گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد هشتم
باب ثواب زیارة النّبیّ و الائمّۀ صلوات اللَّه علیهم






[زیارت پیامبر حیا و میتا]
(قال الحسین بن علیّ بن ابی طالب صلوات اللَّه علیهما لرسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله یا ابتاه ما جزاء من زارك فقال رسول اللَّه صلّی
اللَّه علیه و اله یا بنیّ من زارنی حیّا او میّتا، او زار اباك، او زار اخاك، او زارك کان حقّا علیّ ان ازوره یوم القیمۀ و اخلّصه من
ذنوبه) این بابی است در ثواب زیارت حضرت سید المرسلین و ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم که با یکدیگر واقع شده است
روایت کرده است شیخ طوسی کالصحیح از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه از حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه، و
کلینی، و صدوق بطرق متعدده قویه از حضرت امام حسن صلوات اللَّه علیه نقل نمودهاند، و ممکن است که هر دو سؤال کرده باشند
از حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله که اي پدر بزرگوار چه ثواب دارد کسی که ترا زیارت کند؟ پس آن حضرت
فرمودند که اي فرزند هر که زیارت کند مرا در حال حیات یا بعد از وفات یا زیارت کند پدرت را یا زیارت کند برادرت یا یا
زیارت کند ترا یعنی حیا او میّتا به قرینه اولی یا بعد از موت چنانکه در حدیث عبد اللَّه بن سنانست، و لیکن در چند حدیث
مصرحست در همه حیا او میتا، بر من لازمست که در روز قیامت او را زیارت کنم و شفاعت کنم و از گناهانش خلاصی دهم تا او
را بهشت برند. ص: 524 و در روایتی از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که روزي حضرت امام
حسین صلوات اللَّه علیه در کنار حضرت رسول اللَّه علیه و آله نشسته بودند که ناگاه سر بالا کردند و گفتند اي پدر بزرگوار
حضرت فرمودند که لبیک اي فرزند حضرت امام حسین گفت چه ثواب است کسی را که بعد از وفات شما به زیارت شما آید و
غرضی نداشته باشد بغیر از زیارت شما للّه؟ حضرت فرمودند: که هر که بعد از وفات من به زیارت من آید و غرضی بغیر از زیارت
من نداشته باشد للّه او را بهشت واجب میشود. و هم چنین تا به آخر، و از این حدیث ظاهر میشود که در زیارت اخلاص
مطلوبست مثل سایر عبادات
[هر امامی عهدي و حقی و حرمتی در گردن دوستان و شیعیان خود دارد]
صفحه 206 از 321
(و روي الحسن بن علیّ الوشّاء عن ابی الحسن الرّضا صلوات اللَّه علیه قال انّ لکلّ امام عهدا فی عنق أولیائه و شیعته و انّ من تمام
الوفاء بالعهد زیارة قبورهم، فمن زارهم رغبۀ فی زیارتهم و تصدیقا بما رغّبوا فیه کان ائمّتهم شفعاءهم یوم القیمۀ) و به اسانید
صحیحه و کالصحیحه منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر امامی را عهدي و حقی و حرمتی یا پیمانی در
کردن دوستان و شیعیان خود دارند و به درستی که از جمله تمامی وفا به عهد ایشانست زیارت قبور ایشان پس کسانی که زیارت
کنند ایشان را از روي رغبت در زیارت ایشان، و از روي باور داشتن ثوابهائی که در زیارت مقرر است یعنی از جهۀ رضاي الهی تا
ثواب بران مترتب شود امامان ایشان شفیعان ایشان خواهند بود در روز قیامت
[هیچ پیغمبري و وصی پیغمبري در زمین زیاده از سه روز نمیماند تا آن که روح و استخوان و گوشت او را به آسمان میبرند]
(و روي علیّ بن الحکم عن زیاد بن ابی الحلّال عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال ما من نبیّ و لا وصیّ نبیّ یبقی فی الارض اکثر
من ص: 525 ثلاثۀ ایّام حتّی یرفع بروحه و عظمه و لحمه إلی السّماء و انّما یؤتی مواضع آثارهم و یبلغونهم
من بعید السّلام، و یسمعونهم فی مواضع آثارهم من قریب) و به سیزده سند صحیح منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات
اللَّه علیه فرمودند که هیچ پیغمبري و هیچ وصی پیغمبري در زمین زیاده از سه روز نمیماند تا آن که روح و استخوان و گوشت او
را به آسمان میبرند و آن چه مقرر است که به زیارت قبور ایشان میروند به جاهاي دفن ایشان میروند چون زیارت ایشان
میکنند از دور سلام را به ایشان میرسانند و اگر قبور ایشان را زیارت کنند آواز زائران خود را میشنوند به اعتبار ربطی که ایشان
را هست به آن مواضع پس ظاهر شد که خواه ایشان در آن مشهد مقدس باشند و خواه نباشند به یک نحو مطلع میشوند از زیارت
قبور ایشان، و از دور سلام را به ایشان میرسانند، و بنا بر این فرق مستحب است به استحباب مؤکد، و بعضی واجب میدانند زیارت
قبور ایشان را بنا بر اخبار بسیاري که وارد شده است، و شک نیست که زیارت قبور ایشان محض تعبّد است، و ائمه معصومین
صلوات اللَّه علیهم احتیاج ندارند به زیارت زایران چون مطلعند بر احوال ابرار و فجار، و گذشت اخبار بسیار که هر صبح و شام
اعمال این امت را عرض مینمایند بر حضرت سید ابرار و ائمه اطهار سلام اللَّه علیهم ما تعاقب اللیل و النهار. و روایت کرده است
شیخ به سندي کالصحیح از عمرو ظاهرا ابن ابی المقدام است که گفت سعد اسکاف به نزد من آمد و گفت اي فرزند میخواهی
که حدیثی از براي تو نقل کنم گفتم بلی گفت حدیث کرد مرا حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که چون امیر المؤمنین
صلوات اللَّه علیه را ص: 526 ضربت زدند حضرت در وقت رفتن به عالم اعلی فرمودند به حضرت امام
حسن و امام حسین صلوات اللَّه علیهما که چون بروم مرا غسل دهید و کفن کنید و حنوط کنید و در تابوتم گذارید و شما پاي
تابوت را بردارید که پیش تابوت را اعاظم ملائکه بر میدارند، و خواهید رسید به قبري کنده و لحدي مهیّا شده و خشت در آنجا
گذاشته پس مرا در لحد بخوابانید و خشت بر آن بچینید بعد از آن یک خشت از پیش سر بردارید و ببینید که چه میشنوید، پس
چون خشت چیدند خشتی را برداشتند کسی در قبر نبود پس هاتفی ندا کرده حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه بنده شایسته
الهی بود خداوند عالمیان او را به نبیّ او رسانید و حق سبحانه همیشه چنین میکند به اوصیا بعد از انبیا تا آن که اگر پیغمبري در
مشرق بمیرد و وصی او در مغرب وفات کند البته حق سبحانه و تعالی آن وصی را به آن نبی میرساند. و از عطیه منقولست
کالصحیح که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه شنیدم که میفرمودند که مکث نمیکند جسد هیچ پیغمبري و
هیچ وصی پیغمبري در زمین زیاده از چهل روز. و این اخبار بحسب ظاهر با هم منافات دارند، و همه منافات دارند با آن که بمنزله
ضروري است که جسدهاي ایشان در این قبور است، و جسد حضرت یوسف را حضرت موسی نقل فرمودند از مصر به شام و
حضرت نوح استخوان حضرت آدم را نقل فرمودند به نجف اشرف، پس در جمع بین الاخبار چند وجه میتوان گفت، یکی آن که
به آسمان برند و باز پس آورند، و یا آن که اکثر انبیا را برند، و بعضی را در همان ساعت برند و بعضی را بعد از سه روز تا چهل
صفحه 207 از 321
روز و یا آن که روح را با بدنهاي مثالی برند و این اظهر است و اللَّه تعالی یعلم
[زیارت أئمه]
(و روي جابر عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه قال من تمام الحجّ لقاء ص: 527 الامام) و کالصحیح منقولست
که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که از جمله عباداتی که حج به آن تمام میشود ملاقات کردن امام است حیا و
میّتا و این حدیث با احادیث دیگر گذشت (و روي صالح بن عقبۀ عن زید الشّحّام قال قلت لأبی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه ما لمن
زار واحدا منکم قال کمن زار رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله) و کالصحیح منقولست از زید که گفت به حضرت امام جعفر صادق
صلوات اللَّه علیه عرض نمودم که چه ثواب دارد کسی که یکی از شما ائمه معصومین را صلوات اللَّه علیهم زیارت کند حضرت
فرمودند که چنان است که حضرت سید المرسلین صلوات اللَّه علیه را زیارت کرده باشد (و قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله لعلیّ
صلوات اللَّه علیه یا علیّ من زارنی فی حیاتی او بعد موتی أو زارك فی حیاتک او بعد موتک اوزار بنیک فی حیاتهما او بعد موتهما
ضمنت له یوم القیمۀ ان اخلّصه من اهوالها و شدائدها حتّی اصیّره معی فی درجتی) و کلینی روایت کرده است مرفوعا که حضرت
سید الانبیاء صلوات اللَّه علیه و آله به حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه فرمودند که یا علی هر که زیارت کند مرا در حیات من
یا بعد از وفات من یا زیارت کند ترا در حیات تو یا بعد از وفات تو یا زیارت کند حسنین صلوات اللَّه علیهما را در حیات ایشان یا
بعد از وفات ایشان من ضامنم که در روز قیامت او را خلاصی دهم از ترسها و سختیهاي روز قیامت تا آن که او را جا دهم با خود
در درجه عالیه که حق سبحانه و تعالی از جهۀ من مقرر ساخته است. ص: 528 و کالصحیح منقولست از
یونس قصري که گفت چون به مدینه رفتم به خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه رفتم عرض نمودم که فداي تو
گردم به خدمت شما آمدم و زیارت نکردم حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه را حضرت فرمودند که بد کردي اگر نه این بود
که از شیعیان مایی نظر به تو نمیکردم آیا زیارت نمیکنی کسی را که حق سبحانه و تعالی و جمیع ملائکه و انبیاء و مؤمنان او را
زیارت میکنند گفتم فداي تو گردم نمیدانستم که زیارت آن حضرت چنین است، حضرت فرمودند که بدان که حضرت امیر
المؤمنین صلوات اللَّه علیه افضل است نزد حق سبحانه و تعالی از جمیع ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم و او راست ثواب اعمال
جمیع ایشان چنانکه حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه فرمود که ضربت علی عمرو بن عبد ود را افضل است از عبادت جن و
انس تا روز قیامت؟ و ائمه هدي بقدر اعمال بر یکدیگر فضیلت دارند که ظاهرش آنست که هر که عمر او بیشتر باشد عملش بیشتر
خواهد بود، و محتمل است که کیفیت نیز مراد باشد مثل جهاد حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه، و ظاهرا جرات نتوان کرد به
امثال این اخبار بر فضلیت بعضی بر بعضی دیگر و توقف اولی است در غیر حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهم چون افضلیت
آن حضرت بر باقی ائمه متواتر است و اللَّه تعالی یعلم. و کالصحیح منقولست از بزنطی که جمعی در خدمت حضرت ابی الحسن
علی بن موسی الرضا صلوات اللَّه علیهما بودیم و آن خانه پر بودند از محدّثین پس حکایت روز غدیر را در میان آوردند بعضی از
عامه گفتند که معلوم نیست این واقعه، یا فضیلت آن روز ظاهر نیست پس حضرت فرمودند که شهرت روز غدیر در آسمانها بیشتر
از شهرت آنست در زمین به درستی که ص: 529 حق سبحانه و تعالی را در فردوس اعلی قصري هست که
یک خشت آن از نقره است، و یکی از طلا، و در آن قصر صد هزار خیمه است، یا خانه از یاقوت سرخ و صد هزار خیمه است از
یاقوت سبز و خاك آن از مشک و عنبر است، و در آن چهار نهر است یکی از شراب، و یکی از آب، و یکی از شیر، و یکی از
عسل و در اطراف آن درختان هست از جمیع میوهها و بر آن درختان مرغان هستند که بدنهاشان از مروارید است و بالهاشان از
یاقوت و بانواع صوتها خوش خوانی میکنند، و چون روز غدیر میشود فرشتگان همه آسمانها باین قصر میآیند و تسبیح و تقدیس
و تهلیل الهی میکنند، پس آن مرغان به پرواز میآیند و در آن آب فرو میروند و بر آن خاك مشک و عنبر میغلطند پس چون
صفحه 208 از 321
فرشتگان جمع میشوند آن مرغها پرواز میکنند و بالهاي خود را بر ایشان میافشانند و در این روز نثار فاطمه زهرا صلوات اللَّه
علیها را به هدیه به یک دیگر میدهند و میفرستند از جهۀ هم، و خواهد آمد که در شب زفاف حضرت امیر المؤمنین و فاطمه زهرا
درخت طوبی یا سدره مامور شد که بار و برك عظیم بر دارد و اهل بهشت از حور و غلمان همه در زیر آن درخت حاضر شدند و
راحیل خطبه خواند در غایت فصاحت و بلاغت و حضرت جبرئیل از جانب حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه خطبه کرد و حق
سبحانه و تعالی از جانب حضرت فاطمه ایجاب فرمود، و جبرئیل از جانب حضرت امیر المؤمنین قبول کرد، پس درخت طوبی یا
سدرة المنتهی یا هر دو نثار کردند مروارید و جواهر و برکهاي خود را بر ایشان و هر یک از حوران و غلمان بهره خود را از آن
برداشتند و در روز غدیر به هدیه از جهۀ دیگري میفرستند چون هر یک از اینها را بویی و زینتی هست که دیگري ندارد و در
عرض سال از آن بو معطرند تا عید دیگر و ص: 530 چون آخر روز میشود ندا میرسد که برگردید به
جاهاي خود که شما را ایمن ساختند از خطا و لغزش تا سال دیگر این روز از جهۀ اعزاز و اکرام حضرت محمد و علی صلوات اللَّه
علیهما. پس حضرت فرمودند که اي پسر ابو نصر در هر جا که باشی سعی کن که در روز غدیر نزد حضرت امیر المؤمنین صلوات
اللَّه علیه حاضر شوي زیرا که حق سبحانه و تعالی میآمرزد جمیع مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را و در میگذرد از
گناهان شصت ساله ایشان، و از آتش دوزخ آزاد میکند دو برابر آن چه آزاد کرده است در ماه رمضان و در شب قدر و شب فطر،
و درهمی که در این روز تصدیق کنند برابر است با هزار درهم که به شیعیان اثنی عشري دهند پس هر چه مقدورت باشد احسان
کن به برادران مؤمنت و مسرور ساز در این روز مؤمن و مؤمنه را. پس فرمودند که اي اهل کوفه حق سبحانه و تعالی شما را خیر
بسیار کرامت فرموده است و به درستی که شما از آن مؤمنانید که حق سبحانه و تعالی دلهاي شما را از جهۀ ایمان امتحان فرموده
است و عنقریبست که خفّتها به شما خواهند رسانید دشمنان شما و بر شما ظلمهاي بسیار خواهند کرد و امتحانها و آزمایشها با شما
خواهد شد و بلاهاي پی در پی بر شما ریخته خواهد شد، و عاقبت حق سبحانه و تعالی که کشف غم و الم کار اوست از شما بر
طرف خواهد فرمود بلاهاي عظیمه را، و اللَّه که اگر مردمان فضلیت این روز را بدانند چنانکه باید و به شرایط و آداب آن عمل
نمایند هر روز ده مرتبه فرشتگان آسمانها مصافحه کنند ایشان را، و اگر نه خوف تطویل بود هر آینه ذکر میکردم از فضلیت این
، روز و رتبههایی که حق سبحانه و تعالی عطا فرموده است عارفان این روز را آن مقدار که کسی حساب آن لوامع صاحبقرانی، ج 8
ص: 531 نتواند کرد. راوي میگوید که زیاده از پنجاه مرتبه به نزد بزنطی رفتیم و او این حدیث را در هر مرتبه نقل کرد و ما جمعی
از او شنیدیم. و کالصحیح منقولست از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که هر که زیارت کند حضرت امیر المؤمنین
صلوات اللَّه علیه را پیاده حق سبحانه و تعالی بعدد هر گامی حجی و عمره در نامه عمل او بنویسد، و اگر پیاده برگردد بعدد هر
گامی دو حج و دو عمره بنویسند. و راوي گوید که من نزد آن حضرت صلوات اللَّه علیه بودم و سخن حضرت امیر المؤمنین
صلوات اللَّه علیه بر آمد ابن مارد عرض نمود به آن حضرت صلوات اللَّه علیه که چه ثواب دارد زیارت جدت حضرت امیر المؤمنین
صلوات اللَّه علیه؟ پس حضرت صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که اي پسر مارد هر که زیارت کند جدم را و عارف بحق او باشد
حق سبحانه و تعالی بعدد هر کامی حجی و عمره مقبول در نامه عمل او بنویسد، قسم به خدا اي پسر مارد که حق سبحانه و تعالی
طعمه آتش نمیکند قدمی را که گرد آلود شده باشد در زیارت حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه خواه پیاده رفته باشد یا
سواره و این حدیث را به آب طلا بنویس. یعنی به این حدیث عمل کن و اهتمام به شان آن داشته باش که بسیار نافع است، و
محتمل است که حقیقتش مراد باشد و سنت باشد نوشتن آن باب طلا تا او و دیگران اعتنا به شانس داشته باشند. و کالصحیح منقول
است از ابو عامر که واعظ اهل حجاز بود گفت رفتم به خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و عرض نمودم که یا ابن
رسول اللَّه زیارت حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه چه ثواب دارد ص: 532 فرمودند که اي ابو عامر
خبر داد مرا پدرم از پدرش از جدش از حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه که حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله
صفحه 209 از 321
فرمودند بمن که یا علی و اللَّه که ترا شهید خواهند کرد در زمین عراق و در آنجا مدفون خواهی شد گفتم یا رسول اللَّه چه ثواب
دارد کسی که قبور ما را زیارت کند و معمور سازد و تعاهد آن کند، و اهتمام به زیارت آن داشته باشد حضرت فرمودند که یا ابا
الحسن به درستی که حق سبحانه و تعالی قبر ترا و قبرهاي فرزندان ترا بقعها گردانیده است از بقعهاي بهشت و عرصهاي از عرصهاي
جنت و به درستی که حق سبحانه و تعالی دلهاي برگزیدگان خلقش و بندگان خاص خود را مشتاق و محب شما گردانیده است، و
مشقتها و آزارها خواهند کشید از جهۀ دوستی شما و ایشان عمارت کنندگان قبور شمایند و بسیار به زیارت قبور شما خواهند آمد
از جهۀ رضاي الهی و دوستی رسولش صلوات اللَّه علیه و آله، یا علی ایشان مخصوصانند به شفاعت من به آن که اوّل ایشان را
شفاعت خواهم کرد، و ایشان در حوض کوثر بر من وارد خواهند شد و در بهشت ایشان به زیارت من خواهند آمد، یا علی هر که
معمور دارد قبور شما را و تعاهد آن کند به پاکیزگی، و بوي خوش، و تعظیم آن چنان باشد که یاري کرده باشد حضرت سلیمان را
بر بناي بیت المقدس و هر که زیارت کند قبور شما را چنان است که بعد از حج اسلام هفتاد حج کرده باشد و چون از زیارت
برگردد از گناهان پاك شده باشد مانند روزي که از مادر متولد شده باشد پس خوشحال باش، و بشارت باد ترا، و بشارت ده
محبان و دوستان خود را به نعمتهاي بسیار و به چیزي چند که چشم ایشان را روشن کند که نه چشمها دیده باشد و نه گوشها شنیده
باشد و نه در خاطر کسی خطور کرده باشد و لیکن جمعی از اراذل مردمان و بدترین خلق خدا سرزنش کنند زیارت لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 533 کنندگان شما را به زیارت چنانکه سرزنش میکنند زناکاران را به زنا، این جماعت بدترین امت منند
من ایشان را شفاعت نخواهم کرد و در حوض کوثر بر من وارد نخواهند شد. و کالصحیح از مفضل منقولست که داخل شدم بر
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و عرض نمودم که اشتیاق به نجف اشرف دارم فرمودند که از چه جهۀ عرض نمودم که
دوست میدارم که زیارت کنم حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه را فرمودند که ثواب زیارت آن حضرت را میدانی گفتم نه
یا ابن رسول اللَّه مگر آن که شما بفرمایید فرمودند که هر گاه زیارت کنی آن حضرت صلوات اللَّه علیه را بدان که زیارت میکنی
استخوانهاي حضرت آدم، و بدن حضرت نوح، و جسم حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهم را. عرض نمودم که یا ابن رسول
اللَّه مشهور است که حضرت آدم صلوات اللَّه علیه در سراندیب فوت شد و میگویند که استخوانش در بیت اللَّه الحرام است چگونه
به کوفه آمد استخوان او؟ حضرت فرمودند که حق سبحانه و تعالی وحی نمود به حضرت نوح علیه السلام در وقتی که در کشتی
بود و خطاب به او رسید که هفت شوط طواف خانه بکن، و داخل آب شد و آب تا زانوهاي آن حضرت بود پس از آب تابوتی
بیرون آوردند، و در کشتی گذاشتند و این کشتی در میان دریا بود و میگشت، یا طواف خانه کعبه میکرد، آن مقدار که حق
سبحانه و تعالی خواست که او طواف کند پس کشتی رسید تا در کوفه در میان مسجد کوفه، پس حق سبحانه و تعالی به زمین
خطاب فرمود که آب خود را بخور و فرو بر پس آب دریا در مسجد کوفه فرو رفت هم چنان که ابتدا از آنجا بیرون آمد و جمعی
که با نوح بودند در کشتی در اطراف عالم متفرق شدند پس حضرت نوح تابوت استخوانهاي ص: 534 آدم
علیه السلام را از کشتی بیرون آورد و در نجف دفن کرد، و این نجف قطعهایست از کوهی که حق سبحانه و تعالی در آن سخن
گفت با حضرت موسی علیه السلام، و حضرت عیسی علیه السلام را در این کوه مقدس و مطهر گردانیدند، و حضرت ابراهیم علیه
السلام را بر این کوه خلیل خود گردانید، و حضرت محمد صلی اللَّه علیه و آله را در این کوه در شب معراج حبیب خود گردانید و
آن را محل سکناي پیغمبران صلوات اللَّه علیهم گردانید، و قسم به خدا که بعد از دو پدرش حضرت آدم و نوح کسی از پیغمبران
سکنی نکرد که نزد حق سبحانه و تعالی گرامی ترا از حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه باشد، پس چون زیارت کنی جانب
نجف را پس زیارت کن استخوانهاي حضرت آدم و بدن نوح و جسم حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهم را که زیارت کرده
خواهی بود پدران پیشینیان را که آدم و نوح باشد و زیارت کرده خواهی بود حضرت سید المرسلین را چون زیارت حضرت امیر
المؤمنین زیارت آن حضرت است چون نفس آن حضرتست و زیارت کرده خواهی بود حضرت امیر المؤمنین را که بهترین اوصیاء
صفحه 210 از 321
پیغمبران است و به درستی که دعاهاي زائران آن حضرت مستجابست و در وقت زیارت و دعا درهاي آسمان گشوده میشود پس
بخواب مرو که چنین خیرات از دستت برود یعنی سعی کن که زیارت کنی و چنانکه باید زیارت کنی و احادیث فضایل زیارت
حضرت امیر المؤمنین بسیار است، و هم چنین زیارت مخصوصه و غیر آن از حد متجاوز است و اگر کسی استیفاي آن را خواهد
رجوع کند بکتاب مزار سید ابن طاوس و غیر آن
[زیارت امام حسین ع]
(و روي اسحاق بن عمّار عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال ص: 535 موضع قبر الحسین صلوات اللَّه علیه
منذ یوم دفن فیه روضۀ من ریاض الجنّۀ و قال صلوات اللَّه علیه: موضع قبر الحسین صلوات اللَّه علیه ترعۀ من ترع الجنّۀ) و به اسانید
صحیحه منقول است از اسحاق که مشترکست میان موثق و ثقه و موثق نیز از اصحاب اصول معتمده است که حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که موضع قبر حضرت سیّد الشهدا صلوات اللَّه علیه از آن روزي که آن حضرت را در آنجا دفن
نمودهاند باغی است از باغستانهاي بهشت، و باز فرمودند که موضع قبر آن حضرت صلوات اللَّه علیه روضه یا دریست از روضها یا
درهاي بهشت به معانی که سابقا گذشت و مؤید آن که در بهشت خواهد بود و حدیث کربلاي معلی است که مجموع را به بهشت
میبرند (و قال صلوات اللَّه علیه حریم قبر الحسین صلوات اللَّه علیه خمسۀ فراسخ من اربعۀ جوانب القبر) و منقولست در قوي که
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که حریم قبر آن حضرت صلوات اللَّه علیه پنج فرسخ است از هر یک از چهار
جانب قبر، و ممکن است که مراد یک فرسخ و ربع فرسخ باشد که مجموع پنج فرسخ باشد، و لیکن علما معنی اول را فهمیدهاند، و
در روایتی هشت فرسخ است، و در روایتی چهار فرسخ، و در روایتی یک فرسخ از هر جانبی از چهار جانب قبر. و در روایتی
کالصحیح از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که تربت قبر آن حضرت تا ده میل است که سه فرسخ و ثلثی باشد. و در
صحیح از اسحاق بن عمار منقولست که گفت از آن حضرت ص: 536 صلوات اللَّه علیه شنیدم که موضع
قبر آن حضرت را حرمتی است معلوم هر که آن را بشناسد و پناه بان برد حق سبحانه و تعالی او را امان میدهد عرض نمودم که
بیان فرمائید که چه مقدار است فرمودند که از موضع قبر تا بیست و پنج ذرع از پیش، و بیست و پنج ذرع از پس و بیست و پنج ذرع
از بالاي سر و هم چنین از پیش پا، و موضع قبر آن حضرت از آن روزي که آن حضرت را دفن کردهاند روضهایست از روضهاي
بهشت، و از آنجا معراجی است که اعمال زیارت کنندگان را به آسمان میبرند، و نیست پیغمبري و فرشته مگر آن که از حق
سبحانه و تعالی رخصت میخواهند در زیارت قبر آن حضرت و ایشان را رخصت میدهند که زیارت کنند قبر آن حضرت را و
فوجی میآیند و فوجی بالا میروند. و در صحیح از عبد اللَّه بن سنان منقول است که گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات
اللَّه علیه شنیدم که قبر آن حضرت صلوات اللَّه علیه بیست ذرع مکسر است به آن که مثلا چهار ذرع باشد در عرض، و پنج ذرع
باشد در طول، و در روایتی دیگر از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست که خاك قبر را تا هفتاد ذرع بر میتوان داشت از جهۀ
شفا و امان. و اکثر اصحاب حمل کردهاند بر مراتب فضل پس بیست ذرع مکسر تخمینا اصل قبر است بهتر است و هم چنین است هر
چه نزدیکتر است بهتر است تا هشت و اکثر روایت هشت فرسخ را ذکر نکردهاند و کفعمی روایت کرده است و تا پنج فرسخ
گفتهاند و ممکن است که شرف زمین به اعتبار حرمت دفن در آن پنج فرسخ باشد و از کربلا باشد به اعتبار شرف جوار و سکنی
چنانکه کالصحیح از ثابت منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که حق سبحانه و تعالی کربلا را آفریده
است پیش از آفریدن کعبه ص: 537 به بیست و چهار هزار سال و مقدس و مبارك گردانیده است و پیش از
آن که حق سبحانه و تعالی خلق کند عالم را مقدس بود و مبارك و همیشه چنین خواهد بود و حق سبحانه و تعالی موضع کربلا را
بهترین مواضع بهشت گردانیده است، و از این حدیث ظاهر میشود که زمین کربلا را به بهشت خواهند برد چنانکه مشهور است تا
صفحه 211 از 321
آن که مشهور است که علامه حلی در مرض موت متردد شد که او را به نجف برند و صحراي قیامت را به بیند یا به کربلا برند و نه
بیند آخر ترجیح نجف داد از جهۀ دیدن عذاب ظالمان اهل بیت و مشهور است که شیخ فخر الدین علیه الرحمۀ علامه را در خواب
دید و از او پرسید که چگونه گذرانیدي در جواب گفت که اگر نه کتاب الفین و زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه بود
هر آینه فتاوي مرا هلاك میکرد و دور نیست که اهلاك فتاوي به اعتبار استعجال و عدم تدبر باشد (و روي اسحاق بن عمّار عن
ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال ما بین قبر الحسین صلوات اللَّه علیه إلی السّماء السّابعۀ مختلف الملائکۀ) و در موثق کالصحیح
منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که از قبر حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه تا به آسمان هفتم
محل تردّد فرشتگان است فوجی میآیند و فوجی میروند و احادیث بر این مضمون بسیار است (و روي صالح بن عقبۀ عن بشیر
الدّهّان قال قلت لأبی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه ربّما فاتنی الحجّ فاعرّف عند قبر الحسین صلوات اللَّه علیه قال احسنت یا بشیر أیّما
مؤمن اتی قبر الحسین صلوات اللَّه علیه عارفا بحقّه فی غیر یوم عید کتبت له عشرون حجّ ۀ و عشرون عمرة مبرورات متقبّلات و
عشرون غزوة مع نبیّ مرسل او امام عادل، و من ص: 538 اتاه فی یوم عید کتبت له الف حجّۀ و الف عمرة
مبرورات متقبّلات و الف غزوة مع نبیّ مرسل او امام عادل قال فقلت له و کیف لی بمثل الموقف و قال فنظر إلیّ شبه المغضب ثمّ
قال: یا بشیر انّ المؤمن اذا اتی قبر الحسین صلوات اللَّه علیه یوم عرفۀ فاغتسل بالفرات ثمّ توجّه الیه کتب اللَّه عزّ و جلّ له بکلّ خطوة
حجّۀ بمناسکها و لا اعلمه الّا قال و عمرة) و منقولست کالصحیح از بشیر یا یسیر بیا دو نقطه و سین بی نقطه که گفت عرض نمودم
به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که بسیار است که توفیق حج نمییابم و در روز عرفه نزد قبر حضرت سید الشهدا
صلوات اللَّه علیه مشغول دعا میشوم و دعاهاي عرفه را میخوانم چنانکه در عرفات بسر میآورم حضرت فرمودند که اي بشیر
خوب کرده، هر مؤمنی که به نزد قبر آن حضرت آید و عارف باشد بحق آن حضرت یعنی او را امام واجب الاطاعه داند چنانکه در
احادیث مفسّر شده است و این قید از جهۀ اخراج غیر مؤمن است چون ایمان شرط صحت همه عبادات است خصوصا زیارات و در
غیر روز عید باشد مینویسند در نامه عمل او بیست حج و بیست عمره صحیح مقبول و بیست جهاد که در خدمت پیغمبر مرسل یا
امام معصوم به جا آورد و کسی که در روز عید به نزد آن حضرت آید مینویسند از جهۀ او هزار حج و هزار عمره صحیح مقبول، و
هزار جهاد با پیغمبر مرسل یا با امام عادل که مراد از آن معصوم است، بشیر گفت عرض نمودم که کی به ثواب وقوف عرفات
میرسد پس حضرت از روي غضب نظر بمن کردند و فرمودند که اي بشیر به درستی که مؤمن اثنا عشري هر گاه به نزد قبر آن
حضرت صلوات اللَّه علیه آید در روز عرفه و در فرات غسل کند و متوجه آن حضرت شود بعدد هر گامی یک حج با جمیع اجزاء و
شروط در نامه ص: 539 عملش مینویسند. و گمانم این است که حضرت یک عمره را نیز فرمودند، بدان
که در این حدیث یک جمله از قلم نساخ افتاده است و در همه کتب حدیث چنین است که (و من اتاه فی یوم عید کتبت له مائۀ
حجّ ۀ و مائۀ عمرة و مائۀ غزوة مع نبیّ مرسل او امام عادل) و در تهذیب و کافی به همین اکتفا شده است و در ثواب الاعمال بعد از
این عبارت این عبارتست که (و من اتاه فی یوم عرفۀ عارفا بحقّه کتبت له الف حجّ ۀ) تا به آخر عبارت متن پس اگر در روز عید
زیارت کند صد حج و صد عمره و صد جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل مینویسند، و اگر در روز عرفه به زیارت آید هزار حج و
هزار عمره و هزار جهاد مینویسند و به سبب غسل بعدد هر گامی یک حج و عمره مینویسند، احادیث بسیار وارد شده است در
ثواب غسل به همین نحو که به سبب هر گامی که میگذارد و بر میدارد حجی مینویسند با جمیع مناسک، و در حدیث دیگر از
جهۀ قدم برداشتن حجی و از جهۀ گذاشتن عمره، و به سبب غسل کردن از جمیع گناهان پاك میشود و بهر گامی ده حسنه
مینویسند. و در حدیث کالصحیح از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقول است که حق سبحانه و تعالی را فرشته چند
هست که موکلند به قبر حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه و چون کسی قصد زیارت میکند و غسل زیارت میکند حضرت سید
المرسلین صلی اللَّه علیه و آله میفرماید که اي مهمانهاي خداي تعالی بشارت باد شما را که رفیق من خواهید بود در بهشت، و
صفحه 212 از 321
حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه میفرماید که من ضامنم که حاجتهاي شما بر آورده شود و بلاها از شما دفع شود در دنیا و
آخرت، پس ص: 540 حضرت رسول خدا، و حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهما حفظ و حمایت
ایشان میفرمایند تا به خانهاي خودشان رسانند. و در صحیح عیص و کالصحیح ابو الیسع از آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقولست
که از غسل زیارت سؤال کردند که آیا غسل دارد فرمودند که نه و محمولست بر تقیه یا نفی وجوب چون غسل زیارت متواتر است
(و روي عن داود الرّقّی قال سمعت ابا عبد اللَّه جعفر بن محمّد و ابا الحسن موسی بن جعفر و ابا الحسن علیّ بن موسی صلوات اللَّه
علیهم و هم یقولون من اتی قبر الحسین بن علیّ صلوات اللَّه علیهما بعرفۀ قلبه اللَّه ثلج الفؤاد) و در اکثر نسخ الصّدر یا الوجه است
نسخه متن موافق است با نسخه قدیمه ثواب الاعمال، در حسن کالصحیح منقول است که داود بغدادي گفت شنیدم از این سه
معصوم صلوات اللَّه علیهم که فرمودند که هر که زیارت کند قبر حضرت امام حسین را صلوات اللَّه علیه در روز عرفه حق سبحانه و
تعالی او را برگرداند با دل پر از معرفت ائمه هدي یا به سینه سرد مانند برف یعنی خوشحال از معرفت یا با امید مغفرت و رحمت یا
با روي منور مانند برف و چون بلاد عرب گرمسیر است و از برف و یخ بسیار ملتذّ میشوند اسباب سرور را تعبیر از آن برف
میکنند و این مجازیست شایع و در بعضی از نسخ به باي موحّده است و کنایه است از سرور و با نسخه الوجه بلج انسبست و با دو
نسخه دیگر ثا میباید (و قال الصادق صلوات اللَّه علیه انّ اللَّه تبارك و تعالی یبدا بالنظر إلی زوّار قبر الحسین صلوات اللَّه علیه عشیّۀ
، عرفۀ قیل له قبل نظره إلی اهل الموقف قال نعم قیل و کیف ذاك قال لأنّ فی أولئک اولاد زنا و لیس فی لوامع صاحبقرانی، ج 8
ص: 541 هؤلاء اولاد زنا) و کالصحیح منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که بتحقیق که حق سبحانه و تعالی در
عصر روز عرفه اول نظر شفقت و مرحمت بسوي زیارت کنندگان قبر حضرت امام حسین میفرماید و عبادات ایشان را قبول
میفرماید و حاجات ایشان را بر میآورد و گناهان ایشان را میآمرزد و دعاي ایشان را در حق دیگران مستجاب میفرماید، پس
عرض کردند که پیش از آن که نظر شفقت و مرحمت به اهل موقف کند؟ فرمودند بلی پرسیدند که چرا ایشان را مقدم میدارد
حضرت فرمودند که از جهۀ آن که در موقف عرفات اولاد زنا میباشد و در زایران آن حضرت أولا زنا نیست. و ظاهرا مراد
نواصباند که بحج میروند، و غیر محب اهل البیت به زیارت ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم نمیروند و پیش گذشت احادیث بسیار
که دوستی ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم علامت حلالزادگی است و دشمنی ایشان علامت حرام زادگیست، و چون بودن
دشمنان اهل البیت سبب آمدن غضب الهی است چه جاي نیامدن رحمت، پس اگر حج در ذمهاش نباشد زیارت آن حضرت بهتر
است چنانکه احادیث متواتره وارد شده است بر این معنی. و کالصحیح منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر
که زیارت کند حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه را در روز عرفه حق سبحانه و تعالی در نامه عمل او بنویسد هزار هزار حج که با
حضرت صاحب الزمان صلوات اللَّه علیه کرده باشد، و هزار هزار عمره که با رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله کرده باشد مینویسند،
و چنان است که هزار هزار بنده آزاد کرده باشد، و هزار هزار اسب در راه حق سبحانه و تعالی فرستاده باشد و حق سبحانه و تعالی
فرماید: که این بنده صدیق من است یعنی بسیار ص: 542 رام است گویا بسیار تصدیق کننده است خدا و
رسول را، و ایمان آورده است به وعده من، و فرشتگان گویند که فلان صدیق را حق سبحانه و تعالی به نیکی و خوبی یاد فرموده و
او را در زمین به بزرگی یاد کرد، یا او را کرّوبی نامید یعنی مقرب درگاه الهی. و کالصحیح منقولست که حضرت امام جعفر صادق
صلوات اللَّه علیه فرمودند که در روز عرفه حق سبحانه و تعالی نظر شفقت بسوي زیارت کنندگان آن حضرت میفرماید که اي
زیارت کنندگان عمل را از سر گیرید که گناهان شما را آمرزیدند. و کالصحیح منقولست که هر که روز عرفه را نزد آن حضرت
بسر آورد چنانست که در موسم در عرفات بوده است و این اعمال را در آنجا به جا آورده است (و قال صلوات اللَّه علیه من زار قبر
الحسین بن علیّ صلوات اللَّه علیهما جعل ذنوبه جسرا علی باب داره ثمّ عبرها کما یخلّف احدکم الجسر وراءه اذا عبره) و کالصحیح
منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر که بقصد زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه
صفحه 213 از 321
بیرون رود گناهان او را بمنزله پلی میکنند بر در خانه او مانند کسی که از پلی بگذرد دیگر آن پل را نمیبیند او نیز دیگر گناهان
خود را نخواهد دید (روي علیّ بن ابی حمزة عن ابی بصیر عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال وکّل اللَّه عزّ و جلّ بالحسین صلوات
اللَّه علیه سبعین الف ملک یصلّون علیه کلّ یوم شعثا غبر و یدعون لمن زراره و یقولون یا ربّ هؤلاء زوّار الحسین (ع) افعل بهم و
افعل بهم) و منقولست در موثق که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که حق ص: 543 سبحانه و تعالی
هفتاد هزار فرشته را موکّل گردانیده است به حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه هر روز که ژولیده مو و گرد آلوده به زیارت آن
حضرت آیند، و بر آن حضرت صلوات فرستند، و از جهۀ زیارت کنندگان آن حضرت دعا کنند و میگویند که پروردگارا این
جماعت زیارت کنندگان آن حضرتند خداوندا چنین و چنین کن یعنی حاجات دنیا و آخرت ایشان را عرض مینمایند، و دعاي
ملک مستجابست خصوصا هر گاه از جهۀ همین مقرر شده باشند، و ظاهر این حدیث آنست که این هفتاد هزار فرشته جماعتیاند
که در احادیث صحیحه وارد شده است که هر روز جبرئیل غسل میکند در چشمه زندگانی که در بهشت است و چون از آب
بیرون میآید بالهاي خود را میافشاند هفتاد هزار قطره از آن افشانده میشود و از هر قطره فرشته مخلوق میشود به قدرت الهی و
داخل بیت المعمور میشوند و از آنجا به مکه معظمه میآیند قریب به غروب و شب تا صبح طواف کعبه میکنند و از آنجا به
زیارت رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله میروند و بر آن حضرت سلام میکنند، بعد از آن به زیارت حضرت امیر المؤمنین صلوات
اللَّه علیه میآیند و بر آن حضرت سلام میکنند سلام پس بر میگردند و سلام بر حضرت امام حسن صلوات اللَّه علیه میکنند
دیگر به زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه میآیند و بر آن حضرت سلام میکنند دیگر نیز بر میگردند و ائمه بقیع را
صلوات اللَّه علیهم زیارت و سلام میکنند دیگر کاظمین را صلوات اللَّه علیهما دیگر حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه را دیگر
عسکریّین صلوات اللَّه علیهما را سلام و زیارت میکنند دیگر به آسمان میروند پیش از طلوع آفتاب، و مرتبه دیگر جبرئیل غسل
میکند در شب و هفتاد هزار ملک مخلوق میشوند و کل شب طواف بیت المعمور میکنند و از آسمان به زمین میآیند، و کل
روز طواف کعبه معظمه میکنند تا غروب و بعد از آن بهمان ص: 544 ترتیب زیارت رسول خدا و ائمه
هدي صلوات اللَّه علیهم میکنند و به آسمان میروند، و محتمل است که این هفتاد هزار ملک غیر آنها باشند و همیشه در روضه
مقدسه و حوالی روضه باشند، و غیر اینها چهار هزار فرشته نیز در روضه مقدّسه میباشند و اینها جمعیاند که ایشان را حق سبحانه و
تعالی به مدد آن حضرت (صلوات اللَّه علیه) فرستاد که به رخصت آن حضرت جهاد کنند حضرت رخصت ندادند و اختیار لقاء اللَّه
کردند بعد از آن مامور شدند که در آن روضه در عزا باشند تا وقتی که حضرت صاحب الامر (صلوات اللَّه علیه) خروج کنند در
خدمت آن حضرت صلوات اللَّه علیه طلب خون آن حضرت (صلوات اللَّه علیه) کنند چنانکه در احادیث مستفیضه بلکه متواتره وارد
شده است و چون اکثرش در روضه و ثواب الاعمال و کتب زیارات خصوصا در کتاب مزار ابن قولویه مسطور است به اجمال اکتفا
شد (و قال صلوات اللَّه علیه من اتی الحسین صلوات اللَّه علیه عارفا بحقّه کتبه اللَّه عزّ و جلّ فی اعلی علّیین) و در حسن کالصحیح از
عیینه ثقه، و در صحیح از ابن مسکان منقول است که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر که به زیارت آن
حضرت رود و عارف باشد بحق آن حضرت که اثنی عشري باشد چون از حقوق آن حضرت است که ائمه اهل بیت صلوات اللَّه
علیهم از صلب آن حضرتند حق سبحانه و تعالی مقرر فرماید که جاي او در بهشت در اعلی مراتب بهشت باشد یا نامه عملش در
آنجا ثبت شود یا او را از جمله مقربان کنند. (و ساله زید الشّحّام فقال له ما لمن زار واحد منکم فقال کمن زار رسول اللَّه صلّی اللَّه
علیه و اله) و کالصحیح منقولست به اسانید متکثره از زید ثقه که گفت عرض ص: 545 نمودم به حضرت
امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که چه ثواب دارد کسی که یکی از ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم را زیارت کند حضرت فرمودند
که چنانست که حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله را زیارت کرده باشد. و بر این مضمون اخبار بسیار وارد شده است، و
منافاتی ندارد با فضیلت رسول خدا بر عالمیان چون بناء فضیلت زیارت بر افضلیت نیست گاه باشد که بناء آن بر مظلومیت باشد
صفحه 214 از 321
چنانکه ظاهر میشود از اخبار بسیار لهذا ثواب زیارت حضرت سید الشهدا بیشتر وارد شده است. (و قال موسی ابن جعفر صلوات
اللَّه علیهما ادنی ما یثاب به زوّار ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه بشطّ الفرات اذا عرف حقّه و حرمته و ولایته ان یغفر له ما تقدّم من
ذنبه و ما تاخّر) و کالصحیح منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که کمترین ثوابی که عطا میکند حق سبحانه و
تعالی زیارت کنندگان حضرت ابی عبد اللَّه الحسین را صلوات اللَّه علیه در کنار فرات، یعنی آن حضرت مدفونند در کنار آب فرات
که شعبه بود از نهر مهر بزرگ و ظاهرا نهري بوده است که به بصره میرفته است و مشهور است که نهر علقمی است نزدیک مشهد
آن حضرت صلوات اللَّه علیه، و یا آن که غرض آنست که هر که زیارت قبر از نزدیک کند این ثواب دارد که گناهان گذشته و
آینده او را همه میآمرزند هر گاه عارف باشد بحق و حرمت و امامت آن حضرت، و به همین مضمون در صحیح ابن مسکان و
کالصحیح احادیث بسیار از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه نیز منقولست. (و روي الحسن بن علیّ بن ف ّ ض ال عن ابی
ایّوب الخرّاز عن محمّد بن مسلم عن ابی جعفر محمّد بن علی صلوات اللَّه علیه قال مروا شیعتنا بزیارة الحسین بن علیّ صلوات اللَّه
علیهما فان زیارته تدفع الهدم ص: 546 و الغرق و الحرق و اکل السّبع و زیارته مفترضۀ علی من اقرّ للحسین
صلوات اللَّه علیه بالإمامۀ من اللَّه عزّ و جلّ.) و در صحیح یا موثق کالصحیح منقولست که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه
فرمودند که امر کنید شیعیان ما را به زیارت آن حضرت صلوات اللَّه علیه به درستی که زیارت آن حضرت دفع میکند فرو آمدن
دیوار یا سقف را بر آن کس، و غرق شدن در آب را و سوختن آتش را و خوردن درنده را و زیارت آن حضرت واجبست بر کسی
که اقرار دارد بانکه حضرت امام حسین امامی است که حق سبحانه و تعالی او را به امامت مقرر فرموده است، و بر این مضمون
احادیث بسیار وارد شده است از صحیح و کالصحیح که بعضی به همین عبارت وارد شده است بلفظ فرض و بعضی بلفظ واجب و
بعضی بلفظ حق، و بعضی قایل بوجوب شدهاند در عمري یک بار و به اعتبار حدیث وشا که گذشت، بعضی قایل شدهاند که هر
یک از ائمه اقلا در عمري یک بار واجبست، و احوط آنست که زیارت او را بقصد قربت واقع سازد و اگر همه را بقصد قربت واقع
سازد بهتر است. و در صحیح از ابن ابی عمیر از بعضی از مشایخ او از ابن رئاب منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه
علیه فرمودند که حق لازمست بر غنی که هر سال دو مرتبه به زیارت امام حسین رود و بر فقیر لازمست که سالی یک بار به زیارت
آن حضرت رود. (و روي هارون بن خارجۀ عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال إذا کان النّصف من شعبان نادي مناد من الافق
الاعلی یا زائري قبر الحسین علیه السّلام ارجعوا مغفورا لکم، ثوابکم علی ربّکم و محمّد نبیّکم.) و کالصحیح به اسانید متکثره منقول
است از هارون ثقه که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که چون نیمه شعبان میشود منادي از آسمان ندا لوامع صاحبقرانی،
ج 8، ص: 547 میکند که اي زیارت کنندگان قبر حسین علیه السلام برگردید که گناهان شما را آمرزیدند و ثواب شما بر
پروردگار شماست، و بر محمد که پیغمبر شماست که در هر جا که خواهند از مراتب عالیه بهشت جا خواهند داد. و شیخ این
حدیث را روایت کرده است باین عنوان که هر گاه شب نیمه شعبان در آید و ظاهرا لیلۀ از قلم نساخ افتاده باشد یا مراد باشد چون
احادیث بسیار در فضیلت زیارت شب نیمه وارد شده است. مثل حدیث کالصحیح عبد الرحمن بن حجاج که حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر که زیارت کند قبر امام حسین صلوات اللَّه علیه را در شبی از سه شب حق سبحانه و تعالی
گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و آن شب فطر و شب اضحی و شب نیمه شعبان است. و باز از آن حضرت صلوات اللَّه علیه
منقولست که هر که زیارت آن حضرت کند در شب نیمه شعبان و شب فطر و شب عرفه یعنی عصر عرفه موافق احادیث متواتره در
یک سال حق سبحانه و تعالی در نامه عمل او بنویسد هزار حج و عمره مقبول و در بعضی از نسخ صحیحه هزار هزار حج مقبول و
هزار هزار عمره مقبوله و بر آورند از جهۀ او هزار حاجت دنیا و آخرت اگر چه در بعضی احادیث مطلق واقع شده است مثل حدیث
کالصحیح بزنطی و ابو بصیر پس اولی آنست که در شب نیمه و روز نیمه هر دو زیارت کنند.
صفحه 215 از 321
[زیارت امام کاظم ع]
(و روي الحسین بن محمّد القمیّ عن الرّضا صلوات اللَّه علیه انّه قال من زار قبر ابی صلوات اللَّه علیه ببغداد کان کمن زار قبر رسول
اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله و قبر امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه الّا انّ لرسول اللَّه و امیر المؤمنین فضلهما) و مرویست در حسن کالصحیح
، از حسین و در تهذیب حسن و هر دو مجهولند و لیکن کتاب او معتمد بوده که آن حضرت صلوات اللَّه علیه لوامع صاحبقرانی، ج 8
ص: 548 فرمودند که هر که زیارت کند در بغداد روضه مقدسه کاظمین را صلوات اللَّه علیهما چنانست که زیارت قبر حضرت
رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و زیارت قبر حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه را کرده است و لیکن حضرت رسول خدا و
حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهما فضلیّت خود را دارند چنانکه گذشت که بناي ثواب زیارت بر فضیلت نیست. (و روي عن
الحسن بن علیّ الوشّاء عن ابی الحسن الرّضا صلوات اللَّه علیه قال سألته عن زیارة قبر ابی الحسن موسی بن جعفر صلوات اللَّه علیهما
مثل زیارة الحسین صلوات اللَّه علیه؟ قال نعم.) و در صحیح و حسن و کالصحیح از وشّاء منقولست که گفت از حضرت امام رضا
صلوات اللَّه علیه سؤال کردم که زیارت قبر حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه ثوابش مثل زیارت حضرت امام حسین است
فرمودند بلی. و احادیث فضیلت زیارت هر یک از ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم خصوصا کاظمین بسیار است و وارد است که
ثوابش مثل ثواب زیارت رسول اللَّه است صلی اللَّه علیه و آله و در حدیث دیگر ثوابش بهشت است. و از زکریا بن آدم منقولست
حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه فرمودند که حق سبحانه و تعالی نجات داد بغداد را به برکت قبر آن حضرت صلوات اللَّه علیه
یعنی چون حضرت امام موسی کاظم را شهید کردند بغداد مستحق زوال شد مثل کوفه و غیر آن و لیکن چون حضرت در آنجا
مدفون شدند به برکت وجود آن حضرت بغداد نجات یافت از زوال و اللَّه تعالی یعلم.
[زیارت امام رضا ع]
(و روي علیّ بن مهزیار عن ابی جعفر محمّد بن علیّ الثّانی صلوات اللَّه علیهما قال قلت له جعلت فداك زیارة الرّضا صلوات اللَّه علیه
افضل ام زیارة ابی عبد اللَّه الحسین صلوات اللَّه علیه قال زیارة ابی ص: 549 افضل و ذلک انّ ابا عبد اللَّه
صلوات اللَّه علیه یزوره کلّ النّاس و ابی صلوات اللَّه علیه لا یزوره الّا الخواصّ من الشّیعۀ.) و به سی و نه سند صحیح و پنج سند
حسن کالصحیح منقولست از علی که عرض نمودم به حضرت امام محمد تقی صلوات اللَّه علیه که فداي تو گردم زیارت حضرت
امام رضا صلوات اللَّه علیه افضل است یا زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه حضرت فرمودند که زیارت پدرم افضل است
زیرا که حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه را همه مردمان زیارت میکنند و پدرم را زیارت نمیکنند مگر خواص از شیعه. جمعی
از مشایخ چنین میگفتند که مراد از خواص شیعه شیعه اثنی عشریست چون مصطلح علما آنست که شیعه کسی است که حضرت
امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه را خلیفه بلا فصل دانند، و بنا بر این سیزده فرقه باطله نیز داخلند در شیعه، و هر که حضرت امام رضا
را امام میداند بقیه ائمه را نیز امام میدانند پس چون شیعه اثنا عشري زیارت آن حضرت میکنند و بس، زیارت آن حضرت دلیل
تشیع است و تتمیم سخن ایشان باین است که چون ایشان مؤمن و مسلمند هر جا که ایشان باشند و از فرق باطله نباشند امید نزول
رحمت الهی بیشتر است، و اظهر آنست که مراد از شیعه: اثنی عشري است و خواص شیعه علماء و صلحایند که تابع ثوابند و اکثر
عوام تابع شهر تند پس جائی که خواص شیعه روند متبع است با آن که نزول رحمت الهی نیز هست، و یا آن که چون شیعه و سنّی
به زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه میروند مهجور نیستند بخلاف روضه حضرت که خواص میروند و خواص کم
میباشند، روضه آن حضرت مهجور است در آنجا بیشتر میباید رفت و این رفتن از جهۀ تقویت اعتقادات ایشان مطلوبست. و مؤید
این معنی است حدیث حسن کالصحیح که عبد العظیم از حضرت ص: 550 امام محمد تقی صلوات اللَّه علیه
صفحه 216 از 321
رخصت میطلبید که به زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه رود فرمودند که باش پس بیرون آمدند و آب دیده ایشان روان
بود و فرمودند که زایران جدم حضرت امام حسین بسیارند و زیارت کنندگان پدرم در طوس قلیلند. و بعد از این نیز خواهد آمد در
حدیث حمزة بن حمران و گذشت که حضرت سید الأنبیاء صلوات اللَّه علیه فرمودند: که کسی بر حمزه گریه نمیکند، و اهل مدینه
عهد نمودند که اوّل گریه بر حمزه کنند و از این جهت است که تجویز کردهاند مرمت و زینت قبور انبیاء و اوصیاء را که سبب
زیادتی اعتقاد عوام میشود و مبادا به سبب ترك این ضعفی در اعتقادات ایشان به همرسد. (و روي عن احمد بن محمّد بن ابی نصر
البزنطیّ قال قرات کتاب ابی الحسن الرّضا صلوات اللَّه علیه ابلغ شیعتی انّ زیارتی تعدل عند اللَّه الف حجّۀ قال قلت لأبی جعفر یعنی
ابنه صلوات اللَّه علیه الف حجۀ قال اي و اللَّه و الف الف حجّ ۀ لمن زاره عارفا بحقّه) و به پانزده سند صحیح و حسن کالصحیح
منقولست از بزنطی که گفت خواندم نامه نامی حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا صلوات اللَّه علیه را که نوشتند بودند که
برسان به شیعیان من که زیارت من نزد حق سبحانه و تعالی برابر است با هزار حج و احمد گفت که چون به خدمت حضرت امام
محمد تقی صلوات اللَّه علیه رسیدم از جهۀ طمأنینه قلب عرض نمودم که حضرت فرمودهاند که زیارت آن حضرت برابر است با
هزار حج آیا قول حضرتست چون مکاتبه است و لیس الخبر کالمعاینه یا از روي مبالغه فرمودهاند یا از جهۀ جمعی از خواص
فرمودهاند حضرت فرمودند که آري و اللَّه که چنین است و با هزار هزار حج برابر است از جهۀ کسی که حضرت را خوب شناخته
باشد یعنی از خواص اثنی عشري باشد علی الظاهر نه آن که ص: 551 اثنی عشري فاسق باشد، یا همین امام
داند آن حضرت را و کمالات و حالات آن حضرت را نداند مانند اکثر عوام که از جهۀ آن جماعت هزار حج است و از جهۀ
خوبان هزار هزار حج، و ممکن است که از جهۀ اثنی عشري هزار هزار حج باشد و از جهۀ غیر ایشان هزار حج و آن نیز از اثنی
عشري باشد چنانکه احادیث بسیار بر این مضمون وارد است و اللَّه تعالی یعلم. (و روي الحسین بن زید عن ابی جعفر صلوات اللَّه
علیه قال سمعته یقول یخرج رجل من ولد موسی اسمه اسم امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه فیدفن فی ارض طوس و هی من خراسان
یقتل فیها بالسمّ فیدفن فیها غریبا فمن زاره عارفا بحقّه اعطاه اللَّه عزّ و جلّ اجر من أنفق من قبل الفتح و قاتل.) و در حسن کالصحیح
بلکه صحیح منقولست از حسین بن زید بن علی ابن الحسین صلوات اللَّه علیهما که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه او را
به فرزندي قبول فرموده بودند و تربیت فرمودند چون زید شهید شده بود و او روایت کرد از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه
علیه و ظاهرا سهو از نساخ شده است و او از حضرت امام محمد باقر روایت نکرده است البته، و همین روایت را صدوق در عیون و
امالی و غیر آن از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه روایت کرده است که گفت از آن حضرت شنیدم و فایده این عبارت
که شنیدم آنست که احتمال ارسال زایل شود، و حدیثی که باین عنوان روایت شود نزد ارباب حدیث صریحست در عدم ارسال
بخلاف عن ابی جعفر فقط که احتمال ضعیفی دارد که بواسطه روایت کرده باشد و اگر نه این بود که صدوق در کتب دیگر از آن
حضرت صلوات اللَّه علیه روایت کرده بود در اینجا اگر سمعته نبود احتمال میرفت که از حضرت امام محمد باقر بواسطه روایت
کرده باشد خصوصا هر گاه ص: 552 واسطه معصوم بوده باشد. و در حدیث ابو بصیر گذشت در فواید که
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه تجویز فرمودند که هر چه را از من شنیده باشی از پدرم روایت میتوانی کرد و بر عکس
و اگر همه را از پدرم روایت کنی بهتر است چون هر چه من میگویم حدیث پدرم و جدّم و حضرت امیر المؤمنین و حضرت
رسول اللَّه است صلوات اللَّه علیهم و همه قول اللَّه است و لیکن از جهۀ آن که مبادا حمل بر کذب یا سهو کنند اگر نمیداند که از
کدام است از احدهما روایت میکند مثل محمد بن مسلم و زراره و غیر ایشان حاصل آن که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه
علیه فرمودند که فرزندي از فرزندم موسی به همرسد که اسم او اسم حضرت امیر المؤمنین علی باشد صلوات اللَّه علیهما و در زمین
طوس که از شهرهاي خراسانست مدفون شود و روضه حضرت در سناباد است که از قراي طوس است و الحال بمنزله طوس است
چون اینجا به برکت حضرت آبادان شد طوس خراب شد، و فرزندم را زهر دهند و شهید کنند و در آنجا مدفون شود غریب یعنی
صفحه 217 از 321
کسی از آباء و اجداد او در آنجا نباشد و محتمل است که غریبا حال باشد از یقتل یعنی در غربت شهید شود پس کسی که او را
زیارت کند و عارف باشد بحق او حق سبحانه و تعالی عطا کند او را ثواب کسانی که زر در راه خدا میدادند و جهاد میکردند
پیش از فتح مکه معظمه و قبل از فتح مکه جهاد و انفاق هر دو شاق بودند بر نفوس بنا بر این ثواب هر دو بیشتر بود و حق سبحانه و
تعالی فرموده است که لا یَسْتَوِي مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَۀً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ کُلا وَعَدَ
اللَّهُ الْحُسْنی وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ و ترجمهاش این است که مساوي نیستند از شما جمعی که مالهاي خود را در راه جهاد صرف
نمودند و جهاد کردند ص: 553 پیش از فتح مکه، آن جماعت درجه ایشان عظیمتر است از آن جمعی که
بعد از فتح مکه انفاق کردند و جهاد نمودند، و بعد از آن تدارك لا حقین فرمود که ما همه را وعده بهشت کردهایم پیشینیان و
پسینیان را و حق سبحانه و تعالی به اعمال شما مطلع و داناست و غرض شما را میداند. (و روي البزنطیّ عن الرّضا صلوات اللَّه علیه
قال ما زارنی احد من أولیائی عارفا بحقّی الّا شفعت فیه یوم القیمۀ.) و به اسانید صحیحه و حسنه کالصحیحه منقولست که آن
حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر که به زیارت من آید از دوستان من و حق مرا شناسد به آن که مرا امام واجب الاطاعه داند
البته در روز قیامت حق سبحانه و تعالی مرا شفاعت دهد که او را شفاعت کنم یا مرا شفاعت مقبوله دهد که چون او را شفاعت کنم
قبول فرماید، و معلوم نیز میتوان خواند یعنی شفاعت کنم او را. (و قال ابو جعفر محمّد بن علیّ الرّضا صلوات اللَّه علیه انّ بین جبلی
طوس قبضۀ قبضت من الجنّۀ من دخلها کان آمنا یوم القیمۀ من النّار) و منقولست در صحیح و کالصحیح از ابو هاشم جعفري که
حضرت امام محمد تقی صلوات اللَّه علیه فرمودند که در میان دو کوه طوس پاره از زمین است که از بهشت برداشتهاند و آن مشهد
مقدس آن حضرت است هر که داخل شود در آن روضه بقصد زیارت در روز قیامت ایمن خواهد بود از آتش جهنم. (و قال
صلوات اللَّه علیه ضمنت لمن زار قبر ابی صلوات اللَّه علیه بطوس عارفا بحقّه الجنّۀ علی اللَّه عزّ و جلّ) و منقول است در حسن
کالصحیح از عبد العظیم حسنی که مدفونست در ري که حضرت امام محمد تقی صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر که لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 554 زیارت کند قبر پدرم را صلوات اللَّه علیه من از جانب حق سبحانه و تعالی ضامنم که او را به بهشت برم
حسب الامر و حسب الوعد الهی. (و قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله ستدفن بضعۀ منّی بخراسان ما زارها مکروب الّا نفّس اللَّه
کربته و لا مذنب الّا غفر اللَّه له ذنوبه) و کالصحیح منقولست از جابر که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه روایت فرمودند که
از آباي خود صلوات اللَّه علیهم که آن حضرت صلی اللَّه علیه و آله فرمودند که عن قریب است که پاره از تن من مدفون خواهد
شد در خراسان و هر مغموم حزینی که زیارت کند او را البته حق سبحانه و تعالی غم او را زایل کند و هر گناه کاري که او را
زیارت کند البته حق جل و علا گناهان او را بیامرزد و امثال این حدیث را عامه روایت کردهاند در معجزات آن حضرت به اعتبار
اخبار از آینده مثل شهادت حضرت امیر المؤمنین و حسنین صلوات اللَّه علیهم. (و روي النّعمان بن سعد عن امیر المؤمنین علیّ بن
ابی طالب صلوات اللَّه علیه انّه قال سیقتل رجل من ولدي بأرض خراسان بالسّمّ ظلما اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابن عمران موسی
علیه السّلام الا فمن زاره فی غربته غفر اللَّه له ذنوبه ما تقدّم منها و ما تاخّر و لو کانت مثل عدد النّجوم و قطر الامطار و ورق
الاشجار.) و به اسانید کالصحیحه منقولست که حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه فرمودند که عن قریب مردي از فرزندان من
شهید خواهد شد به زهر در خراسان از روي ظلم که همنام من باشد و پدرش همنام موسی بن عمران صلوات اللَّه علیه باشد بتحقیق
که هر که او را در آن غربت زیارت کند حق سبحانه و تعالی گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و اگر چه گناهان او بعدد
ستارگان آسمان و قطرات باران و برکت درختان باشد که همه را حق سبحانه ص: 555 و تعالی به برکت
زیارت آن حضرت میآمرزد و بر این مضمون اخبار بسیار وارد شده است. (و روي حمدان الدّیوانیّ عن الرّضا صلوات اللَّه علیه انّه
قال من زارنی علی بعد داري اتیته یوم القیمۀ فی ثلاثۀ مواطن حتّی اخلّصه من اهوالها اذا تطایرت الکتب یمینا و شمالا و عند الصّراط
و عند المیزان) و به اسانید کالصحیحه بسیار منقولست که حضرت ابو الحسن علی بن موسی الرّضا صلوات اللَّه علیهما فرمودند که
صفحه 218 از 321
هر که از راه دور به زیارت من آید در روز قیامت در سه موضع به نزد او آیم که هول و ترس آن مواضع عظیم باشد در وقتی که
نامهاي اعمال پرّان شود و جمعی را که بدست راست آید ناجی باشند، و جمعی را که بدست چپ آید هالک باشند من نامه ایشان
را بدست راست ایشان دهم. دویم نزد صراط که جمعی از صراط بجهنم افتند من نگذارم و ایشان را بگذارنم از صراط سیم در
وقتی که اعمال بندگان را به میزان بسنجند ترازوي عمل ایشان را به زیارت خود سنگین کنم و ایشان را به بهشت برم با خود (و
روي حمزة بن حمران قال قال ابو عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه تقتل حفدتی بأرض خراسان فی مدینۀ یقال لها طوس من زاره إلیها عارفا
بحقّه اخذته بیدي یوم القیمۀ و ادخلته الجنّۀ و ان کان من اهل الکبائر قال قلت جعلت فداك و ما عرفان حقّه قال یعلم انّه امام
مفترض الطّاعۀ غریب شهید من زاره عارفا بحقّه اعطاه اللَّه عزّ و جلّ اجر سبعین شهیدا ممّن استشهد بین یدي رسول اللَّه صلّی اللَّه
علیه و اله علی حقیقۀ) و به اسانید متکثره از صحیح و حسنه کالصحیحه بسیار منقولست از ابن ابی عمیر از حمزة بن حمران که نزد
این شکسته صحیح الحدیثست به تتبّع ص: 556 بسیار که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه
فرمودند که فرزند زاده من شهید خواهد شد در زمین خراسان در شهري که آن را طوس میگویند هر که به آن جا رود به زیارت
او عارف باشد بحق او فرداي قیامت بدست خود دستگیري او کرده به بهشتش برم و اگر چه از اهل کبایر باشد که گناهان کبیره
بسیار داشته باشد یا کارش در دنیا گناهان کبیره حمزه گفت عرض نمودم که عرفان حق چه معنی دارد فرمودند که آنست که بداند
که او امامیست که حق سبحانه و تعالی اطاعت او را واجب گردانیده است بر خلایق، و غریبست بانکه مدفونست در پهلوي بدترین
خلق خدا که هارون است لعنه اللَّه، و مامون او را شهید کرد بنا حق، نه مثل کفره سنّیان تینان که اعتقاد ایشان امامت و خلافت
کافران بنی امیه و بنی عباس است و اعتقاد ایشان اینست که بر ایشان واجب بود که اطاعت آن کافران کنند و اگر اطاعت نکنند
هر که آن حضرت را زیارت کند و عارف بحق آن حضرت باشد حق سبحانه و تعالی او را *« قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یُؤْفَکُونَ » واجب القتلند
عطا فرماید ثواب هفتاد شهید از شهیدانی که در برابر حضرت سید المرسلین شهید شده باشد با معرفت حق یا شهادت حقیقی نه
مجازي چنانکه وارد است که موت غریب شهادتست، و مؤمن هر جا که بمیرد شهید شده است، از این باب شهادت نباشد بلکه
کشته شده باشد. و صدوق بعد از این حدیث در عیون گفته است که در حدیث دیگر منقولست یعنی باین سند علی الظاهر که
حضرت صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند و اشاره به حضرت امام موسی کاظم کردند که فرزند این فرزندم شهید خواهد شد در
طوس و زیارت نخواهد کرد او را از شیعیان ما مگر نادر بسیار نادر یا یکانهاي عالم از خوبان، و علی اي حال تفسیر حدیث اول
میکند که زیارت نمیکنند او را مگر خواص شیعه چنانکه گذشت ص: 557 (و روي الحسن بن علیّ بن
ف ّ ض ال عن ابی الحسن علیّ بن موسی الرّضا صلوات اللَّه علیهما انّه قال له رجل من اهل خراسان یا ابن رسول اللَّه رأیت رسول اللَّه
صلّی اللَّه علیه و اله فی المنام کانّه یقول لی کیف أنتم اذا دفن فی ارضکم بضعتی و استحفظتم ودیعتی و غیّب فی ثراکم نجمی فقال
له الرّضا صلوات اللَّه علیه انا المدفون فی ارضکم و انا بضعۀ من نبیّکم و انا الودیعۀ و النّجم الا فمن زارنی و هو یعرف ما أوجب اللَّه
تبارك و تعالی من حقّی و طاعتی فأنا و آبائی شفعاؤه یوم القیمۀ و من کنّا شفعاءه نجا و لو کان علیه مثل وزر الثّقلین من الجنّ و
الانس و لقد حدّثنی ابی عن جدّي عن ابیه صلوات اللَّه علیهم انّ رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله قال من رآنی فی منامه فقد رآنی لأنّ
الشیطان لا یتمثّل فی صورتی و لا فی صورة احد من اوصیائی و لا فی صورة واحد من شیعتهم و انّ الرّؤیا الصّادقۀ جزء من سبعین
جزءا من النبوّة) و به اسانید صحیحه منقولست از حسن که شخصی از اهل خراسان عرض نمود به آن حضرت صلوات اللَّه علیه که یا
ابن رسول اللَّه در واقعه دیدم حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله را که گویا بمن میگوید که چگونه خواهد بود حال شما
هر گاه مدفون شود در زمین شما پاره تن من و به شما سپارند که حفظ کنید امانت مرا، و غایب شود در خاك شما ستاره من. و این
عبارت سه احتمال دارد یکی آن که بشارتی باشد اهل خراسان را به آن که محل دفن آن حضرت خواهد بود، و اشاره باشد بانکه
بعد از وفات آن حضرت تعهد قبر آن حضرت بکنند و در تعظیم آن بکوشند و بدانند که تعظیم آن حضرت تعظیم رسول حق
صفحه 219 از 321
سبحانه و تعالی است و زیارت آن حضرت زیارت آن حضرتست و استخفاف آن حضرت استخفاف ص:
558 به آن حضرتست، و احتمال دیگر آنست که حضرت سید الانبیاء تهدید ایشان فرماید که بدا حال شما اگر بگذارید که آن
حضرت را شهید کنند بلکه میباید همگی حفظ آن حضرت حیّا و میّتا بکنید، یا آن که غرض اظهار امامت حضرتست به آن
شخص تا سبب هدایت او و دیگران شود و اعم از همه اظهر است، و جواب حضرت نیز مثل رؤیاست که فرمودند که من مدفون
خواهم شد در زمین شما و منم پاره تن رسول خدا و پاره تن برادر و نفس رسول خدا، و منم آن کسی که امانت حق سبحانه و
تعالیام که بر شما واجب گردانیده است که حفظ و حمایت و رعایت من کنید در حیات و بعد از وفات، و منم ستاره که در
احادیث متواتره وارد شده است که ائمه اهل بیت صلوات اللَّه علیهم مانند ستارگانند که هر ستاره که فرو میرود ستاره دیگر طالع
میشود، و ستارگان سبب بقاي آسمانهاست چون در روز قیامت ستارگان خواهند ریخت و آسمان نیز مطوي خواهد شد، و هم
چنین ائمه عشر سبب بقاي آسمانها و زمینهایند و چون همه بروند عالم فاسد میشود. پس فرمودند که بتحقیق که هر که مرا زیارت
کند و داند که حق سبحانه و تعالی مرا امام واجب الاطاعۀ عالمیان گردانیده است و در اکثر روایات زیارات این شرط واقع است تا
دلالت کند بر آن که امامت از اصول دین است و کسی که اصلی از اصول دین را نداند، هیچ عبادتی نافع نیست او را چنانکه مکرر
گذشت و در زیارت آن حضرت این شرط بیشتر واقع است چون جمعی از شیعه از دین برگشتند و فطحی و واقفی شدند و از این
جهت بود که حق سبحانه و تعالی آن حضرت را چنین کرد که آمدند در میان خلایق و معجزات بسیار از آن حضرت صلوات اللَّه
علیه ظاهر شد تا حجت الهی بر ص: 559 همه تمام شد و اعجاز آن حضرت منقطع نشد، و کم سالی است
که معجزات باهره ظاهر نشود حتی بر اهل بلخ و بخارا و سمرقند که کورهاي مادر زاد و شلها و با بیماریهاي مزمنه شفا مییابند، و
اعجاز آن حضرت اعجاز همه ائمه است صلوات اللَّه علیهم زیرا که آن حضرت امامتش موقوفست بر امامت ائمه سابقه و خود بقیه
ائمه را بیان میفرمودند، و هم چنین ائمه بعد از آن حضرت صلوات اللَّه علیهم نیز ظاهر میساختند معجزات بسیار از جهۀ دفع
شبهاتی که در میان خلایق به همرسیده بود مثل همین راوي که ابن فضال است او لا قایل بود به امامت عبد اللَّه افطح با نهایت زهد
و ورع و ملازمت حضرت امام رضا و نقل معجزات بسیار از آن حضرت تا در اواخر عمر برگشت، و بسیاري از بزرگان اصحاب
حضرت امام جعفر صادق و حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیهما باین شبهه مبتلا شدند که ملعونی القاي این شبهه کرد که
ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم خلفاي الهیاند و محبوبان حق سبحانه و تعالیاند چون حق سبحانه و تعالی بگذارد که ظالمان و
کافران ایشان را بکشند! البته شبیه ایشان را کشتهاند مثل حضرت عیسی صلوات اللَّه علیه و هیچ فکر نکردند در احادیث متواتره و
آیات بسیار که همیشه دوستان الهی ممتحن بودند و بلا موکّل است به انبیاء و اوصیاء و هر که شباهتش به ایشان بیشتر باشد پس هر
که اشبهه باشد، و از این جهت بسیاري که واقفی شده بودند و فطحی به سبب کثرت معجزات که دیدند برگشتند، و شیطان دشمنی
است بزرگ میباید که مؤمنان همیشه متوسل بجناب اقدس الهی باشند و پناه به خداوند خود برند از شر این دشمن. لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 560 پس هر که مرا زیارت کند با ایمان بمن و امام واجب الاطاعه داند مرا و با ایمان به پدرانم که ایشان را
امامان واجب الاطاعه داند من و پدرانم صلوات اللَّه علیهم همه شفیعان او باشیم در روز قیامت، و هر که ما شفیع او باشیم البته
ناجیست و حق سبحانه و تعالی رد شفاعت ما نمیکند اگر چه آن شخص گناهان جمیع انس و جن داشته باشد، و بعد از آن بیان
حقیقت خواب او را فرمودند که حدیث کرد مرا پدرم از جدم از پدرش صلوات اللَّه علیهم که حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه
و آله فرمودند که هر که مرا در خواب ببیند مرا دیده است زیرا که شیطان بصورت من در نمیتواند آمد و نه بصورت هیچ یک از
اوصیاء من و نه بصورت هیچ یک از شیعیان اوصیاء من، و به درستی که خواب درست که انبیاء و اوصیاء را صلوات اللَّه علیهم در
خواب ببینند یک جزو است از هفتاد جزو از نبوت. و بسیاري از وحیهاي انبیاء اولی العزم در واقعه بود چنانکه واقعات آن حضرت
متواتر است و حق سبحانه و تعالی در قرآن مجید فرموده است که لَقَدْ صَ دَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیا بِالْحَقِّ یعنی بتحقیق یا بذات خودم
صفحه 220 از 321
قسم یاد میکنم که خداوند شما که منم راست کردم خواب رسولم را که حق است که هر آینه داخل مسجد الحرام خواهید شد
ایمن از شر کفار، و عمره به جا خواهید آورد، و جمعی سر خواهید تراشید، و جمعی تقصیر خواهید کرد از جهۀ محل شدن از
احرام، و موافق آن چه دیده بودند واقع شد، و خواب حضرت ابراهیم کشتن اسماعیل و اسحاق را، و خواب یوسف و غیر آن که در
روایات و احادیث واقع شده است و مشهور است در اخبار بسیار که حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله هر روز خواب خود
را بیان میفرمودند و ص: 561 از صحابه نیز میپرسیدند که آیا خواب خوبی دیدهاید و حضرت تعبیر
میفرمودند، و هم چنین ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم و انکار رؤیا صادقه انکار ضروري است از ضروریات دین مبین و شبهات
میکنند که اگر کسی خواب ببیند رسول خدا یا ائمه هدي را صلوات اللَّه علیهم که امر کنند به فسق آیا عمل میتوان کرد و
جوابش اینست که فرض محال است و هرگز نشده است و نخواهد شد. (و روي عن ابی ال ّ ص لت عبد السّلام بن صالح الهرويّ قال
سمعت الرّضا صلوات اللَّه علیه یقول و اللَّه ما منّا الّا مقتول شهید فقیل له فمن یقتلک یا ابن رسول اللَّه (ص) قال شرّ خلق اللَّه فی
زمانی یقتلنی بالسّمّ ثمّ یدفننی فی دار مضیعۀ (مضیّقۀ خ م ط) و بلاد غربۀ الا فمن زارنی فی غربتی کتب اللَّه له اجر مائۀ الف شهید
و مائۀ الف صدیق و مائۀ الف حاجّ و معتمر و مائۀ الف مجاهد و حشر فی زمرتنا و جعل فی الدّرجات العلی من الجنّۀ رفیقنا) و
منقولست در حسن کالصحیح از ابو الصلت که از هراة بود و لیکن شیعه بود و شیعه هروي بی چیزي نیست اگر چه ثقه و صحیح
الحدیث است و شیعیان جمعی او را سنی میدانند و سنیان او را شیعه میدانند و ظاهرا شیعه بوده است بحسب باطن و سنی بوده
است بحسب ظاهر که گفت شنیدم از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه که میفرمودند که و اللَّه که هیچ یک از ما ائمه معصومین
صلوات اللَّه علیهم نیستند که شهید نشده باشند یا نشوند خواه به شمشیر و خواه به زهر، پس کسی که عرض نمود که شما را که
شهید خواهد کرد اي فرزند رسول اللَّه حضرت فرمودند که بدترین خلق خدا ص: 562 در زمان من مرا
شهید خواهد کرد به زهر و مرا دفن خواهد کرد در خانه زبونی که بدترین خانها باشد به اعتبار همسایه بد که هارونست و در بلاد
غربت که از فرزندان و خویشان دور باشم، و دور نیست که مراد از غربت مجاورت آن سگ باشد. بتحقیق که هر که زیارت کند
مرا در غربت من که در این موضع باشد نه از دور، یا آن که بداند مظلومیّت مرا حق سبحانه و تعالی بنویسد از جهۀ او ثواب صد
هزار شهید و صد هزار صدیق که معصوم باشند یا کسانی که جمیع آن چه پیغمبران فرموده باشند تصدیق کرده باشند یا اول تصدیق
کرده باشند. چنانکه عامه به تواتر نقل کردهاند که صدیقان سه کس بودند مؤمن آل فرعون، و مؤمن آل یاسین که حبیب نجار بود،
و افضل صدیقان حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه که اول کسی که تصدیق حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله کرد
از مردان شاه مردان بود چنانکه در فردوس الاخبار عامه مذکور است، و ایضا مذکور است در آن که آن حضرت فرمودند که
ملائکه هفت سال صلوات بر من و علی و خدیجه میفرستادند زیرا که مسلمانی نبود بغیر از ایشان، و بنویسند از جهۀ او ثواب صد
هزار حج و عمره و صد هزار مجاهد فی سبیل اللَّه و محشور شود با ما و در درجات بلند بهشت رفیق ما باشد. (و روي الحسن بن
علیّ بن فضّال عن ابی الحسن الرّضا صلوات اللَّه علیه انّه قال انّ بخراسان لبقعۀ یاتی علیها زمان تصیر مختلف الملائکۀ فلا یزال فوج
ینزل من السّماء و فوج یصعد إلی أن ینفخ فی الصّور فقیل له یا ابن رسول اللَّه و أیّۀ بقعۀ هذه قال هی بأرض طوس فهی و اللَّه روضۀ
ص: 563 من ریاض الجنّۀ من زارنی فی تلک البقعۀ کان کمن زار رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله و کتب اللَّه
تبارك و تعالی له ثواب الف حجّۀ مبرورة و الف عمرة مقبولۀ و کنت انا و آبائی شفعاؤه یوم القیمۀ.) و در صحیح و کالصحیح بسیار
منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که بتحقیق که در خراسان قطعه از زمین هست که زمانی بیاید که محل تردد
ملائکه باشد و همیشه طایفه از ایشان به آسمان روند و طایفه از آسمان به زیر آیند تا روزي که اسرافیل بدمد صور را و همه کس
حتی فرشتگان بمیرند عرض نمودند که یا ابن رسول اللَّه کدام بقعه است این بقعه که میفرمایید حضرت فرمودند که این بقعه در
زمین طوس خواهد بود و این بقعه و اللَّه که روضهایست از روضهاي بهشت هر که مرا زیارت کند در این بقعه چنانست که حضرت
صفحه 221 از 321
سید الأنبیاء (ص) را زیارت کرده باشد و حق سبحانه و تعالی بنویسد از جهۀ او ثواب هزار حج مقبول و هزار عمره پسندیده و من و
پدران من همه شفاعت کنیم او را در روز قیامت. (و قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله ستدفن بضعۀ منّی بأرض خراسان لا یزورها
مؤمن الّا أوجب اللَّه تعالی له الجنّۀ و حرّم جسده علی النّار) و کالصحیح از آن حضرت منقول است که عن قریب است که پاره از
تن مرا دفن کنند در زمین خراسان و زیارت نکند مؤمنی آن پاره تنم را مگر آن که حق تعالی بهشت را از جهۀ او واجب گرداند و
، بدنش را بر آتش دوزخ حرام گرداند. و در صحیح از ابن ابی نجران منقولست که گفت از حضرت امام لوامع صاحبقرانی، ج 8
ص: 564 محمد تقی صلوات اللَّه علیه سؤال کردم که چه میفرمایید در ثواب زیارت پدرت حضرت فرمودند که ثوابش بهشت
است و اللَّه. و در صحیح از علی بن اسباط منقولست که او نیز از آن حضرت صلوات اللَّه علیه این سؤال کرد حضرت فرمودند که و
اللَّه که ثوابش بهشت است و اللَّه که بهشت است و در صحیح از ایوب بن نوح منقولست که گفت از آن حضرت صلوات اللَّه علیه
شنیدم که هر که زیارت کند پدر مرا در طوس حق سبحانه و تعالی گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و چون روز قیامت شود
منبري از جهۀ او نصب کنند در برابر منبر حضرت سید الانبیاء صلی اللَّه علیه و آله تا از حساب خلایق فارغ شوند. و در صحیح از
وشّاء منقولست که حضرت ابو الحسن علی بن موسی الرضا صلوات اللَّه علیهما فرمودند که عن قریب مرا زهر خواهند داد و شهید
خواهند کرد پس کسی که مرا زیارت کند گناهان گذشته و آینده او را بیامرزند و منقولست در حسن کالصحیح از یاسر که آن
حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که از جهۀ زیارت قبور سفر نمیتوان کرد مگر از جهۀ زیارت قبور حضرات سید المرسلین و ائمه
طاهرین صلوات اللَّه علیهم، و به درستی که مرا شهید خواهند کرد به زهر از روي ظلم و مرا دفن خواهند کرد در غربت پس کسی
که بار بندد از جهۀ زیارت من دعاي او را مستجاب و گناهان او را بیامرزند. و در حسن کالصحیح از سلیمان بن حفص منقولست
که گفت از حضرت امام موسی کاظم صلوات اللَّه علیه شنیدم که هر که زیارت کند قبر ص: 565 فرزندم
علی را او را نزد حق سبحانه و تعالی ثواب هفتاد حج مقبول است عرض کردم که هفتاد حج مقبول فرمودند بلی و هفتاد هزار حج
عرض نمودم که هفتاد هزار حج؟ پس فرمودند که بسیار حجی که مقبول نشود هر که زیارت کند آن حضرت را و شبی نزد آن
حضرت بروز آورد چنان باشد که زیارت کرده است حق سبحانه و تعالی را یعنی انبیاء و اوصیاء را در عرش چون زیارت ایشان
زیارت خداست عرض کردم از روي تعجب که چنان باشد که زیارت خدا کرده باشد در عرش فرمودند که بلی چون روز قیامت
میشود چهار کس از پیشینیان و چهار کس از پسینیان بر عرش حق سبحانه و تعالی باشند امّا پیشینیان حضرات نوح و ابراهیم و
موسی و عیسیاند صلوات اللَّه علیهم و اما چهار دیگر محمد و علی و حسن و حسیناند پس جا میدهند و مینشینند با ما زیارت
کنندگان قبور ائمه صلوات اللَّه علیهم و به درستی که زوّار قبر فرزندم. علیّ بن موسی الرّضا درجه ایشان رفیعتر و عطاي ایشان بیشتر
باشد و بائمه هدي صلوات اللَّه علیهم نزدیکتر خواهند بود. و کلینی و شیخ همین روایت را به همین عبارت روایت کرده است
کالصحیح از یحیی بن سلیمان مازنی از آن حضرت صلوات اللَّه علیه و ممکن است که در وقت افاده آن حضرت هر دو حاضر بوده
باشند و اگر نه این بود که این روایت در امالی بسیار مصحح از سلیمان بن حفص منقولست و هم چنین در سایر کتب صدوق
ممکن بود که حمل کنیم بر تصیحیف نساخ و اللَّه تعالی یعلم و از عبارت حدیث ظاهر شد که مراد از زیارت خدا زیارت انبیاء و
اوصیا (ص) است چنانکه مصرحا گذشت از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه. ص: 566 و کالصحیح
منقولست از ابو الصلت هروي که نزد حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه بودم که جمعی از اهل قم داخل شدند و سلام کردند
حضرت جواب سلام ایشان را دادند و ایشان را به نزدیک خود جا دادند و بعد از آن فرمودند که خوش آمدهاید و به خانه خود
آمدهاید به درستی که شیعه مایید حقا و عنقریبست که به زیارت قبر من خواهید آمد در طوس و به درستی که هر که غسل زیارت
کند و بعد از آن مرا زیارت کند از گناهان بیرون آید مثل روزي که از مادر متولد شده باشد. و کالصحیح منقولست از عبد العظیم
که گفت از حضرت امام علی نقی صلوات اللَّه علیه شنیدم که فرمودند که حق سبحانه اهل قم و آبه را آمرزید به سبب آن که به
صفحه 222 از 321
زیارت جدم علی بن موسی الرّضا صلوات اللَّه علیه میروند به درستی که هر که به زیارت آن حضرت رود و در راه یک قطره باران
بر او بارد حق سبحانه و تعالی بدنش را بر آتش دوزخ حرام گرداند. و از محمد بن سلیمان منقولست که گفت سؤال کردم از
حضرت امام محمد تقی صلوات اللَّه علیه که اگر کسی حج اسلام حج تمتع را با عمره کرده باشد بعد از آن زیارت رسول خدا
صلی اللَّه علیه و آله کرده باشد بعد از آن زیارت پدرت حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه را کرده باشد و عارف بحق آن
حضرت باشد و داند که آن حضرت امام واجب الاطاعه و حجت الهی است بر خلایق و در شهرستان علوم الهی است که به خدا
نمیتوان رسید الا از راه متابعت آن حضرت و بر آن حضرت سلام کرده باشد دیگر زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه
کرده باشد، دیگر ببغداد آمده باشد و زیارت حضرت امام موسی کاظم کرده باشد و بعد از آن بشهر خود رفته باشد و چون سال
دیگر شود حق سبحانه و تعالی او را خرجی راه ص: 567 حج کرامت کرده باشد کدام افضل است آن که
باز بحج رود با به خراسان رود به زیارت پدرت حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه و بر آن حضرت سلام کند؟ حضرت فرمودند
که بلکه به خراسان میآید و سلام بر پدرم میکند افضل است، و بهتر آنست که در ماه رجب به زیارت آن حضرت رود و لیکن
الحال خوب نیست رفتن زیرا که تشنیع سلطان وقت هست بر زیارت آن حضرت بر ما و شما. و آن معتصم علیه اللعنۀ و العذاب
الشدید بود که منع کرده بود از زیارت ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم و آن حضرت صلوات اللَّه علیه در مدت پادشاهی مامون
در مدینه مشرفه بود و چون مامون بجهنم رفت معتصم حضرت را از مدینه طلبید ببغداد و چون ببغداد رسیدند حضرت را زهر داد و
آن حضرت شهید شدند و در عقب جدش مدفون شد در مقابر قریش. و کالصحیح منقولست از ابراهیم بن عقبه که عریضه به
خدمت حضرت امام علی نقی صلوات اللَّه علیه نوشتم و از آن حضرت سؤال کردم از زیارت حضرت ابی عبد اللَّه الحسین صلوات
اللَّه علیه، و از زیارت کاظمین صلوات اللَّه علیهما پس حضرت در جواب نوشتند که حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه مقدّمند، و
زیارت کاظمین زیارت دو معصوم است و ثوابش بیشتر است. و در صحیح از ابو هاشم جعفري منقولست که حضرت امام حسن
عسکري صلوات اللَّه علیه فرمودند که قبر من در سر من راي سبب ایمنی شیعه و سنی است، و برکت آن حضرت دوست و دشمن را
احاطه فرموده است چنانکه قبر کاظمین سبب امان بغداد شد بروایت زکریا بن آدم از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه، و احادیث
بسیار در فضیلت زیارات ص: 568 ائمه معصومین جمیعا و خصوصا وارد است و متواتر است در زیارت هر
یک که ثواب آن ثواب زیارت حضرت سید المرسلین است و بهشت واجب میشود در زیارت هر یک از ایشان، به همین اکتفا شد
از خوف اطالت.
باب موضع قبر امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه
[موضع قبر امیر المؤمنین غري است]
(روي صفوان بن مهران الجمّال عن ال ّ ص ادق جعفر بن محمّد صلوات اللَّه علیهما قال سار و أنا معه فی القادسیّۀ حتّی اشرف علی
فاوحی اللَّه عزّ و جلّ « سَآوِي إِلی جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْماءِ » النّجف فقال هذا هو الجبل الّذي اعتصم به ابن جدّي نوح علیه السّلام فقال
الیه یا جبل أ یعتصم بک منّی احد فغار فی الارض و تقطّع إلی الشّام ثمّ قال صلوات اللَّه علیه اعدل بنا فقال فعدلت به فلم یزل سائرا
حتّی اتی الغريّ فوقف علی القبر فساق السّلام من آدم علی نبیّ نبیّ علیهم السّلام و انا اسوق السّلام معه حتّی وصل السّلام إلی النّبیّ
صلّی اللَّه علیه و اله ثمّ خرّ علی القبر فسلّم علیه و علا نحیبه ثمّ قام فصلّی اربع رکعات و فی خبر آخر ستّ رکعات و صلّیت معه و
قلت له یا ابن رسول اللَّه ما هذا القبر فقال هذا قبر جدّي علیّ بن ابی طالب صلوات اللَّه علیه) این بابی است در موضع قبر حضرت
امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه و در میان قدما خلافی بوده است در موضع دفن آن حضرت و ظاهر کلام بزنطی و جمعی آن است
صفحه 223 از 321
که آن حضرت در مسجد کوفه مدفونست و لیکن اخبار بسیار وارد شده است که در همین جا که الحال قبر آن حضرتست مدفونند،
و ابن طاوس رضی اللَّه عنه کتاب فرحۀ الغري را تصنیف کرده است، و احادیث بسیار از حضرت رسول خدا و هر یک از ائمه هدي
ص: 570 صلوات اللَّه علیهم روایت کرده است از جهۀ رد آن قول و اقوال دیگر. و به اسانید صحیحه
منقولست از صفوان که آن حضرت صلوات اللَّه علیه از قادسیه میآمدند و من در خدمت آن حضرت بودم تا آن که مشرف شدند
بر نجف اشرف پس فرمودند که این کوهی است که پسر جدّم حضرت نوح علیه السلام پناه باین کوه آورد که از غرق شدن
خلاص شود، و کنعان گفت که زود باشد که پناه برم به کوهی که مرا از غرق شدن نگاه دارد پس حق سبحانه و تعالی خطاب به
کوه کرد که میخواهند پناه به تو آورند از عذاب من تو میتوانی کسی را پناه دهی پس آن کوه از خشیت الهی به زمین فرو رفت
و پاره پاره شد و هر پاره در طرفی از اطراف شام بیرون آمدند پس حضرت فرمودند که راه را بگردان به جانب نجف چون راه
راست به کوفه میرود، و در وقت آمدن از قادسیه نجف: در دست چپ شاه راه واقع است پس من راه را گردانیدم و حضرت
میآمدند تا به غريّ و ظاهرش غریین است و آن دو عمارت سفید است که یکی از پادشاهان عرب ساخته است و حکایتش طویل
است و بی ما حصل، پس به نزد قبر آمدند و ایستادند و سلام میکردند بر یک یک از پیغمبران و من نیز متابعت میکردم در سلام
بر انبیا تا رسیدند به پیغمبر ما صلی اللَّه علیه و آله پس خود را بر قبر انداختند و سلام بر آن حضرت میکردند و به هايهاي
میگریستند، پس برخاستند، و چهار رکعت نماز زیارت به جا آوردند و ظاهرا دو رکعت نماز زیارت حضرت امیر المؤمنین است، و
دو رکعت نماز از جهۀ حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیهما باشد، و در خبري دیگر شش رکعت نماز کردند و بنا بر شش رکعت
دو روایت وارد است که یکی از جهۀ آن حضرت و چهار رکعت از جهۀ آدم و نوح صلوات اللَّه علیهما است، و در روایت دیگر دو
رکعت از ص: 571 جهۀ سر حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه است که یکی از اهل کوفه در شام دزدید
و بالاي سر حضرت امیر المؤمنین دفن کرد و دو رکعت را در جاي منبر قائم آل محمد صلی اللَّه علیه و آله به جا آوردند و من نیز
نماز کردم با آن حضرت صلوات اللَّه علیه پس عرض کردم که یا ابن رسول اللَّه این چه قبر است فرمودند که این قبر جدم علی بن
ابی طالب است صلوات اللَّه علیه و شکی نیست که ائمه اهل البیت صلوات اللَّه علیه اعرفند به قبر جد خود از دیگران، و احادیث
متواتره از ایشان منقولست و خود در همین موضع زیارت کردهاند و ظهور معجزات در این موضع متواتر است و در هر مرتبه که این
ضعیف به زیارت آن حضرت مشرف شد معجزات بسیار دید و از جهۀ آن کتابی علی حده میباید.
زیارة قبر امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه
(اذا اتیت الغريّ بظهر الکوفۀ فاغتسل و امش علی سکون و وقار حتّی تأتی امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه و تستقبله بوجهک و تقول
السّلام علیک یا ولیّ اللَّه أنت اوّل مظلوم و اوّل من غصب حقّه صبرت و احتسبت حتّی اتاك الیقین، و اشهد انّک لقیت اللَّه عزّ و
جلّ و أنت شهید عذّب اللَّه قاتلک بانواع العذاب و جدّد علیه العذاب جئتک عارفا بحقّک مستبصرا بشأنک معادیا لأعدائک و من
ظلمک، القی علی ذلک ربّی إن شاء اللَّه انّ لی ذنوبا کثیرة فاشفع لی عند ربّک فانّ لک عند اللَّه تبارك و تعالی مقاما معلوما و انّ
لک عند اللَّه جاها و شفاعۀ و قد قال اللَّه عزّ و جلّ وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی) ص: 572 اما زیارت قبر
حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه هر گاه به صحرا نجف روي از کوفه و الحال کوفه خراب شده است و ظهر کوفه که نجف
است آبادانست پس غسل زیارت بکن و با سکینه دل بذکر الهی و آرام تن روانه میشوي از خارج نجف یا از حمامی که غسل
کرده و میآیی تا به قبر آن حضرت صلوات اللَّه علیه و رو به قبر میکنی و پشت بقبله و میگویی سلام الهی بر تو باد اي کسی که
امامی از جانب حق سبحانه و تعالی و اطاعتت بر همه عالمیان واجبست چنانکه آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ برهان باهر است بر آن، تو اول
کسی از اصحاب و اقرباي حضرت سید الانبیاء صلی اللَّه علیه و آله که بر او ظلم کردند و امامت را بحسب ظاهر از تو غصب نمودند
صفحه 224 از 321
و این ستمی بود که بر عالمیان کردند، و تو اول کسی بودي که حق ترا بردند از امامت و فیء و خمس و غیر آن صبر کردي از
جهۀ رضاي الهی تا وقتی که رتبه شهادت را بلند گردانیدي و به جوار رحمت الهی پیوستی، و گواهی میدهم که با شهادت از دنیا
رفتی و ملاقات کردي خداوند خود را چنانکه او فرموده بود، حق سبحانه و تعالی کشنده ترا که شقیترین پیشینیان و پسینیان بود
بعد از ثلثه کفره ظلمه چون شهادت تو نیز از ایشان شد معذّب گرداند بانواع عذاب و ساعت به ساعت بلکه آنا فآنا عذاب تازه به
ایشان دهد. آمدهام به نزد تو و میدانم حق ترا بانکه ترا امام اول میدانم از ائمه اثنی عشر و بینایم به رتبه عظیمی که ترا نزد حق
سبحانه و تعالی هست، و با دشمنان تو دشمنی میکنم و با ستم کنندگان بر تو: عداوت میکنم آن چه مقدورم باشد، و تا زندهام
باین اعتقادم و باین اعتقاد ملاقات میکنم پروردگار خود را إن شاء اللَّه اگر او خواهد و عیاذا باللَّه مرا بمن نگذارد به سبب بدیهاي
من به درستی که مرا گناهان بسیار هست پس تو شفاعت کن مرا نزد پروردگارت ص: 573 به درستی که
ترا نزد او مقامی است معلوم همه عالمیان که رتبه تو از همه کس بالاتر است و در روز قیامت بر اعلا درجات وسیله خواهی بود و
گواهی میدهم که تو را نزد حق سبحانه و تعالی جاهی بزرگ و شفاعتی عظیم خواهد بود و رتبه شفاعت کبري از تست در ابتدا به
آن که واسطه ایجاد خلایقی بحسب علت غائی بعد از رتبه حضرت رسالت پناهی صلوات اللَّه علیکما و چون نباشد در آخرت رتبه
علیاي شفاعت از شما! و حال آن که فرموده است که شفاعت نمیکنند مگر کسانی یا از براي کسانی که حق سبحانه و تعالی از
ایشان یا از شفاعت ایشان یا از شفاعت از جهۀ ایشان راضی باشد. (و تقول عند امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه ایضا الحمد للّه الّذي
اکرمنی بمعرفته و معرفۀ رسوله و من فرض طاعته رحمۀ منه و تطوّلا منه علیّ و منّ علیّ بالإیمان الحمد للّه الّذي سیّرنی فی بلاده و
حمّلنی علی دوابّه و طوي لی البعید و دفع عنّی المکروه حتّی ادخلنی حرم اخی نبیّه و ارانیه فی عافیۀ الحمد للّه الّذي جعلنی من زوّار
قبر وصیّ رسوله الحمد للّه الّذي هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدي لو لا ان هدانا اللَّه اشهد ان لا اله الّا اللَّه وحده لا شریک له، و اشهد انّ
محمّدا عبده و رسوله جاء بالحقّ من عنده و اشهد انّ علیّا عبد اللَّه و اخو رسوله اللَّهمّ عبدك و زائرك متقرّب إلیک بزیارة قبر اخی
رسولک و علی کلّ مأتیّ حقّ لمن اتاه و زاره و أنت خیر مأتیّ و اکرم مزور فاسئلک یا اللَّه یا رحمن یا رحیم یا جواد یا احد یا صمد
یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد ان تصلّی علی محمّد و اهل بیته و ان تجعل تحفتک إیّاي من زیارتی فی موقفی هذا
فکاك رقبتی من النّار و اجعلنی ممّن یسارع فی ص: 574 الخیرات و یدعوك رغبا و رهبا و اجعلنی من
وَ» و قلت « فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ » الخاشعین اللَّهمّ انّک بشّرتنی علی لسان نبیّک صلواتک علیه و اله فقلت
اللَّهمّ و انّی بک مؤمن و بجمیع أنبیائک فلا تقفنی بعد معرفتهم موقفا تفضحنی به علی « بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ
رءوس الخلائق بل قفنی معهم و توفّنی علی التّصدیق بهم فانّهم عبیدك و أنت خصصتهم بکرامتک و أمرتنی باتّباعهم) و نزد
حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه دعایی را میخوانی که روایت کرده است شیخ کالصحیح از یونس که حضرت امام جعفر
صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که چون خواهی که زیارت کنی قبر حضرت امیر المؤمنین را پس وضو بساز و غسل کن و هموار
برو و بخوان آن چه را که ترجمهاش اینست که جمیع محامد و ثناها مخصوص خداوندیست که مرا گرامی داشت به آن که خود را
بمن شناسانید و رسولش را، و کسانی که واجب گردانیده است اطاعت ایشان را بر خلایق بمن شناسانید از روي رحمت و احسان او
بر من، و انعام کرد بر من به آن که مرا مؤمن گردانید. حمد خداوندي را سزاست که مرا از شهر بشهر آورد و حیوانات از جهۀ
مرکوب من آفرید و مرا بر آن سوار گردانید، و راه دور را بر من نزدیک گردانید و مکروهات را از من دور گردانید تا آن که مرا
در آورد در حرم برادر پیغمبرش (ص) و حمد خدا را که به تن درستی داخل حرم آن حضرت که کوفه است شدم چنانکه گذشت
که کوفه حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم امیر المؤمنین است یا در اصل روضه داخل گردانید و آن بمنزله حرم لوامع صاحبقرانی،
ج 8، ص: 575 آن حضرتست یعنی به سبب آن که آن حضرت در اینجا مدفون است حرمتش بر همه کس واجبست. حمد خدائی را
سزاست که مرا از جمله زیارت کنندگان قبر وصی رسولش (ص) گردانید جمیع ثناها مخصوص خداوندیست که ما را هدایت نمود
صفحه 225 از 321
به معرفت ثواب زیارت آن حضرت یا به معرفت آن حضرت و ثواب زیارتش، و اگر هدایت الهی نمیبود ما هدایت نمییافتیم باین
شرف گواهی میدهم که خداوندي نیست بغیر از واجب الوجود بالذّاتی که در ذات و صفات یگانه است و او را شریکی در
خداوندي و در ذات و صفات نیست و گواهی میدهم که محمد بنده و رسول اوست و از جانب حق سبحانه و تعالی به راستی بخلق
آمده است، و گواهی میدهم که علی بنده خداست و برادر رسول اوست. تا اینجا از روایت یونس است و صدوق این دعا را در
میان در آورده است یا شیخ انداخته است تا ثم تدنوا الخ. خداوندا بنده ذلیل تو و زیارت کننده تو چون زیارت دوستان خدا زیارت
خداست تقرب به تو میجوید به سبب زیارت قبر برادر رسول تو و هر که را زیارت کنند بر او حقی هست از جهۀ زایران او و تو
بهترین کسانی که به نزد او میروند، و کریمترین کسانی که زیارت او کنند پس سؤال میکنم اي خداوند و اي بخشاینده و اي
مهربان و اي بخشنده و اي یگانه در ذات و صفات و اي محتاج الیه کل ممکنات و اي خداوندي که والد نیستی که از تو فرزندي به
همرسد یا محل حوادث باشی و مولود نیستی که حادث باشی و نبوده است و نخواهد بود کسی کفو تو که صلوات فرستی بر محمد
و اهل بیت او و آن که بگردانی تحفه مرا که عطا خواهی فرمود و کار تست که در همین جا از گناهان من در گذري، و بگردانی
مرا از کسانی که پیش دستی ص: 576 میکنند در کارهاي خیر و ترا میخوانند از روي رغبت و خواهش
ثواب، و رهبت و ترس از عقاب، و بگردانی مرا از جمله خاشعان. و این جمله مقتبس است از قول حق سبحانه و تعالی در وصف
زکریا و یحیی و زوجه او که إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ آن چه را به ایشان عطا
فرموده است به دعا از او میطلبیم که بمن نیز عطا فرماید خداوندا تو بشارت دادي ما را بر زبان رسولت که صلوات و درودهاي تو
بر او و بر آل او باد به آن که فرمودي که یا محمد بشارت ده آن جمعی را که گوش میدهند او امر ما را و متابعت میکنند هر چه
را احسن است، و دیگر فرمودي که که یا محمد بشارت ده آن جمعی را که ایمان آوردهاند که ایشان را تقدمی در راستی یا خوبی
است نزد پروردگار ایشان. خداوندا به درستی و راستی که من به تو و بجمیع پیغمبران تو ایمان دارم پس چنان مکن که بعد از
معرفت ایشان مرا بداري در جائی که رسوا گردانی مرا نزد خلایق، بلکه حشر کن مرا با انبیا و اوصیا و مرا بمیران با تصدیق به ایشان
به درستی که ایشان بنده تواند و تو ایشان را مخصوص گردانیده به کرامت خود و امر کردي مرا به متابعت ایشان (ثمّ تدنوا من القبر
و تقول السّلام من اللَّه السّلام علی محمّد امین اللَّه و علی رسله و عزائم امره و معدن الوحی و التّنزیل، الخاتم لما سبق و الفاتح لما
استقبل و المهیمن علی ذلک کلّه و الشّاهد علی خلقه و السّراج المنیر و السّلام علیه و رحمۀ اللَّه و برکاته، اللَّهمّ صلّ علی محمّد و
اهل بیته المظلومین افضل و اکمل و ارفع و اشرف ما صلّیت علی احد من أنبیائک و رسلک و اصفیائک، اللَّهمّ صل علی علیّ امیر
المؤمنین عبدك و خیر خلقک بعد نبیّک و اخی رسولک و وصیّ ص: 577 رسولک الّذي انتجبته من
خلقک و الدّلیل علی من بعثته برسالاتک و دیّان الدّین بعدلک و فصل قضائک بین خلقک و السّلام علیه و رحمۀ اللَّه و برکاته
اللَّهمّ صل علی الائمّۀ من ولده القوّامین بأمرك من بعده المطهّرین الّذین ارتضیتهم أنصارا لدینک و حفظۀ لسرّك و شهداء علی
خلقک و اعلاما لعبادك و تصلّی علیهم ما استطعت و تقول السّلام علی الائمّۀ المستودعین السّلام علی خالصۀ اللَّه من خلقه السّلام
علی الائمۀ المتوسّمین السّلام علی المؤمنین الّذین قاموا بأمرك و وازروا اولیاء اللَّه و خافوا لخوفهم السّلام علی ملائکۀ اللَّه المقرّبین)
و تتمه حدیث یونس است که حضرت امام صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که پس نزدیک قبر میروي و میگویی که مطلق یا هر
یا حقیقت سلام از جانب حق سبحانه و تعالی است و هر سلامی که از حق سبحانه و تعالی است بر محمد است که امین و مؤتمن
امین اللَّه علی » خداست بر رسالات او و سلام الهی بر باقی پیغمبران باد و ظاهرا نسّاخ سهو کردهاند و عبارت چنین بوده است که
موافق تهذیب و مزارات علما، یعنی سلام الهی بر محمد باد که امین حق سبحانه و تعالی است بر رسالات او و « رسالاته و عزائم امره
بر اموري که واجبست اطاعت آن بحسب فعل یا ترك که عبارت از واجبات و محرمات باشد، و سلام الهی بر پیغمبري باد که معدن
وحی است و تنزیل یعنی هر وحیی که در قلوب جمیع انبیا فایض شده است و هر علم و حکمتی که جبرئیل یا فرشتگان دیگر نازل
صفحه 226 از 321
گردانیدهاند بر هر پیغمبري همه نزد آن حضرت است چنانکه متواتر است آن پیغمبري که ختم پیغمبران و رسولان به او شد و هر
علمی که ضرور شود عالمیان را همه را فتح کرد و ظاهر ساخت بر اوصیاي آن حضرت پس علم اولین و آخرین نزد لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 578 آن حضرت بود و همه را به حضرت امیر المؤمنین تعلیم نمود و در بعضی از نسخ این زیارت و الفاتح
لما انغلق یعنی توضیح مبهمات و کشف معضلات علوم الهیه در عهده حضرت امیر المؤمنین است صلوات اللَّه علیه و آن حضرت بر
همه مطلع و عالم بود یا شاهد بود بر جمیع این علوم و بر افعال جمیع مکلفین گواهند، یا آن که اعمال بندگان از ابرار و فجار چون
بر آن حضرت عرض میشود آن حضرت بر همه شاهد است، یا آن که چون نمیشود و نشده است که زمین خالی از خلیفه الهی
باشد چنانکه فرمود که إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَۀً و در آیات بسیار وارد است که امام و نبی هر زمانی شهادت میدهند بر اعمال
بندگان حق سبحانه و تعالی، و پیغمبر ما صلی اللَّه علیه و آله شهادت میدهند بر جمیع انبیا که ایشان تبلیغ رسالات کردند، و هم
چنین بر اوصیاء خود و سایر اوصیاء شهادت خواهند داد. و سلام الهی بر چراغی باد که عالم را بنور علم و هدایت منور گردانیدند،
و هر سلامی و هر رحمتی و برکتی بر آن حضرت باد و رحمت منافع اخروي است و برکت منافع دنیویست که به اخروي بر
میگردد. خداوندا درود فرست بر محمد و بر اهل بیت آن حضرت که همیشه بر ایشان ستم میکردند و حق ایشان را غصب
مینمودند. خداوندا صلوات فرست بر ایشان صلواتی که فاضلتر و کاملتر و بلندتر و بهترین صلواتی باشد که فرستاده بر انبیا و رسل
و برگزیدگان خودت خداوندا صلوات فرست بر حضرت امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب که بنده تست و بهترین خلق تست بعد از
رتبه پیغمبر آخر الزمان، و صلوات فرست بر برادر رسولت و جانشین پیغمبرت که او را از همه خلایق برگزیدي و آن کسی که او را
دلیل حقیت پیغمبري که او را به رسالات خود ص: 579 فرستادي گردانیدي زیرا که در زمان حضرت سید
المرسلین و بعد از آن حضرت هر معجزي که بر دست حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه ظاهر میشد دلیل امامت خودش بود
و دلیل حقیت پیغمبري پیغمبر (ص) بود بلکه ذات مقدس او معجز و دلیل بود به اعتبار اتصاف به کمالات الهی و تخلق به اخلاق او
بلکه اعظم دلایل وجود واجب الوجود نیز بود و شکی نیست در آن که رتبه هر یک از ائمه معصومین خصوصا آن حضرت صلوات
اللَّه علیهم از عرش عظیمتر بود و صلوات فرست بر کسی که حکم کننده بود در دین اسلام به عدالت تو زیرا که بعد از حضرت
سید المرسلین کسی حکم به عدالت نکرد غیر از آن حضرت و صلوات فرست بر کسی که جدا کننده حق است از باطل در حکم
در میان خلایقت و سلام و رحمت و برکات الهی بر او باد خداوندا صلوات فرست بر امامان معصومان از ذریت آن حضرت که بامر
امامت همیشه قیام مینمودند بامر تو بعد از آن حضرت و آن معصومانی که اختیار کرده ایشان را که مدد کاران دین تو و حافظان
اسرار تو باشند و گواهان باشند بر خلق تو و امامان باشند از جهۀ بندگان تو و تا توانی بر ایشان صلوات فرست به آن که بر هر یک
از ائمه معصومین بفرستی صلواتی را که از جهۀ امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه فرستادي و اگر مجملا بر همه بسیار بفرستد به آن که
بگوید اللَّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد نیز خوبست و بعد از آن میگویی که سلام الهی بر امامانی باد که ودایع پروردگارند و
ایشان را به امانت به خلایق سپرده است خالق الخلایق که عزّت ایشان بدارند و اطاعت کنند ایشان را. سلام الهی بر جمعی باد که
، برگزیدگان حق سبحانه و تعالیاند از جمله خلایق، سلام الهی بر امامانی باد که متوسمانند یعنی صاحبان لوامع صاحبقرانی، ج 8
ص: 580 فراستند و بهر که نظر میکنند میدانند سعادت و شقاوت او را و این معنی را گاهی توسم و تفرس مینامند و گاهی
مکاشفه و احادیث بسیار وارد شده است که آیه کریمه إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ وَ إِنَّها لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ در شأن ائمه معصومین
وارد شده است، و اگر اولیاء اللَّه گاهی بر سبیل مکاشفه یابند چون معصوم نیستند گاهی شیاطین نیز بر ایشان القا میکنند چنانکه
حق سبحانه و تعالی میفرماید که بتحقیق که شیاطین وحی میکنند به دوستان خود تا مجادله کنند با شما، و سلام الهی بر مؤمنانی
باد که قیام نمودهاند بامر تو چنانکه باید، یا ما در امر امامت و اطاعت ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم و اعانت نمودند دوستان حق
سبحانه و تعالی را که ائمه هدي باشند و همیشه خایف و ترسان بودند از جهۀ خوف ائمه صلوات اللَّه علیهم و این سلامی است از
صفحه 227 از 321
جهۀ خواص شیعیان آن حضرت، و سلام الهی بر فرشتگان حق سبحانه و تعالی باد که مقربان اویند و ظاهرا اسلام بر فرشتگانی است
که در آن روضه مقیمند و محتمل است که مطلق ملائکه یا ملایکه مقرب مراد باشند اعم از آن که در آنجا باشند یا نباشند (ثمّ
تقول السّلام علیک یا امیر المؤمنین و رحمۀ اللَّه و برکاته السّلام علیک یا حبیب اللَّه السّلام علیک یا صفوة اللَّه السّلام علیک یا ولیّ
اللَّه السّلام علیک یا حجّ ۀ اللَّه السّلام علیک یا عمود الدّین و وارث علم الاوّلین و الاخرین و صاحب المیسم و ال ّ ص راط المستقیم
اشهد انّک قد اقمت ال ّ ص لاة و اتیت الزّکاة و أمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و اتّبعت الرّسول و تلوت الکتاب حقّ تلاوته و
جاهدت فی اللَّه حقّ جهاده و نصحت للّه و لرسوله وجدت بنفسک صابرا محتسبا و ص: 581 مجاهدا عن
دین اللَّه موفیا لرسوله طالبا ما عند اللَّه راغبا فیما وعد اللَّه و مضیت للّذي کنت علیه شهیدا و شاهدا و مشهودا فجزاك اللَّه عن رسوله
و عن الاسلام و اهله افضل الجزاء و لعن اللَّه من قتلک و لعن اللَّه من خالفک و لعن اللَّه من افتري علیک و ظلمک و لعن اللَّه من
غصبک و من بلغه ذلک فرضی به انا إلی اللَّه منهم بريء لعن اللَّه أمّۀ خالفتک و أمّۀ جحدت ولایتک و أمّۀ تظاهرت علیک و أمّۀ
قتلتک و أمّۀ حادت عنک و خذلتک، الحمد للّه الّذي جعل النّار مثواهم و بئس الورد المورود و بئس ورد الواردین و بئس الدّرك
المدرك اللَّهمّ العن قتلۀ أنبیائک و قتلۀ اوصیاء أنبیائک بجمیع لعناتک و اصلهم حرّ نارك اللَّهمّ العن الجوابیت و الطّواغیت و
الفراعنۀ و اللّات و العزّي و الجبت و کلّ ندّ یدعی من دون اللَّه و کلّ مفتر اللَّهمّ العنهم و اشیاعهم و اتباعهم و أولیاءهم و اعوانهم و
محبّیهم لعنا کثیرا اللَّهمّ العن قتلۀ امیر المؤمنین ثلاثا اللَّهمّ العن قتلۀ الحسن و الحسین ثلاثا اللَّهمّ العن قتلۀ الائمّۀ ثلاثا اللَّهمّ عذّبهم
عذابا لا تعذّبه احدا من العالمین و ضاعف علیهم عذابک کما شاقّوا ولاة أمرك و اعدّ لهم عذابا لم تحلّه بأحد من خلقک، اللَّهمّ و
ادخل علی قتلۀ انصار رسولک و قتلۀ انصار امیر المؤمنین و علی قتلۀ انصار الحسن و الحسین و علی قتلۀ من قتل فی ولایۀ آل محمّد
اجمعین عذابا مضاعفا فی اسفل درك من الجحیم لا یخفّف عنهم من عذابها و هم فیها مبلسون ملعونون ناکسوا رءوسهم عند ربّهم
قد عاینوا النّدامۀ و ص: 582 الخزي الطّویل لقتلهم عترة أنبیائک و رسلک و اتباعهم من عبادك الصّالحین،
اللَّهمّ العنهم فی مستسرّ السرّ و ظاهر العلانیۀ فی سمائک و ارضک، اللَّهمّ اجعل لی لسان صدق فی أولیائک و احبب إلیّ مستقرّهم و
مشاهدهم حتّی تلحقنی بهم و تجعلنی لهم تبعا فی الدّنیا و الآخرة یا ارحم الرّاحمین، ثمّ اجلس عند رأسه و قل سلام اللَّه و سلام
ملائکته المقرّبین و المسلّمین لک بقلوبهم النّاطقین بفضلک الشّاهدین علی انّک صادق امین صدّیق علیک یا مولاي صلّی اللَّه علی
روحک و بدنک اشهد انّک طهر طاهر مطهّر من طهر طاهر مطهّر، اشهد لک یا ولیّ اللَّه و ولیّ رسوله بالبلاغ و الاداء، و اشهد انّک
جنب اللَّه و انّک باب اللَّه و انّک وجه اللَّه الّذي یؤتی منه و انّک سبیل اللَّه و انّک عبد اللَّه و اخو رسوله اتیتک وافدا لعظیم حالک و
منزلتک عند اللَّه عزّ و جلّ و عند رسوله صلّی اللَّه علیه و اله، اتیتک متقرّبا إلی اللَّه تعالی بزیارتک فی خلاص نفسی متعوّذا بک من
نار استحقّها مثلی بما جنیت علی نفسی، اتیتک انقطاعا إلیک و إلی ولیّک الخلف من بعدك علی برکۀ الحقّ فقلبی لکم مسلّم و
امري لکم متّبع و نصرتی لکم معدّة، و انا عبد اللَّه و مولاك فی طاعتک الوافد إلیک التمس بذلک کمال المنزلۀ عند اللَّه تعالی و
أنت ممّن أمرنی اللَّه بصلته و حثّنی علی برّه و دلّنی علی فضله و هدانی لحبّه و رغّبنی فی الوفادة الیه و ألهمنی طلب الحوائج عنده،
أنتم اهل بیت یسعد من تولّاکم و لا یخیب من اتاکم و لا یخسر ص: 583 من یهواکم و لا یسعد من عاداکم
لا اجد احدا افزع الیه خیرا لی منکم أنتم اهل بیت الرّحمۀ و دعائم الدّین و ارکان الارض و الشّجرة الطّیّبۀ، اللَّهمّ لا تخیّب توجّهی
إلیک برسولک و آل رسولک و استشفاعی بهم، اللَّهمّ أنت مننت علیّ بزیارة مولاي و ولایته و معرفته فاجعلنی ممّن ینصره و ینتصر
به، و منّ علیّ بنصرك لدینک فی الدّنیا و الآخرة اللَّهمّ انّی احیا علی ما حیی علیه علیّ بن ابی طالب (ع) و أموت علی ما مات علیه
علیّ بن ابی طالب صلوات اللَّه علیه فاذا اردت ان تودّعه فقل السّلام علیک و رحمۀ اللَّه و برکاته استودعک و استرعیک و اقرء
علیک السّلام آمنّا باللَّه و بالرّسول و بما جاءت به و دلّت علیه فاکتبنا مع الشّاهدین، اشهد فی مماتی علی ما شهدت علیه فی حیاتی
اشهد انّکم الائمۀ واحدا بعد واحد، و اشهد انّ من قتلکم و حاربکم مشرکون و من ردّ علیکم فی اسفل درك من الجحیم اشهد انّ
صفحه 228 از 321
من حاربکم لنا اعداء و نحن منهم براء و انّهم حزب الشّیطان، اللَّهمّ انّی أسألک بعد ال ّ ص لاة و التّسلیم ان تصلّی علی محمّد و آل
محمّد و تسمّیهم صلوات اللَّه علیهم و لا تجعله اخر العهد من زیارته فإن جعلته فاحشرنی مع هؤلاء الائمۀ المسمّین، اللَّهمّ و ثبّت قلوبنا
بالطّاعۀ و المناصحۀ و المحبّۀ و حسن الموازرة و التّسلیم، و سبّح تسبیح الزّهراء فاطمۀ صلوات اللَّه علیها و هو: سبحان ذي الجلال
الباذخ العظیم سبحان ذي العزّ الشّامخ المنیف سبحان ذي الملک الفاخر القدیم سبحان ذي البهجۀ و الجمال سبحان لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 584 من تردّي بالنّور و الوقار سبحان من یري اثر النّمل فی ال ّ ص فا و وقع الطّیر فی الهواء) این بقیه حدیث
یونس است تا و سبّح الخ که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که پس میگویی که سلام الهی بر تو باد اي
و حضرت « یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ » پادشاه مؤمنان اي دوست و محبوب حق سبحانه و تعالی چنانکه در قران مجید در شأن او فرموده که
سید الانبیاء فرمودند در خیبر که هر آینه علمداري که کار سردار لشکر میبود به کسی دهم که دوست دار خدا و رسول باشد و
خدا و رسول دوست او باشد، و در مرغی که از جهۀ حضرت آورده بودند که خداوندا بیاور به نزد من محبوبترین خلقت را که با
من تناول کند این طایر را، و انس در نمیگشود هر مرتبه که آن حضرت آمدند تا عاقبت از ان طایر با رسول خدا خوردند، مجملا
محبّیت و محبوبیّت علیّ حق سبحانه و تعالی را از آن گذشته است که خوارج شک کنند چه جاي دیگري، و اي برگزیده خدا، و
اي ولی خدا یعنی واجب الاطاعه و امام و اولی بنفس از جانب خدا و اي حجّت خدا بر خلق به کمالات صوریه و معنویه و معجزات
ظاهره و باطنه، و اي ستون دین و اي وارث علوم انبیاء متقدّم مانند حضرت آدم و ادریس و نوح، و انبیاء متاخّر مانند ابراهیم و
موسی و عیسی صلوات اللَّه علیهم، و اي صاحب میسم، و اي راه راست بر سبیل مجاز شایع و میسم چیزیست که حیوانات را به آن
داغ میکنند و حق سبحانه و تعالی در قرآن یاد فرموده است دابۀ الارض را وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّۀً مِنَ الْأَرْضِ
تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّۀٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ و چون تمام شود حجت ما بر
خلایق بظهور حضرت ص: 585 صاحب الامر و ظهور معجزات باهره بر دست او و نزول عیسی از آسمان و
متابعت او صاحب الامر را و در عقب او نماز کند، و اعظم معجزات رجعت مؤمنان بسیار صالح باشد و کافران این امت از ائمه جور
و معاونان ایشان بر ظلم و کفر که در آیه دویم مذکور است بیرون آوریم از جهۀ ایشان جانداري را از زمین که با ایشان سخن کند،
یا مجروح سازد به عصاي موسی و خاتم سلیمان روهاي ایشان را به آن که عصا بر روي ایشان زند و خاتم بر پیشانی ایشان مهر
کند، و بر پیشانی مؤمنان صالح نوشته شود که مؤمن است حقا و بر کافران نوشته شود بر پیشانی ایشان که کافر است حقا، چون
آیات و معجزات ائمه هدي را دیدند و ایمان نیاوردند به سبب این راه توبه مسدود شود بر ایشان و روزي باشد که ما حشر کنیم از
هر امتی طایفه را از کسانی که تکذیب میکنند آیات ما را که ائمه هدياند و همه را جمع کنند و ایشان را کشند و زنده کنند تا
بسیار وارد شده است از طرق شیعه که دلالت میکنند بر « دابّۀ الارض » تشفی دلهاي مؤمنان زنده و مرده بشود و روایات در تفسیر
آن که مراد از دابه حضرت امیر المؤمنین است صلوات اللَّه علیه. از آن جمله به اسانید حسنه کالصحیحه منقولست از ابو بصیر از
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که حضرت سید المرسلین (ص) به حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه رسیدند و آن
حضرت ریگی چند را جمع کرده بودند و رو بر آن گذاشته بخواب رفته بودند پس حضرت پائی بر حضرت زدند و فرمودند که
برخیز اي دابه پس یکی از صحابه گفت یا رسول اللَّه آیا ما یکدیگر را باین نام میتوانیم خواند؟ چون بحسب لغت بمعنی جنبنده
است حضرت فرمودند که نه بلکه این اسم مخصوص علی است و علی است آن دابۀ الارضی که حق سبحانه و تعالی در قرآن مجید
یاد ص: 586 فرموده است و آیه سابقه را خواندند پس فرمودند یا علی چون دنیا اخر میشود حق سبحانه و
تعالی ترا در بهترین صورتی از زمین بیرون میآورد، و با تو خواهد بود میسمی که آلت داغست و دشمنان خود را به آن داغ
خواهی کرد پس شخصی به حضرت عرض نمود که عامه این آیه را تکلمهم میخوانند به تخفیف یعنی دابه ایشان را مجروح
میسازد حضرت فرمودند که حق سبحانه و تعالی این جماعت را در جهنم مجروح خواهد کرد که تحریف قرآن میکنند بلکه آیه
صفحه 229 از 321
بتشدید است که دابه با ایشان سخن خواهد فرمود، و بعد از آن حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که مراد از
خروج دابه رجعت حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه است به قرینه آیه ما بعد پس آن شخص گفت که مراد از آیه دویم حشر
روز قیامت است حضرت فرمودند که حق سبحانه و تعالی در قیامت آیات بسیار فرستاده است که همه را حشر میفرماید مثل آیه و
حشرنا هم الخ یعنی همه را حشر خواهیم کرد و کسی نمیماند که او را حشر نکنیم و در رجعت حق سبحانه و تعالی مؤمنان خالص
و کافران خالص را حشر میکند. پس حضرت فرمودند که شخصی به عمار بن یاسر گفت که یا ابا الیقظان که کنیت عمار است
إِذا وَقَعَ » آیه در کتاب خدا هست که دل مرا فاسد گردانیده است و مرا به شک انداخته است عمار گفت کدام آیه است گفت آیه
این چه دابه است عمار گفت که و اللَّه ننشینم و نخورم و نیاشامم تا این دابه را به تو بنمایم پس عمار با آن شخص آمد به « الخ
خدمت حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه و آن حضرت خرما و روغن تناول میفرمودند پس حضرت فرمودند که اي ابو
الیقظان بیا عمار نشست و مشغول خوردن شد و آن مرد تعجب میکرد از قسم عمار پس چون عمار برخاست آن مرد گفت یا ابا
الیقظان تو ص: 587 قسم یاد کردي که نخوري و نیاشامی و ننشنیی تا دابه را بمن بنمایی عمار گفت اگر
عقل داري به تو نمودم، و عامه نیز این روایت را نقل کردهاند و احادیث رجعت از طرق شیعه متواتر است و در باب زیارات بسیار
وارد شده است و بعضی از آنها مذکور خواهد شد و حق سبحانه و تعالی در قرآن مجید یاد فرموده است رجعت عزیر و چندین
هزار کس که از طاعون گریختند فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ و همه را میراند و به دعاي ارمیا یا اشموئیل همه را زنده گردانید و
سالها بودند و بنحو متعارف مردند و آن که خطاب به حضرت واقع شده است که اي صراط مستقیم بر سبیل مجاز شایع است و
احادیث متواتره وارد است که صراط مستقیم حضرت امیر المؤمنین است یعنی راه آن حضرت راه راستست، و راه غیر راه او راه
مغضوب علیهم و ضالّین است که علماي ایشان به غضب الهی در آمدهاند که دانستهاند که او راه حق است و مخالفت کردهاند و
عوام ایشان گمراهانند. گواهی میدهم که نماز را به نحوي که میباید اقامت کردي، و زکات مال را در حال رکوع دادي و به
سبب آن ولایت و امامتت نازل شد، و امر کردي بمعروف و نهی کردي از منکر، و متابعت رسول خدا کردي حق متابعت را، و
تلاوت کردي کتاب الهی را چنانکه حق تلاوت آنست، و جهاد کردي با اعداء دین چنانکه حق جهاد بود، و نصیحت کردي از جهۀ
خدا و رسول بعنوان موعظه و اظهر آنست که مراد آنست که خیر خواه خدا و رسول بودي یعنی از خود گذشته بودي و همگی هر
چه میکردي از جهۀ خیرخواهی دین خدا و رسول بود و این مجازیست شایع خصوصا در زیارات، و جان خود را بخشیدي در شب
غار یا همیشه جان خود را فداي رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله میکردي در جمیع مجاهدات، و در هر جهادي قدم راسخ لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 588 داشتی و صابر بودي بر جهاد خالصا لوجه اللَّه و هیچ جا پشت بر دشمن نکردي و دفع دشمنان از دین
مبین میکردي و حفظ و حمایت رسول اللَّه (ص) میکردي بنا بر نسخه قاف و بنا بر نسخه فا وفا میکردي به عهدي که با خدا و
رسول کرده بودي و نسخه مؤمنا موقنا از ایمان و یقین تصحیف است و به قاف اظهر است چنانکه در نسخه مزار ابن طاوس و غیر
آنست اگر چه ضبط نقطه مشکل است و نسخ تهذیب بعضی به فاست چنانکه در نسخه خط شیخ طوسی است و در اکثر نسخ به
قافست. و در همه این عبادات یا در مجاهدات غرضت رضاي الهی بود و راغب بودي در وعدهاي الهی و به همین عنوان که در
جمیع عمر بودي از دنیا رفتی با شهادت و شاهد امت بودي و مشهود بودي که خدا و رسول شهادت بر خوبی تو داده بودند پس
حق سبحانه و تعالی ترا جزا دهد جزاي خیر در آن چه در محافظت رسول و حفظ اسلام و اهل اسلام کوشیدي و سعیها نمودي به
بهترین ثوابها، و لعنت کند حق سبحانه و تعالی آن کسی را که ترا شهید کرد، و لعنت خدا بر آنها باد که مخالفت تو کردند، و
لعنت خدا بر آنها باد که افترا بر تو بستند و بر تو ظلم کردند و از جمله افتراها آن که تو راضی بودي به خلافت ثلثه با آن که خود
خلاف آن را روایت کردهاند. از آن جمله بخاري در اخبار متفرقه بسیار در صحیح خود روایت کرده است که حضرت امیر
المؤمنین صلوات اللَّه علیه تا فاطمه زهرا زنده بود بیعت نکرد و همه صحابه با او اظهار دشمنی میکردند و لیکن رعایت حضرت
صفحه 230 از 321
فاطمۀ میکردند و بعد از شش ماه که آن حضرت فوت شد مضطر شد و بیعت کرد که میدانست که همه متفق شدهاند بر قتل او و
خالد ولید را مقرر کرده بودند. و ائمه اهل بیت اعرفند بما فی البیت و حضرت فاطمه بعد از ص: 589
حضرت رسول خدا به هفتاد و پنج روز به رتبه شهادت فایز شدند چنانکه احادیث صحیحه بر آن وارد شده است و بدست عمر بن
خطاب و قنفذ شهید شدند و آتش در خانه آن حضرت انداختند یا میخواستند بیندازند و به خانه آن حضرت ریختند و اول شمشیر
را برداشتند و رداي آن حضرت را در گردنش کرده میکشیدند، و باین نحو با بنی هاشم همگی سر کردند، و با سلمان و ابو ذر و
مقداد نیز چنین کردند و حضرت فاطمه در روز دویم یا سیم این واقعه به جوار رحمت ایزدي پیوستند. بلی در بخاري هست که آن
حضرت از ابو بکر و عمر ناراضی رفتند ساخطا علیهما و فرمودند که مرا شب دفن کنید تا ایشان بر من نماز نکنند اینها را ذکر
کردهاند، و احادیث بسیار نیز ذکر کردهاند که حضرت سید الانبیاء فرمودند که فاطمه سیّده نساء عالمیان است از پیشینیان و پسینیان
و ایذاي آن حضرت ایذاي خدا و رسول است و خداوند عالمیان جل جلاله فرموده است که إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ
فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً و لعنت خدا بر کسی باد که حق ترا که امامتست غصب کرد، و لعنت خدا بر کسانی باد که
شنیدند این غصب حقرا و به آن راضی شدند من بیزارم از ایشان، همه لعنت خدا بر امتی باد که مخالفت کردند ترا و بیعت نکردند
با تو یا بیعت کردند و شکستند، و لعنت خدا بر امتی که انکار کردند بیعت ترا بعد از اقرار، و بر جمعی که متفق شدند بر مخالفت
تو و بر جمعی که ترا شهید کردند. و شهادت آن حضرت در سقیفه بنی ساعده شد چنانکه در احادیث متواتره صحیحه وارد است
که هر خونی که از ما اهل بیت و از شیعیان ما ریخته شد همه در گردن آنهاست که بیعت باطل کردند با باطل چند، و لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 590 بنا بر این است که حضرت قتل آن حضرت را نسبت به امت داده است با آن که قاتل یک ملعون بود، و
بر امتی که از تو میل به دیگري کردند و ترا خوار کردند. حمد خداوندي را سزاست که جهنم را جاي ایشان گردانید و بد جائی
است محل ورود ایشان و بد محلّی است جهنم از جهۀ آن جمعی که در آنجا وارد خواهند شد چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده
است که وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وارِدُها الخ یعنی همه شما وارد خواهید شد در جهنم البته و این واجبی است که مقدّر شده است پس نجات
خواهیم داد متقیان را، و ایشان را بیرون خواهیم آورد و ظالمان را در آنجا خواهیم گذاشت بدو زانو در آمده، و بد مرتبه پستی
است مرتبه ایشان چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که بتحقیق که منافقان در درك اسفل جهنم خواهند بود. خداوندا لعن
کن قاتلان پیغمبرانت را و قاتلان اوصیاء پیغمبرانت را بجمیع لعنتهاي خودت، و ایشان را در گرمی جهنم در آور یا هیمه جهنم کن
ایشان را خداوندا لعن کن فلانها و فلانها و فرعونهاي بنو امیه را تا مروان حمار و بنو عباس را تا مستعصم و لات و عزّي را که
فلانه و فلانهاند و خصوصا فلان بزرگ و فلان بزرگ را و در تهذیب و الجبت و الطاغوت است و مذکور شد که اینها اسماي بتان
است و در زمان حضرات ائمه هدي مثل زمان حضرت امام محمد باقر تا به آخر صلوات اللَّه علیهم نام بت و بت پرست نمانده بود و
از جهۀ تقیه تعبیر از شیخین عامه به جبت و طاغوت میکنند، و چون جمعی که با ابو بکر و عمر بیعت کردند در کفر با ایشان
شریک بودند أولا همه را لعنت فرمودند و از جهۀ زیادتی اهتمام جدا نیز لعنت فرمودند و تسمیه ایشان به جبت و طاغوت ابتدا از
حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه ص: 591 علیه شد در دعاي صنمی قریش که آن حضرت در قنوت و
سجده نماز شب و غیر آن میخواندند، و چون لفظ لات و عزّي مؤنّثست کنایه از آن دو ملعونه است که نماز کسی تمام نمیشود تا
در تعقیب آن نماز چهار مرد و چهار زن را لعنت نکنند و آن فلان و فلان و فلان و معاویه است و فلانه و فلانه و ام الحکم خواهر
معاویه، و هند مادر آن ملعون است. و خداوندا لعنت کن هر مثلی که شریک خداوند عالمیان کردهاند آن را و مراد از آن علماي
باطل ایشان است از شافعی و ابو حنیفه و مالک و احمد بن حنبل و امثال ایشان از مخرّبان دین حضرت سید الانبیاء چنانکه در اخبار
بسیار وارد شده است در تفسیر این آیه که اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ یعنی یهود و نصاري علماي خود را بمنزله
خدایان خود کرده پرستیدند، ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم فرمودهاند که و اللَّه که نماز نکردند و عبادت نکردند ایشان را و لیکن
صفحه 231 از 321
افترائی چند بر خدا و رسول بستند و مقلّدان ایشان متابعت ایشان کردند پس همان است که ایشان را پرستیدهاند هم چنان که ظالمان
اهل بیت قلیلی بودند و لیکن چون دیگران راضی بودند به افعال ایشان همه در ظلم شریک شدند چنانکه حق سبحانه و تعالی نسبت
داده است به بنی اسرائیلیان که پیغمبران را بنا حق کشتند و خطاب به جمعی فرموده است که در زمان حضرت سید المرسلین (ص)
بودند چون اینها راضی بودند از افعال آنها ایشان نیز داخل قاتلان انبیا شدند چنانکه احادیث بسیار بر این مضمون نیز وارد است.
خداوندا لعنت کن کسانی را که افترا بستند بر خدا و رسول، خداوندا لعنت کن این جماعت را و متابعان ایشان را و دوست داران
ایشان را و مدد کاران و دوستان ایشان را به لعنتهاي بسیار، پس سه مرتبه بگو که خداوندا لعنت کن ص:
592 قاتلان حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه را، و سه مرتبه بگو خداوندا لعنت کن قاتلان حضرتین حسنین را صلوات اللَّه
علیهما پس سه مرتبه بگو خداوندا لعنت کن قاتلان ائمه معصومین را صلوات اللَّه علیهم و در همه جا مراد قاتلانند، و جمعی که به
امامت و خلافت ائمه جور راضی شدند، و متابعت ایشان کردند تا ایشان کردند آن چه کردند. خداوندا معذب گردان ایشان را به
عذابی که هیچ یک از عالمیان را آن عذاب نکرده باشی و مضاعف گردان بر ایشان عذاب خود را چنانکه ایشان عداوت نمودند با
کسانی که تو ایشان را والی و امام خلایق گردانیده، و مهیّا ساز از جهۀ ایشان عذابی را که در نیاورده باشی آن عذاب را به هیچ
کس از خلایق خود، خداوندا داخل ساز بر قاتلان مدد کاران حضرت رسولت (ص) و بر قاتلان انصار حضرت امیر المؤمنین
صلوات اللَّه علیه و بر قاتلان یاوران حضرتین حسنین صلوات اللَّه علیها و بر قاتلان جمعی که ایشان را از جهۀ دوستی آل محمد
شهید کردهاند داخل ساز بر ایشان عذابی را که مضاعف گردانی در مرتبه آخر جهنم که عذاب آن از همه درکات عظیمتر است و
از آن عذاب چیزي تخفیف نیابد، و ایشان در آن عذاب از رحمت الهی ناامید باشند تا عذاب ایشان سختتر باشد و از رحمت تو
همیشه دور باشند، یا آن که اهل جهنم یا عالمیان نیز همیشه ایشان را لعنت کنند و نزد پروردگار خودسرها به زیر انداخته باشند و
معاینه بینند پشیمانی و خواري دور و دراز را چون عترت پیغمبران ترا شهید کردهاند و عترت رسل ترا شهید کردهاند و بندگان
شایسته الهی را که اتباع ایشان بودند شهید کردهاند. خداوندا لعنت کن ایشان را در پنهان پنهان و در ظاهر آشکار در آسمان لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 593 و در زمین، خداوندا بگردان از جهۀ من زبانی راست گو در مدح اولیاي تو یا چنان کن که مرا به نیکی
یاد کنند از جهۀ محبت دوستان تو و این معنی اظهر است، خداوندا محل قرار و قبور ایشان را محبوب من گردان و محل شهادت
ایشان را نیز محبوب من گردان یا محل قرار ایشان که مدینه مشرفه است و مشاهد قبور ایشان است که هر دو محبوب من باشند تا
آن که ملحق سازي مرا به ایشان و مرا تابع ایشان گردانی در دنیا و آخرت اي خداوندي که بخشندهترین بخشندگانی. پس بنشین
نزد سر آن حضرت و بگو که سلام حق سبحانه و تعالی و سلام ملائکه مقربین و سلام مؤمنانی که تسلیم کردهاند و گردن نهادهاند
متابعت ایشان را به دلهاي خود، و آنها که همیشه گویایند فضیلت ترا و شهادت میدهند بر آن که تو صادقی و امینی و صدیق و
معصومی و اول کسی که تصدیق حضرت سیّد المرسلین کردي، سلام ایشان بر تو باد اي مولاي واجب الاطاعه و آقاي من حق
سبحانه و تعالی صلوات فرستد به روح و بدن تو، گواهی میدهم که تو نفس پاکیزگی و پاکی از همه بدیها و حق سبحانه و تعالی
ترا معصوم گردانیده است از گناهان صغیره و کبیره و سهو و نسیان، و والدین تو نیز پاك و پاکیزه و مطهّر بودند تا به آدم، و
گواهی میدهم از جهۀ تو اي ولی خدا و اي ولی رسول خدا که هر دو ترا خلیفه خود گردانیدند در ادا و تبلیغ رسالات محمدي
صلی اللَّه علیه و آله و تو به جا آوردي همه را، و شهادت میدهیم که توئی جنب اللَّه چنانکه احادیث بسیار وارد شده است که آن
حضرت فرمودند که منم جنب اللَّه و باب اللَّه و وجه اللَّه، و جنب اللَّه اشاره است به آن که حق سبحانه و تعالی فرموده است که روز
قیامت جمعی حسرت خورند بر آن که تقصیر کردهاند در جنب اللَّه یعنی تقصیر نمودهاند در اطاعت ص:
594 کسی که حق سبحانه و تعالی اطاعت او را با اطاعت خود و اطاعت رسولش مقرون گردانیده است و فرموده است که اطاعت
کنید خداوند خود را و اطاعت کنید رسول او را و اطاعت کنید اولو الامر را که حضرت امیر المؤمنین است با یازده فرزندش
صفحه 232 از 321
پس ایشان را پهلوي خود جا داده است و اطاعت ایشان را اطاعت خود « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ الخ » صلوات اللَّه علیهم و در آیه دیگر که
فرموده است و مخالفت ایشان را مخالفت خود فرموده است. و گواهی میدهم که توئی باب اللَّه یعنی از در متابعت آن حضرت به
رضاي الهی میتوان رسید، و حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله فرمودند که من شهرستان علم الهیام و علی در آن
شهرستان است، و حق سبحانه و تعالی فرموده است که از در داخل خانه شوید، دیگر گواهی میدهم که تو وجه خدائی یعنی رو به
آن حضرت میباید کرد هر که خواهد رو بحق کند، یعنی چون رو بحق سبحانه و تعالی کنند حق سبحانه و تعالی حاجات بنده را بر
میآورد هم چنین هر که روي متابعت به ایشان کند رو به خدا کرده است و آن حضرت فرمودند که هر که مرا ببیند خدا را دیده
است بنا بر یک تفسیر و تفسیر دیگر آنست که هر که مرا در واقعه بیند مرا دیده است و واقعه او حق است و حضرت تفسیر وجه را
فرموده است که رویی است که از آن رو بحق میتوان رفت و میباید رفت. و شهادت میدهم که تو راه خدائی یعنی راه نماینده از
قبیل زید عدل و تو بنده مقرب الهی و برادر معنوي رسول اللّهی صلی اللَّه علیه و آله، به درگاه تو فرو آمدهام و داب کریمان عرب
آنست که هر که شتر خود را در خانه کسی بخواباند تا جان همراهی میکند و من به درگاه تو آمدهام چون رتبه و منزلت ترا نزد
حق سبحانه و تعالی و نزد رسولش میدانم، و به درگاه تو ص: 595 آمدهام که تا قرب و منزلتم نزد حق
سبحانه و تعالی عظیم شود، یا مقرب خداي تعالی شوم یا آن که به زیارت تو آمدهام خالص از جهۀ آن که به برکت این زیارت
خود را خلاص گردانم، و پناه به تو آوردهام تا از آتش جهنم که امثال من مستحق آن شدهاند به سبب ستمهایی که بر نفس خود
کردهام خالص شوم و رهایی یابم به درگاه تو آمدهام در حالتی که از هر که غیر تست بریدهام و به تو پناه آوردهام و به ولیّ تو که
خلیفه تست بعد از تو که آن حضرت امام حسن است با باقی ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم که همه فرزندان خلف تواند که تا
است یعنی خلیفه تست یا خلفاء تواند بر آن که نگذارند « علی تزکیۀ الحق » مبارك شود مذهب حق بر من و عالمیان، و در تهذیب
که حق خدا و رسول ضایع شود، و تا مردمان را بمذهب حق بخوانند و باطلی را که ممزوج کردهاند بحق آن باطل را بر هم زنند و
حقرا از شوب باطل پاك کنند پس دل من منقاد مذهب حق شماست یا آن که در دل خود قرار دادهام که متابعت حق کنم و کار
من تابع فرمان شماست که هر چه بفرمایید چنان کنم، و یاري من مهیاست از جهۀ شما و من بنده خداوندم و مولی و آزاد کرده
شمایم یا دوست شمایم یا فرمان بردار شمایم در اطاعت شما و به درگاه شما آمدهام و غرضم آنست که کامل شود منزلتم نزد حق
سبحانه و تعالی، و تو از آن جماعتی که حق سبحانه و تعالی مرا امر فرموده است که خود را در بندگی شما بدارم و ترغیب نموده
است مرا بر نیکی کردن به شما و مرا راهنمایی کرده است بر فضیلت شما بر عالمیان، و هدایت کرده است مرا به دوستی شما و
ترغیب نموده است مرا که به درگاه شما آیم و شما را شفیع خود گردانم نزد او و ملهم ساخته است مرا که حاجات خود را به نزد
شما آورم شما جمعید که هر که تولی به شما کند سعادتمند میشود، و کسی از ص: 596 درگاه شما ناامید
بر نمیگردد و کسی که محبت شما را دارد زیان نکرده است و کسی که دشمن شماست سعادتمند نمیشود، پناهی نمییابم از
جهۀ پناه بردن نزد او که از جهۀ من بهتر از شما باشد شما اهل بیت رحمتید و شما ستونهاي دینید و ارکان زمینید و شجره طیّبهاید.
خداوندا ناامید مکن مرا در آن که رسولت را شفیع خود کردهام و دست در دامن آل رسولت زدهام و ایشان را شفیع خود
گردانیدهام، خداوندا تو احسان کردي بر من بانکه توفیق یافتم که زیارت آقاي خود کردم و محبت به او دارم و او را شناختهام،
خداوندا پس بگردان مرا از کسانی که یاري کند آقاي خود را یا آقا او را یاري کند یا تو او را یاري کنی بنا بر نسخه تا، و بگردان
مرا از کسانی که انتقام کشی به او از دشمنان او یا او انتقام کشد به او از دشمنان خود و منّت نه بر من که نصرت دهی او را از جهۀ
دین خود در دنیا و آخرت خداوندا زندگانی میکنم بر نحوي که زندگی کرد به آن نحو حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه، و
میمیرم بر نحوي که آن حضرت از دنیا رفت. پس چون خواهی که وداع کنی آن حضرت را بگو که سلام خدا و رحمت او و
برکات او بر تو باد اي مولاي من ترا به خدا میسپارم و از خدا میطلبم رعایت حال دنیاي ترا و سلام بر تو میفرستم، ایمان
صفحه 233 از 321
آوردهایم به خدا و به رسولان او، و به آن چه آوردهاند رسولان تو از کتابها، و به آن چه راهنمایی به آن کردهاند از اصول دین پس
خداوندا بنویس ما را با گواهان، گواهی میدهم بعد از مرگ بر آن چه گواهی بر آن میدادم در حالت حیات گواهی میدهم که
شما امامان منید هر یک بعد از دیگري و گواهی میدهم که هر که شما را شهید کرده است یا با شما حرب کرده است همه کافرند
و کسی که ردّ کند سخن شما را جاي او در درك اسفل جهنم است و گواهی میدهم که هر که با ص:
597 شما حرب کرده است یا کند آنها دشمنان مایند و ما از ایشان بیزاریم و ایشان لشکر شیطانند. خداوندا به درستی که من سؤال
میکنم از تو بعد از صلاة و سلام که صلوات بر محمد و آل او فرستی و نام هر یک را ببر، خداوندا مگردان این زیارت را مرتبه
آخر زیارتم پس اگر این زیارت آخرم باشد پس محشور ساز مرا با امامانی که ایشان را نام بردم. خداوندا ثابت دار دلهاي ما را به
طاعت و خیر خواهی این دین مبین یا ائمه معصومین و بر محبّت ایشان و بر آن که نیکو اعانت کنم ایشان را و کردن نهم فرمان
ایشان را پس تسبیح فاطمه زهرا صلوات اللَّه علیها را بخوان و ترجمهاش اینست که منزه خداوندي که صاحب جلال و عظمت و
رفعت معنویست منزه خداوندي که صاحب عزت بلند رفیع الشأن است منزه است خداوندي که پادشاهی بلند مرتبه قدیم او راست و
او را سزاست منزه خداوندي که صفات جمال و کمال او همه خوبست، منزه خداوندي که مخصوص اوست نور و وقار، و ذات او
در ظهور اظهر از همه اشیاست و هدایت کننده عالمیان است با نهایت عظمت و جلال، منزه خداوندي که جاي پاي مور بر سنگ
خارا نزد او هویداست منزّه پروردگاري که میداند که مرغان هوا در کجا به زیر میآیند و بر سر کدام درخت یا کدامین زمین
مینشینند.
زیارة اخري لأمیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه
(السّلام علیک یا امیر المؤمنین السّلام علیک یا حبیب اللَّه السّلام علیک یا صفوة اللَّه السّلام علیک یا ولیّ اللَّه السّلام علیک یا حجّۀ
اللَّه السّلام علیک یا امام الهدي السّلام علیک یا علم التّقی السّلام علیک أیّها الوصیّ البارّ التّقیّ السّلام علیک. یا ابا الحسن، السّلام
علیک یا عمود الدّین و وارث علم الاوّلین و الاخرین و صاحب المیسم و الصّراط المستقیم اشهد انّک قد اقمت الصّلاة و اتیت الزّکاة
و أمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و اتّبعت الرّسول و تلوت الکتاب حقّ تلاوته و بلّغت عن اللَّه عزّ و جلّ و وفیت بعهد اللَّه و
تمّت بک کلمات اللَّه و جاهدت فی اللَّه حقّ جهاده و نصحت للّه و لرسوله وجدت بنفسک صابرا و مجاهدا عن دین اللَّه مؤمنا
برسول اللَّه طالبا ما عند اللَّه راغبا فیما وعد اللَّه و مضیت للّذي کنت علیه شاهدا و شهیدا و مشهودا فجزاك اللَّه عن رسوله و عن
الاسلام و اهله من صدّیق افضل الجزاء کنت اوّل القوم اسلاما و اخلصهم ایمانا و اشدّهم یقینا و اخوفهم للّه و اعظمهم عناء و احوطهم
علی رسوله و افضلهم مناقب و اکثرهم سوابق و ارفعهم درجۀ و اشرفهم منزلۀ و اکرمهم علیه، قویت حین ضعف لوامع صاحبقرانی،
ج 8، ص: 599 اصحابه و برزت حین استکانوا و نهضت حین وهنوا و لزمت منهاج رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله کنت خلیفته حقّا لم
تنازع برغم المنافقین و غیظ الکافرین و کره الحاسدین و ضغن الفاسقین فقمت بالأمر حین فشلوا و نطقت حین تتعتّعوا و مضیت بنور
اللَّه اذ وقفوا فمن اتّبعک فقد هدي، کنت اقلّهم کلاما و اصوبهم منطقا و اکثرهم رأیا و اشجعهم قلبا و اشدّهم یقینا و احسنهم عملا و
اعناهم بالأمور، کنت للدّین یعسوبا اوّلا حین تفرّق النّاس، و اخیرا حین فشلوا، کنت للمؤمنین ابا رحیما اذ صاروا علیک عیالا فحملت
اثقال ما عنه ضعفوا و حفظت ما اضاعوا و رعیت ما أهملوا و شمّرت اذ جبنوا و شهدت اذ جمعوا و علوت اذ هلعوا و صبرت اذ
جزعوا، کنت علی الکافرین عذابا صبّا و للمؤمنین غیثا و خصبا، لم تفلل حجّتک و لم یزغ قلبک و لم تضعف بصیرتک و لم تجبن
نفسک و لم تهن، کنت کالجبل لا تحرّکه العواصف و لا تزیله القواصف، و کنت کما قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله. ضعیفا فی
بدنک قویّا فی امر اللَّه متواضعا فی نفسک عظیما عند اللَّه عزّ و جلّ کبیرا فی الارض جلیلا عند المؤمنین لم یکن لأحد فیک مهمز و
لا لقائل فیک مغمز و لا لأحد فیک مطمع و لا لأحد عندك هوادة، ال ّ ض عیف الذّلیل عندك قويّ عزیز حتّی تاخذ له بحقّه و القويّ
صفحه 234 از 321
العزیز عندك ضعیف ذلیل حتّی تاخذ منه الحقّ، و القریب و البعید عندك فی ذلک سواء، شأنک الحقّ و الصّدق و الرّفق و قولک
حکم و حتم، و ص: 600 أمرك حلم و حزم و رأیک علم و عزم اعتدل بک الدّین و سهل بک العسیر و
اطفئت بک النّیران و قوي بک الایمان و ثبت بک الاسلام و المؤمنون سبقت سبقا بعیدا، و اتعبت من بعدك تعبا شدیدا فجللت عن
البکاء و عظمت رزیّتک فی السّماء، و هدّت مصیبتک الانام فانّا للّه و انّا الیه راجعون رضینا عن اللَّه قضاءه و سلّمنا للّه امره فو اللَّه لن
یصاب المسلمون بمثلک ابدا، کنت للمؤمنین کهفا و حصنا و علی الکافرین غلظۀ و غیظا فالحقک اللَّه بنبیّه و لا حرمنا اجرك و لا
اضلّنا بعدك و السّلام علیک و رحمۀ اللَّه و برکاته، و تصلّی عنده صلوات اللَّه علیه ستّ رکعات تسلّم فی کلّ رکعتین لأنّ فی قبره
عظام ادم و جسد نوح و امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهم و من زار قبره فقد زار آدم و نوحا و امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهم فتصلّی
لکلّ زیارة رکعتین.) این زیارت دیگر است از جهۀ حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه که مشهور است به زیارت خضر علیه
السلام، و کلینی و صدوق بطرق متعدده روایت کردهاند معنعن تا اسید بن صفوان که از اصحاب حضرت سید المرسلین است و در
خدمت حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه میبود و او گفت که روزي که حضرت امیر المؤمنین ملحق شد به رفیق اعلی صداي
کریه و ناله و زاري فرو گرفته بود کل خانهاي کوفه را خصوصا آن حجره که حضرت از آنجا به جوار رحمت الهی رفته بودند و
مثل روزي بود که حضرت سیّد الانبیاء صلی اللَّه علیه و آله از دنیا رفته بود که ناگاه شخصی از روي سرعت آمد و انا للّه و انا الیه
راجعون میگفت، و میگفت که امروز خلافت ص: 601 ظاهري نبوت منقطع شد و بر در حجره که
حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه بودند ایستاد و حمک اللَّه یا ابا الحسن کنت اوّل القوم اسلاما را گفتند تا و لا اضلّنا بعدك و
همه خاموش بودند تا کلامش تمام شد و او میگریست و صحابه و اهل بیت همه میگریستند از گفته او پس ناگاه ناپدید شد
دانستند که خضر بود چنانکه دیدهام و از مشایخ شنیدهام و زیارت بسیار هست که متضمن این زیارت و مدح هست و ظاهر نیست
که محدثین این زیادتی را سابقا و لا حقا افزودهاند به اعتبار آن که زیادتیها نیز در روایات دیگر وارد شده است چون زیادتیها
مختلف است باختلاف بسیار و ممکن است که تالیف حضرات ائمه هدي باشد صلوات اللَّه علیهم بعنوان مختلف، و مزار ابن طاوس
زیادتیهاي بسیار دارد و هم چنین مزارات دیگر. و ترجمهاش اینست که سلام الهی بر تو باد یعنی از حق سبحانه و تعالی طلب
میکنم که ترا به سلامت دارد از هر صفتی از صفات بد و از هر فعلی از افعال قبیح و از هر آفتی از آفات صوري و معنوي و به ازاء
هر چه قبیح و ناخوش است از افعال و صفات و بلاها به رحمت خود از صفات حسنه و افعال جمیله و رحمتهاي متواتره و فیوض
قدسیه و مواهب قدوسیه عطا فرماید در دنیا و عقبی و این معنی اصل سلامی است که با یکدیگر میکنیم، و نسبت به امثال
معصومین سلام اللَّه علیهم که کنند سلامت شرع و دین و شیعیان ایشان مراد است و نسبت به ایشان کمالی نمانده است که حق
سبحانه و تعالی احسان نکرده باشد به ایشان و لیکن از جهۀ ایشان طلب نمودن از جهۀ خود طلبیدنست زیرا که عبادتیست که بنده به
جا میآورد و مستحق ثواب میشود و معنی آن را حواله به خداي تعالی میکند او میداند که چه چیز میتوان کرد میکند. لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 602 اي پادشاه مؤمنان و اي دوست خدا و برگزیده و اولی بامر از جانب او و حجت خدا بر خلایق از جهۀ
خداوندي او و رسالت پیغمبر او صلی اللَّه علیه و آله و امامت خودش با سایر ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم و اي پیشواي هدایت
یعنی بهر طرف که روان میشود هدایت از عقب او میآید و یا امامی که نفس هدایت و نشانه تقوائی از حق سبحانه و تعالی اي
وصی نیکوکار و پرهیزکار و در بعضی از نسخ البرّ است به جاي بارّ و اتمّ از اوست و ابو الحسن کنیت آن حضرت است که در
وقت ولادت بالهام الهی آن حضرت را باین کنیت مکنّی ساختند و نمیدانستند که حق سبحانه و تعالی فرزندش را مسمّی خواهد
ساخت باسم فرزند هارون و محتمل است که عبد المطلب و ابو طالب میدانسته باشند که چنین خواهد شد چنانکه در وقت ولادت
حضرت سید الأنبیاء صلی اللَّه علیه و آله بشارت داد ابو طالب فاطمه بنت اسد را که بعد از سی سال دیگر حق سبحانه و تعالی ترا
فرزندي کرامت خواهد کرد که وصی آن حضرت باشد و مثل آن حضرت باشد در جمیع کمالات مگر نبوّت چنانکه کلینی روایت
صفحه 235 از 321
کرده است از عبد اللَّه بن مسکان از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و ممکن است که بعد از ولادت حضرت امام حسن
صلوات اللَّه علیه مکنی شده باشند بابی الحسن، و بعد از ولادت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه مکنی شده باشند بابی
الحسنین. اي ستون دین و وارث علوم انبیا متقدمین و متاخّرین و صاحب میسم که دابۀ الارض خواهد داشت و راه راست راه اوست
یا اوست مبالغۀ گواهی میدهم که به پاي داشتی نماز را و زکات دادي و امر کردي خلایق را بهر نیکی و نهی فرمودي از هر بدي،
و متابعت کردي پیغمبر را (ص) آن چه حق ص: 603 متابعت آن حضرت بود، و کتاب الهی را خواندي به
نحوي که حق تلاوت آن بود که به آن عمل نمودي، و رسالات الهی را به وساطت حضرت سید الانبیاء (ص) رسانیدي و به
عهدهاي الهی عمل نمودي و وفا کردي، و سخنان خدا را تماما بخلق رسانیدي و هر چه پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله نرسانیده بود
چون وقتش نشده بود تو رسانیدي در وقت خود یا متصف به صفات الهی و متخلق به اخلاق او شدي، و در راه خداوند خود جهاد
کردي آن چه حق جهاد بود و خیرخواهی دین خدا و رسول (ص) کردي یا نصیحت خلایق از جهۀ گفته خدا و رسول کردي، و
جان خود را فدا کردي و صبر کردي در جهاد و جهاد کردي در ازاله بدیها که نسبت بدین اسلام اراده کردند چون بعد از حضرت
اراده نمودند که احیا کنند رسوم کفر را چون همه از دین برگشتند و تو نگذاشتی که احیا کنند سنن جاهلیت را و ایمان داشتی به
خدا و رسول. و در جمیع این فقرات کنایاتست که آن جماعتی که بر تو تقدم جستند بحسب ظاهر غرض ایشان احیاي کفر بود و با
وجود تقدم بر تو آن چه بایست کردي و نگذاشتی که مطالب ایشان بفعل آید و غرضت رضاي الهی بود، و طلب آن چه نزد خدا
بود از کمالات که بدون مجاهدات میسر نبود، و در راه دین کوشیدي تا شهید شدي و شاهد خلایق شدي و رسول خدا شهادت داد
و خواهد داد که هر چه بایست کردي، پس خداوند عالمیان جزا دهد ترا آن چه را کردي از جهۀ رسول خدا و از جهۀ اسلام و اهل
اسلام اي صدیق اکبر به بهترین جزا. و قریب باین الفاظ و این معانی در زیارت سابقه گذشته بود از جهۀ ازدیاد توضیح ترجمه شد.
دیگر سخنان خضر است علیه السّلام که مداحی آن حضرت کرد در ص: 604 حضور جمعی کثیر تا آن که
سخنان او حجۀ باشد بر عالمیان و تا رد کند تحریفات ایشان را تو اول این قوم بودي در اسلام بانکه پیش از همه به هفت سال ایمان
آوردي و ایمان تو از همه خالصتر بود و یقین تو از همه بیشتر بود و خوف تو از حق سبحانه و تعالی از همه بیشتر بود و جفاهاي تو
در دین از همه عظیمتر بود و حفظ و حمایتت رسول خدا را از همه پیشتر و بیشتر بود و کمالات تو از همه فاضلتر بود و سابقههاي
تو از همه بیشتر بود یعنی در هر کمالی بر همه پیشی داشتی و بیشتر داشتی از کرم و زهد و عبادت و مجاهدت و درجه تو از همه
بلندتر بود و رتبه تو از همه نیکوتر بود و نزد رسول خدا (ص) از همه گرامیتر بودي، در هر جائی که صحابه آن حضرت (ص)
ضعیف بودند تو قوي بودي مثل جنگ بدر و احزاب و احد و خیبر و غیر آن و در هر جا که ایشان از جهاد پهلو تهی میکردند تو
پیش میرفتی و هر جا که ایشان سستی میکردند تو مردانگی میکردي و راه حضرت سیّد الأنبیاء را تو میرفتی، خلیفه بحق آن
حضرت تو بودي و دیگران حق ترا غصب کردند و هیچ کس را نبود که با تو در امر خلافت منازعه کند علی رغم منافقان و بر
خشم کافران، و هر چند حاسدان تو کراهت دارند از این گفتن، و هر چند فاسقان کینه ترا دارند و از این گفتن کینه ایشان زیادتر
میشود کو بشود که من هر چه حق است میگویم، پس قیام نمودي بامر خلافت یا در هر امري وقتی که دیگران نمیتوانستند کرد
یا سستی میکردند، و سخن میگفتی وقتی که دیگران عاجز میشدند از سخن و چون در کاري راه حق را نمیدانستند و
میایستادند تو بنور الهی میرفتی، پس کسی که متابعت کند ترا هدایت یافته است، از همه کس کمتر سخن میگفتی و هر چه
میگفتی درست و راست میگفتی و هر چه را میگفتی بیشتر از همه کس فکر ص: 605 میکردي و
درستتر میگفتی، و شجاعت دلت از همه بیشتر بود، و یقین تو از همه بیشتر بود و عمل تو از همه کس بهتر بود و اعتناي تو در
کارهاي خیر از همه بیشتر بود و اهتمام به شان آن از همه کس بیشتر داشتی پیش از همه کس. تو پادشاه مؤمنان بودي وقتی که
همه حقرا گذاشتند و رو بباطل کردند بعد از حضرت رسول اللَّه (ص) و در آخر نیز تو پادشاه مؤمنان شدي وقتی که دانستند که از
صفحه 236 از 321
ایشان نمیآید، پدر مهربان بودي از جهۀ مؤمنان چون همه عیال تو بودند و بار ایشان را از دوش ایشان بر میداشتی چون قدرت بر
تحمل آن بار نداشتند، و هر چه را ضایع کردند تو محافظت کردي آن را و هر چه را اهمال کردند تو رعایت کردي، و هر جا که
بد دل میشدند تو دامن برمیزدي و به سعی بلیغ به جا میآوردي، و هر جمعیتی که در خوبی میکردند تو در آنجا مقدّم بودي و
هر جا که ایشان جزع میکردند در مجاهدات تو بر همه بلندي داشتی، تو بر کافران مانند بلاي ناگهان بر ایشان میریختی، و نسبت
به مؤمنان فراخی و عیش بودي در هیچ جا دلیل تو کندي نمیکرد بلکه در همه جا حجّت قاطع داشتی، و هرگز دلت میل بباطل
نکرده و بصیرتت در جائی ضعیف نشد، و هرگز بد دل نشدي و جائی خوار نشدي و سستی نکردي، مانند کوهی بود که از بادهاي
تند به حرکت نمیآمدي و رعدهاي عظیم ترا از جاي بر نمیداشت یعنی در فتنها که واقع شد صابر بودي و از جا در نیامدي و
بودي چنانکه حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله ترا وصف فرموده بود که یا علی اگر چه بحسب بدن ضعیفی در اوامر الهی
با قوتی و اگر چه نزد خودت پستی نزد حق سبحانه و تعالی بزرگی و در زمین بزرگی، و نزد مؤمنان بزرگی هیچ کس را بر تو
راهی نیست که ترا بر صفتی ص: 606 عیب کند و یا بر فعلی از افعال تو چشمک زند و کسی طمع در تو
نمیتواند کرد بانکه ترا به رشوه و خوش آمد و امثال اینها از حق بگرداند، و کسی بر تو دست نداشت که ترا نرم کند از حق و به
باطلت مایل گرداند، بیچاره ذلیل نزد تو قویست تا حق او را گرفته به او رسانی، و قوي بزرگوار نزد تو ضعیف و خوار است تا حق
مردم را که برده است از او گرفته به صاحبش رسانی و نزدیک و دور در این معنی نزد تو برابرند کار تو: حق و راستی و همواري
بود و هر چه گفتی همه حکمت بود و واجبست متابعت آن، و فعل تو همه موافق عقل و دور اندیشی است، و راي تو همه علم و
عزم است یعنی تا علم بهم نرسد در چیزي شروع در آن نمیکنی و چون علم بهم رسید با عزم جزم شروع در آن میکنی، دین
اسلام به تو قایم شد بحسب صورت بجهاد و بحسب معنی به تعلیم علوم، و هر مشکلی را حلالش تو بودي، و هر دشواري به برکت
تو آسان شد، و بسیار آتشی که افروخته شده بود و به برکت تو فرو نشست، و ایمان به تو قوت یافت به عبادات و ریاضات، و اسلام
به تو ثابت شد، و مؤمنان به هدایت تو ثابت قدم شدند، و در میدان مجاهده پیش بردي پیش بردنی بسیار دور که همه ماندند، و
اسب تو پیش برد، و به تعب انداختی پست ماند کان را به تعبی سخت که هر چند میخواهند به تو رسند نمیتوانند رسید، پس تو
از آن بزرگتري که باید بر ظلمهایی که بر تو کردهاند بگریند با آن که مصیبت شهادت تو بر آسمانیان دشوار است و مصیبت تو
خلایق را همه فرا گرفته است، به درستی که ما همه بندگان خداوندیم و بازگشت ما همه بسوي او خواهد بود. راضی شدهایم به
قضاي او و تسلیم کردیم کارهاي خدا را به او یا گردن نهادیم فرمان او را از جهۀ خدا و اللَّه که مسلمانان به چنین مصیبتی مبتلا
ص: 607 نخواهند شد هرگز چون مثل آن حضرت نخواهد بود، همیشه پناه مسلمانان بودي و حفظ و
حمایت ایشان میکردي و بر کافران درشت و خشمگین بودي، پس خداوند عالمیان ترا ملحق سازد به پیغمبرش و ما را از مزد تو
محروم نگرداند و بعد از تو ما را نگذارد که گمراه شویم، و سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد. و شش رکعت نماز میکنی
نزد آن حضرت (صلوات اللَّه علیه) هر دو رکعت به یک سلام زیرا که در قبر آن حضرت مدفون است استخوانهاي آدم و بدن نوح
و حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهم و هر که زیارت کند قبر آن حضرت را زیارت سه معصوم کرده است و از جهۀ هر
زیارتی دو رکعت نماز زیارت میکنی و زیارات حضرت امیر المؤمنین بسیار است و در کتب زیارات مذکور است و زیاده بر این
موجب اطنابست و بهترین زیارات بعد از زیارت جامعه زیارت شیخ رجب برسی است که از اکثر زیارات جمع نموده.
زیارة قبر ابی عبد اللَّه الحسین بن علیّ بن ابی طالب صلوات اللَّه علیهم المقتول بکربلاء
اشاره
صفحه 237 از 321
(قال الصّادق صلوات اللَّه علیه اذا اتیت ابا عبد اللَّه الحسین علیه السّلام فاغتسل علی شاطئ الفرات ثمّ البس ثیابا طاهرة ثمّ امش حافیا
فانّک فی حرم من حرم اللَّه عزّ و جلّ و رسوله صلّی اللَّه علیه و اله و علیک بالتّکبیر و التّهلیل و التمجید و التعظیم للّه عزّ و جلّ کثیرا
و ال ّ ص لاة علی محمّد و اهل بیته صلوات اللَّه علیهم حتّی تصیر إلی باب ص: 608 الحائر ثمّ تقول السّلام
علیک یا حجّۀ اللَّه و ابن حجّته السّلام علیکم یا ملائکۀ اللَّه و زوّار قبر ابن نبیّ اللَّه ثمّ اخط عشر خطا ثمّ قف فکبّر اللَّه ثلثین تکبیرة ثمّ
امش الیه حتّی تاتیه من قبل وجهه و استقبل وجهه بوجهک و اجعل القبلۀ بین کتفیک ثمّ قل السّلام علیک یا حجّۀ اللَّه و ابن حجّته
السّلام علیک یا ثار اللَّه فی الارض و ابن ثاره السّلام علیک یا وتر اللَّه الموتور فی السّماوات و الارض اشهد انّ دمک سکن فی
الخلد و اقشعرّت له اظلّۀ العرش و به کی له جمیع الخلائق و بکت له السّماوات السّبع و الارضون و ما فیهنّ و ما بینهنّ و من یتقلّب
فی الجنّۀ و النّار من خلق ربّنا و ما یري و ما لا یري، اشهد انّک حجّ ۀ اللَّه و ابن حجّته و اشهد انّک ثار اللَّه و ابن ثاره و اشهد انّک
وتر اللَّه الموتور فی السّماوات و الارض و اشهد انّک قد بلّغت عن اللَّه و وفیت و وافیت [خ م ط و أوفیت] و جاهدت فی سبیل ربّک
و مضیت للّذي کنت علیه شهیدا و مستشهدا و مشهودا، انا عبد اللَّه و مولاك و فی طاعتک و الوافد إلیک التمس بذلک کمال
المنزلۀ عند اللَّه عزّ و جلّ و ثبات القدم فی الهجرة إلیک و السّبیل الّذي لا یختلج دونک من الدّخول فی کفالتک الّتی أمرت بها، من
اراد اللَّه بدا بکم من اراد اللَّه بدا بکم من اراد اللَّه بدا بکم بکم یبیّن اللَّه الکذب و بکم یباعد اللَّه الزّمان الکلب و بکم یفتح اللَّه و
بکم یختم اللَّه و بکم یمحو اللَّه ما یشاء و بکم یثبت و بکم یفکّ الذّل من رقابنا و بکم یدرك اللَّه ترة کلّ مؤمن و مؤمنۀ یطلب، و
بکم تنبت ص: 609 الارض اشجارها و بکم تخرج الاشجار ثمارها و بکم تنزل السّماء قطرها و بکم یکشف
اللَّه الکرب و بکم ینزّل اللَّه الغیث و بکم تسبّح الارض الّتی تحمل ابدانکم لعنت أمّۀ قتلتکم و أمّۀ خالفتکم و أمّۀ جحدت ولایتکم و
أمّۀ ظاهرت علیکم و أمّۀ شهدت و لم تنصرکم، الحمد للّه الّذي جعل النّار مأواهم و بئس ورد الواردین و بئس الورد المورود، و
الحمد للّه ربّ العالمین، صلّی اللَّه علیک یا با عبد اللَّه انا إلی اللَّه ممّن خالفک بريء انا إلی اللَّه ممّن خالفک بريء انا إلی اللَّه ممّن
خالفک بريء ثمّ ائت علیّا ابنه علیه السّلام و هو عند رجلیه و تقول السّلام علیک یا ابن رسول اللَّه السّلام علیک یا ابن علیّ امیر
المؤمنین السّلام علیک یا ابن الحسن و الحسین السّلام علیک یا ابن خدیجۀ و فاطمۀ صلّی اللَّه علیک صلّی اللَّه علیک صلّی اللَّه
علیک لعن اللَّه من قتلک لعن اللَّه من قتلک لعن اللَّه من قتلک انا إلی اللَّه منه بريء انا إلی اللَّه منه بريء انا إلی اللَّه منه بريء السّلام
علیکم السّلام علیکم السّلام علیکم السّلام علیکم فزتم و اللَّه فزتم و اللَّه فزتم و اللَّه یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزا عظیما، ثمّ تدور
فتجعل قبر ابی عبد اللَّه الحسین صلوات اللَّه علیه بین یدیک فتصلّی ستّ رکعات و قد تمّت زیارتک. هذه الزّیارة روایۀ الحسن بن
راشد عن الحسین بن ثویر عن الصّادق صلوات اللَّه علیه) اما زیارت قبر حضرت امام حسین که کنیت آن حضرت ابو عبد اللَّه است
ص: 610 به اعتبار آن طفل رضیع که در کربلا شهید شد و علی نام نداشت چنانکه در میان مردم مشهور
است عبد اللَّه نام داشت و جوان هیجده ساله علی اصغر بود و علی اکبر سیّد الساجدین صلوات اللَّه علیه است و در کربلا بیست و
سه ساله بود و بعضی گفتهاند بیست و دو سال و کسري داشت منقولست از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه بروایت حسین بن
ثویر ثقه که بعد از این خواهد آمد و حضرت فرمودند که چون خواهی زیارت قبر ابی عبد اللَّه الحسین صلوات اللَّه علیه روي در
کنار فرات غسل کن و جامهاي طاهر به پوش که نجس نباشد و اگر چرکن باشد دور نیست که بهتر باشد چنانکه منقولست
کالصحیح از عبد اللَّه بن مسکان از ابو بصیر که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که چون خواهی به زیارت قبر
آن حضرت بیرون روي پیش از خروج سه روز روزه بگیر روز چهار شنبه و پنجشنبه و جمعه و در شب جمعه نماز شب بکن پس
برخیز و در اطراف آسمان نظر کن و در این شب غسل کن پیش از شام و با وضو بخواب رو و چون خواهی به زیارت روي غسل
کن و بوي خوش مکن و روغن بر خود ممال و سرمه مکش و به زیارت رو. و کالصحیح منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه
فرمودند که چون خواهی که به زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه روي با حزن و اندوه و ژولیده مو و گرد آلوده و گرسنه
صفحه 238 از 321
و تشنه برو و حاجات خود را طلب کن و برگرد و آنجا را وطن خود مساز و ظاهرا نهی از توطن به سبب تقیه بوده است، پس
حضرت فرمودند که پا برهنه برو زیرا که در حرمی از حرمهاي حق سبحانه و تعالی و در حرم رسول اویی صلی اللَّه علیه و آله، و بر
تو باد که اللَّه اکبر و لا اله الا اللَّه بسیار بگو و تمجید و تعظیم کن خداوند ص: 611 خود را، و لا حول و لا
قوة الّا باللَّه العلی العظیم تمجید و تعظیم است، و هم چنین کلمات فرج و آیۀ الکرسی بخوان و صلوات بر محمد و آل او بفرست در
وقت رفتن تا بدر حایر رسی پس میگویی که سلام الهی بر تو باد اي حجت خدا و فرزند حجۀ خدا سلام الهی بر شما باد اي
فرشتگان حق سبحانه و تعالی و اي زیارت کنندگان قبر فرزند رسول خدا. پس ده گام برو و بایست و سی مرتبه اللَّه اکبر بگو، پس
پیشتر رو تا برابر روي حضرت، و روبروي حضرت کن و پشت بقبله پس بگو السلام علیک اي حجۀ خدا و اي پسر حجۀ خدا یعنی
امامی که از جانب خدا امامی و امامتت از خلق نیست مثل دیگران و حجۀ خود را به معجزات باهره بر حقیقت امامت خود بر خلق
تمام کردي مثل پدرت، و اي کسی که ترا به ناحق شهید کردند و حق سبحانه و تعالی طلب خواهد کرد خون ترا به حضرت
صاحب الامر صلوات اللَّه علیه و در بعضی از نسخ یا ثار اللَّه فی الارض است و لیکن همین حدیث. در کافی و تهذیب هست و فی
الارض نیست و نبودنش بهتر است و در هر دو قبل از این سلام هست که السّلام علیک یا قتیل اللَّه و ابن قتیله و هم چنین بعد از این
مذکور است که اشهد انّک حجّ ۀ اللَّه و ابن حجّته و اشهد انّک قتیل اللَّه و ابن قتیله و ظاهرا صدوق انداخته است که مبادا موهم
معنی بد باشد خصوصا نظر به عوام چون ترجمهاش اینست که سلام بر تو باد اي کشته شده خدا و فرزند کشته شده خدا و مراد
اینست که در راه خدا از جهۀ رضاي خدا شهید شدي و موهم این است که خدا او را کشته است و العیاذ باللَّه و این معنی کفر است
و در زیارات اگر زیاد و کمی شود ضرر ندارد و لیکن بودنش از جهۀ توطیه ما بعد است که تو شهید شدي و طلب نکردند خون ترا
چنانکه بایست چون جمعی طلب ص: 612 خون از جهۀ پادشاهی خود کردند و طلب خون را وسیله ساختند
و یا آن که طلب خون وقتی میشد که هر که راضی بقتل آن حضرت بوده باشند و جمعی که مقدورشان بود که مدد کنند و
نکردند همه را بکشند و این معنی در زمان حضرت صاحب الامر خواهد شد که مؤمنان خلص همه را زنده کنند و آن جماعت را
همه زنده کنند و شیعیان یک یک همه را بکشند تا تشفی قلوب ایشان بشود. السلام علیک اي وتر خدا یعنی کسی که در راه خدا
شهید شدي و طلب خون ترا نکردند و در آسمانها و زمینها به وتر اللَّه معروفی یا آن که حق سبحانه و تعالی طلب خون تو را خواهد
کرد به حضرت صاحب الامر صلوات اللَّه علیه، یا آن که خون ترا طلب نکردند اهل آسمان و زمین و در حدیثست که حق سبحانه و
تعالی چهار هزار فرشته به مدد بر حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه فرستاد که به رخصت آن حضرت دفع کنند اعداي او را و آن
حضرت رخصت نداد و فرمودند که آن طرف بهتر است پس چون آن واقعه واقع شد آن فرشتگان مأمور شدند که در آن روضه در
تعزیه آن حضرت باشند، و چون حضرت صاحب الامر صلوات اللَّه علیه خروج خواهد فرمود و حضرت امام حسین با سایر حضرات
ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم زنده خواهند شد آن فرشتگان در خدمت حضرات ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم طلب خون آن
حضرت خواهند نمود. گواهی میدهم که خون تو ساکن شد در بهشت و لرزید از جهۀ آن خون ملائکه روحانیان که طواف
کنندگان یا حاملان عرشند و بعضی گفتهاند که مراد از ظلال عرش هفتاد یا هفتصد هزار حجاب است که حجاب اولش آسمان
عرش است و حجاب دویم آسمان حجاب اول است و هم چنین تا ص: 613 به آخر و چون همه بر فوق
عرشند گوییا که همه آسمان عرشند و چون عرش به لرزه در میآید حجب به لرزه در میآیند، یا آن که مراد ملائکه ساکنان
حجباند چنانکه در صحیفه کامله و غیر آن اشاره به آنها شده است. و گواهی میدهم که از جهۀ شهادت آن حضرت گریستند
جمیع خلایق و هفت آسمان و هفت زمین و هر که و هر چه در آسمانها و زمینهاست و هر که حرکت میکند در بهشت و دوزخ از
خلقی که پروردگار ما آنها را آفریده است و آن چه دیده میشود و آن چه دیده نمیشود. گواهی میدهم که تو حجت خدائی و
پسر حجت خدائی و گواهی میدهم که تو در راه خدا شهید شدي و پسر کسی که او نیز در راه خدا شهید شد، و گواهی میدهم
صفحه 239 از 321
که تو در راه خدا شهید شدي و خون ترا طلب نکردند و خواهند کرد در رجعت، و پسر کسی که در راه خدا شهید شد و خون او را
طلب نکردند و خواهند کرد و گواهی میدهم که خون ترا طلب نکردند و آسمان و زمین همه ترا باین نام میخوانند تا وقتی که
طلب خون تو کرده شود یا آن که اهل آسمان و زمین طلب خون ترا نکردند و خواهند کرد. و گواهی میدهم که تبلیغ کردي از
جانب حق سبحانه و تعالی رسالات او را بخلق و وفا کردي به عهدي که حق سبحانه و تعالی با تو کرده بود و به عهدي که تو با
خداوند خود کرده بودي و جهاد کردي از جهۀ رضاي پروردگار خود و به عنوانی که همیشه در بندگی خداوند خود بودي از دنیا
رفتی بعنوان شهادت که شهید شدي و حق سبحانه و تعالی ترا شاهد خلایق گردانیده بود و رسولش بر تو شاهد بود به همین احوال
از دنیا رفتی من بنده حق سبحانه و تعالیام و مولاي توام که نعمت هدایت بر من داري، و به برکت ولایت تو آزاد کرده توام از
آتش دوزخ یا دوست توام و در فرمان ص: 614 توام و به درگاه تو آمدهام، و غرض از این زیارت آنست
که نزد حق سبحانه و تعالی رتبه کامله بیابم و میخواهم که حق سبحانه و تعالی مرا ثابت قدم گرداند در مهاجرت از وطن و اهل و
عیال خود بسوي تو یا از مهاجرت از دشمنان تو بسوي تو و میخواهم که حق سبحانه و تعالی مرا بدارد به راهی که هر که در آن
راه باشد او را نربایند و مانع نشوند در روز قیامت یا در دنیا و عقبی از داخل شدن در پناه تو و در ضمان و عهد و پیمان تو که امر
کرده خلایق را که در آن عهد داخل شوند یعنی امر کرده به ولایت اهل بیت رسولت و مقرر فرموده که هر که ولاي اهل بیت
داشته باشد فرداي قیامت یا در دنیا و عقبی در کفالت و پناه تست، و کسی از شیاطین جن و انس او را اضلال نتوانند کرد و در روز
قیامت که در حوض کوثر بر تو وارد شود ملائکه او را نربایند که بجهنم برند چنانکه فرداي قیامت غیر شیعه اثنی عشري که خواهند
وارد شوند در حوض کوثر ملائکه ایشان را ربایند و بجهنم برند چنانکه گذشت که از طریق اهل سنت متواتر است که همه صحابه
را که رو از متابعت آن حضرت گردانیدند ایشان را ربایند و بجهنم برند و حضرت سید الأنبیاء گوید که الهی اینها اصحاب منند
اینها صحابهاي منند خطاب رسد که یا محمّد تو نمیدانی که اینها چه کردند همه بعد از تو مرتد شدند و بکفر اول برگشتند پس
حضرت گوید که ببرید اینها را بجهنم که من از ایشان بیزارم پس نماند با حضرت مگر قلیلی از صحابه چنانکه از طرق اهل بیت
منقولست بطرق صحیحه بسیار که صحابه بعد از وفات آن حضرت مرتد شدند مگر سلمان و ابو ذر و مقداد و عمار و دو سه کس
دیگر. هر که اراده بندگی حق سبحانه و تعالی دارد ابتدا به شما میکند و از راه ولایت شما به خدا میرسد و مکرر فرمودند این
عبارت را از جهۀ تاکید، و حق ص: 615 سبحانه و تعالی به سبب شما و اقوال شما ظاهر میگرداند دروغی
را که بر خدا بستند در اصول دین و فروع دین چون معجزات ظاهره باهره به شما داده است که دلالت کند بر آن که شما صادقید و
از صدق شما کذب دیگران ظاهر میشود، و به برکت شما و به برکت دعاي شما حق سبحانه و تعالی دفع میکند سختی زمانه را و
ابتداي خلق عالم به شما شد چنانکه احادیث متواتر وارد شده است که حق سبحانه و تعالی اول چیزي که آفرید ارواح مقدسه ایشان
بود و ختم عالم نیز به شما خواهد شد چنانکه وارد شده است در اخبار متواتره که تا یک کس هست میباید که معصوم باشد و بعد
از همه معصوم خواهد رفت یا آن که ختم خوبان به شما خواهد شد چنانکه بالفعل بعد از تحریفات بسیار که در توراة واقع شده
است مذکور است که روزي ساره خاتون میخواست که هاجر را بزند به خدا رسید یعنی به جبرئیل که از جانب حق سبحانه و
تعالی آمده بود چنانکه بکرّات و مرّات در توراة چنین وارد شده است، پس جبرئیل به هاجر گفت که آزرده مباش که حق سبحانه و
تعالی دوازده بزرگ عظیم الشأن میآفریند که ختم خوبان عالم به ایشان خواهد بود و به برکت شما و دعاي شما حق سبحانه و
تعالی محو میفرماید و هر چه را میخواهد اثبات میکند در لوح محو و اثبات، و به برکت شما مذلّت و خواري را از گردنهاي ما
خواهند انداخت در رجعت و قیامت و به سبب شما حق سبحانه و تعالی هر که را که بنا حق کشته باشند از مؤمنین و مؤمنات طلب
خون خود خواهد کرد، و به برکت شما از زمین درختان میروید و به برکت وجود شما درختان میوها میدهند و به برکت شما از
آسمان باران میآید، چون غرض از ایجاد عالم ایشانند و دنیا بوجود معصومان موجود است، و به برکت رجعت شما بدنیا حق
صفحه 240 از 321
سبحانه و تعالی غمها و المهاي مؤمنان را ص: 616 مرتفع خواهد ساخت، و به برکت شما باران رحمت خود
را فرو خواهد فرستاد و به برکت شما زمینی که شما در آن مدفونید تسبیح الهی میکند، لعنت حق سبحانه و تعالی بر امتی باد که
شما را شهید کردند یا به شهادت شما راضی بودند و بر جمعی که مخالفت کردند شما را و بر جمعی که اقرار کردند و تهنیت
کردند و مبارك باد گفتند امامت و خلافت شما را که رئیس ایشان فلان بود که گفت در روز غدیر خم که پهپه اي پسر ابو طالب
گردیدي مولاي من و مولاي هر مؤمن و مؤمنه، و عامه بحث میکنند که فلان اقرار نکرد بلکه از روي سخریه و استهزاء گفت
چنانکه از عبارت ظاهر است و ظاهرا درست میگویند و انکار او مخصوص امامت نبود بلکه او اقرار به هیچ چیز نکرده بود و
همیشه کافر بود به حسب باطن و از جهۀ مصلحت اظهار اسلام میکرد، و لعنت خدا بر امّتی که پشت بر پشت یکدیگر انداختند و با
یکدیگر بیعت کردند که در دشمنی شما بکوشند چنانکه متواتر است که در کعبه صحیفه مخالفت را نوشتند، و زمخشري نیز در
کشاف و غیر آن ذکر کرده است و لیکن نام آن جماعت را نبرده است، و لعنت خدا بر جمعی باد که حاضر بودند در جهاد شما از
طرف اعادي و یاري نکردند شما را یا گواهی بر امامت شما دادند و یاري نکردند که با شما بجهاد آیند. و در کافی و تهذیب چنین
است که شهدت و لم تستشهد یعنی لعنت خدا بر جمعی که حاضر بودند در جنگ شما و خود را در راه شما شهید نکردند چنانکه
جمعی با حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه بودند و گروه گروه برمیگشتند چون خبر خذلان اهل کوفه مسلم بن عقیل را رضی
اللَّه عنه شنیدند، و بعد از آن خبر قتل او و قتل هانی بن عروه و آمدن عبید اللَّه بن زیاد به کوفه و رسیدن لشکر اهل شام را شنیدند و
در هر خبري جمعی جدا ص: 617 میشدند تا آن که همه رفتند مگر اهل بیت صلوات اللَّه علیهم و پنجاه و
چند کس که ماندند، و به سبب ملازمت آن حضرت صلوات اللَّه علیه با علی درجات شهادت رسیدند و ظاهرا بعضی از روات نقل
بالمعنی کرده باشند. حمد خداوندي را سزا است که ایشان را در آتش جهنم جا داد و در بد جائی وارد شدند و بد جائی شد محل
ورود ایشان، و جمیع محامد مخصوص خداوندیست که پروردگار عالمیان است، و صلوات الهی بر تو باد یا ابا عبد اللَّه من به نزد
حق سبحانه و تعالی از مخالفان تو بیزارم و خداي تعالی بر من گواه شد که من از این جماعت بیزارم و من گواهی میدهم نزد حق
سبحانه و تعالی که من از کسانی که مخالفت کردند ترا بیزارم. پس بیا به نزد علی اصغر که نزد پاي حضرت مدفون است، و
میگویی که سلام الهی بر تو باد اي فرزند رسول خدا اي فرزند امیر المؤمنین اي فرزند حسن و حسین، که عم را پدر خوانده است
تغلیبا مثل حسنین یا آن که عم بمنزله پدر است خصوصا عمی که امام باشد که ائمه سبب بقاي ابدياند چنانکه پدر سبب وجود
فرزند است، و اخبار بسیار وارد شده است که نبی و امام را والدین خواندهاند معصومان صلوات اللَّه علیهم. سلام الهی بر تو باد اي
فرزند خدیجه کبري و فاطمه زهرا، صلوات الهی بر تو باد همه درودها بر تو باد، همه رحمتهاي الهی بر تو باد، لعنت خدا بر قاتلان
تو باد که تیرها و نیزها و شمشیرها بر تو زدند، لعنت خدا بر کسی که ترا شهید کرد و به آن که سبب بود مانند ابو بکر و عمر و
عثمان و معاویه و یزید و عبید اللَّه بن زیاد و اتباع ایشان، لعنت خدا بر کسی باد که ترا شهید کرد مانند عمر بن سعد و اتباع او، لعنت
، خدا بر کسی باد که مباشر قتل تو شد، من نزد حق سبحانه و تعالی از او بیزارم به سه معنی که گذشت، سلام لوامع صاحبقرانی، ج 8
ص: 618 الهی بر شما باد، و تکریر سلام مطلوبست تا صد مرتبه و هم چنین لعن تا صد مرتبه و بیشتر بهتر است و اقلش سه مرتبه
است و در این سه سلام جمیع اصحاب آن حضرت را خطاب میکند با مشافهه علی بن الحسین صلوات اللَّه علیه و علیهم. فایز شدید
به رتبه شهادت و از دنیاي غدار خلاص شدید و با علی مراتب بهشت رسیدید و اللَّه، و فایز شدید باین نوع جهادي در خدمت آن
حضرت و اللَّه و فایز شدید به مجاورت ائمه اهل بیت در بهشت عنبر سرشت و اللَّه، کاش من با شما میبودم و باین رتبه عظیم
میرسیدم و چون از زیارت فارغ شوي میکردي تا به پشت حضرت میآیی و شش رکعت نماز میکنی دو رکعت نماز زیارت از
جهۀ آن حضرت صلوات اللَّه علیه و دو رکعت از جهۀ زیارت علی بن الحسین صلوات اللَّه علیه و دو رکعت از جهۀ بقیه شهدا
صلوات اللَّه علیهم و زیارتت تمام شد، و این زیارت منقولست از حسن از حسین ثقه از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و
صفحه 241 از 321
شیخان نیز روایت کردهاند همین زیارت را و چون وداع نداشت صدوق وداع را از روایت دیگر ذکر کرد تا اگر کسی خواهد اصل
آن را نیز بخواند و بعد از آن وداع کند
الوداع
(من روایۀ یوسف الکناسیّ عنّ ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال اذا اردت ان تودّعه فقل السّلام علیک و رحمۀ اللَّه و برکاته
نستودعک اللَّه و نقرأ علیک السّلام، آمنّا باللَّه و بالرّسول و بما جاء به، و دلّ علیه و ص: 619 اتّبعنا الرّسول یا
ربّ فاکتبنا مع الشّاهدین، اللَّهمّ لا تجعله اخر العهد منّا و منه، اللَّهمّ انّا نسألک ان تنفعنا بحبّه، اللَّهمّ ابعثه مقاما محمودا تنصر به دینک
و تقتل به عدوّك و تبیر به من نصب حربا لال محمّد فانّک وعدته ذلک و أنت لا تخلف المیعاد السّلام علیک و رحمۀ اللَّه و
برکاته، اشهد انّکم شهداء و نجباء جاهدتم فی سبیل اللَّه و قتلتم علی منهاج رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله و ابن رسوله صلّی اللَّه علیه
و اله و سلّم کثیرا و الحمد للّه الّذي صدقکم وعده و اراکم ما تحبّون و صلّی اللَّه علی محمّد و آل محمّد و علیهم السّلام و رحمۀ اللَّه
و برکاته اللَّهمّ لا تشغلنی فی الدّنیا عن شکر نعمتک و لا بإکثار فیها فتلهینی عجائب بهجتها و تفتننی زهرتها و لا باقلال یضرّ بعملی
ضرّه و یملأ صدري همّه اعطنی من ذلک غنی عن شرار خلقک و بلاغا أنال به رضاك یا ارحم الرّاحمین. و قد اخرجت فی کتاب
الزّیارات و فی کتاب مقتل الحسین صلوات اللَّه علیه أنواعا من الزّیارات و اخترت هذه لهذا الکتاب لأنّها اصحّ الزّیارات عندي من
طریق الرّوایۀ و فیها بلاغ و کفایۀ
زیارة قبور الشّهداء
(فاذا اردت زیارة قبور الشهداء فقل السّلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدّار.) اما وداع نمودن آن حضرت در وقت بیرون آمدن از
کربلاي معلی یا در ص: 620 وقت بیرون آمدن از روضه مقدّسه به آن که شاید عمر نماند تا وقت بیرون
آمدن چنانکه در اخبار صحیحه وارد شده است که چون نماز کنی آن نماز را چنان به جا آور که گویا دیگر نماز نخواهی کرد و
وداع نماز میکنی. منقولست کالصحیح یا در صحیح چون صحیح است از فضاله و او از اهل اجماع است با آن که صدوق نیز
تصحیحش کرده است بخصوص که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که چون خواهی که وداع کنی آن حضرت
را بگو سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد، ما ترا بحق سبحانه و تعالی میسپاریم و سلام الهی را به تو میرسانیم ایمان
آوردهایم به خدا و رسول و به آن چه آن را رسول آورده است و به آن چه دلالت کرده است ما را به آن و متابعت نمودیم رسولت
را اي پروردگار عالمیان پس بنویس ما را با کسانی که گواهی به اینها دادهاند خداوندا مگردان این وداع را وداع آخر ما آن
حضرت را. خداوندا سؤال میکنیم از تو که چنان کنی که منتفع شویم از محبت آن حضرت، خداوندا برسان آن حضرت را به
درجهاي که اعلی درجات بهشتست و آن را ستودهاي تا آن که نصرت دهی به او دینت را و بکشی بدست آن حضرت دشمنان
خودت را، و هلاك کنی به شمشیر او آن جمعی را که حرب نمودند با آل محمّد صلی اللَّه علیه و آله به درستی که تو او را وعده
داده که باین رتبه برسانی او را در این آیه که وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ الخ یعنی وعده کرده است سبحانه و تعالی آن جمعی را که ایمان
آوردهاند و اعمال صالح کردهاند که خلافت دهد ایشان را در زمین و متمکن گرداند ایشان را در اظهار آن دینی که حق سبحانه
و تعالی راضی است که ایشان و عالمیان بر آن دین باشند و بدل کند از خوفی که دارند به ایمنی که عبادت کنند مرا و به هیچ نوع
شرك نیاورند یعنی هر دینی که باطل است جماعتی که بران دینند اطاعت شیطان کردهاند و بندگی او ص:
621 کردهاند چنانکه فرموده است که آیا عهد نکردهام با شما اي فرزندان آدم که عبادت مکنید شیطان را که او دشمن هویداي
صفحه 242 از 321
شماست، و ظاهر است که هرگز کسی سجده عبودیت نکرده است شیطان را بلکه غرض الهی آنست که اطاعت شیطان بندگی
کردن اوست خصوصا در اصول دین پس ظاهر شد که چون حضرت صاحب الامر ظاهر شود همه بدین آن حضرت و آباي آن
حضرت (ص) در خواهند آمد بحسب وعده تو و تو خلاف نمیکنی وعده خود را، سلام الهی و رحمت و برکات او بر شما باد و
بعد از وداع آن حضرت وداع باقی شهدا میکند باین نحو که گواهی میدهم که شما به رتبه شهادت فایز شدید و برگزیدگان
و در « ص» خداوندید مجاهده کردید در راه رضاي حق سبحانه و تعالی و به شهادت فایز شدید بر طریقه حضرت سید المرسلین
خدمت فرزند رسولش صلوات اللَّه و سلامه علیهم بصلوة و سلام بسیار، و شکر خداوند عالمیان را میکنم که وعده که کرده است
شهدا را از مراتب عالیه بهشت، کرامت فرمود شما را و به شما نموده آن چه را دوست میداشتید و صلوات بر محمّد و آل او باد، و
سلام الهی و رحمت و برکتها بر ایشان باد، خداوندا مشغول مگردان مرا در دار دنیا از شکر نعمتت بلکه مرا توفیق کرامت کن که
هر چند نعمتت را بر من زیاد کنی من شکر را زیاده کنم، و چنان مکن که مال مرا بسیار کنی که تمتعات خوش آینده او مرا از یاد
تو و شکر غافل کند، و زینتهاي او مرا مفتون سازد که فریفته او شوم، و بر من چنان تنگ مکن روزي را که پریشانی مرا از عبادت
تو باز دارد و هموم و غموم او سینهام پر کند به آن که همیشه مغموم باشم از تنگی، و آن قدر کرامت کن که محتاج بدترین خلق
تو نشوم و قدري کرامت کن که کاري چند از مبرّات و خیرات به جا آورم که تو از من خوشنود شوي اي بخشندهترین بخشندگان.
ص: 622 و بتحقیق که در کتاب زیارات و در کتاب واقعه شهادت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه
انواع زیارات ذکر کردهام و این زیارت را از آنها انتخاب کردم و در این کتاب ذکر کردم چون به اعتبار اسناد اصحّ روایات بود نزد
من اگر چه جمعی در این دو سند هستند که علماء رجال توثیق آنها نکردهاند و لیکن ممکن است که صدوق بر احوال ایشان مطلع
باشد و ایشان ندانند یا آن که این دو زیارت متواتر شده باشد نزد او چنانکه ثقه الاسلام نیز این دو روایت را ذکر کرده است در
کافی و حکم به صحت آن کرده است و مکرر مذکور شد، و در فواید تفصیل آن مذکور شد که قانون قدما غیر قانون متاخّرینست
اگر چه رعایت قانون متاخّرین نیز میکنند چنانکه مکرر در این کتاب حکم بضعف روایت از جهۀ ضعف روات کرده است و لیکن
وجوه بسیار از جهۀ صحّت حدیث داشتهاند و متاخّرین نیز گاه گاهی به طریقه قدما عمل میکنند چنانکه علامّه در خلاصۀ الرّجال
کرده است و جمعی بر او بحثها کردهاند که جرح و تعدیل خلاصه مخالف قانون اوست و در واقع مخالفت با یک فرد دارد و اکثر
ذکر کردهاند در بسیاري از اخبار که اگر چه ضعیف است و لیکن ضعفش منجبر است به شهرت بین الاصحاب و همین زیارت که
ذکر کردهام تمام و کافی است. امّا زیارت قبور شهدا پس چون خواهی که زیارت کنی قبور شهدا را پس بگو که سلام الهی بر شما
باد از جهۀ صبري که کردید در جهاد پس نیکو عاقبتی حاصل شد شما را که آن بهشت عنبر سرشتست و این زیارت وداع
شهداست از غیر روایت کناسی اگر چه در وداع شهدا نیز بود امّا ضرر ندارد بیشتر و ظاهرا غافل شده است چون با هم مذکور است.
بدان که زیارت یوسف کناسی زیارت کاملی است که شیخان ذکر کردهاند اگر صدوق همان را ذکر میکرد با وداع بهتر بود و
لیکن چون راوي ص: 623 اول حسین بن ثور است و او ثقه است نزد صدوق سند آن بهتر بود و طریقه
کلینی رضی اللَّه عنه آنست که رعایت متون بیشتر میکند چون بسیاري از اخبار وارده شده است که من حیث السند ضعفی دارد و
من حیث المتن فصاحت و بلاغت یا مطالب عالیه دارد که متن آن حدیث سند آنست و علماي معنوي ربانی ترجیح آنها بیشتر
دادهاند
باب ما یجزئ من زیارة الحسین صلوات اللَّه علیه فی حال التّقیّۀ
(اذا اتیت الفرات فاغتسل و البس ثوبیک الطّاهرین ثمّ ائت القبر و قل صلّی اللَّه علیک یا ابا عبد اللَّه صلّی اللَّه علیک یا ابا عبد اللَّه و
قد تمّت زیارتک هذه فی حال التّقیّۀ روي دلک یونس بن ظبیان عن الصّادق صلوات اللَّه علیه) این بابیست در بیان آن چه کافی
صفحه 243 از 321
است از زیارت آن حضرت صلوات اللَّه علیه در حالت تقیّه هر گاه به فرات رسی خواه از طرف حلّه یا مسیّب تا نهر علقمی از طرف
بیابان و الحال آن نهر جاري نیست بهتر آنست که آب فرات با خود بردار و در موضع نهر غسل کن و دو جامه طاهر به پوش پس بیا
به نزد قبر آن حضرت و بگو صلوات و درودهاي الهی بر تو باد یا حسین و به کنیت خواندن بهتر است و مکرر گفتن نور علی نور
است و همین مقدار زیارت در حال تقیه کافیست و این روایت را شیخ در قوي از یونس بن ظبیان از آن حضرت صلوات اللَّه علیه
روایت کرده است و اصحاب رجال یونس را ص: 624 ضعیف میدانند و ظاهرا یونس از اصحاب اسرار
است و بعضی به حقایق اخبار او نرسیده بودهاند، و محتمل است که در اواخر عمر غالی شده باشد و قبل از غلو از او نقل کرده
بودند، بعد از غلو روایت کردهاند و تا غایت از او ندیدهام چیزي که بد باشد و احادیث او موافق است با احادیث ثقات و معتمدین
لهذا صدوقان از او روایت بسیار نقل کردهاند و حکم به صحت آن کردهاند چنانکه در باب سابق گذشت
باب ما یقوم مقام زیارة الحسین صلوات اللَّه علیه و زیارة غیره من الائمّۀ صلوات اللَّه علیهم لمن لا یقدر علی قصده لبعد المسافۀ.
(روي ابن ابی عمیر عن هشام قال قال ابو عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه اذا بعدت بأحدکم الشّقّۀ و نات به الدّار فلیعل اعلی منزله و لیصلّ
رکعتین و لیؤم بال ّ ص لاة إلی قبورنا فانّ ذلک یصل إلینا) این بابی است در بیان آن چه بدل از زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه
علیه میشود و هم چنین زیارت باقی ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم کسی را که قدرت نداشته باشد که به نزدیک رود از جهۀ
زیارت به سبب بعد مسافت و قدرت نداشتن بر سواري به چهار ده سند صحیح و بیست و پنج حسن کالصحیح مرویست از هشام که
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که هر گاه راه شما دور باشد و از خانه شما تا به آن حضرت لوامع صاحبقرانی،
ج 8، ص: 625 مسافت بسیار باشد پس باید که پشت بام بلندتر رود در خانهاش و دو رکعت نماز بکند و اشاره کند به صلوات
بسوي قبور ما به درستی که آن سلام بما میرسد، و جمعی استدلال باین حدیث کردهاند که در زیارت دور نماز را بر زیارت مقدم
میدارد و او دلالت بر ترتیب ندارد و هم چنین تقدم ذکري و در احادیث دور آن نیز واقع شده است تقدم زیارت بر نماز و ظاهرا
هر دو خوب باشد مگر در جائی بخصوص مقدم یا مؤخر وارد شده باشد که در آنجا رعایت ترتیب نمودن بنحو مروي اولی است. و
کالصحیح از حسین بن ثویر منقولست که جمعی نزد حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه بودیم و از آن جمله یونس بن
ظبیان بود و از همه بزرگتر بود بحسب سال بنا بر این او سؤال میکرد و گفت فداي تو گردم بسیار است که حضرت امام حسین
صلوات اللَّه علیه را یاد میکنم چه چیز بگویم حضرت فرمودند که سه مرتبه میگویی السّلام علیک یا با عبد اللَّه که سلام به آن
حضرت صلوات اللَّه علیه میرسد از نزدیک و دور (و فی روایۀ حنان بن سدیر عن ابیه قال قال لی ابو عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه یا
سدیر تزور قبر الحسین صلوات اللَّه علیه فی کلّ یوم قلت: جعلت فداك لا قال: ما اجفاکم فتزوره فی کلّ شهر قلت: لا قال: فتزوره
فی کلّ سنۀ قلت: قد یکون ذلک قال یا سدیر ما اجفاکم بالحسین صلوات اللَّه علیه اما علمت انّ للّه تبارك و تعالی الف الف ملک
شعث غبر یبکون و یزورون و لا یفترون و ما علیک یا سدیر ان تزور قبر الحسین صلوات اللَّه علیه فی کلّ جمعۀ خمس مرّات او فی
کلّ یوم مرّة قلت جعلت فداك بیننا و بینه فراسخ کثیرة فقال لی اصعد فوق ص: 626 سطحک ثمّ التفت یمنۀ
و یسرة ثمّ ارفع رأسک إلی السّماء ثمّ تنحو نحو القبر فتقول السّلام علیک یا ابا عبد اللَّه السّلام علیک و رحمۀ اللَّه و برکاته یکتب
لک بذلک زورة و الزّورة حجّ ۀ و عمرة قال سدیر فربّما فعلت ذلک فی الشّ هر اکثر من عشرین مرّة) و منقولست در حسن یا موثق
کالصحیح از سدیر که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه بمن فرمودند که اي سدیر زیارت میکنی قبر حضرت امام حسین
صلوات اللَّه علیه را هر روز عرض نمودم که فداي تو گردم نه فرمودند که شما چه جفا کارید یعنی ظالمید یا آداب و ادب را
نمیدانید پس در ماهی یک بار زیارت میکنی عرض نمودم که نه فرمودند که در سالی یک بار زیارت میکنی عرض نمودم که
گاه هست که سالی یک بار زیارت میکنم حضرت فرمودند که چه جفا کاري به حضرت امام حسین آیا نمیدانی که حق سبحانه
صفحه 244 از 321
و تعالی را هزار هزار فرشته ژولیده موي کرد آلوده هست که میگریند و زیارت میکنند و سست نمیشوند اي سدیر چه میشود
که زیارت کنی در هر جمعه یعنی هر روز جمعه پنجم رتبه زیارت کنی یا در هر روزي یک بار، و در کافی و تهذیب و بعضی از
نسخ این کتاب به واو است یعنی در هر روز جمعه پنج بار و در هر روزي یک بار آن حضرت را زیارت کنی که در ماهی پنجاه
مرتبه آن حضرت را زیارت کنی و موافق اکثر نسخ این کتاب مخیر است میان آن که هر روز یک بار زیارت کند یا در هر روز
جمعه پنجم رتبه و این بهتر است به اعتبار تقدیم ذکري و احتمال دارد که مراد از جمعه هفته باشد و در این صورت انسب این بود
که اول هر روز را ذکر کنند و بعد از آن در هر هفته پنجم رتبه را. ص: 627 سدیر گفت فداي تو گردم
میان ما و او چند فرسخ است که از راه نزدیکش که راه برّ است دوازده فرسخ است و از راه حله چهارده فرسخ است تقریبا حضرت
فرمودند که پشت بام خانهات بالا رو پس نظر کن به جانب راست و چپ آسمان پس سر بالا کن به جانب آسمان پس نظر به
جانب قبر آن حضرت میکنی و میگویی السّلام علیک یا ابا عبد اللَّه السّلام علیک و رحمۀ اللَّه و برکاته: و در هر مرتبه که این
زیارت میکنی مینویسند از جهۀ تو یک زیارت خانه کعبه یعنی یک حج و عمره سدیر گفت بسیار بود که در هر ماهی زیاده از
بیست مرتبه زیارت آن حضرت میکردم پس عمل نکرده بود به پنجاه مرتبه و بنا بر نسخه محتمل است که هر جمعه پنجم رتبه
زیارت کرده باشد، و در عرض هفته گاهی زیارت میکرده باشد و ممکن است که سدیر چنین فهمیده باشد که آخر مذکور شد
که جمعه هفته باشد و نسخه او باشد و بحدیث عمل کرده باشد با زیادتی و لیکن بعید است بحسب عبارت اول و قریبست بحسب
این عبارت زیرا که بعید است که مرد فاضلی بیان کرده باشد عدم عمل را
باب فضل تربۀ الحسین صلوات اللَّه علیه و حریم قبره.
(قال الصّادق صلوات اللَّه علیه فی طین قبر الحسین صلوات اللَّه علیه شفاء من کلّ داء و هو الدّواء الاکبر) این بابی است در فضیلت
خاك کربلا و حریم قبر آن حضرت صلوات اللَّه علیه منقول است در قوي از سلیمان بصري که آن حضرت صلوات اللَّه علیه
فرمودند که در خاك قبر آن حضرت صلوات اللَّه علیه شفاست از هر دردي و آن خاك بزرگترین دواهاست چون دواي جمیع
دردهاست. و منقولست در قوي از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه نیز به همین مضمون در روایتی دیگر، و منقولست از
سعد بن سعد ثقه که گفت سؤال کردم از حضرت ابو الحسن علی بن موسی الرضا صلوات اللَّه علیه از خوردن گل حضرت فرمودند
که گل خوردن حرامست مانند خوردن میته و خون و گوشت خوك مگر خاك حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه که در آنست
شفا از هر دردي و ایمنی است از هر خوفی. و در قوي از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقول است که فرمودند که
گل حرامست هر گلی مثل گوشت خوك و کسی که گل بخورد و بمیرد به سبب آن من نماز بر او نمیکنم مگر خاك قبر حضرت
امام حسین صلوات اللَّه علیه که در اوست شفا از هر دردي و کسی که گلخواره ص: 629 باشد و خاك قبر
آن حضرت را بخورد در آن شفا نیست. و کالصحیح منقولست از احدهما صلوات اللَّه علیهما که حق سبحانه و تعالی حضرت آدم
علیه السلام را از گل آفرید و گل را حرام گردانید بر فرزندان او، راوي گفت عرض نمودم که پس چه میفرمایید در خاك قبر
حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه حضرت فرمودند که بر مردمان حرامست که گوشت خود را بخورند و حلال است که گوشت
ما را بخورند و لیکن اندکی بخورند مانند نخودي، و احوط آنست که زیاده از نخود خام نخورند بحسب وزن اگر چه ظاهرا بحسب
جثّه نیز جایز باشد. و در موثق کالصحیح منقولست از ابن ابی یعفور که گفت عرض نمودم به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه
علیه که بعضی خاك قبر حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه را میخورند و شفا مییابند و بعضی شفا نمییابند سببش چیست
حضرت فرمودند که بحق آن خداوندي که بغیر از او خداوندي نیست که هر که به اعتقاد نفع خورد البته نفع مییابد. و کالصحیح
منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند به یونس بن ربیع که بالاي سر حضرت خاك سرخی هست که در آن شفاست
صفحه 245 از 321
از هر دردي مگر مرگ را یونس گفت که چون این حدیث را شنیدیم جمعی آمدیم و چون یک ذراع کندیم خاك سرخی ظاهر
شد بقدر یک درهم آن را برداشتیم و به کوفه بردیم و به مردمان میدادیم بهر کس اندکی و به آن مداوا میکردند و شفا
مییافتند، و منقولست که تا هفتاد ذرع از جهۀ دو ابر میتوان داشت و احادیث زیاد و کم گذشت، و منقولست که شخصی به
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه عرض نمود که بسیار بیماریها دارم و من دوایی نیست که به آن مداوا نکرده لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 630 باشم حضرت فرمودند که مگر نشنیده بودي که خاك قبر آن حضرت شفاي هر دردیست و سبب ایمنی
است از هر خوفی و چون خاك را برداري بخوان که (اللَّهمّ انّی أسألک بحقّ هذه الطّینۀ و بحقّ الملک الّذي اخذها و بحقّ النّبیّ
الّذي قبضها و بحقّ الوصیّ الّذي حلّ فیها صلّ علی محمّد و اهل بیته و اجعل فیها شفاء من کلّ داء و أمانا من کلّ خوف) یعنی
خداوندا سؤال میکنم از تو بحق این طینت و بحق فرشته که این را برداشته است و بحق پیغمبري که بدست گرفته است این تربت را
و بحق وصی پیغمبري که در این خاك جا کرده است که صلوات بر محمّد و آل او فرست و بگردان در این تربت شفا از هر دردي
و ایمنی از هر خوفی، پس حضرت فرمودند که آن فرشته که این خاك را برداشته است جبرئیل است که آن را برداشت و به
حضرت سیّد الأنبیاء صلی اللَّه علیه و آله نمود و گفت که این خاك فرزند تست که امّت تو بعد از تو او را شهید خواهند کرد، و
پیغمبري که این خاك را گرفت آن حضرت بود، و وصیی که در آن مدفون شد حضرت امام حسین (ص) است که بهترین جوانان
اهل بهشت است پس عرض نمودم که شفاست از هر دردي دانستم چگونه امان است از هر خوفی حضرت فرمودند که هر گاه از
پادشاهی یا از غیر او خوف داشته باشی از خانه بیرون مرو تا با خود نبري از تربت آن حضرت (ص) و چون آن تربت را برداري
بگو که خداوندا این خاك قبر آن حضرت است که ولی تست و پسر ولی تست بر میدارم تا آن که حرز من باشد از آن چه از آن
میترسم و آن چه از آن نمیترسم تا آن که وارد نشود بر تو آن چیزي که از آن نمیترسی، راوي گفت که از تربت آن حضرت
برداشتم چنانکه آن حضرت فرموده بودند حق سبحانه و تعالی ص: 631 صحیح کرد بدنم را و امان من بود
از هر خوفی از آن چه میترسیدم و از آن چه نمیترسیدم چنانکه آن حضرت فرموده بودند و الحمد للّه که من بعد مکروهی بمن
نرسید (و قال صلوات اللَّه علیه إذا أکلته فقل اللَّهمّ ربّ التّربۀ المبارکۀ و ربّ الوصیّ الّذي وارته صلّ علی محمّد و آل محمّد و اجعله
علما نافعا و رزقا واسعا و شفاء من کلّ داء) و منقول است که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که چون خواهی که تربت را
بخوري پس بگو خداوندا اي پروردگار خاك مبارك و اي پروردگار وصیی که در این خاك مدفون است صلوات بر محمّد و آل
او فرست، و بگردان آن چه را میخورم علمی نافع و روزي فراخ و شفا از هر دردي یعنی خوردن تربت را سبب اینها گردان و
منقولست که آن حضرت فرمودند که چون برداري بگو (بسم اللَّه اللَّهمّ بحقّ هذه التّربۀ الطّاهرة و بحقّ البقعۀ الطیّبۀ و بحقّ الوصیّ
الّذي توارته و بحقّ جدّه و ابیه و أمّه و اخیه و الملائکۀ الّذین یحفّون به و الملائکۀ العکوف علی قبر ولیّک ینتظرون نصره صلّی اللَّه
علیهم اجمعین اجعل لی فیه شفاء من کلّ داء و أمانا من کلّ خوف و عزّا من کلّ ذل، و اوسع به علیّ فی رزقی و اصحّ به جسمی)
یعنی ابتدا میکنم در خوردن به استعانت به نام حق سبحانه و تعالی خداوندا بحق این خاك طاهر و بحق این زمین بسیار خوب و
بحق امامی که در این خاك مدفونست و بحق جدّ او و پدر او و مادر او و برادر او و بحق فرشتگانی که احاطه کردهاند به آن
حضرت (ص) و بحق فرشتگانی که همیشه ملازم قبر ولی تواند و انتظار میکشند که حضرت صاحب الامر صلوات اللَّه لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 632 علیه خروج کند و در خدمت آن حضرت طلب خون آن حضرت کنند که صلوات الهی بر همه باد،
بگردان از جهۀ من در خوردن این تربت شفایی عظیم از هر دردي، و ایمن گردان مرا از هر خوفی و عزیز گردان مرا بعد از خواري،
و به سبب این روزي مرا فراخ گردان و بدن مرا از هر مرضی صحیح گردان و بعد از برداشتن: انا أنزلناه بر آن بخوان و بعضی از
اصحاب گفتهاند که چون احادیث متواتره وارد شده است که کل حرامست و از آن استثنا شده است خاك آن حضرت مشروط
است به دعا در وقت برداشتن و خوردن و اگر در بعضی از روایات شرط نشده باشد میباید که به مقیّد عمل نمایند و مطلق را حمل
صفحه 246 از 321
کنند بر مقید تا حلال باشد خوردن و یا آن که بعد از دعا بی دغدغده خوبست و بدون دعا جزم نداریم در حلیت پس باید که
بدون دعا جایز نباشد خوردن و ظاهر اخبار آنست که کمالش مشروط است باین دعاها و احوط آنست که در وقت برداشتن و
خوردن همه دعاهاي منقوله را بخواند بیدغدغه باشد، و بهتر آنست که از حوالی روضه خاك رست بردارند و هفت مثقال بکشند
و در وقت برداشتن دعا بخوانند و هر هفت مثقال را در کیسه کنند و در زیر فروش متّصل به ضریح مقدس بگذارند و اگر چند
شبانه رور بر آن بگذرد بهتر است و چون از اینجا بردارد دعاها را مرتبه دیگر بخواند و در وقت خوردن اندکی بخورد با دعا قبل از
تناول و بعد از آن آیۀ الکرسی بخواند و میباید که قصدش شفا باشد، و بعضی تجویز نمودهاند خوردن آن را از جهۀ رفع امراض
معنویه که بدترین امراض است مثل تکبّر و عجب و ریا و حقد و بغض و امثال اینها و ظاهرا بد نباشد، و احوط آنست که اگر مرض
ظاهري نداشته باشد نخورد و اگر مرض ظاهر داشته باشد بقصد شفا از همه امراض صوري و معنوي و ظاهري و باطنی بخورد و در
گل مختوم دغدغه ص: 633 عظیم میشود چون گذشت که همه گلی حرامست و در بعضی از اخبار وارد
شده است که آن چه مشهور است خوردن گل مختوم به سبب آن شفا دارد که خاك قبر اسکندر است، و بر تقدیري که صحیح
باشد گل قبر حضرت سیّد الشهدا (ص) به مراتب از آن بهتر خواهد بود و این حدیث اشعار میدارد بر جواز با ظواهر چند حدیث
که مشعر است بر جواز که از آن اخبار ظاهر میشود که حرمت خوردن به اعتبار ضرر است و احوط آنست که مطلقا گل و خاك و
گرد بلکه خاکستر بلکه مانند نان سوخته که مانند ذغال شده باشد نخورد اگر چه اثبات حرمت امثال اینها خالی از اشکالی نیست و
دیگر خواهد آمد (و قال صلوات اللَّه علیه حریم الحسین صلوات اللَّه علیه خمسۀ فراسخ من اربع جوانب القبر) و مرویست در قوي
که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که حریم قبر حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه پنج فرسخ است از هر
جانبی از چهار جانب که طولش ده فرسخ باشد و عرضش ده فرسخ و ممکن است که مراد قطر باشد به آن که دورش را مدور
حساب کنند و لیکن ظاهر چهار جانب مربع است و ظاهرش آنست که تا پنج فرسخ از چهار جانب خاك توان برداشت و مشکل
است، شاید حریم به اعتبار شرف دفن در آن باشد یا حرمتهاي دیگر، و آن چه مصرحست هفتاد ذرعست و روایت ده میل نیز
صریحست و احوط آنست که زیاده از پنج میل از هر طرفی نباشد بلکه از هفتاد ذرع دورتر نباشد و احادیث حریم گذشت با
حدیث متن و آینده (و روي اسحاق بن عمّار عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال موضع ص: 634 قبر
الحسین صلوات اللَّه علیه منذ یوم دفن فیه روضۀ من ریاض الجنّۀ و قال صلوات اللَّه علیه موضع قبر الحسین صلوات اللَّه علیه ترعۀ من
ترع الجنّۀ) و در موثق کالصحیح منقولست که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که موضعی که قبر حضرت امام
حسین صلوات اللَّه علیه از آن روزي که مدفون شده است در آنجا باغی است از باغهاي بهشت، و آن حضرت نیز فرمودند که
موضع قبر آن حضرت صلوات اللَّه علیه دریست یا روضهایست از درها یا روضهاي بهشت و تفسیرش گذشت در اوایل این باب
باب زیارة الامامین ابی الحسن موسی بن جعفر و ابی جعفر محمّد بن علیّ الثّانی صلوات اللَّه علیهم ببغداد فی مقابر قریش
(اذا اردت بغداد إن شاء اللَّه فاغتسل و تنظّف و البس ثوبیک الطّاهرین و زر قبریهما و قل حین تصیر إلی قبر موسی بن جعفر صلوات
اللَّه علیهما السّلام علیک یا ولیّ اللَّه السّلام علیک یا حجّۀ اللَّه السّلام علیک یا نور اللَّه فی ظلمات الارض اتیتک زائرا عارفا بحقّک
معادیا لأعدائک موالیا لأولیائک فاشفع لی عند ربّک ثمّ سل حاجتک ثمّ تسلّم علی ابی جعفر صلوات اللَّه علیه بهذه الاحرف و
النّداء، و اذا اردت زیارته صلوات اللَّه علیه فاغتسل و تنظّف و البس ثوبیک الطّ اهرین، و قل اللَّهمّ صلّ علی محمّد بن علیّ الامام
التّقیّ النّقیّ الرّضیّ المرتضی و حجّتک علی من فوق الارض و من تحت الثّري صلاة کثیرة نامیۀ دائمۀ زاکیۀ مبارکۀ متواصلۀ متواترة
مترادفۀ کافضل ما صلّیت علی احد من أولیائک، و السّلام علیک یا ولیّ اللَّه السّلام علیک یا نور اللَّه السّلام علیک یا حجّ ۀ اللَّه
السّلام علیک یا امام المتّقین ص: 636 و وارث علم النّبیّین و سلالۀ الوصیّین السّلام علیک یا نور اللَّه فی
صفحه 247 از 321
ظلمات الارض، اتیتک زائرا عارفا بحقّک معادیا لأعدائک موالیا لأولیائک فاشفع لی عند ربّک، ثمّ سل حاجتک ثمّ صلّ فی القبّۀ
الّتی فیها محمّد بن علیّ صلوات اللَّه علیهما اربع رکعات بتسلیمتین عند رأسه رکعتین لزیارة موسی و رکعتین لزیارة محمّد بن علیّ
صلوات اللَّه علیهما و لا تصلّ عند رأس موسی صلوات اللَّه علیه فانّه یقابل قبور قریش و لا یجوز اتّخاذها قبلۀ إن شاء اللَّه تعالی) این
بابی است در بیان زیارت دو امام معصوم که آن ابو الحسن حضرت امام موسی کاظم است و ابو جعفر ثانی امام محمّد تقی صلوات
اللَّه علیهما در بغداد در مقابر قریش هر گاه اراده بغداد کنی و در بعضی نسخ اذا وردت است یعنی هر گاه داخل شوي در بغداد اگر
خدا خواهد به آن که توفیق دهد که به آنجا رسی: غسل زیارت بکن و پاکیزه کن خود را و دو جامه طاهرت را به پوش و زیارت
کن قبر هر دو را به آن که اول چون به قبر حضرت موسی بن جعفر صلوات اللَّه علیهما رسی بگو سلام الهی بر تو باد اي کسی که
محبوب یا محب یا واجب الاطاعه خداوندي، اي حجت خدا که حق سبحانه و تعالی حجت خود را تمام کرد بر خلق به ایجاد و
امامت تو اي نوري که حق سبحانه و تعالی زمینهاي تاریک را روشن گردانید بنور وجود و هدایت شما به زیارتت آمدهام در حالتی
که عارفم بحق تو و با دشمنان تو دشمنم و با دوستان تو دوستم پس شفاعت کن از جهۀ من نزد پروردگارت پس حاجتت را سؤال
کن پس سلام کن بر حضرت امام محمّد تقی صلوات اللَّه علیه به همین کلمات و به همین کلمه ندا که یا است، و چون خواهی که
زیارت کنی آن حضرت را صلوات اللَّه علیه پس غسل کن و خود را پاکیزه کن به آن که جامهاي ص: 637
پاك را به پوش و نوره کش بدنت را و دو جامه پاك به پوش چون غالب اوقات عرب دو جامه میپوشد و آن زیر جامه و پیراهن
است و بگو خداوندا صلوات فرست بر حضرت امام محمّد تقی پسر امام علی بن موسی الرضا که: لقبت تقی است یعنی پرهیزکاري
از هر چه خلاف محبت الهی است، و ذات مقدست پاکیزه است و حق سبحانه و تعالی از تو راضی و برگزیده الهی و حجت و
امامی بر هر که بر روي زمین است از آدمیان، و حجتی بر هر که در زمین است از جنیان یا بر زندگان و مردگان صلواتی که بسیار
باشد و در زیادتی باشد و همیشه باشد و پاکیزه باشد یا در زیادتی باشد و مبارك باشد به آن که در زیادتی باشد و به یک دیگر
متصل باشد و پی در پی باشند و در عقب یکدیگر باشند مثل افضل، یا افضل صلواتی باشد که فرستاده باشی بر یکی از دوستانت، و
سلام الهی بر تو باد اي دوست یا امامی که خدا او را نصب فرموده باشد اي نور خدا یعنی کسی که هدایت کننده عالمی از جانب
حق سبحانه و تعالی اي حجت خدا اي امام پرهیزکاران و وارث علوم پیغمبران و فرزندان اوصیاي پیغمبران، اي هدایت کننده که از
جانب خداوندي در ظلمتها و تاریکیهاي زمین یعنی رفع کننده شبهات اهل زمینی: به زیارتت آمدهام و ترا امام واجب الإطاعه
میدانم و با دشمنانت دشمنم و با دوستانت دوستم پس شفاعت کن مرا نزد پروردگارت، پس حاجتت را سؤال کن پس در گنبد
حضرت امام محمّد تقی صلوات اللَّه علیه چهار رکعت نماز بدو سلام به جا آور از جهۀ هر معصومی دو رکعت و در بالاي سر
حضرت امام موسی کاظم نماز مکن زیرا که قبور قریش در آنجا واقع است و از آن جمله بعضی از خلفاي بنی عباسند و رو به قبر
نماز کردن جایز نیست خصوصا قبور ظالمان و کافران، یا مراد کراهت است چنانکه گذشت در مکان مصلی، و پیشتر دو گنبد بوده
است در هر گنبدي معصومی و الحال اندرون یکی شده است اگر چه در بیرون دو قبه است
باب زیارة قبر الرّضا علیّ بن موسی صلوات اللَّه علیهما بطوس.
اشاره
(اذا اردت زیارة قبر ابی الحسن علیّ بن موسی صلوات اللَّه علیهما بطوس فاغتسل عند خروجک من منزلک و قل حین تغتسل اللَّهمّ
طهّرنی و طهّر لی قلبی و اشرح لی صدري و اجر علی لسانی مدحتک و الثّناء علیک فانّه لا قوّة الّا بک، اللَّهمّ اجعله لی طهورا و
شفاء، و تقول حین تخرج بسم اللَّه و باللَّه و إلی اللَّه و إلی ابن رسول اللَّه حسبی اللَّه توکّلت علی اللَّه، اللَّهمّ إلیک توجّهت و إلیک
صفحه 248 از 321
قصدت و ما عندك اردت، فاذا خرجت فقف علی باب دارك و قل اللَّهمّ إلیک توجّهت وجهی، و علیک خلّفت اهلی و مالی و ما
خوّلتنی و بک وثقت فلا تخیّبنی یا من لا یخیّب من اراده و لا یضیّع من حفظه صلّ علی محمّد و آل محمّد و احفظنی بحفظک فانّه
لا یضیع من حفظت فاذا وافیت سالما فاغتسل و قل حین تغتسل اللَّهمّ طهّرنی و طهّر قلبی و اشرح لی صدري و اجر علی علی لسانی
مدحتک و محبّتک و الثّناء علیک فانّه لا قوّة الّا بک، و قد علمت انّ قوام دینی التّسلیم لأمرك و الاتّباع لسنّۀ نبیّک و الشّ هادة علی
جمیع خلقک، اللَّهمّ اجعله لی شفاء و نورا انّک علی کلّ شیء قدیر و البس اطهر ثیابک و ص: 639 امش
حافیا و علیک السّ کینۀ و الوقار بالتّکبیر و التّهلیل و التّمجید و ق ّ ص ر خطاك و قل حین تدخل بسم اللَّه و باللَّه و علیّ ملّۀ رسول اللَّه
صلّی اللَّه علیه و اله اشهد ان لا اله الّا اللَّه وحده لا شریک له و اشهد انّ محمّدا عبده و رسوله و انّ علیا ولیّ اللَّه، و سر حتّی تقف
علی قبره و تستقبل وجهه بوجهک و اجعل القبلۀ بین کتفیک، و قل اشهد ان لا اله الّا اللَّه وحده لا شریک له و اشهد انّ محمّدا عبده
و رسوله و انّه سیّد الاوّلین و الاخرین و انّه سیّد الانبیاء و المرسلین اللَّهمّ صلّ علی محمّد عبدك و رسولک و نبیّک و سیّد خلقک
اجمعین صلاة لا یقوي علی احصائها غیرك، اللَّهمّ صلّ علی امیر المؤمنین علیّ ابن ابی طالب صلوات اللَّه علیه عبدك و اخی
رسولک الّذي انتجبته بعلمک و جعلته هادیا لمن شئت من خلقک و الدّلیل علی من بعثته برسالاتک و دیّان الدّین بعد لک و فصل
قضائک بین خلقک و المهیمن علی ذلک کلّه و السّلام علیه و رحمۀ اللَّه و برکاته، اللَّهُمَّ صلّ علی فاطمۀ بنت نبیّک و زوجۀ ولیّک
و امّ السّبطین الحسن و الحسین سیّدي شباب اهل الجنّۀ الطّهرة الطّاهرة المطهّرة التّقیّۀ النّقیّۀ الرّضیّۀ الزّکیّۀ سیّدة نساء اهل الجنّۀ
اجمعین صلاة لا یقوي علی احصائها غیرك اللَّهمّ صلّ علی الحسن و الحسین سبطی نبیّک و سیّدي شباب اهل الجنّۀ القائمین فی
خلقک و الدّلیلین علی من بعثته برسالاتک و دیّانی الدّین بعدلک و فصل قضائک بین خلقک اللَّهمّ صلّ علی علیّ بن الحسین
عبدك ص: 640 القائم فی خلقک و الدّلیل علی من بعثته برسالاتک و دیّان الدّین بعدلک و فصل قضائک
بین خلقک سیّد العابدین اللَّهمّ صلّ علی محمّد بن علیّ عبدك و خلیفتک فی ارضک باقر علم النّبیّین، اللَّهمّ صلّ علی جعفر بن
محمّد الصّادق عبدك و ولیّ دینک و حجّتک علی خلقک اجمعین الصّادق البارّ، اللَّهمّ، صلّ علی موسی بن جعفر عبدك الصّالح،
و لسانک فی خلقک النّاطق بحکمک و الحجّ ۀ علی بریّتک، اللَّهمّ صلّ علی علیّ بن موسی الرّضا المرتضی عبدك و ولیّ دینک
القائم بعد لک و الدّاعی إلی دینک و دین آبائه ال ّ ص ادقین صلاة لا یقوي علی احصائها غیرك، اللَّهمّ صلّ علی محمّد بن علیّ
عبدك و ولیّک القائم بأمرك و الدّاعی إلی سبیلک، اللَّهمّ صلّ علی علیّ بن محمّد عبدك و ولیّ دینک، اللَّهمّ صلّ علی الحسن بن
علیّ العامل بأمرك القائم فی خلقک و حجّتک المؤدّي عن نبیّک و شاهدك علی خلقک المخصوص بکرامتک الدّاعی إلی
طاعتک و طاعۀ رسولک صلواتک علیهم اجمعین، اللَّهمّ صلّ علی حجّتک و ولیّک القائم فی خلقک صلاة تامّۀ نامیۀ باقیۀ تعجّل بها
فرجه و تنصره بها و تجعلنا معه فی الدّنیا و الآخرة، اللَّهمّ إنّی اتقرّب إلیک بحبّهم و أوالی ولیّهم و اعادي عدوّهم فارزقنی بهم خیر
الدّنیا و الآخرة و اصرف عنّی بهم شرّ الدّنیا و الآخرة و اهوال یوم القیمۀ ثمّ تجلس عند رأسه و تقول السّلام علیک یا ولیّ اللَّه السّلام
علیک ص: 641 یا حجّۀ اللَّه السّلام علیک یا نور اللَّه فی ظلمات الارض، السّلام علیک یا عمود الدّین السّلام
علیک یا وارث آدم صفوة اللَّه السّلام علیک یا وارث نوح نبیّ اللَّه السّلام علیک یا وارث ابراهیم خلیل اللَّه السّلام علیک یا وارث
اسماعیل ذبیح اللَّه السّلام علیک یا وارث موسی کلیم اللَّه السّلام علیک یا وارث عیسی روح اللَّه السّلام علیک یا وارث محمّد حبیب
اللَّه السّلام علیک یا وارث امیر المؤمنین علیّ ولیّ اللَّه و وصیّ رسول ربّ العالمین السّلام علیک یا وارث فاطمۀ الزّهراء السّلام
علیک یا وارث الحسن و الحسین سیّدي شباب اهل الجنّۀ السّلام علیک یا وارث علیّ بن الحسین زین العابدین السّلام علیک یا
وارث محمّد بن علیّ باقر علم الاوّلین و الاخرین السّلام علیک یا وارث جعفر بن محمّد الصّادق البارّ السّلام علیک یا وارث موسی
بن جعفر السّلام علیک أیّها الصّدیق الشّ هید السّلام علیک أیّها الوصیّ البارّ التّقیّ اشهد انّک قد اقمت الصّلاة و اتیت الزّکاة و أمرت
بالمعروف و نهیت عن المنکر و عبدت اللَّه حتّی اتاك الیقین السّلام علیک یا ابا الحسن و رحمۀ اللَّه و برکاته انّه حمید مجید ثمّ
صفحه 249 از 321
تنکبّ علی القبر و تقول، اللَّهمّ إلیک صمدت من ارضی و قطعت البلاد رجاء رحمتک فلا تخیّبنی و لا تردّنی بغیر قضاء حاجتی و
ارحم تقلّبی علی قبر ابن اخی رسولک صلواتک علیه و اله، بابی أنت و امّی یا مولاي اتیتک زائرا وافدا عائدا ممّا جنیت علی نفسی و
احتطبت علی ظهري فکن لی ص: 642 شافعا إلی اللَّه یوم فقري و فاقتی فلک عند اللَّه مقام محمود و أنت
عنده وجیه ثمّ ترفع یدك الیمنی و تبسط الیسري علی القبر، و تقول اللَّهمّ انّی اتقرّب إلیک بحبّهم و بولایتهم اتولّی اخرهم بما تولّیت
به أوّلهم و ابرا من کلّ ولیجۀ دونهم، اللَّهمّ العن الّذین بدّلوا نعمتک و اتّهموا نبیّک و جحدوا بآیاتک و سخروا بإمامک و حمّلوا
النّاس علی اکتاف آل محمّد، اللَّهمّ انّی اتقرّب إلیک باللّعنۀ علیهم و البراءة منهم فی الدّنیا و الآخرة یا رحمن ثمّ تحوّل إلی عند
رجلیه قل صلّی اللَّه علیک یا ابا الحسن صلّی اللَّه علی روحک و بدنک صبرت و أنت الصّادق المصدّق قتل اللَّه من قتلک بالأیدي و
الالسن ثمّ ابتهل فی اللّعنۀ علی قاتل امیر المؤمنین و علی قتلۀ الحسن و الحسین و علی جمیع قتلۀ اهل بیت رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و
اله، ثمّ تحوّل إلی عند رأسه من خلفه و صلّ رکعتین تقرا فی إحداهما الحمد و یس و فی الاخري الحمد و الرّحمن و تجتهد فی
الدّعاء و التّضرّع و اکثر من الدّعاء لنفسک و لوالدیک و لجمیع اخوانک و اقم عند رأسه ما شئت و لتکن صلاتک عند القبر)
الوداع فاذا اردت ان تودّعه
(فقل السّلام علیک یا مولاي و ابن مولاي و رحمۀ اللَّه و برکاته أنت ص: 643 لنا جنّۀ من العذاب و هذا او
ان انصرافنا عنک غیر راغب عنک و لا مستبدل بک و لا مؤثر علیک و لا زاهد فی قربک و قد جدت بنفسی للحدثان و ترکت
الاهل و الاوطان و الاولاد فکن لی شافعا یوم حاجتی و فقري و فاقتی یوم لا یغنی عنّی حمیمی و لا حبیبی و لا قریبی یوم لا یغنی
عنّی والديّ اسال اللَّه الّذي قدّر رحیلتی إلیک ان ینفّس بک کربتی و اسال اللَّه الّذي قدّر علیّ فراق مکانک ان لا یجعله اخر العهد
من رجوعی و اسال اللَّه الّذي ابکی علیک عینی ان یجعله لی سببا و ذخرا، و اسال اللَّه الّذي ارانی مکانک و هدانی للتّسلیم علیک و
زیارتی إیّاك ان یوردنی حوضکم و یرزقنی مرافقتکم فی الجنان السّلام علیک یا صفوة اللَّه السّلام علی امیر المؤمنین و وصیّ رسول
ربّ العالمین و قائد الغرّ المحجّلین السّلام علی الحسن و الحسین سیّدي شباب اهل الجنّۀ السّلام علی الائمّۀ و تسمّیهم صلوات اللَّه
علیهم و رحمۀ اللَّه و برکاته السّلام علی ملائکۀ اللَّه الحافّین السّلام علی ملائکۀ اللَّه المقیمین المسبّحین الّذین هم بأمره یعملون
السّلام علینا و علی عباد اللَّه الصّالحین، اللَّهمّ لا تجعله اخر العهد من زیارتی إیّاه فان جعلته فاحشرنی معه و مع آبائه الماضین و ان
ابقیتنی یا ربّ فارزقنی زیارته ابدا ما أبقیتنی انّک علی کلّ شیء قدیر، و تقول استودعک اللَّه و استرعیک و اقرا علیک السّلام آمنّا
باللَّه و بما دعوت الیه فاکتبنا مع الشّاهدین اللَّهمّ ارزقنی حبّهم و مودّتهم ابدا ما ابقیتنی و السّلام علی ملائکۀ اللَّه و زوّار قبر ابن لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 644 نبیّ اللَّه و السّلام منّی ابدا ما بقیت و دائما اذا فنیت السّلام علینا و علی عباد اللَّه الصّالحین فاذا خرجت من
القبّۀ فلا تولّ وجهک عنه حتّی یغیب عن بصرك) بدان که این زیارت را ابن ولید که شیخ صدوق است در کتاب جامع ذکر کرده
است با زیارات بسیاري که بعضی از آن گذشت و بعضی را شیخ مفید و شیخ طوسی و محمّد بن احمد بن داود و ابن قولویه در
کتب زیارات ذکر کردهاند و اصحاب نیز متابعت ایشان کردهاند و بعضی از این روایات را با سند ذکر کرده است و بعضی را سند
ذکر نکرده است و ظاهرا امثال این خبر که بی سند مذکور است تالیف اوست که از روایات متفرقه جمع کرده است و چون قدما از
ارباب نصوصند ظاهر آنست که از ائمه هدي صلوات اللَّه علیهم شنیده باشند هر جزوي را از بعضی و بر همه صادقست که از ایشان
منقولست خصوصا در مستحبات و خصوصا از ابن ولید که در جلالت قدر به مرتبهایست که صدوق با آن که متبع فحول علماست
تابع اوست و کلام او را نص معصوم دانسته است و به همه عمل نموده است مگر نادري و صدوق در عیون ذکر کرده است در
اواخر آن در باب زیارت قبر حضرت امام ابی الحسن الرضا صلوات اللَّه علیه در طوس که شیخ ما محمّد بن الحسن رضی اللَّه عنه
ذکر کرده است که هر گاه خواهی که زیارت کنی قبر حضرت امام ابو الحسن علی بن موسی الرضا صلوات اللَّه علیه را در طوس
صفحه 250 از 321
پس چون خواهی که از خانه بیرون روي غسل زیارت بکن و در زیارت حضرت امام حسین صلوات اللَّه علیه مذکور شد که ابو
بصیر از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه روایت کرده است که در وقت بیرون رفتن از خانه و شهر خود غسل بکند و در
وقت زیارت نیز غسل کند، و محتمل است که ابن ولید از ص: 645 این حدیث فهمیده باشد که غسل بیرون
رفتن از جهۀ همه زیارات مستحب باشد و لیکن مستبعد است از قوانین قدما که به امثال این استنباطات در احکام الهی عمل نمایند
پس اظهر آنست که حدیثی بر سبیل عموم یا خصوص این زیارت دیده باشد و آن چه گذشت که مستحب است غسل زیارت
ظاهرش غسل نزد زیارتست و ظاهر عبارت آن است که این غسل را در خانه باید کرد اگر چه اطلاق میکنند منزل را بر شهر لیکن
مجاز است اما مجاز شایع است. و در وقت غسل کردن از جهۀ زیارت خروج این دعا را بخوان که خداوندا مرا پاك کن از
کدورات جسمانی مانند گناهان ظاهره و حدثها و خبثها نیز، و دلم را مطهر گردان از گناهان باطنه مانند کبر و عجب و حسد و
بغض و ریا و محبت دنیا و اهل دنیا بلکه از غیر محبت الهی، و منور گردان سینهام را به انوار عرفان و ایمان و ایقان و امثال اینها و بر
زبانم جاري گردان مدح و ثناي خود را به درستی که نیست مرا قوتی بر هیچ طاعت مگر به توفیق و هدایت و اعانت تو، خداوندا
این غسل را مطهر و منور گردان که سلب کند بدیهاي مرا و مزین سازد مرا به خوبیها. و چون از خانه بیرون میروي بگو آن چه را
ترجمهاش اینست که متوجه زیارت حضرت میشوم بعون الهی یا به استعانت از نام او بیرون میروم، و بعون او خالص از براي او
میروم و بسوي خداوند خود میروم یعنی به مشاهدي که خانه عبادت و محل قرار ابدان دوستان اوست میروم و به جانب زیارت
فرزند رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله میروم حق سبحانه و تعالی بس است مرا و توکل بر او کردیم. خداوندا رو بسوي تو کردم و
مقصود من توئی و مراد من نه چیزیست که نزد تست یعنی غرض من از این زیارت رضاي تست با ثوابهائی که از لوامع صاحبقرانی،
ج 8، ص: 646 جهۀ ایشان مقرر فرموده، و چون خواهی که بیرون روي در در خانه بایست و سورها و دعاهایی که گذشت بخوان و
بگو خداوندا روي دلم را به جانب تو کردهام و خانه و اهل خانه و هر چه دارم به تو میسپارم و هر چه را بمن تملیک کرده به تو
میگذارم که همه را از جهۀ من محافظت فرمائی و اعتماد بر تو دارم و بغیر تو کسی ندارم، پس خداوندا همه را قبول کن و مرا
ناامید مکن اي خداوندي که ناامید نمیشود کسی که رو بسوي تو کند و هر چه کند از جهۀ تو کند، یا آن که ناامید و خاسر و
زیان کار کرده نمیشود یا او خاسر نمیکند کسانی را که مراد ایشان حق سبحانه و تعالی باشد، و ضایع و هالک نمیشود کسی که
حافظش او باشد صلوات بر محمّد و آل او فرست و بحفظ خود مرا محفوظ دار به درستی که زبون و پست نمیشود هر که را تو
حافظ او باشی و چون به سلامت برسی به مشهد مقدس یا بطرق: غسل زیارت بکن و در حال غسل این دعا را بخوان که خداوندا
مرا از گناهان و نجاستهاي صوري و معنوي مطهر گردان، و دلم را مطهر گردان و سینهام را منوّر گردان و بر زبانم جاري ساز مدح
خود را و چیزي که به سبب محبت توست که ذکر با حضور قلب باشد یا آن چه را دوست میداري بر زبانم جاري گردان و جاري
ساز بر زبانم ثناي خود را بر نعمتهاي غیر متناهی که عطا فرموده به درستی که قوتی نیست در هیچ طاعت و عبادت مگر به یاري و
تقویت تو، و بتحقیق میدانم که استقامت دین من باین است که او امر ترا گردن نهم و به جا آورم از روي رغبت، و متابعت کنم
سنت پیغمبر ترا و گواه باشم یا گواهی دهم بر جمیع خلق تو چنانکه خواهد آمد که این امت شاهد خواهند بود بر جمیع امم یا اگر
گواهی نزد من باشد کتمان نکنم. خداوندا چنان کن که این غسل شفاي همه مرضها باشد و نور دل و سینهام باشد به درستی که تو
بر همه چیز قادر و توانائی، و پاکیزهترین جامهاي ص: 647 خود را به پوش و پا برهنه برو و بر تو باد که با
سکینه و قرار بدن روي، و با حضور قلب روي که گاهی تکبیر گویی و گاهی تهلیل و گاهی تمجید و بهتر آنست که تسبیحات اربع
را بگوید با کلمه لا حول و لا قوة الا باللَّه العلی العظیم با حضور قلب و گامها را تنگ بردار از جهۀ آرام تن و تا بسیار شود که بهر
گامی حجی و عمره مینویسند، و چون داخل روضه مقدسه شوي میگویی که داخل میشوم با استعانت از اسم الهی و از ذات
مقدس او و بر سنت حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله گواهی میدهم که نیست خداوندي مگر اللَّه تعالی که یگانه است
صفحه 251 از 321
در ذات و صفات و او را شریکی نیست و گواهی میدهم که محمّد (ص) بنده خاص الخاص اوست و بهترین پیغمبران مرسل یا
بهترین پیغمبران اوست، و گواهی میدهم که علی صلوات اللَّه علیه ولیّ خداست و پیشتر رو تا بر قبر بایستی و روبروي حضرت
کنی و قبله را در میان هر دو دوش انداز و بگو شهادت میدهم بر توحید و بر رسالت و بر آن که آن حضرت بهترین خلایق است از
پشینیان و پسینیان و آن حضرت بهتر است از همه پیغمبران خصوصا پیغمبران مرسل. خداوندا صلوات فرست بر محمّد که بنده و
رسول تست و پیغمبر با رفعت تست و بهتر از همه خلق تست صلواتی که از کثرت کسی نتواند شمرد بغیر از تو، خداوندا صلوات
فرست بر امیر و پادشاه مؤمنان علی پسر ابو طالب که بنده تست و برادر پیغمبر تست که او را دانسته برگزیدي، و او را چنان کردي
« اقضاکم علیّ » که جدا کننده باشد میان حق و باطل در میان خلایق چنانکه حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله فرمودند که
و آن حضرت را ملقّب گردانیدي بفاروق و آن حضرت را دلیل گردانیدي از جهۀ صحت نبوت پیغمبري که او راز جهۀ تبلیغ
رسالات خود فرستادي بخلق، ص: 648 یعنی ذات مقدس از جمیع آلایش و محلّی بجمیع فضائل و اوصاف
الهی او با تأیید او به معجزات بسیار را دلیل حقیقت حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله گردانیدي چون خودش آیتی است
از اعظم آیات با معجزات بسیار با مقدمه عقلیه که قبیح است اظهار معجزه بر دست کاذب، و جزا دهنده روز جزا خواهد بود یا آن
که ترا قاضی جدا کننده میان حق و باطل گردانید تا هر آن چه از مسائل مشکله بر ثلثه باطله جاهله وارد میشد و چون حمار در او
حل بند میشدند آن حضرت حل آن مشکل میفرمودند تا آن که ضرب المثل شده بود و هست در میان عامه که معضلۀ و لا ابو
الحسن لها که مسأله مشکلی است و امیر المؤمنینی نیست که حل این مشکل نمایند، و بر جمیع قضایا شاهد بودي یا شاهدي و حافظ
بودي یعنی احکام هر یک از مسائل را حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله به او گفته بود تماما و سلام و رحمت و برکات
الهی بر او باد. خداوندا صلوات فرست بر فاطمه زهرا صلوات اللَّه علیها که دختر پیغمبر تست و زوجه ولی تست که تو او را امام
عالمیان گردانیدي و مادر دو فرزند زاده حضرت سید المرسلین (ص) که حسن و حسین صلوات اللَّه علیهمااند و بهترین جوانان اهل
بهشتند، آن فاطمه که حق سبحانه و تعالی او را مطهر آفرید از انوار قدس او و معصوم مخلوق شده بود و حق سبحانه و تعالی آیه
عصمت در شأن او فرستاد و مذکور شد و پرهیزکار بود از هر چه غیر رضاي الهی در آن بود و بالذات پاکیزه بود و حق سبحانه و
تعالی از او راضی و خوشنود بود و مطهر بود از هر آلایشی حتی از مباحات و بهترین زنان اهل بهشت بود از متقدمین و متاخرین
صلوات فرست بر او صلواتی که قدرت نداشته باشد کسی بر شمردن آن بغیر از تو. خداوندا صلوات فرست بر حضرتین حسن و
حسین دو فرزند زاده ص: 649 پیغمبر تو و دو بهترین جوانان اهل بهشت و دو برهان بر نبوت حضرت سید
الانبیاء (ص) مانند پدرشان، و دو امام عادل که حکم میکردند در میان خلق تو به عدالت تو، و دو جدا کننده حق از باطل خداوندا
صلوات فرست بر حضرت سید السّاجدین که بنده تو بود که او را امام خلایق گردانیده بودي و قیام نمود بامر امامت در میان خلق تو
و دلیل حقیت رسالت سید الانبیاء بود و جدا کننده حق بود از باطل و بهترین عابدان بود بعد از محمّد و علی صلوات اللَّه علیهم.
خداوندا صلوات فرست بر حضرت محمّد بن علی که بنده تو بود و خلیفه تو بود در زمینت و شکافنده علوم انبیاء بود، خداوندا
صلوات فرست بر حضرت جعفر بن محمّد که معصوم بود و صادق در اقوال و افعال و اخلاق که بنده تو بود یا امام دین بود و امام
تو بود که تو او را امامت داده بودي بر همه خلایق و صادق بود در امامت و نیکو کردار بود. و خداوندا صلوات فرست بر حضرت
موسی بن جعفر که بنده شایسته تو بود و زبان تو بود در میان خلایق یعنی هر چه میگفت از تو میگفت و هر چه میگفت از علوم
تو بود که بر او فایض میشد و امام منصوب از جانب تو بود با معجزات باهره بر همه خلایق تو. خداوندا صلوات فرست بر علی بن
موسی که نفس رضا بود و تو از او راضی بودي و او به قضاي تو خوشنود بود و برگزیده تو بود از خلق و بنده و ولی دین تو بود که
تو او را امام و حافظ دین خود گردانیده بودي و قیام نمود به عدالت تو و عالمیان را دعوت مینمود بدین تو و دین پدران
معصومش صلواتی که قادر نباشند بر شمار او بغیر از تو. خداوندا صلوات فرست بر محمّد بن علی تقی که بنده تو بود و امام
صفحه 252 از 321
منصوب تو بود که بامر امامت قیام نمود بامر تو و دعوت مینمود خلق را به راه ص: 650 تو. خداوندا
صلوات فرست بر علی بن محمّد نقی که بنده تو بود و امام دین تو بود. خداوندا صلوات فرست بر حضرت امام حسن بن علی
عسکري که عمل نمود به فرمان تو بامر امامت و قیام نمود در میان خلایق به امامت، و حجت و برهان تو بود که اداي احکام دین
کرد از پیغمبرت (ص) و شاهد و گواه بود از جانب تو بر خلقت و مخصوص بود به کرامت امامت و خلافت از جانب تو و دعوت
میکرد خلایق را به اطاعت تو و اطاعت اولی الامر که ائمه معصومینند صلوات تو بر همه باد، و آن که در همه جا بندگی را مقدم
داشتند به سبب ردّ بر غلات بود که ایشان را معبود میدانستند نه عبد با آن که کمال بنده در بند کیست و بغیر از ایشان کسی به
شرایط بندگی عمل ننمود. خداوندا صلوات فرست بر حجت و برهان تو و امام تو که در میان خلایق است و بامر امامت قیام
مینماید، و اگر از فواید آن حضرت عوام بهرهور نشوند خواص منتفع میشوند با آن که وجود عالم به برکت وجود معصوم است
صلواتی تمام که در زیادتی باشد، و همیشه رحمت تو بر او فایض باشد که به برکت آن صلوات تعجیل فرمائی فرج آن حضرت را
و نصرت و یاري دهی او را چنان کنی که حشر ما با او باشد در دنیا به رجعت و در آخرت در سلک محبان حضرات ائمه معصومین
صلوات اللَّه علیهم باشیم. خداوند تقرب میجویم بسوي تو به دوستی ایشان، و با دوستان ایشان دوستم و با دشمنان ایشان دشمنم
پس روزي کن مرا خوبیهاي دنیا و آخرت را به برکت ایشان و دو رکن از من بدیهاي دنیا و آخرت را و هولهاي روز قیامت را پس
بالاي سر آن حضرت صلوات اللَّه علیه مینشینی و میگویی که سلام الهی بر تو باد اي امام منصوب از خداي تعالی، سلام الهی
ص: 651 بر تو باد اي حجت حق سبحانه و تعالی بر خلایق اي روشن کننده تاریکیهاي زمین بنور هدایت
الهی، اي ستون دین اي وارث علوم حضرت آدم برگزیده حق سبحانه و تعالی، اي وارث علوم و کمال حضرت نوح شیخ المرسلین،
اي وارث محبت و خلت و سایر کمالات و کتب و ودایع حضرت ابراهیم دوست حق سبحانه و تعالی، اي وارث کمالات و حالات و
امتحانات حضرت اسماعیل که خود را در معرض ذبح در آورد از جهۀ رضاي الهی و مذبوح نشدن را به مذبوح شدن محسوب شد
به قبول فدا، اي وارث کمالات حضرت موسی که حق سبحانه و تعالی با او سخن گفت بیواسطه ملک، اي وارث معجزات و
کمالات حضرت عیسی که نفخ روح مقدس الهی در او دمیده شد چنانکه در حضرت آدم دمیده شد و اضافه روح بحق سبحانه و
تعالی اضافه تشریفست مثل اضافه کعبه که بیتی فرمود با آن که بدیهی است که حق سبحانه و تعالی مکانی نیست تا خانه داشته
باشد یا بتقدیر مضاف که خانه عبادت من مراد باشد هم چنین روح مخلوق من و امثال این از تجوزات شایعه، اي وارث محمّد
محبّ و محبوب حق سبحانه و تعالی و در بعضی از نسخ رسول اللَّه است مثل تهذیب و در عیون یا وارث محمّد بن عبد اللَّه خاتم
النّبیّین و حبیب ربّ العالمین رسول اللَّه السّلام علیک یا وارث علیّ بن ابی طالب امیر المؤمنین ولیّ اللَّه است و ظاهرا اختصار از
نساخ شده باشد، اي وارث کمالات و معجزات و اخلاق مصطفوي و مرتضوي صلوات اللَّه علیهم، اي وارث کمالات و حالات
فاطمه زهرا سیده زنان عالمیان اي وارث کمالات حضرتین حسن و حسین (صلوات اللَّه علیها) بهترین جوانان اهل بهشت، اي وارث
عبادت زینت عابدان علی بن الحسین، اي وارث علوم و کمالات شکافنده و ظاهر کننده علوم انبیاء اوصیاء پیشینیان لوامع
صاحبقرانی، ج 8، ص: 652 تا حضرت سید الانبیاء (ص) و پسینیان از پیغمبر ما تا علی بن الحسین، اي وارث جعفر نیکوکردار که
صادق است از حق سبحانه و تعالی هر چه را گوید و بغیر از معصوم البته افترا میبندند و اگر عمدا نه بندد دروغ از روي خطا بسیار
است لهذا در اخبار متواتره وارد شده است که مراد از صادقان در قول حق سبحانه و تعالی: اي مؤمنان از خداوند خود بترسید و با
صادقان باشید یعنی ائمه معصومین، و تخصیص آن حضرت باین لقب دلالت بر نفی ما عدا نمیکند مع هذا کالصحیح از حضرت
علی بن الحسین صلوات اللَّه علیه منقولست که از این جهۀ آن حضرت را صادق مینامند که حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و
آله فرموده بودند که چون حق سبحانه و تعالی به فرزندم باقر فرزندي کرامت فرماید و او را جعفر صادق نام نهید تا ممتاز شود از
کذابی از اهل البیت که مسمی به جعفر باشد و آن فرزند امام علی نقی بود که بعد از وفات امام حسن عسکري دعوي امامت کرد
صفحه 253 از 321
بنا حق و اموال حضرت صاحب الامر را متصرف شد با آن که حضرت صاحب الزمان (صلوات اللَّه علیه) را مکرّر دیده بود انکار
نمود. اي وارث کمالات و علوم و اسرار حضرت امام موسی کاظم (صلوات اللَّه علیه) سلام الهی بر تو باد اي صدیق معصوم شهید
اي وصی نیکوکار پرهیزکار و باقی ظاهر است چون مکرر گذشت پس خود را بر قبر میاندازي اگر صندوقها نباشد و الحال خود را
متّصل به صندوق بر زمین اندازد یا تکیه بر صندوق کند، و میگویی خداوند از خانه خود به غربت آمدهام بسوي تو از جهۀ رضاي
الهی و قصد حضرت کردن قصد الهی است چون از جهۀ رضاي اوست و شهرها قطع نمودهام و راههاي طی کردهام از جهۀ رضاي
تو به امید رحمت تو پس ناامید مگردان مرا و مرا بر مگردان بی آن که حاجتم را برآوري، و ببخشا افتادن مرا بر قبر پسر برادر
رسولت که صلوات تو بر ایشان ص: 653 باد، پدر و مادرم فداي تو باد اي مولی و امام من به زیارت تو
آمدهام و به امید احسان تو آمدهام و پناه به تو آوردهام از گناهانی که بر خود ستم کردهام و هیمه جهنّم را به سبب معاصی بر پشت
خود کشیدهام پس شفاعت کن مرا در روزي که فقیر و محتاج باشم به درستی که مقام محمود شفاعت از تست و تو نزد او رویی
داري که هر چه میطلبی میدهد. پس دست راست را بر میداري و دست چپ را بر قبر پهن میکنی و میگویی که خداوندا
تقرب میجویم بسوي تو به دوستی ایشان و به ولایت ایشان و تولی میکنم به آخر ایشان به نحوي که تولی دارم به اول ایشان و
ائمه اثنی عشر را امام خود میدانم و بیزارم از هر پیشوائی و محل اعتمادي که غیر ایشانند و مراد ائمه جورند، خداوندا لعنت کن
جمعی را که تبدیل کردند نعمت ترا یعنی بدل کردند ائمه عدل را بائمه جور یا نعمت ترا در برابر کفران نمودند، یا عوض از شکر
نعمت کفران نعمت نمودند و تهمت زدند بر پیغمبر تو که تو از جهۀ خواهش خود بیفرمان الهی علی و فرزندانش را امام کرد و
انکار نمودند معجزات ترا یا امامت ائمه را باور نداشتند و استهزاء نمودند به امامی که تو از جهۀ ایشان مقرر فرمودي و مردمان را از
خلفاء بنی امیّه و بنی عباس بر دوش اهل بیت پیغمبر تو سوار کردند، خداوندا تقرب میجویم بسوي تو به لعنت بر ایشان و بیزاري از
ایشان در دنیا و آخرت اي خداوند بخشاینده. پس بیا به نزد پاهاي قبر و بگو صلوات الهی بر تو باد اي ابو الحسن که کنیت
حضرتست، صلوات الهی بر روح و بدن تو باد که صبر نمودي بر ایذاي امّت و حال آن که امام صادق تو بودي که حق سبحانه و
تعالی تصدیق کرده است، بکشد حق سبحانه و تعالی کسانی را که ترا شهید کردند بدست خود که زهر دادند و به زبان که امر
نمودند پس تضرّع و زاري کن و مبالغه نما ص: 654 در لعنت بر قاتلان حضرت امیر المؤمنین (صلوات اللَّه
علیه) و بر قاتلان حضرت امام حسن و امام حسین و بر جمیع قاتلان اهل بیت رسول خدا صلی اللَّه علیه و علیهم، پس از پشت سر بیا
بر بالاي سر و دو رکعت نماز کن که در رکعت اول الحمد و یس میخوانی و در رکعت دویم الحمد و سوره الرحمن و مبالغه
مینمایی در دعا و تضرع و بسیار دعا کن از جهۀ خود و از جهۀ پدر و مادر خود و از جهۀ همه برادران مؤمنت و هر چه خواهی بر
بالاي سر باش و باید که نمازت نزد قبر باشد و قرآن و دعا در هر جا از روضه مقدسه خوبست بلکه بهتر آنست که چون از نماز
فارغ شوي به جاي دیگر روي تا دیگران نیز نماز زیارت را در آنجا توانند کرد چون همه حق دارند. اما وداع پس هر گاه خواهی
که وداع کنی که از شهر بیرون آیی و دور نیست که هر مرتبه که از روضه مقدسه بیرون آید وداع تواند کرد پس بگو سلام الهی بر
تو باد اي مولا و واجب الاتباع و امام من و فرزند امام واجب الاطاعه من و رحمت و برکتهاي الهی بر تو باد، تو مانند سپر حافظ
مایی از عذاب الهی و این وقت جدائی ماست از شما و نه چنین است که از روي کراهت از ملازمت مفارقت نمایم، و نه چنین است
که دیگري را بر تو اختیار نموده باشم یا بدل گرفته باشم یا ترك شما کنم که قرب شما مطلوبم نباشد، و حال آن که جان خود را
در معرض آفات دهر در آوردم و ترك اهل و اولاد و وطن کردم از جهۀ زیارت شما پس امید داریم که شفاعت کنید در روز
قیامت مرا و یاران و برادران مرا در روزي که نهایت احتیاج و فقر داشته باشم، روزي که فایده نتوانند رسانید خویشان و اقوام و
دوستانم، روزي که پدر و مادرم به من نفعی نتوانند رسانید که مرا از عذاب تو خلاص نمایند. سؤال میکنم از خداوندي که مقدر
گردانیده بود که به زیارت شماییم که غم و الم مرا دفع نماید، و سؤال میکنم از آن خداوندي که مقدر ساخته است لوامع
صفحه 254 از 321
صاحبقرانی، ج 8، ص: 655 که از این مکان مفارقت نمایم که این زیارت زیارت اخر من نباشد، و سؤال میکنم از آن خداوندي که
گریانید بر تو چشمم را که این گریه سبب دخول بهشت و ذخیره آخرتم باشد، و سؤال میکنم از آن خداوندي که بمن نمود جاي
شما را و هدایت نمود مرا که سلام کنم بر شما و زیارت شما را که مرا وارد سازد بر حوض شما که ان حوض کوثر است و روزي
کند مرا که رفیق شما باشم در بهشت. سلام الهی بر شما باد اي برگزیده حق سبحانه و تعالی، سلام الهی بر حضرت امیر المؤمنین
باد و بر جانشین حضرت رسول پروردگار عالمیان، و پیشواي شیعیانی که در روز قیامت روها و دست و پاهاي ایشان مانند آفتاب
روشن باشد و نزد عرب اسبی که پیشانی و دستها و پاهاي آن سفیدي داشته باشد با یمن و برکت است ممکن است که این معنی
کنایه باشد از نجات ایشان یا آن که مواضع وضوي ایشان منور خواهد بود و بس که وضو را به نحوي که حق سبحانه و تعالی
فرموده است به جا میآورند، سلام الهی بر حسن و حسین باد که بهترین جوانان اهل بهشتند و سلام الهی بر ائمه معصومین باد و
رحمت و برکات الهی نیز بر ایشان باد و یک یک را نام میبري باین عنوان مثلا که (السّلام علی زین العابدین علیّ بن الحسین و
رحمۀ اللَّه و برکاته السّلام علی باقر علوم النّبیّین و المرسلین محمّد بن علیّ و رحمۀ اللَّه و برکاته) تا به آخر ائمه صلوات اللَّه علیهم
سلام الهی بر فرشتگانی باد که بر دور این بقعه مقدسهاند که آن هفتاد هزار فرشتهاند که سابقا مذکور شد یا آن که همیشه
فرشتگانی که میآیند و میروند بر ایشان سلام باد و سلام الهی بر فرشتگانی باد که همیشه مقیمند و تسبیح و تقدیس الهی میکنند
و بامر حق ص: 656 سبحانه و تعالی عمل مینمایند، سلام الهی بر ما باد و بر بندگان شایسته الهی. خداوندا
چنین مکن که این آخر زیارات من باشد آن حضرت را پس اگر چنین مقدر کرده باشی پس حشر کن مرا به آن حضرت و با
پدران بزرگوار ایشان از انبیا و اوصیا صلوات اللَّه علیهم و اگر مرا زنده گذاري پس روزي کن مرا زیارت آن حضرت همیشه تا
زنده باشم به درستی که تو بر هر چیزي قادر و توانائی و میگویی که یا حضرت ترا به خدا میسپارم و از حق سبحانه و تعالی طلب
میکنم رفعت مراتب و درجات شما را و سلام میکنم بر شما ایمان داریم به خدا و بهر چه ما را بان خوانده است. خداوندا بنویس
ما را با گواهان خداوندا روزي کن مرا محبت و مودت ایشان تا تو مرا باقی گذاري و زنده باشم، و سلام الهی بر فرشتگان الهی باد
خصوصا به زیارت کنندگان قبور فرزندان حضرت سیّد المرسلین از ائمه طاهرین صلوات اللَّه علیهم اجمعین و سلام من همیشه بر
ایشان باد تا باقی باشم و چون فانی شوم سلام مرا به ایشان همیشه برسان سلام الهی بر ما باد و بر بندگان صالح الهی پس چون از
روضه مقدسه بیرون روي پشت به حضرت مکن و از پشت راه رو تا آن که قبر حضرت صلوات اللَّه علیه از نظرت غایب شود چون
ایشان زنده جاویداند چنانکه در حالت حیات رعایت ادب ایشان عین فرض است بعد از وفات نیز فرض عین است
باب زیارة الامامین ابی الحسن علیّ بن محمّد و ابی محمّد الحسن بن علی صلوات اللَّه علیهم بسرّ من راي
(فاذا اردت زیارة قبریهما صلوات اللَّه علیهما فاغتسل و تنظّف و البس ثوبیک الطّاهرین فان وصلت إلی قبریهما و الّا أومأت من عند
الباب الّذي علی الشّارع إن شاء اللَّه و تقول: السّلام علیکما یا ولیّی اللَّه السّلام علیکما یا حجّتی اللَّه السّلام علیکما یا نوري اللَّه فی
ظلمات الارض اتیتکما عارفا بحقّکما معادیا لأعدائکما موالیا لأولیائکما مؤمنا بما آمنتما به کافرا بما کفرتما به محقّقا لما حقّقتما
مبطلا لما ابطلتما اسال اللَّه ربّی و ربّکما ان یجعل حظّی من زیارتی إیّاکما ال ّ ص لاة علی محمّد و اله و ان یرزقنی مرافقتکما فی الجنان
مع آبائکما ال ّ ص الحین و اساله ان یعتق رقبتی من النّار و ان یرزقنی شفاعتکما و مصاحبتکما و لا یفرّق بینی و بینکما و لا یسلبنی
حبّکما و حبّ آبائکما الصّالحین و ان لا یجعله اخر العهد من زیارتکما و ان یجعل محشري معکما فی الجنّۀ برحمته، اللَّهمّ ارزقنی
حبّهما و توفّنی علی ملّتهما، اللَّهمّ العن ظالمی آل محمّد حقّهم و انتقم لهم منهم، اللَّهمّ العن الاوّلین ص: 658
منهم و الاخرین و ضاعف علیهم العذاب الالیم و بلّغ بهم و باشیاعهم و محبّیهم و شیعتهم اسفل درك من الجحیم انّک علی کلّ
شیء قدیر اللَّهمّ عجّل فرج ولیّک و ابن ولیّک و اجعل فرجنا مع فرجه یا ارحم الرّاحمین، و تجتهد فی الدّعاء لنفسک و لوالدیک و
صفحه 255 از 321
صلّ عندهما لکلّ زیارة رکعتین و ان لم تصل إلیهما دخلت بعض المساجد و صلّیت لکلّ امام لزیارته رکعتین و ادع اللَّه بما أحببت
انّ اللَّه قریب مجیب) اما زیارت دو امام معصوم ابو الحسن سیم حضرت امام علی نقی و حضرت ابو محمّد امام حسن عسکري
صلوات اللَّه علیهم در شهر سرّ من راي یعنی هر که آن را دیده خوشحال شد که سامره و سامراءش میگویند از جهۀ کثرت استعمال
و هر دو معصوم در یک صندوق مدفونند پس هر گاه خواهی که زیارت کنی قبر آن دو امام را که صلوات الهی بر ایشان باد پس
غسل کن و پاکیزه کن خود را و دو جامه پاك به پوش پس اگر توانی که داخل آن روضه شوي داخل شو و جمعی منع کردهاند از
دخول در روضه مقدسه چون ملک ایشان بوده است و جایز نیست داخل شدن در ملک کسی بیرخصت او و اکثر بر جوازند چون
مبالغات در زیارات قبور معصومین صلوات اللَّه علیه وارد شده است، و در حدیث صحیح گذشت که هر امامی را عهدیست در
کردن دوستان و مقتدیان و شیعیان ایشان و از اتمام به عهود ایشانست زیارت قبور ایشان تا آن که قایل بوجوب زیارات شدهاند اگر
چه یک نوبت باشد، و یا آن که چون ائمه معصومین سلام اللَّه علیهم حلال کردهاند اموال خود را به شیعیان خود و از این انتفاع نیز
البته اذن شاهد حال هست و اگر از جهۀ تقیه داخل نتوانی شد از پیش دري که بر شارعست میایستی ص:
659 إن شاء اللَّه و میگویی که سلام الهی بر شما باد اي دو دوست خدا و دو امام معصومی که حق سبحانه و تعالی شما را امام
گردانیده است بر خلایق و اي دو حجۀ الهی بر عالمیان و اي دو نور الهی در تاریکیهاي زمین یعنی هادیان خلایق در شبهات آمدهام
به نزد شما و عارفم بحق شما که شما امام واجب الاطاعهاید بر خلایق و با دشمنان شما دشمنی میکنم و با دوستان شما دوستی
میکنم و ایمان دارم به آن چه شما به آن ایمان دارید که آن امامت پدران شماست، و کفران میکنم با کسانی که شما به ایشان
و هر « فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ » کافرید که آنها طواغیتند ائمه جور و ضلالت چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده است که
چه را شما حق میدانید از اصول و فروع دین من آن را حق میدانم و هر چه را شما باطل میدانید من نیز باطل میدانم آن چه از
مذاهب باطله ایشان است، سؤال میکنم از خداوندي که پروردگار من و پروردگار شماست که بهره مرا از زیارت شما این کند که
صلوات بر محمّد و آل او بفرستد، و روزي کند مرا که با شما باشم در بهشت با پدران صالح شما از انبیا و اوصیا، و از او سؤال
میکنم که مرا از آتش دوزخ آزاد کند و روزي کند مرا شفاعت شما و مصاحبت شما و جدائی نیندازد از دور میان من و شما و
سلب نکند از من دوستی شما و دوستی پدران معصوم شما را و چنان نکند که این زیارت آخر شما باشد، و به رحمت خود حشر
کند مرا با شما در بهشت. خداوندا روزي کن مرا دوستی ایشان و بمیران مرا بر مذهب ایشان، خداوندا لعنت کن کسانی را که ستم
کردند و حق آل محمّد را که امامتست و غیر آن غصب کردند و ایشان را شهید کردند، خداوند انتقام ایشان را از ظالمان ایشان
بکش خداوندا لعنت کن پیشینیان این ظالمان را که فلان و فلان و فلان ص: 660 و اتباع آنها بودند و
پسینیان ایشان را که بنی امیّه و بنی عباس و اتباع اینها بودند، و مضاعف ساز بر ایشان عذاب دردناك را، و ببر این ظالمان را و
پیروان و دوستان و متابعان ایشان را به پستترین درکات جهنّم به درستی که تو بر همه چیزها قادري. خداوندا فرج قایم آل محمّد
را نزدیک گردان که ولی تست و پسر ولی تست و بگردان فرج ما را با فرج ایشان اي بخشندهترین بخشندگان و مبالغه میکنی در
دعا از جهۀ خود و از جهۀ پدر و مادر خود و برادران مؤمنت و نزد ایشان نماز کن از جهۀ در هر زیارتی دو رکعت و اگر نتوانی
داخل روضه مقدّسه ایشان شدن میروي در بعضی از مساجد و از جهۀ زیارت هر امامی دو رکعت نماز میکنی و از حق سبحانه و
تعالی مطالب خود را طلب نما به درستی که او نزدیکست و اجابت کننده است دعاهاي مؤمنان را. و کالصحیح منقولست از ابو
هاشم عظیم الشّأن که حضرت امام حسن عسکري صلوات اللَّه علیه فرمودند که قبر من در سرّ من راي سبب امان است اهل دو
جانب را یعنی این طرف فرات و آن طرف، یا سبب امان شیعیان است از آتش جهنم و ایمنی سنّیان است از آفات دنیوي چون
برکت وجود ایشان به عالمیان میرسد همیشه، یا آن که مراد زیارت قبر آن حضرت باشد چنانکه جمعی از علما فهمیدهاند که شیعه
و سنی از زیارت ایشان منتفع میشوند شیعیان در دنیا و عقبی و سنّیان در دنیا
صفحه 256 از 321
باب ما یجزئ من