گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد ششم
باب صلاة الخوف و المطاردة و المواقفۀ و المسایفۀ








صفحه 44 از 262
اشاره
این بابی است در بیان نماز خوف مانند نماز ذات الرقاع و نماز مطارده که با دشمنان در مقام دفعند از این طرف زور میآورند و
کفار را میبرند و بر عکس و نماز مواقفه که در برابر یکدیگر ایستاده باشند دیگر مسایفه که کار به شمشیر رسیده است و دست و
بغلند با یکدیگر و نه چنین است که نماز هر یک از اینها به نحوي دیگر باشد بلکه همه نمازها غالبا نسبت بهر یک از اینها امکان
دارد چنانکه خواهد آمد.
[نماز خوف]
روي عبد الرّحمن بن ابی عبد اللَّه عن ال ّ ص ادق صلوات اللَّه علیه انّه قال صلّی النّبیّ صلّی اللَّه علیه و آله بأصحابه فی غزاة ذات » )
الرّقاع ففرّق اصحابه فرقتین فاقام فرقۀ بإزاء العدوّ و فرقۀ خلفه فکبّر و کبّروا فقرا و أنصتوا فرکع و رکعوا فسجد و سجدوا ثمّ استمرّ
رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله قائما فصلّوا لأنفسهم رکعۀ ثمّ سلّم بعضهم علی بعض ثمّ خرجوا إلی اصحابهم فقاموا بإزاء العدوّ و
جاء اصحابهم فقاموا خلف رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله فکبّر و کبّروا فقرأ و أنصتوا و رکع فرکعوا و سجد فسجدوا ثمّ جلس
و در صحیح (« رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله فتشهّد ثمّ سلّم علیهم فقاموا ثمّ قضوا لأنفسهم رکعۀ ثمّ سلّم بعضهم علی بعض
منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله با اصحاب خود نماز لوامع
صاحبقرانی، ج 5، ص: 81 گذاردند در جنگ ذات الرقاع بکسر را جمع رقعه که زمینهاي آن صوب چند رنگ بود از سرخ و زرد و
سبز، یا چون پاهاي صحابه زخم شده بود کهنهها بر پا بسته بودند، یا آن که پارچهاي رنگین بر علمها بسته بودند یا بر نیزها که
دلالت کند بر کثرت، یا جمعی به ایشان رسیدند و پاهاي آن جماعت زخم شده بود صحابه به آن جماعت پارها دادند که بر پاها
بستند، یا ذات الرقاع اسم درختی بود که در آن صوب بود و مردمان از باب تیمن پارها بر آن میآویختند چنانکه در این بلاد نیز
متعارفست که عوام میکنند و چون در آن جنگ حضرت سیّد المرسلین صلی اللَّه علیه و آله که به دشمنان رسیدند وقت نماز ظهر
بود حضرت نماز ظهر را به جا آوردند کفار با خود گفتند که میتوانستیم که در حالت نماز بر ایشان ریزیم و همه را هلاك کنیم
کسی به ایشان گفت که این جماعت نماز دیگر دارند چون مشغول آن نماز شوند شما هر چه خواهید بکنید جبرئیل آمد و آیات
این نماز را آورد که مذکور خواهد شد و چون دشمن محاذي قبله نبودند و بر خلاف جهۀ قبله بودند حضرت اصحاب خود را دو
طایفه کردند یک طایفه را فرستادند که در برابر دشمنان بایستند و یک طایفه را در عقب خود بازداشتند پس حضرت تکبیر احرام
گفتند و صحابه نیز تکبیر گفتند پس حضرت قرائت کردند و آن جماعت خاموش شدند پس آن حضرت برکوع رفتند و ایشان نیز
برکوع رفتند و حضرت به سجود رفتند و صحابه به سجود رفتند پس حضرت راست ایستادند در رکعت دویم. و در کافی و تهذیب
باین عنوان است که ثمّ استتمّ رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و این عبارت اصحّ است بلکه صواب است و خطا از نساخ شده است به
سبب قرب صورت و چون حضرت راست ایستادند طایفه که با حضرت بودند از حضرت جدا شدند و از جهۀ خود یک رکعت را
کردند و بر یکدیگر ص: 82 سلام دادند و رفتند در برابر دشمنان و آن جماعت که در آنجا بودند آمدند و
در عقب آن حضرت ایستادند پس حضرت تکبیر گفت و ایشان تکبیر گفتند ممکن است که تکبیر حضرت سنت باشد و تکبیر
ایشان واجب باشد و ظاهرا سهو شده است از صدوق زیرا که در کافی و تهذیب استبصار: همه چنین است که فقاموا خلف رسول
اللَّه صلی اللَّه علیه و آله فصلی بهم رکعۀ ثم تشهد و سلم علیهم و صدوق خواسته که مجمل را بیان کند مختل کرده است چون امام
تکبیر نمیگوید مرتبه دیگر بلکه امام قرائت را طول میدهد آن مقدار که طایفه اولی نماز خود را تمام کنند و به جاي آن جماعت
صفحه 45 از 262
روند تا آن جماعت بیایند و اقتدا کنند و غالب آنست که ایشان وقتی میرسند که امام در آخرهاي سوره باشد پس ایشان تکبیر
میگویند و ملحق میشوند و با امام رکوع و سجود میکنند و امام چون یک رکعت را با ایشان کرد با امام تشهد میخوانند امام به
ایشان سلام میدهد تا ایشان برخیزند و یک رکعت دیگر را بکنند و تشهد بخوانند و بر یکدیگر سلام دهند. و اکثر عمل کردهاند
بحسن کالصحیح حلبی که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از نماز خوف حضرت فرمودند که امام میایستد و
یک طایفه با امام میایستند و یک طایفه در برابر دشمن میروند پس امام یک رکعت نماز با ایشان میکند پس بر میخیزند همه و
راست میایستند و مامومان از امام جدا میشوند و یک رکعت را از جهۀ خود میکنند و سلام بر یکدیگر میدهند پس این
جماعت به جاي آن طایفه میروند و آن جماعت میآیند و اقتدا به امام میکنند و رکعت دویم را با ایشان میکند امام پس امام
مینشیند و تشهد را طول میدهد تا ایشان برخیزند و یک رکعت خود را بکنند و تشهّد بخوانند پس امام سلام میکند بر ایشان و
حق آنست که امام مخیر است در انتظار میخواهد عمل بحدیث اول ص: 83 میکند و سلام بر ایشان
میدهد تا ایشان از جهۀ خود یک رکعت را به جا آورند و میخواهد صبر میکند تا طایفه دویم تمام کنند و سلام بر ایشان دهد، و
دور نیست که عمل باین بهتر باشد از جهۀ ثواب جماعت از جهۀ امام و ماموم و شهرت بین الاصحاب اگر چه حدیث اول اصح
است و لیکن قدما کتاب حلبی را داشتهاند و آن چه در آن کتاب بود بمنزله نصی بود که از معصوم شنیده باشند و جزم داریم که
هر چه را کلینی از حلبی روایت کرده است از کتاب حلبی برداشته است چون در اکثر مواضع همان حدیث را صدوق و شیخ بهمان
عبارت از کتاب حلبی روایت میکنند بی زیاده و نقصان و اگر کلینی میدانست که چنین خواهد شد که اعتماد به ابراهیم بن هاشم
نکنند به اسانید دیگر روایت میکرد چنانکه بسیار است که از جهۀ تفنن طریق بان اسانید ذکر میکند و احادیث فضلا نیز خواهد
وَ إِذا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَۀٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ » آمد. (و قد قال اللَّه تعالی لنبیّه صلّی اللَّه علیه و آله
فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَۀٌ أُخْري لَمْ یُ َ ص لُّوا فَلْیُ َ ص لُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُ ذُوا حِ ذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ
تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَۀً واحِ دَةً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کانَ بِکُمْ أَذيً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضی أَنْ تَ َ ض عُوا
أَسْلِحَتَکُمْ وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ
فهذه صلاة الخوف الّتی امر اللَّه عزّ و جلّ بها نبیّه صلّی اللَّه علیه و «1» « فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً
ظاهر کلام اینست که ص: 84 استشهاد به آیه با آن چه بعد از این ذکر میکند از کیفیت نماز شام (« آله
داخل صحیحه عبد الرحمن باشد و ممکن است که کلام صدوق باشد و بهر احتمال ضرر ندارد و چون آیه ظاهر است که شامل این
نماز هست، و جمعی گفتهاند که مخصوص نماز ذات الرقاع است و ترجمه این است که و حال آن که خداوند عالمیان به رسولش
صلّی اللَّه علیه و آله فرموده است که هر گاه در میان کفار یا صحابه باشی و خواهی که بأصحابه نماز کنی پس باید که طایفه از
صحابه با تو بمانند و میباید که سلاحهاي خود را با خود بردارند مبادا دشمنان از طرفی دیگر هجوم آورند پس چون طایفه که با
توأند سجده کنند یا نماز کنند میباید که طایفه دیگر در برابر دشمنان باشند و باید که بیایند آن طایفه که با تو نماز نکردهاند و با
تو نماز کنند و باید که با احتیاط باشند و سلاحهاي خود را با خود داشته باشند، آرزو کردند کافران که شما غافل شوید از
سلاحهاي خود مانند شمشیر و نیزه و از متاعهاي خود مانند زره و خود و جبّه و یک مرتبه حمله کنند بر شما شما با خبر باشید تا
چنین نکنند و اگر بکنند با ایشان جهاد کنید و بر شما حرجی نیست اگر آزاري داشته باشید از باران یا بیمار باشید و نتوانید اسلحه
را با خود برداشتن که بگذارید و بر ندارید، و لیکن با حذر باشید بانکه اسلحه حاضر باشد و نگاهبانان مقرر سازید که چون متوجه
شما شوند اسلحه را بردارید به درستی که حق سبحانه و تعالی مهیّا ساخته است از جهۀ کافران عذابی که خوار کننده ایشان باشد در
دنیا و عقبی پس چون نماز خوف را به جا آوردید باین عنوان و خواهید که عبادت کنید یاد کنید خداوند خود را یا اگر خواهید که
نماز کنید یا قضا کنید نمازي را که در حال حرب یا مطلقا از شما فوت شده باشد پس نماز کنید ایستاده با قدرت بر آن و نشسته با
صفحه 46 از 262
عجز از ایستادن و بر پهلوها با عجز از نشستن در حالتی که در جنگ یا بعد از جنگ افتاده باشید در میان خاك و خون، خداوند
ص: 85 خود را فراموش مکنید یا در هیچ حالی از یاد الهی غافل مباشید و چون مطمئن شوید از خوف
دشمنان به جا آورید نماز را تمام با همه افعال بحسب کمّیت و کیفیت به درستی که نماز بر مؤمنان واجبی است موقت به اوقات
و قال من صلّی المغرب فی خوف » ) . معلومه پس اینست نماز خوفی که حق سبحانه و تعالی پیغمبرش را بان مامور ساخته است
محتمل است که جزو حدیث عبد الرحمن باشد چنانکه ظاهر لفظ قال (« بالقوم صلّی بالطّائفۀ الاولی رکعۀ و بالطّائفۀ الثّانیۀ رکعتین
است اما اظهر آنست که عبارت صدوقست که از فقه رضوي نقل کرده است تا حدیث علی بن جعفر و پیشتر ذکر کرده است نماز
ذات الرقاع را بنحو مشهور و ذکر کرده است که امام با ایشان سلام میدهد تا طایفه اولی را تکبیر احرام باشد و طایفه دویم را سلام
و بعد از آن گفته است که هر که نماز شام را در خوف بعنوان نماز ذات الرقاع به جا آورد با طایفه اولی یک رکعت بکند و با
طایفه دویم دو رکعت. در حسن کالصحیح از حلبی منقول است بعد از آن چه پیش گذشت که سلام بر ایشان میدهد تا به سبب
سلام امام از نماز بیرون آیند، و فرمود که در نماز شام نیز چنین است که امام با طایفه اول یک رکعت نماز میکند و چون در
رکعت دویم میایستد مامومان دو رکعت خود را میکنند و تشهد میخوانند و بر یکدیگر سلام میدهند پس این جماعت به جاي
آنها میروند و آن جماعت میآیند و با ایشان یک رکعت با قرائت میکند پس مینشیند و تشهد میخواند و برمیخیزد و ایشان نیز
بر میخیزند و یک رکعت دیگر را با ایشان میکند و حمد میخواند و مینشیند از جهۀ تشهد و تشهد را طول میدهد تا مامومان
یک رکعت خود را میکنند و تشهد میخوانند و امام بر ایشان سلام میدهد. و در صحیح از ابان از زراره منقول است که حضرت
امام جعفر صادق ص: 86 صلوات اللَّه علیه فرمودند که نماز شام را هر گاه در خوف واقع سازند با طایفه
اول یک رکعت میکند و در رکعت دویم میایستد تا ایشان دو رکعت را منفرد به جا آورند و با طایفه دویم دو رکعت میکند و
تشهد را طول میدهد تا مامومان یک رکعت دیگر را به جا آورند. اما در حدیث صحیح زراره و حدیث صحیح زراره و فضیل و
محمد ابن مسلم از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه منقولست که هر گاه امام نماز شام را در خوف واقع سازد لشکر را دو
حصه میکند و با فرقه اولی دو رکعت نماز میکند و با ایشان تشهّد میخواند و بدست اشاره میکند که برخیزند و نماز خود را
تمام کنند و بروند به جاي آن طایفه و آنها بیایند و تکبیر احرام بگویند و در نماز داخل شوند و امام با ایشان یک رکعت نماز بکند
و چون امام سلام دهد آنها برخیزند و یک رکعت دیگر را با قرائت بفعل میآورند و قنوت و تشهد میخوانند و بر میخیزند و یک
رکعت دیگر که در آن قرائت نیست بر سبیل وجوب آن را بفعل میآورند پس امام سه رکعت نماز را به جماعت واقع ساخت و
طایفه اولی دو رکعت را به جماعت واقع ساختند و یک رکعت را تنها، و طایفه دویم بر عکس پس طایفه اول تکبیر و افتتاح نماز را
دارند و طایفه دویم سلام را دارند و حق آنست که امام مخیر است میان هر دو و اللَّه تعالی یعلم.
[نماز با خوف از دزد یا درنده]
و من تعرّض له سبع و خاف فوت ال ّ ص لاة استقبل القبلۀ و صلّی صلاته بالإیماء فان خشی السّبع و تعرّض له فلیدر معه کیفما دار و » )
و در فقه رضویست بعنوان خطاب و تغییر صدوق همین است که خطاب را بعنوان غیبت ذکر کرده است که هر گاه (« لیصلّ بالإیماء
کسی را شیري در برابر آید و ترسد که نمازش فوت شود رو بقبله کند و نماز را با ایما به جا آورد و اگر از شیر ترسد و در برابر او
در آید و رو بقبله نتواند کرد رو بشیر میکند و نماز ص: 87 میکند و بهر طرفی که او میرود او نیز
میگردد و نماز را به ایماء میکند بسر و اگر نتواند بچشم و اگر نه به تسبیح. بدان که حق سبحانه و تعالی چنان کرده است که شیر
از روي انسان میترسد و بعضی گفتهاند که حیا میکند از روي آدمی بنا بر این است که رو به او میباید کرد و اگر آدمی پشت
کند یک قدم شیر میگیرد آدمی را. و از حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه منقولست که فرمودند که هر که از شیر ترسد این
صفحه 47 از 262
آیه را بخواند به او ضرر نمیرسد لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ تا آخر سوره برائت و از جمعی ثقات شنیدم که گفتند بشیر
رسیدیم و گفتیم بحق علی بن ابی طالب که از ما بگذر رو بر خاك مالید و گذشت. و کالصحیح منقولست از کاهلی که حضرت
امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که چون بشیر رسی رو به روي او کن و آیۀ الکرسی را بخوان و به او خطاب کن و بگو.
عزمت علیک بعزیمۀ اللَّه و عزیمۀ محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و عزیمۀ سلیمان بن داود علیهما السّلام و عزیمۀ امیر المؤمنین علیّ » )
یعنی قسم میدهم ترا بقسم خدا و رسول و ائمه هدي و (« بن ابی طالب علیه السّلام و الائمۀ الطّاهرین من بعده صلوات اللَّه علیهم
سلیمان که کاري بما مدار و برو که هر گاه این را میگویی میرود إن شاء اللَّه کاهلی گوید که چون از خدمت حضرت بیرون
آمدم دیدم که شیري پیدا شد من آن دعا را خواندم و گفتم بحق این عزیمتها که از راه ما برو و آزار ما مده دیدم که سر به زیر
انداخت و دمش را میان پاها گرفت و رفت، و این بنده آیۀ الکرسی را از جهۀ دفع همه بلاها تجربه کردهام، و از حضرت امیر
المؤمنین صلوات اللَّه علیه منقولست که چون شیر را ببینی بگو اعوذ بربّ دانیال و الجبّ من شرّ کلّ اسد مستأسد. لوامع صاحبقرانی،
و سال علیّ بن جعفر اخاه موسی بن جعفر صلوات اللَّه علیهما عن الرّجل یلقاه السّبع و قد حضرت الصّلاة فلم یستطع » ) ج 5، ص: 88
و به اسانید صحیحه (« المشی مخافۀ السّبع قال یستقبل الأسد و یصلّی و یؤمی برأسه ایماء و هو قائم و ان کان الاسد علی غیر القبلۀ
منقولست از علی که گفت از برادرم حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از شخصی که شیر به او رسد و وقت
نماز شده باشد و راه نتواند رفت از ترس شیر حضرت فرمودند که رو بشیر میکند و نماز میکند و از جهۀ رکوع و سجود ایستاده
ایما میکند بسر هر چند شیر بر خلاف قبله باشد. و در صحیح دیگر از علی بن جعفر منقولست که گفت سؤال کردم از برادرم
حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه از شخصی که بشیر رسد و وقت نماز در آید و از ترس شیر نتواند راه رفتن و اگر بایستد
که نماز کند در رکوع و سجود از شیر میترسد و شیر در برابر اوست بر خلاف قبله پس اگر رو بقبله کند ترسد که طعمه شیر شود
و سال سماعۀ بن مهران ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه » ) . چه کند و جواب همان است و دور نیست که صدوق زیادتیها را انداخته باشد
علیه عن الرّجل یلقاه السّبع و قد حضرت الصّلاة فلا یستطیع المشی مخافۀ الاسد قال یستقبل الاسد و یصلّی و یؤمی برأسه ایماء و هو
و در موثق از سماعه منقولست که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه سؤال (« قائم و ان کان الاسد علی غیر القبلۀ
کردم از شخصی که شیر به او رسد و وقت نماز در آید و راه نتواند رفت از ترس شیر حضرت فرمودند که رو بشیر میکند و نماز
میکند ایستاده و بسر ایما میکند اگر چه شیر بر خلاف قبله باشد و در چنین حدیثی که موافق باشد با سابق قانون محدثین آنست
که هر دو را با هم ضم ص: 89 میکنند و یک حدیث میکنند یا بعد از نقل اول سند ثانی را ذکر میکنند
و میگویند مثله، مناسب این بود که در اینجا چنین کند و مخالفتی که با سابق دارد در لفظ اسد و سبع است و این سهل است نسبت
به آن چه صدوق بسیار میکند.
[نماز با اشاره]
و سال سماعۀ بن مهران ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه عن الرّجل یاخذه المشرکون فتحضره الصّلاة فیخاف منهم ان یمنعوه قال یؤمی » )
و منقولست در موثق از سماعه که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از شخصی که کفار او را (« ایماء
گرفته باشند با سیري و وقت نماز حاضر شود و از کفار ترسد که مبادا منع کنند او را حضرت فرمودند که ایما میکند. و این حدیث
را صدوق نقل بالمعنی کرده است و حدیث را او و دیگران چنین روایت کردهاند که کفار او را منع میکنند از نماز نه آن که ترسد
که منع کنند که در این صورت حکم به ایماء مشکل است مگر آن که خوف داشته باشد که با منع آزار رسانند و ممکن است که
و روي زرارة عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه قال قلت له صلاة الخوف و صلاة السّفر تقصّر ان جمیعا قال نعم و » ) . حدیث دیگر باشد
و به اسانید صحیحه منقولست از زراره که گفت (« صلاة الخوف احقّ ان تق ّ ص ر من صلاة السّ فر لأنّ فیها خوفا یا لأنّ لیس فیها خوفا
صفحه 48 از 262
عرض نمودم به حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که آیا نماز خوف و نماز سفر هر دو را قصر میباید کرد یعنی هم چنان
که سفر به سبب قصر است آیا خوف نیز سبب قصر هست اگر در حضر باشد حضرت فرمودند که بلی و نماز خوف سزاوارتر است
که قصر در آن واقع شود از نماز سفر به اعتبار خوفی که نادرا در آنجا میباشد یعنی حق سبحانه و تعالی نماز سفر را از آن جهت
گذشت نیز پس لوامع « إِنْ خِفْتُمْ » فرمود که قصر کنند چون نادرا در آنجا خوف میباشد چنانکه خواهد آمد آیه کریمه
من صلاة » صاحبقرانی، ج 5، ص: 90 هر گاه در حضر خوف محقق باشد اولی خواهد بود به قصر و عبارت تهذیب چنین است که
یعنی سزاوارتر است به قصر از نماز سفري که در آن خوف نباشد و احتمال اصلاح در هر دو هست و معنی « السّ فر لیس فیها خوف
هر دو صحیح است غافل شدهاند بعضی و اصلاح کردهاند و اللَّه تعالی یعلم. (و سمعت شیخنا محمّد بن الحسن رضی اللَّه عنه یقول
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ » رویت انّه سئل الصّادق صلوات اللَّه علیه عن قول اللَّه عزّ و جلّ
فقال هذا تقصیر ثان و هو ان یردّ الرّجل الرّکعتین إلی رکعۀ و قد رواه حریز عن ابی عبد اللَّه «1» « خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا
صلوات اللَّه علیه) و شنیدم از شیخم و شیخ اهل قم ابن ولید که حق سبحانه و تعالی از او خوشنود باشد که میگفت روایتی بمن
رسیده است که از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه سؤال کردند از تفسیر قول حق سبحانه و تعالی که هر گاه روانه شوید
در زمین پس نیست حرجی بر شما که قصر کنید نماز را اگر ترسید که کافران به شما ضرر رسانند حضرت فرمودند که این آیه از
جهۀ قصر خوف نازل شده است پس اگر در سفر باشند و خوف نیز باشد چهار رکعتی را یک رکعت میباید کرد زیرا که سفر دو
رکعت را انداخت و خوف دو رکعت را یک رکعت گردانید و این روایت را حریز از آن حضرت نقل کرده است صلوات اللَّه علیه.
و شیخ طوسی نیز در صحیح از حریز همین حدیث را روایت کرده است و ظاهرا ابن ولید و صدوق و جمعی دیگر عمل به این
، حدیث کردهاند و جمعی تاویل کردهاند که مراد این است که خوف سبب دیگر است از جهۀ قصر و در لوامع صاحبقرانی، ج 5
ص: 91 شرع ضرر ندارد توارد علّتین بر معلول واحد شخصی زیرا که علل شرع معرفاتند پس آن که دو رکعت را یک رکعت
میکند چهار رکعت را دو رکعت خواهد کرد.
[نمازي که تکبیر و تهلیل است]
فَإِنْ خِفْتُمْ » (و روي عبد الرّحمن بن ابی عبد اللَّه عن الصّادق صلوات اللَّه علیه فی الصّلاة الزّحف قال یکبّر و یهلّل یقول اللَّه عزّ و جلّ
و در صحیح منقولست از آن حضرت صلوات اللَّه علیه در نماز جنگی که کار به شمشیر رسیده باشد حضرت (« فَرِجالًا أَوْ رُکْباناً
فرمودند که تکبیر و تهلیل میگوید و در کافی و تهذیب یکبّر و یؤمی است و ظاهرا تصحیف شده باشد و یؤمی انسب است به
استشهاد آیه که حضرت میفرماید که نمیبینی که حق سبحانه و تعالی فرموده است که اگر ترسید پیاده یا سواره نماز کنید و پیاده
و سواره بغیر از ایما نمیتوانند کرد و بنا بر نسخه اصل مراد این خواهد بود که مراد الهی از این آیه نماز شدة الخوف است که تکبیر
احرام میگویند و در نماز غیر سه رکعتی دو مرتبه تسبیحات اربع را میخوانند و در سه رکعتی سه مرتبه و بعد از آن تشهد
میخوانند و سلام میدهند و باین عنوان در حدیث ندیدهام اما فقها چنین ذکر کردهاند و شک نیست که آن چه ایشان گفتهاند
و روي عن ابی بصیر انّه قال سمعت ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه یقول ان کنت فی ارض مخوفۀ فخشیت لصّا او سبعا » ) . احوط است
و در موثق و در صحیح منقولست از ابو بصیر که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه (« فصلّ الفریضۀ و أنت علی دابّتک
علیه شنیدم که میفرمودند که اگر در زمینی باشی که خوف داشته باشی در آنجا از دزد و درنده یا شیر پس نماز واجب را بر بالاي
چهار پا بکن یا میتوانی کرد. و در صحیح از محمد منقولست که گفت سؤال کردم از حضرت امام ص:
92 رضا صلوات اللَّه علیه و عرض نمودم که به مکه میرویم و به زیر میآییم از شتر براي نماز در جائی چند که اعراب بادیه نشین
در آنجا میباشند آیا نماز را بر روي زمین بگذاریم و الحمد تنها از خوف بخوانیم یا نماز را بالاي شتر بگذاریم و حمد و سوره را
صفحه 49 از 262
بخوانیم حضرت فرمودند که هر گاه خوف داشته باشی نماز واجب و سنت را سواره بکن و اگر حمد و سوره بخوانی نزد من
محبوبتر است اما آن چه کرده بالحمد تنها باکی نیست و باین حدیث استدلال نمیتوان کرد بر استحباب سوره و نه بر وجوب سوره
و فی روایۀ زرارة عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه قال الّذي یخاف » ) . بلی ظاهر میشود که نهایت اهتمام به شان سوره هست
و به اسانید صحیحه منقولست از زراره که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که (« اللّصوص یصلّی ایماء علی دابّته
شخصی که از دزدان میترسد نماز میکند بر روي چهار پا به ایماي بسر از جهۀ رکوع و سجود و در سجود سر را کجتر میکند. و
در صحیح از ابو بصیر منقولست که به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه عرض نمودم که اگر مشاهده میفرمودي مرا که
من در کنار فرات نماز میکردم و خوف شیر داشتم تعجب میفرمودید یا کاش مرا میدید که چه حال داشتم حضرت فرمودند که
چرا سواره نماز نمیکردي چون خوف از شیر کمتر است. و در موثق کالصحیح بلکه صحیح منقولست از عبد الرحمن که گفت
سؤال کردم از آن حضرت صلوات اللَّه علیه از شخصی که ترسد از شیر یا دزد چگونه نماز میکند حضرت فرمودند که تکبیر
و قد رخّص فی صلاة الخوف من السّبع اذا خشیه الرّجل علی ص: 93 نفسه » ) . میگوید و ایما بسر میکند
چون در احادیث صحیحه وارد شده است در نمازي که (« ان یکبّر و لا یؤمی رواه محمّد بن مسلم عن احدهما صلوات اللَّه علیهما
خوف از سبع داشته باشند که نماز را به ایما کنند ذکر کرد که رخصت دادهاند در نماز خوف از سبع هر گاه بر خود ترسد که مثل
نماز شدة الخوف تکبیر بگویند و ایما نکنند، و نمازي که به ایما میکنند تکبیر احرام و قرائت و تشهد و سلام دارد و رکوع و
سجود را ایما میکنند، و نماز تکبیر: رکوع و سجود ندارد و قرائت حمد و سوره ندارد بلکه بدل از هر رکعتی یک مرتبه تسبیحات
اربع را میگویند و تکبیر احرام و تشهد و سلام دارد بر مشهور و ظاهر این حدیث کالصحیح محمد بن مسلم و احادیث دیگر آنست
که تکبیر تنهاست. چنانکه در صحیح از ابو بصیر منقولست که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه شنیدم که
میفرمودند که هر گاه مسلمانان و کفار ملاقات کنند به شمشیر که دست به شمشیر کرده باشند در این صورت نماز تکبیر است و
اگر برابر یکدیگر ایستاده باشند نماز به ایماست و از نقل رخصت در اینجا ظاهر میشود که در حدیث سابق یومی بوده است بدل و
و روي زرارة عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه انّه قال الّذي یخاف اللّصوص و » ) . یهلل که اگر یهلل میبود داخل نماز تکبیر میبود
السّبع یصلّی صلاة المواقفۀ ایماء علی دابّته قال قلت أ رأیت ان لم یکن المواقف علی وضوء کیف یصنع و لا یقدر علی النّزول قال
یتیمّم من لبد دابّته او سرجه او معرفۀ دابّته فانّ فیها غبارا و یصلّی و یجعل السّجود اخفض من الرّکوع و لا یدور إلی القبلۀ و لکن
و به اسانید صحیحه منقولست از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه (« أینما دارت دابّته غیر انّه یستقبل القبلۀ بأوّل تکبیره حین یتوجّه
ص: 94 علیه که آن حضرت فرمودند که شخصی که از دزدان یا شیر ترسد نماز میکند به نحوي که در
برابر دشمن ایستاده باشد در جهاد و ایما میکند از جهۀ رکوع و سجود بر پشت چهار پا زراره گفت عرض نمودم که خبر ده مرا که
اگر چنین شخصی وضو نداشته باشد چه کند حال آن که از چهار پا به زیر نمیتواند آمد از خوف دشمن و شیر حضرت فرمودند
که تیمّم میکند از نمد چهار پا یا نمد زین یا یال اسبش به درستی که در اینها غباري هست و نماز میکند و سجده را پستتر از
رکوع به جا میآورد و نمیگردد به جانب قبله بلکه بهر طرفی که چهار پا میرود رو به آن طرف میکند مگر تکبیر احرام را که
رو بقبله میگوید در وقتی که متوجه نماز میشود و باقی را بهر طرفی که حیوان رود رو میکند به آن طرف.
[نماز مسایفه]
و روي عبید اللَّه بن علی الحلبیّ عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال صلاة الزّحف علی الظّهر ایماء برأسک و تکبیر و المسایفۀ » )
و به اسانید صحیحه منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات (« تکبیر بغیر ایماء و المطاردة ایماء یصلّی کلّ رجل علی حیاله
اللَّه علیه فرمودند که نماز زحف که نزدیک شوند به دشمن بر پشت چهار پا میکنی و بسر ایما میکنی و تکبیر میگویی به جاي
صفحه 50 از 262
قرائت، و مسایفه یعنی آن که کار به شمشیر رسیده باشد تکبیریست بی ایما و مطارده که این طایفه آن طایفه را میرانند و بر عکس
و قال صلوات اللَّه علیه فات النّاس مع علیّ صلوات اللَّه علیه یوم صفّین صلاة الظّهر و العصر و » ) . هر یک بحال خود نماز میکنند
ممکن است که جزو حدیث حلبی باشد یا مرسل صدوق باشد و (« المغرب و العشاء فامرهم فکبّروا و هلّلوا و سبّحوا رجالا و رکبانا
فَإِنْ خِفْتُمْ » ظاهرا مرسل اوست و عبارت فقه رضویست و در فقه بعد از سبحوا هست که بعد از آن حضرت این آیه را خواندند که
فامرهم علی صلوات اللَّه علیه فصنعوا رجالا او رکبانا و صدوق اختصار کرده است « ص: 95 فَرِجالًا أَوْ رُکْباناً
حاصل آن که حضرت صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که در روز صفین که جنگ سر شد تا روز دیگر چاشت در جنگ بودند از
مردمان فوت شد نماز ظهر و عصر و شام و خفتن یعنی نتوانستند که نماز صحیح به جا آورند حضرت ایشان را فرمودند که تکبیر و
تهلیل و تسبیح بگویند پیاده و سواره. و کلینی در حسن کالصحیح و شیخ در صحیح روایت کردهاند از زراره و فضیل بن یسار و
محمد بن مسلم به دوازده سند صحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که در نماز خوف فرمودند که نزد مطارده که هم
را رانند و مناوشه که نزدیک به یک دیگر شده باشند هر یک به ایماء نماز میکنند بهر جانبی که روند و ایستند، و اگر کار بدست
و شمشیر رسیده باشد و دست و گردن شده باشد و جنگ در گرفته باشد به درستی که حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه در
صفین در شب هریر نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاي ایشان نبود مگر به نماز تکبیر، و در تهذیب و پیشنمازي ایشان نکرد در این
چهار نماز مگر به تکبیر و تهلیل و تسبیح و تحمید و دعا و این نماز ایشان بود در وقت هر نمازي و امر نکرد ایشان را به اعاده نماز،
و ظاهر این صحیحۀ الفضلا آنست که استغفار را با تسبیحات اربع ضم فرموده باشند چنانکه در دو صحیح سابقا گذشت یکی
صریح و یکی ظاهر مثل این خبر، و صفین موضعی است که در آنجا چند ماه حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه با معاویه جهاد
میفرمودند و شب هریر شبی است که مرویست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه در آن شب هزار مدبر را بدست مبارك خود
بجهنم ص: 96 فرستاد و هزار تکبیر از آن حضرت شنیدند چون هر کسرا که میکشتند اللَّه اکبر میفرمودند
و فی کتاب عبد اللَّه بن مغیرة انّ الصّادق صلوات اللَّه علیه قال اقلّ ما یجزئ فی حدّ المسایفۀ من » ) . و هزار رکعت نماز نیز کردند
و بطرق صحیحه و حسنه کالصحیحه منقولست از عبد اللَّه و در تهذیب و کافی (« التّکبیر تکبیرتان لکلّ صلاة الّا المغرب فانّ لها ثلثا
از شخصی از اصحاب ما از آن حضرت است و لهذا تغییر اسلوب داد و چون بسیار از عبد اللَّه روایت کرده است در این کتاب
معلوم است که محض و جاده نیست بلکه نمیخواست که ظاهر سازد ارسال را و اظهار این معنی نیز کرده است که همین که در
کتاب او هست کافیست چون اجماعست بر تصحیح ما یصح عنه که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که اقلّ آن چه کافیست
در نمازي که در وقت شمشیر زدن بر یکدیگر به جا میآورند از تکبیر دو تکبیر است در غیر نماز شام و در آن سه تکبیر است هر
تکبیري به جاي یک رکعت و مشهور آنست که مراد از تکبیر تسبیحات اربع است چنانکه آن را تسبیح میگویند به اعتبار یک جزو
و ساله سماعۀ بن مهران عن صلاة القتال فقال اذا التقوا فاقتتلوا فانّما ال ّ ص لاة حینئذ تکبیر و اذا کانوا » ) . او که تکبیر است و تسبیح
و در موثق از سماعه منقولست که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم (« وقوفا لا یقدرون علی الجماعۀ فال ّ ص لاة ایماء
از نمازي که در وقت مقاتله میکنند چه عنوانست حضرت فرمودند که چون کار به شمشیر زدن میرسد در آن وقت نماز تکبیر
است یعنی تسبیحات اربع یا با استغفار، و اگر در برابر دشمن ایستادهاند و تیر بر یکدیگر میاندازند و قدرت ندارند بر نماز جماعت
هر یک بر سر خود ص: 97 نماز میکنند بانکه در حال رکوع و سجود ایما میکنند، و اگر همه ایستادهاند
رو بقبله یا به طرفی دیگر و ممکن باشد که با امام نماز جماعت کنند بر بالاي اسب نماز جماعت را به جا میآورند. و در صحیح از
ابو بصیر منقولست که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه شنیدم که میفرمودند که هر گاه با دشمنان ملاقات کنند
مسلمانان و کار به کشش رسد در آن وقت نماز تکبیر است و اگر در برابر هم ایستاده باشند نماز به ایماست و عبارت فقه رضوي
نیز چنین است که اگر در مطارده باشی با دشمن نماز را به ایما کن، و اگر کار تنگ شود پس تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر بگو
صفحه 51 از 262
که هر تسبیح و تحمید و تکبیري به جاي یک رکعت است نزد ضرورت که رکوع و سجود را به ایما نیز نتوان کرد. و در حسن
کالصحیح از محمد بن عذافر منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر گاه کار به شمشیر رسیده باشد دو تکبیر او
را کافی است و این تقصیري دیگر است یعنی تقصیر اول آن بود که چهار رکعت دو رکعت شد و در اینجا رکوع و سجود و قرائت
ساقط شد و بدل از همه تکبیر شد.
[نماز عاریا]
و العریان یصلّی قاعدا و یضع یده علی عورته و إن کانت امرأة وضعت یدها علی فرجها ثمّ یؤمیان ایماء و یکون سجودهما اخفض » )
و برهنه نشسته نماز میکند و دست خود را بر (« من رکوعهما و لا یرکعان و لا یسجدان فیبدو ما خلفهما و لکن ایماء برءوسهما
عورت خود میگذارد و اگر زن باشد دست خود را بر فرج خود میگذارد و در حالت نشستن ایما میکنند و از جهۀ سجود ایما را
پستتر از رکوع میکنند که سر را کجتر میکنند و رکوع سجود صحیح نمیکنند که مبادا ظاهر شود عورتشان از عقب و لیکن
ایما ص: 98 بسر میکنند و این مضمون حسنه کالصحیحه زراره است از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه
و هر گاه جمعی برهنگان باشند نمازهاي خود را به جماعت نمیکنند اما آن چه پیش (« و اذا کانوا جماعۀ صلّوا وحدانا » ) . علیه
گذشت که نماز را نشسته میکنند مستندش کالصحیحه زراره و صحیحه عبد اللَّه بن سنان است و در موثقه سماعه و صحیحه حلبی
وارد است که اگر جامه نجس داشته باشد در آن جامه نماز نمیکند و برهنه نماز میکند نشسته اگر چه اخبار ایستاده نیز وارد شده
است. مثل صحیحه علی بن جعفر و حدیث جمع میان اخبار مثل صحیحه ابن مسکان از بعضی از اصحابش از حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه در شخصی که برهنه باشد و وقت نماز شود چگونه نماز کند حضرت فرمودند که برهنه نماز میکند ایستاده
اگر کسی او را نه بیند و اگر او را به بیند نشسته نماز میکند اما آن که ذکر کرده است که به جماعت نماز نکنند بخاطر ندارم که
در جائی دیده باشم غیر از اینجا. با آن که در صحیح از ابن سنان از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه وارد است که گفت
از آن حضرت سؤال کردم از قومی که برهنه باشند و خواهند که نماز جماعت کنند چه نحو کنند حضرت فرمودند که همه نشسته
نماز میکنند و امام آن مقدار پیشتر مینشیند که زانوهاي او ظاهر شود. و در موثق کالصحیح از اسحاق منقولست که گفت عرض
نمودم به آن حضرت صلوات اللَّه علیه که جمعی را راه زنان برهنه کردند نماز را چگونه به جا آورند حضرت فرمودند که همه
مینشینند و امام اندکی پیشتر مینشیند و در رکوع و سجود امام ایما میکند و ایشان در عقب او رکوع و سجود را به ایماي لوامع
صاحبقرانی، ج 5، ص: 99 او میکنند و پیشتر گذشت.
[نماز در گل و آب]
و در آب و کل نماز را به ایما میکند و رکوع را (« و فی الماء و الطّین تکون ال ّ ص لاة بالإیماء، و الرّکوع اخفض من السّجود » )
پستتر از سجود به جا میآورد. در حسن کالصحیح از زراره منقولست که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که
اگر مرد و زن در آب باشند یا در دریا باشند سجده بر آب نمیکنند و از ایشان ساقط است رو بقبله کردن و در آنجا ایما میکنند
از جهۀ سجده برو. و کالصحیح از لیث منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر گاه شخصی در
مکانی باشد که قدرت بر زمین نداشته باشد ایما کند، و در موثق از عمار منقولست که از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم
از شخصی که نیابد چیزي را که بر وي سجده کند و جائی نباشد که در آنجا سجده کند حضرت فرمودند که هر گاه چنین باشد در
همه نمازها از فریضه و نافله ایما میکند. دیگر از آن حضرت سؤال کردم از شخصی که او را باران بگیرد و زمینها همه گل شده
صفحه 52 از 262
باشد و موضع خشکی نیابد که در آنجا سجده کند چه کند حضرت فرمودند که نماز را ایستاده به جا میآورد و رکوع را نیز
درست به جا میآورد چون رکوع صحیح میتواند کرد و سجود را ایما میکند و تشهد و سلام را ایستاده میکند، و ظاهرا عبارت
صدوق و شیخین از این عبارت باشد و وجهش چنین است که در غالب اوقات که در میان آب و گل گرفتار است چون رکوع را
ص: 100 میتواند کرد درست میکند و سجود را چون نمیتواند عبث است کج شدن ایما بسر میکند از
جهۀ آن و در این صورت رکوع پستتر از سجود میشود و شیخ مفید علیه الرحمه وجهی گفته است که چون رکوع موضوعست از
جهۀ تذلّل آن را درست بفعل میآورد و سجود اشاره است بقبله آن را ایما میکند و وجهی گفتهاند که چون در آب باشد و شنا
کند در رکوع است فی الحقیقۀ و در سجده اگر پیشانی را بر آب گذارد سجده بر مشروب کرده خواهد بود پس ایما میکند و بس
و ظاهر میشود از حدیث عمار که مراد از آب آب بارانست که زمین را گل کرده است و احتیاج باین تکلّفات نیست و اللَّه تعالی
یعلم.
باب ما یقول الرّجل اذا اوي إلی فراشه
اشاره
این بابی است در بیان آن چه میگوید آدمی در وقتی که به خوابگاه خود میرود چون آدمی همیشه بیچاره است و شیاطین بر او
مسلطند اگر در وقت خواب اعمالی که متلقی است از شارع به جا آورد خوابهاي پریشان نمیبیند و خوابش عبادت میشود چنانکه
اشعاري دارد بان خطابی که حق سبحانه و تعالی به حضرت ابراهیم کرده است که بگو که نماز من و حج یا عبادات من و حیات و
زندگانی من و ممات من یعنی مردن یا خوابی که برادر مرگست چنانکه حق سبحانه و تعالی آن را مرگ نامیده است همه از جهۀ
رضاي خداوندیست که پروردگار عالمیانست، و دور نیست که بظاهر این آیه استدلال توان کرد بر آن که تلفظ به نیّت در همه
عبادات مطلوب باشد چنانکه در خصوص حج احادیث صحیحه نیز وارد شده است و هر گاه خواب مؤمن از جهۀ حق سبحانه و
تعالی باشد بانکه مقصودش از خواب راحت بدن باشد تا قوت داشته باشد که بعد از بیداري عبادات را با حضور قلب آورد خوابش
عبادت خواهد بود، و احادیث بسیار بر این مضمون وارد شده است و در مذمت بیداري کل شب هم چنان که مذموم است که کل
شب در خواب باشد، و هر گاه خواب به نیّت عبادت شود و بر نهجی شود که مطلوب الهی است ممکن است که روح او را به عالم
قدس برند و صحبت او در خواب با مقدّسان باشد در بهشت معنوي بلکه صوري نیز چنانکه مجربست.
[خواب با طهارت]
منقولست در صحیح از ابن ابی عمیر از محمد (« قال الصّادق صلوات اللَّه علیه من تطهّر ثمّ اوي إلی فراشه بات و فراشه کمسجده » )
که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر که با طهارت باشد و محدث و جنب و امثال اینها نباشد یا وضو بسازد اگر چه وضو
داشته باشد و این بهتر است و بعد از آن به خوابگاه خود رود شب بروز آورد و خوابگاه او مانند مسجد او باشد یعنی خاصیت با
وضو بخواب رفتن آنست که در نامه عمل بنده ثواب بودن مسجد بنویسند که گذشت، و کلینی بعد از این ذکر کرده است که
حضرت فرمودند که اگر در آخر شب برخیزد و خدا را یاد کند گناهان او همه بریزد از او یعنی بعد از آن که با وضو بخواب رفته
باشد یا مطلقا پس اگر در آخر شب برخیزد و وضو بسازد و دو رکعت نماز بکند و حمد و ثناي الهی را به جا آورد و صلوات بر
محمد و آل او بفرستد هر چه از حق سبحانه و تعالی طلب کند به او عطا کنند یا همان چیزي را اگر مصلحت او در آن باشد و اگر
فان » ) . نه از جهۀ او ذخیره سازند چیزي را که بهتر از آن باشد و به او رسانند در دنیا اگر مصلحت باشد یا در عقبی یا در هر دو
صفحه 53 از 262
و در قوي از آن حضرت صلوات (« ذکر انّه لیس علی وضوء فلیتیمّم من دثاره و کائنا ما کان لم یزل فی صلاة ما ذکر اللَّه عزّ و جلّ
اللَّه علیه منقولست که اگر به خاطرش رسد که وضو ندارد پس باید که تیمّم کند از جامه که بر بالاي خود میاندازد و از لحاف و
امثال آن بهر حالی که باشد یعنی خواه با وضو باشد یا با تیمّم یا اعمّ تا ذکر کند حق سبحانه و تعالی را در فراش همانست که در
نماز است تا صبح آن شب یا تا بخواب رود و این تیمّم را با وجود آب میتوان کرد بلکه بعضی گفتهاند که بهتر است از آب چون
حضرت آن را طلبیدند اما چون حدیث سابق هست که وضو ساختن مطلوبست و در ص: 103 این حدیث
نفرمودند که با عدم آب تیمّم کنید مخیر خواهد بود و اگر چه ظاهرش آنست که تیمّم را از جهۀ تخفیف فرموده باشند و وضو
ساختن بهتر باشد و اللَّه تعالی یعلم.
[دعا هنگام خواب]
و روي العلا عن محمّد بن مسلم قال قال لی ابو جعفر صلوات اللَّه علیه اذا توسّد الرّجل یمینه فلیقل بسم اللَّه اللَّهمّ انّی اسلمت » )
نفسی إلیک و وجّهت وجهی إلیک و فوّضت امري إلیک و الجات ظهري إلیک و توکّلت علیک رهبۀ منک و رغبۀ إلیک لا ملجأ و
و به اسانید صحیحه منقولست که محمد گفت که (« لا منجی منک الّا إلیک امنت بکتابک الّذي أنزلت و برسولک الّذي ارسلت
حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه بمن فرمودند که هر گاه شخصی دست راست خود را به زیر سر خود گذارد و لازم دارد
که به پهلوي راست بخوابد و بهتر آنست که روي او بقبله باشد مثل ملحود پس این دعا را بخواند: استعانت بحق سبحانه و تعال یا به
نام او میجویم و یاوري از او میخواهم در همه کارها حتّی در خواب رفتن خداوندا جان خود را تسلیم کردم به تو و روي خود را
متوجه تو گردانیدم بحسب صورت به کعبه و بحسب معنی دلم را به جانب تو میکنم و کارهاي خود را خصوصا دفع دشمنان را به
تو میگذارم و ترا پشت و پناه خود میدانم و میگردانم و در جمیع امور توکل بر تو میکنم چون خوف از تو دارم و رغبت بسوي
تو دارم نیست پناهی و محل نجاتی از تو مگر بسوي تو ایمان آوردهام به کتابی که تو آن را فرستاده و به رسولی که تو او را به
پس تسبیح فاطمه زهرا را میگویی صلوات اللَّه علیها (« ثمّ تسبّح تسبیح الزّهراء فاطمۀ صلوات اللَّه علیها » ) . رسالت ارسال فرموده
ممکن است که کلام صدوق باشد یا جزو صحیح سابق باشد. ص: 104 و کالصحیح منقولست از هشام از
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که فرمودند که چون به خوابگاه خود روي تسبیح حضرت فاطمه زهرا صلوات اللَّه علیها
را بخوان سی و چهار اللَّه اکبر و سی و سه الحمد للّه و سی و سه سبحان اللَّه را بخوان و آیۀ الکرسی و معوذتین و ده آیه از اول
سوره و الصافات و ده آیه از آخر سوره بخوان. و کالصحیح منقولست از داود از برادرش که شهاب از ما التماس کرد که از حضرت
امام جعفر صادق صلوات اللَّه سؤال کنید از جانب من که زنی در خواب من میآید و مرا میترساند حضرت فرمودند که به او بگو
که تسبیحی نگاه دار و سی و چهار اللَّه اکبر بگو و سی و سه سبحان اللَّه و سی سه الحمد للّه بگو و ده مرتبه این تهلیل را بخوان که
لا اله الّا اللَّه وحده لا شریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و یمیت و یحیی بیده الخیر و له اختلاف اللّیل و النّهار و هو علی
کلّ شیء قدیر و در تعقیب گذشت مفصلا و آن که بهر دو عنوان خوبست اگر چه اول به اعتبار مخالفت عامه بهتر است. و من
اصابه فزع عند منامه فلیقرا اذا اوي إلی فراشه المعوّذتین و آیۀ الکرسیّ و کسی که او را ترسی دست دهد در خواب باید که چون به
خوابگاه خود رود سوره قل اعوذ برب الفلق و سوره قل اعوذ برب النّاس و آیۀ الکرسی را بخواند و گذشت در حدیث هشام با
چیزهاي دیگر. و در صحیح از سدیر از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه منقولست که فرمودند که سوره ملک مانع است از
عذاب قبر و من در و تیره میخوانم نشسته و پدرم در شب و روز میخواندند و پدرم میفرمودند که کسی که این سوره را خواند
در و تیره یا مطلقا چون منکر و نکیر از پیش پاي او به قبر در آیند پاهاي او گویند که شما را بر ما دستی نیست این بنده بر من بر
میخواست و ص: 105 هر شب و روز سوره ملک میخواند، و چون از نزد سینه بیایند سینه گوید که این
صفحه 54 از 262
بنده مرا در سینه خود جا داده بود و هم چنین از پیش زبان. و از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله منقولست که هر که
سوره ألهیکم التّکاثر را در وقت خواب بخواند از عذاب قبر ایمن باشد. و کالصحیح منقولست از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه
که هر کس مداومت کند از کودکی که هر شب سه مرتبه قل اعوذ بربّ الفلق و سه مرتبه قل اعوذ برب الناس و صد مرتبه قل هو
اللَّه احد و اگر نتواند پنجاه مرتبه بخواند حق سبحانه و تعالی دفع کند از او هر بلایی و آفتی که به اطفال میرسد و از جمیع آفات او
را حفظ کند و از جمیع بیماریها ما دام که مداومت کند برین تا پیري و تا وقت جان کندن محفوظ بوده باشد از هر آفتی. و به
اسانید صحیحه منقولست از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که هر که صد مرتبه قل هو اللَّه احد را در وقت خواب
و روي العلا عن محمّد بن مسلم عن احدهما صلوات اللَّه علیهما قال » ) . بخواند حق سبحانه و تعالی گناهان پنجاه ساله او را بیامرزد
لا یدع الرّجل ان یقول عند منامه اعیذ نفسی و ذرّیّتی و اهل بیتی و مالی بکلمات اللَّه التّامّات من کلّ شیطان و هامّۀ و من کلّ عین
و به اسانید صحیحه منقولست از یکی از صادقین صلوات (« لامّۀ فذلک الّذي عوّذ به جبرئیل الحسن و الحسین صلوات اللَّه علیهما
اللَّه علیهما که فرمودند کسی ترك نکند این تعویذ را در وقت خواب که این تعویذیست که جبرئیل حسنین را صلوات اللَّه علیهما
باین تعویذ کرد و ترجمهاش اینست که نفس خود را و فرزندان خود را و اهل خانه خود را و مال خودم را در پناه اسماء اعظم الهی
در میآورم از شر هر شیطانی و هر حیوان گزنده و از شر هر چشم بدي. و ص: 106 شیاطین اگر چه به
معصومین دست ندارند اما دست بر دیگران دارند که آنها را بر ایشان مسلط کنند و دعا دفع آن میکند و ممکن است که در امور
و روي عبد اللَّه بن سنان عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال له اقرء قل هو اللَّه احد وَ قل » ) . دنیوي دست بر ایشان نیز داشته باشند
و در صحیح منقولست از آن حضرت (« یا أیها الکافرون عند منامک فانّها براءة من الشّرك و قل هو اللَّه احد نسبۀ الرّبّ عزّ و جلّ
صلوات اللَّه علیه که بعبد اللَّه فرمودند که در وقت خواب سوره توحید و جحد را بخوان که خواندن سوره جحد سبب بیزاري است
از شرك صوري و معنوي که اکثر عالمیان به آن مبتلایند و خواندن این سوره بالخاصیه رفع آن میکند و خواندن سوره توحید بنده
را به خداوند مربوط میسازد و این هر دو معنی مجربست، و ظاهر لفظ این معنی دارد و لیکن جمعی چنین گفتهاند که مراد اینست
که سوره جحد از جهۀ نفی شرك نازل شد، و سوره توحید را سوره نسبت از آن جهت فرمود که یهود و نصاري گفتند که نسبت
کن بما ربّ خود را که با که خویشی و قومی دارد این سوره نازل شد که نسبت حق سبحانه و تعالی بما سوي نسبت بی نسبتی است
و منافات ندارد که در آنجا این معنی داشته باشد و در اینجا آن معنی و اللَّه تعالی یعلم. و در صحیح از یعقوب منقولست که
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه میفرمودند که پدرم صلوات اللَّه علیه میفرمودند که قل هو اللَّه احد ثلث قرانست و قل
یا أیها الکافرین ربع قرانست یعنی ثواب قرائت ثلث و ربع قرآن دارند و فضایل این دو سوره خصوصا توحید از حد حصر بیرونست.
و روي بکر بن محمّد عنه صلوات اللَّه علیه انّه قال من قال حین یاخذ مضجعه ثلث مرّات الحمد للّه الّذي علا فقهر و الحمد للّه » )
ص: 107 الّذي بطن فخبر و الحمد للّه الّذي ملک فقدر و الحمد للّه الّذي یحیی الموتی و یمیت الاحیاء و هو
و به اسانید صحیحه عالیه منقولست از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه (« علی کلّ شیء قدیر خرج من ذنوبه کیوم ولدته أمّه
علیه که فرمودند که هر که به خوابگاه خود رود و سه مرتبه این حمد را بخواند از گناهان بیرون آید مانند روزي که از مادر متولّد
شده است. و ظاهرش شامل صغایر و کبایر همه هست و ترجمه اینست که جمیع محامد مخصوص واجب الوجودیست که بلند مرتبه
کی مخصوص ذات مقدس اوست و از این جهت همه موجودات مقهور و مسخّر اویند و جمیع ثناها مخصوص خداوندیست که
مجرد بالذاتست و هیچ نوع تعلقی و احتیاجی و ارتباطی او را به مکونات نیست از این جهت است که عالم است بجمیع پنهان و
آشکار و اشاره باین دارد آن که فرموده است که آیا عالم نیست کسی که آفریدهگار است و مجرد، که اول دلیل متکلمین است، و
ثانی برهان حکما، و جمیع حمدها مخصوص خداوندیست که پادشاه پادشاهانست و موجد جمیع عالمیان و از این جهت قادر است
بر همه بملک و ملک و جمیع حمدها مخصوص پروردگاریست که مردگان را در قبر و حشر زنده میکند و میمیراند همه زندگان
صفحه 55 از 262
را در دنیا و قبر و او بر همه چیزي قادر و تواناست، و مناسبت این دعاها به وقت خواب از آن جهت است که حق سبحانه و تعالی از
جهۀ مصالح بندگان خواب را بر ایشان مسلّط گردانیده است تا بدانند قاهریت او را تعالی شانه و مقهوریت خود را، و چنانکه در این
نشأه بخواب میمیراند و به بیداري زنده میگرداند در آن نشأه نیز همه را زنده خواهد کرد و غرض این است که بندگان آن نشأه را
یعنی حق سبحانه و تعالی همه را میمیراند در « اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ الخ » فراموش نکنند چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که
وقت مردن و در ص: 108 وقت خواب پس هر که را میخواهد روح او را نگاه میدارد و بر نمیگردد و هر
که را اجل نرسیده است زنده میفرماید تا اجل مقدر، و تا از این نشأه خواب استدلال کنند بر آن نشأه چنانکه منقولست که حق
و قال النّبی صلّی اللَّه علیه و آله من قرء هذه » ) . سبحانه و تعالی خواب را از این جهت مقرر فرمود که استدلال کنند بان بر آن نشأه
سطع له نور إلی المسجد الحرام حشو ذلک النّور ملائکۀ « قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ الخ » الآیۀ عند منامه
و در قوي از آن حضرت صلّی اللَّه علیه و آله منقولست که فرمودند که هر که این آیه را نزد خواب (« یستغفرون له حتّی یصبح
بخواند نوري از آن شخص لامع شود تا مسجد الحرام و میان این نور فرشتگان باشند و از جهۀ او استغفار کنند تا صبح، و ترجمه آیه
این است که بگو یا محمد که به درستی که من نیستم مگر آدمی مانند شما که بمن وحی میرسد از جانب حق سبحانه و تعالی و به
شما میرسانم که خداوند شما خداوندیست یگانه در ذات و صفات پس هر که لقاي پروردگار خود را به انکشاف قلبی یا هر که
و» ) . یقین میداند که خواهد مرد باید که عمل صالح به جا آورد واحدي را شریک خداوند خود نداند و نکند و پیشتر مذکور شد
روي عامر بن عبد اللَّه بن جذاعۀ عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال ما من عبد یقرا اخر الکهف حین ینام الّا استیقظ فی السّاعۀ
و کالصحیح بطرق متعدده بل الصحیح منقولست از آن حضرت صلوات اللَّه علیه که هر بنده از بندگان الهی که آخر (« الّتی یرید
تا به آخر البته بیدار شود در هر ساعتی که خواهد از ساعات شب و « قُلْ إِنَّما » کهف را بخواند در وقت خواب و آن آیه سابق است
، این مجربست و وارد شده است که نیت مؤثر است و هر گاه ضم شود با آیه قرآنی نور علی نور خواهد بود. لوامع صاحبقرانی، ج 5
ص: 109 و در قوي از سکونی منقولست که حضرت سید المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله [فرمود] که هر که خواهد که در سحر به
عبادت الهی برخیزد و در وقت خواب این دعا را بخواند حق سبحانه و تعالی ملکی را موکل گرداند که او را در آن ساعت بیدار
کند و دعا اینست. اللَّهمّ لا تؤمنّی مکرك و لا تنسنی ذکرك و لا تجعلنی من الغافلین اقوم ساعۀ کذا و کذا و به جاي کذا و کذا
بگوید که ساعت ششم یا هفتم تا به آخر هر ساعتی را که خواهد نام برد یعنی خداوندا مرا ایمن مگردان از عذاب خود و چنان
و روي سعد الاسکاف عن ابی » ) . مکن که ذکر ترا فراموش کنم و مرا از جمله غافلان مگردان میخواهم که در فلان ساعت برخیزم
جعفر صلوات اللَّه علیه انّه قال من قال هذه الکلمات فانا ضامن ان لا یصیبه عقرب و لا هامّه حتّی یصبح اعوذ بکلمات اللَّه التّامّات
و (« الّتی لا یجاوزهنّ برّ و لا فاجر من شرّ ما ذرأ و من شرّ ما برأ و من شرّ کلّ دابّۀ هو اخذ بناصیتها انّ ربّی علی صراط مستقیم
کالصحیح منقولست از سعد کفشگر از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که فرمودند که هر که این کلمات را بخواند من
ضامنم که هیچ عقربی و گزنده او را نگزد تا صبح، و ترجمهاش اینست که پناه میبرم به اسماء اعظم الهی که از آن در نمیگذرند
احدي از نیکوکار و بدکار یعنی اگر خوانده شود مؤثر است در همه، یا مثل رحمن و رازق که همه را احاطه نموده است یا قرآن
مجید که بر همه کس واجبست اطاعت آن، یا انبیاء و اوصیاء که بر همه کس واجبست متابعت ایشان یا همه از شر آن چه حق
سبحانه و تعالی آفریده است از مار و عقرب و امثال اینها از حیواناتی که در زیر زمین میباشند و از شر آن چه خلق نموده است از
سایر حیوانات که بر روي زمینند یا هر دو به یک معنیند، و از شر هر جنبنده که خداوند تعالی ایشان را در قبضه قدرت خود دارد
ص: 110 به درستی که پروردگار من در خلق اشیاء بر راه راستست و چیزي عبث نیافریده است و هر یک از
اینها را از جهۀ مصلحتی و حکمتی آفریده است. و در موثق کالصحیح از اسحاق منقولست که عرض کردم به حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه که فداي تو گردم از عقربها میترسیم حضرت فرمودند که نظر کن بسوي بنات نعش که تشبیه کردهاند
صفحه 56 از 262
چهار آن را به تابوت و سه کوکب آن را به دختران که پیش پیش نعش میروند و این سه کوکب نزدیک به ستاره میان ایشان که
ستاره دویم دخترانست ستاره خوردي هست که عرب آن را سها میگویند و ما آن را اسلم میگوییم هر شب تند نظر کن به آن و
سه مرتبه بگو اللَّهمّ یا ربّ اسلم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و سلّمنا راوي میگوید که در عمر خود یک شب ترك
کردم و نگفتم در آن شب عقربم زد و از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که هر که در خانه تنها یا یورت تنها باشد آیۀ
الکرسی بخواند و بگوید اللَّهمّ انس وحشتی و امن روعتی و اعنّی علی وحدتی یعنی خداوندا انس ده وحشت مرا و ایمن ساز ترس
و روي معاویۀ بن » ) . مرا و یاوري ده مرا بر تنهائی من و حدیث سها مجربست و هم چنین خواندن آیۀ الکرسی از جهۀ هر امري
عمّار عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال اذا خفت الجنابۀ فقل فی فراشک اللَّهمّ انّی أعوذ بک من الاحتلام و من سوء الاحلام و
و بهشت سند صحیح از معاویه و بسند صحیح از قداح منقولست که حضرت امام (« من ان یتلاعب بی الشّیطان فی الیقظۀ و المنام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر گاه ترسی که محتلم شوي چون به خوابگاه روي بگو این دعا را که ترجمهاش اینست
، خداوندا به درستی که پناه به تو میآورم از محتلم شدن که شیطان در خیال من در آید و خواب ببینم تا لوامع صاحبقرانی، ج 5
ص: 111 محتلم شوم و پناه به تو میآورم از خوابهاي پریشان مطلقا و از آن که شیطان با من بازي کند در بیداري و خواب بانکه
مرا مشغول ملاهی کند و از یاد تو بازمانم. و کالصحیح منقول است از آن حضرت صلوات اللَّه علیه که چون حضرت سید المرسلین
به فراش خود میرفتند آیۀ الکرسی میخواندند و میگفتند امنت باللَّه و کفرت بالطّاغوت اللَّهمّ احفظنی فی منامی و فی یقظتی یعنی
ایمان به خدا دارم و کافرم بهر باطلی خداوندا حفظ کن مرا در خواب و بیداري. و در صحیح از معاویۀ بن وهب منقولست که
پسري از پسران حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه به نزد حضرت آمد و گفت بابا میخواهم بخوابم حضرت فرمودند که
اشهد ان لا اله الّا اللَّه و انّ محمّدا صلّی اللَّه علیه و آله عبده و رسوله اعوذ بعظمۀ اللَّه و اعوذ بعزّة اللَّه و اعوذ » ) . اي پسرك بگو
بقدرة اللَّه و اعوذ بجلال اللَّه و اعوذ بسلطان اللَّه انّ اللَّه علی کلّ شیء قدیر و اعوذ بعفو اللَّه و اعوذ بغفران اللَّه و اعوذ برحمۀ اللَّه من
شرّ السّامّۀ و الهامّۀ و شرّ کلّ دابّۀ صغیرة او کبیرة بلیل او نهار و من شرّ فسقۀ الجنّ و الانس و من شرّ فسقه العرب و العجم و من شرّ
راوي میگوید که هر مرتبه که حضرت اسم پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله (« الصّواعق و البرد اللَّهمّ صلّ علی محمّد عبدك و رسولک
را میبردند آن طفل الطیّب را اضافه میکرد باین نحو علی محمد الطیّب حضرت میفرمودند که بلی الطیّب المبارك یعنی هر چه
و روي العبّاس بن هلال عن ابی الحسن الرّضا عن أبیه صلوات اللَّه علیهما قال لم یقل احد » ) . وصف کنی آن حضرت را کم است
فسقط «1» إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إلی اخر الآیۀ » قطّ اذا اراد ان ینام ص: 112
و کالصحیح منقولست از آن حضرت صلوات اللَّه علیه از پدرش صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر که در وقت خواب (« علیه البیت
این آیه را بخواند حق سبحانه و تعالی حفظ کند آن خانه را که بر سر او نیفتد، و ترجمه آیه این است که به درستی که خداوند
عالمیان نگاه میدارد آسمان و زمین را از زوال و اگر زایل شوند کسی امساك اینها نمیتواند کرد بعد از زوال یا بعد از آن که حق
سبحانه و تعالی اینها را امساك نکند به درستی که حق سبحانه و تعالی حلیم و بردبار است و آمرزنده است گناهان بندگان را و اگر
نه از افعال شوم خلایق جا داشت که همه از هم به پاشد.
باب ثواب صلاة