گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
پیشگفتار







در نظام هستی و عالم خلقت آن قدر مسایل اسرارآمیز وجود دارد که یقینا بشر، با همه اطلاعاتی که از جهان دارد، هرگز به ژرفاي
آن پی نخواهد برد. از جملهي آن مسایل وجود چهارده معصوم است که خداوند آنها را به عنوان هدیه و نعمت بر انسان ارزانی
داشته است و در بین این چهارده معصوم یک زن به نام فاطمه علیهاالسلام نیز قرار داده است. راستی این چه سري است که در بین
چهارده معصوم یک زن وجود دارد که یازده امام از نسل اویند! و راستی فاطمه کیست؟! فاطمه علیهاالسلام الگوي معرفت اللَّه
فاطمه علیهاالسلام اسوه حیات » ، است... صفات و اسماء الهی، در فاطمه- این جلوه ذات اقدس حق- نمود و ظهور نام یافته است
فاطمه انسان کامل است و الگویی است براي تکامل... [ صفحه 14 ] فاطمه علیهاالسلام نه فقط هدایتگري است در ...« زیباست
مسیر کمال بلکه به مقصد رساننده است، چرا که داراي فضایلی است که انبیا آنها را داشتهاند... داراي فضایل رسولاللَّه است و به
فرموده برخی از بزرگان: فاطمه علیهاالسلام اگر مرد بود، پیامبر بود... راستی فاطمه علیهالسلام را با چه کسی باید مقایسه کرد؟! با
انبیاء که برتر از انبیاست... فاطمه علیهاالسلام را میبایست تنها با خاتم انبیاء و فخر کاینات مقایسه کرد و تنها باید با دیگر معصومین
فیاس کرد و بس. فاطمه علیهاالسلام کیست که در هنگام نماز در پیشگاه معبود، خدا به وجودش افتخار میکند و چه گوهر
ناشناختهایست که رضا و خشم خود را در رضا و خشم وي میداند! فاطمه علیهاالسلام لیلۀ القدر است و شناخت فاطمه علیهاالسلام
در شناخت لیلۀالقدر است. در این بانوي بزرگ چه اسراري نهفته است که چنین جایگاهی در نزد خداوند دارد؟ آري... بدون
شک از شناخت مقام عصمت و ولایت فاطمه علیهاالسلام عاجزیم! تنها به اندازه توان خود به گردآوري احادیثی چند پیرامون
زندگانی و شخصیت او پرداختهایم. که به نام نامی یازده فرزندش در یازده بخش تنظیم گردیده و بدین وسیله تقدیم خوانندگان
/6 / گرامی میشود. به امید آن که فرداي قیامت مشمول شفاعت حضرتش شویم... قم حوزه علمیه محمد جواد مروجی طبسی 23
[ 1380 [ صفحه 15
میلاد نور
مدتها بود که زنان عرب از خدیجه همسر گرامی رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم بخاطر ازدواج با آن حضرت، فاصله
گرفته بودند. هالهاي از غم و اندوه او را گرفته بود و در خانه هیچ مونسی نداشت تا در نبود پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم با او
صفحه 12 از 61
انس بگیرد که ناگه سکوت مطلق شکسته شده و جنین با مادر خود سخن گفته و دلداریش میدهد. این بماند که در این مدت با
مادر خود چه میگفت و چه میشنید زیرا تاریخ به درستی از این گفتگوهاي اسرارآمیز پرده برنداشته چرا که مادر مومنان آن را در
هالهاي از ابهام گذارد. راستی این جنین کیست و حقیقت او چیست که ماهها با مادر سخن میگوید و او آنها را از پیامبر صلی اللَّه
علیه و آله و سلم کتمان میکند. نوشتهاند روزي پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم وارد خانه شد شنید که خدیجه با کسی سخن
میگوید! از روي تعجب پرسید: اي خدیجه! با که سخن میگویی؟! گفت: با این جنین که در شکم دارد، اوست که با من سخن
میگوید و مایه انس من شده است. [ صفحه 16 ] پیامبر فرمود: اي خدیجه بدان این جبرئیل است که به من میگوید: این جنین
دختر است و خداوند نسل مرا از او قرار داده و از نسلش امامانی به عنوان جانشین من معین خواهد کرد. [ 1] . آري، جهان در انتظار
مقدم عالیترین نمونه زن بود که تاکنون به خود ندیده بود، که با میلادش براي زنان عالم هستی، الگو و اسوه قرار گیرد. و اینک...
نزدیک زایمان خدیجه شده، از زنان عرب درخواست کمک کرد، اما آنها را از روي کینه و دشمنی که با وي داشتند پاسخ منفی
دادند و از هر گونه کمک امتناع ورزیدند. او در این فکر بود که چه کند و چه کسی در این مشکل به کمکش میشتابد... ناگهان
حضور چهار زن بلند بالاي سیاه چهره را که که گویا از زنان بنیهاشم بوده باشند، در خانه احساس نمود. خدیجه از دیدن آنها
لرزه بر اندامش افتاد چرا که تاکنون آنها را ندیده بود... یکی از آنها گفت: اي خدیجه! غم مخور، چرا که ما فرستادگان پروردگار
تو میباشیم ما خواهران تو هستیم. من ساره و این آسیه دختر مزاحم و آن مریم و آن یکی کلثم خواهر موسی بن عمران است.
خداي ما را فرستاد تا در امر زایمان تو را یاري نماییم. این چهار زن در طرف راست و چپ و پیش رو و پشت سر خدیجه قرار
گرفتند، لحظاتی چند این مولود با سعادت قدم به عرصه گیتی نهاد... آن مولود فاطمه بود... او بدنیا آمد تا زمین را نورانی کند،
پس از آن که آسمانها را از نور خود منور ساخته بود. از این روي به هنگام ولادت فاطمه نوري از وجودش پدیدار شد که تمام [
صفحه 17 ] خانههاي مکه را در هالهاي از نور فروبرد و در شرق و غرب عالم هستی جایی نبود که نور فاطمه در آن جا نتابیده باشد.
فاطمه علیهاالسلام را با آب کوثر شستشو داده و در دو پارچه سفید پیچیده و از او خواستند تا سخن گوید. فاطمه به اراده پروردگار،
لب به سخن گشوده و رسالت و پیامبري محمد مصطفی صلی اللَّه علیه و آله و سلم و ولایت علی مرتضی علیهالسلام و امامت یازده
فرزندش را گواهی داد. [ 2] . مورخان سال روز میلاد با سعادت فاطمه را بیستم ماه جمادي الثانی سال پنجم بعثت نگاشتهاند. مرحوم
مفید درباره این روز مبارك مینویسد: روز بیستم ماه جمادي الاخر روزي است که فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر رسول خدا صلی
اللَّه علیه و آله و سلم متولد گردید و آن روزي است که- همه ساله- شادي و سرور مومنین تجدید میشود، از این روي مستحب
[ است که در روز میلاد فاطمه علیهاالسلام کارهاي نیک انجام پذیرد و صدقه به فقراء و مساکین داده شود. [ 3] . [ صفحه 19
شخصیت فاطمه از دیدگاه پیامبر
اشاره
شان و منزلت فاطمه زهرا علیهاالسلام را همین بس که پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم دربارهاش زیباترین سخنان را بیان
فرموده که درباره هیچ یک از زنان عالم چنین چیزي نفرموده حتی دربارهي همسر و سایر دختران خود اینک از میان دهها روایتی
که درباره این شخصیت بینظیر نقل گردیده به چند روایت بسنده کرده سپس به نکاتی در این جهت اشارهاي خواهیم داشت:
فاطمه پاره تن پیامبر
بخاري در صحیح خود از ولید از ابنعیینه از عمر بن دینار از ابیملکیه از مسور بن مخرمه از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم نقل
صفحه 13 از 61
فاطمه علیهاالسلام پارهي تن من است هر که او را به خشم آورد مرا به ،« فاطمۀ بضعۀ منّی فمن أغضبها أغضبنی » : کرده که فرمود
[ خشم آورده است. [ 4] . [ صفحه 20
فاطمه قلب پیامبر
حسن بن سلیمان در کتاب محتضر از تفسیر ثعلبی از مجاهد از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم روایت کرده که روزي آن حضرت
هر که این را میشناسد که شناخته است و هر » : از خانه بیرون آمد و در حالی که دست فاطمه علیهاالسلام را گرفته بود، چنین فرمود
که وي را نمیشناسد بداند: این فاطمه علیهاالسلام دختر محمد است و او پاره تن من میباشد، او قلب من است که در بین دو
. [5] «. پهلوي من قرار گرفته است، پس هر که او را آزار دهد مرا آزاده داده و هر که مرا آزار دهد خداي را آزار داده است
فاطمه تار موي پیامبر
جابر بن عبداللَّه گوید: پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: فاطمه علیهاالسلام شعرة منی، فمن آذي شعرة منی، فقد آذانی و من
آذانی فقد آذي اللَّه و من آذي اللَّه لعنه اللَّه ملأ السموات و الارض. [ 6] . فاطمه علیهاالسلام تار موي من است و هر که به تاري از
موهاي من آزار برساند مرا آزار رسانده و هر که مرا آزار رساند خدا را آزار رسانده است و هر که خدا آزار برساند، خداوند به
اندازه آسمانها و زمین او را لعنت خواهد کرد.
فاطمه نور چشم پیامبر
ابنفتال نیشابوري ضمن حدیثی از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم آورده است که به [ صفحه 21 ] علی علیهالسلام فرمود: یا علی،
ان فاطمه علیهاالسلام بضعۀ منّی و هی نور عینی و ثمرة فؤادي. علی جان، فاطمه علیهاالسلام پارهي تن من و نور چشم و میوهي دلم
. [ میباشد. [ 7
فاطمه مایه سرور پیامبر
امام حسین علیهالسلام از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم روایت کرده است که فرمود: فاطمه علیهاالسلام بهجۀ قلبی و ابناها ثمرة
فؤادي و بعلها نور بصري؛ فاطمه علیهاالسلام مایه سرور و خوشحالی من میباشد، همچنین دو فرزندش میوه دلم و همسرش نور
. [ چشمم میباشد. [ 8
فاطمه برتر از آسمانها و زمین
و در حدیثی دیگر درباره خلقت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پس خداوند از نور دخترم فاطمه علیهاالسلام آسمانها و زمین را آفرید،
پس آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه علیهاالسلام است و نور دخترم فاطمه علیهاالسلام از نور پروردگار است و دخترم فاطمه
. [ علیهاالسلام برتر از آسمانها و زمین است. [ 9
فاطمه برگزیده خداوند
خطیب بغدادي ضمن اشاره به معراج پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم از آن حضرت چنین روایت کرده که فرمود: همان شبی که
صفحه 14 از 61
لا اله الّا اللَّه، محمّد رسولاللَّه، علی حبیب اللَّه، و الحسن » [ مرا به آسمان بردند دیدم که بر درب بهشت چنین نوشته بود: [ صفحه 22
. [10] «. و الحسین صفوة اللَّه، فاطمه علیهاالسلام خیرة اللَّه و علی باغضهم لعنۀ اللَّه
فاطمه یکی از حجتهاي خدا
طبري در بشارة المصطفی به سند خود از امام زین العابدین از پدرش از امیرمؤمنان از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم نقل
کرده که فرمود: أنا و علیّ و فاطمه علیهاالسلام و الحسن و الحسین و تسعۀ من ولد الحسین حجج اللَّه علی خلقه أعداءنا أعداء اللَّه و
أولیاءنا أولیاء اللَّه، من و علی و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین و نه فرزند از فرزندان حسین حجتهاي خداوند بر بندگان او
. [ هستیم، دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدا هستند. [ 11
فاطمه بهترین زنان امت
انس بن مالک از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم روایت کرده که فرمود: بهترین زنان امتم فاطمه علیهاالسلام دختر محمد
. [ صلی اللَّه علیه و آله و سلم است. [ 12
برترین زنان اولین و آخرین
و در روایت دیگري که از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم رسیده چنین آمده، برترین مردان عالم در زمان من علی است و برترین
[ زنان اولین و آخرین فاطمه علیهاالسلام است. [ 13 ] . [ صفحه 23
اگر تمام خوبیها مجسم شود
و لو کان الحسن شخصاً لکان فاطمه علیهاالسلام بل هی أعظم: اگر » : هم چنین درباره شخصیت بیمانند فاطمه علیهاالسلام فرمود
تمام خوبیها و فضایل اخلاقی مجسم شود، شایسته است که فاطمه علیهاالسلام باشد، بلکه فاطمه علیهاالسلام والاتر از همه آنها
. [14] «. میباشد
فاطمه مریم کبري است
و از جمله بیانات و سفارشهایی که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم در حال احتضار به علی داشت این بود: علی جان، فاطمه
علیهاالسلام امانت خدا و رسولش در نزد تو میباشد، پس از این امانت خوب نگهداري کن و میدانم که چنین خواهی کرد، بدان
. [ که او مریم کبري است. [ 15
عزیزترین مردم نزد پیامبر
شیخ طوسی به سند خود از عبداللَّه بن حارث بن نوفل نقل کرده که گفت از سعد بن مالک شنیدم که میگفت: از رسول خدا
فاطمه علیهاالسلام بضعۀ منی من سرّها فقد سرّنی و من ساءها فقد ساءنی، فاطمه علیهاالسلام أعزّ البرّیۀ علیّ، » : شنیدم که میفرمود
فاطمه علیهاالسلام پاره تن من است هر که او را خشنود کند مرا خشنود کرده و هر که او را آزار داده فاطمه علیهاالسلام عزیزترین
[ 16 ] . [ صفحه 24 ] «. مردم نزد من میباشد
صفحه 15 از 61
محبوبترین مردم
علامه مجلسی از برخی کتابهاي مناقب به سند خود از اسامه نقل کرده که گفت: روزي در مسجد به علی و عباس گذر کردم در
حالی که به بحث نشسته بودند، چون مرا دیدند از من خواستند که از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم برايشان اجازه ملاقات
بگیرم. گوید: به رسول خدا عرض کردم: این علی و عباس هستند که اجازه ملاقات میخواهند. حضرت فرمود: آیا میدانی چه
چیزي آنها را به این جا آورده است؟ گفتم: به خدا سوگند که نمیدانم. فرمود: اما من میدانم براي چه به این جا آمدهاند و سپس
اجازه ورود به آنها داد. پس آن دو وارد شده و پس از اسلام و اداي احترام در محضرش نشسته و اظهار داشتند اي رسول خدا کدام
یک از افراد خانوادهات در نزد تو محبوبتر هستند؟ پیامبر پاسخ داد: فاطمه. [ 17 ] . اما نکاتی که از روایات گذشته به دست میآید
به چند نکته خلاصه میشود: 1. پیامبر بزرگوار اسلام صلی اللَّه علیه و آله و سلم عنایت ویژهاي بر تبیین شخصیّت فاطمه علیهاالسلام
و معرفی او و جایگاه والایش داشتند بدین جهت با بردن فاطمه علیهاالسلام در جمع صحابه و گرفتن دست او به معرفی دختر خود
پرداخته، و او را پاره تن و قلب [ صفحه 25 ] و تار و موي و نور چشم و میوه دل خود دانسته که این مسئله بسیار مهم و قابل مطالعه
است. 2. از روایات گذشته و دهها روایت دیگر به دست میآید که فاطمه علیهاالسلام برتر از تمام زنان عالم خلقت میباشد و هیچ
یک از آنها در فضیلت و بلندي مرتبه به او نمیرسند، حتی مریم مادر حضرت عیسی، و این سخن از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و
سلم در شأن و مقام فاطمه بهترین پاسخ براي یاوه گویی برخی از ناآگاهان و یا غرض ورزان به مقام والاي فاطمه علیهاالسلام است
که گاهی از روي ناآگاهی و یا غرض ورزي میگویند، فاطمه علیهاالسلام همانند یکی از زنان عادي است. بس جاي تعجب است
مگر زنان عادي در زمان پیامبر نبودند؟ پس چرا این سخنان ارزشمند را درباره یکی از آنها نفرمود و چرا آن همه بر شخصیت
فاطمه علیهاالسلام تکیه کرد. 3. هیچ گاه از سفارش نسبت به فاطمه علیهاالسلام دریغ نورزیده و پیوسته امت اسلامی را به احترام از
وي و رعایت حق او فرامیخواند. 4. نکته پنجم این است که هر جا سخن از فاطمه علیهاالسلام به میان میآورد مسلمانان را به
[ دوستی او و اهلبیت محترمش فراخوانده و از دشمنی با آنها سخت بر حذر میداشت. [ صفحه 27
فاطمه و ازدواج با علی
اشاره
آن روزي که فاطمه علیهاالسلام به همراه علی و سایر فاطمیات مکه را به قصد مدینه ترك گفته و وارد مدینه شد، درخواستهاي
مکرري از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم شده و خواستگاران فراوانی براي وي آمدند، اما آن حضرت همهي آنها را رد کرد.
ابن شهرآشوب مینویسد: ابوبکر و عمر هر یک چند مرتبه از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم درخواست ازدواج با فاطمه
علیهالسلام دخت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم را داشتند ولی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم آنها را رد میکرد. [ 18 ] . روزي
آن دو به نزد عبدالرحمن بن عوف که مردي ثروتمند بود، رفته و اظهار داشتند اموال و ثروت تو از همه قریشیان بیشتر است و اگر
چنان چه به خواستگاري دختر رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم بروي بر مال و ثروت و آبرویت افزوده خواهد شد! او نیز به
نزد پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم رفت تا چنین درخواستی از او بنماید اما باز هم مورد اعتراض قرار گرفت. [ 19 ] . نوشتهاند:
او ضمن خواستگاري از فاطمه علیهاالسلام مهر زیادي را مطرح کرد، امّا [ صفحه 28 ] پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم سخت
عصبانی شده و به نشانه اعتراض بر این سخن، سنگ ریزهاي را برداشته ناگهان همان سنگ در دستش شروع به گفتن تسبیح کرد،
. [ سپس آن سنگ را در دامان خود انداخت که در دم تبدیل به درّ و مرجان شد. [ 20
صفحه 16 از 61
تلاش یاران و خواستگاري علی
برخی از یاران پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم از سخنان آن حضرت در مورد فاطمه علیهاالسلام که اختیارش در دست پروردگار
میباشد، چنین دریافتند که شاید نظر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم به علی باشد، و علت این که علی دست به این کار نزده
ممکن است فقر و تنگدستی بوده باشد. از این رو ابوبکر به نزد عمر و سعد بن معاذ رفته و اظهار داشت آیا دوست دارید تا به نزد
علی رفته و از او درخواست کنیم تا از فاطمه علیهاالسلام خواستگاري کند و اگر چنان چه دستش خالی بود او را کمک کنیم؟ با
اظهار موافقت سعد و استقبال از این پیشنهاد هر سه به سراغ علی رفته و او را در باغ یکی از انصار در حال کشیدن آب از چاه
یافتند. چون نگاه علی علیهالسلام به آنها افتاد از روي تعجب پرسید: خبر تازهاي هست؟ براي چه به این جا آمدهاید؟ ابوبکر گفت:
اي ابوالحسن هیچ خصلت خوبی نیست مگر آن که در تو بوده باشد و جایگاه خودت را نزد پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم بهتر
از ما میدانی؟ مقصود ما از آمدن به سوي تو این است که میبینیم اشراف و بزرگان قریش براي خواستگاري دخت پیامبر صلی اللَّه
علیه و آله و سلم خدمت آن حضرت رفتهاند، اما پاسخ رد شنیدهاند و میگوید اختیار فاطمه علیهاالسلام در دست خدایش میباشد.
علی جان [ صفحه 29 ] چرا به نزد او نمیروي و فاطمه علیهاالسلام را خواستگاري نمیکنی امید این است که خداوند فاطمه
علیهاالسلام را براي تو نگه داشته باشد. گوید: چشمان علی پر از اشک شد و فرمود: اي ابوبکر مرا به یاد چیزي انداختی که تاکنون
در فکر آن نبودم، بخدا قسم، من فاطمه علیهاالسلام را میخواهم و من کسی نیستم که از مثل فاطمه دخت پیامبر صرف نظر کنم و
هیچ چیز جز تنگدستی تاکنون مانع این کار نشده و آن گاه دست از کشیدن آب برداشته، به طرف خانهي پیامبر صلی اللَّه علیه و اله
و سلم حرکت کرد.
خواستگاري علی از فاطمه
علی به طرف حجرهام سلمه که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم در آن روز در آنجا بود رفته، درب را کوبید. پیامبر صلی اللَّه علیه
و آله و سلم به امسلمه فرمود: علی علیهالسلام آمده است. درب را باز کن تا وارد شود. امام علیهالسلام بر رسول خدا صلی اللَّه علیه
و آله و سلم وارد گشته و پس از اسلام به محضر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم در حالیکه سر خود را به پایین انداخته بود،
لحظاتی نشست و همانند کسی که براي کاري آمده ولی شرم از اظهار آن را دارد، به زمین خیره شده چیزي نمیگوید. امسلمه
گوید: پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم دانست که در قلب علی علیهالسلام چه گذشته و چه میگذرد، از این رو فرمود: اي
ابوالحسن گویا میبینم براي کاري آمدهاي! هر چه میخواهی بگو که برایت انجام خواهم داد. علی علیهالسلام فرمود: پدر و مادرم
به فداي تو اي رسول خدا، تو خود بهتر میدانی که خودت مرا از عمویت ابوطالب و از خانه فاطمه بنت اسد گرفتی در حالی که من
کودکی بیش نبودم. مرا به غداي روحیت تغذیه کردي و به آدابت تأدیب نمودي و در نزد من از نظر شفقت و مهربانی از پدر و
مادرم [ صفحه 30 ] برتر بودي، خداوند مرا بر دست تو هدایت فرمود... اینک دوست دارم حال که خداوند بازوي مرا به وسیله تو
محکم گردانیده، خانه و زندگی و همسري داشته باشم که در کنارش آرامش داشته باشم. و من بدین جهت این جا آمدم تا فاطمه
علیهاالسلام را از تو خواستگاري کنم. آیا او را به من تزویج میکنی؟ امسلمه گوید: دیدم که چهره پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و
سلم بسیار شادمان گشته و تبسمی در چهره علی کرد... [ 21 ] . شیخ طوسی در امالی از علی علیهالسلام روایت کرده وقتی که
خدمت رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم سابقه و قرابت و خویشی خود را گفتم حضرت فرمود، یا علی، راست گفتی، تو برتر
از آن هستی که ذکر شود. گوید: عرض کردم اي رسول خدا آیا فاطمه علیهاالسلام را به من تزویج میکنی؟ پیامبر پاسخ داد: پس
از تو دیگران آمدند و من به او پیشنهاد دادم اما در هر مرتبه نشان از رضایت در چهرهي او ندیدم لیک اندکی تو صبر کن تا به نزد
صفحه 17 از 61
او رفته و بازگردم. سپس از جاي برخاسته و بر فاطمه علیهالسلام وارد شد، حضرت زهرا علیهاالسلام به احترام پدر از جاي برخاسته
و عبا از دوش پیامبر گرفته و نعلین از پایش در آورد. آنگاه مقداري آب وضو آورده و دست و پاي پیامبر را شستشو داده و در
محضرش نشست. پیامبر صلی اللَّه علیه و اله و سلم فرمود: فاطمه علیهاالسلام جان، عرض کرد لبیک لبیک اي رسول خدا؟ پیامبر
فرمود: علی بن ابیطالب را که خوب میشناسی، از نظر سوابق و خویشی و تقدم در اسلام و... من از خداوند خواستهام که
پروردگارم تو را به [ صفحه 31 ] بهترین بندگان خود تزویج کند... حال علی آمده و تو را از من خواستگاري کرده است. نظر تو
چیست؟ فاطمه علیهاالسلام سکوت کرده و در چهرهاش آثار رضایت پیدا شد. اینجا بود که پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم از
. [ جاي برخاسته و در حالی که میفرمود: اللَّه اکبر! سکوت فاطمه علیهاالسلام نشانهي رضایت اوست، از نزد او بیرون رفت. [ 22
چرا پیامبر جواب رد میداد؟
در این که چرا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم به خواستگاران فاطمه علیهاالسلام پاسخ منفی میداد عللی براي آن گفته شده
است: 1) در ابتداي ورود فاطمه علیهاالسلام به مدینه هنوز او به حد تکلیف شرعی نرسیده بود، زیرا با در نظر گرفتن این که وي در
سال پنجم بعثت [ 23 ] به دنیا آمده است و پیامبر صلی اللَّه علیه و اله و سلم 13 سال که از بعثت گذشت به مدینه هجرت فرمود
فاطمه علیهاالسلام در آن سال 8 سال داشت، بدین جهت پیامبر خواستگاران را رد میکرده چون فاطمه علیهاالسلام به حد بلوغ
2) و در برخی روایات آمده است که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم در پاسخ خواستگاران اظهار میداشت: . [ نرسیده بود. [ 24
. [ من همانند شما بشر هستم و از شما زن گرفته و زن میدهم، مگر فاطمه علیهاالسلام را که اختیارش در دست پروردگار است. [ 25
3) چون خواستگاران همشأن فاطمه علیهاالسلام نبودند، چنان چه علامه مجلسی از عیون اخبار الرضا از امام رضا علیهالسلام از
پدرانش از علی علیهالسلام نقل کرده که [ صفحه 32 ] پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم به من فرمود: یا علی علیهالسلام بزرگانی از
قریش درباره فاطمه علیهالسلام به من گله کردند که ما را از تو خواستگاري کردیم ولی بر ما دریغ نموده اما او را به علی علیهالسلام
تزویج کردي. من به آنها گفتم: به خدا سوگند این من نبودم که از شما جلوگیري کرده و به علی تزویج کرده باشم بلکه این
خداوند بود که دستور به چنین کاري داده است. این جا بود که جبرئیل بر من نازل گشته و گفت: اي محمد خداي جل و علا
میگوید اگر علی را خلقت نکرده بودم هرگز براي دخترت فاطمه علیهاالسلام همشأنی روي زمین پیدا نمیشد، از آدم گرفته تا
سایر مردم. [ 26 ] . و در گفتگویی که آن حضرت با امأیمن داشت باز پیامبر روي همشأن بودن علی علیهالسلام تکیه کرده و فرمود:
أما واللَّه. یا امأیمن لقد زوجتها کفوا شریفا وجیها فی الدنیا و الاخرة و من المقربین. اي امأیمن آگاه باش که من دخترم فاطمه
علیهاالسلام را به کفو و همشأن شرافتمندي شوهر دادم که در دنیا و آخرت صاحب جاه و مقام و منزلتی بوده و از مقربین است.
. [27]
تعیین مهریه
اشاره
پس از خواستگاري علی علیهالسلام از فاطمه علیهاالسلام و پذیرفتن وي و استقبال پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم از این
وصلت فرمود: اگر فاطمه علیهاالسلام را به تو تزویج کنم چه چیزي را صداق او خواهی کرد؟ علی گفت یا رسولاللَّه: شمشیر و
اسب و زره و شترم را مهر او خواهم نمود. [ صفحه 33 ] پیامبر فرمود: اما شتر و شمشیر و اسب را نگه دار، زیرا تو رزمنده هستی و از
این سه چیز بینیاز نمیباشی، و اما زره را چندان نیازي به آن نداري و فقط همان را به عنوان مهریه براي فاطمه علیهاالسلام قرار ده.
صفحه 18 از 61
28 ] . سپس به علی فرمود: اي ابالحسن حال برخیز و زره خود را به فروش رسانده و پول آن را نزد من بیاور تا آن چه را که مناسب ]
حال شماست تهیه کنم. امام علی علیهالسلام گوید: بدین منظور از محضر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم بیرون آمده و زره را به
چهارصد درهم سیاه هجري [ 29 ] به عثمان بن عفان فروختم، وقتی که زره تحویل او داده و پولش را گرفتم، عثمان ضمن
برگرداندن زره گفت: اي ابوالحسن تو به این زره سزاوارتر از من هستی. عرض کردم: آري، او گفت: این زره را به من تو هدیه
. [ کردم. علی گوید: پس زره و پولش را برداشته و در مقابل پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم قرار دادم. [ 30
مقدار مهریه فاطمه زهرا
اشاره
در بین مورخان اختلاف هست که مقدار مهریه فاطمه چقدر بوده است، زیرا برخی آوردهاند که فقط زره بوده [ 31 ] و برخی دیگر
علاوه بر زره به چند چیز دیگر اشاره نمودهاند و دسته سوم مبلغ مهریه فاطمه علیهاالسلام را به سکه نقره رایج آن زمان گفتهاند.
[ اینک به خلاصه و بررسی این نظریات میپردازیم: [ صفحه 34
زره حطمیه
به این علت زره حطمیه گفته میشود چون هر شمشیري که با آن برخورد میکرد شکسته میشد و این زره به طائفهاي از عبدالقیس
که به آنان حطمۀ به حارث گفته میشد و شغل آنها درست کردن زره بود نسبت داده شده است. (مجمع البحرین، ص 467 ). امام
صادق علیهالسلام فرمود: زوّج رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم علیّاً علیهالسلام فاطمه علیهاالسلام علی درع له حطمیّه تسوي
ثلاثین درهماً؛ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فاطمه علیهاالسلام را به یک زره حطمیّه که ارزش آن به 30 درهم میرسید تزویج
. [ کرد. [ 32
زره و چند چیز دیگر
و در روایت دیگر مهریه فاطمه علیهاالسلام را علاوه بر یک زره، یک زیر انداز پوستی و یک پیراهن کهنه که از جنس بُرد بود
میدانند. چنان چه عبداللَّه بن یعفور از امام صادق علیهالسلام روایت کرده که فرمود: ان علیاً تزوّج فاطمه علیهاالسلام علی جرد برد،
. [ و درع و فراش کان من اهاب کبش. [ 33
پول نقد
دستهي سوّم مبلغی از سکّه نقرهي رایج آن زمان را به عنوان مهریّه مطرح کردهاند و نسبت به این مقدار باز سه روایت مختلف نقل
شده: امام حسین علیهالسلام فرمود: پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فاطمه علیهاالسلام را به چهارصد و هشتاد درهم به علی تزویج
[ کرد. [ 34 ] . هم چنین روایت شده است که چهارصد مثقال نقره بوده و گفته شده پانصد درهم بوده است. [ 35 ] . [ صفحه 35
توضیح و بررسی
ظاهرا در این تردیدي نباشد که مهر فاطمه علیهاالسلام از پانصد درهم فراتر نرفته است، حال یا این پانصد درهم نقره، پول زره بوده
صفحه 19 از 61
است و یا حاصل مجموع پول زره و چند چیز دیگري که همراه زره به عنوان مهر فاطمه علیهاالسلام قرار گرفت. از این روي اگر چه
ظاهرا اختلاف در پول نقد شده است، اما این قابل توجیه میباشد. زیرا اگر فقط قیمت زره را در نظر بگیریم ممکن است اشکال
شود که قیمت زره چهارصد درهم و یا زیر پانصد درهم بوده است. اما با در نظر گرفتن چند چیز دیگر که برد کهنه و زیر انداز
بوده باشد، برابر با پانصد درهم خواهد بود. علامهي مجلسی ضمن یادآوري روایت چهارصد و هشتاد درهم، و چهارصد مثقال
نقره، و پانصد درهم میفرماید: روایت پانصد درهم صحیحتر است و سبب این اختلاف روایت جابر جعفی از امام باقر است که
فرمود: کان صداق فاطمه علیهاالسلام برد حبرة و اهاب کبش علی عرار. و روي عن ال ّ ص ادق علیهالسلام قال: کان صداق فاطمه
علیهاالسلام درع حطمیّۀ و اهاب کبش او جدي؛ مهریّه فاطمه علیهاالسلام پیراهنی بود از کتان بافت یمن و پوستی دبّاغی نشده و
گیاهی خوشبو. هم چنین از امام صادق علیهالسلام روایت شده که صداق فاطمه علیهاالسلام زره حطمیه و پوست دبّاغی نشده
گوسفند یا شتر بود. [ 36 ] . و دلیل آن که مهر حضرت فاطمه علیهاالسلام از پانصد درهم فراتر نرفته است همانا سیره و روش
معروف گشت « مهر السّنۀ » معصومین بویژه پیامبر بزرگوار اسلام صلی اللَّه علیه و آله و سلم این بود که بر اساس پانصد درهم که به
عمل میکردند. [ صفحه 36 ] امام جواد علیهالسلام به هنگام خطبه و خواستگاري از امالفضل دختر مأمون مهر جدهاش فاطمه
علیهالسلام را که پانصد درهم بود، معیّن کرد. [ 37 ] . مرحوم صدوق مینویسد: اگر خواستی ازدواج کنی پس بنگر مهري که قرار
باشد و بر همین مقدار پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم با همسران خویش « مهر السّنۀ » میدهی از پانصد درهم بیشتر نشود که همان
ازدواج کرد و بر همین اساس و پایه دختران خود را به شوهر داد، بدین جهت مهر السّنۀ مبلغ پانصد درهم گشت... [ 38 ] . ممکن
است گفته شود با توجه به روایت امام صادق علیهالسلام که گفته بود: ارزش زره 30 درهم بوده چگونه با 400 درهم سازش دارد؟
پاسخ میدهیم، اولا در همه روایات به چنین چیزي اشاره نشده که ارزش زره 30 درهم بوده است و با این بیان ممکن است زره به
همان مقداري که عثمان خریداري کرد، ارزش داشته است. و ثانیا ممکن است آن زره قیمتش بیش از 30 درهم نبوده، اما عثمان
آن را به جهاتی به چند برابر خریده است. در این جا علامه مجلسی ضمن بیانی در جمع بین این روایات فرموده: ممکن است بین
این روایات به چند وجه جمع کنیم: اول آن که بگوییم زره جزء مهر بوده، نه تمام مهر. دوم آن که شاید مراد حضرت این باشد که
اگر آن زره امروز بود، 30 درهم بیشتر ارزش نداشت، گر چه در آن زمان بهایش بیش از این بوده است. [ صفحه 37 ] سوم آن که
بگوییم قیمت زره همان 30 درهم بوده است اما حضرت علی آن را به پانصد درهم فروخت. و چهارم این که برخی از اخبار و
. [ احادیث حمل بر تقیّه شده است. [ 39
تأمین و تهیه جهیزیه
پس از فروش زره توسط علی علیهالسلام و فراهم شدن مهریه فاطمه علیهاالسلام پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم به چند نفر دستور
داد تا لوازم خانه علی و فاطمه علیهاالسلام را خریداري کنند. امام صادق علیهالسلام میفرماید: حضرت مقدار 336 یا 66 درهم را
جهت تأمین لوازم منزل فاطمه علیهاالسلام به امایمن سپرد تا آنها را خریداري کند و مقدار دیگري را به اسماء بنت عمیس داد تا
عطر خریداري کند و مقدار دیگري را به نزد امّسلمه سپرد تا براي طعام ولیمه عروسی فاطمه علیهاالسلام مصرف شود. [ 40 ] هم
چنین شیخ طوسی از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم نقل کرده که آن حضرت بلال را فراخوانده دست برد و مبلغی از همان پول
را گرفته، به او سپرد و فرمود: براي فاطمه علیهاالسلام عطر خریداري کن و مقدار دیگري را به ابوبکر داد و فرمود: براي فاطمه
علیهاالسلام آن چه را که مناسب حال او میبینی از لباس و اثاث خانه خریداري کن، سپس عمار و برخی دیگر از یاران خود را به
دنبالش فرستاده تا به کمک او بشتابند. پس آنها هر چه میخواستند خریداري کنند نخست بر او عرضه کرده اگر مصلحت
[ میدانست همان را خریداري میکردند. [ 41 ] . [ صفحه 38
صفحه 20 از 61
صورت جهیزیه فاطمه
و آن چه که این چند نفر به عنوان جهیزیّه براي فاطمه خریداري کردند، عبارت بود از: 1. یک قواره پیراهن به قیمت هفت درهم.
2. یک عدد روسري بزرگ به قیمت چهار درهم. 3. یک حوله سیاه خیبري. 4. یک تخت خواب با برگ درخت خرما بافته شده
بود. 5. دو عدد تشک کتانی از کتانهاي مصري که درون یکی از آنها لیف خرما و در درون دیگري پشم گوسفند پر شده بود.
6. چهار عدد بالش از پوست میش مکّه که از گیاه خوشبویی به نام اذخر پرشده بود. 7. یک تخت پرده پشمی. 8. یک قطعه حصیر.
9. یک عدد دستاس. 10 . یک طشت مسی براي شستن لباس. 11 . یک عدد مشک چرمی براي کشیدن آب از چاه. 12 . یک بادیه
بزرگ براي دوشیدن شیر. 13 . یک ظرف چرمی براي آب. 14 . یک آفتابهي گلی لعابی شده. 15 . یک سبوي گلی سبز. 16 . دو
. [ 17 . یک قطعه پوست چرمی. و 18 . یک چادر از پارچههاي بافت قطر. [ 42 [ عدد کوزهي سفالین. [ صفحه 39
مراسم ازدواج فاطمه
یک ماه از ماجراي عقد علی و فاطمه علیهاالسلام میگذشت تا اینکه جعفر و عقیل [ 43 ] و بنابر نقل شیخ طوسی، همسران پیامبر به
علی گفتند که در صورت تمایل از آن حضرت بخواهند تا مراسم عروسی را به راه اندازد. و با اعلام موافقت از سوي علی و رفت و
آمد امأیمن به خانه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم. نخست امأیمن در محضر رسول خدا چنین گفت: اي رسول خدا اگر خدیجه
زنده بود امروز در مراسم جشن و عروسی فاطمه علیهاالسلام چشمش روشن میگشت، این علی است که همسرش را میخواهد.
پس چشم فاطمه علیهاالسلام را به وسیله همسرش روشن بنما و هر دو را جمع نموده و چشم ما را هم به این کار روشن گردان.
پیامبر در پاسخ فرمود: چرا خود علی چنین درخواستی از من نکرده، چرا که توقع ما از او چنین بود... [ 44 ] . امأیمن گوید: پیامبر
صلی اللَّه علیه و آله و سلم به من فرمود: حال به دنبال علی رفته و او را به نزد من بیاور. به دنبال فرمان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و
سلم به سوي علی رفته دیدم که او در انتظار من است، تا مرا دید پرسید: اي امأیمن چه کردي؟ عرض کردم: پیامبر صلی اللَّه علیه و
آله و سلم در انتظار توست. [ صفحه 40 ] علی فرمود: من همان وقت برخاسته بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم وارد شدم در
حالی که از شرم و حیا از رسول خدا سر به زیر انداخته بودم، در محضرش نشستم. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: آیا
دوست داري که همسرت به نزد تو بیاید؟ من در حالی که سرم پایین بود گفتم: آري پدر و مادرم به فدایت. پیامبر صلی اللَّه علیه و
آله و سلم فرمود: من امشب یا فردا شب این کار را انجام خواهم داد. [ 45 ] . پس به امیرمؤمنان فرمود: یا علی منزلی را آماده کن تا
فاطمه علیهاالسلام را به آن جا منتقل کنی. علی فرمود: یا رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم هیچ منزلی یافت نمیشود مگر منزل
حارثه بن نعمان. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: به خدا سوگند ما دیگر از حارثه خجالت میکشیم زیرا بیشتر خانههایش را
از او گرفتهایم. این سخن که به گوش حارثه رسید خدمت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم آمده، عرضه داشت: یا رسولاللَّه صلی
اللَّه علیه و آله و سلم من و اموالم در اختیار خدا و رسولش هستیم... پس فاطمه علیهاالسلام را در شب عروسی در خانه حارثه بن
. [ نعمان اسکان داد. [ 46
آراستن فاطمه
این جا بود که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم نگاهی به جمع زنان کرد و گفت: چه کسی در این جا حضور دارد؟ امسلمه
گفت: یا رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم من هستم و این زینب و این فلان و فلان در این جا نشستهاند. [ صفحه 41 ] پیامبر
صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: براي دخترم و پسر عمویم حجرهاي در یکی از خانهها مهیّا کنید. امسلمه گفت: در کدام حجرهاي
صفحه 21 از 61
رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم؟ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: در حجره خودت. آن گاه دستور فرمود: تا فاطمه
علیهاالسلام را براي مراسم عروسی زینت نموده و آرایش دهند. [ 47 ] . پس زنان در خانه امسلمه به چنین کاري مشغول شده و
. [ فاطمه علیهاالسلام را براي شب عروسی آماده کردند. [ 48
ولیمه عروسی علی و فاطمه
سپس به علی فرمود: علی جان، براي مراسم عروسی غذاي خوبی آماده کن و آنگاه فرمود: گوشت و نان از ما باشد و خرما و روغن
از تو. [ 49 ] . یاران پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم که چنین دیدند هر یک به اندازه توان خود در مراسم جشن علی و فاطمه
علیهاالسلام شرکت کرده و هدیهاي براي علی آوردند. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم دستور داد که گندم را آسیاب کرده و نان
بپزند، و به علی فرمود تا گاو و گوسفند را سر ببرد و خود به کندن پوست آنها اقدام فرمود. هنگامی که غذا آماده گردید، پیامبر
صلی اللَّه علیه و آله و سلم دستور داد تا شخصی از بالاي بام خانه فریاد بر آورد که دعوت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم را
اجابت کنید. مسلمانان به دعوت آن حضرت به مسجد آمده و در کنار رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم نشسته و به برکت
وجود مقدس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم در آن مراسم بیش از چهار هزار [ صفحه 42 ] نفر از مرد و زن مدینه و در چند نوبت
از ولیمه عروسی علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام غذا خوردند. [ 50 ] . آوردهاند که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم در آن روز
ظرفها را پر از غذا میکرد و بوسیله عبداللَّه بن زبیر و عبداللَّه بن عقبه به خانههاي بی سرپرستان و ضعفا بینوایان از مسلمانان و از
. [ همپیمانان میفرستاد و در آن روز خانهاي نماند که از غذاي عروسی فاطمه علیهاالسلام به آن جا نرفته باشد. [ 51
از خانه پیامبر تا خانه علی
روز اول ماه ذیحجه سال دوم هجرت [ 52 ] . روز بسیار مبارکی بوده چرا که در حقیقت روز شادي پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم
و اهلبیت بوده است. روزي بود که در شب آن، پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فاطمه علیهاالسلام را به خانه علی فرستاد.
مورخین درباره کیفیت بردن فاطمه علیهاالسلام نوشتهاند: شب که فرارسید پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فاطمه علیهاالسلام را بر
مرکب خود سوار کرده تا به خانه علی ببرد. پس سلمان افسار مرکب را در دست گرفته و رسول خدا صلی اللَّه علیه و اله و سلم در
پشت سر او قرار گفته بود، هم چنان که به راه خود ادامه میدادند ناگهان از پشت سر، سر و صدایی به گوشش رسد، نگاه کرد دید
جبرئیل و میکائیل و اسرافیل هستند که به همراه گروهی از فرشتگان به زمین فرود آمدهاند. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود:
اي جبرئیل! براي چه نازل شدهاید؟ [ صفحه 43 ] در پاسخ گفت: اي رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم آمدهایم تا فاطمه
علیهاالسلام را به خانه ببریم، پس جبرئیل تکبیر گفت و میکائیل نیز تکبیر گفت و میکائیل نیز تکبیر گفت و اسرافیل چنین کرد و
سایر فرشتگان به دنبال این سه فرشته تکبیر سر دادند و به دنبال آنها پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم تکبیر گفته و در آخر سلمان
فارسی آواي تکبیر را سر داد و از آن پس در مراسم عروسی و بردن عروس به خانه شوهر تکبیر گفتن سنت شد. [ 53 ] . هم چنین
نقل شده که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم به دختران عبدالمطلب و زنان مهاجرین و انصار دستور داد تا به همراه فاطمه
علیهاالسلام بوده و شادي کنان رجز بخوانند و تکبیر بگویند و سخنی که مورد رضاي خدا نیست بر زبان جاري نسازند. جابر گوید:
پس فاطمه علیهاالسلام را بر شهباي خود سوار کرده و سلمان افسار آن را به دست گرفته و گرداگرد فاطمه علیهاالسلام هفتاد هزار
حوریه در حرکت بودند. از سوي دیگر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم و حمزه. عقیل و جعفر و سایر اهلبیت نیز در پشت سر
فاطمه علیهاالسلام در حالی که شمشیرهاي خود را کشیده بودند، به راه افتادند و زنان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم به همراه
دیگر زنان در پیشاپیش کاروان شادي حرکت کرده و امسلمه و حفصه و معاذه مادر سعد سرودهاي میخواندند و سایر زنان با
صفحه 22 از 61
. [ تکرار مصراع اول شادي خود را اظهار میکردند و سپس تکبیر سرمیدادند تا این که داخل خانه علی شدند. [ 54
دست فاطمه در دست علی
در این که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم بزرگوار در کجا دست فاطمه علیهاالسلام را در دست علی قرار [ صفحه 44 ] داد در بین
مورخان اختلاف هست برخی آن را در خانه پیامبر صلی اللَّه و علیه و آله و سلم و برخی دیگر آن را در مسجد میدانند. شیخ
طوسی روایت کرده همین که آفتاب غروب کرد، پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم به امسلمه فرمود: دخترم را بیاور. او فاطمه
علیهاالسلام را به محضر پیامبر آورد و در حالی که از شرم و حیا از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم گوشههاي لباسش به
زمین کشیده و عرق از پیشانیش سرازیر بود، در برابر آن حضرت قرار گرفت. رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم در حضور علی
نقاب از چهره فاطمه علیهاالسلام برداشته و دست فاطمه علیهاالسلام را گرفته و در دست علی قرار داد و فرمود: بارك اللَّه فی ابنۀ
رسولاللَّه، یا علی نعم الزّوجۀ فاطمه علیهاالسلام و یا فاطمه علیهاالسلام نعم البعل علی، خداي دختر رسولخدا صلی اللَّه علیه و آله و
سلم را بر تو مبارك گرداند، علی جان فاطمه علیهاالسلام بسیار همسر خوبی است، اي فاطمه علیهاالسلام علی شوهر بسیار خوبی
است. [ 55 ] . اما ابن شهرآشوب آورده است که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم پس از بردن فاطمه علیهاالسلام به خانه علی خود
. [ به مسجد رفته و نخست علی را فراخواند و سپس فاطمه علیهاالسلام را آن گاه دو دست دخترش را در دست علی گذاشت... [ 56
دعاي ویژه براي فاطمه و علی
و سرانجام آن شب پیش از آن که خانه علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام را ترك کند، چند دعاي ویژه در حق آن دو نموده که
هرگز شخص دیگري را در این دعا شریک نساخت از جمله این که فرمود: خدایا این دو بهترین بندگان تو در نزد من هستند، خدایا
تو آنها را دوست داشته باش و فرزندان را بر آنها مبارك [ صفحه 45 ] گردان و نگهبانی از سوي خود بر آنها بگمار و از شرّ
شیطان رجیم نسبت به این دو و فرزندانشان به تو پناه میبرم. [ 57 ] . اسماء اضافه میکند پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم را در آن
حال ملاحظه کردم که پیوسته براي هر دو دعا میکرد که هیچ کس دیگري را با آنها شرکت نمیداد، او پیوسته دعا میکرد تا
[ وارد حجره خود شد. [ 58 ] . [ صفحه 47
چشماندازي به