گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
مقدّمه؛ ج 1، ص: 27







اشاره
خداوند متعال، قرآن کریم را بر سینۀ گشاده و نورانی برترین برگزیدهاش، حضرت محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله فرو
فرستاد تا آدمیان را از تاریکی جهل به روشنایی علم و از بتپرستی به خداپرستی رهنمون شود، گنجینۀ ارزشمند معارف الهی را بر
روي مشتاقان بگشاید و گوهر درخشان سلوك بندگی را بر سالکان بنماید. نیز، اهل بیت پیامبر علیهم السّلام را از هر آلودگی
تا دینپژوهان، جرعههاي علم و معرفت را از سرچشمۀ جوشان آن بنوشند و از «1» شان خواند « اهل الذکر » برکنار و پاکیزه داشت و
شریعۀ شریعت ناب سیراب شوند. همچنین حق پویان مؤمن را براي هجرت به مراکز و حوزههاي علمی فرا خواند تا با اندوختۀ تفقّه
خداوند متعال را بر این نعمتهاي «2» . در دین نزد مردمان و کسان خویش باز گردند و آنان را با معارف و احکام دین آشنا کنند
گرانسنگ، هزاران سپاس و ستایش.هدف ادیان آسمانی، نزدیک کردن هر چه بیشتر انسانها به خداوند متعال است. پیامبران الهی
براي تحقّق این مهم، بشر را به توحید و یکتاپرستی، عمل بر اساس شریعت و آراسته شدن به اخلاق نیک و شایسته فراخواندهاند. در
اسلام نیز به عنوان آخرین و
نحل/ 43 ). در روایات متعدّدي از أئمّه معصوم علیهم السّلام آمده است که مراد از ) « ا تَعْلَمُونَ 􀀀 فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ ل » (… 1)
ذکر، پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و مقصود از اهل الذکر، أئمّه معصوم علیهم السّلام میباشند. براي آگاهی بیشتر ر. ك: تفسیر
و شایسته نیست » ( 335 ، مؤسسۀ النشر الاسلامی، چاپ اول، قم، 1410 . ه. ق. ( 2 - کنز الدقائق، میرزا محمد مشهدي، ج 5، ص 334
مؤمنان همگی- براي فراگیري احکام و معارف اسلامی- کوچ کنند. پس چرا از هر فرقهاي از آنان، دستهاي کوچ نمیکنند تا در
.( دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را- وقتی به سوي آنان باز گشتند بیم دهند- باشد که آنان- از کیفر الهی- بترسند؟ (توبه/ 122
ص: 28
کاملترین دین آسمانی، نیل به قرب الهی تنها از رهگذر ایمان به اصول اعتقادي، عمل به احکام و آراسته شدن به فضائل اخلاقی
دستیافتنی است. از این رو، عالمان دین، آموزههاي اسلام را در سه حوزة اعتقادات، اخلاقیّات و احکام تقسیم کردهاند.اعتقادات و
معارف، اساس و بنیان احکام و اخلاقیّات است، زیرا تا ایمان در جان انسانها ریشه نکند، سر به انجام تکالیف و وظایف نمیسپارند
و به فضائل و ارزشهاي اخلاقی روي نمیآورند. احکام و اخلاقیّات نیز دو بال سعادت فرد و جامعهاند. فرد و جامعهاي که از یک
سو حلال و حرام الهی را محترم بشمارد و به بایدها و نبایدهاي شریعت گردن نهد و از سوي دیگر، روان و محیط اجتماعی خویش
را از زنگارها و آلودگیها بزداید و به فضیلتها و ارزشهاي اخلاقی بیاراید، در مسیر کمال و سعادت معنوي و مادّي گام نهاده
است. تنوّع آموزههاي اسلام، به تدریج، زمینۀ پدید آمدن علمهاي کلام، اخلاق و فقه را فراهم آورد.
1. علم فقه؛ ج 1، ص: 28
صفحه 64 از 483
واژة فقه در لغت، فهم عمیق و دقیق و در اصطلاح، علم به احکام شرعی فرعی از ادلّۀ تفصیلی است. احکام شرعی نیز مجموعۀ
قوانین و مقرّراتی است که شارع و قانونگذار مقدّس اسلام، براي اصلاح امور معاش و معاد مردم و جامعه تشریع کرده است. احکام
شرعی به اعتبارهاي گوناگون داراي تقسیمهاي مختلفی است که مهمترین آنها تقسیم احکام به تکلیفی و وضعی است. حکم
تکلیفی، همان بایدها و نبایدها است که به طور مستقیم به فعل مکلّف مرتبط است و موضوع آن انجام یا ترك فعلی به وسیلۀ
مکلّف است.حکم تکلیفی به پنج نوع- وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحۀ- تقسیم میشود.حکم وضعی، حکمی است که
صفت شیئ و یا فعل و ترکی را تبیین میکند و همواره به طور مستقیم به فعل مکلّف مرتبط نیست و بیشتر، موضوع احکام تکلیفی
قرار میگیرد. موضوع حکم وضعی ممکن است اشیاء و اعیان خارجی باشد، مانند نجاست و طهارت و یا افعال مکلّفین، همچون
صحّت بیع و جزئیّت و رکنیّت رکوع در نماز. جز
ص: 29
احکام پنجگانۀ تکلیفی، تمامی احکام شرعی دیگر مانند نجاست، طهارت، صحّت، بطلان، ملکیّت، شرطیّت و مانعیّت، احکام
وضعیاند. از این رو، موضوع علم فقه، فعل مکلّف (اعم از انجام و ترك) و آنچه در ارتباط غیر مستقیم با آن است میباشد.منظور
از ادلّۀ تفصیلی در تعریف فقه، منابع فقه در مکتب فقهی شیعه یعنی کتاب، سنّت، اجماع و عقل است. مراد از کتاب، نصوص و
ظواهر قرآن کریم و منظور از سنّت، قول، فعل و تقریر معصومان علیهم السّلام است. اجماع، وحدت و اتّفاق نظر فقیهان در حکم
یک موضوع است و اعتبار آن، بستگی به کاشفیّت از سنّت معصوم علیه السّلام دارد و مراد از عقل، ادراك و حکم قطعی عقل به
ثبوت حکم شرعی است که یا ابتدائا کشف از حکم شرعی میکند و یا با استفاده از قاعدة ملازمه میان حکم عقل و شرع یعنی
حکم شرع به دست میآید.جایگاه اثبات حجیّت و اعتبار منابع یاد شده براي استنباط احکام « کلّما حکم به العقل، حکم به الشّرع »
شرعی، علم اصول فقه است؛ علمی که بیان کنندة ادلّۀ قواعد و اصولی است که فقیه را در دستیابی به احکام شرعی یاري میرساند.
2. جایگاه علم فقه؛ ج 1، ص: 29
با فضیلتترین علم پس » : در فضیلت و منزلت علم فقه آورده است « تحریر الاحکام » علامۀ حلّی- رضوان اللّه علیه- در مقدّمۀ کتاب
در توضیح این سخن- که «3» .« از شناخت خداوند تبارك و تعالی، علم فقه است؛ زیرا سامان دهندة امور معاش و معاد [مردم] است
حقیقتهاي بسیاري در آن نهفته است- باید گفت: انسان موجودي اجتماعی است و بدون زندگی با همنوعان خود نه قادر است
نیازمنديهاي خویش را تأمین کند و نه میتواند همۀ استعدادهاي خدادادياش را شکوفا سازد. زندگی اجتماعی نیز بدون وجود
قوانین و مقرّراتی در تمامی عرصههاي فعالیّت آدمی امکانپذیر نیست. همچنین، انسان، موجودي مختار و مسئول است و در برابر
پروردگارش، عهدهدار تکالیفی است که بدون انجام آنها، به سعادت و کمال حقیقی خویش دست نمییابد.
3) تحریر الاحکام الشرعیۀ علی مذهب الامامیۀ، علامه حلّی، ج 1، ص 40 ، مؤسسۀ الامام الصادق علیه السّلام، چاپ اول، قم، 1420 )
ه. ق.
ص: 30
از آن جا که عقل آدمی بر تمامی مصالح و مفاسد احاطه ندارد و به تنهایی قادر نیست نیازمنديهاي اساسی خود را بشناسد- نه
میتواند قوانین و مقرّراتی وضع کند که از یک سو، تضمین کنندة سعادت دنیوي، و از سوي دیگر، زمینهساز سعادت اخروياش
باشد و نه تکالیفی را که موجب رسیدن انسان به کمال حقیقی یعنی قرب الهی است، تشخیص دهد- وحی و شریعت به یاري عقل
آمده و قوانین و احکام سامان دهندة امور معاش و معاد بشر را به ارمغان آورده است.شریعت اسلام، کاملترین شریعت الهی است؛
از این رو، تمامی عرصههاي زندگی بشر؛ خانواده، جامعه، فرهنگ، حکومت، سیاست و اقتصاد را در بر میگیرد و براي پاسخگویی
صفحه 65 از 483
به نیازهاي بشر در تمامی اعصار توانا است.فقه شیعی در مقایسه با فقه دیگر فرق و مذاهب اسلامی، از جامعیت، پویایی و بالندگی
ویژهاي برخوردار است؛ زیرا از سرچشمۀ زلال و جوشان وحی و دریاي علم پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و امامان معصوم علیهم
السّلام نشأت گرفته و در طول تاریخ سرافرازش، به دست فقیهان پر تلاش و ژرفنگر شیعه رشد یافته است. فقه شیعی در پرتو
اجتهاد زنده و پویاي خود، همچنان راه تکامل و پیشرفت را میپیماید و هماکنون به برکت قیام پیامبرگونۀ حضرت امام خمینی
مبناي حکومت و قوانین و «4» ، میدانست « تئوري واقعی و کامل ادارة انسان و اجتماع از گهوار تا گور » قدّس سرّه که آن را
مقرّرات نظام مقدّس جمهوري اسلامی ایران است.
3. ویژگیهاي فقه تشیّع؛ ج 1، ص: 30
- مکتب فقهی برگرفته از اهل بیت علیهم السّلام، از ویژگیها و شاخصههایی برخوردار است که به مهمترین آنها اشاره میگردد. 1
به عنوان دو منبع اساسی براي استخراج احکام الهی در هر موضوع و رخدادي- - « سنّت » و « کتاب » تکیه بر بیان شرعی که در
متجلّی است.
ج 21 ، ص 98 ، انتشارات سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی، ،« قدّس سرّه » 4) صحیفۀ نور، مجموعۀ رهنمودهاي امام خمینی )
. چاپ اول، تهران، 1369
ص: 31
- زمانی حجّت است که از معصوم- یعنی وجود مبارك پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و أئمّه علیهم السّلام- صادر گردد. 3 « سنّت » -2
از نظر شرع نیازمند اثبات است؛ با قطع و یقین و یا به حجّت معتبر شرعی همچون اخبار فرد ثقه یا خبر مورد وثوق. 4- گفتۀ « سنّت »
صحابی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله حجّت شرعی نیست مگر آن که ثقه بوده و از معصوم نقل کرده باشد. 5- قرآن کریم نخستین
مصدر تشریع احکام الهی و ظهوراتش حجّت است. لکن استناد به ظهورات قرآن جز با کامل کردن بحث و تحقیق در دو مرحله،
ممکن نیست؛ مرحلۀ اوّل؛ شناخت شیوههاي دلالت در خطابهاي قرآنی براي بدست آوردن ظهورات است، و مرحلۀ دوّم؛ شناخت
عامّ و خاصّ، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه آیات میباشد. 6- نظرات و اجتهاداتی که بر قیاس، استحسان و مصالح مرسله مبتنی
باشد ارزشی ندارد و نمیتواند از مصادر اجتهاد و استنباط فقهی به شمار آید. حقیقت اجتهاد، به کارگیري همۀ توان و کوشش
است. 7- گاهی از مدرکات عقلی- اعم از عقل نظري و عقل عملی- در « سنّت » و « کتاب » مجتهد براي استنباط حکم شرعی از
صورت قطعی و یقینی بودن، در استنباط احکام یاري جسته میشود، لیکن چنین مدرکاتی هیچگاه مبناي تشخیص ملاكهاي
احکام و اثبات حکم شرعی قرار نمیگیرند. حدّاکثر کاربرد مدرکات عقلی در یکی از دو امر ذیل میباشد؛ 1- تشخیص روابط
میان احکام شرعی همچون رابطۀ تضاد و تقابل یا استلزام و تقارن و یا تعارض و تزاحم بین دو خطاب شرعی 2- تعیین وظیفه و
راهکار عملی هنگام شک در حکم شرعی- که در اصطلاح اصولیان از آن به اصول علمی عقلی، که عبارتست از احتیاط، برائت و
تخییر، تعبیر میشود- نه تعیین خود حکم شرعی. 8- اجتهاد و استنباط حکم شرعی در مکتب فقهی اهل بیت علیهم السّلام داراي دو
مرحلۀ طولی است؛ چون بیان شرعی به دو نوع اساسی تقسیم میشود.
ص: 32
نوع نخست، بیانی است که حکم شرعی واقعی با آن اثبات میشود که از آن به دلیل اجتهادي تعبیر میگردد. این دلیل، حکم
شرعی را یا به صورت قطعی ثابت میکند- مانند آنچه به صریح آیه یا روایت که سند آن قطعی است، اثبات شود و یا به صورت
شرعی تعبّدي مانند آنچه در پرتو ظهور آیه یا حدیث معتبر شرعی که قطع به صدور و مطابقت آن با واقع وجود ندارد هر چند که
حجّیّت آن قطعی است، ثابت گردد.نوع دوم، بیانی است که حکم شرعی واقعی را اثبات نمیکند بلکه وظیفۀ عملی مکلّف را در
صفحه 66 از 483
حالت شک و تردید و جهل به حکم شرعی و نبودن دلیل بر آن، تعیین میکند که از آن به دلیل فقاهتی یا اصل عملی تعبیر
میشود.دلیل فقاهتی در طول دلیل اجتهادي و در رتبۀ بعد از آن قرار دارد؛ چون اوّلا براي اثبات چنین دلیلی به ادلّۀ شرعی از نوع
نخست یا حکم عقل نیاز است و ثانیا زمانی نوبت به دلیل فقاهتی میرسد که دسترسی به دلیل اجتهادي وجود نداشته باشد. 9- در
مکتب فقهی اهل بیت علیهم السّلام باب اجتهاد، باز و حرکت آن به سمت رشد و کمال استمرار دارد؛ تا جایی که تقلید مجتهدي
از مجتهد دیگر حرام است. در این مکتب، مکلّف باید یا خود مجتهد باشد و یا از مجتهد زنده تقلید کند.دستاورد بزرگ نگرش
انفتاحی به موضوع اجتهاد، تحولات و تطورات شگرف فقه اهل بیت علیهم السّلام در طول تاریخ حیات خود از آغاز تا کنون است؛
هم از نظر گسترة مباحث و مسائل فقهی متناسب با شرایط و مقتضیات زمان و هم از بعد ژرفنگري و عمقبخشی به این مسائل. و
این، بزرگترین امتیاز و مهمترین شاخصۀ فقه اهل بیت علیهم السّلام در مقابل فقه عامّه است و هر روز که از عمر آن میگذرد
برتري و پویاییاش در میدان زندگی و پاسخگوییاش به نیازهاي روز جامعۀ اسلامی، آشکارتر میگردد. 10 - حجیّت فتواي مجتهد
جامع شرایط تقلید براي خود او و مقلّدانش در اصطلاح اصولیان از نوع حکم ظاهري است که ممکن است منطبق با حکم شرعی
براي آراي فقها و « تصویب » واقعی یا غیر منطبق با آن باشد. بر این اساس در فقه امامیّه نظریۀ
ص: 33
«5» . مجتهدان، مردود است. مقصود از حجیّت فتواي مجتهد براي او و مقلّدانش معذّریّت در مقام عمل میباشد
4. مراحل فقه شیعی؛ ج 1، ص: 33
اشاره
فقه شیعه از آغاز تا کنون، مراحل مختلفی را پشت سر گذرانده و شاهد دگرگونیهاي گوناگون بوده است. در هر مرحله، فقیهان
برجسته و ژرفنگري در عرصۀ فقاهت و اجتهاد گام نهاده و بیش از پیشینیان برگستره، ژرفا و غناي فقه افزودهاند. در این میان،
فقیهانی بیش از دیگران در پیشرفت فقه و گشودن راههاي نو فرا روي آن، سهیم و صاحب مکتب فقهی بودهاند.فقهپژوهان و
تاریخنگاران فقه شیعه، هر یک به اعتباري، مراحلی براي آن قائلاند.از این رو، در تعداد مراحل و آغاز و انجام هر مرحله وحدت
نظر ندارند. برخی، دورههاي پیش از شیخ طوسی، از زمان شیخ طوسی تا قرن دهم هجري قمري (مقارن با زمان شهید ثانی)، از
برخی دیگر، دورههاي حضور امام «6» . زمان شهید ثانی تا یک قرن اخیر و یک قرن اخیر را مراحل چهارگانۀ فقه شیعه دانستهاند
329 ه. ق)، دورة متکلّمان، مکتب شیخ طوسی، مکتب شهید اول، فقه دورة صفوي، - معصوم، نخستین قرن پس از غیبت ( 260
در نگرشی دیگر، براي فقه شیعه، نه مرحله «7» . مکتب وحید بهبهانی و مکتب شیخ انصاري را مراحل هشتگانۀ فقه شیعه برشمردهاند
در نظر گرفته شده است که عبارتند از: عصر تفسیر و تبیین یا عصر امامان معصوم علیهم السّلام، عصر محدّثان، عصر آغاز اجتهاد،
عصر کمال اجتهاد، عصر تقلید، عصر نهضت مجدّد مجتهدان، عصر پیدایش مذهب اخباریان، عصر جدید استنباط و عصر حاضر.
سرانجام، برخی، مراحل فقه شیعه را شش مرحله یعنی تأسیس، شکوفایی و رشد، استقلال، افراط و تفریط، اعتدال، و کمال «8»
ویژگی تقسیمبندي اخیر در این است که اولا، عصر تشریع (عصر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله) و عصر تفسیر و تبیین «9» . دانستهاند
(عصر امامان معصوم علیهم السّلام) از مراحل فقه
6) تکامل اجتماعی انسان، شهید مرتضی مطهري، ) .32 -30 / 5) موسوعۀ الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل البیت علیهم السّلام 1 )
ص 197 ، انتشارات صدرا، چاپ هفتم، 1372 . (مبتکر این تقسیمبندي، مرحوم آیۀ اللّه بروجردي است.) ( 7) ر. ك: مقدّمهاي بر فقه
8) ر. ك: ) . 62 ، بنیاد پژوهشهاي اسلامی، مشهد، 1368 - شیعه، حسین مدرسی طباطبایی، ترجمۀ محمد آصف فکرت، ص 30
صفحه 67 از 483
298 ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ اول، - تاریخ فقه و فقها، ابو القاسم گرجی، ص 113
، السید منذر الحکیم، مجله فقه اهل البیت علیهم السّلام، ش 13 ،« مراحل تطور الاجتهاد فی الفقه الامامی » : 9) ر. ك ) . تهران، 1375
175 ، مؤسسۀ دائرة المعارف الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل البیت علیهم السّلام، السنۀ الرابعۀ، قم 1420 ه. ق. (این - ص 174
تقسیمبندي از آیۀ اللّه سید محمود هاشمی شاهرودي است).
ص: 34
شیعه برشمرده نشده است؛ زیرا بر اساس تعریفی که از فقه ارائه شد، سنّت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و معصومان علیهم السّلام از
منابع و ادلّۀ فقه است. بنابراین، مراد از این فقه، فقه استدلالی و اجتهادي است، نه فقه مأثور و روایی. ثانیا، ملاك این تقسیمبندي،
طبیعت مواد فقهی و شیوه فقاهت و اجتهاد در هر مرحله است. از این رو، در این جا به تبیین مختصر مراحل ششگانه این تقسیمبندي
میپردازیم:
4. مرحلۀ تأسیس؛ ج 1، ص: 34 -1
این مرحله از اوان قرن چهارم، از زمان ابن بابویه قمی (م 329 ه. ق)، آغاز میشود و تا نیمۀ قرن پنجم، در زمان حمزة بن عبد العزیز
و « کافی » دیلمی مشهور به سلّار (م 448 یا 464 ه. ق) ادامه مییابد.در این مرحله، نخستین و مهمترین کتابهاي روایی فقهی یعنی
به وسیلۀ ثقۀ الاسلام کلینی (م 328 ه. ق) و شیخ صدوق (م 381 ه.ق) نگاشته شد. افزون بر این، نخستین گام « من لا یحضره الفقیه »
در توسعۀ اجتهاد- که نزد امامیّه به معناي اجتهاد در فهم نصوص و تطبیق آن بر موارد و مصادیق است- یعنی اجتهاد در کشف
موارد تطبیق و ارجاع فروعی که در نصوص وجود نداشت به اصول بر اساس موازین علمی مبتنی بر قواعد تفاهم عرفی و اصول
عقلی منطقی برداشته شد. همچنین اصول و قواعدي که براي استنباط احکام شرعی به کار گرفته میشد، از فقه جدا و به صورت
به وسیلۀ شیخ مفید و سید مرتضی « الذریعۀ الی اصول الشریعۀ » و ،« التذکرة باصول الفقه » نخستین کتابهاي اصولی شیعه یعنی
نگاشته شد.در این مرحله، استنباط از دلالت تطابقی نصوص به دلالت تضمّنی و التزامی ارتقا یافت؛ هر چند در تفریع و تجاوز از
مدلول نصوص احتیاط میشد. فقه هر چند بر اخبار و روایات تکیه داشت، امّا به خبر واحد عمل نمیشد، اجماع از اهتمام بیشتري
« فقه مقارن » ، برخوردار بود و عقل، اندك اندك و با احتیاط کامل، مجال استنباط یافت. در اوائل قرن پنجم
ص: 35
به وسیلۀ شیخ مفید و سید مرتضی « الناصریات » و ،« الانتصار » ،« الاعلام » مورد توجّه قرار گرفت و نخستین کتابها در این زمینه یعنی
به رشتۀ تحریر در آمد.در این مرحله- که فقه شیعی همانند کلام شیعی مورد نقد عالمان دیگر مذاهب قرار گرفت و برخی
کوششهاي شیخ مفید و سید مرتضی به پاسخگویی آنان معطوف شد- سه گرایش روایی محض، عقلی و عقلی- نقلی وجود
داشت که شیخ مفید و سید مرتضی نمایندگان گرایش به عقل و نقل بودند. این گرایش، پس از سید مرتضی رشد و استحکام یافت
و بر مکتب فقهی شیعه سایه افکند.مهمترین فقیهان این مرحله، ابن بابویه (پدر شیخ صدوق)، ابن ابی عقیل عمّانی، ابن جنید
«10» . اسکافی، شیخ صدوق، شیخ مفید (م 413 ه. ق)، سید مرتضی (م 436 ه. ق) ابو الصّلاح حلبی (م 447 ه. ق) و سلّار میباشند
4. مرحلۀ شکوفایی و رشد؛ ج 1، ص: 35 -2
این مرحله از اواخر نیمۀ اول قرن پنجم یعنی دو دهۀ واپسین حیات شیخ طوسی شروع میشود و در نیمۀ قرن هفتم با ظهور محقق
حلّی پایان مییابد.در این مرحله، شیخ طوسی از رهگذر توجّه به رفع نقاط ضعف، دفاع متین علمی و پاسخگویی به شبهات، عناصر
صفحه 68 از 483
قوّت و ابداع را به گرایش عقلی- نقلی شیخ مفید و سید مرتضی افزود و آن را در چند زمینه تحول و ارتقا بخشید. نخست، علم
که سرآمد کتابهاي اصولی پیش از خود، و تا قرون متمادي محور تدریس بود، ضابطهمند « عدّة الاصول » اصول را با تدوین کتاب
کرد. آنگاه با تألیف کتابهاي رجالی متعدّد، ابزار لازم براي بررسی سند احادیث را فراهم ساخت. این کوشش باعث شد که
خبرهاي واحد- که حجّیت آنها توسّط سید مرتضی و شیخ مفید مورد انکار واقع شده بود- بر اساس شیوهاي علمی پذیرفته و در
به تطبیق استنباط با این « تهذیب الاحکام » استنباط احکام به کار گرفته شوند. وي افزون بر فراهم آوردن ابزار استنباط، در کتاب
حل « الإستبصار » ابزار پرداخت. وي همچنین، مشکل اخبار متعارض را در کتاب
.148 - 179 ، و ش 14 ، ص 145 - 10 ) مجله فقه اهل البیت علیهم السّلام، ش 13 ، ص 177 )
ص: 36
کرد و بدین ترتیب، ابزار نظري و تطبیقی فقه اجتهادي را فراهم آورد و در این زمینه نسبت به مرحلۀ سابق گامی بلند برداشت.دیگر
توانایی فقه شیعه « المبسوط » کار مهم شیخ طوسی، پرداختن به فقه تفریعی و گسترش فروع فقهی بود. وي با تألیف کتاب ارزشمند
را در پاسخگویی به نیازهاي فقهی عصر بر اساس اجتهاد مبتنی بر نصّ ثابت کرد؛ بدون این که در وادي قیاس و استحسان فرو غلتد.
از آن جا که این حرکت در حال مسابقه و مقابله با فقه حاکم و دولتی یعنی فقه تفریعی اهل سنّت بود، تا اندازهاي از آن تأثیر
پذیرفت.انتقال از فضاي فقه حاکم و دولتی به فضاي استقلال و رهایی از تأثیرات آن، براي فقه شیعه، دست کم دو قرن به طول
انجامید و در تألیفات محقق حلّی و فقیهان پس از او متجلی شد. همچنین، اثبات پیشگامی فقه شیعه میطلبید که شیخ طوسی افزون
عظمت و ویژگیهاي فقه شیعی را ،« الخلاف » بر گسترش فقه تفریعی، به فقه مقارن (فقه تطبیقی) نیز بپردازد. وي با نگاشتن کتاب
نسبت به فقه سایر مذاهب به رغم دوري گزیدن از رأي و قیاس نشان داد و در این زمینه نیز براي خود جایگاهی بلند احراز
که بیگمان عامل « التبیان » کرد.شیخ طوسی به پژوهشهاي قرآنی و استفاده از آنها در فقه نیز اهتمام ورزید. تفسیر وي یعنی
مهمی در رنگ گرفتن هر چه بیشتر فقه شیعی از قرآن داشت، نشانگر اهتمام بلیغ این فقیه برجسته به قرآن کریم است. تلاش شیخ
نگاشتۀ قطب الدین راوندي به ثمر « فقه القرآن » طوسی در بهره بردن فقه شیعی از قرآن کریم، یک قرن بعد در کتاب ارزشمند
نشست؛ کتابی که به رغم غنی شدن مکتب فقهی شیعه با میراث فقهی قرآن در طول ده قرن کوشش مستمر فقیهان، هنوز هم زنده و
ممتاز است.برجستهترین فقیهان این مرحله، شیخ طوسی (م 460 ه. ق)، عبد العزیز بن برّاج طرابلسی (م 481 ه. ق)، محمد بن علی بن
حمزه طوسی (زنده در سال 566 ه. ق)، قطب الدین راوندي (م 573 ه. ق)، ابن زهره (م 585 ه. ق)، ابن شهرآشوب (م 588 ه. ق) و
«11» . ابن ادریس حلّی (م 598 ه. ق) میباشد
.149 - 184 ، و ش 14 ، ص 148 -179 ، 11 ) همان، ش 13 )
ص: 37
4. مرحلۀ استقلال؛ ج 1، ص: 37 -3
این مرحله از حدود نیمۀ قرن هفتم با ظهور محقق حلّی شروع میشود و تا نیمۀ دوم قرن دهم ادامه مییابد. فقه شیعه در این مرحله
در ابعاد گوناگون پیشرفت کرد و نه تنها ظواهر، بلکه اساس و مبانی آن دستخوش تحول و دگرگونی شد. همچنین براي نخستین
بار در میدانهاي متنوعی گام نهاد و استقلال کامل خویش را از مشابهت و تقلید فقه غیر امامی بازیافت. این تحول در دو بعد قابل
بررسی است:
4. اصول و مبانی فقه اجتهادي؛ ج 1، ص: 37 -3 -1
صفحه 69 از 483
اهتمام جدّي به علم فقه و بازنگري در آن، شفاف شدن مباحث اصولی و استقلال آن از مباحث اصولی اهل سنّت را به دنبال
داشت. مقایسهاي میان تألیفات اصولی محقق حلّی و شاگردش علامۀ حلّی با تألیفات اصولی سید مرتضی و شیخ طوسی، گواهی
صادق بر این مدعا است. این اهتمام، باعث رشد کمّی و کیفی مباحث و مسائل علم اصول شد که در بهرهگیري از آن در مباحث
فقه استدلالی و نیز پیشرفت و تحول مباحث معاملات، متبلور گشت؛ همچنان که در عرصۀ بحث، تدریس و تألیف نیز بازتاب
یافت.در مرحلۀ شکوفایی برخلاف مرحلۀ تأسیس، گرایش به حجیّت خبر واحد غلبه و رشد یافت، با این وجود، حدیث به معتبر و
غیر معتبر تقسیم میشد. در مرحلۀ استقلال، براي نخستین بار، حدیث به چهار نوع صحیح، حسن، موثّق و ضعیف تقسیم و
ارزشگذاري شد. این پدیده، در ابزار و اصول استنباط تحولی به وجود آورد که به طور مستقیم در محصول فقهی و نیز در تصنیف
احادیث بر اساس میزان اعتبار و ارزش فقهی تأثیر گذاشت. در این مرحله همچنین، کوشش زیادي براي بازشناسی راویانی که
انعکاس یافت. فقیهان این « الرجال » و « ایضاح الاشتباه » اسامی مشترك داشتند، صورت گرفت که در آثار رجالی علامه حلّی یعنی
مرحله دریافتند که علم ریاضی در مباحث فقهی به ویژه ارث، خمس، زکات، و معاملات و علم هیئت در مباحث قبله، هلال ماه،
اوقات نماز و مانند آن میتوانند در خدمت علم فقه قرار بگیرند. خواجه
ص: 38
نصیر الدین طوسی و شاگردش علامۀ حلّی از این علوم در فقه بهره گرفته و در این میدان، گوي سبقت را از دیگران ربودند.
4. فقه و فعالیّت فقهی؛ ج 1، ص: 38 -3 -2
مهمترین پدیدة مربوط به محتواي فقه در این مرحله، استقلال کامل و دوري از تقلیدي است که در مرحلۀ شکوفایی به فقه شیعی
راه یافته بود. هوشیاري فقیهان این مرحله در نگرش استقلالی به فقه شیعه با توجّه به قابلیّت و شایستگیاش براي تحول و تکامل،
فقهی متمایز به لحاظ ابزار، سبک، مصادر و چگونگی استنباط به وجود آورد که ثمرة آن، پیدایش مجموعههاي فقهی پیراسته مانند
محقق و علامۀ حلّی بود. از این رو، تألیفات فقهی این مرحله به لحاظ سطح علمی، حجم « قواعد الاحکام » و « شرایع الاسلام »
مباحث، تنوع ابواب و فراگیري و شمول در مقایسه با تألیفات پیشین، ممتاز و برجستهاند.در این مرحله، تحول ملموسی در فقه
تطبیقی (مقارن) به لحاظ وسعت و محتوا و نیز نوع جدیدي از آن یعنی فقه تطبیقی در آراي فقیهان شیعه به وجود آمد که
در « مختلف الشیعه » در فقه تطبیقی سایر مذاهب و کتاب « تذکرة الفقهاء » و « منتهی المطلب » کتابهاي ارزشمند علامۀ حلّی یعنی
فقه تطبیقی امامیّه نشانگر آن است. بیرون کشیدن قواعد فقهی از درون مباحث فقهی و تدوین جداگانۀ آن، در فعالیّت فقهی این
برداشتند. « نضد القواعد الفقهیۀ » و « القواعد و الفوائد » مرحله گامی بلند به شمار میرود که شهید اول و فاضل مقداد با نگاشتن
همچنین، تحول ملموس در مباحث فقه معاملات که از تحول اصول و تدوین قواعد فقهی متأثر بود، در این مرحله رخ داد.در اواخر
این مرحله، ضرورت تدوین فقه سیاسی و حکومتی احساس شد. تصدّي محقق کرکی براي اشراف بر دولت صفوي، عامل مهمی در
اهتمام فقیهان شیعه به مسائل حکومت و پرداختن به فقه سیاسی و حکومتی بود. این فعالیّت در تألیف مجموعهاي از رسائل فقهی
مربوط به مسائل دولت و حکومت مانند خراج، نماز جمعه و مانند آن متجلی شد. فقه استدلالی در آثار فقهی محقق کرکی به دلیل
ژرفایی، دقت و دوري کامل از فقه غیر شیعی، بر بلنداي خود ایستاد.
ص: 39
در این مرحله، سه حوزة مشهور فقهی یعنی حلّه، جبل عامل و اصفهان ظهور کرد که هر یک داراي ویژگیهایی است. حوزة حلّه،
اگر چه در امتداد طبیعی حوزههاي بغداد و نجف است، اما به لحاظ استقلال از آنها متمایز است. حوزة جبل عامل به دلیل تدوین
صفحه 70 از 483
قواعد فقهی و نیز اهتمام زیاد به فقه معاملات، و حوزه اصفهان به دلیل اهتمام به فقه سیاسی و حکومتی متمایزند.محقق حلّی (م 676
ه. ق)، علامه حلّی (م 726 ه. ق)، فخر المحقّقین (زنده در 771 ه. ق)، شهید اول (م 786 ه. ق)، فاضل مقداد (م 826 ه. ق)، ابن فهد
حلّی (م 841 ه.ق)، صیمري (زنده در 887 ه. ق)، محقق کرکی (م 940 ه. ق)، ابراهیم بن سلیمان قطیفی (زنده در 945 ه. ق)، شهید
.«12» . ثانی (م 965 ه. ق) و حسین بن عبد الصمد عاملی (م 984 ه. ق) از فقیهان برجسته این مرحلهاند
4. مرحلۀ افراط و تفریط؛ ج 1، ص: 39 -4
اشاره
این مرحله که در حدود دو قرن به طول انجامید، در دهههاي آخر قرن دهم با ظهور مکتب محقق اردبیلی آغاز میشود و در
دهههاي پایانی قرن دوازدهم با ظهور مکتب وحید بهبهانی پایان مییابد. در این مرحله، دو گرایش افراطی عقلی و اخباري بر فقه
شیعه سایه افکند:
4. گرایش عقلی؛ ج 1، ص: 39 -4 -1
گرایش عقلی به وسیلۀ محقق اردبیلی پیریزي و به وسیلۀ شاگردان برجستهاش مانند حسن بن زین الدّین، صاحب معالم و محمد بن
علی عاملی، صاحب مدارك دنبال شد. در این گرایش، سختگیري زیادي در پذیرش احادیث به عمل آمد؛ زیرا از یک سو پیامد
پدیدة تقسیم حدیث به صحیح، حسن، موثّق و ضعیف در مرحلۀ سابق این بود که فقیهان در صورت تعارض حدیث صحیح با
حدیث حسن یا موثّق، صحیح را ترجیح دهند و به حسن یا موثّق عمل نکنند و از سوي دیگر، در این مرحله براي اعتبار سند
احادیث معیار جدیدي وضع شد یعنی لزوم شهادت دو عادل، براي وثاقت راویان
.167 - 12 ) همان، ش 14 ، ص 151 )
ص: 40
و حال آن که پیش از این، شهادت یک عادل کافی بود. دلالت نصوص روایی نیز با تأمّلات و دقتهاي افراطی عقلی مورد مناقشه
قرار گرفت.سختگیري زیاد در پذیرش احادیث باعث شد که در دائرة حجیّت اخبار و منابع نقلی استنباط، محدودیتی به وجود آید
و بسیاري از احادیث معتبر از دور استنباط خارج شود. همین امر، زمینه را براي رجوع به دیگر منابع فقه یعنی قرآن کریم و عقل
فراهم ساخت. اعتماد بیش از اندازه به عقل که از فعالیّت فلسفی حوزة اصفهان متأثر بود، و نیز سختگیري در حجیّت ظنون خاص،
گرایش به سوي حجیّت مطلق ظنّ را در پی داشت و بدین ترتیب، فقه شیعه به رأي، قیاس و استحسان که همواره با آنها در ستیز
بود، نزدیک شد. گرایش جدّي به عمومات و مطلقات آیات قرآن کریم و تشکیک در بسیاري از اجماعات و آراي فقیهان پیشین،
از ویژگیهاي گرایش عقلی است.
4. گرایش اخباري؛ ج 1، ص: 40 -4 -2
تکیۀ افراطی برخی فقیهان اصولی به عقل، به طور طبیعی، مخالفت برخی از فقیهان را برانگیخت و به صورت اعتماد وسیع به
صفحه 71 از 483
احادیث و محدود کردن دائرة به کارگیري عقل در استنباط متجلی شد. سختگیري در پذیرش اخبار واحد، به تسامح در سند
حدیث و نیز مردود ندانستن دلالت آن به مجرّد وجود استبعاد عقلی منجرّ گردید که نتیجۀ آن، اهتمام زیاد به جمعآوري اخبار و
بود.فقیهان اخباري و برخی از فقیهان غیر اخباري بر این باور « وسائل الشیعه » و « بحار الانوار » تدوین مجموعههاي بزرگ روایی مانند
بودند که میتوان، بلکه باید بر تمامی احادیث موجود در کتب اربعه (کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب و استبصار) اعتماد کرد.
همچنین، برخی از آنان نصوص قرآنی را بدون داشتن تفسیري روایی حجّت ندانستند و بدین ترتیب، به تعطیل نصوص قرآنی در
مسیر استنباط متمایل شدند. بخشی از مباحث اصولی، مورد مناقشه، و حجیّت اجماع، مورد انکار فقیهان اخباري قرار گرفت. البته در
میان فقیهان اخباري کسانی بودند که تا اندازة زیادي از این افراط برکنار بوده و نظراتی معتدلتر داشتند.
ص: 41
مقدّس اردبیلی (م 993 ه. ق)، صاحب مدارك (م 1009 ه. ق)، صاحب معالم (م 1011 ه. ق)، شیخ بهایی (م 1030 ه. ق)، محمد
امین استرآبادي (م 1036 ه. ق)، میرداماد (م 1040 ه. ق)، مجلسی اول (م 1070 ه. ق)، محقق سبزواري (م 1090 ه.ق)، فیض
کاشانی (م 1091 ه. ق)، محقق خوانساري (م 1098 ه. ق)، شیخ حرّ عاملی (م 1104 ه. ق)، محمد باقر مجلسی (م 1110 ه. ق)،
فاضل هندي (م 1137 ه. ق)، محمد اسماعیل خواجویی مازندرانی (م 1173 ه. ق) و یوسف بن احمد بحرانی (م 1186 ه. ق) فقیهان
«13» . برجستۀ این مرحله به شمار میآیند
4. مرحلۀ اعتدال؛ ج 1، ص: 41 -5
این مرحله تقریبا از نیمۀ دوم قرن دوازدهم هجري شروع میشود و در نیمۀ قرن سیزدهم با ظهور مکتب فقهی شیخ انصاري پایان
مییابد. این مرحله که یک قرن به طول انجامید، سه نسل از فقیهان اصولی و برخی از فقیهان اخباري را که به تدریج از افراط
فاصله گرفتند، در بردارد.در این مرحله، فقه شیعه، دوباره به مسیر طبیعی خویش بازگشت. برخی فقیهان آزاداندیش اخباري و متأثر
از فقه فقیهان اصولی، با انتقاد از روش افراطی دیگر فقیهان اخباري، نخستین ضربه را بر پیکر گرایش افراطی نواختند. فقیهان
اصولی و در رأس آنان وحید بهبهانی نیز با تلاش بسیار و به شیوهاي استوار و علمی، افزون بر پاسخگویی به نقدهاي فقیهان اخباري
و با توجّه به این نقدها، پایههاي تفکر اصولی را از نو بنیان نهادند. در این میان، نباید از تأثیر تفکر فلسفی بر تفکر اصولی غفلت
ورزید که به رغم وزیدن تندباد گرایش افراطی اخباري، توان آن را براي رشد و ابداع افزایش داد و زمینه را براي ظهور مکتب
وحید بهبهانی فراهم ساخت.وحید بهبهانی با فراست و مهارت کامل، عقل و نقل را در جایگاه شایستۀ خود نشاند و یکی را به نفع
دیگري کنار ننهاد. وي میان امارات کاشف از حکم شرعی و اصول عملی و میان عقل قطعی و امارات ظنّی از یک سو، و میان انواع
اصول عملی از سوي
.196 - 13 ) همان، ش 15 ، ص 169 )
ص: 42
دیگر، تفکیک کرد. در این مرحله، علم اصول دوباره متولد شد تا در عصر کمال، آفاق جدیدي فراروي آن گشوده شود و فقه
شیعه به اوج خود باریابد. مجموعههاي روایی که در مرحلۀ پیشین نگاشته شد، به فقیهان اصولی این امکان را داد تا بر اساس
استقراي تام در نصوص روایی، قواعد اصولی را به کار گیرند و به استنباط بپردازند.وحید بهبهانی (م 1205 ه. ق)، سید بحر العلوم
(م 1212 ه. ق)، محمد علی بهبهانی فرزند وحید بهبهانی (م 1216 ه. ق)، حسین بن محمد آل عصفور بحرانی (م 1216 ه.ق)، جواد
بن محمد عاملی (م 1226 ه. ق)، شیخ جعفر کاشف الغطاء (م 1228 ه. ق)، علی بن محمد طباطبایی، صاحب ریاض (م 1231 ه.
ق)، میرزاي قمی (م 1231 ه. ق)، احمد بن محمد نراقی (م 1245 ه. ق)، محمد باقر شفتی (حجّۀ الاسلام) (م 1260 ه. ق)، و محمد
صفحه 72 از 483
«14» . حسن نجفی، صاحب جواهر (م 1266 ه. ق) از فقیهان برجستۀ این دورهاند
4. مرحلۀ کمال؛ ج 1، ص: 42 -6
این مرحله از نیمۀ قرن سیزدهم، همزمان با وفات صاحب جواهر و ظهور مکتب اصولی و فقهی شیخ مرتضی انصاري آغاز میشود و
همچنان ادامه دارد.شیخ انصاري با استعداد و نبوغ کمنظیرش، تلاشهاي وحید بهبهانی و شاگردانش را با رساندن فقه و اصول به
اوج و کمال ارج نهاد. وي مباحث دقیق و ژرف اصولی خود را بر اساس سه حالتی که براي مکلّف متصوّر است یعنی قطع، ظنّ و
شک پیریزي کرد و حالات و فروض متعدّد هر یک از حالتهاي سهگانه را استقصا نمود. این نوآوري بر مباحث وي در تعارض
را به دنبال داشت.انسجام فکري و آراي اصولی شیخ انصاري در « ورود » و « حکومت » ادلّه نیز تأثیر گذاشت و ابداع دو اصطلاح
نوشتههاي فقهی وي به خوبی تجلی یافت. وي هنگامی که بر بلنداي مباحث فقهی میایستاد، هرگز فراموش نمیکرد که صاحب
وي به لحاظ دقّت، ژرفایی و در « المکاسب » مکتب تکامل یافته اصولی است و بحث فقهی بدون توجّه به آن ممکن نیست.کتاب
برداشتن مباحث نو و متنوع در میان
.167 - 14 ) همان، ش 16 ، ص 151 )
ص: 43
کتابهاي فقه استدلالی پیش و پس از خود بینظیر و یگانه کتاب فقهی است که هم در سطوح بالا و هم در دروس خارج
حوزههاي علمیّه محور تدریس و تحقیق است.مطالعه در آثار فقهی شیخ انصاري نشان میدهد که وي تا چه اندازه به اقوال فقیهان
و متون فقهی پیش از خود احاطه دارد و تا چه میزان در بیان فروض و احتمالات هر مسألۀ فقهی چیره دست است.شیخ انصاري نه از
میراث فقهی شیعه پا فراتر مینهد و نه بیدلیل جمود میورزد؛ وي میان فهم دقیق و ژرف میراث فقهی و نوآوري علمی جمع کرد و
با فروتنی، نوآوريهاي خویش را در میان استناد به گفتههاي فقیهان سلف پنهان ساخت.مکتب فقهی شیخ انصاري به اهتمام وافر به
فقه معاملات، شهره و متمایز است. وي فقه معاملات را جانی تازه داد و زمینۀ ورود آن را به مجامع علمی فراهم کرد. همچنین،
زمینۀ پاسخگویی به نیازهاي عصر حاضر یعنی عصر مبارزه با استعمار نو و نیز ورود فقه شیعه به عرصۀ سیاست و مباحث فقه سیاسی
را تا حدودي فراهم نمود که در سیرة شاگردان و شاگردان شاگردانش مانند میرزا حسن شیرازي، آخوند خراسانی، میرزا محمد
تقی شیرازي، محقق نائینی، امام خمینی و شهید سید محمد باقر صدر تجلی یافت.شیخ انصاري همچنین، شرایط و وسائل لازم را
براي خروج فقه شیعه از ساحت فردي و ورودش به ساحت اجتماعی و تبیین نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادي اسلام مهیّا کرد که
در آثار امام خمینی، شهید صدر و دیگران تبلور یافت.شیخ مرتضی انصاري (م 1281 ه. ق)، حبیب اللّه رشتی (م 1312 ه. ق)، میرزا
حسن شیرازي (م 1313 ه. ق)، آقا رضا همدانی (م 1322 ه. ق)، محمد کاظم آخوند خراسانی (م 1329 ه. ق)، محمد کاظم
طباطبایی یزدي (م 1337 ه. ق)، میرزا محمد تقی شیرازي (م 1338 ه. ق)، میرزاي نائینی (م 1355 ه. ق)، شیخ عبد الکریم حائري (م
1355 ه. ق)، محمد حسین اصفهانی (کمپانی) (م 1361 ه. ق)، آقا ضیاء عراقی (م 1361 ه. ق)، سید ابو الحسن اصفهانی (م 1365 ه.
ق)، آقا حسین بروجردي (م 1380 ه. ق)، سید محسن حکیم (م 1390 ه. ق)، سید ابو القاسم خویی (م 1413 ه. ق)،
ص: 44
سید روح اللّه موسوي خمینی (م 1409 ه. ق)، شهید سید محمد باقر صدر (م 1400 ه. ق)، سید احمد خوانساري (م 1405 ه. ق)
سید شهاب الدین مرعشی نجفی (م 1411 ه. ق)، سید محمد رضا گلپایگانی (م 1414 ه. ق) و شیخ محمد علی اراکی (م 1415 ه.
بیگمان برجستهترین فقیه معاصر که شاید بتوان وي را سلسلهجنبان «15» . ق) از فقیهان برجسته و ممتاز مرحلۀ کمال فقه شیعهاند
مرحلۀ جدیدي از فقه شیعه به شمار آورد، حضرت امام خمینی قدّس سرّه است. هنر و ویژگی منحصر به فرد امام خمینی افزون بر
صفحه 73 از 483
دارا بودن توان و جامعیت علمی، آراستگی به اخلاق متعالی و نیل به جایگاه بلند عرفانی که در برخی از فقیهان پیشین نیز به چشم
میخورد، طرح جامع نظریۀ ولایت فقیه و نیز بنیان نهادن حکومتی بر اساس شریعت اسلام و فقه شیعه است. وي براي نخستین بار،
مبانی کلامی و فقهی ولایت فقیۀ جامع الشرایط را به طور کامل مستدل کرد و گسترة ولایت و سرپرستیاش را افزون بر افتاء،
قضاوت، سرپرستی امور حسبه و ادارة برخی شئون مسلمانان که در سخنان فقیهان پیشین نیز آمده بود، به زمامداري و حکومت و
سرپرستی همۀ شئون جامعۀ اسلامی تعمیم داد.حضرت امام قدّس سرّه در این نظریه، با استفاده از ادلّۀ عقلی و نقلی به خوبی تبیین
کرد که کمال انسانی و سعادت دنیا و آخرت در گرو عمل فراگیر به کتاب و سنّت و اجراي احکام و قوانین الهی است و عمل و
اجرا نیز مستلزم تشکیل حکومت اسلامی است، تولّی و زمامداري این حکومت در زمان غیبت نیز تنها، براي فقیه جامع الشرایط و
توانا براي ادارة جامعه ثابت است و سرانجام، بر فقیهان لازم است که زمینۀ برپایی این حکومت و برخی شرایط تشکیل آن را فراهم
حضرت امام تنها به نظریهپردازي در باب حکومت اسلامی بسنده نکرد، بلکه براي تحقّق آن با طاغوت زمان به مبارزه «16» . نمایند
برخاست و از زندان و تبعید و شهادت در راه خدا نهراسید. خداوند متعال نیز چون اخلاص و صداقت او را دید با امداد و نصرت
خویش یارياش کرد و سخن حقش را در قلب ملّت مسلمان ایران جاي داد. امام با امداد الهی و یاري مؤمنان، نظام مقدّس
جمهوري اسلامی را برپا کرد و با این کار، از یک سو راه را
192 ، السنۀ الخامسۀ، 1421 ه. ق. ( 16 ) ر. ك: ولایت فقیه؛ ولایت فقاهت و عدالت، آیۀ اللّه جوادي - 15 ) همان، ش 17 ص، 173 )
. 287 ، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، قم 1378 - آملی، ص 277
ص: 45
براي گسترش حوزة معارف الهی و احکام و اخلاق اسلامی در همۀ عرصههاي زندگی فردي و اجتماعی انسانها و اجراي احکام
شریعت هموار ساخت و از سوي دیگر، فقه شیعه را در برابر آزمونی بزرگ قرار داد و راههاي نرفته بسیاري را فراروي فقیهان و
فقهپژوهان گشود.بیگمان با لطف الهی، فقه شیعه همانند گذشته، از این آزمون سربلند بیرون خواهد آمد و فقیهان و فقهپژوهان
راههاي نرفته را خواهند پیمود و در پرتو اجتهاد پویا و فقه جواهري و در نظر گرفتن دو عنصر مهم زمان و مکان و با استفاده از
دریاي بیپایان منابع فقه، به نیازهاي فقهی جامعه در تمامی عرصهها پاسخهاي درخور خواهند داد.
5. متون فقهی؛ ج 1، ص: 45
اشاره
فقیهان شیعه با نگارش و ثبت مباحث فقهی، میراثی گرانقدر از خود بر جاي گذاشته و به آیندگان منتقل کردهاند. هر یک از این
متون، بسان ستونی محکم، بناي رفیع فقه را برافراشته و استوار نگه داشتهاند. آشنایی با متون فقهی، مستلزم دانستن چگونگی تقسیم،
ترتیب و شیوة ارائۀ مباحث فقهی در آنها است:
5. تقسیم مباحث فقهی؛ ج 1، ص: 45 -1
نخستین تقسیمبندي که از گذشته تا کنون در متون فقهی دیده میشود، تقسیم موضوعی مسائل و احکام است. در این تقسیمبندي،
تعبیر میشود. براي « کتاب » یا « باب » احکام و مسائل هر یک از موضوعات کلّی فقهی، در یک جا گرد آمده است که از آن به
مثال، مسائل و احکام مربوط به طهارت در باب یا کتاب طهارت و مسائل و احکام مربوط به نماز در باب یا کتاب صلات آمده
است.اختلاف نظري که از آغاز در این زمینه وجود داشته، گسترة عنوان باب یا کتاب بوده است؛ برخی قلمرو آن را محدود و براي
صفحه 74 از 483
هر موضوع کلّی، یک کتاب یا یک باب منظور کردهاند و برخی دیگر، شماري از موضوعات کلّی را به اعتبار و مناسبتی در
یکدیگر
ص: 46
ادغام کردهاند و بدین جهت، فقیهان، شمار کتابها یا ابواب را مختلف ذکر کردهاند. گاه یک فقیه در دو کتاب، تعداد بابها را
یکسان ذکر نکرده است. براي نمونه، نهایۀ شیخ طوسی 22 باب، مبسوط وي 71 باب، شرایع الاسلام محقق 52 باب، قواعد علامۀ
حلّی 31 باب، تبصرة المتعلمین وي 18 باب، لمعۀ شهید اول 52 باب، و دروس وي 48 باب دارد.تقسیمبندي دیگر، تقسیم ابواب
فقهی است که از نیمۀ پنجم هجري معمول گشت؛ بدینگونه که ابواب فقهی به اعتبارهاي گوناگون در ذیل عناوین کلّیتر جاي
به احکام « المهذّب » ابواب فقهی را به عبادات، محرّمات و احکام، ابن برّاج در کتاب ،« الکافی » گرفتند.ابو الصلاح حلبی در کتاب
به عبادات و معاملات، و معاملات را به عقود و احکام تقسیم ،« المراسم » مورد ابتلاي همگان و غیر آن، و سلّار در کتاب
ذیل عبادات، عقود، ایقاعات و احکام گرد « شرایع » کردهاند.محقق حلّی با الهام گرفتن از روش سلّار، ابواب فقهی را در کتاب
در توجیه « القواعد و الفوائد » و شهید اول در « الإرشاد » آورده که مورد استقبال فقیهان پس از وي قرار گرفته است. علامۀ حلّی در
این تقسیمبندي نوشتهاند: مباحث فقهی یا دربارة امور اخروي است یا امور دنیوي؛ دستۀ نخست، عبادات است، مانند: صلات و
صوم. دستۀ دوم یا به لفظ و عبارت نیازمند است یا نیست؛ مباحثی که به عبارت نیاز ندارد، احکام است، مانند: دیات و قصاص.
مباحثی که نیازمند عبارت است یا با دو طرف منعقد میگردد یا با یک طرف؛ دستۀ اول عقود است، مانند: بیع، اجاره و نکاح، و
فن » مباحث و ابواب فقهی را به دو بخش ،« مفاتیح الشرایع » دستۀ دوم ایقاعات است، مانند: طلاق و عتق.فیض کاشانی در کتاب
تقسیم کرده است. سرانجام، برخی فقیهان معاصر با نقد تقسیمبندي جاري یعنی « فن عادات و معاملات » و « عبادات و سیاسات
الفتاوي » تقسیمبندي محقق در شرایع، تقسیمبنديهاي جدیدي ارائه کردهاند. براي نمونه، شهید سید محمد باقر صدر در کتاب
ابواب فقهی را در چهار بخش عبادات، اموال، سلوك و رفتار شخصی و آداب عمومی آورده است. وي اموال را به اموال « الواضحه
«17» . خصوصی و اموال عمومی، و سلوك و رفتار شخصی را به روابط خانوادگی و روابط اجتماعی تقسیم کرده است
.25 - 17 ) مقدّمهاي بر فقه شیعه، ص 20 )
ص: 47
5. ترتیب مباحث فقهی؛ ج 1، ص: 47 -2
ترتیب ابواب فقهی در همۀ متون فقهی یکسان نیست، امّا در بیشتر متون، ابواب مربوط به عبادات در ابتدا، عقود و ایقاعات در میان
و مباحث ارث و احکام جزایی مانند: حدود، قصاص و دیات در پایان آورده شده است. برخی فقیهان دلیل این چینش را عمومیّت
احکام فقهی به اعتبار مورد ابتلا بودن براي مکلّفان دانستهاند. از این رو، عبادات که بر تمامی مکلّفان واجب است و از عبادات،
نماز که تکلیف روزانۀ آنها است و شرط آن یعنی طهارت، بر دیگر مباحث فقهی پیشی گرفته است. اینک به لحاظ مرجع بودن
کتاب شرایع الاسلام براي بسیاري از فقیهان متأخّر، بر ترتیب ابواب فقهی این کتاب، مرور میکنیم: یک- عبادات: طهارت، صلات،
زکات، خمس، صوم، اعتکاف، حج، عمره، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر.دو- عقود: تجارت، رهن، مفلّس، حجر، ضمان،
صلح، شرکت، مضاربه، مزارعه و مساقات، ودیعه، عاریه، اجاره، وکالت، وقف و صدقات، سکنی و تحبیس، هبه، سبق و رمایه،
وصیّت و نکاح.سه- ایقاعات: طلاق، خلع و مبارات، ظهار، ایلاء، لعان، عتق، تدبیر و مکاتبه و استیلاد، اقرار، جعاله، أیمان و
نذر.چهار- احکام: صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، غصب، شفعه، احیاء موات، لقطه، فرائض، قضاء، شهادات، حدود و تعزیرات،
«18» . قصاص و دیات
صفحه 75 از 483
5. شیوة ارائۀ مباحث فقهی؛ ج 1، ص: 47 -3
متون فقهی شیعه از ابتدا تا کنون به اعتبار در برداشتن نوع و چگونگی طرح مباحث فقهی و نیاز و خواست مخاطبان بر چند
گونهاند: یک- متونی که در آنها تنها، نصوص روایات فقهی با حذف سند آمده است، مانند: المقنع و الهدایۀ شیخ صدوق و
النهایۀ شیخ طوسی.
.28 - 18 ) همان، ص 24 )
ص: 48
دو- متونی که در آنها، اختلاف نظر مکتب فقهی شیعه و مکاتب فقهی اهل سنّت در مسائل گوناگون آمده است، مانند: کتاب
الخلاف شیخ طوسی و تذکرة الفقهاء علامۀ حلّی. این متون، به متون فقه مقارن (تطبیقی) مشهوراند.سه- متونی که در بردارندة
اختلاف نظر فقیهان شیعه در مسائل مختلف همراه با ادلّۀ آن است، مانند: مختلف الشیعۀ علامۀ حلّی. مفتاح الکرامۀ سید جواد عاملی
را به دلیل نقل جامع اقوال فقیهان شیعه، میتوان در زمرة این متون دانست.چهار- متونی که در آنها، اقوال اختصاصی فقیهان شیعه
در مسائل مختلف فقهی گرد آمده است، مانند: الإنتصار سید مرتضی.پنج- متون غیر استدلالی (فتوایی) که در آنها، تنها احکام
فقهی بیهیچ مستند و استدلال بیان شده است، مانند: النهایه شیخ طوسی، شرایع محقق، تحریر علامۀ حلّی و العروة الوثقی سید
محمد کاظم طباطبایی یزدي.شش- متون تفریعی و استدلالی که در آنها، فروع متعدّد فقهی به همراه ادلّه و استدلال بیان شده
است، مانند: المبسوط شیخ طوسی و المکاسب شیخ انصاري.هفت- متونی که به بیان و شرح قواعد فقهی پرداخته است، مانند:
القواعد و الفوائد شهید اول و القواعد الفقهیۀ بجنوردي.هشت- متونی که به گونۀ استدلالی به شرح متون فقهی دیگر پرداخته است.
بسیاري از متون فقهی، از این گونهاند، مانند: الروضۀ البهیّۀ شهید ثانی در شرح لمعۀ شهید اول، مسالک الافهام شهید ثانی در شرح
شرایع محقق. معروفترین و جامعترین این متون، جواهر الکلام شیخ محمد حسن نجفی است که در شرح شرایع محقق نگاشته شده
است.نه- متونی که در شرح آیات در بردارندة احکام (آیات الاحکام) تألیف شده است، مانند: فقه القرآن راوندي، کنز العرفان
فاضل مقداد و زبدة البیان محقق اردبیلی.ده- متونی که در پاسخ به پرسشهاي فقهی نگاشته شده است. این متون که امروزه به
استفتائات معروف است، در گذشته با عنوان مسائل و بیشتر به نام منطقه و محل سکونت پرسشگران شهرت مییافته است، مانند:
جوابات المسائل الموصلیّۀ تألیف سید مرتضی.
ص: 49
معروف است، « تقریرات » یازده- متونی که فقهپژوهان با استفاده از درس خارج استاد خویش تهیّه و منتشر کردهاند. این متون، به
مانند: تقریرات شیخ انصاري در طهارت، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درسی سید ابو القاسم خویی با گردآوري علی
غروي تبریزي).دوازده- متونی که در آنها، فتاوي مجتهدان به صورت مسألههاي مستقل و براي استفاده مقلّدان نگاشته شده است.
«19» . این متون امروزه به توضیح المسائل یا رسالۀ عملیّه مشهورند. نخستین کتاب فارسی بدین شیوه، جامع عباسی شیخ بهایی است
6. شیوههاي نو؛ ج 1، ص: 49
اشاره
با گذر زمان و گسترش نیازهاي بشري در زمینههاي گوناگون، بر گستره و ژرفایی علوم، فرهنگ و معارف جوامع افزوده شده
است. روزگاري، تمامی دانش یک عصر در تمامی عرصهها در مجلّدي فراهم میآمد، امّا امروزه هر یک از رشتههاي دانش به
صفحه 76 از 483
شاخههایی منشعب شده و مجلّدات بسیاري را به خود اختصاص میدهد و گاه واژگان و اصطلاحات هر یک از این شاخهها، در
حدّ کتابی مستقل است. انبوه اطّلاعات از یک سو و لزوم دستیابی آسان و سریع علمپژوهان و دوستداران دانش به اطّلاعات مورد
نیاز از سوي دیگر، اتّخاذ شیوههاي نو را در ارائۀ اطّلاعات، اجتنابناپذیر کرده است.فرهنگنویسی، معجمنگاري، دائرة
المعارفنویسی، انتشار مجلههاي تخصصی و تهیّۀ نرمافزارهاي رایانهاي، از جمله شیوههاییاند که عالمان و فرهیختگان پر تلاش به
دنیاي دانش ارزانی داشتهاند.علوم اسلامی و معارف دینی نیز- که دریایی بیپایان است و محدّثان و مفسّران و فیلسوفان و عارفان و
فقیهان به رغم صید گوهرهاي گرانمایه و خیرة کنندة بیشمار از آن، معترفند جز در ساحل این دریا به جستجو نپرداخته و به ژرفاي
آن راه نیافتهاند- از آنچه گفته شد، مستثنا نیست.
112 ، دار الزهراء للطباعۀ و النشر و التوزیع، چاپ اول، - 19 ) کتاب ادوار علم الفقه و اطواره، شیخ علی کاشف الغطاء، ص 105 )
بیروت، 1399 ه. ق. (مؤلف در این کتاب، به بخشی از انواع متون فقهی شیعه اشاره کرده است).
ص: 50
میراثی که عالمان دینی با تلاش بیدریغ و از سر اخلاص در زمینۀ علوم اسلامی به یادگار گذاشتهاند، افزون بر هزاران جلد کتاب و
صدها کتابخانۀ بزرگ و کوچک است.ضرورت در پیش گرفتن شیوههاي نوین اطّلاعرسانی و فراهم کردن زمینۀ پژوهش سهل و
به هنگام دینپژوهان در این میراث گرانبها، دو چندان است؛ زیرا اگر دیگر علوم، سعادت دنیا و پیشرفت مادّي بشر را به دنبال دارد،
علوم و معارف دینی، سعادت دنیا و آخرت و تکامل معنوي آدمیان را به ارمغان میآورد.با پیروزي انقلاب اسلامی و استقرار نظام
مقدّس جمهوري اسلامی ایران، این فرصت پدید آمد تا دینپژوهان این شیوهها را تجربه کنند. هم اینک دهها مؤسّسۀ پژوهشی
مشغول نگاشتن دائرة المعارف، معجم و فرهنگ، انتشار مجلههاي تخصصی و تهیّۀ نرمافزارهاي گوناگون در زمینۀ علوم و معارف
اسلامی است. مؤسّسۀ دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت علیهم السّلام که با تدبیر و فرمان رهبر فرهیخته و فرزانۀ انقلاب
اسلامی، حضرت آیۀ اللّه خامنهاي مدّ ظلّه العالی در سال 1369 تأسیس شد، از نمونههاي بارز و برجستۀ این مؤسّسهها است. این
مؤسّسه- که ریاست آن را فقیه محقق آیۀ اللّه سید محمود هاشمی شاهرودي عهدهدار است- بر آن است تا با تدوین نخستین دائرة
شروع شد، انتشار مجلّۀ « جواهر الکلام » المعارف فقه شیعی به عنوان فعالیّت اصلی و نیز معجمنگاري کتب فقهی که با کتاب
تخصصی فقه اهل بیت به دو زبان فارسی و عربی و تدوین فرهنگ فقه، میراث گرانسنگ فقهی شیعه را افزون بر شیوههاي فقیهان
سلف، در شیوههاي نوین ارائه نماید؛ ان شاء اللّه.
6. فرهنگ و دائرة المعارف؛ ج 1، ص: 50 -1
فرهنگ، منبعی دقیق، موثّق و معتبر دربارة واژگان یا اصطلاحات تمام یا بخشی از زبان و یا رشتهاي خاص از معارف و علوم است
«20» . که بر اساس نظمی خاص و به طور معمول الفبایی مرتّب میشود
محمد حسین قرشی، کیهان فرهنگی، ش 127 (ویژه دائرة المعارفها و ،« تاریخچه دائرة المعارفنگاري در جهان » 20 ) مقاله )
. دانشنامهها)، ص 30 ، خرداد و تیرماه 1375
ص: 51
فرهنگها به دو دستۀ عمومی و تخصصی تقسیم میشوند؛ فرهنگهاي عمومی که به آنها واژهنامه یا لغت نامه نیز گفته میشود،
منابعیاند که در آنها، واژگان و تعابیر یک زبان یا گویشی خاص از یک زبان به همراه معانی و وجه دستوري آنها گرد آمده
اسدي تألیف ابو منصور علی بن احمد اسدي طوسی در قرن « فرهنگ یا لغتنامۀ فرس » است.پیشینۀ لغتنامهها در زبان فارسی، به
لغتنامۀ » امروزه فرهنگهاي عمومی بسیاري از جمله «21» . پنجم هجري بازمیگردد که تا کنون چندین بار چاپ شده است
صفحه 77 از 483
در دسترس است.فرهنگهاي تخصصی، منابعیاند که در آنها، واژگان و اصطلاحات یک رشتۀ خاص « فرهنگ معین » و « دهخدا
از معارف و علوم به همراه معانی آنها و توضیحات لازم جمع شده است. سابقۀ تألیف این فرهنگها به زبان فارسی چندان طولانی
نیست. نخستین فرهنگهاي تخصصی مانند فرهنگ نظامی نگاشتۀ سروان ضرغامی و سروان زرگر خوشنویسان، فرهنگ بازرگانی
«22» . نگاشتۀ نیکار است، فرهنگ حقوقی نگاشتۀ جعفري لنگرودي، از حدود شصت سال پیش به این طرف تألیف شده است
امروزه فرهنگهاي تخصصی بسیاري در دسترس دانشپژوهان هر یک از علوم میباشد.دائرة المعارف نیز منبعی است دقیق و موثّق
که در آن مهمترین و اساسیترین اطّلاعات لازم در همۀ رشتههاي معارف بشري یا رشتهاي خاص بر اساس نظمی منطقی و بیشتر
مشابهت فرهنگ با دائرة المعارف در این است که اوّلا، هر دو از کتابهاي مرجع محسوب میشوند «23» . الفبایی فراهم آمده است
و خواننده به هنگام نیاز به آن مراجعه میکند، ثانیا، دائرة المعارفها نیز از نظر شمول همانند فرهنگها، عمومی یا تخصصیاند و
ثالثا، نظم هر دو غالبا الفبایی است. تفاوت عمدة این دو در این است که هدف در فرهنگنویسی، ارائۀ اطّلاعات پایه و اساسی به
طور اختصار است، امّا در دائرة المعارفنویسی، ارائۀ اطلّاعات گستردهتر، عمیقتر و دستهبندي شدهتر است. از این رو، اگر
دانشپژوهی،
(22) . سعید نفیسی، لغتنامۀ دهخدا، ص 136 ، مؤسّسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1373 ،« فرهنگهاي فارسی » 21 ) مقالۀ )
23 ) کیهان فرهنگی، ش 127 ، ص ) . ایرج افشار، مقدّمۀ لغتنامۀ دهخدا، ص 273 ،« کتابشناسی فرهنگهاي فارسی- اروپایی » مقالۀ
.30
ص: 52
اطّلاعات مختصر پیرامون یک واژه به لحاظ معنا و کاربرد آن در یک علم خاص بخواهد، به فرهنگ مراجعه میکند و اگر دربارة
همان واژه یا موضوع، اطّلاعاتی فراتر از این بخواهد، به دائرة المعارف مراجعه میکند.
7. فرهنگ فقه؛ ج 1، ص: 52
7. تعریف؛ ج 1، ص: 52 -1
اشاره
فرهنگ فقه، فرهنگی تخصصی و با نظم الفبایی است که در آن، عناوین فقهی به همراه معنا و توضیحات لازم و مستند گرد آمده
است. شناخت فرهنگ فقه، در گرو بیان نکتههایی چند است که در این تعریف نهفته است:
7. عناوین فقهی؛ ج 1، ص: 52 -1 -1
عناوین فقهی، واژگانیاند که در فقه کاربرد دارند؛ خواه از اصطلاحات فقهی (واژگانی که در فقه معنایی خاص یافتهاند) باشند یا
نباشند. از این رو، عناوین فقهی، اعم از اصطلاحات فقهیاند. عناوین فقهیاي که مدخل فرهنگ فقه هستند، عبارتند از: یک-
موضوع حکم: عنوانی که در یک مسألۀ فقهی موضوع قرار میگیرد و حکم شرعی اعم از تکلیفی و وضعی به آن نسبت داده
نماز و آب موضوعاند، با این تفاوت که نماز ،« آب، پاك است » و « نماز خواندن واجب است » میشود. براي مثال، در مسألههاي
اصطلاح فقهی است. بیشتر مدخلهاي فرهنگ فقه، موضوع فقهیاند.دو- متعلّق موضوع: عنوانی که به صورت وصف یا قید، دائرة
صفحه 78 از 483
جنگ کردن » ،« آب مضاف، با ملاقات نجاست نجس میشود » موضوع فقهی را محدود و مشخص میکند. براي مثال، در مسألههاي
وقوف از ظهر تا غروب روز عرفه در عرفات واجب است، عناوین مضاف، ماههاي حرام، روز عرفه » و « در ماههاي حرام، حرام است
و عرفات متعلّق موضوعاند، با این تفاوت که مضاف، وصف، ماههاي حرام و روز عرفه، قید زمانی و عرفات، قید مکانی است.
ص: 53
آب، » وجوب و در مثال « نماز خواندن واجب است » سه- حکم: عنوانی که در یک مسألۀ فقهی، محمول قرار میگیرد. در مثال
پاك بودن حکم میباشند؛ با این تفاوت که وجوب، حکم تکلیفی است و پاك بودن حکم وضعی است. تمامی ،« پاك است
احکام تکلیفی و وضعی و نیز قواعد فقهی مانند قاعدة ید، قاعدة اتلاف و قاعدة ضمان که احکامی کلّیاند و در همه یا بسیاري از
ابواب فقهی کاربرد دارند، بخش معتنابهی از مدخلهاي فرهنگ فقه را تشکیل میدهند.چهار- دلیل حکم: عنوانی که مستند معتبر
اثبات یک حکم فقهی براي یک موضوع فقهی است. کتاب، سنّت، اجماع، عقل و اصول عملی از جملۀ ادلّه و مبانی کلّی
احکاماند.هر یک از این عناوین کلّی، عناوین جزئیتري دارند که به عنوان دلیل حکم، در فرهنگ فقه مدخل قرار میگیرند.
عناوینی مانند نصّ، ظاهر، خبر متواتر، خبر واحد، اجماع منقول، اجماع محصّل، مستقلّات عقلی، استصحاب، برائت، تخییر و احتیاط
از آن جملهاند.
7. شناسه؛ ج 1، ص: 53 -1 -2
شناسه، تعریفی کوتاه با عبارتی غالبا بدون فعل است که در برابر هر یک از عناوین و مدخلها میآید. در شناسه تنها، معناي
کاربردي در فقه بیان میشود که ممکن است اصطلاحی یا لغوي باشد. اگر مدخلی بیش از یک معناي کاربردي در فقه داشته
داراي سه معنا است که بدین صورت ذکر میشوند: « استحلال » باشد، جملگی در شناسه ذکر میگردند. براي مثال، مدخل
استحلال: حلال شمردن/ حلال کردن/ حلالیّت طلبیدن.
7. توضیحات لازم؛ ج 1، ص: 53 -1 -3
توضیحات لازمی که در ذیل مدخل و شناسه به عنوان بدنۀ مقاله میآید، چند چیز است: یک- تکمیل کنندة شناسه: اگر مدخلی به
توضیحی بیش از شناسه نیاز داشته باشد، و یا تفاوتهایی با واژگان و اصطلاحات نزدیک به آن داشته باشد، در نخستین بند مقاله
بیان خواهد شد. همچنین اگر مدخلی به معناي خاص فقهی (اصطلاح فقهی) در آیه یا روایتی آمده باشد، در این بند به آن آیه یا
روایت اشاره میشود.
ص: 54
دو- موطن مدخل: موطن، جایگاه بحث از مدخل در فقه است که بیان آن، دورنمایی کلّی از نوع مباحث مربوط به مدخل را در
فقه نشان میدهد. اگر شناسۀ مدخلی توضیحات تکمیل کننده داشته باشد، بیان موطن در ادامۀ همان بند و گرنه در بندي مستقل
میآید. همچنین اگر مدخلی در چند باب فقهی آمده باشد، همگی به ترتیبی که در ذیل میآید بیان خواهد شد و اگر مباحث
مدخلی داراي جایگاه اصلی و فرعی باشد، بدان اشاره خواهد شد.ابواب فقهیاي که در این فرهنگ ملاك قرار گرفتهاند، به ترتیب
عبارتند از: اجتهاد و تقلید، طهارت، صلات، زکات، خمس، انفال، صوم، اعتکاف، حج، مزار، عمره، جهاد، امر به معروف و نهی از
منکر، تجارت، قرض، دین، رهن، تفلیس، حجر، ضمان، صلح، شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات، ودیعه، عاریه، اجاره، وکالت،
صفحه 79 از 483
کفالت، وقف، صدقات، سکنی و عمري، عطیه، هبه، سبق و رمایه، وصیّت، نکاح، طلاق، رجعت، خلع، مبارات، ظهار، ایلاء، لعان،
عتق، تدبیر، مکاتبه، استیلاد، اقرار، جعاله، یمین، نذر، عهد، کفّارات، صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، غصب، شفعه، احیاء موات،
لقطه، ارث، قضاء، شهادات، حدود، تعزیرات، قصاص و دیات.سه- عناوین فرعی: اگر در تنظیم مباحث مدخلی، به عنوانبندي نیاز
باشد، عناوین، بدون ذکر شماره در سر سطر میآید و با تغییر قلم از متن متمایز میگردد. اگر عناوین فرعی داراي عناوین فرعیتري
باشند، عناوین فرعیتر با شماره مشخص میگردند.چهار- احکام: چون غرض در فرهنگ ذکر تمام احکام نیست، مهمترین و
کلّیترین احکام ذکر میشود و از ذکر فروع جزئی جز به مقدار نیاز و نیز ادلّۀ احکام جز در موارد خاص پرهیز میشود. در احکام
اختلافی تنها، به بیان اختلافی بودن و در صورت مشهور بودن یکی از اقوال، به بیان نظر مشهور بسنده میشود. البته در صورتی که
قول غیر مشهور، از بیان قول مشهور دانسته نشود، قول غیر مشهور نیز ذکر میگردد.در بدنۀ مقاله به ویژه بیان احکام، اصطلاحاتی به
کار میرود که شایسته است در این جا تبیین گردد:
ص: 55
است. به مجموع فتوا « نادر- شاذّ » ، مشهور: قولی که قائل بسیار دارد، امّا به حدّ اجماع و اتّفاق همۀ فقها نرسیده است.قول مخالف آن
دهندگان به حکم مشهور نیز مشهور گفته میشود.منسوب به مشهور: قولی که به مشهور فقیهان نسبت داده شده، امّا یا ثبوت آن
مورد تردید میباشد و یا ثابت نبودن آن معلوم است.منسوب به اجماع: قولی که بر آن ادّعاي اجماع شده است، ولی یا ثبوت آن
مورد تردید یا ثابت نبودن آن معلوم است. احکامی که مورد اجماع و اتّفاق همگان است، به طور مطلق و بدون اشاره به اجماعی
بودن آنها میآید.قدما: فقیهان پیش از علامۀ حلّی.متأخران: فقیهان پس از علامۀ حلّی.معاصران: فقیهان عصر حاضر.پنج-
ارجاعات: گاه در شناسه و بیشتر در بدنۀ مقاله، لازم است خواننده به مدخلی دیگر ارجاع داده شود تا اطّلاعات بیشتر یا تکمیلی را
در آن جا جستجو کند. این کار بر اساس ضوابطی که در شیوهنامۀ فرهنگ فقه آمده است، انجام میشود. ارجاع، درون کمانک
پس از فلش و به مدخل اصلی خواهد بود مانند (- نام مدخل). در مدخلهاي ارجاعی، پس از عنوان، ارجاع به مدخلهاي اصلی
صورت میگیرد.
7. استناد؛ ج 1، ص: 55 -1 -4
مطالبی که در فرهنگ فقه میآید از منابعی معتبر گردآوري و براي اتقان و اعتبار فرهنگ و نیز تسهیل پژوهش گستردهتر و ژرفتر
براي خوانندة گرامی در پایان هر مقاله به نام کتاب، جلد و صفحه اشاره شده است.
7. اهمیّت و ضرورت؛ ج 1، ص: 55 -2
در کنار تدوین نخستین دائرة المعارف فقه شیعه- که به مباحث فقهی به طور عمیق و
ص: 56
گسترده میپردازد و بیشتر براي فقیهان و فقهپژوهان برجسته و اساتید مراکز علمی و دانشگاهها قابل استفاده است- منبعی معتبر و
مشتمل بر اطّلاعات فشردهاي دربارة هر یک از عناوین فقهی براي عموم طلاب و دانشجویان و همۀ کسانی که خواهان آگاهی
اجمالی دربارة عناوین فقهیاند نیز مورد نیاز است. اهمیّت و ضرورت تدوین فرهنگ فقه، آن گاه بیشتر رخ مینماید که براي
بسیاري از علوم و شاخههاي برخی علوم، فرهنگهاي تخصصی متعدّدي نگاشته شده است، اما دربارة فقه ناب اهل بیت علیهم
السّلام فرهنگی در خور که تشنگی شیفتگان فقه شیعی را فرو نشاند و از جستجوي فراوان و وقتگیر براي یافتن معنا و اطّلاعاتی
صفحه 80 از 483
کوتاه و اساسی دربارة عنوانهاي فقهی مستغنی سازد، تدوین نیافته و جاي آن در میان کتابهاي مرجع و فرهنگهاي تخصصی
خالی است. از این رو، در این زمان که فقه شیعه از انزوا به در آمده و جامۀ حکومت و ادارة جامعه به تن کرده و به همین دلیل نظر
جهانیان به ویژه ملّتهاي مسلمان را متوجۀ خود ساخته است، تدوین چنین فرهنگی و عرضۀ آن به جامعۀ علمی و فقاهتی بیش از
پیش ضروري مینماید.
7. پیشینه؛ ج 1، ص: 56 -3
تدوین کتابهایی دربارة واژگان و اصطلاحات فقهی، چندان در گذشته متداول نبوده است. در این میان گاه به نام برخی از
کتابها برمیخوریم که نشان میدهد در بارة اصطلاحات فقهی تدوین شده است. براي مثال در زمرة کتابهاي محقق حلّی، کتابی
با تتبّعی که صورت گرفت، ظاهرا در گذشته «24» . که ظاهرا هنوز به چاپ نرسیده است، وجود دارد « المصطلحات الفقهیۀ » با نام
کتابی دربارة اصطلاحات فقهی با نظم الفبایی سامان نیافته است.در سالهاي اخیر، کتابهایی دربارة اصطلاحات و عناوین فقهی با
نظم الفبایی نگارش یافته است که مشابهتها و تفاوتهایی با فرهنگ فقه دارند. یکی از این کتابها که مشابهت بیشتري با
نوشتۀ آیۀ اللّه علی مشکینی است. در این کتاب، بیش از ششصد عنوان که بیشتر آنها « مصطلحات الفقه » ، فرهنگ فقه دارد
اصطلاحات
. 24 ) مقدّمهاي بر فقه شیعه، ص 105 )
ص: 57
فقهیاند، گرد آمده است. ولی اصطلاحات فقهی به طور کامل جستجو نشده است. از این رو، جامع اصطلاحات و عناوین فقهی
نیست؛ علاوه بر آن که کتاب یاد شده به عربی نگاشته شده و براي کسانی که با این زبان آشنایی ندارند، قابل استفاده نیست.
همچنین، مطالب این کتاب مستند نشده است تا براي فقهپژوهانی که خواهان اطّلاعات گستردهتر و مراجعه به منابع فقهیاند،
نوشتۀ محمد علی انصاري است که به دائرة المعارف نزدیکتر است تا « الموسوعۀ الفقهیۀ المیسّرة » ، کتاب دیگر «25» . سودمند افتد
به فرهنگ؛ زیرا به لحاظ مطالبی که در ذیل عناوین و مدخلها آورده است، از فرهنگ گستردهتر میباشد؛ علاوه بر آن که به زبان
است که در مؤسّسۀ دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت علیهم « معجم فقه الجواهر » ، عربی نیز نگاشته شده است.اثر دیگر
سامان یافته و در شش مجلّد دو بار به « موسوعۀ الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل البیت علیهم السّلام » السّلام به عنوان مقدّمۀ تدوین
چاپ رسیده است. در این اثر، اصطلاحات فقهی کتاب ارزشمند جواهر الکلام اعم از ابواب، مسائل و موضوعات احکام فقهی
استخراج و به صورت الفبایی تنظیم شده است. در ذیل هر عنوان نیز خلاصۀ مسائل و آراي فقهی صاحب جواهر و اقوالی که وي از
دیگر فقیهان نقل کرده، بیان شده است.اثر گرانسنگ دیگري که مؤسّسۀ دائرة المعارف فقه اسلامی براي تدوین آن تأسیس
است که محققان بسیاري بیش از ده سال اطّلاعات آن را « موسوعۀ الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل البیت علیهم السّلام » گردیده
جمعآوري کردهاند و به فضل الهی انتشار و عرضۀ آن به مجامع علمی و حوزوي آغاز شده است.این اثر ارزشمند داراي
ویژگیهایی بسیار است و از جامعیّتی برخوردار است که با انتشار کامل آن فقهپژوهان از مراجعه به کتابهاي دیگر فقهی بینیاز
میگردند ولی از آنجا که به زبان عربی نگاشته میشود و مطالب هر عنوان به تفصیل بحث میگردد، مؤسّسه لازم دید تا فرهنگ
فقه را- با پیش رو داشتن این مجموعۀ ارزشمند، که نخستین گامهاي
. 25 ) مصطلحات الفقه، آیۀ اللّه مشکینی، دفتر نشر الهادي، چاپ اول، قم، 1377 )
ص: 58
عرضۀ فقه شیعه با اسلوبهاي نوین است- تدوین نماید و سعی بلیغ داشته است که از محاسن فراوان آنها به شایستگی سود جوید
صفحه 81 از 483
و از کاستیهاي محدودشان بکاهد.
7. منابع؛ ج 1، ص: 58 -4
از آن جا که جواهر الکلام گستردهترین و جامعترین متن استدلالی و تفریعی فقه شیعی است و عمدة اقوال و استدلالهاي فقیهان را
در خود دارد و نیز در حوزههاي علمی شیعه از جایگاهی بس ارجمند برخوردار است، در فرهنگ فقه، به عنوان منبع اصلی مورد
استفاده قرار گرفته است، امّا بیگمان، تدوین فرهنگی دربارة فقه شیعه بدون بهرهگیري از دیگر منابع معتبر فقهی که هر یک
نمایانگر تلاش بیوقفۀ فقیهان شیعه و تحوّل فقه شیعی در مراحل مختلف است و نیز بدون استفاده از کتابهایی که پس از جواهر
الکلام نگارش یافتهاند، کاري سنجیده و علمی نخواهد بود. از این رو، براي غنا و جامعیت فرهنگ فقه، از دیگر منابع معتبر نیز
استفاده شده است که در این جا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم: المبسوط، الخلاف، شرایع الاسلام، تحریر الاحکام،
تذکرة الفقهاء، منتهی المطلب، جامع المقاصد، الروضۀ البهیّۀ، مسالک الافهام، مجمع الفائدة و البرهان، مدارك الاحکام، الحدائق
الناضرة، مفتاح الکرامۀ، العروة الوثقی، و شروح معروف آن- مانند مستمسک، التنقیح و مهذّب الاحکام- منهاج الصالحین، تحریر
الوسیلۀ و توضیح المسائل مراجع تقلید.
7. مراحل تدوین؛ ج 1، ص: 58 -5
اشاره
براي استفاده بهتر، کاربرد بیشتر و سهولت در کار، تدوین فرهنگ فقه به دو مرحلۀ کلّی تقسیم شده است.
7. مرحلۀ اول؛ ج 1، ص: 58 -5 -1
در این مرحله عناوینی که داراي حکم تکلیفی یا وضعی باشند و یا در فقه استدلالی به کار میروند مانند قواعد فقهی، اصطلاحات
اصولی و رجالی، شناسایی شده و براي
ص: 59
عناوین اصلی، مقالۀ مناسب آن تدوین گردیده است. کتاب حاضر محصول این مرحله میباشد.
7. مرحلۀ دوم؛ ج 1، ص: 59 -5 -2
در این مرحله که پس از پایان یافتن مرحلۀ نخست انجام خواهد شد، افزون بر کامل کردن مدخلهاي مرحلۀ قبل و تکمیل مطالب
مقالهها، مدخلهاي مربوط به کتب فقهی و فقیهان نیز اضافه خواهد شد.براي تدوین فرهنگ فقه گامهاي زیر انجام گرفته است:
یک- مدخل گزینی: در این گام، نخست، با استفاده از منابع فقهی تمام واژگانی که در فقه کاربرد دارند، گردآوري میشوند.
آنگاه از میان آنها واژگانی که ملاكهاي مدخل را بر اساس شیوهنامۀ فرهنگ فقه دارا هستند، گزینش و به صورت الفبایی مرتّب
میشوند. همچنین، اصلی یا ارجاعی بودن، مستقیم یا معکوس بودن مداخل مشخص میگردد.دو- تشکیل پرونده علمی: در این
صفحه 82 از 483
گام براي هر یک از مدخلها، پروندة علمی تشکیل میشود که در آن، با استفاده از نرمافزارهاي تخصصی و با کمک عناوین و
واژگان مترادف، متضاد و مانند آن، آدرس منابع به همراه تمام یا بخشی از مطالب تهیّه و در اختیار محقق و نویسنده قرار داده
میشود.سه- تدوین مقاله: در این گام، نویسنده با استفاده از پروندة علمی به منابع مراجعه و پس از گردآوري اطّلاعات مورد نیاز و
تنظیم آنها، مقاله را بر اساس حجم و ساختار مطلوب و نیز قواعد درستنویسی که در شیوهنامه فرهنگ فقه آمده است، تدوین
میکند.چهار- بررسی ساختاري و محتوایی: مقاله پس از تدوین از دو بعد ساختاري (حجم ارجاعات داخل متن، رعایت قواعد
درستنویسی، تنظیم و چینش مطالب و اعتبار منابع استفاده شده) و محتوایی (درستی مطالب و مطابقت آنها با منابع، استناد و
جامعیّت) مورد بررسی قرار میگیرد.
ص: 60
پنج- بازنویسی: پس از حصول اطمینان از انجام اصلاحات، مقاله براي یکسانسازي، چینش مطالب، یکنواخت و یک قلم کردن و
فشردهنویسی، بازنویسی شده است.شش- نظارت نهایی مقالههاي بازنویسی شده به لحاظ صحّت، جامعیّت، تناسب حجم و انطباق
مطالب با مدخل، به وسیلۀ مسئول مؤسّسۀ دائرة المعارف یا کارشناس مورد تأیید وي، بازبینی میشود.هفت- ویرایش: پس از انجام
اصلاحات نهایی در گروه، مقاله براي ویرایش ادبی (یکسانسازي رسم الخط، نشانهگذاري، اعمال قواعد سجاوندي و آدرسدهی)
بر اساس شیوهنامۀ فرهنگ فقه ویرایش میگردد.هشت- بازبینی نهایی: مسئول گروه پیش از ارسال مقاله براي حروفنگاري، براي
اطمینان از انجام تمامی مراحل و اصطلاحات، آن را براي آخرین بار به دقت بازنگري میکند.نه- حروف نگاري: در آخرین گام،
مقاله براي حروف نگاري و مقابله ارسال میشود. و پس از تأیید نهایی به وسیلۀ مسئول مؤسّسه یا کارشناس مورد تأیید وي، براي
چاپ فرستاده میشود.
7. ویژگیها؛ ج 1، ص: 60 -6
فرهنگ فقه داراي ویژگیهاي زیر است: یک- نخستین فرهنگ فقه شیعی و نخستین تجربۀ فقهپژوهان شیعه در زمینۀ
فرهنگنویسی.دو- نگارش به زبان فارسی و قابل استفاده بودن براي کسانی که با زبان عربی آشنایی ندارند.سه- برخورداري از
جامعیت و گستردگی عناوین فقهی، به گونهاي که تقریبا مشتمل بر تمامی عناوین فقهی موجود در متون فقهی است. به علاوة
عناوین جدید که مورد
ص: 61
ابتلاي عموم مکلّفین در رابطه با احکام شرعی بوده و در فرهنگ زبان فارسی رایج میباشد؛ اگر چه در متون فقهی گذشته نیامده
باشد.چهار- مستند بودن مطالب ارائه شده که امکان پژوهش بیشتر و عمیقتر را براي خواننده پژوهشگر فراهم میکند.پنج- روان،
ساده و قابل فهم بودن مطالب در عین علمی و متقن بودن آنها.شش- تنظیم بر اساس نظام الفبایی فارسی.هفت- در برداشتن
مهمترین مطالب فقهی در عین رعایت اختصار.
7. مشکلات؛ ج 1، ص: 61 -7
فرهنگنویسی، کاري فنی، پیچیده و گسترده است و به طور معمول، از عهدة یک یا چند نفر ساخته نیست. بدیهی است، نگاشتن
فرهنگی دربارة فقه شیعه براي نخستین بار، کاري بس دشوار و طاقتفرسا است. فرهنگ فقه افزون بر مشکلات عمومی
فرهنگنویسی، با مشکلاتی ویژه نیز روبرو بوده است که چه بسا به طور ناخواسته، کاستیهایی را در پی داشته است. برخی
صفحه 83 از 483
مشکلات که گروه تدوین فرهنگ فقه با آن روبرو بوده است، از این قرار است: یک- مهمترین مشکل تدوین فرهنگ فقه، کمبود
متخصصان فرهنگنویس در حوزة فقه است. هر چند در حوزههاي علمیه به ویژه حوزة پر برکت قم، عالمان و فرهیختگانی که فقه
را به خوبی میدانند و عمري را در پژوهشهاي فقهی سپري کردهاند، بسیارند، امّا آنان که با شیوههاي فرهنگنویسی یا دائرة
المعارفنویسی آشنا باشند یا به این کار رغبت نشان دهند، اندکند. گروه فرهنگ فقه براي تأمین نیروي مورد نیاز خود، اقدام به
جذب طلبههاي فاضل، مشتاق و مستعد فراگیري فرهنگنویسی کرد. این کار هر چند در ابتدا پیشرفت کار را با کندي روبرو
ساخت، امّا به مرور زمان و با ورزیدگی و تلاش محققان، بر سرعت و کیفیّت کار افزوده شد.
ص: 62
دو- نگاشتن فرهنگ فقه به زبان فارسی که تقریبا تمامی متون و منابع آن عربی است، به طور عام و معادل یابی فارسی براي
اصطلاحات و عناوین فقهی به طور خاص، از مشکلات تدوین فرهنگ فقه است. تلاش گروه فرهنگ فقه بر این بوده است تا با
جستجوي فراوان در واژهنامههاي متعدّد عربی به فارسی، این مشکل را تا اندازة زیادي مرتفع سازد.سه- استفاده از تمامی متون
فقهی براي تدوین فرهنگ فقه ضرورت نداشت. همین امر، گزینش منابعی از انبوه متون فقهی را ناگزیر میساخت و چنین گزینشی
چندان آسان نبود. میبایست منابعی انتخاب میشدند که افزون بر غنا و جامعیّت فقهی، نشانگر مراحل مختلف و تحولات فقه شیعی
نیز باشند.چهار- ارتباط تنگاتنگ برخی عناوین با یکدیگر و تکرار و درهم تنیده شدن مباحث و مطالب مربوط به این عناوین در
ابواب مختلف متون فقهی، جدا کردن دقیق مباحث هر عنوان را از عنوان دیگر دشوار میساخت. تلاش گروه فرهنگ فقه بر این
بوده است که مباحث اصلی مربوط به هر عنوان در ذیل همان عنوان بیاید و در صورت نیاز، به عناوین مرتبط و مطالب مکمّل ارجاع
داده شود.پنج- فزونی و فراوانی مباحث مربوط به برخی عناوین از یک سو و نبود یا کاستی مباحث مربوط به برخی عناوین همچون
عناوین مستحدثه از سوي دیگر، از مشکلات کار بوده است. از آن جا که فرهنگ فقه در صدد طرح همه مباحث و فروع فقهی
مربوط به یک عنوان نمیباشد، ناگزیر از میان مباحث فراوان و انبوه، دست به گزینش و تلخیص مطالب در خور فرهنگ فقه زده و
مهمترین مباحث و احکام آن آورده شده است.
سخن آخر؛ ج 1، ص: 62
در پایان سخن نیز بار دیگر، خداوند سبحان را سپاس میگوییم و ستایش میکنیم؛ زیرا نعمت ولایت فقیه و جمهوري اسلامی را به
ما ارزانی داشت تا در سایۀ آن، گروهی توفیق یابند که فقه اهل بیت علیهم السّلام را لباسی نو در پوشند و با جلوهاي نوین برفرهنگ
فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 1، ص: 63 فقهپژوهان عرضه کنند. درود خداوند بر شهیدان گرانقدر انقلاب اسلامی و
دفاع مقدّس که با مجاهدت و ایثار بسیار، زمینۀ انجام این کار را فراهم کردند و نیز بر پژوهشگرانی که در بخشهاي مختلف
تدوین فرهنگ فقه، از سر اخلاص و عشق به اهل بیت علیهم السّلام آن را به سامان رساندند.بیگمان مزیتهاي این فرهنگ از
لطف و عنایت الهی و کاستیهاي آن از ضعف و کاستی ما است. امید آن که فرهیختگان حوزه و دانشگاه و طلاب و دانشجویان
گرامی با نگاه ژرف در آن بنگرند و از مزایاي آن بهرهمند گردند و کاستیهاي آن را گوشزد نمایند تا بازنگري و اصلاح شود.
ص: 65
فرهنگ فقه
حرف آ؛ ج 1، ص: