گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد ششم
[نزدیک به فجر بهتر است]






(و کلّما قرب من الفجر فهو افضل) و هر چند نماز نافله صبح را قریب به صبح واقع سازند افضل است. و در صحیح از حضرت امام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه وارد است که این نماز را بعد از طلوع فجر بکن و ظاهرش فجر کاذبست. و در حسن کالصحیح وارد
است از آن حضرت صلوات اللَّه علیه که در اول صبح صادق واقع ساز که هنوز وقت بر همه کس ظاهر نشده باشد. و در صحیح
زراره از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه منقولست که فرمودند که پیش از صبح واقع ساز که چون صبح شود نماز واجب
را به جا آوري. و از موثقه ابو بصیر نیز ظاهر میشود که پیش از صبح بهتر باشد و آن چه بعد از صبح وارد شده است ممکن است
صفحه 90 از 262
که از روي تقیه وارد شده است. و در صحیح از اسماعیل بن سعد منقولست که سؤال کردم از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه از
ساعتهاي نماز وتر حضرت فرمودند که محبوبترین ساعات آن فجر اول است، و دیگر پرسیدم از افضل ساعات نماز شب فرمودند که
ثلث آخر دیگر پرسیدم که اگر صبح صادق شود و وتر را نکرده باشم پیش از نماز صبح میتوانم کرد فرمودند که بلی. (فاذا طلع
الفجر فصلّ الغداة) پس چون صبح طالع شود نماز صبح را به جا آور یعنی بهتر آنست که نافله صبح را پیشتر از صبح کرده باشی
که چون صبح شود نماز صبح را به جا آوري تا ملائکه شب و روز هر دو در نامه عملت بنویسند. ص: 201
چنانکه در صحیحه زراره و غیر آن وارد است که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که پیش از صبح به جا آور این
دو رکعت را زیرا که این دو رکعت از نماز شب است میباید در شب واقع شود و چون صبح میشود وقت نماز واجبست نافله
خوب نیست. (و افصل بین رکعتی الفجر و بین الغداة باضطجاع و یجزئک التسلیم) و فاصله کن میان دو رکعت نماز نافله صبح و
میان نماز صبح به پهلو خوابیدن و در فاصله سلام نماز کافی است چنانکه کالصحیح از سلیمان منقولست که حضرت امام علی نقی
صلوات اللَّه علیه فرمودند که زنهار خواب مکن میان نماز شب و نماز صبح و لیکن به پهلو خوابیدن میباید بی آن که خواب رود
زیرا که اگر بخواب رود محمود نخواهد بود بر نماز شبی که کرده است. و کالصحیح از ابراهیم منقولست که گفت نماز شب را در
مسجد الحرام در عقب حضرت امام رضا به جا آوردم و چون حضرت فارغ شدند به جاي پهلو خوابیدن سجده کردند و ظاهرا از
جهت تقیه ضجعه را واقع نساختند. و کالصحیح منقول است که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که بدل از پهلو
خوابیدن بعد از دو رکعت نافله صبح کافی است ایستادن و نشستن و سخن گفتن. (فقد قال الصّادق صلوات اللَّه علیه أيّ قطع اقطع
من التّسلیم) به درستی که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که چه چیز بهتر از سلام قطع میکند نمازها را از هم چون توهّم
کردهاند که فایده پهلو خوابیدن اینست که نماز صبح از نماز نافله آن جدا شود حضرت فرمودند که در نماز نافله سلام میگویند و
سلام جدا میگرداند نمازها را از هم و احادیث سابقه دلالت کرد ص: 202 بر آن که هر چه قاطع نماز است
فاصله میکند و غرض از ضجعه تعبد است با آن که استراحتی عظیم حاصل میشود به سبب آن که در نماز صبح با قوت باشد.
[آب خوردن در بین نماز شب]
(و روي عن سعید الاعرج انّه قال قلت لأبی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه جعلت فداك انّی اکون فی الوتر و اکون قد نویت الصّوم
فاکون فی الدّعاء و اخاف الفجر فاکره ان اقطع علی نفسی الدّعاء و اشرب الماء و تکون القلّۀ امامی قال فقال لی فاخط الیه الخطوة و
الخطوتین و الثّلاث و اشرب و ارجع إلی مکانک و لا تقطع علی نفسک الدّعاء) و در موثق کالصحیح و در صحیح منقولست از
سعید که گفت عرض نمودم به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که فداي تو کردم گاه هست که در نماز وترم نیت دارم
که روزش روزه باشم و در دعایم و خوف دارم که صبح طالع شود و نمیخواهم که نماز را قطع کنم و میخواهم آب بخورم و
سبوي آب در برابر من است حضرت فرمودند که یک گام یاد و گام یا سه گام بردار و آب بیاشام و به جاي خود رو و دعا را بر
خود قطع مکن. و از این حدیث استدلال کردهاند که اکل و شرب در نماز جایز نیست مگر در این صورت و ظاهر حدیث اینست
که مانع دوري راه است که تا سه گام تجویز فرمودند و شک نیست که احوط آنست که نخورند و نیاشامند مگر در این صورت. (و
روي زرارة عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه قال اذا أنت انصرفت من الوتر فقل سبحان ربّی الملک القدّوس العزیز الحکیم ثلث مرّات
ثمّ تقول یا حیّ یا قیّوم یا برّ یا رحیم یا غنیّ یا کریم ارزقنی من التّجارة اعظمها فضلا و أوسعها رزقا و خیرها لی عاقبۀ فانّه لا خیر فیما
لا عاقبۀ له) و به اسانید صحیحه منقول است از زراره که حضرت ص: 203 امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه
فرمودند که هر گاه فارغ شوي از نماز وتر سه مرتبه بگو سبحان را تا الحکیم یعنی منزه است پروردگار من که پادشاهی است منزّه
از جمیع نقصها و بزرگواریست راست گفتار و درست کردار پس میگویی اي زنده که ترا زوال نیست اي واجب الوجودي که همه
صفحه 91 از 262
به تو موجودند و ذات تو بذات خود موجود است اي نیکوکار اي مهربان اي بی نیاز اي کریم روزي کن مرا از تجارت تجارتی که
نفعش عظیمتر از همه تجارتها باشد و روزیی که از او بهم رسد واسعتر باشد و عاقبتش نیکوتر باشد به درستی که خیر و خوبی
نیست در چیزي که عاقبت ندارد و ممکن است که مراد تجارت ظاهري باشد یا اعم از آن و از تجارت اعمال صالحه که حق
سبحانه و تعالی آن را تجارت نامیده است در بسیار جائی از قرآن مجید و سنت است که بعد از نماز شب دعاي صحیفه کامله را
بخوانند که بهتر از آن دعا ندیدهام و دعاي حزین را نیز بخواند با سایر دعاها که شیخ در مصباح نقل کرده است و مقام گنجایش
بیش از این نداشت مذکور نشد باید که رجوع به کتب مصابیح کنند.
باب القول فی الضّجعۀ بین رکعتی الفجر و رکعتی الغداة
(اضطجع بین رکعتی الفجر و رکعتی الغداة علی یمینک مستقبل القبلۀ و قل فی ضجعتک استمسکت بعروة اللَّه الوثقی الّتی لا انفصام
لها و اعتصمت بحبل اللَّه المتین و اعوذ باللَّه من شرّ فسقۀ العرب و العجم و اعوذ باللَّه من شرّ فسقۀ الجنّ و الانس سبحان ربّ الصّباح
فالق الاصباح سبحان ربّ ال ّ ص باح فالق الاصباح سبحان ربّ الصّباح فالق الاصباح ثمّ یقول بسم اللَّه وضعت جنبی للّه فوّضت امري
إلی اللَّه اطلب حاجتی إلی [من خ] اللَّه تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ حَسْبِیَ اللَّهُ و نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ
جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً اللَّهمّ و من اصبح و حاجته إلی مخلوق فانّ حاجتی و رغبتی إلیک و تقرء خمس آیات من اخر آل عمران
و صلّ علی محمّد و آل محمّد مائۀ مرّة فانّه روي انّه من صلّی علی « إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إلی قوله إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ »
محمّد و آل محمّد مائۀ مرّة بین رکعتی الفجر و رکعتی الغداة و قی اللَّه وجهه حرّ النّار و من قال مائۀ مرّة سبحان ربّی العظیم و بحمده
استغفر ربّی و اتوب الیه بنی اللَّه له بیتا فی الجنّۀ و من قرء احدي و عشرین مرّة قل هو اللَّه احد بنی اللَّه له بیتا فی الجنّۀ فان قراها
اربعین مرّة غفر اللَّه له) بابی است که در آن چه باید گفت در پهلو خوابیدن میان دو رکعت نافله صبح و دو رکعت نماز واجب
ص: 205 صبح آن چه مذکور است در این باب عبارت فقه رضویست با اکثر آن چه از پیش گذشت که
حدیث نقل نکرد. میان دو رکعت نافله و میان فریضه بر دست راست خود بخواب رو بقبله و در وقتی که بر پهلو بخوابی. بگو
تمسک جستهام یا میجویم به ریسمانی که محل اعتماد است و گسستن ندارد و چنگ زدهام به ریسمان محکم الهی، مشهور در
تفسیر اول ایمانی است که از براهین قاطعه حاصل شده است یا نوري که حق سبحانه و تعالی در دل مؤمنان میاندازد که صاحب
یقین میشوند و عروه را اطلاق میکنند بر بندهاي ریسمانی که به جاهاي بلند میروند، و بر دسته سبو نیز اطلاق میکنند اگر دسته
سست است بر میآید و ریسمان سست است میگسلد و به مطلب نمیرسد و گویا که ریسمانی از آسمان آویختهاند که خلایق
دست در آن زنند و به بالا روند تا بهشت روند و آن ریسمان ایمانست که عالمیان را به بهشت میرساند. و ظاهرا مراد از هر دو
کتاب اللَّه و اهل بیت باشد چنانکه متواتر است که حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند که دو چیز عظیم میگذارم
یکی کتاب خداست و دیگري عترت من است که اهل بیت منند و از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد نشوند و اهل
بیت و قرآن چون با یکدیگرند پس معنی قرآن را غیر اهل بیت نمیدانند پس بر عالمیان واجب است دست در دامن متابعت اهل
بیت زنند تا ایشان معانی قرآن را به ایشان برسانند پس عروه وثقی کتاب اللَّه است و حبل المتین اهل بیتند یا بر عکس. و پناه به خدا
میبرم از شر فاسقان عرب که آن ثلاثهاند با اتباع ایشان و فاسقان عجم کسانیند که متابعت این اشقیا کردهاند با آن که میدانند که
حق با اهل بیت است. و پناه به خدا میبرم از شر فاسقان جنیان و آدمیان، و فسق آدمیان مخالفت ص: 206
خدا و رسول و اهل بیت است، و فسق جنیان که شیاطین باشند اضلال بنی آدمست چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که
شیاطین در خاطرهاي بنی آدم در میآورند شبهات فاسده که موجب اضلال ایشان شود. منزه خداوندي که پروردگار صباحست و
شکافنده شبست که صبح را از تاریکی شب بیرون میآورد و تکرار از جهۀ تاکید است یا آن که اول سفیدي است که ظاهر
صفحه 92 از 262
میشود، و دویم صبح کاذبست و سیم صبح صادقست و در هر صبحی جمعی به حرکت میآیند از جهۀ امور معاش و معاد یا صبح
صوري و صبح معنوي به روشن کردن دلهاي مؤمنان و صبح دیگر منور ساختن دلهاي موحّ دان باشد پس میگوید که استعانت
میجویم باسم خدا و یا به خداوند واجب الوجودي که جامع جمیع کمالات است پهلوي خود را از جهۀ رضاي خداوند بر زمین
گذاشتم از روي تذلل و بیچارگی و جمیع کارهاي خود را به خداوند خود گذاشتم یا دفع دشمنان و معارضه ایشان را به خداوند
خود گذاشتم، و طلب حاجات خود میکنم بسوي خداوند و در فقه من اللَّه است و ظاهرا غلط از نساخ شده است و در جمیع امور
خصوصا در معاش توکل بر حق سبحانه و تعالی کردهام یا میکنم بس است مرا خدا و نیکو وکیلی است جناب اقدس او و مراد از
وکیل کسی است که کارها را به او گذارند و کسی که کارهاي خود را به خداوند خود گذارد خدا بس است او را به درستی که
حق سبحانه و تعالی کارهاي خود را تمام میکند و از براي هر چیزي اندازه مقرر ساخته است خداوندا هر کس که صبح میکند
حاجت خود را به مخلوق میبرد و حاجت من و رغبت من بسوي تست و بغیر تو نیست بعد از آن پنج آیه آل عمران را میخوانی و
چون مکرر خوانده میشود ناچار است از ترجمه آن. (إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لوامع
صاحبقرانی، ج 5، ص: 207 لِأُولِی الْأَلْبابِ) به درستی که در خلق آسمانهاي با عظمت و آن چه در آن است از کواکب و اختلاف
احوال آنها و انتظام حرکات آنها و در خلق زمین و آن چه در آن جا داده است از چشمه و جمادات و حیوانات و نباتات، و در
مختلف شدن شب و روز که روز را به آفتاب روشن کرده است و شبها را بماه و ستارگان بحسب اختلاف ماه در روشنی یا آن که
مختلف آفریده است که گاهی شبها دراز باشند و روزها کوتاه مثل شش ماه پائیز و زمستان و گاهی روزها را دراز میکند و شبها
را کوتاه بتدریج تا چهار فصل به همرسد و این تدبیر را از آن کرده است که زمین را در میان آسمان جا داده است و حرکت
افلاك را بر دور زمین در اکثر بلاد حمایلی مقرّر فرموده است و هر فلکی را حرکت خاصه داده است و حرکتی دیگر داده است بر
عکس حرکات آنها از مشرق به مغرب تا آن که چون آفتاب بلند شود مرتبه مرتبه حیوانات و نباتات بلکه جمادات نیز از حرارت
آن نشو و نما کنند و روزي ایشان پخته شود و بدنهاي ایشان نضج و قوام و انواع نعمتها از غذاها و میوها به همرسد و سببی چند
مقرر ساخته است تا خلایق اینها را بپزند و بسازند و شهوتی در ایشان جاي داده که بخورند و دندانها مقرر ساخته است که از جهت
او آسیا کنند و آتشی در معدههاي ایشان جا داده است که در اندك ساعتی همه را هضم کند و صافی آن را به جگر فرستد و در
آنجا طبخی بیابد و خالص آن بدل رود و از دل بجمیع اعضا رود به وساطت شرایین که رگهاي متحرکند و از جگر راهها بکل بدن
مقرر ساخته است که از روده بجمیع اعضا برسد و قوتها در هر عضوي مقرّر ساخته است که جذب کنند غذا را و زاید را دفع کنند و
خلاصه را جزو بدن سازند تا آن چه به تحلیل رفته است به سبب حرکات ریاضات اینها بدل آنها شوند تا قوتی به همرسد لوامع
صاحبقرانی، ج 5، ص: 208 که بندگی او کنند و در هر یک از اینها دلایل و آیاتی است عظیمه بر وجود واجب بالذات و بر علم و
الَّذِینَ » ) . قدرت و اراده او مر صاحبان عقول را که تفکر کنند و عقل خود را بکار فرمایند و صاحبان عقول لب و خالص را دارند
(« یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ
و عقلا کسانیند که یاد میکنند خداوند خود را در حالت ایستادن و نشستن و بر پهلوهاي ایشان و تفکر میکنند در حالت ذکر یا
اعم در خلق آسمانها و زمینها و بعد از تفکر مییابند که هر یک مشتملند بر فواید بسیار و منافع بیشمار میگویند که اي پروردگار
ما هیچ چیز را باطل نیافریده منزهی اي خداوند پس ما را از عذاب جهنم نگاهدار. و گذشت احادیث صحیحه که مراد از این ذکر
رَبَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَ » ) . نماز است و ظاهرا نماز فرد ذکر است بلکه در هیچ حالی از یاد خداوند خود غافل نیستند
اي پروردگار و خداوندگار ما به درستی که هر که تو او را داخل جهنم کنی او را خوار کرده و نیست (« ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ
رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِي لِلْإِیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا » . جمعی را که ظلم بر خود میکنند هیچ یاور و مددکاري
اي خداوندگار ما به درستی که ما شنیدیم منادي را که مردمان را با ایمان میخواند که « ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ
صفحه 93 از 262
ایمان آورید به پروردگار خود پس پروردگارا ما ایمان آوردیم پس بیامرز گناهان ما را و به پوشان یا تدارك کن از ما گناهان ما
را و چون اجل برسد بمیران ما را و حشر کن ما را با نیکوکاران یا چون بمیریم در سلک ایشان منتظم باشیم و منادي حضرت سید
رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی » ) الانبیاست و در اخبار بسیار وارد شده است که سیّد الأوصیاء ندا کند. ص: 209
اي پروردگار ما گناهان ما را بیامرز و مطالب سابقه را محصل کن و عطا کن (« رُسُلِکَ وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَۀِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ
ما را آن چه وعده داده ما را بر زبانهاي پیغمبرانت و خوار مکن ما را در روز قیامت به درستی که تو وعده خود را خلاف نمیکنی.
و پنج آیه همین است و بعد از این آن است که چون ایشان این کارها کردند حق سبحانه و تعالی دعاهاي ایشان را مستجاب
گردانید و فرمود که من عمل هیچ مرد و زنی را ضایع نمیکنم و فواید این آیات بسیار است و دقایق و حقایق آنها بیشمار است
اگر از روي تذلل نزد حق سبحانه و تعالی بخوانند و تفکر کنند البته حق سبحانه و تعالی هدایت میکند بانها. و بعد از آن صد مرتبه
صلوات بر محمد و آل او فرست زیرا که منقولست که هر که صد مرتبه صلوات در میان دو رکعت نافله صبح و دو رکعت صبح
بخواند حق سبحانه و تعالی روي او را از آتش جهنم حفظ کند. و هر که صد مرتبه تسبیح و استغفار را بگوید حق سبحانه و تعالی
خانه در بهشت از جهۀ او بنا کند و هر که بیست و یک مرتبه قل هو اللَّه احد بخواند حق سبحانه و تعالی بنا کند از جهۀ او خانه در
بهشت پس اگر چهل مرتبه بخواند حق سبحانه و تعالی گناهان او را بیامرزد و شیخ در صحیح و در موثق کالصحیح روایت کرده
است از سلیمان بن خالد که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم که چون دو رکعت نافله صبح را به جا آورم و بر
استمسکت بعروة اللَّه الوثقی الّتی » ) . دست راست تکیه کنم چه دعا بخوانم حضرت فرمودند که پنج آیه آل عمران را بخوان و بگو
لا انفصام لها و اعتصمت بحبل اللَّه المتین و اعوذ باللَّه من شرّ فسقۀ العرب و العجم آمنت باللَّه توکّلت علی اللَّه الجات ظهري إلی اللَّه
فوّضت امري إلی اللَّه مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ ص: 210 فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً
(« حسبی اللَّه و نعم الوکیل اللَّهمّ من اصبحت حاجته إلی مخلوق فانّ حاجتی و رغبتی إلیک الحمد لرب الصّباح الحمد لفالق الاصباح
سه مرتبه. و در صحیح از علی بن جعفر منقولست که گفت سؤال کردم از برادرم حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه از
شخصی که فراموش کند که بر پهلوي راست بخوابد بعد از نافله صبح و وقتی که شروع در اقامه کرد به خاطرش رسید چه کند
حضرت فرمودند که اقامه میگوید و نماز میکند و آن را وا میگذارد و قصور ندارد. و کالصحیح منقولست که حضرت امام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که اگر خوف داشته باشی از سنیان در این تکیه کردن کافی است که دست راست را بر
زمین گذاري و بر پهلو نخوابی و حضرت امام محمد باقر نیز فرمودند صلوات اللَّه علیه. و در موثق کالصحیح از زراره منقولست که
گفت از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه شنیدم که فرمودند که آن چه لازمست بر هر یک از شما این است که چون
نصف شب شود سیزده رکعت نماز شب را یک جا بکند بعد از آن اگر خواهد بنشیند و دعا کند و اگر خواهد بخوابد و اگر خواهد
هر جا که خواهد برود.
مواضع قرائۀ قل هو اللَّه احد فیها استحبابا » باب
فیها استحبابا المواضع الّتی یستحبّ ان یقرأ فیها قل هو اللَّه احد و قل یا أیّها الکافرون. لا تدع ان تقرء قل هو اللَّه احد و قل یا أیّها » )
الکافرون فی سبعۀ مواطن فی الرّکعتین الاولیین من صلاة اللّیل و فی الرّکعتین اللّتین قبل الفجر و رکعتی الزّوال و فی الرّکعتین اللّتین
این بابی است در بیان مواضعی که توحید و جحد را (« بعد المغرب و رکعتی الطّواف و رکعتی الاحرام و الفجر اذا اصبحت بها
مستحب است خواندن در آنجاها. منقولست در حسن کالصحیح از معاذ که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که
ترك مکن خواندن سوره توحید و جحد را در هفت نماز در دو رکعت اول نماز شب و در دو رکعت نافله صبح و دو رکعت نافله
پیشین و دو رکعت اول نافله شام و دو رکعت طواف و دو رکعت احرام و در نماز صبح وقتی که روشن شده باشد و آن را به جا
صفحه 94 از 262
آوري و کلینی بعد از ذکر این خبر گفته است که در روایتی دیگر وارد است که در این نمازها ابتدا به قل هو اللَّه احد میکند و در
رکعت دویم قل یا أیّها الکافرون میخواند مگر در دو رکعت پیش از صبح که در رکعت اول قل یا میخواند و در رکعت دویم
توحید میخواند محتمل است که کلینی حدیث اول را چنین فهمیده باشد که در رکعت اول توحید است و در ثانی جحد است و در
حدیث دویم بهمان عنوانست مگر در ص: 212 دو رکعت فجر و ممکن است که چنین یافته باشد که در
حدیث اول ترتیبی نیست چون حق این است که واو دلالت بر ترتیب ندارد پس مخیر است در همه نمازها اگر خواهد جحد را مقدم
دارد و اگر خواهد توحید را و در این حدیث مشتمل است بر ترتیب در شش جا به آن که اول توحید بخواند و در یک جا بر عکس
آن و گذشت در نماز شب که هر دو عنوان خوبست و در نماز احرام و طواف نیز خواهد آمد و اگر هر دو سوره را در هر رکعتی
بخواند بهتر خواهد بود و اللَّه تعالی یعلم و مضمون باب در فقه رضوي هست.
باب افضل النّوافل
قال ابی رضی اللَّه عنه فی رسالته إلیّ اعلم یا بنیّ انّ افضل النّوافل رکعتا الفجر و بعدهما رکعۀ الوتر و بعدها رکعتا الزّوال و » )
این بابی است در بیان بهترین نوافل پدرم رضی اللَّه عنه (« بعدهما نوافل المغرب و بعدها تمام صلاة اللّیل و بعدها تمام نوافل النّهار
در رساله که بسوي من فرستاده بود ذکر کرده بود که بدان اي فرزند که بهترین نافلهها دو رکعت نافله صبح است و بعد از آن در
فضیلت یک رکعت وتر است و بعد از او دو رکعت اول نافله پیشین است و بعد از آن چهار رکعت نافله شام است و بعد از آن تمام
نماز شب است و بعد از آن تمام نوافل روز است و این عبارت فقه رضویست و این امور را کسی نمیداند بغیر از معصوم و اصحاب
بحث کردهاند با علی بن بابویه که چون بر تو ظاهر شد که چنین است با آن که مبالغه در نماز شب و نافله شام و نماز اوّابان بسیار
وارد شده است و وجه علی نص حضرت امام رضاست صلوات اللَّه علیه چون پیش او معلوم بوده است که کتاب تالیف آن
حضرتست سلام اللَّه علیه.
باب قضاء صلاة اللّیل

باب قضاء صلاة اللّیل
اشاره
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَۀً لِمَنْ » قال ال ّ ص ادق صلوات اللَّه علیه کلّما فاتک باللّیل فاقضه بالنّهار قال اللَّه تبارك و تعالی » )
این بابی است در قضاي نوافل (« یعنی ان یقضی الرّجل ما فاته باللّیل بالنّهار و ما فاته بالنّهار باللّیل «1» « أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً
شب در موثق کالصحیح منقولست از عنبسه عابد که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از تفسیر این آیه که حق
سبحانه و تعالی فرموده است که خداوند شما آن خداوندیست که شب و روز را جانشین یکدیگر گردانیده است از براي کسی که
خواهد متذکر شود یا خواهد که شکر الهی به جا آورد حضرت فرمودند که مراد از آیه آنست که هر نمازي که در شب فوت شده
باشد در روز به جا آورند و هر چه در روز فوت شده باشد در شب به جا آورند و جزو اول ممکن است که نقل بالمعنی حدیث
باشد که حضرت گوییا فرموده است که هر چه در شب فوت شده باشد در روز آن را قضا کن و ممکن است که حدیث دیگر
باشد. و در صحیح از محمد بن مسلم منقولست که از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از شخصی که نماز روزش فوت
شود حضرت فرمودند که اگر خواهد بعد از شام قضا کند و اگر خواهد بعد از خفتن و به همین مضمونست احادیث صحیحه از
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و غرض از این ص: 215 اخبار آن است که زود بکند و به شب
148 است که مسارعت کنید و اسباب :2 « و آیه کریمهَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ « وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ » . نیندازد و موافق آیه کریمه
صفحه 95 از 262
مغفرت پروردگار خود را زود بفعل آورید و پیشی گیرید به خوبیها و احادیث مماثلت نیز وارد شده است که خواهد آمد و
محمولست بر تخییر یا بر آن که مثلا هر گاه نماز شب فوت شده باشد و در شب آسانتر باشد در شب به جا آورد نه آن که موافق
و قضا (« و اقض ما فاتک من صلاة اللّیل أيّ وقت شئت من لیل او نهار ما لم یکن وقت فریضۀ » ) . بودن بهتر باشد و اللَّه تعالی یعلم
کن هر چه را فوت شده است از نماز شب در هر وقتی که خواهی از شب و روز ما دام که وقت نماز واجب داخل نشود و این
عبارت فقه رضویست و ظاهرش آنست که موسع باشد و در هر وقتی تواند کرد بغیر از وقت فریضه. و مؤید این است که احادیث
بسیار مثل موثق کالصحیح ادیم که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه شنیدم که فرمودند که هر گاه کسی خواهد
که نافله کند در وقت فریضه نمیتواند کرد و چون وقت فریضه داخل شود فریضه را به جا آورد. و در حسن کالصحیح از آن
حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که هر گاه وقت فریضه داخل شود نافله نکنند. و در موثق کالصحیح از اسحاق منقولست که
گفت به آن حضرت صلوات اللَّه علیه عرض نمودم که در وقت فریضه نافله میتوانم کرد فرمودند بلی هر گاه خواهی نماز جماعت
کنی و انتظار جماعت کشی در آن حالت میتوانی نافله کردن تا جمع شوند و اگر تنها باشی ابتدا کن به فریضه. لوامع صاحبقرانی،
و ان فاتتک فریضۀ فصلّها اذا ذکرت فان ذکرتها و أنت فی وقت فریضۀ اخري فصلّ الّتی أنت فی وقتها ثمّ صلّ » ) ج 5، ص: 216
عبارت فقه رضویست که اگر فوت شود از تو نماز واجبی هر وقت که به خاطرت رسد آن را به جا آور و اگر در (« ال ّ ص لاة الفائتۀ
وقت فریضه دیگر به خاطرت رسد آن نمازي را که وقتش داخل شده است به جا آور بعد از آن قضا را به جا آور. و در صحیح از
سعد منقولست که حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر گاه وقت نماز داخل شود آن را به جا آور چون نمیدانی که
چه خواهد شد. و احادیث بسیار بر این مضمون وارد شده است که چون وقت حاضره رسید او اولی است و حمل کردهاند بر وقت
اختصاص چنانکه در صحیح از زراره منقولست که از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه پرسیدند از شخصی که نماز بی
طهارت کرده باشد یا نماز را فراموش کرده باشد یا خوابش برده باشد حضرت فرمودند که هر گاه به خاطرش رسد که قضا دارد
قضا را به جا میآورد خواه در شب خواه در روز تا وقت فریضه داخل نشود و چون وقت فریضه داخل شود و قضا را همه به جا
نیاورده باشد قضا میکند تا وقتی که خوف داشته باشد که وقت ادا فوت شود به آن که مقدار وقت ادا بماند که در این صورت ادا
را میکند، و چون از ادا فارغ شود مشغول قضا میشود و یک رکعت نماز سنت نمیکند تا قضاها را همه به جا نیاورد. و ممکن
است که امثال این خبر را حمل بر استحاب کنیم و اخبار سابقه را حمل بر جواز کنیم چنانکه اکثر اصحاب کردهاند و این اظهر است
و آن که ادا مقدم باشد در اول وقت محمولست بر آن که قضاي یقینی نداشته باشد یا در صورتی که میداند که قضا نخواهد کرد
که اولی آنست که در این صورت ادا را ص: 217 بکند که فضیلت وقت از او فوت نشود و احوط آنست
که قضا را مقدم دارد مطلقا و مساهله ننماید در قضا چنانکه جمعی را اعتقاد آنست که جایز نیست خوردن و آشامیدن و خوابیدن تا
و قال الصّادق صلوات اللَّه علیه قضاء صلاة اللّیل بعد الغداة و بعد » ) . قضا را همه به جا نیاورد مگر بقدر ضرورت و اللَّه تعالی یعلم
و منقول است که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که قضا کردن نماز شب بعد از نماز (« العصر من سرّ آل محمّد المخزون
صبح و بعد از نماز عصر از جمله اسراریست که مستور است نزد آل محمد است صلوات اللَّه علیهم. و در حسن کالصحیح از جمیل
منقولست که گفت از حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از قضاي نماز شب بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب
خوبست حضرت فرمودند که بلی و بعد از عصر نیز میتوان کرد تا شب و این معنی از جمله اسرار مخزونه است نزد آل محمّد
صلوات اللَّه علیهم. و در صحیح از احمد بن النضر و از بزنطی منقولست که از استادان خود روایت کردهاند که از حضرت امام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه پرسیدند از قضا کردن پیش از طلوع آفتاب و بعد از عصر حضرت فرمودند که بلی به درستی که این
معنی از جمله اسرار مخزونه است نزد آل محمّد صلوات علیهم و ظاهرا وجهش آن است که عامه شنیدهاند که در این دو وقت نماز
نمیتوان کرد خیال کردهاند که هیچ نمازي را نمیتوان کرد و غلط کردهاند بلکه نوافل مبتدئه را نمیتوان کرد و فریضه و نوافلی
صفحه 96 از 262
که سببی داشته باشد میتوان کرد. و احتمال دیگر چنانکه صدوق فهمیده است اینست که اصل منع از موضوعات عامّه است چنانکه
خواهد آمد و احادیثی که از ائمه هدي صلوات اللَّه ص: 218 علیهم وارد شده است بر منع همه محمولست
بر تقیه چنانکه در صحیح بخاري روایت کرده است از عبد اللَّه بن عمر که در این دو وقت نماز نافله نمیتوان کرد و باز از عبد اللَّه
روایت کرده است که میتوان و از ابو هریره منع را روایت کرده است و احادیث بسیار روایت کرده است از عایشه و غیر او که
حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله بعد از عصر همیشه دو رکعت نماز میکردند تا از دنیا رفتند.
[موارد کراهۀ نماز]
و در (« و قد روي نهی عن ال ّ ص لاة عند طلوع الشّمس و عند غروبها لأنّ الشّمس تطلع بین قرنی شیطان و تغرب بین قرنی شیطان » )
موثق از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه وارد شده است که آن حضرت نهی فرمودند از نماز نزد طلوع آفتاب و نزد
غروب آفتاب زیرا که آفتاب طالع میشود میان دو قرن شیطانی و فرو میرود نزد دو قرن شیطانی یعنی در وقت غروب فرو میرود
میان دو قرن شیطانی غیر شیطان صباح. و مرفوعا منقولست که شخصی به آن حضرت صلوات اللَّه علیه عرض نمود که حدیثی از
حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه بما رسیده است که آفتاب طالع میشود میان دو قرن شیطان فرمودند که بلی به درستی که
ابلیس تختی میان آسمان و زمین میگذارد و چون آفتاب طالع میشود و آفتاب پرستان سجده آفتاب میکنند ابلیس به شیاطین
تابعین خود میگوید که اینها سجده من میکنند و چون بنی آدم نیز در این وقت نماز کنند به اتباع خود میگوید که اینها نیز
سجده من میکنند یعنی در وقت طلوع اهل مغرب رو به مشرق میکنند و نماز میکنند میگوید که اینها سجده من میکنند و در
وقت غروب اهل مشرق رو به مغرب میکنند به ایشان میگوید که سجده من میکنند یا مطلقا. و بر مضمون نهی از نماز چند
روایت دیگر وارد شده است و بنا بر این دو ص: 219 قرن شیطان میان دو شاخ او خواهد بود یا آن که
آفتاب از پشت سر او طالع میشود چون دو طرف سر را نیز قرنین میگویند. و جمعی چنین گفتهاند که مراد از دو قرن دو لشکر
شیطانست یکی شیاطین که سجده او میکنند صریحا یا اطاعت او میکنند پس گویا او را سجده میکنند و لشکر دیگر بنی آدمست
که ایشان را گمراه کرده است که سجده آفتاب میکنند چنانکه الحال نیز مقرّر است در هند که هندویان در وقت طلوع سجده
آفتاب میکنند و ممکن است که مراد اطاعت باشد باین که چون روز میشود بنی آدم و شیاطین همه بندگی شیطان میکنند
چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که آیا عهد نکردم با شما که عبادت شیطان مکنید که او دشمن هویداي شماست و مرا
عبادت کنید یعنی من دوست شما ام، و معانی دیگر گفتهاند اهل سنت که غریب ترا از اصل حدیث ایشان است و از قراین اخبار
ایشان نیز ظاهر میشود که این معنی افتراست بر حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله و نهیی که در اخبار اهل بیت سلام اللَّه
علیهم وارد شده است بنا بر آن است که مبادا ضرر به ایشان رسد و این معنی ظاهر است مثلا اگر در مسجد الحرام همه سنیان در
عقب امام مالکی نماز کنند و دست نه بندند هیچ کس متعرض ایشان نمیشود و اگر عجمی در عقب مالکی دست باز نماز کند تا
قتل همراهند با آن که به اتفاق سنیان دست بستن واجب نیست و لیکن علماي ایشان میگویند که اگر چه چنین است و لیکن دست
باز نماز کردن علامت رفض است پس البته این مرد صحابه را لعن میکند پس میبایدش کشتن و مذهب اکثر این حضرات اینست
که لعن ابو بکر و عمر کفر است و لعن امیر المؤمنین و عثمان فسق است و بر تقدیر تسلیم از تواتر گذشته است که معاویه بر منبر
لعن میکرد خیر البریّه را و در بخاري احادیث بسیار روایت کرده است که معاویه امر میکرد مردم را به سب لوامع صاحبقرانی،
ج 5، ص: 220 حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه و مع هذا احادیث معاویه را از جمله صحاح شمرده است حتی همین حدیث
نهی از نماز در حین طلوع و غروب را از او روایت کردهاند. پس اکثر اخباري که در امثال این معنی وارد شده است اتقاء وارد شده
است که مبادا ضرري به ایشان رسد تا آن که بسیار است که ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم سنیان را رخصت میدهند که در این
صفحه 97 از 262
اوقات نماز کنند و شیعیان را رخصت ندادهاند چون به سنیّان کار ندارند و شیعیان را ضررها میرسانند و بنا بر این است که اکثر
اوقات اخبار بر اتقاء وارد شده است نه بر تقیه و اکثر اصحاب فرق نکردهاند میان هر دو و بسیار چیزي برایشان مشکل میشود. از
آن جمله شیخ بهاء الدین محمد طاب ثراه متعه را از اربع میدانست و صحیحه بزنطی و غیر آن که واقع شده است که متعه از اربع
است علما حمل کردهاند بر تقیه شیخ بحث میفرمودند که کی میتوانستند که نام متعه را ببرند و آن را از اربع شمارند بنده عرض
نمودم که مطلب علما از تقیه اتقاست چرا که اگر شخصی پنج زن داشته باشد یا حکم بر الحاد او میکنند یا بر تشیع چون با جماع
الّا انّه روي لی جماعۀ من » ) . مسلمانان زیاده از چهار زن جایز نیست شیخ تحسین فرمودند و فرمودند که حرف صورت دارد
مشایخنا عن ابی الحسین محمّد بن جعفر الاسديّ رضی اللَّه عنه انّه ورد علیه فیما ورد فی جواب مسائله من محمّد بن عثمان العمريّ
قدّس اللَّه روحه و امّا ما سالت عنه من ال ّ ص لاة عند طلوع الشّمس و عند غروبها فلئن کان کما یقول النّاس انّ الشّمس تطلع بین قرنی
و لوامع صاحبقرانی، (« شیطان و تغرب بین قرنی شیطان فما ارغم انف الشّیطان بشیء افضل من ال ّ ص لاة فصلّها و ارغم انف الشّیطان
ج 5، ص: 221 لیکن جمعی از استادان ما که در فهرست نام ایشان را برده است و هر مرتبه که ایشان را یاد میکند رضی اللَّه عنه
میگوید با آن که از مشایخ اجازهاند و کتاب اسدي نزد او بوده است و مشایخ از اسدي روایت کردهاند و او از جمله نواب است
یعنی در زمان غیبت صغري اگر کسی کاري به حضرت صاحب الامر صلوات اللَّه علیه داشت در ري به او عرض میکردند و او
عرض مینمود به نایبان آن حضرت صلوات اللَّه علیه و عمده نواب آن حضرت در عرض هفتاد و چند سال چهار کس بودند. اول
عثمان بود و بعد از او محمد بود که حضرت امام حسن عسکري توثیق ایشان فرمودهاند و نیابت را قریب به پنجاه سال این پدر و
پسر داشتند و معجزات بسیار بر دست ایشان ظاهر میشد و بعد از وفات محمد حسین بن روح نایب بود و بعد از او علی بن محمد
سمري و در سنۀ تناثر نجوم علی ابن بابویه فوت شد و محمد بن یعقوب کلینی و سمري و غیر ایشان از فضلاي شیعه. و بعد از
سمري غیبت کبري شد و اسدي عرضه نوشت در مسائل بسیار که عمري از حضرت صاحب الامر صلوات اللَّه علیه بپرسد جواب هر
مسأله را در تحت آن نوشته بودند و این مسأله را چنین نوشته بود که اما آن چه سؤال کرده از نماز نزد طلوع آفتاب و نزد غروب
آفتاب پس اگر راست باشد آن چه سنیان روایت کردهاند که آفتاب طالع میشود در میان دو قرن شیطان و فرو میرود میان دو قرن
شیطان پس هیچ چیز بینی شیطان را بر خاك نمیمالد که بهتر از نماز باشد پس در این دو وقت نماز کن و بینی شیطان را بر خاك
و قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله انّ اللَّه تبارك و » ) . مال و از این حدیث صحیح ظاهر میشود که اصل این حدیث افتراست
تعالی لیباهی ملائکته بالعبد یقضی صلاة اللّیل بالنّهار فیقول یا ملائکتی انظروا إلی ص: 222 عبدي یقضی ما
و منقولست از حضرت سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله و شیخان در صحیح از ابن (« لم افترضه علیه اشهدکم انّی قد غفرت له
سنان از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه به همین مضمون که حق سبحانه و تعالی مباهات و مفاخرت میفرماید با
فرشتگان خود به بنده که قضا کند نماز شبرا در روز و میفرماید که اي فرشتگان من نظر کنید به بنده من که قضا میکند چیزي را
و روي برید بن معاویۀ العجلیّ عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه » ) . که بر او واجب نگردانیدهام گواه باشید که گناهان او را آمرزیدم
و مرویست از (« انّه قال افضل قضاء صلاة اللّیل فی السّاعۀ الّتی فاتتک اخر اللّیل و لیس باس ان یقضیها بالنّهار و قبل ان تزول الشّمس
برید عظیم الشأن که از ارکان اربع است که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که بهترین اوقات قضا نماز شب در
آن ساعتی است که از تو فوت شده است در آخر شب و لیکن بهتر آنست که قضا را اول بکنند و نمازي در میان فاصله شود بعد از
آن ادا را به جا آورند و باکی نیست که قضا کنند نماز شبرا در روز و پیش از پیشین. چنانکه در حسن کالصحیح از زراره منقولست
که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر گاه جمع شود بر تو دو وتر یا سه وتر یا بیشتر پس قضا کن همه را
چنانکه فوت شده است یعنی بعنوان وتر نه شفع و در شب نه روز فاصله میکنی میان هر دو وتر به نمازي زیرا که وتر آخر است و
وتر آن شبرا مقدم مکن بلکه به ترتیبی که قضا شده است قضا کن و نماز ادا را در عقب همه واقع ساز پس حضرت فرمودند که دو
صفحه 98 از 262
وتر در یک شب نمیباشد مگر آن که یکی قضا باشد. و در موثق کالصحیح از زراره منقولست که گفت از حضرت امام محمد
ص: 223 باقر صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از قضاء نماز شب حضرت فرمودند که قضا کن در آن وقتی که
ادا را میکنی عرض کردم که دو وتر در یک شب میباشد فرمودند که یکی قضاست، دو ادا نمیباشد و از این باب اخبار بسیار
و روي عن مرازم بن حکیم الازديّ قال کنت مرضت اربعۀ اشهر لم اصلّ نافلۀ فیها فقلت لأبی عبد اللَّه صلوات اللَّه » ) . وارد شده است
علیه انّی مرضت اربعۀ اشهر لم اصلّ نافلۀ فقال لیس علیک قضاء انّ المریض لیس کال ّ ص حیح کلّما غلب اللَّه علیه فاللّه اولی بالعذر
و در حسن کالصحیح منقولست از مرازم که گفت چهار ماه بیمار شدم که نماز نافله نکردم در آن مدّت پس عرض نمودم به (« فیه
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که چهار ماه بیمار شدم و نافله نکردم حضرت فرمودند که بر تو نیست که قضا کنی به
درستی که بیمار مثل صحیح نیست هر چه را حق سبحانه و تعالی بر بنده غالب شود که بنده را اختیاري نباشد مانند بیماري پس حق
سبحانه و تعالی اولی است به قبول عذر چون در وقت اضطرار بنده را معذور گردانیده است و عذر ایشان را قبول میکند پس خود
اولی است به قبول عذر چون غنی و اکرم الاکرمین است. و در موثق از اسماعیل منقولست که گفت سؤال کردم از حضرت امام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از نمازي که بر من جمع میشود حضرت فرمودند که تخمین کن و قضا کن و صحیحه ابن سنان
و روي محمّد بن مسلم عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه قال قلت له رجل مرض فترك النّافلۀ فقال یا » . خواهد آمد در آخر کتاب
و کالصحیح و در صحیح بروایت صدوق در علل از محمد « محمّد لیس بفریضۀ ان قضاها فهو خیر یفعله و ان لم یفعل فلا شیء علیه
بن مسلم مرویست که گفت عرض نمودم به حضرت ص: 224 امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه که شخصی
بیمار شد و نافله را ترك کرد حضرت فرمودند که واجب نیست که قضاي آن واجب باشد بلکه سنت است اگر قضا کند کار
خیریست که آن را میکند و اگر نکند بر او چیزي نیست. و در حسن کالصحیح از مرازم منقولست که اسماعیل بن جابر سؤال کرد
از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و گفت حق سبحانه و تعالی ترا بزرگ گرداند بحسب ظاهر چنانکه بحسب واقع
بزرگی نافله بسیار بر من جمع شده است چه کنم حضرت فرمودند که همه را قضا کن عرض نمودم که بسیار است و نمیتوانم همه
را قضا کردن فرمودند که قضا کن عرض نمودم که حساب نمیتوانم کرد حضرت فرمودند که تخمین کن و بعد از آن مرازم سؤال
بیماري کرد که در متن گذشت و بمنزله تخصیص است که اگر به سبب بیماري ترك شده باشد مبالغه در قضا نیست و تصدق اولی
است. و در موثق کالصحیح از اسماعیل منقولست که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از نمازي که بر من جمع
شده است حضرت فرمودند که تخمین کن و قضا کن. و در موثق کالصحیح از ابن مسکان منقولست از شخصی که از آن حضرت
صلوات اللَّه علیه سؤال کرد از شخصی که نماز بر او جمع شده است حضرت فرمودند که آنها را بیندازد و حساب را از سر گیرد. (
و بطرق صحیحه و حسن و موثق منقولست که (« و ساله سلیمان بن خالد عن قضاء الوتر بعد الظّهر فقال اقضه وترا ابدا کما فاتک »
سلیمان گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از قضاء وتر بعد از ظهر حضرت فرمودند که همیشه وتر قضا
کن یعنی اگر چه بعد از ظهر باشد. ص: 225 و در صحیح دیگر از سلیمان منقولست که بعد از آن عرض
و ساله حمّاد بن عثمان فقال له اصبح عن الوتر » ) . نمودم که دو وتر در یک شب میباشد حضرت فرمودند که آیا یکی قضا نیست
و در صحیح از حماد منقولست که گفت عرض نمودم به حضرت امام جعفر صادق صلوات (« إلی اللّیل فکیف اقضی قال مثلا بمثل
اللَّه علیه که صبح میکنم از وتر یعنی صبح میشود و شب نماز وتر را نکردهام و تا شب میکشد که قضا نمیکنم چگونه قضا کنم
یعنی وتر سه رکعت را سه رکعت قضا کنم یا چهار رکعت چنانکه در بعضی اخبار وارد شده است حضرت فرمودند که هر قدري
که فوت شده است همان مقدار قضا میکند. و به همین عبارت در صحیحه زراره امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه و صحیحه عبد
اللَّه بن مغیره از حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه وارد شده است. و در صحیح از فضیل و موثق از ابو بصیر از صادقین
صلوات اللَّه علیهما وارد شده است که اگر پیش از پیشین قضا کند وتر میکند و اگر بعد از زوال قضا کند شفع خواهد کرد. و در
صفحه 99 از 262
صحیحه زراره نیز به همین عنوان منقولست بعد از آن گفت عرض نمودم که چرا شفع مقرّر شد حضرت فرمودند که از جهۀ عقوبت
آن که چرا مساهله کرد تا قضا شد و قضا را نیز مساهله کرد تا از ظهر گذشت و ظاهرا تقیه بوده است و ممکن است که مخیر باشد
و روي عنه حریز انّه قال کان ابی صلوات اللَّه علیه » ) . بعد از زوال میان آن که سه رکعت قضا کند یا چهار رکعت و اللَّه تعالی یعلم
و به اسانید صحیحه منقولست از حریز که حضرت امام ص: 226 جعفر (« ربّما قضی عشرین وترا فی لیلۀ
صادق صلوات اللَّه علیه میفرمودند که پدرم سلام اللَّه علیه بسیار بود یا گاه بود که قضا میفرمودند بیست وتر را در یک شب و
وجه ترك آلام و غموم و همومی بود که ایشان را دست میداد و به سبب آن ترك میفرمودند چنانکه گذشت. و شیخ همین
حدیث را در صحیح از حریز روایت کرده است از عیسی بن عبد اللَّه ثقه از آن حضرت صلوات اللَّه علیه. و در حسن کالصحیح نیز
وارد است از ابو جریر از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه به همین عبارت و این اخبار نیز دلالت دارد بر آن که بعد از
زوال وتر قضا میکند نه شفع اگر چه ممکن است که مراد این باشد که قضاي بیست وتر میکردند و ممکن است که قضاي وتر را
و سال عبد اللَّه بن المغیرة ابا ابراهیم موسی بن جعفر صلوات اللَّه » ) . شفع به جا آورده باشند و لیکن بعید است و اللَّه تعالی یعلم
و به اسانید صحیحه و حسنه منقول است از عبد اللَّه که گفت از آن حضرت (« علیهما عن الرّجل یفوته الوتر فقال یقضیه وترا ابدا
صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از شخصی که او را فوت شود وتر حضرت فرمودند که همیشه قضا میکند بعنوان وتر اگر چه بعد از
زوال باشد و آن که در مجموع این اخبار متواتره وارد شده است وتر محتمل است که مراد از وتر سیزده رکعت باشد یا یازده رکعت
و ممکن است که چون اکثر اوقات نماز شبرا میکردند و بعد از آن استراحتی میکردند ایشان را خواب برده باشد و سه رکعت
فوت شده باشد از ایشان و مراد از وتر سه رکعت باشد و محتمل است که اگر نماز شب فوت شده باشد با وتر اهتمام در قضا وتر
بیشتر باشد و این بعید است چون اخبار قضاء نماز شب در سفر گذشت که در روز میتوان کرد با عمومات قضاء نوافل پس لوامع
صاحبقرانی، ج 5، ص: 227 مراد یکی از آن دو احتمال است. و در حسن کالصحیح از معاویۀ بن عمار منقولست که حضرت امام
جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر نمازي که در روز فوت شده باشد آن را در روز قضا کن و هر نمازي که در شب
فوت شده باشد آن را در شب قضا کن عرض نمودم که دو وتر را در یک شب به جا آورم حضرت فرمودند بلی همیشه وتر قضا
کن یعنی اگر چه بعد از ظهر باشد و از این باب اخبار بسیار است.
باب معرفۀ الصّبح و القول عند النّظر الیه
بابی است (« روي علیّ بن عطیّۀ عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه انّه قال الفجر هو الّذي اذا رایته کان معترضا کانّه بیاض نهر سورا » )
در شناختن صبح و آن چه باید خواند وقتی که نظر بان کنند. و در صحیح و در حسن کالصحیح منقولست که حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که صبح صادق آنست که چون نظر کنی عرض افق روشن شده باشد و در روشنایی به نهر سورا
ماند و آن آب فراتست و سورا شهري بوده است به جاي حله یا قریب به حله بوده است و در شبهاي تار نهر سور المعانی دارد مانند
لمعان صبح صادق و بر بنده واقع شد که نهر از طرف مغرب روشنی داشت و تعجب داشتیم که سفیدي جانب مغرب قریب به صبح
چه معنی دارد تا آخر ظاهر شد که آب فراتست و غرض از این تمثیلات آنست که صبح کاذب بسیار مشتبه میشود به صبح صادق،
و مرویست در صحیح از زراره که (« و روي انّ وقت الغداة اذا اعترض الفجر فاضاء حسنا » ) . تا یقین نشود نماز نمیتوان کرد
حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه میفرمودند که حضرت سید المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله دو رکعت نماز صبح را وقتی
و امّا الفجر الّذي یشبه ذنب السّرحان » ) . میکردند که صبح در عرض افق ظاهر میشد و خوب روشن میشد از جهۀ تحقق صبح
و اما صبحی که شبیه است به دم (« فذاك الفجر الکاذب ص: 229 و الفجر ال ّ ص ادق هو المعترض کالقباطیّ
گرگ آن صبح کاذب است و صبح صادق آنست که عرض افق روشن میشود مانند جامهاي سفید مصري و تا کسی نه بیند آن
صفحه 100 از 262
جامها را وجه شبه خوب ظاهر نمیشود. و در صحیح از ابو بصیر منقولست که گفت سؤال کردم از حضرت امام جعفر صادق
صلوات اللَّه علیه که چه وقت حرام میشود خوردن و آشامیدن بر صایم و واجب میشود نماز صبح فرمودند که هر گاه عرض افق
روشن شود مانند جامهاي سفید مصري در آن وقت حرام میشود خوردن و حلال میشود روزه و نماز صبح عرض نمودم که وقت
نماز باقی نیست تا طلوع آفتاب؟ حضرت فرمودند که هیهات این نماز کودکانست که در آن وقت به جا آورند و از این باب
و روي عمّار بن موسی السّاباطیّ عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه » ) . احادیث صحیحه وارد شده است که در روضه مذکور است
قال تقول اذا طلع الفجر الحمد للّه فالق الاصباح سبحان ربّ المساء و ال ّ ص باح اللَّهمّ صبّح آل محمّد ببرکۀ و عافیۀ و سرور قرّة عین
اللَّهمّ انّک تنزل باللّیل و النّهار ما تشاء فانزل علیّ و علی اهل بیتی من برکۀ السّماوات و الارض رزقا حلالا طیّبا واسعا تغنینی به عن
و در موثق از عمار منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که چون صبح طالع شود (« جمیع خلقک
میخوانی دعایی را که ترجمهاش این است که جمیع حمدها و ثناها مخصوص خداوندیست که شکافنده شبست به صبح گردانیدن
منزه خداوندي که پروردگار شام و صبح است و به قدرت کامله او این افلاك با عظمت میگردند و چون آفتاب پنهان میشود
شب میشود و چون آفتاب نزدیک به بیرون آمدن میشود به سبب روشنایی او صبح میشود. ص: 230
خداوندا صبح کن این روز را بر آل سیّد المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله با برکت و عافیت و خوشحالی و روشنایی چشم. خداوندا به
درستی که تو نازل میگردانی در شب و روز هر چه را میخواهی پس نازل کن بر من و بر اهل بیت من از برکتهاي آسمانها و
زمینها روزي حلال طیب فراخی که بی نیاز گردانی مرا به سبب آن از همه خلایقت، و بهترین دعاها دعاي صحیفه کامله است که
در صبح و شام هر دو میباید خواند و اگر خوف باشد که وقت فضیلت نماز بگذرد انسب آنست که این دعاها را بعد از نماز صبح
بخواند و هم چنین دعاهاي بسیار که شیخ طوسی و غیره در مصباح و در سایر کتب ذکر کردهاند بخواند تا طلوع آفتاب و اگر کسی
بر بلندي باشد از اول صبح تا روشن شدن دعاهاي بسیار میتوان خواندن میباید که آدمی به تقصیر از خود راضی نشود که به
سبب تنبلی حسرت بسیار خواهد خورد.
باب کراهۀ النّوم بعد الغداة