گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
فصل سیام سیاست انگلیس و روس در ایران






سیاست خارجی ایران و افغانستان
در فصلهاي گذشته سیاست داخلی ایران جدید را بتفصیل بیان کردم. این فصل نهائی را بسیاست خارجی او اختصاص میدهم،
همان موضوعی که عملا به روابط این کشور با دو دولت رقیب: انگلیس و روس مربوط میشود. دولت ایران با سایر دولتهاي
اروپائی و امریکا فقط راجع به هیأتهاي مذهبی و امور تجارتی روابطی داشته است که کموبیش برعهده مأموران کنسولی است و
از اینرو وجود دستگاههاي وسیعی که فرانسه و آلمان و ایتالیا و اتریش در تهران دارند بیمورد است.
ایران درواقع دو همسایه آسیائی دارد که با آنها از طرف مشرق و مغرب داراي چند صد میل مرزهاي مشترك است، ولی راجع به
مناسباتش با افغانستان و عثمانی شرحی اجمالی کافی خواهد بود. روابط ایران با این دو دولت وضع چندان روشنی ندارد و فقط
ترس و واهمه طرفین مانع ابراز علنی مقاصد هرکدام است.
سلطان و .«1» عثمانیها و افغانها هردو مذهب تسنن دارند و هر شیعه متعصب نسبت به سنیها بیشتر از مسیحیان با دیده بغض مینگرد
امیر هردو، اراضی
______________________________
1)- این مطالب امروز دیگر بکلی بیارزش شده است و نمیتواند و نباید در روابط ایران با همسایگان آن تأثیري داشته باشد. )
مترجم.
ص: 696
پهناوري را در اختیار دارند که روزگاري جزو قلمرو ایران بوده است. اماکن مقدس شیعه در کربلا و نجف در تصرف سلطان عبد
الحمید بودن هماناندازه از لحاظ ایرانیان ناگوار مینماید که اهتزاز بیرق امیر بر فراز استحکامات هرات نیز خوشآیند نیست.
براستی که ایران نمیتواند از نظر دور بدارد که آنچه درحالحاضر منطقه غربی افغانستان است در ادوار طولانی تاریخ خراسان
صفحه 455 از 570
شرقی بشمار میرفته است و شهریاران و نایب السلطنهها و حکام ایرانی بر هرات فرمانروائی میکردهاند و افرادي در آن حدود
زندگی میکنند که بیشتر سنت و آداب ایرانی و قیافه ایشان را دارند و حایل و مانع طبیعی نیز بین آن منطقه و مشهد نیست.
در همین قرن هم دوبار هوس و آز سلاطین آن در بدست آوردن متصرفات قدیم موجب لشکرکشی ایران تا کنار برج و باروهاي
این شهر گردید و در هر دو مورد سبب قطع روابط بین ایران و انگلیس و در مرحله ثانی جنگ علنی با انگلستان شد. اکنون ایران
در عقب مرزهاي بیاستحکام خویش بیمناك و ترشرو با انزجار، اما بدون اقتدار نگران تجاوز پادگان افغانی نسبت به کرسی دیرین
سرزمین خراسان است و بنابر همین احساس غبن ایرانیان بوده است که لرد بیکونسفیلا (دزرائیلی. م) به خیال تجزیه افغانستان بعد از
جنگ 1878 مرتکب اشتباه غیرقابل درکی شده بود که پیشنهاد نمود یکبار دیگر هرات نصیب ایران بشود و از اینرو بر یکی از
چند اصل تغییرناپذیر محدود که کشور ما در سیاست آسیاي مرکزي این قرن رعایت مینموده خط بطلان میکشیده است، وي
را ضمنا در چنگ تزار مینهاده است « کلید هند » غافل از این معنی بود که با تسلیم هرات به ایران در حقیقت این سرزمین باصطلاح
.«1»
______________________________
1)- نقشه لرد بیکوسفیلد در تسلیم هرات به ایران بوسیله سر. اچ. رانینسن در مقاله نشریه قرن نوزدهم شماره فوریه 1880 تشریح )
طرح پیشنهادي را درج میکند که بنابرآن قرار « جنگ ترکمنستان » هم در کتاب خود Grodckoff شده است و ژنرال گرودکف
بود هرات مال ایران باشد و مأموري انگلیسی در آنجا مستقر شود و افسران انگلیسی براي استحکام شهر و مشق دادن پادگان ایرانی
به آنجا بروند و هیچ نماینده خارجی در آن شهر اجازه ورود نداشته باشد و اگر خطري متوجه مالکیت ایران شود لشکریان انگلیسی
حق مداخله داشته باشند. این نحوه واگذاري اختیار نگاهداري هرات به ایران جز شکست اثري نمیتوانسته است دربر داشته باشد.
ص: 697
احساسات ناروا بین ایران و افغانستان با رأي حکمیت مرزي سیستان که موجب برآشفتگی طرفین خاصه امیر علی شیر (شیر علی. م)
در «1» گردیده بوده است تخفیفی نیافته و بعد از جنگ افغان و انگلستان هم بواسطه بازداشت ساختگی یعنی پناهندگی ایوب خان
تهران بهبودي حاصل ننموده است و اگر درحالحاضر سکوتی حکمفرماست از آن جهت است که عبد الرحمن همسایه مهیبی است
که با وجود او امکانی براي تحریک مرزي در کار نیست.
دلیل دیگر آن است که با وجود سیاست ضعف و تزلزل که انگلستان درباره بسیاري از مسائل آسیائی نشان داده است، غیر از اشتباه
خطیر لرد بیکونسفیلد همواره باین رویه و تدبیر سخت پابند بوده و ندا همی درداده است و خواهد داد که قلمرو افغانستان که سلطه
ایران بعد از وفات نادر شاه در آنجا تمام شده است و قابل تجدید هم نیست مصون از تجاوز است. این نکته را هم میتوان افزود که
امیر با رفتار نخوتآمیز و ستیزهجوي خویش نظر خوشی نسبت به نیروي نظامی ایران ندارد و در صفوف لشکریان مشرق زمین نیز
تفاوتی که بین نفرات بیسازمان قشون ایران و افراد ریشو و رشیدي که اونیفرم عبد الرحمن خان را بر تن دارند دیده میشود در
هیچجاي دیگر بداناندازه بارز نیست.
عثمانی
درباره روابط ایران و عثمانی، با آنکه این دو کشور از نیم قرن پیش تا حال باهم جنگ و جدالی نداشتهاند و موجبات عاجل
اختلاف و ستیز از دو جانب کمتر و محدود شده است، باز آثار دشمنی دیرین طرفین باقی است و هر گزندي که بر تهران یا
اسلامبول وارد آید بر خرسندي خاطر سلطان یا ناصر الدین شاه میافزاید و بواسطه همین حس همچشمی بوده، نه دلایلی دیگر که به
عامه وانمود کرده بودند، که در سفر اخیر، اسلامبول از خط سیر همایونی حذف شده بود.
صفحه 456 از 570
در روزگار قدیم مزایاي قدر و قدرت دو طرف کموبیش مساوي مینمود گاهی لشکریان ایران تا بغداد پیش تاختند و گاهی نیز
سپاه عثمانی تا تبریز.
______________________________
1)- حاکم هرات و یکی از مدعیان امارت افغانستان. م. )
ص: 698
عهدنامه ارز روم که بسال 1847 انعقاد یافت درحالحاضر پایه دوستی بین دو کشور است، اما وضع نامعلوم رشته دراز مرزي از
آرارات تا شط العرب چنانکه قبلا هم اشاره نمودم موجب تجدید نقار میشود و همواره امکان زدوخورد در میان است. تقسیم
حوزه کردنشین عامل دیگري براي بروز اختلاف بشمار میرود و قضیه شیخ عبید اللّه بسال 1884 چیزي نمانده بود که سبب اشتعال
آتش جنگ شود.
در جنوب هم رونق و عمران مداوم محمره بهیچوجه باب طبع و پسند ترکهاي مقیم بصره و بغداد نیست.
رفتار سخت مأموران طرفین نسبت به یکدیگر را از مطالبی که در باب رودخانه کارون و خلیجفارس ذکر کردم دریافتهاید، از جهت
حفظ صلح خوشبختانه هیچیک از دو کشور درحالحاضر امکان برانگیختن جنگی را در آسیا ندارد و اختلافات بین دو دولت
بهندرت از حد نقارهاي جزئی مرزي و یا اتهامات دیپلماتیک تجاوز میکند.
روسیه و انگلستان
اینک که موضوع ارتباط ایران را با سیاست روس و انگلیس و بخصوص انگلستان بررسی میکنم یعنی همان مطلبی که در تألیف
این کتاب یک لحظه هم از مد نظرم دور نبوده است، در تعریف و تأیید منظور صریح خویش که در ذهن هر فرد انگلیسی نیز
کموبیش متجلی است کاري بهتر از اقتباس سخن سر. اچ. رالینسن که در مقدمه رساله سیاستمدارانه خود نوشته است نتوانم کرد:
امور سیاسی کشورهاي طراز دوم آسیا مانند ایران انتظار نمیرود که در نظر خواننده انگلیسی حائز اهمیت سرشار نماید، اما جا دارد »
که در خاطر داشته باشیم این سرزمین از لحاظ جغرافیائی حد فاصل بین اروپا و هندوستان است و بعید مینماید که نقش عمدهاي
در تاریخ آینده مشرق زمین نداشته باشد. از اینرو وضع مردم آن و بنابراین سبک و سیاست دولت ایشان بیش از اندازهاي که
متناسب با وسعت خاك قلمرو شهریاري نسبت به نقشه عالم و یا شأن و مقام کنونی ایران در میان ملتهاي جهان است مورد توجه
و علاقه متتبعین دقیق واقع میشود.
ص: 699
درست است که ایران امروز همان سرزمین پارس زمان داریوش و حتی ایران عهد شاه عباس کبیر نیست، اما سرزمینی است که خواه
و ناخواه در سرنوشت امپراتوري انگلیس در شرق تأثیر خواهد داشت. بنابراین بررسیهاي جدي سیاستمداران ما را با دقت و
«. شکیبائی تمام و بخصوص بیطرفی و رعایت تام ایجاب میکند
این کلام نه متضمن عذر و بهانه است و نه مقرون به پیرایه اغراق و مبالغه، بلکه بیان صادقانه عین حقیقت است.
پیشآمدي بر گفتار سیاست دو رقیب
در ضمن بررسی سیاست دو دولت رقیب در ایران از این نکته غفلت ندارم که به موضوعی که جنبه بین المللی حساس دارد
بپردازم، آنهم به قلم فردي از اتباع این دو کشور رقیب که با هزاران دشواري ممکن است از شایبه بیطرفی کامل مبرا باشد، ولی
امیدوارم نوشتههاي قبلیام مرا از بهتان احساسات ضد روس بري کرده باشد و در اینجا هم سعی و اهتمام این جانب آن خواهد بود
صفحه 457 از 570
که عواملی را که منافع آنها بدون تردید با مصالح ما در شرق اصطکاك دارد با رعایت نهایت بیغرضی و انصاف مورد بررسی و
تحریر قرار دهم و این حقیقت را نیز از ذهن خویش خواهم زدود که روسیه تا حدود زیادي وضعی ممتاز و قدرتی سرشار و ابهت
بسیار در دربار ایران براي خود دستوپا کرده است، همان مزایاي عمدهاي که در اوایل این قرن خاص انگلستان بوده است، زیراکه
به عقیده من این تحول و انتقال که رقیبان ما حق دارند بر خود از این بابت ببالند در عوض اینکه زمینه مشروعی جهت آزردگی و
ملال باشد، وضع و حالی است که سیاست خود ما که از جهت پیریزي و تکوین سست و از بابت نتایج، نکبتبار و نادرست است
سبب واقعی آن بوده است.
شیون و زاري بعد از شکستن کوزه و فراریختن شیر همان اندازه از لحاظ صلاح سیاسی عبث و بیتأثیر است که این حقیقت در
سایر شؤون زندگی صادق و همین اندازه بس که اعتراف کنیم فتوحات پیدرپی روس و سیاست متعاقب
ص: 700
آن در ایران که با مهارت بسیار تعقیب و اجرا شده است اگر با دغدغه خاطر بیش از اندازهاي توأم نبوده او را در وضع و حال
ممتازي قرار داده است که اکنون نفوذ بسیار در کار ایران دارد و هر نظم و قراري راجع بوضع و کار سیاسی ایران بی همکاري او
دور از امکان است و غرض من در این بحث آن است که حدود نفوذ فعلی یا آینده او را دریابم و طرح و تدبیرهائی که براي بسط
آن تمهید شده است باز نمایم.
ربودن خاك ایران از طرف روسیه
پس ابتدا بموضوع دعاوي و مقاصد روسیه در ایران میپردازم و بدون اندیشه تضادگوئی نظریهام را اظهار میدارم که این ادعاها و
مقاصد بصورت بارز و در مواردي هم علنا خصومتآمیز است.
هنگامیکه تاریخ قرن حاضر را بررسی کنیم ملاحظه میشود که روسیه سرزمین ایران را قطعهقطعه، بعضیها را با جنگ آشکار و
بعضیها را نیز با تهدید و فشار به چنگ آورده است.
بنابر عهدنامه گلستان منعقد سال 1813 وي، از ایران، ولایات گرجستان، ایمبريتیا، مینگرلیا و داغستان و شیروان و گنجه و قرهباغ و
قسمتی از طالش و همچنین بنادر دربند و بادکوبه را تصاحب کرد و ایران از حق داشتن هرگونه کشتی مسلح در بحر خزر محروم
شد.
در سال 1828 بموجب معاهده ترکمنچاي علاوهبر تسجیل فتوحات مزبور نخجوان و ایروان (با مرکز مذهبی ارامنه در اچمیازین) را
بعلاوه غرامت جنگی بمبلغ 000 ر 500 ر 3 لیره بدست آورد. درست است که از آن موقع تاکنون دیگر زدوخوردي بین دو کشور
واقع نشده است، اما جریان دستاندازي بر اراضی با عقد قراردادهاي اتحاد هنوز ادامه دارد و تا این لحظه هم قطع نشده است.
در حین مسافرت اخیر همایونی به اروپا متوجه شدهام که بعضی از درباریان چاپلوس، اعلیحضرت را از این بابت که در سراسر
دوران فرمانروائی خویش وجبی از خاك ایران را از دست نداده بوده است تبریک و ستایش میگفتهاند. لابد این
ص: 701
مدح و تمجید در شنونده آن چندشی برمیانگیخته است و شاید وي فراموش نکرده بود هنگامی که روسها در سال 1869
گراسنوودسک و خلیج بلخان را اشغال کرده بودند، شاه نسبت باین تجاوز آنها بر خاك ایران اعتراض نمود؟ و اگر این عمل راجع
به آن محل واقع شده باشد اعتراضی بر اشغال چکشلرو آشوراده چهاندازه بیشتر کاري مقرون به صواب بوده است؟ حتی اگر
اعتراف شود که حاکمیت ایران در ناحیه مرو دعوي واهی بیش نبوده است (با آنکه بارها بوسیله ترکمنهاي اتک تأیید گردیده
است) باز جاي تردید و انکار نیست که فتوحات روسیه در حوزه ماوراء بحر خزر بسیاري از دهات ایران را جزو قلمرو دولت روسیه
صفحه 458 از 570
قرار داده است.
چراگاههاي اتک که در پائین کوپهداغ واقع شده است و دهکدههاي مهنه و چاچاو دوشک و موضع سرخس همه روزگاري جزو
سرزمین ایران بود، اما دیگر حال بدین منوال نیست. در فصل راجع به خراسان نشان دادهام که این رخنه تدریجی هنوز تمام نشده
است و ایرانیان بارها بمناسبت تجاوز روسیه به قرار- داد مرزي اتک مورخ 1881 اعتراض کردهاند که بموجب آن روسها اراضی
ایرانی گل گلاب و گرماب و کلته چنار را جزو خاك خود بشمار آوردند و رفتهرفته هم آبهاي جبال آن حدود را بطرف خود
میبرند. این حرکات مختص و ناشی از سیاستی است که شاید موقتا با تأمین ثمراتی اندك مایه دلخوشی و رضایت نماید، اما هدف
نهائی آن شامل زمینه وسیعتري است که هرچه بیشتر پیشرفت میکند، اسباب پیشروي بیشتري فراهم میشود.
تفوق در حوزه شمال و شمال غربی
براستی که جا دارد در این مورد مکثی نموده وضع متفاوتی را که روسیه در روابط خود فعلا با ایران دارد نسبت بآنچه پیش از
جنگ اخیر خویش بالغ بر شصت سال قبل داشته است مقایسه کنیم و به خاطر داشته باشیم که تمام امتیازات بعدي را نیز تحت
عنوان صلح و بدون هیچگونه تیراندازي و یا فشار سیاسی بدست آورده که نقص و علت آن هرچه بوده است این اشتباه نابخشودنی
را هرگز مرتکب نشده است که قدرت خود را فراموش و یا پنهان کند.
ص: 702
در موقع امضاي عهدنامه مزبور ابتدا بحر خزر به دریاچه روسی مبدل گردید، در همان عرصهاي که نه کشتیهاي تجارتی داشت و
نه ناوهاي جنگی، در صورتی که فعلا صدها تن ملوانان روسی بر امواج آن دریا جولان دارند و بواسطه فقدان هرگونه نیروي
دریائی دیگر تسلط او بر سواحل آن خواه از جهت تجارتی و یا قدرت نظامی محرز است. اصلاحاتی را که در کار کشتیرانی ولگا
کردهاند منابع نظامی ناحیه غازان و روسیه مرکزي را به قلمروهاي آسیائی نزدیکتر ساخته است.
شصت سال پیش هنوز کار انقیاد کامل قفقاز ناتمام بود و همشهريهاي شمیل خار کمآزاري در آن حدود نبودند. تفلیس
درحالحاضر مرکز نظامی سرزمینی است که نیروي لشکري آن در زمان صلح بالغ بر 000 ر 100 نفر است و تا 000 ر 270 نفر
مسلح میتواند بسیج کنند. خط آهنی بین دریاي سیاه و بحر خزر دارند و بزودي آنرا با شبکه راهآهن اروپا مربوط خواهند ساخت.
هرگونه مخالفتی و هر قسم موانعی از جانب شمال مرتفع و بجاي آن وضع ممتاز تفوق سوق الجیشی فراهم شده است.
وضع کار در شمال شرقی
هرگاه توجه خود را به جانب خاور معطوف سازیم وضع بسیار مساعدي خواهیم دید که هرچند دیرتر بدست آمده است از لحاظ
اهمیت ذرهاي کمتر نیست. قبل از نبردهاي روسیه با ترکمنها و در گیروداري که بیم و وحشت تاختوتازهاي این راهزنان همهجا را
فراگرفته بود بسیار بعید مینمود که دولتی اروپائی قدم در شنزارهاي قرهقرم بگذارد.
روسیه در نواحی شرقی قلمرو همایونی بصورت مدبرانه یعنی در جامه بازرگانی رخنه کرده است. کنسول و نمایندگان کنسولی
رفتهرفته در بنادر و شهرهاي متعدد گماشت، ابتدا در رشت در عهد سلطنت محمد شاه و سپس در استراباد، گز، مشهدسر و شاهرود
و از این حدود هم بتدریج در نقاط شرقی که مرحله نهائی آن بطوريکه شرحش گذشت تعیین سر کنسول بسال 1889 در مشهد
بود و در هرجا
ص: 703
که نصب نماینده رسمی قرین صلاح نبود نمایندگانی در لباس روحانی و معمولا هم از میان ارامنه متولد روسیه و یا افرادي که در
صفحه 459 از 570
کار تجارت بودند استخدام نمود که مقصود و مرام او را انجام بدهند و بدینترتیب شبکه فعالیت را در سراسر خطه خراسان بسط
داد تا این عمال در همهجا هیبت کلان همسایه شمالی را مستقر سازند و برکات و آثار نفوذ او را در اذهان رسوخ دهند.
این وضع و جریان بواسطه جرقه سقوط سمرقند و تسخیر خیوه و انقیاد بخارا در آن حدود و شهرهائی که در ذهن اهالی شرق تا آن
زمان جز نام و سنت خاور همواره سربلند، چیز دیگري به تصور نیامده بود بکمال رسید و هریک از این پیروزیها ضربتی نیز بر پیکر
بریتانیا بشمار میرفت که از دوره فاجعه کابل و کشتار جوکدولوك در سال 1842 نام و نشانش راه پستی یافته بود.
داستان رقابت بین دو دولت هر روز در بازارها و قهوهخانههاي مشرق زمین که در آنجا وقوف صحیحتري از اوضاع و احوال میسر
1877 پیش آمد که نتیجه آن - است تا در جلسات مجلس مبعوثان، مورد گفتوگو است، سپس نیز جنگ بین روسیه و عثمانی 8
باز فتح روس بود و آن بیشتر از این جهت بااهمیت مینمود که طرف مغلوب یعنی عثمانی، دشمن ایران و بزرگترین دولت اسلامی
بود.
فتح ترکمنستان
1880 ترکمنستان اتفاق افتاد که ضمن آن ژنرال اسکوبلف باین خیال که فتح خود را - سرانجام بالاتر از فتوحات دیگر نبرد 1
درخشانتر سازد به کشتار افرادي که مایه بیم و هراس بودند، ولی درواقع چندان مهیب بشمار نمیرفتند فرمان داد و مردم مرزنشین
آن سامان برقآسا از هر گوشهاي بکشورهاي مجاور گریختند. علاوهبر نام و ابهتی که در اثر این پیروزي بدست آمد، آزادي
دستهدسته اسیران ایرانی که از زندانهاي خیوه و بخارا به خانههاي خود بازآمدند آوازه این اقدام ثواب عظیم را در همهجا پراکنده
ساخت و درحالیکه این عده نجات یافته اثرات زخم و خراش ناشی از زنجیرهاي اتک را نشان میدادند ملایمت و بخشندگی
طرف فاتح را نیز که آزادي خود را مدیون او بودند همیستودند. مزایاي
ص: 704
نظامی در اثر تصرف و الحاق ترکمنستان از آن پس بواسطه ساختمان خط آهن ماوراء بحر خزر هم تقویت و هم توسعه یافته است
که باید اثر آنرا نسبت به ایران و قضیه ایران در ضمن سطوري چند بیاورم.
اثر خط آهن ناحیه ماوراء بحر خزر
اثرات تجارتی خطوط آهن ژنرال اننکف را در خطه خراسان سابقا بیان کردم و نشان دادهام که با ساختمان این راهآهن روسیه در
ایالت شمالی ایران نفوذ فراوان کسب خواهد کرد که اگر با خطوط متقابلی در جنوب از جانب انگلستان تعادل حاصل نشود
تردیدي نیست که با وسایل دیگر قابل رقابت نخواهد بود. همچنین باز نمودهام که طی پیشرفت- هاي پیدرپی روسیه
به حرکت درمیآیند. «1» دستفروشانی از جلو چینوونیک
این جریان که اولین مرحله آن ظهور عدلهاي بار است که با علامت تجارتی مسکو بر پشت شتر و قاطر حمل میشود، بعید نیست
که از عقب آن بار و بساط پادگانهاي دائمی فرارسد.
از لحاظ سیاسی، مجاورت خط آهن ماوراء بحر خزر و پایهگذاري دستگاه عظیم اداري روسیه در عشقآباد که از آنجا ارتباط
پیوسته و ارسال دستهدسته هدایا باین طرف مرز مقدور خواهد بود رفتهرفته خانات مجاور را در ایران دست- نشانده و یا نماینده آن
دولت خواهد ساخت. نهایت آرزوي حکومت تزاري این است که بعد از درگذشت ناصر الدین و یا هنگامی که پیشآمد آشفتگی
و اختلال، فرصت و مجالی بدست دهد، پیشرفتهائی در این حدود نصیب او شود و یا بنابر درخواست خوانین محلی بهعنوان
حمایت، قدمی در پیش نهد سپس درواقع این پیشروي مختصر را استوار و بیشتر سازد.
صفحه 460 از 570
اهمیت سوق الجیشی این خطوط آهن جدید و ارتباط آن با نواحی دریاي خزر است که بر نفوذ نظامی او در خراسان افزوده است.
جاده قدیمی بندر گز و استراباد و شاهرود که از کتلهاي مهیب مانند گردنه کزلوك امتداد مییافت
______________________________
Tchinovnik-(1)
ص: 705
و جاده جلگه اترك از چکشلر که لوماکین و ترگوکاسف در نخستین نبردهاي ترکمنستان اختیار کرده بودند، ولی اسکوبلف در
سال 1880 از این راه دست کشید و جاده پستی تهران- مشهد که راههاي ورود به خراسان است تا سال 1881 تنها طرق قابل
استفاده لشکریان روس بوده اینک همه عاطل و بلااستفاده مانده و بجاي این راهها، جاده نظامی جدیدي ساخته شده است که از
عشقآباد تا قوچان و مشهد امتداد خواهد داشت و بدینوسیله لشکریان روس در عرض ده روز از قرارگاهی در روسیه به یکی از
شهرهاي عمده ایران خواهند رسید و همچنین بوسیله جاده دوشک- مشهد و راه سرخس و مشهد که راجع به هر دو نیز صحبت
کشیدن خط آهن آینده درمیان است. راهآهن ماوراء بحر خزر قادر است نیروهاي ناحیه ماوراء بحر خزر و ترکستان و پادگان
سمرقند را با لشکریان مرو و قزلاروات و عشقآباد یکجا متمرکز سازد. با اعتراف به جنبه احتیاطی کار که شاید هم درواقع زاید
بهنظر آید من دلیلی نمییابم که سپاه دههزار نفري روسیه نتوانند بدون تیراندازي و پیکار و یا خونریزي و کشتار در ظرف سه هفته
از شروع جنگ تا مقصد مطلوب خویش در خراسان پیش آیند.
خلاصه وضع روسیه
بنابراین جاي انکار نیست که وضع نظامی روس در سراسر حدود شمالی ایران از ارس تا تجن مبتنی بر تفوق عظیم است و در هر
نقطه از هزار میل سرحد مشترك وي واجد وسایل تهدید و در صورت لزوم آماده بکار بردن نیروي نظامی است. از قرارگاه لشکري
خود در تفلیس و ایروان امکان دستیابی آسان بر آذربایجان دارد. تسلط او در دریاي خزر به کلامش در پایتخت نفوذ و اثر
میبخشد، خط آهن جدیدش در ماوراء بحر خزر که دولت حتی قويتر از ایران را مایه تهدید تواند بود، کام او را در خراسان روا
میسازد.
درحالحاضر یگانه نیروي نظامی معتنابه در ایران فوج قزاق است که فرماندهان روس دارد و در صورت تشنج سیاسی معلوم نیست
که جانب روسیه را خواهند گرفت و یا حامی زادگاه خویش خواهند بود. هرموقع که دولت تزاري
ص: 706
خواستار اجراي مقصود و مرام خاصی در تهران است فقط نمایش پادگانهاي روسی که در چند صد میلی تهراناند کافی است که
جلسه هیأت وزیران را متزلزل و خود ناصر الدین را به تأمل بیشتر وادار کند.
هنگامی که شاه در سال 1889 به اروپا آمد درواقع همین سیاست مجرا گردید. من یکی از وزیران ایرانی را پرسیدم که چهچیزي او
را بیشتر از همه در انگلستان تحت تأثیر قرار داد و چهچیزي هم در اروپا. وي در پاسخ گفت در انگلستان تعداد کثیر افراد صنعتی
در شهرهاي بزرگ داخلی و در روسیه وفور عده سربازان. همهجا سرباز در جلو نظر ما بود، در امتداد خط آهن در ایستگاهها و در
خیابانها. این وزیر ایرانی باین نتیجه رسیده بود که تزار هم سرزمین ماد و هم راز قدرت آنرا که دندان اژدها بود بارث برده و قادر
است افراد بیحد و حسابی براي میدانهاي نبرد آماده سازد.
نقشههاي تجاوز
صفحه 461 از 570
پس چه نقشههائی بمناسبت این وضع ممتاز و با قدرت دولتی که واجد آن است ممکن است مورد علاقه و آماده اجرا باشد؟ راجع
باین نقشههاي حکومت تزاري نه کتمانی در کار است و نه از حدود و دامنه وسیع آنها بیاطلاع هستیم. دولت روس، ایران را
وجودي محتضر تلقی میکند و گاهی نیز او را مورد نوازش و تحبیب قرار میدهد، ولی مآلا بیچونوچرا طالب بقاي وي نیست.
روسیه تجزیه ایران را در آینده به همان نحو و روالی مقدور میپندارد که سرنوشت لهستان نشان داده است و از قرار معلوم عزم
خویش را هم جزم کرده است که در صورت تجزیه چه قسمت کلان و مغتنم ایران را بدست آورد. با جرأت تمام میتوان اعلام
کرد که هیچ سیاستمدار روسی یا افسر ستاد ارتش تزاري قادر به تسلیم گزارشی درباره سیاست خارجی روسیه نسبت به ایران و
آینده آن کشور نیست، مگر آنکه وعده و یا اشارهاي مربوط به الحاق ایالات آذربایجان، گیلان، مازندران و خراسان یا به عبارت
دیگر تمام نواحی شمال ایران از شرق تا غرب
ص: 707
را در شرح خود درج کرده باشد. این جانب شکی ندارم که اقدامات ضروري در صورت پیشآمد جنگ یا اختلال امور و یا حسن
تصادف مطلوب همه مورد مذاکره و تصویب قرار گرفته است.
دولت تزاري به ایالت ممتاز آذربایجان چشم طمع دوخته است، براي اینکه 000 ر 40 میل مربع اراضی مستعد و حاصلخیز و
روستائیان سختکوش و ستبر آن و استعداد نظامی جمعیت این ایالت و کرسی عمده تجارتی آن تبریز که چون صدها میل با ناحیه
ماوراء قفقاز مرز مشترك دارد و از تفلیس مرکز نظامی آن چندان دور نیست با نهایت آسانی در معرض تصرف و بدون اشکال
قابل الحاق است.
ناحیه دیگر مجاور ولایت ساحلی گیلان است و حاکمنشین آن شهر رشت بندر عمده تجارتی بشمار میرود و مشحون از منابع
دستنخورده ثروت مانند:
چوب، برنج، نیشکر، پنبه و ابریشم میباشد. ولایت دیگري که به جهات مذکور مشابه، ولی از بابت منابع طبیعی خواه نباتی یا
معدنی غنیتر است سرزمین همجوار مازندران است که گفتهاند بهترین افراد پیشهور را در ایران دارد و سرشار از ذخایر بکر
زیرزمینی است.
بنابر دلایلی که قبلا یاد شده است و ناشی از خصایص طبیعی آنجاست که اقلیمی مالاریائی و غیرقابل رسوخ است اگر وسایل
دفاعی کافی فراهم باشد میتوان آنرا از خطر تجاوز مصون داشت. اشکال نگاهداري این ولایات و نیز دشواري تصرف آن حدود
را سابقا با دلیل و برهان بیان کردهام شاید روسها با دستاندازي بر مناطق ساحلی دریاي خزر خبط بزرگی مرتکب خواهند شد. این
نظریهام خواه صحیح و صواب باشد، یا ناصحیح و ناصواب تردیدي ندارم که چیرگی بر این ولایات از اقدامات عمدهاي است که
طرحریزي کردهاند. در صورت تصاحب این حدود، روسها استراباد را هم در اختیار «1» دستگاههاي اداري ساحل رودخانه نوا
خواهند داشت و دستآویزي براي دستاندازي بر خراسان فراهم
______________________________
رودخانه عظیمی است که به دریاي بالتیک میریزد و شهر لنینگراد در کنار آن واقع شده است. منظور نویسنده ستاد Neva-(1)
نیروهاي تزاري است. م.
ص: 708
.«1» خواهد گردید و هرگاه بطوريکه شرح دادهام این نقشهها اجرا شود سراسر شمال ایران بدست آنها خواهد افتاد
«2» برگهاي از روزنامه نوو ورمیا
صفحه 462 از 570
هنگامی که من طرح نقشههائی را به روسها نسبت میدهم که آنرا بکلی انکار و ادعا دارند که آنچه میگویم تراوش مغزي آشفته
است، بهرحال ممکن است چنین پنداشت که من نسبت به روسها غرضی دارم و حال آنکه حاشا که من برخلاف حقیقت سخنی به
میان آورده باشم. اجازه بدهید قصد و خیال دولت تزاري را درباره خراسان از قول سخنگوي خود ایشان بیان کنم. در اول دسامبر
1888 این مطالب در روزنامه نووورمیا انتشار یافته است:
توجه ما چنانکه بایدوشاید به لزوم انقیاد خراسان که با ناحیه ماوراء بحر خزر ارتباط نزدیک دارد و از جهات اقتصادي و صنعتی »
باین ایالت متکی است معطوف شده است. در این حدود منطقه نفوذ انحصاري روسیه از میان خراسان جاده مطلوبی به هرات هست
و در صورت پیشآمد عملیات جنگی برعلیه هندوستان، خراسان پایگاه خواربار ما جهت اقدامات مقدماتی نسبت به آنجاست،
بعلاوه از این جهت نیز اهمیت سرشار دارد که از داخله این ایالت رودخانههائی سرچشمه میگیرد که اراضی اخال و اتک ما را
.««3» سیراب میکند و جمعوجور کردن آبهاي آنها براي آبادانی و ترقی ایالت جدید ماوراء بحر خزر ما ضروري است
______________________________
1)- این نقشهها را دولت روسیه شصت سال پیش هم در سر داشت. سروان مینیان که بسال 1830 از آن حدود گذشته نوشته است )
در مراسم جشنی بگوش خود شنیدم که کنت پاسکیه ویچ اظهار میداشت که فقط منتظر فرمان امپراتور است تا قلمرو ایران را » : که
.« پاك از میان بردارد و آنرا به یک ایالت امپراتوري روسیه مبدل سازد
Novoe Vremya-(2)
3)- تنها سخنگوي برجسته روسی تا آنجا که من میدانم صریحا این قصد و خیال دولت روسیه را نسبت به خراسان تکذیب نموده )
است، ژنرال اسکوبلف بود که در مصاحبهاي با آقاي ماروین گفت:
اشتغال کردن خراسان براي ما چه لزومی دارد؟ ما فقط به آذوقه این ایالت احتیاج داریم که در وضع فعلی هم میتوانیم بدست »
آوریم. اکنون از تجارت این ایالت با نیژنی نووگورد به ما میرسد که در صورت اشغال از دست خواهیم داد. به نظر من روسیه
اما این اظهار ایشان یاوهسرائی مینمود، چون « هیچوقت خراسان را نخواهد گرفت و گمان میکنم سرحد جدید ما دائمی است
اطلاع داریم که وي اطمینان داده بوده است که خط آهن ماوراء بحر خزر نیز از عشقآباد جلوتر نخواهد رفت و مرو هم هرگز
بخاك روسیه ملحق نخواهد گردید.
ص: 709
در » وقتی که بنا باشد رازي فاش شود، باید آنرا به جراید روسیه احاله کرد که میتوانند با بهترین وجهی از عهده این کار برآیند
اینجا ما مراتب زیر را صریحا توصیه میکنیم: 1- اختیار یا حق نظارت انحصاري در خراسان. 2- اختصاص دادن خاك آن براي
.« بهرهبرداري خودمان. 3- استفاده از این پایگاه نظامی برعلیه امپراتوري هندوستان
نووورمیا میتوانسته است این نکته را هم اضافه کند که هر سربازي نیک میداند که به چه دلیل روسیه با چشمان آزمند نگران آینده
خراسان است، چون خط آهن ماوراء بحر خزر که از لحاظ نظامی به نفسه ارزشی ندارد با 300 میل جناح کوهستانی از ناحیه این
ایالت مرزي ایران مورد تهدید میباشد و معلوم است که اگر ارتفاعات مقابل در دست دشمن باشد این خط آهن در چندین نقطه
در معرض خطر خواهد بود. در اینکه روسیه راهآهن مزبور را با وجود همه این خطرات ساخته است، حاکی از این است که از
جانب خراسان ایران احساس مصونیت میکند و هیچگونه اعتنا و نگرانی به اقدام خصومتآمیز از ناحیه ایران ندارد.
ایران هم از این طرز خیال همسایه شمالی غافل نیست، بلکه نیک متوجه آن است، ولی ناگزیر راه چشمپوشی اختیار کرده است،
زیرا که این از رازهاي آشکار دیپلماسی نیست که در سال 1883 یا همان اوان در یکی از دفعاتی که روسیه رویه تهدید و فشار
بین ایران و روسیه («*» پیش گرفته بود و ایران در تنگناي گرفتاري قرار داشت قراردادي محرمانه (که متن آن هنوز فاش نشده است
صفحه 463 از 570
.«1» بامضاء رسید که برطبق آن و تحت شرایطی به نیروي روس اجازه ورود به خراسان داده شده بود
______________________________
(*)- متن این قرارداد در جلد سوم مجموعه معاهدات ایران تألیف مترجم این کتاب نخستینبار طبع و انتشار یافته است.
در همان موقع » مینویسد که « ایران و ایرانیان » 1)- آقاي بنیامین که در آنوقت وزیر مختار امریکا در تهران بود در کتاب خود )
1883 ) روسیه شاه را تحریک کرده بود که عهدنامهاي تهاجمی و دفاعی با او امضاء کند و ایران موافقت کرده بود که در صورت )
پیشآمد جنگ با روسیه برضد انگلستان همکاري کند. وقتی این موضوع برملا شد، انگلستان بیدرنگ اعلام داشت وجود چنین
قراردادي از محالات است و روسیه وانمود کرد که هنوز موقع فاش کردن مقاصد او فرانرسیده است، ولی من اطمینان کامل دارم
آقاي بنیامین بیجهت شک فرمودهاند: « که چنین معاهدهاي مطرح شده بود، اما جاي نهایت تردید است که بامضاء رسیده باشد
چون قراردادها امضا شده بوده است.
ص: 710
هرکس خواه حضرت شهریاري یا افراد عام گمان کند که قدم نظامیان روسیه به خطه خراسان باز شود روزي از آنجا بازخواهند
گشت لابد از چگونگی کار آنها پاك بیاطلاع است و به کیفیت تاریخسازي آن دولت در آسیاي مرکزي آشنا نیست و حتی این
نکته نیز ارزشی ندارد که آن دولت اطمینان کافی به انگلستان یا دولت دیگري درباره تمامیت ارضی ایران داده باشد. مگر وقتی که
خیوه تصرف و مرو به روسیه ملحق شد، ضمانتنامه آزادي آنها را کسی دیده است؟
خدمات روسیه نسبت به ایران
از لحاظ رعایت انصاف نسبت به روسیه جا دارد خاطرنشان کنم که آن دولت با دلیل و برهان لاف میزند که بخصوص در خطه
خراسان واقعا به ایران خدمت کرده است- که لابد در ازاي آن انتظار نتایجی هم دارد. بطوريکه اشاره نمودم روسیه چندین هزار
نفر اسیران ایرانی را که در خیوه و گئوك تپه و مرو گرفتار بودند آزاد نموده و آنها را بیاجر و رایگان به خانههاي خویش
بازگردانیده است و با مطیع ساختن طوایف ترکمن شمال خراسان و جلوگیري از تاختوتاز و غارتگري همیشگی ایشان، ایرانیان را
آسوده و کشتوکار را برایشان مقدور ساخته است و با تصرف و اعمال قدرت در اداره امور ناحیه ماوراء بحر خزر از ابهت و اقتدار
خوانین مرزنشین خراسان کاسته و به حکومت مرکزي در تهران امکان داده است که بار دیگر سلطه و نفوذ خود را در آن منطقه
مستقر سازد. این خدمات انکارپذیر نیست و حتی خودخواهترین افراد نیز از تصدیق آن ناگزیرند، اما در اینکه چنین خدماتی باو
حق و اجازه دهد که بر بهترین ایالت ایران دستاندازي کند، قضاوتش را به اهل بینش و وجدان واگذار میکنم. هرگاه اصول
اخلاقی در مناسبات بین المللی تا این حد انحطاط یافته باشد آنوقت ناصر الدین شاه حق دارد گله تاریخی را که در واقعه تروا
.« حتی از ارمغان یونانیها نیز بیم داریم » : گفته شده بود تکرار کند
تأیید رسمی
پس این بوده است داستان نقشههاي حکومت تزاري راجع به آذربایجان و گیلان و مازندران و خراسان، ولی باز اجازه بدهید که
خود را
ص: 711
با اظهار این نکته تبرئه کنم که در بیان این مطالب فقط به نوشتههاي روزنامهها و یا اشاره و اعترافهاي محرمانه متکی نبودهام. با
علم کامل درباره آنچه به رشته تحریر درآوردهام حقیقت را آشکار نمودهام و اگر فردي از مردم روسیه سخنانم را مشکوك تلقی
صفحه 464 از 570
کند باید پیشنهاد کنم به نقشه سري سال 1885 ژنرال کوروپاتکین درباره لشکرکشی به هندوستان که از قرار معلوم برنامه بعدي
پیشروي روسیه در جهت آسیاي مرکزي بوده است عطف توجه نماید و سخت تعجب خواهم کرد که الحاق آذربایجان و گیلان و
مازندران و خراسان را در آنجا ملاحظه نکند و درنیابد که آن کار، نخستین هدف سیاسی دولت تزاري بوده، بخصوص خراسان که
مقدمه تصرف هرات محسوب میگردد. جا دارد که از حضرت شهریاري (ناصر الدین شاه) استفسار شود که وي چندبار به تهدید
سیاستمداران روسی در تهران دچار و به او اخطار شده بود که اگر در اجراي امیال رژیم تزاري رفتار مساعد عاجلی اختیار نکند این
و یا آن ایالت را قهرا خواهند گرفت.
چشمداشتی بر خلیجفارس
اشتهاي حکومت تزاري در کار جهانگیري فقط به همان سامان و نواحی محدود نمیشود و چون بحد کافی از دستاندازي بر نیمی
از تمام غنایم ایران در شمال خشنود نیست، نظري هم به جانب جنوب دارد و آرزومند یافتن راهی به خلیجفارس و اقیانوس هند
است. جنبوجوش- هائی را که سابقا در امتداد مرزهاي جنوبی و شرقی خراسان تصویر نمودم و فعالیت نمایندگان آن در خارج از
حریم مشروع نفوذش در شمال ایران و آزمایشهائی که بر سبیل امتحان در پیشرفت بجانب سیستان نموده است درواقع توجیهی جز
این ندارد که درصدد است پایه قدرت بریتانیا را در جنوب ایران سست و در کار دریاهاي جنوبی اعمال نفوذ کند و پایگاهی براي
عملیات بحري خویش فراهم سازد.
این منظور هم به یکی از دو طریق قابل حصول است یا باید روس با عثمانی گلاویز شود و بغداد را تصرف کند و یا از راه ایران
خود را به خلیجفارس برساند.
از این دو شق، دومی بیشتر مایه امیدواري است و خطر کمتري دارد و جذبههائی
ص: 712
از این جانب در کار هست که پیوسته و بصورت غیرقابل مقاومتی موجب جلبتوجه روسهاست. اگر در این مورد هم بعضیها
خیال کنند که من با نسبت دادن خیالاتی به روسیه غرض بد نمودن او را دارم و گفتارم با آنچه او بدولت ما اطمینان داده است
منافات دارد، بهتر آن است که این افراد آزردهخاطر از وزارت خارجه در سن- پطرزبورگ تحقیق نمایند که آیا در موقع طرح
کردن نقشه کوروپاتکین عهدنامه محرمانه او نیز با پادشاه ایران امضا و یا مذاکره نشده بود که بعد از پیشروي نیروي روس در
قرار بود بندرعباس به روسیه واگذار شود و آیا امتیاز اخیر خط آهن که نمایندگان روسیه جهت بدست آوردن آن در «*» خراسان
تهران تلاش داشتند متضمن شرط دستیابی بر مخرجی بحري در چاهبهار بر ساحل بلوچستان ایران نبوده است.
تاکتیک آنها
بمناسبت وضع ممتاز مستحکمی که روسیه در ایران دارد، با وجود امکان سهل و آسان اجراي مقاصد او که (هرگاه امکانات بوجه
متناسبی سنجیده شود) رويهمرفته نقشههاي بیحدوحساب و دور از تناسبی نیست، چنین مینماید که در آن مملکت بدون
ضرورت بواسطه طرزکاري که ناشی از تضاد کامل با سادهلوحی عمومی و مدارا در رفتار نسبت باهالی مشرق زمین است از اهمیت
آن میکاهند، شاید فرض و قرار آن است که ملایمت و مدارا باید فقط بعد از دستاندازي و تسخیر معمول و در ابتداي امر
خشونت و زور مجرا شود.
نمایندگان و مأمورانش در ایران لحن کلام دیکتاري دارند که هرچند ترس و هیبت تولید میکند، ولی وسیله دلجوئی نیست.
شگفتانگیز آن است که وزیر مختار روسیه در تهران بارها از رفتار گستاخانه خویش سبب وهن بزرگی شده است. در سابق
صفحه 465 از 570
خاطرنشان ساختم که تقریبا دو سال پیش نقاري سیاسی در موقع استقرار سرکنسول روسیه در مشهد اتفاق افتاد. در آن قضیه مأمور
موردنظر تعیین
______________________________
(*)- در مخفینامه روس و ایران که تزار و ناصر الدین شاه امضا کرده بودند حق عبور نیروي روسیه از خاك ایران مندرج نیست
ظاهرا چون نویسنده از این بابت سخت نگرانی داشته این مطلب را درمیان گذاشته است. (رجوع شود به عهدنامه تاریخی ایران
تألیف مترجم).
ص: 713
و انتصابش هم در روزنامه رسمی دولت روس اعلام شده بود قبل از اینکه پادشاه از جریان کار آگاه و یا درخواست روانامه از
دولت ایران شده باشد. چون چنانکه طبیعی و بسیار برازنده بود صدور اجازه چند صباحی بتأخیر افتاد نظریه واقعی آنها نسبت به
ایران بصورت مقاله هشدار خشمآمیزي در روزنامه نووورمیا انعکاس یافت:
چنین امتناعی در تاریخ دیپلماسی روسیه سابقه ندارد آنهم از ناحیه دولت ایران که سربازانش پابرهنه و افرادش بینوا و »
.« دستگاههاي سیاسی آن از هم پاشیده است
چندي پیش از ورود من به مشهد شاهزاده والی بنابر پافشاري کنسول روسیه سیدي را از مشهد بیرون کرد، ولی هنوز دیري از
اخراج او نگذشته بود که مجتهدین والی را ترغیب کردند که محرمانه دستور بازگشت وي را صادر کند.
به عقیده من با رفتار تحریکآمیزي که نمایندگان حکومت تزاري پیوسته در ایران نشان میدهند و غالبا هم مشت آنها باز میشود،
به منافع آن دولت لطمه میرسد مانند قضیه تحریکات عمال آنها جهت برانگیختن ترکمنهاي یموت علیه حکومت ایران که خود
رفتار حیرتآوري نسبت بطرف متعاهد و متحد است و یا ارتباط محرمانه با ایوب خان در سال 1885 در موقعی که بهعنوان زندانی
در تهران بود و ایشان او را تشویق به فرار میکردند و براي انجام منظور کمک مالی نمودند تا سبب اختلافی بین ایران و انگلیس
فراهم شده باشد. ممکن است روسها نسبت به ایرانیان نظر مطلوبی نداشته باشند و عقیده آنها صائب باشد، اما در ابراز نظر و اغراض
خود پاك بیباکند، چنانکه با کموزیاد کردن ارقام و اعداد که تنها از عهده جراید آنها ساخته است روزنامه نووورمیا شرح ذیل را
انتشار داده:
ملکه انگلستان اخیرا بودجه نمایندگی خود را در ایران به 000 ر 250 لیره (که درواقع 5000 لیره است) ترقی داده است. اگر سر »
دروموندولف (وزیر مختار انگلیس در تهران. م.) با 000 ر 100 لیره اعتبار، کارون را میگیرد حالکه ملیونها لیره در اختیار دارد چه
«. پیروزیهاي درخشانی که نصیبش نخواهد گردید
ص: 714
عقیده سابق ایرانیان
این موضوع خالی از تفریح نیست که وضع کنونی روسیه را در ایران و زمینه مساعد سیاسی که براي پیشرفت بیباکانه مقاصد ایشان
فراهم است با منزلت و وضعی که ابتدا در دویست سال پیش در سرزمین ایران داشتهاند قیاس کنیم. داستان نمایندگان مسکوي را
در زمان پادشاهی شاه عباس ثانی و تأثیر نامطلوبی که رفتار خشونتبار دور از آداب آنها در نزد ایرانیان مشکل- پسند داشته و
ایرانیان به افراد » : اعتراض همگان را برانگیخته بود، شرح دادم. شاردن در مورد تاجگذاري شاه سلیمان ثانی در سال 1677 مینویسد
وارد از مسکو چندان اعتنا نداشتند و در میان تمام عیسویان آنها را تنگنظر و بینام میپنداشتند و از روي شوخطبعی ایشان را
.« اوزبک خطاب میکردند که دال بر بیاعتنائی نسبت به آنها بود، زیراکه اوزبک در مشرقزمین معنی قرین اعتبار ندارد
صفحه 466 از 570
اکنون همان افراد مسکوي بر این اوزبکها سروري دارند و راجع به فقدان قدر و اعتبار آنها نیز معلوم نیست، ایرانیان زمان ما
چهاندازه با ایشان تفاوت داشتهاند، ولی این نکته روشن است که لااقل زودتر از اهل ایران در راه حفظ آزادي خود با فاتحان آینده
خویش مبارزه کردهاند.
رویه روسیه در قبال اصلاحات داخلی
از لحاظ شخصی درحالیکه از اظهارنظر قطعی در زمینه سیاست خارجی که شاید عین صلاح باشد و یا بواسطه معاذیري صرفنظر
کردهام، خودداري مینمایم و در ضمن آنکه اعتراف میکنم که دولت روسیه در پیروي سیاستی که بیشتر درخور مصالح او باشد
نیک مختار است باز از ابراز این نظر احتراز نتوانم کرد که رویه او راجع به اصلاحات داخلی ایران جدا مورد اتهام میباشد و آن
دولت به آسانی قادر به رفع این ملامت نیست که در قبال هرگونه پیشنهاد و اقدام اصلاحی در کار این سرزمین عقبمانده و گرفتار
ایستادگی و مقاومت نموده است. میتوان بدرستی اظهارنظر کرد که در نفوذ تمدن غرب و توسعه راهها و کشیدن خط آهن و
درهم شکستن سنتهاي بیهوده قدیم
ص: 715
چه پیشرفت و تسریعی نصیب میشده است، اگر روسیه نفوذ قاطع و مساعی خویش را در این خصوص بکار میبرده است و- این
یکی خود اتهامی بس عظیم است- باید گفت که هیچ طرح و کاري در جهت تقویت ایران و بسط بیطرفانه ثروت آن به میان نیامده
است که از طرف حکومت تزار با مخالفت و مقاومت بسیار مواجه نشده باشد.
این موضوع شایانتوجه است که اولین امتیاز کمپانی رویتر بسال 1872 از آن جهت محکوم به فنا شد که روسها در حین سفر
همایونی به اروپا که سال بعد اتفاق افتاد از این بابت به او در سنپطرزبورگ ترشروئی نمودند.
وقتی که دستهاي از مأموران اتریشی براي ترتیب دادن سرویس پستی ایران در سال 1874 وارد شدند روسیه همهقسم موانع در کار
ایشان پیش آورد و هنگامی که با وجود مخالفت آنها سیستم فعلی پستی در ایران برقرار شد باز روسیه بسیار کوشید که از عضویت
ایران در قرارداد بینالمللی پستی جلوگیري کند. کشتیرانی در کارون که شاه چندبار امتیاز آنرا اعطا کرده است در اثر
تاکتیکهاي مزاحم وزیر مختار روس در تهران به تأخیر افتاد و همینکه سرانجام فرمان این امتیاز صادر گشت در روسیه فریاد انزجار
براي رفع «1» برآمد و طریقه فرانسوي پاداش- جوئی را پیش آوردند و آنقدر جاروجنجال دوام یافت تا امتیازات کلانتري
آزردگی روس اعطا گردید و قدر مسلم این است که مصالح و یا منافع واقعی ایران حتی ذرهاي در محاسبههاي خودخواهانه ایشان
منظور نمیگردیده است.
در مورد تأسیس بانک شاهنشاهی ایران در سال 1889 هیچگونه معاضدتی از ناحیه آنها بعمل نیامد! بلکه برعکس پیوسته
کارشکنی آن دولت مشهود بود. داستان طرحهاي پیدرپی و متعدد خط آهن که وزیر مختار روسیه
______________________________
1)- مواد این قرارداد محرمانه که در بهار 1889 انعقاد یافته است هیچوقت فاش نشده است، ولی گفتهاند که شامل امتیازات ذیل )
بوده تا قدر و مقام جریحهدار روسیه را التیامی باشد:
الف- آزادي کشتیرانی در مرداب انزلی و رودخانههائی که به دریاي خزر میریزد (فقط سفیدرود قابل کشتیرانی است). ب-
ساختمان لنگرگاه و انبارها. ج- ساختن جاده از پیربازار به تهران. د- ساختمان جاده عشقآباد به قوچان. ه- منع پنج ساله ساختمان
راهآهن.
(دو ماده اخیر درهرحال عملی و انجام شده است).
صفحه 467 از 570
ص: 716
بنابر دستور با آن مخالفت نموده و ناچار کار بجائی نرسیده است جاي معتنابهی از ستون آگهیهاي ترحیم و درگذشت را در
روزنامه تایمز خواهد گرفت. قبلا شرح منع و مخالفت روسیه را درباره ایجاد و توسعه خطآهن ایران بیان داشتم و در این کار دوبار
سد ممانعت پیش کشیدند یکی با قراردادي بمدت پنج سال و سپس تا ده سال که وزیر مختار روسیه آنرا تحمیل و تسجیل کرد که
در ظرف این مدت بدون اجازه تزار امکان ساختن خطآهن در ایران نباشد، همان ورقه و مدرکی که بهنظر من فقط بمنظور ممانعت
و کارشکنی بوده است.
در اینجا قدم فراتر نهاده با علم باینکه میدانم چه میگویم تکرار میکنم که طی بیست سال اخیر هیچ طرح و پیشنهادي براي اصلاح
اقتصادي و مادي ایران بمیان نیامده است که روسیه با آن مخالفت ننموده باشد و یا در اثر سرسختی دولت تزاري از بین نرفته باشد.
در 150 سال پیش وصیتنامه مردود پطر کبیر باآنکه اصل و ریشه آن درست روشن نیست و بطور تاموتمام همواره محور سیاست
در کارشکنی امور مربوط به ایران تسریع نمائید، به خلیجفارس راه یابید، » : آسیائی هموطنان او بوده متضمن عبارات ذیل است
«. تجارت قدیمی حوزه شرق نزدیک و مدیترانه را احیا کنید، بسوي هند که انبار گنجهاي جهان است پیش بتازید
درباره سیاست مربوط به ایران تعریفی و دستوري بهتر از این امکان نداشته است. علاقه واقعی حکومت تزاري رهائی و نجات ایران
نیست، بلکه باید زنجیر انقیاد هرچه سختتر بر گردنش جايگزین و استوار شود، نهآنکه ایران همدستی نافع باشد، بلکه باید راه
انحطاط و انقراض بپیماید. اگر با این چند کلمه تهمتی ناسزا نسبت به تمامیت ارضی ایران از جانب روسیه روا داشته باشم کاملا در
قدرت و اختیار اوست که با سیاستی قرین بلندنظري در آینده، این اتهام مرا بیاساس نشان بدهد.
وسعتطلبی ارضی دلیل ندارد
بعلاوه با روسیه هیچگونه همفکري
ص: 717
بمناسبت حرص و آز وسعتخواهی ارضی او در جانب شمال که به ضرر ایران باشد ندارم. این سخنم نه انگیزه غرض دارد و نه
ناشی از حس حسادت ملی است، زیراکه اعتقاد راسخم این است که انگلستان نه میل تصاحب این اراضی را دارد و نه باید داشته
باشد و نه هرگز چنین قصدي را خواهد داشت و درصدد هم نیستم که خود را نگران گرفتاري روسیه در امور مشرق زمین سازم.
اعتراف نمودم و آن اعتراف را در اینجا تکرار میکنم که روسیه در حرفه و کار فتوحات خود در آسیاي «*» در کتاب دیگر خود
مرکزي با آنکه غالبا راهورسم ناهنجار و ناصوابی بکار برده، باز فرجامی نیکو و قرین توفیق یافته است که سزاوار است او را در کار
اشاعه تمدن و تبدیل هرجومرج به امنوامان ستایش کنیم، هرچند که آن تمدن چندان هم پاکیزه و برجسته نباشد. من خواستار
موفقیت او در حوزه ماوراء بحر خزر و ترکستان بودهام و در برانداختن فرمانروائی وي در آن حدود حرکت و اقدامی نخواهم نمود
(!. م) اما سخنم درباره ایران از مقوله دیگر است و برعکس عذر و مدافعهاي را که در ایجاب گسترش نفوذ روسیه در سایر نقاط
آسیاي مرکزي بمیان کشیدهام که آن دولت مدعی است فقط منظور دفاعی داشته است، بهیچعنوان درباره ایران صادق نمیشمارم.
احدي ادعا ندارد که ایرانیان خراسان مانند ترکمنها افرادي راهزن و قانونشکناند، و یا براي همسایگان خویش خطري در پیش
میآورند و یا مایه ننگ و عار جامعه بشري بشمار میروند. هیچگونه فقدان امنیتی نسبت بجان و مال، در خراسان یا آذربایجان
برقراري قدرت خودسرانهاي را براي سرکوب عناصري بیبندوبار ایجاب نمیکند و هیچنوع نقبهاي خالی خرافات یا غرض
موجب آن نمیشود که فلان سرباز اروپائی در پر کردن آنها دست دراز کند. برعکس ایرانیان بسیار محجوبتر و بیآزارتر از
آنند که خطري براي دیگران ایجاد کنند و در بسا موارد تعالی تمدن ایشان بمراتب از آن خود روسها بیشتر است.
صفحه 468 از 570
______________________________
(*) کتاب ورس و انگلیس در آسیاي مرکزي. م.
ص: 718
ایرانیان که مردمی نیک ممتازند و در سرزمینی که از روزگاران بسیار دراز فرمانروا بوده و زبان و دین و عادات و شخصیت
مخصوص بخود داشتهاند، دلیلی ندارد استقلال خویش را از دست بدهند و به فرمان دولتی بیگانه گردن نهند.
راست است که حکومت ایران به جهات بسیاري ناپسند است، ولی هیچ محرز نیست که از این بابت وضع روسها بصورت
بیحدوقیاسی از حکومت آنها برتر و قادر باشد که با موجبات قدر و احترام این قومی که تاریخ قدیم و قرین سرافرازي دارند و
واجد مبانی اصلی زندگی ملیاند (هرچند که فکر دفاع از مبانی ملیت مفقود باشد) برابري نماید. تفوق نفوذ او در حدود شمالی
ایران و نواحی مجاور آن حق و امتیازي است که روسیه طبعا داراست و هیچ آدم باانصافی درصدد انکار آن نخواهد افتاد، ولی نفوذ
با تصاحب فرق دارد و درحالیکه شق اولی معقول است دومی هم سبب لطمه و آسیب است و هم نابخشودنی است.
نقشههائی راجع به خلیجفارس
نظریاتی که اظهار کردهام راجع به نقشههاي روسیه درباره خلیجفارس دوچندان وارد است. در این مورد هر انگلیسی نهفقط از لحاظ
مصالح ایران اعتراض خواهد کرد، بلکه هر حکومتی در انگلستان مکلف خواهد بود که از لحاظ منافع انگلیس نیز اعتراض کند و
هیچگونه دلیل و برهان حتی قويترین فرد سفسطهپرداز قادر نیست که چنین پیشآمدي را موجه نماید.
صیانت هند که عالیترین وظیفه بریتانیاست و صلح انگلیسی که اکنون در دریاهاي جنوبی بواسطه نظارت قرین اعتدال او
حکمفرماست و فداکاريهائی که انگلستان براي احراز این مقصود تحمل نموده است و فقدان هرگونه منافع روس در امتداد هزاران
میل سواحل خلیج و قابلیت کامل ایران به حفظ مصالح خود در این حدود دلایل مستحکمی علیه چنین قصد و خیال تعرض است
که فقط علیرغم اخلاق و وجدان بینالمللی و برخلاف عقیده متمدنین و بروز تردیدناپذیر جنگ با کشورها که از یک قطب تا
قطب دیگر را دربر خواهد گرفت چنین غرض و خیالی امکان وقوع دارد.
ص: 719
ناتوانی ایران
انتقادي که در اینجا نسبت به سیاست روسیه روا داشتهام اختصاص به عقیده انگلیسیها ندارد، بلکه عده کثیري از خود ایرانیان نیز
همین عقیده را دارند و از آن طرفداري میکنند. فطانت سیاسی از مواهبی است که ذات ایرانی بمیزان سرشاري از آن برخوردار
است و بعید نیست که نظر سیاسی صائبی از ناحیه افرادي که نسبتا در مدارج پائین اجتماعیاند تراوش نماید. ایرانیان از شهریار تا
فرد عادي از قصد و خیال و سبک کار همسایه شمالی کموبیش آگاهند و در او نشانه قهرمانی که حامی اقوام بیچاره باشد سراغ
ندارند، بلکه مرغ آزادي خود را در معرض خطر قفس اقتدار او میپندارند و در صورت ضرورت تمام علاقه و همفکري باطنی آنها
دربست در جانب طرف دیگر خواهد بود، ولی ضمنا نیز ایشان ناتوانی بارزي دارند و باین موضوع هم نیک واقفند و درحالیکه
چنین وقوف و هشیاري در میان افرادي که جربزه کافی داشته باشند منشأ رستاخیز ملی و جهد دلیرانه در تحصیل رستگاري خواهد
شد، در نزد ایرانیان برعکس مایه دلسردي و ترس میشود و در حالت بیچارگی وقوع فاجعهاي را انتظار خواهند کشید که پیش
خود اطمینان یافتهاند که چارهپذیر نیست. ایشان از روسیه بیم و باین موضوع هم اعتراف دارند. اعتماد به خویش در میان ایشان
منوط به اندازه کموبیش این بیم و نگرانی است و هیچ بحرانی هنوز در تاریخ پیش نیامده است که این نیروي روحی آنها را به
صفحه 469 از 570
اثرات و برکتی آزاديبخش مبدل سازد.
علاقه انگلیس در کار ایران
بنابر آنچه بیان کردهام شاید عیان شده باشد که دولت تزاري در ایران سیاستی خصمانه و هدف تجاوز دارد، اینک امید است بتوانم
نشان بدهم که سیاست انگلیس وضعی درست معکوس دارد و همواره نیز همین وضع را خواهد داشت. فقط سی و پنج سال از
زمانهاي میگذرد که کشور ما با شاه فعلی در جنگ بود و آن پیشآمد بطوري فراموش شده است که شاید نه دهم مردم انگلیس
این دوره ما از وقوع آن بیاطلاع باشند. استقبال درخشانی که دوبار از شهریار کنونی در انگلستان شده است و شرح و بسط وافی
که جراید ما این روزها راجع به ایران دارند و با مراقبت سرشاري که به دیپلماسی ما در آن کشور در
ص: 720
انگلستان توجه میشود و سیروسفر سرمایهداران و تجار ما در سواحل جنوبی آن سرزمین شواهدي از علاقه جدید و یا درواقع
تجدید علاقه نسبت به ترقی و آبادانی آن مملکت و عنایت باین معنی است که هستی هر دو کشور ما نیک به هم پیوسته است.
هیچکاري نارواتر از این نیست که علاقه انگلستان را بجاي تفکر درباره این سرزمین و اهالی جالبتوجه آن از نظر انزوا و
کنارهجوئی (که یک مغالطه بیخردانه متعلق به مکتب فکري جامد است) بنگریم.
نفع تجارتی
امیدوارم بنابر اطلاعات و استدلالی که در دو مجلد این کتاب مندرج است اهمیت ایران از لحاظ انگلستان باندازه کافی روشن شده
باشد.
ارقام و محاسبههائی که در باب تجارت و بخصوص تجارت ایران و انگلستان ذکر کردهام و تجزیه و تحلیل منابع طبیعی ایران و نوع
و امکان نقشههاي ناتمامی که براي اصلاح و بهبود وضع داخلی آنجا هست و زمینه مساعدي که براي سرمایه- گذاري فراهم آمده
است همه از نظر عملی و فکر و غریزه تجارتپیشگی افراد انگلیسی جالبتوجه و مطلوب است.
با رقابتهاي شدید تجارتی که طوفانوار این روزها در سراسر جهان دیده میشود، از دست دادن هر بازار، شکستی غیرقابل جبران
و پیدا کردن بازار جدید افزایش تازهاي بر نیروي ملی است. بیاعتنائی در کار ایران یعنی از دست دادن تجارتی که هماکنون مایه
ارتزاق هزاران نفر از هموطنان ما و افراد هندي است و توجه دوستانه در کار ایران نتیجهاش تهیه کار بیشتر براي کشتیها و کارگران
و دستگاههاي بافندگی انگلستان است.
از لحاظ امپراتوري
اما مایه تأسفم خواهد شد که نمایش اهمیت ایران را فقط به جنبههاي تجارتی آن محدود کرده باشم. اگر موقع طبیعی این کشور
که با افغانستان صدها میل مرز مشترك دارد و تا سرحد غربی امپراتوري هند امتداد مییابد براي اثبات اهمیت سرشار سیاسی آن در
نظر مردم انگلستان کافی ننماید لااقل با شرحی که درباره سیاست روسیه و تاکتیکهاي آن دولت در ایران بیان کردهام این اهمیت
عظیم مشهود افتاده است.
ص: 721
اگر روسیه به مشهد چشم دارد، از آن جهت است که راه پیشروي او به هرات است و اگر بر سیستان با دیده غبطه مینگرد، براي
این است که وسیله دسترسی به بلوچستان میشود و اگر بر سراسر نواحی شمال ایران نظر دوخته است از اینروست که منابعی را
صفحه 470 از 570
براي او فراهم سازد که متصرفاتش در آسیاي مرکزي بهنحو تأسفآوري فاقد است و آن دولت را از جهات نظامی و قدرت تهاجم
بمراتب بیشتر از حالا مهیب خواهد نمود. اگر خلیجفارس در مدنظر اوست براي آن است که بندر و لنگرگاه دریاهاي جنوب را در
دسترس او خواهد گذاشت. اینها نکتههاي بس مهمی است که بهنظر من هیچ فرد عاقلی راجع به آن تردید نخواهد داشت.
شکی هم ندارم که این انتساب قصد و خیالها باآنکه دور و دراز و قرین بلند- پروازي است بیسبب و دلیل نیست.
تاریخ پیشرفت روسیه در آسیاي مرکزي به او آموخته است که براي آنکه آنچه مطلوب است نصیب شود باید چندبرابر طلب کند و
براي اینکه کامیاب شود باید راه تجاوز بپیماید و هیچگونه اعتنائی هم به مبانی اساسی و اصول اخلاقی بینالمللی ننماید، ولی ما در
انگلستان نباید کار جهان را از دیدگاه یک فرد روسی بنگریم، بلکه باید آنرا از نظر یک مرد انگلیسی مورد توجه قرار دهیم،
مگرآنکه حاضر باشیم ایران دچار سرنوشت خیوه و بخارا شود و آنرا در چنگ دولتی بگذاریم که منافع آن در آسیاي مرکزي اگر
هم فعلا چیزي مشهود نباشد در آینده با مصالح ما تصادم خواهد یافت همان مایه خطري که بس بزرگ است. پس بر انگلیسیها
فرض است که آماده و هشیار باشند و حفظ تمامیت ارضی ایران را تا سرحد امکان اصل استوار و رسم و شعار امپراتوري خویش
قرار دهند.
تاریخ روابط ایران و انگلستان
این اصل را دولت انگلیس به تناوب که گاهی زود و سریع و گاهی قرین تأخیر و در مواردي سخت جدي و زمانی هم توأم با
کماعتنائی که طی قرن حاضر غالبا شق ثانی بوده، شناخته است. از دوره سر. جان ملکم که نخستینبار در سال 1800 قدم بخاك
ایران نهاد تاکنون قضیه
ص: 722
ایران گاهی نصب العین زمامداران انگلستان شده و گاهی نیز از نظر افتاده است تا امروز که وضع و منزلت شامخی در نزد ما دارد-
هرچند که اطلاع درستی راجع به ایران نداشتهایم- روزگاري در راه آن ولخرجیهاي بیحدوحساب کردهایم و زمانی از کمترین
خرج و کمک دریغ ورزیدهایم. افکار عمومی در این کشور و هندوستان درباره سیاست ایران گاهی قرین هیجان شدید بوده و
گاهی نیز در حال انجماد کامل. ما با ایران عهدنامهها بستهایم و تعهدات سنگین تهاجمی و دفاعی برعهده گرفتهایم، اما وقتی که
نوبت ایفاي به عهد فراآمد از زیر بار مسؤولیت گریختهایم و بدینوسیله از روابطی که خود بانی آن بودهایم راه فرار جستهایم. ما
شهریاران واحدي را هم ناز کشیدهایم و هم دست جنگوستیز بر ضد آنها دراز کردهایم هم لشکریان ایران را آماده و تیمار
نمودهایم و هم تارومار کردهایم، هم مردمش را مورد نوازش قرار دادهایم و هم گاهی ایشان را هیچگونه وقعی ننهادهایم. سیاست ما
نسبت به ایران خواه در موقعی که عهد و علاقه ما سرشار بوده و خواه هنگامی که اعتنائی به آن نداشتیم همواره اغراقآمیز بوده
است.
در ابتداي این قرن وقتی که لرد ولزلی باب مذاکرات را با دربار ایران گشود نظریات مبالغهآمیز راجع به خطر تهاجم افغان نسبت به
هندوستان اتخاذ نمودیم و باز بیاندازه خطراتی را به استقرار فرانسویها در تهران نسبت دادیم، اما وقتی که ابر خطر افغانی را باد برد
و حباب تهدید فرانسه درهم شکست تصور کرده بودیم که با تعلیم و مشق دادن سربازان ایران و نثار روپیه خواهیم توانست او را با
خود برضد هر دشمنی همدست سازیم- چه توقع گزافی!
در سالهاي 1833 و 1837 و باز 1856 عقیده افراطی درباره خطر احتمالی جنبوجوش ایران علیه هرات در سر پروراندیم و باین
مناسبت و قصد پرهیز از اجراي آمال ایشان جنگ اول افغان را براه انداختیم. مرحله مبالغهآمیز طولانی دیگري فرارسید و دورههاي
بعدي نیز از این قبیل اهمال و توهمات بیدلیل خالی
صفحه 471 از 570
ص: 723
نبوده است. راجع به سیاست قرن حاضر انگلستان درباره ایران این گفتار قدما نیک وارد است که هیچگاه سابقا تا این پایه ناقص و
بیقواره نبوده است.
وقایع سیاسی سه ربع اول این قرن تا سال 1875 را قلم تواناي رالینسن بوجه ممتازي تشریح کرده است و هرکس که علاقهمند پی
.«1» بردن به آثار و اثرات مراحل مختلف بیعلاقگی تام و یا شور و هیجان تمام آن باشد میتواند به اوراق کتاب وي مراجعه نماید
ده سال متعاقب آن نیز کموبیش حاکی از وضع و حال زمان پیش بود، چرا که در دوره آن دو برادر یعنی سر. تایلر و سر. رانلد
تامسون که هر دو در تهران زیاد مانده بودند و تابع وضع محیط و فاقد ابتکار شده بودند و این خود ناشی از تأثیر محیط تازه است،
و حال آنکه در همان مدت روسیه متقابلا پیشرفت نمود. با وجود این جریان، «2» نفوذ بریتانیا در جرگه درباري ایران بحد اقل رسید
نخست در دوره سر. آ. نیکلسون که از 1885 تا 1888 در تهران کاردار سفارت بود و بعد از او هم بیشتر در زمان جانشین شایسته و
ممتازش سر. دروموندولف و سر.
فرانک لاسل طی شش سال اخیر با جهد و اهتمام ایشان نفوذ انگلستان تجدید و به نحوي که از عهد فتحعلی شاه سابقه نداشته به
تقویت وضع ما در آنجا منجر گردیده است که فعلا بشرح آن میپردازم.
تقسیم چهارگانه
تاریخ روابط ایران و انگلستان را در قرن حاضر به چهار بخش متوازي میتوان تقسیم کرد یعنی قسمت دیپلماسی، اداره نظام،
تجارت و تأسیس تلگراف. شرح اجمالی بخش اول را در همین فصل بیان کردهام و از تکرار و تفصیل آن علاوهبر آنچه رالینسن با
فضل و وقوف تمام نوشته است خودداري میکنم. داستان روابط نظامی ما با ایران را در باب مربوط به قشون شرح دادم
______________________________
Nil fuit unquam sic impar sibi-(1)
2)- شرط انصاف این است که اشاره کنم که آن شکست و وارفتگی در اثر حوادثی بود که هیچکدام از وزیران مختار مزبور )
1880 در بیشتر نقاط امپراتوري تعقیب کرده بود - سهمی در مسؤولیت آن نداشتهاند. سیاست نکبتباري که دولت بریتانیا در 5
مانند عقبنشینی از افریقاي جنوبی، تخلیه قندهار، گرفتاريهاي ممتد در خارطوم و اقدام نسنجیده در مرغاب، همه این پیشآمدها
در دهلیزهاي مشرق زمین طنین انداخت و آنرا مقدمه زوال عاجل ما پنداشته بودند.
ص: 724
و تاریخ تجارت ایران و انگلستان را در فصل تجارت ایران. اینک از لحاظ تکمیل کلام فقط شرح و بیان اقداماتی باقی میماند که
به تأسیس تلگراف در ایران از جانب انگلیسیها منجر شده است و تأثیر این دستگاه در خود ایران و همچنین اثري که در مناسبات
بینالمللی آن داشته است. منظور اصلی از بررسیهائی در این رشته جنبه علمی کار نیست، بلکه سیاسی است و اگر بمناسبت دلیل
ثانوي نبود اصلا بشرح این موضوع نمیپرداختم.
خطوط تلگرافی هند و اروپ:
-1 خط عثمانی
بنابر علاقه خاصی نبوده است که ایران بوسیله تلگراف با اروپا مربوط بشود و هیچگونه قصد و خیال مستقیم هم در کار نبوده است
صفحه 472 از 570
که این کشور را از برکاتی برخوردار سازد که در اثر این اختراع جدید قلمرو همایونی را نصیب و سبب اولین پیشنهادي شود که در
نتیجه آن حدود غربی ایران بوسیله رشتههاي سیم تلگراف با خلیجفارس ارتباط یابد. درواقع وضع جغرافیائی ایران باعث
برخورداري از این وسیله نافع و بزودي موردتوجه و علاقه فراوان شد.
اگر این سرزمین بین راه انگلستان و هند واقع نشده بود ناگزیر مینمود که دیرزمانی در انتظار بماند تا فشاري از خارجه وارد و به
چنین اقدام انقلابی حیرتانگیز مبادرت شود.
هنگام طغیان معروف هند، ضرورت ارتباط تلگرافی مستقیم با هندوستان شدیدا و به وجه روزافزون در انگلستان محسوس افتاد. در
آن موقع بین ارسال و دریافت یک پیام تقریبا سه ماه طول میکشید.
در سال 1859 دولت انگلیس اولین قدم را براي ارتباط مستقیم با هند برداشت و باین ترتیب که با کابل یک شرکت خصوصی که
از مارسی تا اسکندریه کشیده شده بود ارتباط برقرار ساخت و چون در آن موقع فن تلگراف بحري بسیار ناقص بود این اقدام با
شکست کامل مواجه شد و آن خط فقط سه هفته دایر ماند، اما در همانحال از طرف دولت عثمانی پیشنهادي رسید که خط
تلگرافی که بعد از
ص: 725
جنگ کریمه در آن کشور با نظارت انگلیس کشیده شده بود از اسکوتاري تا بغداد بسمت هندوستان امتداد یابد و افسري بسیار
شایسته بنام سرهنگ استیوارت که مرگ زودرس او در سال 1865 همه افراد انگلیسی مقیم خارجه را متأثر ساخت از طرف
حکومت هند مأمور شد که امکان کشیدن کابل در زیر دریا از کرانه هند تا انتهاي خاك عثمانی در فاو بر ساحل راست شط العرب
را رسیدگی کند که از آنجا هم با سیمی از راه خشکی از بصره تا بغداد اتصال یابد، ولی پیشنهاد این نبود که کابل از کراچی در
سرتاسر دریا گذاشته شود، بلکه رشتهاي از طریق خشکی از مکران و از سند تا گوادر در بین راه کشیده شود. سرپرستی این قسمت
خط که برعهده سر. اف. گلداسمید گذاشته شده بود باین افسر اطلاعات ذيقیمتی داد که بعدا به خود او و دولت انگلیس مقام
شامخی در کار تحدیدات مرزي آن حدود بخشید. در اکتبر 1863 مقاولهنامهاي براي ترتیب مقدمات کار و در سپتامبر 1864
.«1» قرارداد نهائی با باب عالی بامضا رسید و در پایان سال اخیر سراسر خطوط مشترك براي انتقال پیام و اخبار دایر گردید
-2 خط ایران
در حین مذاکرات و حتی بعد از خاتمه رضایتبخش این کار آشکار شد که خط مزبور براي تأمین منظور کاملا کافی نبوده است و
شاید هم ناگهان دچار تعطیل میگردید. بین لندن و بغداد اقوام متعدد با زبانهاي مختلف در بین راه بودند که انجام کار را تاحدي
دشوار میساخت و بین بغداد و فاو نیز هواي بین النهرین را بسیار زیانبخش بشمار میآوردند. بعلاوه از ناحیه قبایل عرب که در دو
ساحل شط بودند همواره انتظار اقدامات خصومتآمیز میرفت.
دو نگرانی اخیر در عمل، همان اندازه گزاف درآمد که اشکال اولی نیک بجا بود.
بهرحال این سه علت دولت انگلیس را بر آن داشت که در حین مذاکره با حکومت
______________________________
1)- امتداد این خط بقرار ذیل است: از لندن تا قسطنطنیه یا از راه پاریس استراسبورك مونیخ و وین یا آنکه از طریق کلنی و وین. )
از اسلامبول هم تا فاو از راه اسکوتاري، سیواس، دیاربکر و بغداد و بصره از فاو، تا کراچی از طریق بوشهر و جاسک. مسافت از
قرار ذیل است: لندن به نیوهاون 56 میل، دیپ 64 میل، پاریس 124 میل، سرحد فرانسه 211 ، سرحد آلمان 293 میل، مرز اتریش و
1 میل بحري. ، 1 میل، کراچی 208 ، عثمانی 578 میل، اسلامبول 752 ، فاو 845
صفحه 473 از 570
ص: 726
عثمانی موضوع را با دربار تهران نیز درمیان بگذارند تا خط مضاعفی به خلیج فارس از خاك عثمانی در حدود خانقین (که در
قرارداد انگلیس و باب عالی پیشبینی شده بود که خطی هم از بغداد باین نقطه کشیده شود) از طریق تهران به بوشهر امتداد یابد.
در آن هنگام حناي انگلیس در دربار ایران رنگی نداشت و این پیشنهاد نه فقط با مقاومت شدیدي از جانب عناصر مرتجع ایران
یعنی همان عدهاي که با هر کار تازهاي در ایران مخالفت مینمایند مواجه شد، بلکه بدبینی حسادتآمیز مشاوران شاه را نیز
برانگیخت و ایشان میپنداشتند که لابد غرضی از آن کار در میان است. سرهنگ استیوارت آن خط را بررسی کرد، ولی دست
خالی بازگشت، اما اوایل سال بعد خبر رسید که دولت ایران دست از مخالفت کشیده پس اولین قرارداد تلگراف در فوریه 1863 با
مندرج و هنوز مبناي کار این دستگاه است تفاوت بسیار «*» حکومت شاه امضا شد. مواد این قرارداد با آنچه در دو قرارداد بعدي
داشته است و نیک نشان میدهد که وزیران ایرانی نسبت به هرچیز بدیعی چه رفتار حیرتانگیزي دارند.
قرار شده بود خط بوسیله دولت ایران با نظارت انگلستان کشیده شود، ولی متعلق به ایران باشد و بدست ایرانیها اداره شود و
انگلیسها با پرداخت مقرري ثابتی پیامهاي خود را بفرستند. همین دریافت مبلغی مرتب بود که حضرت شهریاري را ترغیب به
تسلیم نمود. پرداخت منظم مقرري مزبور راه را رفتهرفته براي قراردادهاي جدید هموار گردانید.
در پایان سال 1864 خط تازه که در بدو امر شامل فقط یک رشته تیرهاي چوبی بود از خانقین تا کرمانشاه و همدان به تهران و از
تهران نیز از طریق اصفهان و شیراز و بوشهر تمام شد و در آنجا با کابل زیردریائی تا مقصد کراچی ارتباط یافت. این کارها
بیدشواري انجام نگرفت، حکام محلی و قبایل بومی مشکلاتی فراهم ساختند، ولی همه موانع با بردباري مأموران رفع شد و کارها
______________________________
(*)- رجوع شود به مجموعه معاهدات ایران جلد سوم تألیف مترجم این کتاب.
ص: 727
چنان زود پیشرفت نمود که در سال 1864 باز قرارداد جدید امضا و استخدام مأموران انگلیسی با حق پنج ماه اقامت در ایران مقرر
شد. قرارداد دیگري هم در نوامبر 1865 بامضا رسید که خط جدیدي فقط براي تلگرافهاي اروپائیان کشیده شود و عده مأموران
انگلیسی را براي این کار پنجاه نفر و مدت توقف ایشان را پنج سال مقرر داشت. تحصیل این شرایط سهلتر بیشتر ناشی از صبر و
بردباري افراد خارجی بود که بدون همکاري آنها انجام این کار امکان نداشت. تصادفا ایرانیان نیز از قرارداد ثانوي به همان اندازه
انگلیسیها بهرهمند شدند، چون خط سابق براي استفاده داخلی اختصاص یافت و حق امتیازي هم به مبلغ 30000 تومان سالانه
دریافت کردهاند و قرار شد که در پایان کار تمام دستگاه به خود آنها واگذار شود. جاي دریغ میبود که در اثر کارشکنی مشاوران
همایونی چنین معامله مغتنمی نصیب ایران نمیگردید.
-3 خط روسیه
اقدام بعدي بصورت ترتیب افتتاح سومین خط ایران و اروپا در سال 1866 با اتصال سیمهاي ایران و روسیه در مرز قفقاز بود، اما
بوسیله هیچکدام از این سه سیستم یعنی انگلیس و عثمانی، انگلیس و ایرانی و روسی و ایرانی نتایج مطلوب بدست نیامد. در هیچ
موردي، مأموران صالح نبودند و ارسال پیام و خبر با کندي تمام انجام میگرفت و بواسطه اختلاف تقویم آشفتگی غریبی در تاریخ
ارسال و وصول تلگرام مشهود افتاد و با ناشیگري مترجمان در زبانهاي انگلیسی، فرانسه، هلندي، آلمانی، ایتالیائی، یونانی،
بلغاري، عربی، روسی، ترکی و ارمنی سرگردانی مأموران بحد جنون رسید.
صفحه 474 از 570
-4 خط جدید هند و اروپ
شرکتی خصوصی جهت رفع این محظورات و مشکلات طرحی تسلیم نمود. کمپانی برادران زیمنس در سال 1867 پیشنهاد کرد که
خط مضاعف مخصوص بین لندن و تهران تأسیس شود و ساختمان آن بعهده کمپانی اروپائی و اختصاصا براي تلگرافهاي
هندوستان باشد. آنها بواسطه وضع با نفوذ حیرتانگیزي که در نزد دولتهاي مختلف داشتند در همان سال به تحصیل
ص: 728
امتیازات لازم از آلمان و روسیه و ایران توفیق یافتند. مزیت خط جدید پیشنهادي این بود که بین آلمان و کراچی سیمها فقط از میان
سه کشوري که امتیاز اعطا کرده بودند عبور کرد، سپس این امتیاز به کمپانی تلگراف هند و اروپ واگذار و سرانجام در ژانویه
1870 خط جدید بین لندن و تهران افتتاح گردید و از آنجا بوسیله خطوط موجود با بوشهر و کراچی ارتباط یافت.
-5 کابلهاي زیردریائی
در حینی که خطوط زمینی وضع مغشوشی داشت این امر سبب تجدید طرح دیگري براي کشیدن کابل زیردریائی بین انگلستان و
بمنظور ساختمان چنین خطی از طریق مدیترانه و دریاي احمر تا بمبئی تشکیل « کمپانی شرقی » هندوستان شد و در همین سال 1867
گردید. دو رشته کابل از انگلستان از راه جبل الطارق، مالت، سوئز و عدن کشیده و در سال 1870 همزمان با خطوط زمینی یکجا
افتتاح شد. حکومت هند هم با هردو کمپانی مزبور طرح تسهیم عایدات را فراهم ساخت. درحالحاضر بهاي ارسال پیامها از سه
طریق مذکور بشرح ذیل است:
1 درصد. ضمنا نقل و انتقالات بین 1 / 34 درصد و دولت عثمانی 2 1 / کمپانی شرقی 64 درصد و کمپانی تلگراف هند و اروپ 2
1865 براي هر پیام بیست کلمه پنج لیره قیمت داشت، با رقابت معقولی که بشرح فوق پیش آمده و - هند و انگلستان که در سال 8
موجب بهبود وضع تلگرافها شده است بتدریج راه تنزل پیمود تا جائی که در حال حاضر بوسیله هردو کمپانی کلمهاي پنج فرانک
4 فرانک تمام میشود. ضمنا بهبود محسوسی نیز در سرعت ارسال تلگرامها پیدا 1 / و از راه خط عثمانی که خیلی کندتر است 2
شده است.
در سال 1867 عین خوششانسی تلقی میگردید که پیامی از انگلستان در ظرف سه روز به هندوستان برسد. هنگامی که کمپانیها
خطوط جداگانه خود را افتتاح کردند این مدت به یک روز و بعد هشت ساعت و سپس شش ساعت تقلیل یافت. فعلا فاصله بین
ارسال و تسلیم پیام تقریبا یک ساعت و نیم میشود.
ص: 729
بخش هند و ایران
اینک با محدود نمودن نظر خود فقط بقسمت ایران و هند این دستگاه بزرگ بین المللی ملاحظه میشود که وضع کنونی ارتباطات
بشرح ذیل است:
383 میل 1 / -1 کراچی به جاسک آ- خط ساحلی مکران دو رشته سیم 2
کراچی به جاسک ب- کابل زیردریائی دو رشته سیم 540 گره بحري
-2 جاسک به بوشهر کابل زیردریائی 519 گره بحري
-3 بوشهر به تهران سه رشته سیم دوتا بین المللی یکی ایرانی 801 میل
صفحه 475 از 570
-4 تهران- جلفا سه رشته سیم دوتا بین المللی 456 میل
-5 بوشهر به فاو کابل زیردریائی 950 گره بحري
از لحاظ قراردادهاي سیاسی که اجراي برنامه مزبور به آن متکی است بهجاي قرارداد ثانوي سال 1865 قرارداد تازه دسامبر 1872
تصویب و سه رشته سیم دایر شد یکی براي استفاده داخلی و دوتا جهت احتیاجات بین المللی که در نتیجه مقرري سالانه دولت
ایران بمبلغ 12000 تومان یا 5000 لیره تقلیل یافت. این قرارداد تا سال 1895 تمدید و باز تا 1905 تجدید شد و اگر تا آن موقع
بواسطه فقدان کاردانی و مهارت در قسمت اداري .«1» ترتیب و قرار تازهاي تدبیر نشود تمام دستگاه بدست دولت ایران خواهد افتاد
ایران و همچنین بهره سرشاري که آن دولت از این بابت دریافت میکند دوام این ترتیب را تضمین مینماید و راجع به آینده جاي
هیچگونه نگرانی باقی نیست.
اعضاء و چگونگی کار
اداره کردن قسمت ایران برطبق قرارداد از ابتدا با دستگاهی جداگانه بود که مدیران آن به ترتیب سر. اف. گلداسمید از 1865 تا
1870 ، سر. چمپن از 1870 تا 1887 و سر. اسمیت از 1887 تا 1888 بودند.
در این سال کار تلگراف ایران به حکومت هندوستان انتقال یافت که مرکز آن
______________________________
1)- کمپانی هند و اروپ در سال 1891 قرارداد خود را تا 1905 و باز تا 1925 تمدید کرد و از بابت مقرري وجه دهساله یکجا به )
حضور همایونی تقدیم شد. حکومت هند نیز به همین ترتیب رفتار کرده است.
ص: 730
در کلکته بود و تصدي امر با سرهنگ ولز که در سال 1891 مدیر کل شد که اداره قسمت ایران چنین اقدامی را کاملا ایجاب
میکرد. هنگامی که تقریبا سی سال پیش عدهاي از مأموران ابتدا به ایران آمدند تا خط را آماده و اداره کنند افسران قسمت
مهندسان سلطنتی را بواسطه صلاحیتی که داشتند باین کار گماشتند، ولی عده کمی از ایشان هنوز در این کارند و باآنکه دستگاه
بطور کلی زیر نظر نظامیان است اکثر اعضا از افراد غیرنظامیاند. نفرات فعلی رؤسا و ناظران و افراد وابسته حرفه طبی و بازرسان خط
و علامتچی (سیمبان) ها مشتمل به چهار دسته در سال 1890 جمعا چهل و چهار نفر بودند.
در حین مسافرت در ایران خوشآیندترین پیشآمد ورود به خانه این نفرات است که در فواصل شصت میل یا بیشتر در سراسر راه
واقع شده است و مأمور انگلیسی در این مراکز بین راه نهایت مهماننوازي را مبذول میدارد و بر سبیل قاعده اطلاعات فراوانی راجع
به حوزه کار خود که دیرزمانی در آنجا زیسته است داراست.
این جانب خاطرات بسیار خوشی از پذیرائی ایشان خاصه در جلسات مصاحبه شبانه و تأمین وسایل آسایش خویش دارم که متأسفانه
بعضی مسافران از مهماننوازي این حضرات بیش از اندازه قصد استفاده نمودهاند. میزان کار آنها را هم از مقدار پیامهائی که نقل و
انتقال دادهاند میتوان استنباط کرد، حد متوسط روزانه 320 تلگرام به هندوستان و معکوسا فرستاده میشود که در موقع اختلال کار
خط دریاي احمر تعداد آن به 1200 پیام در سال 1888 افزایش یافت، ضمنا ارقام ذیل جالبتوجه است:
1887 تلگرامهاي دولتی 3615 ، تلگرامهاي پرداخته 71894 ، کلمات تلگرام 1184799 -8
. 1888 تلگرامهاي دولتی 5722 ، تلگرامهاي پرداخته 102707 ، کلمات تلگرام 1565481 -9
ص: 731
و با وجود این تمرکز رونق کار که بیشتر هم با کلمات رمز بوده است در حین نقل و انتقال حداقل اشتباه اتفاق افتاده است.
صفحه 476 از 570
وقتی که نخستینبار خط تلگراف در ایران دایر شد تیرهاي چوبی بکار رفت سپس معلوم شد که شترها براي خاراندن تن چیزي بهتر
از این نمییافتهاند و یا آنکه افراد بیبندوبار بومی از خراب کردن آن کوتاهی نمینمودند و مقرهها را براي تمرین نشانهروي هدف
قرار میدادند، از اینرو تیرهاي آهنی بجاي چوبی بکار رفت و باآنکه درحالحاضر خرابی از ناحیه افراد مزاحم بمراتب کمتر شده
است (حکام محلی براي این قبیل خرابی و خسارت مسؤول شناخته میشوند) موجبات دیگر مانند برف و طوفان و شیرینکاري
شترها و پرندگان هنوز اسباب زحمت است و همینکه آثار خرابی محسوس شود، سیمبانها از دو انتهاي خطی که درست کار
نمیکند در امتداد سیم به حرکت درمیآیند و در هر نوع هوا، حتی هواي بسیار بد آنقدر پیش میروند تا به محل خرابی برسند که
بیدرنگ تعمیر میشود.
اینگونه کار و انجام وظیفه و همچنین حضور ضروري مأمور در اول صبح و شامگاه براي امتحان دستگاه خدمت سنگینی را برعهده
مأموران انگلیسی در ایران انداخته است و هرچند که دیگر خطرات محلی وجود ندارد باز کار آسانی برعهده ایشان نیست. این افراد
که سی سال خدمت میکنند در پایان این مدت بحد تقاعد میرسند و نیمی از مقرري موقع اشتغال را دریافت میدارند.
تأثیر آن در ایران
شرح مزبور هرچند که تا حدي جنبه فنی داشته باز خالی از فایده نبود. حال به بررسی اثراتی که تلگراف در ایران نموده است
میپردازیم.
این اثر و نفوذ بر چهارگونه بوده است که هر جنبه آنهم که مورد توجه قرار گیرد تأثیرات عظیم آن نمودار میشود. این جانب
تأثیر تأسیسات تلگرافی را از هر دستگاه دیگر در ایران مهمتر میشمارم. تحولاتی که طی سی سال اخیر در ایران واقع شده است و
شرح اجمالی آنرا در دو مجلد این کتاب بیان داشتهام ناشی از این اقدام محسوب میدارم.
ص: 732
قبل از هرچیز باید گفت که تلگراف، ایران را با اروپا ارتباط داد و در نتیجه این کشور را عضوي از جامعه جهانی ساخت. اروپا هم
رفتهرفته به شناسائی این سرزمین پرداخت که تا آن موقع اطلاعات محدودي راجع باین مملکت دورافتاده داشت و فقط میدانست
که اعقاب کوروش و داریوش در آنجا زیست میکنند.
از سوي دیگر ایران هم با تأسیسات و عادات و میزان کار و عمل اروپائی آشنائی یافت و بدون آنکه عقیده راسخ خود را درباره
عظمت دیرین از دست بدهد به لطف و شکوه آثار نوظهور دل داد و از نیروي نمونه اکتشافی جدید راه بهره و تعالی جست و آثار
صوري آنرا با تقلید بسیار آسان کسب نمود، ولی اگر برکات تلگراف نبود دیرزمانی باز در حالتی خوابآلود و قرین رکود غنوده
بود و در عالم خلسه خویش همواره خوش میبود و پوشیده نیست که از همین وضع و حال بود که چهبسا بساط شاهی و دستگاه
خانخانی ناگهان برباد شد و در موقع بیداري، ناگهان زنگ خطر را از جانب شمال شنیدند و اروپا هم فقط شاهد مراسم تشییع شد.
هرگونه آثار تمدن یا اصلاح یا تجدیدقوا که در ربع اخیر قرن حاضر در ایران پدید آمده و در این صحایف از آن یاد شده است از
برکات تأثیر و نفوذ تلگراف بوده است و اگر نبود بهنظر من سفر همایونی به اروپا اتفاق نمیافتاد و یا وي از این اطلاع خرسندي
خاطر حاصل نمینمود که پادشاهان و سران اروپا به سلامت او جام برداشتند و مردم پاریس و لندن هورا کشیدند. درواقع از سال
1864 ، ایران در صحنه بین المللی اظهار وجود کرده است.
ثانیا- این نتیجه بهیچوجه کماهمیتتر و یا درخور ملاحظه کمتري از تأثیر نخستین نبوده است که پیدایش تلگراف برقی در تهران
که با آن خطوط فرعی نیز در سراسر کشور دایر شده است حتی بیشتر از سرشت و صفات شخصی شهریار کنونی و یا دگرگونی
وضع زمانه در استقراز نفوذ و اقتدار ناصر الدین که از زمان نادر شاه باین طرف برجستهترین شهریار ایران بشمار میرود تأثیر کلان
صفحه 477 از 570
داشته است.
ص: 733
غیر از چند استثناي محدود، دوره استقلال نسبی همه سرکردههاي عمده مرزي سرآمده است. کرسی این قبیل بزرگان محلی همه با
مرکز ارتباط تلگرافی دارد و براي پادشاه در صورت رغبت این امکان عاجل هست که در انتهاي دیگر خط حاضر شود. آن مسئله
غامضی که هنگام احراز مقام سلطنت بسال 1834 در زمان محمد شاه اتفاق افتاد که لااقل سه تن مدعی باهم درصدد تصرف
تختوتاج بودند و از کار همدیگر نیز بیاطلاع، دیگر امکان وقوع ندارد.
خبر کمترین حرکت سرکشی در اقصی نقطه کشور آنا بوسیله تلگراف به پایتخت میرسد و هنوز فتنه و آشوب نضجی نیافته قشون
براي سرکوبی آن به حرکت درمیآید و فقط غرش توپها شاید کافی است که نقشه سرکشان احتمالی را نقش برآب کند. بعلاوه
تلگراف از آزادي عمل فرمانداران سخت کاسته است و درحالیکه ایشان را پیوسته تحت مراقبت تهران قرار میدهد این امکان را
هم پیش آورده است که در هرمورد غامض و دشواري از مرکز کسب تکلیف نمایند که در وضع سابق بنابر شیوه ایرانی رسم و راه
کارشکنی و آزار براي مأموران محلی فراهم بود. بنابراین در زمره خدماتی که انگلستان نثار شهریار کنونی کرده است همین وسیله
تلگرافی است که امکان وصول مالیات مرتب سالانه را که مطلوب خاص خاطر همایونی است مقدور نموده و در خاموش کردن
فتنههاي محلی و یا طغیانهاي مرزي بسیار مؤثر بوده و در سراسر خطه ایران جدید او را سرور بیهمتا ساخته است.
اثر سوم را باید روابط دوستانهاي محسوب داشت که طی سی سال ارتباط رسمی و اجتماعی بین ایرانیان و افراد انگلیسی پدید آمده
است. این مأموران که در سراسر ایران پراکندهاند و غالبا با همه طبقات مردم ارتباط دارند از فرمانداري که در حین عبور به محل
مأموریت خود با ایشان برخورد میکند تا روستائی دهات مجاور که پیوسته از کنار خط تلگراف در رفتوآمد است و گاهی نیز
اطلاعات محدود طبی و یا راهنمائی و احسان جزئی ایشان نصیب او میشود و بالاتر از همه
ص: 734
برائت این افراد از آفت اخاذي، مأموران انگلیسی دستگاه تلگراف را در ایران انصافا منزلت و عزت خاصی در میان اهالی آن
سرزمین داده است و ایشان غالبا در اختلافات محلی داور میشوند و این نیز اتفاق افتاده است که قربانی ظلم و زور، سراسیمه راه
قرار داده است، در همان نقطهاي که از تعقیب و تعرض مصون است و در مراکز « بست » تلگرافخانه را در پیش گرفته آنجا را
عمده و شهرها مدیران این دستگاه از دوستان و گاهی نیز مشاور شاهزاده و فرماندارند.
هرگاه این وضع و حال را با اوضاع و احوال روزهاي نخستین که این مأمورین به ایران وارد شده بودند مقایسه کنیم که در آن
روزگار دچار مزاحمت و کارشکنی و اهانت و خطر بودند آنگاه بهتر اثرات نیک این دستگاه را میتوان دریافت که حسادت را به
مودت و کارشکنی را به همکاري و حس عداوت را به آمیزش و دوستی مبدل ساخته است. تأثیر دیگري نیز که از تأسیس دستگاه
تلگراف در ایران و خدمت مأموران آن حاصل آمده است بصیرت ایشان در امور محلی است که غالبا مورد مشورت مقامات رسمی
واقع و منشأ اثر شدهاند. اطلاعات بسیط ژنرال گلداسمید در کار مکران که آنرا در حین سیمکشی تلگراف از کراچی به جاسک
تحصیل کرده بود در سال 1871 در مورد اختلاف مرزي ایران و بلوچستان او را داور طرفین ساخت و سرانجام وي به تعیین حدود و
.«1» علامتگذاري مرزي بین دو سامان پرداخت
پیشنهاد استخدام مأموران تلگراف
با وجود تأثیرات حیرتانگیزي که تلگراف هند و اروپ در ایران داشته است و شهرت مطلوبی که مأموران آن بدست آوردهاند مایه
تعجب این جانب است که دولت انگلیس از وجود آنها بواسطه نفوذ و بصیرت محلی که دارند استفاده بیشتري ننموده است و اگر
صفحه 478 از 570
آنها از جانب همسایه شمالی بودند بدون تردید عامل هنرور کشور خود میشدند. منظورم این نیست که هیچگونه فعالیت ناروا از
ناحیه این اعضا ناشی بشود، ولی با امعان نظري
______________________________
1)- این را میگویند: تنها به قاضی رفتن و شادمان برگشتن. مترجم. )
ص: 735
درباره روشی که تاکنون پیروي شده است در حیرتم که طی ربع قرن که ایشان در آن سرزمین بودهاند خدمت و کار سزاوارتري
بآنها ارجاع نشده و هیچ نوع توجه و اقدامی از جانب دولت انگلیس براي استفاده از اطلاع و بصیرت ایشان معمول نگردیده است.
یکی دوبار تصادفات سیاسی، فرمانداران محلی را بر آن داشته است که باین مأموران خدمت سیاسی ارجاع کنند، ولی شماره این
موارد بیش از انگشتان یکدست نیست. این وضع و حال یادگار زمان گذشته است که استقلال عمل بین سفارت در تهران که
رفتاري غرورآمیز مینمود و دستگاه تلگراف وجود داشته و این دستگاه هم رسم خودمختاري پیش گرفته بود، با حکام محلی
مذاکره میکرد بدون آنکه در این کارها سفارت معاضدتی نموده باشد، اما اکنون که آن زمانه حسادت و رقابت سرآمده است جا
دارد که بعضی از این مأموران اجازه مسافرت در داخله و جمعوجور کردن اطلاعات داشته باشند همان کاري که در ابتداي امر
مهندسان، مکلف بانجام آن شده بودند. باید که مدیران این دستگاه با نمایندگان رسمی ما در ارتباط باشند و در پیشرفت کار ایران
که مطمح نظر ماست سهم بیشتري احراز کنند.
تأثیر این رویه و کار را که در آغاز این قرن سر. جان ملکم اساس نهاده است نیک میتوان دریافت که وي با سخنان خردمندانه
همراهان خود را که نخستین بار به ایران میآمدهاند دلالت و مجهز میکرد که هنوز مایه عبرت است. چون کتابی که در دسترس
ایرانیان نیست، ایشان ما را از کار و رفتار ما و از این راه وطن ما را خواهند شناخت پس چه نیکو است که سخت هشیار باشیم و
بدانیم که آنچه بر اوراق نوشتهاند هیچگاه باندازهاي که از انگلستان و انگلیسیان به نظرشان میرسد تأثیر ندارد و باور بفرمائید که
این افراد از رفتار نفرات ما بیشتر تحتتأثیر قرار میگیرند تا آنچه در متن عهود مندرج است. به نظر من شق ثانوي وجود ندارد، ولی
در اینجا ذکر این گفتار که هرکسی را بهر کاري ساختهاند، نیک بجاست و اظهار این نکته نیز بسیار روا که اگر مأموران تلگراف
اجازه مختصري هم
ص: 736
یابند، بدهوا میشوند، از انجام تکالیف اصلی خویش بازمیمانند و راه خبرچینی ناپسند پیش میگیرند که اگر با سفارت مربوط
باشند براي دولت انگلیس مسؤولیت- هاي بزرگ ایجاد خواهند کرد و اگر هم وابسته نباشند از امتثال دستور وزیر مختار امتناع
خواهند نمود. اینها نکتههاي بس اساسی است، بخصوص اگر احاله خدمت بایشان سرسري انجام یابد، اما از عناصر شایسته بسی
کارها ساخته است و باید تشویق شوند که در امور عمرانی و آبادانی حوزه خود مثلا در موقع تعطیلات با طیب خاطر دستیاري
نمایند. در چند میلی این دستگاهها، سرزمین دستنخورده و مجهول دیده میشود و حال آنکه افرادي نیز از تبار بیباکترین نسل و
نژاد جهان طی ربع قرن در همان حوالی استقرار و مسکن داشتهاند.
آنچه سیاستمدار و بازرگان برعهده دارند
تاریخ روابط ایران و انگلستان را در قرن حاضر که سیاستمداران، سربازان، تجار و مهندسان بانی آن بودهاند بیان کردهام. دسته دوم
و چهارم عجالتا کار خود را انجام دادهاند. آینده در دست گروه اول و سوم است. باید سیاستمداران از رویه شرمآور بیاعتنائی
احتراز و بهعقیده این جانب از سیاست روپیهپردازي ملکم و جانشینهاي بلافصل وي اجتناب کنند همان عدهاي که با وجود قصد
صفحه 479 از 570
پیوستگی راه پرهیز پیمودند. شعار سیاستمدار در آینده ارشاد کردن ایران در طریق بسط عمران و رفاه مادي و اصلاحات داخلی با
پشتیبانی او و استفاده از موقع و فرصتی است که هدف دیپلماسیاش فراهم ساختن آن خواهد بود. کار تاجر تهیه لوازم مورد احتیاج
ایران و از راه تجارت برانگیختن علاقه او نسبت به اروپا و تمدن است. در زمینه نهضت اخلاقی هرگاه براي خارجیها دور از امکان
نباشد حتما دشوار است که مگر با ارائه سرمشق و طریق قادر به دخالتی باشند و اگر خود ایران ترجیح میدهد که در خمود فکري
خود باقی بماند راه مستقیمی براي درهم شکستن عزم او وجود ندارد. اما در قسمت اقدامات صنعتی و تجارتی زمینه پهناور و بکري
در آنجاست که نتایج فراوانی را نوید میدهد و در این رشته آزمایشهاي نافعی نیز بعمل آمده است. اگر نهضت فکري هنوز از
مردم آن سرزمین بعید نماید ترقی مادي که با کمک بیگانگان پیریزي و تقویت
ص: 737
شود ممکن است پیشرفت او را سریعتر کند و سرانجام ایران بیدار شود و علاقهاي را که دیگران نسبت باو ابراز میدارند مورد اعتنا
قرار دهد.
سیاست بریتانیا
حال اگر از من استفسار شود که انگلستان چه سیاستی باید نسبت به ایران داشته باشد بشرح ذیل جواب خواهم داد که نه در این
روزگار و نه هیچ موقعی در قرن حاضر این سیاست مبتنی بر آز کشورگشائی نبوده است. انگلستان حتی به یک وجب از خاك
.«1» ایران چشم طمع ندارد. فرمانهاي هشتم و نهم احکام عشره (تورات) هیچوقت از جانب ما در خطر نقض نخواهد بود
1856 نیروي بریتانیا بوشهر و جزیره خارك را در خلیجفارس و محمره و اهواز را بر ساحل کارون تسخیر کردند و - در جنگ 7
چند صباحی نیز در تصرف داشتند و آن کاري بس دشوار بشمار میرفت که بریتانیا پایگاهی در خلیجفارس فراهم کند و سرنوشت
کارون را با نگاهداري مواضع مزبور براي همیشه تعیین نماید، ولی بدون اینکه موجبی براي از دست دادن آنها درمیان باشد همه را
پس داد.
خود ایرانیان که لااقل نگاهداري بوشهر را از ناحیه ما انتظار داشتند از نرمش و ملایمت ما حیران ماندند و بعد نیز چنین وانمود
کردند که با قدرت و زور بیشتري ما را از آنجا راندند. بههرحال این کار پیوسته نشانه بارزي از منظور صلحخواهی ماست و با
تاکتیکهاي همسایه شمالی ایران در مورد آشوراده بسیار متفاوت است. درباره چگونگی سیاست بریتانیا نسبت به ایران بهتر از بیان
لردسالزبوري در نطقی که در گیلدهال (تالار شهرداري لندن) بمناسبت مهمانی از شاه در ژوئیه 1889 ایراد کرده بود تعریفی
نمیتوان یافت:
ما با علاقه شدید و سمپاتی ناظر سیاستی هستیم که اعلیحضرت در ایران ابداع کردهاند، ما براي ایران درخشانترین ترقی را »
خواستاریم و امیدواریم روابط او با جهان خارجی که در زمانه ما شرط لازم ترقی و تعالی است توسعه یابد و بیش از هرچیز علاقه
داریم که نهفقط رفاه بیشتري نصیب ایران شود، بلکه
______________________________
به اموال همسایه با نظر طمع » : فرمان نهم .« از شنیدن غیبت و بدگوئی نسبت به همسایگان خود احتراز جوئید » : 1)- فرمان هشتم )
.« نگاه نکنید
ص: 738
نیرومند شود، منابعش ترقی کند و آمادگیش افزون گردد و در عهد و اتحادهاي خویش استوار بماند تا بتواند در راه صلح و سلمی
که پیش گرفته است با امنیت و آرامش خاطر گام بردارد، و از مهمان جلیل القدر خودمان جدا درخواست داریم که باور بفرمایند
صفحه 480 از 570
که در راه تکاپوي دوستی و روابط سیاسی و تجارتی خود طالب امتیازات انحصاري نیستیم و با قید تأکید اظهار میداریم که
خواستار دوستی و مودتی نیستیم که متضمن هیچگونه استثمار یا امیال تجاوز یا جنگ شود. آنچه مطلوب ماست ماحصل سیرت و
«. کاري است که نهفقط خیر یک ملت، بلکه همه ملل جهان را دربر دارد
به عبارت دیگر توسعه و ترقی منابع صنعتی و مادي آن و بسط تجارت و حفظ تمامیت ارضی و تجدید نیروي ملی آن- این اقدامات
با تأکید و اصرار و بنابر اتحادي دوستانه هدف سیاست انگلستان است. دوره انعقاد عهدنامههاي تهاجمی و دفاعی گذشته است. در
اوایل این قرن انگلستان شاید با مخاطره کمتر و احتمال مزیت کافی میتوانسته است درصدد چنین اقدامی برآید، اما فرصت مناسب
با واقعه- ترکمنچاي و خشک شدن مرکبی که تفوق دائمی روسیه را در سمت شمال تسجیل نموده بود از بین رفته است.
چنین عهد و پیمانی در این زمانه ما را در مناطق دور از پایگاه ما، بدون آنکه وضع و منابع ملیمان متناسب باشد به جنگ و جدال
خواهد انداخت، آنهم علیه دشمنی که از ما دیرزمانی پیش افتاده و به نحو مستحکمی مستقر شده است.
تنها موقعی که امکان این کار وجود داشت در حین جنگ کریمه بود، در همان زمانی که ایران آمادگی داشت سرنوشت خود را با
اما شانس این قمار باارزش گرفتاریهاي ناشی از آن برابر ،«1» ما ارتباط دهد، مشروط بر اینکه ولایات از دسترفته خود را بازستاند
نمینمود. از ما ساخته نیست که مسؤولیت استرداد ولایاتی را برعهده
______________________________
1)- چون اثر و علامتی از ناحیه انگلستان مشهود نیفتاد گفتهاند که بنابر اغواي دولت تزاري ایران در موقع جنگ کریمه لشکري به )
مرز عثمانی فرستاد و باز در سال 1877 برطبق درخواست روسیه سربازان ایرانی در خوي و زهاب و محمره متمرکز شدند.
ص: 739
بگیریم که ایران در اثر ناتوانی خود از دست داده است و دیگر هم قدرت نگاهداري آنها را ندارد، زیراکه معاملهاي یکجانبه
خواهد بود و خیر ناچیزي نصیب ما خواهد شد. اما بوسیله اتحاد دوستی و بکار بردن رأي صواب و تشویق جریان سرمایه به جانب
شرق و مصرف آن در راههائی که موجب استقرار و ثبات شود و منظور هم احیاي مملکت باشد میتوانیم وضع و ترتیبی در کار آن
پیش آوریم که خیالات خصمانه دیگران اگر محال ننماید لااقل سخت خطرآمیز در نظر آید.
برتري بریتانیا در مرکز و جنوب
برتر از همه میتوان این نکته را قطعی دانست که سرنوشت شمال هرچه باشد که منطقهاي خارج از دخالت ماست، ایران نواحی
مرکزي و جنوبی را استوار نگاه خواهد داشت و میتواند به هر متهاجم بیگانه اخطار کند که از آنجا جلوتر ورود سخت ممنوع
است. برتري انگلستان خواه سیاسی و یا تجارتی در حوزه جنوبی که شرح آن چندبار در این کتاب مذکور افتاده تنها وسیله تأمین
این منظور است. خطی میتوان از یک طرف تا سمت دیگر ایران کشید که از سیستان در شرق از طریق کرمان، یزد و اصفهان به
جانب غربی از بروجرد و همدان و کرمانشاه عبور کند و در جنوب این حدود هرگونه اعمال نفوذ خصومتآمیز سیاسی غیرقابل
قبول اعلام شود. در همین حدود و سامان نیز انگلستان توقع امتیازات انحصاري و یا تصور فرمانروائی ندارد و تهدیدي هم معمول
نخواهد داشت، نه قصد لشکرکشی و نه خیال تیراندازي دارد. گئوكتپه و پنجده از نقاطی نیست که با طبع و سلیقه ما- سازگار
باشد. پیروزيهاي آینده در ایران نه بوسیله گلوله و باروت حاصلشدنی است و نه با لاف و گزاف و یا تهدید و نه حتی بطوريکه
گویا نووورمیا پنداشته است، با رشوه و تطمیع، بلکه با تأکید دوستانه این موضوع که تأمین منافع مشترك عین مطلوب ماست و
آنهم از طریق پیشرفتهاي صنعتی و اصلاح داخلی میسر خواهد شد.
نفوذ انگلیس در تهران
صفحه 481 از 570
نفوذ انگلیس در تهران
اگر بعضیها استفسار کنند که آیا چنین سیاستی ثمرات نیکو خواهد داشت یا نه بنظر من بدون شک و تزلزل میتوان پاسخی مثبت
ص: 740
داد. تمایلات طبیعی شاید ایران را براه عقد پیمان اتحادي با انگلستان سوق دهد.
اما با در نظر داشتن این نکته که ایشان تا چهاندازه در چنگ ترس و واهمههاي خویش گرفتارند و با کیفیتی هم که معمولا این بیم
و نگرانی را در مقابل طرفی که از آنها قويتر است ابراز میدارند باز از لحاظ من حیرتانگیز نمود که نفوذ انگلستان تا همین
اندازه نیز در تهران استوار گردیده است، ولی تا چندي پیش عنوان چنین ادعائی براستی و درستی امکان نداشت، زیراکه مدت سی
سال انگلستان سیاستی را نسبت به ایران پیروي کرده است که در زیر لفافه عادي عدم مداخله ماهرانه راه بیاعتنائی نابخشودنی را
اگر اندکی دیگر به همان منوال میگذشت نفوذ » : طی کرده بوده است و بطوريکه صدراعظم به این جانب اظهار داشته بود
اگر این وضع ناگوار پیش نیامده است و بلکه تجدید نفوذ قابل تحسین کنونی میسر شده است یکی « انگلستان پاك از میان میرفت
بدلیل اشتباهات تاکتیکی رقیبان ما و دلیل دیگر پی بردن واقعی خود ایرانیان به چگونگی سیاست بریتانیا، ولی بالاتر از همه ناشی از
انرژي درخور ستایش و نفوذ سرشار وزیر مختار اخیر انگلیس در ایران، سر. دروموندولف بوده است.
ارزش خدمات و نتایج مطلوبی که از فعالیتهاي بیانتهاي او حاصل آمده است شاید از جاروجنجال جراید روسیه بهتر معلوم میشود
تا از مدح و تعریف رنگین یکی از هموطنانش و بنابراین غیر از ارجاع خوانندگانم به مندرجات روزنامههاي مسکو و
سنپطرزبورگ در اینجا تصدیع بیشتري نمیدهم.
به عقیده من تأثیرات مساعد رأي و دلالت صواب انگلستان در تهران که بهیچوجه از روي غرض و خودخواهی نیست از آن جهت
بوده است که بر علاقه صادقانه نسبت به خیر و صلاح آن کشور مبتنی بوده است. اعلیحضرت در مورد اعطاي امتیاز کشتیرانی
کارون و تأسیس بانک شاهنشاهی مراتب سمپاتی عملی خویش را ابراز داشتهاند و نظریه همایونی راجع به نفوذ تجارتی انگلستان
در ایران از دقتنظري که هنگام بازدید طرز کار و تولید دستگاههاي صنعتی ما در حین سفر
ص: 741
تابستان 1889 در محیط پردود میدلند و شمال انگلستان نشان دادهاند مشهود افتاده است.
در نزد شاه و قسمت عمده اتباع وي انگلیسیها افرادي خوشوجهه بشمار میروند مگر هنگامی که لحن ناصوابی در گفتار ما باشد،
همان حالتی که در نظر مردمی باآداب و مغرور بگذشته خویش که از وقار فطري نیز برخوردارند لابد تنفر- انگیز است. درباره
موضوعی که خودم در پیشگفتار این کتاب در باب پذیرائی- درخشان از شاه در انگلستان یاد کردهام و اثرات آن در میان ایرانیان
باید خاطرنشان کنم که بواسطه فقدان روزنامه و وسایل نقل و انتقال اخبار خارجی اکثریت مردم آن سرزمین شاید پاك از این
داستان بیاطلاعاند و اعضاي پائین اداري ایران که بزعم این جانب خودخواهترین و طاقتفرساترین افراد بشرند آنرا علامت ضعف
انگلستان و دال بر سطوت و جلال سلطان خود تلقی کردهاند، اما در افراد طبقه بالاي جامعه از وزیران و عناصر سرشناس که فقط
عقیده و نظر آنها مناط است هم از جهت ابراز احساسات دوستانه و هم نمایش اقتدار ملی ما، تأثیرات نیکو داشته است.
هراندازه حشرونشر دو ملت زیادتر باشد و آداب مودتآمیز بیشتر مبادله شود خواه از نظر تجارتی یا اجتماعی و یا همبستگی و یا
کسبوکار امکان درك منافع مشترك سریعتر خواهد شد و روزي فراخواهد رسید که ایران، انگلستان را طبیعیترین متحد خویش
بشمار خواهد آورد و انگلستان هم ایران را دوستی علاقهمند.
نفوذ روسیه
صفحه 482 از 570
در حینی که با حیرت و خشنودي از نفوذ قابل ملاحظه کشور خود در ایران اطلاع حاصل نمودم تأثیر قدرت روسیه را باوجود تفوق
سرشار طبیعی او کمتر از آنچه به اینجانب وانمود کرده بودند یافته و دریافتهام که وزیران ایران از اخم و نهیب نماینده همسایه
شمالی باکی ندارند و رويهمرفته دیپلماسی روسیه بهیچوجه قرین کامگاري نبوده است و اگر چنانچه بایدوشاید پادشاه مورد
حمایت باشد نیک قادر خواهد بود که به خواستههاي دوست گرامی خود سرکار تزار
ص: 742
جواب رد بدهد. بنابراین با نظریه زیر که آقاي اورسول فرانسوي در کتاب خویش تقریر کرده است بهیچ عنوانی موافقت ندارم:
ناصر الدین شاه نایب السلطنهاي از جانب تزار بشمار میرود. فرمانرواي حقیقی ایران آنکسی نیست که در ارگ تهران مقر دارد، »
و همچنین با عقیده هموطن خود دکتر ویلز که « بلکه وزیر مختاري است که اقامتگاه او در کنار ارگ (پامنار- م) نزدیک بازار است
نوشته است:
نفوذ ما در ایران بر اثر قصور خودمان به حداقل رسیده است، افراد معدودي از اتباع انگلستان که در آنجا ماندهاند براستی »
انگلیسیاند. در نظر ایرانیان انگلستان نام و عنوانی شده است و روسیه مظهر قدرت، آنهم قدرتی مورد اعتنا و سهمگین. اتباع
روسیه مورد حمایتند، ولی سرنوشت انگلیسیها با خداست.
گروهبان روسی به تمرین دادن افراد نظامی سرگرم است و تأثیر وجود کشور او بسیار، اما اثري از قدرت انگلستان دیده نمیشود و
.« از تجارت او فقط شبحی باقی مانده و محکوم به پستی شده است
من از تاریخ تحریر این کلمات اطلاعی ندارم، اما نارواتر از این حرف و بیان براي مشوب کردن اذهان نمیتوان یافت.
وضع انگلستان در جنوب
غیر از وضع و میزان نفوذي که فعلا انگلستان و انگلیسیها در ایران دارند و آن از دوره فتحعلی شاه آغاز و بوسیله چندین اقدام
1871 بوده است، موقعیت انگلستان - دوستانه تقویت شده است که از جمله ارسال وجوه هنگفتی در مورد قحطی ایران در سال 2
در نواحی جنوبی ایران بحدي مستحکم است که میتوان انتظار داشت که از برکات آن پیروي از سیاست تفوق در مرکز و جنوب
نیز همواره اثراتی مطلوب داشته باشد.
نیروي بحري بریتانیا در دریاي مدیترانه و امکان استقرار پایگاهی در قبرس و تسلط انگلستان در کانال سوئز و در دست داشتن بمبئی
و کراچی و اقتدار غیر قابل انکارش در خلیج فارس شرط عمده احراز این برتري است. تقویت انگلستان
ص: 743
از نظر تجارتی در سراسر کرانه شمالی خلیج فارس از گواتر تا محمره و در شهرهاي داخلی تا حدود اصفهان عامل ثانوي این
تضمین بشمار میرود. اما قويتر از هردو موجب مزبور وجود احساساتی است که در نواحی جنوبی نسبت به کشور ما مشهود میباشد.
بعضیها پیشنهاد کردهاند بهتر آن است که روسها تا خلیج فارس پیشروي کنند تا از نزدیک دچار نهیب و ضربت رقیب شوند. این
استدلال مبتنی بر تصور و خیال و سخت ابلهانه است و من هیچوقت نشنیدهام که فلان سردار دشمن خود را تا آستانه قلعه راه داده
باشد باین خیال که هروقت دلخواه اوست آسان با دشمن گلاویز شود.
مسئله دستگاه سفارت
وضع و جریانی که با حیثیت انگلستان در ایران ارتباط تام دارد مورد اختلاف نظر بارزي حتی در میان کسانی است که با کارکنان
و کیفیت ارتباط سفارت انگلیس در تهران آشنائی دارند. عدهاي طرفدار ترتیب فعلیاند که نیم بیشتر مخارج را حکومت هند
صفحه 483 از 570
میپردازد، ولی وزیر مختار و اعضاء را وزارت خارجه انگلیس منصوب و مقرري آنها را پرداخت میکند. بعضیها نیز معتقدند که
چون ایران جزو کشورهاي آسیائی است و سیاست آن با هندوستان مربوط میباشد باید همه هزینه دستگاه سفارت را حکومت هند
پرداخت نماید و تمام و یا قسمت عمده اعضا هم از هند فرستاده شوند. شواهد تاریخی حاکی است که از بدو تأسیس در اول این
قرن هر دو ترتیب مزبور معمول شده بود و بین کمپانی هند شرقی و دولت انگلیس اختلافنظر جدي درباره مسئله نمایندگی در
ایران وجود داشته، سر. جان ملکم و سر. هارفرد جونز باهم و در زمان واحدي در ایران سفیر بودند.
این وضع تا سال 1860 دوام داشت در این موقع سر. هنري رالینسن از مقام وزیر مختاري در تهران استعفا داد و از آن تاریخ سفارت
به وزارت امور خارجه واگذار شده است، ولی در تمام قرن حاضر این موضوع مورد بحث و اختلاف بوده است که کدام ترتیب
ترجیح دارد و این کار نیز مثل سیاست خود ایران دستخوش
ص: 744
دگرگونیها شده است. بطوريکه گفتهام کمپانی هند شرقی ابتدا وارد میدان شد اما بزودي دولت آنها را از عرصه خارج کرد.
در 1823 روابط ایران و انگلیس بدست حکومت هند افتاد و نماینده مختاري از طرف نایب السلطنه به دربار ایران رفت. در 1834
وضع بار دیگر عوض شد و این بازي آلاکلنگ تا سال 1859 طول کشید و چون اداره کمپانی هند شرقی جزو دولت بریتانیا شده
بود دستگاه نمایندگی در تهران هم به دیوان هند انتقال یافت، اما انتصاب وزیر مختار با خود پادشاه بود که از آن پس به همین
ترتیب برقرار مانده است. مسئله تغییر وضع همواره مورد بحث و مذاکره واقع شده است و کمیته مجلس مبعوثان که در سال 1870
مأمور رسیدگی و تهیه اساسنامه خدمات سیاسی و کنسولی شده بود به شرح ذیل نظر داد:
باآنکه این کمیته شواهد متضاد از منابع ذيصلاحیت کامل راجع به دو جنبه این موضوع دریافت داشته است، رويهمرفته چنین »
اظهارنظر میکند که نمایندگی تهران را باید تابع دیوان هند قرار داد و هرگاه مدیران مسؤول دولت پادشاهی نظر بدهند که این
کار با مصالح عمومی سازگار نیست این کمیته پیشنهاد میکند که همه نفرات سفارت را وزارت خارجه ما از میان خدمتگزاران
علیاحضرت ملکه در هندوستان انتخاب کند و از میزان مقرري 12000 لیره فعلی حکومت هند مبلغی کسر شود تا دولت امپراتوري
.« سهم بیشتري از بودجه آن نمایندگی را برعهده گرفته باشد
این پیشنهاد هیچوقت مورد عمل قرار نگرفت و سفارت تهران وضع و ظاهر انگلیسی و درواقع اروپائی خود را حفظ کرده است و
12000 لیره هم هنوز از خزانه حکومت هند پرداخت میشود. بدون شک راجع به مزیت هرکدام از دو ترتیب فوق دلایلی میتوان
آورد و انصافا چون حکومت هند مبلغ عمدهاي از این بابت میپردازد باید نظارت بیشتري هم داشته باشد، بخصوص که نفرات
دستگاههاي روابط ایران و انگلستان که در بوشهر و مشهد و بغداد داریم غالبا از هندوستان
ص: 745
و اداره تلگراف در ایران تابع حکومت هند «1» گماشته شدهاند، هم انتصاب و هم پرداخت مقرري آنها با حکومت هند بوده است
است چنانکه در صورت ضرورت اعزام نیرو، نفرات از بندري در انگلستان حرکت نمیکنند، بلکه از بمبئی فرستاده میشوند. بعلاوه
وضع زندگی و شرایط اقلیمی ایران با افرادي که از هندوستان بروند بیشتر سازگار است نه آنکه کسانیکه آداب و رسوم دربارهاي
اروپائی را فراگرفتهاند، و به احتمال قوي زبان فارسی در نزد مأموران مقیم هند آشناتر است تا وابستههاي وزارت خارجه و
بخصوص که این دسته تهران را از محلهاي دشوار بشمار میآورند و خبر خدمت در آنجا را با ترشروئی تلقی میکنند. همچنین
گمان نمیکنم که این نظریه دیگر وارد باشد که در تهران مصالح هندوستان را فداي دیپلماسی اروپائی مینمایند.
باآنکه شرح بالا از حالا اعزام نفرات بیشتري را از هندوستان ایجاب میکند بهنظر اینجانب صلاح آن است که نظارت کارها اکثرا
با وزارت خارجه در لندن باشد نه حکومت کلکته. پیدایش سرویس تلگراف در ایران و مسافرتهاي همایونی به اروپا و مهمتر از
صفحه 484 از 570
همه سیاست روسیه در شمال ایران این کشور را بوجه روزافزونی در جرگه کشورهاي اروپائی وارد کرده است و سرپرستی امور
آنجا بوسیله حکومت هند دیگر معقول نیست.
قضیه ایران رفتهرفته جزو مسائل عمده شرق شده است که مورد علاقه لندن و سنپطرزبورگ و اسلامبول است، وزیر مختار انگلیس
در تهران باید با سفراي ما در پایتختهاي روسیه و عثمانی در تماس دائمی باشد.
ورود پیدرپی سفیران اروپائی به دربار تهران خود حاکی است که دیگر ایران فقط یک دولت آسیائی نیست، بلکه مهره شطرنج در
سیاست جهانی است.
______________________________
1)- انتصابات بوشهر و مشهد و بغداد ناشی از سازش عجیبی است که بین دو طرف متخالف حاصل شده است. حکومت هند افراد )
را پیشنهاد میکند و وزارت خارجه منصوب میسازد و این ترتیب دوگانه را هم باین صورت درآوردهاند که مأمور سیاسی مقیم
بوشهر تابع حکومت هند و سرکنسول با وزارت خارجه در لندن مربوط است. این سیستم جالبتوجه تاکنون خوب از آب درآمده
است.
ص: 746
بهنظر من خود شاه نیز از وابستگی سفارت تهران با حکومت هندوستان آزردگی خاطر حاصل خواهد کرد و اطمینان دارم اموري را
که در این کتاب براي تجدید آبادانی و ترقی ایران با کمک سرمایه و کاردانی انگلیس برشمردهام از انگلستان قابل انجام و حمایت
است، نه هندوستان، پس تردیدي نیست که باید سفارت تهران با وزارت خارجه انگلیس باشد و صورت اروپائی خود را حفظ کند،
هرچند که افرادي سختگیر از پیشنهاد و تدبیر خود صرفنظر نخواهند کرد و شاید هم صلاح در آن باشد که مطابق نظر کمیته
پارلمانی عده مختلفی در آنجا گمارده شوند. تأیید این رویه انتخاب شایستهاي است که اخیرا معمول و برطبق آن ژنرال گوردن
وابسته نظامی سفارت در تهران منصوب شده است.
موانع اصلاحات
در خاتمه از داستان رقابت سیاسی روس و انگلیس در ایران به موضوع خود ایران میپردازم و مسئله عمده یعنی آینده آن را تا آنجا
که از آثار زمانه و عبرتهاي گذشته و سیرت و استعداد اهالی آن قابل استنباط است مطرح میسازم. از آنچه تاکنون نوشتهام
خوانندگان نظري شایسته درباره وضع واقعی آن سرزمین کسب کردهاند. هرکس چنین وانمود کند که ایران کنونی نیرومند و سالم
است نه دوستدار اوست و نه دوست انگلستان است. با قضاوت ناصواب ممکن است امیدواريهاي بیهوده ایجاد و طرح نقشههائی
ایجاب شود که جز عواقب ناگوار براي هردو طرف اثري دربر نداشته باشد. ایران نه کشوري قوي است و نه در جاده ترقی است و
نه عناصري وطنپرست دارد.
کشاورزي آن در وضع ناهنجاري است، منابع ثروتش عاطل مانده است، تجارتش لنگ و کار حکومتش تباه است و قشون آن هم
بصورت مرموزي درآمده است. راههاي علاج براي تأمین اصلاحات و یا لااقل تجدید نیرو هم متعدد است و هم حائز اهمیت.
تردیدي نیست که با مرور زمان تغییراتی در آن ملک راه یافته است. برانداختن بیتأمل جنگلها و هدر رفتن منابع آب، میزان
متوسط کشتوکار را در آنجا تقلیل داده است. درحالحاضر کمتر از سابق در ایران بارندگی میشود.
ص: 747
دامنههاي پرشیار، همه آبهاي کوهستان را جذب و از رسیدن آن به جلگه جلوگیري میکند. در گوشهوکنار همهجا آثار ویرانی و
اهمال نمودار است. مسافر اتفاقی در پیرامون خود فقط شهرها و دهات متروك و بازارهاي خالی و دیوارهاي کهنه و پوسیده و
صفحه 485 از 570
برجهاي فروریخته و باغهاي بیدرخت و گیاه و کاروانسراهاي خراب و پلهاي شکسته خواهد دید و در حیرت خواهد افتاد که
شاید نعمت حرکت و برکت از مردم و خود آن سرزمین رخت بربسته است و آثار انقراض و زوال از در و دیوار آشکار.
ایرانیان که بهحد وفور نسبت به میراث تاریخی خود غرور میورزند و شبههاي هم ندارند که ایران برترین سرزمین دنیاست از
فضیلت وطنپرستی بوجه تأثرآوري بیگانه شدهاند و شاید فقط وطندوستی منفی بیاثري دارند و همواره نیز در اظهارات
وطنخواهی و ستایش افتخارات کشور خویش آمادهاند، ولی یکی از میان صد تن ایشان نیست که در راه استقلال وطن شمشیر از
نیام برآورد. در موقع ابراز روح ملی و یا جهد و تلاش چنین مینماید که ایشان از دست و پا افتادهاند و سستی و رکود از نوك پا تا
فرق سر آنها را فراگرفته است. درهرحال با اندکی هنر سیاستمداري و نمایش زور و همت ممکن بود از عهده سرکوبی ترکمنهاي
ناحیه ماوراء بحر خزر برآیند و آن حدود را برایگان تسلیم دشمن نکنند. اگر دولتی داشتند که بیشتر علاقه و مراقبت مینمود و طرز
کارش سخت تباه نبود میتوانستند از افراد کرد و لر ممتازترین مدافعان وطن را در جهان فراهم سازند. در وضع فعلی این ایلات نظر
خوشی نسبت به حکومت مرکزي ندارند و گمان هم نمیرود که در هنگام خطر سر بدهند. در زندگانی عمومی و حتی خصوصی
فقدان رمق و ابتکار بصورت حیرتآوري درآمده است و مثل این است که نفر ایرانی حاضر است از آب حوض کثیف دسترس
خود بنوشد و ناخوش شود، اما تا چشمه آب زلال که فقط در دویست قدمی اوست نرود و به همین نسبت دشوار است که دولت
ایران را به اقدامات جدي اصلاح و آبادانی ترغیب و وادار نمود. اشراف ایرانی باوجود سنگ مرمر فراوانی که در دسترس خود
دارند باز فقط
ص: 748
بساختن خانه گلی اکتفا میکنند، به همین روال دولت ایران هم سرکردن با سبک و وسایل کهنه شرقی را بر کسب مآثر اقتصادي و
فرهنگ اروپائی ترجیح مینهد.
رسم دستاندازي بر بیتالمال در نزد همه مأموران رسمی بسیار متداول و گرامی است. از حضرت والی تا پائینترین نفر همه بجان
و دل دنبال مداخلاند.
ایران از ضعف و ناتوانی خویش آگاه است و صادقانه ترجیح میدهد که در همین حال باقی بماند و قطعا مثل ژاپون تشنه زندگانی
نوین نیست و هنگامی که قباي فلزي تمدن را بر تن میپوشد گوئی شکنجهاش میدهند، درست مانند زمانه تفتیش عقاید و ایمان
در اسپانیا وقتی که افراد اولین بار با آلات زجر و شکنجه روبرو میشدهاند.
اینجانب نیک باور دارم که نجات او بدون پیشآمد طغیان تعصبآمیز امکان پذیر نیست و اگر در این کار زیاده شتاب شود
ممکن است انجام منظور را دچار تعویق گرداند، همانطوريکه در ژاپون جدید عدهاي پیدا شدهاند که از دسته سالخوردگان
نیستند، بلکه جواناناند که از نفوذ تمدن غرب بکشور خود نفرت دارند و حس رفتار حرمانآمیز وطندوستی ایشان گاهی به
اقدامات عنیف و تعدیات ناشی از یأس منجر میشود.
به عقیده من در ایران نیز بعید نیست که در صورت قیام همگانی، گروههاي مختلف وابسته به طبقه روحانی اظهار وجود کنند و مآلا
جان و مال اروپائیان چندي در خطر بیفتد. هماکنون حس عدم رضایت بمناسبت سیاست اعطاي امتیازات که اعلیحضرت اتخاذ
نموده است، مشهود میباشد و فتنه اخیر علیه شرکت تنباکو به همین دلیل بوده که شاید دولتی قويتر با آسانی میتوانسته است از
وقوع آن جلوگیري کند.
روحانیون علنا علیه اروپائیان تبلیغات میکنند و در کوچه و خیابان بآنها ناسزا میگویند و نامههاي بیامضا در تحریک مردم
بشورش پخش میشود و حتی گفتهاند محض مزید احتیاط، نفرات گارد درباري را دو برابر کردهاند. این شایعات شاید اغراقآمیز
باشد و در صورت صحت توأم با اغراض شخصی است و بههرحال
صفحه 486 از 570
ص: 749
در سرزمینی که هنوز به خرافات و تعصبهاي مذهبی پابند است این قبیل پیش- آمدها بعید نیست، وفور عناصر خارجی اینگونه
اقدامات تعصبآمیز را بیشتر خواهد کرد.
با تأسیس بانک شاهنشاهی رباخوران درآمد ظالمانه خود را بحداقل مبدل یافتهاند، تجار و مالکان نظارت و بازرسی دستگاه رژي
را خوش نداشتهاند، اعیان و سرشناسان حقوق و مزایاي دیرین خود را در اثر اعتراض سفرا و مقررات عهود جدید در خطر تحدید
میبینند. من گمان نمیکنم این موجبات مزاحم اگر بصورت بدتري هم درآید از پیشرفت کارهاي سودمندي که شروع شده است
جلوگیري نماید، اما عناصر بیگانه هم باید هشیار باشند و درصورت جنبش ناگهانی ارتجاعی غافلگیر نشوند.
آثار امیدواري
اینها موانع پیشرفت کار اصلاحات بوده است. از سوي دیگر علائم و آثاري هست که دال بر تشویق و ترقی است که شاید بررسی
آن موجبات امیدواري فراهم سازد. از یکطرف باآنکه سرزمین ایران بظاهر خشک و خالی است، ولی خاکش همان است که بود
و از لحاظ استعداد از زمینهاي بسیار ممتاز سراسر جهان است. حاصلخیزي سابق آن از برکت وجود آب بوده است و با آب، باز
آن برکت و آبادانی تجدید خواهد شد. هیچ تغییر طبیعی یا اقلیمی در ایران روي نداده است که حاصلخیزي و شادابی آنرا باین
حالت بیکشت و کاري تبدیل کرده باشد. اگر در تنظیم آبیاري همت و صرفهجوئی نمایند و وسایل جدید را در شخم زدن و
تخمکاري معمول دارند شاید مقدار اراضی حاصلخیز آن دو برابر خواهد شد.
همچنین باآنکه درحالحاضر مرزهاي ایران بیحافظ و حفاظ است و لشکر و نفري براي نگهبانی آن در کار نیست، باز کوهها و
کتلهاي آن عالیترین عوامل طبیعی دفاعی است و چنین مینماید که خداوند این آثار و وسائل را براي حفظ و حمایت ایران باو
ارزانی داشته است. بعلاوه باآنکه فکر و روح مردم ایران در حال رکود و انجماد است و شاید غنودن در این وضع و حالت را خوش
دارند و آفت بیحسی و فقدان-
ص: 750
جوانمردي در میان ایشان رخنه کرده باشد و دستگاه حکومتش از کار و ابتکار افراد تشویق و حمایتی نمینماید، باز در سیرت و
وجود ایرانیان شادابی دلپذیري هست که موجب شده است مردم آن سرزمین را فرانسویان شرق بنامند، همان زندهدلی که بالغ بر
2000 سال علیرغم تهاجم پیدرپی و سوانح دیگر ایشان را ملتی پایدار ساخته و امکان آن داده است که بر فاتحان خویش پیروزي
یابند، و بجاي فنا شدن در چنگ متهاجمان آنها را در خود فانی سازند و حتی در این روزگار انحطاط به آنها نوعی تجانس و
همآهنگی عجیب بخشیده است که با وجود ضعف و فتوري که ظاهرا دارند هیچ قوم و ملتی در جهان از این جهت با ایشان برابر
نیست.
روستائی ایران در تنگناي سختی نیز طبع گدائی ندارد و حتی در این دوره واماندگی هنوز نیروي مردانگی آنها پایدار و باقی است.
هرچند ایران متعدي، ناتوان و دشمنی بیآزار شده است، باز جاي ابراز انزجار نیست و حکومتش با وجود تباهی کار قادر به
اصلاحات است. شاید فعلا لشکریانش بیارزش باشند، اما در صورت داشتن رژیم پاکیزهاي باید، هم مورد اعتنا باشند و هم درخور
پرهیز. بالاتر از همه باید در خاطر داشت که رسم و راه اهالی شرق با ما فرق دارد، و طرز فکر آنها نیز با ما یکی نیست غالبا وقتی
که خیال میکنیم آنها عقبمانده و ابلهاند ایشان هم ما را فضول و یاوهسرا میپندارند. گردونه زمان در نزد ایشان آهسته میگردد و
اعتنائی به حدت در امور و غرش چرخهاي صنعتی ندارند. سیستم ما شاید ما را رواست، ولی متساویا به همان اندازه و یا اصلا مفید
بحال ایشان نیست.
صفحه 487 از 570
شیطان فرمانروائی در دوزخ را بر خدمتگزاري در بهشت رجحان مینهد.
افراد عادي آسیا حکومت بد آسیائی را آسان به فرمانروائی اروپائی ترجیح میدهند.
ایرانیان مردمانی شکاكاند و چون خود بنحو حیرتانگیزي حس وطنپرستی ندارند متمایلاند که همیشه علاقه سایرین را ناشی از
اغراض خصوصی بنگرند و خیال میکنند که نیرنگی در کار است. رم در عرض یک روز بنا نشده است، اصلاح ایران هم در ظرف
ده سال میسر نخواهد شد، ولی اگر پزشک صبر داشته باشد بیمار قابل علاج است مشروط بر اینکه طبیب رقیب حدود شمالی
751 ترقیاتی که تاکنون حاصل شده است ..... ص : 751 نسخه او را پاره نکند. ایران و قضیه ایران ج 2
ص: 751
ترقیاتی که تاکنون حاصل شده است
اگر آنچه را که تا حال کردهاند رسیدگی کنیم آثار پیشرفت نمودار و مایه امیدواري فراهم است در فصلهاي سابق مطالبی ذکر
کردم که حاکی از وضع ایران درست قبل از پادشاهی شهریار فعلی بوده است ولی صاحبنظران وارد چه نظریات ملالانگیزي که
راجع به آینده اظهار نمیکردهاند.
صحایف این کتاب بسیاري از آن پیشبینیهاي ناصواب را مردود نموده است.
هرگاه وضع کنونی را با نیمه اول این قرن که باید جزو دوره سابق بشمار آید، قیاس کنیم، معلوم خواهد شد چه پیشرفتهائی حاصل
شده است، خصوصا از جهت حصول امنیت عمومی در اثر استقرار سلطنت همایونی و اقدام به پارهاي امور اصلاحی، که بنابر آن
میتوان گفت ایران در آستانه دوران جدیدي است و امید پیشرفتی سریعتر و احراز نتایج پایدارتر موجود است. در همین چند سال
تلگراف برقی و سیستم جدید پستی و تأسیس بانکهاي اروپائی و مقدمات کشیدن خط آهن و بکار افتادن سرمایههاي عمده
خارجی براي استفاده از منابع داخلی شروع گردیده است.
ایرانیان باهوشتر از آنند که بپندارند این کارها حد نهائی است. در میان زمامداران آن، عناصر فراوانی دیده میشوند که از وضع
فعلی کشور خویش تأسف دارند و به احتیاجات اصلی او واقفاند. در حین مسافرت خود خوشوقتی ملاقات و صحبت با چندین نفر
از سیاستمداران ایران را داشتهام و بسیاري از ایشان علاقه تام باقدامات اصلاحی نشان میدادهاند و از تباهیی که در سراسر کشور،
مانع اصلاحات بوده است آزردهخاطر بودند، همان موانع و محظوراتی که براي رفع آن وجود افراد قويتر از ایشان لازم است.
اعلیحضرت اقدامات اصلاحی متعدد کردهاند و بدون شک بیشتر از هر شهریاري بعد از کریم خان به ایران خدمت نموده است، اگر
جرأت بیشتري میداشتند اقدامات دیگري هم مقدور بوده است. از جمله گرفتاریهاي محیط شرق یکی هم این است که با اطمینان
نمیتوان گفت که سیاست او را که رويهمرفته معتبر و قابل ستایش است جانشین وي چگونه تلقی خواهد کرد.
ص: 752
جانشین
اگر هرگونه تردیدي از این بابت درمیان باشد شکی نیست که در پیش گرفتن رفتاري که آشفتگی سیاسی را بیشتر و کار تحریک
و آشوب را آسانتر کند جز زیان اثري نخواهد داشت. بسیاري از نویسندگان با ابراز اطمینان چنین وانمود میکنند که بعد از
درگذشت شهریار فعلی آشفتگی عمومی پدید خواهد آمد و به احتمال قوي مدعیان متعدد براي تصرف تختوتاج خواهند کوشید
و حتی گفتهاند که باید دید کدام مدعی مشمول التفات یک طرف و کدام موردعلاقه طرف دیگر است، همسایه شمالی چهکسی
را در نظر دارد و عامل جنوبی از که حمایت خواهد کرد. هر اقدامی که سبب تشویق دعاوي کاذب شود و یا عدولی از راه و رسم
صفحه 488 از 570
معلوم موروثی باشد ممکن است مملکت را به هرجومرج بزرگ گرفتار و زمینه را براي عناصري که خیال حمله و تجاوز دارند
آماده سازد. قدر مسلم این است که روس و انگلیس که نیرومندترین عوامل خارجی بشمار میروند هرگاه با عزم کامل از ولیعهد
قانونی طرفداري کنند اگر حتی روزي هم بیش تا درگذشت حضرت شهریاري در پیش نباشد، به عقیده من باز نه امنیت و نه
سرنوشت تختوتاج هیچ در خطر نخواهد بود.
سیرت ایرانی
حال اگر از توصیف وضع عمومی بشرح سیرت خصوصی مردم ایران بپردازم و بکوشم که از راه و رفتار زندگی روزانه ایشان
نکتههائی دریابم نتیجه این بررسی بعد از سنجش و قیاس همه صفات آنها باز مثبت و مساعد خواهد بود.
اخلاق ایرانیان جنبههاي متفاوت متعدد حیرتآوري دارد که در نزد دیگر اقوام همه آنها بهندرت باهم جمعشدنی است. ایشان نسل
و نژادي خوشآیند، واجد آدابی آراستهاند و منشی نجیبانه و اشرافی دارند، از لحاظ طبع و نهاد مستعد تهییج و در محاوره و
صحبت هوشمند و باذکاوت و در رفتار و سلوك نیک زیركاند و اگر هم دل نرم و نازکی دارند که باعتقاد من دارند مغزشان
ناتوان نیست. در ریا ماهرند و گرفتار آفات تباهی و فساد شدهاند و صفت استواري و دلاوري را از دست دادهاند.
با اقوامی که در پیرامون ایشانند با کرد خشن و افغانی متکبر و ترك عبوس و هندي
ص: 753
بیحال تفاوت بارزي دارند و بین آنها و هیچیک از این اقوام وجوه اشتراك موجود نیست.
وضع طبیعی سرزمین ایشان و مذهب و کیش متمایزي که دارند در آنها تفاوت نژادي پدید آورده است که همواره مشهود و نمایان
بوده است. از لحاظ فردي خصایص جالبتوجه متعدد دارند و از جهت جامعه فاقد موجبات قدر واقعی یا سرافرازي بشمار میروند و
فقط از یک بابت قهرمانند که هرچند ایشان را از نظر پژوهندگان سرشت انسانی موردتوجه قرار میدهد، از لحاظ اخلاقیون هیچ
زیبنده نیست.
بعد از اقامت طولانی در آن سرزمین انسان گمان خواهد کرد آنچه اپیمونید- کرتی راجع به یونانیان نوشته بود، شاید منظورش
ایرانیان بوده است. ایشان مردمانی دلپسند و در برخورد و معاشرت خوشآیند هستند، ولی رويهمرفته گمان نمیرود اظهارنظر
مطلوب درباره آنها کار آسانی باشد و درهرحال سه اختصاص در سیرت قومی آنهاست که به عقیده من علیرغم آنچه بعضیها
وانمود میکنند حاکی است که قوم و ملتی پایندهاند، نه مانند ترکها به انحطاط ملی دچار شدهاند، و نه مثل تاتارها در معرض خطر
زوال ذلتباري گرفتار آمدهاند، بلکه نیک آشکار است که روزگار رستگاري و نجات را درپیش دارند. این سه خاصیت اخلاقی
و «1» یکی زندهدلی فناناپذیر آنهاست، دیگر استعداد بسیار در کار تقلید که از این جهت در مشرق زمین همواره شهرت داشتهاند
همچنین با وجود شواهد متخالف که گاهی بنظر میرسد، بکار انداختن صادقانه حس آزادگی منزه و عاري از اغراض دیرین یا
اقدامات تعصب- آمیز آتشین. تاریخ نیک گواه است که ایرانیان نبوغ بقا دارند و آثاري را عرضه میدارد که ایشان رفتهرفته حاصل
کار و کوشش دیگران را جذب و از آن خویش میکنند.
«2» شتاب با تأنی
ناگزیرم سخنم را با کلامی احتیاطآمیز خاتمه بدهم،
______________________________
1)- هرودوت مینویسد هیچ قومی باندازه ایرانیان زود و آسان عادات خارجی را اختیار نمیکنند و همینکه ایشان از وجود چیزي )
صفحه 489 از 570
تجملی آگاه شوند بیدرنگ آنرا براي خود فراهم میسازند.
اصطلاح لاتینی منتسب به اگوست امپراتور معروف رم است که توصیه میکرد: Festina lente-(2)
م. .« براي اینکه کاري را نیک انجام بدهید، با تأنی شتاب کنید »
ص: 754
هرچند که در این مسئله با دیگر صاحبنظران موافق نیستم، ولی به عقیده اینجانب براي اصلاح سریع ایران نباید درصدد نقشههاي
بزرگ افتاد که جز شکست نتیجهاي نخواهد داشت. پروژههاي عالی از قبیل کشیدن خط آهن از شمال به جنوب و از شرق به غرب
و مجهز کردن این سرزمین با زرهی از کارخانهها و کارگاهها فقط به اتلاف مال منجر خواهد گردید، و بانیهاي چنین نقشههائی
را مآلا بدنام خواهد ساخت.
اعطاي عجولانه امتیازات براي ساختن و پرداختن همه قسم اقلام وارداتی و صادراتی که در زیر آسمان یافته میشود از تلفن تا
تنباکو و از گلاب تا میز رولت متضمن نفعی پایدار نیست و از این قبیل کارها غالبا جز انباشتن کیسه مباشران آن هدفی درمیان
نخواهد بود. با شروع تعقیب اقدامات از راههاي آزموده و معلوم، سرمایه بهتر و آسان در جریان خواهد افتاد و صنایع سریعتر
پیشرفت خواهد کرد. همین نظر راجع به راههاي ارتباطی داخلی نیز وارد است.
در بسیاري از نقاط باید راههاي مالرو مقدم بر جاده و جاده مقدم بر خط آهن ساخته شود، خرج کردن صدها لیره در فلانجا بر
تلف ساختن هزاران لیره در محل دیگر بمراتب ارجح است. باید سرمایه ایرانی در احیا و بهرهبرداري از منابع ایران صرف شود،
زیراکه امتیازات انحصاري مالی که بسود خارجیها باشد حقد و حسادت تولید خواهد کرد و مردم خواهند پنداشت که قصد
چپاول درمیان است. نباید از نظر دور داشت که در ضمن برانگیختن وسایل انتفاع در یکجا یا نقطه دیگر لازم است پایه و اساس
استواري هم گذاشت که درك فواید این قبیل کارها را ساده و آسان سازد و سبب تقدیر و امتنان عمومی شود.
در سابق خاطرنشان کرده بودم که مردم هنوز از نعمت تربیت هیچ بهرهمند نشدهاند و گرفتار تباهی محیطاند. تمدن در میان ایشان
فقط از طریق تعلیم در مدرسه تعمیم خواهد یافت. رعایت قانون و احترام نسبت به قراردادها و عهود و ایمان بدرستی با تأسیساتی
که این مقاصد را تأمین کند میسر خواهد گردید.
ص: 755
راست است که ایران درحالحاضر فقط عقبمانده و ناتوان است، با شرح و بیان کردن این حالت عقبماندگی و دورافتادگی و
ناتوانی کنونی آن، امیدوارم نیک نمایان ساخته باشم که این سرزمین مورد علاقه جدي افراد انگلیسی است و باید کشور ما با آن
دولت بوسیله عهد و پیمان صمیمانه بستگی یابد و در پیریزي آینده عالی آنکه فراخور گذشته درخشانش باشد ملت انگلیس
همکاري و سهم بزرگی داشته باشد.
پایان
ص: 757
[فهرست ها]