گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
باب بیست و سوم در خوراك دادن بمؤمن و نوشانیدن او، و پوشاندن او و پرداخت وام او
آیات قرآن مجید






-1 آیه 33 - سوره الحاقه: راستش اینکه او ایمان نیاورده بخداي بزرگ 34 و وادار نمیکند بخوراك دادن مستمند 35 پس ندارد
امروز در اینجا غمخواري 36 و ندارد خوراکی جز از غسلین (چرك و خون دوزخیان). 2- آیه 44 سوره المدثر: نبودیم که خوراك
دهیم بمستمند. 3- آیه 8 سوره الدهر: و میخورانند طعام را با اینکه دوستش دارند به مسکین و یتیم و اسیر. 9- همانا بخورانیم شما
را براي رضاي خدا نمیخواهیم از شما پاداش و نه شکرگزاري. 4- آیه 18 - سوره الفجر: واندارند همدگر را بخوراك دادن مستمند.
-5 سوره البلد، آیه 14 یا اطعام در روز تنگی 15 به یتیم خویشاوند 16 یا مستمند خاکسار. 6- سوره الماعون: آیه 102 آنست که
بسختی میراند یتیم را. 3- و واندارد بخوراك دادن بر مستمند.
اخبار باب
-1 کامل الزیاره: بسندش تا امام ششم (ع) که فرمود: چهارند که هر کس یکی از آنها را آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم (3)
بحار الانوار، ج 1، ص: 232 هم آورد به بهشت رود، هر که جاندار تشنهاي را سیراب کند، یا شکم گرسنهاي را سیر کند، یا تن
صفحه 129 از 153
2- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) که دوستتر اعمال بدرگاه خدا سه باشند: ( لختی را بپوشاند، یا بنده در رنجی را آزاد کند. ( 1
3- محاسن: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: نجات بخشها ( سیر کردن مسلمان گرسنه، و پرداختن وام او و رفع گرفتاري او. ( 2
4- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) ( خوراك دادن و فاش سلام کردن و نماز خواندن در شب است با اینکه مردم در خوابند. ( 3
5- همان: بسندش تا ( که بهتر شما کسی باشد که خوراك دهد و سلام را فاش ادا کند و نماز بخواند با اینکه مردم در خوابند. ( 4
امام ششم (ع)، فرمود: رسول خدا همه اولاد عبد المطلب را گرد آورد و فرمود: اي اولاد عبد المطلب سلام را فاش ادا کنید، و صله
6- همان: ( رحم کنید و شب که مردم خوابند عبادت کنید، و خوراك بدهید، و سخن خوب بگوئید تا سلامت ببهشت بروید. ( 5
بسندش تا اینکه علی (ع) میفرمود: ما خاندانی هستیم که ماموریم خوراك بخورانیم، و در پیشامدهاي سخت به دادرسی خوانده
7- همان: بسندش تا ابی المنکدر که گفت: مردي دهنه پاکش پیغمبر (ص) ( شویم، و نماز بخوانیم چون مردم به خواب رفتند. ( 6
8- همان: تا امام پنجم (ع) که ( را گرفت و گفت: یا رسول الله چه عملی بهتر است؟ فرمود: خوراك دادن و خوش گفتن. ( 7
9- همان: بسندش تا اینکه امام ( میفرمود: راستی خدا دوست دارد خوراندن را و خون ریختن را (یعنی ذبح براي پخش گوشت). ( 8
10 - همان: بسندش تا اینکه امام پنجم که خدا ( پنجم (ع) میفرمود: راستی خدا دوست دارد خوراندن را و فاش سلام کردن را. ( 9
11 - همان: بسندش تا امام ششم (ع)، فرمود: هر که مسلمانی را خوراك دهد ( دوست دارد ریختن خون را و خوراندن طعام را. ( 10
تا سیرش کند کسی از خلق خدا ثواب اخروي او را نداند نه فرشته مقرب و نه پیغمبر مرسل جز خداي پروردگار جهانیان سپس
فرمود: از موجبات بهشت رفتن و آمرزش خوردن غذاست بگرسنهها و آنگاه خواند کلام خداي تعالی را: سوره البلد آیه 14
12 - همان: بسندش ( خوراندن در روز گرسنگی 15 یتیم خویشاوند 16 مستمند خاکسار 17 سپس باشد از کسانی که گرویدند. ( 11
از امام هفتم (ع) که رسول خدا (ص) میفرمود: از اسباب آمرزش ص: 233
( 13 - همان: بسندش تا امام ششم (ع) که فرمود: از اسباب آمرزش خوراندن گرسنه است. ( 2 ( پروردگار خورانیدن طعام است. ( 1
15 - همان: بهمین سند ( -14 همان: بسندش از امام ششم (ع) که هر کس شکم گرسنهاي را سیر کند بهشت او را بایست شود. ( 3
17 - همان: ( که فرمود: هر که گرسنهاي را سیر کند نهري در بهشت برایش روان شود. 16 - همان: بسند دیگر مانندش را آورده. ( 4
( بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: روزي شتابانتر است بسوي کسی که اطعام میکند از کارد که در کوهان شتر فرو میرود. ( 5
-18 همان: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: خیر شتابانتر است بخانهاي که در آن خوراك داده میشود از تیغ دلاکی بکوهان
19 - همان: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: خانهاي که از آن خوراك برند خیر و برکت بدان شتابانتر است از تیغ ( شتر. ( 6
20 - همان: بسندش از حسین بن نعیم صحاف که امام ششم (ع) بمن فرمود: اي حسین برادرانت را دوست ( دلاکی بکوهان شتر. ( 7
داري؟ گفتم: آري، فرمود بمستمندانشان سود میرسانی؟ گفتم: آري، فرمود: آگاه باش که بگردن تو است که دوست داري کسی
را که خدا دوست میدارد، بخدا که کسی از آنها را سود نرسانی تا او را دوست بداري، و آنها را بخانه خود بخوانی گفتم: من غذا
نمیخورم جز که دو تا سه تا، کمتر و بیشتر بهمراه من باشند و آن حضرت فرمود: منت آنها بر تو است از فضل و پذیرائی تو از آنها،
گفتم: از آنها بخانهام دعوت کنم و از خوراکم بآنها بخورانم، و آنها را بنوشانم و فرشم را زیر پاشان بیندازم و باز هم منت آنها بر
من برتر است فرمود: آري زیرا آنها چون بخانهي تو در آیند آمرزش و آمرزش عیالت را بارمغان آرند و چون از خانه تو برون روند
21 - همان: بسندش از معمر بن خلاد که امام هشتم (ع) را دیدم میخورد و این آیه را ( گناهان تو و گناهان عیالت را بدر برند. ( 8
خواند ( 11 سوره البلد) درگیر نشده در گردنه 12 و چه دانی که گردنه چیست؟ 13 آزاد کردن بنده است، تا آخر آیه (ظاهر اینکه
تا آخر سوره) سپس فرمود: خدا میدانست که همه خلقش نتوانند بنده آزاد کنند و برایشان راهی به بهشت گشود با اطعام طعام
22 - همان: بسندش تا (1) (یعنی ثواب آزاد کردن بنده را دارد). ص: 234
ابی المقدام که امام باقر (ع) بمن فرمود: اي ابی مقدام بخدا که اگر من بمردي از شیعیانم خوراکی دهم دوستتر دارم از اینکه افقی
صفحه 130 از 153
23 - همان: بسندش از امام باقر (ع) که فرمود: اگر من ( از مردم را خوراك دهم من گفتم: افق چه اندازه است؟ فرمود: صد هزار. ( 2
مسلمانی را خوراك دهم دوستتر دارم از اینکه افقی از مردم را آزاد کنم، راوي گوید: گفتم: افق چه اندازه است؟ فرمود: ده هزار.
25 - همان: بسندش تا ( -24 همان: بسندش تا امام باقر (ع) که فرمود: خوراك دادن به مسلمانی برابر آزاد کردن بندهایست. ( 4 (3)
امام صادق (ع) فرمود: اگر بیکی از یارانم خوراکی دهم تا سیر شود دوستتر دارم از اینکه ببازار روم و بندهاي بخرم و آزادش کنم،
و اگر بیکی از یارانم درهمی بدهم دوستتر دارم از اینکه ده درهم صدقه بدهم، و اگر ده درهم باو دهم دوستتر دارم از صدقه دادن
26 - همان: بسندش تا امام باقر (ع) فرمود: اگر لقمهاي به برادر دینی خود بخورانم دوستتر دارم از اینکه مستمندي را ( صد درهم. ( 5
سیر بخورانم و اگر برادر دینی خود را سیر بخورانم دوستتر دارم از اینکه ده مسکین را سیر بخورانم، و اگر ده درهم باو دهم دوستتر
27 - همان: بسندش از امام باقر (ع) فرمود: اگر بیک برادر دینی یک خوراکی ( دارم از اینکه صد درهم بمساکین و گداها بدهم. ( 6
یا لقمهاي بخورانم دوستتر دارم از اینکه گدائی را سیر کنم و اگر یک برادر دینی که در راه خدا با او برادرم سیر کنم دوستتر دارم
28 - همان: بسندش تا سدیر که امام باقر (ع) بمن فرمود: اي سدیر هر روز بندهاي آزاد میکنی؟ ( از اینکه ده گدا را سیر کنم. ( 7
گفتم: نه فرمود: هر ماه چطور؟ گفتم: نه، فرمود: هر سال چطور؟ گفتم: نه فرمود: سبحان الله تو دست یکی از شیعیان ما را نگیري و
29 - همان: از سدیر ( بخانهات ببري و او را سیر بخورانی؟ که به خدا این برتر است از آزاد کردن یک بنده از فرزندان اسماعیل. ( 8
صیرفی که امام ششم بمن فرمود: چه بازداردت از اینکه هر روز بندهاي آزاد کنی؟ گفتم: مال من تاب آن را ندارد، فرمود: در هر
30 - همان: ( روز مرد مسلمانی را خوراك بده، گفتم: دارا باشد یا ندار؟ فرمود: آدم دارا هم بسا که خواهش خوراك دارد. ( 9
بسندش از نعیم احول که وارد بر امام ششم (ع) شدم و بمن فرمود: بنشین از این خوراك برگیر تا حدیثی که از پدرم شنیدم بتو باز
گویم، پدرم بارها میفرمود: اگر ده ص: 235 مسلمان را خوراك دهم
31 - همان: بسندش تا ثابت ثمالی که امام باقر (ع) بمن فرمود: اي ثابت نمیتوانی هر ( دوستتر دارم از اینکه ده بنده را آزاد کنم. ( 1
روز یک بنده را آزاد کنی؟ گفتم: نه بخدا قربانت بر آن قدرت ندارم، فرمود: نمیتوانی شام یا نهار به چهار مسلمان بخورانی؟
32 - همان: بسندش تا صفوان جمال که امام ( گفتم: این را میتوانم، فرمود: بخدا همین کار برابر است نزد خدا با آزاد کردن بنده. ( 2
ششم (ع) فرمود: اگر ده کس از برادرانم را سیر بخورانم دوستتر باشد نزد من از اینکه به بازار شما در آیم و از آن یک سر بنده
33 - همان: بسندش تا امام ششم (ع)، فرمود: خدا دوست دارد خوراك دادن و خون قربانی ریختن در منی ( بخرم و آزادش کنم. ( 3
34 - همان: بسندش تا امام باقر (ع) که خدا دوست دارد ریختن خون (قربانی) و اطعام خوراك و بفریاد بیچاره رسیدن را. ( را. ( 4
-35 همان: بسندش تا امام باقر (ع) فرمود: راستی دوستتر کارها بدرگاه خدا شاد کردن مؤمن است سیر کردن مسلمان یا (5)
36 - همان: بسندش از امام باقر (ع) که میفرمود: سه خصلت است که از همه اعمال محبوبترند: بدرگاه ( پرداختن وام او است. ( 6
37 - همان: بسندش تا ( خدا: خوراك دادن مسلمانی بمسلمانی در گرسنگی، و گشودن گره گرفتاري از او، و پرداختن وام از او. ( 7
امام ششم (ع) فرمود: دوستترین کارها بدرگاه خدا سیر کردن شکم گرسنه مؤمن است یا گشودن گره گرفتاري او یا پرداخت وام
39 - همان: بسندش تا رسول خدا (ص) ( 38 - همان: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: از ایمانست خوشخوئی و اطعام. ( 9 ( او. ( 8
40 - همان: از حسین بن نعیم که بامام ششم گفتم: برادري دارم او را ( فرمود: ایمان خوشخوئی و اطعام خوراك و قربانی است. ( 10
به خانهام میبرم و خانواده و خادمم باو خدمت میکنند کدام ما منت بیشتري بهم داریم؟ فرمود: منت او بر تو بیشتر است، گفتم،
قربانت منش بخانهام بردم و خوراك دادم و خودم باو خدمت کردم و خانواده و خدمتکارم هم باو خدمت کردند و او باز هم بر من
منت بیشتري دارد؟ فرمود: آري زیرا او روزي بسوي تو آورد و گناهان تو را برد. آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار،
41 - همان: بسندش تا امام ششم (ع)، فرمود: هر که گرسنه را خوراك دهد خدا از میوههاي بهشت باو خوراند. (1) ج 1، ص: 236
43 - همان: بسندش ( -42 همان: بسندش تا امام چهارم فرمود: هر که مؤمنی را بخوراند خدا از میوههاي بهشت باو خوراند. ( 3 (2)
صفحه 131 از 153
از امام ششم (ع) فرمود: مؤمنی نباشد که خوراك سیري به مؤمن دهد جز که خدا باو از طعام بهشتی بخوراند و مؤمنی را سیراب
44 - همان: بسندش از امام ششم (ع) که از امام پنجم پرسیدند چه باشد ( نکند جز که خدا از شراب سر بمهر بهشت باو نوشاند. ( 4
45 - همان: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: یک خوراکی که ( برابر آزاد کردن بندهاي؟ فرمود: خوراك دادن بشخص مؤمن. ( 5
46 - همان: بسندش تا امام ششم (ع) که میفرمود: مؤمنی نباشد که ( مسلمانی نزدم بخورد دوستتر دارم از آزاد کردن بندهاي. ( 6
47 - همان: ( خوراکی به مؤمنی دهد دارا باشد آن خورنده یا ندار جز که ثواب آزاد کردن بندهاي را دارد از فرزندان اسماعیل. ( 7
بسندش تا صالح بن میثم که مردي از امام پنجم (ع) پرسید که بمن بگو عملی را که برابر آزاد کردن بنده است آن حضرت فرمود:
اگر سه مسلمان را دعوت کنم و خوراك سیر بدانها دهم و آنها را سیراب کنم دوستتر دارم از آزاد کردن بندهاي و بندهاي تا آنکه
48 - همان: بسندش تا امام ششم (ع) که میفرمود: هر که سه مسلمان را خوراك دهد خدا او را بیامرزد. ( هفت یا بیشتر را شمرد. ( 8
-50 ( -49 همان: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: هر که دو مؤمن را خوراك سیر دهد بهتر است از آزاد کردن بندهاي. ( 10 (9)
51 - همان: ( همان: بسندش تا امام ششم (ع) میفرمود: هر که ده مسلمان را خوراك دهد خدا بهشت را بر او واجب کند. ( 11
بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: اگر پنج درهم برگیرم و آنگاه باین بازار شما بروم و خوراکی بخرم و چند تن مسلمان را بر آن
52 - همان: (1) مهمان کنم دوستتر دارم از آزاد کردن بندهاي. ص: 237
بسندش تا امام رضا (ع) در تفسیر قول خدا ( 8 سوره الدهر) و میخورانند خوراك را با اینکه دوستش دارند بمسکین (و یتیم و اسیر)
مقصود اینست که دوست دارند خدا را یا دوست دارند آن خوراك را؟ فرمود: دوست دارند آن خوراك را (یعنی نیاز بخوردن آن
53 ) تفسیر عیاشی: بسندش از مردي که گفت: از امام ششم (ع) پرسیدم بمرد سائلی که نمیدانم مسلمان است ) ( دارند مترجم). ( 2
خوراك بدهم؟ فرمود: آري باو خوراك بده تا عقیده او را در ولایت و عداوت ندانی زیرا خدا میفرماید: (و بگوئید در باره مردم
54 - همان: بسندش تا امام ششم (ع) ( بخوبی)، و خوراك نده بکسی که دشمن چیزي از حق است یا دعوت کند بچیز باطلی. ( 3
فرمود: همانا گرفتار شد یعقوب پیغمبر (ع) به واسطه یوسف که از او جدا شد براي اینکه گوسفند فربهی سر برید و یکی از یاران او
بنام بیوم (بقوم نسخه بدل و یا بنوم مرکب از بن با ووم باحتمال در پاورقی ص 368 ) نیازمند بود و چیزي نداشت بدان افطار کند و
یعقوب از او غفلت کرد و باو خوراك نداد و گرفتار بفراق یوسف شد و از آن پس چنان شد که هر بامداد جارچی او جار میزد هر
( که روزه نیست بر سر چاشت یعقوب حاضر شود و چون شب میشد جار میزد هر که روزه هست بر سر سفره شام یعقوب آید. ( 4
-55 مکارم الاخلاق: از امام صادق (ع) فرمود براستی که خدا عز و جل دوست دارد اطعام در راه خدا را و دوست دارد کسی که
56 - امالی طوسی: بسندش تا ( براي خدا اطعام کند، و برکت در خانه او شتابانتر است از فرو رفتن تیغ دلاکی در کوهان شتر. ( 5
پیغمبر (ص) که خدا عز و جل فرماید: اي آدمیزاده بیمار شدم و از من دیدار نکردي، گوید: پروردگارا چگونه از تو دیدار کنم با
آنکه پروردگار جهانیانی؟ فرماید: فلان بندهام بیمار شد و اگرش دیدار میکردي مرا نزد او یافتی، فرماید: از تو آب خواستم و مرا
سیراب نکردي؟ گوید: چگونه با آنکه تو پروردگار جهانیانی؟ فرماید: بندهام از تو آب خواست و اگرش سیراب کرده بودي مرا در
آن یافتی، فرماید از تو خوراك خواستم و بمن نخوراندي؟ گوید: چگونه شود با اینکه تو پروردگار جهانیانی؟ فرماید فلان بنده من
57 - نوادر راوندي: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: ( از تو خوراك خواست و اگرش خورانده بودي آن را نزد من یافتی. ( 6
سبکبارترین عذابشونده مردم دوزخ ابن جذعان است، گفتند: یا رسول الله چه شده که عذاب ابن جذعان سبکتر است؟ فرمود: او
58 - امالی طوسی: بسندش تا (1) ص: 238 .«1» بمردم خوراك میداده
پیغمبر (ص) فرمود: از بهترین اعمال نزد خدا خنک کردن جگرهاي تشنه و سیر کردن شکمهاي گرسنه است، و بدان که جان
-59 ( محمد بدست او است ایمان ندارد بمن بندهاي که سیر بخوابد برادرش یا فرمود همسایهاش که مسلمانست گرسنه باشد. ( 2
اعلام الدین: از پیغمبر (ص) که فرمود: پنجند که هر که همه را یا یکی را بدرگاه خدا آورد بهشت بر او واجب گردد: هر که
صفحه 132 از 153
سیراب کند جانور تشنهاي را، یا سوار کند پاي پیادهاي را یا خوراك دهد شکم گرسنهاي را، یا بپوشاندش برهنهاي را یا آزاد کند
60 - کتاب الغایات: پیغمبر (ص) فرمود: بهتر صدقه آنست که بدهند به اسیري که چشمانش از گرسنگی ( بنده رنج دیدهاي را. ( 3
تار شده است ( 4) و فرمود (ص) بهترین صدقه نوشاندن آبست و بهتر صدقه صدقه دادن آبست. ( 5) و از امام ششم است (ع) که
بهترین صدقه خنک کردن جگر تشنه است، ( 6) و از آن حضرتست که از قول پیغمبر فرموده: برترین اعمال خنک کردن جگر تشنه
61 - و از همان: از ابی علقمه آزاد کرده بنی هاشم که پیغمبر (ص) نماز بامداد را براي ما خواند، ( است یعنی نوشاندن آب. ( 7
سپس بما رو کرد و فرمود: اي همه گروههاي اصحابم شب گذشته عمویم حمزه ابن عبد المطلب و برادرم جعفر بن ابی طالب را در
خواب دیدم و در پیش آنها طبقی بود از میوه درخت سدر و ساعتی از آن خوردند، و آن میوه انگور شد و ساعتی از آن خوردند و
آن انگور رطب شد (خرماي تازه) و من نزدیک آنها رفتم و گفتم: پدرم قربان شما کدام اعمال برتر است؟ گفتند ما برتر اعمال را
62 - و از همان بسندش تا کسی که شنیده امام ( یافتیم صلوات بر تو و نوشاندن آب و دوستی علی بن ابی طالب علیه السلام. ( 8
ششم (ع) میفرماید: پرسش شد از رسول خدا (ص) که کدام عمل بدرگاه خدا عز و جل دوستتر است؟ فرمود: از دوستترین اعمال
به درگاه خدا عز و جل شاد کردن مؤمن است باینکه گرسنگی را از او دور کنی و گرفتاري او را رفع کنی. ( 9) و از امام ششم است
(ع) که فرمود: دوستتر اعمال بدرگاه خدا سیر کردن شکم مسلمانی است و پرداختن وام او و رفع گرفتاري او. آداب معاشرت-
1) و از ابی عبیده حذاء از امام پنجم (ع) که فرمود دوستتر اعمال بدرگاه خداي ) ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج 1، ص: 239
-63 ( تعالی سیر کردن مؤمن و گرهگشائی از گرفتاري او و پرداخت وام او است و راستی کسی که این کارها را بکند کم است. ( 2
کافی: بسندش از امام ششم (ع) فرمود: هر که سیر کند مؤمنی را بهشت بر او واجب شود، و هر که سیر کند کافري را بر خداست
که درونش را پر از زقوم کند مؤمن باشد یا کافر. روشنگري: هر که سیر کند الخ فرقی نیست میان بیابان و آبادي براي عموم اخبار
بر خلاف برخی عامه که آن را به بیابانی تفسیر کرده براي اینکه در آبادي وسیله زندگی و بازار هست و این تفسیر سست است.
مؤمن باشد خوراك دهنده یا کافر، و زقوم درختی است که از اصل دوزخ برآید و گلی دارد چون رؤس شیاطین و جاي روئیدنش
ته دوزخ است و شاخههایش در همه درکات آن کشیده شده و میوه دارد در پایان زشتی و تلخی و گلوگیري. و ظاهر حدیث
حرمت اطعام کافر است چه حربی چه ذمی، خویش باشد یا بیگانه، توانگر باشد یا بینوا و گر چه در دم مرگ باشد، و مسأله
بیاشکال نیست و اصحاب را در آن چند قول است. (مورد حدیث سیر کردن کافر است و اطعام بکمتر از آن و براي حفظ جان را
فرا نگیرد مترجم). و بدان که مشهور عدم جواز وقف کردن مسلمانست بر کافر حربی و اگر چه خویشاوند باشد براي قول خداي
تعالی (آیه 22 سوره المجادله) نیابی مردمی که ایمان دارند بخدا و روز جزا که دوستی کنند با کسی که دشمنی و مبارزه کند با
خدا و رسولش و اگر چه پدران و پسران آنها باشند، و بسا بقولی جائز است براي عموم قول پیغمبر (ص ")و براي هر جگر سوخته
ثوابی است (که مثلا چاه آب را وقف کافر حربی نماید مترجم). و اما وقف بر کافر ذمی (در پناه اسلام است) چند قول دارد یکی
منع مطلقا که قول سلار و ابن براج است. دوم: جواز مطلقا که اختیار محقق و جمعی دیگر است. سوم: جواز بشرط اینکه موقوف
علیه خویشاوند باشد نه بیگانه و این مختار شیخین است و گروه دیگر. چهارم: جواز براي خصوص پدر و مادر نه دیگران و این
مختار ابن ادریس است. سپس مشهورتر میان اصحاب فقهاء جواز صدقه دادن بکافر ذمی است و گر چه بیگانه باشد آداب
معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج 1، ص: 240 براي خبر گذشته و بدلیل قول خداي تعالی (آیه 8 سوره ممتحنه) خدا
باز نمیدارد شما را از آنان که نجنگیدند با شما براي دین و بیرون نکردند شما را از خانههاتان که بآنها نیکی کنید الخ. ( 1) و در
دروس از ابن ابی عقیل نقل کرده منع از صدقه دادن بغیر مؤمن را مطلقا و روایت است از سدیر که بامام ششم (ع) گفتم: خوراك
بدهم به سائلی که اسلام او را نمیدانم؟ فرمود: آري عطا کن بکسی که نمیدانی دوست حق است یا دشمن زیرا خدا عز و جل
فرماید (آیه 83 سوره البقره) و بگوئید بمردم با خوشی "و مخوران بکسی که دشمن حقی است یا دعوت به باطلی میکند (این
صفحه 133 از 153
حدیث در شماره 53 گذشت) و روایت است جواز صدقه به یهود و نصاري و گبر، و بیاید حدیث جواز سیراب کردن نصرانی، و
شهید ثانی، ره اخبار منع را حمل بر کراهت کرده ولی این خبر را نمیشود بر آن حمل کرد (زیرا وعید عذاب شدید دارد) آري
میشود آن را تفسیر کرد بکسی که بقصد دوستی با او باشد یا بخاطر کفرش باشد، یا چون سبب جنگیدن آنها با مسلمانان شود و
64 - کافی: بسندش از امام ( زیان زدن به آنها، و میشود اخبار جواز را حمل بر مستضعفان کم خرد کرد یا حمل بر تقیه کرد. ( 2
ششم (ع)، فرمود: اگر مسلمانی را خوراك دهم دوستتر دارم از اینکه افقی از مردم را خوراك دهم (راوي گوید) گفتم: افق چه
باشد؟ فرمود: صد هزار یا بیشتر. بیان: افق بدین معنی در لغت نیامده بلکه به ضم همزه تنها یا بدو ضمه همزه وفاء به معنی ناحیه
است و میشود مقصود از آن مردم یک ناحیه باشد و تفسیرش بصد هزار و بیشتر یعنی کمترش صد هزار است یا مقصود از آن
شمار بسیار است که گویند صد هزار یا بیشتر است چنانچه یک وجه تفسیریست براي قول خداي تعالی (آیه 147 سوره الصافات) و
فرستادیم او را (یونس بوده) بسوي صد هزار یا بیشتر). و گویا مقصود به مسلمانان در اینجا مؤمنان کامل است یا کسانی که در
معاشرت تمام تو باید که دوست داري کسی را که خدا را دوست دارد، آگاه باش که به هیچ کدام سود نرسانی تا او را دوست
بداري، ( 3) آیا آنها را بخانهات دعوت میکنی؟ گفتم: آري من چیزي نخورم جز که دو تا سه تا از آنها یا کمتر یا بیشتر همراه من
باشند، و آن حضرت (ع) فرمود: آگاه که فضل آنها بر تو بزرگتر است از فضل تو بر آنها، گفتم، قربانت من بآنها خوراك دهم و
آنها را بر سر فرشم بنشانم و باز هم فضل آنها بر من بزرگتر باشد؟ فرمود: آري راستش چون بخانه تو در آیند آمرزش تو را به
خانهات آرند و آمرزش خانوادهات را و چون از خانهات بیرون روند گناهان تو و خانوادهات را بیرون برند. آداب معاشرت-ترجمه
1) بیان: بر تو باید یعنی واجب و لازم است، اینکه فرمود: سود نرسانی تا دوستش داري ) جلد شانزدهم بحار الانوار، ج 1، ص: 241
یعنی دعوي دوستی که سودي ندارد دروغ است- تا گوید در اخبار دیگر آمده که روزي تو و روزي خانوادهات را آوردند، و این
71 - کافی: بسندش از ابی محمد وابشی که نزد امام ششم گفتگوي یاران ما شد ( درست است تا جمله بعد معناي تازهاي بدهد. ( 2
و من گفتم چاشت و شامی نخورم جز که از آنها دو و سه و کمتر و بیشتر بهمراه من باشند، آن حضرت فرمود: فضل آنها بر تو
بزرگتر است از فضل تو بر آنها، گفتم: قربانت چگونه با اینکه من از خوراکم بآنها بخورانم و از مال خود خرجشان کنم و خانوادهام
بآنها خدمت کنند؟ فرمود: راستش اینست که چون بتو وارد شوند روزي بسیاري از خدا عز و جل برایت وارد کنند و چون بدر آیند
با آمرزش تو بدر آیند. بیان: ... چاشت در آغاز روز است و شام در آخر روز و آغاز شب، خدمت خانواده به آماده کردن وسائل
مهمانیست و در روایات دیگر است که خدمتکارم بآنها خدمت میکند، روزي بسیار آرند یعنی بیش از آنچه خرج آنها میشود ...
-72 کافی: بسندش از امام باقر (ع) فرمود: اگر یک مسلمانی را خوراك دهم دوستتر دارم از اینکه افقی از مردم را آزاد کنم، (3)
راوي گوید، گفتم: افق چه اندازه است؟ فرمود: ده هزار. بیان: منافاتی با آنچه در روایت ابی بصیر گذشت که افق صد هزار است
ندارد چون در آنجا اطعام صد هزار بود و در اینجا آزاد کردن ده هزار است و مقصود از افق شمار بسیار است و با هر دو تفسیر
سازگار است یا مقصود اهل یک ناحیه است که آنهم کم و بیش دارد ... و اشاره دارد که عتق و آزاد کردن ده برابر اطعام است و
73 - کافی: بسندش تا ربعی که امام ششم (ع) فرمود: ( مقصود از مردم یا مؤمن غیر کامل است و یا مصتضعف چنانچه گذشت. ( 4
هر که بخوراند برادرش را در راه خدا ثواب کسی دارد که فئامی از مردم را بخوراند گفتم: فئام چه باشد؟ فرمود: صد هزار از مردم
74 - کافی: بسندش تا سدیر صیرفی که امام ششم (ع) بمن فرمود: چه ( بیان: (در تفسیر لفظ فئام از قول جوهري صاحب صحاح). ( 5
بازت دارد از اینکه هر روزي یک بنده را آزاد کنی گفتم: مال من بدان رسا نیست، فرمود: هر روزي یک مسلمانی را خوراك بده،
گفتم: دارا باشد یا ندار؟ فرمود: دارا هم بسا که خواستار خوراك است. بیان: دارا هم بسا خواستار خوراك است بیان فراگیریست
1) فضل اطعام شاد کردن مؤمن و ) بذکر علت آن زیرا علت ص: 242
گرامی داشتن او و برآوردن نیاز او است و همه اینها در دارا هم هست و گذشت که گونه گونگی فضیلت بگونه گونه بودن
صفحه 134 از 153
خوراك دهان و خوراك خوران و نیتها و احوال است و شرائط دیگر قبول عمل ... و میشود که کم گفتن مقدار ثواب در برخی
75 - کافی: بسندش تا امام ششم (ع) که فرمود: خوراکی که برادر ( اخبار براي ضعف خرد شنوندهها یا مصالح دیگر باشد. ( 2
76 - کافی: بسندش تا امام ششم که ( مسلمانم نزد من بخورد دوستتر دارم از آزاد کردن یک بنده. بیان (در اعراب لفظ حدیث). ( 3
به صفوان جمال فرمود: اگر یکی از برادرانم را سیر کنم دوستتر دارم از اینکه وارد این بازار شما شوم و یک سر آدمی را بخرم و
77 - کافی: بسندش از امام ششم (ع) فرمود اگر پنج درهم بردارم و باین بازار ( آزادش کنم. بیان: یعنی چه بنده باشد و چه کنیز. ( 4
شما بروم و خوراکی با آن بخرم و چند نفر از مسلمانها را جمع کنم (تا آن را بخورند) دوستتر دارم از اینکه یک بنده آزاد کنم.
-78 کافی: بسندش از امام ششم (ع) که از محمد بن علی (امام باقر ع) پرسیدند چه عملی برابر است با آزاد کردن بنده؟ فرمود: (5)
79 - کافی: بسندش تا امام ششم (ع)، فرمود: من چیزي را ( خوراك دادن بمسلمانی. بیان: بقولی برابري شامل برتري هم میشود. ( 6
ندانم که با دیدار مؤمن برابر باشد جز اطعام مؤمن و بر خداست که هر که مؤمنی را خوراك دهد باو از خوراك بهشت بخوراند.
-80 کافی: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: اگر مؤمن نیازمندي را خوراك دهم دوستتر دارم از اینکه او را دیدن کنم و اگرش (7)
81 - کافی: بسندش تا امام ششم (ع) که هر کس مؤمن توانگري را خوراك ( دیدن کنم دوستتر دارم از اینکه ده بنده آزاد کنم. ( 8
دهد برابر است برایش با اینکه بندهاي از فرزندان اسماعیل را از کشته شدن برهاند و هر که مؤمن نیازمندي را خوراك دهد برابر
است با اینکه صد تا از اولاد اسماعیل را آزاد کند و از کشته شدن برهاند. بیان: (در باره اعراب و اختلاف نسخهها در الفاظ حدیث
82 - کافی: (1) که ترجمهاش براي عموم سودي ندارد مترجم). ص: 243
بسندش تا نصر بن قابوس که امام ششم (ع) فرمود: البته خوراك دادن به مؤمن را دوستتر دارم از آزاد کردن ده بنده و از ده بار
حج- راوي گوید: گفتم: ده بنده و ده بار حج؟؟ فرمود: اي نصر اگر باو خوراك ندهید بمیرد یا خوار شود و بدشمن اهل بیت رو
آورد و از او گدائی کند و مرگ براي او بهتر است از گدائی بدر خانه دشمن، اي نصر هر که مؤمنی را زنده سازد و زنده دارد
گویا همه مردم را زنده داشته و اگر باو خوراك ندهید او را بمرگ انداختهاید و اگرش خوراك دهید البته که او را زنده داشتید.
روشنگري: پرسش راوي از روي شگفتی بوده باین ثواب بزرگ و آن حضرت شگفتی او را از میان برده که فرموده اگر باو
خوراك ندهید یا از گرسنگی بمیرد و نزد ناصب دشمن اهل بیت بگدائی رود و خوار شود که چون مرگ باشد براي او بلکه
سختتر از آن و خوراك دادن باو سبب زندگی صوري و جسمانی و زندگی روحی و معنوي او باشد و خداي تعالی فرموده ( 32
سوره المائده) هر که زنده دارد نفسی را گویا زنده داشته همه مردم را "و مقصود نفس با ایمانست و زنده داشتن زندگی معنوي و
اعتقادي را هم فرا گیرد چه در اخبار بسیاري آمده که تاویل شایانتر احیاء هدایت و راهنمائی است تا گوید و خلاصه اینکه چون
امام فرمود: بدنبال خوراك ندادن مردنست جاي پرسشی دارد و آن اینکه میشود از دشمن گدائی کند و نمیرد و امام فرماید اگر
میخواهید او را بگدائی از دشمن بکشانید او زیر این بار نرود زیرا مردن نزد او بهتر است از این گدائی و ناچار خواهد مرد و شما او
83 - کافی: ( را بمرگ خواهید کشانید چه مرگ معنوي که گمراه کردن او است و یا مرگ جسمانی که جاندادن او است ... ( 2
بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: هر که بپوشاند به برادرش جامه زمستانی یا تابستانی بر خدا یا بر جا است که باو از جامههاي بهشتی
پوشاند و سکرات و سختیهاي مردن را بر او آسان کند و گورش را گشاده سازد و چون از گورش برآید فرشتهها را با مژدهبخشی
آنها برخورد کند و آنست تفسیر قول خدا عز و جل در قرآنش (آیه 102 سوره الأنبیاء) و برخورند بآنان فرشتهها باین مژدهبخشی
که اینست روز خوش شما که بدان نوید داده شدید. روشنگري: سکرات موت بمعنی سختیهاي آنست- و پس از بیان اعراب لفظ
حدیث گوید آیه در سوره الأنبیاء است و پیش از آن چنین است: آیه 100 راستی کسانی که سرنوشت خوبی از طرف ما دارند آنان
از آن (دوزخ) بدورند، 101 تا آنجا که نفس آن را هم نشنوند و خودشان در آنچه خواهند جاویدان باشند 102 هراس بزرگ آنها
را اندوهگین نسازد و بر خورند فرشتهها بدانها (یعنی پیشواز آنها آیند و تهنیتگو باشند "اینست روز شما "یعنی روز ثواب و فرو
صفحه 135 از 153
گرفتن شما یعنی بآنها چنین گفته شود که بدان نوید داده شدید، یعنی در دنیا. آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار،
84 - کافی: بسندش از امام ششم (ع)، فرمود: هر که یک مسلمان ندار لختی را جامه پوشد یا باو براي قوت (1) ج 1، ص: 244
زندگانیش کمک دهد، خدا عز و جل هفت هزار فرشته بر او گمارد که براي آمرزش گناهانش که انجام داده آمرزشخواهند تا
85 - کافی: بسندش تا رسول خدا (ص) مانندش را آورده جز اینکه در آن هفتاد هزار فرشته آمده ( اینکه در صور دمیده شود. ( 2
است. بیان: (پس از شرح الفاظ حدیث گوید میشود مقصود این باشد که کسی از قوت و زندگی خود به فقیر برهنه کمک دهد)
86 - کافی: بسندش تا امام چهارم (ع) فرمود: هر ( و در نسخهاي یقویه آمده یعنی از آنچه مایه قوت او است بفقیر کمک دهد. ( 3
که بپوشاند مؤمنی را خدا او را از جامههاي سبز بپوشاند، و در حدیث دیگر است که تا نخی از آن جامه بر تن آن مؤمن است در
ضمانت خداست. بیان: جامههاي سبز: گویا اشاره است بقول خداي تعالی (آیه 21 - سوره الدهر) بر تن آنها است جامههاي حریر
سبز از نازك و کلفت و اشاره دارد که سبز بهترین رنگ است. تا نخی از آن بر تن اوست یا تا نخی بر آن جامه باشد گر چه
پوشیدنی نباشد و معنی یکم روشنتر است و اگر چه دومی رساتر است و روایت قرب الاسناد مؤید اول است و روایت مجالس شیخ
87 - کافی: بسندش تا امام ششم (ع) که میفرمود: هر که بپوشاند تن مؤمن برهنه را خدا باو پوشاند جامه از استبرق ( مؤید دوم. ( 4
بهشت و هر که بپوشاند مؤمن توانگر را پیوسته در پوشش الهی باشد تا از آن جامه پارهاي بر جا باشد. بیان: بقول قاموس استبرق
دیباي کلفت است و معرب استروه است یا دیباي بافته با نخ طلا است یا جامه ابریشم پر نخ است ... در پوشش خداست یعنی خدا او
88 - امالی صدوق: بسندش تا رسول خدا ( را بپوشاند از گناهان یا از عقوبت یا از هر بدآمد، یا از رسوائی در دنیا و دیگر سرا. ( 5
(ص) فرمود: هر که مؤمن گرسنهاي را خوراك دهد خدا از میوههاي بهشت باو بخوراند، و هر کس مؤمن برهنهاي را بپوشاند خدا
او را از جامه استبرق و حریر بپوشاند، و هر کس او را در تشنگی سیراب کند خدا از شراب سربسته باو بنوشاند، و هر کس باو
کمک کند یا گرفتاریش را رفع کند خدا او را سایه دهد زیر عرش خود روزي که جز سایه او سایهاي نباشد. آداب معاشرت-
89 - همان: بسندش از امام دهم (ع) فرمود: چون خدا با موسی بن عمران (ع) (1) ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج 1، ص: 245
سخن گفت موسی گفت: معبودا چیست سزاي کسی که براي تو مسکینی را خوراك دهد؟ فرمود: اي موسی جارچی خود را
90 - قرب الاسناد: بسندش تا ( وادارم روز قیامت در برابر همه خلائق جار زند که فلان پسر فلان از آزادشدگان از دوزخ است. ( 2
رسول خدا (ص) فرمود: هر که مؤمن گرسنهاي را خوراك دهد خدا از میوههاي بهشت باو خوراند و هر که تشنه او را سیراب کند
خدا از شراب سربسته بهشت باو نوشاند و هر کس جامه بر او پوشد پیوسته در ضمانت خدا عز و جل است تا در آن جامه ریشه یا
نخی باشد، بخدا که برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از روزه یک ماه با اعتکاف در آن (که باید در مسجد با شرائطی انجام شود و
91 - خصال: بسندش تا امام باقر (ع) فرمود: سه تا از درجههاي باشند (یعنی درجههاي بهشت) ( آن مسجد جامع باشد مترجم). ( 3
( فاش سلام کردن، و اطعام، و نماز در شب که مردم در خوابند الخ. گویم: با چند سند در باب منجیات و مهلکات گذشته است. ( 4
92 - همان: تا رسول خدا ( خصال: در سفارشهاي پیغمبر (ص) بعلی (ع) مانند آن آمده و در آن است که سه تا از کفارات باشند. ( 5
93 - عیون: بسندش تا ( (ص) فرمود: بهترین شما آنکه اطعام کند و سلام را فاش بگوید و در شب که مردم خوابند نماز بخواند. ( 6
94 - امالی طوسی: ( پیغمبر (ص) فرمود: بهتر شما آنکه خوش سخن کند، و اطعام کند و نماز کند در شب و مردم در خوابند. ( 7
بسندش تا رسول خدا (ص) که هر که یک لقمه بمؤمن بخوراند خدا از میوههاي بهشت باو بخوراند، و هر که شربتی آب باو
نوشاند خدا او را از شراب سربسته بهشت بنوشاند، و هر که جامهاي باو پوشاند خدا باو از جامه استبرق و ابریشم بپوشاند، و فرشتهها
95 - علل: بسندش تا جابر انصاري که شنیدم رسول خدا (ص) میفرمود: خدا ابراهیم (ع) ( باو دعا کنند تا از آن جامه نخی باشد. ( 8
96 - معانی الاخبار: بسندش تا ( را خلیل خود بر نگرفت جز براي اطعام طعام و نمازش در شب با اینکه مردم در خواب بودند. ( 9
سعید بن ولید که بهمراه ابان بن تغلب نزد امام ششم (ع) رفتیم، فرمود: البته اگر مسلمانی را سیر بخورانم دوستتر دارم از اینکه افقی
صفحه 136 از 153
از مردم را خوراك دهم، گفتم: افق چه اندازه است؟ فرمود: صد هزار. ص:
97 - امالی صدوق: بسندش تا ابی ( 1) محاسن: بسندي مانندش را آورده و در آخرش آمده: صد هزار آدمی از جز شماها. ( 2 ) 246
محمد وابشی که امام ششم (ع) اصحاب ما را یاد کرد و فرمود: چگونه است کردار تو با آنها؟ گفتم: بخدا چاشت و شامی نخورم
جز که دو تا یا سه تا یا بیش و کم از آنها با من باشند فرمود: تفضل آنها بر تو بیش از تفضل تو است بر آنها، گفتم: قربانت چطور
با اینکه من از طعام خودم بآنها بخورانم و از مال خودم خرج آنها کنم و خدمتکارم بآنها خدمت کند؟ فرمود: چون نزد تو آیند
98 - ثواب ( روزي بسیاري با خود آورند و چون بیرون روند با آمرزش تو بیرون روند. محاسن: بسندش مانندش را آورده: ( 3
الاعمال: بسندش تا امام چهارم (ع)، فرمود: هر که مؤمن گرسنهاي را خوراك دهد خدا از میوههاي بهشت باو خوراند، و هر که
مؤمن تشنهاي را سیراب کند خدا از شراب سربسته (بهشت) باو نوشاند و هر که مؤمنی را پوشاك دهد خدا او را از جامههاي سبز
99 - مجالس مفید: بسندش مانندش را آورده و بآخرش افزوده و پیوسته در ضمان خدا عز و جل است تا نخی از آن بر ( بپوشاند. ( 4
100 - ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: هر که بخوراند برادرش را در راه خدا ثواب کسی دارد که ( او باشد. ( 5
101 - ثواب ( بخوراند فئامی از مردم را، گفتم، فئام چه باشد؟ فرمود: صد هزار از مردم. محاسن: بسندش مانندش را آورده. ( 6
الاعمال: بسندش از امام ششم (ع) که هر که سه مؤمن را اطعام کند خدا از سه بهشت ملکوت آسمان او را اطعام کند، فردوس و
بهشت عدن و طوبی و آن درختی است از بهشت عدن که پروردگارم بدست خودش آن را کاشته. در محاسن: بسندش مانندش
102 - ثواب الاعمال: بسندش تا امام باقر (ع) فرمود: اطعام چهار مسلمان برابر است با آزاد کردن فرزندانی از اسماعیل. ( آمده. ( 7
103 - ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: هر که مؤمن گرسنهاي را سیر کند ( در محاسن: بسندش مانندش آمده. ( 8
104 - همان: بسندش تا امام ششم ( خدا براي او خوانی در بهشت گسترد که همه دو تیره آدمی و پري از آن سیر بیرون شوند. ( 9
(ع) فرمود: هر که مسلمانی را سیر بخوراند کسی از ص: 247 خلق خدا
نداند که چه ثوابی دارد در آخرت نه فرشتهي مقربی و نه پیغمبر مرسلی جز خدا پروردگار جهانیان، سپس فرمود: از موجبات
- آمرزش اطعام مسلمان گرسنه است و خواند قول خدا عز و جل را ( 11 سوره البلد) یا اطعام در روز تنگی 12 به یتیم خویشاوند 13
105 - همان: بسندش تا امام ششم (ع) که ( یا مسکین خاکسار. گویم: برخی اخبار هم در باب قضاء حاجت مؤمن گذشت. ( 1
میفرمود: هر که گره گرفتاري مؤمنی گشاید خدا از او گرفتاریهاي دیگر سرا را زداید و از گورش با دل خوش برآید، و هر که او
-106 ( را در گرسنگی بخوراند خدا از میوههاي بهشت باو خوراند و هر که شربتی باو نوشاند خدا از شراب سربسته باو نوشاند. ( 2
همان: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: اگر باندازه یک خوراك سیر به مسلمانی صدقه دهم دوستتر دارم از اینکه یک افقی از مردم
107 - همان: بسندش تا داود رقی که از قول همسرش ( را سیر کنم- راوي گوید گفتم: افق چه باشد؟ فرمود: صد هزار یا بیشتر. ( 3
ریان گفته که حلوائی ساختم و نزد امام ششم (ع) بردم و آن حضرت داشت غذا میخورد و حلوا را جلوش گذاشتم و آن حضرت به
یارانش از آن لقمه میداد و شنیدم میفرمود: هر که یک لقمه از حلوا به مؤمنی دهد خدا براي آن تلخی روز قیامت را از او بگرداند.
-109 ( -108 همان: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: هر که گرسنهاي سیر کند خدا نهري برایش در بهشت روان سازد. ( 5 (4)
110 - همان: بسندش از امام ( همان: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: هر که شکم گرسنهاي را سیر کند بهشت بر او واجب شود. ( 6
چهارم (ع)، فرمود: هر که جامه زیادي دارد و داند که در دسترس او مؤمنی است که بدان نیاز دارد و آن جامه را باو ندهد خدا عز
111 - ثواب الاعمال: بسندش تا امام چهارم (ع) ( و جل او را بر دو سوراخ بینی بدوزخ وارونه افکند. در محاسن مانندش آمده. ( 7
فرمود: هر که شب را سیر گذراند و در کنار او مؤمن گرسنه و شکم تهی باشد خدا عز و جل فرماید: اي فرشتههایم شما را گواه
گیرم بر این بنده، باو فرمان دادم و مرا نافرمانی کرد، و فرمان دیگري را برد او را بکردارش وانهادم، بعزت و جلال خودم سوگند
1) و در روایت حریز است تا رسول خدا ) که هرگز او را نیامرزم. ص: 248
صفحه 137 از 153
(ص) که فرمود: خدا عز و جل فرموده: بمن ایمان ندارد کسی که شب را بسیري گذراند و برادر مسلمانش گرسنه باشد در محاسن
112 - همان: بسندش تا امام باقر (ع) که خداي تعالی فرموده: ایمان بمن ندارد کسی که شب را سیر ( هم بسندش مانند آن آمده. ( 2
113 - همان: بسندش تا آنجا که گوید: مردي دهنه پاکش رسول خدا (ص) را گرفت و ( باشد و همسایهاش شب را گرسنه باشد. ( 3
( و گفت: یا رسول الله کدام عمل بهتر است؟ و آن حضرت فرمود: اطعام خوراك و خوشی کلام. ( 4
باب بیست و چهارم ثواب کسی که نیاز نابینا را کفایت کند
5) امالی طوسی: در خبر مناهی پیغمبر (ص) آمده که فرمود: هر که یک نیاز شخص نابینا را از نیازهاي دنیا برآورده کند و در باره )
آن روانه شود تا خدا نیاز او را برآورده سازد خدا به او عطا کند برکناري از نفاق و برکناري از دوزخ را و برآورد برایش هفتاد
( حاجت در دنیا را، و پیوسته در رحمت خدا عز و جل شناور است تا از انجام کار نابینا برگردد. ( 6
باب بیست و پنجم در فضیلت شنواندن سخن به کربی دلتنگی
ثواب الاعمال: بسندش از ابن یزید که گفت در کتاب ابن فضال یافتم بنقل از ابی البختري از امام ششم (ع) فرمود: شنواندن سخن
( به کسی که کر است بیدلتنگی و اظهار نفرت یک صدقه گواراست. ( 7
باب بیست و ششم: ثواب کسی که یک خانواده مؤمن را سرپرستی کند
-1 ثواب الاعمال: بسندش تا امام باقر (ع) فرمود: هر آینه اگر یک حج انجام دهم دوستتر دارم از اینکه یک بنده آزاد کنم تا
برسانم به ده بنده و مانند آن و مانند آن تا برسانم بهفتاد، و اگر که سرپرستی کنم یک خانواده از مسلمانان را و شکم آنها را سیر
کنم، و برهنگی آنها را بپوشانم و آبروي آنها را در برابر مردم نگاهدارم دوستتر دارم از اینکه یک حج بجا آورم و حج دیگر و حج
(1) دیگر تا برسانم به ده حج و مانند و مانندشان تا برسد به هفتاد. ص: 249
-2 امالی طوسی: بسندش تا پیغمبر صلی الله علیه و آله، فرمود: هر که سرپرستی کند یک خانواده از مسلمانان را روزانه و شبانه خدا
( گناهان او را بیامرزد. ( 2
باب بیست و هفتم: در باره کسی که مؤمنی را در خانهاي نشیمن دهد و در کیفر کسی که او را از آن جلو گیرد
ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: هر که خانهاي دارد و مؤمنی به نشیمن در آن نیاز دارد و او را از آن دریغ دارد خدا
عز و جل فرماید: اي فرشتههاي من بنده من از یک مسکن دنیا بخل ورزید بر بندهام، بعزت خودم سوگند که در بهشتهاي من ساکن
( نشود و جا نکند. محاسن: بسندي از ابن سنان مانندش را آورده. ( 3
باب بیست و هشتم