گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
بخش دوم: سخنرانی ها








پوشش بانوان از منظر فقهی و سیاسی
سخنرانی حضرت آیت جعفر سبحانی اشاره چنانکه در مقدمه این مجموعه نیز یادآور شدیم، در مراسم ویژه" هم اندیشی حجاب؛
مسئولیت ها و اختیارات دولت اسلامی" که دهم خرداد 1368 برگزار شد، از سخنرانی چند تن از شخصیت هاي برجسته کشوري
که به نوعی می توان آنها را نمایندگان حوزه علمیه قم، دستگاه هاي اجراي کشور و سازمان ها و مراکز فعال در حوزه مباحث زنان
به شمار آورد، بهره مند شدیم. نخستین سخنران این مراسم حضرت آیت الله شیخ جعفر سبحانی از مراجع و فقهاي برجسته حوزه
علمیه قم بود. ایشان در سخنرانی خود ضمن بیان مقدماتی در زمینه جایگاه پوشش در آموزه هاي قرآن کریم، تمدن هاي بشري و
ادیان آسمانی، چند نکته اساسی را در زمینه نقش حجاب و پوشش بانوان در وضعیت فرهنگی- سیاسی امروز جهان یادآور شدند
که توجه به آنها می تواند در تصحیح نگرش بسیاري از جوانان و نوجوانان ایران اسلامی به این موضوع مهم، موثر باشد. متن
سخنرانی به شرح زیر است: با توجه به عوامل تاریخی، اجتماعی و دینی یا سیاسی و انگیزه هایی که به بی حجابی دامن می زنند،
پوشش بانوان را در قالب چند عنوان می توان بررسی کرد: 1. قرآن و پوشش عمومی قرآن، پوشش عمومی را هدیه اي الهی می
داند که خداوند به بشر لطف فرموده است":یا بَنِی آدَمَ قَد أَنزَلنا عَلَیکُم لِباساً یُوارِي سَوءتِکُم وَ رِیشاً وَ لِباسُ التقوي ذلِکَ خَیرٌذلِکَ
مِن آیاتِ الِله لَعَلَّهُم یذَّکرُونَ. " 1 اي فرزندان آدم، براي شما لباسی فرو فرستادیم که شرمگاه شما را می پوشاند و مایه زینت
شماست و لباس تقوا بهتر است. این از آیات خداوند است. شاید متذکر شوید. اصولًا انسان بدون پوشش نمی تواند زندگی کند.
پوشش عمومی از ویژگی هاي آفرینش انسان است و آیه کریمه که می فرماید ":فَلَمّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَت لَهُما سَؤءتُهُما" 2"؛ پس
چون آن دو از (میوه) آن درخت (ممنوع) چشیدند، برهنگی هاي شان بر آنان آشکار گردید "حاکی از آن است که حتی در
زندگی بهشتی نیز انسان بی پوشش نبوده است و آدم و حوا هر دو یک پوشش عمومی داشته اند. با این حال، سخن در پوشش
خصوصی زنان است که پوششی برتر و بالاتر از مردان دارند. 2. پوشش در تمدن هاي بشري تاریخ گواهی می دهد که زنان در
اعصار پیشین و تمدن هاي مختلف، نوعی حجاب و پوشش داشته اند. حتی در تمدن هاي یونان و روم باستان، زنان داراي پوشش
هاي خاصی بودند، هر چند پوشش آنان به عنوان زینت زن حساب می شد. حتی نوعروسان صورت خود را از دیگران می
پوشانیدند تا دیگران بر جمال آنان رشک نبرند. دایرة المعارف لاروس می نو یسد: در دوره هاي گذشته، زنان یونان باستان
2.اعراف، 22 . می پوشاندند. زنان فینیقی نیز داراي حجاب هایی قرمز زنگ بودند... . صورت و اندام شان را تا روي پا 1.اعراف، 26
سخن در مورد حجاب در لابه لاي کلمات قدیمی ترین مولفان یونانی نیز به چشم می خورد... 1 یکی از نویسندگان غربی، پوشاك
اقوام مختلف جهان را از عهد باستان تا قرن بیستم به صورت مصور ارائه کرده است. نگاهی کوتاه به این کتاب، روشنگر این
واقعیت است که در عهد باستان، در میان یهودیان، مسیحیان، اعراب، یو نانیان، اهالی روم و آلمان و خاور نزدیک، پوشش زن به
صفحه 14 از 141
طورکامل رعایت می شد و از نیمه دوم قرن هجدهم در اروپا کم کم از حجاب زن کاسته شد. در عین حال تا اواخر قرن نوزدهم،
پوشاك محلی اکثریت قریب به اتفاق اروپاییان، همچنان با پوشیدن سر و لباس بلند همراه بوده است. 2 سیر زندگی بشر می رساند
که پوشش زن خواسته فطري و آفرینش او است و در همه تمدن هاي جهان، زن با همین حالت در اجتماع ظاهر شده است. از آیه
قرآن استفاده می شود که در صدر اسلام، زنان مبتذل، بی حجاب بوده اند و حجاب براي این آمده است که زنان عفیف از زنان
مبتذل بازشناسی شوند تا مورد آزار قرار نگیرند. حتی امروز نیز لباس و نوع آن، نشانه تمدن و هویت اقوام و ملت هاست. به همین
دلیل، سران هر کشوري در مجامع بین المللی با لباس ملی و محلی خود ظاهر می شوند. نهرو، پایه گذار تز" زندگی مسالمت آمیز"
با همان دو قطعه لباس هندي در سازمان ملل و مجامع سیاسی جهان حضور می یافت و سخن می گفت. بنابراین، لباس و پوشش،
مظهر تمدن و ملیّت است، نه برهنگی. بنابراین، دعوت به هر نوع خلع لباس و برهنگئی که از نظر آنان دعوت به طبیعت است، در
، واقع، دعوت به دست برداشتن از تمدن ها و دستاوردهاي بشري در طول قرن هاست. 1. فرید وجدي،دایر ?المعارف لاروس، ج 3
ص 345 ، ماده" حجب " 2. براون داشنایدر، پوشاك اقوام مختلف، ترجمه: کیوان یوسفی. آن چه گفته شد، به حجاب در تمدن ها
مربوط است، ولی اگر شرایع آسمانی را نیز در نظر بگیریم، در تمام شرایع، زن حجاب داشته است. 3. حجاب در ادیان آسمانی
استاد عبدالغفار در کتاب الإسلام و المراة المعاصرة می نو یسد: از دیر باز حجاب، نزد اقوام و جوامع شرقی سابق متداول بوده. در
تورات، آیات زیادي درباره حجاب آمده است.... در سفر تکوین، چنین آمده است": و رفقه چشمان خود را بلند کرده، اسحاق را
دید. از شتر خود فرود آمد؛ زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت: آقاي من است،
پس برقع خود راگرفته و خود را پوشانید. " 1 شواهد بر وجوب حجاب در میان یهود فراوان است که به همین مورد بسنده می
کنیم. 2 در آیین مسیحیت نیز همانند شریعت یهود بر لزوم حجاب تأکید شده است. جرجی زیدان می نویسد: اگر مقصود از
حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و دیانت مسیح هم
تغیري در آن نداده و تا اواخر قرن وسطا در اروپا معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است. 3 با تصریح
جرجی زیدان، نیازي به نقل از جملاتی از انجیل نیست، ولی به یک بخش اکتفا می کنیم. انجیل نه تنها به پوشش سفارش می کند،
بلکه خانه نشینی و پرهیز از شرکت در محیط هاي مختلط را نیز از وظایف زن می داند: اما تو سخنان شایسته تعلیم صحیح را بگو.
مردان پیر هوشیار و با وقار و خرداندیش و در ایمان و محبّت و صبر صحیح باشند. همچنین زنان پیر در سیرت 1.سفر پیدایش، باب
3.تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، . 2.استاد عبدالغفار عبدالمحسن، الاسلام و المرا ?المعاصر ? 40 . 24 ، فقر? 64 و 65
ص 932 . منفی باشند و نه غیبگو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو تا زنان را فرد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند
دوست باشند. خرداندیش و عفیفه و خانه نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود. 1 بنابراین، نه تنها بر
پوشش زن تأکید می کند، بلکه بر پرهیز از اختلاط بیش از حد زن و مرد و توجّه بیشتر زن به محیط خانه و خانواده تأکید دارد. در
شر یعت زرتشت، پوشش زنان، امر مسلّمی بوده است. در خرده اوستا، فصل آفرینگان می نویسد: زنان در مراسم می گفتند: همگان
از تو برمیگو یم. همگان سر خود را می پوشانیم. آن گاه به درگاه دادار اهورا مزدا نماز میکنیم. فردوسی که ترسیم گر آداب و
عادات ایرانیان قبل از اسلام است، در توصیف زن نیکو سه چیز را شرط می داند که سومی چنین آمده است: سه دیگرکه بالا و
رویَش بود به پوشیدگی نیز خُویَش بُود فردوسی از زبان تهمینه دختر رستم می گو ید: ز پرده برون کس ندیده مرا نه هرگز آوا
شنیده مرا و از قول منیژه می گوید: منیژه منم دخت افراسیاب برهنه ندیده سرم آفتاب سخن گفتن در وجود حجاب در شرایع
پیشین فرصت بیشتري می طلبد که به همین موارد بسنده میکنیم. بنابراین، اگر معیار را تمدن هاي بشري و یا ادیان آسمانی بدانیم،
در هر دو آن ها پوشش زن، امر مسلّمی بوده است. چند نکته در پایان باید به چند نکته توجه داد: 1. حجابی که در این جا مطرح
6. بدن به تنهایی نیست، بلکه - می شود، مقصود پوشیدن یک جامه یا پوشانیدن 1.انجیل، رسال ?پولس به بتطیس، باب دوم، فقر? 1
صفحه 15 از 141
یک مجموعه ارزشی در نگرش به زن، جایگاه و موقعیت اجتماعی زن و روابط میان زن و مرد است که یکی از مظاهر آن، پوشش
ظاهري زن است. بنابراین، تفاوتی که در فرهنگ غرب و فرهنگ اسلامی وجود دارد، این است که نگاه مرد غربی به زن به مانند
نگاه" حیوان نر "به" حیوان ماده " است و نوع پوشش ها و روابط بر این اساس استوار شده است و طبعاً در این منظر بسیاري از قید
و بندها فرو می ریزد، چنانکه در نگاه" حیوان نر "به جنس مخالف چنین است. در منظر اسلام، نگاه مرد به زن نگاه" انسان به
انسان " است. هرگاه این دو انسان با هم ازدواج کردند، مسئله دیگري هم مطرح می شو دکه طبعاً نوع پوشش از ارزش هاي حاکم
بر رفتار زن و مرد است. 2. امروز مسئله غرب و غرب زدگان و لیبرال ها و مارکسیست ها که در زیر سوال بردن حجاب با یکدیگر
هم داستان شده اند. مسئله برداشتن روسري نیست، بلکه آن ها منادیان برهنگی هستند و نه تنها برهنگی ظاهري را می طلبند، بلکه
می خواهند ما را از تمام ارزش هایی که اسلام به ما آموخته است، برهنه سازند و به" برهنگی فرهنگی " بکشانند. 3. امروز، حقوق
بشر، دست آویز قدرت هاي سیاسی شده است. آیا اصرار بر این که ملّت داراي فرهنگ و ارزش خاص حتماً فرهنگ خود را کنار
نهد و تحت عنوان حقوق بشرِ یک سویه غربی، این فرهنگ ریشه دار را از دست بدهد، خود، نوعی تجاوز به حقوق بشر نیست؟
اصولا حقوق، از اراده ملت ها سرچشمه می گیرد و هر ملَتی براي خود فرهنگ و آدابی دارد. منادیان حقوق بشر باید از هر ملّتی
بخواهند که بر اساس فرهنگ و حقوق بایسته خود، حقوق زنان را رعایت کنند، نه این که همه فرهنگ یک ملّت را زیر پا نهند تا
ارزش هاي مورد قبول" خود را به آن ها تحمیل کنند. 4. حجاب و پوشش زن، علاوه بر فرهنگ ملی، هویت امت اسلامی است. هر
نوع فشار از خارج، براي دگرگون سازي این هویت، تجاوز به حقوق آن هاست. در فرانسه، منع از حجاب به خاطر این است که
مدعی هستند جامعه آن ها یک جامعه سکولار و اروپایی است و" حجاب، " شعار اسلام و مسلمانی است و آن ها نمی خواهند
مظاهر اسلامی در جامعه آن ها وجود داشته باشد. 5. غرب و غرب زدگان، به ظاهر مدّعی آزادي زنان درکیفیت پوشش هستند،
ولی این چیزي است که در زبان می گویند و در عمل منکر آن هستند، به گواه این که همین غرب در فرانسه، مرکز دموکراسی
غربی، پوشش اسلامی را ممنوع ساخته است و فکر خود را بر زنان مسلمان تحمیل می کند و آزادي انتخاب پوشش را از آنان می
گیرد. 6. یکی از علل مبارزه با حجاب در غرب و به وسیله عمال آنان درکشورهاي اسلامی این است که گرایش بسیاري از زنان
غربی به اسلام براي حجاب است. زنان خردمند و فرهیخته غربی می گویند که ما آرامش و سعادت را در اسلام یافته ایم و حجاب
اسلامی می تواند امنیت ما را حفظ کند. یک متخضص کامپیوتر که در سال 1358 در آلمان مسلمان شده است، می گوید: ما امروز
در اروپا در شرایط حساسی به سر می بریم. رسانه هاي غربی و برخی قدرت ها، مردم را از اسلام و مسلمانان می ترسانند و تا
حدودي هم موفق شده اند که ترس و نفرت از اسلام و مسلمانان را در دل برخی افراد ساده لوح جا دهند، ولی من دریافتم که
اسلامی به نهاد خانواده اهمیت زیادي می دهد و آن را از همه جهت تقو یت می کند. من این پدیده را به این شکل در ادیان دیگر
نمی بینم. اکنون در اروپا و آلمان، خانواده ها چندان با هم پیوند عاطفی ندارند، ولی در خانواده هاي مسلمان وضع به گونه اي
دیگر است. آمار نشان می دهد که چهار پنجم گروندگان غربی به اسلام زنان هستند و تحلیل ها نشانه صحت اظهارات یاد شده در
بالاست. 7. فمینیسم، نوعی دفاع افراطی و غیرمعقول از زن و برتري او بر مرد است و در بسیاري از موارد، حقوق مردان و لزوم
حفظ عدالت میان زن و مرد و دوستی و صمیمیت میان این دو جنس را نادیده میگیرد. اکنون تاریخ مصرف این کالا (فمینیسم)
در غرب به پایان رسیده و معایبش آشکار شده است، ولی هنوز غرب زدگان ما می خواهند این کالا را به شرق وارد کنند. تو
گویی ساعت آنان پیوسته صد سال عقب است. همین پیروان چشم وگوش بسته غرب، زمانی مشروطه غربی را وارد ایران ساختند
که در غرب به کنار نهاده شده بود و در برخی از کشورها مانند انگلستان به عنوان یک نماد تاریخی در موزه ها نگه داري می شد.
مارکسیسم در قرن نوزدهم دیده به جهان گشود، ولی در اواسط قرن بیستم در ایران به وسیله تقی ارانی و هم دستانش عرضه شد.
تو گویی این گروه، خلاقیت فکري ندارند و فقط مصرف کنندگان افکار غربیان هستند که تاریخ مصرف آن ها به پایان رسیده
صفحه 16 از 141
است. کار این افراد چنان با ناشیگري همراه است که می خواهند همان نسخه اي را که در غرب پیچیده است، در شرق بپیچند،
بدون این که رنگ و لعاب آن را عوض کنند و رنگ شرقی به آن بدهند تا در مذاق شرقیان، تلخ و بی مزه نباشد و با شرایط و
بافت اجتماعی ما ناسازگار در نیاید. 8.امیدواریم جوانان غیور و زنان پاکدل که به هویت اسلامی، ایرانی و شرقی خود پاي بندند،
فریب این نوع تبلیغات سیاسی و دروغین را که با اهداف سلطه جویانه سیاسی از خارج هدایت می شود، نخورند. از نیروي انتظامی
تقاضا داریم که به وظیفه خود به نحو احسن و با در نظر گرفتن رأفت اسلامی و اخلاق نیکو عمل کند و معدود فریب خوردگان را
هدایت کند و آنان را از مسیر شقاوت و بدبختی به مسیر سعادت بازگرداند.
چرا حجاب در جامعه اسلامی ایران مورد سؤال واقع شد؟
سخنرانی دکتر زهره طبیب زاده، مشاور رییس جمهور و رییس مرکز امور زنان و خانواده اشاره مشاور رییس جمهور و ریس محترم
مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوري در سخنرانی خود به بررسی دلایل و زمینه هاي کم رنگ شدن اهمیت حجاب در سال
هاي اخیر پرداخت و چهار موضوع را در این زمینه مورد توجه قرار داد: نخست، رواج دنیاگراي، مصرف زدگی و تنوع طلبی که
موجب تغییر ذائقه معنویت گراي زمان جنگ و زمینه ساز غفلت از ارزش ها شد؛ دوم، فقدان برنامه ریزي زیربنایی و بلند مدت
در حوزه فرهنگ؛ سوم فقدان شیوه هاي روزآمد تبلیغ و تبین احکام و آموزه هاي اسلامی و چهارم، تأثیر فرهنگ بیرونی بر فرهنگ
خودي از طریق وسایل ارتباط جمعی به ویژه ماهواره و اینترنت. ایشان در پایان با تأکید بر این نکته که هنوز هم امکان احیاي ارزش
هاي والاي عفاف و حجاب وجود دارد، دوازده راه کار را در این زمینه یادآور شدند. الحمد لله علی ما أنعَمَ وَ لَهُ الشُّکرُ عَلی مَا
الهَمَ "إِنَّا اَعطَینَاكَ الکَوثَرَ ?فَصَل لِرَبکَ وَانحَرْ ?إِن شَانِئَکَ هُوَ الَأبتر. "با عرض تسلیت شهادت بانوي دو عالم، کوثر نبی اکرم صلی
الله علیه و آله و سلّم ، أم ولایت و رسالت، همتاي مولاي انسانیت و مظلومیت امیر مومنان حضرت علی علیه السّلام. در ایام شهادت
اسوه زنان عالم، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسّلام با تأسی به مرام وکلام ایشان، سخن را آغاز می کنیم. حضرت صدیقه کبري
علیهاالسّلام در تمام شوون انسانی و الهی، الگو و راهبر نه تنها زنان، بلکه تمام انسان هاي آزاده اي است که جز زلال حقیقت، کام
تشنه آنان را سیراب نخواهد کرد. زهراي مرضیه علیهاالسّلام در زهد، صبر، ایثار و شجاعت، اخلاص و صداقت و کلیه خصلت هاي
انسانی دیگر، نمونه، سرمشق و الگویی بی نظیر است. فکر و اندیشه، قیام و قعود و همه وجود او معیار و میزانی دقیق و متقن براي
تمامی مومنین و عملش میزان سنجش اعمال سایرین است. او معصومه اي است که مبدأ تمام خیرات و برکات است و حضرت امام
علیه السّلام چه زیبا می فرمایند که": او در حجره اي کوچک و خانه اي محقر، انسان هایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاك
آن سوي افلاك و از عالم ملک تا آن سوي ملکوت اعلا می درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره محقري که جلوه
گاه نور و عظمت الهی و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است ". زهرا علیهاالسّلام ، سرچشمه قناعت، بخشش، بزرگواري، صدق و
صفا، تعهد فردي و اجتماعی و حیا و عفت است. او عقت و پاك دامنی زن مسلمان را مهم ترین زینت وي می دانست و عالی ترین
موهبت براي او را دوري از اختلاط با نامحرمان می شمرد، مگر زمانی که ضرورت اقتضا می نمود که خود در کلیه صحنه هاي
سیاسی دفاع از حریم امامت و دیگر صحنه هاي اجتماعی و دفاعی با حفظ حریم ها به زیباترین شکل اداي تکلیف می نمود. حال
با داشتن چنین الگوي برجسته بجاست از خود بپرسیم که چرا در جامعه اسلامی ایران، بدیهی ترین اصل اسلام و حدود الهی
مورد سوال است. بر انقلاب اسلامی چه گذشته است که امروز اجراي حدود الهی مورد اعتراض واقع می شود. زنان متدین
فلسطینی، عراقی و لبنانی و جهان اسلام که زن ایرانی را سمبل امروزین زن مسلمان می پنداشتند، با چرخ زدن در خیابان هاي
پایتخت جهان اسلام انگشت تعجب و شگفتی بر دهان می گیرند. با بازگشت به گذشته و سیري گذرا در آن، باید چراغی براي
راه آینده جست وجو کرد. در ابتداي نابودي رژیم سلطنتی و تشکیل جمهوري اسلامی ایران، آرمان انقلاب و نفرت عمومی از
صفحه 17 از 141
عملکرد رژیم پهلوي گریبان هر چه را با آن رژیم پیوند خورده بود، گرفت وکشف حجاب مورد تنفر و آن چه با اسلام و نظام
اسلامی تعریف می شد، اقبال عمومی یافت و نظام ارزشی و فرهنگی جامعه ظاهراً دگرگون شد. احساس عمومی و انقلابی سبب
شد تا در سال 58 به توصیه حضرت امام و پیگیري رهبران مذهبی نظام و انتظار جامعه متدین حامی انقلاب، موضوع عمومی شدن
حجاب تحقق یابد. با شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 ، موضوع دفاع از انقلاب و ارزش هاي اسلامی و ملی منجر به انسجام
اجتماعی، رشد روحیه ایثار وگذشت گردید و فضاي عطرآگین ارزش هاي اسلامی و شهادت طلبی زمینه فرهنگی ایثار و پاي
بندي به ارزش هاي دینی را تقویت نمود. پوشش بانوان در طول سال هاي جنگ هیچ گاه به عنوان مشکلی براي جامعه اسلامی
مطرح نگردید. با پایان یافتن دفاع مقدس، همت مدیران نظام به بازسازي کشور براساس برنامه هاي توسعه با الگوي هاي پیش
ساخته غربی معطوف گردید. نکته حایز اهمیت آن است که گرچه بازسازي کشور و تدوین برنامه براي ترسیم افق ها، تدوین
سیاست ها و هماهنگی برنامه ها ضرورتی اجتناب ناپذیر بوده و هست، اما ضرورتا اتخاذ رویکرد توسعه اي به معناي گسترش
الگوهاي توسعه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادي و سیاسی غرب نیست. پرداختن به ایجاد صنایع زیربنایی و سرمایه گذاري در آن
راستا گرچه ضروري و لازم می نمود، ولی عدم توجه به وضعیت محرومان جامعه، افزایش شکاف اقتصادي میان طبقات محروم و
برخوردار، افزایش قیمت ها و سنگینی آن بر آحاد جامعه و تعارض میان آرمان هاي توسعه به سبک غربی و آرمان هاي نظام
اسلامی در نزد برخی از مسئولین منجر به تغیر بافت شهري و فرهنگی شهرهاي بزرگ کشور به خصوص شهر تهران در دوران
سازندگی گردید. علی رغم هشدارهاي مکرر مقام معظم رهبري، برخی مسئولان خود را به تغافل زدند. پی آمد آن، شکاف
عمیق و ایجاد نابرابري هاي اجتماعی و تبدیل فضاي معنوي و روحانی پس از جنگ به فضاي مسابقه ماراتن دست یابی به ثروت و
قدرت و تشویق به رها کردن تنگه احد ارزش ها براي تصاحب بیش تر غنایم و تبدیل ثروت و قدرت اقتصادي- اجتماعی به ارزش
پذیرفته شده برخی دست اندرکاران و خواص گردید. رقابت براي احراز موقعیت هاي شغلی بالاتر نه به منظور ارائه خدمت بیش
تر، بلکه فرصتی براي جمع آوري ثروت و امکانات بیش تر شد. میل به تجملگرایی و مصرف زدگی و سرازیر شدن کالاهاي
وارداتی ذایقه جامعه معنویتگراي زمان جنگ را به کلی تغیر داد. دنیاگرایی، لذت طلبی و تنوع طلبی زمینه غفلت از ارزش ها را
فراهم نمود. مردان جامعه به امور فوق، مشغول و زنان به سمت خودآرایی و خودنمایی بیش تر کشیده شدند. کمکم فضاي تنفسی
جامعه براي زنان محجبه سخت تر می شد. علی رغم سرمایه گذاري بر روي صنایع ما در عرصه اقتصاد فقدان یک برنامه ریزي
زیربنایی و بلندمدت در حوزه فرهنگی تحت نظارت مقام عظماي ولایت و غیروابسته به برداشت ها و سلیقه دولت هاي مرتباً در
حال تغیر سبب شد که علی رغم تصویب طرح توسعه عفاف و حجاب توسط شوراي عالی انقلاب فرهنگی در سال 76 متأسفانه
وزارت کشور دولت وقت، این طرح را غیر قابل اجرا تصور و به بایگانی آن اقدام نماید. البته نقش دولت هاي پس از جنگ در
پیش گیري و مقابله با برخی منکرات بر هیچ کس پوشیده نیست، اما این همّت تنها مصروف ابعاد خاصی از منکر گردید. شیوه
هاي فوق به شکل بسیار افراطی تر از گذشته در دولت اصلاحات تداوم یافت. توسعه سیاسی و مشارکت اجتماعی به شیوه کاملًا
غربی به تأثیرپذیري برنامه ها و سیاست ها از وضعیت سیاسی به ویژه در زمان نزدیک به انتخابات و نیاز به آراي عمومی و در
نتیجه، ارائه راه کارهاي متناسب با نیازهاي کاذب جوانان، همکاري با آژانس هاي بین المللی در پیاده کردن اهداف سلطه گران
بین المللی در جهت جهانی سازي، سبب ایجاد بدعت هایی در تفکر دینی و چندگانگی و تعارض در ذهن جوانان گردید. چنانکه
وضع قوانین متضاد، نمونه اي از تفاوت اقدامات دولت ها پس از انقلاب است. بسیج و بسیجی که زمانی امام راحل دست و بازوي
آنان را می بوسید و به آن افتخار می نمود، کمکم به ضد ارزش تبدیل شد. تفکرات حضرت امام به موزه هاي تاریخ ارجاع داده
شد، دختران محجبه با چادر به دانشگاه پا می گذاشتند و پس از خروج، نه تنها چادر و مقنعه تبدیل به روسري هاي رنگین می
شد، بلکه ابتذال فرهنگی تا بدان جا پیشرفت نموده بود که برنامه جمع آوري مفسدان اخلاقی و دادن آموزش هاي پیشگیري از
صفحه 18 از 141
بیماري هاي عفونی براي آنان در دستور کار دولت ها قرار گرفت. اعمالی که از دیدگاه اسلام مجازات هاي بسیار سنگین داشته و
تقبیح می شد، به یک واقعیت پذیرفته شده اجتماعی تبدیل شده است. در کنار مسائل فوق، فقدان روزآمد کردن شیوه هاي تبلیغ
دینی و تبین درست احکام اسلامی و گاه احساس کاذب اقناع و عدم نیاز جامعه براي تبین علمی مبانی دین و تنها پرداخت به
سخنرانی هاي تکراري، رشد نهضت مداحی با شیوه هاي انحرافی جدید و تصور اشباع شدن برنامه هاي دینی در صدا و سیما با
سبک فوق، بخشی نگري و فقدان نگاه شامل و آینده نگر به مجموعه فرهنگ به صورت یک پارچه و ضعف نگاه کارشناسانه به
مسائل دینی و شیوه هاي تبلیغ براي جوانان و وجود اعتقاد تساهل و تسامح در امور فرهنگ دینی در جامعه سبب شد که وضعیت
جامعه به این سو که شاهدیم راهبري شود. باکمال تأسف نگاه مسئولان کشوري به امر تبلیغ فرهنگ دینی، نگاه فرهنگ توسعه اي
بود نه توسعه فرهنگی آن هم با مبناي دینی، به فرهنگ با نگاهی اقتصادزده و سودآور و درآمدزا برخورد شد. حوزه هاي دینی نیز
نیازهاي تئوریک جوانان را در حد انتظار پاسخ نداده و عقب نشینی و انزوا را در پیش گرفته و در خود فرو رفتند. تمام آن چه در
ضعف فرهنگی در حوزه درونی بیان شد، تابعی از شرایط بیرونی حاکم بر نظام سلطه سرمایه داري غربی است. گره خوردن منافع
نظام سرمایه داري با مقوله زن و استفاده ابزاري از او و نحوه حضور و نقش آفرینی زن در عرصه سود آوري توسط قدرت هاي
اقتصادي شاه کلید ابتذال فرهنگی دوران معاصر است. در واقع، ویژگی خو دنمایی زن به انضمام منافع شرکت هاي بز رگ
نساجی، لوازم آرایشی، صنعت فیلم و بسیاري از صنایع دیگر عامل تدوین سناریوي سقوط اخلاق و منز لت انسانی در دنیاي امروز
است. لذا موضوع پوشش به نام مد، بُعد اقتصادي یافته و از آن رهگذر، مختصات فرهنگی جدیدي نیز به جوامع دیگر انتقال می
یابد تا آن جاکه قدرت هاي اقتصادي با به کارگیري علوم مختلف جامعه شناسی، روان شناسی و غیره، حس زیباشناختی جوانان را
مدیریت و مصادیق جذابیت و زیبایی را مشخص می سازند. مبارزه با حرکت هاي سازمان یافته براي ایجاد نگاه ابزاري به زن و
رویکرد کالایی به او، ترویج مصرف زدگی و ابتذال در پوشش، اقدامی اساسی و تلاش گسترده و جهانی را می طلبد. رابطه نظام
سلطه و تمایل و انگیزه شدید او براي تغییر انقلاب و فرهنگ اسلامی حاکم بر آن بر هیچ یک از مطّلعان پوشیده نیست. لذا تأثیر
فرهنگ بیرونی بر درون و فرهنگ خودي از طریق سلطه ماهواره اي و اینترنتی و تسهیلگري برخی از گرایش هاي حکومتی و دولت
مردان پس از جنگ براي جامعه ایران، شرایط موجود را رقم زده است. به عبارت ساده تر، با اقدامات حکومتی، با نگرش اولویت
اقتصاد بر فرهنگ در عصر سازندگی، زمینه و جهت عملکرد عامل بیرونی در درون در دوران اصلاحات بسیار فراهم تر گردید.
بحث تساهل و تسامح بلکه تغافل نسبت به موضوع فرهنگ دینی و حجاب و تغیر آشکار در سیاست هاي فرهنگی انقلاب مستقیما
خلاق و تربیت و نظام آموزش رسمی و خانواده را نشانه گرفت و به ابتذال در پو شش و روابط اجتماعی دامن زد. تذکر این نکته
ضروري است که بحران معنوي و اخلاقی بیرونی که نوعی از انحطاط فرهنگی است و امروز خطر بزرگی براي انسانیت در
جهان پدید آورده است، از بین رفتن معنویت و اعتقاد به ارزش هاي ثابت اخلاقی و جاي گزینی روش ها و تدابیر بر ساخته با
تعالیم الهی عمده ترین علت سقوط جوامع بشري در شرایط کنونی است که توسط تسهیل گران درونی نا آگاه در داخل زمینه
سازي شد. جهان غرب، خود، در منجلاب فرو رفته است و باکمال تأسف دست سایر جوامع را نیز رها نمی کند که همه با هم در
باتلاق غرب ساخته غرق شوند. مقام معظم رهبري بارها و بارها در بسیاري از فرمایشات و سخنرانی هاي خود به شبیخون فرهنگی و
مضرات آن براي جامعه و ضرورت مقابله اصولی با عوارض آن می فرمودند. در ماده 8 بندج برنامه پنج ساله دوم می فرمایند:
"برنامه هاي توسعه نباید موجب تهدید امنیت ملی یا تزلزل حاکمیت ارزش هاي اسلامی و انقلابی گردد ". ایشان با تحلیل دقیق و
عمیق و بصیرت و وسعت دید وضعیت روزهاي زمینه ساز گذشته را در مقایسه اي با صدر اسلام بیان فرمودند": بین صدر اسلام تا
روزي که همه ارزش ها و ارزش مندي ها در عاشورا نابود شد، فاصله زمانی بیش تري بود، نسبت به صدر انقلاب تا امروز ". و در
جاي جاي بیانات خود، خطر امروزین جامعه را گوشزد می نمودند، اما افسوس که گوش شنوایی براي این نصایح ارزش مند وجود
صفحه 19 از 141
نداشت. هنوز هم دیر نیست و نباید مأیوس شد. هدف از بازگشت به گذشته، سرزنش گذشتگان نیست، بلکه عبرت گیري
ازگذشته و برنامه ریزي بهتر براي آینده است. به گمان بنده حقیر، علی رغم اعتقاد به اصل تدریج در آموزش هاي فرهنگی و دینی
در جامعه بایستی کلیه دستگاه هاي حکومتی به صورت واحد و یک پارچه به وظایف تعین شده خود در آیین نامه اجرایی عفاف
و حجاب بدون سیاسی کاري و محافظه کاري عمل نمایند. در این راستا، برخی محورها از اهم محورهاي در خور توجه است:
1.اصلاح نظام آموزشی و تربیتی از عوامل مهم تغیر در نظام ارزشی نسل آینده است. لذا باید در آشنا کردن نسل جوان با حدود
شرعی و از جمله فلسفه حجاب و اقناع فکري آنان در مسائل دینی طی آموزش هاي مختلف رسمی و غیررسمی همت ویژه اي
مصروف داشت. 2. برخورد اصولی با تکنولوژي هاي جدید رسانه اي وارد شده در عرصه خانواده و مدیریت صحیح آن. 3. افزایش
نظارت خانواده بر نسل جوان توسط آموزش گسترده والدین و ایجاد مهارت در آنان در نحوه صحیح برخورد با معضلات فکري
نسل حاضر. 4.اصلاح سیاست هاي صدا و سیما در مقوله زن و پوشش از طریق بازتعریف مفهوم هنر و تدوین فلسقه هنر اسلامی به
دلیل تأثیرگذاري عمیق در باورها، تمایلات و رفتار عمومی. 5. بازگرداندن مقررات خاص در محیط هاي آموزشی و علمی و
استانداردهاي پوشش و رفتار در این محیط ها و پرهیز از برخورد تسامحگرایانه و یا افراطی. 6. آرمان پردازي و الگوسازي براي
نسل جوان با توجه به گنجینه شهداي ارزش مند انقلاب و جنگ تحمیلی. 7. نظارت و شدت عمل بر عملکرد جریان هاي سیاسی و
امنیتی درگیر در مفاسد اخلاقی و عفت عمومی. 8.حمایت از ناهیان منکر به صورت تقویت مهارت ها و اتخاذ شیوه هاي مطلوب از
سوي آنان و پشتیبانی از عملکرد قانونی آن ها. 9. تغیر ساختاري در نهادهاي فرهنگی کشور از جمله وزارت ارشاد و صدا و سیما.
10 . رعایت اصل تقلیل اختلاط در محیط و تخصیص امکانات ویژه به زنان و توسعه امکانات آموزشی- ورزشی، تفریحی-
بهداشتی، و فضاهاي اجتماعی ویژه براي بانوان و ایجاد فضاي مناسب اداري بدون اختلاط با مردان. 11 . تأکید بر اجراي طرح
عفاف و حجاب به صورت کلان و همه جانبه و پرهیز از رویکرد تجزیه گرایانه و یا اجراي بخشی از اجزاي یک طرح. 12 . کنترل
اماکن تحت نظات دولت و دستگاه هاي دولتی در ارتباط با نوع پوشش کارمندان و مراجعین. از آن جا که دولت نهم همَ خود را بر
عدالت گستري، مهرورزي و خدمت به خلق نهاده است و با توجه به اینکه حجاب و عفاف از پدیده هاي مذهبی و ارزشی بسیار
مهم در تعالیم اسلامی بوده و توجه به زمینه هاي فرهنگی و اجتماعی به عنوان بستر آن، امري ضروري و اشاعه و تعمیق آن نیز
نیازمند آموزش هاي بنیادین و مداوم در 51 خانواده، مدرسه و دانشگاه و اجتماع می باشد، مرکز امور زنان و خانواده توجه به این
امر مهم را سرلوحه کار خود قرار داده و اقدامات ذیل را در دست انجام دارد: 1. طرح هاي پژوهشی از جمله" طرح بررسی وضعیت
امنیت اجتماعی زنان با تأکید بر پوشش حجاب " و.... 2. تألیف کتب مختلف با موضوعات چرایی عقاف و حجاب و تبین
ضرورت عفاف و حجاب در سه سطح آموزشی و پرورش، آموزش عالی و فرهنگ عمومی. 3. حمایت از همایش هایی که با تکیه
بر این موضوع برگزار می شود. 4. تهیه مطالب و مقالاتی با این مضمون جهت انعکاس در سایت مرکز و مطبوعات. 5. تقویت
وبلاگ نویسی با موضوع عفاف و حجاب و رفع شبهات جوانان در احکام و مسائل مربوط به زنان. 6. حمایت از طرح هاي دستگاه
ها با موضوع عفاف و حجاب مانند طرح برگزاري کارگاه هاي آموزشی نیروي مقاومت بسیج جهت تربیت نیروي انسانی مورد نیاز
به عنوان مربی توسعه فرهنگ عفاف و حجاب. 7. تعین برنامه ها و وظایف کلیه وزارت خانه ها و دستگاه ها و سازمان ها براساس
سند فرابخشی در توسعه امور زنان و خانواده در بندهاي تعمیق باورها و ارزش هاي دینی و توسعه فرهنگ عفاف و حجاب، تهیه و
تدوین پودمان هاي آموزشی جهت تقویت بنیه علمی مروجان و مبلّغان دینی و فرهنگی، تهیه و تدوین شناسنامه اي از دست
آوردهاي مثبت دینی و فرهنگی اعم از اشخاص، آثار، مکتوبات و برگزاري کارگاه ها، نشست هاي تخصصی، دوره هاي
آموزشی و برنامه ها و کلیپ هاي تلویزیونی و.... مرکز امور زنان و خانواده امیدوار است در سال وحدت ملی و انسجام اسلامی،
دست آوردهاي این همایش بتواند موجبات بازگشت به ارزش ها را فراهم نموده و همه مسئولان، متعهدانه و یک صدا، زمینه هاي
صفحه 20 از 141
ارتقاي فرهنگی و ارشاد نسل جوان و سربازان صالح امام زمان- عجل الله تعالی فرجه- را فراهم کند.
حجاب و عفاف از منظر امنیت اجتماعی
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدي؛وزیر کشور اشاره وزیر محترم کشور، سومین سخنران مراسم ویژه هم
اندیشی"حجاب؛ مسئولیت ها و اختیارات دولت اسلامی " بود. ایشان در بخش نخست سخنرانی خود، حجاب را از سه منظر مباحث
نظري درون دینی، مباحث نظري برون دینی و مباحث کاربردي و اجراي قابل بررسی دانست و اظهار داشت که از منظر سوم کمتر
به موضوع حجاب پرداخته شده است و از این رو ضرورت دارد که دستگاه هاي مختلف به ویژه رسانه هاي عمومی به این موضوع
توجه بیشتري کنند. بخش دوم سخنرانی وزیر محترم کشور به بررسی چراي کم توجهی به موضوع حجاب و عفت عمومی در دنیاي
امروز، در مقایسه با ناهنجاري هاي چون اعتیاد، اختصاص داشت. اشان دلیل این کم توجهی را حاکمیت نگاه کام روایانه و
لذتگرایانه در جهان دانست و بر ضرورت اصلاح این نگاه تأکید کرد. حجت الاسلام و المسلمین پورمحمدي در بخش پایانی
سخنرانی خود به بررسی" طرح گسترش امنیت اجتماعی " و نقش نیروي انتظامی در مقابله با پدیده بدحجابی پرداخت و ضمن
تأکید بر ضرورت اجراي این طرح، فراهم آوردن زمینه هاي لازم براي اجراي راه کارهاي شرعی ارضاي غرایز جنسی جوانان، به
ویژه ازدواج موقت را به عنوان پیش نیازي براي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه، مورد توجه قرار داد. توفیقی شد براي
بنده در جمع عزیزان و بزرگان، علما و فضلا و برادران و خواهران حاضر شوم و خدا را سپاس گزارم. موضوعی هم که مورد
توجه عزیزان است و در نسل امروز به بحث گذاشته شده، مقوله مهم حجاب و عفاف از منظر امنیت اجتماعی است. شنیدم که
مقالات زیادي ارائه شده و تحقیقات قابل توجهی صورت گرفته که در شرایط فعلی تلاشی است در خور تقدیر و بسیار ضروري و
مهم. مقوله حجاب، عفاف، سلامت اجتماعی، امنیت اخلاقی، امنیت اجتماعی و بررسی پی آمدها و آثار آن نفیاً و اثباتا از
موضوعات قابل توجهی است که از دیرباز وجود داشته. حتی در تاریخ معاصر هم از زمانی که تحولات تجددگرایی آغاز شده و
هم قبل از آن؛ یعنی قبل از دوران مشروطه، یکی از شاخصه هاي اصلی گفتمان اجتماعی، موضوع حجاب و موضعگیري هایی
بوده است که در قبال حجاب صورت می گرفته است و در مواردي بسیار انقلابی بوده و حتی گروه هایی با صبغه ملّی یکی از اولو
یت هایشان، دفاع از حجاب بوده است. در تاریخ مشروطه، این مجادلات به خوبی قابل مشاهده است. در دوران پهلوي اول این
موضع برجسته شد و در دوران پهلوي دوم هم ادامه پیدا کرد. به هر حال، از همه جهات در تاریخ معاصر کشور ما، حجاب،
موضوعی جدّي و اساسی بوده است. از منظر دینی هم مسئله حجاب مورد اهتمام بوده و جزئیات و ظرایف و حواشی موضوع با
دقت در شریعت جست وجو شده و علماي بزرگوار هم در طول تاریخ اسلام تلاش هایی در خور در این مقوله انجام داده اند و همه
ما مرهون تلاش ها و زحمات و آثار ماندگار آن بزرگواران هستیم. باز همان طور که اطلاع دارید و زیاد مطرح شده، مسئله حجاب
مسئله اي است که در همه ادیان مورد توجه بوده و هست و حتی در سنت و در فرهنگ ملل مسئله حجاب از اساسی ترین مقولات
مورد توجه بوده است. بی شک، فرهنگ هاي ماندگار و اصیل جهانی، فرهنگ هایی هستند ملهم از تعالیم انبیا؛ یعنی هر حوزه
تمدنی و فرهنگی راکه آدم کنکاش میکند و جلو می رود، می بیند که یک صبغه اتصال به مبدأ وحی دارند تا جایی که برخی
محققان صاحب نام، برخی از فیلسوفان را هم جزو انبیاي الهی تلقی میکنند. به هر حال، این مسئله در این حد مورد توجه و
حساسیت هست که معلمان اخلاقی و فیلسوفان و مصلحان به این نکات توجه جدي و اساسی داشته اند. در سده هاي گذشته حتی
در حوزه اي که فرهنگ برهنگی در تاریخ برخی از ملت ها وجود داشته، برهنگی در آثار هنري بیش تر در حوزه مردان دیده می
شود و در حوزه زنان بیش تر به همین جمال و زیبارویی و زیبایی هاي ظاهري و جلوه هاي ظاهري پرداخته شده است. حالا اگر
بخواهیم وارد این مباحث بشو یم، باید در نظر داشته باشیم که این مباحث از جنس کارشناسی و نیازمندکار و تحقیق بیش تر هستند
صفحه 21 از 141
و شما محققان عزیز حوزه و دانشگاه به دلیل اشتغالات علمی و تحقیقی و فراغت علمی که دارید که از نعمت هاي بزرگ خداوند
است، بیش تر فرصت چنین بررسی هایی را می یابید. من می خواهم مقداري وارد حو زه هاي روز و جاري اجتماعی بشوم. البته با
یک تأملاتی که ناچاریم روزنه هایی نیز در حوزه اندیشه بازکنیم. فکر می کنم سه مبحث در حوزه حجاب بیش تر قابل تأمل و
شایسته توجه است: مباحث نظري درون دینی، مباحث نظري برون دینی و دیگري، دیدگاه کارکردي و اجرایی در خصوص
حجاب و عفاف. در این دیدگاه ها باید جوانب مختلفی سنجیده و مورد بررسی قرارگیر ند. مباحثی نظیر: مباحث تحلیلی و روان
شناسی و حوزه هاي تربیتی، رفتارشناسی و جامعه شناسی و به خصوص در حوزه زنان، مو ضوع حجاب و ارتباط دو جنس مخالف
و مراودات بین زن و مرد بسیار مهم هستند. هم چنین مباحث مربوط به فلسفه اخلاق و مباحث زیستی مرتبط با ساختار زن و مرد
بسیار مهم است. این مباحث بیش تر در حوزه هاي آکادمیک و دانشگاهی مورد توجه قرار می گیرد و خوش بختانه در این مبحث
هم حوزه هاي دینی ما ورود پیداکرده اند و آثار خوب و قابل توجهی تولید کرده اند، هرچند کافی نیست و عرصه هاي بسیاري
ناگشوده باقی مانده است. با توجه به غنایی که در حوزه دینی و علوم دینی و علوم وابسته داریم، فکر میکنم یکی از مراکز مهم و
تأثیرگذار و نظریه پرداز در این موضوعات می تواند حوزه هاي علمیه باشد که باید در این جهت تلاش بیش تري صورت بگیرد
و این چنین نشستی می تواند مطلع خوبی بر این اقدامات باشد و نقش مشوّق و تسریع کننده داشته باشد. گاهی مباحثی که مطرح
می شود، بیش تر در حوزه برون دینی و از منظر عمومی است. برخی عقیده دارند که به رغم فواید مترتب بر این نگاه، داراي
استنتاجات کافی براي راهنمایی و راه حل دادن و اثرگذاري در حوزه رفتار اجتماعی نیست یا حداقل با این نگاه، دلایل متقن یا
جازم و قاهري راکه قادر باشد نظم و مدل مناسبی تنظیم کرده و جاري نمود، وجود ندارد. البته در عین حال اعتقاد دارم و تلقی بنده
این است که اتفاقاً نگاه عمومی و برون دینی به این مبحث هم به اندازه کافی می تواند راه گشاي موضوع باشد؛ چون می تواند
مقدمات منطقی بحث را در دسترس قرار دهد؛ چون موضوع از جنس موضوعات اجتماعی است. در مباحث اجتماعی به هر حال
تأثیر و تأثرها و کارکردها فوق العاده قابل توجه است. روشن است که در حوزه معاملات و واجبات نظامیه و احکام اجتماعی نظیر
مقوله حجاب، تأثیر و تأثرها و مباحث تحلیلی و تعلیلی، بسیار راه گشا و تعین کننده هستند و برخی از فضلا و علما و فقها هم ورود
خوبی در این مباحث دارند. به خصوص بعضی آثار علما و فضلاي جوان بسیار الهام بخش و امیدوارکننده هستند. من فکر می
کنم این حوزه برون دینی خیلی می تواند کمک کند و لازم است یک نگاه عمیق تر و وسیع تري به این مطلب داشته باشیم. نگاه
دوم، نگاه از منظر درون دینی است که طبعاً مورد انتظار از حوزه هاي دینی و مراکز دینی ما است که در آن به حواشی و مسائل
مستحدثه، ابتلائات جدید و نیز فروع آن پرداخته می شود و باید اتقاقاتی را که پیرامون آن می افتد، با دقت رصد و بررسی بکنند
و در نهایت، احکام مرتبط را بیابند و ارائه بدهند تا همه استفاده بکنیم. روش سوم، بررسی و تحقیق در حوزه رفتار اجتماعی است؛
یعنی بررسی اتفاقاتی که در صحن جامعه و در بستر اجتماعی می افتد و تعین این که این مسالل چگونه باید در حوزه اجرا تدبیر
شوند. در این حوزه سعی می شود دو حوزه اي که پیش از این گفتیم؛ یعنی نگاه هاي برون دینی و درون دینی، به کاربرد نزدیک
تر شوند. خب در این راستا قوانین زیادي داریم و طبیعی است که در یک جائی، قانون مدار و تثبیت شده از جهت حاکمیت قانون،
به هر حال اگر قانون و مقرراتی وضع می شود، باید اجرا شده و مسکوت واقع نشود. تلقی من این است که کارهاي فوق العاده
خوب و فراوان و گسترده اي در دو حوزه اول، یعنی برون دینی و درون دینی صورت گرفته است و ما این آثار را هم حداقل در
حوزه تحقیق زیاد می بینیم و خوشحال هستیم از این مجموعه تلاش ها و کارهایی که انجام گر فته است، اما نکته اي که در این جا
وجود دارد، این است که در حوزه تبین و تبلیغ و ترجمان غیرتخصصی این مطالب در بستر اجتماعی مقداري کم کاري دیده می
شود. در اینکه نظرات کارشناسی و تحلیلی تبین و تعریف بشود و مبانی آن به زبان اقشار مختلف اجتماعی و متناسب با مصرف
کنندگان و محیط هاي مختلف و سنین مختلف گفته و بازگفته شود، مقداري کم کاري دیده می شود. خیلی وقت ها مرعوب
صفحه 22 از 141
فضاهاي غالب و حاکم هستیم و از روش هاي صحیح و جذاب کم تر استفاده میکنیم و تلاش براي روشنگري و ابهام زدایی کم
تر صورت می گیرد. باید براي این مقوله فکر اساسی و جدي بکنیم و فکر می کنم یکی از وظایف اصلی ساختارهاي تبلیغاتی و
موسساتی چون دفتر تبلیغات همین مطلب است که مقام معظم رهبري در دیدارهاي مختلفی بر آن تأکید داشته اند. به هرحال این
یک مطلب جدي است. مثلاً ما هنوز در رسانه ملی و رسانه هاي مکتوب مان و در مجلات عمومی و غیرتخصصی کم تر به این
مطلب پرداخته ایم. انگار نویسندگان مانعی در سر راه شان هست که از ورود و قلم زدن در این حوزه پرهیز می کنند. بیش تر به
مباحث کلی و فلسفه اخلاق و نتایج بعیده و مقدمات پرداخته می شود. البته جاي خوشحالی است که ظرف سال جاري، مباحثی
در رسانه ملی در این باب میبینیم. اما ظرف سال هاي گذشته، پرداختن به این مباحث خیلی کم بوده و کم تر به صورت عمیق و
جدي در میزگردهاي کارشناسی، بدان پرداخته می شد که این نیاز جدي است و باید در حوزه درون دینی و برون دینی بیش تر
مورد توجه باشد. در مورد حوزه اجرا و کارکردي که شاید بیش تر مورد سوال و توجه باشد و شاید از مثل بنده اي بیش تر سو ال
و طرح شود، واقعیت این است که استدلال هاي زیادي درباره حجاب مطرح است. حالا ما حجاب را با هر تعریفی که تلقّی کنیم، به
هر حال، در جامعه، طیفی از رعایت حجاب وجود دارد و سطوح اجتماعی مختلف، حدود متفاوتی از حریم و حجاب را رعایت می
کنند. چرا باید در جامعه نسبت به بعد منفی عدم رعایت حجاب، حساسیت کم تري وجود داشته باشد؟ حتی در جوامع غربی گرچه
حریمی که براي حجاب قائل می شوند، یک حریم حداقلی است، ولی به حریم شکنان همان حریم اندك که معیارهاي اخلاقی
را زیر پا گذاشته باشند، تعرض می شود. در مقایسه با حوزه حریم اخلاقی جامعه، وقتی شما به مبحث اعتیاد توجه می کنید، می
بینید حوزه وسیعی از عوامل براي مبارزه با آن به خدمت گرفته می شود. سختگیري می شود و حساسیت و پی گیري زیادي
صورت می گیرد و از نظر تبلیغاتی نیز در فیلم ها و فرایندهاي اطلاع رسانی بسیار به آن می پردازند. در حالی که عوارض شکستن
حریم هاي اخلاقی و بی توجهی به حجاب و عفاف به هیچ وجه کم تر نیست؛ چون حجاب و عفاف و در طرف مقابلش، بی بند
وباري، اثرگذاري سریعی در حریم ها و مناسبات اجتماعی دارند، اما یک آدم معتاد می تواند درگوشه خانه اش بنشیند و براي
خودش معتاد باشد. حالا با هر بدبختی و فلاکتی که زندگی کند، نهایتاً ما که در خیابان، او را می بینیم، سریعاً در ذهن خود و نیز
در مناسبات خود، او را منزوي می کنیم و به هیچ وجه جذابیت اجتماعی براي او قائل نیستیم. همین طور در مورد اعتیاد به مشروبات
الکلی در همه جوامع از جمله جوامع غربی ناپسند شمرده می شود و در نهایت، تبدیل به رفتاري مجرمانه و جامعه گریز می شود.
حالا می خواهم به این موضوع برسم که چرا در مقایسه بین اعتیاد و مسائل عفت عمومی که دومی آثار تخریبی اجتماعی بیش
تري دارد و تمام تحلیلگران اجتماعی معتقدند که بی بندوباري ها و عدم انضباط اخلاقی در جوامع به شدت نظامات اجتماعی را
مختل کرده و بحران هاي عظیم اجتماعی ایجاد کرده است و در نظم خانوادگی، در نسل، در طلاق، در تربیت بچه، در خودکشی،
در افسر دگی روحی و در پایین آمدن راندمان اقتصادي و تولید و ارزش افزوده بحث هاي بسیار زیادي در مورد بی بندوباري هاي
لجام گسیخته صورت گرفته است و از این نظر، آثار اجتماعی مخرّب بیش تري نسبت به اعتیاد دارد، چگونه نسبت به اعتیاد آن
چنان سختگیرانه عمل می کنند، ولی در حوزه حجاب و عفت عمومی، استدلال هایی نظیر کام روایی و التذاذ فردي و لزوم حفظ
حریم خصوصی و عدم تحمیل قید مطرح می شود و می گویند آدم مختار است هرگونه دوست دارد، لباس بپوشد و هر جا دوست
دارد، آرایش بکند و برود و هر نوع مراوده اي برقرار بکند؟ حتماً منشأ و مبدأ این قضیه در آثار تحقیقی مورد توجه قرارگرفته است.
به طور کلی، نگاه به انسان در آن جوامع، متفاوت از نگاهی است که ما داریم. بعد از رنسانس، نگاه اومانیستی به انسان و
انسانگرایی و انسان مداري منقطع و رها از مبدأ و اصول ارزشی مطرح شد و بعد هم فرهنگ لیبرالیستی حاکم شد. حاکمیت فلسفه
لیبرالیستی و پراگماتیستی متمرکز و منعطف به مبحث سود و لذت است که این دو پایه تفکر فلسفی جدید غرب هستند. وقتی چنین
مباحثی مطرح می شود، طبیعی است دیگر بحث حجاب و رفتار زن مطرح نیست. بحث خود زن مطرح خواهد شد وکارکرد زن در
صفحه 23 از 141
این نگاه و فرهنگ و تفسیر فلسفی مورد توجه قرار می گیرد. زن قبل از اینکه در حوزه لذت وارد صحنه اجتماعی غرب بشود، در
حوزه ثروت وارد شده است. اصلا زن را با تفسیر و تحلیل اقتصادي از آن مرتبه منیع و رفیع و آن جایگاه امن و سالم پایین آوردند.
اصلًا شروع قصه از آن جاست و الا لذت خواهی ها و کام جویی ها از قدیم الایام در حرم سراها بوده است و هر کس که دستی،
تمتعی و استطاعتی داشته در این حوزهها، لجام گسیختگی میکرده است. آن چه زن را در صحنه اجتماعی از رفتار سنتی و تعاریف
گذشته خود، خارج و وارد زندگی جدید کرد، قبل از اینکه عامل لذت باشد، عامل ثروت بود. آن موقعی که تولید صنعتی آغاز
شد، زن به کارگر ارزان تبدیل شد. در مجموعهاي که کارگران زن بیشتر بودند، اعتصاب و شورشهاي محیط کارگري کمتر اتفاق
می افتاد و پذیرش نظم حاکم بر محیط کار از سوي زنان بیش تر بود. از این جهت زنان شدند کارگران خوب و مطیع کارفرما.
همچنین زن در رابطه تولید و مصرف ، مبلغ خوب کالاي صنعتی به شمار آمد. از این جهت، از آن موقعی که حوزه تبلیغات
محصولات صنعتی و غیر صنعتی در دنیا مطرح شده است، تبلیغ کننده بیش تر محصولات در رسانه ها، زنها هستند و در عین حال،
خود زن به عنوان بزرگ ترین مصرف کننده شناسانده شده است. ذایقه زن است که می تواند میل مصرفی ایجاد بکند و در نتیجه
تولید را افزایش بدهد. اگر زن را به مصرف بیش تر و به تنوع طلبی عادت دادند. از این نظر که او در خانه معین می کند که چه
چیزي مورد احتیاج است، تولید بیش تر خواهد شد. عملًا آن چه که در دنیاي جدید مطرح شد، نگاه به زن با رویکرد اقتصادي
است. در کنار آن هم کام جویی هرزگی و تمتع هاي ارزان و رها بدون موانع و مشکلات اجتماعی دیده می شود که بر اساس
فلسفه لذت و ثروت توجیه می شود این همه منجر به بحران هاي اجتماعی شده و جامعه ما هم متأثر از همین تعاریف است؛ یعنی
وقتی که حوزه اقتصاد صنعتی، حوزه اقتصاد مدرن و حوزه اقتصاد مصرفی، در هر جامعه اي وارد بشود، به همراه خودش، فرهنگ
خاص خودش را می آورد. دنیاي امروز، دنیاي کام روایی و هرزگی و لذت جویی است، بی محابا می تازد و هیچ کس هم
حریفش نیست، یعنی اصلًا رها است و در جهان بسیاري از مدیران اجتماعی، مصلحان و فیلسوفان واقعاً هم دل سوزانه دارند به این
حوزه نگاه می کنند و خیلی حرف ها میزنند، ولی اصلًا امکان مدیریت و کنترل ندارند. این وضع را در خیلی از جوامع مشاهده می
کنیم. صحبتهایی که مطرح کردم، براي حوزه طلبگی و مدرسی و در محضر بزرگان و اعزا مطرح شد تا مباحثه بکنیم، ولی وقتی که
در جایگاه یک مجري قانون و مدیر اجتماعی می نشینیم باید ببینیم که قانون چه می گوید؟ پشتوانه این قاون، تحلیل هاي اجتماعی،
فلسفه اخلاق یا احکام دینی و یک مجموعه اي از مباحث است که به جاي خودش مهم است، اما آن چه من به عنوان مجري قانون،
وظیفه دارم این است که باید قانون را اجرا کنم، به این معنی که قانون با هر نگاه و هر مبنایی در جامعه ما و جاهت پیدا کرده باشد،
حال این مبنا چه رأي اکثریت باشد چه مشروعیت، و جاهت آن شرعی است و مؤید و مستند به نظرات شوراي نگهبان است. به هر
حال این چیزي است که به نام قانون در اختیار ما است و طبعاً جامعه می تواند از مجریان بازخواست کند که چرا قانون را اجرا
نمیکنی؟ از من نباید بپرسند چرا داري قانون را اجرا میکنی؟ باید بپرسند چرا زودتر شروع نکردي؟ چرا دیگران شروع نکردند؟ چرا
دیگران به قانون عمل نکردند؟ اقتضاي قانون این است و ما در مقام اجرا باید این ادبیات را در جامعه تثبیت بکنیم. با قانون نباید
مناقشه کرد. قانون باید در جامعه محترم باشد. باید حرمت قانون پاس داشته شود و در جامعه اجرا شود. اگر قانون مشکل دارد، باید
صاحب نظران قانون را اصلاح بکنند، آن هم از مجرا و روال خاص خودش. قانون اگر قانون است، باید در جامعه اجرا بشود و چون
قوانین خودمان را در حوزه حدود الهی تعریف میکنیم، باید همان جایگاه را داشته باشد. همه آن حرمتهایی که باید براي حدود
باید ،«... اولئک هم الکافرون... فاسقون » : الهی قائل شویم و همان آثاري را که خداوند فرموده که اگر حد الهی را رعایت نکند
کسی که قانون را رعایت نمیکند یا اجراي قانون نمیکند، از این منظر به او یعنی به عنوان کسی که حدود الهی را رعایت نکرده،
خطاب شود که چرا اجراي قانون نمیکنی؟ مگر این که بگویم مقدماتش فراهم نیست، استطاعت نیست، ابزارش فراهم نیست. به هر
حال، ممکن است ادله قابل قبولی ارائه بشود براي اینکه قانون رعایت نشود، اما نمی شود گفت من قانون را رعایت نمی کنم؛ چون
صفحه 24 از 141
آثارش،آ ثار مثبتی نیست. کسی نمی تواند چنین حرفی بزند. ما در تعاریف قانونی، چنین تجویزي را نداریم. اگر قانونی استطاعت
اجرایش وجود داشته باشد، ما ملزم به اجراي قانون هستیم. اگر آثار مطلوبی ندارد، باید تلاش بکنند قانون به هر صورت اصلاح
بشود. مقررات ذیل قانون اصلاح بشود. نگاه قانون مدار چنین اقتضایی دارد والا جامعه می رود به سمت تأویل، توجیه، بی قانونی و
عدم رعایت قانون و هر کسی که از یک قانونی خوشش نیاید، می گوید آن را اجرا نمی کنم، با این بهانه که اثر مخرب دارد. وقتی
از او بپرسیم کدام اثر؟ اگر بگوید، رفتیم از تعدادي محقق پرسیدیم و از مردم نظرسنجی کردیم، دیدیم اثر مخرب دارد، مگر این را
کسی می تواند بپذیرد؟ احکام شریعت هم بعضاً داریم که" نفعهما اکثر؛ "یعنی در طرف دیگرشان غیرنفع هم دارد که اقلّ است.
اگر قرار باشد از آن هایی که به آن ها ضرر می رسد، سوال کنیم، بسیار محل تأمل خواهد شد. اما قرار نیست به قانون این طور
نگاه کرد. به هر حال، این مبناي قانونی است و باید اجرا شود. حالا این بحث وجود دارد که حالا که می خواهیم این قانون اجرا
شود و باید هم اجرا شود، چه کارکنیم قانون موثر واقع شود و منتج به آثار مفید و مطلوب بشود؟ اولًا باید مجموعه هاي دیگري که
وظیفه دارند، پاي کار بیایند. درست است که این قانون مخاطبی دارد به عنوان قواي نظمیه، پلیس و دستگاه قضایی. این ها مخاطب
بخشی از قانون هستند و باید انجامش بدهند. خوب است بدانید که مبحث حجاب و عفاف و فرهنگ امنیت اخلاقی، موضوعی
است که در مورد آن در شوراي فرهنگ عمومی بسیار بحث شده است، طوري که براي 27 دستگاه بیش از 325 مأموریت در این
زمینه تعریف شده است. مثلا براي نیروي انتظامی، براي وزارت کشور و براي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و براي دستگاه هاي
مختلف مأموریت تعر یف شده. براي رسیدن به این نتیجه باید همه کمک کنند و ما باید همه را دعوت کنیم و از همه بخواهیم و
تأکید بکنیم همه همراهی بکنند، از رسانه ملی، از رسانه هاي مکتوب، تریبون ها، موسسات تحقیقاتی، مراکز اجرایی همه پاي کار
بیایند و نسبت به اجراي این مسئله اهتمام بورزند. قبول داریم که اگر پلیس را تنها وسط خیابان بفرستیم، آثارش بسیارکم است یا
خداي ناکرده اگر کنترل مناسبی نباشد، شاید در مواردي اثر منفی بگذارد، ولی اینکه رفتار پلیس آثارکمی دارد، مسئولش پلیس
نیست؟ مسئولش، دستگاه قضایی نیست؛ مسئولش دیگران هستند که کمکاري میکنند؟ دیگرانی که باید نسبت به این قصه احساس
مسئولیت بیش تري بکنند و این تکالیف را بهتر انجام بدهند. مقوله رفتار اجتماعی و حضور زن در جامعه یک بحث اساسی و جدي
است و باید به این موضوع عنایت تام و تمام بشود. هم در ابعاد کارکردي و هم در ابعاد نظري و تئوریک و هم زمان هم حوزه اجرا
و هم حوزه تحقیقی و پژوهشی با هم کار بکنند، داد و ستد داشته باشند و نتایج کارشان را با یک دیگر تبادل بکنند و قدم به قدم
جلو برویم. این نیاز متقابلی است که در دو حوزه وجود دارد. به هر حال، یکی از مباحث جدي حضور خانم ها و بانوان در جامعه
است. از این حضور باید تعریفی شفاف تر و دقیق تر بشود. احراز منزلت اجتماعی و ارتقاي زنان چه واقعی و چه اعتباري، در شئون
مختلف زندگی بحث بسیار مهمی است که نیازمند کار بیش تر در سطح جامعه و تو جه بیش تر در حوزه اجرا است. بعضی وقت
ها ما با بی توجهی یک مقدار زیاده روي هم میکنیم و بعضی وقت ها هم نمی دانیم این نوع نگاه مبهم و تعریف نشده براي حضور
زنان در جامعه حتی به کاهش جایگاه و منزلت اجتماعی آنان می انجامد. باید خیلی به این توجه کرد. باید رویش کارکرد و دقت
کرد. خانم ها می خواهند حضور موثر و مفید در جامعه داشته باشند. این حضور موثر و مفید هم باید دقیق و شفاف بشود. البته با
حفظ حریم ها و حفظ عفت، منزلت و مباحث اخلاقی. می دانید که الَان وسیع ترین طیف جمعیتی کشور ما جوان است، یعنی هرم
جمعیتی کشور نشان می دهد که جمعیت جوان ما بین 20 الی 27 سال وسیع ترین طیف جمعیتی کشور است، همراه با نیازهاي
خاص خودش از قبیل مسکن و تشکیل زندگی و اشتغال و به هر حال، جوانان یک سري غرایز و طبایعی دارند و یک سري آزادي
عمل می خواهند. من دارم غیرجنسی آن را عرض میکنم. بحث جنسی اش را بعداً عرض میکنم. در ارضاي این غرایز و پاسخگو یی
به این نیازهاي طبیعی چه راه کارهایی وجود دارد؟ چگونه می خواهیم فضا را براي برخی از این التذاذها، از این فراغت ها و از این
زیبایی خواهی ها و بسیاري خصلت هایی که در این سنین بروز و ظهور می کند، هدایت و سامان دهی کنیم؟ محل طبیعی بحث هم
صفحه 25 از 141
حوزه اجتماعی است و خیلی هم در حوزه خصوصی و داخل خانه ها نمی توانیم حرفش را بزنیم. براي این نکته هم باید با حفظ آن
حریم ها و نکته ها و مرزهایی که داریم، باید ببینیم چه راه حل هایی داریم؟ و البته با در نظر گرفتن آن شکنندگی هایی که در این
حوزه وجود دارد، محدودیت ها باید به حداقل برسد و مرزهاي ما باید وسیع تر بشود. موضوع بعدي، نیازهاي جنسی است. به هر
حال این جمعیت بزرگ نیاز به تشکیل خانواده دارد و نیاز جنسی دارد. ما در این زمینه چگونه می خواهیم رفتارکنیم؟ جوان بعد از
سن بلوغ (با توجه به اینکه حالا بلوغ زودرس هم داریم) چگونه می خواهد ارضا بشود؟ در مورد میانگین سن ازدواج، آخرین آمار
مربوط به سال 85 براي دختر، 23 سال و براي پسر، 26 سال است. این آمار مربوط به میانگین است و الا ازدواج تا 29 الی 30 سال
هم به تأخیر می افتد. یک همت و یک تلاش و رزم است که میانگین سن ازدواج را 4 الی 5 سال پایین بیاوریم. در این صورت،
بخشی از این مطالبات حل می شود. در دولت داریم روي مباحث مسکن و اشتغال کار می کنیم، اما همه اش در دولت نیست.
20 سالگی رسیده است، هنوز الفباي زندگی را به او - متأسفانه فرهنگ اجتماعی به گونه اي است که دختر در حالی که به سن 18
یاد نداده ایم و اصلًا انتظارش نیست که دختر در این سن بتواند خانه اداره کند و دختر و پسر 24 و 25 ساله بتوانند زندگی را اداره
بکنند. این را باید عوض کرد. این فرهنگسازي دیگر دست دولت نیست. این باید از دل خانه ها و محافل و تریبون ها رشد بکند. به
نظر من، این مسئله به یک نهضت عمومی نیاز دارد. مسئله مهم دیگري که مورد توجه و مهم است، این است که قبل از این سن را
چه کار بکنیم؟ بله، تلاش میکنیم سن ازدواج را 4 الی 5 سال پایین بیاوریم، ولی جوان 14 الی 21 الی 22 ساله را چگونه باید
مدیریت بکنیم، با در نظر گرفتن این هجمه هاي عظیم ضد اخلاقی و ضد فرهنگی؟ ایا باید او را رهاکنیم و با او صحبت نکنیم؟ نیاز
دارد و نیاز جنسی دارد و تعارف و شوخی هم ندارد. این نیاز جنسی الزاماً به شکل غلیظش نیست و در حد عالی ترین مرتبه ارضا
هم نیست. می خواهد گفت وگو با جنس مخالف داشته باشد. می خواهد هم نشین باشد، هم زبان باشد. این واقعیتی است که در
جامعه ما وجود دارد. در بخش هایی از جامعه ما داریم می بینیم. آیا می خواهیم نشنیده و ندیده بپنداریم و به روي مبارك خودمان
نیاوریم؟ به نظر من، حکم خدا روشن است. چرا ما پروا می کنیم از این که حکم خدا در جامعه مطرح و اجرا بشود؟ چرا حاضر
نیستیم این جسارت را به خرج بدهیم؟ مگر ازدواج موقت که مطرح شده است براي کام جویی کسی است که می خواهد تعدد
زوجات راه بیاندازد و می خواهد در نظام اجتماعی و خانوادگی دو تا سه زن بگیرد؟ هرگز چنین نیست. آن چه در حکم و علت
این حکم بیان و تفسیر شده است، براي مشکلات اجتماعی است. اگر در یک جامعه، تناسب جمعیتی به هم خورد و تعداد دخترها
زیاد شد یا بالعکس تعداد پسرها در اثر وقایع اجتماعی مثل جنگ کم شد یا در شرایط بلوغ زودرس، اگر اسلام، دین کامل و
جامع است، باید راه حل داشته باشد. تعارف را هم باید کنار بگذاریم. مگر می شود گفت اسلام به یک جوان 18 ساله اي که
غرایز جنسی اش تشدید شده که یک نیاز طبیعی است و خدا در وجود او به ودیعه گذاشته، راه حل ارائه ندهد؟ بعد به او بگوییم
برو ازدواج کن؟ حتی آن جایی که سن ازدواج پایین است، نمیگذارند نوجوان مثلًا 15 ساله ازدواج کند. تعدادي تحلیل و تفسیر
روي این قضیه بگذاریم و راه حل ارائه دهیم. خداوند سبحان که این راه حل را قرار داده است و الاَن هم قوي ترین کارکردش
همین حوزه است و الَان اگر ما حکم خدا را نگویم و تبین نکنیم و زمینه اجراي حکم خدا را در جامعه، تسهیل نکنیم، باید بپذیریم
تبعات و تخلفات و انحرافاتی که در این حوزه صورت می گیرد، دامن ما را بگیرد. به هر حال، این فرهنگ در جامعه نهادینه بشود
که دختري می خواهد با پسري راه برود، بتواند به طور مشروع راه برود و مجاز باشند. حالا می خواهند بروند پارك بستنی بخورند
یا دانشگاه بروند سر کلاس بنشینند وگناه هم نکنند. باید به او راه حل بدهیم. مگر می توانیم بگوییم بی خیال، بی توجه برو هر کار
دوست داري بکن یا برو ازدواج کن. می گوید چه طور ازدواج کنم؟ دست او نیست که ازدواج کند. باید خواستگاري بیاید سراغ
دختر و باید شرایط او فراهم شود. به هر حال، من فکر می کنم حوزه هاي مکرم و علیه علمیه دینیه ما به این مهم اهتمام بورزند و ما
باید جسارت بیان حکم خدا را پیدا کنیم و در این جهت، برخی از حواشی موضوع باید براي خانو اده ها تبین شود. برخی تا مسئله
صفحه 26 از 141
ازدواج موقت یا ازدواج مطرح می شود، آن شکل عالی تمتعات ازدواج و تبعات آن را مطرح می کنند که منجر می شود به
بارداري و مسئولیت هاي بعدي آن و احتراز از آن ها. ببینیم آیا می توانیم با فرمول هایی آن را حل کنیم؟ حالا عدم زناشویی را
که شرط ضمن عقد نمی شود کرد، به هر حال، خلاف مقتضاي عقد است و شرط لازم خارج عقد هم بزرگان زیادي این مسئله را
مطرح می کنند که نافذ نیست. به هر حال، باب بحث جدي فقهی این مسئله را بازکنیم و ببینیم چگونه می توانیم این مسئله را راه
گشایی بکنیم که این قصه به نحو جدي حل بشود و این مخاطرات براي خانواده بر طرف شود. بالاخره موضوع احترام به قانون و
قانونگرایی که حالا در عرایض قبلی ام به اختصار اشاره کردم، در این مسئله هم به قانون دست پیداکنیم و فکر میکنم ما باید این را
هم رویش کارکنیم و ترویج بکنیم و به هر حال آن چه می تواند ما را به سلامت برساند، اجراي خوب قانون و تدوین و تصویب
قوانین خوب است. ما در حوزه اجراي قانون مسئولیت داریم و معتقدیم باید قانون را خوب اجرا کنیم. همین طور لازم است
دیگران که در حوزه تصویب قوانین هستند، قوانین را با مطالعه و تأملات لازم تصویب بفرمایند. به هر حال، حرف در این حوزه
زیاد است. مجدداً از این فرصتی که در اختیار من قرارگرفت، و از این همه تلاش صورت گرفته تشکرمیکنم. ان شاءالله بتوانیم
تعامل و هماهنگی را در حوزه تحقیق و پژوهش و اجرا ایجاد کرده و این دو را به هم نزدیک کنیم تا ان شاءالله محصولات ارزنده
اي به دست بیاید. والسلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته.
بخش سوم: