهنم به
ایشان گوید که اي اشقیا حال شما چه بود که بجهنم کردهاند شما را با آن که اعمال خیر بسیار کردهاید ایشان گویند که ما اعمال
را از جهت غیر حق سبحانه و تعالی میکردیم پس خازن به ایشان گوید که بگیرید ثواب اعمال خود را از کسانی که اعمال را از
جهت ایشان کردهاید. و در حدیث صحیح منقول است که از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله پرسیدند که فرداي قیامت
نجات در چه چیز است حضرت فرمودند که نیست نجات مگر در آن که با خدا مکر نکنید که اگر مکر کنید حق سبحانه و تعالی
نیز با شما مکر میکند به آن که شما را به خود میگذارد که گمان کنید که خوبید و ناجی و بعد از آن شما را بجهنم میبرد. و در
روایتی وارد است که ایشان را نزدیک بهشت برند و ایشان گمان داشته باشند که به بهشت میروند پس ایشان را بجهنم برند و یا
خدعه الهی این است که ص: 113 چون ایشان مکر کنند درهاي روزي بر ایشان بگشاید که ایشان گمان
کنند که از خوبی ایشانست و در واقع سبب زیادتی عصیان ایشان شود و حضرت صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند که هر که با خداوند
تعالی خدعه میکند حق سبحانه و تعالی با او خدعه میکند و ایمان را از او خلع میکند و فی الحقیقه اگر داند فریب میدهد خود
را پس گفتند یا رسول اللَّه خدعه با حق سبحانه و تعالی کدامست حضرت فرمودند که آنست که آدمی اعمالی که حق سبحانه و
تعالی امر به آن کرده است از جهت غیر حق سبحانه و تعالی به جا آورد پس زنهار که از خدا بترسید و ریا مکنید که ریا شرکست
و روز قیامت ریا کننده را به چهار نام میخوانند و میگویند که اي کافر اي مکار اي فاسق اي زیان کار عملت باطل شد و اجرت
ضایع گشت و در این روز ترا از رحمت الهی بهره نخواهد بود بر و مزد خود را از کسی بگیر که این عمل را از جهت او کرده. و
در حدیث صحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه وارد شده است که نیست عملی مگر به نیّت و هم چنین احادیث
حسنه و قویه وارد شده است که هیچ عملی عمل نیست مگر به نیت و هر کسی راست آن چه نیّت کرده است و احادیث گذشت و
خواهد آمد مجملا آن چه در آیات و اخبار وارد است همین نیت قرب است که واجبست و اما نیت وجوب و ندب و ادا و قصر و
اتمام را دلیلی نیست که دلالت بر وجوب آن کند و اگر بکند بد نیست از جهت خروج از خلاف. و در حدیث صحیح از یونس بن
عبد الرحمن منقولست از یونس بن عمار که گفت نزد حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه بودم که شخصی از آن حضرت
سؤال کرد که هر گاه شخصی در خلوت نماز کند و عجبی به خاطرش رسد چونست حضرت فرمودند که هر گاه در اول نماز قصد
او رضاي الهی بوده ص: 114 است اینها ضرر ندارد باید که نماز را تمام کند علی رغم شیطان و این
وسواس شیطانست. و در حدیث حسن کالصحیح مرویست از عبد اللَّه بن مغیره که در کتاب حریز دیدم که گفت که من فراموش
کردم که در نماز واجبم تا برکوع رفتم و از خاطرم رفت و قصد نماز سنت کردم پس حضرت فرمودند که نیت اول معتبر است که
بان قصد متوجه نماز شده بودي پس اگر اول بقصد نماز واجب شروع در نماز کرده باشی و بعد از آن شک کنی که آیا الحال
واجب میگذارم یا سنت یا قصد سنت کرده باشی همان نیت اول را اعتبار کن و اگر بقصد نافله شروع کرده باشی و بعد از آن نیت
واجب کرده باشی نیت نافله صحیح است و در نافله و اگر شروع در نماز فریضه کرده باشی و به خاطرت آید که نافله نکرده فریضه
را تمام کن و بر این مضمون که مدار بر اول نماز است همان نیت معتبر است حدیث موثق کالصحیح و قوي کالصحیح وارد شده
است و اصحاب به آن عمل نمودهاند و فی الحقیقه این نیت نیت وجوب و ندب نیست بلکه نیت تعیین است که چه نماز است و نیت
تعیین لازم و واجبست اجماعا و نیت وجوبی که در آن خلاف است آنست که چون قصد نماز ظهر کنی آیا شرط است که قصد
نماز ظهر واجب کنی یا نیت نماز ظهر کافیست و حق آنست که کافیست و هم چنین خلاف شده است که هر گاه قصد نماز ظهر
صفحه 59 از 267
واجب کردي آیا شرط است که قصد کنی که این ظهر واجب را لوجوبه واقع میسازم یا لوجه وجوبه و این خلاف از این ناشی
شده است که متکلّمان گفتهاند که میباید که عبادت را واقع سازند از جهت آن که واجبست یا از جهت وجه واجب شدن که آن
شکر منعم است یا از آن جهت که عبادات ظاهري لطف است در عبادات باطنی یعنی چون حق سبحانه و تعالی میخواهد که
بندگان به یاد او باشند و کمالات ص: 115 معنویه داشته باشند از کرم و اخلاص و شفقت علی خلق اللَّه این
عبادات ظاهره را مقرر ساخته است که تا چون این عبادات را به جا آورند آن حالات حاصل شود و متکلّمان این معانی را بعوض
نیت قربت به دلایل عقلی مقرر ساختهاند جمعی از این معنی غافل شدهاند و اینها را با نیت قربت جمع کردهاند و علی اي حال شبهه
نیست در آن که هر گاه نیت قربت را بکنند از همه مجزیست و احتیاج به اینها نیست و اگر کسی بکند ضرر ندارد و بر تقدیر لزوم
اجماع است که نیت لفظ نیست و خطور به آن نیست بلکه آن معنی است که باعث فعل است و آن معنی اختیاري نیست مگر به آن
که مقدمات آن را حاصل کنند به ریاضات و مجاهدات تا آن که بنده هر چه کند غرضش اطاعت و فرمانبرداري الهی باشد چنانکه
گذشت.
[انتظار نماز]
(و قال صلوات اللَّه علیه کان رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله یقول من حبس نفسه علی صلاة فریضۀ ینتظر وقتها فصلّاها فی اوّل وقتها
فاتمّ رکوعها و سجودها و خشوعها ثم مجّ د اللَّه عزّ و جلّ و عظّمه و حمده حتّی یدخل وقت صلاة اخري لم یلغ بینهما کتب اللَّه له
کاجر الحاجّ المعتمر و کان من اهل علّیین) و از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقولست که حضرت سیّد المرسلین
صلّی اللَّه علیه و آله میفرمودند که هر که حبس نماید نفس خود را بر نماز فریضه به آن که انتظار وقت آن بکشد تا نماز را در اول
وقتش به جا آورد و رکوع و سجود و خشوع نماز را تمام به جا آورد پس تعقیب کند نماز را به آن که تمجید الهی کند به صفاتی
که دلالت بر عظمت الهی کند مثل لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلیّ العظیم و تعظیم الهی کند به صفات عظمت و حمد الهی کند بر
صفات کمالیه یا به گفتن الحمد للَّه ربّ العالمین مثلا تا آن که وقت نماز دیگر در آید و در میان دو نماز حرفی بیفایده نگوید
بنویسد حق سبحانه و تعالی از جهت او ثواب کسی که حج و ص: 116 عمره را به جا آورده باشد که از
اهل علیّین گردد که اعلی مراتب بهشت است و چون در حدیث سابق مذکور شد که یک نماز بهتر از بیست حج و هزار حج است
و ظاهر این حدیث یک حج و عمره است چند وجه میتوان گفت یکی آن که نفرمودند صریحا یک حج را ممکن است که بیست
حج باشد یا هزار حج و دیگر آن که ممکن است که ثواب یک حج و عمره از جهت انتظار وقت باشد و سایر مستحبات با آن که
در این حدیث ضم شده است آن که از اهل علیین باشد و ممکن است که این معنی زیادتی کند بر بیست حج و احتمالی دیگر
هست که چون در نظر اکثر مردمان خصوصا سنیان ثواب حج و عمره عظیم است و اگر بیست یا هزار را بشنوند حمل بر اغراق
خواهستند کرد مجمل فرمودند و منافات ندارد که یک حج با هزار حج چون یک در ضمن هزار هست و ممکن است که بحسب
استحقاق یک حج باشد و باقی بحسب تفضل باشد و آن نظر به اشخاص مختلف شود یا یک حج حج واجب باشد و زاید حج
سنت و اللَّه تعالی یعلم. و در حدیث کالصحیح از حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه مرویست که هر که انتظار کشد بعد از نماز
تا وقت نماز دیگر داخل شود از جمله زایران حق سبحانه و تعالی است و بر حق تعالی لازمست که گرامی دارد زایر خود را و بدهد
به او هر چه سؤال کند. و در خبر کالصحیح از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله وارد شده است که فرمودند که انتظار
نماز بعد از نماز گنجی است از گنجهاي بهشت و از حضرت سید الساجدین صلوات اللَّه علیه منقولست که هر که اهتمام دارد به
وقتهاي نماز لذّت دنیا او را کامل نمیشود یعنی چندان لذت از این معنی مییابد که لذتهاي دنیا محو میشود نزد او یا آن که
میباید که لذات دنیا را ترك کند تا این سعادت او را حاصل شود و عن قریب احادیث در فضیلت اول وقت نیز خواهد آمد لوامع
صفحه 60 از 267
صاحبقرانی، ج 3، ص: 117 (و قد اخرجت هذه الاخبار مسندة مع ما رویت فی معناها فی کتاب فضایل الصّلاة) و بتحقیق که اخباري
که در اینجا مرسل ذکر کردهام و سند آن را ذکر نکردهام این اخبار را با اسانیدش و سایر اخباري که در این باب وارد است در
کتاب فضایل نماز ذکر کردهام و اصطلاح محدثین چنین است که اخرجت را به جاي ذکرت ذکر میکنند یا از کتب بیرون
آوردهاند و در آنجا مجتمعا ذکر کردهاند و مذکور شد سابقا که در چنین جاها رویت مجهول است یعنی مشایخ بمن نقل کردهاند و
جمعی که معلوم میخوانند با روّیت به مجهول مشدّدا میخوانند از اصطلاح ایشان بیخبرند و احادیث در فضل طول دادن رکوع و
سجود و قنوت وارد شده است و باب ذکر آنهاست در ابواب آینده اگر چه بعضی در اینجا ذکر میکنند.
باب علّۀ وجوب خمس صلوات فی خمسۀ مواقیت