گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
باب نود و سوم- در فضیلت مهمانداري و احترام مهمان:
قرآن مجید





2) (آیه 69 سوره هود) درنگی نکرد که گوساله بریانی آورد. )
اخبار باب
-1 خصال: بسندش تا امام ششم (ع) که بزرگواریها دهند اگر توانی داشته باش یکی پذیرائی مهمانست الخبر. امالی طوسی: (3) ::
2- همان: در وصیت امیر مؤمنان هنگام وفات، پسر جانم بتو وصیت کنم بخواندن نماز در وقتش تا ( بسندي مانندش را آورده ( 4
3- همان: بسندي که امام ششم (ع) بداود بن سرحان فرمود: اي داود اخلاق خوب به هم وابستهاند و ( فرمود: و باحترام مهمان. ( 5
خدا بهر که خواهد دهد، بسا که در کسی باشد و در فرزندش نباشد، در بنده باشد و در آقا نباشد: راستگوئی و خودداري و بخشش
صفحه 170 از 177
-4 ( بخواستار و عوض دادن باحسانها و اداء امانتها و صله رحم و دوستی با همسایه و یاد و پذیرائی مهمان و سره هنه حیاء است. ( 6
قرب الاسناد: بسندي تا امام صادق (ع) از پدرانش که رسول خدا (ص) گذر کرد به گوري که کنده میشد و آنکه میکندش خسته
و مانده شده بود و آن حضرت باو فرمود: براي که این گور را میکنی؟ گفت: براي فلان بن فلان، فرمودش چرا بر تو سخت آمده
اگر آنکه دانی خوش بر خورد و خوشخو بود زمین برایش نرم میشد تا بسا با مشت میتوانست آن را بکند، سپس فرمود: که البته او
5- همان: بسندش از امام صادق (ع) از ( دوست میداشت پذیرائی مهمان را و پذیرائی نکند از مهمان جز مؤمن پرهیزکار. ( 7
پدرانش که مردي نزد پیغمبر (ص) آمد و گفت یا رسول الله پدر و مادرم بقربانت من خوب وضوء سازم و نماز خوانم و زکات در
وقت پردازم و با خوشدلی مهمان نوازم براي رضاي خدا بامید آنچه نزد خداست فرمودش: به به به دوزخ را بر تو راهی نیست
راستی خدا تو را از بخل رها کرده، اگر چنین بودي، سپس فرمود: نهی کرد از رنجکشی در پذیرائی مهمان بدان چه نتواند مگر
6- تحف العقول: در خبري طولانی از امام صادق (ع) که فرمود: اما چهار جا که ( برنج، و مهمانی نیاید جز که رویش با او باشد. ( 8
باید در آنجا هزینه نهاد از کارهاي خوب: پرداخت وام و عاریه دادن و وام دادن و پذیرائی مهمانست که واجبند در روش اسلامی
7- محاسن: بسندش تا حسین بن (1) (یعنی واجب اخلافی باشند).ص: 296
نعیم که امام صادق (ع) بمن فرمود: اي حسین برادرانت را دوست داري؟ گفتم: آري فرمود به مستمندانشان سود رسانی؟ گفتم:
آري، فرمود: راستش تو باید که دوست بداري کسیرا که خدا دوست دارد، آگاه که سود نرسانی کسی از آنان را تا دوستش داري،
آنان را بخانهات میخوانی؟ گفتم: من غذا نخورم جز که دو تا سه تا، کمتر، بیشتر از آنها با منند، فرمود: فضل آنها بر تو بیشتر است
از فضل تو بر آنها، گفتم: آنها را بخانهام برم و بخورانم و بنوشانم و بر فرش من پا نهند و برترند از من؟ فرمود: آري زیرا چون
-8 ( بخانهات آیند آمرزش تو و خاندانت را با خود آورند و چون از خانهات بیرون روند گناهان تو و خاندانت را با خود ببرند. ( 2
همان: بسندش تا امام ششم (ع) که فرمود: اگر پنج درهم بردارم و به بازار شما روم و خوراکی بخرم و چند مسلمان را نزد خود
9- همان بسندش از امام صادق (ع) فرمود: یک خوراکی که برادر مسلمانم ( گرد آورم دوستتر دارم از اینکه بندهاي آزاد کنم. ( 3
10 - همان: بسندش از امام ششم (ع) که مؤمنی نباشد که دو مؤمن بخانهاش ( نزدم بخورد دوستتر دارم از آزاد کردن یک بنده. ( 4
11 - همان: بسندش تا اینکه مردي از امام پنجم پرسید چه کاري برابر آزاد ( برد و سیر کند جز که برتر از آزاد کردن بنده باشد. ( 5
کردن بنده است؟ فرمود: اگر سه مسلمان را خوراك دهم دوستتر دارم از آزاد کردن بندهاي و بندهاي تا به هفت رسید، و اطعام
12 - همان: بسندش از امام باقر (ع) که سیر کردن چهار مسلمان برابر آزاد ( یک مسلمان برابر است با آزاد کردن یک بنده. ( 6
13 - مکارم الاخلاق: از امام صادق (ع) فرمود: نجات بخشها اطعام طعام و افشاء ( کردن یک بنده باشد از فرزندان اسماعیل. ( 7
14 - جامع الاخبار: بسندش تا پیغمبر (ص) فرمود: امتم بخوشی باشند تا یک دیگر ( سلام است و نماز در شب که مردم خوابند. ( 8
را دوستند و امانت را بپردازند، و از حرام بپرهیزند، و مهمان را پذیرائی کنند، و نماز را بر پا دارند و زکات را بدهند، و چون
نکنندش گرفتار خشکسالی و قحطی شوند، ( 9) و پیغمبر (ص) فرمود: هر که ایمان بخدا و روز جزا دارد باید مهمانش را گرامی
دارد، و مهمانی تا سه شبانه روز است و بالاترش صدقه است و بخشش تا یک شبانه روز، و نشاید مهمان وارد بر قومی آنها را
1) و از امیر ) دلتنگ کند تا آنها را بیرون کند یا بیرونش کنند.ص: 297
مؤمنانست (ع) که فرمود: مؤمنی احساس ورود مهمان نکند و بدان شاد شود جز که گناهانش آمرزیده شود و گرچه بر میان آسمان
و زمین باشد، ( 2) و از پیغمبر است (ص) که فرمود: مهمان راهنماي بهشت است، ( 3) و از امیر مؤمنانست که فرمود: مؤمنی مهمان
دوست نباشد جز که از گورش برخیزد و رویش چون ماه شب چهارده باشد و اهل محشر نگرند و گویند این جز پیغمبر مرسل
نیست، و فرشتهاي گوید: این مؤمن مهماندوست است و پذیرائی مهمان و راهی ندارد جز که به بهشت رود. ( 4) پیغمبر (ص)
فرمود: چون خدا مردمی را دوست دارد بآنها هدیهاي دهد، گفتند آن چه باشد؟ فرمود: مهمان که روزي خود آورد و گناهان
صفحه 171 از 177
خاندان را برد. ( 5) از پیغمبر است (ص) که مهمان داري در شب حق واجب بر هر مسلمانست و صبح که شد خواهد نگهش دارد و
خواهد رهاش کند، هر خانه که مهمان نیاید فرشتهها در آن نیایند. ( 6) و از امام صادق (ع) که مردي نزد پیغمبر (ص) آمد و گفت:
یا رسول الله در مال حقی جز زکات باشد؟ فرمود: آري بر مسلمانست که گرسنه گدا را سیر کند، و لخت گدا را بپوشاند، گفت:
15 - نوادر راوندي: بسندش تا رسول خدا که فرمود: ( بیم دارد که در خواستش دروغ باشد، فرمود بیم ندارد که راست باشد؟ ( 7
16 - همان: امام صادق از قول پیغمبر (ص) فرمود: ( مهمان کن به خوراك و نوشاکت کسی را که دوست داري براي خدا. ( 8
17 - کتاب الامامه و التبصره: بسندي تا رسول خدا ( برکت شتابانتر است بسوي کسی که اطعام میکند از کار به کوهان شتر. ( 9
(ص) فرمود: مهمان روزي خود را نزد میزبان آورد و چون بکوچد همه گناهانشان را برد. ( 10 ) و بسند دیگر فرمود (ص) چون در
خوراکی چهار خصلت گردانید کامل گردد: از حلال باشد، و دستهاي بسیاري بر آن باشند و در آغاز خوردنش نام خدا برند و در
انجام سپاس او گویند، ( 11 ) و فرمود: (ص) خوشا بر کسی که شکمش تهی و گرسنه باشد و صبر کند آنانند کسانی که روز قیامت
( سیر باشند. ( 12
باب نود و چهارم کسی که بشهري درآید مهمان برادران خود باشد و در اندازه مهمانی
-1 علل: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: چون کسی در آمد در شهري مهمان باشد بر هر که همکیش او است در آن (13)
تا از آنها بکوچد، و نشاید مهمان روزه گیرد مگر باجازهص: 298 میزبان تا
مبادا خوراکی برایش بسازند و بر آنها تباه گردد و نشاید آنها هم روزه دارند جز باجازه آن مهمان تا بر روي آنها در نماند و
2- علل: (مضمون حدیث را از قول کسی که در ( خوراکی خواهد و بخاطر آنها ترك کند. علل: بسند دیگر مانندش را آورده ( 1
مدینه از آن پرسش کرده آورده و بدنبالش افزوده) چون فردا شد بناگاه او (مردیکه حدیث را از او پرسیده بود) بامداد نزدم آمد و
بر سر خادمش سفرهاي با چند نوع خوراك بود، گفتم: خدا رحمتت کند این چیست؟ گفت: سبحان الله دیروز حدیث را از قول
3- خصال: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: مهمانی تا ( امام باقر (ع) برایت باز نگفتم. سرائر: از سیاري مانندش را آورده. ( 2
سه روز است، روز یکم حق است و روز دوم و سوم بخشش و پس از آن صدقه است بر او، سپس فرمود: مبادا یکی از شما به
برادرش مهمان شود تا او را بگناه کشد گفته شد یا رسول الله چگونهاش بگناه کشد؟ فرمود: یعنی تا آنکه چیزي نداشته باشد خرج
( او کند. ( 3
باب نود و پنجم در آداب مجالس، و جاهاي شایسته نشستن و ناشایسته و اندازه تواضع براي کسی که وارد مجلس میشود
آیات قرآن مجید
1- النساء (آیه 113 ) بسیاري در گوشی گفتن ( 4) گویم: آنچه مناسب این بابست در باب تواضع گذشته از آن غفلت مکن. : ( 5 )
آنها خیري ندارند جز از کسی که وادار کند بصدقه یا کار نیک یا اصلاح میان مردم، و هر که این کار کند براي رضاي خدا مزد
2- العنکبوت (آیه 29 ) راستی شما بمردان افتید و راه بندان کنید و در انجمن خود کار زشت آورید. ( بزرگی باو خواهیم داد. ( 6
4- المجادله (آیه 7) آیا ندانی که خدا میداند آنچه ( -3 لقمان (آیه 19 ) آواز ترا فرود آر که زشتتر بانگها بانگ خرانست. ( 8 (7)
در آسمانها و آنچه در زمین است هیچ رازي میان سه تا نیست جز آنکه او چهارم آنهاست و نه میان پنج جز اینکه او ششم آنهاست
و نه کمتر از آن و نه بیشتر جز که او با آنهاست هر جا باشند سپس آگاهشان کند بهر چه کردند در روز قیامت، راستی خدا بهر چه
8- آیا ننگري بدانها که نهی شدند از بیخ گوشی (1) داناست.ص: 299
صفحه 172 از 177
گفتن سپس بدان چه از آن نهی شدند باز گردند و بگناه و تجاوز راز گویند با هم و بنافرمانی پیغمبر و چون نزد تو آیند تو را
تحیت گویند بدان چه خدایت با آن تحیت نگفته و در دلشان گویند مبادا خدا ما را عذاب کند بدان چه گوئیم بس است براشان
دوزخ و چه بد سرانجامی است. 9- ایا کسانی که گرویدید چون بیخ گوشی گوئید بگناه و تجاوز و نافرمانی پیغمبر (ص) نباشد و
به نیکی و تقوي باشد و بترسید از خدائی که بدرگاهش محشور شوید. 1- همانا راز گوئی از شیطانست تا غمین سازد آنان را که
گرویدند و زیانرسان بآنها نباشد جز بفرمان خدا و باید مؤمنان بر خدا توکل کنند. 11 - ایا کسانی که گرویدید چون بشما گفته
شود جا باز کنید در مجالس باز کنید تا خدا بشما گشایش دهد و چون بشما گفته شود برخیزید برخیزید تا بالا برد خدا آنان را که
گرویدند از شماها و آنان که چند درجه دانش داده شدند و خدا بدان چه کنید آگاه است.
اخبار باب
-1 خصال: بسندش: در سفارشهاي پیغمبر (ص) بعلی (ع) است که هشتا اگر اهانت شوند جز خود را ملامت نکنند، آنکه بر (2) :
سر خوانی رود که بدان دعوت نشده، و فرمانفرماي بر صاحب خانه، و خیرخواه از دشمنانش، و خیرخواه از دونان، و آنکه در راز
دو کس در آید که او را نخواهند، و سبکسر به سلطان، و آنکه در جایی نشیند که او را نشاید، و آنکه با کسی سخن گوید که باو
2- امالی طوسی: بسندش تا امام ششم که نشاید مؤمن بنشیند جز در آنجا که مجلس باو پایان گیرد که از سر و ( گوش ندهد. ( 3
3- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: چون هر کسی در مجلس جاگیر شده اگر ( کول مردم گذشتن بیخردیست. ( 4
کسی از برادر خود دعوت کرد و براي او جا باز کرد نزدش آید این احترامی است که باو نهاده و اگر کسی برایش جا باز نکرد هر
4- علل بسندش تا امام ششم (ع) از پدرانش که فرمود: از تواضع است که کسی در پائین مجلس ( جا گشادهتر است بنشیند. ( 5
-5 ( نشیند، و بهر که برخورد سلام کند، و کشمکش در سخن را وانهد گرچه حق با او باشد و نخواهد که به تقوي او را بستایند. ( 6
قرب الاسناد: بسندش تا امام باقر (ع) فرمود: چون یکی از شما در بنه برادرش در آید آنجا نشیند که صاحب بنه باو گوید زیرا
-6 ( صاحب خانه عورت خانهاش را بهتر از بیگانهص: 300 میداند. ( 1
امالی طوسی: در سفارش امیر مؤمنان هنگام وفاتش که بپرهیز از نشستن در راهها ( 2) و فرمود با خود جهاد کن، و از همنشینت در
7- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: مجالس حکم ( حذر باش، و از دشمنت دوري کن، و بر تو باد بمجالس ذکر. ( 3
امانت دارند (نباید آنچه در آنها گذرد فاش کرد) مگر سه مجلس: آنکه خون ناحقی در آن ریخته شود، و آنکه فرج حرامی در آن
8- علل: بسندش تا فرمود: لقمان به پسرش گفت: پسر جانم مجلسها ( حلال شمرده شود، و آنکه مال حرامی در آن خورده شود. ( 4
را با چشمت گزینش کن، اگر مردمی دیدي که ذکر خدا گویند با آنها بنشین که اگر دانائی دانشت به تو سود دهد و آنان هم
بدانش افزایند، و اگر نادانی بتو آموزند و بسا که خدا سایه رحمت بر آنها گسترد و تو را فرا گیرد، و اگر مردمی دیدي که یاد خدا
نکنند با آنها منشین که دانشت بتو سودي ندهد و اگر نادانی بدان فزایند، و بسا خداشان کیفر دهد و تو را هم درگیرد. در قصص
9- معانی الاخبار: بسندش تا پیغمبر (ص) که فرمود: بپرهیزید از نشستن به سر ( الأنبیاء: بسندي مانندش از امام هفتم (ع) آمده. ( 5
-10 ( راهها مگر آنکه حق آنها ادا کند (در دنبال آن شرح لفظ حدیث است و بحث در لغت که ترجمهاش سود عمومی ندارد). ( 6
11 - تحف العقول: از امام ( خصال: در اربعمائه امیر مؤمنان (ع) فرمود: نباید کسی جامه ارزان خود برگیرد و میان مردم نشیند. ( 7
عسکري (ع) فرمود: هر که جز صدر مجلس را پسندد و در آن نشیند پیوسته خدا و فرشتهها بر او رحمت خواهند تا برخیزد، ( 8) و
12 - محاسن: بسندش از اسحاق بن ( فرمود: از تواضع است سلام کردن بر هر که بدو گذر کند، و نشستن در جز صدر مجلس. ( 9
عمار که بامام ششم (ع) گفتم: کسی براي تعظیم و احترام کسی از جا برخیزد و بایستد؟ فرمود مکروه است مگر براي مردي در دین
13 - کتاب سلیم بن قیس: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: ایا مردم ( (که منظور احترام دیندار باشد و احترام دین). ( 10
صفحه 173 از 177
بزرگ شمارید خاندانم را تا زندهام و پس خودم و آنها را احترام کنید و برتري دهید زیرا روا نیست کسی براي دیگري از جاي
14 - نوادر راوندي: بسندي تا رسول خدا (ص) که فرمود: هر واعظی قبله است (یعنی آداب ( خود برخیزد جز براي خاندان من. ( 11
معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج 2، ص: 301 باید رو باو کرد. ( 1) و بهمین سند که علی (ع) فرمود: جعفر بن ابی
طالب نزد رسول خدا (ص) برگشت (از سفر حبشه) و آن حضرت برخاست و او را پذیرفت و میان دو چشمش را بوسید- تا آخر
15 - امالی طوسی: بسندش تا رسول خدا (ص) که مجالس امانتند و روا ( خبر. و از ابن الاشعث بسندي (مضمون پیش را آورده). ( 2
16 - از خط شهید است قه که روایت ( نیست که مؤمن دنبال گیرد از مؤمن یا فرمود: از برادر مؤمن خود چیز زشتی را واگو کند. ( 3
است از پیغمبر که کفاره مجلس این ذکر است: سبحانک اللهم و بحمدك لا اله الا انت رب تب علی و اغفر لی (منزهی بار خدایا و
17 - نهج البلاغه علی (ع) در نامه بحارث ( در سپاسم نیست شایسته پرستشی جز تو پروردگارا تو به نه بر من و مرا بیامرز). ( 4
18 - منیۀ المرید: که نهی کرد پیغمبر (ص) از اینکه ( همدانی نوشت بپرهیز از دکههاي بازارها که شیطان نمایند و فتنهانگیز. ( 5
کسی از جایش برخیزد تا دیگري نشیند. فرمود (ص) ولی جا باز کنید و گشاده کنید، ( 6) و روایت است از پیغمبر (ص) که لعن
19 - عده الداعی: از امام ( کرده کسی که میان حلقه نشیند، و نهی کرده از اینکه کسی میان دو همنشین نشیند مگر باجازه آنها. ( 7
صادق (ع) که فرمود: مردمی در انجمنی گردهم نیایند و خدا را یاد نکنند و ما را یاد نکنند جز آن انجمن افسوس شود بر آنها در
روز قیامت، و فرمود انجمنی نباشد که در آن خوش کرداران و بدکرداران گرد آیند سپس بییاد کردن ما از آن پراکنده شوند جز
که روز قیامت افسوس آنها باشد سپس امام باقر (ع) فرموده: ذکر ما از ذکر خداست و ذکر دشمن ما از ذکر شیطان. ( 8) و از آن
حضرت است (ع) که فرمود: هر که خواهد پیمانه پر ستاند باید چون از مجلس خود برخیزد بگوید: سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا
یَصِ فُونَ وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ . منزهی تو پروردگارم پروردگار عزیزتر و والاتر از آنچه میگویند
(خدانشناسان) و درود بر فرستادگان خدا و سپاس از آن خدا پروردگار جهانیان. ( 9) و روایت کرده حسن بن ابی الحسن دیلمی از
پیغمبر (ص) که فرشتهها بر حلقههاي ذکر گذرند و بالاي سرشان بایستند و بگریهشان بگریند و بدعائشان آمین گویند و چون به
آسمان بالا روند خداي تعالی فرماید: اي فرشتههایم کجا بودید با اینکه خودش داناتر است گویند پروردگارا ما در مجالس ذکر
1) و ) حاضر شدیم و مردمانی را دیدیم که تو را تسبیح کنندص: 302
تمجید کنند و مقدس شمارند و از دوزخت میترسند و خداي سبحانه فرماید اي فرشتههایم آنها را براشان گرد آورید و شما را گواه
گیرم که آنان را آمرزیدم و از آنچه ترسند امان دادم گویند پروردگارا در میان آنها فلانیست که او تو را یاد نکرد خداي تعالی
فرماید: او را هم آمرزیدم بهمنشینی آنان زیرا اهل ذکر کسانی باشند که همنشین آنها بدبخت نباشد، ( 2) و امام صادق (ع) فرمود:
20 - کتاب الامامه و التبصره: ( آنکه در میان غافلان یاد خداست چون کسی است که در میان فراریان در جهاد به نبرد پردازد. ( 3
بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: که هر کس در خانه خودش سزاوارتر است که در صدر نشیند و بر اسب خودش جلو سوار
( شود، و در خانهاش امام نماز جماعت باشد، و در کاسه خوراك آغاز بخوردن کند. ( 4
باب نود و ششم در شیوه نشستن و انواع نشستن
-1 گویم: در باب کلیات اخلاق بد گذشت که بامام ششم (ع) گفته شد: بنظر شما همه این خلق شایسته نام آدمی باشند؟ (5)
-2 ( فرمود: دو گروه از آنها را کنار گذار یکی آنکه تارك مسواك است و دیگري آنکه در جاي تنگ چهار زانو نشیند. ( 6
خصال: در حدیث اربعمائه امیر المؤمنین (ع) فرمود: چون یکی از شماها بر سر خوراك نشیند بمانند بندهها نشیند (یعنی بر دو زانو)
3- تفسیر ( و مبادا یک پا را روي دیگري نهد و چهار زانو نشیند که آن نشستنی است که خدا نخواهد و صاحبش را دشمن دارد. ( 7
عیاشی: از حماد که دیدم امام صادق (ع) نشسته و پایش را روي رانش انداخته و مردیکه نزد آن حضرت بود گفتش قربانت این
صفحه 174 از 177
گونه نشستن مکروه است فرمود: نه، یهود گفتهاند: چون پروردگار از آفرینش آسمانها و زمین پرداخت بر بالاي کرسی این گونه
نشست تا راحت باش کند و خدا فرو فرستاد (آیه 2 سوره آل عمران) نیست سزاوار پرستشی جز او که زنده و پاینده است و نگیرد او
4- کتاب الغایات: از ابن عباس که رسول خدا (ص) فرمود: راستی هر ( را چرت و خستگی و نه خواب "نبود تکیه دهنده بر ران. ( 8
چه را شرفی باشد و راستی که اشرف مجلسها آنکه رو بقبله باشد. پایان
درباره مرکز