گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد نهم
فصل اول: پیامبر اعظم (ص) و قرآن








اشاره
ص: 21
الف. قرآن از دیدگاه پیامبر (ص)
پیامبر اکرم (ص) در احادیث متعددي به قرآن و مطالب مربوط به آن پرداختهاند، این احادیث در کتابهاي حدیثی شیعه و اهل
سنت از ایشان حکایت شده است.
صفحه 10 از 103
احادیث مذکور فراوان است و ذکر همهي آنها در یک مقاله نمیگنجد، ولی میتوان آنها را گلچین کرد و در موارد زیر دستهبندي
نمود:
ي ك: اهمیت و صفات قرآن
«1» . 1. فضیلت قرآن: فضیلت قرآن نسبت به سایر سخنان، همچون فضیلت خدا نسبت به سایر مردم است
«2» . 2. شفاعتگري قرآن: قرآن شفاعت کنندهاي است که شفاعت آن پذیرفته میشود
«3» . 3. قرآن، راهنماي به بهترین راه است
ص: 22
«1» . 4. دانشمندان از قرآن سیر نمیشوند
«2» . 5. قرآن دارو (ي شفابخش) است
دوم: راهکارهاي بهرهوري از قرآن
1. هر کس قرآن را پیش رو (و راهنماي) خود قرار دهد به سوي بهشت سوق داده میشود، و هر کس آن را پشت سرنهد به سوي
«3» . دوزخ رهسپار میشود
«4» .( 2. هنگامی که بلاها و فتنهها همچون شب تاریک به شما روي آورد، به سوي قرآن بروید (تا نجات یابید
«5» . 3. قرآن سفرهي الهی است هر چه میتوانید از این سفره (بهره ببرید و) آموزش ببینید
«6» . 4. وقتی شما قرآن قرائت میکنید، که شما را (از گناهان) منع کند، و هنگامی که منع نکند (در حقیقت) قرائت نکردهاید
ص: 23
سوم: آموزش قرآن
«1» . 1. بهترین شما کسی است که قرآن را فراگیرد و (به دیگران) بیاموزد
2. (در رستاخیز) هنگامی که انیس و مصاحب قرآن وارد بهشت میشود، به او گفته میشود: بخوان و بالا برو، و او میخواند و بالا
«2» . میرود، به هر آیهاي، درجهاي بالا میرود تا اینکه آخرین چیزي که از قرآن میداند میخواند
«3» . 3. هر کس براي دنیا و زیور آن، قرآن بیاموزد، خدا بهشت را بر او حرام میکند
«4» . 4. هر کس به فردي قرآن بیاموزد مولاي او میگردد
چهارم: قرائت قرآن
«5» . 1. هنگامی که یکی از شما دوست دارد با خدا سخن گوید، قرآن قرائت کند
«6» . 2. قرائت قرآن، تاوان گناهان و سپر آتش و مانع عذاب است
«7» . 3. صداي نیکو زینت قرآن است
ص: 24
4. حکایت شده که پیامبر (ص) افرادي را به سوي یمن فرستاد و یکی از آنها را که کوچکتر بود امیر قرار داد، از پیامبر (ص)
«1» ! پرسیدند: علت این کار چیست؟! حضرت از قرائت قرآن او یاد کردند
پنجم: حفظ قرآن:
«2» . 1. خداي متعال، دلی را که ظرف قرآن است عذاب نمیکند
«3» . 2. حاملان قرآن عرفاي اهل بهشت هستند
3. حکایت شده که بعد از جنگ احد، هنگام دفن شهدا، پیامبر (ص) فرمودند: افرادي از شهدا که قرآن بیشتري حفظ هستند آنها را
صفحه 11 از 103
«4» . مقدم بر دیگران دفن کنند
ششم: شنیدن قرآن
«5» . 1. هر کس مشتاق خداست، به کلام الهی گوش فرادهد
«6» . 2. هر کس به آیهاي از قرآن گوش فرا دهد، از کوه طلا برایش بهتر است
ص: 25
«1» . 3. کسی ك-- ه به ق--- رآن گ--- وش ف-- را دهد، بلاي آخ- رت از او دفع میشود
«2» . 4. کسی که به آیهاي از قرآن گوش فرا دهد، نیکی (حسنهاي) چند برابر برایش ثبت میشود
هفتم: ساحتهاي قرآن (بطون)
«3» . - هیچ آیهاي (از قرآن) نیست، مگر آنکه ظاهر و باطن دارد
«4» . تذکر: معناي بطن و شیوهي تفسیر باطنی، در بخش روششناسی تفسیر پیامبر (ص) بیان میشود
هشتم: تفسیر به رأي ممنوع
هر کس قرآن را به رأي » : 1. در حدیث صحیح امام رضا (ع) از پدرانش از پیامبر (ص) و او از خداي متعال نقل میکنند که فرمود
ص: 26 ««. خود تفسیر کند ایمان به من ندارد
«1» . 2. هر کس در مورد قرآن بدون علم سخن گوید پس باید جایگاهی از آتش برایش فراهم شود
تذکر: توضیح بیشتر در این باره در بخش روششناسی تفسیر پیامبر (ص) بیان میشود.
نهم: اقسام آیات قرآن
1. قرآن بر پنج صورت است: حلال، حرام، محکم و متشابه و مثلها.
به حلالها عمل کنید، حرامها را رها کنید، به محکمات قرآن عمل کنید، متشابهات را رها سازید (تا معناي آن روشن شود) و از
«2» . مثلهاي قرآن عبرت بگیرید
2. با عظمتترین آیهي قرآن، آیت الکرسی است.
«3» «... ان الله یامر بالعدل و الاحسان » عدالت آمیز ترین آیهي قرآن
است.
«4» « فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرّاً یَرَهُ » هراس انگیزترین آیهي قرآن
است. ص: 27
قُلْ یَا عِبَادِيَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُ-- وا م-- ن رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّ-- » امید انگیزترین آیهي قرآن
«1» « هُ هُ-- وَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
«2» . است
ص: 29
ب. روششناسی تفسیر پیامبر اعظم (ص)
اشاره
درآمد
صفحه 12 از 103
پیامبر اکرم (ص) شخصیتی چند بعدي بود، عارف، متخلّق، سیاستمدار و رئیس حکومت، قانونگذار، حکیم و ... از این رو در مورد
قرآن به همهي ابعاد آن توجه میکرد و همهي بیانات ایشان در مورد قرآن (براساس آیهي 44 سورهي نحل) حجّت است و تفسیر
صحیح و معتبر قرآن به شمار میآید.
میتوان گفت که پیامبر اسلام (ص) تقریباً به همهي روشها و گرایشهاي تفسیري اشاره کرده و از اکثر روشهاي صحیح استفاده
را ممنوع دانسته و از آن پرهیز کرده است. « تفسیر به رأي » کرده است ولی
واژگان
عبارتند از: « روشهاي تفسیر قرآن » واژههاي اساسی در باب
استفاده از ابزار یا منبع خاص در تفسیر قرآن است که معانی و مقصود آیه را روشن ساخته و نتایج ،« روش » الف) روش: مقصود از
مشخّصی را به دست میدهد.
ص: 30
به عبارت دیگر: چگونگی کشف و استخراج معانی و مقاصد آیات قرآن را، روش تفسیر قرآن گویند.
ب) تفسیر: کشف و پرده برداري از ابهامات کلمات و جملههاي قرآن و توضیح مقاصد و اهداف آنهاست.
و به عبارت دیگر: مقصود از تفسیر، تبیین مراد استعمالی آیات قرآن و آشکار کردن مراد جدّي آن براساس قواعد ادبیات عرب و
«1» . اصول عقلایی محاوره است
تاریخچه روششناسی تفسیر
الف) پیدایش و رشد
«2» . دانش تفسیر، از صدر اسلام شروع شد و خاستگاه آن وحی الهی بود که پیامبر (ص) را مفسّر قرآن معرّفی کرد
سپس «3» . به وجود آمد ،« تفسیر قرآن به قرآن » پیامبر (ص) در تفسیر قرآن گاهی از خود قرآن کمک میگرفت و از اینجا روش
اهل بیت (ع) و صحابه به
ص: 31
نیز استفاده میکردند؛ یعنی « تفسیر روایی » از روش ،« تفسیر قرآن به قرآن » تفسیر قرآن پرداختند، آنان علاوه بر استفاده از روش
گاهی با استناد به روایات پیامبر (ص) به تفسیر آیات قرآن میپرداختند.
روش » در این میان گروهی نیز براساس خواستههاي شخصی یا گروهی، و بدون ضوابط و قراین به تفسیر و تأویل قرآن پرداختند و
پدید آمد؛ که در احادیث پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به شدّت با این روش برخورد شد و آن را ممنوع اعلام کردند. « تفسیر به رأي
«1»
کمکم از قرن دوم به بعد با ترجمهي آثار و نفوذ افکار و علوم یونانیان و ایرانیان در بین مسلمانان، روشها و گرایشهاي دیگري
نیز پدید آمد.
و هر کدام از فرقههاي «2» از اینجا بود که مبحثهاي کلامی و فلسفی پیدا شد و کمکم گرایشهاي تفسیري کلامی شکل گرفت
اسلامی مانند اشاعره و معتزله و ... آیات قرآن را براساس دیدگاهها و عقاید خود تفسیر میکردند.
صفحه 13 از 103
در همین راستا اختلافات مذهبی که از قرن اوّل شروع شده بود، با اختلافات مذاهب فقهی همراه شد و در تفسیر آیات فقهی قرآن
تأثیر گذاشت.
سپس عرفا و متصوّفه نیز گرایشهاي خاصّ تفسیري پیدا کردند و روش تفسیر اشاري از قرن سوم به بعد رشد کرد.
ص: 32
را شکل دادند که در مرحلهي اوّل در « روش و گرایش تفسیر روایی » ، محدّثان شیعه و اهل سنت که به نقل احادیث اکتفا میکردند
قرنهاي سوم و چهارم، تفاسیري همچون: عیّاشی، قمی و طبرسی شکل گرفت، و در مرحلهي دوم در قرن دهم تا یازدهم، تفاسیري
همچون درّالمنثور سیوطی، البرهان و نورالثقلین ظهور کرد.
در این میان بعد از مرحلهي اوّل، تفسیرهاي روایی، تفاسیر فقهی شروع شد که نوعی تفسیر موضوعی قرآن با گرایش آیات الاحکام
بود. و پس از شکلگیري تفاسیري همچون: احکامالقرآن حصّاص حنفی (...- 370 ق) و احکام القرآن منسوب به شافعی (...- 204
ق) تفسیر نویسی فقهی در قرنهاي بعدي ادامه یافت که احکام القرآن راوندي (...- 573 ق) از آن نمونه است. در قرن پنجم و
ششم تفاسیر جامع و اجتهادي همچون: تبیان و مجمعالبیان شکل گرفت که با استفاده از اجتهاد و عقل و توجّه به همهي جوانب
تفسیر، شیوهي جدیدي در تفسیر بنیان نهاده شد که هنوز هم این شیوه متداول است.
پس از این مرحله، برخی از فلاسفه نیز اقدام به نگارش تفسیر کردند و در یک قرن اخیر نیز روشها و گرایشهاي دیگري همچون
«1» . روش تفسیر علمی و گرایش اجتماعی، به وجود آمد و رشد کرد
ص: 33
ب) نگارش در زمینهي روشهاي تفسیري
911 ق) است که شرح حال مفسّران و - جلالالدّین سیوطی ( 889 « طبقاتالمفسّرین » از قدیمیترین کتابها در این زمینه کتاب
آثار آنان است. و هر چند که مستقیم به بحث روشها و گرایشهاي تفسیري نپرداخته است ولی براي این بحث مفید و قدیمیترین
منبع آن به شمار میآید.
به « عبدالحلیم النجار » به رشتهي تحریر در آمده، توسط دکتر « گلدزیهر » ، از مستشرق مشهور « مذاهب التفسیر الاسلامی » سپس کتاب
دکتر ذهبی از مهمترین منابع این بحث به شمار میرود، گرچه « التفسیر و المفسّرون » عربی ترجمه شده است. پس از آن، کتاب
بیشتر به گرایشهاي تفسیري پرداخته است.
از آیت اللَّه « التفسیر و المفسّرون فی ثوبه القشیب » : دیگر آثار مدوّن در زمینهي روشها و گرایشهاي تفسیري، کتاب ارزشمند
الوان » معرفت است، که روشهاي تفسیر مأثور (قرآن به قرآن، روائی) و عقلی و اجتهادي را بررسی کرده و نیز تحت عنوان
مطالب متنوعی در زمینهي گرایش ادبی، اجتماعی، علمی و ... آوردهاند. ،« تفسیري
از استاد عمید زنجانی، حاوي مطالبی در موضوع روشهاي تفسیري است ولی به « مبانی و روشهاي تفسیر قرآن » و بالاخره کتاب
بحث گرایشها توجّه چندانی نشده است.
البته برخی کتابها هم از زاویهي خاص به بحث روشها یا گرایشها پرداختهاند:
ص: 34
از دکتر حسین « طبرسی و مجمعالبیان » اتجاهات التفسیر فی مصر الحدیث، دکتر عفت محمد شرقاوي مصري؛ کتاب » : همچون
از دکتر « التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان » از علی آلوسی؛ کتاب « روش تفسیري علّامه طباطبایی (ره) در المیزان » کریمیان؛ کتاب
از نگارنده، که در مورد روش تفسیر علمی و معیارهاي آن مطالبی بیان « در آمدي بر تفسیر علمی قرآن » احمد عمر ابو حجر؛ کتاب
شده است و نیز کتابهاي دیگري در مورد روش تفسیري شیخ محمد عبده، رشید رضا، فخر رازي و زمخشري نوشته شده است.
صفحه 14 از 103
تقسیمات روشهاي تفسیر قرآن
مستشرق مجارستانی « گلدزیهر » صاحبنظران در مورد روشها و گرایشهاي تفسیري، تقسیمات متعددي ارائه کردهاند، از جمله
و آیت الله معرفت در کتاب « التفسیر و المفسرون » و دکتر ذهبی در کتاب ،« مذاهب التفسیر الاسلامی » 1921 م) در کتاب -1850)
و خالد عثمان السبت در « مبانی و روشهاي تفسیر قرآن » و نیز استاد عمید زنجانی در کتاب « التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب »
و خالد ،« دراسات قرآنیه، المبادي العامه لتفسیر القرآن الکریم » و محمد حسین علی الصغیر در کتاب « قواعد التفسیر » کتاب
«1» .« اصول التفسیر و قواعده » عبدالرحمن العک در کتاب
ص: 35
اما در اینجا ما روشهاي تفسیري را براساس منابع مورد استفاده در تفسیر به شش روش تقسیم میکنیم تا جایگاه روشهاي تفسیري
پیامبر (ص) به خوبی روشن شود.
روشهاي تفسیري
1. روش تفسیر قرآن به قرآن.
2. روش تفسیر روایی.
3. روش تفسیر علمی.
4. روش تفسیر اشاري (باطنی و عرفانی ...)
5. روش تفسیر عقلی.
6. روشتفسیر به رأي (باطل و غیرصحیح)
است) « تفسیر به رأي » 7. روش تفسیر جامع اجتهادي (که شامل همهي روشهاي تفسیري غیر از
پیامبر اکرم (ص) از میان روشهاي تفسیري، به روش تفسیر قرآن به قرآن، اشاري (باطنی و عرفانی) توجه ویژهاي داشته است البته
را ردّ کرده « تفسیر به رأي » ایشان به برخی روشهاي دیگر تفسیري از جمله به روش تفسیر روائی، علمی، عقلی توجه کرده، و
است. (نمونههاي آنها ذکر خواهد شد.)
ص: 36
1. روش تفسیر قرآن به قرآن
تبیین معانی آیات قرآن و مشخص ساختن مقصود و مراد جدي از آنها به وسیله و » عبارت است از « تفسیر قرآن به قرآن » روش
«. قرآن را منبعی براي تفسیر آیات قرآن قرار دادن » به عبارت دیگر « کمک آیات دیگر
یکی از کهنترین روشهاي تفسیر قرآن است و سابقهي آن به صدر اسلام و زمان حیات پیامبر (ص) باز « تفسیر قرآن به قرآن »
میگردد. سپس این روش توسط اهل بیت (ع) ادامه یافت و برخی از صحابه و تابعین نیز از این روش استفاده کردهاند.
مثالها
«1» « لَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ » در آیهي « ظلم » از پیامبر اکرم (ص) در مورد مقصود از
«2» « إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ » پرسش شد، و حضرت با استناد به آیهي
«3» . پاسخ دادند که مقصود از ظلم، در آیهي اول، همان شرك است که در آیهي دوم بیان شده است
.« ان الشرك لظلم عظیم » فقالوا: أیّنا لم یظلم نفسه، ففسّره النّبی- (ص)- بالشرك و استدلّ بقوله تعالی
صفحه 15 از 103
ص: 37
استفاده میکرده و عملًا آن را به پیروان « تفسیر قرآن به قرآن » این حدیث و احادیث مشابه نشان میدهد که پیامبر (ص) از روش
خود میآموختهاند.
«1» « وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ » سپس امام علی (ع) به پیروي از شیوه پیامبر (ص) با استناد به آیهي
«2» « وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْراً » و آیهي
یعنی اگر شیر خواري کودك دوسال است (یعنی 24 ماه) و «3» . نتیجه گرفتند که کوتاهترین مدت بارداري زنان شش ماه است
مدت حمل و شیر خواري با همدیگر سی ماه است. و این دو آیه را کنار همدیگر بگذاریم، روشن میشود که کوتاهترین مدت
بارداري شش ماه است. و این، نوعی تفسیر قرآن به قرآن است.
«4» . استفاده میکردند « تفسیر قرآن به قرآن » دکتر ذهبی با بیان مثالی از ابن عباس بیان میکند که صحابهي پیامبر نیز از روش
«5» . 4. مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان مطالبی از تفسیر قرآن به قرآن تابعین را آورده است
ص: 38
در دورههاي بعدي با پیدایش تفاسیري همچون تبیان و مجمع البیان، مفسّران از این روش استفاده کردند، و در میان اهل سنت نیز
اگر کسی بپرسد که بهترین روش تفسیر چیست؟ » : مفسّران متعددي به سوي این روش رفتند، به طوري که برخی از آنان نوشتند
است. پس آنچه که در جایی مجمل آمده در جاي دیگر تفسیر شده « تفسیر قرآن به قرآن » جواب آن است که صحیحترین روش
«1» «. است و آنچه در موضعی مختصر آمده است در موضع دیگر توسعه داده شده است
برخی محدثّان بزرگ شیعه، همچون علّامه مجلسی (ره) در بحارالانوار با آوردن آیات قرآن که در ابتداي هر فصل، متناسب با
موضوع آن، دسته بندي شده، در حقیقت از روش موضوعی تفسیر قرآن به قرآن استفاده نموده است. سپس در میان مفسّران قرن
اخیر، این روش جایگاه ویژهاي پیدا کرد به طوري که برخی تفسیرها همچون المیزان (علّامه طباطبایی) و تفسیر الفرقان (دکتر محمد
صادقی تهرانی) و تفسیر القرآنی للقرآن (عبدالکریم خطیب) و آلاء الرحمن (بلاغی) این روش را روش اصلی خود قرار دادند.
ص: 39
علّامه طباطبایی معتقد است که قرآن بیان همه چیز است پس نمیتواند بیان خودش نباشد. پس در تفسیر آیات باید به سراغ خود
آیات قرآن برویم و در آنها تدّبر کنیم و مصادیق آنها را مشخص سازیم و تفسیر قرآن به قرآن کنیم.
همان روشی است که پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) در تفسیر پیمودهاند و تعلیم « تفسیر قرآن به قرآن » و نیز ایشان بر آن است که
«1» . دادهاند و در روایاتشان به ما رسیده است
در کتابهایی که در مورد شیوهي تفسیر، نگارش یافته، به روش تفسیر قرآن به قرآن پرداخته و آن را تبیین کرده و نسبت به آن
سفارش کردهاند.
«2» . از جملهي این افراد آیهالله معرفت، استاد عمید زنجانی و عبدالرحمن العک را می توان نام برد
«3» . امام خمینی (قدسسره) نیز در موارد متعددي از شیوه تفسیر قرآن به قرآن استفاده کردهاند
ص: 40
2. روش تفسیر روائی
مقصود از روش تفسیر روائی آن است که مفسر قرآن از سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) (که شامل قول، فعل و تقریر آنها
«1» . میشود) براي روشن کردن مفاد آیات و مقاصد آنها استفاده کند
سیر تاریخی تفسیر روایی را میتوان به چند دوره تقسیم کرد:
صفحه 16 از 103
الف) دوران پیامبر (ص)
تفسیر روایی قرآن، همزاد وحی است. چراکه اولین مفسّر قرآن پیامبر (ص) است که خداي متعال به او دستور بیان و تفسیر قرآن داد
و فرمود:
«2» ؛ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ »
«. و این ذکر (: قرآن) را به سوي تو فرستادیم تا براي مردم آنچه را که به سوي آنان فرو فرستاده شده است، روشن بیان کنی
آگاه باشید که به من، » : البته سنّت پیامبر (ص) و بیان او نیز ریشه در وحی داشت، چنان که از آن حضرت حکایت شده که فرموند
«3» .( به من داده شده است ) « قرآن داده شده و نیز مثل آن همراه آن
ص: 41
مربوط به تفسیر قرآن است که به صورت کلی میتوان آنها را به دو دسته تقسیم «1» در سنت پیامبر (ص) تعداد زیادي از روایات
کرد:
اول. تفسیر نظري قرآن در احادیث روائی پیامبر (ص)
که صحابه با رجوع به ایشان تفسیر قرآن را می آموختند. گاهی گوش جان به سخنان او میدادند و معانی و تفسیر قرآن را فرا
میگرفتند.
همیشه هر فرد از ما هنگامی که ده آیهي قرآن را میآموخت، از آنها عبور نمیکرد تا این که معانی و » : از ابن مسعود حکایت شده
«2» .« (روش) عمل بدانها را بیاموزد
گاهی اصحاب پیامبر (ص) از ایشان مطالب را میپرسیدند و حتی دوست داشتند که عربهاي بیابانی بیایند و پرسشی بکنند و آنان
«3» . گوش دهند
پیامبر (ص) گاهی مصادیق آیات را نیز مشخص میکردند و بدینوسیله آنها را توضیح داده و تفسیر میکردند. براي مثال در مورد
انّ مغضوب علیهم » : از پیامبر (ص) حکایت شده که فرمودند « غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّآ لِّینَ » معناي آیهي هفتم سورهي حمد
یعنی «4» « هم الیهود و انّ الظالین النصاري
ص: 42
مقصود از کسانی که مورد خشم الهی واقع شدند یهودیان و منظوراز گمراهان مسیحیان هستند. البته اینگونه احادیث مصادیق کامل
آیات را بیان میکند.
«1» « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً » و نیز ایشان مصادیق آیهي تطهیر
که در «2» . را بیان کردند که مقصود از پاکانی که پلیدي از آنها دفع شده است علی (ع)، فاطمه (س)، حسن و حسین (ع) هستند
این مورد شأن نزول آیه و مصادیق آن بیان شده است.
دوم: تفسیر عملی قرآن در سنت پیامبر (ص)
نماز » : گاهی نیز عمل پیامبر (ص) مفسّر آیات قرآن قرار میگرفت، همان طور که از ایشان حکایت شده که در مورد نماز فرمودند
«3» .« بگزارید همان طور که میبینید من نماز میگزارم
«4» «. مناسک و اعمال خود را از من بگیرید » : یا در مورد حج حکایت شده که فرمود
ص: 43
که در این صورت افعال پیامبر (ص) در نماز و حج تفسیر جزییات آیات صلوه و حج بود.
از امام صادق (ع) حکایت شده:
صفحه 17 از 103
إنّ اللَّه انزل علی رسوله الصلوه و لم یسمّ لهم: ثلاثاً و لا أربعاً، حتّی کان رسولاللَّه (ص) هوالذي فسّر ذلک لهم؛ خدا (دستور) نماز »
را بر رسولش نازل کرد ولی براي مردم مشخص نکرد که سه یا چهار رکعت است؛ تا این که پیامبر (ص) این مطلب را براي مردم
«1» «. تفسیر کرد
آري پیامبر (ص)، مطالب کلی قرآن (همچون نماز، روزه، حج و ...) را وضیح میدادند. و نیز موارد تخصیص عمومات و تقیید
مطلقات آیات را بیین، و اصطلاحات جدید، لغات قرآن، و ناسخ و منسوخ آیات را توضیح میدادند. و همهي اینها تفسیر قرآن بود،
«2» . که در روایات و سنّت پیامبر (ص) براي ما حکایت شده است و به عنوان منابع تفسیر روایی باقی مانده است
ب) دوران اهل بیت (ع)
اهل بیت (ع) به پیروي از پیامبر (ص) به شیوهي تفسیر روائی توجه کردند و آن را استمرار بخشیدند.
ص: 44
سخنان و توضیحات آن حضرت را شنیده بود و حکایت میکرد. «1» ، امام علی (ع) که شاگرد ارشد پیامبر (ص) در تفسیر بود
همانطور که امامان اهل بیت (ع) نیز همین روش را دنبال کرده و احادیث تفسیري پیامبر (ص) و امام علی (ع) را براي مردم
حکایت نموده، و بدانها استدلال میکردند. تعداد این احادیث که با واسطهي اهلبیت (ع) حکایت شده، به هزاران روایت
«2» . میرسد
البته اهل بیت (ع) از آنجا که آگاه به علوم الهی بودند خود نیز به تفسیر قرآن اقدام میکردند و سخنان و سنّت آنان نیز منبعی براي
تفسیر است. و این احادیث جزیی از تفسیر روایی به شمار میآید.
شخصی در مکه، خدمت امام رضا (ع) رسید و گفت: شما از کتاب خدا چیزي تفسیر میکنی، که تاکنون شنیده نشده باشد؟ امام
قرآن قبل از این که بر مردم نازل شود بر ما نازل شده و قبل از این که براي مردم تفسیر شود، براي ما تفسیر شده است؛ » : فرمود
ص: 45 «3» «... حلال و حرام و ناسخ و منسوخ قران را ما میشناسیم و
بر مردم است که قرآن را همان طور که نازل شده بخوانند و هنگامی که نیاز به تفسیر قرآن پیدا کردند، » : و درحدیث دیگري فرمود
«1» «. هدایت به وسیلهي ما و به سوي ماست
بنابر این اهل بیت (ع) نیز در زمینهي مطالب کلی قرآن و آیات الاحکام، مخ ّ صصها، مقیّدها، لغات، ناسخ و منسوخ، اصطلاحات
جدید قرآن و نیز در مورد بطن و تأویل و مصادیق آیات، مطالب متنوّعی را بیان کردهاند که به عنوان سنّت آنان بر جاي مانده
است.
ج) دوران صحابه و تابعان
روایات تفسیري پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) مورد توجّه صحابهي پیامبر و تابعان آنان قرار گرفت و حتی صحابهي بزرگ پیامبر
(ص) همچون ابن عباس و ابن مسعود، خود را از تفسیر قرآن امام علی (ع) بینیاز نمیدانستند و از آن استفاده میکردند. و بسیاري
«2» . از احادیث تفسیري ابن عباس از علی (ع) است
«3» . البته صحابه و تابعان، خود نیز قرآن را تفسیر میکردند و روایات تفسیري زیادي از ابن عباس و دیگران باقی مانده است
ص: 46
در این دوره، کمکم روایات تفسیري در مجموعههایی گرد آوري شد که به نام کتابهاي تفسیر روایی مشهور است.
ح) دوران جمع آوري و تألیف روایات تفسیري
اوّلین رساله از این مجموعهها در شیعه، کتاب تفسیر منسوب به امام علی (ع) است که طی یک روایت مفصّل در آغاز تفسیر نعمانی
«1» . آمده است
صفحه 18 از 103
است که علاوه بر آیات قرآن، تأویل و تفسیر و اسباب نزول را بیان کرده « مصحف علیّ بن أبیطالب » ، و نیز یکی دیگر از آنها
«2» . است. هر چند که این کتاب اکنون در دسترس ما نیست
«3» . 114 ق) که ابوالجارود آن را حکایت کرده است - و همچنین تفسیر منسوب به امام باقر (ع) ( 57
«4» . 148 ق) که به طور پراکنده در کتاب حقایق التفسیر القرآنی آمده است - و نیز تفسیر منسوب به امام صادق (ع) ( 83
ص: 47
سپس از تفسیر علی بن ابراهیم قمی ( 307 ق) و فرات کوفی (زنده در سال 307 ق) و تفسیر عیّاشی (م بعد از 320 ق) و تفسیر
نعمانی (م بعد از 324 ق) و تفسیر منسوب به امام حسن عسکري (م 254 ) میتوان نام برد.
البته روایات فقهی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) نیز که نوعی تفسیر براي آیات الاحکام قرآن است در مجموعههایی همچون کافی،
من لایحضره الفقیه و تهذیب و استبصار گردآوري شد.
در همین دوران، تفسیر جامع البیان فی تفسیر القرآن، ابن جریر طبري (م 310 ) را داریم. همانطور که مجموعههاي حدیثی صحاح
ستهي اهلسنّت در این دوره تدوین شد. سپس تفسیر روایی از قرن پنجم تا نهم با رکود نسبی مواجه شد و تفاسیر، عقلی و اجتهادي
شد. اما در قرن دهم تا دوازدهم با رشد اخباري گري در شیعه تفاسیر روایی دیگري همچون: تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن،
سیدهاشم حسینیبحرانی (م 1107 ق) و تفسیر نورالثقلین، الحویزي (م 1112 ق) نوشته شد.
همانطور که مجموعههاي حدیثی بزرگ همچون وسایل الشیعه، وافی و بحارالانوار نوشته شد که بسیاري از روایات آنها تفسیر
قرآن به شمار میآید.
در اهلسنّت نیز در این دوران تفسیر الدّرالمنثور، جلالالدین سیوطی (م 9111 ق) گردآوري شد. که حاوي روایات تفسیري پیامبر
(ص) و صحابه و تابعان است و نیز سیوطی در کتاب الاتقان فی علوم القرآن، روایات تفسیري پیامبر (ص) را جمع آوري کرد.
ص: 48
اکنون نیز در تفاسیر جدید به روایات تفسیري پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) توجّه میشود و معمولًا در لابهلاي تفسیر یا در بخش
جداگانهاي، این روایات آورده میشود و مورد نقد و بررسی قرار میگیرد؛ همانند علّامه طباطبایی در المیزان که در ذیل هر دسته
میآورد. « بحث روایی » از آیات
امام خمینی (قدس سره) نیز در موارد متعددي از روش تفسیر روایی استفاده کردهاند و براي توضیح آیات به احادیث پیامبر (ص) و
«1» . اهل بیت (ع) استناد کردهاند
براي مثال: در مورد تسبیح موجودات که در قرآن آمده است دو نظر وجود دارد: تسبیح تکوینی، تسبیح قولی، امام خمینی (ره)
براي اثبات دیدگاه دوم به روایت پیامبر (ص) استشهاد میکند.
این موجودات مادي را که ما خیال میکنیم قدرت، علم و هیچ یک از کمالات را ندارند، این طور نیست. ما در حجاب هستیم که »
نمیتوانیم ادراك کنیم. همین موجودات پایین هم که از انسان پایینترند، و از حیوان پایینترند و موجودات ناقص هستند، در آنها
هم همه آن کمالات منعکس است، منتها به اندازه وجودي خودشان. حتی ادراك هم دارند؛ همان ادراکی که در انسان هست در
إِن مِن شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ » : آنها هم هست
ص: 49
«1» « بِحَمْدِهِ وَلکِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ
بعضی از باب این که نمیدانستند، میشود یک موجود ناقص هم ادراك داشته باشد، آن را حمل کرده بودند به این که این تسبیح
و حال آن که آیه غیر از این را میگوید. تسبیح تکوینی را ما میدانیم که یعنی اینها موجوداتی هستند و علتی «2» ؛ تکوینی است
صفحه 19 از 103
هم دارند. خیر مسئله این نیست، تسبیح میکنند.
در قضیه تسبیح آن سنگریزهاي که در دست رسول الله «3» . در روایات تسبیح بعضی از موجودات را هم ذکر کردهاند که چیست
آنها] شنیدند که چه میگوید. تسبیحی است که گوش من و شما اجنبی از اوست. نطق است؛ حرف است؛ لغت ] «4» . (ص) بوده
«5» «. است، اما نه به لغت ما، نه نطقش نطق ما است. اما ادراك است، منتها ادراك به اندازه سعه وجودي خودش
محمد (ص) سبحت فی یده تسع حصیات، تسمع نغماتها «6» : ایشان به حدیثی طولانی اشاره میکنند که از امام علی (ع) نقل شده
فی جمودها و لا روح
ص: 50
حضرت رسول (ص) براي اینکه برهان نبوتش کامل گردد نه ریگ و سنگریزه در دست او تسبیح بگونهاي » . فیها، لتمام حجه نبوته
«. که آواز آنها با این که جماد و بیروح بودند شنیده شد
3. روش تفسیر عقلی
در لغت به معناي امساك، نگهداري و منع چیزي است. « عقل »
عقل در دو مورد کاربرد دارد:
نخست به قوّهاي که آمادهي قبول دانش است. این، همان چیزي است که اگر در انسان نباشد تکلیف از او برداشته میشود، و در
تمجید شده است. ،« عقل » احادیث از این
گویند. « عقل » ، دوم به علمی که انسان به وسیلهي این قوّه کسب میکند
«1» .« این همان چیزي است که قرآن کافران را به خاطر تعقّل نکردن مذمّت کرده است
«2» . در این مورد به احادیث پیامبر (ص) و اشعار امام علی (ع) استناد شده است
ص: 51
« ما کسب احد شیئاً افضل من عقل یهدیه الی هدي او یردّه عن ردي » : از پیامبر (ص) حکایت شده که فرمودند
و همچنین خودِ قرآن «1» « لوکان فیهما آلهه الّا اللَّه لفسدتا » : برخی آیات قرآن خود در بردارندهي برهانهاي عقلی است مثل آیهي
«2» . نیز انسانها را به تفکّر و تعقّل و تدبّر در آیات فرا میخواند
روش تفسیر عقلی قرآن، پیشینهاي کهن دارد وبرخی معتقدند که پیامبر (ص) به اصحاب خویش کیفیّت اجتهاد عقلی در فهم
آري ریشهها و نمونههاي تفسیر عقلی را می توان در احادیث تفسیري «3» . نصوص شرعی (از قرآن یا سنّت) را تعلیم داده است
پیامبر (ص) یافت. مانند:
«4» « یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ » از پیامبر (ص) در مورد آیهي
در آیه، پاي جسمانی نیست (چون براساس دلیل « ساق » یعنی مقصود از « عن نور عظیم یخرّون له سجداً » : حکایت شده که فرمودند
عقلی خدا جسم نیست) بلکه منظور نور عظیمی است که آشکار میشود. ص: 52
و نیز اهل بیت (ع) به پیروي از پیامبر (ص) به شیوه تفسیر عقلی توجه کردهاند، براي مثال: عن عبدالله بن قیس عن أبیالحسن الرضا
(ع) قال: سمعته یقول:
فقلت: له یدان هکذا- و اشرت بیدي الی یدیه-؟ «1» « بل یداه مبسوطتان »
«2» . فقال: لا، لو کان هکذا کان مخلوقاً
در این حدیث، حضرت با استفاده از نیروي عقل، آیهي قرآن را تفسیر کردهاند و دست مادّي داشتن خدا را نفی کردهاند؛ چرا که
دست داشتن خدا، مستلزم جسم بودن و مخلوق بودن اوست، و ساحت الهی از این صفات منزّه است. (پس مقصود از دستان خدا
صفحه 20 از 103
همان قدرت اوست).
در احادیث دیگري نیز در مورد شیء بودن خدا و عرش و کرسی و مکان داشتن خدا و ... تفاسیري عقلی از اهل بیت (ع) به ما
«3» . رسیده است
«4» . و امام علی (ع) نیز در برخی خطبههاي نهجالبلاغه از مقدمات عقلی براي تفسیر آیات بهره برده است
ص: 53
مفسّ-- ران ق--- رآن نیز ب-- ه پیروي از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) لازم دیدهاند که از نیروي فکر و استدلالها و قراین عقلی
در تفسیر آیات قرآن استفاده کنند.
و در قرون بعدي به ویژه به وسیلهي معتزله «1» . از اینجا بود که روش اجتهادي (: عقلی) در تفسیر قرآن از دورهي تابعان شروع شد
460 ق)، مجمع البیان شیخ طبرسی (م 548 ق) به وجود - اوج گرفت و در شیعه تفاسیري همچون تفسیر تبیان شیخ طوسی ( 385
آمد. در اهل سنّت تفسیر کبیر فخررازي حاصل توجّه به این روش بود.
علّامه طباطبایی و ... به وجود آمد. و در اهل سنّت نیز ،« تفسیر المیزان » سپس این شیوه در دو قرن اخیر رشد بیشتري کرد و در شیعه
1935 م) و ... حاصل آن بود. - از رشید رضا ( 1865 « المنار » از آلوسی (م 1270 ) و « تفسیر روح المعانی »
نیز «2» ( ملاصدرا و تفاسیر عقلی امام خمینی (ره « تفسیر قرآن کریم » نورالدین اراکی و « القرآن و العقل » و در این رابطه از تفسیر
میتوان یاد کرد.
ص: 54
شیوههاي فرعی تفسیر عقلی
الف) استفادهي ابزاري از برهان و قراین عقلی در تفسیر، براي روشن کردن مفاهیم و مقاصد آیات قرآن. که در این صورت عقل
منبع و ابزار تفسیر قرآن شده و احکام و برهانهاي عقلی قراینی براي تفسیر آیات قرار میگیرد.
از این عقل با عنوان عقل اکتسابی و احکام عقلی قطعی یا عقل برهانی یاد میشد.
ب) استفاده از نیروي فکر در جمعبندي آیات (همراه با توجّه به روایات، لغت و ...) و استنباط از آنها براي روشن ساختن مفاهیم و
مقاصد آیات. حاصل این مطلب همان تفسیر اجتهادي قرآن است.
و در این صورت عقل مصباح و کاشف است و از این عقل با عنوان عقل فطري یا نیروي فکر و قوّهي ادراك یاد میشد.
البته بنابر دیدگاه مشهور هر دو قسم فوق، جزئی از روش تفسیر عقلی قرآن است. امّا با دقّت در مطالب روشن شد که قسم دوم (ب)
اما همانطور که اشاره «1» . به طور تسامحی به نام تفسیر عقلی خوانده میشود. و در حقیقت تفسیر عقلی همان قسم اول (الف) است
شد مفسران قرآن از هر دو شیوه فرعی تفسیر عقلی در تفاسیر قرآن استفاده کردهاند.
ص: 55
4. روش تفسیر علمی
اعم از علوم طبیعی و انسانی است، و از آنجا که بیش از هزارآیه در قرآن به مطالب علوم « علوم تجربی » مقصود از علم در اینجا
تجربی اشاره کرده است، ناچاریم براي فهم برخی آیات یا رفع تعارضها، به یافتههاي علوم تجربی مراجعه کنیم.
سرچشمههاي تفسیر علمی یا به تعبیر دقیقتر، بیان نکات علمی آیات را میتوانیم در احادیث تفسیري پیامبر (ص) بیابیم، براي مثال
«1» « وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ » در مورد آیهي
ي عنی هر چیزي از آب آفریده شده است و این نظریه «2» « کل شئی خلق من الماء » : از پیامبر (ص) حکایت شده که فرمودند
علمی، در عصر ما طرفداران زیادي در بین زیستشناسان دارد که آفرینش موجودات زنده را نخستین بار در آبهاي دریا میدانند
صفحه 21 از 103
که با پیدایش تک سلولیهاي ایجاد شده در آب ادامه یافت.
«3» . البته در مورد این آیه نکات و دیدگاههاي تفسیري متعدد وجود دارد که پرداختن به آنها از حوصلهي این نوشتار خارج است
اهل بیت (ع) نیز به پیروي از پیامبر (ص)، به بیان نکات علمی آیات پرداختهاند، از جمله از امام رضا (ع) حکایت شده:
ص: 56
«1» « رَفَعَ السَّماوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا » در مورد آیهي
«2» « ثم عمدٍ و لکن لاترونها » : فرمودند
در آسمانها ستونهایی است ولی شما آنها را نمیبینید.
و «3» که این مطلب اشارهي روشنی به نیروي جاذبه است که ده قرن بعد از نزول قرآن براساس نقل مشهور توسط نیوتن کشف شد
یکی از اعجازهاي علمی قرآن بشمار میرود.
آري تفسیر علمی برخی آیات قرآن را میتوانیم در احادیث زیر جستجو کنیم:
و مانند آن موجود « طب الصادق » ،« طب النبی » الف. احادیث طبی حکایت شده از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) که تحت عنوان
است.
بحارالانوار گردآوري کرده ،« السماء و العالم » ب. احادیث کیهانشناسی نقل شده از ایشان که علامه مجلسی آنها را در کتاب
است.
و مانند آن جمع آوري شده است. « علل الشرایع » ج. احادیث علل و فلسفه احکام که در کتاب
د. احادیث تربیتی که اشارات روشنی به علوم تربیتی و نکات تربیتی آیات قرآن دارد.
ص: 57
بعد از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) این شیوهي تفسیري به طور عمده سه دوره داشته است:
دورهي نخست از حدود قرن دوم هجري تا حدود قرن پنجم بود، که با ترجمهي آثار یونانی به عربی، آغاز شد و بعضی مسلمانان،
«1» .( سعی کردند آیات قرآن را، با هیئت بطلمیوسی تطبیق دهند (مانند بوعلی سینا
دورهي دوم از حدود قرن ششم، شروع شد؛ هنگامی که بعضی دانشمندان به این نظریه متمایل شدند که همهي علوم در قرآن وجود
این دو نوع از تفسیر علمی «2» .( دارد و میتوان علوم مختلف را، از قرآن کریم استخراج کرد (در این مورد غزالی سرآمد بود
(تطبیق قرآن با علوم و استخراج علوم از قرآن) قرنها، ادامه داشت و هر زمان دانشمندان مسلمان، به موافقت یا مخالفت با آن
میپرداختند.
دورهي سوم از تفسیر علمی که موجب اوجگیري و رشد فوق العاده آن گردید، از زمانی شروع شد که در قرن 18 میلادي به بعد،
علوم تجربی در ص: 58
مغرب زمین رشد کرد، و کتابهاي مختلف در زمینهي علوم فیزیک، شیمی، پزشکی و کیهان شناسی به عربی ترجمه گردید؛ این
دورهي جدید، به ویژه در یک قرن اخیر، که در جهان اسلام، اثرات خود را در مصر و هندوستان بر جاي گذاشت، و موجب شد تا
دانشمندان مسلمان، در صدد انطباق قرآن با علوم تجربی برآیند.
این مسئله آن موقع أهمیّت بیشتري یافت که تعارض علم و دین در اروپا، اوج گرفت و کتاب مقدّس، به خاطر تعارضات آن با علوم
جدید هر روز عقب نشینی تازهاي میکرد و میدان براي پیدایش افکار الحادي و ضد دینی باز میشد، هجوم این افکار به
کشورهاي اسلامی و تفوّق صنعتی غرب، موجب جذب جوانان مسلمان به فرهنگ غربی میگشت.
از روي درد و براي دفاع از قرآن، و با « الجواهر » در این میان عدّهاي از دانشمندان مسلمان، همچون طنطاوي جوهري، در تفسیر
صفحه 22 از 103
در نظر اسلام، به میدان آمدند تا نشان دهند که آیات قرآن، نه تنها با علوم جدید، در تعارض نیست « سازگاري علم و دین » توجّه به
اقدام کردند و « استخدام علوم در فهم قرآن » بلکه بر عکس، یافتههاي علمی، اعجاز علمی قرآن را اثبات میکند؛ از این رو، به
تفسیرهاي علمی نوشته شد؛ هر چند در این میان بعضی افراط کرده یا یکسره جذب فرهنگ غربی شدند و به تأویل و تفسیر به رأي
در آیات قرآن دست زدند- و از آنجا که مبانی تفسیري این روش، بررسی کامل نشده بوده- دچار انحراف شدند؛ یا عدّهاي از
مغرضان آنها، براي اثبات افکار انحرافی خود، دست به تفسیر علمی و تأویلات نابجا زدند؛ و همین مطلب موجب شد
ص: 59
تا احساسات بعضی مسلمانان، برافروخته شود و در مقابل تفسیر علمی موضع گیري کنند و آن رایکسره به باد حمله بگیرند و آن
بدانند؛ در این میان بسیاري از عالمان، و دانشمندان و مفسّران، در ایران و مصر « تأویل غلط آیات قرآن » یا « تفسیر به رأي » را نوعی
راه انصاف پیمودند و بین انواع تفسیر علمی و اهداف گویندگان آن، فرق گذاشتند و به اصطلاح قائل به تفصیل شدند.
«1» البته در این میان، دانشمندان و مفسران متعددي به اظهار نظر در مورد تفسیر علمی پرداخته و با آن موافقت یا مخالفت کردهاند
که ذکر آنها از حوصلهي این نوشتار خارج است. «2» . را از آن اثبات کردهاند « اعجاز علمی قرآن » و یا
اقسام تفسیر علمی از جهت شکل و شیوهي تفسیر
و شماري « تفسیر به رأي » تفسیر علمی، نوعی از روش تفسیري است که خود داراي روشهاي فرعی متفاوتی است که بعضی سر از
میشود. و همین مطلب موجب شده تا برخی تفسیر علمی را رد کنند و آن را نوعی تفسیر به رأي یا « تفسیر معتبر و صحیح » منجر به
تأویل بنامند، و گروهی آن را قبول نمایند و بگویند: تفسیر علمی، یکی از راههاي اثبات حقّانیت قرآن است.
ص: 60
ما در اینجا شیوههاي فرعی تفسیر علمی را مطرح میکنیم، تا هر کدام جداگانه به معرض قضاوت، گ-- ذارده ش- ود و از خلط
مباحث جلوگیري گردد:
الف) استخراج همهي علوم از قرآن کریم
طرفداران قدیمی تفسیر علمی؛ مانند: ابن أبیالفضل المرسی، غزالی و ... کوشیدهاند تا همهي علوم را از قرآن استخراج کنند؛ زیرا
عقیده داشتند: همه چیز در قرآن وجود دارد و در این راستا، آیاتی را که ظاهر آنها با یک قانون علمی سازگار بود، بیان میکردند.
و هرگاه ظواهر قرآن کفایت نمیکرد، دست به تأویل، میزدند و ظواهر آیات را به نظریات و علومی که در نظر داشتند، بر
میگرداندند؛ و از اینجا بود که علم هندسه، حساب، پزشکی، هیئت، جبر، مقابله و جدل را از قرآن استخراج مینمودند.
وقتی من بیمار شدم، اوست که » : که حضرت ابراهیم (ع) نقل میکند «1» « وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ » براي مثال، از آیهي شریفهي
و علم جبر را از حروف مقطعهي اوایل سورهها «2» . علم پزشکی را استخراج کردند «! شفامی دهد
ص: 61
«2» . زمین لرزهي سال 702 هجري قمري را پیشبینی کردند « إِذَا زُلْزِلَتِ الَأرْضُ زِلْزَالَهَا » و از آیهي شریفهي «1» استفاده کردند
روشن است که این نوع تفسیر علمی، منجر به تأویلات زیاد در آیات قرآن، بدون رعایت قواعد ادبی، ظواهر و معانی لغوي آنها
می شود.
که البته در این قسم از تفسیر «3» از همین رو است که بسیاري از مخالفان، تفسیر علمی را نوعی تأویل و مجازگویی دانستهاند
علمی، حق با آنان است و ما، این مسئله (وجود همهي علوم در ظواهر قرآن) را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این کلام،
«4» . مبانی صحیحی ندارد
صفحه 23 از 103
ب) تطبیق و تحمیل نظریات علمی بر قرآن کریم
این شیوه از تفسیر علمی، در یک قرن اخیر رواج یافته و بسیاري از افراد با مسلّم پنداشتن قوانین و نظریات علوم تجربی، سعی کردند
تا آیاتی موافق آنها در قرآن بیابند و هر گاه آیهاي موافق با آن نمییافتند، دست به تأویل یا تفسیر به رأي زده و آیات را بر خلاف
معانی ظاهري، حمل میکردند.
ص: 62
«1» ؛ هُوَ الَّذِي خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا » براي مثال، در آیهي شریفهي
را « زوج » را، به معناي پروتون و « نفس » کلمهي «. اوست خدایی که همهي شما را از یک تن آفرید و او نیز جفتش را مقرر داشت
الکترون معنا کردند و گفتند: منظور قرآن، این است که همهي شما را از پروتون و الکترون که اجزاي مثبت و منفی اتم است،
«2» . آفریدیم. در این تقسیر، حتّی رعایت معناي لغوي و اصطلاحی نفس را نکردند
این گونه تفسیر علمی، در یک قرن اخیر، در مصر و ایران رایج شد و موجب بدبینی برخی دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسیر
علمی گردید، و یک سره تفسیر علمی را، به عنوان تفسیر به رأي و تحمیل نظریات و عقاید برقرآن طرد کردند، چنان که علّامه
«3» . طباطبایی، تفسیر علمی را نوعی تطبیق اعلام کرد
البتّه در مورد این نوع تفسیر علمی، حق با مخالفان آن است؛ چرا که مفسّر در هنگام تفسیر باید از هرگونه پیش داوري به دور
باشد، تا بتواند تفسیر صحیح انجام دهد؛ و اگر با انتخاب یک نظریهي علمی، آن را بر قرآن تحمیل کند، پا در طریق تفسیر به رأي،
گذاشته، که در روایات وعدهي عذاب به آن داده شده است.
ص: 63
ج) استخدام علوم براي فهم و تبیین بهتر قرآن
در این شیوه از تفسیر علمی، مفسّر با دارا بودن شرایط لازم و با رعایت ضوابط تفسیر معتبر، به تفسیر علمی قرآن اقدام میکند.
او سعی دارد با استفاده از مطالب قطعی علوم- که از طریق دلیل عقلی پشتیبانی میشود- و با ظاهر آیات قرآن- طبق معناي لغوي و
اصطلاحی- موافق است، به تفسیر علمی بپردازد و معانی مجهول قرآن را کشف و در اختیار انسانهاي تشنهي حقیقت قرار دهد. این
شیوهي تفسیر علمی، بهترین نوع و بلکه تنها نوع صحیح از تفسیر علمی است.
اما در اینجا تأکید میکنیم که در این شیوهي تفسیري، «1» ، ما در جاي خود، معیار این گونه تفسیر را، به طور کامل بیان کردهایم
باید از هرگونه تأویل و تفسیر به رأي، پرهیز کرد و تنها به طور احتمالی از مقصود قرآن سخن گفت؛ زیرا علوم تجربی به خاطر
استقراي ناقص، و مبناي ابطال پذیري که اساس آنهاست، نمیتوانند نظریات قطعی بدهند.
«2» ؛ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا » براي مثال، آیهي شریفهي
در زمان صدر اسلام که نازل شد، مردم همین حرکت حسّی و روزمرّهي «. خورشید در جریان است تا در محل خود استقرار یابد
خورشید را میدانستند؛ به این ترتیب از این
ص: 64
آیه، همین حرکت را میفهمیدند، در حالی که حرکت خورشید، از مشرق به مغرب کاذب است؛ زیرا خطاي دید ماست و در
حقیقت، زمین در حرکت است. از این رو ما خورشید را متحرك میبینیم، همان طور که شخص سوار بر قطار، خانههاي کنار جاده
را در حرکت میبیند. و با پیشرفت علوم بشري و کشف حرکت زمین و خورشید، روشن شد که خورشید نیز، خود داراي حرکت
انتقالی است (نه حرکت کاذب، بلکه واقعی) و خورشید، بلکه تمام منظومهي شمسی و حتّی کهکشان راه شیري در حرکت است
پس میگوییم: اگر به طور قطعی اثبات شد که خورشید در حرکت است و ظاهر آیهي قرآن هم میگوید که خورشید در «1»
صفحه 24 از 103
خورشید سخن « جریان » جریان است، پس منظور قرآن حرکت واقعی (حرکت انتقالی و ...) خورشید است. علاوه بر آن، قرآن از
میگوید نه حرکت آن، و در علوم جدید کیهان شناسی بیان شده که خورشید حالت گازي شکل دارد که در اثر انفجارات
و در فضا جریان دارد و همچون گلولهاي جامد نیست که فقط رکت کند، بلکه مثل آب در «2» هستهاي، مرتب زیر و زبر میشود
جریان است.
براي مثال، قانون زوجیت تمام گیاهان در قرن هفدهم «3» ؛ نیز اثبات میشود « اعجاز علمی قرآن » ، در ضمن از این نوع تفسیر علمی
میلادي کشف شد، اما
ص: 65
«1» . قرآن حدود ده قرن قبل از آن، از زوج بودن تمام گیاهان، بلکه همهي موجودات سخن گفته است
5. روش تفسیر اشاري (عرفانی- باطنی)
مفهومشناسی
«2» . در لغت به معناي علامت و نشانه دادن به عنوان انتخاب چیزي (از قول، عمل یا نظر) است ،« اشاره »
در قرآن نیز به کار رفته است که مریم (ع) به سوي عیسی (ع) در گاهواره اشاره کرد تا مردم از او پرسش کنند. « اشارت » واژهي
یعنی چیزي را در پاسخ مردم انتخاب کرد و به آن ارجاع داد. «3» « فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ »
در اصطلاح، به معناي چیزي است که از کلام استفاده میشود، بدون این که کلام براي آن وضع شده باشد. « اشاره »
اشاره گاهی حسّی است، همان طور که در الفاظ اشاره، مثل هذا، میآید؛ و گاهی اشارهي ذهنی است مثل اشارات کلام به معناي
زیاد، که اگر گوینده میخواست به آنها تصریح کند باید سخنان زیادي میگفت.
ص: 66
«1» . البته اشاره گاهی ظاهر و گاهی خفی است
مقصود از تفسیر اشاري چیست؟
تفسیر اشاري به اشارات مخفی گفته میشود که در آیات قرآن کریم موجود است، و بر اساس عبور از ظواهر قرآن و اخذ به باطن »
استوار است. یعنی از طریق دلالت اشاره، و با توجه به باطن قرآن، مطلبی از آیه برداشت و نکتهاي روشن میشود، که در ظاهر
.« الفاظ آیه بدان تصریح نشده است. به عبارت دیگر، اشارات آیه، لوازم کلام هستند که از نوع دلالت التزامی به شمار میآیند
البتّه از آنجا که تفسیر اشاري، داراي گونههاي مختلف همچون تفسیر رمزي، عرفانی، صوفی، باطنی و شهودي است، تعریفهاي
«2» . متعدّدي از آن ارائه شده است
تاریخچه
سابقهي برخی از اقسام تفسیر اشاري، همچون تفسیر باطنی را میتوان در صدر اسلام پیدا کرد. یعنی ریشههاي این تفسیر در
و در برخی احادیث به باطن «3» « قرآن ظاهر و باطنی دارد » : احادیث متعددي است که از پیامبر (ص) حکایت شده که فرمودهاند
«4» . آیات اشاره کردهاند
ص: 67
«1» . امام علی (ع) نیز به پیروي از پیامبر (ص) به ظاهر و باطن قرآن اشاره کردهاند
کتاب اللَّه عزّوجلّ علی أربعه أشیاء علی العباره » : و در برخی احادیث از امام علی بن الحسین (ع) و امام صادق (ع) حکایت شده که
کتاب خداي عزوجلّ » «2» .« و الإشاره واللطایف والحقایق، فالعباره للعوام والاشاره للخواص واللطایف للأولیاء والحقایق للأنبیاء
برچهار چیز استوار است: بر عبارت و اشارت و لطایف و حقایق.
صفحه 25 از 103
پس عبارتهاي قرآن براي عموم مردم است و اشارات آن براي افراد خاص است و لطایف قرآن براي دوستان و اولیاست و حقایق
.« قرآن براي پیامبران است
از آنجا که همهي مسلمانان پذیرفته بودند که قرآن داراي باطنی عمیق و معانی دقیق و کنایات و اشارات است، راه براي این گونه
همان طور که تنزیل اصل قرآن بر پیامبر (ص) از پیش خدا بوده، تنزیل فهم آن نیز بر » : تفسیرها باز شد تا آنجا که ابن عربی نوشت
«3» .« قلوب مؤمنان، از ناحیهي حضرت حق صورت میگیرد
ص: 68
از این رو در اعصار بعدي، برخی عرفا و صوفیه به گونههایی از تفسیر اشاري همچون تفسیر رمزي و شهودي و صوفی و عرفانی
توجّه کردند. و کتابهاي تفسیري متعدّدي در این زمینه به نگارش در آمد.
283 ) و کشفالأسرار و عدّهالابرار، میبدي (زنده در سال - از جمله تفسیر تُستري از ابن محمد بن سهل بن عبدالله التستري ( 200
638 ه-) را میتوان نام برد. - 520 ه-) و تفسیر ابن عربی ( 560
علامه طباطبایی و آیت اللَّه معرفت، تاریخچهي این روش تفسیري را از قرن دوّم و سوّم هجري میدانند، یعنی پس از آن که
«1» . فلسفهي یونانی به عربی ترجمه شد
این روش تفسیري در طول تاریخ، فراز و نشیبهاي گوناگون داشته است و مفسّران مذاهب مختلف اسلامی و نیز صوفیه و عرفا هر
کدام به گونهاي به این تفسیر توجّه کردهاند، که نمیتوان همه را یکسان انگاشت و داوري واحدي در مورد همه روا داشت؛ چراکه
برخی در این راه افراط کرده به راه تفسیر به رأي و تأویلهاي بیدلیل افتادهاند ولی برخی از باطن قرآن بر اساس ضوابط صحیح
استفاده کردهاند.
آري دربارهي روش تفسیر اشاري دیدگاهها، تعریفها و تقسیم بنديهاي متفاوتی وجود دارد. و هر مفسّر یا صاحبنظري که در
این مورد قلم زده به
ص: 69
«1» . یک یا چند گونه از تفسیر اشاري توجّه کرده و با آن موافقت یا مخالفت نموده است یا یک گونهي دیگري را ردّ کرده است
که بررسی همه آنها از حوصلهي این نوشتار خارج است و در اینجا فقط به کلام جالب امام خمینی (ره) در مورد برداشت هاي
عرفانی از قرآن اشاره میکنیم که مینویسند:
یکی دیگر از حُجب که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است اعتقاد به آن است که جز آن که مفسّران نوشته یا فهمیدهاند »
کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست، و تفکّر و تدبّر در آیات شریفه را با تفسیر به رأي که ممنوع است اشتباه نمودهاند و به
واسطهي این رأي فاسد و عقیدهي باطله، قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده عاري نموده و آن را به کلی مهجور نمودهاند، در
.«... صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه، مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأي باشد
الی » : مینویسند « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ » سپس با مثالی در مورد آیات پیروي موسی از خضر، و استفادهي توحید افعالی از آیهي
از اموري که از لوازم کلام استفاده میشود که مربوط به تفسیر به هیچ وجه نیست. « غیر ذلک
ص: 70
علاوه بر آن که تفسیر به رأي نیز کلامی است که شاید آن غیر مربوط به آیات معارف و علوم عقلیه که موافق موازین برهانیه است
و آیات اخلاقیه که عقل را در آن مدخلیت است، باشد. زیرا که این تفاسیر مطابق با برهان متین عقلی یا اعتبارات واضحه عقلیه
است که اگر ظاهري بر خلاف آنها باشد لازم است آنها را از ظاهر مصروف نمود.
... پس محتمل است بلکه مظنون است که تفسیر به رأي راجع به آیات احکام باشد که دست آرا و عقول از آن کوتاه است. و به
صفحه 26 از 103
«1» .« صرف تعبّد و انقیاد از خازنان وحی و مهابط ملایکهالله باید اخذ کرد
آري به نظر میرسد که ایشان برداشتهاي عرفانی از آیات را از مقولهي تفسیر نمیداند بلکه از باب لوازم کلام (که شاید مقصود
ایشان بطون باشد) میداند.
منتهی نمیشود. « تفسیر به رأي » بنابر این ایشان به تفسیر عرفانی باطنی ضابطهمند اشاره دارد که متکی بر عقل است و به
«2» . و همین مطلب را به نوع دیگري آیت الله معرفت بیان کرده و تفاسیر عرفانی را از باب تداعی معانی معرفی میکند
ص: 71
6. روش تفسیر به رأي
تفسیر به رأي یکی از شیوههاي تفسیر قرآن است که توسط پیامبر (ص) مورد انکار و سرزنش قرار گرفته است.
مفهومشناسی
اصل این واژه به معناي نظر کردن به هر وسیلهاي است، اعم از نظر کردن با چشم یا قلب یا به وسیلهي شهود روحانی یا به :« رأي »
«1» . وسیلهي قوهي خیال
«2» . به معناي عقیدهاي است که از غلبهي گمان پیدا میشود « رأي » و واژهي
«3» . در کتاب و سنّت به معناي درك عقلانی به کار نرفته است « رأي » و برخی مفسّران برآنند که واژهي
به معناي عقیده، دیدگاه و سلیقهي شخصی است که براساس گمان شکل گرفته است. « رأي » پس میتوان گفت: واژهي
ممکن است به یکی از این سه معنا باشد: « تفسیر به رأي » در « باء » باء: واژهي
الف) باء سببیّت، یعنی: هرکس قرآن را به وسیله و به سبب رأي خود تفسیرکند، جایگاهی از آتش دارد (یعنی ممکن است انگیزه و
سبب اصلی
ص: 72
تفسیر آیه، همان رأي و نظر شخصی او باشد، در برابر کسی که سبب و انگیزهي اصلی او از تفسیر، رأي او نیست بلکه او به دنبال
حقایق قرآن است، و اگر رأي شخصی او مطابق یا مخالف تفسیر باشد برایش فرقی نمیکند).
ب) باء استعانت، یعنی: هرکس قرآن را با کمک راي خود تفسیر کند جایگاهی از آتش دارد. (در برابر کسانی که قرآن را با
کمک قراین عقلی و نقلی تفسیر میکنند.)
ج: باء زایده، یعنی: هرکس به جاي تفسیر قرآن رأي خود را بگوید. و رأي شخصی او مصداق تفسیر شود. (دربرابر کسی که تفسیر
حقیقی قرآن را میگوید نه رأي خود را به جاي تفسیر)
«1» . البتّه معناي اوّل و دوم با روایات تفسیر به رأي، سازگار است و معناي دوّم (استعانت) اظهر است
در مباحث آینده در تحلیل روایات تفسیر به رأي، این معانی با توجّه به روایات بررسی خواهد شد.
پیشینهي تفسیر به رأي
زمان دقیق پیدایش روش تفسیر به راي روشن نیست، اما برخی از روایات در مورد مذمّت تفسیر به رأي از پیامبر (ص) حکایت شده
از ظاهر این «2» ، است
ص: 73
گونه احادیث میتوان استفاده کرد که روش تفسیر به رأي از زمان پیامبر (ص) شروع شده بود و به همین خاطر ایشان از این روش
یاد کرده و انجام دهندگان آن را سرزنش نموده است، و لحن روایات آن نیست که در آینده چنین چیزي اتفاق خواهد افتاد و الآن
پیامبر (ص) پیشگویی میکند.
صفحه 27 از 103
بعد از پیامبر (ص) در زمان ائمه (ع) نیز، این مسأله مطرح بوده است، از این رو تعدادي از روایات در مورد مذمّت تفسیر به رأي از
و حتّی حکایت شده که امام علی (ع) برخی افراد را مخاطب قرار داده و از تفسیر به رأي نهی کرده «1» . آنان صادر شده است
«2» . است
«3» . البتّه برخی از این احادیث ناظر به افرادي است که مکتبی دربرابر اهل بیت (ع) در تفسیر قرآن گشوده بودهاند
در عصرهاي بعدي نیز تفسیر به رأي در برخی از کتابهاي تفسیر راه یافت و گاهی فرقهها و مفسّران همدیگر را به تفسیر به رأي
و اخوان الصفا و برخی صوفیه و نیز گاهی اشاعره و « تفسیر کبیر » متّهم میکردند. براي مثال برخی نویسندگان، فخر رازي صاحب
«4» . معتزله را متهم به تفسیر به رأي کردهاند چرا که آیات قرآن را مطابق با عقاید خویش تأویل و تفسیر کردهاند
ص: 74
و در عصر حاضر این روش تفسیري اوج گرفت، و برخی افراد منافق صفت نیز با ظهور مکاتب الحادي، تلاش کردند که با استفاده
که شهید مطهري این «1» . از آیات قرآن و تفسیر به رأي، جوانان مسلمان را جذب خویش سازند و مقاصد الحادي خود را بپوشانند
روایات ممنوعیت تفسیر به رأي «. روش را ماتریالیسم اغفال شده یا ماتریالیسم منافق میخواند
در این مورد روایات متعددي در منابع حدیثی شیعه و سنّی از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) حکایت شده است که میتوان آنها را به
چند دسته تقسیم کرد:
الف) روایاتی که فقط تفسیر به رأي را محکوم و مذمّت میکند و مجازاتهاي آن را بر میشمارد:
هر کس قرآن را به رأي خویش تفسیر کند، جایگاهی از » «3» .« من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّأ مقعده من النار » :( 1. عن النبی (ص
.« آتش براي خود فراهم خواهد کرد
ص: 75 «4» .« من قال فی القرآن برأیه فلیتبوء مقعده من النار » :( 2. عن النبی (ص
.« هرکس به رأي خود درقرآن سخن گوید، جایگاهی از آتش براي خود فراهم خواهدکرد »
و سخن به رأي دربارهي قرآن، سرزنش شده است. « قول » تذکر: دراین روایت مطلق
هرکس آیهاي از کتاب خدا (قرآن) را تفسیر به رأي کند به » «1» .« من فسّر برأیه آیه من کتاب اللَّه فقد کفر » :( 3. عن الصادق (ع
.« یقین کافر ده است
4. فی عیون اخبار الرضا (ع) للصدوق عن ابن المتوکّل (محمد بن موسی بن المتوکل) عن علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن الریان بن
قال رسولاللَّه (ص) قال اللَّه جلّ جلاله ما آمن بی » : الصلت عن علی بن موسی الرضا (ع) عن أبیه عن آبائه عن امیر المومنین (ع) قال
«2» «. من فسّر برأیه کلامی
.« پیامبر (ص) از خداي متعال حکایت میکند که: هرکس کلام مرا تفسیر به رأي کند، به من ایمان ندارد »
«3» . تذکر: این روایت سند آن صحیح و معتبر است
ص: 76
ب) روایاتی که تفسیر به رأي را نوعی سخن نا آگاهانه ودروغ به شمار میآورد:
هرکس قرآن را تفسیر به رأي کند به یقین برخدا دروغ » «1» .« من فسّر القرآن برأیه فقد افتري علی اللَّه الکذب » :( 1. عن النبی (ص
«. بسته است
«2» .« من قال فی القرآن بغیر علم فلیتبوء مقعده من النار » :( 2. عن النبی (ص
.« هر کس در مورد قرآن چیزي بدون آگاهی بگوید، جایگاهی از آتش براي خود فراهم خواهد کرد »
تذکر: مقصود این گونه احادیث آن است که تفسیر به رأي بدان معناست که چیزي بدون علم در تفسیر قرآن گفته شود. و نسبت
صفحه 28 از 103
دادن سخنی بدون آگاهی به خدا دروغ بستن و تهمت زدن براوست.
ایّاك أن تفسّر القرآن برأیک حتّی تفقهه عن العلما، فانّه ربّ تنزیل یشبه » :( قال لمدّعی التناقض فیالقرآن » :( 3. عن امیر المومنین (ع
مراقب باش که قرآن را با رأي خودت تفسیر نکنی (و صبرکن) تا این » «3» .« بکلام البشر وهو کلام اللَّه وتأویله لا یشبه کلام البشر
که آن را از دانشمندان بگیري، چراکه چه بسیار (آیات) نازل شدهاي که مشابه سخنان انسانهاست ولی آن کلام خداست و تاویل
.« آن مشابه سخنان بشر نیست
ص: 77
ج) روایاتی که تفسیر به رأي را از جهت گمراهی محکوم میسازد:
«1» .« وَیْحَکْ یا قتاده ان کنت انّما فسّرت القرآن من تلقاء نفسک فقد هلکت واهلکت » :( عن الباقر (ع
امام باقر (ع) به قتاده که مفسّر بصره بود) فرمود: واي بر تو اي قتاده، اگر قرآن را از پیش خود تفسیر کنی، به یقین هلاك میشوي »
.« و دیگران را نیز به هلاکت خواهی کشاند
تذکر: هلاکت در این احادیث به معناي گرفتاري در آتش آخرت نیست، بلکه به معناي هلاکت دنیوي یعنی گمراهی نیز هست،
چرا که شنوندهي تفسیر را نیز اهل هلاکت معرفی میکند.
پس این گونه احادیث، تفسیر به رأي را که بدون استفاده از قرائن نقلی (احادیث معصومین (ع)) انجام گرفته است، موجب
گمراهی خود مفسّر و دیگران، و به هلاکت افتادن هر دو معرّفی میکند و از اینرو آن را محکوم میکند.
د) احادیثی که تفسیر به رأي را هر چند که نتیجهي آن صحیح باشد، محکوم میکند.
ص: 78 «2» .« من قال فی القرآن برأیه فاصاب فقد اخطأ » :( 1. عن النبی (ص
.« هر کس در مورد قرآن، به رأي خود سخن گوید و (به واقع) برسد، یقیناً خطا کرده است »
«1» .« من فسّر القرآن برأیه، ان اصاب لم یُوجَر و ان اخطأ فهو أبعد من السماء » :( 2. عن الصادق (ع
کسی که قرآن را تفسیر به رأي کند، اگر (به واقع) برسد، پاداشی داده نمیشود، و اگر به خطا رود، پس او (از مرز حق) بیش از »
.« فاصله آسمان (از همدیگر) دورشدهاست
بررسی احادیث
احادیث مذمّت تفسیر به رأي از دو جهت قابل بررسی است:
اوّل: از جهت سند
بسیاري از این احادیث ضعیف، یا مرسل هستند و در میان احادیث شیعه حدیث 4/ الف صحیح السند بود و در احادیث اهل سنّت
حدیث 2/ الف را حسن دانستهاند.
در مورد آنها «3» و صاحبنظران «2» ولی از آنجا که این روایات در منابع حدیثی شیعه و سنّی فراوان هستند، برخی از بزرگان
ادعاي تواتر کردهاند، که ظاهراً مقصود تواتر معنوي است.
ص: 79
اما به هر حال با توجّه به کثرت روایات و وجود روایات معتبر در بین آنها از بحث سندي بینیاز هستیم.
دوم: از جهت متن
از مجموع احادیث نکات زیر به دست میآید:
1. تفسیر به رأي، گناه کبیره است چرا که وعدهي آتش بر آن داده شده است. از این رو خطر بزرگی به شمار میآید.
در تفسیراست و محکومیت آن از آن جهت نیست که نتیجهي آن غلط است، چرا که گاهی « روش خطا » 2. تفسیر به رأي یک
صفحه 29 از 103
ممکن است نتیجهي تفسیر به رأي صحیح باشد اما باز هم در احادیث (ردیف د) مذموم و خطا شمرده شده است.
به عبارت دیگر: خود روش تفسیر موضوعیت دارد. و اگر روشی غلط باشد (هرچند که گاهی به نتیجه درست برسد بازهم) محکوم
«1» . است
چون که در صورت صحیح بودن نتایج هم، مفسّر مطلبی را به خدا نسبت داده که هیچ گونه حجّتی براي آن نداشته است و از این
رو باز هم خطا کرده است. (مفاد احادیث ردیف ب و د).
ص: 80
البتّه این یک مطلب عقلایی است، براي مثال: اگر کسی به دروغ ادّعاي پزشک بودن کند، سپس به مداواي مردم اقدام نماید و
اتفاقاً کسی را از مرگ نجات دهد، باز هم عقلا او را سرزنش میکنند و برطبق قوانین عقلایی بشري که در دنیا رایج است، پاداش
به او داده نمیشود بلکه به جریمه یا زندان محکوم میشود، چرا که روش او غلط است و معمولًا به خطا میرود (هر چند که اتفاقاً
یک مورد صحیح باشد و به واقع برسد).
تذکر: جالب آن است که اگر کسی روش صحیح علمی (در پزشکی) داشت، و در عمل جرّاحی خطا کرد، به نوعی خطاي او
بخشوده و جبران میشود و به وسیلهي دیگران سرزنش نمیشود چون روش صحیح بوده اما خطاي انسانی کرده است.
به خلاف آن مواردي که روش او غلط باشد، یا تخصص کافی نداشته باشد. در احادیث تفسیر به رأي (ردیف د) به نوعی به این
مطلب اشاره شده بود.
جمعبندي و نتیجهگیري
پیامبر اکرم (ص) از روش تفسیر اجتهادي جامع در تفسیر قرآن استفاده کرده است. یعنی از روشهاي صحیح قرآن به قرآن- قرآن
به روایت- اشاري (بطنی و عرفانی)- عقلی و علمی استفاده کرده و از روش تفسیر به رأي پرهیز کرده است.
ص: 81
یادآوري: البته پیامبر اکرم (ص) در روایات تفسیري خود گرایشها (سبکها، الوان، اتجاهات) خاصی نیز داشته براي مثال ایشان به
سبک اخلاقی، فقهی، اجتماعی، سیاسی و جهادي در تفسیر قرآن توجه ویژه داشته است که بررسی این موارد نیاز به مقالهي مستقل
«1» . دارد. چرا که مبحث روشهاي تفسیري و گرایشهاي تفسیري دو حوزهي جداگانه است
ص: 83
ج: شمارگان روایات تفسیري پیامبر (ص) (قلمرو احادیث تفسیري)
در مورد تعداد آیاتی که پیامبر تفسیر کرده و روایات تفسیري ایشان سه دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول:- احمد ابن تیمیه (م 728 ق)- بر آن است که پیامبر (ص) تمام آیات قرآن را تفسیر کرده است، چرا که از طرفی
و از طرف دیگر از «2» و تبیین شامل بیان معانی و الفاظ میشود «1» خداوند ایشان را بعنوان مبین و مفسّر قرآن معرفی کرده است
وقتی پیامبر (ص) ده آیهي قرآن به فردي از آنان میآموخت، از آنها نمیگذشت تا اینکه معانی و عمل » : ابن مسعود حکایت شده
و از طرف دیگر هر گاه کتابی براي گروهی تدوین شود بطور معمول محتواي کتاب را به آنان «3» « بدانها را میآموخت
میآموزند، و قرآن کریم نیز کتاب قانون مسلمانان است، آیا ممکن است محتواي این کتاب به مردم تفهمیم
ص: 84
«1» . نشده باشد در حالی که وظیفهي پیامبر بوده که آنچه را مربوط به مردم است براي آنها بیان کند
صفحه 30 از 103
از طرفداران دیگر این دیدگاه آیهاللَّه محمدهادي معرفت است که مینویسند:
پیامبر براي امت، بویژه براي صحابیان جمیع معانی قرآن را بیان کرده و شرح داده است یا بوسیله نص یا بوسیله بیان تفاصیل اصول »
«. شریعت و فروع آنها، مخصوصاً هنگامی که ما روایات ائمهعلیه السلام را در بیان تفاصیل شریعت و معانی قرآن به آنها اضافه کنیم
«2»
بر آن است که پیامبر (ص) جز اندکی از -«3» دیدگاه دوم:- که سیوطی (م 911 ق) و الخُوَّیی (م 637 ق) از طرفداران آن هستند
قرآن را تفسیر نکرده است چرا که از طرفی از عایشه حکایت شده که گفت: پیامبر تنها چند آیه از قرآن را تفسیر کرد که جبرئیل به
«4» . او آموخته بود
و از طرف دیگر خدا مردم را به تفکر و تدبّر در آیات قرآن فراخواند تا مردم به فهم آیات دست یابند و تفسیر برخی آیات را به
عهدهي مردم گذارده است و اگر پیامبر همهي آیات را تفسیر میکرد، با دعوت قرآن به تدبر منافات داشت.
ص: 85
خدایا او را در دین » و از طرف دیگر پیامبر (ص) در مورد برخی صحابه از جمله ابن عباس، براي فراگیري علم تفسیر دعا نمود که
پس در واقع تفسیر بخشی از آیات را بر عهدهي دیگران گذاشته است، بنابراین نیازي «1» «! فقیه کن عالم به تأویل (: تفسیر) بنماي
نبوده است که پیامبر تمام قرآن را تفسیر کند.
طرفداران دیدگاه دوم به ردّ دلایل دیدگاه اول چنین پرداختهاند: اولًا نص صریحی در دست نیست که تفسیر تمام آیات قرآن
«2» . وظیفهي پیامبر (ص) باشد
بلکه وظیفه ایشان تبیین آیاتی بوده که نیاز به تفسیر، تبیین، تخصیص، تقیید و مانند آن داشته است.
که همهي آیات را پوشش نمیدهد. «3» ثانیاً: تنها 250 روایت تفسیري از پیامبر (ص) به دست ما رسیده است
ثالثاً: دلیلی در دست نیست که پیامبر (ص) تمام آیات را براي صحابه تفسیر کرده باشد و اصولًا با توجه به جنگها و عمر کوتاه
ایشان، فرصت چنین کاري وجود نداشت.
ص: 86
آن است که هر بار که جبرئیل آیاتی میآورد، پیامبر آن را به مردم «1» ( رابعاً: مقصود از روایت عایشه (بنابر فرض صحت سند
«2» . تعلیم میداد و چون نزول قرآن تدریجی بوده، کم کم براي مردم تفسیر میکرد
آن را تقویت میکنند- بر آن است که پیامبر (ص) بسیاري از آیات قرآن «4» و برخی معاصرین «3» دیدگاه سوم:- که دکتر ذهبی
را تفسیر کرده است، چرا که از طرفی همهي آیات قرآن نیازمند تفسیر نیست، چون قرآن عربی واضح است و با مراجعه به منابع
تفسیر (غیر از سنت) قابل فهم است.
و از طرف دیگر احادیث پیامبر (ص) به 250 روایت موجود منحصر نمیشود، چون سنت پیامبر (ص) حتی سیرهي عملی ایشان به
هر چه » : نوعی تفسیر و توضیح آیات قرآن است. و بسیاري از احادیث ایشان توسط اهلبیت (ع) حکایت شده است و آنان فرمودند
«5» «. ما میگوییم کلام پیامبر (ص) است
ص: 87
بنابراین روایات تفسیري پیامبر (ص) که مستقیم و غیرمستقیم از ایشان حکایت شده تعداد زیادي خواهد شد که برخی تا چهارهزار
«1» . حدیث نوشتهاند
بررسی: دیدگاه سوم با توجه به دلایلی که آورده شد و اشکالاتی که به دیدگاه اول و دوم وارد شد با عنایت به حجم روایات
گردآوري شده است بعید نیست. « البرهان » تفسیري شیعه، که 16000 حدیث آن در تفسیر
صفحه 31 از 103
در ضمن با توجه به مطالبی که در تعریف تفسیر روایی گذشت، تفسیر روایی شامل احادیث پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) میشود
بنابراین شمارگان احادیث تفسیري به حدود 16000 میرسد البته روشن است که همهي این احادیث از ارزش و اعتبار یکسان
برخوردار نیستند و همهي جزئیات آیات قرآن را نیز پوشش نمیدهد.
اما دیدگاه آیهاللَّه معرفت را اگر نتوانیم به دیدگاه سوم برگردانیم، باید بگوییم که آن دیدگاه چهارمی در این مبحث به شمار
میرود که قائل به تفصیل هستند چرا که ایشان قبول میکنند که تعداد روایات تفسیري پیامبر (ص) در اصل زیاد بوده است اما در
«2» . نقل و حکایت کم است
ص: 88
به عبارت دیگر ایشان بین بیان معانی آیات توسط پیامبر (ص) (که شامل همه آیات میشود) و آنچه به صورت نص از ایشان
حکایت شده (که قلیل است) تفاوت میگذارند و برآنند که طرفداران دیدگاه دوم مقصودشان قلیل بودن منقولات منصوص از
«1» . پیامبر (ص) است
ص: 89
فصل دوم: