گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و دوم
سورة احقاف




اشاره
این سوره بنا بگفتۀ ابن عبّاس و قتاده در مکّه نازل شده است،غیر از یک آیه از آن،که:در مدینه نازل شده است،و آن آیه
اللّ بن سلام است.
􀀀
1)که دربارة عبد ه ) « اللّ
􀀀
کانَ مِنْ عِنْدِ هِ... 􀀀 قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ » اینست
تعداد آیات:
در قرائت کوفیّین تعداد آیات این سوره سی و پنج آیه است،و بنا به قرائت بقیّه سی و چهار آیه است.
مورد اختلاف:
حم از نظر کوفیون آیه است.
فضیلت این سوره:
روایت میکند که فرمودند: « ص» ابی بن کعب از پیامبر خدا
هر کس سورة احقاف را بخواند بتعداد هر دانۀ شنی که در دنیا وجود دارد ده حسنه باو پاداش خواهند داد،و از او ده سیّئه »
محو نموده
ص : 375
1) آیۀ 10 از این سوره است. -1
.« ده درجه باو خواهند داد
از حضرت صادق(ع)روایت شده است که فرمودند.
هر کس در هر شب یا هر جمعه سورة احقاف بخواند خداوند در دنیا او را نترساند و از هوس و هراس روز قیامت امانش »
.« خواهد داد
توضیح دربارة سوره:
پس از آنکه خداوند سورة قبلی را با یادي از توحید،و مذمت اهل شرك و وعده هاي عذاب نسبت بآنان ختم فرمود،این سوره
را نیز اوّل با توحید و سپس با وعده هاي عذاب نسبت به گناهکاران شروع کرده فرمود:
ص : 376
5- سورة احقاف-آیات 1
[ [سوره الأحقاف ( 46 ): آیات 1 تا 5
اشاره
إِلاّ بِالْحَقِّ وَ
􀀀
ما 􀀀 ا بَیْنَهُ 􀀀 اتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا خَلَقْنَا اَلسَّ 􀀀 اَللّ اَلْعَزِیزِ اَلْحَکِیمِ ( 2) م
􀀀
ابِ مِنَ هِ 􀀀 منِ اَلرَّحِیمِ . حم ( 1) تَنْزِیلُ اَلْکِت 􀀀 اَللّ اَلرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
ذا خَلَقُوا مِنَ اَلْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ 􀀀 ا 􀀀 اَللّ أَرُونِی م
􀀀
ا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ هِ 􀀀 عَمّ أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ ( 3) قُلْ أَ رَأَیْتُمْ م
ا􀀀 کَفَر أَجَلٍ مُسَ  می وَ اَلَّذِینَ وُا
لا􀀀 اَللّ مَنْ
􀀀
صادِقِینَ ( 4) وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ هِ 􀀀 ارَهٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ 􀀀 ذا أَوْ أَث 􀀀􀀀 ابٍ مِنْ قَبْلِ ه 􀀀 اتِ اِئْتُونِی بِکِت 􀀀 ماو 􀀀 شِرْكٌ فِی اَلسَّ
( افِلُونَ ( 5 􀀀 ائِهِمْ غ 􀀀 امَهِ وَ هُمْ عَنْ دُع 􀀀 ی یَوْمِ اَلْقِی 􀀀 یَسْتَجِیبُ لَهُ إِل
ترجمۀ آیات:
بنام خداوند رحمان و رحیم 1-حم.
-2 این قرآن از جانب خداوند پیروز فرزانه نازل شده است.
-3 آسمانها و زمین و موجودات آنها را جز بر حقّ و با مدّتی تعیین شده نیافریده ایم،و آنها که کافر شده اند به چیزهایی که با
آن پند داده شده اند
ص : 377
از اندرز گرفتن رویگردانند.
-4 آیا این معبودهایی را که بجز خدا میپرستید،میتوانید به من نشان بدهید که از زمین چه چیز را آفریده اند؟یا آنکه در
آفرینش آسمانها شرکتی داشته اند؟اگر راست می گویید اگر پیش از قرآن کتابی یا علمی و اثري در این باره هست براي من
بیاورید؟.
-5 و چه کسی گمراه تر است از آن کس که بغیر از خدا چیزي را میپرستد آن بتها که تا روز قیامت هم به پرستش کنندة خود
پاسخی نخواهند داد و اصلا متوجّه نیستند که کسی از آنان درخواستی دارد یا نه.
(پنج آیه است)
قرائت آیات:
حضرت علی(ع)و ابو عبد الرّحمن سلمی
بفتح همزه و ث « او اثره » بسکون ث بدون الف قرائت نموده اند،و در قرائت ابن عبّاس اختلاف است و عکرمه و قتاده « او أثره »
با الف است. « او اثاره » خوانده اند،و قرائت مشهور بین قرّاء
دلیل قرائت:
اثر » ابن جنی گفته است:اثره و آثاره عبارتست از باقیماندة چیزي و آن چیزي است که باقی بماند،همانگونه که میگویند
یعنی آیا در «؟ هل عندك من هذا اثره و آثاره اي اثر »: یعنی:حدیث را بر جاي گذاشت،و نیز گویند « الحدیث یأثره اثر او أثره
یعنی بر این شمشیر اثر صنعت و طرز کار صنعت گر « سیف مأثور » این باره چیزي که مانده باشد داري؟و از این باب است
وجود دارد.
ص : 378
است که دلالت بر وحدت از این اصل دارد،و « فعله » وزن « اثره » با ثاء ساکن از معنی در این ترکیب رساتر است،زیرا « اثره » و امّا
مثل آن میماند که گفته باشد اگر راست می گویید:در این باره براي من حتّی یک خبر هم که شده بیاورید،یا یک نقل شاذ و
نادري بیاورید.
یعنی:من در استدلال شما حتّی بر یک خبر ناچیز هم اکتفاء میکنم.
معنی آیات:
اللّ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ)
􀀀
ابِ مِنَ هِ 􀀀 (حم تَنْزِیلُ الْکِت
تفسیر این قسمت قبلا ( 1)گذشت.
إِلاّ بِالْحَقِّ)
􀀀
ما 􀀀 ا بَیْنَهُ 􀀀 اتِ وَ الْأَرْضَ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا خَلَقْنَا السَّ 􀀀 (م
یعنی:آسمانها و زمین را بیهوده و باطل نیافریده ایم،بلکه اینها را براي آن آفریده ایم که ساکنان آن را با پذیرفتن امر و نهی
بعبادت واداریم،و آنان را در معرض ثواب و انواع نعمتها قرار داده در آخرت آنان را بسزاي اعمالشان برسانیم.
(وَ أَجَلٍ مُسَ  می)
و این مدّت نامیده عبارتست از روز قیامت زیرا این روز مدّتی است که نزد پروردگار عالم تعیین شده است،ولی از نظر
بندگان پنهان است،و هر گاه جهان باین روز پایان یافت همه چیز تمام شده قیامت بر پا خواهد شد،بعضی گفته اند یعنی این
اجل براي فرشتگان و در لوح محفوظ تعیین شده است.
عَمّ أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ)
ا􀀀 کَفَر (وَ الَّذِینَ وُا
یعنی کافران که از روز قیامت و کیفر اعمال خود ترسانده شده اند از تفکّر در این باره رویگردانند.
(قل)به اینها که بخدا کافر شده اند بگو:
اللّ )
􀀀
ا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ هِ 􀀀 (أَ رَأَیْتُمْ م
آیا آنها که بغیر از خدا از این بتان
ص : 379
1) رجوع شود باوّل سورة جاثیه و اوّل سورة فصّلت و اوّل سورة غافر. -1
میپرستید.
ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ؟) 􀀀 ا 􀀀 (أَرُونِی م
اتِ) یعنی آیا در 􀀀 ماو 􀀀 از زمین چه چیز آفریده اند تا با این آفرینش شایستۀ پرستش و سپاسگزاري شوند؟ (أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِی السَّ
سپس میفرماید « ام لهم شرك و نصیب فی خلق السّماوات »: آفرینش آسمانها شرکتی داشته اند؟تقدیر آیه چنین خواهد شد
بآنان بگو:
ذا) 􀀀􀀀 ابٍ مِنْ قَبْلِ ه 􀀀 (ائْتُونِی بِکِت
یعنی اگر قبل از این قرآن خداوند کتابی نازل فرموده است که دلالت داشته باشد،بر صحّت گفتارتان آن را بیاورید.
ارَهٍ مِنْ عِلْمٍ) 􀀀 (أَوْ أَث
صادِقِینَ) 􀀀 یعنی:آیا اثري از کتابهاي پیشینیان در دست دارید که از آن فهمیده شود که این بتها شریکان خدا هستند؟ (إِنْ کُنْتُمْ
مجاهد گوید:یعنی اگر در گفتار خود راستگو هستید.
یعنی:خبري از پیامبران. « ارَهٍ مِنْ عِلْمٍ 􀀀 أَوْ أَث » : عکرمه و مقاتل گفته اند
بمعنی خط است یعنی آیا کتابی که نوشته شده باشد دارید؟ از قتاده نقل شده است یعنی:آیا علم « اثاره » از ابن عبّاس نقل شده
- ویژه اي که مخصوص شما داده شده باشد در این باره دارید؟ یعنی:یکی از این سه دلیل را بیاورید: 1-دلیل عقل 2-کتاب 3
خبر شایع و متواتر،و اینک که نمیتوانند هیچکدام از این سه دلیل،را بیاورند بنا بر این بطلان ادّعاي آنان روشن میشود.
امَهِ) 􀀀 ی یَوْمِ الْقِی 􀀀 لا یَسْتَجِیبُ لَهُ إِل 􀀀 اللّ مَنْ
􀀀
(وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ هِ
ص : 380
یعنی:چه کسی از راه راست گمراه تر است از کسی که غیر از خدا چیزهایی را میخواند،که اگر تا روز قیامت از او درخواست
کند باو پاسخی نداده بفریادش نخواهد رسید،و مراد آنست که هیچگاه باو پاسخ نخواهد داد.
افِلُونَ) 􀀀 ائِهِمْ غ 􀀀 (وَ هُمْ عَنْ دُع
یعنی:آن بتها که بت پرستان میخوانند آنها اصلا دعاي آنان را نشنیده از آن آگاه نیستند،و علّت اینکه ضمیر و او و نون
براي بتان آورده است،آنست که چون فعل غفلت را که مربوط بعقلاء است به آنها نسبت داده است،مثل آیۀ: « غافلون » در
که ضمیر یاء و نون در ساجدین براي ماه و خورشید و ستارگان آورده است،چون سجده کار عقلاء « ساجِ دِینَ 􀀀 رَأَیْتُهُمْ،لِی »
است.
ص : 381
10- سورة احقاف-آیات 6
[ [سوره الأحقاف ( 46 ): آیات 6 تا 10
اشاره
جاءَهُمْ 􀀀 لَمّ
ا􀀀 لِلْح ق اَلَّذِینَ کَفَرُوا قَِّ الَ 􀀀 ب اتٍ􀀀 ا یَِّن 􀀀 اتُن 􀀀 ی عَلَیْهِمْ آی 􀀀 إِذ تُتْل ا􀀀 و ( ک ( 6 افِرِین 􀀀 ادَتِهِمْ 􀀀 ک بِعِب انُوا 􀀀 و داءً 􀀀 ک لَهُمْ أَعْ انُوا 􀀀 اَلنّ
اس􀀀 إِذ حُشِرَ ا􀀀 و َ
ی بِهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ 􀀀 ما تُفِیضُونَ فِیهِ کَف 􀀀 اَللّ شَیْئاً هُوَ أَعْلَمُ بِ
􀀀
تَمْلِکُونَ لِی مِنَ هِ 􀀀 راهُ قُلْ إِنِ اِفْتَرَیْتُهُ فَلا 􀀀 ذا سِحْرٌ مُبِینٌ ( 7) أَمْ یَقُولُونَ اِفْتَ 􀀀􀀀ه
إِلاّ
􀀀
ا أَنَا 􀀀 ی إِلَیَّ وَ م 􀀀 ا یُوح 􀀀 إِلاّ م
􀀀
لا بِکُمْ إِنْ أَتَّبِعُ 􀀀 ا یُفْعَلُ بِی وَ 􀀀 ا أَدْرِي م 􀀀 ا کُنْتُ بِدْعاً مِنَ اَلرُّسُلِ وَ م 􀀀 بَیْنَکُمْ وَ هُوَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِیمُ ( 8) قُلْ م
لا􀀀 اَللّ
􀀀
ی مِثْلِهِ فَآمَنَ وَ اِسْتَکْبَرْتُمْ إِنَّ هَ 􀀀 رائِیلَ عَل 􀀀 شاهِدٌ مِنْ بَنِی إِسْ 􀀀 اَللّ وَ کَفَرْتُمْ بِهِ وَ شَهِدَ
􀀀
کانَ مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀 نَذِیرٌ مُبِینٌ ( 9) قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ
( اَلظّ ( 10
􀀀
یَهْدِي اَلْقَوْمَ الِمِینَ
ترجمۀ آیات:
-6 آن روز که مردم محشور خواهند شد بتان دشمنان آنان خواهند بود،و بپرستش آنان کافر میشوند.
-7 و هر گاه آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود،آنان که بهنگام آمدن حقّ نسبت بآن کافر شدند گفتند:این سحري است
آشکار.
-8 یا آنکه میگویند:قرآن را بدروغی بخدا نسبت میدهد بگو:اگر من قرآن را بدروغ بخدا نسبت میدهم،شما نمیتوانید عذاب
الهی را از من دور کنید،خدا داناتر است نسبت بآنچه شما می گویید،خداوند کافی است که
ص : 382
گواه باشد میان من و شما،و او است آمرزنده و مهربان.
-9 بگو من اوّلین رسول الهی نیستم،و نمیدانم بر سر من و شما چه خواهد آمد؟من جز آنچه که وحی میشود از چیزي پیروي
نمیکنم،و من جز بیم دهنده اي آشکار نیستم.
-10 بگو آیا اگر قرآن از سوي خدا باشد در حالی که شما بآن کافر شده اید و گواهی از بنی اسرائیل بر مثل آن شهادت داده
باشد و بآن ایمان،آورده باشد،و شما تکبّر ورزید چه خواهد شد؟خدا مردم ستمگر را هدایت نخواهد فرمود.
(پنج آیه است)
لغات آیات:
آیاتنا-آیه عبارتست از چیزي که انسان را به مطلبی شگفت آور راهنمایی کند،شاعر گفته است:
بآیه تقدمون الخیل ذورا »
« کأنّ علی سنابکها مداما
افاضوا من » هنگامی که در گفتاري غور کنند،و اصل افاضه بمعنی دفع است،و « افاض القوم فی الحدیث »: تفیضون-گفته میشود
یعنی:از عرفات براه افتادند،و حدیث مفاض و مستفاض و مستفیض یعنی حدیث جاري و شایع. « عرفات
بدعا-بدع و بدیع بیک معنی است و هو بدع من قوم یعنی اوّلین فرد از آن قوم،عدي بن زید شاعر عرب گوید:
فلا انا بدع من حوادث تعتري »
« رجالا عرت من بعد بؤس و اسعد
که شاهد در بدع است که در این شعر بمعنی اوّلین آمده است.
ص : 383
شأن نزول آیه:
اللّ بن سلام نازل شده است،و او است شاهد از بنی اسرائیل که خدمت پیامبر
􀀀
گفته شده است آیۀ دهم دربارة عبد ه
اللّ !دربارة من از یهودیان بپرس خواهند گفت:او از همۀ ما داناتر
􀀀
اسلام(ص)آمده و اسلام آورده و گفته است:یا رسول ه
است،هر گاه چنین گفتند،من به آنان خواهم گفت که:
تورات بر نبوّت تو دلالت میکند،و صفات تو در تورات به روشنی آمده است، پس از آنکه حضرت از آنان پرسید گفتند:عبد
اللّ بن سلام اظهار اسلام کرد او را تکذیب نمودند.
􀀀
اللّ از ما داناتر است،ولی پس از آنکه عبد ه
􀀀
ه
معنی آیات:
سپس خداوند بزرگ یاد آوري میکند که هر گاه قیامت بر پا شد بتهایی که آنها را میپرستیدند دشمن آنان میشوند،و سپس
فرمود:
داءً) 􀀀 کانُوا لَهُمْ أَعْ 􀀀 النّ
اس􀀀 إِذ حُشِرَ ا􀀀 و )َ
.(1) « وَ یَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِ  دا » : و بهمین معنی است این آیه
کافِرِینَ) 􀀀 ادَتِهِمْ 􀀀 کانُوا بِعِب 􀀀 (وَ
یعنی:این بتها که میپرستیدندشان خداوند بزبانشان میآورد و انکار میکنند که آنان را بعبادت خود دعوت کرده باشند،و منکر
عبادت کفّار میشوند،آن گاه خداوند به توصیف آنان پرداخته میفرماید:
جاءَهُمْ) 􀀀 لَمّ
ا􀀀 لِلْح ق الَّذِینَ کَفَرُوا قَِّ الَ 􀀀 ب اتٍ􀀀 ا یَِّن 􀀀 اتُن 􀀀 ی عَلَیْهِمْ آی 􀀀 إِذ تُتْل ا􀀀 و )َ
یعنی:هنگامی که قرآن و معجزاتی که بدست پیامبر(ص)ظاهر شد براي آنان آمد.
ذا سِحْرٌ مُبِینٌ) 􀀀􀀀 (ه
گفتند:این سحري آشکار و نیرنگی لطیف،و
ص : 384
. 1) سورة مریم 19 آیۀ 82 -1
خدعه اي روشن است.
راهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ) 􀀀 (أَمْ یَقُولُونَ افْتَ
میگویند قرآن را بدروغ بخدا نسبت میدهد؟اي محمّد بآنان بگو اگر من قرآن را بدروغ بخدا نسبت میدهم و قرآن را بگمان
شما خودم ساخته ام.
اللّ شَیْئاً)
􀀀
لا تَمْلِکُونَ لِی مِنَ هِ 􀀀 (فَ
یعنی:اگر آن طور که شما خیال میکنید من ساحر و مفتري هستم،اگر خدا بخواهد بخاطر افترایی که بر او بسته ام مرا عذاب
کند شماها نمیتوانید عذاب الهی را از من دور کنید.
منظور آنست که من چگونه بخاطر شماها بخدا افتراء می بندم در حالی که اگر باو افتراء بستم شما نخواهید توانست عذاب او
را از من دفع کنید.
ما تُفِیضُونَ فِیهِ) 􀀀 (هُوَ أَعْلَمُ بِ
یعنی خداوند داناتر است نسبت به آنچه که دربارة قرآن می گویید،و دروغهایی که در آن غور میکنید و می گویید که قرآن
سحر است.
ی بِهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ) 􀀀 (کَف
خداوند شاهد است بین من و شما که قرآن از سوي او آمده است.
(وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ)
یعنی:خداوند بخشنده و مهربان است و لذا است که عذاب شما را بتأخیر می اندازد.
زجاج گوید:این قسمت دلالت دارد بر اینکه پیامبر خدا(ص)آنان را دعوت بتوبه میفرموده است،یعنی هر کس که یکی از
گناهان کبیره را مرتکب شود مانند اینکه شما مرتکب شدید که بخدا و من افتراء بسته اید و سپس توبه کند خداوند نسبت باو
بخشنده و مهربان است.
ا کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ) 􀀀 (قُلْ م
بقول ابن عبّاس و مجاهد و قتاده- یعنی:اي محمّد!تو اوّلین پیامبري نیستی که مبعوث برسالت شده است
ص : 385
و بدع ابتداي هر چیزي را گویند.
لا بِکُمْ) 􀀀 ا یُفْعَلُ بِی وَ 􀀀 ا أَدْرِي م 􀀀 (وَ م
یعنی:نمیدانم آیا من می میرم،یا کشته میشوم،و اي تکذیب کنندگان نمیدانم آیا شما از آسمان سنگ به سرتان خواهد
بارید،یا آنکه در زمین فرو خواهید رفت یا آنچه بر سر امّتهاي تکذیب کننده می آمده است بر سر شما نمی آید.
حسن و سدي گویند:حضرت میداند که خودش بهشت خواهد رفت و تکذیب کنندگانش جهنّم خواهند رفت.
از ابی مسلم نقل شده است یعنی:من بغیر از رسالت ادّعایی ندارم و ادّعاي علم غیب هم نمیکنم،و ادّعا نمیکنم که میدانم خدا
چه بر سر من و شما میآورد که ما را میکشد،یا زنده میگذارد،و سودي بما میرساند یا زیانی خواهد رسانید،تنها این را میدانم
که براي من وحی میآید.
و ضحّاك گوید:یعنی:من نمیدانم چه دستوري بمن خواهند داد،و نیز شما بچه چیز امر خواهید شد.
و بعضی گفته اند:من نمیدانم آیا در مهلکه خواهم ماند یا از آن بیرون خواهم رفت،و بمن دستور خواهند داد که از مکّه
بیرون رفته بشهر و دیار دیگري روي آرم؟ و نیز نمیدانم آیا من مأمور خواهم شد که با شما بجنگم،یا از جنگ با شما خود
ی إِلَیَّ) یعنی:در مورد جنگ یا صلح با شما،یا امر و 􀀀 ا یُوح 􀀀 إِلاّ م
􀀀
داري کنم؟و آیا عذاب بر شما نازل خواهد شد یا نه؟ (إِنْ أَتَّبِعُ
نهی در مورد شما جز از فرمان وحی پیروي نخواهم کرد.
إِلاّ نَذِیرٌ مُبِینٌ)
􀀀
ا أَنَا 􀀀 (وَ م
یعنی:من بیم دهنده اي آشکارم نسبت بشما (قُلْ أَ رَأَیْتُمْ) یعنی:اي محمّد!بآنان بگو بمن خبر دهید چه می گویید
ص : 386
اللّ )
􀀀
کانَ مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀 (إِنْ
یعنی:اگر این قرآن که از طرف خدا نازل شده است،و این پیامبر فرستادة او است.
(وَ کَفَرْتُمْ)
اللّ علیه و آله کافر شدید.
􀀀
یعنی:اي مشرکین به قرآن و رسالت محمّد صلّی ه
رائِیلَ) 􀀀 شاهِدٌ مِنْ بَنِی إِسْ 􀀀 (وَ شَهِدَ
اللّ بن سلام از بنی اسرائیل که برسالت حضرت محمّد(ص)شهادت داد.
􀀀
یعنی:عبد ه
ی مِثْلِهِ) 􀀀 (عَل
یعنی:شاهدي از بنی اسرائیل شهادت داد که قرآن از طرف خدا است،و از مسروق روایت شده است یعنی:گواهی از بنی اسرا-
ئیل طبق تورات شهادت میدهد.
و بعضی هم گفته اند:موسی شهادت بر تورات میدهد،همانگونه که پیامبر اسلام(ص)بر قرآن شهادت میدهد،زیرا سوره مکّی
اللّ ابن سلام در مدینه اسلام آورده است.
􀀀
است و عبد ه
(فَآمَنَ)
یعنی:شاهد ایمان آورد.
(وَ اسْتَکْبَرْتُمْ)
محذوف است و تقدیرش « اللّ
􀀀
کانَ مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀 إِنْ » یعنی:در حالی که شما در ایمان آوردن به او تکبّر میورزید و جواب شرط
چنین است:
.«؟ الستم من الظّالمین »
یعنی اگر براستی قرآن از جانب خدا است و گواهانی هم بر حقّانیت آن شهادت میدهند آیا شما که بآن کافر میشوید جزء »
و دلالت میکند بر این تقدیر: «؟ ستمکاران نیستید
الظّ )
􀀀
لا یَهْدِي الْقَوْمَ الِمِینَ 􀀀 اللّ
􀀀
(إِنَّ هَ
و بعضی هم گفته اند:جواب شرط چنین است: « فمن اضلّ منکم » و بقول حسن جواب شرط چنین است
«؟ أ فتؤمنون »
ص : 387
15- سورة احقاف-آیات 11
[ [سوره الأحقاف ( 46 ): آیات 11 تا 15
اشاره
ابُ􀀀 ذا إِفْکٌ قَدِیمٌ ( 11 ) وَ مِنْ قَبْلِهِ کِت 􀀀􀀀 ا إِلَیْهِ وَ إِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بِهِ فَسَ یَقُولُونَ ه 􀀀 ا سَبَقُون 􀀀 کانَ خَیْراً م 􀀀 الَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا لَوْ 􀀀 وَ ق
اَللّ ثُمَّ
􀀀
الُوا رَبُّنَا هُ 􀀀 ي لِلْمُحْسِنِینَ ( 12 ) إِنَّ اَلَّذِینَ ق 􀀀 ساناً عَرَبِیا لِیُنْذِرَ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا وَ بُشْر 􀀀 ابٌ مُ َ ص دِّقٌ لِ 􀀀 ذا کِت 􀀀􀀀 اماً وَ رَحْمَهً وَ ه 􀀀 ی إِم 􀀀 مُوس
کانُوا یَعْمَلُونَ ( 14 ) وَ وَصَّیْنَا 􀀀 ما 􀀀 زاءً بِ 􀀀 ا جَ 􀀀 خالِدِینَ فِیه 􀀀 حابُ اَلْجَنَّهِ 􀀀 ئِکَ أَصْ 􀀀 هُمْ یَحْزَنُونَ ( 13 ) أُول 􀀀 خَ وْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا 􀀀 امُوا فَلا 􀀀 اِسْتَق
الَ 􀀀 ذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً ق 􀀀 حَتّ إِ
ی􀀀 شَه ثَلا رْاً ثُونَ 􀀀 صالُهُ 􀀀 و فِ ساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَ عَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ 􀀀 والِدَیْهِ إِحْ 􀀀 سانَ بِ 􀀀 اَلْإِنْ
ضاهُ وَ أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ 􀀀 صالِحاً تَرْ 􀀀 الِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ 􀀀 ی و 􀀀 رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَل
( وَ إِنِّی مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ ( 15
ترجمۀ آیات:
-11 آنان که کافر شده اند به آنان که ایمان آورده اند میگویند:اگر در ایمان آنان خیري بود آنان بر ما سبقت نمیگرفتند،و
اگر با قرآن هدایت نیافتند بزودي خواهند گفت:قرآن افترایی است کهنه.
-12 و پیش از قرآن کتاب موسی تورات راهنما و رحمتی بود،و این
ص : 388
کتابی است که کتابهاي قبلی را تصدیق میکند،بزبان عربی است تا ستمگران را بترساند،و نیکوکاران را بشارت دهد.
-13 آنان که گفتند:پروردگار ما خدا است،و بدنبال این گفته استقامت کردند،نه ترسی دارند و نه اندوه بخود راه میدهند.
-14 یاران بهشت بوده بپاداش اعمال نیکشان همیشه،در آن خواهند بود.
-15 بانسان سفارش کردیم که نسبت به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی در شکم خود حمل کرد،و بناراحتی
هم او را زائید و بار داري و شیرخوارگیش رویهم سی ماه است،تا آن گاه که بکمال خود در آید و بسن چهل سالگی
رسد،گوید:پروردگارا بمن توفیق بده نعمتی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته اي سپاسگزاري کنم،و عمل صالحی که
تو دوست داري انجام دهم،و نسل مرا صالح قرار بده،من بسوي تو باز میگردم و من از مسلمانان هستم.
(پنج آیه است)
قرائت آیات:
با تاء قرائت نموده اند،امّا بقیّه آن را با یاء خوانده اند. « لتنذر » اهل حجاز و ابن عامر و یعقوب
خوانده اند. « حسنا » و بقیّه « احسانا » اهل کوفه
و از علی(ع)و ابی عبد الرّحمن سلمی روایت شده است که
قرائت کرده اند. « حسنا »
به ضمّ کاف خوانده اند. « کرها » بفتح و بقیّه « کرها » و اهل حجاز و ابو عمر و کسانی
ص : 389
قرائت نموده اند. « و فصاله » خوانده اند و بقیّه « و فصله » و یعقوب و حسن و ابی رجاء و عاصم و جحدري
دلیل قرائت:
با یاء « لینذر » است،و کسانی که « ي􀀀 لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِکْر » و « ما أَنْتَ مُنْذِرٌ 􀀀 إِنَّ » با تاء خوانده اند « لتنذر » ابو علی گوید:دلیل کسانی که
است یا آنکه انذار را بکتاب نسبت، دادند،همانگونه که بر رسول « لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدِیداً » خوانده اند- دلیل آنان هم
خدا(ص)نسبت داده اند.
و« بالاحسان » و نیز جایز است که متعلّق باشد به « وَصّ بِهِ
اکُم 􀀀 ذلِکُمْ 􀀀» بدلیل « وصیّنا » جایز است متعلّق باشد به « بوالدیه » امّا باء در
زیرا معمول « بالاحسان » امّا در این آیه نمیشود آن را متعلّق گرفت به « وَ قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی » دلالت بر این ترکیب دارد
کانُوا فِیهِ 􀀀 وَ » متقدّم بر عامل خواهد شد،بله میتوان آن را متعلّق به مضمري گرفت که احسان آن را تفسیر میکند،همانگونه در
کان جزائی بالعصا ان » میشود فیه را متعلّق به مضمري گرفت که زاهدین در ظاهر آن را تفسیر میکند ( 1)و مثل « الزّ
اهِدِین 􀀀 مِنَ بنا بقول کسی که جار و مجرور را متعلّق بجزاء نگرفته است. « اجلدا
خوانده است نصب آن بنا بر مصدر است،زیرا « احسانا » و احسان بر خلاف اسائه است،و حسن بر خلاف قبح است و هر کس
است،یعنی:بآنان دستور « امرناه بالاحسان » « والِدَیْهِ حُسْناً 􀀀 سانَ بِ 􀀀 وَ وَصَّیْنَا الْإِنْ » معنی
ص : 390
و وصّ ینا الانسان الاحسان » همانگونه که در آیه نیز تقدیر « و کانوا زاهدین فیه من الزّاهدین »: 1) و تقدیر چنین خواهد شد -1
مترجم) ) -« بوالدیه احسانا
باشد زیرا وصیّنا براي خودش دو « وصینا » دادیم که نسبت به پدر و مادر خود احسان کنند نه بدي،و جایز نیست نصب حسنا به
و دیگري متعلّق است به باء جر. « الانسان » مفعول گرفته است که یکی از آنان منصوب است
یعنی:در مورد پدر و « لیأت فی امرهما امر اذا حسن اي لیأت الحسن فی امرهما دون القبیح » خوانده باشد بمعنی « حسنا » و هر کس
لیأت »: خوانده اند زیرا طبق این قرائت معنایش میشود « حسنا » مادر نیکی کنند نه بدي،و مؤید آن قرائت حضرت علی(ع)است که
.« فی امرهما فعلا حسنا
1)و ) « الُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ 􀀀 کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِت » : بضمّ اسم است و چیز مکروه باشد، قرآن میفرماید « کره » بفتح مصدر است و « کره » امّا
این کره بضمّ است و نیز در جاي دیگر فرموده است:
« ساءَ کَرْهاً 􀀀 أَنْ تَرِثُوا النِّ »
(2)
در آیۀ مورد بحث در موضع حال است،و فتح در آن بهتر است،و گفته شده است که فتح کاف و رفع کاف دو « کرها » بنا بر این
لغت است.
امّا فصل بمعنی فصال است،و اکثر با الف خوانده شده است،و مؤید آن هم حدیث است که آمده است:
یعنی:پس از آنکه بچه را از شیر گرفتند دیگر رضاع صحیح نیست. « لا رضاع بعد الفصال »
لغات آیات:
قدیم-قدیم بچیزي گویند که وجودش از قبل باشد،و در عرف متکلّمین قدیم موجودي است که وجودش اوّلی ندارد.
ص : 391
. 1) سورة بقره- 2 آیۀ 216 -1
. 2) سورة نساء 4 آیه 19 -2
اوزعنی-ایزاع در اصل بمعنی منع است،و اوزعنی بمعنی امنعنی است که بمعنی انصراف از کاري دادن است بالطف،و از این
و« مردم حاکمانی لازم دارند که مانع از ارتکاب محرّمات شوند »: یعنی « لا بدّ للنّاس من وزعه »: باب است قول حسن که میگوید
ابو مسلم گفته است:ایزاع عبارتست،از رساندن چیزي بقلب.
اعراب آیات:
بنظر اخفش و « ی􀀀 ابُ مُوس 􀀀 کِت » اما ما منصوب است بنا بر آنکه حال باشد از ضمیر در ظرف بنظر سیبویه و یا آنکه حال باشد از
بنظر کسی که بوسیلۀ ظرف رفع داده است.
و شهد من قبل » اي « رائِیلَ 􀀀 شاهِدٌ مِنْ بَنِی إِسْ 􀀀 وَ شَهِدَ » را رفع دهیم بنا بر آنکه عطف شده باشد بر « ی􀀀 ابُ مُوس 􀀀 کِت » و نیز جایز است
و سپس ظرف بین واو و معطوف به فاصله شده است. « القرآن کتاب موسی
.« اماما » و رحمه معطوف است بر
و نیز جایز است که حال باشد از ضمیر در مصدّق،و تقدیرش این « ابٌ􀀀 ذا کِت 􀀀􀀀ه» ساناً عَرَبِیا نیز منصوب است که حال باشد از 􀀀 و لِ
.« هذا کتاب مصدّق ملفوظا به علی لسان العرب »: است
و بشري عطف است بر لینذر،و مفعول له است.
جزاء مصدري است مؤکّد که براي ما قبلش،و تقدیرش چنین است:
که بعد از آوردن جزاء بی نیاز شده ایم،چون جملۀ ما قبلش بر آن دلالت میکند،و نیز جایز است جزاء مفعول له « جوزوا جزاء »
.« حملته کارهه »: باشد،و کرها بنا بر حالیت منصوب باشد یعنی
ص : 392
معنی آیات:
آن گاه خداوند بزرگ از حال کفّار که منکر وحدانیت او بوده اند خبر داده میفرماید:
الَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا) 􀀀 (وَ ق
کافران بمؤمنان که بخدا و رسول ایمان آورده اند گفتند:
ا إِلَیْهِ) 􀀀 ا سَبَقُون 􀀀 کانَ خَیْراً م 􀀀 (لَوْ
اگر این عمل که محمّد ما را بسوي آن دعوت میکند کار خوبی بود،و هم اکنون یا در آینده سودي میداشت،اینها که به او
ایمان آورده اند بر ما سبقت نمیگرفتند،زیرا ما از اینان شایستگی بیشتري- داشتیم.
اختلاف شده است دربارة اینکه چه کسی این حرف را زده است؟ 1-اکثر مفسّرین گفته اند این سخن از یهودیان است که
اللّ بن سلام در ایمان آوردن باو بر ما،پیشی نمیگرفت.
􀀀
گفته اند:اگر دین محمّد(ص)خوب بود عبد ه
-2 کلبی گوید:هنگامی که اسلم،و جهنیه،و مزینه،و غفّار از بنی عامر اسلام آوردند بنی عامر این سخن را گفتند.
آمده باشد ولی این تحوّل از باب التفات از خطاب به غیبت است. « ما سبقتمونا الیه »: و نظم کلام از نظر سیاق ایجاب میکند که
ذا إِفْکٌ قَدِیمٌ) 􀀀􀀀 (وَ إِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بِهِ فَسَیَقُولُونَ ه
یعنی:اینان که در قرآن تفکّر نکرده اند تا بوسیلۀ انوار تابناك آن هدایت شوند،بزودي خواهند گفت این قرآن یک دروغ
کهنه و قدیمی است،یعنی:جزء اساطیر و افسانه هاي پیشینیان است.
ص : 393
ی)􀀀 ابُ مُوس 􀀀 (وَ مِنْ قَبْلِهِ کِت
یعنی:پیش از قرآن کتاب موسی است که تورات میباشد.
اماً) 􀀀 (إِم
پیشواي شما است که باید از آن پیروي کنید.
(وَ رَحْمَهً)
و« و تقدّمه کتاب موسی اماما »: و رحمتی است از جانب پروردگار براي مؤمنین که پیش از قرآن آمده است،و تقدیر چنین است
و بر این مقدّر محذوف « فلم یهتدوا به ...» در کلام چیزي حذف شده است که معنی با آن تمام میشود،و تقدیر آن چنین است
زیرا مشرکین بوسیلۀ تورات هدایت نیافتند،تا بت پرستی خود را ترك « وَ إِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بِهِ » : دلالت میکند قسمتی از آیۀ اوّل
کنند،و بوسیلۀ آن صفات حضرت محمّد(ص)را بشناسند.
ابٌ) 􀀀 ذا کِت 􀀀􀀀 (وَ ه
یعنی:این قرآن.
(مُصَدِّقٌ)
تصدیق کنندة کتابهایی است که قبل از آن وجود داشته است.
ساناً عَرَبِیا) 􀀀 (لِ
و این قرآن بزبان عربی نازل شده است،عربیا تنها کافی بود لسانا بخاطر تأکید آورده شده است،همانگونه که می گویی:جاءنی
که رجلا را براي تأکید میآوري. « زید رجلا صالحا
با یاء قرائت کند آن را به کتاب اسناد « لینذر » (لتنذر الذین ظلموا) یعنی:براي آنکه اي محمّد ستمگران را بترسانی و هر کس
میدهند.
ي لِلْمُحْسِنِینَ) 􀀀 (وَ بُشْر
یعنی:و بشارتی است براي افراد با ایمان.
بنا بر این تقدیر بشري مصدري است منصوب،و نیز جایز است بشري در « و یبشر بشري »: و بعضی گفته اند:تقدیرش چنین است
.« و هو بشري للمحسنین الموحّدین »: محلّ رفع باشد بنا بر تقدیر یک مبتدا
امُوا) 􀀀 اللّ ثُمَّ اسْتَق
􀀀
الُوا رَبُّنَا هُ 􀀀 (إِنَّ الَّذِینَ ق
.( تفسیر این آیه گذشت ( 1
ص : 394
. 1) رجوع شود به تفسیر آیۀ 30 از سورة فصّلت 41 -1
لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ) 􀀀 (فَ
یعنی:ترسی از لحاظ عذاب و عقاب ندارند.
لا هُمْ یَحْزَنُونَ) 􀀀 (وَ
و نیز آنان از وحشتهاي روز قیامت اندوه بخود راه نمیدهند.
حابُ الْجَنَّهِ) 􀀀 ئِکَ أَصْ 􀀀 (أُول
که همیشه در بهشت خواهند بود و در آن متنعم هستند.
کانُوا یَعْمَلُونَ) 􀀀 ما 􀀀 زاءً بِ 􀀀 ا جَ 􀀀 خالِدِینَ فِیه 􀀀 (
و نعمت بهشت بپاداش اعمال نیک و عباداتی است که در دنیا انجام داده اند.
.( والِدَیْهِ حُسْناً) تفسیر این آیه نیز گذشت ( 1 􀀀 سانَ بِ 􀀀 (وَ وَصَّیْنَا الْإِنْ
(حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً)
از حسن و قتاده و مجاهد نقل شده است یعنی:با بی میلی و بسختی مادرش او را حمل نمود یا آنکه هنگامی که بارداریش
سنگین شد مادرش بسختی و ناراحتی او را حمل میکرد.
(وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً)
بقول ابن عبّاس منظور از سختی وضع حمل است.
لاثُونَ شَهْراً) 􀀀 صالُهُ ثَ 􀀀 (وَ حَمْلُهُ وَ فِ
منظور آنست که کمترین مدّت حمل و کمال دوران شیرخوارگی سی ماه است،ابن عبّاس گوید:هر گاه زنی نه ماه آبستن
باشد بیست و یک ماه دوران شیرخوارگی کودك است،و هر گاه شش ماه آبستن باشد،بیست و چهار ماه دوران شیرخوارگی
کودك است.
ذا بَلَغَ أَشُدَّهُ) 􀀀 حَتّ إِ
ی􀀀 (
بنقل ابن عبّاس و قتاده دوران کمال انسان سی و سه سال است.
و بنقل شعبی منظور از آن رسیدن به حدّ بلوغ و جوانی است.
و از حسن نقل شده است که منظور از آن هنگامی است که حجّت بر او تمام شود
ص : 395
. 1) رجوع شود به تفسیر آیۀ 8 از سورة عنکبوت 29 -1
و بعضی هم گفته اند منظور چهل سالگی است،و این همان دورانی است که بر پیامبران وحی نازل میشود،و لذا بدان تفسیر
شده است.
(وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً)
بنا بر این دوران کمال را رسیدن به چهل سالگی معرّفی کرده است،و منظور آنست که در این سنین انسان بکمال رأي و عقل
رسید،و در چهل سالگی باین مقام خواهد رسید.
الَ رَبِّ أَوْزِعْنِی) 􀀀(ق
یعنی:خدایا بمن الهام کن.
.( ضاهُ) تفسیر این آیه نیز در سورة نمل گذشت ( 1 􀀀 صالِحاً تَرْ 􀀀 الِدَيَّ،وَ أَنْ أَعْمَلَ 􀀀 ی و 􀀀 (أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَل
(وَ أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی)
از زجاج نقل شده است،یعنی فرزندان مرا شایسته قرار بده،و بعضی گفته اند این جمله دعاء است براي فرزندانش که نسبت باو
و برخی گفته اند:این قسمت دعاء است بمنظور اصلاح آنان تا از خداوند « أَصْلِحْ لِی » نیکی کنند،و فرمانش برند،بدلیل:جملۀ
اطاعت کنند،و بعبادتش گرایند،و این معنی مناسبتر است،زیرا اگر فرزندان حضرتش اطاعت خدا کنند باو هم نیکی کرده
اطلاق میگردد بر کسانی که بعد از او بدنیا میآیند. « ذرّیه » اند،بدلیل آنکه نام
اللّ روایت شده است یعنی:خدایا فرزندان مرا براي من خلفی راستین و بندگانی درست براي خودت قرار
􀀀
و از سهل بن عبد ه
بده.
(إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ)
یعنی:من از گناهان و بدیها بسوي تو باز میگردم (وَ إِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ) و از مسلمانان و فرمانبرداران تو هستم.
ص : 396
. 1) رجوع شود به آیه 19 از سورة نمل 27 -1
20- سورة احقاف-آیات 16
[ [سوره الأحقاف ( 46 ): آیات 16 تا 20
اشاره
کانُوا یُوعَدُونَ ( 16 ) وَ 􀀀 حابِ اَلْجَنَّهِ وَعْدَ اَلصِّدْقِ اَلَّذِي 􀀀 اتِهِمْ فِی أَصْ 􀀀 جاوَزُ عَنْ سَیِّئ 􀀀 ا عَمِلُوا وَ نَتَ 􀀀 ئِکَ اَلَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ م 􀀀 أُول
اَللّ حَقٌّ
􀀀
اَللّ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ هِ
􀀀
انِ هَ 􀀀 ما یَسْتَغِیث 􀀀 دانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ اَلْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی وَ هُ 􀀀 ما أَ تَعِ 􀀀 والِدَیْهِ أُفٍّ لَکُ 􀀀 الَ لِ 􀀀 اَلَّذِي ق
کانُوا 􀀀 ئِکَ اَلَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ اَلْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ إِنَّهُمْ 􀀀 ساطِیرُ اَلْأَوَّلِینَ ( 17 ) أُول 􀀀 إِلاّ أَ
􀀀
ذا 􀀀􀀀 ا ه 􀀀 فَیَقُولُ م
اَلنّ أَذْهَبْتُمْ
ارِ 􀀀 ع لا یُظْلَمُونَ ( 19 ) وَ یَوْمَ یُعْرَضُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا لََی 􀀀 هُم مالَهُمْ وَ 􀀀 مِمّ عَمِلُوا وَ لِیُوَفِّیَهُمْ أَعْ
ا􀀀 دَر جاتٌ 􀀀 خاسِرِینَ ( 18 ) وَ لِکُ لٍّ َ 􀀀
ما کُنْتُمْ 􀀀 ما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِی اَلْأَرْضِ بِغَیْرِ اَلْحَقِّ وَ بِ 􀀀 ذابَ اَلْهُونِ بِ 􀀀 ا فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَ 􀀀 ا وَ اِسْتَمْتَعْتُمْ بِه 􀀀 اتِکُمُ اَلدُّنْی 􀀀 اتِکُمْ فِی حَی 􀀀 طَیِّب
( تَفْسُقُونَ ( 20
ترجمۀ آیات:
-16 آنان کسانی هستند که اعمال نیکوي آنان را از ایشان میپذیریم و از گناهانشان در میگذریم در حالی که جزء بهشتیان
هستند،همان وعدة راستی که در دنیا بآنان می دادیم.
ص : 397
-17 و آن کس که بپدر و مادرش گفت:اف بر شما آیا بمن وعده میدهید که بیرون شوم با اینکه پیش از من قرنها خالی شده
است،و پدر و مادرش به درگاه خدا استغاثه میکنند و میگویند واي بر تو ایمان بیاور که وعدة الهی حقّ است،ولی او
میگوید:اینها جز افسانه هاي پیشینیان چیزي نیست.
-18 اینان کسانی هستند که با امّتهاي پیش از آنان از جنّ و انس عذاب براي ایشان ثابت شده است،آنان مردمی زیانکار
بودند.
-19 هر کس مطابق کرده اش درجه و پاداش خواهد داشت،و خداوند پاداش عمل آنان را خواهد داد،و نسبت به آنان ستم
نخواهد شد 20 -و روزي که کافران بر آتش جهنّم عرضه میشوند،بآنان گفته میشود آیا در زندگی دنیا نعمتهاي خود را از بین
بردید،و از آن لذّتها بردید،ولی امروز بخاطر آنکه در روي زمین بناحق تکبّر می ورزیده اید و گناه میکرده اید به مکافات
عذاب ذلّت باري خواهید رسید.
(پنج آیه)
قرائت آیات:
بضمّ یاء و احسن « یتقبّل و یتجاوز » را با نون،و احسن را به نصب خوانده اند،امّا بقیّه « نتقبّل و نتجاوز » اهل کوفه غیر از ابی بکر
با دو همزه قرائت « أ اذهبتم » با یک همزة ممدود خوانده اند و ابن عامر « آذهبتم » برفع خوانده اند ابن کثیر و ابو جعفر و یعقوب
نموده اند.
با یک همزة مفتوح و بدون مد خوانده اند. « اذهبتم » و بقیّه
دلیل قرائت:
خوانده است گرچه فعل مجهول است ولی فاعل آن « یتقبل » کسی که
ص : 398
1)بنا بر این مجهول بودن آن مانند ) « اللّ مِنَ الْمُتَّقِینَ
􀀀
ما یَتَقَبَّلُ هُ 􀀀 إِنَّ » : معلوم است که خدا است،همانگونه که جاي دیگر آمده است
معلوم بودن آنست در اطّلاع نسبت به فاعل.
آمده است،و هر دو ترکیب خوب است. « سانَ 􀀀 وَ وَصَّیْنَا الْإِنْ » با نون خوانده است آن میباشد که قبلا « نتقبّل » و دلیل کسی که
.( را بیان کردیم ( 2 « افّ» و در سورة بنی اسرائیل اختلاف در
أَ» 3)و مثل ) «؟ ذا بِالْحَقِّ 􀀀􀀀 أَ لَیْسَ ه » : بصورت استفهام آنست که نظیر این در قرآن بسیار آمده است مثل «؟ اذهبتم » و علّت قرائت
.(4) « مانِکُمْ 􀀀 کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِی
آنست که استفهام نیز به منظور اقرار گرفتن است،و اقرار گرفتن نیز مانند خبر است،و نیز روشن است « اذهبتم » و وجه خبر بودن
که تقریر با فاء جواب داده نمیشود،ولی جایی که تقریر نباشد با فاء جواب آورده خواهد شد مثل آنکه اینان با این عمل که از
که جملۀ قول «... یقال لهم »: انجام آن خبر داده میشود ضمنا مورد سرزنش نیز قرار میگیرند،و در هر دو قرائت معنی آنست که
جملۀ قول در آن حذف شده است. «؟ مانِکُمْ 􀀀 أَ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِی » حذف شده است همانگونه که در
اعراب آیات:
وَعْدَ الصِّدْقِ
وعدهم » در آیۀ 16 منصوب است،و تقدیرش چنین است
ص : 399
. 1) سورة مائده آیۀ 27 -1
. 2) سورة اسراء 17 آیۀ 23 -2
3) سورة انعام 6 آیۀ 30 -3
. 4) آل عمران 3 آیۀ 106 -4
و اضافه وعد به صدق اضافۀ غیر حقیقی است زیرا که صدق در تقدیر نصب است بنا بر آنکه صفت وعد « اللّ ذلک وعدا
􀀀
ه
باشد.
موصول است وصله در موضع نصب است بنا بر آنکه صفت باشد براي وعد. « کانُوا یُوعَدُونَ 􀀀 اَلَّذِي » و
.« هذا الکلمه التی تقال عند الامور المکروهه کائنه لکما »: مبتداء و خبر است،و تقدیرش چنین است « ما􀀀 أُفٍّ لَکُ » و
و بعضی گفته اند:تقدیرش ،« اللّ الویل
􀀀
الزمک ه »: منصوب است زیرا مفعول فعل محذوف است،و تقدیرش این است « ویلک »
چنین است:
گفتیم. « ما􀀀 أُفٍّ لَکُ » که مبتدا و خبر باشد،همانگونه که در « وي لک »
معطوف است بر محذوف،و تقدیرش چنین است: « لیوفیهم » و
.« اللّ اعلم لیجزیهم بما عملوا و لیوفیهم اعمالهم
􀀀
و ه »
معنی آیات:
سپس خداوند بزرگ خبر داده است که این انسان استحقاق چه چیزي دارد و فرموده است:
ئِکَ) 􀀀 (أُول
یعنی آنان که سخنان گذشته را میگفتند.
ا عَمِلُوا) 􀀀 (الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ م
یعنی:بوسیلۀ عبادتهایشان پاداش داده میشوند،بدین معنی که اعمال نیکوي آنان را با پاداش دادن خواهیم پذیرفت،و منظور از
ا عَمِلُوا) واجبات و مستحبّاتی است که انسان با آن استحقاق ثواب پیدا میکند،زیرا عمل مباح نیز از قبیل عمل نیکو 􀀀 (أَحْسَنَ م
است،ولی به صفت قبولی متّصف نمیشود.
اتِهِمْ) 􀀀 جاوَزُ عَنْ سَیِّئ 􀀀 (وَ نَتَ
و از گناهانی که انجام داده اند در میگذریم.
ص : 400
حابِ الْجَنَّهِ) 􀀀 (فِی أَصْ
در موضع « حابِ الْجَنَّهِ 􀀀 فِی أَصْ » یعنی:در زمرة بهشتیان که از گناهانشان در میگذریم،گناه آنان را نیز عفو میکنیم،بنا بر این
نصب است بنا بر آنکه حال باشد.
کانُوا یُوعَدُونَ) 􀀀 (وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي
یعنی:به آنان وعدة راست داد،و آن وعده اي است که خداوند به اهل ایمان داده است که اعمال نیکوکارانشان را قبول
کرده،گناهکارشان را عفو کند،و هر گاه بخواهد به آنان تفضل کند عذاب را از آنان بر خواهد داشت،یا آن گاه که توبه
کنند...،و آن وعده اي که به آنان میدادند بزبان پیامبران وعده داده میشد.
والِدَیْهِ) 􀀀 الَ لِ 􀀀 (وَ الَّذِي ق
آن کس که هر گاه پدر و مادرش او را به ایمان دعوت کنند به آنان گوید:
ما) 􀀀 (أُفٍّ لَکُ
یا شما را »، یعنی:دور باشید « بعدا لکما »: این جمله،جملۀ اظهار تنفر است،و منظور از آن اظهار خشم و نفرت است،و بمعنی
و بعضی هم گفته اند:یعنی:کثافت،بوگنددار،همانگونه که به هنگام استشمام نمودن بوي گند از آن اظهار تنفر و انزجار « نبینم
کنند.
دانِنِی أَنْ أُخْرَجَ) 􀀀 (أَ تَعِ
آیا بمن وعده میدهید که از قبر بیرون آمده زنده شده بر انگیخته خواهم شد.
(وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی)
با اینکه امتهاي پیش از من رفته اند و مرده اند،ولی از قبر بیرون نیامدند،و بزندگی بازنگشتند،و بعضی گفته اند یعنی:قرنها بر
این مذهب گذشته است که انکار بعث و زنده شدن مردگان میشوند.
اللّ )
􀀀
انِ هَ 􀀀 ما یَسْتَغِیث 􀀀 (وَ هُ
یعنی:پدر و مادرش بدرگاه خداوند استغاثه
ص : 401
میکنند،و از خدا دستگیري میخواهند تا نسبت بفرزندشان لطف کند تا ایمان آورد،و به فرزند خود میگویند:
(وَیْلَکَ آمِنْ)
واي بر تو به روز قیامت و به آنچه که محمّد(ص)میگوید ایمان بیاور.
اللّ حَقٌّ)
􀀀
(إِنَّ وَعْدَ هِ
که وعدة الهی در مورد برانگیختن مردگان،و حشر و نشر و ثواب و عقاب.
ساطِیرُ الْأَوَّلِینَ) 􀀀 إِلاّ أَ
􀀀
ذا 􀀀􀀀 ا ه 􀀀 (فَیَقُولُ:م
یعنی:این قرآن و آنچه که مرا بسوي آن فرا میخوانید جز افسانه هاي پیشینیان چیزي نیست،و اینها هیچ حقیقتی ندارند.
و از ابن عباس و ابی العالیه و سدي و مجاهد نقل شده است که این آیه دربارة عبد الرحمن به ابی بکر نازل شده است که پدر
اللّ بن جدعان و بزرگان قریش را زنده
􀀀
و مادرش او را وادار به اسلام کردند،و بسیار بر او اصرار نمودند،گفت:براي من عبد ه
.( کنید تا دربارة آنچه که می گویید از آنان بپرسم؟ ( 1
از قتاده و حسن و زجاج نقل شده است که آیه عمومیت دارد و شامل هر کافري که با پدر و مادر خود بد رفتار است میشود،و
میگویند:بدلیل آنکه بدنبال این آیه میگوید:
ئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ) 􀀀 (أُول
یعنی در زمرة امتهایی شایستۀ عذاب گردیده اند.
(قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ)
و پیش از آنان از جنیان
ص : 402
. 1) تفسیر ابن عبّاس صفحۀ 312 -1
و انسانها گذشته و حال و عقائدشان همانند آنان بود.
قتاده میگوید:حسن گفته است جنیان مرگ و میر ندارند.
سپس خداوند از حال آنان خبر داده «... ئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ 􀀀 أُول » : ولی این آیه بر خلاف این گفتار دلالت دارد
میفرماید:
خاسِرِینَ) 􀀀 کانُوا 􀀀 (إِنَّهُمْ
یعنی:اینان خویشتن را در زیان افکندند زیرا خود را با گناه و نافرمانی خدا بهلاکت رساندند.
مِمّ عَمِلُوا)
ا􀀀 دَر جاتٌ 􀀀 (وَ لِکُلٍّ َ
بگفته ابن زید و ابی مسلم یعنی:هر کدام از اینها که یاد شد از مؤمنین نیکوکار و کافران گناهکار طبق موقعیت و کار و
کردارشان درجات و مراتبی دارند،بنا بر این درجات نیکان در بهشت است و درجات کافران درکات جهنّم است.
و بگفتۀ جبائی و علی بن عیسی یعنی:هر فرد مطیعی داراي درجاتی است از ثواب و پاداش،هر چند که در میزان و مقدار
درجات برخی بر دیگري برتري دارند.
مالَهُمْ) 􀀀 (وَ لِیُوَفِّیَهُمْ أَعْ
با یاء خوانده است بنظر او معنی اینست که خداوند پاداش « یوفینهم » یعنی:آنان را بثواب اعمالشان خواهیم رساند و هر کس
اعمالشان را خواهد داد.
لا یُظْلَمُونَ) 􀀀 (وَ هُمْ
یعنی:نسبت به آنان ستم نخواهد شد،بدین ترتیب در موردي که استحقاق عذاب ندارند عذاب شوند،یا آنجا که سزاوار ثوابند
از آنان دریغ شود.
النّ )
ارِ 􀀀 ع (وَ یَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا لََی
یعنی: « عرض فلان علی السوط »: یعنی:روز قیامت که کافران وارد جهنّم خواهند شد،همانگونه که گویند
ص : 403
فلانی را تازیانه زدند،و بعضی هم گفته اند یعنی:پیش از آنکه آنان را وارد جهنم کنند،آتش جهنم بر آنان عرضه شده
است،تا سختی و عذاب آن را به بینند.
ا) 􀀀 اتِکُمُ الدُّنْی 􀀀 اتِکُمْ فِی حَی 􀀀 (أَذْهَبْتُمْ طَیِّب
یعنی:به آنان گفته میشود که نعمتها و لذتهاي دنیا را بر نعمتها و لذتهاي بهشتی ترجیح دادید.
ا) 􀀀 (وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِه
یعنی:در لذّات دنیا فرو رفته از آنها بهره مند شدید،بعضی گفته اند:این لذات که از آن بهره برده اند رزقهاي نیکو است که
خداوند میفرماید:آن را در راه بر آوردن خواسته هاي نفسانی و لذت هاي زودگذر دنیا صرف نمودید،و آن را در راه رضاي
الهی صرف ننمودید.
همین که خداوند بزرگ کفار را بخاطر بهره برداري از روزي و لذتهاي دنیا مورد نکوهش قرار داد،رسول خدا(ص)و امیر
المؤمنین(ع)زهد را پیشۀ خود ساخته،از ناز و نعمت پرهیز کردند.
روایت شده است عمر بن الخطّاب گوید:
رسول خدا(ص)در منزل ام ابراهیم بود اجازه گرفتم و بر حضرتش وارد شدم،حضرت روي قطعه اي از بوریا دراز کشیده بود »
و نیمی از بدن آن حضرت روي خاك بود،و زیر سرش بالشی قرار داشت که از لیف خرما پر شده بود،سلام کردم،نشستم و
اللّ تو پیامبر خدا و برگزیدة از میان بندگان هستی،کسري و قیصر بر کرسیهاي زرنگار و فرشهاي حریر و دیبا
􀀀
گفتم:یا رسول ه
تکیه میکنند.
رسول خدا(ص)فرمود:آنان مردمی هستند که نعمتهایشان را در همین دنیا نقد تحویل گرفته اند،و بزودي هم از آنان گرفته
خواهد شد،امّا
ص : 404
ناز و نعمت ما بآخرت افتاده است.
حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام ضمن یکی از خطبه هاي خود میفرماید:
بخدا سوگند آن قدر این جبه خود را وصله نمودم که دیگر از وصله کننده آن خجالت کشیدم،کسی بمن گفت:چرا آن را »
.(1) « بدور نمی افکنی؟در پاسخ گفتم:از من دور شو فردا که صبح شد از مردم شب رو مدح خواهد شد
محمد بن قیس از حضرت باقر(ع)روایت میکند که فرمودند:
بخدا سوگند که علی(ع)مانند بردگان غذا میخورد،و همانند آنان می نشست،و همیشه دو عدد پیراهن میخرید و غلام خود را »
مخیر میساخت هر کدام بهتر است آن را او براي خود ببرد،و خودش آن دیگري را میپوشید و هر وقت آستین پیراهن از سر
انگشتانش بلندتر بود آن را میبرید،و هر گاه قامت پیراهن بلند بود آن را پاره میکرد،و حضرتش پنج سال خلافت و حکومت
می کرد،و در این مدت نه آجري براي خود روي آجر دیگر گذاشت،و نه خشتی روي خشتی،نه نقره اي بمیراث گذاشت و نه
طلایی،بمردم نان گندم و گوشت میداد،و خودش بمنزل باز میگشت و نان جو و روغن زیتون و سرکه میخورد،و هیچکدام دو
امر بر او وارد نشد که هر دو مورد رضایت پروردگار باشد مگر آنکه از آن دو عمل سختتر و طاقت فرساترش را انتخاب
میکرد،و هزار بنده از زحمت بازوي خود آزاد کرد که همه را بدست خود تربیت کرده بود،و با عرق جبین خود خریداري
نموده بود،و هیچکس بعد از او توانایی کار او را نداشت،و شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند،و از خاندانش
ص : 405
. 1) نهج البلاغه چاپ فیض صفحۀ 512 -1
و در روایت مشهور است که «. شبیه ترین فرد به او علی بن الحسین(ع)بود که نیز کسی پس از او توانایی کارش را نداشت
حضرت در بصره بعیادت علاء بن زیاد رفت علاء گفت:یا امیر المؤمنین من از برادرم عاصم بن زیاد شکایت میکنم که عبایی
پوشیده و دست از دنیا کشیده است،حضرت علی(ع)فرمود:او را پیش من بیاورید،وقتی عاصم را آوردند حضرت فرمود:اي
دشمنک جان خودت کثافت از سر و صورتت بالا رفته،چرا به خانواده و فرزندانت رحم نمیکنی؟ آیا تو خیال میکنی خداوند
نعمتهایش را بر تو حلال کرده،و بدش میآید که از آن استفاده کنی،تو از این کوچکتري در پیشگاه خدا.
گفت:یا امیر المؤمنین این تو هستی که خودت با لباس خشن و غذاي اندك زندگی میکنی؟.
فرمود:واي بر تو من مانند تو نیستم،خداوند بر رهبران حق واجب فرموده است،که خود را با ضعفاي بندگانش برابر گیرند،تا
تنگدستی فقرا بر آنان سخت نگذرد.
ذابَ الْهُونِ) 􀀀 (فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَ
یعنی:روز قیامت عذابی ذلّت بار و سخت بسزاي اعمالتان خواهید دید.
ما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِی الْأَرْضِ) 􀀀 (بِ
یعنی:با تکبّر نمودن در برابر حق و تکبّر نسبت به پیامبران و اولیاء الهی است که استحقاق عذاب پیدا میکنند.
ما کُنْتُمْ تَفْسُقُونَ) 􀀀 (بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِ
یعنی:با خارج شدن از طاعت خدا بسوي نافرمانیش فاسق شده اید.
ص : 406
فهرست ترجمۀ تفسیر مجمع البیان ج 22
3 سورة سجده: - عنوان صفحه مقدّمۀ مترجم 4
47-54 26- 39 آیات 30 -46 21- 28 آیات 25 -38 16- 20 آیات 20 -27 11- 12 آیات 15 -19 6- 5 آیات 10 -11 1- آیات 5
84 سورة شوري: -88 51- 78 آیات 54 -83 46- 71 آیات 50 -77 43- 62 آیات 45 -70 36- 55 آیات 42 -61 31- آیات 35
- 124 آیات 30 -135 21- 114 آیات 25 -123 16- 101 آیات 20 -113 11- 96 آیات 15 -100 6- 89 آیات 10 -95 1- آیات 5
136-144 26
ص : 407
51- 163 آیات 53 -167 46- 158 آیات 50 -162 41- 151 آیات 45 -157 36- 145 آیات 40 -150 31- عنوان صفحه آیات 35
168-176 سورة زخرف:
202 آیات -206 21- 194 آیات 25 -201 16- 187 آیات 20 -193 11- 184 آیات 15 -186 5- 177 آیات 10 -183 1- آیات 5
236 آیات -242 46- 228 آیات 54 -235 41- 221 آیات 45 -227 36- 213 آیات 40 -220 31- 207-212 آیات 35 26-30
275-280 86- 266 آیات 89 -274 76- 259 آیات 85 -265 66- 253 آیات 75 -258 61- 243-252 آیات 65 55-60
ص : 408
درب