گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد ششم
فصل سوم: قرآن و زیست شناسی






اشاره
ص: 61
قرآن و نظریه تکامل (داروینیسم)
پرسش:
قرآن و نظریه تکامل (داروینیسم)؛ قرآن در مورد تئوري تکامل- داروینیسم- چه نظري دارد؟ آیا آنرا نفی میکند یا اثبات؟
پاسخ:
و نظر مقابل آن میپردازیم تا زمینه براي پاسخ آماده شود. « تکامل انواع » قبل از پاسخ به عنوان مقدمه به معرفی
تعریفها:
الف. تکامل انواع (ترانسفورمیسم): انواع موجودات زنده در ابتدا به شکل کنونی نبودهاند، بلکه پس از آنکه نخستین سلولهاي
موجود زنده پیدا شد، به تدریج تکامل یافتند و از نوعی به نوع دیگر تغییر شکل دادند و انواع موجودات را بوجود آوردند که
کاملترین حلقهي آن انسان است.
ب. ثبات انواع (فیکسیسم): انواع جانداران هر کدام جداگانه از آغاز به همین شکل کنونی ظاهر گشتند و هیچ نوع، به نوع دیگر
«1» . تبدیل نشده است و طبعاً انسان هم داراي خلقت مستقلی بوده است
ص: 62
تاریخچه:
بود. ولی جهان علم در آن زمان «1» « لامارك » ، اولین کسی که این نظریه را با روش علمی تشریح کرد، دانشمند معروف فرانسه
دانشمند انگلیسی آنرا مطرح کرد به خاطر تغییر شرایط پذیرفته «2» « چارلز داروین » نتوانست آنرا هضم کند اما هنگامی که پس از او
«3» . معرفی گردید « تحول انواع » شد و به همین خاطر وي به عنوان پایهگذار
اصول چهارگانهي دارونیسم:
1. تنازع بقا: هر موجودي با صدها عامل نابود کننده روبروست، ولی میخواهد عوامل باقی ماندن خود را تحصیل کند از این رو
صفحه 25 از 88
همواره میان موجودات عالم، کشمکش است.
2. انتخاب اصلح: در میدان مبارزه، پیروزي با کسی است که قويتر و مجهزتر است.
3. قانون وراثت: هر اختلافی در پدر و مادر رخ دهد به عینه به فرزندان انتقال مییابد و در طول زمان به صورت یک تغییر کلی و
نوعی درمیآید.
4. سازش با محیط: در صورتی که محیط تغییر کند جانور متناسب با آن تغییر کرده، و به مرور زمان اعضایی که نیاز دارد به وجود
میآورد و اعضایی را که نیاز ندارد از دست میدهد.
ص: 63
« پریماتها » میرسد که قدر مشترك (واسطه) میان آن دو نیز، همان « سمور » * او شجرهي انسان را به میمون رسانده و آن هم به
«1» . هستند
دارونیسم در عصر حاضر یا فرضیهي موتاسیون:
همراه با انواع موافقتها و مخالفتها، گذشتهي پر فراز و نشیبی دارد. « تکامل انواع » فرضیهي
آنرا اثبات کنند. « موتاسیون » یا « جهش » هنوز در زیستشناسی مطرح است و دانشمندان میکوشند از راه « تحول انواع »
البته بر خلاف نظر داروین موتاسیون تدریجی نیست، بلکه دفعی و ناگهانی است و چون در ژنها رخ میدهد قابل انتقال به نسل
«2» ؛ دیگر است
قرآن کریم و نظریهي تکامل:
قرآن کریم به عنوان یگانه کتاب آسمانی موجود- که به اعتقاد همهي دانشمندان اسلامی از هر گونه تحریف مصون مانده است-
در آیات متعددي، از خلقت انسان سخن به میان آورده و از همین رو پژوهشهایی که پیرامون نظریهي تکامل صورت گرفته بیشتر
«3» . به بررسی مساله خلقت انسان از دیدگاه قرآن معطوف گردیده است
ما در ابتدا دیدگاههاي مختلف را در اینباره بیان کرده و سپس به سراغ آیاتی میرویم که بر اثبات یا نفی نظریه تکامل به آنها
استناد جستهاند.
ص: 64
دیدگاه دانشمندان:
«1» : 1. رد نظریهي تکامل و تمسک به ظاهر برخی از آیات خلقت
که با تئوري تکامل در تعارض است. البته این قبیل دانشمندان «2» ظاهر برخی آیات، دلالت بر خلقت مستقیم انسان از خاك دارد
تعارض را وقتی مسلم میدانند که این نظریه از تئوري بودن خارج و به قانون تبدیل شود، و براي آن موقع نیز راه را باز گذاشتهاند.
و آنها آیات را به وسیله آیات دیگر، که تا حدي تکامل انواع را ] «3» آنها میگویند: ظواهر به گونهاي نیست که قابل تاویل نباشد
میرسانند تفسیر میکنند]. این نظریه پر طرفدارترین نظریه در بین دانشمندان اسلامی میباشد.
حتی برخی گفتهاند: آیات در این زمینه صراحت دارند و اگر هم این نظریه اثبات شود آفرینش انسان- به خاطر وحی- از این قاعده
«4» . مستثنی خواهد بود
2. پذیرش نظریهي تکامل و تطبیق آن بر برخی از آیات:
نظریهي تکامل را پذیرفته و آن را موافق قرآن دانستهاند، و آیات مخالف را تاویل کردهاند. «5» برخی افراد
ص: 65
نظریه تکامل در آیینه آیات:
صفحه 26 از 88
آیات قرآن را در رابطه با ردّ یا اثبات این نظریه به سه دسته میتوان تقسیم کرد:
الف: آیاتی که در اثبات نظریه تکامل مورد استناد واقع شدهاند:
«1» . 1. آیاتی که خلقت همه چیز را از آب میداند
«2» : 2. آیاتی که خلقت را به سه مرحله تقسیم میکند
1. بعد از خلقت و قبل از شکلگیري انسان؛ -2
2. بعد از شکلگیري انسان و قبل از انتخاب آدم؛ -2
«3» . 3. انتخاب آدم از بین انسانها و بعد، امر کردن فرشتگان به سجدهي بر آدم -2
3. آیاتی که به مرحلهي اول آفرینش انسان اشاره میکند:
«4» ؛ 1. آفرینش انسان از خاك -3
«5» ؛ 2. آفرینش انسان از آب -3
«6» . 3. آفرینش انسان از نطفه -3
«7» (. 4. آیاتی که به مرحلهي دوم آفرینش انسان اشاره دارد (بعد از شکلگیري و قبل از انتخاب آدم
ص: 66
«1» (. 5. آیاتی که به مرحلهي سوم آفرینش انسان اشاره دارد. (انتخاب آدم از بین انسانها
مورد استناد واقع شده است: « ثبات انواع » ب: آیاتی که در رابطه با اثبات نظریه
«2» ؛ 1. آنها که خلقت همهي انسانها را از نفس واحد میدانند
«3» . 2. آنها که خلقت آدم (ع) را از خاك میدانند
«4» : است « ثبات انواع » و « تکامل انواع » ج: آیاتی که قابل انطباق با هر دو نظریه
جمعبندي و بررسی نظریه تکامل و قرآن:
آیات نامبرده در راستاي استدلال بر نظریههاي یاد شده، مورد رد و اثبات شدید صاحبنظران قرار گرفتهاست که مجال ذکر آنها
نیست. در این باره لازم است به چند نکته توجه داشت:
تنها « ثبات انواع » 1. این نظریه هر چند هنوز اثبات نشده است ولی مورد قبول اکثر جوامع علمی (علوم تجربی) قرار گرفته و نظریهي
به صورت یک احتمال در کنار آن مطرح است و از طرف دیگر آیات قرآن هم قابل انطباق بر هر دو نظریه است، و هم به گونهاي
است که طرفدار یک تئوري میتواند با آوردن احتمالات متعدد آیات، استدلال دیگري را ابطال کند.
ص: 67
2. به صورت قطعی نمیتوان گفت که قرآن در این زمینه چه نظري دارد، بله براي هر کدام میتوان شواهدي اقامه نمود، و محققین
مختلف هم ممکن است در روند تحقیقات خود به یک سمت متمایل شوند ولی بهتر آن است که تا اثبات یا رد قطعی این نظریه،
برداشت از آیات به صورت احتمالی بیان شود.
«1» . 3. در صورت اثبات این نظریه، آیات به گونهاي نیست که با آن تضاد داشته باشند
یادآوري:
از آنجا که ماديگراها خواستهاند از این نظریه به نفع خود سوءاستفاده کنند و آنرا دلیلی بر عدم نیاز طبیعت به خدا قلمداد کنند،
از دلایل خداشناسی است بلکه هر دو طرف « ثبات انواع » مخالفتی با اصول خداشناسی دارد و نه « تحول انواع » یادآور میشویم: نه
باشد « ثبات انواع » نسبت به اثبات خدا یکسان است. زیرا آنچه اثبات خدا بر آن تکیه دارد برهان نظم است خواه این نظم به صورت
صفحه 27 از 88
«2» .« تکامل انواع » یا
براي مطالعه بیشتر به کتابهاي زیر مراجعه فرمایید:
. 1. تکامل زیستی و آیات آفرینش، ابراهیم کلانتري، ناشر موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، 1382
2. تکامل در قرآن، علی مشکینی اردبیلی، ترجمه: ق. حسیننژاد، نشر دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
ص: 68
3. نظریه تکامل از دیدگاه قرآن، مسیح مهاجر، نشر دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1363 ، دارونیسم یا تکامل انواع، جعفر سبحانی،
انتشارات توحید.
. 4. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، د. محمدعلی رضایی اصفهانی، ج 2، انتشارات کتاب مبین، چاپ چهارم، 1383
5. خلقت انسان در قرآن، استاد محمدتقی مصباح یزدي.
6. آفرینش و انسان، محمدتقی جعفري.
7. خلقت انسان، یدالله سحابی.
8. قرآن، طبیعت و تکامل، مهدي بازرگان.
9. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازي، ج 11 ، ذیل آیات مذکور.
ص: 69
آخرین نظرات دانشمندان در مورد نظریه تکامل چیست؟
پرسش:
آخرین نظرات دانشمندان در مورد نظریه تکامل چیست؟ پاسخ:
در این مورد ترجمه خلاصه بیانیه پانصد نفر از دانشمندان علوم تجربی تقدیم میشود:
بالغ بر 500 اندیشمند داراي مدرك دکترا، بیانیهاي را امضاء کردند که بیانگر تردیدشان نسبت به فرضیه تکامل داروین میباشد.
ما در لحاظ کردن پیچیدگی حیات موجودات زنده، ادعاي قابلیت جهش اتفاقی و انتخاب طبیعی را، فاقد » : در این بیانه آمده است
«. قطعیت میدانیم. بررسی دقیق مدارك و اسناد در رابطه با فرضیه داروین بایست مد نظر قرار گیرد
فهرست 514 امضاء کننده، مشتمل بر دانشمندان ایالات متحده و آکادمی ملی علوم روسیه میباشد. عمده امضاء کنندگان عبارتند
از: 154 زیستشناس، 76 شیمیدان و 63 فیزیکدان.
امضاء کنندگان بیانیه مذکور، رساله دکتراي خود را در علوم زیست شناسی، فیزیک، شیمی، ریاضی، طب، کامپیوتر و رشتههاي
،TIM : وابسته ارایه کردهاند. اکثر آنها اساتید یا پژوهشگرانی در دانشگاههاي معتبر میباشند از قبیل
ص: 70
پرفیتون، دانشگاه پنسیلوانیا، دانشگاه ایالت اوهایو، دانشگاه جورجیا ،ALCU، nainoshtimS، ylekrebcU ، دانشگاه کمبریج
و دانشگاه واشنگتن.
اولین بار فهرست اختلاف عقیده با دارونیسم را در سال 2001 چاپ کرد. در آن etutitsnI yrevocsiD) ) مؤسسه دیسکاوري
«. در حقیقت هر دانشمندي در جهان عقیده بر صحت فرضیه داروین دارد » زمان ادعا شده بود که
طرفداران فرضیه داروین (دارونیستها) همچنان ادعا میکنند که هیچ دانشمند مطرحی در فرضیه داروین شک ندارد و در اینجا
فهرستی وجود دارد که 500 دانشمند مایلند که تردید خود را در رابطه با فرضیه داروین، به صورت متفقالقول اعلام نمایند تلاش
صفحه 28 از 88
دارونیستها براي سرکوب مخالفت و مباحثه با استفاده از مراجع قضایی، رسانهها و انجمنهاي آکادمیک، در حقیقت باعث
برانگیختن مخالفت بیشتر و تشویق دانشمندان بیشتري میشود که درخواست افزوده شدن به فهرست مخالفین را داشته باشند.
gro. niwrad در واقع این فهرست رو به رشد دانشمندان مخالف بود که مؤسسه ما را تشویق کرد که وب سایتی را با آدرس
ارایه کند که پاسخی براي افراد جویاي سوال باشد و نیز محلی براي دسترسی به فهرست، چه توسط morftn essid. www
«1» . عامه مردم و چه توسط دانشمندانی که تقاضاي افزوده شدن نامشان به فهرست را دارند
ص: 71
آفرینش حوا چگونه بوده است؟
پرسش:
آفرینش حوا چگونه بوده است؟ پاسخ:
از جمله مسایلی که آیات زیادي از قرآن کریم را به خود اختصاص داده موضوع خلقت است. قرآن کریم با صراحت در آیات
« متعددي
«. زنان را از همان جنس مردان و از سرشت مردان آفریدیم » : میفرماید
«3» « خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَهٍ ثم جعل مِنْهَا زَوْجَهَا » ذیل آیهي «2» آیت الله مکارم شیرازي در تفسیر نمونه
مینویسد: آفرینش همهي انسانها از نفس واحد اشاره به مسالهي آفرینش آدم (ع) جدّ نخستین ما است که این همه افراد بشر با
تنوع خلقت، خلق و خوي متفاوت و استعدادها و ذوقهاي مختلف، همه به یک ریشه باز میگردد که آن آدم (ع) است. تعبیر به-
ثم جعل مِنْهَا زَوْجَهَا- در واقع اشاره به این است که خدا آدم را آفرید سپس همسرش را از گل [و حقیقت او خلق کرد.
ص: 72
است که آفرینش همسر آدم، از باقیماندهي گل او صورت گرفته است. اما «1» لازم به یادآوري است که در برخی احادیث آمده
روایتی که میگوید: حوا از آخرین دندهي چپ آدم (ع) آفریده شده، سخنی بیاساس است که از بعضی روایات اسرائیلی (تحریف
تورات تحریف یافتهي کنونی آمده است. و از این «2» شده) گرفته شده و هماهنگ با مطلبی است که در فصل دوم سفر تکوین
گذشته بر خلاف مشاهده و حس میباشد. زیرا طبق این روایت، یک دندهي آدم برداشته و از آن حوا را آفریدهاند، و از این رو
مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند. در حالی که ما میدانیم هیچ تفاوتی میان تعداد دندههاي مردان و زنان وجود ندارد و
«3» . این تفاوت افسانهاي بیش نیست
شخصی از امام باقر (ع) پرسید: خداوند حوّا را چگونه آفرید؟ امام در پاسخ فرمودند: مردم در این مورد چه میگویند: گفتم:
میگویند خداوند حوّا را از یکی از دندههاي آدم آفرید. (امام) فرمودند: آنها دروغ میگویند، آیا خداوند ناتوان است که حوا را
امام فرمودند: پدرم از » : از غیر دندهي آدم (ع) بیافریند. گفتم فدایت گردم اي پسر رسول خدا پس خداوند حوا را از چه آفرید
پدرانش نقل کرد که رسول خدا (ص) فرمود: خداوند متعال مقداري گل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت و از آن
«4» . گِل، آدم (ع) را آفرید، سپس از آن گِل مقداري اضافه آمد، خداوند از آن گل اضافی حوّا را آفرید
ص: 73
شاید تعبیر گل آدم کنایی باشد و مقصود حقیقت آدم و وجود او باشد که حواء از آن آفریده شده است.
استفاده کردهاند که مقصود از (خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) خلقت حوّا از «1» « خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِ دَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا » بعضیها از آیهي
جنس آدم (جنس بشر) است؛ یعنی حوّا انسانی بود مثل خود آدم و این معنا با توجه به آیات دیگر قابل اثبات است که میفرماید:
صفحه 29 از 88
«2» ؛« وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا »
«. و از نشانههاي او این است که همسرانی از (جنس) خودتان براي شما آفرید، تا بدانها آرامش یابید »
«3» ؛« وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً »
«. و خدا براي شما از (جنس) خودتان همسرانی قرار داد »
نتیجه:
حقیقت وجود آدم باشد که یعنی میتوان گفت: جنس آدم و حوا ،« گل » حوا از گل آدم آفریده شده است. ولی شاید مقصود از
یکی است.
ص: 75
ابرها و گیاهان، اعجاز علمی قرآن است؟ « آمیزش و لقاح » آیا اشاره به
پرسش:
ابرها و گیاهان، اعجاز علمی قرآن است؟ پاسخ: « آمیزش و لقاح » آیا اشاره به
تاریخچه:
هر چند بشر از دیرباز میدانسته که در برخی گیاهان- مانند: خرما.- اگر گردههاي نر را به گیاه ماده برسانند؛ محصول بدست
زوجیت » 1707 م) طبیعی دان سوئدي، قانون -1778) «1» میآید؛ ولی این اطلاعات محدود به چند گیاه خاص بود، تا اینکه لینه
را کشف کرد. « عمومی در گیاهان
در مورد باران نیز باید گفت: بشر اطلاعاتی از کیفیت نزول آن نداشت تا اینکه در سالهاي اخیر با پیشرفت در رشتههایی چون
هواشناسی، به مسئلهي تلقیح ابرها پی بردند. و حتی فعلًا بحث از باران مصنوعی است. در اینجا بود که دانشمندان متوجه نقش
«2» . عجیب بادها در زایا شدن ابرها شدند
ص: 76
بررسی آیات:
آیهي 22 سورهي حجر، در این موضوع، نقش محوري دارد، که خداوند میفرماید:
«... وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً »
«. و بادها را باردار کننده فرستادیم و از آسمان آبی نازل کردیم »
در مورد این آیه سه نظر وجود دارد:
الف: منظور، لقاح گیاهان است:
ضمن تقسیم عوامل لقاح در گیاهان به رئیسی (مثل حشرات) و غیر رئیسی (مثل آب، انسان و ...) نقش بادها «1» برخی نویسندگان
علم کشف کرده که مهمترین گیاهان خشکی و آبی، بوسیلهي باد تلقیح میشوند، » : را در این زمینه مهم ارزیابی کرده و میگویند
«. از این رو قرآن از میان عوامل لقاح، باد را ذکر کرده است
«2» : ب: منظور، لقاح ابرهاست
برخی دانشمندان بر این باورند که حتی وجود بخار آب در هوا و اشباع هوا و یا حتی تقطیر آن در سطوح بالایی جوّ، براي ریزش
باران کافی نیست؛ زیرا ممکن است با وجود اشباع، تقطیر نشود و یا اینکه قطرات آنقدر ریز باشند که معلق بمانند و نبارند؛ بلکه
است. « عمل لقاح » یا « بارورشدن » ، شرط سومی نیز ضرورت دارد که آن
صفحه 30 از 88
ص: 77
به این ترتیب باد، ذرات نامرئی نمک را از دریا با خود میآورد تا به همراه قطرات ریز آب، نطفههاي جذب کننده و آماس کننده
را تشکیل دهد و سرانجام با تلاطم و تصادم بادها به هم بپیوندند، رفته رفته درشت شده و سقوط کنند.
همچنین تودههاي ابر، در اثر اصطکاك با عوارض زمین و اجسام معلق در باد، داراي بارهاي الکتریکی مخالف میشوند که تخلیهي
«1» . آن- رعد و برق- باعث یونیزه شدن هوا و تشکیل ازن میگردد که به پیوستن و درست شدن باران کمک فراوان مینماید
ج: منظور، لقاح ابرها و گیاهان است:
برخی دیگر از دانشمندان و صاحب نظران انحصار آیه در یکی از دو معناي فوق را رد میکنند. و میگویند: اگر چه قسمت دوم
که یکی از موارد کاربردش نتیجهگیري است به قسمت اول ربط داده شده است- بادها را زایا کننده فرستادیم، « فاء » آیه بوسیله
نازل کردیم ...- ولی منظور آن فقط لقاح ابرها نیست بلکه قسمت اول آیه، یک فرمول کلی را ارائه میدهد چه در گیاهان و « پس »
«2» . چه در ابرها؛ و قسمت دوم (از آسمان آبی نازل کردیم) یکی از موارد و نمونههاي آن است
ص: 78
نتیجهگیري:
1. قسمت اول آیه قاعدهي کلی و قسمت دوم یک نمونه و مصداق از آن است. پس آیه میتواند هم لقاح در گیاهان و هم ابرها را
شامل شود.
2. آیهي فوق میتواند چیزي فراتر از ابر و گیاه را شامل شود. که ممکن است در آینده، علم از آن پرده برداري کند.
به شمار آید، چرا که این مسئله تا سالهاي اخیر براي بشر « اعجاز علمی » میتواند ،« لقاح در ابرها » 3. اشارهي علمی قرآن به پدیدهي
مشخص نشده بود.
ولی در مورد گیاهان، از آنجا که بشر از گرده افشانی گیاهان- هر چند محدود- اطلاع داشته است با یک درجه تنزّل جزء
.« اعجاز علمی » به حساب میآید نه « شگفتیهاي علمی قرآن »
معرفی کتاب:
براي مطالعه بیشتر به منابع ذکر شده در پاورقی و همچنین منابع زیر مراجعه فرمایید:
. 1. تفسیر نمونه، ج 11 ، ص 61
2. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 2، دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات کتاب مبین.
. 3. قرآن و پدیدههاي طبیعت از دید دانش امروز، د. یحیی نظیري، ناشر سحاب کتاب، چاپ اول، 1358
. 4. قرآن و اسرار آفرینش، استاد جعفر سبحانی، انتشارات توحید، 1362
ص: 79
آیا از نظر قرآن در آسمانها موجود زنده وجود دارد؟
پرسش:
آیا از نظر قرآن در آسمانها موجود زنده وجود دارد؟ پاسخ:
اگر چه علوم روز هنور به طور قطعی در مورد وجود موجودات زنده در آسمان، خبر نداده است ولی قرآن در این باره با نوعی
رازگویی در 15 قرن پیش، پنجرهي جدیدي را به روي دانشمندان گشوده است.
با بررسی در آیات به نظر میرسد قرآن کریم بر بودن موجودات زنده در آسمان اشاراتی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
صفحه 31 از 88
1. خداوند در آیهي 29 سورهي شوري میفرماید:
« وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابَّهٍ وَهُوَ عَلَی جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ »
«. و از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده؛ و او هر گاه بخواهد بر جمع آنها تواناست »
و به معناي راه رفتن و حرکت کردن است و آن شامل حشرات و « دب » از نظر لغوي، مشتق از « دابه » : برخی صاحب نظران مینویسند
«1» . پرندگان و انسانها میشود
ص: 80
علامه طباطبایی (ره) در مورد دلالت آیه میفرماید: ظاهر آیه این است که در آسمان موجوداتی از جنبندگان (دواب) مثل روي
بر ملائکه اطلاق « دواب » زمین وجود دارد، و اگر کسی بگوید: منظور از جنبندگان آسمان ملائکه هستند مردود است؛ زیرا
«1» . نمیشود
ولی همانگونه که در روي زمین شرایط حیات «2» هر چند طبق آیهي 30 سورهي انبیاء، هر موجود زندهاي از آب آفریده شده است
موجودات زنده متفاوت است و گروهی آبزي، گروهی خاكزي و جمعی نیز هوازي هستند با مقیاس وسیعتري شرایط حیات در
کرات دیگر براساس ساختمان مختلف جانداران متفاوت است و نباید انتظار داشت، موجودات دیگر همان سازمان وجودي ما را
«3» . داشته باشند
از حضرت علی (ع) در این زمینه نقل شده است، که میفرمایند:
این ستارگانی که در آسمان است، شهرهایی همچون شهرهاي زمین هستند که هر شهري با شهر دیگر با ستونی از نور مرتبط »
«4» «. است
از این روایت میتوان چنین برداشت کرد که: همانگونه که در شهرهاي زمین انسانها زندگی میکنند، در آسمانها نیز موجودات
هوشمندي شبیه انسان زندگی میکنند.
ص: 81
برخی صاحب نظران بر این باورند که: احتمال «. او بر جمع کردن آنها هنگامی که بخواهد قادر است » : در ادامهي، آیه میفرماید
باشد ولی احتمال دوم قويتر است. چرا که اگر منظور « جمع در دنیا » باشد و ممکن است « جمع در آخرت » دارد منظور از جمع
آخرت بود تناسب داشت آنرا با تاکید بیان کند نه اینکه با مشیت- اذا یشاء- همراهش نماید.
«1» . بنابراین میفرماید: هنگامی که خداوند بخواهد ساکنین زمین و آسمان با همدیگر ملاقات میکنند
2. آیهي دیگري که به این مطلب دلالت دارد آیهي 15 سورهي رعد است؛ که میفرماید:
تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند- از روي » ؛« وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَن فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَظِلَالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ »
«. اطاعت یا اکراه- و همچنین سایههایشان، هر صبح و عصر براي خدا سجده میکنند
در عربی براي صاحبان عقل به کار میرود، پس مقصود موجودات داراي شعور مثل انسان و فرشتگان هستند که در « مَن » واژهي
کسانی که در آسمانها و » آسمانها و زمین براي خدا سجده میکنند و از آنجایی که ملائکه و جن، سایه ندارند پس مقصود از
بشر و مخلوقاتی شبیه بشر هستند که سجده از روي اطاعت، مربوط به مومنین، و سجده از روي اکراه، مربوط به « زمین هستند
«2» (. کافرین است (البته سجده در اینجا به معناي خضوع است
ص: 82
« تئوريپردازي از دیدگاه قرآن » آنچه تاکنون گفتیم در جهت اثبات وجود موجودات زنده در کرات دیگر بود که امروزه اصطلاحاً
نامیده میشود و در صورتی که علوم تجربی نیز به همین نتیجه برسند اعجاز علمی آن اثبات میشود.
صفحه 32 از 88
اما از آنجا که در تفسیر آیات و احادیث باید جنبههاي مختلف را در نظر گرفت و با دید وسیعتري به آیات نگاه کرد تا به واقع
نزدیکتر شویم؛ در پایان احتمال دیگري را در مورد آیهي اول- 29 / شوري- مطرح میکنیم که با معناي ذکر شده متفاوت است.
بررسی:
واژه سماء و سموات در قرآن، به چند معنا به کار رفته است؛ از قبیل جهت بالا، کرات آسمانی، جو زمین ... »
در این آیه، به معناي کرات « سموات » تفسیر آیه فوق به وجود موجود زنده در کرات دیگر، وقتی صحیح است که ثابت شود واژهي
باشد. « جو اطراف زمین » آسمانی است؛ در حالی که ممکن است منظور
موجودات ذره بینی مثل باکتريها و یا موجودات درشت مثل پرندگان باشد. « دابّه » و منظور از
حال اگر معناي دوم- جو زمین- را بپذیریم آیه در قسمت موجودات درشت، یک واقعیت خارجی را بیان میکند، که یکی از
«1» . نشانههاي الهی است؛ و در قسمت موجودات ریز، نوعی رازگویی علمی است که علوم جدید بدان دست یافته است
ص: 83
را به قرآن نسبت داد هر چند طبق تفسیر اوّل احتمال « وجود موجودات زنده در کرات دیگر » بنابراین به طور قطع نمیتوان نظریهي
آن وجود دارد.
معرفی کتاب براي مطالعه بیشتر:
.206 - 1. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمدعلی رضایی اصفهانی، ج 1، انتشارات کتاب مبین، (چاپ دوم/ 1381 )، ص 195
. 2. قطراتی از دریاي قرآن، بهمن نیک بین، نشر نیریز، چاپ اول، 1376
. 3. اثبات آسمانی بودن قرآن مجید، شهاب فهیم، ناشر موحدین، 1380
4. قرآن و علوم روز، عبدالغنی الخطیب، ترجمه: دکتر اسد الله مبشري، (چاپ اول، 1362 )، موسسه مطبوعاتی عطایی.
5. الاعجاز القرآن و التقدم العلمی، محمد عللوه، ناشر، دار الاشراق، 1997 م.
6. من دلائل الاعجاز العلمی، فی القرآن الکریم و السنه النبویه، دکتر موسی الخطیب، مؤسسه الخلیج [المجعول
ص: 85
در قرآن به چند حیوان اشاره شده است؟
پرسش:
در قرآن به چند حیوان اشاره شده است؟ پاسخ:
خداوند متعال نعمتهاي فراوانی به انسان عرضه داشته است، از جمله، حیوانات را مسخّر بشر نمود تا از گوشت و پوست و
محصولات آن استفاده کنند و نیازهاي خویش را برآورده نمایند. و از طرفی در آفرینش موجودات زنده نشانههاي بیشماري از
قدرت و عظمت و حکمت پروردگار نهفته است از این رو میفرماید:
«1» « أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ »
«!؟ و آیا به شتر نظر نمیکنند که چگونه آفریده شده »
خداوند موجودات مختلف اعم از حیوان و گیاه و ... را در اختیار انسان قرارداد تا از وجود آنها پی به وجود قدرت خدا ببرد و بعد
از استفادهي او را شکرگزاري کند.
«2» قرآن کریم از 39 نوع حیوان و حشره با تعابیر متعدّد (حدود 63 تعبیر) به صورت اسم صریح یا کنایه نام میبرد که عبارتند از
چهارپایان، شتر، پشه، قاطر،
صفحه 33 از 88
ص: 86
گاو، اژدها، اسب، ملخ، جانوران شکاري، الاغ، گورخر، ماهی، مار، خوك، جنبندگان (زمین)، موریانه، مگس، حیوانات رام،
گوسفند، قورباغه، پرنده، گوساله، عنکبوت، کلاغ، پروانه، فیل بوزینه، شیر، سگ، ،«1» حیوانات سمدار، حیوانات درنده، سلوي
شپش، بز، میش، زنبور عسل، مورچه، هدهد.
«2» : اینک نظر شما را به فهرست مفصلی که در این راستا ارایه میشود، جلب میکنیم
نام قرآنی
نام فارسی نام سوره و آیه متن آیه الا بل شتر انعام/ 144 ، ذاریات/ 2، غاشیه/ 17 وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَیْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِا لانعام چهارپا
یانانعام/ 136 و 138 و 139 و 142 ، حج/ 30 و 34 ، زمر/ 6، شوري/ 11 ، عبس/ 32 ، غافر/ 79 ، فاطر/ 28 ، فرقان/ 44 و 49 ، مومنون/
21 ، محمد/ 12 ، نازعات/ 33 ، نحل/ 5 و 66 و 80 ، نساء/ 119 ، یونس/ 24 ، آلعمران/ 14 ، سجده/ 27 ، شعراء/ 133 ، طه/ 54 ، یس/
حج/ 36 وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم «3» 71 ... الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِیباًالبُدنجمع بُدنه، شتر و گاو قربانی
ص: 87
البعوضه
« پشهبقره/ 26 مَا بَعُوضَهً فَمَا فَوْقَهَابعیرشتر
یوسف/ 65 و 72 وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ البغال قاطرها نحل/ 8 وَالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ ... البقرگاوانعام/ 144 و 146 وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ
الْبَقَرِ اثْنَیْنِالبقرهیک گاو [ماده بقره/ 67 و 68 و 69 و 70 و 71 إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تَذْ بَحُوا بَقَرَهً بقرات گاوها یوسف/ 43 و 46 إِنِّی
أَرَي سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمانٍثُعبانمار بزرگ- اژدهااعراف/ 107 ، شعراء/ 32 فَأَلْقَی عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌالجاریات [اسبان رونده به نرمی
الجرادملخاعراف/ 133 ، قمر/ 7 ... فأرسلنا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ ... جانمارقصص/ 31 تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا «2» آبذاریات/ 3 فَالْجَارِیَاتِ یُسْراً
اعراف/ 40 حَتَّی یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ «3» جَانٌّالجملشتر
ص: 88
الجوارح
اسبان چابک تندروص/ 31 بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ جِمال شتران «2» مائده/ 4 وَ مَا عَلَّمْتُم مِنَ الْجَوَارِ حِالجیاد «1» جانوران شکاري
(ترجمه آیتالله مکارم)، جمع ابلمرسلات/ 33 کَأَنَّهُ جِمَالَهٌ صُ فْرٌالحاملات و قراً [شتر] حمل کنندهي بار سنگینذاریات/ 2 فَالْحامِلَاتِ
مدثر/ 50 کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنفِرَهٌ الحمیرالاغها- «4» الحمارالاغ- خربقره/ 259 ، جمعه/ 5 وَانْظُرْ إِلَی حِمَارِكَ الحُمُر گور خران «3» وِقْراً
خرهالقمان/ 19 ، نحل/ 8 أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِالحوتماهی بزرگصافات/ 142 ، قلم/ 48 ، اعراف/ 163 فَالْتَقَمَهَ الْحُوتُ وَ هُوَ
مُلِیمٌحوت (السمک) ماهیکهف/ 61 و 64 بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا حیه مارطه/ 20 فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّهٌ تَسْعَ یالخناز یرخوك ها مائده/ 60
مِنْهُمُ الْقِرَدَهَ وَالْخَنَازِیرَ
ص: 89
الخنزیر
، خوکمائده/ 3، نحل/ 115 وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ ... وَالْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ ... الخیلگروه اسباناسراء/ 64 ، آلعمران/ 14 ، انفال/ 60
، بقره/ 164 ، جاثیه/ 4 «1» ذاریات/ 3، عادیات/ 1 و 2 و 3 و 4 و 5، نحل/ 8، حشر/ 6 وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَا لدابّه جنبنده
، شوري/ 29 ، فاطر/ 45 ، لقمان/ 10 ، نحل/ 49 و 61 ، نور/ 45 ، هود/ 6، انعام/ 38 وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّهٍ الدوّ ابّجمع دابّهانفال/ 22 و 55
حج/ 18 ، فاطر/ 28 إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِدابّه الارضکنایه از موریانهسبأ/ 14 ... مَا دَلَّهُمْ عَلَی مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّهُ الْأَرْضِا لذئب گرگیوسف/
13 و 14 و 17 وَأَخَافُ أَن یَأْکُلَهُ الذِّئْبُال ذبحکنایه از قوچ [یا گوسفند] صافات/ 107 وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ذُبابمگسحج/ 73 ... یَسْلُبْهُمْ
صفحه 34 از 88
الذُّبَابُ شَیْئاً ... الذّل و لحیوان رام و فرمانبردارملک/ 15 جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًادُي طُفرحیوان سم دارانعام/ 146 حَرَّمْنَا کُلَّ ذِي ظُفُرٍ
وَمِنَ الْبَقَرِ ...
ص: 90
السلوي
ماهینحل/ 14 لَحْماً طَرِیّاً وَتَسْتَخْرِجوا مِنْهُ «2» اعراف/ 160 ، طه/ 80 وَأَنْزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَي ... (السمک) لحم طريّ «1» ورتیج
ص/ 31 ... بِالْعَشِیِّ «3» حِلْیَهً ... السَبُعجانور درندهمائده/ 3 ... وَمَا أَکَلَ السَّبْعُ ... الصافن اتاسبان رهواري که بر سه پاي خود میایستند
الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ الضأن گوسفند انعام/ 143 ... الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ ... ضفادع قورباغهها اعراف/ 133 ... وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ
، ... ضامرحیوان سوراي لاغر و باریک اندامحج/ 27 ... وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَالطیرپرنده- پرندگانآلعمران/ 14 ، انبیاء/ 79 ، بقره/ 260
حج/ 31 ، سبأ/ 10 ، ص/ 19 ، مائده/ 110 ، ملک/ 19 ، نحل/ 79 ، نمل/ 17 و 20 ، نور/ 41 ، یوسف/ 36 و 41 الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَالْأَنْعَامِ ...
طائرپرندهاعراف/ 131 ، انعام/ 38 ... وَلَا طَائِرٌ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ
ص: 91
طیر
، فیل/ 3، نمل/ 16 وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبَابِیلَ العادیات [اسبان تازندهعادیات/ 1 وَالْعَادِیَاتِ ضَ بْحاً عجل گوسالهاعراف/ 148 و 152
بقره/ 51 و 72 و 93 ، ذاریات/ 26 ، طه/ 88 ، هود/ 69 فَرَاغَ إِلَی أَهْلِهِ فَجَ اءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍال عنکبوت عنکبوت عنکبوت/ 41 ... کَمَثَلِ
یوسف/ 82 وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَاغَنم «1» الْعَنکَبُوتِ اتَّخَ ذَتْ ... العیرآنچه بر آن طعام حمل میشود اعم از قافلههاي شتر و الاغ و قاطر
گوسفند انبیاء/ 78 ، انعام/ 146 إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِالعشارشتري که از آبستن آن ده ماهه گذشته استتکویر/ 4 وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْال
«2» غُراب کلاغ مائده/ 31 فَبَعَثَ اللّهُ غُرَاباً یَبْحَثُ ... المغیرات [اسبان هجوم برندهعادیات/ 3 فَالْ مغِیرَاتِ صُ بْحاً الفراش پروانهها
بقره/ 65 ، مائده/ 60 ، اعراف/ «3» قارعه/ 4 یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَ الْفَرَاشِ ... الفیل فیل فیل/ 1 ... رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ القرده بوزینهها
166 ... کُونُوا قِرَدَهً خَاسِئِینَ
ص: 92
قسوره
، شپش، کنهاعراف/ 133 ... الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ ... الکلبسگاعراف/ 176 «2» مدثر/ 51 فَرَّتْ مِن قَسْوَرَهٍالقمل «1» شیر
کهف/ 18 و 22 فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ ... المتردیّهحیوانی که با پرت شدن از بلندي بمیرد. مائده/ 3 وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ ... وَالْمُنْخَنِقَهُ
وَالْمَوْقُوذَهُ وَالْمُتَرَدِّیَهُ ... المعزبزانعام/ 143 ... مِن الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ ... المنخنقهحیوانی که خفه شود. مائده/ 3 وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ ...
وَالْمُنْخَنِقَهُ وَالْمَوْقُوذَهُ وَالْمُتَرَدِّیَهُ ... الموریات [اسبان شعله برانگیزنده با کوبش سمعادیات/ 2 فَالْمُورِیَاتِ قَدْحاً الموقوذه حیوانی که با
، زدن بمیرد. مائده/ 3 وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ ... وَالْمُنْخَنِقَهُ وَالْمَوْقُوذَهُ وَالْمُتَرَدِّیَهُ ... الناقهماده شتراسراء/ 59 ، اعراف/ 77 ، قمر/ 27 ، هود/ 64
شعراء/ 155 ، شمس/ 13 وَآتَیْنَا ثَمُودَ النَّاقَهَ مُبْصِرَهًنعجهمیشص/ 23 و 24 ... نَعْجَهً وَلِیَ نَعْجَهٌ وَاحِ دَهٌالنحلزنبور عسلنحل/ 68 وَأَوْحَی
رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ ...
ص: 93
النطیحه
حیوانی که با شاخ زدن حیوان دیگري بمیرد. مائده/ 3 وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ .... وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَالْمَوْقُوذَهُ وَالْمُتَرَدِّیَهُ وَالنَّطِیحَهُ النَعَم چهارپا مائده/
95 فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِمن یمشی علی بطنهحیواناتی که بر شکم راه میروندنور/ 45 مَن یَمْشِی عَلَی بَطْنِهِمن یمشی علی
رجلینحیواناتی که بر دوپا راه میروندنور/ 45 مَن یَمْشِی عَلَی رِجْلَیْنِمن یمشی علی اربع حیواناتی که بر چهار پا راه میروند نور/ 45
صفحه 35 از 88
مَن یَمْشِی عَلَی أَرْبَعٍ النمل مورچه نمل/ 18 حَتَّی إِذَا أَتَوْا عَلَی وَادِ الَّنمْلِ ... النون [ماهی بزرگ انبیاء/ 87 وَذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغَاضِباً
الوحوش جانوران وحشی تکویر/ 5 وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْهدهدشانهبه سرنمل/ 20 فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَي الْهُدْهُدَ ... هَدیحیوانی که براي
97 ، فتح/ 25 فَإِنْ أُحْصِ رْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْي توضیحاتی پیرامون اسامی -95 - قربانی به مکه میبرندبقره/ 196 ، مائده/ 2
در چند جاي قرآن به چهار صورت یاد « حشرات » و « پستانداران » ،« پرندگان » ،« ماهیها » حیوانات در قرآن: الف. از حیواناتی مانند
شده است:
1. اسم صریح: مثل بقره (گاو ماده).
که منظور شتر و گاو قربانی است. « بُدْن » است و یا « موریانه » 2. بصورت وصفی مانند: دابه الارض که منظور
3. نام حیوان به همراه فرآوردهاش مثل نحل (زنبور عسل) و عسل.
4. به ذکر نام فرآورده اکتفاء شده است مثل لؤلؤ و مرجان.
ص: 94 ب: در یک تقسیمبندي دیگر میتوان حیواناتی را که در قرآن آمده است به
گروههاي زیر تقسیم کرد:
1. حیوانات اهلی و کشاورزي مثل: بقره (گاو ماده)، غنم (گوسفند).
2. حیوانات وحشی مثل: ذئب (گرگ).
3. حشرات: مثل نمل (مورچه).
4. پرندگان: مثل هدهد.
5. حیوانات آبزي: مثل: حوت (ماهی).
از این حیوانات در 52 سوره و بالغ بر 154 آیه یاد شده، چنانکه برخی سورهها نیز به نام آنها نامگذاري شده که در این میان،
سورهي بقره بزرگترین و سورهي فیل کوچکترین سورهاي است که به نام حیوانات میباشد.
«1» . ج: در یک تقسیمبندي کلی دیگر، قرآن کریم، حیوانات را به اقسام زیر تقسیم کرده است
1. من یمشی علی بطنه؛ حیواناتی که بر شکم راه میروند.
2. من یمشی علی رجلین؛ حیواناتی که بر دو پا راه میروند.
3. من یمشی علی اربع؛ حیواناتی که بر چهار پا راه میروند.
[البته به نظر میرسد این تقسیمبندي حداقل شامل حیوانات هوازي نمیشود]
ص: 95
د: در قرآن از ناس- بشر- بنیآدم و ... نیز نام برده شده که همگی بر انسان دلالت میکند که اگر با عینک علم زیستشناسی
بنگریم آنها نیز از جملهي حیوانات میباشد.
یادآوري: نام بردن حیوانات در قرآن به تنهایی دلالت بر اعجاز علمی ندارد ولی میتواند شگفتی علمی یا اشاره علمی باشد.
جهت مطالعه بیشتر: « قرآن و زیستشناسی » منابع
الف. فارسی
. 1. قرآن و پدیدههاي طبیعت از دید دانش امروز، د. یحیی نظیري، ناشر سحاب کتاب، چاپ اول، تیر 1358
. 2. قرآن و طبیعت، د. عبدالکریم بیآزار شیرازي، انتشارات زکات علم، چاپ اول، زمستان 1376
. 3. اعجاز قرآن از نظر علوم امروزي، یدالله نیازمند، کانون انتشارات محمدي، چاپ ششم، شهریور 1358
. 4. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، د. محمدعلی رضاییاصفهانی، ج 2، انتشارات کتاب مبین، چاپ اول، 1380
صفحه 36 از 88
. 5. قرآن و علوم روز، سید جواد افتخاریان، انتشارات افتخاریان، چاپ بیستم، 62
. 6. نگرشی به علوم طبیعی در قرآن، لطیف راشدي، ناشر سبحان، چاپ اول، بهار 77
. 7. قرآن و اسرار آفرینش، جعفر سبحانی، انتشارات توحید، 1362
ص: 96
ب. عربی
1. رحیق العلم و الایمان، الدکتور احمد فؤاد باشا، ناشر دارالفکر العربی، الطبعه الاولی، 1422 ه- و 2002 م.
2. المعجم الطبیعی للقرآن الکریم، عزیز العلی العزي، انتشارات دارالتقریب بین المذهب الاسلامیه، الطبعه الاولی، 2001 م.
3. وجوه الاعجاز فی آیات التحل لغویاً- علمیاً- طبیاً، د. رضا فضیل بَکر، ناشر دارالاعتصام.
4. الاعجاز العلمی فی الاسلام و القرآن الکریم، محمد کامل عبدالصمد، ناشر الدار المصریه البنانیه، الطبعه الرابعه، 1416 ه- 1996
م.
ص: 98
چرا در قرآن از میوه و گیاه یاد شده است؟
پرسش:
چرا در قرآن از میوه و گیاه یاد شده است؟ پاسخ:
با مراجعه به آیاتی که در آنان از میوهها و گیاهان یاد شده است میتوان به حکمت آن پی برد و به عبارت دیگر خداوند در ادامهي
اکثر آیه، علت آنرا بیان میفرماید.
بطور کلی مواردي چون، یادآوري نعمتهاي الهی، برانگیختن حس شکرگزاري، دعوت به تفکر و تدبر در نشانهها و قدرت
خداوند و مواردي از این قبیل را میتوان از علل ذکر میوهها و گیاهان در قرآن بر شمرد؛ که در اینجا به برخی از آنها اشاره
«1» : میکنیم
1. یادآوري نعمتها: خداوند در آیات متعددي از قرآن در مقام تذکر و یادآوري نعمتها- که بر بنیاسرائیل ارزانی داشته بود- از
یاد «2» « سلوي » و « منّ »
ص: 99
میکند. من و سلوي دو غذاي ویژهي گیاهی و حیوانی است که در دوران چهل سال سرگردانی بنیاسرائیل در بیابان، فرو فرستاده
شد و از ارزش غذایی بالایی برخوردار است. و در آیهي 61 بقره، برتري آن نسبت به غذاهایی چون سبزیجات، خیار، عدس و ...
«1» . تاکید میکند
2. دعوت به تعقل و تفکر: در آیهي 99 سورهي انعام، پس از ذکر میوههایی چون انگور، زیتون و انار میفرماید:
«. به میوهها و طرز رسیدنش بنگرید که در آن نشانههایی (از عظمت خدا) براي افراد با ایمان است »
و یا در سورهي رعد آیهي چهارم، ضمن یادآوري تنوع گیاهان، در حالی که از یک آب سیراب میشوند و همچنین یادآوري
ارزش غذایی مختلف آنان، آنرا داراي نشانههایی میداند که براي کسانی که تعقل میکنند.
3. یادآوري قیامت: رویش گیاهان نمونهاي بسیار روشن از چگونگی برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت است. این مطلب را در
آیهي 11 سورهي ق تذکر میدهد و پس از بیان رویش گیاهان و باغها میفرماید:
«. زنده شدن مردگان نیز همین گونه است » ؛« کَذلِکَ الْخُرُوجُ »
صفحه 37 از 88
4. یادآوري ارزش غذایی برخی میوهها: خداوند در قرآن با بیان اسامی برخی میوهها به ارزش غذایی آنها که در علم غذاشناسی
«2» . نیز اثبات شده، توجه میدهد. مانند خرما، انگور، و حتّی در برخی موارد به آنها سوگند یاد شده است. مثل انجیر و زیتون
ص: 100
نام چه میوه و گیاهانی در قرآن آمده است؟
پرسش:
نام چه میوه و گیاهانی در قرآن آمده است؟ پاسخ:
نام قرآنی
نام فارسی نام علمی اشارات قرآنی 1. منّترن جبین- گزان گبین تیره پروانه آسایان:
tamaricaceae Tamarix mannifera: تیره گزخوانسار LeguminosaeA lhagi maurorum medic
. اعراف/ 160 ؛ طه/ 80 « وَأَنْزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوي » : بقره/ 57
2. نخل- نخیلنخل- خرماتیره نخلها:
؛ انعام/ 99 و 141 ؛ رعد/ 4؛ نحل/ 11 و 67 ؛ اسراء/ 91 « جَنَّهٌ مِن نَخِیلٍ » : بقره/ 266 Arecaceae Phoenix dactylifera linn
. کهف/ 32 ؛ مریم/ 23 و 25 ؛ طه/ 71 ؛ مومنون/ 19 ؛ شعراء/ 148 ؛ یس/ 34 ؛ ق/ 10 ؛ قمر/ 20 ؛ رحمن/ 11 و 68 ؛ حاقه/ 7؛ عبس/ 3
زیتونیان. oleaceae 29 . زیتوناز تیره
. نحل/ 11 ؛ مومنون/ 20 ؛ نور/ 35 ؛ عبس/ 29 ؛ تین/ 1 « وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَانَ » ؛ انعام/ 99 و 141 olea europaea linn
ص: 101
4. عنب (مفرد)
اعناب (جمع)
رَزها eaecativ انگوراز تیره
؛ انعام/ 99 ؛ رعد/ 4؛ نحل/ 11 و 67 ؛ اسراء/ 91 ؛ کهف/ 32 ؛ مومنون/ 19 « مِن نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ » ؛ بقره/ 266 Vitis vinifera linn
. یس/ 34 ؛ نبأ/ 32 ؛ عبس/ 28
انارها punicacaceae 5. رمّاناناراز تیره
؛ رحمن/ 68 « وَالرُّمَانَ مُشْتَبِهاً وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ » ؛ انعام/ 99 و 141 Punica granatumlinn
گزنه Moraceae : 6. تینانجیراز تیره
7. سدره- سدرسدر: (مترجم) سروآزاد: (مولف) « وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ » ؛ تین/ 1 . Ficus carica linn
مخروطیان Pinaceae از تیره
. نجم/ 14 ؛ واقعه/ 28 « وَشَیْءٍ مِن سِدْرٍ قَلِیلٍ » ؛ سبأ/ 16 Cedrus libani loud
Tamariscaceae - 8. أثلگزاز تیره گزها
9. خَمطدرخت مسواك- درخت اراکاز تیره « ذَوَاتَیْ أُکُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَیْءٍ مِن سِدْرٍ قَلِیلٍ » ؛ سبأ/ 16 Tamarisk aphylla
Salvadoraceae اراکیها
Lythraceae از تیره حنا «1» 10 . کافورحنا « ذَوَاتَیْ أُکُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ » ؛ سبأ/ 16 Salvadora persica linn
Lawsonia
صفحه 38 از 88
Inermis
« کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً » ؛ انسان/ 5 Linn
زنجبیلها Zingiberceae 11 . زنجبیلزنجبیلاز تیره
« کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا » ؛ انسان/ 7 Zingiber officinale Rose
پروانه آسایان Leguminosae 12 . عدس عدساز تیره
« وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا » ؛ بقره/ 61 . L .esculenta Moench :Lens culinaris medic
ص: 102
13 . بصل
سوسنیها Liliaceae پیازاز تیره
Liliaceae 14 . فومسیر، بلبوس (مترجم: بلبوس: موسیر) از تیره « وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَ َ ص لِهَا » ؛ بقره/ 61 . Allium cepa linn
سوسنیها
« وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا » ؛ بقره/ 61 Allium sativum linn
Fuller Duthie sumissilitu. ravolem Cucumis . 15 . قثّاخیار
؛ از کدوئیانبقره/ 61 Cucurbitaceae از تیره . C .utilissimus .Roxb
« وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا »
پروانه آسایان Leguminosae از تیره «1» 16 . طلحاقاقیا یا موز
« وَطَلْحٍ مَنضُودٍ » ؛ واقعه/ 29 Acacia species
egnires siraglav. L یا eldnats airarecis کدوئیان Cucurbitacaeae 17 . یقطینکدواز تیره
خردل Brassicaceae 18 . خردلاسپندان- خردلاز تیره « وَأَنبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَهً مِن یَقْطِینٍ » ؛ صافات/ 146
« مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ » ؛ انبیاء/ 47 Brassica nigra koch
نعناعیان eaecaimaL 19 . ریحانشاه اسپرغم- نازبویهاز تیره
؛ واقعه/ 89 « وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ » ؛ رحمن/ 12 Ocimum basilicum linn
aibrohpue 20 . زقوّمزقوّماز تیره فرفیونها
. صافات/ 62 ؛ اسراء/ 60 ؛ واقعه/ 52 « إِنَّ شَجَرَهَ الزَّقُّومِ » ؛ دخان/ 43 . Euphorbia resinifera berg
« لَیْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٍ » ؛ خارغاشیه/ 6 «2» 21 . ضریع
ص: 103
«1» 22 . طوبی
؛ بقره/ 35 eert 23 . شجرهدرخت- شجرانگلیسی « الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَ اتِ طُوبَی لَهُمْ » ؛ نام متداول: درخت مبارکرعد/ 29
اعراف/ 19 و 20 و 22 ؛ ابراهیم/ 24 و 26 ؛ نحل/ 10 و 68 ؛ اسراء/ 60 ؛ طه/ 120 ؛ حج/ 18 ؛ مومنون/ 20 ؛ نور/ « وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَهَ »
. 35 ؛ نمل/ 60 ؛ قصص/ 30 ؛ لقمان/ 27 ؛ یس/ 80 ؛ صافات/ 62 و 64 و 146 ؛ دخان/ 43 ؛ فتح/ 18 ؛ رحمن/ 6؛ واقعه/ 72
ص: 104
24 . فاکهه- ثمر
و 25 و 126 و 155 و 266 ؛ انعام/ 99 و 141 ؛ اعراف/ 57 و 130 ؛ رعد/ « فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ » ؛ بقره/ 22 Fruit میوه، ثمرانگلیسی
صفحه 39 از 88
فاطر/ 27 ؛ یس/ 35 و 57 ؛ صافات/ « لَّکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَهٌ » ؛ 3؛ ابراهیم/ 32 و 37 ؛ نحل/ 11 و 67 و 69 ؛ کهف/ 34 و 42 ؛ مومنون/ 19
42 ؛ ص/ 51 ؛ فصلت/ 47 ؛ زخرف/ 73 ؛ دخان/ 55 ؛ محمد (ص)/ 15 ؛ طور/ 22 ؛ رحمن/ 11 و 52 و 68 ؛ واقعه/ 20 و 32 ؛ مرسلات/
اعراف/ 22 ؛ طه/ 121 « وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَهٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا » ؛ انعام/ 59 leaf 31 . ورقبرگانگلیسی . 42 ؛ عبس/ 25
؛ انعام/ 59 و 95 و 99 ؛ انبیاء/ 47 ؛ لقمان/ 16 ؛ یس/ 33 ؛ ق/ 9 « کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ » ؛ بقره/ 261 grain 26 . حببذر- غلهانگلیسی
. رحمن/ 12 ؛ نبأ/ 15 ؛ عبس/ 27
« وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ » ؛ انعام/ 141 Agriculture Crop 27 . زرعزراعتانگلیسی
. نحل/ 11 ؛ کهف/ 32 ؛ شعراء/ 148 ؛ سجده/ 27 ؛ زمر/ 21 ؛ دخان/ 26 ؛ فتح/ 29
« مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا » ؛ بقره/ 61 Vegetables 29 . قضب- بقلسبزي- رستنی « وَفَاکِهَهً وَأَبّاً » ؛ عبس/ 31 Fodder 28 . ابّگیاهانگلیسی
« وَعِنَباً وَقَضْباً » ؛ عبس/ 28
ص: 105
30 . نبات
؛ آلعمران/ 37 ؛ انعام/ 99 ؛ اعراف/ 58 ؛ یونس/ 24 ؛ حجر/ 19 « مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ » ؛ بقره/ 61 Vegetation- Planet نباتانگلیسی
؛ نحل/ 11 ؛ کهف/ 45 ؛ طه/ 53 ؛ حج/ 5؛ مومنون/ 20 ؛ نمل/ 60 ؛ لقمان/ 10 ؛ یس/ 36 ؛ صافات/ 146 ؛ ق/ 7 و 9؛ حدید/ 20 ؛ نوح/ 17
. 1؛ عبس/ 27 نبأ/ 5
یادآوري: در کتاب مذکور مواردي از آیات نام برده شده بود که نام میوه یا گیاهی در آن نیافتیم. بنابراین از ذکر آن خودداري
کردیم. و در برخی موارد هم عین لفظ میوه یا گیاه در آیه نبود، بلکه از محتواي کلام و تفسیر آیه، گیاه یا میوه بدست میآمد.
«1» . (مانند: نحل/ 65 ) به همین خاطر این موارد را نیز در فهرست نیاوردیم
ص: 106
فصل چهارم: