گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد چهارم
فصل چهارم: جهانشناسی







اشاره
ص: 85
آیا پیش از خلقت آسمانها و زمین و انسانها، آفرینشی بوده است؟
پرسش:
آیا پیش از خلقت آسمانها و زمین و انسانها، آفرینشی بوده است؟ پاسخ:
خدا کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را بین «1» ؛ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ » : خداوند میفرماید
توضیح میدهد که زمین را در دو دوره آفرید و آسمانها را در چند «2» در آیات دیگر «. آن دو هست، در شش روز [و دوره آفرید
دوره، بعد کوهها، موجودات زمینی و ... را آفرید. از این آیات استفاده میشود که خلقت مراحلی داشت و در هر مرحله موجوداتی
آفریده شدند. نتیجه اینکه تا آسمان و زمین و جهان مادي نباشد، موجودات زنده نخواهند بود.
صفحه 30 از 92
هَلْ أَتَی عَلَی » بنابراین قرآن دست کم نسبت به خلقت قبل از آسمانها و زمین و جن و انس ساکت است؛ بلکه از برخی آیات مثل
آیا زمان طولانی بر انسان گذشت که چیز «3» ؛ الْإِنسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئاً مَذْکُوراً
ص: 86
استفاده میشود که قبل از خلقت فعلی، مخلوقی نبود؛ البته در برخی روایات مطالبی وجود دارد که شاید به «. قابل ذکري نبود
اول ما خلق » کمک آنها و شاید اشاره برخی از آیات بتوان مطلب دیگري را استفاده کرد، مثلًا در برخی روایات اشاره شده است که
در حالی که به صورت طبیعی اول آسمانها و زمین و بعد انسانها «. اولین چیزي که خلق شد، نور من (پیامبر اکرم) بود «1» ؛ الله نوري
آفریده شدهاند. حالا اگر خلقت نوري را از خلقت معمولی جسمی و مادي جدا بکنیم، راه جمع دارد. به این صورت که خلقت
نوري برخی از اولیاي الهی قبل از خلقت مادي جهان بود. بنابراین تفسیر قبل از خلقت معمولی جن و انس و آسمانها و زمین،
مخلوقات نوري آفریده شده بودند.
ص: 87
با توجه به آیه 12 سوره طلاق، خداوند چند جهان آفریده است؟
پرسش:
با توجه به آیه 12 سوره طلاق، خداوند چند جهان آفریده است؟ پاسخ:
«؛ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ؛ خدا کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین (نیز) همانند آنها را ...» : در آیه 12 سوره طلاق
در عدد است یا در جنس، یعنی جنس زمین از جنس و مواد آسمانهاست یا تعداد زمین به تعداد « مثل بودن » مفسران بحث دارند که
آسمانها میباشد. یعنی همانطور که آسمانها هفت گانه است- و اگر عدد هفت را براي کثرت بگیریم، یعنی تعداد زیادي آسمان
آفریده شده است- تعداد زیادي زمین هم آفریده شده است. احتمالات متعددي در این آیه داده شده است. اگر احتمال اخیر- مثل
را بپذیریم، با روایاتی که میگویند غیر از زمین و حضرت آدم، زمین و آدمهاي دیگري هم بودند سازش دارد -«1» بودن در تعداد
، و برخی یافتههاي کیهانشناسی هم این مطلب را به صورت احتمال مطرح میکنند. پرسش و پاسخهاي قرآنی ویژه جوانان، ج 4
ص: 88
آدم أبوالبشر و وجود کرات مسکونی دیگر هست؛ مثلًا امام علی (ع) «1» روایاتی هم در مورد تعدد آدمها، خلقت انسانهاي قبل از
اینها میتوانند مجموعه همسانی را تشکیل بدهند و این احتمال «2» «. در کرههاي دیگر شهرهایی مثل شهرهاي شما هست » : فرمود
کیهانشناسی را تقویت بکند، ولی به هر حال آن نکته قرآنی (مثل بودن در تعداد) و این نکته کیهانشناختی (وجود کره مسکونی
دیگر) به صورت احتمال مطرح شدهاند به روایات هم نمیتوان خیلی تکیه کرد.
ص: 89
چرا حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل اتفاق میافتد؟ ریشه این بلاها چیست؟
پرسش:
چرا حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل اتفاق میافتد؟ ریشه این بلاها چیست؟ پاسخ:
در سالهاي اخیر حوادثی در کشور ما اتفاق افتاده که باعث ایجاد این سوال در ذهن خیلی از مردم شده است. به راستی فلسفه این
بلاها و مشکلات چیست؟ این مسئله را از چند بعد میشود بررسی کرد.
1) نگاه فلسفی و کلامی: نظام خلقت نظام نقص و مشکلات و جمع بین خیر و شر است. ما وارد این بحث نمیشویم.
صفحه 31 از 92
2) نگاه قرآنی و روایی: در قرآن سه دسته آیات هست که سه فلسفه براي چرائی حوادث طبیعی و مشکلات بشر مطرح میکند.
1. انواع حوادث و مشکلات: مشکلات و حوادث طبیعی گاهی در اثر ظلم افراد به هم است، مثلًا اسرائیل غاصب بر سر شهرهاي
فلسطین بمب میاندازد و مردم ناقص العضو میشوند یا به شهادت میرسند و مشکلاتی از این دست که استکبار بر سر برخی
ملتهاي مظلوم میآورد یا افراد عادي گاهی به هم ظلم میکنند و مشکلاتی به وجود میآورند. روشن است که در مقابل ظلم باید
ایستاد و یاور مظلوم بود.
ص: 90
«1» ؛ وَمَا أَصَابَکُم مِن مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُوا عَن کَثِیرٍ » . 2. گاهی سختی و حوادث در اثر عمل کرد انسان پدید میآید
مثلًا انسانها به خاطر کوتاهی یا «. و هر مصیبتی به شما رسد پس بخاطر دستاورد شماست! و بسیاري (از خطاهاي شما) را میبخشد
گناهان گرفتار برخی از مشکلات میشوند، مانند پدر و مادري که مسائل بهداشتی و مذهبی را در ازدواج رعایت نمیکنند و بچه
ناقص الخلقه نصیب آنها میشود. اینها باید خود را سرزنش کنند و مواظب باشند که این کار تکرار نشود و به دیگران هم توصیه
بکنند که این کار را نکند، گاهی هم در اثر کوتاهی هاست، براي مثال اگر کسی ساختمان خود را بر اساس اصول مهندس نسازد و
ضد زلزله نکند و از طرف دیگر کشورش روي نوار زلزله قرار داشته باشد، هنگام زلزله آسیب خواهد دید. پس او نتیجه کوتاهی
خود را میبیند.
اینها دست آورد خود ماست. حتی در آیهاي دیگر میفرماید: « وَمَا أَصَابَکُم مِن مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ »
«2» « وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُوا »
هیچ « ما ترك علی ظهرها من دابه » ، اگر خدا میخواست بر اساس گناهان و ظلمهایی که افراد به هم میکنند، آنان را گرفتار بکند
اما خدابه آنها رحم میکند اجل آنها را تاخیز میاندازد. گاهی ممکن است .« وَلکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَی أَجَلٍ مُّسَ مّیً » ؛ جنبندهاي نمیماند
خدا بسیاري از آنها را میبخشد. « و یعفوا عن کثیر » ما برخی از نتایج اعمال خود را ببینیم. این که
ص: 91
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ » : خداوند میفرماید «1» . 3. بخشی دیگر از حوادث به دلیل امتحان بشر است
«2» « أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِن رَبِّهِمْ وَرَحْمَهٌ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ » « وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ
حتماً و حتماً با چیزي از ترس و گرسنگی و نقس اموال و جانها (مردن افراد) و میوهها و (نتایج » . در این آیه چند تاکید هست
کارها) شما را امتحان میکنیم و بشارت باد صابران. کسانی که وقتی مصیبتی به آنها میرسد، میگویند ما از خدائیم وبه سوي
و در «. خدا باز میگردیم. بعد در پایان خدا بشارت میدهد صلوات و رحمت پروردگار بر آنهاست و آنان حقاً هدایت شده اند
ان البلاء للظالم ادب و للمؤمن امتحان و للانبیاء » : روایات هم این مطلب بیان شده است. از امیرمومنان علی (ع) حکایت شده است
همانا بلا براي ظالم ادب است، یعنی خدا گاهی افراد را به خاطر گناه و ظلمی که به دیگران کردند، ادب میکند و براي «3» « درجه
انسانهاي مومن امتحان است، تا ببیند انسانهاي صبور چه کسانیاند و براي رهبران الهی درجه است، یعنی اگر پیامبر اسلام (ص) به
مشکلاتی در زندگی برخورد میکند، نه به خاطر این
ص: 92
است که از خدا دور است؛ نه او به خدا نزدیک است و به امتحان هم نیاز ندارد. فقط گرفتاري او به خاطر این است که مراتب قرب
او بالا برود.
این مطلب ممکن است نسبت به افراد فرق بکند، حتی ممکن است چند نفر در یک محل گرفتار سیل یا زلزله بشوند؛ یکی به خاطر
سهل انگاري و دومی براي امتحان و افزایش درجه و عنایت و سومی به خاطر ظلم دیگران پس نمیتوان گفت در یک حادثه
صفحه 32 از 92
طبیعی همه افراد به یک علت گرفتار میشوند.
ص: 93
منظور از ملکوت آسمانها و زمین در سوره انعام آیه 75 چیست؟
پرسش:
منظور از ملکوت آسمانها و زمین در سوره انعام آیه 75 چیست؟ پاسخ:
و اینگونه، فرمانروایی مطلق «1» ؛ وَکَ ذلِکَ نُرِي إِبْرَاهِیمَ مَلَکُ وتَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُ ونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ » : در این آیه میخوانیم
«. آسمانها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم؛ (تا بدان استدلال کند) و بخاطر آنکه از یقین کنندگان باشد
آخر کلمه براي تأکید و مبالغه است. بنابراین « نا » و « واو » . واژه ملکوت در اصل از ریشه ملک و به معناي حکومت و مالکیت است
مقصود از ملکوت فرمانروایی مطلق خدا بر سراسر عالم هستی است.
ملکوت چیست؟
مفسران در مورد اینکه ملکوت آسمان و زمین که خدا به حضرت ابراهیم (ع) نشان داد چه بود، چند دیدگاه دارند.
ص: 94
1. این آیه فشردهاي از آیات بعد است که به خداشناسی حضرت ابراهیم با دیدن ماه و خورشید میپردازد؛ اینکه وقتی ماه را میبیند
میگوید این پروردگار است و چون غروب میکند، میگوید این براي پروردگاري مناسب نیست و چون خورشید را میبیند، همان
سخن را تکرار میکند آنان میگویند این ماجرا همان مشاهده ملکوت است.
2. عالم ملکوت عالم اسرار و نظم و شگفتی جهان ما و جهان غیب است. توضیح اینکه دو عالم مُلک و ملکوت (عالم طبیعت و
ماوراي طبیعت) داریم و عالم ملکوت همان عالم غیب و سر جهان است. از امام باقر (ع) حکایت شده است که خداوند به چشم
«1» . حضرت ابراهیم نوري بخشید که عمق آسمانها و زمین را دید
احادیث دیگري هم داریم که براساس آنها خدا همانگونه که ملکوت را به ابراهیم (ع) نشان داد، به پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار
«2» . (ع) هم نشان داد
این احادیث مسئله را به صورت عمیقتري مطرح میکنند؛ اینکه خداوند چشمی عطا میکند که میتوانند ژرفنگر باشند و به
ظواهر طبیعت اکتفا نکنند.
در حقیقت حضرت ابراهیم به «. وَلِیَکُ ونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ؛ و به خاطر آنکه از یقین کنندگان باشد » : خداوند در پایان آیه میفرماید
یگانگی خدا یقین
ص: 95
داشت و این تعیین با مطالعه اسرار آفرینش به کمال رسید. از ذیل آیه نیز استفاده میشود که اهل یقین شدن یکی از آثار دیدن
ملکوت است.
فرق یقین و اطمینان
در بحث زنده کردن موجودات حضرت ابراهیم، فرمود: تا قلبم مطمئن شود. اطمینان مرتبه علم عادي است، اما یقین مرتبه بالاتري
است و سه درجه (علم الیقین، حق الیقین و عین الیقین) دارد. یقین که عالیترین درجه ایمان است، در اثر داشتن دید ملکوتی پدید
آمد.
ص: 97
صفحه 33 از 92
فصل پنجم: راهنماشناسی