گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد سوم
باب القبلۀ






اشاره
این بابی است در بیان قبله و آن موضع یا طرفی است که میباید که روي و مقادیم بدن بسوي آن کنند در نماز واجب وجوبا و در
مستحب نیز علی الخلاف و در ذبح به آن که گردن ذبیحه با مقادیم بدن آن را بسوي آن کنند و هم چنین در حالت بول و غایط
بترك توجه به آن و بترك استدبار آن و هم چنین در احوال میت از احتضار و غسل و نماز و دفن او و غیر اینها از آن چه مذکور
شد در این باب و غیر آن در مواضع خود ان شاء اللَّه تعالی.
[کعبه قبله مسجد الحرام است]
(قال الصّادق صلوات اللَّه علیه انّ اللَّه تبارك و تعالی جعل الکعبۀ قبلۀ لأهل المسجد و جعل المسجد قبلۀ لأهل الحرم و جعل الحرم
قبلۀ لأهل الدّنیا) منقول است در دو خبر بسند قوي از آن حضرت صلوات اللَّه علیه که فرمودند که بتحقیق که حق سبحانه و تعالی
کعبه را قبله اهل مسجد گردانیده است و مسجد الحرام را قبله اهل حرم گردانیده است و حرم را قبله اهل دنیا گردانیده است. و
همین مضمون را روایت کردهاند از سنیان نیز از عبد اللَّه بن عباس از حضرت سید المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله و به سندي دیگر از
صفحه 206 از 267
مکحول به اسناد او از آن حضرت صلوات اللَّه علیه و روایت کرده است صدوق در صحیح از ابراهیم بن ابی البلاد از ابی غره که
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که خانه کعبه قبله اهل مسجد الحرام است و مسجد قبله مکه است و مکه قبله
حرم ص: 474 است و حرم قبله اهل عالم است و شیخ طوسی و شیخ طبرسی نقل اجماع کردهاند بر این قول.
(و سال المفضّل بن عمر ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه عن التّحریف لأصحابنا ذات الیسار عن القبلۀ و عن السّبب فیه فقال انّ الحجر
الاسود لمّا انزل به من الجنّۀ و وضع فی موضعه جعل انصاب الحرم من حیث لحقه النّور نور الحجر فهو عن یمین الکعبۀ اربعۀ امیال و
عن یسارها ثمانیۀ امیال کلّه اثنا عشر میلا فاذا انحرف الانسان ذات الیمین خرج عن حدّ القبلۀ لقلّۀ انصاب الحرم و اذا انحرف الانسان
ذات الیسار لم یکن خارجا عن حدّ القبلۀ) و بطرق قویه از مف ّ ض ل منقولست که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق
صلوات اللَّه علیه از انحرافی که شیعیان ما میکنند به جانب چپ از قبله وجهش چیست و چه سبب دارد حضرت فرمودند که چون
حق سبحانه و تعالی حجر الاسود را از بهشت بدنیا فرستادند و در جاي خود گذاشتند علامات حرم را نصب کرد حضرت آدم از
آنجایی که نور حجر الاسود به آن جا رسید و نور از جانب راست کعبه به چهار میل رسیده بود و از جانب چپ بهشت میل رسیده
بود که مجموع دوازده میل باشد که مقدار حرمست که چهار فرسخ در طولست و چهار فرسخ در عرض پس اگر اندك انحرافی در
این بلاد واقع شود به جانب دست راست نماز گذارنده از حد قبله که آن حرمست بیرون میرود و چون منتهاي حرم کمتر است از
طرف یمین و اگر اندك انحرافی از دست چپ واقع شود از حد قبله بیرون نمیرود. و مؤید این حدیثست حدیث قوي کلینی که به
، خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه عرض نمودند که از چه وجه در نماز میل به جانب دست لوامع صاحبقرانی، ج 3
ص: 475 چپ میکنند حضرت فرمودند که زیرا که کعبه را شش حد است چهار حد از آن بر دست چپ تست و دو از آن بر
دست راست تست پس از این جهت است که منحرف میشوند به جانب چپ و حدیث سابق مفسّر این خبر است و چون بلفظ کعبه
وارد شده است احتمال دیگر دارد که در روضه ذکر کردهام و اللَّه تعالی یعلم بدان که در این حدیث مذکور است که نور حجر
الاسود منتشر شد و در احادیث صحیحه بسیار وارد شده است که نور بیت المعمور بود که حق سبحانه و تعالی آن را از بهشت از
جهت انس حضرت آدم علیه السلام فرستاده بود و تا زمان نوح در زمین بود و در طوفان نوح به آسمان بردند. و در بعضی از
روایات معتبره واقع شده است که ستون خانه چهار جهت را منوّر ساخت و منافاتی نیست میانه این اخبار چون ممکن است که نور
همه منتشر شده باشد و در واقع نیز چنین است و تفصیلش در ابواب حرم خواهد آمد اما آن چه وارد شده است که قبله اهل عالم
حرم است و قبله اهل حرم مسجد است مذهب متقدمین علماء شیعه است و در فقه رضوي نیز وارد است که چون خواهی که رو
بقبله کنی میل بدست چپ کن زیرا که حرم از دست راست کعبه چهار میل است و از دست چپ آن هشت میل است و میل بدست
چپ به اعتبار توجه به حرمست و مذهب متأخرین علماء آنست که کعبه قبله کسانی است که در مکه معظمه باشند و جهت کعبه
قبله عالم است. و از احادیث بسیار از صحیح و حسن کالصحیح و موثق کالصحیح و غیرها ظاهر میشود که کعبه قبله باشد و آیات
قبله بلفظ مسجد الحرام وارد است و مراد از مسجد کعبه است چون آن نیز مسجد محترم است یا به اعتبار اطلاق کل بر جزو مجازا یا
مراد از مسجد حرم است چنانکه مذهب قدماست و در این ص: 476 صورت اطلاق کردهاند جزو را بر کل
و چون حق سبحانه امر فرموده است که رو به جانب مسجد الحرام کنند فایده معتدٌّ بهی ظاهر نمیشود در این خلاف نسبت به کسی
که دور باشد از کعبه و اخبار متواتره بلفظ قبله وارد شده است پس مکلف رو بقبله میکند و آن جانب و طرفی است که علم یا ظن
داشته باشیم که کعبه یا مسجد یا حرم در آن طرف باشد و بعضی گفتهاند که قبله طرفیست که علم یا ظن نداشته باشیم به خروج
کعبه از آن طرف و بعضی گفتهاند که کعبه قبله بعید است که چون هر چند چیزي دورتر میشود محاذات حسی بیشتر میشود مثلا
اگر کعبه نور باطنش ظاهر شود و حجابها از پیش برخاسته شود همه کس را محسوس میشود که رو بقبله کردهاند اگر چه بحسب
واقع جمعی قلیل محاذي کعبهاند تا آن که شیخ بهاء الدین محمد طاب ثراه نقل کردند این قول را و بحث بر این قول را که علما
صفحه 207 از 267
ذکر کردهاند که اگر خطی دراز بکشند و هزار کس بر این خط بایستند شاید ده کس ازین خط محاذي کعبه باشند و باقی به یقین
خارج خواهند بود از محاذات کعبه پس جواب گفتند که أولا علم نداریم به خروج احدي از محاذات کعبه بلکه ممکن است که
همگی محاذي عین کعبه باشند چون زمین کرویست و خطی که بر کره کشیده شود هر چند مستطیل باشد و در واقع مستدیر است و
بر تقدیر تسلیم محاذات حسی کافی است و آن مظنون است و شکی نیست در آن که علم یا ظن بر خلاف آن نداریم و لیکن بنده
گفتم که این قول مخالف ظاهر آیات است چون حق سبحانه و تعالی پنجم رتبه امر فرموده است که در هر جا که باشید رو به جانب
مسجد الحرام کنید و یک جا نفرموده است که رو بمسجد یا کعبه کنند در جواب فرمودند که آن جماعت را اعتقاد اینست که رو
به جانب مسجد بمعنی رو بمسجد است ص: 477 چنانکه متعارفست که هر گاه شخصی رو به شخصی کند
میگویند که فلانی متوجه جانب فلانی است در جواب گفتم که بر تقدیري که این اطلاق بر سبیل حقیقت باشد قرینه معنی اول از
آیه ظاهر است که رو بعین کعبه محالست بعید را در جواب فرمودند که از این جهت است که اکثر باین طرف قایلند و غرض این
بود که حرف ایشان فی الجمله صورتی دارد بر تقدیر صحّت این جوابها گفتهایم و بعد از آن فرمودند که فلانی من رساله در
تحقیق جهت نوشتهام آن را مطالعه کن و بعد از آن اگر شبهه باشد گفتگو کن و بحث باین منتهی شد مجملا آن چه از آیات و
اخبار ظاهر میشود آنست که امر قبله بسیار سهل است و در بیان علامات نیز مذکور خواهد شد و نهایت دقتی که توان کرد آنست
که سابقا در باب مواقیت مذکور شد و اللَّه تعالی یعلم. (و من کان فی المسجد الحرام صلّی إلی الکعبۀ إلی أيّ جوانبها شاء) و کسی
که در مسجد الحرام باشد در نماز رو به کعبه میکند بهر طرفی که خواهد یعنی چنان نیست که ملاعین اهل سنت کردهاند و هر
طرف را نامزد یکی از مجتهدان اربع خود کردهاند که حنفی رو به میزاب میکند و حنبلی محاذي آنها و شافعی رو بباب میکند و
مالکی در برابر آنها که محض بدعتی است که خود نیز قائلند که ائمه اربعه ایشان نیز از این خبر ندارند و تا این مقدار خر نبودهاند
که چنین لا طایلی بگویند و اجماع امت است بلکه ضروریست از دین مسلمانان که در مسجد بهر طرفی که نماز کنند صحیح است
با آن که در روز جمعه که حنفی نماز جمعه میکند از چهار طرف کعبه حتی در کوههاي دور مکه معظمه که خانها بر آن
ساختهاند و کعبه مشاهد است همگی نماز جمعه را اقتدا میکنند به امام حنفی و مع هذا تشنیع شیعه میکنند که شما مقامی ندارید
چه ظاهر است که همه کعبه از کسی است که مسلمان و مؤمن باشد و اسلام و ایمان ص: 478 مخصوص
شیعه است و غیر اثنا عشري کافر است به نصوصی که سنیان در کتب صحاح خود ذکر کردهاند. و لیکن این عبارت بحسب ظاهر
منافات با مذهب قدما دارد چون به اعتقاد ایشان هر که خارج مسجد الحرام است مسجد قبله اوست و مراد از مسجد آن مسجدي
است که در زمان حضرت سید المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله مسجد بود پس بنا بر این جایز خواهد بود کسانی را که از آن مسجد
خارج باشند که رو بمسجد الحرام کنند از طرفی که رو به کعبه نکرده باشند و گمان ندارم که از قدما کسی التزام این معنی کرده
باشد و لیکن بر ایشان لازم میآید اگر چه قایل به آن نباشند مگر ایشان گویند که چون کسی خارج مسجد اعظم باشد مشکل
است او را که رو به کعبه کند بنا بر این میگوییم که رو بمسجد کند نه در وقتی که در مسجد باشند با آن که شخصی که در
خانهاي مکه باشد هم چنان که او را متعسّر است رو کردن به جانب کعبه معظمه هم چنین مشکل است رو کردن به جانب مسجد
زمان حضرت بلکه رو به کعبه کردن آسانتر است چون کعبه فی الجمله ارتفاعی دارد و اگر بر بلندي روند ممکن است که کعبه را
به بینند بخلاف مسجد الحرام زمان آن حضرت که دیواري ندارد بلکه میلهاي کوتاه نصب کردهاند که نمیتوان آنها را تشخیص
نمودن و اگر کسی در کوهها باشد و هر دو را ببیند چرا رو به کعبه نکند و این اشتباه از آن میشود که خیال کردهاند که این
مسجد بزرگی که الحال هست و دیوارهاي بلند دارد مسجد الحرامست و غافلند از آن که ده مرتبه بزرگ کردهاند تا باین مرتبه
رسیده است و رساله دارم که تفصیل همه در آنجا مسطور است و اللَّه تعالی یعلم و هیچ شک نیست که تا ممکن باشد رو به کعبه
کردن احوط آنست که رو به کعبه کنند خصوصا کسانی را که خانهاي ایشان در کوههاست و کعبه را میتوانند لوامع صاحبقرانی،
صفحه 208 از 267
ج 3، ص: 479 دیدن البته رو به کعبه میکنند اما کسانی که خانهاي ایشان در پستی واقع باشد اگر مشکل نباشد ایشان را که نمازها
را در مسجد الحرام واقع سازند احوط آنست که بمسجد آیند و اگر مشکل باشد پس اگر ممکن باشد که از پشت بام خود یا
همسایگان علم به جانب کعبه به همرسانند احوط است و دور نیست که ظن قریب بعلم نیز کافی باشد و بسیار مستبعد است که ظن
محاذات مسجد الحرام زمان آن حضرت به همرسد و ظن محاذات کعبه بهم نرسد و این ابتلاي عظیمی است سکّان و مجاوران مکه
معظمه را.
[قبله کسی که در کعبه است]
(و من صلّی فی الکعبۀ صلّی إلی أيّ جوانبها شاء و افضل ذلک ان یقف بین العمودین علی البلاطۀ الحمراء و یستقبل الرّکن الّذي فیه
الحجر الاسود) و کسی که نماز کند در کعبه معظمه رو میکند بهر جانبی که خواهد چون همه جوانب قبله است و بهتر آن است
که نماز را در میان دو ستون بر سنگ سرخ کند و مشهور است در میان خاصه و عامه که آن موضع ولادت حضرت امیر المؤمنین
صلوات اللَّه علیه است و بهتر آنست که رو کند به رکنی که حجر الاسود بر آن رکن است و شکی نیست در آن که نماز سنت را
در کعبه میتواند کرد و هم چنین نماز واجب را در حالت ضرورت مثل آن که وقت تنگ شده باشد و از کثرت بیرون نتواند آمد و
اما در حالت اختیار احادیث بر نهی واقع شده است و نقل اجماع نیز بر حرمت کردهاند و احتیاط در این است که در کعبه با اختیار
واقع نسازد و نکته بعد از وقوع گفتهاند که در کعبه یا پشت بام کعبه اگر نماز کنند اگر چه رو به کعبه کرده است پشت به کعبه نیز
کرده است و آن در نماز جایز نیست و هم چنین گفتهاند که شارع کل کعبه را قبله کرده است و در بیرون بر کل آن استقبال
میشود مجازا قریبا و در اندرون بر بعضی از آن میشود و مضمون متن در احادیث صحیحه وارد شده است مگر در استقبال لوامع
صاحبقرانی، ج 3، ص: 480 رکن حجر الاسود و در ابواب حج خواهد آمد احادیث نهی از نماز فریضه و غیر آن (و من کان فوق
الکعبۀ و حضرت ال ّ ص لاة اضطجع و أومی برأسه إلی البیت المعمور) و کسی که در سطح کعبه باشد و وقت نماز در آید یعنی وقت
آخر که خوف فوات نماز باشد یا وقت اول چنانکه ظاهر عبارتست بر پهلو بخوابد و بسر ایما کند بسوي بیت المعمور که محاذي
کعبه است در آسمان چهارم بدان که آن چه صدوق ذکر کرده است در خبري ندیدهام و در خاطر ندارم که کسی قایل باین نحو
شده باشد. بلکه در حدیث قوي از عبد السّلام هروي منقولست که از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه در شخصی که ادراك کند
او را وقت نماز و او در بام کعبه معظمه باشد حضرت فرمودند که اگر بایستد او را قبله نخواهد بود چون دیواري ندارد بام کعبه و
لیکن بر پشت میخوابد و رو و چشمهاي خود را میکشاند به جانب آسمان و بدل قصد میکند که رو بقبله کرده است که در
آسمانست که آن بیت المعمور است و قرائت میکند و چون میخوابد که برکوع رود چشمهاي خود را بهم میگذارد و چون
میخواهد که سر از رکوع بر دارد چشمها را میگشاید و سجود نیز به همین عنوان میکند و جمعی از قدما به این حدیث عمل
نمودهاند و اکثر علما عمل به آن نکردهاند بنا بر آن که حدیث ضعیف است بحسب سند و بحسب متن نیز به اعتبار آن که وارد
است که اگر بایستد قبله ندارد و حال آن که در احادیث وارد شده است که کعبه تا به آسمان و تا به منتهاي زمین قبله است چنانکه
خواهد آمد و اکثر بر آنند که اگر ممکن باشد نماز در آنجا نکردن اولی است چون جوف کعبه است و احادیث صحیحه وارد است
در نهی از ص: 481 نماز در جوف کعبه و با ضرورت هوا قبله اوست بلی میباید که سجده بر کنار بام نکند
که در وقت سجود قبله نداشته باشد. و روایت کرده است شیخ در قوي از محمد بن عبد اللَّه که دیدم که یونس سؤال میکرد از
حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه از مردي که وقت نماز فریضه حاضر شود و او در کعبه باشد و ممکن نباشد او را بیرون آمدن از
کعبه حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که بر پشت بخوابد و ایما کند و حضرت این آیه را به استشهاد آوردند که حق سبحانه و
تعالی فرموده است که هر جا که رو میکنی آن طرف وجه اللَّه است یعنی طرفی است که عبادت الهی در آن طرف جایز است و
صفحه 209 از 267
این خبر نیز محمولست بر آن که در سطح خانه باشد.
[کعبه تا آسمان قبله است]
(و من کان فوق جبل ابی قبیس استقبل الکعبۀ و صلّی فإنّ الکعبۀ قبلۀ ما فوقها إلی السّماء) روایت کرده است شیخ در موثق
کالصحیح از عبد اللَّه بن سنان پس صحیح باشد چون سند صدوق بعبد اللَّه صحیح است که گفت شخصی از حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه سؤال کرد و گفت که من در بالاي کوه ابو قیس نماز عصر را گزاردم آیا مجزیست و حال آن که کعبه در
زیر پاي من بود حضرت فرمودند که بلی به درستی که کعبه قبله است از جاي خود تا به آسمان. و شیخان بسند صحیح روایت
کردهاند از خالد ابن ابو اسماعیل که گفت عرض نمودم به خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که اگر شخصی در
کوه ابو قبیس نماز کند رو بقبله حضرت فرمودند که باکی نیست و ظاهر این دو حدیث آنست که کعبه قبله است نه مسجد اگر چه
حدیث دویم قبله است و حدیث اول را حمل بر آن میتوان کرد و لیکن عکس اظهر است و اللَّه تعالی یعلم.
[نماز به بیت المقدس]
(و صلّی رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله إلی البیت المقدّس بعد النّبوّة ثلث عشرة سنۀ بمکۀ و تسعۀ عشر شهرا بالمدینۀ ثمّ عیّرته الیهود
فقالوا له انّک تابع لقبلتنا فاغتمّ لذلک غمّا شدیدا فلمّا کان فی بعض اللّیل خرج صلوات اللَّه علیه یقلّب وجهه فی افاق السّماء فلمّا
اصبح صلّی الغداة فلمّا صلّی من الظّهر رکعتین جاءه جبرئیل علیه السّلام فقال له قَدْ نَري تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَۀً
تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الآیۀ ثمّ اخذ بید النّبیّ صلّی اللَّه علیه و آله فحوّل وجهه إلی الکعبۀ و حوّل من خلفه
وجوههم حتّی قام الرّجال مقام النّساء و النّساء مقام الرّجال فکان اوّل صلاته إلی بیت المقدس و آخرها إلی الکعبۀ فبلغ الخبر مسجدا
بالمدینۀ و قد صلّی اهله من العصر رکعتین فحوّلوا نحو القبلۀ فکان اوّل صلاتهم إلی بیت المقدس و اخرها إلی الکعبۀ فسمّی ذلک
المسجد مسجد القبلتین فقال المسلمون صلاتنا إلی بیت المقدس تضیع یا رسول اللَّه فانزل اللَّه عزّ و جلّ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ
یعنی صلاتکم إلی بیت المقدس و قد اخرجت الخبر فی ذلک علی وجهه فی کتاب النبوّة) و منقولست بطرق بسیار از ائمه اطهار
صلوات اللَّه علیهم این مضمون بلکه اکثرش متواتر است که حضرت سید المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله بعد از بعثت سیزده سال در
مکه معظمه بودند و روي خود را در نماز به جانب بیت المقدس میکردند به آن که رو به مغرب میکردند به نحوي که رو به کعبه
و بیت المقدس هر دو نماز میکردند و چون به مدینه تشریف گرامی داشتند تا نوزده ماه و روایات در زیاد و کم وارد شده است
در مدینه مشرفه پشت به کعبه میکردند و رو به بیت المقدس پس یهودان شروع کردند در سرزنش و به حضرت میگفتند که تو
تابع ص: 483 قبله مایی عن قریب در مذهب ما داخل خواهی شد و از این سرزنش حضرت سید المرسلین
صلّی اللَّه علیه و آله بسیار مغموم شد که مبادا جمعی از ضعفاء العقول از دین بر گردند چون پاره از شب گذشت حضرت از منزل
بیرون آمدند و نظر به جانب آسمان میکردند و در روایتی وارد شده است که این نظر کردن حسن طلبی بود چون شرم میآمد آن
حضرت را که مبادا دعا کند و دعا مستجاب نشود و این معنی نیز سبب افتتان مردم شود پس چون صبح شد نماز صبح را گذاردند
و چون دو رکعت نماز ظهر را گذاردند جبرئیل علیه السّلام آمد و این آیه را آورد که ترجمهاش اینست که بتحقیق که میبینم که
روي خود را به جانب آسمان میکنی مکرّر از جهت نزول وحی در تغییر قبله پس البته روي ترا خواهیم گردانید بسوي قبله که تو از
آن خشنودي چون قبله حضرت ابراهیم است و آباي تو پس بگردان روي خود را به جانب مسجد الحرام الآیۀ یعنی تا آخر آیه و
ترجمهاش اینست که هر جا که باشید روي خود را به جانب کعبه کنید و این خطابست مر امّت را که متابعت آن حضرت کنند و
صفحه 210 از 267
مشهور است که حضرت فرمودند که قبله مسجد من محاذي میزابست و این جانبی بود متیقن و حکم امّت جانب مظنون شد و به
درستی که یهودان و نصاري میدانند که تحویل کعبه حق است از جانب پروردگار ایشان چون در کتب ایشان وصف و شمایل آن
حضرت بود به آن که آن حضرت تغییر قبله خواهد داد و مع هذا سرزنش تو میکنند به آن که اگر قبله اول حق بود چرا از آن بر
گشتند و اگر بر باطل بود چرا در این مدت بر آنجا نماز میکردند و میدانند که حق سبحانه و تعالی را خانه نمیباشد و در مکانی
نیست و اصل توجّه بقبله نیست مگر از روي تعبد و تغییرش نبود مگر از روي امتحان و افتتان مثل سایر تکالیف و بعد از آن تهدید
ایشان فرمود که حق سبحانه و تعالی غافل نیست از آن که اینها میکنند از افعال و اقوال ص: 484 ناشایسته
پس جبرئیل دست مبارك حضرت سیّد الأنبیاء صلّی اللَّه علیه و آله را گرفت و روي حضرت را به جانب کعبه کرد و آنها که در
عقیب آن حضرت نماز میکردند روهاي خود را در نماز به جانب کعبه کردند به حیثیتی که مردان به جاي زنان رفتند و زنان به
جاي مردان پس اول نماز ایشان بسوي بیت المقدس بود و اخر نماز ایشان به جانب کعبه پس این خبر بمسجد بنی عبد الاشهل
رسید در مدینه و اهل آن مسجد دو رکعت نماز عصر را کرده بودند روي ایشان را نیز به جانب کعبه کردند و اوّل نماز ایشان بسوي
بیت المقدس بود و آخر نماز ایشان بسوي کعبه پس آن مسجد را مسجد دو قبله نامیدند پس مسلمانان به خدمت آن حضرت صلی
اللَّه علیه و آله عرض نمودند که نمازهاي ما که بسوي بیت المقدس کردیم ضایع خواهد شد یا رسول اللَّه پس حق سبحانه و تعالی
این آیه را فرستاد که حق سبحانه و تعالی هرگز ایمان شما را ضایع نخواهد گردانید که نماز را به جانب بیت المقدس کردهاید و
حق سبحانه و تعالی نماز را ایمان نامید تا دلالت کند بر آن که هر که نماز نمیکند ایمان ندارد و بتحقیق که این حدیث را بر
نحوي که وارد شده است بحسب سند بلکه اسانید بسیار و متن که مشتمل است بر زیادتی بیشمار در کتاب نبوت و معجزات آن
حضرت ذکر کردهام هر که تفصیل آن را خواهد باید که رجوع به آن کتاب کند و بعضی از این خبر در حسن کالصحیح از حلبی
از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقولست و بعضی در موثقه ابو بصیر از احدهما صلوات اللَّه علیهما و بعضی از موثقه
کالصحیحه ابو بصیر از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه.
[مردي که کور باشد و نماز کرده باشد بر خلاف قبله]
(و روي عن عبد الرّحمن بن ابی عبد اللَّه انّه سئل ال ّ ص ادق صلوات اللَّه علیه عن رجل اعمی صلّی علی غیر القبلۀ فقال ان کان فی
وقت فلیعد و ان کان الوقت قد مضی فلا یعید قال و سألته عن رجل ص: 485 صلّی و هی متغیّمۀ ثمّ تجلّت
فعلم انّه صلّی علی غیر القبلۀ فقال إن کان فی وقت فلیعد و ان کان الوقت قد مضی فلا یعد) و منقولست بسند صحیح از عبد الرحمن
که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه پرسیدند از مردي که کور باشد و نماز کرده باشد بر خلاف قبله حضرت
فرمودند که اگر وقت باقی است اعاده میکند و اگر وقت گذشته است اعاده نمیکند یا نکند باز عبد الرحمن گفت سؤال کردم من
از شخصی که نماز کند و ابر باشد بعد از آن ابر بر طرف شود و عالم شود که نماز را بر غیر قبله کرده است حضرت فرمودند که
اگر وقت باقی است اعاده کند و اگر وقت بیرون رفته است اعاده نکند و این حدیث را حمل کردهاند که اعمی مطلقا و غیر اعمی
در روز ابر اگر سعی خود را کرده باشند و نماز کرده باشند این حکم دارد و الّا مطلقا اعاده میکنند در وقت و خارج و دیگر حمل
کردهاند که اگر بر مشرق و مغرب باشد چنین است که اگر اندکی گشته باشد که به مشرق و مغرب نرسیده باشد صحیح است و در
وقت نیز اعاده نمیکند و حدیث نیز دلالت بر این معنی دارد چون هست که بر غیر قبله نماز کرده باشند و احادیث صحیحه خواهد
آمد که ما بین مشرق و مغرب قبله است و هم چنین مقید ساختهاند به آن که پشت بقبله نباشد و الّا در خارج وقت نیز اعاده میکند
و این قید در کار نیست چون حدیث اعاده مستدبر ضعیف است سندا و متنا و احادیث صحیحه و موثقه در این باب بر سبیل اطلاق
واقع شده است. از آن جمله در حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقولست که فرمودند که هر گاه نماز
صفحه 211 از 267
کنی بر غیر قبله پس ظاهر شود ترا که نماز کرده بر غیر قبله و در وقت باشی اعاده کن و اگر وقت فوت شده باشد اعاده مکن. لوامع
صاحبقرانی، ج 3، ص: 486 و در حدیث صحیح از سلیمان منقولست که من عرض کردم به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه
علیه که هر گاه شخصی در صحرایی باشد در روز ابري و بر غیر قبله نماز کند و ابر بر طرف شود و بداند که بر غیر قبله نماز کرده
است چه کند حضرت فرمودند که اگر در وقت باشد اعاده میکند نماز را و اگر وقت در رفته باشد کافی است او را اجتهادي که
کرده است. و از امثال این عبارتست که مطلقات را حمل بر اجتهاد کردهاند و حدیث سلیمان و عبد الرحمن هر دو بسند موثق
کالصحیح نیز از آن حضرت صلوات اللَّه منقول است. و به چند سند صحیح از حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه منقولست
که از آن حضرت سؤال کردند از شخصی که در روز ابري نماز کند بر غیر قبله بعد از آن آفتاب ظاهر شود و وقت باقی باشد آیا
اعاده میکند نماز را هر گاه بر خلاف قبله نماز کرده باشد و اگر نهایت سعی کرده باشد در اجتهاد و تحصیل ظن آیا نمازش
مجزیست حضرت فرمودند که اعاده میکند هر نمازي را که وقت آن باقی باشد و اگر وقت آن بیرون رفته باشد بر او اعاده لازم
نیست. و در حدیث صحیح از ابن عمار منقولست که گفت عرض نمودم به خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که
هر گاه شخصی نماز کند و بعد از نماز ظاهر شود که از قبله گشته بوده است و به جانب راست یا چپ حضرت فرمودند که نمازش
صحیح است و میان مشرق و مغرب قبله است و این حدیث دلالت میکند بر آن که تا به مشرق و مغرب نرسیده است نماز را مطلقا
اعاده نمیکند. و محمولست بر این حدیث صحیح عبد اللَّه بن مغیره از قاسم بن ولید که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال
کردم از شخصی که در اثناي نماز بر او ص: 487 ظاهر شود که بر غیر قبله است حضرت فرمودند که رو
بقبله میکند هر گاه یقین شود که بر خلاف قبله بوده است و اگر از نماز فارغ میشود اعاده نمیکند و این در این صورتیست که
انحراف اندکی باشد و به مشرق و مغرب نرسیده باشد تا جمع شود اخبار و احادیث بسیار بر این مضمون وارد شده است. و امّا
حدیث عمّار ساباطی از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه در شخصی که نماز کند بر خلاف قبله و در اثناي نماز پیش از
آن که فارغ شود از نماز بداند که بر خلاف قبله بوده است حضرت فرمودند که اگر در میان مشرق و مغرب باشد پس همان که
بداند رو بقبله کند و اگر پشت بقبله کرده باشد قطع کند نماز را و از سر بگیرد پس مشهور میان علما آنست که اگر پشت قبله باشد
در وقت و خارج وقت اعاده میکند به این حدیث و قطع نظر از سندش که اکثر فطیحهاند دلالت ندارد بر اعاده خارج وقت زیرا که
مطلق منصرف میشود بر فرد شایع متعارف و نادر است که کسی نماز را در وقتی کند که چون از نماز فارغ شود وقت بدر رفته
باشد بلکه غالب و ظاهر آنست وقت هست بنا بر این اعاده میکند و حدیثی دیگر بحسب ظاهر نیست که دلالت کند بر اعاده خارج
وقت و لیکن چون اکثر اعاده خارج وقت را واجب میدانند احوط اعاده است. و اما حدیث موثق کالصحیح معمر بن یحیی که
گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از شخصی که نماز کند بر غیر قبله و بعد از آن قبله ظاهر شود و
وقت نماز دیگر داخل شده باشد چه کند حضرت فرمودند که آن نماز را میکند پیش از این نمازي که وقتش داخل شده است
مگر آن که خایف باشد که وقت این نماز بیرون رود یعنی در این صورت همین نماز را میکند و نماز اوّل را نمیکند چون وقتش
بیرون رفته است. بدان که شیخ طوسی علیه الرحمه این حدیث را حمل کرده است بر آن که ص: 488 پشت
بقبله نماز کرده باشد چون در خارج وقت اعاده میکند و ظاهر حدیث آنست که مراد خروج وقت فضیلت است به قرینه آن که
گفت وقت نماز دیگر داخل شد و نگفت که وقت نماز اوّل بیرون رفت و خلاف این معنی را نمییابیم و بر تقدري که احتمال
داشته حمل بر وقت فضیلت میکنیم و قریب باین در سند و متن حدیث دیگر وارد شده است از عمر و یحیی و مظنون آنست که
همان معمر است و سهو از قلم نساخ شده است. و در حدیث موثق کالصحیح از زراره منقولست که حضرت امام محمد باقر صلوات
اللَّه علیه فرمودند که هر گاه بر غیر قبله نماز کرده باشی و پیش از صبح ظاهر شود که بر غیر قبله نماز کرده نماز را اعاده کن و
ظاهر این حدیث آنست که نماز شام و خفتن ممتدّ است تا صبح چنانکه احادیث صحیحه بسیار بر آن دلالت دارد و بعضی از آنها
صفحه 212 از 267
گذشت و بعضی دیگر خواهد آمد ان شاء اللَّه تعالی.
[نماز متحیر به قبله]
(و روي زرارة و محمّد بن مسلم عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه انّه قال یجزئ المتحیّر ابدا أینما توجّه اذا لم یعلم این وجه القبلۀ) و به
اسانید صحیحه از زراره و کالصحیح از محمد بن مسلم از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه منقولست که آن حضرت
فرمودند که کافی است متحیر را بهر طرفی که رو کند هر گاه نداند که جهت قبله کدامست یعنی در هر طرفی که نماز کند
خوبست و در کافی و تهذیب و به جاي المتحیر التّحري است و از قلم نساخ متحیر شده است یعنی هر گاه علم به جانب قبله بهم
نرسد اجتهاد کافی است که سعی نمایند تا ظنی به همرسد از قول جمعی یا از راه و بعضی از ستارگان و بادها و ماه و امثال اینها و
دور نیست که اعتماد به خروس توان کرد در معرفت قبله نیز چون ظن به وقت به همرسد ظن بقبله نیز بهم میرسد مجملا تحري
اجتهاد است ص: 489 به آن که سعی نماید که او را ظنی حاصل شود بهر وجه که باشد و دور نیست که
عمل بقبله نما نیز از این باب باشد هر گاه بکرّات و مرّات آزموده باشد و هم چنین از شیشه وقت و ساعت و اعمال دیگر که فرنگان
میسازند و باین ظنون عمل میتوان کرد هر گاه ممکن نباشد علم. و مؤید نسخه متن است صحیحه زراره که گفت سؤال کردم از
حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه از قبله متحیر حضرت فرمودند که هر طرفی که خواهد سجده کند. و مؤیّد تحري است
حدیث موثق کالصحیح سماعه که گفت سؤال کردم از او از نماز در شب و روز هر گاه آفتاب و ماه و ستارگان را نه بینند حضرت
فرمودند که اجتهاد کن براي خود و قصد قبله کن به سعی خود در تحصیل ظن به آن و در حدیث دیگر موثق به همین نحو وارد
شده است. (و ساله معاویۀ بن عمّار عن الرّجل یقوم فی الصّلاة ثمّ ینظر بعد ما فرغ فیري انّه قد انحرف عن القبلۀ یمینا و شمالا فقال له
قد مضت صلاته و ما بین المشرق و المغرب قبلۀ) و بسند صحیح منقولست از معاویۀ بن عمار که گفت سؤال کردم از حضرت امام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از شخصی که بعد از نماز به بیند که در اثناي نماز منحرف بوده است از قبله به جانب دست راست یا
دست چپ حضرت به او فرمودند که نمازش صحیح است و میانه مشرق و مغرب قبله است یعنی چون اندکی منحرف شده است و
به مشرق و مغرب نرسیده است صحیح است چون تا به مشرق و مغرب نرسیده است از قبله است یعنی نسبت به مجتهد یا ناسی و یا
جاهل بر احتمالی و محتمل است تعمیم چنانکه خواهد آمد. (و نزلت هذه الآیۀ فی قبلۀ المتحیّر وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ لوامع
صاحبقرانی، ج 3، ص: 490 فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ) منقولست در حدیث صحیح از حسین بن سعید از محمد بن حصین که گفت
عرضه نوشتم به خدمت حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه که هر گاه شخصی نماز کند در روز ابر در صحرایی و قبله را
نداند که بر قبله نماز کند تا چون از نماز فارغ شود آفتاب ظاهر شود و کاشف بیاید که بر غیر قبله نماز کرده است آیا اعتماد بر آن
نماز میکند یا نماز را اعاده میکند حضرت فرمودند که نماز را اعاده میکند ما دام که وقت بیرون نرود آیا نمیداند حق سبحانه و
تفسیر متن اینست که این آیه در قبله متحیر نازل شده است و آن « فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ و » تعالی میفرماید و قول او حق است که
اینست و ترجمهاش اینست که مشرق و مغرب مال خداست و آفریده اوست پس بهر جا که رو کنید آن طرف طرفی است که توجّه
بحق سبحانه و تعالی کردهاید و غرض آنست که نصاري رو به مشرق میکردند و یهودان روي به مغرب میکردند و امّت پیغمبر
آخر الزمان صلوات اللَّه علیه و آله را وسط دادهاند چنانکه در آیه مذکور است پس اگر رو به مشرق کرده باشید در حالت تحیر یا
به مغرب یا به وسط چون مطلوب شما تعبد است بهر طرفی که واقع شده باشد گویا توجّه به جانب خداوند خود کردهاید چنانکه
ملائکه که سجده حضرت آدم میکردند غرض ایشان اطاعت الهی بود پس گویا سجده خداوند خود کردند نه سجده آدم و خاصه
و عامه در تفسیرهاي خود آوردهاند که صحابه در سفري بودند و ابر شد و هر یک به طرفی نماز کردند و خطها کشیدند و قبله هر
کس ظاهر شود و چون روشن شد همگی بر خلاف قبله نماز کرده بودند و ظاهر آنست که هر یک اجتهادي کرده باشند و چون
صفحه 213 از 267
وقت در رفته بود حضرت سید المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله نفرمودند به اعاده نمازهایی که کرده بودند و معارض این اخبار لوامع
صاحبقرانی، ج 3، ص: 491 خواهد آمد.
[کراهۀ نماز مقابل بعضی از اشیاء]
(و روي محمّد بن ابی حمزة عن ابی الحسن الاوّل صلوات اللَّه علیه انّه قال اذا ظهر النّزّ من خلف الکنیف و هو فی القبلۀ یستره
بشیء) و بسند کالصحیح از محمد ثقه روایت کرده است از حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه که فرمودند که هر گاه ظاهر
شود تري از عقب بیت الخلا و آن در برابر قبله نماز گذارنده باشد به پوشاند آن را به چیزي که آن نجس در برابر او نباشد. و در
حدیث کالصحیح از بزنطی از شخصی منقولست که او سؤال کرد از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از مسجدي که
دیوار قبلهاش تري دهد از بالوعه که در آنجا بول کنند حضرت فرمودند که اگر آن تري از بالوعه باشد نماز در آنجا مکن و اگر از
غیر بول باشد باکی نیست. و در حدیث کالصحیح بل الصحیح از فضیل منقولست که گفت عرض نمودم به خدمت حضرت امام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که من به نماز میایستم و در برابر قبله فضله آدمی میبینم حضرت فرمودند که از آنجا دور شو تا
مقدورت باشد و نماز مکن بر جاده راه که در آنجا تردّد کنند. (و لا یقطع صلاة المسلم شیء یمرّ بین یدیه من کلب او امرأة او
حمار او غیر ذلک) و بسند موثق از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقولست که فرمودند که قطع نمیکند نماز مسلمان
را چیزي که از برابر او بگذرد یا در برابر او باشد خواه سگ باشد یا زن یا الاغ یا غیر آن و احادیث ستره گذشت که مستحبّ است
و ظاهر کلام صدوق آنست که اخبار ما بعنوان تقیه وارد شده است و لیکن مشهور میان علماء استحباب ستره است در جائی که
حایلی نباشد مثل صحرا و یا فضا.
[نظافت مسجد]
(و نهی رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله عن البزاق فی القبلۀ) و نهی کرد آن حضرت صلوات اللَّه علیه از آب دهن انداختن به جانب
قبله و احادیث در این باب گذشت و مذکور شد که بر سبیل کراهت است و منافات دارد با تعظیم قبله. (و راي صلوات اللَّه علیه
نخامۀ فی المسجد فمشی إلیها بعرجون من عراجین ارطاب فحکّها ثمّ رجع القهقري فبنی علی صلاته و قال الصادق صلوات اللَّه علیه
و هذا یفتح من الصّلاة ابوابا کثیرة) و منقولست که حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله آب بینی را دید که در مسجد انداخته
بودند حضرت شاخی از شاخهایی که خوشه رطب است برداشتند و پیش رفتند و آن نخامه را از دیوار مسجد تراشیدند و از پشت
برگشتند و از آنجایی که گذاشته بودند نماز را تمام کردند و حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که این فعل
حضرت دلالت میکند بر مسائل بسیاري که متعلق به نماز است از آن جمله مثل برداشتن آن شاخ و رفتن و تراشیدن و برگشتن فعل
کثیر نیست و اگر این افعال فی نفسها خوب نباشد از جهت تعظیم مسجد خوبست دیگر برگشتن از عقب تا استدبار قبله نشود که آن
سبب بطلان صلاتست دیگر قطع نماز نباید که دیگر تعظیم مسجد به ازاله کثافت آن مقدار مطلوبست که مثل آن حضرت در چنان
حالتی که مقام قرب لی مع اللَّه است متوجه این معنی شدند و ممکن است که نماز نافله باشد دیگر مفهوم میشود که آب بینی در
مسجد نباید انداختن دیگر آن که امثال این امور فوریست خواه وجوبا و خواه استحبابا دیگر آن که این امور چون از جهت خدا بود
و منافات با حضور قلب نداشت اگر چه قیاس دیگران به آن حضرت مناسب نیست و از قول حضرت صادق صلوات اللَّه علیه مستفاد
میشود که امثال ص: 493 این استنباطات خوبست اگر چه ممکن است که حضرت فرموده باشد یا غرض
این بوده باشد که صحابه بپرسند تا حضرت بفرمایند و چون نپرسیدند نفرمودند.
صفحه 214 از 267
[جماع مقابل قبله]
(و نهی عن الجماع مستقبل القبلۀ و مستدبرها) و خواهد آمد در مناهی حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه که نهی فرمودند از
جماع کردن رو بقبله و پشت بقبله که روي زن بقبله باشد و بر سبیل کراهت است.
[بول مقابل قبله]
(و نهی عن استقبال القبلۀ به بول او غائط) و در آن مناهی باز مذکور است که آن حضرت صلوات اللَّه علیه و آله نهی فرمودند از رو
بقبله کردن در حالت بول یا غایط و هم چنین استدبار نیز منهی عنه است و گذشت که خلافست در آن که حرام است یا مکروه و
چون استقبال ذبیحه را در باب خود گفته است در اینجا نگفت بخلاف آنها که اشاره به آنها میتوانست کرد اشاره کرد اگر چه
اشاره به آن نیز بهتر بود و ظاهرا سهو شده است.
[آب دهان مقابل قبله]
(و قال ابو جعفر صلوات اللَّه علیه لا یبزقنّ احدکم فی ال ّ ص لاة قبل وجهه و لا عن یمینه و لیبزق عن یساره و تحت قدمه الیسري) و
بسند قوي کالصحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه و آله منقولست که فرمودند که زنهار که آب دهان را در نماز از
پیش رو بیندازید و از دست راست میندازید بلکه از جانب چپ بیندازید و به زیر قدم چپ بیندازید و بر این مضمون و قریب باین
احادیث گذشت و آن که نهی بر سبیل کراهتست نه حرمت. (و قال الصّادق صلوات اللَّه علیه من حبس ریقه اجلالا للَّه عزّ و جلّ فی
صلاته أورثه اللَّه تعالی صحّۀ حتّی الممات) و بسند صحیح از زرارة از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقول است که فرمودند که هر
که آب دهان خود را فرو برد و از جهت تعظیم نماز نیندازد حق سبحانه و تعالی او را ص: 494 تندرستی
کرامت کند تا وقت اجل مقدر و احادیث بسیار وارد شده است که فرمودند که نگذرد به دردي مگر آن که دواي آن درد باشد و
نخامه داخل است در آب دهن یا بطریق اولی.
[کسی که قبله را نداند]
(و قد روي فی من لا یهتدي إلی القبلۀ فی مفازة انّه یصلّی إلی اربعۀ جوانب) و بتحقیق که روایتی وارد شده است در کسی که در
صحرایی باشد و نداند که قبله در کدام جانبست که او نماز میکند به چهار جانب و این روایت را شیخ طوسی نقل کرده است
بسند صحیح از عبد اللَّه بن مغیره و او از اهل اجماع است از اسماعیل بن عباد از خراش از بعضی از اصحاب ما از حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه که گفت به آن حضرت عرض نمودم که فداي تو کردم به درستی که این سنیانی که مخالفند با ما
میگویند که هر گاه آسمان ابر شود یا تاریک شود و آسمان را نتوانم دیدن ما و شما برابریم در اجتهاد حضرت فرمودند که چنین
نیست که میگویند هر گاه چنین باشد نماز را در چهار طرف میباید کرد و بسند صحیح از حسین بن سعید از عباد الخ نیز
منقولست و ظاهر میشود که آن بعضی از اصحاب که راویست از جمله فضلاء اصحاب آن حضرت است و مقرر بود که شیعیان
عمل به اجتهاد نمیکردند در احکام الهی چون اجتهاد بذل جهد است در تحصیل ظن اگر چه در تعریف فقه میگویند که آن علم
است به احکام شرعیه فرعیه که در خصوص هر یک از مسائل به آن استدلال کنند و از جمله ضروریات دین نباشد و با ایشان بحث
کردهاند که آن چه معلوم است از ضروریات دین شما آنها را از تعریف فقه بیرون کردید و ظاهر است که ما بقی همه ظنونست
صفحه 215 از 267
چون اطلاق علم بر آن کردهاید جواب گفتهاند که ظنیّت طریق ص: 495 منافات ندارد با علمیت حکم و
بدیهی است که این جواب مصوّبه است که مخطئه آن را ذکر کردهاند از روي جهالت و بدیهی است که نتیجه تابع اخسّ مقدمتین
است و هر گاه هر دو مقدمه ظنی باشد چون علم به همرسد، و اصحاب ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم جمیع مسائل خود را از معصوم
میشنیدهاند یا بواسطه ثقاتی که از اقوال ایشان علم به همرسد بعنوان تواتر یا بعنوان اخبار آحاد محفوفه به قراین راوي عرض
میکند که چون شایع است که مسأله قبله اجتهادیست عامه ما را الزام میدهند که شما نیز در قبله عمل به اجتهاد و ظنون میکنید
دیگر شما با ما نمیتوانید گفت که شما اهل ظنّید و ما اهل علم حضرت میفرمایند که ما در اینجا نیز عمل بعلم میکنیم و عمل
بظن نمیکنیم زیرا که ما نماز را به چهار جهۀ میکنیم به عنوانی که خطی بر خطی عمود شود که زوایاي آن مساوي باشند و در
این صورت البته یک نماز ما بر قبله است و هم چنین اگر احتمال قبله در دو طرف یا سه طرف باشد دو نماز یا سه نماز میکنیم تا
آن که به یقین عمل کرده باشیم و چون در غالب بلاد معموره سعه مشرق زیاده از بیست و چهار درجه نیست و از طرفین مشرق
اعتدال چهل و هشت درجه میشود و هم چنین از طرفین مغرب اعتدال چهل و هشت درجه میشود و هم چنین که از هر طرفی صد
و سی و دو درجه خارجست از مشرق و مغرب پس اگر مثلثی بکشند که افق را بر سه حصّه صحیح کنند البته یکی از این خطوط بر
مشرق یا مغرب میافتد و لیکن بسیار مشکل است کشیدن این مثلث که صحیح باشد و مع هذا از اراضی غیر معموره را شامل
نخواهست بودن بنا بر این چهار طرف فرمودند که البته یکی ازین نمازها بر قبله خواهد بود یا بر میان مشرق و مغرب خواهد بود که
قبله اضطراریست بر بعضی از مذاهب یا حقیقی است بر مذهب بعضی دیگر ص: 496 و چون این حدیث
موافق اصول و قواعد محدثین است ایشان عمل به این حدیث کردهاند و چون مخالف طریقه متاخرین است رد آن بضعف کردهاند
سند او متنا با معارضه اخبار صحیحه که گذشت و خواهد آمد پس جمع میانه اخبار باین نحو میباید کرد که اگر ممکن باشد نماز
بر چهار جهۀ علم مقدم است بر ظن و اگر ممکن نباشد در بقیه اجتهاد میکند و اکثر متاخرین ترجیح اجتهاد کردهاند و چهار جهت
را در صورتی عمل میکنند که از سعی بسیار ظنی بهم نرسد و اللَّه تعالی یعلم.
[بین مشرق و مغرب قبله است]
(و روي زرارة عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه انّه قال لا صلاة الّا إلی القبلۀ قال قلت این حدّ القبلۀ قال ما بین المشرق و المغرب قبلۀ
کلّه قال قلت فمن صلّی لغیر القبلۀ او فی یوم غیم فی غیر الوقت قال یعید یا فلیعد) و به اسانید صحیحه منقولست از زراره از حضرت
امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که آن حضرت فرمود نمازي نیست یعنی صحیح نیست نماز مگر رو بقبله زراره گفت عرض نمودم
که کجاست حد قبله حضرت فرمودند که میان مشرق و مغرب همه قبله است گفت عرض نمودم که اگر کسی نماز کند. بغیر قبله یا
در روز ابري در غیر وقت نماز گذارد حضرت فرمودند که اعاده میکند یا میباید که اعاده کند بدان که این حدیث مشتمل است
بر چند حکم یکی آن که شرط نماز است که رو بقبله واقع سازند و از احادیث صحیحه سابقه ظاهر شد که اگر بر خلاف قبله نماز
کرده باشند به سبب ابر یا اجتهاد در وقت اعاده میکند و در خارج وقت اعاده نمیکند و این یک نحویست از شرط و آیات و
اخبار گذشت که امر شده است مکلفان را بانکه نماز را رو بقبله واقع سازند و در حدیث موثق کالصحیح از ابن مسکان از ابو بصیر
منقولست که گفت ص: 497 سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از تفسیر قول حق
سبحانه و تعالی فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً یعنی روي خود را بدار از جهۀ دین در حالتی که رو بدین اسلام کنی حضرت فرمودند که
حق سبحانه و تعالی امر فرموده است پیغمبر خود را که رو به جانب قبله کند و روي خود را از عبادت بتهاي ظاهري و باطنی
بگرداند خالصا مخلصا حاصل آنست که در این آیات چند چیز مطلوبست یکی آن که رو بقبله کنند در حالت نماز دویم بت
پرستی را بر طرف کنند و معبود و خداوند خود را یگانه دانند بحسب اعتقاد و غیر خدا را شریک خدا ندانند سیم خالص شوند از
صفحه 216 از 267
جهۀ خداوند خود در اعمال که هر چه کنند از عبادات همه را به محض رضاي الهی واقع سازند چنانکه در نیت مذکور شد چهارم
معنی اعم از همه که روي ظاهر و باطن را به جانب او کنند و غیر او را موجود ندانند و هر چه کنند و گویند همه را از جهۀ رضاي
او واقع سازند و مراد نفس مطلقا منظور نباشد که خالصا عبارت از بنده بودنست. مخلصا از بندگی کردن. باز به همین سند موثق
کالصحیح ابو بصیر گفت از آن حضرت سؤال کردم از تفسیر قول اللَّه تبارك و تعالی. وَ أَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ حضرت
فرمودند که این آیه نیز مثل آیه سابقه در قبله است پس معنی چنین میشود که بدارید روهاي خود را به جانب قبله نزد هر نمازي و
اعمّ است از روي ظاهر به کعبه و از روي دل به جانب معبود بر حق و خداوند مطلق و از روي روح و عقل و سر خفی همه را بسوي
عالم ملکوت و جبروت و عظموت و لاهوت که عبارت از عوالم افعال و صفات تنزیهیّه و اسماء و صفات ثبوتیه و عالم ذات اقدس و
از ص: 498 این جهت است که بعنوان جمع وارد شده است اگر چه ممکن است که جمعیت به اعتبار افراد
باشد و لیکن لفظ مفرد نیز افاده آن معنی میکرد و اللَّه تعالی یعلم و چون حضرت فرمودند که این آیه نیز مثل آن آیه است آیه
اولی خطاب به حضرت سید المرسلین است صلی اللَّه علیه و آله و آیه دویم خطاب به امت است و هر چه مذکور شد در آیه اولی
در آیه ثانیه نیز مراد است و در روایت محمد حلبی در تفسیر این آیه حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که در هر مسجدي که
ساخته شده باشد یا شود میباید رو بقبله کنند و بنا بر این تفسیر مساجد مراد است و بنا بر تفسیر اول نمازها مراد است و منع جمعی
نیست که هر دو مراد باشد اما حکم دویم اینست که حضرت فرمودند که میان مشرق و مغرب همه قبله است و ظاهر این حکم
مخصوص اهل عراق باشد و توابع آن و محتمل است که جمعی که از طرف مغرب محاذي اهل عراق باشند ایشان نیز داخل باشند
بر عکس اهل عراق چون ایشان مغرب را بدست راست میگیرند و مشرق را بدست چپ آن جماعت مشرق را بدست راست
میگیرند و مغرب را بدست چپ و در این حدیث و حدیث معاویۀ ابن عمار که گذشت و هم چنین آن چه گذشت در صحیحه ابو
هاشم جعفري که میان مشرق و مغرب قبله است جمعی از علما گفتهاند که میان مشرق و مغرب اعتدال قبله است و این صحیح است
نظر بمثل اهل موصل و بعضی از دیار بکر بر خطّ اعتدال است بلاد ایشان و جمعی چنین گفتهاند که قبله از میان مشرق و مغرب
بیرون نمیرود پس مانند اهل بصره و ما وراء النهر قریب به مغربست قبله ایشان و مانند بعضی از بلاد شام و حلب نزدیک به
مشرقست چنانکه تفصیلش در باب اوقات گذشت و موافق آن تفصیل است احادیثی که مذکور خواهد شد در علامت اهل عراق و
ظاهر حدیث زراره آنست که هر جزوي از آن قبله هر یک هر یکست و این اظهر است و موافق است ص:
499 با ظاهر آیات که شطر المسجد الحرام است یعنی جانب آن و حکم سیّم آنست که اگر نمازي بر غیر قبله کرده باشند اعاده
میباید کرد و ماول است به عامد یا در وقت یا اعم که بعضی بر سبیل وجوب باشد و برخی بر سبیل استحباب حکم چهارم آنست
که اگر نماز را در خارج وقت به جا آورده باشد اعاده میکند و این اخیر محتاج است بتقیید بانکه کل در خارج باشد که اگر
بعضی در وقت واقع شود صحیح است چنانکه گذشت.
[انحراف از قبله در نماز]
(و قال فی حدیث اخر ذکره له ثمّ استقبل القبلۀ بوجهک و لا تقلّب بوجهک عن القبلۀ فتفسد صلاتک فانّ اللَّه عزّ و جلّ یقول لنبیّه
144 فقم منتصبا فانّ :2 « فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ » صلّی اللَّه علیه و آله فی الفریضۀ
رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله قال من لم یقم صلبه فلا صلاة له و اخشع ببصرك للَّه عزّ و جل و لا ترفعه إلی السّماء و لیکن حذاء
وجهک فی موضع سجودك) و به اسانید صحیحه منقولست از زراره که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه به او فرمودند بعد
از حکمی چند که فرموده بودند و خواهد آمد که پس رو بقبله کن و روي خود را از قبله مگردان و در کافی و تهذیب و لا تقلب
وجهک است که تعدیهاش بباب تفعیل شده است و بنا بر نسخه اصل به با شده است و معنی هر دو یکی است اگر چه عبارت آنها
صفحه 217 از 267
بهتر است که اگر رو را تماما از قبله بگردانی نمازت فاسد میشود و ممکن است که اعم باشد از گردانیدن کل بدن نیز زیرا که حق
سبحانه و تعالی به پیغمبر خود خطاب فرموده است در نماز واجب که یا محمد بگردان روي خود را به جانب مسجد الحرام واي
امّت محمد هر جا که باشید روهاي خود را به جانب مسجد الحرام کنید که مراد از مسجد حرم باشد ص:
500 چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که سُبْحانَ الَّذِي أَسْري بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ و حال آن که در اخبار بسیار
وارد شده است که حضرت در خانه امّ هانی بود که از حرم بود و مسجد نبود و اطلاق مسجد بر آن کردهاند بعنوان مجاز یا مراد
کعبه باشد چنانکه احادیث متواتره بر آن وارد است و گذشت و خواهد آمد پس راست بایست زیرا که حضرت سیّد المرسلین صلی
اللَّه علیه و آله فرمودند که هر که پشت خود را راست نکند نماز او نماز نیست و چشم خود را به زیر اندازد جهت رضاي الهی و
نظر به جانب آسمان مکن بلکه میباید که نظرت در برابر رویت باشد در موضع سجودت و ظاهر عبارت این حدیث دلالت میکند
بر آن که اگر رو اندکی بگردد از قبله نماز باطل شود و لیکن اکثر علما حمل کردهاند بر آن که کل رو به جانب پشت بگردد.
بعنوان معرکه گیران و آن نادر است و یا بانکه بدن نیز بگردد و در این صورت گردیدن بدن و گردیدن رو هر دو سبب بطلان
صلاة میشود چنانکه در حدیث صحیح منقولست از زراره که گفت شنیدم از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که فرمودند
که التفات قطع میکند نماز را هر گاه بجمیع باشد یعنی بتمام بدن و احتمال دارد که اعم باشد از تمام بدن و تمام رو نیز و در
حدیث صحیح از محمد بن مسلم منقولست که از آن حضرت صلوات اللَّه علیه پرسیدم که آیا مرد التفات میتواند کرد در نماز
حضرت فرمودند که نه و انگشتان خود را نشکند چنانکه متعارفست که با انگشتان خود بازي میکنند و اخبار دیگر نیز خواهد آمد
و هیچ شک نیست که احوط آنست که رو به جانب راست و چپ نکند به هیچ وجه و در حدیث کالصحیح از عبد الملک
منقولست که گفت سؤال کردم از ص: 501 حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از التفات در نماز
آیا قطع میکند نماز را حضرت فرمودند که نه و دوست نمیدارم که کسی التفات کند در نماز و محمولست بر آن که بچشم باشد
چنانکه گذشت و خواهد آمد و اکثر علما حمل کردهاند بر آن که به جانب دست راست و دست چپ باشد و رو به پشت نرسد و
احوط آنست که به هیچ وجه التفات نکند چنانکه خواهد آمد. و دیگر در این حدیث وارد شده است که حکم استقبال قبله از جهۀ
نماز واجبست و شک نیست در آن که در نماز واجب واجبست و در نماز سنت اگر در سفر باشند بر روي چهار پا میتوان کرد بهر
طرفی که بروند و اما اگر ضرورتی نباشد در حضر خلافست بعضی استقبال را در کار نمیدانند و احوط آنست که بیعذري بر
خلاف قبله نماز نکند.
[نماز اعاده نمیشود مگر براي پنج چیز]
(و قال صلوات اللَّه علیه لزرارة لا تعاد الصّلاة الّا من خمسۀ الطّهور و الوقت و القبلۀ و الرّکوع و السّجود) و بسند صحیح منقولست که
حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که اعاده نماز نمیباید کرد مگر از جهۀ پنج چیز اول مطهر است از حدث که اگر
کسی بیوضو یا با جنابت و غیر آن از احداث نماز کند خواه عمدا یا سهوا یا جهلا نمازش باطل است و اعاده میکند نماز را در
وقت و خارج وقت چون طهارت از حدث شرط است در نماز اجماعا و احادیث بسیار در آن وارد شده است و هم چنین اگر مطهر
از خبث واقع نساخته باشد عمدا یا جهلا بنا بر مشهور یا سهوا از جهۀ اعاده نماز در وقت به تفصیلی که گذشت و هم چنین وقت نیز
گذشت که اگر کسی نماز را پیش از وقت به جا آورده باشد اعاده میکند مگر آن که بعضی از آن در وقت واقع شود و هم چنین
قبله از جهۀ اعاده در وقت، دیگر رکوع، دیگر سجود و این هر دو رکنند و حکمشان خواهد آمد.
[نافله سواره]
صفحه 218 از 267
(و قال ابی رضی اللَّه عنه فی رسالته إلیّ اذا اردت ان تصلّی نافلۀ و أنت راکب فصلّها و استقبل رأس دابّتک حیث توجّهت بک
مستقبل القبلۀ و مستدبرها و یمینا و یسارا فان صلّیت فریضۀ علی ظهر دابّتک فاستقبل القبلۀ و کبّر تکبیرة الافتتاح ثمّ امض حیث
توجّهت بک دابّتک و اقرأ فاذا اردت الرّکوع و السّجود فارکع و اسجد علی شیء یکون معک ممّا یجوز علیه السّجود و لا تصلّها الّا
علی حال اضطرار شدید و تفعل فیها اذا صلّیت ماشیا مثل ذلک الّا انّک اذا اردت السّجود سجدت علی الارض) و ذکر کرده است
پدرم رضی اللَّه عنه در رساله که بسوي من نوشته بود با آن که جمیع این عبارات، عبارات فقه رضویست صلوات اللَّه و سلامه علیه
هر گاه خواهی نماز نافله کنی و سواره باشی پس نماز نافله بکن و رو بسر چهار پا کن هر جا که ترا برد خواه رو بقبله رود یا پشت
بقبله و خواه بدست راست رود و خواه بدست چپ و اگر نماز واجب را بر پشت چهار پا کنی پس اول رو بقبله کن و تکبیر احرام
را رو بقبله بگو و رو کن بهر طرفی که چهار پا از آن طرف رود و حمد و سوره بخوان پس چون خواهی که رکوع و سجود کنی
رکوع کن و سجود کن بر چیزي که با خود داشته باشی از چیزهائی که جایز باشد سجده کردن بر آن و فریضه را بر پشت حیوان
مکن تا بسیار مضطر نباشی و اگر مضطر شوي به پیاده رفتن بهمان عنوان نماز کن که تکبیرة الاحرام را رو بقبله بگو و قرائت را رو
به راه بخوان و رکوع را کج شو و چون خواهی سجده کنی بر زمین سجده کن و بر این مضامین احادیث صحیحه بسیار وارد شده
است و چون بعد از این همه را ذکر کرده است و احادیث آورده ص: 503 إن شاء اللَّه تفصیلش را در آنجا
بیان خواهیم کرد.
[هر گاه شیري متوجّه شود و ترسی که اگر صبر کنی نمازت فوت شود]
(و قال فیها اذا تعرّض لک سبع و خفت فوت الصّلاة فاستقبل القبلۀ و صلّ صلاتک بالإیماء و ان خشیت السّبع و تعرّض لک فدر معه
کیف دار و صلّ بالإیماء) و پدرم در رساله ذکر کرده بود و عبارت فقه رضویست که هر گاه شیري متوجّه شود و ترسی که اگر
صبر کنی نمازت فوت شود پس رو بقبله کن و نماز را به ایماء کن اگر دور باشد و اگر از آن ترسی و نزدیک شده باشد پس بکرد
با او هر طرفی که بگردد و نماز را به ایماء بکن حاصل آنست که هر نحوي که ممکن باشد نماز میکند و بالخاصیۀ شیراز برابر
نمیآید و اگر کسی پشت بان کند یا بگریزد متوجّه میشود و اگر روبروي او کند یا از خوف یا به سبب حیاء متعرّض آدمی
نمیشود در این صورت روي شیر قبله خواهد بود چنانکه در سابق سر چهارپا بود و چنانکه در آینده سینه کشتی و هم چنین روي
واعظ قبله است و هم چنین موعوظ. (و روي انّه اذا عصفت الرّیح بمن فی السّفینۀ و لم یقدر علی ان یدور إلی القبلۀ صلّی إلی صدر
السّ فینۀ) و در روایتی وارد شده است که هر گاه بادي بوزد که طوفان شود و خوف آن باشد که کشتی و هر چه در آنست غرق
شود و نتواند که بگردد بقبله نماز کند و رو کند به سینه کشتی و این عبارت نیز عبارت فقه رضوي است.
[واعظ قبله متعظ است]
(و قال النّبی صلّی اللَّه علیه و آله کلّ واعظ قبلۀ و کلّ موعوظ قبلۀ للواعظ یعنی فی الجمعۀ و العیدین و صلاة الاستسقاء فی الخطبۀ
یستقبلهم الامام و یستقبلونه حتّی یفرغ من خطبته) و منقولست به سندي ص: 504 قوي کالصحیح از سکونی
از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که حضرت سیّد المرسلین صلی اللَّه علیه و آله فرمودند که هر واعظی قبله موعوظ
است و هر موعوظی قبله واعظ است یعنی در خطبه نماز جمعه و خطبه نماز عید رمضان و عید قربان و خطبه نماز طلب باران امام رو
به مردان میکند و مردمان رو به امام میکنند تا از خطبه فارغ شود و همین حدیث را کلینی نقل کرده است تا اینجا که هر واعظی
قبله است یعنی هر گاه امام خطبه بخواند در روز جمعه سنت است مردمان را که رو به امام کنند بدان که ظاهر آنست که تفسیر
صفحه 219 از 267
یعنی را حضرت امام جعفر صادق کرده باشد و لفظ یعنی این کتاب نیز ظاهر آنست که از حضرت باشد و ممکن است که از کلینی
و صدوق باشد که موعظه که از شارع متلقی شده است در خطبه شنیده است و کلینی نماز جمعه را بر سبیل مثال گفته باشد و
صدوق نیز اکثر افراد آن را گفته باشد و ممکن است که اعتقاد صدوق این باشد و نمازي که خطبه دارد همینهاست و ظاهرا فی
نفسها موعظه مطلوب شارع باشد وجوبا در بعضی از اوقات و استحبابا در بعضی از اوقات چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است
که وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْري تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ و دیگر فرموده است که فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْري یعنی موعظه کن مؤمنان را که موعظه نافع
است و همیشه نفع میدهد ایشان را و موعظه کن کفّار را اگر یابی که موعظه ایشان را نفع دهد و آیات و اخبار در این باب از حد
حصر بیرونست پس تخصیص اگر از معصومست بر سبیل مثال است و اگر از شیخین است دو احتمال دارد یکی انحصار و یکی
مثال و اللَّه تعالی یعلم و مراد از قبله ظاهرا آن باشد که سنت است که خطیب پشت بقبله باشد و ص: 505
مقتدین رو بقبله و ترجیح جانب ایشان از جهۀ کثرت ایشان است و محتملست که زاید بر آن این معنی نیز مراد باشد که میباید
همگی رو به واعظ کنند و نظر او به جانب متّعظین باشد تا فیوض قدسیّه که از مبدأ فیّاض بر قلوب هر یک از ایشان رسد تعدّي به
دیگران کند که اگر بر واعظ فایض شود بر ایشان نیز فایض شود و اگر أولا بر متعظی به سبب زیادتی قابلیت فایض شود فیض از او
به واعظ رسد و از واعظ بما بقی و این معنی را بکرّات و مرّات تجربه کردهام و مولاناي رومی تفسیر إنّ لربّکم فی أیّام دهرکم
نفحات را باین معنی کرده است و گذشت و ظاهرا غرض او مثال باشد و ایام فیوض را حصر نمیتوان کردن و اللَّه تعالی یعلم.
[قبله در شب]
(و قال رجل للصّادق صلوات اللَّه علیه انّی اکون فی السّ فر و لا اهتدي إلی القبلۀ باللّیل فقال أ تعرف الکوکب الّذي یقال له جديّ
قلت نعم قال اجعله علی یمینک و اذا کنت فی طریق الحجّ فاجعله بین کتفیک) و منقولست که شخصی به خدمت حضرت امام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه عرض نمود که بسیار است که در سفر میباشم و قبله را نمیدانم در شب حضرت فرمودند که آیا
میشناسی ستاره را که جدي مینامند گفتم بلی حضرت فرمودند که جدي را بر دست راست گیر و هر گاه در راه حج باشی آن را
میان دو کتف خود گیر و ظاهرا سائل بصري بوده باشد چون انحراف بصره بسیار است و در راه مکه معظّمه از هر طرفی که روند
ظاهرا رو به راه توان کرد و اگر از طرف بغداد روند و جدي را قریب به میان دو کتف میگیرند. و در حدیث موثق کالصحیح
منقولست از علا از محمّد بن مسلم از ص: 506 احدهما صلوات اللَّه علیهما که گفت سؤال کردم از آن
حضرت صلوات اللَّه علیه از قبله حضرت فرمودند که جدي را بر قفا گذارد و نماز کن و ظاهر قفا میان دوشهاست و در این صورت
موافق است با احادیث صحیحه سابقه که میان مشرق و مغرب قبله است به یک معنی و ممکن است که مراد از قفا عقب منکب باشد
چنانکه در این بلاد است یا عقب کتف مراد باشد و به عراق عرب که بغداد و کوفه است انسب خواهد بود خصوصا به سامرّا و در
این دو صورت موافق خواهد بود با حدیث متن یا قریب به آن خواهد شد و بغیر از این روایات در قبله خبري ندیدهام و اگر در هر
جا رجوع به دایره هندي شود که سابقا مذکور شد بهتر خواهد بود.
باب الحدّ الّذي