گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و دوم

سورة جاثیه




اشاره
.(1) « ی شَرِیعَهٍ مِنَ الْأَمْرِ 􀀀 اكَ عَل 􀀀 ثُمَّ جَعَلْن » : نیز موسوم است،زیرا در آن،آمده است « سورة شریعت » این سوره بنام
و این سوره در مکّ ه نازل شده است،قتاده گفته است بجز یک آیه از این سوره که در مدینه نازل شده است،و این آیه
.(2) «... قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا » : عبارتست از
تعداد آیات:
در نظر کوفیان تعداد آیات این سوره سی و هفت،و از نظر دیگران سی و شش آیه میباشد.
اختلاف آیات:
مورد اختلاف آیه حم است که از نظر کوفیان یک آیه بحساب آمده است.
ص : 329
. 1) جاثیه 45 آیۀ 18 -1
. 2) جاثیه 45 آیۀ 14 -2
فضیلت سوره:
هر کس سورة حم جاثیه را بخواند خداوند در روز حساب قیامت »: ابی بن کعب از حضرت رسول(ص)نقل میکند که فرمودند
.« عورت او را خواهد پوشانید و ترس او را فرو می نشاند
هر کس سورة جاثیه را بخواند پاداشش آنست که اصلا آتش »: و نیز ابو بصیر از حضرت صادق(ع)روایت میکند که فرمودند
.« جهنّم را نبیند،و ناله و غرّش جهنّم را نخواهد شنید،و با محمّد(ص)است
ارتباط سوره بما قبل:
پس از آنکه خداوند سورة دخان را با یاد قرآن بپایان برد این سوره را نیز با یاد قرآن شروع کرده فرمود:
ص : 330
5- سورة جاثیه-آیات 1
[ [سوره الجاثیه ( 45 ): آیات 1 تا 5
اشاره
اتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ ( 3) وَ فِی 􀀀 اتِ وَ اَلْأَرْضِ لَآی 􀀀 ماو 􀀀 اَللّ اَلْعَزِیزِ اَلْحَکِیمِ ( 2) إِنَّ فِی اَلسَّ
􀀀
ابِ مِنَ هِ 􀀀 منِ اَلرَّحِیمِ . حم ( 1) تَنْزِیلُ اَلْکِت 􀀀 اَللّ اَلرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
ا بِهِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ 􀀀 ماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْی 􀀀 اَللّ مِنَ اَلسَّ
􀀀
ا أَنْزَلَ هُ 􀀀 ارِ وَ م 􀀀 فِ اَللَّیْلِ وَ اَلنَّه 􀀀 اتٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ( 4) وَ اِخْتِلا 􀀀 دابَّهٍ آی 􀀀 ا یَبُثُّ مِنْ 􀀀 خَلْقِکُمْ وَ م
( اتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ( 5 􀀀 احِ آی 􀀀 ا وَ تَصْرِیفِ اَلرِّی 􀀀 مَوْتِه
ترجمۀ آیات:
بنام خداي رحمان و رحیم 1-حم.
-2 این قرآن از جانب پروردگار پیروز و دانا فرود آمده است.
-3 در آسمانها و زمین براي مؤمنین نشانه هایی وجود دارد.
-4 و در آفرینش شما و آنچه که از جنبندگان گسترش میابد نشانهایی براي باور کنندگان وجود دارد.
-5 و نیز در رفت و آمد شب و روز و بارانی که خداوند از آسمان میفرستد
ص : 331
و بوسیلۀ آن زمین را پس از آنکه مرده است زنده میسازد،و در گردش بادها نشانه هایی است براي مردم دانا.
(پنج آیه)
قرائت آیات:
را در هر دو مورد بنصب خوانده اند و بقیّه این کلمه را در هر دو مورد برفع قرائت نموده « آیات » حمزه و کسایی و یعقوب کلمۀ
اند.
دلیل قرائت:
در کلمۀ آیات بدو وجه رفع جایز است. « و فی خلقکم و ما یبث من دابه آیات »: ابو علی گوید
عطف شده است بر محلّ انّ و آنچه در آن عمل نموده است،زیرا که انّ بنا بر ابتدائیت مرفوع است،بنا بر « و فی خلقکم » -1 آنکه
این ممکن است مرفوع باشد بنا بر آنکه عطف بر محلّ انّ شده باشد.
جملۀ مستأنفه باشد،و رویهم رفته این جمله عطف بر جملۀ دیگري شده باشد،بنا بر این « و فی خلقکم » -2 و نیز ممکن است
آیات به وسیلۀ ظرف مرفوع است،و اینست دلیل کسی که آیات را در هر دو مورد مرفوع میخواند ابو الحسن گوید:(من دابه
آیات برفع قرائت عامّه است،و این قرائت بهتر است،و ما نیز برفع میخوانیم،زیرا آیات دوّم کلام دیگري است، مثل انّ فی الدّار
زید او فی البیت عمر و زیرا تو تمام کلام را بر کلام قبلی،عطف کرده اي،و نیز گفته است که آیات بنصب نیز قرائت شده
است و این قرائت نیز موافق قواعد عربیّت است).
اگر کلام را بظاهرش رها « و اختلاف اللیل و النهار...آیات » امّا
ص : 332
وجود دارد،و « و فی خلقکم،و ما یبث من دابه » کنی عطف شده است بدو عامل،یکی از آن دو عامل حرف جرّي است که در
است اگر آیات را منصوب بخوانیم،و اگر آیات را مرفوع بخوانیم عاملی که بر آن عطف شده است یا ابتدائیت « انّ » عامل دیگر
است یا ظرف.
و دلیل کسی که آیات را بنصب خوانده آنست که آیات را عطف بر محلّ انّ ننموده است،همانگونه که در رفع آیات در هر
دو موضوع آن را بر محلّ انّ عطف میکنند،یا آنکه آن را از ما قبل بریده استیناف میگیرند،بلکه بنا بر نصب آیات آن را بر
ان فی السماوات و » لفظ انّ عطف کرده اند نه بر محلّش،و لذا کلمۀ آیات در هر دو موضع منصوب است بنا بر آنکه انّ در آیه
منصوب میباشد. « الارض لآیات للمؤمنین
معمولی را بر دو عامل عطف کنید،و سیبویه و « و اختلاف الیل و النهار آیات » اگر اشکال شود لازمۀ این قرائت است که در
بیشتر نحویّین این عمل را جایز نمیدانند.
فی تقدیر گرفته شود هر چند که در لفظ محذوف است،و علّت این تقدیر « و اختلاف اللیل » گفته خواهد شد:جایز است در
لفظ فی ذکر شده است،چون در جملات قبلی حرف جرّ مذکور « فی خلقکم » و در « ان فی السماوات » آنست که قبلا در
است،اینجا هم مذکور فرض شده است،هر چند که محذوف میباشد،همانگونه که سیبویه در شعر شاعر مقدّر گرفته است:
ا کلّ امرء تحسبین امرءا »
«؟ و نار تأجّج باللّیل نارا
.«؟ یعنی:آیا هر کسی را کسی میدانی،و هر آتشی را که شب بر افروخت آتش
کلمۀ کلّ در حکم مذکور است،و چون قبلا « و نار تأجج » که در جملۀ
ص : 333
ذکر شده است اینجا از ذکر مجدّد آن بی نیاز شده ایم.
نقل شده است که او کلمۀ آیات را در هر سه « ابیّ » و از جمله مطالبی که قرائت فوق را تأکید میکند آنست که از
با حرف لام خوانده است،زیرا دخول لامها دلالت دارد بر اینکه جمله عطف بر انّ است و هر گاه جمله عطف بر « لآیات » موضع
بر « لام » نیکو است،و در هر یک از این موارد مثل آن است که لفظ انّ در آن ذکر شده است،زیرا حرف « آیات » انّ باشد نصب
این معنی دلالت میکند،چون این لام تنها بر خبر انّ یا بر اسمش وارد میشود،و از مواردي که میتوان آن را طبق آنچه که گفتیم
تأویل نمود گفتار فرزدق است که در این شعر آمده است:
و باشر راعیها الصّلا بلبانه »
« و کفّیه حرّ النّار ما یتحرّف
حمل بر ظاهر شود عطف شده است بر دو عامل که روي فعل عمل کرده اند،و باء اگر «... و کفیّه » که در این شعر اگر جملۀ
ذکر شده است،در حکم حرف جرّي است که در لفظ ثابت « بلبانه » چون قبلا در « و بکفیّه » فرض شود که در لفظ آمده است
است،و هر گاه چنین باشد عطف بر عامل واحد خواهد بود که آن فعل است نه حرف جرّ،و نیز این شعر هم همین طور است.
اوصیت من برّه قلبا حرّا »
« بالکلب خیرا و الحماه شرّا
وَ» که اینجا هم اگر حرف جرّ را در حکم مذکور بگیریم بدلالت حرف جرّ متقدم عطف بر دو عامل نخواهد شد،همانگونه که
عطف بر دو عامل نبود. « اتٍ􀀀 ارِ لَآی 􀀀 لافِ اللَّیْلِ وَ النَّه 􀀀 اخْتِ
از عطف بر دو عامل بیرون رود امّا از راه دیگر،بدین طریق که و اختلاف « و اختلاف اللیل و النهار » و گاهی ممکن است آیۀ
که قبلا گذشته است،و آیات را تکرار آیات گذشته بگیري و « فی » اللیل و النهار عطف باشد بر
ص : 334
حادِدِ 􀀀 أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یُ » علّت تکرار آن فاصله شدن و طولانی بودن جمله باشد،همانگونه بعضی از اساتید ما در آیۀ دیگر
1)گفته اند که انّ دوّم همان انّ اوّل است که تکرار شده است. ) « ارَ جَهَنَّمَ 􀀀 اللّ وَ رَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ ن
􀀀
هَ
« اللّ
􀀀
ابٌ مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀 جاءَهُمْ کِت 􀀀 لَمّ
ا􀀀 و »َ در آیۀ « ما جاء » که این ما جاء تکرار شده « ا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ 􀀀 جاءَهُمْ م 􀀀 فَلَمّ
ا􀀀 » در آیۀ « ما جاء » و مثل
2)است که به علّت تأخیر و فاصله تکرار شده است.و این سبک در کلام عرب بسیار رواج است. )
معنی آیات:
(حم)
آنچه که در این باره گفته شده است بیان کردیم،و بهترین قول این بود که این جمله اسم است براي این سوره،علیّ بن عیسی
گوید:
نام گذاري کرده اند آنست که خداوند میخواهد بفرماید:این قرآن که سراسر اعجاز است،همه « حم » علّت اینکه این سوره را
ترکیب یافته است. «... ح -م-و » اش از حروف معجم
زیرا سوره را بدان جهت باین اسم نامیده اند که بر سوره و اوصافش دلالت کند،و از جمله اوصاف سوره معجزه بودن آن
است،و این سوره تفصیل داده شده،و هر سوره اي از سورة دیگر مشخّص گردیده است،و این سوره هدایت و نور است،مثل
اسم این سوره است که بر آن دلالت خواهد نمود. « حم » آنکه گفته شده است
اللّ )
􀀀
ابِ مِنَ هِ 􀀀 (تَنْزِیلُ الْکِت
خداوند در چند سورة قرآن نازل کردن قرآن را بخود نسبت داده است،تا در اوّل این سوره ها عظمت شأن،و جلالت قدر خود
را با اضافه نمودن تنزیل قرآن بخویشتن بیان نماید،و این عمل تکرار یک چیز نیست،همانگونه که می بینیم شخص دعا کننده
میگوید:
ص : 335
1) سورة توبه 9 آیۀ 63 -1
. 2) سورة بقره 2 آیه 89 -2
و پشت سر هم جملاتی میآورد که از آن فهمیده میشود در « اللّهم اغفر لی،اللّهم ارحمنی،اللّهم عافنی،اللّهم وسّع علی فی رزقی »
میرساند که ابتداء این نعمتها از طرف خداوند « اللّ
􀀀
مِنَ هِ » هر جمله اي میخواهد ضمن دعا پروردگار را بعظمت یاد کند،و جمله
است.
(الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ)
یعنی خداي نیرومندي که مغلوب نشده عالم است و کارهایش طبق حکمت است.
اتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ) 􀀀 اتِ وَ الْأَرْضِ لَآی 􀀀 ماو 􀀀 (إِنَّ فِی السَّ
در آسمانها و زمین نشانه هایی است براي آن دسته از مردمی که بخدا و پیامبرانش ایمان آورده اند، زیرا اینان از نشانه ها و
آیات الهی که دلالت دارد بر اینکه زمین و آسمان مدبّر و سازنده اي قادر و عالم دارد،بهره مند میشوند.
اتٌ) 􀀀 دابَّهٍ آی 􀀀 ا یَبُثُّ مِنْ 􀀀 (وَ فِی خَلْقِکُمْ وَ م
یعنی در آفرینش شما با آن همه صنایع بدیع و شگفتیها که در خلقت شما بکار رفته است،و حالاتی که از ابتداي آفرینشتان از
شکم مادرانتان تا پایان اجلتان بر شما پی در پی عارض میشود و در آفرینش حیواناتی که با انواع گوناگون و منافع و مقاصد
مطلوب از آنان،در روي زمین پراکنده شده است،همه و همه نشانه هاي است روشن و آشکار بر وجود صانعی قادر و توانا و
حکیم.
(لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ)
یعنی اینها همه آیات و نشانه هایی است براي آنکه در جستجوي علم الیقین هستند،و میخواهند بوسیلۀ تدبّر و تفکّر بوجود خدا
علمی توأم با یقین پیدا کنند.
ارِ) 􀀀 لافِ اللَّیْلِ وَ النَّه 􀀀 (وَ اخْتِ
یعنی:در رفت و آمد روز و شب که همیشه یک نواخت میروند و باز میآیند نشانه هایی است براي افراد با ایمان.
و بعضی گفته اند یعنی:در اختلاف حال روز و شب از کوتاهی و بلندي
ص : 336
نشانه هایی است.
و بعضی گفته اند یعنی:اختلاف شب و روز از نظر آنکه یکی روشن و دیگري تاریک است.
ماءِ مِنْ رِزْقٍ) 􀀀 اللّ مِنَ السَّ
􀀀
ا أَنْزَلَ هُ 􀀀 (وَ م
و منظور از این رزق آسمانی باران است که بوسیلۀ آن گیاهان میروید که روزي بندگان است و علّت اینکه خداوند باران را
.( رزق نامیده است آنست که باران سبب روزي است ( 1
ا) 􀀀 ا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِه 􀀀 (فَأَحْی
یعنی:بوسیلۀ این باران زمین را پس از آنکه خشک و مرده بود زنده کرد.
احِ) 􀀀 (وَ تَصْرِیفِ الرِّی
حسن گوید:یعنی:در گرداندن بادها که گاهی از جنوب میوزد،گاهی از شمال،گاهی صبا و گاهی دبور است.
اتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ) دانایان این دلیلها را درك میکنند،و در 􀀀 و قتاده گوید:یعنی:گاهی بادها باد رحمت اند گاهی باد عذاب (آی
آن تدبّر نموده،میدانند که این اشیاء داراي مدبّري حکیم هستند که قادر و عالم و زنده و بی نیاز و قدیم بوده،چیزي شباهت
باو ندارد.
ص : 337
1) و این را تسمیۀ سبب باسم مسبّب نامند. -1
10- سورة جاثیه-آیات 6
[ [سوره الجاثیه ( 45 ): آیات 6 تا 10
اشاره
ی􀀀 اَللّ تُتْل
􀀀
اتِ هِ 􀀀 أَفّ أَثِیمٍ ( 7) یَسْمَعُ آی
􀀀
اتِهِ یُؤْمِنُونَ ( 6) وَیْلٌ لِکُلِّ اكٍ 􀀀 اَللّ وَ آی
􀀀
ا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَ دِیثٍ بَعْدَ هِ 􀀀 اَللّ نَتْلُوه
􀀀
اتُ هِ 􀀀 تِلْکَ آی
( ذابٌ مُهِینٌ ( 9 􀀀 ئِکَ لَهُمْ عَ 􀀀 ا هُزُواً أُول 􀀀 ا شَیْئاً اِتَّخَذَه 􀀀 اتِن 􀀀 ذا عَلِمَ مِنْ آی 􀀀 ذابٍ أَلِیمٍ ( 8) وَ إِ 􀀀 ا فَبَشِّرْهُ بِعَ 􀀀 عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِ رُّ مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْه
( ذابٌ عَظِیمٌ ( 10 􀀀 اءَ وَ لَهُمْ عَ 􀀀 اَللّ أَوْلِی
􀀀
لا مَا اِتَّخَذُوا مِنْ دُونِ هِ 􀀀 ا کَسَبُوا شَیْئاً وَ 􀀀 لا یُغْنِی عَنْهُمْ م 􀀀 ائِهِمْ جَهَنَّمُ وَ 􀀀 مِنْ وَر
ترجمۀ آیات:
-6 اینست آیات الهی که آنها را براي تو بحقّ میخوانیم پس از سخن خدا و آیات او بچه گفتاري ایمان خواهید آورد.
-7 واي بر هر دروغپرداز گناهکاري.
-8 آن کس که آیات الهی را که بر او خوانده میشود میشنود،و آن گاه بر انکار آن اصرار میورزد گویا که اصلا این آیات
الهی را نشنیده است،چنین فردي را بعذابی دردناك بشارت ده.
-9 کسی که هر گاه چیزي از آیات ما را فهمید آن را به سخره گیرد،براي اینگونه افراد عذابی دردناك و خوار کننده در پیش
است.
-10 جهنّمی پشت سر دارند،و ثروتی که بدست آورده اند بدرد
ص : 338
آنان نمیخورد،و نیز آنها که بغیر از خدا سرپرست گرفته اند بدردشان نمیخورد و عذابی سخت در انتظار آنان است.
(پنج آیه است)
قرائت آیات:
یا یاء خوانده اند. « یؤمنون » با تاء خوانده اند،و بقیّه « تؤمنون » اهل کوفه بغیر از حفص و اعشی و ابن عامر و یعقوب
دلیل قرائت:
با یاء خوانده است آنست که قبل از آن فعل غایب وجود داشته است که عبارت باشد « یؤمنون » ابو علی گوید:دلیل کسی که
.« قل لهم فبأي حدیث بعد ذلک تؤمنون » با تاء بخواند تقدیرش آنست که « تؤمنون » و هر کس « لقوم یؤمنون »: از
معنی آیات:
پس از آنکه خداوند از دلیلها یاد کرد بدنبال آن وعده هاي عذاب را براي آنها که از آیات الهی رویگردان میشوند و در آن
فکر نمیکنند بیان نموده فرمود:
اللّ )
􀀀
اتُ هِ 􀀀 (تِلْکَ آی
یعنی:آنچه از ادلّه که خداوند براي بندگان مکلّفش آورده است بیان نمودیم.
ا عَلَیْکَ) 􀀀 (نَتْلُوه
یعنی:اي محمّد!این آیات را براي تو میخوانیم تا تو نیز آن را براي ایشان بخوانی.
(بِالْحَقِّ)
یعنی این آیات را بحقّ برایت میخوانیم نه به باطل.
تلاوت عبارتست از آوردن دوّم پشت سر اوّل بهنگام قرائت و آن حقّی
ص : 339
که با آن آیات را میخوانند عبارتست از مدلول آن آیات با انواع و اقسام آن.
اتِهِ یُؤْمِنُونَ 􀀀 اللّ وَ آی
􀀀
(فَبِأَيِّ حَدِیثٍ بَعْدَ هِ
؟یعنی:این کافران اگر آنچه را که بر تو خوانده ایم تصدیق نکنند،پس از گفتار الهی که قرآن و آیات آن میباشد چه سخنی را
تصدیق خواهند نمود؟و از چه کلامی بهره خواهند برد؟ و این آیه اشاره باین دارد که دشمن چاره اي ندارد،و فرق بین حدیثی
که قرآن است و بین آیات آنست که حدیث عبارتست از داستانهایی که حقّ را از باطل جدا میسازد،و آیات عبارتند از
دلیلهایی که بین صحیح و فاسد فاصله میدهند.
أَفّ أَثِیمٍ)
􀀀
(وَیْلٌ لِکُلِّ اكٍ
افّاك بر وزن فعّال است از افک که عبارتست از کذب و دروغ،افّاك بکسی گویند که بسیار دروغ میگوید یا آنکه دروغ
که در ادّعاي نبوّت دروغ گفت. « مسیلمۀ کذّاب » بزرگی میگوید،هر چند که این دروغ ضمن یک خبر باشد مانند دروغ
و اثیم صاحب اثم را گویند که فرد گناهکار باشد که با گناهش استحقاق عقاب پیدا کند.
چرك و » و ویل کلمۀ وعید است که بکفّار گفته میشود،و بعضی گفته اند،ویل عبارتست از وادي جوشانی از صدید
جهنّمیان. « خون
أَفّ أَثِیمٍ را چنین توصیف میفرماید:
􀀀
آن گاه خداوند اكٍ
ی عَلَیْهِ) 􀀀 اللّ تُتْل
􀀀
اتِ هِ 􀀀 (یَسْمَعُ آی
یعنی:قرآن را که در آن دلیلها وجود دارد برایش میخوانند و آن را میشنود.
(ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً)
یعنی:بر سر باطل و کفر خود ایستادگی میکند،و حاضر نیست در برابر حقّ سر تعظیم فرود آورد.
ص : 340
ا) 􀀀 (کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْه
آن چنان که گویی اصلا حق را نشنیده است و حق را نپذیرفته،براي آن اهمّیتی نمی بیند.
ذابٍ أَلِیمٍ) 􀀀 (فَبَشِّرْهُ بِعَ
یعنی آنان را بعذابی دردناك بشارت ده.
ا هُزُواً) 􀀀 ا شَیْئاً اتَّخَذَه 􀀀 اتِن 􀀀 ذا عَلِمَ مِنْ آی 􀀀 (وَ إِ
یعنی:هر گاه این افّاك اثیم از دلیلها و حجّتهاي ما چیزي را فرا گرفت آن را مسخره میکند تا بمردم عامی چنان بنماید که اینها
انجام داده یا همانگونه که نضر بن « امُ الْأَثِیمِ 􀀀 إِنَّ شَجَرَهَ الزَّقُّومِ طَع » حقیقتی ندارند،همانگونه که ابو جهل بهنگام شنیدن آیۀ
حارث احادیث ایرانیان را در برابر قرآن میاورد.
ذابٌ مُهِینٌ) 􀀀 ئِکَ لَهُمْ عَ 􀀀 (أُول
یعنی اینان گرفتار عذابی خوار کننده،و دردناك دارند.
ائِهِمْ جَهَنَّمُ) 􀀀 (مِنْ وَر
یعنی پشت سر عزّت دنیا و مال و عزّتشان جهنّمی در پیش دارند،باین معنی که جهنّمی در پیش و جلوي روي خود دارند مانند
1)و وراء اسمی که هم بر پشت سر و هم بر پیش رو هر دو اطلاق میشود،بنا بر این هر چیز که از ) « اءَهُمْ مَلِکٌ 􀀀 کانَ وَر 􀀀» : این آیه
گویند،چه آنکه پشت سر و گذشته باشد،و چه آنکه آینده و پیش رو باشد. « وراء » تو پنهان است بآن چیز
ا کَسَبُوا شَیْئاً) 􀀀 لا یُغْنِی عَنْهُمْ م 􀀀 (وَ
یعنی آنچه را که از مال و اولاد بدست آورده اند آنان را از عذاب الهی باز نمیدارد.
اءَ) 􀀀 اللّ أَوْلِی
􀀀
لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ هِ 􀀀 (وَ
و نیز آنهایی که بغیر از خدا سر پرست خود گرفته اند تا در پیشگاه خدا از آنان شفاعت کنند بدادشان نخواهند
ص : 341
. در سورة- ابراهیم 14 آیۀ 16 « ائِهِمْ بَرْزَخٌ 􀀀 مِنْ وَر » 1) سورة کهف 18 آیۀ 79 .و مانند -1
رسید.
(وَ لَهُمْ)
ذابٌ عَظِیمٌ) عذابی بزرگ در پیش دارند. 􀀀 یعنی با این وصف (عَ
ص : 342
15- سورة جاثیه-آیات 11
[ [سوره الجاثیه ( 45 ): آیات 11 تا 15
اشاره
اَللّ اَلَّذِي سَخَّرَ لَکُمُ اَلْبَحْرَ لِتَجْرِيَ اَلْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا
􀀀
ذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ ( 11 ) هُ 􀀀 اتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَ 􀀀 ذا هُديً وَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بِآی 􀀀􀀀ه
اتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ 􀀀 ذلِکَ لَآی 􀀀 ا فِی اَلْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی 􀀀 اتِ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا فِی اَلسَّ 􀀀 مِنْ فَضْ لِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ( 12 ) وَ سَخَّرَ لَکُمْ م
ساءَ 􀀀 صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَ 􀀀 کانُوا یَکْسِبُونَ ( 14 ) مَنْ عَمِلَ 􀀀 ما 􀀀 اَللّ لِیَجْزِيَ قَوْماً بِ
􀀀
أَیّ هِ
ام 􀀀 لا یَرْجُونَ 􀀀 لِلَّذِین 13 ) قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا )
( ی رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ ( 15 􀀀 ا ثُمَّ إِل 􀀀 فَعَلَیْه
ترجمۀ آیات:
-11 این قرآن هدایت است،و کسانی که بآیات پروردگارشان کافر شده اند عذابی دردناك در پیش دارند.
-12 خدایی که براي شما دریا را مسخّر ساخت تا بفرمان او کشتی را در آن جاري سازید،و تا از فضل او بهره برداري کرده
سپاس او را بجاي آورید 13 -و آنچه در آسمانها و زمین است همگی از جانب خدا براي شما مسخّر شده است،و در اینها براي
مردم متفکّر نشانه هایی است.
ص : 343
-14 بایمان آوردگان بگو آنان را که امیدي به روزهاي خدا ندارند عفو کنند،تا خداوند،مردمی را در برابر عملشان مجازات
نماید.
-15 هر کس عمل نیک انجام دهد براي خود انجام داده است،و هر کس کار زشت کند بزیان خویش نموده است،و سپس
بسوي پروردگار خود بازگشت داده میشود.
(پنج آیه است)
قرائت آیات:
بجرّ خوانده اند. « الیم » برفع الیم خواندند امّا بقیّه « من رجز الیم » من رجز الیم-ابن کثیر و حفص
با نون و کسر زاء و نصب آن « لنجزي » بضمّ یاء و فتح زاء خوانده،و ابن عامر و حمزه و کسایی و خلف « لیجز » لیجزي-ابو جعفر
بفتح یاء و کسر زاء خوانده اند. « لیجزي » خوانده اند و بقیّه
دلیل قرائت:
عذاب آنان از نوع »: یعنی « عذابهم من عذاب الیم »: عذاب است هر کس آن را جرّد دهد تقدیر چنین است « رجز »: ابو علی گوید
و در « عذابی دردناك از عذابی »: یعنی « عذاب الیم،من عذاب » و هر کس رجز را رفع دهد باین معنی خواهد بود « عذاب الیم است
این باره دو قول است:
1)و ) « احِدَهٌ 􀀀 نَفْخَهٌ و » -1 اینکه صفت گاهی بخاطر تأکید میآید،همانگونه که حال نیز به همین طریق گاهی براي تأکید میآید.مثل
شاعر گفته است: « امس الدّابر »: 2)و گفتۀ عرب که میگوید ) « ي􀀀 الثّ الْأُخْر
􀀀
اهَ الِثَهَ 􀀀مَن »
ص : 344
1) سورة الحاقه 69 آیۀ 13 -1
2) سورة النّجم 53 -آیۀ 20 -2
و ابی الّذي ترك الملوك و جمعهم »
« بفعال هامده کامس الدّابر
-2 قول دوّم آنکه رجز بمعنی رجس و نجاست است،بنا بر آنکه به لحاظ مقاربت و معنی نجاست که در آن وجود دارد بدل از
لهم عذاب من تجرّع » 1)مثل اینکه این طور است ) « کادُ یُسِیغُهُ 􀀀 لا یَ 􀀀 اءٍ صَدِیدٍ یَتَجَرَّعُهُ وَ 􀀀 ی مِنْ م 􀀀 وَ یُسْق » : آن باشد،مثل این آیه
یعنی اینان عذابی دارند که عبارتست از جرعه جرعه نوشیدن نجاست،بنا بر این من براي تبیین عذاب « رجس او شرب رجس
نام « اللّ
􀀀
لا یرجون ایام ه » با یاء خوانده است دلیلش آنست که قبلا در « لیجزي » است که این عذاب از چه نوع میباشد؟ و هر کس
اللّ بقرینۀ ما سبق فاعل یجزي خواهد بود.
􀀀
اللّ یاد شده است،و ه
􀀀
ه
با نون خوانده است،نون در اینجا بمعنی یاء است،هر چند که یا از نظر لفظ بیشتر قابل تطبیق است. « لنجزي » و هر کس
خوانده است، ابو عمرو گوید:این قرائت نیکو و روشن است،و میگوید کسایی گفته است:معنایش « لیجزي قوما » و هر کس
.« لیجزي الجزاء قوما »: چنین است
و خیر بدلالتی که کلام بر او دارد تقدیر گرفته شده است،و تقدیر « لیجزي الخیر قوما » گوید:معنایی اینست « الجامع البصیر »
اینطور نیست:
تقدیر گرفته « خیر » زیرا مصدر نمیتواند بجاي فاعل بنشیند با اینکه مفعول صحیحی داشته باشیم،بنا بر این « لیجزي الجزاء قوما »
میشود،همانگونه که:
2)تقدیر گرفته شده است زیرا ) « جابِ 􀀀 وارَتْ بِالْحِ 􀀀 حَتّ تَ
ی􀀀 » در آیۀ « الشّمس »
ص : 345
1) سورة ابراهیم 14 آیۀ 17 -1
. 2) سورة ص 38 آیۀ 32 -2
دلالت دارد بر اینکه فاعل تواري،شمس است. « إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ »
معنی آیات:
ذا هُديً) 􀀀􀀀 (ه
سپس خداوند میفرماید:این قرآن که برایت میخوانیم و این گفتار که برایت بیان میکنیم هدایت کننده و دلیل روشنی است که
در امور دین و دنیا میان حقّ و باطل فرق میگذارد.
اتِ رَبِّهِمْ) 􀀀 (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآی
آنان که منکر آیات پروردگار خود شدند.
ذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ) 􀀀 (لَهُمْ عَ
.( معناي این قسمت گذشت ( 1
آن گاه خداوند بندگان خود را بنحوة دلالت بر توحیدش آگاه ساخته میفرماید:
اللّ الَّذِي سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ)
􀀀
( هُ
خداوندي که براي شما دریا را طوري مسخّر ساخت تا بفرمان کشتیها بجریان افتد.
(وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ)
یعنی:تا در سفرهاي دریایی خود با سوار شدن بر کشتی در جستجوي سودهاي بازرگانی باشید.
(وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ)
و تا این نعمت را براي او سپاسگزاري کنید.
ا فِی الْأَرْضِ) 􀀀 اتِ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا فِی السَّ 􀀀 (وَ سَخَّرَ لَکُمْ م
یعنی:اي بندگان خداوند آنچه را که در آسمانها است از خورشید و ماه و ستارگان و باران و برف و یخ و آنچه در زمین است
از چهار پایان و درختان و گیاهان و میوه ها و جویبارها براي شما مسخّر ساخته است.و معنی تسخیر اینها براي ما آنست که
خداوند، این موجودات را همگی براي ما آفریده است تا از آنها بهره برداري نمائیم پس اینها از آن جهت که مورد استفادة
مایند در تسخیر ما هستند و بهر شکلی که
ص : 346
1) در فصل قبلی قرائت آیات معنی این قسمت گذشت. -1
بخواهیم از آنها بهره برداري میکنیم.
(جَمِیعاً مِنْهُ)
ابن عبّاس گوید:یعنی:تمام اینها رحمتی است از طرف پروردگار براي شما.
و احسان پروردگار است. « تفضّل » زجاج گوید:یعنی اینها همه زیاده بخشی
با تنوین و نصب قرائت کرده « جمیعا منّه » اللّ بن عمرو جحدري روایت شده است که این جمله را
􀀀
و نیز از ابن عبّاس و عبد ه
.« منّ علیهم منّه » مثل گفته است « تبسّمت ومیض البرق » اند،بنا بر این از باب
ذلک »: برفع قرائت کرده است بنا بر این قرائت خبر مبتداي محذوف است یعنی « منّه » و از سلمه روایت شده است که او هم
میباشد. « سخّر لکم ذلک منّه » یا به معنی « هو منّه » یا « منّه
اتٍ) 􀀀 ذلِکَ لَآی 􀀀 (إِنَّ فِی
یعنی در اینها نشانه ها و دلیلهایی است.
(لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ)
این آیات براي تفکّر کنندگان است.
و سپس خداوند پیامبرش را مورد خطاب قرار داده میفرماید:
(قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا)
قل »: از علیّ بن عیسی نقل شده است که این جمله جواب امر محذوف است که کلام بر آن دلالت دارد،و تقدیرش چنین است
بعدا باین صورت در آمده و از فعل امر بی نیاز شده است. « لهم اغفروا یغفروا
قُلْ » و لکن آن را شبیه شرط جزاء دانسته است مثل « قل للّذین آمنوا اغفروا »: و از فرّاء نقل شده است تقدیر این جمله چنین است
(1) « لاهَ􀀀 ادِيَ- الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّ 􀀀 لِعِب
ص : 347
. 1) سورة ابراهیم 14 آیۀ 31 -1
و مانند قول « اللّ
􀀀
الا یا اسجدوا ه » منادي حذف شده است،مانند -« یا هؤلاء اغفروا یغفروا »: بعضی هم گفته اند تقدیر چنین است
.« الا یا اسلمی ذات الدّمالیج و العقد » : شاعر
اللّ )
􀀀
أَیّ هِ
ام 􀀀 لا یَرْجُونَ 􀀀 لِلَّذِین )َ
یعنی:هنگامی که شما را مورد آزار قرار میدهند از عذاب الهی نمیترسند،و نیز امیدي به پاداش و ثواب خداوند ندارند که
دست از شما بدارند.
اللّ گذشت و یغفروا در اینجا باین معنی است که مجازات اذیّت و آزارهایشان
􀀀
تفسیر ایّام ه « اللّ
􀀀
بِأَیّ هِ
امِ 􀀀 ذَکِّر وَ هُْمْ » و قبلا ذیل آیۀ
را بگذارید تا خداوند آنان را بسزاي اعمالشان برساند.
کانُوا یَکْسِبُونَ) 􀀀 ما 􀀀 (لِیَجْزِيَ قَوْماً بِ
بیان این جزاء در آیۀ بعد است که میفرماید:
صالِحاً) 􀀀 (مَنْ عَمِلَ
یعنی:کسی که عبادتی و کار نیکی یا خیري انجام دهد.
(فَلِنَفْسِهِ)
نتیجه اش بخودش باز میگردد.
ا) 􀀀 ساءَ فَعَلَیْه 􀀀 (وَ مَنْ أَ
یعنی:وزر و وبال بدیش بدوش خودش است.
ی رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ) 􀀀 (ثُمَّ إِل
سپس در روز قیامت آنجا که احدي مالک سود و زیان و امر و نهی نیست بسوي پروردگارتان باز میگردید،و هر کس را طبق
عملش پاداش میدهد.
ص : 348
20- سورة جاثیه-آیات 16
[ [سوره الجاثیه ( 45 ): آیات 16 تا 20
اشاره
اتٍ مِنَ اَلْأَمْرِ 􀀀 اهُمْ بَیِّن 􀀀 الَمِینَ ( 16 ) وَ آتَیْن 􀀀 اهُمْ عَلَی اَلْع 􀀀 اتِ وَ فَضَّلْن 􀀀 اهُمْ مِنَ اَلطَّیِّب 􀀀 ابَ وَ اَلْحُکْمَ وَ اَلنُّبُوَّهَ وَ رَزَقْن 􀀀 رائِیلَ اَلْکِت 􀀀 ا بَنِی إِسْ 􀀀 وَ لَقَدْ آتَیْن
ی􀀀 اكَ عَل 􀀀 کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ( 17 ) ثُمَّ جَعَلْن 􀀀 ما 􀀀 امَهِ فِی 􀀀 جاءَهُمُ اَلْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ اَلْقِی 􀀀 ا 􀀀 إِلاّ مِنْ بَعْدِ م
􀀀
فَمَا اِخْتَلَفُوا
اءُ بَعْضٍ 􀀀 اَلظّ بَعْضُهُمْ أَوْلِی
􀀀
اَللّ شَیْئاً وَ إِنَّ الِمِینَ
􀀀
لا یَعْلَمُونَ ( 18 ) إِنَّهُمْ لَنْ یُغْنُوا عَنْکَ مِنَ هِ 􀀀 واءَ اَلَّذِینَ 􀀀 لا تَتَّبِعْ أَهْ 􀀀 ا وَ 􀀀 شَرِیعَهٍ مِنَ اَلْأَمْرِ فَاتَّبِعْه
( لِلنّ وَ هُديً وَ رَحْمَهٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ( 20
اسِ􀀀 ب صائِرُ 􀀀 ذ َ 􀀀ه ا􀀀 اَلْم ( 19 ) اَللّ وَلِیُّ تَُّقِینَ
􀀀
وَ هُ
ترجمۀ آیات:
-16 ما به بنی اسرائیل کتاب و حکومت و نبوّت دادیم،و چیزهایی خوب بآنان روزي نمودیم،و آنان را بر جهانیان برتري دادیم.
دادیم و اختلاف ننمودند مگر پس از آنکه دانش براي ایشان آمد و از راه « حضرت محمّد » -17 و بآنان بینایی از امر رسالت
ستمگري بین خود اختلاف نمودند،پروردگارت در روز قیامت پیرامون آنچه که درباره اش،اختلاف نموده اند،قضاوت خواهد
فرمود.
-18 ترا بر شریعتی از امر رسالت گماشتیم از آن پیروي کن،و از
ص : 349
خواسته هاي این مردم نادان پیروي ننما.
-19 آنان ترا از خدا هیچگاه بی نیاز نخواهند نمود،و ستمگران برخی یاور دیگران هستند،و خداوند یاور پرهیزکاران است.
-20 اینها بینش دهنده هایی است براي مردم،و هدایت،و رحمتی است براي مردم با ایمان.
(پنج آیه است)
معنی آیات:
پس از آنکه از نعمتها یاد شد و بیان شد که این امّت چگونه این نعمتها را با کفران و طغیان پاسخ گفتند؟بدنبال آن بیان
میکند که بنی اسرائیل نیز در مقابل نعمتهاي الهی کفران نمودند،و میفرماید:
ابَ) 􀀀 رائِیلَ الْکِت 􀀀 ا بَنِی إِسْ 􀀀 (وَ لَقَدْ آتَیْن
یعنی به بنی اسرائیل،تورات دادیم.
(وَ الْحُکْمَ)
یعنی:علم دین،و بعضی گفته اند حکم عبارتست،از فیصله بین دو خصم،و بین حق و باطل.
(وَ النُّبُوَّهَ)
یعنی:در میان آنان نبوّت قرار دادیم بطوري که روایت شده است که از بنی اسرائیل هزار پیامبر بود.
اتِ) 􀀀 اهُمْ مِنَ الطَّیِّب 􀀀 (وَ رَزَقْن
یعنی:بآنان انواع نعمتها دادیم.
الَمِینَ) 􀀀 اهُمْ عَلَی الْع 􀀀 (وَ فَضَّلْن
یعنی آنان را بر جهانیان عصر خود برتري بخشیدیم،و بعضی گفته اند آنان را بر دیگر امتها بدین سبب برتري دادیم که
پیامبران بسیاري از آنان بوده است،گرچه امّت محمّد(ص)از نظر اطاعت کنندگان و داشتن علماي بیشتري بر آنان برتري
دارند،همانگونه که گفته میشود:فلانی در علم نحو افضل است،و فلانی در علم فقه برتري دارد
ص : 350
بنا بر این امّت محمّد(ص)از نظر عظمت مقام پیامبرش نسبت بدیگر پیامبران و بیشتر بودن نیکان برگزیده از اهل بیت و
امّتش،خیرات آن بر دیگر امّتها برتري دارد،و برتري امّت محمّد(ص)بخاطر برتري محمد و آلش میباشد.
اتٍ مِنَ الْأَمْرِ) 􀀀 اهُمْ بَیِّن 􀀀 (وَ آتَیْن
یعنی:دلائل و برهانهاي آشکاري در مورد رسالت حضرت محمّد(ص)براي آنان آوردیم،و جریان او را بر ایشان روشن
در این آیه احکام تورات است. « امر » نمودیم،و بعضی گفته اند:منظور از
جاءَهُمُ الْعِلْمُ) 􀀀 ا 􀀀 إِلاّ مِنْ بَعْدِ م
􀀀
(فَمَا اخْتَلَفُوا
یعنی اختلاف ننمودند مگر پس از آنکه خداوند کتابهایی را بر پیامبرانشان نازل فرمود،و آنان را،از محتویات این کتابها آگاه
ساخت.
(بَغْیاً بَیْنَهُمْ)
یعنی بخاطر ریاست طلبی،و زیر بار حقّ نرفتن،و نیز گفته اند یعنی:بخاطر ستمگري بر حضرت محمّد(ص)در انکار آنچه که در
کتابشان در مورد نبوّت و صفات حضرت محمّد(ص)آمده است.
کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ) 􀀀 ما 􀀀 امَهِ فِی 􀀀 (إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِی
که معنایش روشن است و در بخش ترجمه گذشت.
ی شَرِیعَهٍ مِنَ الْأَمْرِ) 􀀀 اكَ عَل 􀀀 (ثُمَّ جَعَلْن
یعنی اي محمّد!سپس تو را بر سر دین و برنامه و روشی مخصوص قرار دادیم،یعنی:پس از موسی،و قومش براي تو روشی ویژه
عبارت « شریعه » عبارتست از جادّه اي که هر کس در آن قدم گذارد او را بهدف میرساند،همانگونه که « شریعت » مقرّر داشتیم،و
است از راهی بسوي آب.
علامتی است که بنشانۀ راه نصب شده است،که عبارتست از امر و نهی که انسان را به بهشت « شریعت » بنا بر این
« شریعه » میرساند،همانگونه که
ص : 351
انسان را به بهشت میرساند.
ا) 􀀀 (فَاتَّبِعْه
یعنی:طبق این شریعت عمل کن.
لا یَعْلَمُونَ) 􀀀 واءَ الَّذِینَ 􀀀 لا تَتَّبِعْ أَهْ 􀀀 (وَ
و از خواسته هاي کسانی که از حق خبر ندارند و میان حقّ و باطل فرق نمیگذارند پیروي نکن،یعنی از این اهل کتاب که
تورات را بخاطر پیروي از هواي نفس خود و حبّ ریاست،و پیروي از عوام النّاس تغییر داده اند پیروي مکن،و نیز از مشرکین
که در پرستش بتان از هواي نفس خود اطاعت کرده اند پیروي نکن.
اللّ شَیْئاً)
􀀀
(إِنَّهُمْ لَنْ یُغْنُوا عَنْکَ مِنَ هِ
یعنی:اگر از هواي نفس اینان پیروي کنی،نمیتوانند عذاب الهی را از تو دور کنند.
اءُ بَعْضٍ) 􀀀 الظّ بَعْضُهُمْ أَوْلِی
􀀀
(وَ إِنَّ الِمِینَ
یعنی:کفّار همگی در دشمنی با تو اتّفاق دارند و برخی از آنان در دشمنی با تو یاور دیگران هستند.
اللّ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ)
􀀀
(وَ هُ
یعنی خداوند یار و یاور تقوي پیشگان است بنا بر این از اینکه کفّار پشتیبان یکدیگر و در دشمنی با تو همکاري دارند اندوه
بخود راه مده،زیرا خداوند سرانجام تو را بر آنان پیروز ساخته از شرّ آنان حفظت خواهد فرمود.
لِلنّ )
اسِ􀀀 ب صائِرُ 􀀀 ذ َ 􀀀ه ا􀀀 (
یعنی:این قرآنی که بر تو نازل ساخته ایم معارف دینی است،و در آن موعظه ها و عبرتهایی است براي مردم که بوسیلۀ آن
امور دینی خود را با بصیرت درك میکنند.
(وَ هُديً)
یعنی:و دلیلهاي روشنی است.
(وَ رَحْمَهٌ)
یعنی:نعمتی است از سوي خدا.
(لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ)
و این هدایت و رحمت ویژة آنها است که بثواب،و عقاب الهی ایمان دارند،زیرا اینان هستند که میتوانند از هدایت و رحمت
الهی بهره مند شوند.
ص : 352
25- سورة جاثیه-آیات 21
[ [سوره الجاثیه ( 45 ): آیات 21 تا 25
اشاره
ا یَحْکُمُونَ ( 21 ) وَ 􀀀 ساءَ م 􀀀 ماتُهُمْ 􀀀 اهُمْ وَ مَ 􀀀 واءً مَحْی 􀀀 اَلصّ سَ
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع اتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا 􀀀 أَمْ حَسِبَ اَلَّذِینَ اِجْتَرَحُوا اَلسَّیِّئ
اَللّ
􀀀
واهُ وَ أَضَلَّهُ هُ 􀀀 هَهُ هَ 􀀀 لا یُظْلَمُونَ ( 22 ) أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِل 􀀀 ما کَسَبَتْ وَ هُمْ 􀀀 ي کُلُّ نَفْسٍ بِ 􀀀 اتِ وَ اَلْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْز 􀀀 ماو 􀀀 اَللّ اَلسَّ
􀀀
خَلَقَ هُ
اتُنَا 􀀀 إِلاّ حَی
􀀀
ا هِیَ 􀀀 الُوا م 􀀀 لا تَذَکَّرُونَ ( 23 ) وَ ق 􀀀 اَللّ أَ فَ
􀀀
شاوَهً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ هِ 􀀀 ی بَ َ ص رِهِ غِ 􀀀 ی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَل 􀀀 ی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَل 􀀀 عَل
کانَ 􀀀 ا 􀀀 اتٍ م 􀀀 ا بَیِّن 􀀀 اتُن 􀀀 ی عَلَیْهِمْ آی 􀀀 ذا تُتْل 􀀀 إِلاّ یَظُنُّونَ ( 24 ) وَ إِ
􀀀
ذلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ 􀀀 ا لَهُمْ بِ 􀀀 ا إِلَّا اَلدَّهْرُ وَ م 􀀀 ا یُهْلِکُن 􀀀 ا وَ م 􀀀 ا نَمُوتُ وَ نَحْی 􀀀 اَلدُّنْی
( صادِقِینَ ( 25 􀀀 ا إِنْ کُنْتُمْ 􀀀 ائِن 􀀀 الُوا اِئْتُوا بِآب 􀀀 إِلاّ أَنْ ق
􀀀
حُجَّتَهُمْ
ترجمۀ آیات:
-21 آیا آنها که مرتکب گناهان شده اند گمان میکنند که ایشان را مانند آنان که ایمان آورده و اعمال شایسته انجام میدهند
قرار می دهیم زندگی و مرگشان یکسان است؟چه بد قضاوت میکنند؟! 22 -خداوند آسمانها و زمین را بحقّ آفرید،و باید هر
فردي مطابق کرده هایش مجازات بیند،در حالی که بآنها ستم نخواهد شد.
ص : 353
-23 آیا دیده اي آن کس را که هواي خود را خداي خود گرفته،و خداوند گمراهش ساخته است با علم و دانش،و بر گوش و
دلش مهر زده، جلوي چشمش پرده کشیده است؟چنین فردي را پس از خدا چه کسی هدایت خواهد کرد،چرا متذکّر
نمیشوید؟.
-24 و گفتند:جز همین زندگی دنیاي ما چیز دیگري در کار نیست، می میریم و زنده میشویم و کسی جز روزگار ما را نمی
میراند،و از این جریان خبر ندارند،تنها خیالبافی میکنند.
-25 و هر گاه آیات روشن ما را بر آنان میخوانند،دلیلی ندارند مگر آنکه میگویند:اگر راست می گویید آیات ما را بیاورید.
(پنج آیه است)
قرائت آیات:
بنصب خوانده اند،ولی بقیّه آن را برفع خوانده اند. « سواء » اهل کوفه غیر از ابی بکر و روح و زید
بفتح غین بدون الف خوانده اند،و بقیّه غشاوه با الف خوانده اند. « غشوه » اهل کوفه غیر از عاصم
دلیل قرائت:
کار « مررت برجل ضارب ابوه و بزید خارجا اخوه » ابو علی گوید:در آیه نصب سواء بنا بر آنکه بر ما قبلش جاري شود مثل
خوبی نیست،براي آنکه سواء نه اسم فاعل است و نه شباهت بآن دارد مانند حسن و شدید و نظیر آن بلکه سواء مصدر است و
لذا شایسته نیست که بر ما قبلش جاري شود آن گونه که اسم فاعل و صفت مشبّهه بر ما قبل جاري میگردد،بدلیل آنکه مصدر
از نظر
ص : 354
معنی و عمل با فاعل و صفه مشبّهه که عمل فعل میکنند فرق دارد.
جایز دانسته است که سواء نیز بر ما قبلش جاري « مررت برجل خیر منه ابوه،و سرج خزّ صفته و برجل مأه ابله »: و هر کس بگوید
شود،همانگونه که ضرب اوّل بر ما قبل جاري شده است،امّا نصب سواء سه وجه احتمال دارد:
که سواء « ان نجعل محیاهم و مماتهم سواء » -1 آنکه محیا و ممات را بدل از ضمیر منصوب در نجعلهم بگیریم که تقدیر میشود
نصب داده میشود بنا بر اینکه مفعول دوّم نجعل باشد.و بنا بر این قول نصب سواء نیکو است،براي اینکه اسم ظاهري را رفع
نداده است.
-2 و نیز جایز است محیاهم و مماتهم را دو ظرف زمان بگیریم و سواء را باز مفعول دوّم نجعل بگیریم.
یستوون » -3 و نیز جایز است که در این دو ظرف یکی از دو چیز عمل کند،یکی سواء که در آن معنی فعلیت است که بمعنی
است،دیگري ممکن است فعل را عامل در آنها بگیریم. « فی المحیا و الممات
را نیز بنصب خوانده اند یا نه؟اگر ممات را نصب نداده باشند نصب « ممات » معلوم نیست کوفیین که سواء را نصب داده اند آیا
در سواء بنا بر غیر این وجه است،و نصب بر غیر این وجه یا بنا بر حالیت است،یا بنا بر آنست که سواء مفعول دوّم،نجعل است،
و بهر کدام از این دو وجه که عمل کنی به سواء عمل فعل داده اي،و بوسیلۀ آن اسم ظاهر را رفع داده اي.
کالذین » اگر سواء را حال قرار دهی ممکن است آن را حال از ضمیر در نجعلهم- بگیري و مفعول دوّم نجعلهم را
را مفعول گرفتن ممکن است سواء بنا بر حالیت منصوب باشد،و آن را حال بگیریم براي « کالذین آمنوا » بگیري،هر گاه « آمنوا
است چون بمعنی فعل است بنا بر این « کالذین آمنوا » ضمیري که در
ص : 355
و این ضمیر باز میگردد به ضمیر منصوب در نجعلهم،و نصب سواء بنا بر حالیت « کالذین آمنوا » ذو الحال ضمیر مرفوع است در
از این دو وجه است.
بگیریم،و بنا بر این ترکیب « سواء محیاهم و مماتهم » را مفعول دوّم نگیریم،بلکه مفعول دوّم را « کالذین آمنوا » و نیز جایز است
جمله در محلّ نصب است که مفعول دوّم براي نجعل باشد.
و به مائه عمل فعل داده است سواء را بنا بر این وجه نصب « مررت برجل مائه ابله »: و نیز جایز است بنا بر قول کسی که میگوید
دهیم،و بوسیلۀ آن محیا را رفع دهیم،همانطور که جایز است بوسیلۀ سواء محیا را رفع دهیم در صورتی که جمله را در موضع
« کالذین آمنوا » از جعل است،و نیز میشود حال باشد از ضمیري که در « سواء محیاهم،و مماتهم » حال بگیریم،و حال در جملۀ
است که بمعنی فعل است.
وجود دارد دو قول گفته شده است: « محیاهم و مماتهم » و دربارة ضمیري که در
-1 آنکه این ضمیر به کفّار بر میگردد نه به مؤمنین،بنا بر این قول سواء مرفوع است بنا بر اینکه خبر باشد براي مبتداي مقدّم که
یعنی:محیاهم محیا سوء،و مماتهم مماه سوء،و بنا بر این ترکیب دیگر نصب سواء « محیاهم و مماتهم سواء » تقدیرش اینست
درست نیست،زیرا خبري است مثبت به اینکه زندگی و مرگ آنان در بدي و دوري از رحمت خدا یکسان است.
به مسلمان و کافر هر دو بر میگردد- هنگامی که چنین باشد جایز است سواء منصوب شود بنا بر « محیاهم و مماتهم » -2 ضمیر در
آنکه مفعول دوّم نجعل باشد،البتّه بنا بقول کسی که جایز دانسته است سواء در اسم ظاهر عمل کند زیرا شامل هر دو دسته
مسلمان و کافر میشود،و در وجه اوّل اینطور نیست زیرا
ص : 356
در این صورت ضمیر به کفّار بر میگردد نه بمؤمنین،و اشتباه به مؤمنین نخواهد شد،و در این وجه جایز نیست آن را نصب
در موضع مفعول ثانی « کالذین آمنوا و عملوا الصالحات » دهیم،و بغیر از رفع اعراب دیگري نخواهد داشت،و بنا بر وجه اوّل
نیست،زیرا شامل مؤمنان نمیشود. « کالذین آمنوا » استیناف است،و در موضع حال از « سواء محیاهم » است،و
( در سورة بقره گذشت ( 1 « غشوه و غشاوه » و بحث در
لغات آیات:
فلان » است،و « کسب و اکتسب » بمعنی « جرح و اجترح » اجترحوا-اجتراع بمعنی بدست آوردن و تحصیل است،گفته میشود
است،زیرا گناه تأثیري همانند جراحت دارد،و مانند اجتراح است اقتراف که « جراح » اي کاسبه قومه،و اصل آن از « جارحه قومه
یعنی:پس از خشک شدن زخم و پوست بر آوردن آن. « قرف القرحه » مشتق است از
(السّیئات-سیّئه عبارتست از کاري زشت که صاحبش با استحقاق مذمت نسبت بآن بد میشود،و حسنه آنست که صاحبش
باستحقاق مدح نسبت به آن خوشحال میشود.
علی بن عیسی گوید:کار زشت آنست که اگر کسی قادر بر آن باشد شایسته نباشد که آن را انجام دهد،و کار نیکو کاري
است که هر کس توانایی آن را داشته باشد شایسته باشد که آن کار را انجام دهد،و هر کاري که انجام گیرد و هیچ جهتی از
این جهات در آن نباشد آن کار بیهوده و لغو است،که نه آن را میتوان بحکمت نسبت داد،و نه به سفاهت.
ص : 357
1) رجوع شود بتفسیر آیۀ 7 از سورة بقره. -1
معنی آیات:
سپس خداوند بعنوان سرزنش بکافران میفرماید:
الصّ )
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع اتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا 􀀀 (أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئ
است که استفهام آن انکاري است،و بعضی گفته اند:این جمله بر معنی مضمري عطف شده «؟ بل أحسب »: که ام حسب بمعنی
هذا القرآن بصائر للنّاس مؤدّیه الی الجنّه افعلوا ذلک،ام حسب الذّین اکتسبوا الشرك و »: است که تقدیرش اینست
یعنی این قرآن موجب بینش مردم است و آنان را به بهشت میرساند،آیا این را میدانند یا آنکه کسانی که شریک «... المعاصی
براي خدا قرار داده اند و گناهانی میکنند گمان دارند که آنان را بجاي کسانی بگذاریم که خدا و رسول را تصدیق نموده،و
گفتار خدا،و رسول را با اعمال خود تحقّق بخشیده اند؟.
ماتُهُمْ) 􀀀 اهُمْ وَ مَ 􀀀 واءً مَحْی 􀀀 (سَ
یعنی زندگی و مرگ مسلمانان،و کافران یکسانست؟.
یعنی آیا گمان میکنند که زندگی و مرگ کافران همچون زندگی و مرگ مؤمنین است؟.
ا یَحْکُمُونَ) 􀀀 ساءَ م 􀀀 (
یعنی:بد قضاوتی دربارة خداوند نمودند،زیرا خداوند مؤمنین و کافران را یکسان نمیداند،و از نظر عقل هم باور کردنی
نیست،بلکه خداوند مؤمنین را در دنیا یاري میدهد،و آنان را بر مشرکین پیروز خواهد ساخت،و آنان را بر مسلمین مسلّط
نخواهد ساخت و بهنگام مردن فرشتگان با مژدة رحمت بر مؤمنین نازل میشوند،و بر کافران وارد شده بر سر و صورت آنان
میزنند.
ص : 358
و بعضی گفته اند منظور از این زندگی،زندگی مؤمنان و کافران است بعد از قیامت،و منظور از مرگشان هنگامی است که
فرشتگان براي قبض روح آنان می آیند.
از مجاهد نقل شده است منظور آنست که زندگی مؤمنین بر اساس ایمان و اطاعت پروردگار است،مرگشان نیز بر اساس ایمان
و اطاعت پروردگار است و زندگی مشرکین بر اساس شرك و معصیت است،مرگشان نیز بر همین اساس است،بنا بر این
زندگی و مرگ اینان و آنان یکسان نخواهد بود.
و بعضی هم گفته اند ضمیر در مماتهم و محیاهم بکفّار بر میگردد و معنایش آنست که آنان در حال زندگی و مرگ یکسان
هستند،زیرا کسی که زنده است اگر اطاعت انجام ندهد مانند آنست که مرده باشد،سپس میفرماید:
اتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ) 􀀀 ماو 􀀀 اللّ السَّ
􀀀
(وَ خَلَقَ هُ
یعنی:خداوند آسمانها و و زمین را بیهوده نیافریده است،بلکه آنها را براي منفعت بندگانش آفریده است،تا آنان را مکلّف
سازد و در معرض ثواب جزیل قرار دهد.
ما کَسَبَتْ) 􀀀 ي کُلُّ نَفْسٍ بِ 􀀀 (وَ لِتُجْز
یعنی:هر کس عبادت و اطاعتی انجام داده است ثواب خواهد دید،و هر کس معصیتی کند مکافاتی باید ببیند.
واهُ؟) 􀀀 هَهُ هَ 􀀀 (أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِل
از ابن عبّاس و قتاده و حسن نقل شده است:اي محمّد!آیا دیده اي کسی که دین خود را خواسته اش قرار دهد،و چیزي را
نخواهد مگر آنکه انجام دهد،زیرا ایمان بخدا ندارد و از او نمیترسد،و لذا پیرو هواي نفس خود بوده،و تقوایی نیست که مانع
او شود.
از عکرمه و سعید بن جبیر روایت شده است که معناي این آیه اینست که آیا دیده اي کسی را که معبود خودش را بدلخواه
خود تعیین کند؟!و معبود
ص : 359
خود را از روي دلیل و برهان نگیرد،هر گاه چیزي را شایستۀ پرستش دید و آن را دوست داشت بپرستش آن میپردازد،و بعضی
از آنان سنگی را میپرستند و هر گاه سنگ بهتري را می دید آن را بدور افکنده سنگ تازه را میپرستد.
از علی بن عیسی نقل شده است یعنی:آیا دیده اي کسی که تسلیم هواي نفس خود باشد آن گونه که تسلیم خدا و معبود خود
است،و آنچه را که هواي نفس از او بخواهد انجام میدهد،و منظور آن نیست که هواي نفس، خود را بپرستد و معتقد باشد،که
هواي نفس شایستۀ پرستش است،زیرا کسی چنین اعتقادي نخواهد داشت.
آن گاه خداوند پیامبر خود را از اینکه این افراد ایمان بیاورند ناامید ساخته میفرماید:
ی عِلْمٍ) 􀀀 اللّ عَل
􀀀
(وَ أَضَلَّهُ هُ
یعنی:خداوند او را خوار نموده،و براهی که خود برگزیده است رهایش ساخته،و بسزاي کفر و سرکشی و تدبّر نکردن از روي
علم و آگاهی بر استحقاق این گمراهی او را براه راست هدایت نفرموده است.
اینکه خداوند او را گمراه ساخته است یعنی او را طبق علمی که نسبت باو دانسته است گمراه یافته،و « اضله »: و بعضی گفته اند
و مانند قول عمرو بن « احمدت فلانا اي وجدته حمیدا »: معلومش بر طبق علمش ظاهر گشته است،همانگونه که می گویی
معدیکرب.
.( است ( 1 « ما وجدناهم کذلک » که بمعنی « قاتلنا فما اجبناهم،و سألناهم فما انجلناهم،قاولناهم فما افحمناهم »
و بعضی هم گفته اند آیه باین معنی است که او از راه خدا گمراه شده است،همانگونه که شاعر گفته است:
هبونی امرءا منکم اضلّ بعیره »
« له ذمّه انّ الذّمام کبیر
ص : 360
1) بمعنی: (قاتلناهم فما وجدناهم جبانا ،سألناهم فما وجدناهم بخیلا) است -1
بمعنی آنست که شترش گم شده است. « اضلّ بعیره » که در این شعر
شاوَهً) 􀀀 ی بَصَرِهِ غِ 􀀀 ی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَل 􀀀 (وَ خَتَمَ عَل
.( این آیه را،در سورة بقره تفسیر نموده ایم ( 1
اللّ )
􀀀
(فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ هِ
یعنی:پس از هدایت الهی نسبت به او،باین معنی که هر گاه کسی بوسیلۀ هدایت الهی پس از ظهور و روشنی آن راه
نیافت،دیگر امیدي بهدایت یافتنش نیست.
لا تَذَکَّرُونَ) 􀀀 (أَ فَ
یعنی:آیا با این موعظه ها پند نمیگیرید؟و این توبیخ نشانۀ آنست که آنان در پند گرفتن کوتاه می آمده اند،یعنی:پند گیرید،و
بیدار شوید تا نسبت بخداوند معرفت داشته باشید.
و سپس خداوند بزرگ از وضع منکرین بر انگیختن پس از مرگ سخن به میان آورده میفرماید:
ا) 􀀀 اتُنَا الدُّنْی 􀀀 إِلاّ حَی
􀀀
ا هِیَ 􀀀 الُوا م 􀀀 (وَ ق
یعنی:غیر از این زندگی که در دنیا داریم،زندگی دیگري وجود ندارد،و پس از مردن زنده شدن و حساب و کتابی در بین
نیست.
ا) 􀀀 (نَمُوتُ وَ نَحْی
و در معنی این قسمت سه قول گفته شده است.
است و مقدّم و مؤخر شده است. « نحیا و نموت » -1 آنکه تقدیرش
-2 یعنی:ما می میریم و فرزندانمان زنده می مانند.
یعنی:باید بعضی « فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ » : -3 یعنی بعضی از ماها می میریم و بعضی زنده می مانیم همانگونه که در آیۀ دیگر میفرماید
از شما بعضی دیگر را بکشد.
ا إِلَّا الدَّهْرُ) 􀀀 ا یُهْلِکُن 􀀀 (وَ م
یعنی کسی جز گذشت زمان و رفت و آمد شب و
ص : 361
1) رجوع شود بتفسیر آیۀ 7 از سورة بقره. -1
ذلِکَ مِنْ عِلْمٍ) خداوند آنان را نادان 􀀀 ا لَهُمْ بِ 􀀀 روز و طول عمر ما را نمی کشد،و منظورشان از این سخن انکار صانع است. (وَ م
میداند،یعنی:
اینان که مرگ خود را به روزگار نسبت میدهند علّتش آنست که نمیدانند،و اگر میدانستند آن کس که آنان را می میراند
إِلاّ
􀀀
خدا است،و خداوند است که میتواند دوباره آنان را زنده کند،هیچگاه مرگ خویشتن را به روزگار نسبت نمیدادند (إِنْ هُمْ
یَظُنُّونَ) یعنی:اینان در آنچه که میگویند چیزي جز حدث و گمان ندارند،در حالی که جریان بر خلاف آنست،و در حدیث از
پیامبر خدا(ص)روایت شده است که فرموده اند:
.« به روزگار بد نگوئید،زیرا روزگار همان خداوند است »
و تأویل این حدیث چنین است که مردم دوران جاهلیّت حوادث- مهمّ و بلاهاي وارده را همیشه بدهر و روزگار نسبت
میدادند،و میگفتند روزگار چنین کرد،و بروزگار دشنام میدادند،لذا حضرت رسول(ص)بآنان فرمود این کارها را خدا انجام
میدهد به فاعل این اعمال ناسزا نگوئید.
و بعضی گفته اند یعنی:خداوند مدبّر و گردانندة روزگار است وجه اوّل بهتر است زیرا سخنان عرب پر است از این قبیل نسبتها
که کارهاي خداوند را بدهر نسبت میدهند،اصمعی گوید:عربی بادیه نشین شخصی را مذمّت نموده گفت:این شخص از
روزگار گناهش بیشتر است.
و کثیر گوید:
و کنت کذي رجلین،رجل صحیحه »
« و رجل رمی فیها الزّمان فشلّت
که در این شعر کثیر شکستن پاي خود را به روزگاران نسبت داده است و شاعر دیگر گوید:
فاستأثر الدّهر الغداه بهم »
« و الدّهر یرمینی و ما ارمی
یا دهر قد اکثرت فجعتنا »
« بسراتنا و وقرت فی العظم
ص : 362
که در این شعر نیز شاعر مصیبتهاي خود را بدهر نسبت داده است.
سپس خداوند میفرماید:
اتٍ) 􀀀 ا بَیِّن 􀀀 اتُن 􀀀 ی عَلَیْهِمْ آی 􀀀 ذا تُتْل 􀀀 (وَ إِ
یعنی:هر گاه برهانهاي ظاهر ما را برایشان بخوانی.
صادِقِینَ) 􀀀 ا إِنْ کُنْتُمْ 􀀀 ائِن 􀀀 الُوا ائْتُوا بِآب 􀀀 إِلاّ أَنْ ق
􀀀
کانَ حُجَّتَهُمْ 􀀀 ا 􀀀 (م
یعنی:
در برابر برهانهاي ما هیچ دلیلی نداشتند مگر آنکه میگفتند:اگر راست می گویید که خداوند مردگان را دوباره زنده میکند و
آنان را در روز قیامت بر خواهد انگیخت پس پدران ما را بیاورید و آنان را زنده کنید تا بدانیم که خدا میتواند ما را زنده
کند؟!و اینکه خداوند بآنان پاسخ مثبت نداد،علّتش آن بود،که میدانست اینان این سخن را بمنظور هدایت یافتن نمیگویند
بلکه میخواهند پیشنهادي بکنند که بخیال خود طرف را عاجز سازند.
ص : 363
30- سورة جاثیه-آیات 26
[ [سوره الجاثیه ( 45 ): آیات 26 تا 30
اشاره
اتِ وَ 􀀀 ماو 􀀀 لِلّ مُلْکُ اَلسَّ
􀀀
لا یَعْلَمُونَ ( 26 ) وَ هِ 􀀀 اَلنّ
اسِ􀀀 أَکْث کِنَّ رََ 􀀀 رَیْبَ فِیهِ وَ ل 􀀀 امَهِ لا 􀀀 ی یَوْمِ اَلْقِی 􀀀 اَللّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِل
􀀀
قُلِ هُ
ا کُنْتُمْ 􀀀 ابِهَا اَلْیَوْمَ تُجْزَوْنَ م 􀀀 ی کِت 􀀀 ی إِل 􀀀 جاثِیَهً کُلُّ أُمَّهٍ تُدْع 􀀀 ي کُلَّ أُمَّهٍ 􀀀 اَلسّ یَوْمَئِذٍ یَخْسَرُ اَلْمُبْطِلُونَ ( 27 ) وَ تَر
اعَهُ 􀀀 یَو تَقُومُ اَلْأَرْضِ وَ مَْ
اَلصّ فَیُدْخِلُهُمْ
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع ا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ( 29 ) فَأَمَّا اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا 􀀀 کُنّ نَسْتَنْسِخُ م
ا􀀀 إِن ّ
􀀀
ا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ ا 􀀀 ابُن 􀀀 ذا کِت 􀀀􀀀 تَعْمَلُونَ ( 28 ) ه
( ذلِکَ هُوَ اَلْفَوْزُ اَلْمُبِینُ ( 30 􀀀 رَبُّهُمْ فِی رَحْمَتِهِ
ترجمۀ آیات:
-26 بگو:خداوند شما را زنده میسازد و سپس شما را می میراند،و آن گاه در روز قیامت گردتان خواهد آورد،روزي که در
آن شکّی نیست،ولی بیشتر مردم نمیدانند.
-27 ملک آسمان ها و زمین از آن خدا است،و در آن روز که ساعت قیامت بر پا شود،طرفداران باطل زیان بینند.
-28 و خواهی دید در آن روز هر ملّتی در حالی که نیم خیز نشسته اند بسوي پروندة اعمالشان فراخوانده میشوند،و هر کدام به
مکافات عملتان-
ص : 364
خواهید رسید.
-29 اینست پروندة ما بحقّ براي شما سخن میگوید،ما در دنیا اعمال شما را ثبت و ضبط می نمودیم.
-30 امّا آنان که ایمان آورده عمل نیکو انجام داده اند خداوند آنان را در رحمت خود داخل کرده،اینست آن رستگاري
آشکار.
(پنج آیه است)
قرائت آیات:
بفتح لام قرائت کرده است و بقیّه برفع خوانده اند. « کل امه تدعی الی کتابها » یعقوب
دلیل قرائت:
دلیل نصب آنست که بدل است از کلّ اوّل،و در دوّمی روشنی،و توضیحی است که در اوّلی نیست،زیرا در دوّمی سبب نیم
در موضع نصب است بنا بر حالیت،یا بنا بر « تدعی » خیز شدن بیان شده است،و لذا جایز است که دوّمی را بدل اوّلی بگیریم و
آنکه مفعول دوّم باشد بنا بر تفصیل معنی تري.
معنی آیات:
سپس خداوند بزرگ در پاسخ سخن کفّار پیامبرش(ص)را مورد خطاب قرار داده میفرماید:
اللّ یُحْیِیکُمْ)
􀀀
(قُلِ هُ
یعنی:بگو اي محمّد خداوند در دنیا شما را زنده میکند،زیرا غیر از او کسی قدرت ندارد کسی را زنده کند،چون تنها خداوند
است که ذاتا قادر است.
ص : 365
(ثُمَّ یُمِیتُکُمْ)
امَهِ) و آن گاه شما را برانگیخته دوباره زنده 􀀀 ی یَوْمِ الْقِی 􀀀 و سپس بهنگام پایان یافتن اجلهایتان شما را می میراند (ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِل
میکند و در روز قیامت جمع میکند.
لا رَیْبَ فِیهِ) 􀀀 (
روزي که در آن شک نیست،زیرا دلیل و برهان براي اثبات آن آمده است،و علّت اینکه استدلال شده است به زنده کردن در
دنیا آنست که هر کس یک وقت بتواند کسی را زنده کند،در هر وقت دیگر هم میتواند،و هر کس از این عمل وقتی با نبودن
موانع عاجز باشد در هر وقت دیگر نیز عاجز خواهد بود.
لا یَعْلَمُونَ) 􀀀 النّ
اسِ􀀀 أَکْث کِنَّ رََ 􀀀 (وَ ل
ولی همۀ مردم چون در این باره دقت نمیکنند این معنی را درك نمیکنند.
اتِ وَ الْأَرْضِ) 􀀀 ماو 􀀀 لِلّ مُلْکُ السَّ
􀀀
(وَ هِ
خدا مالک آسمانها و زمین است و قدرت دارد که مردگان را برانگیخته دوباره زنده کند.
السّ یَوْمَئِذٍ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ)
اعَهُ 􀀀 یَو تَقُومُ (وَ مَْ
طرفداران باطل که از حق و حقیقت رویگردان هستند، و کارهاي باطل انجام میدهند جانها،و زندگی خود را در دنیا از دست
داده،روز قیامت زیانکارند،و جز عذاب دائمی حاصلی از عمر خود نخواهند داشت.
جاثِیَهً) 􀀀 ي کُلَّ أُمَّهٍ 􀀀 (وَ تَر
ابن عبّاس گوید:یعنی:روز قیامت هر امّتی را خواهید دید که تکیه بر رانهاي خود زده و نشسته اند.
و از مجاهد و ضحّاك و ابن زید نقل شده است یعنی:بحالت نیم خیز آن گونه که مدّعی در پیشگاه قاضی می نشیند خواهند
نشست.
بعضی گفته اند که اینگونه نشستن مخصوص کفّار است.
و بعضی دیگر گفته اند که این حالت خصوصیتی ندارد،و کفّار و مؤمنین
ص : 366
همگی با همین حال در انتظار حساب خواهند نشست.
ابِهَا) 􀀀 ی کِت 􀀀 ی إِل 􀀀 (کُلُّ أُمَّهٍ تُدْع
یعنی:هر امّتی فراخوانده خواهد شد بسوي پروندة اعمالش که در دنیا براي او فراهم آمده است،بعضی هم گفته اند هر امّتی
بسوي کتابی که بر پیامبرشان نازل شده است فراخوانده میشوند،تا از آنان جویا شوند که با این کتاب چگونه رفتار نموده اند؟
ا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) و به آنان گفته میشود که امروز به مکافات اعمالتان خواهید رسید. 􀀀 (الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ م
ا) 􀀀 ابُن 􀀀 ذا کِت 􀀀􀀀 (ه
یعنی:این پرونده اي که فرشتگان کاتب اعمال شما برایتان تهیّه دیده اند.
(یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ)
یعنی این کتاب و این پرونده بحقّ بر زبان شما گواهی خواهد داد،یعنی:این پرونده چنان توضیح داده است که گویا زبان
دارد،و با شما سخن میگوید.
ا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) 􀀀 کُنّ نَسْتَنْسِخُ م
ا􀀀 إِن ّ
􀀀
( ا
یعنی:ما در دنیا دستور میدادیم حافظان اعمال شما تمامی کارهاي شما را بنویسند،و استنساخ یعنی:فرمان به نوشتن نسخه مثل
استکتاب که بمعنی فرمان به نوشتن کتاب است.
و بقول ابن عبّاس منظور از کتاب لوح محفوظ است که آنچه از خیر و شرّ در آن باشد بر آن گواهی خواهد داد ( 1)و بنا بر
این معنی نستنسخ- چنین خواهد شد که حافظان اعمال از خازنان لوح محفوظ میخواهند که
ص : 367
ا) یعنی دیوان الحفظه که منظور از آنان پروندة اعمالی است که انسان در دنیا 􀀀 ابُن 􀀀 ذا کِت 􀀀􀀀 1) تفسیر ابن عبّاس صفحۀ 311 (ه -1
انجام داده است.
نسخه اي از آنچه که دربارة بندگان پیش خود تدوین شده دارند به آنان بدهند.
الصّ فَیُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِی رَحْمَتِهِ)
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع (فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
منظور از رحمت بهشت و پاداش اخروي است.
ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ) 􀀀 (
یعنی:اینست آن رستگاري آشکار.
ص : 368
37- سورة جاثیه-آیات 31
[ [سوره الجاثیه ( 45 ): آیات 31 تا 37
اشاره
لا􀀀 اَلسّ
اعَهُ 􀀀 اَللّ حَقٌّ وَ
􀀀
ذا قِیلَ إِنَّ وَعْدَ هِ 􀀀 ی عَلَیْکُمْ فَاسْتَکْبَرْتُمْ وَ کُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِینَ ( 31 ) وَ إِ 􀀀 اتِی تُتْل 􀀀 وَ أَمَّا اَلَّذِینَ کَفَرُوا أَ فَلَمْ تَکُنْ آی
کانُوا بِهِ 􀀀 ا 􀀀 حاقَ بِهِمْ م 􀀀 ا عَمِلُوا وَ 􀀀 اتُ م 􀀀 دا لَهُمْ سَیِّئ 􀀀 ا نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ ( 32 ) وَ بَ 􀀀 إِلاّ ظَنا وَ م
􀀀
اَلسّ إِنْ نَظُنُّ
اعَهُ 􀀀 ا نَدْرِي مَا 􀀀 قُلْتُم م ا 􀀀 رَیْبَ فِیه
ذلِکُمْ بِأَنَّکُمُ اِتَّخَذْتُمْ 􀀀 اصِ رِینَ ( 34 ) 􀀀 ا لَکُمْ مِنْ ن 􀀀 اَلنّ وَ م
ار 􀀀 اکُمُ 􀀀 ذ وَ مَأْو 􀀀ه ا􀀀 ی لِق وَْمِکُمْ اء 􀀀 ما نَسِیتُمْ 􀀀 ساکُمْ کَ 􀀀 یَسْتَهْزِؤُنَ ( 33 ) وَ قِیلَ اَلْیَوْمَ نَنْ
اتِ وَ رَبِّ اَلْأَرْضِ 􀀀 ماو 􀀀 فَلِلّ اَلْحَمْدُ رَبِّ اَلسَّ
􀀀
لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ ( 35 ) هِ 􀀀 ا وَ 􀀀 لا یُخْرَجُونَ مِنْه 􀀀 ا فَالْیَوْمَ 􀀀 اهُ اَلدُّنْی 􀀀 اَللّ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ اَلْحَی
􀀀
اتِ هِ 􀀀 آی
( اتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ ( 37 􀀀 ماو 􀀀 اءُ فِی اَلسَّ 􀀀 الَمِینَ ( 36 ) وَ لَهُ اَلْکِبْرِی 􀀀 رَبِّ اَلْع
ترجمۀ آیات:
-31 اما آنان که کافر شدند،آیا نشانه هاي من براي شما خوانده نمیشد؟امّا شما سرکشی کردید،و مردمی گنهکار بودید.
-32 و هر گاه گفته شود وعدة خدا حقّ است،و در ساعت قیامت شکی نیست،میگویند چه میدانیم ساعت قیامت چیست؟ما جز
گمان چیزي نمیدانیم
ص : 369
و یقین نداریم.
-33 و زشتی اعمالشان براي ایشان ظاهر گردید و آنچه که مسخره- اش میکردند بر آنان قرار گرفت.
-34 و گفته میشود که امروز شما را فراموش خواهیم نمود،همانگونه که شما رسیدن بچنین روزي را فراموش کرده بودید،و
منزلتان جهنّم است و هیچ یاوري نخواهید داشت.
-35 بدان جهت که آیات الهی را بباد مسخره گرفته اید،و زندگی دنیا شما را فریب داده،امروز از جهنّم بیرون نخواهند شد،و
از آنان هم عذر خواهی نمیشود.
-36 سپاس خداي را که پروردگار آسمانها و پروردگار زمین،و پروردگار جهانیان است.
-37 و در آسمانها و زمین عظمت ویژة او است،و او است پیروز و فرزانه (هفت آیه است)
قرائت آیات:
بنصب خوانده است،دیگران به رفع خوانده اند. « و السّاعه » حمزه بتنهایی
دلیل قرائت:
ابو علی گوید:رفع دو وجه دارد:
از ما قبلش بریده شده است،و جمله اي بر جملۀ قبلی عطف شده است. « و السّاعه » -1 اینکه
-2 اینکه حمل شود بر محلّ انّ و عاملی که در آن عمل نموده است و
ص : 370
محلّ هر دو رفع است.
حمل میشود و بر لفظ انّ و محلّ لا ریب فیها رفع است بنا بر آنکه در موضع خبر انّ است،و گویی همان « و السّاعه » و امّا نصب
بمعنی حق است. « لا ریب فیها » زیرا « و السّاعه حقّ » اسم انّ تکرار شده است مثل آنکه گفته شده است
ابو الحسن گوید:رفع از نظر معنی بهتر است،و هر گاه بعد از خبر انّ اسمی معطوف پیدا شود رفع آن در کلام عرب بیشتر
برفع خوانده « و العاقبه » که « اقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ 􀀀 ادِهِ وَ الْع 􀀀 شاءُ مِنْ عِب 􀀀 ا مَنْ یَ 􀀀 لِلّ یُورِثُه
􀀀
إِنَّ الْأَرْضَ هِ » : است،و مؤیّد این ترکیب است این آیه
شده است،بنا بر استیناف.
معنی آیات:
آن گاه خداوند بدنبال وعده هاي بهشت به وعدة عذاب پرداخته میفرماید:
ی عَلَیْکُمْ) 􀀀 اتِی تُتْل 􀀀 (وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَ فَلَمْ تَکُنْ آی
یعنی:بآنان گفته میشود آیا برهانها و دلیلهاي ما را از کتاب ما بر شما نخوانده اند.
(فَاسْتَکْبَرْتُمْ)
یعنی:از پذیرفتن آن تکبّر نمودید.
(وَ کُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِینَ)
أَ» 1)وفاء در ) « أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ » : مجرمین بمعنی کافرین است همانگونه که در جاي دیگر از قرآن آمده است
دلالت بر جواب محذوف امّا. « فَلَمْ تَکُنْ
اللّ حَقٌّ)
􀀀
ذا قِیلَ إِنَّ وَعْدَ هِ 􀀀 (وَ إِ
یعنی:آنچه را که خداوند وعده فرموده است بناچار خواهد شد.
ا) 􀀀 لا رَیْبَ فِیه 􀀀 السّ
اعَهُ 􀀀 (وَ
یعنی:و شکی در رسیدن ساعت قیامت نیست
ص : 371
. 1) سورة القلم 68 آیۀ 35 -1
السّ ؟)
اعَهُ 􀀀 ا نَدْرِي مَا 􀀀 قُلْتُم م )ْ
یعنی:شما کفّار منکر قیامت شده گفتید:
إِلاّ ظَنا) یعنی:ما تنها گمانی میبریم و در آن شک داریم.
􀀀
نمیدانیم قیامت چیست؟ (إِنْ نَظُنُّ
ا نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ) 􀀀 (وَ م
و یقین بآن نداریم.
ا عَمِلُوا) 􀀀 اتُ م 􀀀 دا لَهُمْ سَیِّئ 􀀀 (وَ بَ
یعنی:پاداش گناهانی که انجام دادند براي آنان ظاهر شد.
کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ) 􀀀 ا 􀀀 حاقَ بِهِمْ م 􀀀 (وَ
.( یعنی بسزاي مسخره کردنهاي خود رسیدند ( 1
ساکُمْ) 􀀀 (وَ قِیلَ الْیَوْمَ نَنْ
یعنی شما را در عذاب رها میسازیم.
ذا) 􀀀􀀀 اءَ یَوْمِکُمْ ه 􀀀 ما نَسِیتُمْ لِق 􀀀 (کَ
از ابن عبّاس نقل شده یعنی همانگونه که شما خود را براي امروز آماده نساختید.
و بعضی گفته اند:یعنی:همانگونه که شما روز قیامت را بدست فرا- موشی سپردید،ما نیز شما را بدست فراموشی سپرده در
عذاب،باقی میگذاریم.
النّ )
ار 􀀀 اکُمُ 􀀀 (وَ مَأْو
یعنی:قرارگاه شما جهنّم است.
اصِرِینَ) 􀀀 ا لَکُمْ مِنْ ن 􀀀 (وَ م
یعنی:یاورانی ندارید که عذاب الهی را از شما دور سازند.
ذلِکُمْ) 􀀀 (
یعنی اینکه ما بر سرتان آوردیم.
اللّ هُزُواً)
􀀀
اتِ هِ 􀀀 (بِأَنَّکُمُ اتَّخَذْتُمْ آی
یعنی:شما آیات الهی را بمسخره گرفتید.
ا) 􀀀 اهُ الدُّنْی 􀀀 (وَ غَرَّتْکُمُ الْحَی
یعنی:دنیا شما را با زینتهاي خود فریب
ص : 372
1) ممکن است به این معنی باشد بآن جهنّم و عذابی که آن را مسخره میکردند رسیدند(مترجم) -1
داده شما نیز فریب خوردید.
ا) 􀀀 لا یُخْرَجُونَ مِنْه 􀀀 (فَالْیَوْمَ
یُرِیدُونَ أَنْ » بفتح خوانده اند،همانگونه که در « یخرجون » یعنی:امروز از جهنّم بیرون نخواهند شد اهل کوفه غیر از عاصم
که بعضی یخرجوا را بفتح خوانده اند. « خارِجِینَ 􀀀 ا هُمْ بِ 􀀀 النّ وَ م
ارِ 􀀀 مِن یَخْرُجُوا لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ) 􀀀 (وَ
یعنی از آنان پوزش و معذرت طلب نخواهد شد.زیرا دیگر وقت تکلیف سپري شده است و توبه و عذر خواهی مربوط به عالم
تکلیف است.
و بعضی هم گفته اند یعنی:از آنان پوزش پذیرفته نخواهد شد.
سپس خداوند بزرگ عظمت خود را یادآور شده میفرماید:
الَمِینَ) 􀀀 اتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْع 􀀀 ماو 􀀀 فَلِلّ الْحَمْدُ رَبِّ السَّ
􀀀
( هِ
یعنی سپاس تمام و کمال و ثنائی که هیچ ثناي دیگر با آن برابري نخواهد داشت ویژة پروردگار بزرگی است که آسمانها و
زمین را آفریده تدبیر آنان را فرموده،و جهانیان را نیز آفریده است.
اءُ) 􀀀 (وَ لَهُ الْکِبْرِی
یعنی:براي خداوند سلطنت پیروزمندانه و عظمت آشکار و بزرگی و رفعتی است شایان.
اتِ وَ الْأَرْضِ) 􀀀 ماو 􀀀 (فِی السَّ
واحدي غیر از او شایستۀ سلطنت در آسمانها و زمین نیست و در حدیث قدسی آمده است خداوند بزرگ میفرماید:
.« کبریاء رداء و عظمت لباس من است،هر کس در این دو خصلت با من نزاع کند او را در آتش جهنّم خواهم افکند »
(وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ)
در جلالت خود عزیز و پیروز است،و در افعال خود
ص : 373
حکیم و فرزانه است،و برخی گفته اند:یعنی خداوند در انتقام گیري،از کافران پیروز است،و در آنچه که نسبت به مؤمنین و
نیکان انجام میدهد حکیم و دانا است.
ص : 374
سورة