گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد نهم
فصل دوم: قرآن و پیامبر اعظم (ص)







اشاره
ص: 91
الف. سیماي پیامبر (ص) در قرآن
تعداد فراوانی از آیات قرآن، مستقیم یا غیرمستقیم در مورد پیامبر اعظم (ص) است که بخش عظیمی از قرآن را شامل میشود، و
نقل همهي آنها از حوصلهي این نوشتار خارج است، ولی این آیات را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
اول: آیاتی که نامها و صفات پیامبر (ص) را بر میشمارد، در این رابطه ما حدود سی مورد از نامها و صفات ایشان را در قرآن
یافتیم که در این نوشتار آنها را بر میشماریم، سپس در بخش بعدي به توضیح و تفسیر مهمترین آنها میپردازیم.
( 1. رسول الله: حضرت محمد (ص) فرستاده خداست. (فتح/ 29 - احزاب/ 40 - اعراف/ 158
( 2. پیامبر: حضرت محمد (ص) پیام آور برجستهي وحی الهی است. (احزاب/ 45
( 3. شاهد: حضرت محمد (ص) گواه بر امت است. (احزاب/ 45
( 4. مبشر: حضرت محمد (ص) بشارتگر و مژده رسان الهی است. (احزاب/ 45
( 5. هشدارگر: حضرت محمد (ص) هشدارگري الهی (: نذیر) براي مردم است. (احزاب/ 45
ص: 92
6. دعوتگر الهی: حضرت محمد (ص) دعوتگر به سوي خدا (نه به سوي خود) است که با رخصت الهی مردم را به سوي حق فرا
( احزاب/ 46 -« دَاعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ » ) . میخواند
( 7. چراغ: پیامبر اکرم (ص) چراغ و منبع نور (: سراج) امت است. (احزاب/ 46
صفحه 32 از 103
( 8. نوربخش: پیامبر گرامی (ص) منبع نورافشان (: منیر) است که با نور خود راه انسانها را روشن میکند. (احزاب/ 46
عَزِیزٌ عَلَیْهِ » ) . 9. غمخوار امت: حضرت محمد (ص) دلسوز و غمخوار امت است از این رو مشکلات مردم بر او سخت است
( توبه/ 128 -« مَاعَنِتُّمْ
حَرِیصٌ » ) . 10 . حریص بر خدمت رسانی: حضرت محمد (ص) شوق خدمت به مردم دارد و بر خدمت رسانی حریص است
( توبه/ 128 -« عَلَیْکُم
توبه/ -« بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ » ) . 11 . دلسوز و مهربان مومنان: حضرت محمد (ص) نسبت به مردم مومن بسیار دلسوز و مهربان است
(128
12 . مهرورز مومنان: حضرت محمد (ص) نسبت به مردم مومن همواره مهرمیورزد و رحمت او شامل مومنان میشود او جلوهي
( توبه/ 128 -« بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ » ) . رحیمیت الهی است
مِنْ » ) . 13 . مردمی: حضرت محمد (ص) از میان خود شماست، بنابراین مشکلات و دردها و نیازهاي شما را درك میکند
( توبه/ 128 -« أَنْفُسِکُمْ
-« أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ » ) . 14 . بشر: پیامبر اسلام (ص) بشري همانند شماست، و فردي ماوراء انسان نیست تا مشکلات شما را درك نکند
( کهف/ 110
ص: 93
15 . دریافت کننده وحی: حضرت محمد (ص) به خداي متعال و فرشتهي وحی متصل است و وحی را از ماوراي طبیعت دریافت
( کهف/ 110 -« یُوحی إِلَیّ » ) . میکند که به صورت قرآن میخواند
( احزاب/ 40 -« خَاتَمَ النَّبِیِّینَ » ) . 16 . پایان بخش نبوت: حضرت محمد (ص) آخرین پیامآور وحی الهی است
17 . فرزند پسر ندارد: حضرت محمد (ص) هنگام وفات فقط یک فرزند دختر از خود بر جاي گذاشت یعنی فاطمه (س)، و هیچ
( احزاب/ 40 -« مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِجَالِکُمْ » ) . فرزند پسري نداشت تا نبوت سلطنت نشود
( محمد) داشت. (احزاب/ 40 :) « ستوده » 18 . محمد نام اوست: پیامبر اسلام (ص) نام
مُبَشِّرَاً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِي اسْمُهُ » ) . بوده است « احمد » نام پیامبر اسلام (ص) در زبان پیامبران قبلی «1» : 19 . احمد نام دیگر اوست
( صف/ 6 -« أَحْمَدُ
20 . درس ناخوانده بود: پیامبر اکرم (ص) سواد خواندن (و نوشتن) نداشت و معلم و استاد ندیده بود تا نگویند مطالب قرآن را از
( اعراف/ 157 ؛ عنکبوت/ 48 ؛ شوري/ 51 -« الْأُمِّیَّ » ) . انسانهاي دیگر یاد گرفته است
نام پیامبر اسلام (ص) در تورات و انجیل واقعی و تحریف ناشده آمده بود، تا «2» : 21 . نامش در تورات و انجیل آمده است
امتهاي پیشین به آمدنش
ص: 94
( اعراف/ 157 -« الَّذِي یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِی التَّورَاهِ وَالْإِنْجِیلِ » ) . امیدوار و با او آشنا شوند
( فتح/ 28 -« هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي » ) . 22 . رسالت هدایتگر: پیامبر اکرم (ص) آمده تا مردم را هدایت کند
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي » ) . 23 . داراي دین ح-- ق: پیامبر گ--- رامی (ص) مردم را به سوي دین حق راهنمایی میکند
( فتح/ 28 « وَدِینِ الْحَقِّ
( سبأ/ 28 -« مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا کَافَّهً لِّلنَّاسِ » ) . 24 . رسالت جهانی: پیامبر اکرم (ص) براي همهي مردم جهان برانگیخته شده است
مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَهً » ) . 25 . رحمت الهی براي جهانیان: پیامبر اکرم (ص) تجلی مهر و رحمت الهی بر همهي مردم جهان است
صفحه 33 از 103
( انبیاء/ 107 -« لِلْعَالَمِینَ
پیامبر گرامی (ص) آمده است تا دین حق اسلام را، بر همهي ادیان پیروز گرداند و جهانی سازي «1» : 26 . جهانی سازي مطلوب
فتح/ -« لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ » ) . صحیح و مطلوب داشته باشد، که این کار توسط فرزندش مهدي موعود (ع) به سرانجام میرسد
(28
ص: 95
«1» . 27 . داراي مقام شفاعت: خداي متعال در قیامت مقام شفاعت به پیامبر (ص) عطا میکند و آنقدر به او میبخشد تا راضی شود
( الضحی/ 5 -« لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی » )
28 . یتیم: پیامبر اکرم (ص) در کودکی یتیم شد و رنج بیپدري را چشید. از این رو پدري مهربان براي یتیمان امت بود. (الضحی/
(6
( الضحی/ 6 -« أَلَمْ یَجِدْكَ یَتِیماً فَآوَي » ) . 29 . در پناه حق: پیامبر (ص) که یتیم شد در پناه حق قرار گرفت و تربیت شد
وَوَجَ دَكَ عَائِلًا » ) . 30 . فقیر: پیامبر گرامی (ص) فردي ثروت اندوز نبود بلکه فقیر بود و با فقیران مینشست و نیازمند به خدا بود
( الضحی/ 8 -« فَأَغْنَی
31 . غنی: رسول اکرم (ص) اگر چه فقیر بود اما با اتصال به خداي متعال به ثروتی نامحدود دسترسی داشت از این رو بینیاز و غنی
( بود. (الضحی/ 8
32 . نرم خو بود و سخت دل نبود: پیامبر (ص) براساس رحمت الهی، با مردم به نرمی سخن میگفت و رفتار میکرد و سخت دل
( آل عمران/ 159 -« فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ » ) . نبود
33 . صاحب اخلاقی بزرگ و بزرگوارانه: پیامبر اکرم (ص) داراي اخلاقی نیکو و بزرگوارانه بود، به طوري که خداي بزرگ،
( قلم/ 4 -« إِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ » ) . اخلاق او را عظیم معرفی میکند
ص: 96
احزاب/ -« لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ » ) . 34 . الگوي نیکو: پیامبر (ص) در گفتار و کردار و عقایدش الگوي مردم است
(21
( شوري/ 15 -« وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ » ) . 35 . مأمور اجراي عدالت: پیامبر (ص) از طرف خدا مأمور اجراي عدالت در بین مردم بود
( آل عمران/ 159 -« وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ » ) . 36 . آمرزشخواه مردم: پیامبر (ص) براي مردم، از خدا استغفار و طلب آمرزش میکرد
( آل عمران/ 159 -« فَاعْفُ عَنْهُمْ » ) . 37 . عفو کننده مردم: حضرت محمد (ص) از لغزشهاي مردم در میگذشت و سختگیر نبود
وَشَاوِرْهُمْ فِی » ) . 38 . مشورت کننده با مردم: پیامبر (ص) از مشورت مردم بهره میبرد ولی در نهایت تصمیمگیري با رهبر اسلام بود
( آل عمران/ 159 -«... الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ
39 . تلاش زحمت آمیز براي مردم: پیامبر اکرم (ص) براي هدایت مردم و ترویج قرآن، تلاش زیادي میکرد به طوري که خود را به
(2 - طه/ 1 -« طه مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی » ) . زحمت میانداخت و این نشانهي دلسوزي و مسئولیتشناسی ایشان بود
أَشِدَّاءُ » ) . 40 . مهربان با دوستان و سختگیر بر دشمنان: پیامبر اعظم (ص) نسبت به مؤمنان مهربان، و نسبت به کافران سختگیر بود
( فتح/ 29 -« عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ
ص: 97
دوم: آیاتی که در برابر مخالفان از پیامبر (ص) دفاع میکند، به عبارت دیگر، صفات سلبی پیامبر (ص) را بر میشمارد و تهمتها و
اشکالات مخالفان را از ایشان دفع میکند.
صفحه 34 از 103
1. پیامبر (ص) آموزش دیده نیست: (دخان/ 14 ) یعنی مطالب قرآن را از اساتید و معلمان آموزش ندیده است بلکه از طریق وحی
دریافت میکند.
2. پیامبر (ص) مجنون یعنی جن زده و دیوانه نیست: (دخان/ 14 ) بلکه از سلامت کامل عقلی برخوردار است.
«. دانش آموختهاي دیوانه است » : ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ؛ سپس از او روي برتافتند، و گفتند »
3. پیامبر (ص) کاهن نیست: (طور/ 29 ) یعنی او از طریق کهانت با ماوراء غیب در ارتباط نیست بلکه بر او وحی میشود.
4. پیامبر (ص) شاعر نیست: (طور/ 30 ) یعنی مطالب قرآن که بر زبان او جاري میشود، مطالب خیالی یک شاعر نیست. بلکه
حقایقی است که بر او وحی میشود هر چند که داراي آهنگ خاص است.
فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَ اهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ؛ پس تذکر ده، که تو به نعمت (و لطف) »
«! شاعري است که (حادثه) مرگ مشکوکی را براي او انتظار میکشیم » : پروردگارت، پیشگو و دیوانه نیستی، بلکه میگویند
( 5. پیامبر (ص) ساحر و جادوگر نیست. (ذاریات/ 52
کَ ذلِکَ مَا أَتَی الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِن رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ؛ همچنین هیچ فرستادهاي (به سراغ) کسانی که قبل از آن »
«! او) ساحر یا دیوانه است ) » : (مشرك) ان بودند نیامد مگر اینکه گفتند
ص: 98
ي ادآوري مهم:
همهي موارد فوق از طریق مطالعهي سیره و زندگانی پیامبر (ص) قابل فهم و استنباط است. یعنی تاریخ زندگی پیامبر (ص) یکی از
مهمترین گواهان بر سلامت عقل، دیوانه نبودن، آموزش ندیدن ایشان، کاهن، شاعر و جادوگر نبودن ایشان است و مهمتر از آن،
معجزهي جاویدان او یعنی قرآن کریم است که مهمترین شاهد صدق، عقل و نبوت ایشان است. در طی 14 قرن، دعوت به مبارزه و
23 ) ولی هنوز کسی مانند آن را نیاورده است. - تحدي کرده که مثل آن را بیاورند. (بقره/ 24
سوم: آیاتی که حقانیّت پیامبر (ص) و رسالت و کتاب وحیانی او را تایید میکند و گواهان حقانیّت را بر میشمارد، از جمله:
( 1. گواهی خداي متعال بر حقانیّت پیامبر (ص). (رعد/ 43 ، نساء/ 166
« لکِنِ اللّهُ یَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَیْکَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِکَهُ یَشْهَدُونَ وَکَفَی بِاللّهِ شَهِیداً »
لیکن خدا به آنچه بر تو فرو فرستاد گواهی میدهد، که آن را از روي علمش فرو فرستاده است؛ و فرشتگان (نیز) گواهی میدهند،
و (هر چند که) گواهیِ خدا کافی است.
( 2. گواهی فرشتگان بر حقانیّت پیامبر (ص). (رعد/ 43
( 3. گواهی کسی که دانش کتاب نزد اوست. (رعد/ 43
« وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ »
ص: 99
گواهی خدا، و کسی که علمِ کتاب (قرآن) نزد » : اي پیامبر) بگو ) «. تو) فرستاده شده نیستی ) » : و کسانی که کفر ورزیدند میگویند
«. اوست، بین من و بین شما کافی است
( 4. گواهی دانشمندان بر حقانیّت پیامبر (ص). (سبأ/ 6
« وَیَرَي الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِّکَ هُوَ الْحَقَّ وَیَهْدِي إِلَی صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ »
و کسانی که به آنان دانش داده شده، میدانند آنچه از پروردگارت به سوي تو فروفرستاده شده، فقط حق است؛ و به سوي راه
(خداي) شکست ناپذیر ستوده رهنمون میشود.
صفحه 35 از 103
تذکر: مهمترین گواه خداي متعال است که ناظر بر حالات همگان و حاضر در همه جاست سپس فرشتگان که همه چیز را ثبت
میکنند و کسی که از ابتداي رسالت تا هنگام وفات پیامبر (ص) در کنار ایشان و یاور او بود یعنی امام علی (ع) که به دانش کتاب
آگاه است.
«1» . در تفسیر آیهي 43 سورهي رعد بیان میشود که مصداق کامل از کسی که دانش کتاب نزد اوست امام علی (ع) است
البته در این میان دانشمندان نیز با مشاهدهي دلایل صدق و معجزهي جاویدان پیامبر (ص) یعنی قرآن، به حقانیّت او گواهی
میدهند. ص: 100
چهارم: آیاتی که مربوط به زندگی خصوصی پیامبر (ص): از جمله مسائل همسران، پسرخوانده ایشان (زید) و ... را بیان میکند.
(4 - مثل: احزاب/ 37 ، تحریم/ 1 ) «1»
پنجم: آیاتی که مبارزات سیاسی و اجتماعی پیامبر (ص) را بیان میکند. از جمله: آیات مربوط به جنگها (مثل انفال، فتح، توبه و
(...
ششم: آیاتی که به اعتبار و حجیّت گفتار و کردار پیامبر (ص) و لزوم اطاعت از ایشان اشاره میکند. از جمله:
( تغابن/ 12 ) « وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَی رسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ »
و خدا را اطاعت کنید و فرستاده [خدا] را اطاعت کنید؛ و اگر روي برتابید پس بر عهده فرستاده ما فقط رساندن [پیام روشنگر و]
آشکار است.
( حشر/ 7 ) « لَا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ »
تا (ثروتها) در میان توانگران شما [دست به دست نگردد و آنچه را فرستاده [خدا] براي شما آورده پس آن را بگیرید (و اجرا
کنید)، و آنچه شما را از آن منع کرد پس خودداري کنید؛ و [خودتان را] از [عذاب خدا حفظ کنید که خدا سخت کیفر است.
ص: 101
( نحل/ 44 ) « بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ »
(پیامبران را) با دلیلهاي روشن (معجزه آسا) و نوشتههاي متین (فرستادیم.) و آگاه کننده (: قرآن) را به سوي تو فرو فرستادیم، تا
آنچه را که به سوي مردم فرود آمده، براي آنان روشن کنی؛ و تا شاید آنان تفکّر کنند.
هفتم: آیاتی که گفتار و شکوههاي پیامبر (ص) و نیز به شفاعت ایشان در رستاخیز اشاره میکند، از جمله:
( الضحی/ 5 ) « وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی »
و حتماً در آینده پروردگارت به تو عطا میکند و خشنود میشوي.
( فرقان/ 30 ) « وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً »
«! اي پروردگار [من ! در حقیقت قوم من از این قرآن دوري گزیدهاند » : و فرستاده (خدا) گفت
تذکر: البته آیات دیگري نیز در مورد پیامبر (ص) وجود دارد که به همین مقدار اکتفا میکنیم.
ص: 103
ب. تفسیر مهمترین آیات در مورد پیامبر (ص)
یکم: صفات پیامبر (ص)
1. شش صفت نورانی پیامبر (ص) و اهداف رسالت او
صفحه 36 از 103
قرآن کریم در آیات 45 و 46 سورهي احزاب به شش صفت نورانی پیامبر (ص) و اهداف رسالت او اشاره میکند و میفرماید:
یَاأَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً* وَدَاعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِیراً؛ اي پیامبر! در حقیقت ما تو را گواه و مژدهآور و
هشدارگر فرستادیم؛* و (تو را) فراخوان به سوي خدا، با رخصت او، و چراغی روشنی بخش (فرستادیم).
نکات و اشارات
یعنی اعمال مسلمانان بر «1» . 1. بر طبق آیات قرآن پیامبر اکرم (ص) شاهد اعمال امت خویش، و گواه اعمال پیامبران پیشین است
«2» . پیامبر (ص) (و امامان (ع)) عرضه میشود
ص: 104
و از طرف دیگر پیامبر اکرم (ص) با اوصاف و برنامههایش گواه حقانیّت مکتب اسلام است.
2. پیامبر (ص) هم بشارتگر و هم هشدارگر است، چرا که در برنامههاي تربیتی لازم است با بیان نعمتها و مژده رسانی، افراد را به
سوي آنها تشویق کنیم و نیز با بیان عذاب الهی بدکاران را بترسانیم تا دست از خلافکاري بردارند.
آري بشارت و هشدار باید همراه هم باشد، چرا که نیمی از وجود انسان طالب منفعت و نیم دیگر دفع کننده ضرر است.
3. پیامبر (ص) دعوت کننده به سوي خداست و این مرحلهاي بعد از هشدار و بشارت است، چرا که اینها وسایلی براي آماده کردن
«1» . افراد براي پذیرش حق است و هنگامی که فرد آماده شد، دعوت به سوي حق میشود
4. در این آیه بر رخصت و فرمان الهی تاکید شده است، یعنی دعوت پیامبران به فرمان خداست و آنها چیزي از خود ندارند و بدون
رخصت الهی گامی بر نمیدارند.
«2» . به معناي نور افشان است، این تعبیر شاید اشاره به معجزات و دلایل حقانیّت پیامبران باشد « مُنیر » به معناي چراغ، و « سراج » .5
ص: 105
6. رسول اکرم (ص) چراغ روشنی بخش است که دلها را به سوي خود جذب میکند و تاریکیهاي شرك و کفر را از آسمان
روح انسان میزداید و شب پرستان را دور میسازد.
اي ماه که در گردش، هرگز نشوي لاغر
انوار جلال تو بدریده ضلالت را (کلیات شمس)
7. نور مایهي رشد گلها، و عامل جمع شدن افراد در گرد آن، و مایهي آرامش افراد درستکار و فرار افراد خلافکار است.
آري پیامبر اکرم (ص) عامل رشد و حرکت مردم و محور وحدت و مایهي آرامش مومنان است. و نور وجود او دزدان ایمان و دین
را فراري میدهد.
آموزهها و پیامها
1. آموزه این آیات براي ما آن است که صفات برجسته و نورانی پیامبر (ص) را بشناسید. (تا از وجود ایشان بیشتر بهرمند شوید).
2. پیام آیهي 45 آن است که در برنامهي تربیتی اسلام هشدار و بشارت باهم است.
3. آموزهي آیه براي رهبران الهی آن است که رهبر گواه (و الگوي) مردم باشد.
4. پیام آیهي 46 آن است که رهبران الهی ستارههاي نورافشان آسمان هدایت هستند.
5. آموزهي آیه آن است که دعوت به خدا هم، با اجازهي خدا باشد.
6. پیام دیگر آیه آن است که مردان الهی (مردم را) به سوي خدا خوانند (نه به سوي خود).
***
ص: 106
صفحه 37 از 103
2. دلسوزي و رنجهاي پیامبر اسلام (ص) براي مردم
قرآن کریم در آیهي 128 سورهي توبه به دلسوزي و رنجهاي پیامبر اسلام (ص) براي مردم اشاره کرده و میفرماید:
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ؛ بیقین، فرستادهاي از خودتان به سوي شما
آمد که رنجهاي شما بر او سخت است؛ (و) بر (هدایت) شما حریص است؛ (و نسبت) به مؤمنان، مهربانی مهرورز است.
نکات و اشارات
که در واقع اشارهاي «1» . 1. برخی مفسران بر آنند که دو آیهي آخر سورهي توبه، آخرین آیاتی است که بر پیامبر (ص) فرود آمد
به تمام مسائلی است که در این سوره آمده است.
گویی پیامبر پارهاي از جان مردم و روح جامعه «. پیامبر از خودتان است » : بلکه فرمود « پیامبر از شماست » : 2. در آیهي فوق نفرمود
است که در شکل فرستادهي خدا ظاهر شده است. و از این رو با دردها و مشکلات آنان آشناست و شریک غمهاي آنان است.
ص: 107
یعنی به « پیامبر حریص بر شماست » : در اصل به معناي شدت علاقه به چیزي است. و در آیهي فوق فرمود « حَرِیص » 3. واژهي
«1» . هرگونه خیر و سعادت و پیشرفت شما عشق میورزد
4. آیهي فوق اشاره دارد که اگر پیامبر (ص) دستورهاي مشکل و فرمان جهاد با امپراطوري روم میدهد و با کفر و نفاق به شدّت
برخورد میکند، در حقیقت یک نوع محبت و لطف اوست و او به آزادي، شرف، عزت و هدایت و پاکسازي جامعهي شما عشق
میورزد.
اشاره به رحمت در برابر « رحیم » اشاره به محبت و لطف مخصوص در مورد فرمانبرداران است و واژهي « رَئُوف » 5. واژهي
گناهکاران است.
ولی این دو واژه، هنگامی که جداگانه استعمال شود ممکن است به یک معنا باشد.
آموزهها و پیامها
1. پیام آیه آن است که پیامبر اکرم (ص) در هدایت مردم سر از پا نمیشناخت و غمخوار و دوستدار مؤمنان بود. (شما نیز اینگونه
باشید.)
2. آموزهي آیه آن است که رهبر اسلامی، از مردم، غمخوار مردم، علاقمند به مردم و دلسوز مؤمنان میباشد.
***
ص: 108
3. عظمت قلم و نوشتار و اخلاق برجستهي پیامبر (ص)
قرآن کریم در آیات اول تا هفتم سورهي قلم به عظمت قلم و نوشتار و اخلاق برجستهي پیامبر (ص) اشاره میکند و با هشدار به
مخالفان او میفرماید:
نوَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ* مَا أَنتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ* وَإِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ* وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ* فَسَتُبْصِ رُ وَیُبْصِرُونَ* بِأَیِّکُمُ
الْمَفْتُونُ* إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛ نون، سوگند به قلم و آنچه مینویسند!* که تو نسبت به نعمت
پروردگارت دیوانه نیستی،* و قطعاً براي تو پاداشی بیپایان است.* و مسلماً تو بر شیوه (اخلاقی) بزرگوارانهاي هستی.* پس بزودي
میبینی و میبینند،* که کدام یک از شما (دیوانه) فریب خوردهاید!* براستی که پروردگارت خود، به کسی که از راهش گمراه
صفحه 38 از 103
گشته داناتر است؛ و (همچنین) او به (حال) رهیافتگان داناتر است.
نکات و اشارات
1. پیامبر اکرم (ص) خود چیزي نمینوشت تا مبادا شبههاي در مورد اعجاز قرآن پیش آید، و در محیط جزیره العرب زندگی
شروع شد؛ « بخوان » میکرد که تعداد افراد با سواد آن به بیست نفر نمیرسید، اما قرآنی را براي بشریت به ارمغان آورد که با واژهي
و به قلم و نوشتار سوگند یاد میکرد؛ از این رو مبدأ پیدایش تمدنی عظیم در جهان شد! «1»
ص: 109
2. مخالفان اسلام به پیامبر اکرم (ص) تهمت جنون میزدند، در حالی که خدا به ایشان نعمتهاي فراوان همچون نعمت عقل،
درایت، امانت، راستی، علم، نبوت و عصمت و اخلاق برجسته عطا کرده بود، ولی مخالفان اسلام این حقایق را نمیدیدند، از این
رو به آنان هشدار میدهد که بزودي خواهید دید چه کسی فتنه زده و جن زده و دیوانه است.
آري آیندگان تعالیم عالی پیامبر اسلام (ص) و عقاید خرافی و شرك آلود مشرکان را میبینند و در مورد آنها داوري میکنند، که
عاقل و دیوانهي واقعی کیست.
پیدا شود که مرد کدام است و زن کدام
در تنگناي حلقه مردان به روز جنگ (سعدي)
3. در برخی احادیث حکایت شده: هنگامی که قریش دیدند پیامبر (ص) علی (ع) را بر دیگران مقدم شمرد، به سرزنش علی (ع)
پرداختند و گفتند: محمد فتنه زده و دیوانهي او شده است، از این رو آیات فوق فرود آمد و تهمت جنون را از پیامبر (ص) دفع کرد.
«1»
البته روشن است که شأن نزول آیه، موجب انحصار معنا در یک مورد نمیشود، بلکه مشرکان بارها تهمت جنون به پیامبر (ص)
زدند و قرآن به همهي آنها پاسخ میدهد.
ص: 110
و به معناي صفاتی است که از انسان جدا نمیشود و همچون آفرینش انسان در درون او آفریده شده ،« خلقت » از « خُلق » 4. واژهي
است.
آري اگر انسان با برخی حالات و صفات همراه شود و تمرین کند کم کم درون جانش جاي میگیرد و خُلق او میشود و روح و
باطن او را شکل میدهد.
5. در این آیات به اخلاق برجسته پیامبر (ص) اشاره شده است همان اخلاقی که برخی آن را معجزهي اخلاقی پیامبر (ص)
نامیدهاند؛ همان اخلاقی که در برخوردهاي فردي و اجتماعی پیامبر (ص) ظاهر گشت، همچون عفو عمومی مکیان پس از فتح مکه
و بعد از آن همه آزار نسبت به پیامبر و مسلمانان.
6. در حدیثی از امام علی (ع) حکایت شده که ویژگیهاي اخلاقی پیامبر (ص) چنین بود: همیشه خوش رو و ملایم بود، هرگز
خشن، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان، عیب جو و مدیحهگر نبود. هیچ کس از او مأیوس نمیشد و هر کس به در خانهي او میآمد
مأیوس باز نمیگشت، سه چیز را از خود رها کرده بود: مجادله در سخن، پرگوئی و دخالت در کاري که به او مربوط نبود. و سه
چیز را در مورد مردم رها کرده بود: کسی را سرزنش نمیکرد، از لغزشها و عیوب پنهانی مردم جستجو نمیکرد ... هرگاه فرد
ناآشنا و نا آگاه با او تندي میکرد و درخواستی مینمود تحمل میکرد و ... و هرگز سخن کسی را قطع نمیکرد تا سخنش پایان
«1» . گیرد
ص: 111
صفحه 39 از 103
«1» .« من براي تکمیل کردن فضائل و کرامتهاي اخلاق برانگیخته شدم » : 7. در حدیثی از پیامبر (ص) حکایت شده
محبوبترین » : و اینکه «2» « هیچ چیز در میزان عمل سنگینتر از حُسن خُلق نیست » : و در حدیث دیگري از آن حضرت حکایت شده
شما نزد خدا کسی است که اخلاقش از همه بهتر است، کسانی که فروتن هستند و با دیگران انس میگیرند دیگران نیز با آنان انس
«. میگیرند
ضمن ندیدم در جهان جستجو
هیچ اهلیّت به از خلق نکو (مولوي)
آموزهها و پیامها
1. پیام آیات آن است که رهبر اسلام در معرض تهمت مخالفان است. (از او دفاع کنید!)
2. پیام دیگر آیات آن است که خدا از رهبر اسلام دفاع میکند و به او پاداش میدهد.
3. پیام دیگر آیات آن است که حقایق بزودي روشن میشود و مخالفان اسلام نیز آن را میبینند. (و نمیتوانند انکار کنند).
4. آموزهي آیات آن است که پیامبر اکرم (ص) اخلاق برجستهاي دارد (پس اخلاق او را بیاموزید و سرمشق خود قرار دهید).
***
ص: 112
4. سوگند و تاکید بر گذشتهي پیامبر اسلام و الطاف الهی نسبت به او
قرآن کریم در آیات اول تا هشتم سورهي ضُ حی با سوگند و تاکید، به گذشتهي پیامبر اسلام و الطاف الهی نسبت به او و
نعمتهایی که در آخرت به وي عطا میکند اشاره کرده و میفرماید:
وَالضُّحَی* وَالَّیْلِ إِذَا سَجَی* مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَی* وَلَلاخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الأُولَی* وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَ ی* أَلَمْ یَجِدْكَ »
یَتِیماً فَآوَي* وَوَجَ دَكَ ضَالّاً فَهَدَي* وَوَجَ دَكَ عَائِلًا فَأَغْنَی؛ سوگند به نیمروز!* سوگند به شب هنگامی که آرام گیرد!* که
پروردگارت تو را رها نکرده و (با تو) به سختی دشمنی نورزیده است.* و مسلماً (سراي) آخرت براي تو از (سراي) نخستین بهتر
است.* و حتماً در آینده پروردگارت به تو عطا میکند و خشنود میشوي.* آیا تو را یتیم نیافت و پناه داد؟!* و تو را گم گشته
«، یافت و راهنمایی کرد،* و تو را فقیر یافت و توانگر ساخت
شأن نزول
داستان نزول این سوره را اینگونه حکایت کردهاند که مدتی (بین سه تا پانزده روز) وحی بر پیامبر (ص) فرود نیامد، مشرکان بر
پیامبر ایراد گرفتند که پروردگارش او را رها کرد، و دشمن داشته است و اگر او راست میگوید پس چرا وحی مرتب بر او نازل
نشد.
ص: 113
«1» .( در اینجا بود که سوره فوق فرود آمد (و به سخنان آنان پاسخ داد
نکات و اشارات
1. در این آیات به نیمروز و شب، سوگند یاد شده است، تا اهمیت مطلب بعد را مورد تأکید قرار دهد و توجه انسانها را به روز و
شب جلب کند تا در مورد این دو پدیده، مطالعه و دقت بیشتري نمایند.
نیمروز هنگامی که آفتاب برآید و نور و گرما همه جا را فرا گیرد، به جهانیان جان تازهاي میبخشد؛ و شب، هنگامی که تاریک و
آرام شود زمینهي استراحت و آرامش همهي موجودات را فراهم میسازد.
صفحه 40 از 103
2. همانطور که در نظام هستی شب و روز وجود دارد در نظام نزول وحی نیز گاهی همچون روز است و نور وحی بر قلب پیامبر
میتابد؛ و گاهی همچون شب است و براي مدتی نور وحی قطع میشود. آري گاهی وحی الهی قطع میشد تا روشن شود که پیامبر
اسلام از خود اختیاري ندارد و همه چیز به دست خداست.
3. در این آیات به سرگذشت پیامبر اکرم (ص) و دوران کودکی او اشاره شده است، پیامبر در دوران کودکی مشکلات فراوانی را
پشت سرگذاشت، هنگامی که در شکم مادر بود، پدرش عبداللَّه از دنیا رفت و در آغوش جدش
ص: 114
عبدالمطلب پرورش یافت، شش ساله بود که مادرش از دنیا رفت، و هشت ساله بود که جدش عبدالمطلب نیز از دنیا رفت، و این
یتیم مکه تنها ماند؛ ولی خدا محبت او را به قلب عمویش ابوطالب انداخت و مورد حمایت او قرار گرفت و تا آخر عمرش از پیامبر
و دین اسلام حمایت کرد.
آري خدا در دوران کودکی و یتیمی که پیامبر نیازمند بود به او لطف کرد. و او را تنها رها نکرد و به او خشم ننمود.
4. پیامبر اسلام (ص) فقیر بود، ولی خدا همسري همچون خدیجه را بر سر راه او قرار داد تا ثروت سرشار خود را در راه محمد
(ص) و دین او مصرف کند و بعد از پیروزي اسلام نیز غنایم زیادي نصیب مسلمانان و پیامبر (ص) شد که براي ادامهي راه پیشرفت
اسلام مورد استفاده قرار گرفت.
آیا تو را یتیم یعنی فردي بینظیر در میان » : 5. در برخی احادیث از امام رضا (ع) حکایت شده است که در مورد آیات فوق فرمودند
سپس مردم را در پناه تو قرار داد؟ و تو را گمشده و ناشناخته در میان مردم کرد، و تو را فردي عیالوار یافت که «1» ، مخلوقات نیافت
«2» .« سرپرست اقوامی در علم و دانش هستی و آنها را بوسیلهي تو بینیاز ساخت
ص: 115
البته اینگونه احادیث به برخی از بطون آیه اشاره دارد، یعنی مفهوم یتیمی و گمگشتگی و عیالمندي را توسعه داده است به طوري
که شامل موارد فوق بشود.
گاهی به معناي گمراه است، یعنی کسی که از ایمان به دوراست که مسلماً این معنا در اینجا مقصود نیست؛ و « ضال » 6. واژهي
یعنی کسی که از نبوّت آگاه نبود و خدا او را آگاه ساخت و گاهی به معناي گمگشته است، یعنی «1» ، گاهی به معناي ناآگاه است
پیامبر در کودکی چند بار گم شد در درههاي مکه، در راه مکه و نیز در مسیر شام، راه خود را گم کرد ولی خدا او را راهنمایی
کرد و به محل خود بازگرداند.
یعنی پیامبر در میان مردم پنهان و بینام و نشان بود و خدا او را به همهي مردم «2» ، به معناي پنهان میآید « ضال » و گاهی واژهي
معرفی کرد و مردم را به سوي او راهنمایی نمود (همانطور که در حدیث امام رضا (ع) بدان اشاره شده بود).
البته مانعی ندارد که آیهي فوق به سه معناي اخیر اشاره داشته باشد، هر چند که معناي گمگشته با سیاق آیات سازگارتر است.
7. در این آیات بیان شده که آخرت براي پیامبر (ص) از دنیا بهتر است، یعنی پیامبر در دنیا مورد الطاف الهی است اما در آخرت
این لطف بیشتر ص: 116
میشود. و به تعبیر دیگر هر چه زمان بیشتر میگذرد لطف الهی نسبت به پیامبر (ص) بیشتر میشود و در اواخر عمر پیامبر بهتر
میشود و اسلام گسترش مییابد و نهال توحید بارورتر میگردد.
8. در این آیات یکی از الطاف اخروي خدا نسبت به پیامبر (ص) بیان شده است، خدا در آخرت آنقدر به پیامبر لطف میکند و به
او میبخشد تا راضی شود. البته خشنودي پیامبر در گرو سود شخصی تنها نیست، بلکه وي هنگامی راضی میشود که امتش مورد
«1» . شفاعت قرار گیرند. از این رو از اهل بیت (ع) حکایت شده که این آیه امیدبخشترین آیهي قران است
صفحه 41 از 103
9. مقام شفاعت پیامبر (ص) به خاطر مقامات الهی و زحمات ایشان براي مردم است، بنابر این مقام شفاعت مخصوص ایشان نیست
بلکه هر کس صفات رهبر الهی همچون پیامبر (ص) را دارد میتواند نسبت به مردم شفاعت کند؛ یعنی هر کس در دنیا براي
خشنودي خدا تلاش کرد در آخرت به وسیله عطایاي الهی (از جمله شفاعت) خشنود میشود.
روز رستاخیز من در ایستگاه شفاعت میایستم، و آنقدر » : 10 . در حدیثی از امام علی (ع) حکایت شده که پیامبر (ص) فرمود
«2» «! گناهکاران را شفاعت میکنم که خدا میگوید: آیا راضی شدي یا محمد؟! و من میگویم: راضی شدم راضی شدم
ص: 117
آموزهها و پیامها
1. پیام آیهي سوم آن است که خدا رهبران الهی را تنها نمیگذارد، و مورد خشم قرار نمیدهد. (پس دشمنان دین دست از
ایرادگیري بردارند.)
2. پیام آیهي چهارم و پنجم آن است که فرجام کار رهبران الهی بهتر از حال آنان است.
3. پیام دیگر آي-- ات آن اس-- ت ك-- ه ره-- بران الهی در رستاخیز مقام شفاعت دارند.
4. پیام دیگر آیات آن است که هرکس در دنیا براي خشنودي خداگام برداشت خدا در آخرت او را خشنود میسازد.
5. پیام آیات ششم تا هشتم آن است که خدا پیامبر را از کودکی تحت لطف و حمایت خویش قرارداده است. (تا رهبري لایق براي
اسلام تربیت شود و به حمایت یتیمیان و فقرا برخیزد.)
6. آموزهي آیات آن است که درهنگام یتیمی، گمگشتگی، و فقر به کمک دیگران بشتابید.
7. آموزهي دیگر آیات آن است که خدا پناهگاه، هدایتگر و بی نیاز کننده شماست. (پس به او تکیه کنید و از او استمداد بطلبید.)
***
ص: 118
5. پیامبر طه
آغاز میکند و میفرماید: « طه » خداي متعال اولین آیهي سورهي طه را با حروف مقطعه
«. طه؛ طا، ها »
نکات و اشارات
1. حروف مقطعه قرآن یا رمزي بین خدا و پیامبر (ص) است و یا اشاره به آن است که قرآن از همین حروف معمولی ساخته شده
است. و در همان حال معجزهاي است که کسی نمیتواند مثل آن را بیاورد.
بوده است. که در اینجا خطاب به پیامبر اکرم (ص) « اي مرد » در ادبیات عرب به معناي « طه » 2. برخی مفسران برآنند که واژهي
«1» . است
اي طالب حق » : از نامهاي پیامبر اکرم (ص) است که معناي آن این است « طه » : 3. در برخی احادیث از امام صادق (ع) حکایت شده
«2» « و هدایت کننده به سوي آن
« آل طه » به صورت اسم خاص پیامبر (ص) در آمده است، تا آنجا که خاندان پیامبر را « طه » و شاید از همین روست که واژهي
«3» . یاد میشود « اي پسر طه » با عنوان « عج » مینامند. و از حضرت مهدي
***
ص: 119
صفحه 42 از 103
6. اشاره به هدف نزول قرآن، بر پیامبر (ص) و زحمات زیاد ایشان
خداي متعال در آیات دوم و سوم سورهي طه با اشاره به هدف نزول قرآن، به پیامبر (ص) سفارش میکند که خود را به زحمت
نیفکند و میفرماید:
مَآ أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَی* إِلَّا تَذْکِرَهً لِّمَن یَخْشَی؛ قرآن را بر تو فرو نفرستادیم تا به زحمت افتی.* جز بخاطر اینکه براي کسی »
«. که (از مجازات) میهراسد، یاد آوري باشد
شأن نزول
داستان نزول این آیات را اینگونه حکایت کردهاند که پیامبر اکرم (ص) بعد از نزول قرآن بر ایشان، بسیار عبادت میکرد، به طوري
«1» . که پاهاي او از ایستادن متورم میگردید، این آیات فرود آمد و به ایشان سفارش کرد که خود را زیاد به رنج و زحمت نیندازد
نکات و اشارات
1. در این آیات به پیامبر اکرم (ص) سفارش میکند که خود را به زحمت نیفکند، چرا که نیایش با پروردگار نیکوست، اما لازم
نیست انسان خود را به زحمت و رنج اندازد تا آنجا که پاهایش متورم گردد، و نیرویی براي کارهاي دیگر و تبلیغ باقی نماند.
ص: 120
2. هر چند که شأن نزول این آیات در مورد به زحمت افتادن پیامبر (ص) در هنگام عبادت است، ولی مانعی ندارد که مطلب آیه
شامل موارد دیگر هم بشود. یعنی ما قرآن را نفرستادیم تا تو در زندگی اجتماعی و تبلیغ مردم خودت را به زحمت اندازي، بلکه
وظیفهي تو یادآوري مطالب و رساندن آیات به گوش مردم است. و اگر لجاجت کردند خودت را به زحمت نینداز.
3. از این آیات استفاده میشود که قرآن براي یادآوري به مردم است، یعنی مایهي اصلی تعلیمات الهی در درون جان وفطرت انسان
وجود دارد، و فقط یاد آوري لازم دارد.
4. از این آیات استفاده میشود که اگر کسی احساس مسئولیت نکند و از مقام و عذاب الهی نترسد، حقایق و آیات الهی را
«1» . نمیپذیرد، یعنی قابلیت قابل براي بارور شدن هر بذري شرط است
***
دوم: رسالت پیامبر (ص)
1. رحمت جهانی پیامبر اکرم (ص) و رسالت توحیدي او
قرآن کریم در آیات 107 و 108 سورهي انبیاء به رحمت جهانی پیامبر اکرم (ص) و رسالت توحیدي او اشاره میکند و می فرماید:
وَمَآ أَرْسَلْنَکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَلَمِینَ* قُلْ إِنَّمَا یُوحَی إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ؛ و تو را جز رحمتی براي جهانیان »
ص: 121
«!؟ فقط به سوي من وحی میشود که معبود شما معبودي یگانه است؛ پس آیا شما تسلیم میشوید » : نفرستادیم.* بگو
نکات و اشارات
1. در این آیه به یکی از بزرگترین صفات پیامبر (ص) اشاره میکند و او را رحمت فراگیر الهی مینامد، رحمتی که سراسر جهان
را فراگرفته و همهي انسانها میتوانند از آن استفاده کنند.
پیامبر مهر (ص) همچون پزشک متخصص و بزرگواري است که دانش خود را در اختیار همهي انسانهاي جهان قرار داده است؛
صفحه 43 از 103
ولی برخی از آن استفاده میکنند و به سلامت و سعادت نائل میشوند، و برخی دیگر لجوجانه از او روي بر میتابند و راه
«1» . بیماريهاي کفر، شرك و آلودگیهاي اخلاقی را ادامه میدهند
به معناي فراگیر بودن رحمت الهی براي جهانیان است و این تعبیر به خاتمیت پیامبر اکرم نیز اشاره دارد، چراکه « عالمین » 2. واژهي
وجودش تا پایان جهان، براي همهي مکانها و زمانها و افراد بشر، رحمت است.
3. در این آیات به اصل اساسی رحمت پیامبر (ص) اشاره شده است که همان توحید است.
ص: 122
توحید در اعتقاد، توحید در عمل، توحید در اجتماع، توحید در قانون و توحید در عبادت.
اصل توحید همچون روحی در کالبد همهي اجزاي دین، دمیده شده است. و رشتهي محکم پیوند آنها است. تمام اصول، فروع و
«1» . معارف دین از توحید سرچشمه میگیرد و به آن باز میگردد
به کار رفته است، یعنی میفرماید: تنها چیزي که به من وحی میشود توحید است. در حالی که « انّما » 4. در این آیه واژهي حصر
میدانیم مطالب زیادي به پیامبر (ص) وحی میشده است. این مطلب یا بخاطر آن است که حصر اضافی است، یعنی فقط معبود
بودن خداي یکتا به من وحی میشود نه معبودان دیگر.
و یا مقصود آن است که توحید سرچشمه و در بردارندهي همه معارف دین است.
آموزهها و پیامها
1. پیام آیهي اول براي ما آن است که پیام پیامبر اکرم (ص) براي جهانیان، رحمت است و او پیامبر مهر است.
2. پیام آیهي دوم براي ما آن است که محور رسالت پیامبر اسلام، توحید و تسلیم در برابر آن است.
3. آموزهي آیه براي رهبران الهی و مبلغان دینی آن است که همچون پیامبر، براي مردم مایهي رحمت باشید.
***
ص: 123
2. الگو بودن پیامبر (ص)
قرآن کریم در آیهي 21 سورهي احزاب به الگو بودن پیامبر (ص) اشاره میکند و میفرماید:
لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَ نَهٌ لِمَن کَانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً؛ بیقین براي شما در (روش) فرستاده خدا، »
«. (الگویی براي) پیروي نیکوست! براي کسانی که امید به خدا و روز بازپسین دارند و خدا را بسیار یاد میکنند
نکات و اشارات
1. در جنگ احزاب گروهها و افراد مختلفی شرکت کردند، همچون پیامبر (ص)، مومنان، مشرکان، منافقان، یهودیان و افراد سست
ایمان؛ که هر کدام برنامه و واکنش خاصی داشتند، و در این میان رفتار پیامبر (ص) کاملًا ممتاز بود، به طوري که حتی الگویی
براي همهي مسلمانان در طول تاریخ شد.
یعنی همان حالت پیروي کردن «1» . به معناي آن حالتی است که انسان در هنگام پیروي از دیگري به خود میگیرد « اسوه » 2. واژهي
که در اینجا پیروي کردن از پیامبر (ص) مقصود است. «2» . و اقتدا نمودن (به یک الگو و سرمشق) است
ص: 124
3. پیامبر اکرم (ص) در همهي زندگی و همهي زمینهها الگوي خوبی بود.
او در برابر مشکلات شکیبا و پر استقامت بود.
صفحه 44 از 103
او فردي هوشیار و با اخلاص بود.
او رهبري بود که در برابر سختیها زانو نمیزد و ناخدایی بود که کشتی جامعه را هدایت میکرد.
او رهبري بود که همچون مردم عادي کلنگ به دست میگرفت و خندق حفر میکرد و در جنگ شرکت مینمود.
او رهبري بود که مردم را به یاد خدا میانداخت و با تشویق و مژدهها، دیگران را شاد و دلگرم میساخت.
او سرمشق عملی مسلمانان و پناه آنان در جنگها بود؛ از امام علی (ع) حکایت شده که هرگاه آتش جنگ سخت شعلهور میشد
«1» . ما به رسول خدا پناه میبردیم که هیچ یک از ما از او به دشمن نزدیکتر نبود
4. در این آیه پیروي و الگوبودن پیامبر (ص) بطور مطلق آمده است که همهي زمینهها، جنگی و غیر آن را شامل میشود.
از این رو عبادات و نظم و نظافت و تقوا و توکّل و اخلاص و شجاعت او براي ما الگوست. و پیروي از او سازنده و سعادت آفرین
است و میتواند زندگی ما را متحوّل سازد.
ص: 125
آینه جان نیست الّا روي یار
روي آن یاري که باشد ز آن دیار (مولوي)
5. رفتارها و گفتارهاي پیامبر (ص) چند گونه بوده است:
الف: سخنان و اعمال دینی پیامبر (ص) که به عنوان قرآن و سنّت از آنها یاد میشود، و پیروي از آنها واجب یا مستحب است.
ب: سخنان و اعمال زندگی عادي و روزمرهي پیامبر (ص) به عنوان یک انسان در آن عصر، همچون سوار شتر شدن و غذاهاي
مرسوم را طبخ کردن و خوردن.
اینگونه رفتارها تابع شرایط زمان و مکان است، و در این موارد باید روح این امور را بگیریم و براساس شرایط زمان و مکان عمل
کنیم.
براي مثال ایشان غذاي ساده و نیکو میخورد و در سفر از مرکب استفاده میکرد، ما نیز چنین میکنیم؛ ولی این بدان معنانیست که
ماهم سوارشتر شویم و یا غذاي مرسوم عرب آن زمان را بخوریم.
6. در این آیه بیان شده الگوبودن پیامبر (ص) براي کسانی است که سه شرط را دارا باشند و این زمینهها را در خود آماده سازند:
اول آنکه امید به خدا و رحمت او داشته باشند.
دوم آنکه امید به رستاخیز داشته باشند.
سوم آنکه بسیار به یاد خدا باشند.
آري امید به خدا و معاد عوامل انگیزه ساز و حرکت آفرین هستند؛ و یاد خدا به این حرکت تداوم میبخشد.
ص: 126
کسی که به خدا و رستاخیز ایمان نداشته باشد یا آنقدر آلوده باشد که از رحمت خدا و نعمتهاي رستاخیز مأیوس باشد، نمیتواند
در مسیر پیامبر (ص) حرکت کند. وکسی که به یاد خدا نباشد، شیاطین رهزن، او را منحرف میکنند و از ادامهي مسیر باز میدارند.
7. در احادیث از امام صادق (ع) حکایت شده: هر بندهاي در روز، پروردگارش را صد بار یاد کند، این مصداق یاد فراوان است
«1» (. (که در این آیه به آن اشاره شده است
8. مقصود از یاد خدا، فقط گفتن الفاظ نیست بلکه یاد قلبی و عملی را هم شامل میشود. یعنی هنگام که انسان در برابر کار حرامی
قرار میگیرد به یاد خدا بیفتد و آن را ترك کند.
به تعبیر دیگر خدا در همهي زندگی انسان حضور داشته باشد.
صفحه 45 از 103
آموزهها و پیامها
1. پیام آیه آن است که شما در زندگی نیازمند الگو هستید.
2. آموزهي این آیه براي ما آن است که رهبر اسلام را الگوي زندگی خود قرار دهید.
3. پیام آیه آن است که امید به خدا، رستاخیز و فراوان به یاد خدا بودن، شرایط الگوپذیري از پیامبر (ص) است.
***
ص: 127
3. قلمرو جهانی رسالت پیامبر اسلام (ص) و اهداف او
قرآن کریم در آیهي 28 سورهي سبأ به قلمرو جهانی رسالت پیامبر اسلام (ص) و اهداف او اشاره میکند و میفرماید:
وَمَا أرْسَلْنَاكَ إلَّا کَافَّهً لِلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً وَلَکِنَّ أکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛ و تورا جز براي همه مردم نفرستادیم درحالی که بشارتگر و »
«. هشدارگري؛ و لیکن بیشتر مردم نمیدانند
نکات و اشارات
در اصل به معناي کف دست است و از آنجا که انسان وسایل را با دست خود جمع میکند یا از خود دور میکند، ،« کافه » 1. واژه
آمده است. و هر دو معنا در آیهي فوق به این ترتیب تصور میشود: « منع کردن » یا « جمع کردن » این واژه به معناي
ماتورا جز براي مجموع مردم جهان » : الف: بنابر معناي جمع کردن، آیهي فوق به جهانی بودن رسالت پیامبر اشاره کرده و میفرماید
«1» «. نفرستادیم
«2» «. ما تورا فقط بعنوان پیامبري بازدارنده براي مردم فرستادیم » : ب: بنابر معناي منع کردن، معناي آیه فوق اینگونه میشود
و احادیث سازگارتر است. «3» البتّه معنا و تفسیر اول با ظاهر آیه
ص: 128
2. از اهل بیت (ع) حکایت شده که با استشهاد به آیهي فوق فرمودند:
«1» . پیامبر (ص) براي اهل شرق و غرب و اهل آسمان و زمین و جنیان و انسان ها و سفید و سیاه فرستاده شده است
و « جلب منفعت » 3. در این آیه آمده: هدف رسالت پیامبر (ص) هشدارگري و مژده رسانی است چرا که انسان داراي دو غریزهي
نسبت به دوزخ و عذابهاي آن، هر دو غریزهي انسان « هشدار » به بهشت و نعمتهاي الهی و « مژده » است، از این رو با « دفع زیان »
را تحریک میکند؛ و او را متعادل میسازد.
4. جهانی بودن رسالت پیامبر اکرم (ص)، با کامل بودن دین اسلام و خاتمیت پیامبر (ص) در ارتباط است. یعنی دین اسلام با هر
شرایط زمانی و مکانی و با اقتضائات همهي افراد بشر منطبق میشود. و سعادت دنیوي و اخروي آنان را تأمین میکند.
آموزهها و پیامها
1. پیام آیه آن است که رسالت پیامبر اکرم مرزهاي جغرافیایی و زمانی ندارد بلکه جهانی است.
2. آموزهي آیه آن است که در تبلیغات دینی مژدهرسانی و هشداردهی، هر دو لازم است.
ص: 129
3. پیام دیگر آیه آن است که بیشتر مردم، نسبت به حقیقت رسالت جهانی اسلام، آگاهی ندارند.
***
صفحه 46 از 103
4. پیروزي نهایی پیامبر اسلام (ص) بر همهي ادیان و جهانیسازي اسلامی
قرآن کریم در آیهي 28 سورهي فتح به پیروزي نهایی اسلام بر همهي ادیان و جهانیسازي اسلامی اشاره میکند و میفرماید:
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَکَفَی بِاللَّهِ شَ هِیداً؛ او کسی است که فرستادهاش را با هدایت و »
«. دین حق فرستاده تا آن را بر همه دین [ها] پیروز گرداند؛ و گواهی خدا کافی است
نکات و اشارات
1. در آیهي قبل این سوره، وعدهي پیروزي کوتاه مدت مسلمانان درمورد فتح خیبر بیان شده، در این آیه پیروزي دراز مدت اسلام
برجهان را وعده میدهد؛ پیروزيهایی که بدنبال صلح حدیبیه یکی پس از دیگري تحقق مییابد و روشن میسازد که این صلح
فتح المبین اسلام بود.
2. در اینجا این پرسش مطرح است که پیروزي اسلام چگونه خواهد بود و چه زمانی تحقق مییابد؟!
مفسران در این مورد دوگونه پاسخ دادهاند:
ص: 130
اول آنکه مقصود پیروزي منطقی و استدلالی اسلام برادیان دیگر است که هم اکنون تحقق یافته است.
دوم آنکه پیروزي نظامی وظاهري برادیان دیگر است که تاکنون مناطق وسیعی از جهان و بیش از یک میلیارد نفر تحت پرچم
اسلام قرارگرفتهاند، و در آینده تمام جهان وجهانیان زیر پرچم اسلام میآیند همانطور که درآیات قرآن مکرر براین مطلب تأکید
این کار در زمان امام مهدي (عجلاللَّه تعالی فرجه الشریف) تکمیل خواهد شد و نوعی جهانیسازي اسلامی تحقق «1» . شده است
مییابد که براي بشریت نتایج مثبتی به بار میآورد.
در روي زمین خانهاي و خیمهاي باقی نمیماند مگر آنکه خدا اسلام را در آن وارد » : 3. درحدیثی از پیامبر اکرم (ص) حکایت شده
«2» «. میکند
4. آیهي فوق نوعی پیشگویی پیروزي نهایی اسلام است، و هر پیشگویی نیاز به گواه وشاهد صدق دارد، که در اینجا خداي متعال
خود شاهد و گواه است. و نیاز به شاهد دیگري ندارد.
آموزهها و پیامها
1. پیام این آیه آن است که پیروزي نهایی از آنِ اسلام است.
2. آموزهي آیه براي مسلمانان آن است که به آیندهي پیروزمند خویش امیداوار باشید.
ص: 131
3. پیام دیگر آیه آن است که در عصر کنونی پیامبر اکرم (ص)، صاحب هدایت و دین حق است.
4. پیام دیگر آیه آن است که گواه پیروزي اسلام، خداست.
5. آموزه دیگر آیه آن است که بدنبال جهانیسازي اسلامی باشید.
***
5. رسالت پیامبر اسلام (ص)
قرآن کریم در آخرین آیهي سورهي فتح به رسالت پیامبر اکرم و صفات مسلمانان در تورات و انجیل اشاره میکند و میفرماید:
مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْ لًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِیَماهُمْ فِی وُجُوهِهِم »
صفحه 47 از 103
مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَي عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ
بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَغْفِرَهً وَأَجْراً عَظِیماً؛ محمد (ص) فرستاده خداست؛ وکسانی که با او هستند
بر کافران سختگیر (و) در میان خود مهرورزند؛ آنان را رکوع کنان [و] سجده کنان میبینی، درحالی که بخشش و خشنودياي از
خدا میجویند؛ نشانه آنان در چهرههایشان از اثر سجده [نمایان است؛ این مثال آنان در تورات است و مثال آنان در انجیل است،
همانند زراعتی که جوانهاش را بیرون آورده، پس آن را تقویت کرده و محکم
ص: 132
گرداند، پس بر ساقههاي خود راست قرارگیرد، در حالی که کشاورزان را شگفت زده کند؛ تا کافران را بخاطر آنان به خشم آورد!
«. خدا به کسانی از آنان که ایمان آوردند و [کارهاي شایسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگی را وعده داده است
نکات و اشارات
1. در این آیه نام پیامبر اکرم (ص) صریحاً برده شده و او را به عنوان رسول خدا معرفی کرده است، آري او رسول خداست و خدا
به این امر گواهی میدهد چه مشرکان و مخالفان اسلام بپسندند یا نپسندند.
2. در این آیه بیان شده که همراهان و پیروان پیامبر (ص) یعنی مسلمانان، در برابر دشمنان اسلام همچون سدّي فولادین ایستادهاند،
اما در میان خودشان به مهر رفتار میکنند و با برادران مسلمان خود مهربان هستند و سختگیري نمیکنند.
بر سر اغیار چون شمشیر باش
هین! مکن روباه بازي، شیر باش
آتش اندر زن به گرگان چوسپند
ز آن که آن گرگان عدّو یوسفاند (مولوي)
3. یکی از ویژگیهاي مسلمانان عبادت آنها است که دورکن اصلی آن رکوع وسجود است که این دو رمز تسلیم در برابر خدا و
نفی کنندهي غرور و خود خواهی است.
ص: 133
آري مسلمان در برابر خدا کرنش و سجده میکند تا در برابر غیر او کرنش نکند.
4. یکی دیگر از صفات مسلمانان آن است که به دنبال خشنودي خدا هستند و پاداش و رزق خود را از او میخواهند، نه براي
ریاکاري قدم بر میدارند و نه انتظار پاداش از مردم دارند، بلکه چشمشان به سوي خدا است.
5. در این آیه یکی از نشانههاي پیروان پیامبر (ص) را چهرهي عبادي آنها معرفی میکند، که اثر سجده در آن است؛ مقصود از اثر
سجده یا همان اثر ظاهري سجده درپیشانی است و یا مفهوم گستردهتري دارد، یعنی آنان چهرهاي الهی دارند که بخوبی نشان
«1» . میدهد در برابر خدا، حق، قانون و عدالت تسلیم هستند و این علامت در تمام وجود و زندگی آنان منعکس است
و در حدیثی از امام صادق (ع) حکایت شده که مقصود آیه، بیداري شب براي نماز است (که نورانیت آن در روز در چهره نمایان
میشود.)
البته مانعی ندارد که همهي این معانی مقصود آیه باشد.
ص: 134
7. در این آیه بیان شده که مثال و وصف پیروان پیامبر اسلام (ص) در تورات و انجیل آمده است و همین اوصافی که در این آیه
بیان شده، قبلًا به موسی و عیسی گفته شده است.
البته ممکن است این اوصاف در تورات و انجیل کنونی یافت نشود، چراکه این دوکتاب دستخوش تغییر و تحریف شده است.
صفحه 48 از 103
8. در مثال انجیل پنج وصف براي مسلمانان بیان شده است:
اول آنکه آنان جوانه میزنند و رشد میکنند و زیاد میشوند.
دوم آنکه مسلمانان تقویت میشوند و به رشد آنان کمک میشود.
سوم آنکه مسلمانان محکم میشوند و از حالت ضعف خارج میشوند.
چهارم آنکه آنان برپاي خود میایستدند و بر دیگران تکیه نمیکنند و استقلال خود را حفظ میکنند.
پنجم آنکه مسلمانان به طور چشمگیر و تعجب آور رشد خواهند کرد که دوستان را به شگفت وامیدارند و دشمنان را به خشم
میآورند.
یعنی «1» ، 9. در این آیه اشاره شد که یاران پیامبر (ص) و مسلمانان به دوگروه مومنان شایسته کردار و غیر آنها تقسیم میشوند
برخی مسلمانان بر ایمان و عمل صالح پا برجا نمیمانند اما گروهی از آنان پابرجا میمانند که در این صورت آمرزش و پاداش
بزرگی درانتظار آنان است.
ص: 135
اشاره به کسانی دارد که در فکر، اخلاق و عمل همراه با پیامبر بودند، که این « کسانی که با پیامبر اسلام (ص) هستند » 11 . تعبیر
مطلب شامل اصحاب هم عصر پیامبر و مسلمانان بعد از او میشود که خط فکري و عملی و اخلاقی او را ادامه میدهند. ولی شامل
افراد منافق صفت نمیشود که همزمان و همراه ظاهري پیامبر بودند ولی خط فکري و عملی آنها با پیامبر متفاوت بود.
و تاریخ بعد از پیامبر هم نشان میدهد که همهي اصحاب «1» آري قرآن بارها اشاره کرده که گروهی از اصحاب پیامبر منافق بودند
یکسان و در یک راه نبودند و حتی برخی در جنگ جمل و صفین و نهروان با صحابهي بزرگ پیامبر یعنی علی (ع) جنگیدند، پس
نمیتوان همهي اصحاب پیامبر را عادل و معصوم دانست.
آموزهها و پیامها
1. آموزهي آیهي فوق براي ما آن است که با کافران سخت گیر و با مسلمانان مهربان باشید.
2. آموزهي دیگر آیه آن است که عبادت، خدا خواهی، سیماي صالحان داشتن ورشد زیاد از نشانههاي مسلمانان است.
3. پیام آیه آن است که مسلمان، باید تقویت شود تا مستقل گردد.
ص: 136
4. آموزهي دیگر آیه آن است که رشدي اعجاب آور داشته باشید تا دوستان را شاد و دشمنان را خشمگین سازید.
5. پیام دیگر آیه آن است که مؤمنان شایسته کردار، در انتظار آمرزش و پاداش بزرگ الهیباشند.
6. پیام دیگر آیه آن است که همراهی با رسول خدا، مهر و قهر میطلبد.
***
6. یادآوري اخلاق نیکوي پیامبر (ص)، فرمان عفو عمومی، مشورت و توکل
قرآن کریم در آیهي 159 سورهي آل عمران، با یادآوري اخلاق نیکوي پیامبر (ص)، فرمان عفو عمومی، مشورت و توکل را صادر
میکند و میفرماید:
فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الَأمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ »
فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ و به سبب رحمتی از جانب خدا با آنان نرمخو شدي؛ و اگر (بر فرض) تندخویی سختدل
بودي، حتماً از پیرامونت پراکنده میشدند. پس، از آنان درگذر، و براي شان آمرزش بخواه؛ و در کار [ها] با آنان مشورت کن؛ و
صفحه 49 از 103
«. هنگامی که تصمیم گرفتی، پس بر خدا توکّل کن؛ چرا که خدا توکّل کنندگان را دوست میدارد
شأن نزول
داستان نزول آیهي فوق اینگونه حکایت شده که پس از آنکه مسلمانان از جنگ احد به مدینه بازگشتند، برخی از کسانی که از
صحنهي جنگ گریخته
ص: 137
بودند، گرد پیامبر اسلام (ص) حلقه زدند و ضمن اظهار ندامت، تقاضاي بخشش داشتند. در این هنگام آیهي فوق فرو فرستاده شد
«1» . و دستور عفو عمومی را صادر کرد، و پیامبر با آغوش باز، خطاکاران را پذیرفت
نکات و اشارات
1. آیهي فوق گر چه به مناسبت جنگ احد فرو فرستاده شده است اما شامل یک سلسله دستورات کلی به پیامبر (ص) است که از
نظر محتوا شامل برنامههاي کلی و اصولی است و منحصر به یک واقعهي خاص نمیشود.
که هیچکدام از آنها در «2» ؛ 2. در این آیه به دو نوع خشونت اشاره شده است یکی خشونت در سخن و دیگري خشونت در عمل
«3» . رفتار پیامبر (ص) نبود و در برابر افراد جاهل و خطاکار نرمش کامل از خود نشان میداد
«4» . 3. از آیهي فوق استفاده میشود که نرمش یک هدیه الهی است. و کسانی که نرمش ندارند، از این رحمت الهی محرومند
که در آیهي فوق آمده است اشاره میکند که نسبت به بیوفاییهاي یاران « آنها را عفو کن و براي آنان طلب آمرزش نما » 4. تعبیر
و مصیبتهایی که
ص: 138
براي تو فراهم کردند از حق خود بگذر، یعنی در این مورد من از آنان نزد تو شفاعت میکنم، و در مورد نافرمانیهایی که نسبت به
من کردند، تو نزد من شفیع آنان باش، و آمرزش آنها را از من طلب کن!
این تعبیر اوج محبت خدا را نسبت به بندگان گناهکار نشان میدهد.
در برابر متخلفانی است که از « گذشت، نرمش و انعطاف » 5. آیهي فوق به یکی از صفات مهم رهبري اشاره میکند که مسئله
«1» . عملکرد خود پشیمان شدهاند و از علی (ع) حکایت شده: وسیلهي رهبري گشادگی سینه (یعنی صبر و تحمّل) است
6. پیامبر (ص) قبل از جنگ احد با مردم مشورت کرد و نظر اکثریت را پذیرفت و براي جنگ به بیرون شهر رفتند، پس از شکست
احد، بسیاري فکر میکردند که پیامبر دیگر نباید با کسی مشورت کند، ولی آیهي فوق به این طرز تفکر پاسخ داد و باز هم به
پیامبر (ص) دستور داد که با مردم مشورت کن اگر چه در برخی موارد نتایج آن مطلوب نباشد چرا که نتایج سودمند مشورت بیشتر
از ضرر آن است.
7. مشورت و مشاوره در اسلام آنقدر با اهمیت است. که حتی به پیامبر اسلام که عقلی نیرومند داشت و به وحی متصل بود، دستور
میدهد مشورت کند، مشورت داراي فواید زیادي است که به برخی آنها اشاره میکنیم:
ص: 139
الف: نیروي تفکر افراد را در پرورش میدهد.
ب: افرادي که مشورت میکنند کمتر گرفتار لغزش میشوند.
ج: کسانی که در کارها مشورت میکنند پس از پیروزي کمتر مورد حسد واقع میگردند.
د: کسانی که در کارها مشورت میکنند اگر شکست بخورند، زبان اعتراض و ملامت دیگران بر آنان بسته میشود. و در عوض
دیگران براي او دلسوزي و با او همراهی میکنند.
صفحه 50 از 103
ه-: انسان از راه مشورت میتواند ارزش شخصیت افراد و میزان دوستی و دشمنی آنها را درك کند.
و: عدم مشورت و استبداد رأي، شخصیت تودهي مردم را از بین میبرد و استعدادهاي آماده را نابود میکند.
هر کس استبداد به رأي داشته باشد، هلاك میشود و کسی که با افراد بزرگ مشورت » : در حدیثی از امام علی (ع) حکایت شده
«1» «. کند در عقل آنان شریک شده است
این خردها چون مصابیح انور است
بیست مصباح از یکی روشنتر است (مولوي)
ص: 140
مفهوم وسیعی دارد و شامل همه کارها میشود. پیامبر اکرم (ص) در مورد احکام و قوانین الهی با مردم مشورت « الامر » 8. واژهي
نمیکرد، بلکه در مورد شیوههاي اجرائی قوانین و مسائل مربوط به دفاع و جنگ و مانند آن مشورت میکرد. و حتی مسلمانان در
مقابل پیشنهادات پیامبر، ابتدا سؤال میکردند که آیا این یک حکم الهی و قانون است یا نظر شخصی شماست. که در صورت اول
«1» . جاي اظهار نظر نیست
پس نتیجه میگیریم که اموري مانند عقاید ثابت دینی، احکام شریعت و نصب امام معصوم که از طریق قرآن و دستورات الهی
پیامبر به ما رسیده است قابل مشورت و رأيگیري نیست. و گر نه اصل تشریع و قانون گذاري از طرف خدا لغو و بیهوده خواهد
«2» . بود
9. نکتهي جالب آیه آن است که مشاوره به صورت جمع آمده اما تصمیم نهایی به صورت مفرد آمده و به عهدهي رهبر اسلام
گذاشته شده است.
10 . آیهي فوق اشاره میکند که در کنار مشورت (و تفکر)، توکل بر خدا فراموش نشود که خدا توکل کنندگان را دوست دارد.
مقصود از توکل این نیست که انسان وسائل و اسباب عادي را فراموش کند بلکه منظور آن است که انسان خود را در جهانِ محدودِ
مادي، محصور نکند، بعد از اقدامات عادي و فراهم کردن وسایل، چشم به لطف و حمایت پروردگار بدوزد.
ص: 141
آري توکل نوعی آرامش و نیروي روحی و معنوي به انسان میبخشد که بهتر میتواند با مشکلات روبرو شود.
«1» «. اول پاي شتر را ببندد سپس توکل کن » : و حتی از پیامبر اکرم (ص) حکایت شده که به یک نفر فرمود
گفت پیغمبر به آواز بلند
با توکل زانوي اشتر ببند (مولوي)
11 . از این آیه استفاده میشود که نظام اجتماعی اسلام بر سه محور: خدا- مردم- رهبري، پایهگذاري شده است. یعنی مشورت
مردم و ارادهي مدیریت جامعه در تصمیمسازيها نقش اساسی دارند ولی براي اجراي تصمیمات نباید خدا را فراموش کرد و فقط
بر امور مادي تکیه نمود.
آموزهها و پیامها
1. آموزهي روانشناختی و جامعه شناختی براي رهبران الهی و مبلغان دینی آن است که با اخلاق نیکو و عطوفت، مردم را جذب
کنید.
2. پیام این آیه آن است که مهربانی، بخشش، آمرزش خواهی و مشورت، لازمهي رهبري جامعه است.
3. پیام دیگر آیه آن است که اول مشورت کنید سپس تصمیم بگیرید.
ص: 142
صفحه 51 از 103
4. آموزهي دیگر آیه آن است که تصمیم نهایی در امور اجتماعی با رهبر و مدیر است.
تصمیمسازي « توکل بر خدا » و « ارادهي رهبري » ،« مردم » ، 5. آموزهي دیگر آیه آن است که در امور اجتماعی با توجه به سه محور
کنید.
***
7. وظیفهي پیامبر (ص) در برابر مخالفان
قرآن کریم در آیهي 15 سورهي شوري با بیان چند برنامهي سازنده، وظیفهي پیامبر (ص) را در برابر مخالفان روشن میسازد و
میفرماید:
فَلِذلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا »
وَلَکُ مْ أَعْمَالُکُمْ لَا حُجَّهَ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُ مُ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا وَإِلَیْهِ الْمَصِ یرُ؛ و به همین خاطر، پس تو (مردم را به سوي دین) فراخوان، و
به کتابی که خدا فرو فرستاده ایمان آوردم و » : همانگونه که فرمان داده شدي پایداري کن، و از هوسهایشان پیروي مکن، و بگو
فرمان داده شدم تا در میان شما عدالت (پیشه) کنم؛ خدا پروردگار ما و پروردگار شماست؛ کردارهاي ما تنها براي ماست و
کردارهاي شما تنها براي شماست. هیچ حجّت (و بحثی) بین ما و بین شما نیست؛ خدا بین ما و شما جمع میکند و فرجام (همه
«. شما) فقط به سوي اوست
ص: 143
نکات و اشارات
1. در این آیه اشاره شده که به خاطر اینکه اصول ادیان الهی واحد است، یا بخاطر مخالفتهاي مشرکان با دین و وحدت، مردم را
و این وظیفهي هر رهبر الهی و مبلغ دینی است. «1» . به سوي آیین الهی فراخوان و از تفرقه نجات ده
2. از این آیه استفاده میشود که به پیامبر (ص) دستور استقامت داده شده است، و این یا اشاره به مرحلهي عالی استقامت است و یا
اشاره به اینکه استقامت باید منطبق با برنامههاي الهی باشد.
3. یکی از برنامههاي رهبران الهی آن است که به تمایلات و منافع شخصی مشرکان توجه نکنند و پیرو آنها نشوند.
4. در این آیه، به برنامهي سازنده پیامبر (ص) اشاره شده است که:
اول: دعوت مردم به راه خدا.
دوم: استقامت در این راه.
سوم: رفع موانع و عدم پیروي از هواي نفس دیگران.
چهارم: شروع از خود است که بگو من به کتابهاي آسمانی ایمان آوردهام؛ و ادیان الهی دیگر را نفی نمیکنم چرا که اصول
همهي آنها یکسان است.
ص: 144
پنجم: اصل عدالت اجتماعی را رعایت میکنم، عدالت در داوري، عدالت اقتصادي و عدالت در حکومت و مانند آن.
آموزهها و پیامها
1. پیام این آیه آن است که هر چه مخالفان دین و وحدت، تلاش میکنند؛ شما مردم را به سوي خدا دعوت کنید و شکیبا باشید.
2. آموزهي این آیه براي رهبران الهی و مبلغان دینی آن است که در راه دین استقامت ورزید و به دنبال هواي نفس مخالفان نروید.
3. پیام دیگر آیه آن است که ایمان، عدالت و رستاخیز را به یاد داشته باشید.
صفحه 52 از 103
4. آموزهي دیگر آیه آن است که با مخالفان دین اتمام حجّت کنید و کار را به قیامت وا گذارید.
سوم: نامهاي پیامبر (ص)
1. صفات هفتگانه پیامبر اکرم (ص) و آزادي و رستگاري پیروان او
قرآن کریم در آیهي 157 سورهي اعراف، به صفات هفتگانه پیامبر اکرم (ص) و آزادي و رستگاري پیروان او اشاره میکند و
میفرماید:
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِي یَجِ دُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِی التَّورَاهِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ »
الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَ انَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَ َ ص رُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي
أُنْزِلَ مَعَهُ أُوْلئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ (همان) کسانی که از فرستاده (خدا)،
ص: 145
پیامبر درس نخوانده پیروي میکنند؛ آن (پیامبري) که (صفات) او را در تورات و انجیل نزدشان، نوشته مییابند؛ در حالی که آنان
را به [کار] پسندیده فرمان میدهد، و آنان را از [کار] ناپسند منع میکند، و برایشان [خوارکیهاي پاکیزه را حلال میشمرد، و
پلیديها را بر آنان حرام میکند؛ و تکلیف سنگینشان، و غلهایی را که بر آنان بوده، از (دوش) آنها بر میدارد؛ و کسانی که به او
ایمان آوردند و گرامیاش داشتند (و دشمنانش را از او باز داشتند) و یارياش کردند، و از نوري که با او فرود آمده پیروي نمودند،
«. تنها آنان رستگارانند
نکات و اشارات
به کسی گفته میشود که بر او وحی نازل میشود و پیام خدا را بیان میکند، هر چند که مأمور به تبلیغ نباشد، اما واژهي « نَبی » .1
به کسی گفته میشود که علاوه بر مقام نبوت، مأمور به تبلیغ آیین الهی، و ایستادگی در این مسیر باشد. پس رسالت مقامی « رسول »
«1» . آورده شد « رسول » به عنوان توضیح « نبی » بالاتر از نبوت است. و در آیهي فوق
سه احتمال وجود دارد: « امّی » 2. در مورد واژهي
ص: 146
به معناي مادر باشد، یعنی کسی که به همان حالتی باقی است که از مادر متولد شده است و مکتب و « ام » نخست آنکه از مادهي
باشد، یعنی کسی که از میان تودهي مردم برخاسته است و از میان « امّت » استاد ندیده و درس نخوانده است. دوم آنکه از مادهي
مکه است، یعنی کسی که اهل مکه است. « امّ القُري » به کسی میگویند که منسوب به « امّی » اشراف و ستمگران نیست. و سوم آنکه
و مانعی ندارد که یک لفظ به چند معنا آمده باشد. «1» . در احادیث اسلامی نیز واژهي امّی به درس نخوانده و مکّی معنا شده است
و این که در محیط «2» ، 3. قرآن کریم در موارد متعددي تصریح کرده است که پیامبر اکرم (ص) خط ننوشت و درس خوانده نبود
و اگر پیامبر (ص) نیز به «3» . حجاز تعداد افراد باسواد کم بود، به طوري که در شهر مکه مردان و زنان با سواد را 18 نفر شمردهاند
مکتب رفته و باسواد بود، همگان میدانستند. اما هنگامی که چنین فرد درس نخوانده و استاد ندیدهاي بتواند کتابی به عظمت قرآن
بیاورد، تردیدي باقی نمیماند، که این مطلب از طریق عادي ممکن نیست، بلکه از طریق وحی و ارتباط با غیب بوده است. آري:
ص: 147
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسأله آموز صد مدرس شد (حافظ)
صفحه 53 از 103
علاوه بر آن که در زبان « بیسواد » بود. واژهي « بیسواد » بود، اما این بدان معنا نیست که « درس نخوانده » ( 4. پیامبر اکرم (ص
فارسی بار منفی و ضدارزشی دارد، و لایق مقام پیامبر (ص) نیست، بااحادیث اسلامی هم سازگار نیست، چون بر طبق احادیث اهل
اما از این قدرت استفاده نمیکرد. پس معناي امّی «1» ، بیت (ع) پیامبر میتوانست بخواند و یا توانائی خواندن و نوشتن داشت
«2» . است « مکتب ندیده و درس نخوانده » بیسواد نیست بلکه معناي آن
5. در تورات و انجیل بشارتهایی در مورد پیامبر اسلام (ص) و صفات او وجود دارد، و حتی برخی از این بشارتها در تورات و
و ابراهیم به خدا گفت که اي » : انجیل تحریف شدهي کنونی نیز موجود است. همانطور که در سفر پیدایش تورات، آمده است
کاش اسماعیل در حضور تو زندگی نماید ... و در حق اسماعیل (دعاي) ترا شنیدم، اینک به او برکت دادم و او را بارور
ص: 148
«1» «. گردانیده به غایت زیاد خواهم نمود، و دوازده سرور تولید خواهد نمود و او را امت عظیمی خواهم نمود
در آیهي فوق که در مکه نازل شده است، چیزهایی است که نزد خرد انسان شناخته شده و معروف، « معروف و منکر » 6. مقصود از
و یا نزد عقل زشت و ناشناخته است. و این تعبیرات میتواند اشاره به آن باشد که محتواي دعوت پیامبر اکرم (ص) با عقل کاملًا
«2» . سازگار است
از این جمله استفاده میشود که محتواي «. چیزهاي پاکیزه را حلال و چیزهاي تنفرآمیز را حرام میسازد » : 7. در آیهي فوق میفرماید
دعوت پیامبر اسلام، با فطرت سلیم انسان هماهنگ است. و چیزهاي ناسالم و تنفرآمیز و مضرّ را ممنوع میکند. و چیزهاي نیکو را
حلال میشمرد.
در اصل به معناي نگهداري و حبس کردن است. و به هر چیز سنگینی که انسان را از فعالیت باز میدارد گفته « اصْر » 8. واژهي
میشود. یعنی پیامبر اکرم غُل و زنجیرهاي مردم را میشکند.
آري پیامبر اسلام: زنجیر جهل و نادانی را بوسیلهي دعوت به علم و دانش شکست؛ زنجیر بتپرستی و خرافات را با فراخوان به
توحید شکست. زنجیر
ص: 149
«1» . تبعیضها و زندگانی طبقاتی را از طریق دعوت به برادري اسلامی و مساوات در برابر قانون، شکست
9. در این آیه چهار شرط براي سعادت و کامرانی و رستگاري افراد مشخص شده است. اول ایمان به پیامبر اکرم (ص) و دوم
و سوم حمایت و یاري ایشان و چهارم پیروي از نور او. «2» گرامی داشتن او و دفع دشمنانش
10 . در مورد نوري که با پیامبر (ص) فرود آمده است، دو احتمال وجود دارد:
- ممکن است مقصود قرآن کریم باشد. که همراه نبوت پیامبر بر شخص رسولاللَّه (ص) نازل گشت.
- و یا مقصود امام علی (ع) باشد که همراه پیامبر (ص) براي هدایت انسانها فرستاده شدند.
البته «3» . همانگونه که در برخی احادیث از امام باقر و امام صادق (ع) آمده است که مقصود از نور، امام علی (ع) و ائمه (ع) هستند
در اینگونه موارد میتوان گفت نور معنوي یک مفهوم وسیع دارد که قرآن و علی (ع) و ائمه (ع) از مصادیق آن هستند. پس آیه
میتواند شامل همهي این موارد باشد.
ص: 150
11 . در آیهي فوق به پنج گواه براي نبوت پیامبر اکرم (ص) اشاره شده است:
نخست آنکه درس ناخوانده بود؛ (و با این حال این قرآن و تعلیمات عظیم را براي بشر به ارمغان آورد).
دوم آنکه دلایل نبوت او در کتابهاي تورات و انجیل آمده است.
صفحه 54 از 103
سوم آنکه محتواي دعوت او با عقل سازگار است.
چهارم آنکه محتواي دعوت او با طبع سلیم و فطرت انسان سازگار است.
پنجم آنکه نه تنها زنجیرهاي تازهاي به دست و پاي بشر نبست، بلکه زنجیرهاي بشریت را شکست و او را آزاد کرد. چرا که دعوت
به سوي خدا میکرد نه دعوت به خود.
12 . بزرگداشت پیامبر (ص) و یاري او جایگاه ویژهاي در رستگاري انسان دارد. و این بزرگداشت و یاري، مخصوص زمان حیات
پیامبر (ص) نیست؛ بلکه هم اکنون نیز با بزرگداشت نام و راه و آثار پیامبر (ص) و یاري دین او، ممکن است.
آموزهها و پیامها
1. پیام آیه آن است که پیامبر اسلام براي آزادي انسانها از اسارتها آمده است.
2. پیام دیگر آیه آن است که امر به معروف و نهی از منکر، از برنامههاي اساسی پیامبر اکرم است. که با خرد انسان همخوانی دارد.
3. پیام دیگر آیه آن است که رستگاري مردم، در گرو ایمان، بزرگداشت و یاري پیامبر و پیروي از ولایت و قرآن است.
ص: 151
4. پیام دیگر آیه آن است که غذاهاي حلال و حرام در اسلام، فلسفه و حکمت دارد، و در راستاي فطرت و طبع سلیم آدمی است.
5. پیام دیگر آیه آن است که نبوت پیامبر اسلام، سند مکتوب و جهانی دارد و قبلًا در تورات و انجیل، ثبت گشته و مژده داده شده
است.
6. آموزهي آیه آن است که پیرو پیامبر اکرم (ص) باشید تا مشمول رحمت الهی گردید.
7. آموزهي آیه براي رهبران الهی و مبلغان دینی آن است که زنجیرهاي (جهل و خرافات) را از دست و پاي مردم باز کنید و در راه
آزادي آنها بکوشید.
8. آموزهي دیگر اینکه رهبران الهی را بزرگ بدارید و یاري کنید، تا رستگار شوید.
***
2. سرگذشت عیسی (ع)، و مژدهي آمدن پیامبر اسلام (ص) و برخورد بنی اسرائیل با او
قرآن کریم در آیهي 6 سورهي صف به سرگذشت عیسی (ع)، و مژدهي آمدن پیامبر اسلام (ص) و برخورد بنی اسرائیل با او اشاره
میکند و میفرماید:
وَإِذْ قَالَ عِیسَ ی ابْنُ مَرْیَمَ یَابَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُ َ ص دِّقاً لِمَا بَیْنَ یَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاهِ وَمُبَشِّرَاً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِي اسْمُهُ »
اي بنی اسرائیل (: فرزندان » : أَحْمَ دُ فَلَمَّا جَ اءَهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هذَا سِحْرٌ مُبِینٌ؛ و (یادکن) هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت
یعقوب)! در
ص: 152
واقع من فرستاده خدا به سوي شمایم، در حالی که مؤید آنچه از تورات که پیش از من بوده، و مژده آور فرستادهاي هستم که بعد
این سحري » : و [لی هنگامی که با دلیلهاي روشن (معجزه آسا) به سراغشان آمد، گفتند «. از من میآید [و] نام او احمد است
«. آشکار است
نکات و اشارات
میخواند تا روشن شود که او انسانی متولد شده از یک زن « عیسی بن مریم » 1. قرآن کریم معمولًا عیسی (ع) را به نام مادرش یعنی
است و هرگونه شبههاي در مورد خدا بودن او از بین برود.
صفحه 55 از 103
2. در این آیه به پیامبر بودن عیسی (ع) اشاره شده و او را ادامه دهندهي خط رسالت موسی (ع) و تأیید کنندهي تورات معرفی
میکند. همانطور که بشارتگر پیامبر بعدي معرفی میکند.
این مطالب روشن میسازد که عیسی (ع) حلقهي واسطه بین سلسلهي پیامبران است؛ که پیامبران قبل و بعد خودرا معرفی و تأیید
کرده است.
بنابراین کسانی که اورا خدا یا پسر خدا میدانند به او تهمت زدهاند.
3. حضرت عیسی (ع) آمدن پیامبر اسلام (ص) و حتی نام او را براي بنی اسرائیل بشارت داده بود، از این رو گروهی از مسیحیان و
یهودیان قبل از اسلام به سرزمین مدینه آمدند و منتظر ظهور پیامبر اسلام (ص) شدند.
ص: 153
اما پس از آنکه پیامبر اسلام باهمان نام و نشانهها و معجزات، ظهور کرد گروهی از آنان به خاطر تعصّب و به خطر افتادن منافع
«1» . شخصی در برابر او ایستادند و وي را ساحر خواندند
داشت، یعنی جدّش عبدالمطلب او را محمد خواند و مادرش آمنه او را احمد « محمد و احمد » 4. پیامبر اکرم از کودکی دو نام
«2» . نامید. و به هر دو نام مشهور بود و خوانده میشد، و حتی در اشعار ابوطالب و حسّان بن ثابت نام احمد آمده است
و هنگامی که نام احمد در آیهي فوق اعلام شد، اهل کتاب مدینه آن را انکار نکردند.
« پارقلیطا » و در متن سریانی « پیرکلتوس » که در متن یونانی «3» تکیه شده است « نارقِلیط » 5. در انجیل یوحنّا در سه مورد بر کلمهي
آمده است؛ که به معناي شخص مورد ستایش (معادل احمد) است. ولی در ترجمههاي جدید به نام تسلّی دهنده ترجمه شده است.
«4»
ص: 154
دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد « تسلّی دهنده » من از پدر خواهم خواست و او » : یکی از این بشارتها این است
آموزهها و پیامها «1» «. ماند
1. پیام آیه آن است که پیامبر اسلام (ص) موعود عیسی (ع) است که او را با نام و نشان معرفی کرده بود.
2. پیام دیگر آیه آن است که بنی اسرائیل آگاهانه پیامبر اسلام، را انکار کردند (پس امیدي به آنان نیست.)
3. آموزهي آیه آن است که همچون بنیاسرائیل، آگاهانه حق را انکار نکنید.
***
3. دعوت کننده به سوي اسلام
قرآن کریم در آیهي 7 سورهي صف به ستمکاران دروغ پرداز، و ناسپاسی آنان در برابر نعمت اسلام و فرجام آنان اشاره میکند و
میفرماید:
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَی إِلَی الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛ و چه کسی ستمکارتر است از کسی که »
«. برخدا دروغ بسته در حالی که او به سوي اسلام فراخوانده میشود؟! و خدا گروه ستمکار را راهنمایی نمیکند
ص: 155
نکات و اشارات
1. بنی اسرائیل با اینکه بشارت آمدن پیامبر اسلام به آنان رسیده بود، و حتی نام او را میدانستند؛ و پیامبر اسلام (ص) با معجزات و
دلایل به سراغ آنان آمد و آنها را به اسلام دعوت کرد، ولی اورا انکار کردند و لجاجت نمودند، و با این کار به خود و دیگران
صفحه 56 از 103
ستم کردند.
2. بنی اسرائیل به دروغ برخدا تهمت بستند، چراکه میدانستند پیامبر اسلام (ص) از طرف خداست و آنچه میگوید وحی است و
معجزات او واقعی است؛ ولی آنها را سحر خواندند؛ این تهمت نه تنها به پیامبر اسلام بود بلکه تکذیب مصدر وحی و معجزات نیز
بود؛ از این رو قرآن کریم آن را دروغ بستن و تهمت به خدا خواند.
3. ستم بنی اسرائیل به خودشان آن بود که از رشد وکمال و سعادت و هدایت بازماندند؛ و ستم آنان به جامعه آن بود که با تهمت
زدن و انکار نبوّت پیامبر اسلام، برخی از مردم را به تردید انداختند و از نور هدایت محروم کردند.
از این رو این بنی اسرائیل ستمکارترین مردم شدند.
4. از این آیه استفاده میشود که هدایت به دست خداست اما اگر کسی ستمکاري کند زمینهي استفاده از نور هدایت الهی را از بین
میبرد و هدایت نمیشود و درگمراهی باقی میماند.
5. از این آیه استفاده میشود که استفاده نکردن از نعمت اسلام و تهمت زدن به خدا و پیامبر، بزرگترین ستم است که موجب
محرومیت انسان از نور هدایت میشود.
ص: 156
به کار رفته است، که شاید محور جامع همهي آنها، تکذیب آیات الهی و مانع « ستمکارترین » 6. در قرآن کریم پانزده بار تعبیر
*** «1» . شدن مردم از راه حق باشد که ستمی بالاتر از اینها نیست
4. خاتمیت پیامبر اسلام (ص) و بی پسر بودن او
قرآن کریم در آیهي 40 سورهي احزاب به خاتمیت پیامبر اسلام (ص) و بی پسر بودن او اشاره میکند و میفرماید:
مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَ دٍ مِن رِّجَالِکُمْ وَلکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً؛ محمد پدرِ هیچ یک از مردان شما »
«. نیست؛ و لیکن فرستاده خدا و پایان بخش پیامبران است؛ و خدا به هر چیزي داناست
نکات و اشارات
داشت که همگی قبل از بلوغ و در زمان حیات پیامبر از دنیا « قاسم، طیب، طاهر و ابراهیم » 1. پیامبر اکرم (ص) چهار پسر به نامهاي
«2» . رفتند
داشت که فرزند حقیقی حضرت « زید » مردان) بر آنان صادق نبود. و نیز پیامبر (ص) پسرخواندهاي به نام :) « رجال » از این رو نام
نبود.
ص: 157
2. رسول اکرم (ص) فرزند پسري نداشت تا جانشین ایشان شود و نبوّت را به ارث برد و نبوت سلطنتی گردد. و فقط فرستادهي خدا
و پایانگر نبوّت بود. و شاید اشاره به علم بی کران الهی در پایان آیه براي همین است که خدا مصالح بشر را میدانست. از این رو به
پیامبر اسلام فرزند پسري نداد تا شبههاي در مورد خاتمیت او پیدا نشود.
3. در این آیه رابطهي نسبی پیامبر اسلام (ص) با مردم قطع شده است، ولی رابطهي معنوي و روحانی ایشان از طریق رسالت وصل
من » : شده است. یعنی پیامبر اکرم پدر جسمانی مردم نبود، اما پدر روحانی آنان بود. از این رو در حدیثی حکایت شده که فرمودند
به معناي چیزي است که به وسیلهي آن پایان داده میشود. از این رو به « خاتم » 4. واژهي «1» .« و علی پدران این امت هستیم
«2» . انگشتري یا مهري که در پایان نامهها یا روي قفلها و مانند آن میزنند تا کسی آن را باز نکند، خاتم گفته میشود
پیامبر اسلام پایانگر پیامبران و رسولان الهی بود و مهر پایانی به خط نبوت زد.
صفحه 57 از 103
«3» 5. از آیهي فوق و برخی آیات دیگر قرآن استفاده میشود
که پیامبر اسلام (ص) براي همهي مردم جهان آمده است و بعد از او پیامبري نیست چرا
ص: 158
که کلاسهاي تربیتی و دینی بشر در طول تاریخ به وسیلهي پیامبران کامل شده است. و آخرین کلاس، توسط پیامبر اسلام برگزار
شد.
6. در احادیث اسلامی نیز مسئلهي خاتمیت پیامبر اسلام بیان شده، و روشن گشته که احکام ثابت دین اسلام تا روز رستاخیز
7. خاتمیت پیامبر (ص) به خاطر کامل شدن دین توسط ایشان، و بلوغ فکري بشر است. یعنی اسلام برنامهاي جامع «1» . پابرجاست
است که میتواند سعادت بشر را در دنیا و آخرت، تا ابد تأمین کند، و مردم نیز به آن حد از بلوغ فکري و فرهنگی رسیدهاند که
دین اسلام و قرآن را حفظ کنند و به اصول و برنامههاي آن عمل کنند. و مسیر تکاملی خویش را بدون نیاز به وحی جدید و
شریعت تازه ادامه دهند.
به عبارت دیگر پیامبران پیشین هر کدام قسمتی از نقشهي سعادت بشر را به اندازهي ظرفیت فکري مردم عصر خویش، آوردند ولی
پیامبر اسلام نقشهي کامل سعادت بشر را آورد.
8. در اینجا پرسشی مطرح میشود که نقش امامت و رهبري دینی بعد از پایان یافتن نبوّت، چیست؟
ص: 159
پاسخ آن است که نیاز به امام در چند مورد است:
اول: نظارت بر اجراي دین.
دوم: بیان جزئیات دین
و سوم: راهنمایی مردم و دستگیري در راه ماندگان.
9. در اینجا پرسش دیگري مطرح میشود که چگونه دین ثابت اسلام با «1» . بنابر این نیاز به امامت ضروري است و ادامه مییابد
نیازهاي متغیّر بشر تا رستاخیز سازگار میشود؟
پاسخ:
اولًا: اسلام یک سلسله اصول کلی بیان کرده که میتواند بر نیازهاي متغیّر بشر منطبق شود و پاسخگوي آنها باشد. براي مثال اصل
شامل معاملات قدیمی و نیز مسائلی همچون بیمه و مصادیق جدید دیگر میشود. ،« وفاي به عقد و پیمان »
ثانیاً: اختیارات حکومت اسلامی از طریق اصل مترقی ولایت فقیه، بسیاري از مشکلات جامعه را در چهار چوب کلی اسلام، حل
میکند.
پرسش و پاسخهاي «2» . ثالثاً: باز بودن راه اجتهاد و استنباط احکام از منابع اسلامی، میتواند پاسخگوي پرسشهاي جدید بشر باشد
قرآنی ویژه جوانان، ج 9، ص: 160
رابعاً: آیات قرآن کریم داراي بطنها و لایهها و مصادیق مختلف است که در هر زمان مطالب جدید از آن کشف میشود و بر
رخدادهاي آن عصر تطبیق میگردد و پاسخگوي نیازهاي زمان است و بدیهی است که این کشف روشمند میباشد و باید به دست
10 . هر چند نبوّت در عصر ما خاتمه یافته است و فرشتهي وحی بر کسی نازل نمیشود تا وحی «1» . متخصصان آن صورت گیرد
تشریعی و شریعت تازه بیاورد، ولی ارتباط انسانها با عالم غیب قطع نشده است و گاهی سروش الهامات و اشراقات الهی بر
قلبهاي مستعد فرود میآید. و ارتباط معنوي بشر را با ماوراء الطبیعه برقرار میسازد.
آموزهها و پیامها
صفحه 58 از 103
1. پیام آیهي فوق براي ما آن است که پیامبر اسلام فرزند پسري نداشت (تا نبوّت سلطنتی گردد).
2. آموزهي آیه آن است که پیامبر اسلام را، پایانگر نبوّت بدانید، (ولی اسلام را متوقف و جامد ندانید)
***
ص: 161
چهارم: حقانیت پیامبر (ص)
قرآن کریم در آخرین آیهي سورهي رعد، به تهمت مشرکان پاسخ میدهد و میفرماید:
» : وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَی بِاللَّهِ شَ هِیداً بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَبِ؛ و کسانی که کفر ورزیدند میگویند »
«. گواهی خدا، و کسی که علمِ کتاب (قرآن) نزد اوست، بین من و بین شما کافی است » : اي پیامبر) بگو ) «. (تو) فرستاده شده نیستی
نکات و اشارات
1. این آیه پاسخی قاطع به افراد لجوجی میدهد که علی رغم معجزات، پیامبر اکرم (ص) را فرستادهي خدا نمیدانند. از این رو به
آنان میگوید: گواهی خدا و کسانی که دانش قرآنی دارند کافی است.
2. در اینجا اشاره شده که هر کس به قرآن آگاهی کافی دارد، اعجاز آن را درك میکند و میداند که این ساخته و پرداختهي مغز
بشر نیست و حتماً از سوي خدا فرود آمده است. پس به حقانیّت پیامبر (ص) پی میبرد.
«1» . 3. در برخی احادیث حکایت شده: مقصود از کسانی که به قرآن آگاهی دارند، امام علی (ع) و امامان اهل بیت (ع) هستند
ص: 162
روشن است که اینگونه احادیث مصداقهاي کامل این آیه را بیان میکند، و گرنه مفهوم آیه وسیع است.
آموزهها و پیامها
1. آموزهي آیه آن است که رهبران الهی در برابر لجاجت مخالفان، به گواهی خدا و دانشمندان قرآنی دلخوش دارند.
2. پیام آیه آن است که مقام دانشمندان قرآنی بسی بلند است. و گواهی آنان در ردیف گواهی خدا مطرح است.
«1» . 3. پیام دیگر آیه آن است که قرآن شاهد صدق رسالت پیامبر (ص) است و در این مورد شهادت متخصصان قرآنی کافی است
ص: 163
یاد کرده است؟ « نامها و صفاتی » قرآن کریم از رسول