گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد چهارم
باب صلاة المریض و المغمی علیه و الضّعیف و المبطون و الشیخ الکبیر و غیر ذلک







اشاره
این بابی است در بیان کیفیت نماز بیمار و کسی که بیهوش باشد و عقلش زایل شده باشد و کسی که ضعیف باشد و کسی که
علّت شکم داشته باشد و مرد پیر و غیر اینها چنانکه مفصّلا در ضمن اخبار مذکور خواهد شد.
[نماز مریض]
قال الصّادق صلوات اللَّه علیه یصلّی المریض قائما فان لم یقدر علی ذلک صلّی جالسا فان لم یقدر ان یصلّی جالسا صلّی مستلقیا » )
یکبّر ثمّ یقرأ فاذا اراد الرّکوع غمّض عینیه ثمّ سبّح فاذا سبّح فتح عینیه فیکون فتح عینیه رفع رأسه من الرّکوع فاذا اراد ان یسجد
کلینی مرسلا و صدوق تا (« غمّض عینیه ثمّ سبّح فاذا سبّح فتح عینیه فیکون فتح عینیه رفع رأسه من السّجود ثمّ یتشهّد و ینصرف
مستلقیا به اسانید کالصحیحه از آن حضرت صلوات اللَّه علیه روایت کردهاند که فرمودند که بیمار اگر تواند ایستاده نماز میکند
اگر چه تکیه کند بر دیوار یا آدم، و اگر قادر نباشد بر ایستادن نشسته نماز کند به دستور ایستاده و اگر قادر نباشد که نشسته نماز
کند بر پشت بخوابد و نماز کند بانکه تکبیر احرام را بگوید بعد از آن قرائت کند، و اگر جهۀ رکوع چشمها را بر هم گذارد پس
تسبیح بگوید و چون تسبیح رکوع را بگوید چشمها را بگشاید و چشمها گشودن سر بر داشتن از رکوع است و چون خواهد که به
سجود رود چشمها را بر هم گذارد و چون تسبیح بگوید چشمها را ص: 308 بگشاید و چشمها گشودن سر
صفحه 141 از 259
و سئل عن » ) . بر داشتن از سجود است پس تشهد بخواند و از نماز فارغ شود یعنی سلام بگوید یا به کاري دیگر مشغول شود
و بسند موثق کالصحیح (« المریض لا یستطیع الجلوس أ یصلّی و هو مضطجع و یضع علی جبهته شیئا فقال نعم لم یکلّفه اللَّه الّا طاقته
منقول است از آن حضرت صلوات اللَّه علیه که پرسیدند از بیماري که نتواند نشستن آیا بر پهلو میخوابد و بر پیشانی خود
میگذارد چیزي که سجده بر آن توان کردن حضرت فرمودند که بلی حق سبحانه و تعالی او را تکلیف نکرده است مگر آن چه را
طاقت نداشته باشد اما بر پهلو خوابیدن بعد از عجز از نشستن پس دلالت میکند بر آن آیه کریمه یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی
یعنی جمعی که یاد « الّذین الخ » جُنُوبِهِمْ و در حسن کالصحیح منقولست از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه در تفسیر آیه
میکنند خداوند خود را در حالت ایستادن و نشستن بر پهلوهاي خود فرمودند که صحیح نماز میکند ایستاده و مریض نماز میکند
نشسته و کسی که ضعیف باشد و نماز نشسته نتواند کرد بر پهلو نماز میکند، و آیه اول نیز به همین عنوان تفسیرش از آن حضرت
صلوات اللَّه علیه وارد شده است. و در موثقه عمار جانب راست را بعد از نشستن فرموده است و دغدغه نیست در آن که احوط
آنست که اگر نشسته نتواند نماز کردن بر پهلوي راست بخوابد و بعد از آن بر پهلوي چپ و بعد از آن بر پشت خوابیدن اولی است
اگر چه احتمال دارد که بعد از نشستن مخیر باشد میان همه و هم چنین بعد از جانب راست مخیر باشد میان دو فرد باقی و اللَّه تعالی
یعلم. و در اخبار صحیحه وارد شده است که خود اعرفست بحال خود در استطاعت و عدم آن در هر مرتبه، و اما آن چه مذکور
است از گذاشتن پیشانی بر ص: 309 مهر در صحیحه عبد الرحمن نیز وارد شده است، و در حسن کالصحیح
حلبی وارد است که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از بیمار هر گاه نتواند ایستادن و سجده کردن
حضرت فرمودند که ایما میکند بسر و اگر پیشانی را بر زمین گذارد محبوبتر است نزد من و از این حدیث ظاهر میشود که اوامر
سابقه محمولست بر استحباب و در صحیحه عبد الرحمن و غیر آن وارد است که بیمار اکتفا میکند در قرائت بر سوره حمد و
و سال سماعۀ بن مهران عن رجل یکون فی عینیه الماء فینتزع الماء منها فیستلقی علی » ) . خلافی نیست که سوره بر او واجب نیست
و بسند موثق کالصحیح (« ظهره الایّام الکثیرة اربعین یوما او اقلّ او اکثر فیمتنع من الصّلاة الّا ایماء و هو علی حاله فقال لا باس بذلک
منقول است از سماعه که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از شخصی که چشمش آب آورده باشد و
کور شده باشد و خواهند که آن آب را بگردانند و بر پشت میخوابد ایام بسیار چهل روز یا کمتر یا بیشتر و نماز نمیتواند کرد
مگر به ایما خوابیده بر پشت؟ حضرت فرمودند که باکی نیست چون چشم عزیز است و مرضی برتر از آن نیست و مقرّر است نزد
این جماعت که سه روز سر را به گچ میگیرند که حرکت نکند و بعد از آن بر پشت بخوابد مدتی تا آب سیاه به تحلیل برود، و
نزد بنده قدح کردند شخصی را که مدّتها بود که کور بود و گوشه چشم را از جانب شقیقه سوراخ کرد و میلی داخل کرد و
حرکت داد آن میل را تا آب سیاهی که در حدقه بود حرکت کرد به جانب دیگر، چشم آن مرد روشن شد بنده قادح را گفتم که
سر این مرد را به گچ میباید گرفت و اقلا چند روز بر پشت بخوابد گفت احتیاج نیست روز دیگر کور شد مثل سابق، و در حدیث
صحیح از محمد بن مسلم منقول است ص: 310 همین معنی و حضرت صادق صلوات اللَّه علیه رخصت
فرمودند که حق سبحانه و تعالی فرموده است که هر که مضطر شود و یاغی و عادي نباشد بر او گناهی نیست، و در بعضی از اخبار
و ساله بزیع المؤذّن فقال » ) . واقع شده است که یاغی کسی است که بر امام زمان خروج کرده باشد و عادي دزد است و خواهد آمد
و کالصحیح (« له انّی ارید ان اقدح عینی فقال له افعل فقلت انّهم یزعمون انّه یلقی علی قفاه کذا و کذا یوما لا یصلّی قاعدا قال افعل
منقولست از بزیع که گفت عرض نمودم به خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که میخواهم که آب فاسد را از
چشم بیرون آوردم حضرت فرمودند که در آر گفتم که اطبّا میگویند که میباید این قدر و این قدر روز که زیاده از بیست روز
و قال رسول اللَّه صلی » ) . است باصطلاح کحال نحاة نماز را نشسته نکند بلکه بر پشت خوابیده بکند حضرت فرمودند که چنین کن
اللَّه علیه و آله المریض یصلّی قائما فان لم یستطع صلّی جالسا فان لم یستطع صلّی علی جنبه الایمن فان لم یستطع صلّی علی جنبه
صفحه 142 از 259
و منقول است که آن حضرت (« الایسر فان لم یستطع استلقی و أومأ ایماء و جعل وجهه نحو القبلۀ و جعل سجوده اخفض من رکوعه
صلی اللَّه علیه و آله فرمودند که اگر ممکن باشد بیمار را که ایستاده نماز کند میایستد و اگر نتواند نشسته نماز میکند و اگر نتواند
نشستن بر جانب راست میخوابد و نماز میکند رو بقبله و اگر نتواند بر جانب چپ نماز میکند و اگر نتواند بر پشت میخوابد و
ایما و اشاره میکند به جانب قبله، و سجود را پستتر از رکوع میکند، پس اگر ایستاده یا نشسته نماز تواند کرد و رکوع و سجود
نتواند کرد ایما بسر میکند و از جهۀ رکوع سر را کج میکند و از جهۀ سجود بیشتر، و اگر بر پهلو و پشت خوابیده باشد و ایما بسر
نتواند کرد، ایما ص: 311 بچشم میکند، و در رکوع چشم را بهم میگذارد و در سجود چشم را میفشارد
و صدوق اگر چه این حدیث را مرسل روایت کرده است و لیکن چون گفته است که میان من و خدا حجت است علما عمل به این
و یجوز للمریض ان یصلّی » ) . حدیث کردهاند و منافات ندارد با اخبار سابقه و احوط عمل به این خبر است و اللَّه تعالی یعلم
(« الفریضۀ علی الدّابّۀ یستقبل به القبلۀ و یجزیه فاتحۀ الکتاب و یضع جبهته فی الفریضۀ علی ما امکنه من شیء و یومی فی النافلۀ ایماء
و بسند صحیح منقول است از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که فرمودند که نماز نمیکند بر چهار پا نماز واجب را
مگر کسی که بیمار باشد و روي او را بقبله میکنند و کافی است او را خواندن سوره حمد و در نماز فریضه پیشانی خود را بر هر
چه ممکن باشد میگذارد و در نماز سنت ایما میکند یعنی پیشانی گذاشتن لازم نیست و حدیث حلبی گذشت که گذاشتن پیشانی
مستحب است و ممکن است که مراد در اینجا این باشد که اگر ممکن باشد که رکوع را درست به جا آورد و در سجود نیز پیشانی
را بر پیش زین و امثال آن گذارد واجب باشد و اگر نتواند گذاشتن و ایما کند چیزي بر پیشانی گذاشتن سنّت باشد و این معنی
و قال امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه دخل رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله علی رجل » ) . بحسب عبارت اظهر است و اللَّه تعالی یعلم
من الانصار و قد شبکته الرّیح فقال یا رسول اللَّه کیف اصلّی فقال ان استطعتم ان تجلسوه فاجلسوه و الّا فوجّهوه إلی القبلۀ و مروه
و منقول است از حضرت (« فلیؤم برأسه ایماء و یجعل السّجود أخفض من الرّکوع و ان کان لا یستطیع ان یقرأ فاقرؤا عنده و اسمعوه
امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه و آله که فرمودند که حضرت ص: 312 سیّد المرسلین صلی اللَّه علیه و آله
داخل شدند بر شخصی از انصاریان که پر باد شده بود به مرض استسقا یا مثل آن پس انصاري گفت یا رسول اللَّه چگونه نماز کنم
حضرت رو به یاران او کردند و فرمودند که اگر توانید که او را بنشانید بنشانید و اگر نه روي او را خوابیده به جانب قبله کنید و امر
کنید او را که ایماء کند بسر و سجود را پستتر از رکوع کند در ایماء و اگر نتواند قرائت کردن قرائت را نزد او واقع سازید و به او
و روي عمر بن اذینۀ عن زرارة عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه قال سألته عن المریض » ) . بشنوانید و احوط عمل به این حدیث است
کیف یسجد فقال علی خمرة او مروحۀ او علی سواك یرفعه الیه هو افضل من الایماء انّما کره السّجود علی المروحۀ من اجل الاوثان
و بسند صحیح منقول (« الّتی کانت تعبد من دون اللَّه و انّا لم نعبد غیر اللَّه قطّ فاسجدوا علی المروحۀ و علی السواك و علی عود
است از زراره که گفت سؤال کردم از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه از بیمار که چگونه سجده میکند حضرت فرمودند
که سجده میکند بر سجّاده صغیره یا بر باد زن یا بر مسواك بانکه بلند میکند هر یک از اینها را و سجده بر اینها میکند و بلند
کردن اینها و سجده کردن بر اینها بهتر است از ایما و اشاره که سجده بر اینها نکند و سنّیان که سجده بر باد زن نمیکنند از جهۀ
این است که میگویند که شبیه است به بت پرستی و اینها را در برابر گذاشتن بمنزله بتانی است که میپرستند و غلط گفتهاند زیرا
که مقصود از اینها آنست که تذلل و شکستگی زیاده باشد در سجده کردن بر زمین یا چیزي که از زمین روید که آن را نخورند و
نپوشند چنانکه گذشت که حضرت سیّد المرسلین صلی اللَّه علیه و آله سجده بر خمره میفرمودند، و در صحاح سته مذکور است
خصوصا در بخاري در چند موضع، و ما هرگز عبادت نکردهایم و نمیکنیم غیر حق سبحانه ص: 313 و
تعالی را پس سجده کنید بر باد زن و بر مسواك و بر چوب و امثال اینها. و محتمل است که مراد این باشد که متعارف بوده باشد در
سابق مثل حال که بر باد زن صورت آدم و حیوانات میبافته باشند و این معنی را وسیله تشنیع ساخته باشند که شیعه سجده بر باد زن
صفحه 143 از 259
میکند و صورت دارد آن صورت را میپرستند حضرت از جهۀ بیان جواز فرموده باشند که بر تقدیري که صورت داشته باشد نماز
صحیح است چون غرض سجده حق سبحانه و تعالی است نه سجده صورت باد زن و اوّل اظهر، است و عامه نیز سجده بر خاك را
بهتر میدانند و لیکن میگویند که علی رغم شیعه سجده بر آن نمیکنیم بلکه بر بالاي سنگ دستمال میاندازند و سجده میکنند با
آن که در صحاح خود روایت کردهاند که حضرت سیّد المرسلین صلی اللَّه علیه و آله فرمودند که مامورم که سجده کنم بر هفت
استخوان پیشانی، و دستها، و زانوها، و انگشتان پاها و خود در کتب لغت ذکر کردهاند که سجود وضع جبهه است بر ارض و امثال
این خبر از اخبار بسیار قطع نظر از اخبار خمره که حضرت بر آن سجده میفرمودند و خمره را از جهۀ پیشانی میبافتهاند و گذشت
در مبحث ما یصحّ السّجود علیه مفصّلا، و ازین خبر نیز ظاهر میشود که وضع جبهه بر اینها یا وضع اینها بر جبهه بهتر باشد و واجب
نباشد و ممکن است که مراد از افضل وجوب باشد به قرینه ردّ بر عامه و احوط آنست که مهما أمکن ترك نکند عمل باین حدیث
را.
[نماز مغمی علیه]
و به (« و سال الحلبیّ ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه عن المریض هل یقضی ال ّ ص لوات اذا اغمی علیه فقال لا الّا الصّلاة الّتی افاق فیها » )
اسانید صحیحه منقولست از حلبی که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که آیا بیماري که بیهوش
باشد قضا میکند نمازي را که در آن حالت کرده باشد یا نکرده باشد چون کردهاش بمنزله نکرده است چون لوامع صاحبقرانی،
و کتب ایّوب بن نوح إلی » ) . ج 4، ص: 314 عقل ندارد حضرت فرمودند که نه مگر نمازي را که به هوش آمده باشد در وقت آن
ابی الحسن الثّالث صلوات اللَّه علیه یساله عن المغمی علیه یوما او اکثر هل یقضی ما فاته من الصّلاة او لا فکتب لا یقضی الصّوم و لا
و به اسانید صحیحه منقول است از ایّوب که گفت عرضه نوشتم به خدمت حضرت امام علی نقی صلوات اللَّه و (« یقضی ال ّ ص لاة
سؤال کردم از کسی که بیهوش شده باشد یک روز یا بیشتر آیا قضا میکند نمازهایی را که از او فوت شده است یا نه حضرت
نوشتند که قضا نمیکند روزها را و قضا نمیکند نماز را و آن نمازي را که وقت آن را دریافته است در آن حالت مغمی علیه نیست
و قضا میکند یعنی به جا میآورد در وقت و اگر تقصیر کرده باشد قضا میکند پس منافات ندارد با حدیث سابق و هم چنین اخبار
دیگر که وارد شده است مطلقا محمول است بر این، مثل خبر علی بن مهزیار و صحیحه ایوب و کالصحیحه معمر بن عمر و حسنه
حفص و غیر اینها از اخبار بسیار که وارد شده است که مغمی علیه قضا نمیکند هیچ نمازي را چون در احادیث صحیحه بسیار وارد
و ساله علیّ بن مهزیار عن هذه » ) . شده است که مغمی علیه قضا نمیکند هیچ نمازي را مگر نمازي را که وقت آن را دریافته باشد
و به اسانید صحیحه منقولست از علی از آن (« المسألۀ فقال لا یقضی الصّوم و لا ال ّ ص لاة و کلّ ما غلب اللَّه علیه فاللّه اولی بالعذر
حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کرد از این مسأله مغمی علیه پس حضرت فرمودند که قضا نمیکند روزه را و قضا نمیکند نماز را
و هر چیز که حق سبحانه و تعالی بنده را در آن بیاختیار کرده باشد پس او اولی است به قبول عذر از بنده یعنی هر گاه مخلوقی بر
مخلوقی اکراه کند و او را به جبر ص: 315 بدارد بر چیزي حق سبحانه و تعالی آن مکره را معذور میدارد
فامّا » ) . هر گاه خود او مکره ساخته باشد البته عذر او را میپذیرد و همین مضمون در احادیث صحیحه و حسنه وارد شده است
الاخبار الّتی رویت فی المغمی علیه انّه یقضی جمیع ما فاته و ما روي انّه یقضی صلاة شهر و ما روي انّه یقضی صلاة ثلاثۀ ایام فهی
و اما اخباري که منقول است در مغمی علیه که او قضا (« صحیحۀ و لکنّها علی الاستحباب لا علی الایجاب و الاصل انّه لا قضاء علیه
میکند جمیع نمازهایی را که از او فوت شده است، و آن چه مرویست که او قضا میکند نماز یک ماه را و آن چه مرویست که
قضا میکند نماز سه روز را همه صحیح است و لیکن محمول است بر استحباب نه بر وجوب و اصل آنست که بر أو قضا نیست
چون اخبار متواتره وارد شده است در آن که بر او قضا نیست مگر آن نمازي که وقتش را دریافته باشد. اما آن چه وارد شده است
صفحه 144 از 259
که همه نمازها را قضا میکند منقول است در صحیحه منصور و صحیحه رفاعه و صحیحه محمد بن مسلم و صحیحه ابن سنان و غیر
اینها از اخبار بسیار. و اما قضاي یک ماه پس در حدیث صحیح از رفاعه منقولست که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه از کسی که بیهوش باشد یک ماه چه مقدار از نمازها را قضا میکند حضرت فرمودند که همه را قضا
میکند: امر نماز شدید است و ترك آن عظیم الخطر است و ظاهر این خبر اعاده کل است نه یک ماه مگر آن که خبري دیگر به
صدوق رسیده باشد، و اما قضاي سه روز منقول است در موثقه سماعه و حکم صدوق بصحّت آن موافق اصطلاح قدماست و در
حدیث صحیحی وارد است که یک روز را قضا میکند پس جمع ص: 316 میان اخبار باین نحو میباید
کرد که سنّت است که مؤکدا که نماز یک روز را قضا کند، و بعد از آن در فضیلت نماز سه روز است و بعد از آن یک ماه و بعد
از آن همه را اگر چه یک سال باشد که شعور نداشته باشد، اما اگر دیوانه شده باشد و بعد از آن عاقل شود قضاي آن نمازها که
نکرده است یا در حالت جنون کرده است سنّت نیست و اللَّه تعالی یعلم.
[نماز مبطون]
و به اسانید متکثره (« و روي محمّد بن مسلم عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه انّه قال صاحب البطن الغالب یتوضّأ و یبنی علی صلاته » )
موثقه کالصحیحه از محمد از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که فرمودند که هر گاه کسی اسهال داشته باشد که در اثناي
نماز غلبه کند و آید وضو میسازد و از آنجا بنا مینهد و بعضی ملحق ساختهاند بان کسی را که به سبب ضعف معده باد از او جدا
شود چون آن را نیز مبطون میگویند و به علّت شکم مبتلاست و حمل کردهاند این حدیث را بر کسی که زمانی نداشته باشد که در
و قال مرازم بن حکیم الازديّ مرضت » ) . آن زمان از او حدث نیاید که اگر چنین وقتی داشته باشد نماز را در آن وقت خواهد کرد
اربعۀ اشهر لم اتنفّل فیها فقلت ذلک لأبی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه فقال لیس علیک قضاء انّ المریض لیس کال ّ ص حیح کلّما غلب
و بسند حسن کالصحیح منقول است از مرازم که چهار ماه بیمار شدم و نافله نمیکردم و چون در (« اللَّه علیه فاللّه اولی بالعذر
بیماري ترك نافله کراهت ندارد پس عرض نمودم این معنی را به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه پس حضرت فرمودند
که بر تو قضا نیست به درستی که بیمار مثل صحیح نیست و هر چه را حق سبحانه و تعالی بر این کس وارد سازد از مرضها و بلاها
پس او اولی است به قبول عذر از بنده. ص: 317 و مثل این خبر است صحیحه عیص از آن حضرت صلوات
اللَّه علیه که فرمودند که قضا نمیکند و اگر قضا کند خوبست و تصدق بهتر است چنانکه در صحیحه عبد اللَّه بن سنان در آخر
کتاب صلاة خواهد آمد. و در حسن کالصحیح از محمد بن مسلم منقولست که گفت به آن حضرت صلوات اللَّه علیه عرض نمودم
که شخصی بیمار شد و نافله نکرد حضرت فرمودند که اي محمد نافله واجب نیست اگر قضا کند خیریست که به جا آورد و اگر
قضا نکند بر او چیزي نیست. و در حدیث صحیح وارد است از آن حضرت صلوات اللَّه علیه که چون بنده قضا میکند نافله را حق
سبحانه و تعالی مباهات میکند بان بنده با فرشتگان و میفرماید که اي فرشتگان من بنده من قضا میکند چیزي را که بر او واجب
نگردانیدهام. و در حدیث صحیح از عیص منقولست که گفت سؤال کردم از آن حضرت صلوات اللَّه علیه که شخصی یک سال
بیمار شده است و نماز نافله نکرده است حضرت فرمودند که قضا نمیکند و در حدیث صحیح منقول است از مرازم که گفت از
آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از بیماري که قادر نیست بر نماز حضرت فرمودند هر چه را حق سبحانه و تعالی بر سر بنده
آورد أو اولی است به قبول عذر، و ظاهر خبر آنست که بواسطه مرض ترك نافله میتوان کرد و ممکن است که اعم از نافله و
فریضه باشد و مراد این باشد که اگر نتواند ایستاده نشسته به جا آورد و هم چنین تا جمیع مراتب عذر معذور است و نمازش مقبول
است. و در حدیث موثق کالصحیح از سدیر منقول است که به حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه عرض نمودم که شما نماز
نشسته میکنید فرمودند که ص: 318 تا پیر شدهام و فربه شدهام نمازهاي نافله را نشسته میکنم. و در حدیث
صفحه 145 از 259
دیگر از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقول است که بیمار ایما میکند یعنی با تعذر رکوع و سجود صحیحا.
[نماز غیر قادر بر قیام]
و سال علیّ بن جعفر اخاه موسی بن جعفر صلوات اللَّه علیهما عن الرّجل هل یصلح له ان یستند إلی حایط المسجد و هو یصلّی او » )
یضع یده علی الحائط و هو قائم من غیر مرض و لا علّۀ فقال لا باس و عن الرّجل یکون فی صلاة فریضۀ فیقوم فی الرّکعتین الاولیین
و به اسانید صحیحه (« هل یصلح له ان یتناول جانب المسجد فینهض یستعین به علی القیام من غیر ضعف و لا علّۀ فقال لا باس به
منقولست از علی که گفت سؤال کردم از برادرم حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه از شخصی که نماز کند آیا تکیه بر
دیوار مسجد میتواند کرد و یا دست بر دیوار مسجد میتواند گذاشت در وقتی که ایستاده باشد بیمرضی و بیعلتی حضرت
فرمودند که باکی نیست، و سؤال کردم از شخصی که در نماز واجب باشد و در دو رکعت اول خواهد که بر خیزد آیا دست به
دیوار مسجد میتواند گذاشت که مدد او باشد در برخاستن بیضعفی و بیعلتی فرمودند که باکی نیست، و قریب باین است موثقه
عبد اللَّه بن بکیر و سعید بن یسار از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه در جواز تکیه کردن بر عصا و دیوار در حالت نماز،
و اکثر علما حمل کردهاند این اخبار را بر تکیه کردنی که اگر محل تکیه را بردارند مصلی نیفتند چون در صحیحه ابن سنان از
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقولست که فرمودند که تکیه مکن بر دیوار و درخت و امثال آن در حالت صلاة مگر
آن که بیمار باشی و تقی الدّین حلبی این روایت را حمل بر کراهت کرده است و عمل به اخبار سابقه کرده است و ظاهر میشود
که ص: 319 صدوق نیز چنین کرده باشد و این قول قوي است اگر چه احوط عمل به مشهور است و اللَّه
و قال حمّاد بن عثمان قلت لأبی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قد اشتدّ علیّ القیام فی ال ّ ص لاة فقال اذا اردت ان تدرك » ) . تعالی یعلم
و به اسانید صحیحه (« صلاة القائم فاقرأ و أنت جالس فاذا بقی من السّورة آیتان فقم و اتمّ ما بقی و ارکع و اسجد فذاك صلاة القائم
منقولست از حماد که گفت عرض نمودم به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که دشوار است بر من ایستادن در نماز
حضرت فرمودند که هر گاه خواهی که ثواب نماز ایستاده داشته باشی پس قرائت را نشسته بخوان پس چون دو آیه از سوره مانده
باشد برخیز و سوره را تمام کن و برکوع رو و به سجود رو که این نماز ایستاده است چون قیام پیش از رکوع رکن است و آن را
ایستاده کرده است همانست که نماز ایستاده کرده است. و به همین عنوان بسند صحیح از حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه
علیه منقولست و قریب باین صحیحه ابان از زراره از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه و اکثر اصحاب حمل کردهاند این
احادیث را بر نافله و ممکن است تعمیم آن چنانکه شامل فریضه نیز باشد هر گاه پیر یا ضعیف یا بیمار باشد و نتواند که همه نماز را
ایستاده به جا آورد و تواند که قیام پیش از رکوع را ایستاده به جا آورد و همه باین عمل کردهاند.
[نافله نشسته]
و سال سهل بن الیسع ابا الحسن الاوّل صلوات اللَّه علیه عن الرّجل یصلّی النّافلۀ قاعدا و لیست به علّۀ فی سفر او حضر فقال لا باس » )
و در حسن کالصحیح منقول است از سهل ثقه که گفت سؤال نمودم از حضرت امام موسی بن جعفر صلوات اللَّه علیهما از (« به
شخصی که نماز نافله را ص: 320 نشسته کند بیعلتی در سفر یا حضر حضرت فرمودند که باکی نیست و
و قال ابو بصیر قلت لأبی جعفر صلوات اللَّه علیه انّا نتحدّث و نقول » ) . حدیث سدیر صیرفی نیز بر جواز گذشت و لیکن با علت پیري
در موثق از ابو بصیر (« من صلّی و هو جالس من غیر علّۀ کانت صلاته رکعتین برکعۀ و سجدتین فقال لیس هو هکذا هی تامّۀ لکم
منقولست که گفت عرض نمودم به خدمت حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که بما حدیث رسیده است و چنین اعتقاد
صفحه 146 از 259
داریم که هر که نماز نشسته کند بیعلتی دو رکوع را به یک رکوع حساب میکند، و دو سجود را به یک سجود پس دو رکعت به
یک رکعت محسوب باشد حضرت فرمودند که چنین نیست بلکه تمام محسوبست از جهۀ شما یعنی نشسته شما به جاي ایستاده
محسوبست و مراد از شما شیعیان ائمه معصومین است و احتمال دارد که مراد شما پیران و ضعیفان باشد و مراد از علت مرض باشد
اگر چه دو رکعت به یک رکعت حساب کردن بهتر است. چنانکه منقول است در حدیث کالصحیح از حسن صیقل که حضرت
امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر گاه شخصی نشسته نماز کند با قدرت بر ایستادن به جاي هر یک رکعت دو
رکعت نماز بگذارد. و کالصحیح از محمد بن مسلم منقول است که گفت سؤال کردم از آن حضرت صلوات اللَّه علیه از شخصی
که تنبلی داشته باشد یا ضعیف باشد و نماز نافله را نشسته گذارد چونست حضرت فرمودند که دو رکعت را به یک رکعت حساب
میکند.
[نحوه نشستن]
و روي عن حمران بن اعین عن احدهما صلوات اللَّه علیهما قال کان ابی صلوات اللَّه علیه اذا صلّی جالسا تربّع فاذا رکع ثنی » )
و ص: 321 شیخ بسند صحیح روایت کرده است از حمران از حضرت امام محمد باقر یا حضرت (« رجلیه
امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیهما که فرمودند که پدرم سیّد السّاجدین یا باقر علوم النبیّین صلوات اللَّه علیهما وقتی که نشسته نماز
میکردند مربع مینشستند و چون برکوع میرفتند کج میکردند پاهاي خود را، و مراد از تربیع این است که زانوها را از زمین
بردارند و کف پاها و نشستگاه بر زمین باشد، و مراد از میل پاها آنست که پاها در زیر بدن باشد و زانوها بر زمین باشد و زور بر
شکم پاها داشته باشد و آن قدر کج شود که در حالت رکوع ایستاده کج میشد واجبا و یا آن مقدار که سرش محاذي زانوها شود
و این نحو بر سبیل استحباب است چون اخبار بسیار وارد شده است که هر نحو که خواهد بنشیند و این استحباب شامل نافله است و
و روي معاویۀ ابن میسرة انّه سال ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه أ یصلّی الرّجل و هو جالس متربّع و مبسوط الرّجلین » ) . فریضه با عذر
فقال لا باس بذلک) و بسند صحیح منقول است از ابن میسره که کتاب او معتمد بوده است که او سؤال کرد از حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه که آیا نماز میتواند کرد مرد نشسته که چهار زانو نشسته باشد، یا مربع به تفسیري که سابقا گذشت و یا
پاها را دراز کند حضرت فرمودند که باکی نیست اگر چه چهار زانو نشستن کراهت دارد و لیکن در بعضی از اخبار وارد شده است
که چهار زانوي مکروه آنست که چهار زانو بنشیند و یک پا را بر دارد و بر بالاي زانوي دیگر گذارد و این نشستن متکبّران است
و قال الصّادق صلوات اللَّه علیه فی الصّلاة فی المحمل صلّ متربّعا و ممدود » ) . اگر چه ممکن است که این نوع کراهتش بیشتر باشد
و به اسانید صحیحه منقولست ص: 322 از آن حضرت صلوات اللَّه علیه در (« الرّجلین و کیف ما أمکنک
نماز در کجاوه و امثال آن که فرمودند که چهار زانو نماز کند و پا دراز کرده و هر نحو که ممکنست باشد، و اشعاري دارد که با
مشقت درست نشستن چنین نماز میتوان کردن و ظاهرش نافله است چنانکه صریحا وارد شده است در اخبار صحیحه که نماز نافله
را در محمل میتوان کرد و هم چنین در اخبار صحیحه وارد شده است که نماز نافله را پیاده در راه رفتن میتوان کرد و در سفر و
در حضر نیز سواره میتوان کرد.
[نماز با ایماء]
و روي عن ابراهیم بن ابی زیاد الکرخیّ انّه قال قلت لأبی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه رجل شیخ کبیر لا یستطیع القیام إلی الخلاء » )
لضعفه و لا یمکنه الرّکوع و السّجود فقال لیؤم برأسه ایماء و ان کان له من یرفع الیه الخمرة فلیسجد فان لم یمکنه ذلک فلیؤم برأسه
صفحه 147 از 259
نحو القبلۀ قلت فال ّ ص یام قال اذا کان فی ذلک الحدّ فقد وضع اللَّه عنه فان کان له مقدرة فصدقه مدّ من الطّعام بدل عن کلّ یوم احبّ
و در صحیح از ابن ابی عمیر از ابراهیم بغدادي که کتاب او معتمد است منقول است که (« إلیّ فان لم یکن له یسار فلا شیء علیه
گفت عرض نمودم به خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که مردي پیر بسیار پیر است که نمیتواند به ادب خانه
رفتن به سبب ضعف و ممکنش نیست رکوع و سجود حضرت فرمودند که از جهۀ رکوع و سجود ایما کند بسر و اگر کسی باشد
که سجاده یا مهر را بر دارد یا محل آن را بلند کند بر آن سجده کند چنان کند، و اگر این معنی ممکن نباشد او را پس اشاره کند
بسر به جانب قبله گفتم که روزه را چه کند حضرت فرمودند که هر گاه شخصی به چنین حالی رسد حق سبحانه و تعالی روزه را از
او ساقط کرده است پس اگر قدرت داشته باشد عوض هر روزي یک مد از طعام تصدق کردن محبوبتر است بسوي من پس اگر
نداشته باشد یا بر او مشکل باشد بر او چیزي ص: 323 نیست و احکام صوم خواهد آمد إن شاء اللَّه تعالی.
[بروز نجاست در نماز]
و سال عبد اللَّه بن سلیمان ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه عن الرّجل یاخذه الرعاف فی الصّلاة و لا یزید علی ان یستنشفه یجوز ذلک » )
و در صحیح از ابن ابی عمیر و صفوان بن یحیی از عبد اللَّه که کتاب او از اصول است منقول است که گفت سؤال کردم (« قال نعم
از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از شخصی که خون از بینی او روان شود در نماز و او همین کار کند که پنبه در بینی
خود گذارد که بیرون نیاید آیا جایز است حضرت فرمودند که بلی و در نسخه چنین است که و لا یرید ان یستنشفه یعنی نخواهد که
و روي بکیر بن اعین انّ ابا جعفر صلوات اللَّه علیه » ) . خون را بند کند و بگذارد که بیرون آید و نماز را قطع کند و اول اظهر است
و در حسن کالصحیح از بکیر (« راي رجلا رعف فی ال ّ ص لاة و ادخل یده فی انفه فاخرج دما فاشار الیه بیده افرکه بیدك و صلّ
منقول است که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه شخصی را دید که خون از بینی خود بیرون آورد بانکه دست در بینی کرد
و خونی بیرون آورد پس حضرت اشاره به او فرمودند که دست بر هم مال و خون را بیندازد و نماز کن و محمول است بر آن که
خون خشک باشد یا اندکی باشد که چون به انگشت دیگر مالیده شود هر دو مقدار در هم نبوده باشد. و در صحیح از محمد بن
مسلم از احدهما صلوات اللَّه علیهما منقول است در شخصی که دست در بینی کند در نماز و خونی به بیند چه کند حضرت
فرمودند که اگر خشک باشد بیندازد و باکی نیست. و در قوي کالصحیح از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقول است که فرمودند
که اگر دست در بینی کنی در حالت نماز و خونیتر بیرون آید که روان ص: 324 نشود پس بدست بمال تا
و سال لیث المراديّ ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه عن الرّجل یرعف زوال الشّمس حتّی یذهب اللّیل قال یومی ایماء » ) . خشک شود
صدوق سند خود را بلیث ثقه ذکر نکرده است و ظاهرا از کتاب او برداشته است و اکثر اوقات احادیث لیث را (« برأسه عن کلّ صلاة
از عبد اللَّه ابن مسکان روایت میکند و طریقش بعبد اللَّه صحیح است پس ظاهرش صحۀ باشد که گفت سؤال کردم از حضرت
امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از شخصی که خون از بینی او روان شود از پیشین و بند نشود تا اکثر شب برود چه کند حضرت
فرمودند که ایما میکند به سرش از جهۀ رکوع و سجود در همه نمازها تا بند شود. و در حدیث حسن کالصحیح از حلبی منقول
است که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از شخصی که خون از بینی او آید و بند نشود تا وقت نماز
داخل شود حضرت فرمودند که به چیزي از پنبه و امثال آن بینی را پر میکند و نماز میکند و نماز را طول نمیدهد اگر ترسد که
خون روان شود و حضرت فرمودند که اگر در نماز واجب پیش از فارغ شدن از آن رو را از قبله بگردانی نماز را اعاده کن اگر
التفات فاحش باشد یعنی رو کند به پشت قبله یا به بدن بگردد و اللَّه تعالی یعلم و مثل این حدیث است در رعاف حدیث موثق
و روي عمر بن اذینۀ عنه صلوات اللَّه علیه انّه ساله عن الرّجل یرعف و هو فی الصّلاة و قد » ) . سماعه از آن حضرت صلوات اللَّه علیه
صلّی بعض صلاته فقال إن کان الماء عن یمینه او عن شماله او عن خلفه فلیغسله من غیر ان یلتفت و لیبن علی صلاته فان لم یجد
صفحه 148 از 259
و بسند صحیح منقول است از ابن اذینه از حضرت امام جعفر صادق لوامع (« الماء حتّی یلتفت فلیعد ال ّ ص لاة قال و القیء مثل ذلک
صاحبقرانی، ج 4، ص: 325 صلوات اللَّه علیه که گفت سؤال کردم از آن حضرت از شخصی که خون از بینی او روان شود در نماز
و بعضی از نماز را کرده باشد پس حضرت فرمودند که اگر آب از جانب راست او یا جانب چپ او یا پشت سر او باشد بینی خود
را بشوید بیآن که رو از قبله بگرداند و از آنجا گرفته نماز را تمام کند و اگر آب بهم نرسد تا از قبله بگردد نماز را اعاده کند و
فرمودند که قی نیز چنین است یعنی اگر آب نزدیک باشد بشوید و الّا اعاده کند و حمل میتوان کرد که تشبیه در جزو اول باشد نه
در اعاده یا آن که پشت بقبله کرده باشد اعاده کند.
[انحراف از قبله]
و در موثق از آن حضرت (« و فی روایۀ ابی بصیر عنه صلوات اللَّه علیه ان تکلّمت او صرفت وجهک عن القبلۀ فاعد ال ّ ص لاة » )
صلوات اللَّه علیه منقول است که فرمودند که اگر سخن گفته باشی یا رو از قبله گردانیده باشی نماز را اعاده کن، و در صحیح از
محمد بن مسلم منقولست که گفت سؤال کردم از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه از شخصی که او را رعاف یا قی واقع
شود در نماز چه کند حضرت فرمودند که میرود و بینی را میشوید و نماز را تمام میکند پس اگر سخن گفته باشد نماز را اعاده
کند و وضو را اعاده نمیکند. و در حسن کالصحیح از حلبی منقول است که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه
سؤال کردم از شخصی که خون از بینی او سر کند در نماز حضرت فرمودند که اگر آبی به همرسد در جانب راست یا چپ او در
برابرش رو بقبله ازاله کند خون را و نماز را تمام کند، و اگر بهم نرسد تا رو از قبله بگرداند یا سخن بگوید پس نمازش باطل است.
و در صحیح از ابن وهب منقول است که گفت آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از رعاف که آیا میشکند وضو را حضرت
فرمودند که اگر ص: 326 شخصی را در اثناي نماز رعاف شود و آبی نزد او باشد یا کسی باشد که بسر
اشاره به او کند که آبی از جهۀ او بیاورد بشوید، و بنا گذارد بر آن نماز، و قطع نکند نماز را. و در حسن کالصحیح از اسماعیل
منقول است که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از شخصی که در نماز جماعت باشد در نماز واجب و رعاف سر
کند چه کند حضرت فرمودند که بیرون میرود پس اگر پیش از آن که سخن کند آبی بیابد ازاله خون کند و بنا بر نماز گذارد. و
امّا خبر صحیحی که وارد شده است که رعاف باطل میکند نماز را محمول است بر رعافی که مستلزم استدبار یا فعل کثیري شود
که او را نماز گذارنده نگویند یا سخن کند، و هم چنین صحیحه علی بن جعفر که گفت سؤال کردم از برادرم حضرت امام موسی
کاظم صلوات اللَّه علیه از شخصی که در نماز باشد و کسی چیزي را بر سرش زند و خونین شود پس روانه بشود و آن را بشوید و
سخن نکند تا بهمان مسجد برگردد و آیا اعتماد بر آن نماز میکند که بنا نهد یا نماز را از سر میگیرد حضرت فرمودند که از سر
میگیرد و بنا نمینهد بر گذشته چون غالب اوقات فعل کثیر میشود، و ظاهر حدیث نیز اشعاري دارد بر انحراف از قبله و از این
و قال له ابو بصیر اسمع العطسۀ فاحمد اللَّه عزّ و جلّ و اصلّی » ) . اخبار ظاهر شد که کلام عمدا مبطل نماز است و دیگر خواهد آمد
علی النّبیّ صلی اللَّه علیه و آله و انا فی ال ّ ص لاة قال نعم و ان کان بینک و بین صاحبک الیمّ و قال الاعمی اذا صلّی لغیر القبلۀ فان
و بسند موثق منقول است از ابو بصیر که گفت به آن حضرت صلوات اللَّه (« کان فی وقت فلیعد و ان کان قد مضی الوقت فلا یعید
علیه عرض کردم که من میشنوم کسی ص: 327 که عطسه میکند و من حمد میکنم حق سبحانه و تعالی
را و صلوات بر محمد و آل او میفرستم و در نمازم حضرت فرمودند که بلی خوبست و تسمیت عاطس بکن و اگر چه فاصله میان
تو و او دریا باشد چون از حقوق مؤمن آنست که چون او عطسه کند تسمیت او کنند به گفتن یرحمک اللَّه یا بحمد و صلوات. و
دیگر حضرت فرمودند که هر گاه اعمی نماز کرده باشد و بعد از آن ظاهر شود که رو بغیر قبله کرده بوده است پس اگر وقت باقی
باشد نماز را اعاده کند و اگر وقت بیرون رفته باشد اعاده نمیکند نماز را و احادیث بر این مضمون بسیار وارد شده است و اصحاب
صفحه 149 از 259
به آن عمل کردهاند، و هم چنین اگر خودش عطسه کند حمد میکند حق سبحانه و تعالی را در نماز چنانکه دلالت میکند بر آن
صحیحه حلبی و غیر آن، و احادیث متواتره وارد شده است در آن که چون از چون از جمله حقوق مؤمن بر مؤمن آنست که چون
عطسه کند او را تسمیت کند و به سین و شین هر دو آمده است. و در حسن کالصحیح وارد است که چون کسی عطسه کند بگوید
الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللَّه علی محمّد و اهل بیته، و به حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه گفتند بعد از عطسه
یرحمک اللَّه حضرت فرمودند که یغفر اللَّه لکم و یرحمکم و چون کسی نزد آن حضرت عطسه میکرد حضرت میفرمودند که
یرحمک اللَّه و تا سه عطسه را تسمیت میباید کرد و زیاده را در کار نیست. و از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقول
است که هر که عطسه کند و دست خود را بر استخوان بینی خود گذارد و بگوید الحمد للّه ربّ العالمین کثیرا کما هو اهله و صلّی
اللَّه علی محمّد و آله و سلّم از سوراخ بینی چپ او مرغی بیرون آید و آن فرشتهایست که میپرد تا زیر عرش و لوامع صاحبقرانی،
ج 4، ص: 328 از جهۀ او استغفار میکند تا بروز قیامت و ظاهرش آنست که به سبب حمد و صلوات این فرشته مخلوق میشود. و
مرویست از حضرت امام علی نقی صلوات اللَّه علیه که پرسیدند از آن حضرت از عطسه و علت حمد الهی فرمودند که چون حق
سبحانه و تعالی نعمتهاي بسیار بر بنده دارد و بنده فراموش میکند حمد را حق سبحانه و تعالی او را به عطسه میآورد تا به یاد آورد
نعم الهی را و شکر الهی به جا آورد.
[کلام بی جا]
و روي عن الفضیل بن یسار انّه قال قلت لأبی جعفر صلوات اللَّه علیه اکون فی ال ّ ص لاة فاجد غمزا فی بطنی او ازّا او ضربانا فقال » )
انصرف و توضّأ و ابن علی ما مضی من صلاتک ما لم تنقض الصّلاة بالکلام متعمّدا فان تکلّمت ناسیا فلا شیء علیک و هو بمنزلۀ
و بسند صحیح منقول است از فضیل (« من تکلّم فی ال ّ ص لاة ناسیا قلت و ان قلب وجهه عن القبلۀ قال نعم و ان قلب وجهه عن القبلۀ
که گفت عرض نمودم به حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که من در نمازم و پیچشی در شکم خود مییابم یا صدایی و در
نسخه اذي یعنی آزاري یا قرقري پس حضرت فرمودند که روانه شو و وضو بساز و بنا نه بر آن چه کرده از نماز ما دام که نماز را
باطل نکنی به سخن گفتن عمدا، پس اگر از روي فراموشی سخن به گویی بر تو چیزي نیست و این بمنزله کسی است که در نماز
سهوا سخن کند گفتم اگر چه رو از قبله بگرداند حضرت فرمودند که اگر چه رو از قبله بگرداند. و این حدیث مشتمل است بر چند
چیز یکی آن که اصل صدا ناقض باشد و محمول است بر آن که بیاختیار او جدا شود چنانکه غالبا چنین است که بعد از جدا شدن
باد از شکم بند نمیشود، و اما بنا نهادن بر آن محمول است بر آن که مبطون باشد به قرینه فعل مضارع که دلالت بر دوام دارد یا
حمل کنیم بر استحباب وضو اگر نیاید، و احتمال اظهر آنست که مضایقه نکند در آمدن ص: 329 چنانکه
در حدیث صحیح وارد شده است از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که نمازي نیست مرد حاقن و زن حاقنه را و آن
بمنزله کسی است که نجاست در جامهاش باشد، و حاقن آنست که بر خود پیچد بول و غایط و ریح را اگر چه اصحاب حمل
کردهاند بر آن که قبل از شروع در صلاة چنین باشد که اگر در اثناي نماز واقع شود واجبست ضبط خود کردن و آن ظاهر نیست
چنانکه خواهد آمد، دیگر رو گردانیدن از قبله را نقل کردهاند بر آن که رو به جانب یمین و یسار شود که اگر التفات فاحش باشد
بانکه رو به پشت کند یا بدن را بگرداند نمازش باطل است چنانکه گذشت. و در حدیث صحیح از علی بن جعفر منقول است که
گفت سؤال کردم از برادرم حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه از شخصی که در نماز باشد و گمان کند که جامهاش دریده
است یا نجاستی به آن رسیده است آیا جایز است که نظر کند به آن یا دست بمالد حضرت فرمودند که اگر در پیش جامه اوست یا
در جانب راست و چپ آن باکی نیست نظر کردن و اگر در پشت سر است خوب نیست نظر کردن. و در حسن کالصحیح از حلبی
منقول است که گفت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که اگر در نماز واجب پیش از فارغ شدن از نماز رو از
صفحه 150 از 259
قبله بگردانی نماز را اعاده کن اگر التفات فاحش باشد یعنی رو به پشت باشد و اگر بعد از تشهّد باشد اعاده مکن و ظاهر این
حدیث استحباب سلام است. و در صحیح زراره منقول است که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که التفات قطع
میکند نماز را هر گاه بجمیع بدن باشد و محمول است بر این صحیحه محمد بن مسلم که گفت سؤال کردم از آن حضرت صلوات
اللَّه علیه که آیا در نماز التفات میتوان کرد حضرت فرمودند که نه و ص: 330 انگشتان را نیز نشکند اگر
چه ممکن است که نهی را اعم از حرمت و کراهت بگیریم بانکه التفات بیمین و یسار مکروه باشد و به پشت حرام باشد، و ظاهر
اخبار آنست که رو به جانب پشت کردن آنست که رو را به جانب راست و چپ کنند پشت سر را به بینند نه آن که رو محاذي
پشت شود زیرا که این فرض نادرست و اکثر مردمان را ممکن نیست و ظاهر است که چیزي غیر ممکن عادي را ائمه معصومین
صلوات اللَّه علیهم بیان حکم آن نمیکنند بلکه اظهر آنست که مذکور شد چنانکه بعد از تدبّر در اخبار خلاف آن محتمل نیست و
اللَّه تعالی یعلم.
[شخصی که او را پیچش شکمی باشد]
و سال عبد الرّحمن بن الحجّاج ابا الحسن صلوات اللَّه علیه عن الغمز یصیب الرّجل فی بطنه و هو یستطیع ان یصبر علیه أ یصلّی » )
و در حسن کالصحیح از عبد (« علی تلک الحالۀ ام لا یصلّی فقال ان احتمل الصّبر و لم یخف اعجالا عن ال ّ ص لاة فلیصلّ و لیصبر
الرحمن منقول است که گفت سؤال کردم از حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه از شخصی که او را پیچش شکمی باشد و
میتواند که بر آن صبر کند و حدث نکند آیا با این حال نماز میکند یا نماز نمیکند چون حاقن است حضرت فرمودند که اگر
صبر تواند کرد، و سبب تعجیل در نماز کردن نباشد پس باید که نماز کند و صبر کند و بحسب مفهوم دلالت بر این میکند که اگر
سبب تعجیل شود و از حضور قلب باز ماند قطع نماز میتواند کرد و احتمال آن هست که باد یا حدث دیگر را دفع کند و وضو
بسازد و بنا کند در این صورت و لیکن چون دلالت مفهوم ضعیف است احوط آنست که این نماز را با این حال تمام کند و احتیاطا
نمازي دیگر بکند با حضور قلب و توجه تام، و بهتر آنست که قبل از صلاة به بیت الخلا رود و خود را خالی سازد از باد و سایر
احداث چنانکه گذشت. و در حدیث کالصحیح از حضرت سیّد المرسلین صلی اللَّه علیه و آله ص: 331
منقول است که فرمودند که نماز مکن در حالتی که یابی در خود چیزي از بول و غایط را. و از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه
علیه منقول است که فرمودند که قطع نمیکند نماز را مگر رعاف و مگر صدایی که در شکم باشد پس تا توانید مبادرت کنید به
اینها بانکه پیش از نماز دفع اینها بکنید و اگر در نماز حاصل شود پیش از آن که باد بیرون آید یا حدث بجهد نماز را بکنید یا
اینها را واقع سازید و بعد از آن نماز را از سر گیرید یا بنا نهید و چون این احتمالات هست استدلال به این حدیث نمیتوان کرد.
[خنده در نماز]
و بسند موثق از سماعه منقول است (« و قال الصّادق صلوات اللَّه علیه لا یقطع التّبسّم ال ّ ص لاة و یقطعها القهقهۀ و لا ینقض الوضوء » )
که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از خندیدن آیا قطع میکند نماز را حضرت فرمودند که اما تبسّم که صدا
نداشته باشد نماز را قطع نمیکند و قهقهه که با صداست قطع میکند نماز را و در حسن کالصحیح از زراره منقول است که
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که قهقهه وضو را نمیشکند و نماز را میشکند و در صحیح از ابن ابی عمیر
منقولست از جمعی که از آن حضرت شنیدند که فرمودند که تبسّم در نماز نماز و وضو را نمیشکند و قطع نماز نمیکند مگر
خنده که قهقهه داشته باشد و در لغت قهقهه خنده را میگویند که صدا مکرر شود چنانکه ظاهر لفظ قهقه است یا خنده سخت را
صفحه 151 از 259
میگویند و علی اي حال لازم دارد که صدایی داشته باشد و چون بعضی از عامه قهقهه را ناقض وضو میدانند تصریح فرمودند
بعدم نقض.
باب التّسلیم علی المصلّی
سال محمّد بن مسلم ابا جعفر صلوات اللَّه علیه عن الرّجل یسلّم علی القوم فی الصّلاة فقال اذا سلّم علیک مسلم و أنت فی الصّلاة » )
و کالصحیح منقولست از محمد که گفت سؤال کردم از حضرت امام محمد باقر (« فسلم علیه تقول السّلام علیک و اشر بإصبعک
صلوات اللَّه علیه از شخصی که سلام کند بر جمعی در نماز پس حضرت فرمودند که هر گاه مسلمانی سلام کند بر تو و در نماز
باشی پس تو سلام کن بر او و میگویی السلام علیک یعنی رحمت الهی و سلامتی از آفات بر تو باد و به انگشت اشاره کن که
بفهمد که جواب سلام او داده یعنی آهسته جواب بده و بمثل آن چه او گفته است جواب ده، و لهذا نگفت که جواب ده بلکه تو
سلام کن بر او و آن چه وارد شده است از جواب آهسته ظاهرا بر سبیل تقیه یا اتقاء وارد شده است چون جمعی از عامه جواب
سلام را در نماز جایز نمیدانند و جمعی گفتهاند که به اشاره جواب دهد پس چون خوف ضرر هست جائی که تقیه باشد آهسته
جواب دهد و اشاره کند و اگر تقیه نباشد جواب بگوید به نحوي که او بشنود. چنانکه در صحیح از محمد بن مسلم منقولست که
داخل شدم بر حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه و آن حضرت در نماز بود گفتم السلام علیک حضرت فرمودند که السلام
علیک گفتم چه حال داري حضرت جواب ندادند ص: 333 چون حضرت از نماز فارغ شدند عرض کردم
که رد سلام در نماز میباید گفت حضرت فرمودند که بلی بمثل آن چه به او گفتهاند. و در موثق کالصحیح از حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه منقول است که از آن حضرت سؤال کردند از کسی که در نماز بر او سلام کنند حضرت فرمودند که رد
میکند به سلام علیکم و نمیگوید علیکم السّلام به درستی که حضرت رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله ایستاده بود و نماز میکرد
عمّار ابن یاسر بر آن حضرت گذشت و بر آن حضرت سلام کرد حضرت چنین جواب دادند. (و سال عمّار السّاباطیّ ابا عبد اللَّه
صلوات اللَّه علیه عن التّسلیم علی المصلّی فقال اذا سلّم علیک رجل من المسلمین و أنت فی الصّلاة فردّ علیه فیما بینک و بین نفسک
و لا ترفع صوتک) و در موثق از عمار منقول است که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از سلام
کردن بر نماز گذارنده حضرت فرمودند که هر گاه شخصی از مسلمانان بر تو سلام کند و تو در نماز باشی پس ردّ سلام او بکن
آهسته که خود بشنوي و آوازت را بلند کن و این حدیث نیز محمول است بر تقیه یا اتقا چنانکه گذشت. (و روي عنه منصور بن
حازم انّه قال اذا سلّم علی الرّجل و هو یصلّی یردّ علیه خفیّا کما قال) و بسند حسن کالصحیح و صحیح منقول است از منصور بن
حازم که گفت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر گاه شخصی سلام کند بر مردي که او نماز کند جواب
سلام او میگوید چنانکه او سلام کرده است آهسته عبارت شیخ چنین است که هر گاه شخصی بر تو سلام کند. (و قال ابو جعفر
صلوات اللَّه علیه سلّم عمّار علی رسول اللَّه ص: 334 صلی اللَّه علیه و آله و هو فی الصّلاة فردّ علیه ثمّ قال ابو
جعفر صلوات اللَّه علیه انّ السّلام اسم من اسماء اللَّه عزّ و جلّ) و منقولست از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که عمار بن
یاسر سلام کرد بر حضرت سیّد المرسلین صلی اللَّه علیه و آله و آن حضرت در نماز بودند پس حضرت رد سلام کردند بر او پس
حضرت فرمودند که سلام اسمی است از اسماي حق سبحانه و تعالی حاصل حدیث آنست که چون عامه قایل نیستند به جواب سلام
با آن که از عبد اللَّه بن مسعود روایت کردهاند که گفت ما سلام میکردیم بر حضرت سیّد المرسلین صلی اللَّه علیه و آله و آن
حضرت جواب ما میداد، حضرت اوّلا استدلال بفعل حضرت فرمودند و فعل حضرت حجت است و عامه گفتهاند که سلام کلام
آدمی است و در نماز کلام آدمی نمیباشد حضرت جواب فرمودند که سلام از اسماء الهی است و در این عبارت دعاست و دعا
جایز است به اجماع پس بنا بر آن که اسم باشد معنی آن چنین میشود که خدا یعنی رحمت او و لطف او شامل حال شما باد و این
صفحه 152 از 259
معنی بطن است و ظهر آن سلامتی از آفاتست چنانکه گذشت و اگر سلام به لفظی غیر صحیح گوید یا عبارات غیر سلام گوید
احوط آنست که آیه مشتمل بر سلام باشد بخواند و جزم بوجوب نمیتوان کرد چون ظهوري ندارد و عموم آیه که حق سبحانه و
تعالی فرموده است که هر گاه شما را تحیّتی کنند شما نیز تحیّت کنید بهتر از تحیّت ایشان یا رد کنید تحیّت ایشان را، و اکثر بر آنند
که تحیّت سلامست در آیه و چون در لغت بمعنی بقا و ملک آمده است پس دغدغه میشود که هر قسم دعایی که مشتمل بر حیاة
و بقا باشد ردّ آن باید کرد و احوط آنست که در غیر نماز نیز ترك نکند و مشهور میان اصحاب آنست که سلام بر مصلی کراهت
ندارد از جهۀ حدیثی که بزنطی روایت کرده است از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که فرمودند که لوامع صاحبقرانی،
ج 4، ص: 335 هر گاه داخل شوي در مسجد و مردمان نماز کنند پس بر ایشان سلام کن و چون کسی بر تو سلام کند رد کن بر او
که من چنین میکنم. و در اخبار متواتره از حضرت سید المرسلین و ائمه طاهرین صلوات اللَّه علیهم وارد شده است که از جمله
چیزهائی که سبب آمرزش گناهان و رفع درجات مؤمنان و کفاره معاصی ایشان است افشاء سلام است یعنی بهر که رسد از مؤمنان
بر ایشان سلام کند از پیر و جوان و فقیر و غنی و آشنا و بیگانه و هم چنین اطعام طعام بهر که باشد، و دیگر شبها به عبادت الهی
بودن در وقتی که همه کس در خواب باشد. و کالصحیح از حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله منقول است که فرمودند که
سلام کردن سنت است و جواب دادن واجبست و هر که پیش از سلام با شما سخن کند او را جواب مدهید، و اولی به رحمت الهی
کسی است که ابتدا کند به سلام و حق سبحانه و تعالی دوست میدارد افشاء سلام را و بخیل کسی است که بخل ورزد به سلام، و
چون سلام کنید بلند سلام کنید تا اگر جواب ندهند آزرده نشوید که سلام کردم و جواب نداد و هم چنین جواب سلام را بلند
بگوئید تا آنها ملول نشوند که سلام کردیم و جواب نشنیدیم. و سلام و جواب آن را، و عطسه و جواب آن را و مطلق دعا را سنت
است که بلفظ جمع بگویند و قصد جمیع مؤمنان کنند و چون سلام کنید تمامی تحیّت به مصافحه است نبست به مقیم و نظر به
مسافر که وارد شود تمامی تحیّت بعد از سلام دست در کردن یکدیگر کردن است و اگر تحیّتی بغیر سلام کنند اوّلا سنت است که
بعد از آن سلام بگویند و بهتر آنست که اوّل سلام کنند و دیگر تواضعات دیگر چون حق سبحانه و تعالی فرموده است که هر گاه
داخل شوید در خانها پس سلام کنید بر یکدیگر که سلام تحیتی است از جانب حق سبحانه ص: 336 و
تعالی که او فرستاده است یا سلام الهی را بر یکدیگر بکنید و با برکت است و طیب و نیکوست خود را از این سعادات محروم
مکنید. و سنت است که کوچک بر بزرگ سلام کند، و کسی که میگذرد سلام کند بر کسی که نشسته است، و اندك بر بسیار،
و سواره بر پیاده، و اسب سوار بر استر سوار، و استر سوار بر الاغ سوار، و هر گاه جمعی با هم باشند و داخل شوند در جائی آن
کسی که آخر داخل میشود سلام میکند بر جمعی که اول داخل شدهاند، و اگر جمعی باشند و یک کس از ایشان سلام کند به
جاي همه است و از ایشان مجزیست، و اگر جمعی سلام کنند و یک کس از ایشان جواب دهد از باقی مجزیست و بهتر آنست که
همه سلام کنند و همه جواب به هند تا همه از دعاي همه بهرهور شوند، و اگر در جواب مؤمن و او عاطفه داخل کنند بهتر است که
بگوید و علیکم السلام و این و او این کار میکند که سلام او را میگوید با جواب خود گویا گفته است که سلام تو بر من باد و
سلام من بر شما باد امّا در جواب غیر مؤمن علیک بگوید مگر تقیه کند از سنیّان که علیک السّلام بگوید، و در جواب ذمّی علیک
تنها میگوید بدون و او عاطفه و بدون سلام و سلام تنها نیز میتواند گفت که قصد کند بر من و مؤمنان باد، و اگر ذمّی طبیب
باشد و احتیاج به او داشته باشند سلام صحیح و دعا میتوان کرد و به ایشان نفع نمیکند، و اگر مضطر شود به مصافحه یهودي و
نصرانی و مجوسی مصافحه بکند و دست خود را بر خاك یا دیوار مالد و اگر مصافحه با ناصبی کند دست خود را بشوید اگر به
رطوبت باشد بر سبیل وجوبست و اگر به یبوست باشد بر سبیل استحباب و احوط آنست که در ذمّی نیز این رعایت بکند. و در
حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقول است که جواب کتابت واجبست مثل جواب سلام و هر که او
ابتدا میکند به سلام ص: 337 او اولی است به خدا و رسول یعنی او به رحمت الهی و متابعت رسالت
صفحه 153 از 259
پناهی، یا به اطاعت خدا و رسول او اولی است چون فرمان ایشان برده است در ابتدا به سلام کردن، و چون کتابت نویسد ابتدا کند
به بسم اللَّه الرحمن الرحیم، و چون تمام کند و تر باشد خاکی بر آن به پاشد، و هر چه وعده در آن باشد میباید که بعد از آن إن
شاء اللَّه بنویسد و اگر ننویسد البته بگوید و کاغذي که نام الهی در آن بوده باشد در دست و پا نیندازند و نسوزانند و اسم اللَّه را
باب دهن پاك نکنند.
باب المصلّی