گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد پنجم
مقدمه







لافْظَعُ بَعْدَ جَحْ دِكَ حَقَّکَ غَصْبُ الصِّدیقَۀِ الطّاهِرَةِ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ النِّساءِ فَدَکاً، وَرَدَّ شَ هادَتِکَ وَشَ هادَةِ 􀁤 لاعْجَبُ وَالْخَطْبُ ا 􀁤 لامْرُ ا 􀁤 وَا ...»
السَّیِّدَیْنِ سُلالَتِکَ، وَعِتْرَةِ الْمُصْ طَفی صَلَّی الُله عَلَیْکُمْ، وَقَدْ اَعْلَی الُله تَعالی عَلَی الاُْمَّۀِ دَرَجَتَکُمْ، وَرَفَعَ مَنْزِلَتَکُمْ وَاَبانَ فَضْلَکُمْ، وَشَرَّفَکُمْ
موضوع ...» ( بخشی از زیارت امیر المؤمنین (علیه السلام) در روز غدیر ) «... عَلَی الْعالَمینَ، فَاَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَکُمْ تَطْهیراً
شگفت انگیزتر و مصیبت هولناك تر، پس از انکار حق تو، غصب فدك بود از صدیقه طاهره، حضرت زهرا سرور زنان (علیها
السلام). پس از آنکه گواهی تو و دو بزرگوار از نسل تو و عترت مصطفی (صلی الله علیه وآله) را رد کردند. در حالی که خداي
متعال درجه شما را بالا برد و منزلت شما را بر امّت برتري داد، و فضیلت شما را آشکار کرد و از آلودگی زدود و پاك و پاکیزه
ماجراي تاریخی فدك از جمله مسائلی است که همزمان با رحلت پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله) و از روزهاي نخستین «... نمود
تاریخ اسلام تا کنون مطرح بوده است؛ مسأله اي که فراموش ناشدنی است و باید آن را یکی از دردناك ترین فرازهاي تاریخ اسلام
برشمرد. هر چند طرح این مسأله مانند بسیاري از مسائل تاریخی دیگر، با آثار عملی همراه نیست و در حال حاضر سرزمین تاریخی
فدك در صحراي حجاز و در دل بیابان ها و حرّه ها و سنگ هاي سوخته و پاره اي نخلستان هاي اطراف مدینه طیبه، گمنام افتاده و
کسی را در مالکیت آن دعوا و مرافعه اي نیست. امّا از آنجا که طی قرن ها بحث هاي فراوانی درباره آن بوده و مورّخان و محدّثان
و محقّقان سخن ها در این باب گفته اند و یافتن نظر صائب می تواند نکته اتکایی براي مسائل اعتقادي مخصوصاً در مسأله خلافت
و امامت و مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) در آن مقطع تاریخ اسلام باشد، لذا طرح آن مانند سایر مسائل تاریخی از بار ارزشی و
معنوي و اعتقادي برخوردار است که می تواند پرده از روي حوادث برافکند و براي آیندگان عبرت آموز باشد. بدینسان نمی توان
ماجراي فدك را از حوادث فراموش شده تاریخ اسلام تلقّی کرد. با توجّه به این نکته مهمّ، گذر بر تاریخ پرماجراي فدك و
مناقشات آن همواره مورد توجّه عالمان، محدّثان، مورّخان و پژوهشگران شیعه و سنی بوده است. در حالی که پیروان اهل بیت
مصادره فدك به وسیله نظام حاکم، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) را ظلم مضاعفی در حقّ خاندان پیغمبر پس از
غصب خلافت امیر مؤمنان (علیه السلام)می دانند و حتّی اسفبارتر از آن می شمارند. نظریه پردازان عامّه در مقام توجیه این اقدام
برآمده اند و بر مستندات غاصبان صحّه گذاشته و آن را اقدامی مشروع جلوه داده اند! نکته اي که تأکید بر آن لازم است این است
که: مسأله فدك پیش از آنکه بار اقتصادي داشته باشد، بار معنوي و سیاسی داشته که با گذشت زمان به مسائل اعتقادي پیوند
خورده است؛ چنانکه امر از آغاز نیز چنین بوده و دفاعیات حضرت زهرا (علیها السلام) و حمایت امیر مؤمنان از دختر پیغمبر (صلی
الله علیه وآله) در این کشاکش، به روشنی مبیّن این است که اساساً سخن از منافع اقتصادي نبوده، بلکه بعد معنوي و دینی آن، نقطه
محوري را تشکیل می داده است. این دفاعیّات و خشم و خروش ها در راستاي دفاع مستمر از اصول ومبانی اسلامی است که از
سوي پروردگار و با رسالت حضرت محمّد (صلی الله علیه وآله)پی افکنده شد و خطر ارتجاع زودرس به طور جدّي آن را تهدید
می کرد. و این وظیفه سنگرداران ولایت بود که از حریم شرایع دین دفاع کنند و از گسترش خطر ارتجاع و بدعت مانع شوند و از
صفحه 6 از 21
هرگونه امکانات تبلیغی بهره گیرند. در اعصار بعدي نیز وارثان ولایت در برابر رژیم هاي حاکم، همان مواضع را دنبال کردند. و
حتّی مسأله فدك را به عنوان نمادي از کشور اسلامی مطرح نموده و آن را به گستره حاکمیّت دین و ولایت تعمیم داده اند؛ چنانکه
در سخن امام موسی بن جعفر (علیه السلام) با مهدي عباسی در تحدید حدود فدك روایت آمده که آن حضرت حدود فدك را با
مفهوم رمزي اش به قلمرو حکومت اسلامی و جغرافیاي آن روز جهان اسلام پیوند دادند و خواستار شدند که هرگاه خلیفه عباسی
بخواهد آن را به آل رسول بازگرداند باید چنین اقدامی کند؛ یعنی تمام متملّکات دولت اسلامی را واگذارد و این حاکمان نه تنها
غاصب فدك اند که غاصب خلافت نیز هستند. در هر حال با توجّه به اهمّیت موضوع وارتباطی که با مسأله ولایت پیدا می کند در
این مقال برآنیم تا مروري گذرا بر سرگذشت فدك کنیم و مظلومیت اهل بیت و علی و زهرا (علیهم السلام) را در لحظات واپسین
رحلت پیامبر به اجمال بنگریم.
موقعیت جغرافیایی و سابقه تاریخی فدك
فدك از جمله قرا و قصبات حجاز و حوالی خیبر است که با مدینه طیّبه دو یا سه روز طی مسافت فاصله دارد که به مقیاس زمان ما
به 130 کیلومتر می رسد. سرزمینی بوده آباد و به لحاظ داشتن آب کافی، از نخلستان هاي فراوان و محصول برخوردار بوده است.
اشتغال مردم این سرزمین را امر کشاورزي و کارهاي دستی تشکیل می داده و خرماي آن مشهور بوده و از بافته هاي فدك در کتب
است. به « غطفان » از قبیله بزرگ و مشهور عرب « بنو مُرّه » تاریخی سخن به میان آمده است. فدك با پیشینه تاریخی منزلگاه طایفه
گفته طبري مادر نعمان بن منذر پادشاه حیره از اهالی فدك بوده که سند معتبري در قدمت تاریخی سرزمین فدك به شمار می رود.
1] . و به گفته برخی دیگر: فدك نام پسرحام بن نوح بوده و این قریه به نام وي موسوم گشته است. فدك با خیبر ده کیلومتر فاصله ]
دارد و به لحاظ اینکه خیبر مرکز عمده یهودیان بوده، مردم آن از نظر اجتماعی و مذهبی تابع یهودیان خیبر بوده اند. قلعه مشهور
شهرت داشته که در حقیقت حصن و قلعه فدك بوده است. [ 2] . فدك، با دیرینه ممتدّ تاریخی و « الشمروخ » قدیمی فدك به
موقعیت ویژه اش به عنوان یک سرزمین پر آب و در نتیجه داراي نخلستان ها، نامی مشهور بوده که علی رغم کوچکی اش از
اهمّیت تاریخی و جغرافیایی برخوردار است. در قرن سوّم هجري، این قریه مسیر و منزل گاه مسافران مدینه بوده که در حال حاضر
این موقعیّت را از دست داده است.
موقعیت کنونی فدك
موسوم است که تابع « الحائط » بنا به نوشته مؤلّف کتاب مدینه شناسی که خود از محلّ فدك دیدن کرده است، این منطقه امروزه به
قرار دارد. دقیقاً در مرز شرقی خیبر داراي موقعیّت مشخّصی است. به « ضرغد » و جنوب « الحُلیفه » است و در مغرب « حائل » امارت
« الحائط » گفته مؤلّف فوق الذکر، تا پایان سال 1975 میلادي، این منطقه شامل 21 روستا و داراي 11000 نفر جمعیت بوده و سکنه
بیش از 1400 نفر نبوده است. فدك سرزمینی است پوشیده از نخلستان ها و برخوردار از امکانات کشاورزي و در عین حال مجاور
سرزمین هاي خشک حرّه و تابش آفتاب گرم. حائط، بی هیچ نشانی از تاریخ، در لابلاي نخلستان ها و صحراي خشک متروك،
. [ امروزه اهمّیت خود را به عنوان منزلگاه مسافران از دست داده است. [ 3
مشخصات فدك و نخل هاي آن
چنانکه پیشتر اشاره شد، فدك به لحاظ امکانات کشاورزي، سرزمینی بود پر محصول و رطب آن شهرت بسیار داشت. در خصوص
حجم درآمدکشاورزي ونخلستان هاي فدك، پس از آنکه در تصرف پیامبر قرار گرفت، گزارش هایی به ثبت رسیده است. برخی
صفحه 7 از 21
گویند: نخلستان هایش در قرن ششم هجري معادل نخلستان هاي کوفه بوده است. [ 4] . ابن ابی الحدید می نویسد: وقتی عمر بر
نیمی از فدك با یهودیان مصالحه کرد از مال عراق پنجاه هزار درهم به آنان داد. [ 5] . سیّد بن طاووس در کشف المحجّه گفتاري
دارد که درآمد فدك را بیش از این تخمین زده است. وي می گوید: در آمد فدك به روایت شیخ عبدالله بن حماد انصاري سالانه
بالغ بر هفتاد هزار دینار بوده است. [ 6] . از اینجا می توان علّت واگذاري این سرزمین پرحاصل به فاطمه زهرا (علیها السلام) از
طرف پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله) و به امر پروردگار متعال در آیه (وَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه) را استنباط کرد. بدیهی است با
زندگی زاهدانه اي که اهل بیت رسول الله (صلی الله علیه وآله) داشتند آنان را براي اداره معیشت شخصی به این مبلغ نیازي نبوده و
حکمت دیگري در این امر مهمّ باید باشد که شاید بتوان گفت: هدف از این واگذاري داشتن بنیه مالی و توان اقتصادي جهت اداره
حکومت اسلامی بوده که می بایست در خاندان پیامبر مستقر می شد. همانگونه که تصرّف فدك و خارج ساختن آن از دست اهل
بیت به وسیله دستگاه خلافت را در همین نکته باید جستجو کرد که به شرح آن خواهیم رسید.
فتح خیبر و فدك
در سال هفتم هجرتِ پیامبر (صلی الله علیه وآله)، سپاه اسلام موفّق شدند طی فتوحات خود قلعه هاي خیبر را که دژهاي استوار
یهودیان بود فتح کنند، دلاوري هاي امیرمؤمنان (علیه السلام)در این فتوحات مشهور است. اسطوره شجاعت آن حضرت و به خاك
افکندن مرحب، قهرمان غول پیکر یهود و کندن در خیبر با آن حجم افسانه اي اش برگ دیگري است از افتخارات آن فاتح بزرگ
در تاریخ اسلام. همینکه خیبر فتح شد و یهودیان سرتسلیم در برابر مسلمانان فرود آوردند، خبر سقوط خیبر با آن عظمت به یهودیان
فدك که از ساکنان قلعه ها و مزارع آن خطّه بودند رسید و از این رهگذر رعب و وحشتی در دل آنان افتاد و پیش از آنکه سپاه
اسلام راهی فدك شوند، نمایندگانی نزد پیامبر فرستادند و از تسلیم و مصالحه خود بر نیمی از حاصل باغات و اراضی فدك سخن
گفتند. [ 7] . ابن ابی الحدید از سیره ابن اسحاق چنین نقل می کند: همین که خیبر فتح شد، رعب و وحشت یهودیان فدك را
گرفت، لذا نمایندگان خود را نزد پیامبر فرستادند و درخواست کردند بر نیمی از فدك با آنان مصالحه کند. نمایندگان یهود در
خیبر یا در مسیرِ راه و یا در مدینه خدمت پیامبر رسیدند و موضوع را عنوان کردند و آن حضرت پیشنهاد آنان را پذیرفت. از این رو
فدك ملک ویژه رسول الله شد؛ زیرا بدون جنگ به تصرّف در آمد. همچنین نامبرده از کتاب ابوبکر جوهري با اسناد خود از زهري
چنین آورده است: گروهی از اهالی خیبر که در محاصره قرار گرفتند، تحصّن کرده و از پیامبر خواستند به آنان امان دهد تا جلاي
وطن کنند. پیامبر پذیرفت. اهالی فدك این را شنیدند و همین پیشنهاد را دادند و پیامبر قبول کرد. و بدینگونه فدك بدون هیچ
جنگ و جهاد به تصرّف در آمد و بدین ترتیب ملک خاص پیامبر شد. [ 8] . مفسران سنّی و شیعی نیز به چگونگی تصرّف فدك
اشاره کرده و آن را خالصه و فئ رسول خدا و از زمین هایی برشمرده اند که بدون سلاح و سپاه فتح شده و آحاد مسلمین در آن
نقشی نداشته اند و بنا به نصّ قرآنی، متعلّق به پیامبر خواهد بود: (وَمَا أَفَاءَالُله عَلَی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْل وَلَا رِکَاب
وَلَکِنَّ الَله یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَی مَنْ یَشَ اءُ وَالُله عَلَی کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ - مَا أَفَاءَالُله عَلَی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَي فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَی
آنچه را خدا از آنها (یهود) به رسول خود بازگرداند، » . [ لاغْنِیَاءِ مِنْکُمْ...) [ 9 􀁤 وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَی لَا یَکُونَ دُولَۀً بَیْنَ ا
چیزي است که شما براي به دست آوردن آن نه اسبی تاختید نه شتري، ولی خداوند رسولان خود را بر هر کس بخواهد مسلّط می
از آن خدا و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و « فئ » سازد و خدا بر همه چیز توانا است. آنچه را خدا از اهل این آبادي بازگرداند
دو آیه فوق الذکر خاطر نشان می سازد «... مستمندان و در راه ماندگان است تا این اموال میان ثروتمندان شما دست به دست نشود
که آنچه بدون جنگ و جهاد به دست آید به خدا و رسول تعلّق دارد و سایر مسلمانان در آن حقّی ندارند. و آنگاه که در دست
پیامبر قرار گرفت، آن حضرت به عنوان ولّی امر مسلمین در مصارفی که صلاح دین و مسلمین است خرج می کند و آن را ذخیره
صفحه 8 از 21
ثروتمندان نمی سازد. این مصارف به بیان آیه، عبارتند از: راه خدا و ترویج و تقویت دین و اهداف مقّدس رسالت نبوي،
خویشاوندان پیامبر و ایتام و مستمندان و در راه ماندگان و به طور کلّی در جهت مصلحت دین و مسلمین. و هر گاه پیامبر از میان
مردم رخت بربندد، زمام چنین اموالی در دست جانشین به حقّ او، امام عادل خواهد بود که از قبل تعیین شده است که او نیز در
همان مصارف مذکور خرج و صرف خواهد کرد.
واگذاري فدك به فاطمه
چنانکه در روایات بی شماري از طریق خاصّه و عامّه آمده است، رسول خدا (صلی الله علیه وآله)در زمان حیات خود فدك را به
فاطمه زهرا (علیها السلام) واگذار کردند و این سه سال قبل از رحلت پیامبر بود؛ یعنی همان ایامی که فدك به تصرف آن حضرت
درآمد. طبرسی در مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه: (وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ) از امام باقر و امام صادق (علیهما
إنّه لَمّا نَزَلَتْ هذِهِ الآیَۀ عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه وآله) أَعْطاها وَسَلَّمَها فَدَکاً » : السلام) و نیز ابوسعید خدري چنین روایت می کند
10 ] همینکه آیه کریمه به پیامبر (صلی الله علیه وآله) دستور داد حقّ ذوي القربی؛ ] .« وَبَقِیت فِی یَدِها ثَلاث سَنَوات قَبْلَ وَفاتِ النَّبِیّ
یعنی خویشاوندان پیامبر و مسکین و ابن سبیل را بدهد، آن حضرت فدك را به فاطمه (علیها السلام)داد و سه سال قبل از وفات
أخرج البزاز وابویعلی وابن » : حضرتش در دست فاطمه بود. همین مطلب را سیوطی در درّالمنثور از ابی سعید خدري نقل کرده است
حاتم و ابن مردویه عن أبی سعید الخدري، قال: لَمّا نَزَلَتْ هذِهِ الآیَۀ (وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ...) دعا رسول الله فاطمۀ فأعطاها فَدَکاً).
چون آیه شریفه نازل شد پیامبر (صلی الله علیه وآله) فاطمه (علیها السلام) را فراخواند و فدك را به او داد. و نیز از قول ابن عباس
چون آیه شریفه نازل شد، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) « لما نزلت (وَآتِ ذَاالْقُرْبی حَقَّه) أقطع رسول الله فاطمۀ فدکاً » : آورده
فدك را ملک فاطمه (علیها السلام) قرار داد. هیثمی در مجمع الزوائد و ذهبی در میزان الاعتدال، متّقی در کنز العمال و برخی دیگر
از محدّثان عامّه نیز عین این مطلب را نقل کرده اند. [ 11 ] . کوتاه سخن اینکه: فدك خالصه پیامبر گرامی بوده و در زمان حیات
خود به امر خداوند آن را به فاطمه زهرا (علیها السلام) داده است. این اقدام پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر اساس مصلحت دین و
مسلمین و آینده خلافت اسلام بوده؛ زیرا اوّلا: هرگاه فدك در دست زهرا و علی (علیهما السلام)بود، آن را جز براي دین و مسلمین
و مصالح جامعه اسلامی نمی خواستند و همان راه و روش پیامبر را می پیمودند. ثانیاً: خلافت آینده اسلام که می بایست در دودمان
اهل بیت استمرار می یافت، به بنیه مالی و پشتوانه اقتصادي نیاز داشت و فدك به عنوان یک منبع درآمد، بخشی از این بودجه را
تأمین می کرد و رمز اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) آن را به فاطمه (علیها السلام) دادند و مستقیماً به علی (علیه السلام)نسپردند،
شاید این باشد که فاطمه دختر پیامبر بود و مردم نسبت به او احترامی ویژه داشتند و ذي القرباي مستقیم رسول الله بود و دادن فدك
به حضرتش دستور خداوند در آیه کریمه بود و بدیهی است که فاطمه زهرا (علیها السلام) نیز با فدك همانگونه عمل می کرد که
پیامبر می خواست و آن را در جهت خلافت امیرمؤمنان و مصلحت مسلمانان قرار می داد. این در حالی است که گروهی از اهل
نفاق و دنیاطلبان؛ از قبل با خلافت امیرمؤمنان سرستیز داشتند و اگر فدك به طور مستقیم در اختیار آن حضرت قرار می گرفت،
عکس العمل هایی نشان می دادند. در هر حال، وجود فدك در میان اهل بیت، خواه در دست علی (علیه السلام) یا زهرا (علیها
السلام) در حاق واقع فرقی نداشت. اقدام دستگاه حاکمه نیز در غصب فدك همان هدف را تعقیب می کرد که اشاره شد و آن تهی
دست نمودن خاندان پیامبر از بنیه مالی بود و در این جهت فرقی نداشت که متصرف زهرا باشد یا علی (علیهما السلام). نکته
دیگري نیز در اینجا وجود داشت و آن اینکه اگر زهرا (علیها السلام) تسلیم می شد، می بایست در اصل خلافت نیز تسلیم شود و
حقّی را که خدا و پیامبر در ولایت امّت براي اهل بیت قرار داده، به آنان تسلیم نماید و این به معناي بر باد رفتن کرسی خلافت بود.
بنابر این جنبه سیاسی فدك مهمتر از جنبه اقتصادي آن بوده است.
صفحه 9 از 21
ابوبکر و مصادره فدك
پس از ماجراي سقیفه و تصاحب خلافت، نخستین اقدام خلیفه این بود که فدك را از تصرّف زهرا (علیها السلام) خارج کند. از این
رو دستور داد وکیل آن حضرت را از فدك اخراج کردند و آن را به بیت المال ملحق نمودند. هر چند این اقدام عجولانه و تصرّف
غاصبانه هیچگونه مستند شرعی و قانونی نداشت بلکه یک اقدام صرفاً سیاسی و در راستاي تثبیت حکومت بود امّا وي براي توجیه
کار خود به روایتی دست یازید که جز او هیچیک از صحابه و روات آن را نقل نکرده اند. در صحیح بخاري آمده است که ابوبکر
ما ارث نمی » [12] ؛« إنّ رسول الله قال: لا نورث ما ترکناه صدقۀ » : در پاسخ حضرت زهرا، که به اقدام وي اعتراض نمود، چنین گفت
13 ] . در تحلیل این ] .« نحن معاشر الانبیاء لا نورث » : و در برخی منابع دیگر آمده است «. گذاریم، هر چه از ما بماند صدقه است
ماجرا نکاتی را باید خاطرنشان ساخت: 1 چنانکه از پیش ملاحظه کردیم، فدك را پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله) سه سال قبل
از رحلت خود به فرمان خداوند در آیه (وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ...) به فاطمه واگذار نمودند و بدین ترتیب فدك نحله فاطمه (علیها
السلام) است و تا روي کار آمدن ابوبکر در اختیار حضرت بوده و وکیل و نماینده ایشان بر فدك نظارت می کرده و تصدّي آن را
یعنی متصرّف بوده و اصولا خلیفه حق نداشت ملکی را که در تصرّف ؛« ذوالید » در دست داشته است. و بدینگونه حضرت فاطمه
زهرا (علیها السلام) بوده از وي بگیرد. و یا براي مالکیّت آن، از حضرتش شاهد بخواهد و این چیزي است که احکام فقه اسلامی به
صراحت بیان می کندو آنها نخواستند به حکم خدا عمل کنند. 2 با این وجود هنگامی که ابوبکر شاهد خواست، حضرت زهرا
(علیها السلام) علی (علیه السلام) و حسنین (علیهما السلام) و امّ أیمن را به گواهی فراخواند. امّا خلیفه شهادت این بزرگواران را رد
در « تطهیر » کرد که این بزرگترین اهانت به ساحت قدس آل الله بود که قرآن به طهارت و صدق و عصمتشان گواهی داده و آیه
شأن ایشان فرود آمده است و همه راویان؛ اعمّ از شیعه و سنّی اتفاق نظر دارند که آیه تطهیر جز براي این خاندان نازل نشده و به
همین خاطر است که در زیارتِ غدیرِ حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) این اقدام مصیبتی بزرگ تر از غصب خلافت خوانده شده
است؛ زیرا اگر غصب خلافت یک ظلم آشکار بود امّا ردّ شهادت صدیقه امت، حضرت فاطمه (علیها السلام) و صدیق اکبر حضرت
امیرالمؤمنین (علیه السلام) و دو سبط پیامبر (علیهما السلام) از بُعد معنوي خسارتی بود جبران ناپذیر و اهانتی آشکار و پشت سر
انداختن آیه تطهیر و نادیده گرفتن مقامات و فضائلی که رسول گرامی براي علی و زهرا و حسنین (علیهم السلام) گفته بود و
دوست و دشمن و خود ابوبکر بدان گواهی داده اند.
فقه و فضائل فاطمه و علی