گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
آداب معاشرت
جلد دوم
باب پنجاه و دوم در مهربانی با خردسال و احترام سالمند و بزرگداشت مسلمان ریش سفید
صفحه 58 از 177
اخبار باب






-2 ( -1 امالی طوسی: در وصیت امیر مؤمنان هنگام مرگ: و مهرورز با خردسال از خاندانت و احترام کن سالمندشان را. ( 4 (3)
3- ثواب الاعمال: بسندش تا ( همان: بسندش تا رسول خدا (ص) که: بزرگ شمارید پیران خود را که از بزرگداشت خداست. ( 5
رسول خدا (ص) که هر کس فضیلت پیرهمردي شناسد و براي سنش باو احترام کند خدایش از هراس روز قیامت در امان دارد، و
4- جامع الاخبار: رسول خدا (ص) فرمود: هیچ جوانی پیري ( فرمود: از تعظیم خدا عز و جل است بزرگداشت ریش سفید مؤمن. ( 6
را گرامی ندارد جز که خدا مقدر کند برایش کسیرا که در سن او که رسد او را گرامی میدارد، ( 7) و پیغمبر (ص) فرمود: برکت با
سالمندان شما است ( 8) و فرمود (ص): پیرمرد در خاندانش چون پیغمبر است در میان امتش. ( 9) و از قول جابر است که رسول خدا
(ص) فرمود: از احترام بجلال خداست گرامی داشت ریش سفید مسلمان ( 10 ) و انس گفت: رسول خدا (ص) مرا به پنج خصلت
سفارش کرد کهص: 92 در ضمن آن فرمود: احترام کن سالمند را تا در
5- نوادر راوندي: ( قیامت از رفیقان من باشی، ( 1) و فرمود: از ما نیست کسی که بخردسال مهر نورزد و بسالمند احترام نکند. ( 2
بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: راستی که خدا بخشنده است و بخشنده را دوست دارد و امور برازنده را، و بد دارد امور پست
را، و راستی که از بزرگواري خداست احترام به سه کس: ریش سفیدي در مسلمانی، و امام عادل، و قرآن دانی که در باره آن غلو
( نکند (مثل اینکه گوید قدیم است و صفت ذاتی خداست چون اشاعره) و نه آنکه در باره آن جفاکار است (و بدان عمل نکند). ( 3
و بهمین سند آورده که رسول خدا (ص) فرمود: هر که مو سفید سالمندي را احترام کند براي سالمندي او خدایش از هراس قیامت
امان دهد ( 4) و بهمین سند از رسول خدا که (خدا فرموده) من از بنده و کنیز خود شرم دارم که او را عذاب کنم با اینکه مویش را
در اسلام سپید کرده است. ( 5) و بهمین سند از رسول خدا (ص) که هر که فضیلت سالخورده براي سالمندي او بفهمد و او را
6- امالی طوسی: بسندش تا امام ششم (ع) که میفرمود: نمیدانم چیزي را ( احترام کند خدایش از هراس روز قیامت در امان دارد. ( 6
شتابندهتر به چیزي از سپیدي مو به مؤمن، راستی که آن وقار مؤمن است در دنیا و نوري تابانست در روز قیامت و بدانست که با
وقار کرد خدا خلیلش ابراهیم را که گفت: پروردگارا این چیست و خدا باو فرمود: این وقار است، و گفت: پروردگارا فزون وقار
( مرا، و آن حضرت فرمود: از والاشمردن خدا والاشمردن سپید موئی مؤمن است. ( 7
باب پنجاه و سوم نهی از عجله کردن کسی است در خوردن خوراکش یا در قضاي حاجتش
-1 خصال: در حدیث اربعمائه که امیر المؤمنین (ع) فرمود: عجله نکنید بکسی در خوردن غذا یا دفع غائط خود تا از آن فارغ (8)
2- کافی: بسندش تا رسول خدا ( شود (از این حدیث تا آخر باب مناسب باب گذشته است و با این باب ربطی ندارد مترجم). ( 9
(ص) که از والاشمردن خداست احترام موي سپید مسلمان. ( 10 ) بیان: والاشمردن خدا تعظیم اوست چه که بزرگ شمردن او امر او
هم تعظیم اوست و موي سپید بیک تار مو هم صادق است (و بعد از شرح لفظ شیبه گوید:) اجلال مؤمن تعظیم و توقیر و احترام او
است و در خورد آنچه از بد رفتاریش انجام دهد براي پیري وص: 93
3- کافی: بسندش تا امام ششم ( ناتوانی خود بویژه اگر با تجربهتر و داناتر و زیركتر و در ایمان پیشتر و در عبادت بهتر باشد. ( 1
(ع) که از ما نیست کسی که احترام نکند سالمند ما را و مهر نورزد با خردسال ما. ( 2) بیان: از ما نیست "یعنی مؤمن کامل نیست یا
شیعه راستگو و مقصود از خردسال یا کودکانند که بنیه و خرد و تجربهشان کم است و بسا که مراد از بزرگی و خردي نسبی باشد
4- کافی: بسندش تا ( یعنی لازمست هر کسی بزرگتر از خود را احترام کند و بخردسالترش مهر ورزد و اگر چه تفاوت کم باشد. ( 3
امام ششم (ع) فرمود: بزرگ شمارید سالمندان خود را و صله رحم خود کنید، و صلهاي بهتر از این نیست که از آزار آنها
صفحه 59 از 177
( خودداري کنید. ( 4
باب پنجاه و چهارم در ثواب کسی که خاشاکی از رخسار مؤمن زداید و در روي او لبخند زند
و آنچه باید گفت هر گاه بزداید از او خاشاك را، و در معنی اینکه کسی گوید ببرادر خود جزاك الله خیرا و نهی از اینکه کسی
1- خصال: در حدیث اربعمائه امیر مؤمنان (ع) فرمود: چون از تو ( بیار خود گوید: نه قسم بجان تو و جان فلانی. اخبار باب ( 5
2- امالی صدوق: در مناهی پیغمبر است (ص) که نهی کرده ( خاشاکی را بر گرفت بگو: خدا از تو دور کند هر چه را بد داري. ( 6
3- معانی الاخبار: بسندش تا اعین اخی مالک که پرسیدم از امام ششم ( از اینکه کسی بدیگري گوید: نه بجان تو و جان فلانی. ( 7
(ع) که کسی بدیگري گوید: جزاك الله خیرا چه معنی دارد؟ فرمود: خیر نهریست در بهشت که از کوثر بدر آید و سرچشمه کوثر
از ساق عرش است که منزلگاه اوصیاء و شیعه آنها است، بر دو کناره آن نهر دخترانی روئیده که چون یکی بردارند دیگري بجاي
او روید بنام همان نهر و اینست معنی قول خدا عز و جل در قرآنش ( 70 سوره الرحمن) و در آنها است خیرات زیبا و چون کسی
بیار خود گوید: خدا خیرت بدهد مقصود منزل آن منزلها است که خدا عز و جل براي برگزیدگان و خوبان خلقش آماده کرده.
-4 دعوات راوندي: از امام ششم (ع) که: کندن خاشاك از روي برادرت ده حسنه است و لبخندت بروي او یک حسنه و (8)
5- نهج (1) نخست کسانی که به بهشت در آیند خیرمندان باشند.ص: 94
البلاغه: پرسیدند از آن حضرت (ع) که خیر چیست؟ فرمود: خیر این نیست که مال و فرزندت بسیار شوند بلکه بسیار انس و کردار
تو و بیش شدن حلم تو است و اینکه بر مردم ببالی بعبادت پروردگارت و اگر کار خوبی کنی خدا را سپاس گوئی و اگر کار بدي
( کنی از خدا آمرزشخواهی. ( 2
باب پنجاه و پنجم اندازه گرامی داشتن و نهی از رد آن و معناي آن
-1 قرب الاسناد بسندش از رسول خدا (ص) که فرمود: چون گرامی داشتی بیکی از شما پیشنهاد شد آن را پس نزند که همانا (3)
2- معانی الاخبار: بسندش تا امام رضا (ع) که امیر المؤمنین بسیار میفرمود: از کرامت سرباز نزد ( گرامی داشت را خر پس زند. ( 4
-3 ( جز خر- راوي گوید گفتم: این کرامت چه معنی دارد؟ برایش در مجلس جا باز کنند، یا بوي خوش باو تعارف کنند. ( 5
( همان: بسندش (این مضمون را آورده جز که در معنی کرامت فرموده: مانند عطر و آنچه کسی دیگري را با آن گرامی دارد). ( 6
5- همان: بسندش (همین ( -4 همان: بسندش (همین مضمون را آورده جز که پشتی را بآنچه در شماره 2 گذشت افزوده). ( 7
6- همان: بسندش تا سماعه که از امام ( مضمون را آورده و در آخرش افزوده هر که از این دو سرباز زند چنانست که فرموده). ( 8
ششم از کسی که عطر را نپذیرد؟ فرمود: رد کرامت شایسته نیست. ( 9) تحفه العقول: از امام عسکري (ع) فرمود: کسی را بدان چه
( بر او گرانست احترام نکنند ( 10
باب پنجاه و ششم در باره کسی که مؤمنی را خوار کند یا اهانت نماید یا حقیر شما رد و او را مسخره کند یا سرکوفت زند یا گفته او را
رد کند و نهی از رد کردن گفته او و از لقب بد گفتن بهم
قرآن مجید
-1 المؤمنون (آیه 110 ) و آنان را مسخره کردید تا یاد مرا بفراموشی سپردید و به آنها میخندید 111 من پاداششان دهم (11) :
2- الاحزاب (آیه 58 ) و کسانی که آزار کنند مؤمنین و مؤمنات را بدان چه ( امروز به شکیبائی آنها راستش که آنها کامیابند. ( 12
صفحه 60 از 177
-3 (1) نکردهاند البته که بگردن گرفتند بهتان و گناه بزرگی.ص: 95
الحجرات (آیه- 11 ) بهم لقب پرانی نکنید بد است نام بدکاري پس از گرویدن باسلام.
اخبار باب
-1 امالی طوسی: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: راستی که خدا عز و جل مؤمن را از جلال و قدرتش آفریده هر کس بر او (2)
2- معانی الاخبار: بسندش از پیغمبر (ص) که خوارتر مردم آنکه ( طعنه زند یا گفته او را رد کند گفته خدا را رد کرده است. ( 3
4- عیون: ( 3- امالی طوسی: بسندي از پیغمبر (ص) که هر که مؤمنی را خوار کند خدایش خوار کند. ( 5 ( اهانت کند به مردم. ( 4
بسندش تا رسول خدا (ص) هر که خوار شمرد مؤمن را یا براي مستمندي و کمی مالش او را حقیر شمارد خدا در روز قیامت او را
5- همان: بسندش از رسول خدا (ص) (مضمون حدیث پیش را آورده با اندك اختلافی). ( انگشتنما کند و رسوایش نماید. ( 6
-6 خصال: بسندش از اربعمائه که امیر مؤمنان (ع) فرمود: برادران ناتوان خود را حقیر نشمارید که هر که مؤمنی را حقیر شمارد (7)
خدا عز و جل آن دو را در بهشت همراه نکند مگر او توبه کند. ( 8) و فرمود: که مؤمن با برادر خود دغلی نکند و خیانتش نکند و
7- امالی صدوق: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: بسا ژولیده ( ترك یاري او نکند و تهمت باو نزند و باو نگوید از تو بیزارم. ( 9
8- عیون: بسندش تا عموي محمد بن ( خاکسار دوره گرد بر در خانهها که اگر خدا را قسم دهد حاجت او را برآورده کند. ( 10
یحیی که شنیدم امام رضا (ع) روزي شعري خواند گفتم: خدا عزت دهد امیر را این شعر از کیست؟ فرمود: از یک عراقی شما ابو
عتاهیه آن را از گفته خواندش براي من خوانده فرمود: نامش را بگو و این تعبیر را واگذار که خدا سبحانه و تعالی میفرماید: یک
دیگر را با لقب بد نخوانید و شاید که آن مرد بدش آید از این لقب. (عتاهیه بمعنی احمق یا شیداست که شیفته کنیز مهدي عباسی
بوده و او این لقب را باو داده و بدان معروف شده نام او اسماعیل بن قاسم بوده و شعرها اینست که در عیون آمده. آداب معاشرت-
ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج 2، ص: 96 آرزوي ما بود طول اجل مرگ و میر ما است آفات امل تا گوید: هست دنیا همچو
9- خصال: بسندش تا امام ششم (ع) که مسخره کن (1) ( سایه و زوال که در آن راکب بحل و ارتحال خلاصه از پاورقی ص 143
10 - تفسیر قمی: (آیه 10 و 11 سوره ( مردم طمع نکند در دوستی راستی. گویم این حدیث در باب کلیات بدیها گذشت. ( 2
الحجرات) ایا کسانی که گرویدید قومی قوم دیگر را مسخره نکند و نه زنانی زنان دیگر را بسا که بهتر از آنها باشند "که در باره
صفیه دختر حیی بن اخطب نازل شده که همسر رسول خدا (ص) بوده و عایشه و حفصه او را آزار میکردند و دشنام میدادند و باو
میگفتند: اي یهوديزاده و او به پیغمبر (ص) شکایت کرد و آن حضرت باو فرمود: تو بآنها پاسخ میدهی، گفت: چه پاسخی یا
رسول الله؟ فرمود: بگو: پدرم هارون پیغمبر است و عمویم موسی کلیم الله، و شوهرم محمد رسول الله و براي چه منکر مقام میشوید،
و این را بآن دو تا گفت و گفتند این را رسول خدا (ص) بتو آموخته و خدا این آیه را در باره آنها نازل کرد که دنبالش فرمود: و
11 - مشکاة الانوار: امام صادق (ع) فرمود: هر که مؤمنی را براي ( لقب بد بهم نپرانید چه بد است نام ناشایسته پس از ایمان. ( 3
کمی مالش حقیر شمارد خدایش حقیر شمارد، و پیوسته نزد خدا حقیر است تا از کار خود توبه کند، راستش آنها بهمگنان خود
12 - ثواب الاعمال: بسندش تا امام صادق (ع) که خدا عز و جل فرموده بجنگ من برخاسته کسی که ( میبالند در روز قیامت. ( 4
13 - ثواب ( خوار شمارد بنده مؤمن را و از خشم آسوده است کسی که گرامی دارد بنده مؤمن مرا. در محاسن مانندش آمده. ( 5
الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) که خدا عز و جل مؤمنان را از نور عظمت و جلال کبریائیش آفریده و هر کس بدانها سرکوفت
زند یا گفته و عقیده آنها را رد کند بر خدا رد کرده در عرش او، و نزد خدا بچیزي شمرده نشود، همانا که او شرك شیطانست در
14 - ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) که هر که بر مؤمن طعنه زند نباشد جز که ببدترین مرگی ( محاسن مانندش آمده. ( 6
بمیرد و آرزو کند که بکار خیر برگردد، در محاسن مانندش آمده.ص: 97
صفحه 61 از 177
-15 ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود حقیر نشمارید مؤمن فقیر را که هر که او را حقیر شمارد یا او را سبک گیرد (1)
خدایش حقیر سازد و پیوستهاش دشمن دارد تا از آن برگردد و یا توبه کند، ( 2) و فرمود (ع): هر که مؤمنی خوار شمارد یا حقیر
16 - محاسن: ( شمارد براي آنچه که مالش کم است یا فقیر است خدایش روز قیامت در میان همه مردم انگشت نما کند. ( 3
بسندش تا امام ششم (ع) که چون مؤمن به برادرش اف گوید از دوستی و ولایت او بدر آید، و چون گوید: تو دشمن منی یکی از
17 - همان: بسندي (نزدیک بمضمون شماره ( آنها کافر باشد، و خدا عمل کسی را نپذیرد که بد کردن بمؤمن را در دل دارد. ( 4
18 - همان: بسندي تا رسول خدا (ص) فرمود: مرا بمعراج بردند و خدا از پس پرده بمن وحی کرد آنچه وحی ( 13 را آورده). ( 5
کرد، و از پس پرده با من گفتگو کرد آنچه باید و در ضمن آن فرمود: اي محمد هر که دوست مرا آزار کند بجنگ با من کمین
کرده و هر که با من بجنگد با او بجنگم گوید (ص) گفتم: پروردگارا این دوست تو کیست که در باره او جنگ کنی با کسی که با
19 - حسین بن ( او جنگ کند؟ فرمود: او کسی است که از او پیمان گرفتم براي تو و براي وصی تو و وارثان بولایت و پیروي. ( 6
سعید: بسندش از امام پنجم و ششم که فرمودند: که ابا ذر در زمان پیغمبر مردي را سرزنش کرد باو گفت اي زاده سیاه و مادر او
سیاه بوده، و رسول خدا (ص) با باذر فرمود: اي ابا ذر او را بمادرش سرزنش کردي، فرمود: ابو ذر پیوسته روي و سر را به خاك
21 - کنز ( 20 - الدره الباهره: مسخره کردن میوه کمخردان و کار نادانهاست. ( 8 ( غلطاند تا رسول خدا (ص) از او راضی شد. ( 7
کراچکی که بروایت امامی رسول خدا (ص) فرموده: راستی خدا عز و جل سه را در سه نهان داشته، نهان داشته رضاي خود را در
طاعتش و خشمش را در نافرمانیش و دوستش را در میان خلقش، کسی طاعتی را کم نگیرد که بسا نداند رضاي خدا در کدام
طاعت است، و هیچ کس گناهی را کم نشمارد چه که نداند خشم خدا در کدام گناه است، و هیچ کس از شماها هیچ آدمی بچشم
( کم بکسی ننگرد چه که نداند کدامشان دوست خدایند. ( 9
باب پنجاه