گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد ششم
فصل دوم: قرآن و فرا روان شناسی






صفحه 18 از 88
فصل دوم: قرآن و فرا روان شناسی
اشاره
ص: 43
مقصود از فرا روانشناسی در قرآن چیست؟
پرسش:
مقصود از فرا روانشناسی در قرآن چیست؟ پاسخ:
براي روشن شدن مطلب لازم است به پرسشهاي زیر پاسخ دهیم:
1. منظور از فرا روانشناسی چیست؟
2. آیا در قرآن به تمامی علوم اشاره شده است؟!
3. قرآن به چه شکلی به مسئلهي فرا روانشناسی پرداخته است؟
پاسخ سوال اول:
عبارت است از: کسب اطلاع (و بدست آوردن معرفت و آگاهی) از چیز یا رویدادي بدون دخالت حواس « فرا روانشناسی » دانش
«1» . عادي بشر
مثل: سحر، چشم زخم، تله پاتی و هیپنوتیزم و ...
پاسخ سوال دوم:
برخی بر این باورند که چون قرآن کتاب الهی و معجزهي جاوید پیامبر (ص) است باید به تمام موارد- علوم- اشاره نماید و حال
آنکه چنین نیست. به عبارتی
ص: 44
ولی در بیش از «1» . قرآن کتاب هدایت انسان است و ضرورتی ندارد تمام مسائل علوم تجربی را با طول و تفصیل بیان کرده باشد
هزار آیه به مسائل علمی در راستاي هدایت، اشاره کرده است.
پاسخ سوال سوم:
با توجه به تعریف فرا روانشناسی در آیات فراوانی- براساس برخی تفاسیر- بدان اشاره شده که فهرست برخی از آنها عبارتند از:
. 1. سحر و جادو بقره/ 102
. 2. چشم زخم یوسف/ 67
. 3. روح اسراء/ 85
. 107 و یوسف/ 12 - 4. خواب صافات/ 102
. 5. اخبار غیبی آل عمران/ 5 و بقره/ 255
. 6. امدادهاي غیبی آل عمران/ 123
. 7. معجزات الهی مریم/ 29 و 30
جمعبندي و نتیجه:
دانش فرا روانشناسی از جمله دانشهایی است که بشر به صرف داشتن دانش تجربی، نمیتواند به ابعاد مختلف آن پی ببرد. از این
صفحه 19 از 88
رو لازم است با توجه به اشارات قرآن به علم فرا روانشناسی و تجربه علمی و عملی دانشمندان، این علم را توسعه داد و قرآن کریم
را یکی از منابع تحقیق براي این علم دانست.
ص: 45
آیا چشم زخم از نظر قرآن واقعیت دارد یا خرافه است؟
پرسش:
آیا چشم زخم از نظر قرآن واقعیت دارد یا خرافه است؟ پاسخ:
مقدمه:
تاثیر چشم و نیروهاي مرموز آن از دیر زمان مورد توجه بشر بوده است. شاید نتوان تاریخ دقیقی براي شروع این عقائد یافت اما
آنچه مسلَم است انسانها در اثر تجربیات روزمرّه و برخی نقلهاي تاریخی و دینی به آن اعتقاد پیدا کرده بودند، هر چند که در این
بین خرافاتی نیز راه یافته است که نیازمند اصلاح و پالایش است.
تعریف چشم زخم:
چشم زخم، نیروي مرموزي است که در چشم برخی افراد وجود دارد که ممکن است با یک نگاه مخصوص، طرف مقابل را بیمار
«1» . یا هلاك کند
چشم زخم از منظر قرآن کریم:
سخن گفته باشد وجود ندارد اما آیاتی وجود دارد که در مورد « چشم زخم » به نظر میرسد در قرآن، آیهاي که به صراحت از
به آن استناد شده است، از جمله: « چشم زخم »
ص: 46
1. قرآن کریم در سورهي قلم آیهي 51 میفرماید:
و مسلماً نزدیک بود کسانی که کفر ورزیدند » ؛« وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ »
«. قطعاً او دیوانه است » : هنگامی که آگاه کننده (: قرآن) را شنیدند با چشمانشان تو را بلغزانند و میگویند
شأن نزول:
مفسران براي آیهي فوق دو شأن نزول ذکر کردهاند:
الف. برخی مفسران در شان نزول این آیه نقل کردهاند که در مورد گفتار برخی مخالفان ولایت علی (ع) در روز غدیر خُم بوده
است که به پیامبر (ص)- در هنگامی که دست علی (ع) را براي امامت بالا برد- نگاه کردند و گفتند: به چشمان او نگاه کنید مثل
چشم دیوانگان میچرخد. در آن هنگام جبرئیل آیهي فوق را نازل کرد.
ب. بعضی مفسران نقل کردهاند که در قبیلهي بنی اسد افرادي بودند که قدرت چشم زخم داشتند و برخی از آنها میخواستند پیامبر
«1» . (ص) را چشم زخم بزنند که آیهي فوق به این مناسبت نازل شد
بررسی:
میتوان از میان اقوال، این قول را « نزدیک است که کافران با چشم، تو را بلغزانند » : با توجه به سیاق و لحن آیه که میفرماید
این آیه کنایه از نگاههاي بسیار غضب آلود است مثل اینکه میگوییم فلان کس آنچنان بد به من نگاه کرد که گویی » : پذیرفت که
«2» « میخواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد
ص: 47
صفحه 20 از 88
و آیه در مقام بیان نوعی نگاه خشم آلود، و چشم غرّه رفتن است به طوري که طرف مقابل را بترساند و از جاي خود بلغزاند و از
میدان بِدَر کند.
2. در سوره یوسف آیهي 67 آمده است:
در آیه شریفه آمده که حضرت یعقوب (ع) از فرزندش «1» «... وَقَالَ یَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَهٍ »
میخواهد که از یک در وارد نشوند، بلکه از چند در وارد شوند، علت این امر چیست؟
گروهی از مفسّران گفتهاند: علت این بوده که برادران یوسف از جمال کافی بهرهمند بودند (اگر چه یوسف نبودند ولی برادران او
بودند) و هم قامتهاي رشید داشتند، و پدر نگران بود که جمعیت یازده نفري که قیافههاي آنان نشان میداد از یک کشور به مصر
آمدهاند، توجه مردم را به خود جلب کنند، او نمیخواست از این راه چشم زخمی به آنها برسد.
بخشی از این چشم زخم، حق است و از نظر علمی نیز بوسیله سیاله مغناطیسی مخصوصی که از چشم بیرون میپرد، قابل توجیه
«2» . میباشد، هر چند عوام الناس آنرا با مقدار زیادي از خرافات آمیختهاند
چشم زخم از منظر عقل و علم:
اثر عمیق چشم در دیگران که موجب هلاکت یا بیماري شود از نظر عقلی محال نیست. چه اینکه بسیاري از دانشمندان معتقدند در
بعضی از چشمها،
ص: 48
نیروي مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادي دارد حتی با تمرین و ممارست، میتوان آن را پرورش داد. خواب مغناطیسی
از طریق همین نیروي مغناطیسی چشمهاست.
که با شعاعی نامرئی، میتواند کاري کند که از برخی سلاحهاي مخرب ساخته نیست؛ پذیرش وجود « اشعهي لیزر » در دنیایی که
نیرویی در بعضی از چشمها، که از طریق امواج مخصوص در طرفِ مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود.
بنابراین، چشم زخم از نظر عقل و علم ممکن است. «1» و بسیاري نقل کردهاند که افرادي داراي این نیروي مرموز چشم بودهاند
چشم زخم از دیدگاه روایات:
«2» « العین حق و الرقی حق » : در نهج البلاغه میخوانیم
« چشم زخم حق است و توسل به دعا براي دفع آن نیز حق است »
در برخی روایات از امام صادق (ع) نقل شده که براي جلوگیري از چشم زخم (توسط خود انسان) یا چشم خوردن سه مرتبه
«4» . و در برخی روایات دیگر نقل شده که ذکر خدا را بگوید کافی است «3» .« ما شاء الله لاقوه الا بالله العلی العظیم » : بگویند
ص: 49
جمع بندي و نتیجهگیري:
سخنی به میان نیامده است، ولی در روایات اشاراتی به این نیروي مرموز چشم شده است، « چشم زخم » در قرآن کریم به صراحت از
نداریم اما باید توجه داشت که این مطالب به معناي پذیرفتن همهي « چشم زخم » و از نظر عقل و علم نیز مانعی جهت پذیرش
خرافاتی که در این زمینه رایج است، نمیباشد.
« چشم زخم » چشم شوري) کند؛ و از طرف دیگر براي نجات از ) « چشم زخم » به عبارتی انسان نمیتواند کسی را متهم به داشتن
نمیتوان هر راه حل خرافی را پذیرفت و دنبال کرد.
معرفی منابع جهت مطالعه در زمینهي فرا روانشناسی:
. 1. تناقض نما یا غیب نمون، محمدامین احمدي، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، چاپ اول، 1378
صفحه 21 از 88
2. عجایب حس ششم، غلامرضا اربابی، گروه فرهنگی اربابی، چاپ صنوبر تهران.
3. روح و دانش جدید، آیزنک: براود، واتسن، مترجم محمدرضا غفاري، چاپ دفتر نشر و فرهنگ اسلامی.
4. شگفتیهاي هیپنوتیزم، ب. جیبسون والتر، ترجمه رضا رحمانیان، چاپ صنوبر.
5. تفسیر موضوعی قرآن کریم، جلد اول، جوادي آملی، مرکز نشر اسراء.
6. جهان غیب و غیب جهان، بهاء الدین خرمشاهی، انتشارات کیهان.
7. عوامل معنوي و فرهنگی دفاع مقدس (باورهاي دینی و امدادهاي غیبی)، علی تقیزاده اکبري، مرکز تحقیقات اسلامی.
8. دریافتهاي حس ششم در فوق طبیعت، چلبی شاکر و بشار البیطار محمد، مترجمان، احمد بانپور و م. حیدریان.
ص: 50
9. اصالت روح از نظر قرآن، آیت الله جعفر سبحانی، چاپخانه علمیه قم.
10 . پژوهشی در سحر و جادوگري از نظر اسلام، محمد سالاري، موسسه انتشارات مشهور.
11 . هیپنوتیزم علمی نوین، شروت ریچارد، ترجمه رضا جمالیان، موسسه اطلاعات.
12 . اعجاز (معجزه) از نظر عقل و قرآن، آیت الله سید محمدحسین طباطبایی، نشر فاخته.
13 . معجزه در قلمرو عقل و دین، محمدحسن قدردان قراملکی، بوستان کتاب قم.
14 . علوم غیبی و اسرار، موریس مترلینگ، ترجمه ذبیح الله منصوري، انتشارات صفار تهران.
15 . فوق طبیعت، لیال واتسن، ترجمهي شهریار بحرانی و احمد ارژمند، چاپخانه سپهر تهران.
ص: 51
آیا سحر از نظر قرآن واقعیت دارد یا خرافه است؟
پرسش:
آیا سحر از نظر قرآن واقعیت دارد یا خرافه است؟ پاسخ:
لازم است نخست مفهوم سحر و آیات آن را بررسی کنیم:
الف. سحر در لغت:
1. خدعه و نیرنگ مانند: شعبده بازي.
2. هر چه که عوامل نامرئی و مرموز دارد.
3. جلب شیطانها از راههاي خاص و کمک گرفتن از آنها.
4. تغییر ماهیت اشیاء و شکل اشخاص به صورت خیالی.
«1» . تذکر: از نظر لغوي سحر شامل شعبده و تردستی نیز میشود
ب. سحر در اصطلاح:
1. نوعی اعمال خارق العاده که آثاري از خود در وجود انسانها به جاي میگذارد و گاهی یک نوع چشمبندي و تردستی است و
«2» . گاه تنها جنبهي روانی و خیالی دارد
ص: 52
2. سحر بر حسب متعارف، امر خارق العادهاي را گویند که از راه تصرف در مشاعر ادراکی انسان، تحقق پیدا میکند؛ بنابراین با
قطع نظر از ادراکات انسانی، تحقق نفسی و واقعی نخواهد داشت. مانند: انواع چشمبندي و تسخیر اشخاص، ایجاد حبّ و بغض و
صفحه 22 از 88
«1» . جدایی انداختن میان زن و شوهر و عقد الرجال که عموماً به تصرف در ادراك مربوط میباشند
ج. اقسام سحر:
1. علامه طباطبایی امور خارق العاده را چنین تقسیم بندي میکند:
الف. بسیاري از این امور، طبیعی و بوسیلهي تمرین حاصل میشود. مانند: خوردن سمّ، بلند کردن اشیاء سنگین و ... و گاهی این
امور طبیعی، مخفی است. مانند: کسانی که بدن خود را به مایعی آغشته میکنند و داخل آتش میشوند و نمیسوزند.
ب. برخی از این امور خارق العاده، مستند به امور طبیعی نبوده بلکه به خاطر قوت ارادهي صاحب آنها حاصل میشود. اراده تابع
علم است و هنگامی که علم جازم و ایمان به تاثیر داشته باشد اثر آن ظاهر میشود. مانند: کسانی که احضار ارواح میکنند در واقع
آنها روح را در مشاعر شخص حاضر میکنند؛ یعنی در خیال و حواس آنها حاضر میشود نه در خارج، و گرنه همه آن را
میدیدند.
نامیده « کهانت » ؛ ج. کار صاحبان ارادهي قوي و افرادي که ریاضت میکشند بنابراین اگر از جن و روح خبر گیرند و کمک جویند
«2» . نامیده میشود « سحر » ؛ میشود. و اگر بوسیلهي ورد، نوشتجات و ... باشد
ص: 53
2. تقسیم سحر در روایت:
در روایات اسلامی نیز سحر را به چند گونه تقسیم کردهاند:
حکایت شده که شخصی از امام صادق (ع) در مورد سحر پرسش کرد حضرت در پاسخ فرمودند:
سحر اقسامی دارد برخی اقسام آن به منزلهي طبّ است. همانگونه که پزشکان براي هر دردي دوایی دارند، ساحران نیز براي هر »
سلامتی، ناراحتی، و براي هر معنایی، حیلهاي دارند؛ و نوع دیگر سحر چیزي است که در ارتباط با اولیاي شیطان است پس
نزدیکترین نوع سحر به صواب (واقع) آن است که به منزلهي طب است که ساحر مردي را مبتلا میکند به اینکه از زنان دوري
«1» «. کند و پزشکی آن مرد را معالجه میکند و دفع سحر میکند
3. تفسیر نمونه اقسام سحر را چنین بر میشمارد:
الف. گاهی صرفاً جنبهي نیرنگ، خدعه، چشمبندي و تردستی دارد؛
ب. گاهی از عوامل تلقینی در آن استفاده میشود؛
ج. گاهی در آن از خواص ناشناختهي فیزیکی و شیمایی بعض اجسام و مواد استفاده میشود؛
«2» . د. گاهی از طریق کمک گرفتن از شیاطین است
حقیقت سحر:
سحر آثار روانی مثل ایجاد محبت یا دشمنی، ناراحتی یا خوشحالی دارد؛ اما آثار واقعی خارجی ندارد. مثل: زنده کردن مردگان یا
«3» . تغییر ماهیت و حقیقت چیزي
ص: 54
سحر از دیدگاه علوم جدید:
در گذشته ساحران با استفاده از برخی علوم برنامههاي خود را عملی میساختند که امروزه علم از آن پرده برداشته است.
اول: استفاده از خواص ناشناختهي فیزیکی و شیمیایی اجسام که در داستان ساحران زمان موسی (ع) آمده که آنها با استفاده از
«1» . خواص فیزیکی و شیمیایی مانند جیوه و ترکیبات آن توانستند چیزهایی به شکل مار بسازند و به حرکت درآورند
دوم: استفاده از خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم و مانیه تیزم و تله پاتی و ... لازم به ذکر است این علوم در شمار علومی است که
صفحه 23 از 88
میتواند در بسیاري از شئون زندگی مورد بهرهبرداري صحیح قرار گیرد، ولی ساحران از آن سوء استفاده میکردند و براي اغفال و
«2» . فریب مردم، آنها را به کار میگرفتند
سحر از منظر قرآن کریم:
و مشتقات آن را به کار برده است که میتوان این آیات را به سه دسته تقسیم نمود: « سحر » قرآن کریم حدود 60 بار واژهي
، 1. آیاتی که میفرماید: مخالفان به انبیاي الهی تهمت میزدند و آنان را ساحر میخواندند، مانند: یونس/ 76 ، هود/ 7، طه/ 71
. شعراء/ 49
ص: 55
2. آیاتی که در مورد مقابلهي حضرت موسی (ع) با ساحران زمان خویش است که قرآن این داستان را به طور مفصل بیان کرده
است. اعراف/ 108 تا 123 ، طه/ 57 تا 73 ، شعراء/ 36 تا 46 ، یونس/ 75 به بعد، قصص/ 36 به بعد.
«1» . 3. آیاتی که در مورد سحر هاروت و ماروت در شهر بابل سخن میگوید
تحلیل اجمالی چند آیه در مورد سحر
قَالَ أَلْقُوا فَلَمّا أَلْقَوْا » : سوره اعراف/ 116 «2» « قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِ یُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعَی » : سوره طه/ 66
بسیاري از مفسران نوشتهاند: ساحران زمان موسی (ع) موادي همچون جیوه «3» « سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُو بِسِحْرٍ عَظِیمٍ
درون طنابها و عصاها قرار داده بودند که با تابش آفتاب و گرم شدن این مادهي فوق العاده فرّار، حرکات مختلف و سریعی به
این مارنماها مسلماً جان نداشتند ولی با تلقینهایی که ساحران به مردم کرده بودند و صحنهي خاصی که در «. آنها دست میداد
آنجا بوجود آمده بود، این چنین در چشم مردم مجسم میشد که این موجودات جان گرفتهاند و مشغول حرکتند. بنابراین تعبیر
ص: 56
در نظر موسی » یعنی « یخیل الیه » نیز اشاره به همین معنا است و همچنین تعبیر « چشم مردم را سحر کردند » یعنی « سحروا اعین الناس »
«1» . نیز ممکن است اشاره به همین معنا باشد « چنین منعکس شد
آیت الله معرفت مینویسند:
که دلالت دارد که سحر داراي هیچ حقیقت و واقعیتی نمیباشد چرا که « یخیّل الیه- سحروا عین الناس » ، در فرازي از آیات آمده
« سحروا اعین الناس » : این ریسمانها چنانچه به واسطهي سحر به مار حقیقی تبدیل میشدند، خداي متعال در آیهي شریفه نمیفرمود
«2» « فلمّا القوا صارت حیّات » : بلکه میفرمود
به خودي خود، داراي هیچ واقعیتی نبوده فقط در ناحیهي خیال ،« سحر » از تحلیل این دو آیهي شریفه چنین به دست میآید که
انسان میتواند تاثیراتی بگذارد.
نتیجهگیري:
با توجه به معناي لغوي و اصطلاحی سحر و نیز اقسام آن میتوان چنین نتیجه گرفت: سحر در برخی اقسام آن فقط خیالی است که
اعجاب بیننده را بر میانگیزد مانند: شعبده بازي؛ و در برخی اقسام دیگر، اثرات روانی دارد مانند: ایجاد محبّت و دشمنی به وسیله
امور مخفی از قبیل سخن چینی و وسوسه و ... اما اینکه سحر داراي اثرات خارجی و واقعی همچون تغییر ماهیت و حقیقت مانند
تبدیل انسان به میمون یا سوسک باشد، ناممکن میباشد.
ص: 57
منابع:
. 1. تفسیر نمونه، ج 1، ص 377 به بعد- و ج 13 ، ص 240
صفحه 24 از 88
. 2. المیزان، ج 1، ص 72 به بعد و ص 242
3. السحر و الحسد، محمد متولی الشغراوي، موسسه اخبار الیوم، بیتا، بیجا.
4. السحر فی القرآن الکریم، عبدالمنعم الهاشمی، دار ابن حزم، بیروت، 1411 ق.
5. احکام السحر و السحره فی القرآن و السنّه، امام فخررازي، شرح فریال علوان، دارالفکر لبنانی.
6. السحر و السحره فی ضوء الحدیث النبوي، دکتر سعد المرصفی، منشورات فرات السلاسل، کویت 1409 ق.
7. اعجاز القرآن فی علاج السحر و الحسد رسّ الشیطان، محمد محمود عبدالله، مکتبه زهران، بیتا، بیجا.
8. العلاج الربانی.
9. شبهات و ردود، آیت الله معرفت.
ص: 59
فصل سوم: