گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
نیروي انتظامی و مقابله با پدیده بدحجابی







گفت وگو با امجد زین الدین کارشناس انتظامی اشاره متأسفانه، خواسته یا ناخواسته این پندار نادرست در جامعه ما شکل گرفته که
تنها راه مهار پدیده بدحجابی، برخورد شدید قضاي و انتظامی است و از این رو هر زمان که صحبت از مقابله با این پدیده ناهنجار
به میان می آید بلافاصله همه چشم ها متوجه نیروي انتظامی جمهوري اسلامی (ناجا) می شود و همه توقع دارند که این سازمان به
نیابت از همه دستگاه هاي فرهنگی، آموزشی و تبلیغی کشور با یک برخورد سریم و قاطع ریشه این ناهنجاري را بخشکاند. براي
آشناي با دیدگاه هاي" ناجا، "در زمینه چگونگی مقابله با پدیده بدحجابی سراغ آقاي امجد زین الدین، کارشناس انتظامی که از
سوي یکی از معاونت هاي" ناجا "معرفی شده بود، رفتیم و با ایشان به گفت وگو نشستیم. متن حاضر حاصل این گفت وگو است.
?وضعیت موجود حجاب و عفاف را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟ بدحجابی در حال حاضر در چه طیفی از مسائل اجتماعی
صفحه 82 از 141
قرار میگیرد: ناهنجاري اجتماعی، آسیب اجتماعی یا بحران اجتماعی?؟ حجاب، نمادي از عفاف جامعه دینی است که جایگاه
عظیمی در بین شعایر اسلام دارد و عدول از آن بسیار ناپسند شمرده شده است. شکستن حریم حجاب، جامعه را دچار انحرافات
اخلاقی می کند که اصلاح و جبران آن ناممکن است. نگاه به پدیده بدحجابی در جامعه ما که با عنوان نابهنجاري در پوشش از
آن یاد می شود، تداعی کننده این حدیث شریف از امیرالمومنین علی علیه السّلام است که فرمود": در آخر الزمان که بدترین زمان
هاست، زنانی هستند که در حال پوشیده، عر یانند و به تبرج می پردازند و از دین خارج و داخل در فتنه می شوند و تمایل به
شهوات و لذت هاي نفسانی داشته و محرمات را حلال می شمارند و در جهنم و عذاب الهی مخلد خواهند شد. "رعایت نکردن
حجاب و نابهنجاري در پوشش از نظر شرعی حرام و برابر ماده 638 از قانون مجازات اسلامی و مواد دوم و چهارم از قانون مجازات
استفاده کنندگان از البسه مغایر با عفت عمومی و شرع، جرم محسوب می شود. مقام معظم رهبري- ادام الله ظله العالی- درباره خطر
شبیخون و قتل عام فرهنگی دشمن با اشاره به اهداف پلید و خباثت کاري آنان فرمود که ممکن است کار فرهنگی دشمن امروز به
نتیجه نرسد و سال ها کارکنند و منتظر ثمره آن باشند. بنابراین، اولًا نباید با بروز این پدیده، فریاد" واسلاما "سردهیم و پلشتی آن را
چنان بزرگ کنیم که وحشت سراسر جامعه را فرا بگیرد. ثانیاً نباید از طرح هاي راهبردي دشمن در جنگ نرم و براندازي اخلاقی و
فرهنگی غافل شویم. باید چارچوب هاي واکنش اجتماعی دقیقاً مشخص شود. اصولا رویکرد مقابله با آن را باید در دو بخش نرم
افزاري؛ یعنی تقویت باورهاي دینی (باز مهندسی فرهنگی و تولید الگوهاي رفتاري منطبق با سیره نبوي و علوي عبر، اصلاح روش
هاي فرهنگ سازي در محیط هاي آموزشی و جامعه، بازآموزيِ الزامات اخلاقی و تولید امنیت اجتماعی و اخلاقی) و سخت
افزاري (استفاده از قواي قهریه و سیستم قضایی) دنبال کنیم. یقیناً هر چه به سوي پیشگیري قدم برداریم، به همان اندازه یا بیشتر، از
هزینه درمان، کاسته و سلامت جامعه را تضمین کرده ایم. به عبارتی می توان گفت اگر به اندازه اي که براي گسترش بیماري و با
در جامعه نگران هستیم، به گسترش سرطان ضد اخلاقی توجه کنیم و به احساس امنیت روانی و اخلاقی اهمیت بدهیم، شاهد
کاهش سریع جرم در جامعه خواهیم بود. رفتارهاي مغایر با عفت عمومی به درجه بحران نرسیده اند، ولی در صورت غفلت، شاهد
شکسته شدن پایه هاي اخلاق، عفت و دفن ارزهاي دینی خواهیم شد?. چه عوامل و زمینه هایی را در ایجاد شرایط موجود حجاب
و عفاف در ایران موثر می دانید?؟ براي شناخت پدیده بدحجابی بهتر است با مطالعه عوامل موجده و مولفه هایی که سبب پیدایش
اینگونه کج رفتاري ها می شود، بسترهاي شکلگیري این آسیب یا انحراف، تجزیه و تحلیل شود. به نظر بنده مهمترین بسترهاي
شکلگیري بد حجابی عبارتند از: 1. توطئه دشمن: تجارب تاریخی مملو از توطئه کفار و دشمنان اسلام براي آلوده سازي مسلمانان
به انحرافات اخلاقی، فساد و فحشا و به انحطاط کشاندن حکومت هاي اسلامی است که از آن میان می توان به جریان آندلس،
جنگ شش روزه اعراب و صهیونیست ها، توطئه همفر (جاسوس انگلیسی) و جنگ نرم دهه هاي اخیر علیه جامعه اسلامی ایران
اشاره کرد. با وجود استفاده جهان از عبارات جذابی مانند آزادي، حقوق بشر، حقوق زنان در برنامه هاي تبلیغاتی، زنان محجبه در
کشورهایی مثل فرانسه یا ترکیه از مراکز آموزشی اخراج می شوند. استکبار با بهره گیري از فن آوري ارتباطات و اطلاعات از قبیل
تجهیزات ماهواره و اینترنت و دیگر ابزار دیداري، نوشتاري و شنیداري، ذایقه ها و الگوهاي رفتاري لایه هاي مختلف جمعیت را
تغییر داده و حتی مدل هاي دل خواه خود را با لطایف الحیل براي افراد مستعد انحراف القا کرده و با استفاده از شکاف در
شکلگیري هویت و فصول انتقال فرهنگ، بحران هاي اخلاقی و فرهنگی ایجاد میکند. 2. نارساي هاي داخلی: این گونه نارسایی ها
را می توان به دو دسته تقسیم کرد: نخست، معضلاتی که تابع تحرکات دشمن است. با تحمیل جنگ خانمان سوز هشت ساله، اکثر
قریب به اتفاق جمعیت کشور به خصوص دستگاه ها و نهادهاي دولتی، تمام یا قسمت اعظم توان خود را متوجه دفاع و مشکلات
آشکار ناشی از آن کردند. به همین دلیل، فرآیند انتقال فرهنگ یا تولید رفتار و تدبیر مقابله با لایه هاي پنهان اهداف فرهنگی
خصم زبون کم رنگ گشت یا به فراموشی سپرده شد که شکاف در هویت سازي نسل دوم انقلاب پس از پایان جنگ، رنگ خود
صفحه 83 از 141
را آشکارکرد. نا امیدي دشمن در عرصه نبرد سخت و نظامی، اندیشه هاي براندازي نرم را تقویت کرد و از دوران سازندگی با نفوذ
در تفکر توسعه محور، عفاف را در قالب گرایش به آزادي بانوان از قبیل حضور زنان در صحنه هاي ورزشی- البته نه با حفظ
شؤون زنان مسلمان، بلکه با هدف سنت شکنی و از بین بردن قبح اختلاط زنان و مردان- نشان داد. در دوره تو سعه سیاسی،
چالش هاي درون جامعه به دگراندیشی تبدیل و تفکرات فمینیستی یا تبرج هاي جاهلانه (در گروهی از زنان مستعد اینگونه اندیشه
ها) زنده شد. بانوان به عنوان رکن اصلی تربیتی و استحکام پایه هاي خانواده و قوام حیات اجتماعی مورد هدف قرارگرفتند. این
وضعیت با برخی هم نوایی هاي داخل دستگاه هاي دولتی، به سرعت گسترش یافت و بسترها را براي دریافت فرهنگ هاي.
انحرافی و منحط غربی (فرهنگ مهاجم) آماده کرد. دوم، عملکرد نامناسب یا ناکارآمدي سازمان هاي دولتی و نهادهاي مدنی
است که در اینجا به مصادیقی از آن اشاره می کنم: محیط خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی به دلیل گرایش به اشرافی گرایی یا
به دلیل ارتباطات شغلی و ماشینی شدن زندگی (در برخی از لایه هاي اجتماعی)، جایگاه خود را در امر تربیت، آموزش و انتقال
فرهنگ از دست داد، بلکه خود، مروح لا ابالی گري در رفتار و نادیده انگاري عفاف شد. پدیده هایی مثل طلاق، اعتیاد،
مهاجرت هاي تحمیلی با هدف دست یابی به رفاه نسبی، همراهی باگروه هاي منحرف، خشو نت هاي والدین و تنش هاي
خانوادگی این امر را تشدید کرد. دستگاه هاي آموزشی از قبیل آموزش و پرورش، آموزش عالی و سازمان هاي فرهنگی مثل
سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نهادهاي دینی و آموزش مانند حوزه هاي علمیه و... آنگونه که شایسته
شأن دولت اسلامی و شیعه ائمه اطهارعلیه السّلام باشد، نتوانستند به تولید رفتار یا انتقال فرهنگ، هویت بخشی به جوانان، تثبیت
شخصیت در میانسال ها (گروه هاي هدف) بپردازند. با نهایت تأسف باید گفت که خلا ناشی از این فرآیند را القاها و الگوهاي
ارسالی حریف یا بسته هاي ارائه شده از سوي دشمن پر کرد. علاوه بر کمکاري در دستگاه هاي دولتی یا مدنی، برخی از آنها (از
قبیل رسانه هاي نوشتاري، دیداري و شنیداري) خود به عامل تبلیغ مدل هاي رفتاري یا نابهنجاري پوشش به وسیله تولید فیلم و
برنامه هاي تصویري یا انتشار کتب ضاله اخلاقی و درج موضوعات انحرافی در مطبوعات بدل شدند. نابسامانی موجود در وضعیت
اقتصادي کشور نیز در شکل و ماهیّت رفتارها به تناسب هر کدام از لایه هاي جمعیتی اثرگذار بود. ثروت هاي بادآورده سبب زیاده
خواهی جنسی شد و بخشی ازگروه هاي آسیب پذیر را به خدمات دهی جنسی کشاند. با آشکار شدن آثار شوم اینگونه معضلات و
عرضه و تقاضاي موجود در سطح شهر به نوعی چهره ظاهري جامعه را در معرض تهدید قرار داد که از آن جمله حضور زنان
خیابانی با ظاهري آراسته و آرایش هاي غلیظ در کنار خیابان ها یا میدان هاي پر تردد، مراکز تجاري و نمایش غم انگیزتن فروشی
زنان و هرزه گردي آنان و نمایش قدرت سگ هاي لاشخور براي تصاحب طعمه اشاره کرد. اگر چه این پدیده عوامل موجده
متعددي نیز دارد. با وجود موضوع هاي بیان شده، به مرور زمان، حجاب به عنوان نمادي از عفت تحت تأثیر تضارب ها و چالش
ها قرارگرفت و در مقاطع مختلف و فصول جابه جایی قدرت سیاسی جامعه یا ظهور تشکل ها و احزاب، مقنعه و چادر به تدریج به
مقنعه و مانتو و سپس به روسري و مانتوي تنگ و در مرحله بعدي، به مانتوهاي کوتاه و تنگ و پس از آن، به شلوار کوتاه و تنگ و
مانتوهاي کوتاه، تنگ و بدن نما و روسري کوچک و یا شال باریک و نهایتاً به بلوز، شلوار تنگ وکوتاه و شال باریک به همراه
نمایش قسمت هایی از بدن تبدیل شدند و به موازات این تغییر وضعیت حجاب، آرایش ها نیز هر روز غلیط تر و به عبارتی، شیطانی
یا فضایی گشتند. این نوع تغیر رفتار و نابهنجاري سبب رشد انحرافات اخلاقی دیگري از قبیل رواج ارتباط نامشروع دختران و
پسران، افزایش مزاحمت هاي خیابانی، استحاله فرهنگی، تشکیل مجالس مختلط لهو و لعب، ربایش دختران، تجاوز به عنف، تهیه
فیلم از روابط آمیزش جنسی غیر قانونی و غیرشرعی و انتشار آن براي باج خواهی جنسی و مالی شد?. با توجه به تصویري که از
وضعیت حجاب و عفاف در ایران و عوامل و زمینه هاي پیدایش این وضعیت ارائه کردید، نیروي انتظامی جمهوري اسلامی در این
زمینه چه اقدام هایی داشته است?"؟ ناجا "با رصد این پدیده و تهیه برآوردي از وضعیت موجود و ارزیابی تهدیدها، آسیب ها و
صفحه 84 از 141
انحراف ها و ره گیري روند رو به رشد و حرکت صعودي و سرعت آن، در سال 1383 گزارشی، تهیه و به مسئولان نظام، به ویژه
ریاست محترم جمهوري وقت تسلیم کرد که سبب طرح موضوع در شوراي عالی انقلاب فرهنگی و شوراي فرهنگ عمومی و
تصویب راهبردهاي فرهنگ عفاف شد. در آن جا براي 32 سازمان نقش و وظیفه، تعریف کردند که به منظور تعمیق عفاف و
حجاب باید همگام با هم حرکت کنند تا نسبت به اصلاح وضعیت موجود جلوگیري ازکج روي ها و زدودن نابهنجاري اقدام
شود. باگذشت زمان و بی توجهی دستگاه هاي مسئول به وظایف تعین شده و تغییر چشمگیر وضع ظاهري شهرها و حضور بیش تر
افراد بدحجاب در میدان ها، خیابان ها و مراکز تفریحی و تجاري و احساس خطر جامعه دین دار، با این که پدیده به مرحله انحراف
خطرناك یا آشفتگی نرسیده بود، پلیس بر اساس یافته هاي علمی و دریافت هاي اطلاعاتی در زمینه تهدید علیه امنیت اجتماعی و
اخلاقی به سبب اهداف کثیف و پلید دشمن، طرح ارتقاي سطح امنیت اجتماعی را به اجرا در آورد و با لایه بندي گروه هاي هدف
و هماهنگی با مسئولان قضایی به تناسب وضعیت هر کدام از افراد هنجارشکن و شدت آسیب و انحراف، به کنترل این معضل
پرداخت. از آن جمله به تذکر و ارشاد در محل و دستگیري و یا دعوت خانواده ها و افراد دستگیرشده به فرهنگسراي شهرداري و
معرفی افراد مانکن و ولگرد و خیابانی به مراجع قضایی اشاره کرد ?. به نظر شما برخورد قضایی و انتظامی با پدیده بدحجابی تا چه
حد می تواند در اصلاح وضع موجود مؤثر باشد?؟ نابهنجاري در پوشش و بدحجابی به دلیل شکستن حریم امنیت اخلاقی مستلزم
برخورد قهري و به لحاظ وصف مجرمانه آن قابل پیگرد قضایی است، ولی ماهیت فرهنگی آن، مستلزم بسترسازي و گسترش
آموزش هاي دینی و تقویت باورها و ارزش ها و توجه به اصل پیشگیري است. جامعه باید مصون سازي شود و مسئولیت پذیر باشد.
قواي قهري باید به وظایف و تکلیف خود عمل و سازمان هاي مسئول را به اجراي مأموریت هاي فرهنگی یا اصلاح رفتار تشویق
کنند. با این حال، اراده جمعی دستگاه هاي دولتی، فرهنگی و نهادهاي مدنی براي اصلاح رفتار و مقابله با لا ابالی گري فرهنگی و
انحرافات اخلاقی اهمیت دارد تا به جنبش ها و حرکت رو به سوي تعالی تو جه شود. همه این فرایندها در چهار محور آموزشی،
اجرا، اقتصاد و کنترل قابل طرح است?. براي برخورد با پدیده بدحجابی چه موضوعاتی باید مورد توجه قراریرد?؟ اگر جامعه یا به
عبارتی، نظام، اراده اي براي مقابله با ناهنجاري ها داشته باشد، لازمه آن، انجام عملیات پیشگیري و واکسینه کردن جامعه در مقابل
هنجارشکنی ها یا طرح هاي براندازي نرم است که هم مقرون به صرفه است و هم منابع کشور؛ یعنی نیروي انسانی را در معرض
اتلاف قرار نمی دهد. براي گسترش عفاف و حجاب نیز باید وزارت خانه هاي آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فن آوري،
بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، فرهنگ و ارشاد اسلامی، فن آوري ارتباطات و اطلاعات، کار و امور اجتماعی، رفاه، اقتصاد و
دارایی، بازرگانی، راه و ترابري و قوه قضاییه، قوه مقننه، پلیس (نیروي انتظامی)، حوزه هاي علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی و
جامعه مبلغین و مدرسین و وعاظ، سازمان صدا و سیما، نهاد خانواده، سازمان ملی جوانان، شهرداري ها، و دیگر موسسات و دستگاه
هاي مسئول از جمله رسانه ها و مطبوعات، اصحاب علم، هنر و ادب، فرهنگ عفاف و حجاب را نهادینه کنند. این نهادها باید
آموزش را از نهاد خانواده شروع کنند و رسانه هاي عمومی به ویژه صدا و سیما، ذهن جامعه را نسبت به پاك سازي محیط، آماده
سازند. نهادهاي آموزشی باید با تعامل بین اولیا و مربیان و سازمان صدا و سیما و دیگر رسانه هاي جمعی، فرهنگ هاي تولید شده
را تثبیت کنند و با نیاز سنجی، به مقتضاي آن آفند و پدافند کنند. البته آنچه اثرگذار خواهد بود،- به مصداق" کُونُوا دُعاةَ النَّاسِ
بِغَیْرِ السِنَتِکُمْ- " رفتار عملی مسئولان و مدیران حکومت اسلامی است. بحث بعدي همین مقوله، تداوم و استمرار حرکت تولید
فرهنگ و رفتار و باز مهندسی آن به تناسب زمان و مکان و انطباق با الگوهاي دین مبین اسلام است خصوصاً توجه به فرمان هاي
اصلاح گر مقام عظماي ولایت. براي مثال، به موضوع قمه زنی می توان اشاره کرد که به مرور زمان به عنوان خرده فرهنگ در
فرهنگ عزاداري شیعه وارد شد و در دوره اي از زمان، علماي اسلام در مقابل آن سکوت اختیار کردند، ولی مقام معظم رهبري،
این رفتار وهن آلود را که حرکتی براي تبلیغ علیه شیعه به شمار می رود، در حکمی شجاعانه حرام شمردند. متأسفانه در طول این
صفحه 85 از 141
سال ها، حرکت تبلیغی مناسب و محکمی براي نهادینه کردن این حکم انجام نگرفته است و وعاظ و خطبا در منابر به آن نپرداختنه
اند. به همین دلیل، در ماه محرم، پلیس مجبور شد به مقابله قهري با دسته هاي قمه زنی دست بزند و مرتکبان به این فعل حرام را
دستگیر و به مقام قضایی معرفی کند. این در حالی است که براي نهادینه شدن اجراي حکم به کار فرهنگی مدام و مستمر نیاز
داریم. در مقابل تحرکات فمینیستی و تلاش غرب براي تحقیر حجاب و مذموم شماري آن می توان قدر و منزلت بانوان را از
دیدگاه پیشوایان دینی؛ حضرت زهرا علیهاالسّلام و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه اطهار علیهم السّلام ، مطرح و با
معرفی بانوانی که با داشتن حجاب به موفقیت هاي علمی و اجتماعی و اقتصادي رسیده اند، از حرکت هاي موذیانه در تسخیر سنگر
به سنگر عفاف و حجاب قویاً پیشگیري کرد?. وضعیت حجاب در ایرن در سه دهه گذشته چه فراز و فرودهایی داشته است?؟ فراز
و فرود، سختگیري یا آسانگیري در بحث حجاب و نابهنجاري در پوشش، متأثر از چالش هاي سیاسی در سطح جامعه است و نمی
توان فعالیت احزاب و دیدگاه مسئولان دولتی را در این امر بی تأثیر دانست. در برخی از فصول، جریان هاي سیاسی و برخی از
مسئولان قواي سه گانه اجراي اصل قانون از سوي نیروي انتظامی را به چالش می کشیدند و حتی قانون را لوث و با بهره گیري از
مطبوعات، مقابله با مجرمان را تخطئه میکردند. براي مثال، به جاي اینکه خطرات ناشی از تماشاي برنامه هاي تلویزیونی شبکه هاي
ماهواره را به مردم بگویند، ناجا را به علت برخورد با این پدیده به مسلخ می بردند یا برخورد با مزاحمان خیابانی، زنان خیابانی،
بدحجابی و تبرح جاهلی را به برخورد با جوانان تعبیر می کردند. هم چنانکه در برخورد پلیس با دزدان مال مردم، کسی نمی تواند
بگوید که نباید با آن مبارزه کرد و نمی تواند حتی به بهانه اضطرار از قبیل فقر وگرسنگی مجوز سرقت صادرکند، در امر برخورد با
دزدان عفت و حجاب نیز باید آنانکه وظیفه از بین بردن زمینه هاي بدحجابی و فراهم آوردن زمین حجاب و عفاف را دارند، به
تکلیف خود عمل کنند و پلیس هم به عنوان عامل قهري حفظ امنیت اخلاقی به وظیفه خود عمل میکند?. آیا مشکلات اقتصادي نیز
درگسترش پدیده بد حجابی موثر بوده اند?؟ هم چنانکه گفته شد، پدیده هاي اجتماعی عوامل موجده متفاوتی دارند که
نابهنجاري در پوشش یا گرایش به رفتارهاي مغایر با ارزش هاي اجتماعی و دینی و بی عفتی نیز از این امر مستثنا نیست. فقر
اقتصادي، ضعف باورهاي دینی، کج کارکردي نهادهاي فرهنگی، زیاده خواهی جنسی، بالا رفتن سن ازدواج، روحیه جلوه گري،
تبلیغ هم سالان، اثرات مخرب تبلیغات بیگانگان، کج کارکردي گروه هاي مرجع، آلوده سازي گروه هاي مرجع و... از جمله این
عوامل است. برخی مواقع نیز تغییر الگوي پوشش و تبرج تعدادي از جوانان پسر و دختر، فعالیت هاي تبلیغاتی دیداري و نوشتاري
دشمن که در برنامه هاي تلویزیونی ماهواره، مجله هاي تبلیغاتی و اعزام مانکن هاي متحرك (مزدوران و عناصر وابسته به آنها)
تجلی می یابد، اثر مستقیم دارند. مشکلات اقتصادي نیز از بسترهایی است که سبب بروز علل موجده بی عفتی یا بدپوششی می
شود. نارسایی موجود در بحث کنترل مدیریت سیستم اقتصادي و هجوم فقر به خانواده ها و سخت شدن تأمین معیشت، برخی
فسادهاي اخلاقی را رواج یا سن ازدواج را افزایش می دهد. به ناچار، در صورت تأمین نشدن نیازهاي جنسی از طریق طبیعی و
روش عادي، بحث جلوه گري و ظاهر شدن در محل هاي پر تردد براي خودنمایی پیش می آید و آن اتفاقی می افتد که نباید
بیافتد?. گسترش بد حجابی در جامعه چه آثار و پیامدهاي ناگوار فرهنگی- اجتماعی دارد?؟ نابهنجاري در پوشش، آرایش
نامتعارف و حاضر شدن در ملأ عام، نگاه ها را آلوده می کند و زمانیکه تیر زهرآگین نگاه ناپاك بر دل نشست، این آلودگی به
ظاهر حظ بصر، تعقیب و مزاحمت و مفاسد اخلاقی را به بار خواهد آورد. حتی بی عفتی در معاشرت ها نمود پیدا میکند و در
اجتماع نیز گسترش خواهد یافت. چنین پدیده اي، ارکان خانواده را تهدید و بنیان آن را دچار تزلزل می کند. آراستن زنان و تبرج
جاهلی آنان را در معرض خطر قرار می دهد و نابودي چارچوب هاي عفاف و پاك دامنی را به دنبال دارد. جرم هایی مانند زنا یا
قتل هاي ناموسی و تجاوز به عنف نیز در قلمرو این نابهنجاري رخ می دهد ?. برخی، اقدام هاي اخیر نیروي انتظامی در برخورد با
پدیده بدحجابی را زیر سوال می برند و می گویند نباید با این پدیده برخورد خشونت آمیز داشت. نظر شما در این باره چیست؟
صفحه 86 از 141
?ساده انگاري است اگر بگوییم با این پدیده صرفاً باید به صورت لین و با ابزارهاي فرهنگی مقابله کرد؛ زیرا این دیدگاه زمانی
اثربخش است که بیماري در جامعه پا نگرفته باشد و مراحل ابتدایی خود را سپري کند یا اینکه قبل از وقوع، قصد پیشگیري داشته
باشیم. پس از وقوع و گسترش آن اعم از اینکه از نارسایی هاي داخلی متأثر شده یا عوامل خارجی آن را به وجود اورده باشد،
ضرورت دارد که هم اصل واکسینه شدن افراد سالم پیگیري شود و هم افراد مبتلا درمان شوند. به عبارت دیگر، باید سلبی و ایجابی
برخورد شود. متأسفانه در حال حاضر، همه این وظیفه خطیر را ناجا پیگیري می کند و تلاش دارد وظیفه خطیر ارکان فرهنگی و
گروه هاي مرجع و نهادهاي مدنی را به آنان یادآوري کند و شاید بتواند مسئولیت پذیر شود?. هماهنگی میان دستگاه هاي مختلف
تا چه حد در مبارزه با پدیده بدحجابی مؤثر است?؟ اگر هماهنگی لازم در این حرکت مصلحانه بین تمامی ارکان نظام و دستگاه
هاي دولتی و نهادهاي مدنی ایجاد نشود و دیگران، خود را در تولید فرهنگ و رفتار و تثبیت فتوحات مسئول ندانند یا به جاي
همراهی، ساز مخالف بزنند، باید منتظر استیلاي اشرار در جامعه بود. آن گاه باید فاتحه عفت و اخلاق را خواند. البته تا زمانیکه
خون غیرت در رگ سربازان مقام عظماي ولایت و مومنان جامعه در جریان است، این مسئله رخ نخواهد داد. به طورکلی، در همه
رخدادهاي اجتماعی باید تقواي الهی را در نظر داشت؛ زیرا در این صورت فریضه امر به معروف و نهی از منکر احیا می شود.
احزاب سیاسی و دستگاه هاي دولتی و نهادهاي مدنی نیز به دنبال رضاي خداوند خواهند بود و مردم نیز برابر با آموزه هاي دینی
رفتار خواهند کرد که رشد فضایل و طرد رذایل را در پی دارد.
ضرورت بسیج همگانی براي اصلاح وضع موجود حجاب
گفت وگو با فرشته ساسانی؛ مشاور وزیر و مدیر کل دفتر امور بانوان وزارت کشور اشاره" دفتر امور بانوان وزارت کشور "با توجه
به ارتباط گسترده اي که از طریق کمیسیون هاي امور بانوان استانداري ها، با اقشار مختلف زنان در سراسرکشور دارد، می تواند
نقش برجسته و تأثیرگذاري در زمینه آسیب شناسی و مسئله شناسی حوزه مباحث زنان و هم چنین سیایستگذاري ها و برنامه ریزي
هاي مرتبط با این حوزه داشته باشد. با توجه به این موضوع، گفت وگو با سرکار خانم فرشته ساسانی، مشاور وزیر و مدیر کل
محترم دفتر امور بانوان وزارت کشور را غنیمت شمرده و پرسش هاي مان در زمینه علل و عوامل گسترش بدحجابی در سال هاي
اخیر و راه کارهاي مهار این ناهنجاري اجتماعی را با ایشان مطرح کردیم. متن پیش رو حاصل این گفت وگوست. برخی معتقدند
جامعه ایران از نظر بدحجابی در شرایط بحرانی قرار دارد؛ چون بدحجابی به ناهنجاري گسترده اجتماعی تبدیل شده است. به عنوان
مسئول دفتر امور بانوان وزارت کشور با توجه به اطلاعات و اخبار و آماري که در این زمینه در دسترس دارید، ارزیابی شما از این
موضوع چیست?؟ بحث جامعه ایران غیر از خیابان هاي تهران و بعضی از شهرهاست. جامعه ایران با بحث حجاب پیوند عمیقی دارد
و این مطلب از منظر فرهیختگان و آشنایان با تاریخ ایران امر بدیهی و شفافی است. البته در طول سال هاي بعد از جنگ که وجهه
همت کارگزاران متوجه مقوله سازندگی اقتصادي و توسعه سیاسی بود، نسبت به مسائل فرهنگی غفلتی صورت گرفت که در قالب
ناهنجاري هاي اخلاقی و اجتماعی بروز کرد. خصوصاً در موضوع حجاب که گرفتار افسارگسیختگی شد که از منظر دستگاه هاي
فرهنگی و اجرایی هم غافل نماند. البته مجلس هفتم توجهی کرد، ولی به دلیل بعضی بحث هاي سلیقه اي و سیاسی پیگیري نشد.
تصور من این است که اگر موضوع هاي فرهنگی مورد بی مهري قرار گیرند، به ناهنجاري اجتماعی تبدیل می شوند و بی
توجهی به ناهنجاري هاي اجتماعی، زمینه ي بروز اقدامات امنیتی را فراهم میکند و این مطلب به ضعف و سستی برنامه ریزان برمی
گردد ?. آن چه امروز به عنوان وضعیت حجاب در جامعه می بینیم، برآیند عوامل گوناگون اقتصادي، سیاسی و فرهنگی است. به
نظر شما چه عواملی در ایجاد این شرایط که ما به عنوان بحران اجتماعی یا ناهنجاري اجتماعی از آن یاد میکنیم، نقش دارند؟
?موضوع حجاب از ابعاد مختلف فرهنگی- اجتماعی حتی امنیتی قابل بحث است؛ یعنی با سلامت نظام اسلامی رابطه دارد. اگر
صفحه 87 از 141
نسبت به این قضیه، اقدام جدي و هماهنگی صورت نگیرد، ممکن است با بعضی کاستی ها و حتی فشارهاي سیاسی روبه رو شویم.
من به اختصار، بعضی از عواملی را که موجب بروز یک شلختگی رفتاري است، عرض می کنم. شاید یکی از مهم ترین عواملی که
موجب بروز برخی از ناهنجاري ها شد، تضعیف نهاد خانواده است. خانواده، اولین و اصلی ترین جایی است که تربیت انسان در
آن صورت می گیرد. هرچه کارکرد خانواده تضعیف شود، هدایت، ولایت و نظارت بر فرزندان ضعیف می شود. در نتیجه، انسان
هایی که از هدایت خانواده بهره مند نیستند، به رفتارهاي نامناسب روي می آورند. امروزه انسان احساس می کند که خود خانواده،
فضاي امنی براي فرزندان نیست. زمانی مادران گمان می کردند که تنها باید مراقبت کنند تا فرزندشان به کوچه نرود؛ چون ممکن
است بدآموزي داشته باشد و در خانه می تواند او را درست تربیت کند. اکنون ورود تکنولوژي و انواع وسایل ارتباط جمعی مانند
رسانه ها، ماهواره، اینترنت و مجله هاي مبتذل به خانه ها، جایی براي تربیت والدین باقی نگذاشته است. گویا خانواده وظیقه تربیتی
خود را به دست امپراتوري رسانه سپرده است. شما وقتی مادر باحجابی را در خیابان کنار دختري بدحجاب می بینید، نشان می دهد
که این مادر در انتقال پیام به فرزندش موفق عمل نکرده است. میزان تعامل و گفت وگوي فرزندان با پدر و مادر در داخل خانواده
ها نیز کاهش پیدا کرده است؛ چون رسانه به جاي والدین نقش آفرینی میکند. در آمارها آمده است که میزان گفت وگوي مادر با
فرزند در روز به سه دقیقه کاهش یافته است. با این مقدار ارتباط عاطفی، انتظار چه معجزه اي را داریم. خانواده، حصن حصین
تربیت انسان است که متأسفانه گرفتار توفان هاي جدي شده است. از این نظر، تحکیم بنیان خانواده از مهم ترین وظایف تشکیلات
زنان در قانون برنامه چهارم توسعه است. دومین عاملی که می توان از آن یادکرد، مدرسه است. مدرسه جایگاه والایی دارد. در این
سال ها متأسفانه بحث هایی چون برابري جنسیتی در نظام آموزشی، برابري نقش ها و حتی جابه جایی نقش ها، آسیب بزرگی در
نظام آموزشی ما ایجاد کرد. خاستگاه بسیاري از معضلات اجتماع، مدرسه است؛ چون بعضاً آموزش هایی در مدرسه داده می شود
که اساس رفتارهاي ناهنجار اشخاص را رقم می زند. نظام آموزشی در ایجاد این وضعیت مقصر است، چون باورها را تضعیف و
نقش ها را جابه جا کر د. عامل سوم، اجتماع است که بعضا با نوعی افسار گسیختگی روبه روییم و مجموعه هاي فرهنگی و
اجرایی ما هماهنگ عمل نمی کنند. براي نمونه، در نماز جمعه، مردم را به حجاب و عفاف دعوت میکنند یا مثلًا نیروي انتظامی
گاهی بگیر و ببند راه می اندازد وکارت سبز و قرمز می دهد، ولی می بینید که صدا و سیما و محافل فرهنگی به گونه دیگري عمل
می کنند. الآن سینما درکرانه امنیت واقع شده است و بسیاري از بدآموزي ها به راحتی از طریق سینما به جامعه القا می شود. از
طرفی در طول این سال ها با هجوم افکار فمینیستی از غرب به ایران و ترسیم روابط زن و مرد در قالب ظالم و مظلوم وگسترش
تقابل و تخاصم، رفاقت ها به رقابت ها تبدیل شد و زنان گمان کردند براي رفع استضعاف یک راه بیش تر وجود ندارد و آن هم
کپی برداري از رفتارهاي مردانه است. اگر شما گویش مردانه، پوشش مردانه، منش مردانه را مشاهده میکنید، به جهت آن است که
تفکر فمینیستی به ظاهر ستیز با مردان دارد، ولی در واقع، مر دسالار است و ارزش هاي مردانه را تبلیغ می کند. یکی دیگر از
محورهاي مهم، تکیه بر بحث حقوق محوري است که دروازه هاي تخاصم و تقابل را به روي ما گشود و مشکلات بسیاري ایجاد
کرد. این مجموعه عوامل موجب سستی در ارزش ها و افزایش آسیب ها شد ?. شما عوامل مختلفی مثل آسیب پذیر شدن نهاد
خانواده، جابه جایی جنسیتی وکاهش ارتباط در نسل جدید را مطرح فرمودید. اینگونه در ذهن تداعی می شود که ما موجودي را
بدون هیجگونه دفاع و حقافی رهاکردیم و آسیب هاي وارد شده از سوي این عوامل به تن نحیف و ضعیف این موجود کارگر شده
و آن را به این روزکشانده است. درکشور، نهادهاي فرهنگی و اجتماعی مختلفی داریم که هرکدام عهده دار سیاستگذاري، برنامه
ریزي یا اجراي امور فرهنگی هستند. در حوزه فرهنگ نیز بسیار خرج کرده ایم؟ چون هر سال در بودجه کشور، ردیف هاي فراوانی
به مخارج فرهنگی اختصاص پیدا میکند. به جز آن، شعار فرهنگی هم زیاد می دهیم و همیشه انقلاب مان را انقلاب فرهنگی معرفی
می کنیم. با وجود این همه نهاد فرهنگی و هزینه هاي فرهنگی سنگین و مطالبه مردمی براي رسیدگی به این موضوع، چرا پیکره
صفحه 88 از 141
فرهنگی جامعه به ویژه بخش بانوان و موضوع حجاب، اینگونه بی دفاع رها شده است?؟ بعضی از نهادهاي فرهنگ ساز ما در این
سال ها فرهنگ سوزي کرده اند. نمونه آن، اقدامات بعضی از فرهنگسراها است. واقعاً داوري کنید این ها در تحکیم فرهنگ این
کشور چه قدر خدمت کرده اند. البته در این سال ها همت ما سازندگی اقتصادي بود و مدلی را که در توسعه اقتصادي در نظر
گرفتیم، کپی برداري از مدل هاي غربی بود. در مدل هاي غربی توسعه، شاخص هاي توسعه اقتصادي در زمینه کشاورزي، صنعت و
خدمات است که فرهنگ را هم جزو خدمات می دانند. وقتی مدل توسعه ما این باشد، فرهنگ به حاشیه می رود و پول هایی که
باید صرف گسترش فرهنگ کشور شود، صرف مبارزه با امور فرهنگی می شود. در مدل توسعه غربی ممکن است جامعه پر از
دلار شود، ولی عدالت در آن نیست. کشاورزي و صنعت مدرن هست، ولی اخلاق الهی نیست، بلکه اخلاق هم در خدمت
سودآوري و سرمایه سالاري است. این پرسش را از منظر دیگري مطرح می کنم. با نگاهی به رویدادهاي حوزه مباحث زنان در سه
دهه گذشته درمی یابیم از تیر 1359 گه بحث الزام پوشش حجاب اسلامی در اداره ها مطرح شد، هر ساله رویداد مهمی در حوزه
حجاب پدید آمده و برگزاري تجمع ها، همایش ها و راه پیمایی هاي گوناگونی با محوریت حجاب، این موضوع را به موضوعی
داغ تبدیل کرده است.در برخی زمینه ها، با فشار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادي توانستیم در عرض مدتی کوتاه یا طولانی، موضوعی
را نهادینه و فرهنگ سازي کنیم، ولی ما هنوز نتوانسته ایم موضوع حجاب را در جامعه خود تبین و نهادینه کنیم. چرا موضوعی که
دو سه دهه درباره آن بحث و گفت وگو می کنیم، سرانجام درستی پیدا نکرده و همواره به عنوان موضوع پرتنش فرهنگی مطرح
بوده است؟ * در مفاهیم ارزشی، انسان ها از دو سرمایه فطري برخوردارند: بینش الهی و گرایش به خوبی ها. گرایش به پوشش و
مستوري وگریز از فجور و بی بندوباري در نهاد انسان هاست و امروزه برترین نماد مسلمانی، حجاب است و فرد محجبه عملًا از
مبانی غربی اعلام استقلال فکري می کند و به جایگاه مسلمانی اتصاف دارد، ولی اگر عده اي دست ها را به حالت تسلیم بالا برده
اند، به دلیل آن است که تهاجم به حجاب امر جدیدي نیست، ولی جدي است. متأسفانه تلاش مستمر، هماهنگ و منطقی براي
حفظ این" نماد مسلمانی " و" هنجار اجتماعی " در طول این سال ها کمتر صورت گرفته است.بحث راهبردهاي گسترش فرهنگ
حجاب و عفاف در پایان دولت هشتم تنظیم شد؛ چون کارگزاران احساس می کردند دیگر نمی شود از این موضوع غفلت کرد. با
این حال، چون زمان دولت رو به پایان بود، در عمل مسکوت ماند. در دوره جدید دوباره درباره آن بحث و گفت وگو شد و
سرانجام کار را به کمیته راهبردي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپردند. نمایندگان ارشد همه دستگاه ها در جلسه هاي آن
کمیته حاضر بودند. به تناسب شرح وظایف دستگاه هاي مختلف، وظایفی براي آنها مقرر و ابلاغ هم شد، ولی در عمل اتقاق
خاصی نیفتاد. اگر این طرح اجرا شود، فکر می کنم 50 تا 60 درصد مشکل را حل می کند. البته رئیس جمهور در حکمی، وزیر
فرهنگ و ارشاد اسلامی را موظف کرده است که گزارش دستگاه هاي مختلف را دریافت کند و هر شش ماه یک بار به ایشان
گزارش دهد. احساس می کنیم نسل جدید، رویکرد ما را درباره تبلیغ و ترویج حجاب پس زده و چندان نپذیرفته است. نگاه ما در
تبلیغ و ترویج حجاب و پوشش همان صورت ظاهري یعنی چادر، مقنعه، مانتو و مانند آن است وکم تر به بحث عفاف پرداختیم. به
همین دلیل، فرهنگ عفاف در جامعه آسیب دیده و وضعیت کنونی حجاب در جامعه، تابع آسیب دیدن وضع عفاف در جامعه
است. بنابراین، براي اصلاح وضع حجاب در جامعه ابتدا باید به ترمیم وضع حیا و عفاف یردازیم. به نظر شما، به جاي تمرکز بحث
بر محور حجاب، تمرکز بر محور عفاف بهتر نیست؟ اگر بخواهیم چنین کاري انجام دهیم، در رویکردها، عملکردها و سیاستگذاري
هاي مان چه تغیري باید بدهیم؟ * میان این دو پدیده، بیگانگی و دوگانگی نمی بینم. حجاب و عفاف از هم دیگر جدا نیستند،
بلکه در هم تنیده هستند. حجاب همان عفت ظاهر و عفاف همان حجاب باطن است. حجاب، ثمره عفت وجودي انسان و عفاف،
ریشه حجاب است. بعضی ها اعتقاد دارند عفاف امري درونی است. نفی نمی کنیم، ولی آیا این امر درونی راهی به بیرون پیدا می
کند؟ عفاف وقتی ظهور بیرونی پیدا می کند، در قالب حجاب جلوه گر می شود. پس از این جهت میان این دو ارتباط وجود دارد.
صفحه 89 از 141
آسیب دیدن حجاب به معناي آسیب دیدن عفاف است و آسیب دیدن عفاف موجب آشفتگی ظاهري حجاب است. * اگر بخواهیم
بیش تر به درونی کردن این موضوع بیاندیشیم، وضعیت بسیار تفاوت دارد تا اینگه رویکرد ما تنها اصلاح ظاهر باشد. اگر بخواهیم
بیش تر به اصلاح ظاهر بپردازیم، بهره گیري ازگشت هاي مراقبتی، نیروي انتظامی، قوه قضایه و مراقبت هاي معمولی را می طلبد.
در مقابل، اگر بخواهیم بحث عفاف را نهادینه و درونی کنیم تا برون دادکشش درونی افراد جامعه به ویژه دختران و زنان به صورت
حجاب نمودار شود، باید میان رویکردها و عملکردها تمایز و تفکیک قائل شویم. نظر شما چیست؟ درونی سازي مفاهیم ارزشی در
یک جامعه دینی بسیار ضروري است، دین با دو مفهوم" مبدأ "و" معاد "مرتبط است و گمان می کنم مهم ترین دغدغه متولیان
جامعه دینی، نهادینه سازي ارزش هاست. الگویی که قرآن از سعادت انسان ها بیان می کند، دو شاخصه دارد: ایمان و عمل صالح،
رتبه عمل متأثر از ادراك است. تا انسان چیزي را باور نکند، به آن ایمان نمی آورد و نمی پذیرد و تا وقتی نپذیرد بر اساس آن
عمل نمی کند. پس باور کردن اندیشه انسان مقدّم است، ولی این به معناي آن نیست که نهادهاي اقتدارگرا به وظیفه خود عمل
نکنند و با سوداگران، هنجارشکنان و معاندان برخورد نکنند. در مجموعه راهکارهاي گسترش فرهنگ حجاب و عفاف حدود 300
وظیفه را مطابق با شرح وظایف دستگاه هاي مختلف براي آنان رقم زده است که اگر به وظیفه خود دقیق عمل کنند، شاهد رفع
بسیاري از معضلات و مشکلات خواهیم بود. البته ذکر نکته اي لازم است، می دانید در دوره اصلاحات، 16 پژوهش ملی در زمینه
مشارکت سیاسی- اجتماعی بانوان و اشتغال صورت گرفت که رویکرد دولت را در موضوع زنان نشان می داد، ولی تنها 2 درصد
از پروهش هاي استانی مربوط به بحث حجاب است. بعد ازگذشت حدود 30 سال از انقلاب، هنوز هم بهترین کتاب در زمینه
حجاب، کتاب شهید مطهري است و این نشان می دهد که تولیدات فرهنگی ما کم بوده است و در نهادینه سازي ارزش ها و
حفاظت از سرمایه عمومی و همگانی" فطرت " کمتر کار کرده ایم. شما بر ضرورت رشد و ارتقاي فرهنگی براي مبارزه با فرهنگ
بدحجابی تأکید کردید. به باور بسیاري از صاحب نظران، بحث حجاب در جامعه ما مولود شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادي
است. به همین دلیل، برخورد فرهنگی صرف را کارآ نمی دانند. آنان چنین استدلال می کنند که به دلیل وجود عوامل اجتماعی،
سیاسی و اقتصادي زمینه ساز فرهنگ بدحجابی، برخوردهاي انتظامی و قضایی چندان پاسخ نمی دهد و هر ازگاهی موجی آغاز می
شود و بلافاصله فروکش می کند. نقش عوامل اجتماعی، اقتصادي و سیاسی را در زمینه گسترش بدحجابی از یک طرف و براي
اصلاح فرهنگ حجاب در جامعه از طرف دیگر چه گونه می بینید؟ * به این مو ضوع باور دارم و پیش تر هم گفتم که مجموعه اي
از عوامل، این شرایط را ایجاد کرده اند. به طور طبیعی، شرایط سیاسی در این قضیه نقش دارد. از ابتداي انقلاب، زنانی که در راه
پیمایی هاي خیابانی شرکت و در جبهه و جنگ همکاري و هم یاري کردند، نماد پوشش دینی را با خود داشتند که نشانه حمایت
از سیاست دولت بود. به همین دلیل، دشمنان تلاش کردند به" نماد "حمایت از دولت و نظام حمله کنند. همانگونه که جبهه نظامی
را به روي ما بازکردند، در جبهه فرهنگی هم تلاش می کنند دوستان و حامیان نظام را از دست ما بگیرند. معلوم نیست آن خطري
که از ناحیه حجاب و پوشش احساس می کنند، کم تر از آن چیزي باشد که در جبهه هاي جنگ احساس می شد. درباره عوامل
اقتصادي، ما سال ها گفته ایم چادر، حجاب برتر است، ولی چند کارخانه داریم که چادر (حجاب برتر) را در اختیار زنان قرار دهد
و هنوز پوشش برتر ما ازکره و ژاپن می آید. این کار هزینه بر است و با توجه به این که بنیه اقتصادي نوع مردم ما، متوسط و ضعیف
است، ما نمی توانیم از همه مردم انتظار داشته باشیم که بیست تا چهل هزار تومان براي خرید چادر هزینه کنند، در زمانی که مانتوي
تنگ و کوتاه و چسبان را با 5 تا 10 هزار تومان هم می توانند بخرند، عوامل اجتماعی هم این مسئله را دنبال می کنند. درباره این
که براي اصلاح این وضعیت چه باید کرد، گمان می کنم تا وقتی بسیج همگانی همه عوامل فرهنگی و اجرایی صورت نگیرد و
همه مسئولان و دست اندرکاران فکري، فرهنگی و اجرایی در این قضیه هم قسم و هم داستان نشوند، اتفاق خاصی نمی افتد. مانند
گذشته، موجی می آید و می رود. البته درباره حرکت نیروي انتظامی و طرح ارتقاي امنیت اجماعی که تحلیل هاي مختلفی را به
صفحه 90 از 141
دنبال داشت، گمان می کنم جامعه باید تشکر و قدردانی از این عزیزان را فراموش نکند و شوراي فرهنگی- اجتماعی هم بیانیه اي
صادر کرد. نیروي انتظامی، ضابط قوه قضایه است و باید با جرایم برخورد کند. انتظار فرهنگ سازي از نهاد" اقتدارگرا "به
معناي جا به جایی نقش هاست. اگر دستگاه هاي فرهنگی، قوي، متحد و هماهنگ عمل می کردند، نیروي انتظامی مجبور نبود یک
تنه وارد میدان شود و آماج انواع انتقادها قرار گیرد. - در چند دهه گذشته، همواره گفته ایم خواهرم! حجاب تو مشت محکمی
است بر دهان استکبار جهانی و از این قبیل صحبت ها. به عبارت دیگر، همواره چادري و محجبه بودن را به عنوان نماد وابستگی و
التزام به نظام جمهوري اسلامی مطرح و تلاش کرده ایم صبغه سیاسی بحث حجاب را تقویت کنیم. آیا در این سال ها بیش از
اندازه بر جنبه سیاسی حجاب تأکید نکرده ایم که وضع کنونی را پدید آورد و زمینه ساز برخی بی مهري ها به حجاب و فاصله
گرفتن مردم از حجاب باشد؟ * توجه به قصه آفرینش در قرآن، تذکر به این موضوع است که" پوشش " امري است فطري. انسان
به الهام فطري درمی یابد که" مستوري " یک نوع ارزش است و باید از لباس کرامت صیانت کرد، ولی با زبان فطرت کمتر سخن
گفته ایم. در بیان استدلالی هم گاه به خطا رفته ایم. فلسفه پوشش را حفظ مردان از گناه دانسته ایم؛ چرا که قدرت تحمل و
کفّ نفس بر مشتبهات ندارند، حال آن که در نگاه دینی، حجاب یک نوع دلواپسی حق است براي حفظ حریم افراد. هدف حجاب
آن نیست که افراد" مهجور "شوند، بلکه آن است که به خوبی" مشهور "شوند و مزاحمت هاي اجتماعی از آنان برداشته شود. و
البته به طور طبیعی، خاصیت آن، بهره مندي جامعه مردان و ارتقاي سلامت اجتماعی است. پس تحلیل ابعاد مختلف فرهنگی-
اجتماعی پوشش و پرهیز از تأکید بر یک جنبه حجاب، شوق و علاقه افراد را بر می انگیزاند. - در یکی دو سال گذشته، فعالیت
هایی براي سر و سامان دادن به وضع حجاب و پوشش بانوان آغاز شد؛ مجلس شوراي اسلامی در مورد اصلاح وضعیت پوشش و
لباس ملی طرح داد؛ نیروي انتظامی نیز نمایشگاه عفاف برگزار کرد. به طورکلی آیا با چنین اقدام هایی می توانیم به نتیجه مثبت و
مؤثر در اصلاح وضعیت حجاب برسیم یا اینکه اینگونه کارهاي مجلس و دولت بیش تر اقدامات انفعالی زودگذر است که نمی
توان به تأثیر آن ها چندان دل خوش داشت؟ * توجه به مطالبات جامعه و پاسخگویی به آن اقدام شایسته اي است، ولی آن چه مهم
است، تداوم اقدامات به منظور جریان سازي است و تا این مهم محقق نشود و بستر مناسبی فراهم نگردد، انجام این امور از قبیل
"همایش " است و" نمایش. " به مصوبه شوراي فرهنگ عمومی اشاره فرمودید که وظایف همه دستگاه هاي مختلف در آن به
صورت جامع روشن است. زمان چهارساله اي نیز براي اجراي آن در نظرگرفته شده است که فاز اولش از فروردین 1386 آغاز می
شود و تقریباً هم می توان گفت که جامع هم هست. براي وزارت کشور نیز به عنوان یکی از دستگاه ها، ده وظیفه را پیش بینی
کرده اند تا در راستاي طرح گسترش حجاب و عفاف عمل کند. آیا این طرح را به عنوان نقطه عزیمت و حرکت مناسب ارزیابی
می کنید یا خیر؟ آسیب هایش را چه گونه می بینید؟ * البته بعضی اشکال می کنند که این طرح فاقد نگاه سیستمی است و
سازوکارهاي لازم را براي اجرا ندارد. - منظورشان از مشکل سیستمی این است که این طرح همه جانبه نگر نیست؟ * لابد منظور
همین است، ولی من گمان می کنم این طرح، محصول سال ها کارکرد محافل زنان و شوراي فرهنگی- اجتماعی است و می تواند
برنامه عمل باشد. مهم این است که ما حرکت اصلاحی را آغاز و در ضمن کار، تکمیل کنیم. حضرت علی(علیه السلام) می
فرماید": مَا لا یُدْرَك کُلُّهُ لا یُتْرَك کُلُّهُ. " اگر انسان به همه خیر دست رسی ندارد، عقل حکم می کند که همه آن را هم از دست
ندهد. البته باید توجه داشت که جامعه با" اجراي حکم " اصلاح می شود، نه با" انشاي حکم. - " یعنی براي اجراي طرح، برنامه
ریزي وجود دارد؟ * بله. - به عنوان نماینده وزارت کشور در این حرکت چه نقشی دارید؟ آیا براي اجراي بندهایی که براي
وزارت کشور پیش بینی شده است، گامی برداشته اید و براي نهادهاي مختلف وزارت کشور در این زمینه چه برنامه هایی دارید؟ *
درباره وظایف یازده گانه وزارت کشور، جلساتی به ریاست جانشین وزیر برگزار شد و وظایف واحدهاي مختلف امنیتی، امور
اتباع بیگانه، مرزها، امور بانوان... مشخص شد. دفتر ما هم موظف است در زمینه هاي آموزشی، پژوهشی و اجرایی، اقداماتی را
صفحه 91 از 141
سامان دهد که درگام اول کمیته اي به نام حجاب و عفاف تشکیل دادیم و از افراد متخصص دعوت به همکاري کردیم تا بتوانیم
اراده برنامه را تا اقصی نقاط کشور جاري کنیم و در آینده ویژه نامه اي را به همین منظور منتشر می کنیم تا از اقدامات صورت
گرفته اطلاع رسانی کنیم. در گفت و گو با دبیر محترم شوراي فرهنگ عمومی، ایشان می گفت که ما برنامه چهار ساله اي تهیه
کرده ایم. هرجا که برخورد کردم، از این برنامه ریزي اجرایی چندان خبر نداشتند. دستگاه ها طرح را تنها در همان حدي می بینند
که به آنها ابلاغ شده است و همه مقداري عجله و هراس دارند که به هر صورتی، تا پایان سال در این مورد گزارشی بدهند. آیا این
طور نیست؟ * این طرح ابلاغ شده و داراي چهار فاز است، فاز صفر آن که مطالعاتی بود که تا پایان اسفند 1385 به اتمام رسید و
اکنون فاز یک آن در دست اقدام است با عنوان" هوشیارسازي دستگاه ها "که مدت اجراي ان شش ماه است. - مطالبات جامعه ما
در مورد حجاب و عفاف، سازمان یافته نیست. اگر بتوان این مطالبات را نهادینه کرد و براي آن نقشی در جامعه ایجادکرد، شاید
ها را در این قضیه چه گونه می بینید؟ * توجه به ظرفیت NGO بتوان خلأ بخش هاي دولتی را ترمیم کرد. نقش نهادهاي مردمی و
هاي سازمان هاي مردم نهاد و استفاده از تو انایی هاي مردمی، نقش بسیار مهمی در پیشبرد امور دارد، به ویژه با توجه به سوگیري
ها تشکیل می دهند. ما در NGO جریان هاي اجتماعی و سیاسی که اعلام می دارد تا سال 2015 ، هفتاد درصد بدنه دولت ها را
هاي هم سو و NGO زمینه تثبیت، تقویت و تداوم این سازمان ها برنامه هایی در دست اقدام داریم و سعی کردیم با حمایت از
همراه بتوانیم گام بلندي در مسیر اجراي برنامه ها برداریم. با توجه به سیاست کاهش تصدیگري دولت در زمینه جذب نیرو،
نهادهاي مردمی می توانند" هم یاران " خوبی براي نیروهاي دولتی باشند. - با سپاس از این که وقت خود را در اختیار ما قرار
دادید. در پایان، اگر نکته اي باقی مانده است، بفرماید. * با توجه به این که دولت نهم طبق نقل، دولت بی رسانه اي است، دستگاه
ها هم نوعاً داراي" بلندگو "و" سخنگو "نیستند تا اطلاع رسانی صورت گیرد. پس ممکن است بعضی کارها هم پوشانی داشته
باشد. ما براي برنامه ریزي و اطلاع از برنامه هاي دیگر نهادها و سازمان ها، کمیته اي را تشکیل داده ایم که مسئولیت آن با آقاي
دکتر کوشکی، عضو هیئت علمی دانشگاه خواجه نصیر است و با دعوت از اساتید مجرب و فرهیختگان، ضمن طرح موضوع ها و
بهره مندي از آرا و نظرهاي ایشان، سعی در تصویب برنامه هاي علمی- کاربردي داریم که امید است ثمرات آن در اختیار علاقه
مندان قرار گیرد. از شما هم که این مجال را فراهم کردید، سپاسگزارم و امید دارم بیش از پیش موفق باشید.
آسیب ها و موانع گسترش فرهنگ عفاف و حجاب 1
گفت وگو با دکتر زهره طبیب زاده؛ رییس مرکزامور زنان و خانواده اشا ره" مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوري "یکی از
مهم ترین سازمان هاي دولتی متولی امور زنان درکشور ما به شمار می آید و به همین دلیل توقع و انتظار فراوانی از این مرکز براي
ایفاي نقش جدي و تأثیرگذار در سیاستگذاري ها، برنامه ریزي ها، قانونگذاري ها و طرح هاي اجراي مرتبط با زنان- از جمله در
موضوع حجاب و عفاف- وجود دارد. براي آشناي با دیدگاه هاي این مرکز در زمینه علل و عوامل گسترش بدحجابی در سال هاي
اخیر و دلایل ناکارآمدي دستگاه هاي فرهنگی، آموزشی و تبلیغی کشور درگسترش فرهنگ حجاب و عفاف، گفت وگوي را با
سرکار خانم دکتر طبیب زاده ریاست محترم این مرکز ترتیب دادیم و پرسش هایمان را با ایشان در میان گذاشتیم. متن پیش رو
حاصل این گفت وگوست. - وضعیت موجود حجاب و عفاف در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا بدحجابی را می توان
ناهنجاري یا آسیب اجتماعی دانست؟ * وضعیت موجود حجاب و عفاف در ایران امروز را می توان آسیب اجتماعی تلقی کرد و
ریشه آن به دوران هاي مختلف تهاجم فرهنگی در استعمار فرهنگی 1. این گفت وگو با همکاري معاونت محترم آموزش و
پرومش مرکز امور زنان و خانواده، تهیه شده است. می رسد که به طور رسمی از دوران قاجار آغاز شده است و هنوز ادامه دارد.
البته آن چه امروز به عنوان بدحجابی به صورت بدعتی آشکار مطرح است، به دوران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و گرایش
صفحه 92 از 141
مردم به دین و انجام دستورهاي دینی در جامعه برمی گردد که به تبع آن، سیاست مداران کشور از تداوم این روند، تصور مثبت
یافتند. به همین دلیل، از ضرورت برنامه ریزي براي تبیین و استمرار فرهنگ دینی (که حجاب و عفاف نیز جزو آن باشد) غافل
شدند و مباحث اقتصادي- سیاسی را سرلوحه برنامه هاي توسعه کشور قرار دادند و بیگانگان نیز از این فرصت استفاده کردند. صد
البته اگر راه کارهاي علمی، منطقی و دینی براي مقابله با آن در پیش گرفته نشود، می تواند به بحران جدي تبدیل شود. خوش
بختانه نکته مثبت و قابل توجه این است که آدمی، حقیقت واحدي است که حیاتش از دو بعد مادي و معنوي تشکیل یافته است. هر
کدام از این دو بعد، قابلیت رشد و تکامل دارند و تکامل یا نقص هر یک بر دیگري اثر مستقیم می گذارد. نگرش هر فرد نسبت
به خود و جهان پیرامونش بیش از همه بر حیات انسانی مؤثر است که برگرفته از بینش ها و نگرش هاست و به شکلگیري روش ها
و عملکردها می انجامد. از تعامل گرایش ها با روش ها، منش و شخصیت وجودي فرد ظاهر می شود. به همین دلیل، در قرآن، بر
ایمان و عمل صالح بسیار تأکید شده است. خداوند متعال، عفاف را در وجود بشر قرار داده است و انسان به طور فطري، به آن میل
و رغبت دارد. عفاف، باوري است که از بدو خلقت آدمی تاکنون بر انسان حاکم بوده است. البته ممکن است شکل و اندازه و
کیفیت نمود آن در دوره هاي مختلف، متفاوت باشد. حجاب نیز رکنی از ارکان عفاف است و قدمتی طولانی در میان همه انسان
ها به ویژه زنان دارد. بنابراین، با توجه به فطري بودن عفاف و حیا و حجاب که نماد ظاهري عفاف است، با برنامه ریزي صحیح می
توان امکان احیاي این هنجار را در شکل صحیح آن در جامعه فراهم ساخت. - چه عوامل و زمینه هایی را در ایجاد شرایط موجود
حجاب و عفاف در ایران مؤثر می دانید؟ سهم کدام یک از عوامل یا زمینه ها بیش تر است؟ * ناتوانی نظام آموزشی کشور در
نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف، تبیین نشدن درست فلسفه حجاب از سوي مراکز حوزوي و نهادهاي فرهنگی، مشخص
نبودن سیاست نظام در این زمینه و در نتیجه، اقدامات افراطی و تفریطی، ناکارآمدي رسانه هاي دیداري و شنیداري وکاهش نقش
نظارتی و تربیتی خانواده ها، هر کدام در ایجاد شرایط امروز عفاف و حجاب مؤثر بوده اند. البته در یک جمع بندي کلی، تبیین
نشدن شایسته فرهنگ اسلام، بحران سازي هاي متعدد دشمن و تلاش آنان در دین زدایی و جدایی جوانان از خانواده، در پیش
گرفتن سیاست هاي فرهنگی نامناسب، خلأ الگوهاي مناسب فرهنگی، فراهم شدن زمینه هاي بالا رفتن سن ازدواج، عقب نشینی
نیروهاي مذهبی به دلیل به کار نگرفتن روش صحیح در اجراي احکام اسلامی و تصور نادرست زنان از خود را نیز باید به این
عوامل افزود. - وضعیت حجاب و عفاف در ایران در سه دهه گذشته چه فراز و فرودهایی داشته است؟ آیا مراکز، سازمان ها و
نهادهاي دولتی به ویژه دستگاه هاي فرهنگی کشور در این فراز و فرودها نقش داشته اند یا اینکه این وضعیت، تابعی از شرایط
عمومی کشور بوده است؟ نقش این مراکز در گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و جلوگیري از بدحجابی چیست؟ به نظر می رسد
وجود دیدگاه هاي متناقض و متفاوت در زمینه مباحث فرهنگی، اجتماعی در سه دهه گذشته، عامل مهمی در خنثی سازي سیاست
ها و عملکردهاي فرهنگی نظام فرهنگ حجاب و عفاف باشد. شما چه تحلیلی از این موضوع دارید؟ * همانگونه که گفته شد، پس
از انقلاب، رویکرد دینی و توجه به دستورهاي دین مبین اسلام در میان مردم به شدت رشد یافت و لازمه استمرار آن نیز توجه بیش
تر سیاست مداران بود. متأسفانه بحران هاي به وجود آمده در کشور هم چون جنگ، بحران هاي اقتصادي، سیاسی، امنیتی و تنش
هاي اجتماعی، زمینه کم توجهی به عرصه فرهنگ را فراهم کرد. دشمن نیز که درصدد سود جستن از این خلأ فرهنگی بود، با
ترویج الگوهاي مصرفی و بی بندوباري، قبح بسیاري از مسائل غیراخلاقی را از بین برد. نبود برنامه ریزي صحیح براي کسب درآمد
و کار و مسکن مناسب براي ازدواج و افزایش بی کاري از یک سو و طبیعت جلوه گر و خودنماي زن از سوي دیگر سبب پایین
آمدن سطح عفاف و حجاب در جامعه شد و به تبع آن، تصمیم هاي مقطعی سیاست مداران سازمان ها و نهادها، به شکلگیري
اقدامات تفریطی و افراطی در برخورد با این معضل انجامید. این در حالی است که اصولًا وجود دیدگاه هاي متفاوت و متناقض
مسئولان و برخوردهاي فرسایشی و ناهماهنگ و مقطعی و بررسی غیر علمی یک موضوع از زوایا و جنبه هاي مختلف و در نظر
صفحه 93 از 141
گرفتن حاشیه هاي آن نه تنها در مورد بحث عفاف و حجاب، بلکه در مورد هر موضوع دیگري می تواند فعالیت هاي انجام گرفته
درباره آن موضوع را خنثی کند. موضوع عفاف و حجاب نیز از این قاعده مستثنی نبود، چنانکه در برهه اي از زمان، اقدام انتظامی،
مایه دل زدگی مردم و در برهه اي، آزادي و تسامح بیش از حد، سبب بی توجهی به ارزش ها شد. متأسفانه پایه هاي حریم عفاف
و حجاب دست خوش فراز و فرودهایی گشت که هم تابعی از شرایط عمومی کشور بود و هم مسئولان سازمان ها و نهادها در آن
نقش مؤثري ایفا کردند. - برخی معتقدند باید به جاي تأکید برگسترش" حجاب، " برگسترش" عفاف و حیا، "تأکید کرد. نظر
شما در این باره چیست؟ * عفاف دامنه گسترده اي دارد و گستر ?آن همه شئون فردي و اجتماعی را دربرمی گیرد و شامل عفت
در فکر، عفت در نگاه، عفت در معاشرت، عفت درکلام و در نهایت، عفت در پوشش یا همان حجاب می شود. بنابراین، اگر
عفاف و حیا را حجاب باطنی یک فرد و پوشش را حجاب ظاهري بدانیم و به داستان تکراري اهمیت هسته یا پوسته و ضرورت
تلازم آن در حفظ حیات توجه داشته باشیم، باید بگویم تهاجم فرهنگی غرب، در پی از بین بردن حیا و عفت در میان زنان و غیرت
در میان مردان ایرانی است. پس باید با هوشیاري کامل در برابر این دسیسه دشمن ایستادگی کرد. حجاب نیز که نماد عینی و نشانه
ظاهري عفت و حیا است، توجه بیگانگان را به خود معطوف داشته است و با شیوه ماي مختلف و تبین هاي متفاوت، در تضعیف این
امر می کوشند. بنابراین، حجاب و عفاف، لازم و ملزوم یکدیگرند و نمی توان به جاي یکی بر دیگري تأکید داشت، بلکه باید به
هر دو به طور هم زمان و گاه بر حسب شرایط مخاطب، با اولویت یکی بر دیگري به موضوع پرداخت. حذف یکی به کل ساختار
آسیب می زند. به همین دلیل، شوراي فرهنگی اجتماعی زنان، شوراي عالی انقلاب فرهنگی از سال 1372 ، بحث حجاب و عفاف
را سرلوحه برنامه ریزي و سیاستگذاري خود قرار داد که پس از فراز و فرودهاي مکرر و حذف و اضافات در دولت هاي متعدد،
مصوبه اي بسیار محدود و مختصر در شوراي عالی انقلاب فرهنگی در سال 1376 منتشر شد. به دلیل بی توجهی شدید مسئولان به
اجراي این مصوبه و بلکه توصیه هاي مکرر به تغافل به نام تسامح، مشکلات به حدي وسیع شد که موضوع بار دیگر در شوراي
عالی مطرح گشت. شورا پس از بحث و بررسی، دوباره راهبردهاي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب را در سال 1384 تدوین و
تصویب کرد که به دستگاه ها نیز ابلاغ شد. - آیا سیاست ها و رویکردهاي نظام اسلامی در دیگر حوزه هاي سیاسی، فرهنگی،
اقتصادي و اجتماعی هرچند به صورت غیرمستقیم می تواند بر فرهنگ حجاب و عفاف جامعه اثر داشته باشد؟ * اصولًا به طور مطلق
نمی توان گفت که هر یک از سیاست ها یا رویکردهاي نظام اسلامی جدا از دیگر حوزه هاست و متأثر از یکدیگر نیستند. تغییر
سیاست یا عملکرد در هر یک از حوزه ها می تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر دیگر حوزه ها اثر بگذارد و این امر در مورد
فرهنگ عفاف و حجاب نیز صادق است. - مهم ترین آسیب ها و نقاط ضعف مراکز، سازمان ها و نهادهاي دولتی در زمینه
گسترش فرهنگ عفاف وحجاب ومقابله با بدحجابی چیست؟ * حجاب یکی از ارزش هاي معنوي- مذهبی و قانونی کشور است و
بدیهی است که در برنامه هاي پنج ساله توسعه باید مورد توجه باشد. موضوع اصلی آن است که در برنامه هاي توسعه گذشته،
مبحث توسعه اقتصادي یا سیاسی سرلوحه فعالیت ها قرار گرفت و متأسفانه مباحث فرهنگی در اولویت نبود. در چند سال گذشته،
موضوع عفاف و حجاب، متولی مشخصی نداشت و مراکز، سازمان ها و نهادهاي دولتی متناسب با سلیقه، توان و تلاش خود و بر
اساس دستورالعمل هاي مکتوب و نامکتوب خود، درگسترش یا فرسایش این فریضه شرکت جستند. به نظر می رسد ناهماهنگی
مراکز با هم، رفتارها و برخوردهاي متفاوتی را پدید آورد که خوش بختانه پس از تصویب راهبردهاي گسترش فرهنگ عفاف و
حجاب و قرارگرفتن به عنوان مرجع عمل دستگاه ها، هر یک از دستگاه ها موظف به برداشتن مانعی از موانع گسترش این فرهنگ
شدند. هر کدام از دستگاه ها به تناسب وظیفه شان باید به فعالیت هاي فرهنگی و نظارتی (نظارت بر تولید و طراحی پوشاك)،
تصویرسازي صحیح از عفاف و حجاب و مبارزه با آثار منفی فرهنگ مبتذل و غیراخلاقی غرب، برخورد قانونی و انجام ممانعت
هاي لازم، فعالیت هاي مطالعاتی و تحقیقاتی و آسیب شناسی هاي لازم، گسترش فضاهاي تبلیغاتی مثبت، فعالیت هاي مشاوره اي،
صفحه 94 از 141
فضاسازي و محرم سازي محیط هاي آموزشی و پرورشی و اداري، تأسیس فرهنگ سراها و پژوهشگاه هاي مورد نیاز، تربیت
نیروهاي مؤثر در اجراي صحیح این فریضه و تهیه و تصویب طرح ها و لوایح و تدوین قوانین مورد نیاز و اجراي قوانین می
پرداختند. بررسی اینکه از مجموعه این فعالیت هاي هماهنگ، کدام یک آغاز و انجام یافته است وکدام نهاد، غافلانه یا از سر
تسامح، شانه خالی می کند، رسالتی است که بر دوش ارگان نظارتی این طرح؛ یعنی شوراي فرهنگ عمومی و وزیر فرهنگ و
ارشاد اسلامی گذاشته شده است. - به نظر شما مهم ترین مشکل در امرگسترش حجاب و عفاف چیست؟ * با توجه به اینکه حجاب
در ایران فراز و فرودهاي متعدد داشته، گسترش عفاف و حجاب در جامعه نیازمند حذف وکاهش موانع و مشکلات مختلفی است
که در سه دهه اهمیت خاصی دارند. براي نمونه، پذیرش نام بدحجابی، بدعتی بود که شکلگیري پی آمدهاي ناشی از آن به عنوان
یک ضد ارزش در میان گروهی از جوانان و بازتاب یافتن آن در روابط اجتماعی یکی از مشکلات امروز جامعه اسلامی است. هم
چنین عرضه شدن تدریجی این پدیده در اجتماع و انتخاب آن به عنوان یک الگو براي افرادي که به دلایل مختلف در پی
همانندسازي اند یا الگوگیري از والدین و اعضاي خانواده که مسائل شرعی به ویژه حجاب در میان آن ها به دلیل ضعف اعتقادي
و روابط اجتماعی، خانوادگی و فامیلی رعایت نمی شود، حضور ناکافی والدین در خانه به دلیل سرگرم شدن به رفع مشکلات
اقتصادي و انتقال نیافتن ارزش هاي اسلامی و تلاش نکردن براي نهادینه کردن این ارزش در میان فرزندان، نیاز جوانان به ابراز
وجود و نبودن امکانات و آگاهی هاي لازم براي برآورده شدن این نیاز از طریق اصولی و صحیح، توان و قدرت مقایسه در مورد
ارزش حجاب و زیان هاي بی حجابی در نسل جوان که پی آمدهاي آن، بی توجهی به حجاب و درك نکردن آن است و وجود
انواع پوشاك، ابزار و وسایل هم آهنگ با جدیدترین مدل هاي غربی در بازار مصرف مزید بر علت است. می توان گفت بحث
حجاب از زوایاي مختلف، مشکلات متعددي دارد. مهم ترین مشکل پس از تجمیع همه امکانات لازم براي گسترش حجاب و
عفاف، نبود عزم جدي دست اندرکاران براي اقدام هم نواي فرهنگی، آموزشی، هنري، اقتصادي و... در جهت تفهیم فواید عفاف
و حجاب و تعمیم امکانات اجراي بهینه آن است. - گسترش بدحجابی در جامعه چه آثار و پی آمدهاي ناگوار فرهنگی و اجتماعی
دارد؟ * حجاب از ارزنده ترین نمودهاي فرهنگی و اجتماعی در تمدن ایرانی- اسلامی است که اگرچه پیشینه آن به پیش از ورود
اسلام می رسد، ولی در فرهنگ اسلامی به اوج تعالی و منتهاي ارزش و اعتبار خود رسیده است. حذف یا بی توجهی به آن،
حذف و بی توجهی به ارزش هاي معنوي و مذهبی و پذیرش دیدگاه هایی است که حجاب را ناقض آزادي و حقوق زن می داند.
بنابراین، گسترش بدحجابی در جامعه، فراهم کردن زمینه تحقق تلاش هاي گسترده دیدگاه هاي سکولار براي مقابله با حجاب به
عنوان ارزش دینی و فراهم شدن بستر ترویج فرهنگ غرب درکشور است که پی آمدهاي ناگواري دارد. سقوط شخصیت انسانی
زن، تضعیف ارزش هاي متعالی، انحطاط اخلاقی، تضعیف معنویت، بر هم خوردن امنیت اجتماعی، حذف تدریجی سلامت جامعه
و تأخیر سنت حسنه ازدواج و مهم تر از همه، تزلزل و فروپاشی نظام خانواده از مهم ترین آن هاست. - سازمان شما تا چه حد
13 "را مورد /10/ مصوبه شوراي فرهنگ عمومی در زمینه" راه کارهاي اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب مصوب 1384
توجه قرار داده است؟ آیا اساساً این راه کارها را اجرایی و مفید می دانید؟ * همانگونه که گفته شد، پس از تصویب راهبردهاي
4 شوراي عالی انقلاب فرهنگی و تعیین وزارت فرهنگ و ارشاد /5/ گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جلسه 566 تاریخ 1384
اسلامی به عنوان متولی آن، با تشکیل شوراي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در شوراي فرهنگ عمومی باید نوعی هماهنگی و
هم نوایی میان دستگاه ها انجام پذیرفته باشد. چنان چه هر یک از دستگاه ها نسبت به انجام صحیح و بهینه فعالیت ها اقدام کنند و
بر این فعالیت ها به طور دقیق نظارت صورت گیرد و ارزش یابی شوند، شاهد بهبود وضعیت حجاب و عفاف در جامعه خواهیم بو
د. مرکز امور زنان و خانواده نیز بنا بر وظیفه تعیین شده در این کمیته، اقداماتی را انجام داده است که انجام طرح هاي پروهشی،
تألیف و تجدید چاپ کتاب هاي مورد نیاز، تدوین جزوه هاي آموزشی، وبلاگ نویسی با موضوع حجاب و همکاري در تشکیل
صفحه 95 از 141
همایش هایی با این موضوع از آن جمله است. - شما به عنوان مسئول یک دستگاه و نهاد دولتی، براي مقابله با بدحجابی وگسترش
فرهنگ حجاب، چه طرح ها و برنامه هایی دارید؟ * حجاب و عفاف، پدیده هاي مذهبی- ارزشی مهمی در آموزه هاي اسلامی
هستند. توجه به زمینه هاي فرهنگی- اجتماعی به عنوان گسترش بستر آن ها امري ضروري بوده و اشاعه و نهادینه سازي آن ها
نیازمند آموزش هاي بنیادین و مداوم در خانواده، مدرسه، دانشگاه و اجتماع است. مرکز امور زنان نیز توجه به این مهم را سرلوحه
کار خود قرار داده است و اقدامات زیر را دست انجام دارد: 1. طرح پژوهی" بررسی وضعیت امنیت اجتماعی زنان با تأکید بر
پوشش و حجاب؛ " 2. تألیف کتاب با موضوع" چرایی عفاف و حجاب؛ " 3. تألیف کتاب هایی با موضوع عفاف و حجاب در سه
سطح" آموزش و پرورش، آموزش عالی و فرهنگ عمومی؛ " 4. حمایت از همایش هایی که با تکیه بر این موضوع برگزار شود؛
5. تهیه مطالب و مقالاتی با این مضمون براي انعکاس در سایت مرکز؛ 6. وبلاگ نو یسی با موضوع عفاف و حجاب؟ 7. حمایت از
طرح هاي برخی دستگاه ها با موضوع عفاف و حجاب مانند طرح برگزاري کارگاه هاي آموزشی نیروي مقاومت بسیج براي تربیت
نیروي انسانی مورد نیاز در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب؛ 8. تعین وظایف براي سازمان ها بر اساس سند فرابخشی در توسعه امور
زنان و خانواده در بندهاي تعمیق باورها و ارزش ها و توسعه فرهنگ عفاف و حجاب هم چون تهیه و تدوین پودمان هاي آموزشی
جهت تقویت بنیه علمی مروّجان و مبلّغان دینی و فرهنگی، تهیه و تدوین شناسنامه اي از دست آوردهاي مثبت دینی و فرهنگی اعم
از اشخاص، آثار، مکتوبات و برگزاري کارگاه ها، نشست هاي تخصصی، دوره هاي آموزشی و برنامه ها وکلیپ هاي تلویزیونی
و....
حجاب در دانشگاه ها
گفت وگو با نیره قوي مسئول دفترامور خواهران نهاد نمایندگی رهبري در دانشگاه ها اشا ره دانشگاه هاي ما در سال هاي اخیر به
محل بروز و ظهور آسیب ها و ناکارآمدي هاي دستگاه هاي فرهنگی و آموزشی کشور در تعلیم و تربیت نسل انقلاب تبدیل شده
است. به بیان دیگر، همه ضعف ها و ناتواناي هایی که در زمینه نهادینه سازي ارزش ها و آموزه هاي دینی در ذهن و دل جوانان و
نوجوانان این سر زمین وجود دارد و در فضاي مدارس کمتر مجالی براي خودنماي می یابد، در دانشگاه ها- به دلیل داشتن فضایی
بازتر نسبت به مدارس- آشکار می شود و نظام آموزش و تربیتی کشور به یک باره با جوانانی روبه رو می شود که از نخستین سال
هاي ورود به دانشگاه به برخی از ارزش ها و هنجارهاي دینی- از جمله حجاب و پوشش- کم تر پاي بندي نشان می دهند. براي
بررسی این مسئله و دیگر مسائل مرتبط با موضوع حجاب در دانشگاه ها، پرسش هاي خود را با سرکار خانم قوي، مسئول" دفتر
امور خواهران نهاد نمایندگی رهبري در دانشگاه ها "مطرح کردیم. - وضعیت حجاب و عفاف را در ایران چگونه ارزیابی می
کنید؟ آیا ما امروز با بحران اجتماعی ویژه اي در این زمینه رو به رو هستیم؟ * چند سالی است که بحث حجاب و چگونگی آن به
جهت نوع، وجوب از نظر شرعی یا قانونی و... مطرح شده که طرح آن بسیار ارزش مند است. ما وقتی می خواهیم دریابیم چرا
چنین وضعیتی از جهت نگرش ها، رفتارها، هنجارشکنی ها و... رخ داده است، باید به پیشینه این بحث بپردازیم. با دقت در تمدن ها
و ادیان مشاهده می کنیم که حجاب، یک هنجار بوده است و در نتیجه توطئه رضاخانی و بی توجهی به حجاب در ایران به
ناهنجاري تبدیل شد. باید دید آیا بی حجابی در جامعه امروز به حدي است که آن را ناهنجاري بنامیم یا خیر یعنی هنوز در مرحله
شکلگیري یک ناهنجاري است. هم چنین باید این پروسه و تاکتیک دشمن را بررسی کنیم و براي این کار، باید چند رویکرد داشته
باشیم. تنها به این بسنده نکنیم که بگوییم مردم بی توجه به حجاب و بی حجاب هستند، باید ریشه ها و علت ها را بررسی کنیم و با
رویکرد فقهی- فرهنگی به این مسئله بنگریم. باید بررسی کنیم این مسئله چگونه به وجود آمده و امروز به این مرحله رسیده است.
17 دي؛ روزکشف حجاب)، حجاب به عنوان یک هنجار اجتماعی و ارزش مطرح بود و رفته رفته به یک ناهنجاري ) تا سال 1314
صفحه 96 از 141
با توجه به دیدگاه دینی ما تبدیل شد. در آن زمان حاکمان وقت، بی حجابی را تبلیغ می کردند. شکی نداریم که حجاب تا آن
وقت، یک هنجار اجتماعی بود. جامعه اي که در طول تاریخ، موضوعی را در قالب ارزش اجتماعی و ارزش دینی پذیرفته بود،
ناگهان آن رفتار را ترك کرد و نقطه مقابل آن را پذیرفت. بحث کشف حجاب، در زمان رضاخان، تحت تأثیر سیاست هاي
آتاتورك شکل گرفت. البته اینگونه نبود که همه اقشار بی حجابی را بپذیرند. بسیاري از مردم به وجوب حجاب ایمان داشتند و
براي این فرهنگ اصیل دینی، ارزش قائل بودند. گروهی هم بودند که تحت تأثیر سیاست هاي پهلوي ها قرارگرفتند و براي اینکه به
اصطلاح رشد کنند و نوگرا باشند، حجاب را کنارگذاشتند و پوششی نو برگزیدند. پیش از انقلاب هم می گفتند زن باید آزاد
باشد تا بتواند در جامعه حضور فعّال داشته باشد. لازمه آن نیز این است که درگزینش لباس آزاد باشد، یعنی آزادي در بی حجابی
حاکم بود. تحقیقات شوراي فرهنگی- اجتماعی زنان نشان می دهد که 87 درصد زنان جامعه ما به فرهنگ حجاب علاقه مندند.
اگر بخواهیم براساس آمارهاي کمّی نظر بدهیم، به نتیجه نخواهیم رسید؛ چون کیفیت جامعه ما به گونه اي دیگر است. آمارهاي
مرکز آسیب شناسی نیروي انتظامی نشان می دهد که صنف هاي گوناگون جامعه ما حجاب را به عنوان هنجار قبول دارند، ولی
وقتی به جامعه می نگریم واقعیت دیگري را می بینیم. مثلا اگر دانشگاه ها را در نظر بگیریم، حدوداً بیست درصد دانشجویان
کاملًا باحجابند. بیست درصد، بدحجاب و شصت درصد در قشر خاکستري رنگ قرار می گیرند که پس از مدتی به دسته اول یا
دوم گرایش پیدا می کنند. این هم به عملکرد این دو گروه بستگی دارد. در دانشگاه، رعایت حجاب براي گروهی هنجار است و
براي گروهی دیگر، اجبار. براي افرادي مثل ما، بدحجابی، آسیب اجتماعی به شمار می آید. آن را آسیب می دانیم؛ چون در
تعاملات اجتماعی، مثل کلاس درس، محل کار و... که خارج از حیطه فردي است، اگر رعایت عفاف و حجاب مطرح نشود، حریم
ها می شکند و حریم دیگران نیز آسیب می بیند. اختلاط میان پسر و دختر در دانشگاه، زمینه ساز آسیب هاست؛ یعنی عاملی که
باعث می شود دختر ها و پسرها با هم دوست شوند. این دوستی ها در جامعه ما عین ناهنجاري است. من آن بیست درصد بدحجاب
را آسیب و آن شصت درصد را در آستانه ناهنجاري می دانم. گاهی دختر خانم ها وقتی در ترم اول از شهرستان به تهران می آیند
و وارد دانشگاه می شوند، دست پدرشان را گرفته اند. آن قدر این ها عفیف هستند و در ابتدا فضا برایشان سنگین است که نمی
توانند از محیط خانواده دور شوند. همین دختر خانم، بعد از مدتی به دلیل الگوبرداري ازگروه اول یا گروه دوم (یعنی دو بیست
درصدي که عرض کردم) نگاه شان و رفتارشان عوض می شود. در این زمینه باید مراکز فرهنگی هنجارسازي کنند. به اعتقاد من،
فقط متولیان فرهنگی می توانند در این باره کارهاي ارزنده و ماندگاري انجام دهند. البته قانون مندي هم جایگاه خود را دارد. -
وضع عمومی جامعه نشان می دهد که از نظر حجاب و پوشش وضعیت مناسبی وجود ندارد. اکنون این پرسش مطرح می شود که با
توجه به سه دهه تلاش براي انتقال ارزش ها و آموزه هاي دینی به مردم، چرا به این وضعیت رسیدیم؟ چه عوامل فرهنگی، اقتصادي
و سیاسی در این زمینه اثرگذار بوده است؟ * ابتدا باید به این سه دهه نگاهی کوتاه داشته باشیم. من براي دهه اول انقلاب، تعبیر
بازگشت به عفاف و حجاب را به کار می برم؛ زیرا پس از انقلاب، تحولی در نوع پو شش در جامعه به وجود آمد. پس از انقلاب،
مردم به ارزش هاي دینی برگشتند و از جمله آن ارزش ها، حجاب بود. دهه دوم، پس از پایان جنگ، آغاز می شود. این دهه،
دوره گذار است. در این دوره، افرادي که این ارزش را باور کرده بودند، به چند دلیل دچار تردید شدند. مجموعه اي عوامل در
داخل و مجموعه اي عوامل در خارج مسبب این بدحجابی است. مهم ترین عوامل داخلی بدحجابی، نوع برنامه ریزي مراکز
فرهنگی ما، مراکز قانونگذاري و عملکرد آن هاست. در دهه سوم هم عواملی مثل عوامل اجتماعی، اقتصادي و سیاسی در وضعیت
بدحجابی مؤثر بود. برخی هم که می خواستند به نظام دهن کجی کنند، حجاب را رعایت نمی کردند. در دوره دوم، شکی درباره
حجاب در جامعه ایجاد شد که سبب شد در دهه سوم، بی حجابی افزایش یابد و شک به بی اعتمادي و بدبینی تبدیل شود. مدتی
پیش براي سخنرانی به دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس رفته بودم. مراسمی با موضوع زن برگزار شده بود. در آخر سخنرانی،
صفحه 97 از 141
مسئول فرهنگی دانشگاه به بنده گفت می خواهیم از کسانی که مانتو را کنارگذاشتند و چادر را برگزیدند، تقدیر کنیم. می
خواستند از پانزده خانم محجبه تجلیل کنند. من سؤال کردم فقط همین ها بودند؟ گفتند: نه، تعدادشان زیاد بود، ولی ما فقط از این
ها به عنوان نمونه تقدیر می کنیم. پس باید توجه کنیم اگر سعی در توسعه فرهنگی داشته باشیم، موفق می شویم. اگر در زمینه
حجاب هم فرهنگ سازي شود، خانم هایی را که مانتو می پوشند، می شود به سمت حجاب برتر راهنمایی کرد، نه اجبار تا این نوع
از حجاب را انتخاب کنند. بنده در دانشگاه هاي زیادي شاهد صحبت مسئولان فرهنگی بوده ام که می گویند: دانشجوها حاضر
نیستند از چادر استفاده کنند. ما باید ببینیم گروه نخست چه کارکردند و این گروه چه می کنند. واقعاً در برخی مرکزها- منظورم
فقط دانشگاه نیست- امروز بحث حجاب به یک تهاجم فرهنگی تبدیل شده است. این را باید در نظر داشته باشیم و ببینیم با این
گروه ها که هنجارشکنند و به دیگر هنجارهاي اجتماعی آسیب می رسانند، چه کار باید کرد. سه دهه از پیروزي انقلاب اسلامی
می گذرد و نتوانسته ایم ارزش ها، هنجارها و آموزه هاي دینی را گسترش دهیم. حتی در باب موضوعی مانند حجاب پس روي هم
داشته ایم. گفتیم که عوامل داخلی و خارجی، در شکلگیري این پدیده نقش داشتند. نوع عمل کرد مراکز فرهنگی و مراکز
قانونگذاري اثر زیادي داشت. ما در دانشگاه ها مصوبه هایی داریم که باید اجرا می شد، ولی در دوره دوم یا دوره سوم، اجرا نشد.
خیلی ها در آن دوره، دهن کجی کردند و فرهنگ حجاب را نادیده گرفتند. از مهم ترین عوامل ایجاد شک و تردید در فرهنگ
حجاب نقشه هاي فرهنگی و اجتماعی دشمنان بود. ناهماهنگی عملکرد مراکز داخلی مانند نشریات، کتب، فیلم ها، مراکز نظارت بر
رعایت نوع پوشش و... هم نقش داشته است. صدا و سیماي جمهوري اسلامی در دهه دوم، وضع کنونی را نداشت. وضع بدتر هم
بود. هر لباسی را به عنوان مد اولین بار مردم بر تن هنرپیشه ها و دیگر افراد در تلویزیون و دیگر عرصه هاي هنري می دیدند و کم
کم فرهنگ سازي شکل می گرفت. اگر با دقت به دهه دوم بنگریم درخواهیم یافت که بازیگران تلویزیون پوششی مناسب با
ارزش ها نداشتند. مراکز فرهنگی مان در دهه دوم باید سعی می کردند بحث پوشش را نهادینه کنند که اکنون باید از مراکز
فرهنگی- آموزشی بپرسیم چه قدرکوشیده اند پوشش اسلامی را نهادینه و نسل بعد را آماده براي پذیرش حجاب آماده کنند.
شوراي انقلاب فرهنگی در این زمینه مصوبه هایی دارد، ولی عملکرد نادرست برخی مرکزهاي فرهنگی- آموزشی سبب شد که در
زمینه فرهنگ سازي به نتایج خوبی نرسیم. نگاه متحجرانه و افراطی وگاه نگاه تفریطی به مسئله پوشش، آسیب هاي فراوانی
رساند. بحث التزام نداشتن مراکز قانونگذاري به نظارت بر حسن اجراي قوانین، بحث مهم دیگري است. مراکز قانونگذاري باید
بررسی مجدد داشته باشند که آیا قانون هایی که تصویب کرده بودند، به درستی اجرا شد یا خیر؟ در بسیاري از مراکز، جواب منفی
است و نظارت هم نیست. چرا؟ روزي به یکی از دانشگاه هاي تهران رفتم. در بدو ورود در سالن تابلویی دیدم که روي آن نوشته
شده بود که خانم ها باید این گونه لباس بپوشند و آقایان هم آن طور. نظیر این تابلو را در دانشگاه تهران و برخی دانشکده هاي
دیگر هم نصب کرده اند. من فکر می کنم گرد و غباري روي این تابلو نشسته است که هیچ کس حتی به تمیز کردن آن هم توجه
ندارد، چه رسد به عمل به آن. هیچ چیز به جز عمل به قوانین و اصلاح برخی از قوانین موجود، نمی تواند این گرد و غبار را کنار
بزند. باید به دور از افراط و تفریط و با پیدا کردن روش هاي درست، فرهنگ حجاب و عفاف را نهادینه کنیم. بعد براي گروهی
که هنجارپذیري آنها از طریق کار فرهنگی ثمره نداشت، ضابطه و قانون داشته باشیم تا مکان مقدس دانش از اینگونه مسایل پاك
شود. مقام معظم رهبري، علت هاي گوناگونی را در این زمینه برشمرده است. مهم ترین علتی که ایشان از عو امل خارجی و بیرونی
مطرح کرده اند، نقش صهیونیست هاست. صهیونیست ها در قالب فیلم، اندیشه هایشان را نشان می دهند. هم چنین در زمینه رسانه
فعال ند و همواره می کوشند فرهنگ سازي کنند. آن ها مراکزي را که در راستاي اهداف آنها فعال بودند، تحریک کردند تا
بتوانند براي گرفتن حقوق شان بکوشند و بگویند پوشش، اجباري است. صهیونیست ها می خواهند از طرق مختلف فساد، فحشا و
بی بند و باري را نهادینه کنند. ما باید کار فرهنگی می کردیم که کم کار کرده ایم. باید برخی مسائل را می شکافتیم و آن ها
صفحه 98 از 141
را با دقت بررسی می کردیم که در این زمینه هم کار زیادي نکردیم. حتماً کتاب خاطرات مستر همفر (جاسوس انگلیسی) را
خوانده اید. او در این کتاب می گوید زمانی که از طرف انگلستان به کشورهاي اسلامی براي تغییر باورهاي آنها آمدیم، به این
موضوع اندیشیدیم که چگونه می توانیم در کشورهاي اسلامی نفوذ کنیم؟ پس از مدتی دریافتیم، یکی از عواملی که به ما اجازه
نفوذ نمی دهد، مسئله حجاب زنان است. زنان مسلمان به حجاب علاقه دارند و به آن پاي بندند. نویسنده بر این باور است که اگر
حجاب را از بین ببریم و بتوانیم به فرهنگ حجاب آسیب برسانیم، موفق می شویم تا به دیگر اهداف خودمان برسیم و تا وقتی زنان
حجاب دارند، این مانع از رسیدن ما به اهداف مان است. از این رو، شایسته است در ابتداي امر کار فرهنگی کنیم و در مرحله بعدي
ببینیم چرا واقعاً مراکز دولتی به مقوله حجاب توجه نکرده اند. مگر دولت اسلامی، متولی ترویج دین نیست؟ من تأملی کردم ببینم
دولت چه وظیفه اي در قبال مقوله پوشش دارد؟ به نظر من، دولت اسلامی باید به این مقوله از نظر یک موضوع و قانون دینی نگاه
کند. مقام معظم رهبري هم حجاب را امري ضروري و آن را یک ارزش می داند. حفظ اسلام و هویت اسلامی ما به حفظ پوشش
بستگی دارد. ما وظیفه داریم که این موضوع مهم و حیاتی را براي مردم عزیزمان تبین کنیم. اگر فرهنگ حجاب نهادینه شود،
جامعه اي سالم، شاداب و فعال خواهیم داشت. ما در این زمینه وظیفه سنگینی بر عهده داریم. مراکز دولتی درباره این مقوله، در
دهه سوم کار را تمام شده دانستند و کار ویژه اي انجام ندادند. بعضی ها خودشان بلندگو و مروج تفکر غرب بودند. جاي سؤال
است که آیا مراکز دولتی ما که مروج این تفکر بودند، مسئول نیستند؟ آیا در برابر وضعیت موجود کاري کرده اند؟ اگر رسالت
شان را انجام داده اند، چرا نتوانسته اند آن گونه که باید مسئله حجاب را تبیین کنند. متأسفانه براي توسعه و ترویج حجاب کار
خاصی نشده است. مراکز دولتی ما باید در این زمینه تلاش می کردند و این فرهنگ را گسترش می دادند و حداقل خودشان عامل
باشند و نه مروج بدحجابی! در سال هاي اول دهه سوم، مراکزي به عنوان سازمان هاي غیردولتی زنان تشکیل شد. وقتی سازمان ها
شکل گرفتند، آیا دولت نظارتی روي آن ها داشت که با چه اهدافی شکل می گیرند و مروج چه هستند؟ چه کتابهایی و نشریاتی
چاپ می کنند؟ آیا اصلًا در این سازمان ها به موضوع حجاب توجه شد؟ حجاب زنان در این سازمان ها، براساس موازین شرع
مقدس چگونه معنا شد؟ آیا یکی از وظایف زن مسلمان فعّال در عرصه حقوق زن در نظام اسلامی، پرداختن به ارزش ها و ترویج
آن نیست؟ از نظر روان شناسی، اختلاط مردان و زنان، آثار و پی آمدهاي بسیاري دارد. آیا در سازمان ها، و اداره ها و مؤسسه ها،
به قانون رعایت حجاب در این مکان ها توجه شده است؟ آیا مروجان فرهنگ حجاب، در مرکزهاي فرهنگی، علمی و آموزشی،
براي نهادینه شدن فرهنگ حجاب کوشیده اند؟ به نظر من، اصلًا متولیان از این منظر به قانون اعتنا نکرده اند. از سوي دیگر، برخی
مسئولان، خودشان حجاب را نادیده می گرفتند و با تمسخر، به این فرهنگ آسیب می رساندند. بنده براي کاري به یکی از
مرکزهاي دولتی می رفتم. هر وقت وارد آن مجموعه می شدم، صداي بلند و چهره آرایشکرده خانمی را می دیدم که مسئول آن
واحد بود. در آن مرکز فضایی ایجاد شده بود که مردان آن واحد را تحت تأثیر قرار داده بود. این مرکز کاملًا دولتی بود و شاید
در روز هزار نفر آن جا می رفتند. از این رو، مراکز دولتی، جزو مهم ترین سازمان هاي کشورند که متأسفانه این قانون را رعایت
نمی کنند و بعضاً خود مروج بدحجابی بودند، نه مبلغ حجاب؟ بهتر است به کارنامه صدا و سیما به دلیل اهمیت و اثرگذاري آن
دوباره بنگریم. حضرت امام خمینی (قدس سره) فرمود": صدا و سیما باید دانشگاه عمومی باشد. "اقتضاي زمان این است که
دانشگاه باشد. در دانشگاه، چند صدایی مطرح است. آیا این چند صدایی بودن باید به گونه اي باشد که من و شما و فرزندان ما
اولین مُد را در صدا و سیما ببینیم، آن هم نه به شکلی مطلوب و پسندیده؟ این بد نیست که اولین پوشش مطلوب براي یک زن
مسلمان از نظر نظام اسلامی در صدا و سیما به نمایش گذاشته شود. بنده از صدا و سیما گِله دارم. زمانی پیش مسئولان قبلی صدا و
سیما رفتم و با این آقایان درباره حجاب بحث کردم. صدا و سیما را تخطئه نمی کنم. در این سال ها، صدا و سیما بسیار رشد کرده
است. هم چنین توانسته براساس نیاز مردم، برنامه هاي مناسبی تولید کند، ولی متأسفانه براي نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف،
صفحه 99 از 141
آنگونه که شایسته است، نتوانسته کاري انجام دهد. نتیجه می گیریم که در دهه سوم، به قانون بی اعتنایی شده است و این بی
اعتنایی این وضعیت را به وجود آورد. ما درباره بحث حجاب، سه مرحله داریم. مرحله ناهنجاري، مرحله آسیب و مرحله تهاجم که
در هر مرحله باید به شکلی با آن مقابله کنیم. اگر این وضعیت همین گونه ادامه یابد، ما از مرحله ناهنجاري می گذریم و به مرحله
آسیب می رسیم که مرحله دشواري است و تا مرحله تهاجم هم فاصله اي ندارد. - شما به عوامل فرهنگی بیش تر توجه دارید و
براي نهادینه سازي فرهنگ حجاب و عفاف، فرهنگ سازي را عامل مهمی می دانید و روي این نکته همواره تأکید دارید. با توجه
به نگاه شما، آیا نوع نگاه ما به فرهنگ حجاب، از ابتداي پیروزي انقلاب اسلامی تاکنون درست بوده است یا خیر؟ * پیش از آنکه
به نوع نگاه مان بپردازیم و بگوییم نگاه مان به این موضوع مهم چگونه بوده است، بهتر است ببینیم به عنوان یک مسلمان، حجاب
چه جایگاهی در دین ما دارد؟ این مهم تر است. این مقدمه بحث است. براي روشن شدن موضوع چند پرسش مطرح می کنم: آیا
حجاب واجب است؟ جزو احکام اولیه است یا نیست؟ وجوب ضرورت حجاب فقط در دین اسلام است یا خیر؟ در ادیان دیگر هم
حجاب واجب است؟ باید پاسخ این پرسش ها مشخص شود. اگر کسی پی برد حجاب یک مقوله دینی است، باید در مرحله بعد
ببینیم که انجام دادن این فریضه، فردي است یا اجتماعی؟ اگر اجتماعی است، بی گمان، حکومت اسلامی، در این زمینه نقش
دارد. وقتی نوع نگاه مشخص شود، عملکردمان نیز بر اساس آن شکل می گیرد. شما به آثار صاحب نظران درباره پوشش نگاه
کنید. بیش تر آن ها بر این باورند که حجاب در اسلام واجب است. نه تنها در اسلام حتی در ادیان دیگر نیز به عنوان واجب
شرعی، به حجاب نگاه شده است. از این رو، شکی نیست که پوشش براي زنان بر اساس آموزه هاي دین، واجب و ضروري است.
علاوه بر آن، مقوله پوشش با فطرت بشري نیز سازگار است. ممکن است حجاب، هزارها قالب داشته باشد. این مهم نیست، ولی
اینکه انسان ها و به ویژه خانم ها بر اساس میل درونی و باطنی شان، میل به حفظ حریم و عفاف دارند، میلی فطري است. دین هم
در جهت و منطبق با میل فطري است. از این رو، براي انسان برنامه دارد. تمام احکام خداوند در ادیان مختلف، منطبق با فطرت
بشري است. در ادیان دیگر، ممکن است حد پوشش متفاوت باشد. بیش تر بزرگان و اندیش مندان، بر این باورند که پوشش
ضروري و حجاب یک حکم الهی است. اکنون باید دید با وجود ضروري بودن حجاب، بدحجابی چه پی آمدهایی دارد. باید
دقت کنیم این حکم الهی را به هر شکلی می توانیم اجرا کنیم تا شهروندان مان باحجاب شوند و به این فرهنگ گرایش پیدا کنند.
به نظر بنده، هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرد که افراد جامعه را به هر شکلی به رعایت حجاب ملزم کنیم. مسئولان نظام اسلامی
باید وجوب حجاب را براي مردم، تبیین و راه هاي توسعه و ترویج آن را بیان کنند و از آثار و برکت هاي حجاب اسلامی سخن
بگویند و همراه با انجام کارهاي فرهنگی در این باره، قانون مندي را از یاد نبرند. اگر این کارها به درستی و دقت و به جا انجام
شود، بی گمان، معرفت ایجاد می شود و شهروندان آرام آرام حجاب برتر را برمی گزینند. این گزینش نیز چون با درك و معرفت
صورت گرفته است، ماندگار خواهد بود. امروز ما دانش آموزان بسیاري داریم. بهتر است که به آموزش و پرورش هم نظر داشته
باشیم و ببینیم این مرکز آموزشی درباره بحث پوشش چه کارکرده است. در مدرسه هاي ما، چون معلم ها و دانش آموزها با هم
تعامل بهتري دارند، فرهنگ سازي به درستی انجام می شود و حجاب نهادینه خواهد شد، ولی در دانشگاه با چنین وضعی روبه رو
نیستیم. دانشجو از نظر اجتماعی رشد کرده و با گروه پیش از خودش- بچه هاي دبیرستانی- فرق دارد. آن جا دقیقاً نظارت مان
بیش تر بوده و بیش تر کوشیده ایم بر مبناي قانون رفتار کنیم و مسئولان بیشتر دقت داشته اند. از این رو، به نتیجه بهتري رسیدیم. ما
در آموزش و پرورش موفق تر بودیم؛ چون بهتر کار کردیم. واقعاً از همه نظر، آموزش و پرورش، بهتر از دیگر نهادها در این زمینه
تلاش کرده و کارنامه اش درخشان تر است. در آموزش و پرورش، قوانین و لباس خاصی وجود داشته و از ابتدا مسئولان در این
مورد اهتمام داشتند. امروزه اهتمام مسئولان کم تر شده و شکل هاي ظاهري خود را از دست داده است، ولی نسبت به جاهاي
دیگر، به نظر من قوانین بیش تر رعایت شده است. نه تنها در دانشگاه که در بیش تر اداره ها و مؤسسه ها و نهادهاي دولتی،
صفحه 100 از 141
مسئولان به اجراي درست قانون نظر نداشتند. این بی توجهی، پی آمدهاي منفی داشته که امروز شاهد آن هستیم. اگر مسئولان
اهتمام داشتند و فضا را اصلاح و مسئله حجاب را تبیین می کردند و طبق مقررات و ضوابط موجود- اگرچه ناقص- حسن نظارت بر
اجرا داشتند، اختلاط زن و مرد به وجود نمی آمد. این اختلاط از نظر روحی و امنیتی، به محیط درس آسیب رسانده و دیگر فضاي
تحصیل و فراگیري دانش آن قداست محیط علم را ندارد. شما می توانید فضاهاي دیگر را نیز بررسی کنید. رویکردمان درباره
تبیین و توسعه و ترویج حجاب، پس از انقلاب، براساس قوانین شرع و جمهوري اسلامی نبوده است. درکشور ما درباره پوشش،
گذشته از شرع، قانون وجود دارد و قانون به شهروندان می گوید که شما باید هنگام حضور در اجتماع، پوشش مناسبی داشته
باشید. از این رو، بهتر است بگوییم حجاب درکشور ما جزو قوانین اجتماعی است. در هر کشور و جامعه اي، قانون وجود دارد و
شهروندان باید بر اساس آن قانون زندگی کنند. براي همین نباید پوشش را اجباري بدانیم، بلکه باید آن را قانونی بدانیم. (صرف
نظر از این که باورمندي ما به وجوب دینی محفوظ است و منظور این است که علاوه بر وجوب دینی وجوب قانونی هم دارد) - به
اعتقاد شما، در مدارس که به نوعی قوانین و مقرراتی براي رعایت حجاب وجود داشته است و دانش آموزان ملزم به پوشیدن لباس
فرم بوده اند، ما به شرایط مطلوبی در مورد حجاب رسیده ایم و در مقابل هرجا قوانین نادیده گرفته شده و نظارتی وجود نداشته،
وضعیتی نامناسب رخ داده است. اتفاقاً یکی از موضوع هاي محل بحث این است که آیا صرفاً با وضع مقرراتی براي الزام دانش
آموزان به رعایت حجاب در مدارس و نظارت بر اجراي این مقررات می توان به شرایط مطلوب دست یافت؟ تجربه سه دهه گذشته
نشان می دهد که این روش شیوه مناسبی نبوده است. شاهد بر این امر این که می بینیم دانش آموز در مدرسه پوشش خاصی را
رعایت می کند، ولی بیرون از مدرسه، لباس دیگري می پوشد. آیا بهتر نیست به جاي این روش، حجاب و پوشش را براي دانش
آموزان نهادینه کنیم و آن ها را با این فرهنگ غنی آشنا کنیم تا خودشان، در مدرسه و بیرون از مدرسه، حجاب را انتخاب و
رعایت کنند. ما در این سال ها تنها به ظاهر پرداختیم و به همین دلیل وقتی دانش آموزان وارد دانشگاه می شوند، چون فضا آزاد
است و سختگیري ها و نظارت ها وجود ندارد، خیلی راحت حجاب را کنار می گذارند. * درست است، تنها نباید به جنبه ظاهري
توجه کرد. اینکه فقط به پوشش دانش آموزان بپردازیم، نتیجه ماندگاري نخواهد داشت. آموزش و پرورش، از بُعد جسمی و
فیزیکی توانسته است کارهایی انجام دهد، ولی مسئولان و متولیان آموزش نباید بعد فکري و محتوایی و نهادینه کردن این موضوع
را با بستر آگاهی بخش در آموزش و پرورش از یاد ببرند. مثلًا یکی از راه هاي عملی این است که درکتاب درسی سوم و چهارم
دبستان یعنی سالی که جشن تکلیف براي دختران در مدارس برگزار می شود، مقداري به بحث حجاب بپردازند و با لحنی زیبا و
زبانی کودکانه، مسئله پوشش را مطرح کنند. ما باید همراه آموزش ها، داشتن حجاب را نیز آموزش دهیم و بگوییم که حجاب،
چه پی آمدهاي مثبتی دارد. از زیبایی هایش بگوییم و در دوره دبیرستان، درباره فلسفه حجاب با دانش آموزان گفت وگو کنیم و
آن ها را با فرهنگ حجاب به شکل عملی و معقول تر آشنا سازیم. در دانشگاه در درس هایی مانند متون اسلامی نیز درباره
چگونگی حجاب در ادیان، تمدن ها و پی آمدهاي مثبت و منفی و آثار اجتماعی آن بحث کنیم. در شوراي فرهنگی زنان، وقتی
درباره راه کارهاي پوشش بحث می شود، می گویند همایش برگزار کنیم. همه این ها قبول، ولی چه قدر در زمینه هاي دیگر
کوشیده ایم. محتواي کتاب هاي درسی را با دقت بررسی کنید و ببینید تا قبل از مرحله پایان دبیرستان، چه قدر درباره بحث پوشش
مطلب وجود دارد. چه قدر به آثار مثبت بحث حجاب پرداخته ایم؟ ما چه قدر به دختران دبیرستانی توجه کرده و براي آشنایی آن
ها با فرهنگ حجاب و عفاف کوشیده ایم؟ باید درباره این موضوع بحث شود که از او توقع داشته باشیم پوشش آن هم از نوع برتر
را انتخاب کرده باشد. ما باید پیش از آنکه دانش آموزان وارد محیط باز دانشگاه و دیگر محیط هاي آموزشی شوند، با گفت وگو
درباره پوشش و حجاب، فلسفه حجاب را براي آن ها تبیین کنیم. متأسفانه گاهی خانواده ها، اقتصاد را بهانه می کنند و می گویند
ما چند دختر جوان داریم، چگونه می توانیم براي هم ?آن ها چادر تهیه کنیم؟ نباید کسی که چند دختر دارد، به مقوله چادر که
صفحه 101 از 141
می رسد، از اقتصاد بنالد. اگر فهم دختران ما رشد کند، می تواند روي خانواده اش اثر بگذارد و خانواده اش را توجیه کند که
چادر مهم است و می توان خرید و هزینه چادر را در سبد اقتصادي خانواده گنجاند. اینکه محیط دبیرستان، سالم تر از محیط
دانشگاه است، به این معناست که در این دوره، فرهنگ حجاب را به خوبی احساس کرده است. متأسفانه ما در بخش تعلیم و تربیت
کار نکردیم. ما تنها آمدیم فضا را از نظر اینکه یک قانونی را رعایت کند، مهیا کردیم، ولی این احساس مقدس را نتوانستیم به
معرفت و شناخت تبدیل کنیم که ماندگار باشد. در این چند سال کم تر فرهنگ عفاف را گسترش دادیم و تنها به رعایت حجاب
بسنده کردیم. از این رو، به ظاهر و در لایه رویین جامعه، حجاب را می بینیم، ولی نشانه عفاف آن گونه که باید، در جامعه آشکار
نیست. بهتر نیست به جاي تأکید بر الزام به نوع خاصی از حجاب و پوشش، در زمینه گسترش فرهنگ عفاف و حیا تلاش کنیم. *
اگر جامعه به فرهنگ عفاف توجه داشته باشد، بی گمان، جامعه اي اصیل خواهیم داشت. از یاد نبریم یکی از مصداق هاي عفاف،
حجاب است و این مسئله باید در جامعه نهادینه شود. جامعه هایی داریم که پوشش اجباري است، ولی ممکن است عفاف در چنین
جامعه اي در دیگر ابعاد نباشد. از این رو، اگر بخواهیم به مقوله حجاب نگاه کنیم، نباید فرهنگ عفاف را از یاد ببریم، بلکه باید
اصل قرار دهیم. خوب است که نخست به فرهنگ عفاف بپردازیم، ولی عفاف هم گستردگی خاص خودش را دارد. درباره بحث
حجاب باید عرض کنم که نمی شود گفت از نظر فقهی، حجاب واجب است. پس همه باید حجاب را رعایت کنند و حجاب باید
اجباري باشد. به این سادگی نمی توانیم از این حرف ها بزنیم. امروزه حجاب زوایاي مختلفی دارد. اگر از زوایاي مختلف به آن
نگاه نکنیم، بی گمان، وضعیتی که امروز داریم، بدتر خواهد شد. ما وقتی می خواهیم به موضوع بدحجابی نگاه کنیم و آن را کالبد
شکافی و آسیب شناسی کنیم، باید جامعه را خوب بشناسیم. در این مسیر، دانش روانشناسی را نادیده نگیریم و درباره امنیت روحی
و روانی و اجتماعی که حجاب ایجاد می کند، سخن بگوییم. باید به درستی براي شهروندان مان تبیین کنیم که رعایت نکردن
حجاب برابر با نا امنی و استرس است. از سوي دیگر باید ببینیم از نظر عرفی، حجاب چگونه معنا شده است؟ آیا حتماً باید چادر
داشته باشیم؟ آیا باید نوع پوشش ما، پوشش ایرانی باشد؟ یا بهتر است که این گونه باشد یعنی اگر صرفاً چادر را پذیرفتیم و بقیه
پوشش ها راکنارگذاشتیم، این نگاه به نفع جامعه است یا به ضرر آن؟ از بعد دیگري که باید به مسئله بدحجابی نگاه کنیم، رویکرد
جامعه شناسانه است. بدحجابی پیامد کدام علل است؛ عملکرد غلط و آموزش هاي غلط خانواده؛ آموزش محیط مدرسه و اجتماع؛
عملکرد دوستان و همسالان و....؟ اگر به مسئله بدحجابی با رویکردي فقهی حقوقی و روان شناسی و جامعه شناختی نگاه کنیم،
راه کارهاي عملی و اجرایی خوبی به دست می آوریم. در مقابل، پراکنده کاري ثمري ندارد. - طرح سامان دهی پوشش در
دانشگاه ها را چگونه می بینید؟ این طرح چه قدر می تواند در دانشگاه ها اثرگذار باشد؟ * به عقیده من، بسترسازي کار مهمی
است و شاید مهم ترین کاري باشد که چگونگی آن، آثار مثبت و منفی بسیاري دارد. همه سازمان ها حتماً باید با هم هماهنگ
باشند تا در این زمینه بتوانیم به گونه اي شایسته بسترسازي کنیم و فرهنگ غنی حجاب و عفاف را نهادینه سازیم. اگر نهادهاي
مسئول و دست اندرکار نتوانند با هم همراه و هماهنگ باشند، برنامه ها به نتیجه نمی رسد و آسیب می بینیم. براي مثال، اگر چهار
چرخ یک وسیله، به طرف جلو حرکت نکند و با هم هماهنگ نباشد، این وسیله به مقصد نمی رسد. هیچ کدام از نهادها در این
زمینه نباید دچار افراط و تفریط شوند. درباره پوشش، بعضی مراکز علمی- فرهنگی اعلام کردند از این تاریخ، هیچ دانشجوي
دختري بدون چادر نمی تواند وارد دانشگاه شود. این گونه نباید قانون را اجرا کنیم. اول باید به فرهنگ سازي بپردازیم. سپس
شرایط را براي پذیرفتن قانون فراهم آوریم. اگر در این مرحله، کار، درست انجام نشود و کسی که مخاطب ماست، آثار مثبت این
قانون را نشناسد و از چگونگی این قانون بی خبر باشد، ممکن است در ابتدا واکنشی نشان ندهد، ولی بی گمان، بعد از مدتی
واکنش نشان می دهد. پس از این، ممکن است عده اي از این مسیر نادرست و غیرمعقول سوء استفاده کنند و این به مسئله اي
چالش زا تبدیل شود. اگر قانون را درست اجرا می کردیم، این اتفاق ها نمی افتاد و به کسی آسیب نمی رسید. این جاست که
صفحه 102 از 141
بحث پوشش از دست می رود. چنانکه در بعضی جاها، حرکت نامتعادل و نامناسب و ناهماهنگ مجموعه هاي فرهنگی درون
دانشگاه سبب شده است که امروز فرهنگ حجاب نادیده گرفته شود و جامعه آسیب ببیند. نه به دلیل اینکه جوان ما باور به پوشش
و تبعات مثبت آن ندارد، بلکه به دلیل شیوه غلط انتقال مطلب. کتاب زیبایی به نام بازگشت به عفاف ترجمه و چاپ شده است که
نویسنده آن خانمی امریکایی به نام وندي شلیت است. نویسنده در آن به پوشش خانم ها می پردازد و ریشه یابی می کند که چرا
جامعه غربی به جایی رسیده که بسیاري از ارزش ها و جایگاه هایی که زن می توانست به عنوان یک انسان داشته باشد، از بین رفته
است. استرس ها، بیماري هاي جسمی، روحی و روانی و بسیاري از آسیب هاي دیگر را نام می برد و معتقد است که دختران جوان
و زنان از وضعیت امروز رنج می برند. او یکی از مهم ترین عوامل این آسیب ها را کنارگذاشتن حجاب و عفاف می داند. عامل
دیگر این وضعیت، آموزش هاي جنسی، آزادي بیش از حد و بی بند و باري است که همه به دلیل نداشتن پوشش در غرب به
وجود آمده اند و به اعتراف بسیاري از اندیشمندان غربی، جسم، فکر و جایگاه انسانی زنان آسیب دیده است. این آغاز ضربه
دیدنشان است. دکتر تونی گِرنِت درکتاب خود بسیار زیبا بیان می کند جنبشی که در غرب به وجود آمد و به جنبش زنان یا
فمینیسم شهرت یافت، دروغ هایی مطرح کرد که زن غربی را فریب داد. دکتر گرنت در این کتاب، ده دروغ بزرگ را می شمارد.
جالب اینکه زنان در نگاه او در جهان امروز باید" کارتل فرهنگی " تشکیل دهند تا دوباره به آن جایگاه انسانی زن بودن دست
یابند. در واقع، براي آنکه زن شخصیت خود را پیدا کند، کارتل فرهنگی را پیشنهاد می کند. مراکز، سازمان ها یا به تعبیر ما، کارتل
ها و تراست هاي فرهنگی در شبکه هاي صهیونیستی تشکیل شد تا مقوله کشف حجاب را درکشورهایی چون ایران، ترکیه و مصر
و الجزایر مطرح کنند تا این ارزش را کم رنگ کنند و ضد آن را به ارزش تبدیل کنند. کارهاي خیلی خوبی می توان انجام داد. در
مرحله اول باید جوانان مان را هشیار کنیم تا در این زمینه نگاه فرهنگی داشته باشند. ما باید فعالیت هاي فرهنگی خودمان را در
مراکز فرهنگی آغازکنیم. هماهنگی در این مرحله، بسیار مهم است. اگر بستر معرفت آماده شد، به دنبال آن شناخت هم به وجود
آمد و آثار منفی بی حجابی و مثبت حجاب تبیین شد، می توان فرهنگ حجاب را گسترش داد. البته باید بگویم در همه صنف ها و
بخش هاي کوچک و بزرگ جامعه، قشري هستند که در مقابل عرف آن مجموعه و ارزش ها و هنجارهاي آن مجموعه مقاومت
می کنند. این مقاومت یا آگاهانه است یا نا آگاهانه. ما در دانشگاه ها، دختر هایی داریم که آگاهانه یا نا آگاهانه با پوشش مناسب
و حجاب مخالفت می کنند. اگر این مخالفت نا آگاهانه است، می توانیم او را آگاه کنیم. در این صورت، او با ما همراه خواهد
شد. او حداقل در حد حفظ حرمت و شأن محیط علمی با ما همراه می شود، حتی اگر نخواهد از نظر دینی خود را ملزم به رعایت
حجاب بداند. در محیط دانشگاه، پوشش مناسب باید به عنوان قانون اجتماعی رعایت شود. اگر این کارها انجام شود و ثمر دهد،
قشر کوچکی می ماند. براي آن ها هم باید قوانین دانشگاه حجت باشد. مقام معظم رهبري در این مورد می فرماید": باید پوشش
قانون مند شود ". قرآن به روشنی به این نکته اشاره دارد. همه جوانب این قانون باید سنجیده شود و در نهایت هم مجلس باید آن
را تصویب کند. پشتوانه اجراي این قوانین، کار فرهنگی است. مراحلی که ما گفتیم، در نهایت، مراحلی است که در مقوله پوشش
باید آن را تثبیت کنیم. باید آن را به عنوان ارزش و هنجار بپذیریم و این پذیرش، نیازمند آن است که چند مرحله پیموده شود. ما
در پایان دهه سوم امیدواریم بتوانیم با انجام مجموعه کارهاي فرهنگی، فرهنگ پوشش را با پشتوانه قانون، نهادینه کنیم. امیدوارم
پایان دهه سوم یا آغاز دهه چهارم، دهه احیاي مجدد و بازگشت دوباره به پوشش و عفاف باشد. باز هم تأکید می کنم که باید
فعالیت هاي فرهنگی ایجابی باشند، نه فعالیت فرهنگی اجباري یا سلبی. از افراط و تفریط ها هم باید بپرهیزیم. شیوه ها و قالب ها
بسیار مهم است. جامعه ما ازگروه هاي مختلفی تشکیل شده است. این گروه ها از اقلیت هاي دینی و مذهبی گوناگونی شده است
که باید براي همسان سازي و تقریب فرهنگ قومیت ها و ادیان و مذاهب دینی، مرکزي وجود داشته باشد تا در زمینه پوشش،
فعالیت کند. با توجه به اینکه در دین هاي مختلف پوشش به عنوان یک ارزش و فریضه مطرح است و این نقطه اشتراك همه ادیان
صفحه 103 از 141
است. فرصت خوبی است که از این مشترکات استفاده بهینه اي داشته باشیم و بتوانیم با بیان این ارزش ها فرهنگ سازي کنیم. نتیجه
همه این ها تغییر وضعیت موجود خواهد بود که نامطلوب است و رسیدن به وضعیت مطلوبی است که وجود ندارد. اگر کتاب زن
بودن را هر خانم اندیش مند مسلمان یا غیرمسلمان و هر انسان منصفی بخواند، می گوید که چه کتاب خوبی است. من توصیه می
کنم که همه یک بار آن را بخوانند تا دریابند که در آن چه قدر جامعه غربی کالبد شکافی شده است. بعد هم توضیح می دهد
براي هر دروغی که این ها گفتند، ما چه کارکنیم و زنان چه کارکنند. البته مردان را هم وارد بحث آسیب شناسی خانواده می کند
و می گوید آقایان باید چه کارکنند که از فروپاشی خانواده نجات پیدا کنند؛ چون آسیب فروپاشی خانواده ها به زن و فرزندان
برمی گردد. کتاب خانم وندي شلیت نیز همین طور است. - شما به عنوان مسئول واحد امور خواهران نهاد نمایندگی رهبري در
دانشگاه ها، در جهت گسترش فرهنگ حجاب و عفاف، تا کنون چه کارهایی انجام داده اید و چه کارهایی قرار است انجام دهید؟
* سه سال پیش خبر نگاري از روزنامه" آفرینش " در مصاحبه اي سؤالی شبیه سؤال شما از من پرسید وگفت وضعیت موجود را
چگونه ارزیابی می کنید و فکر می کنید چه کار باید کرد. این مصاحبه در دو قسمت با عنوان" بررسی وضعیت پوشش دختران
دانشجو در دانشگاه " چاپ شد. بنده در این مصاحبه پیشنهادهایی مطرح کردم و گفتم در زمینه گسترش حجاب باید کارهاي
فرهنگی انجام شود. در قالب همین بسترهایی که عرض کردم، مجموعه فعالیت هاي قانونی هم باید انجام شود. البته قانون را باید
براي کسانی تهیه و تنظیم کنند که به هیچ وجه هدایت نمی شوند. این افراد در هر مجموعه اي وجود دارند و نمی خواهند هنجارها
را بپذیرند، حتی اگر به نفع شان باشد. در آن مصاحبه هم من راه هاي فرهنگی را نام بردم وگفتم که چه کار باید بکنیم. از آن
تاریخ تاکنون تقریباً چند کار انجام شده که نتیجه خوبی هم داشته است. اگرچه می دانید فرهنگ سازي، خشت روي خشت
گذاشتن است. بعضی ها می گویند امروز عصر اطلاعات است؛ عصري که دیوارها مجازي و شیشه اي شده و دیگر نمی شود
خشت را روي خشت گذاشت. الآن باید اپسیلونی و اتمی حساب کرد. در همه کارهایی که انجام می گیرد، اتم ها درکنار هم قرار
می گیرند. در عصري که مدام اطلاعات ضد و نقیض می شود، باید این باور را نهادینه و مردم جامعه را همراه کرد، نه اینکه به
بهانه هاي مختلف از وظایف سرباز زد. چندي پیش مقام معظم رهبري بحث ناتوي فرهنگی " را مطرح کردند. ایشان می فرماید
که غربی ها در سال هاي اخیر همه راه ها را رفته اند و می دانند که از این راه ها نمی توانند به نتیجه درستی برسند". فرانس
ساندوس " در کتابی به نام جنگ سرد فرهنگی می نویسد که منظور از جنگ سرد فرهنگی همان ناتوي فرهنگی است. او در این
کتاب می گوید ناتوي فرهنگی می تواند بر نهادهاي دانشگاهی تأثیر بگذارد و بافت آن ها را نابود کند. مراکز بین المللی می
خواهند مراکز فرهنگی ما را هدایت کنند و فرهنگ ها را تحت الشعاع خود قرار دهند و فرهنگ هاي خود را به جاي فرهنگ هاي
بومی کشورها جایگزین کنند. فرهنگ هاي بومی هم براي حفظ هویت خود در برابر آن ها مقاومت می کنند. در این راه هر
مجموعه اي وظیفه خودش را دارد. ما هم در حد توان خودمان کارهاي نسبتاً خوبی انجام داده ایم. رسالت این نهاد، رسالتی
فرهنگی است، ولی با توجه به امکانات کم نتوانسته ایم به بسیاري از اهداف خود دست یابیم. این نهاد درباره بحث عفاف، حجاب
و کرامت زن در همایش جهانی که با عنوان مسایل زنان بود و در آن مباحث مختلف زنان از جمله حجاب را در نظر گرفت که
نتیجه این بررسی ها دو جلد کتاب است. در این کتاب ها به مشکلاتی از جمله پیامدهاي بی حجابی و عدم توجه به عفت عمومی
و فروپاشی خانواده ها که در غرب رخ داده اند، اشاره شده است. بیش تر مشکلات خانو اده ها نشأت گرفته از جریان جنبش زنان
در دنیاست که به دنبال حق دروغین خود هستند. این حق به اعتراف غربیان، بردگی مدرن را براي زن به دنبال داشت. ما مقالات
برگزیده آن همایش جهانی را در قالب چهار جلد کتاب عرضه کردیم. در بسیاري از این مقالات به ابتذال زنان و بی بندوباري و
پوشش نامناسب آنان به طور مستقیم پرداخته شده است. بسیاري از مراکز فرهنگی از این کتاب ها استقبال کردند و در طول یک
سال، این کتاب ها به چاپ سوم رسید. - چه کارهاي دیگري در این زمینه انجام داده اید؟ * در زمینه بسترسازي فرهنگی، فعالیت
صفحه 104 از 141
هاي بسیاري انجام شد. طرح گسترش فرهنگ عفاف در دانشگاه ها را هم مطرح کردیم وکوشیدیم این فرهنگ را در دانشگاه در
مرحله اول تبیین کنیم. گسترش این فرهنگ باید در چند مرحله انجام شود. اول باید تبیین کرد، این مرحله با برگزاري همایش ها،
سخنرانی ها، نمایشگاه هاي پوشش جلسات هم اندیشی در دانشگاه ها آغاز شده است مرحله دوم براي این است که براي
گسترش، آن باید کوشید. طرحی براي مراکزي که با مرکز ما کار می کنند، از جمله معاونت فرهنگی وزارت علوم، بهداشت و
معاونان فرهنگی مراکز بهداشت و علوم و آموزش و پرورش تهیه کردیم. آموزش و پرورش از جمله مراکزي است که فکر می کنم
بسیار اثرگذار است. ضمن اینکه در وارد کردن بحث حجاب و پوشش، در محدوده کتاب هاي درسی تلاش کردیم و مشغول
هستیم. حال این طرح چه قدر عملیاتی شده است، نمی دانم. من پیشنهاد دادم در سه دوره راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه، به
اقتضاي سن دانش آموزان، بحث حجاب مطرح شود و درکتاب متون اسلامی دانشگاه هم حداقل چهار یا پنج عنوان درس قرار داده
شود. اگر بیست درس دارد، پنج درس به این مقوله بپردازد تا این فرهنگ در ذهن دانشجو نهادینه شود. این طرح تا حدي پی
گیري شده است. امیدواریم که متولیان باز هم به این بحث بپردازند. باید همه جا بحث حجاب موضوعیت پیدا کند و باید از افراط
و تفریط بپرهیزیم. به نظر می رسد در فرهنگ سازي باید چند کار مقدم بر دیگر کارها انجام شود. از جمله کارهایی که انجام شد
و در حال انجام است و تأثیر خود را در بین مخاطب خواهد داشت، برگزاري همایش ها و برپایی نمایشگاه ها،برگزاري
میزگردهاي سخنرانی و میزگردهاي هم اندیشی است. در سال گذشته ما بیش از 45 برنامه در دانشگاه ها داشتیم. ما در دانشگاه
بحث حجاب در حیطه نقد و ارزیابی را پایه ریزي کردیم. باید از ارزش ها و باورها با نگاهی درست و علمی دفاع کنیم. از این
دست کارهاي فرهنگی انجام شده و در نظر داریم کتاب شناسی درستی از مقوله حجاب ارائه دهیم. یکی دیگر از کارهایی که
درباره نهادینه سازي فرهنگ حجاب در داخل و خارج انجام دادیم، پیشنهاد" روز جهانی عفاف " بود. این پیشنهاد سال گذشته
مطرح شد. پیشنهاد دادیم روز میلاد حضرت مریم، روز جهانی عفاف باشد. من معتقدم دین اسلام ظرفیت هاي بسیاري دارد. ما باید
از همه این ظرفیت ها استفاده کنیم و متأسفانه تاکنون نتوانسته ایم از این ظرفیت ها بهره مند شویم. به ویژه در بحث عفاف و
حجاب، کم از این ظرفیت ها استفاده کردیم. اگر از همه ظرفیت هاي نهفته در اسلام سود بجوییم، مطمئن هستم که به آرامش
روحی، فکري، جسمی و جنسی خواهیم رسید. حضرت مریم، الگوي کامل عفاف و عفت در قرآن است. ما از ظرفیت دینی مان
استفاده کردیم و این پیشنهاد را دادیم، براي اینکه بگوییم الگویی که قرآن مجید براي عفت ارائه می دهد، جهانی است و همه می
توانند آن را بپذیرند. ما تولد حضرت مریم (علیه السلام) را انتخاب کردیم، اگرچه الگوي ما همیشه حضرت زهرا(سلام الله علیها)
بوده است و خواهد بود، ولی به دلیل اینکه از همه ظرفیت هاي دین اسلام استفاده کنیم و بتوانیم زنان جهان در ادیان مختلف را نیز
تحت تأثیر قرار دهیم. وقتی در ترکیه حجاب ممنوع می شود، همه تحصن می کنند. بیش تر از شصت درصد دانش آموزان
دوستدار حجابند. در هند، مصر وکشورهاي دیگر بحث حجاب مطرح می شود. البته در همه کشورها درباره بازگشت به عفاف،
بحث می شود. اگر مسئولان موافق باشند و پی گیري کنند تا همایشی جهانی در این زمینه، برگزار و درکشور با پی گیري هاي
فرهنگی و قانونی جدي و مستمر، حجاب را نهادینه کنیم و در محیط هاي فرهنگی و دانشگاهی، فعالیت هاي ویژه اي داشته باشیم و
براي پیوند ادیان بکوشیم و از همه ظرفیت هاي دین هاي الهی بهره مند شویم، بی گمان می توانیم جامعه اي سالم، نسلی سالم و
خانواده هایی سالم را در جامعه بشري داشته باشیم. دیگر فعالیت هایی راکه این دفتر در زمینه اعتلاي فرهنگ حجاب و عفاف انجام
داده است، به اختصار به عرض می رسانم: 1. آماده سازي و انتشار مجموعه کتاب هایی در زمینه فرهنگ پوشش و عفاف که از آن
جمله می توان به این موارد اشاره کرد: کتاب نامه پو شش (معر فی کتاب ها، معرفی پایان نامه ها، طرح هاي پوششی، مقالات و
سایت ها) این کتاب آماده انتشار است؛ کتابچه پوشش در ادیان الهی (زرتشت، یهود، مسیح، اسلام)؛ کتابچه ضوابط پوشش در
دانشگاه هاي مختلف دنیا (آمریکا، اروپا، آسیا ...) (آماده چاپ)؛ کتابچه پاسخ به شبهات پیرامون حجاب (آماده چاپ)؛ کتابچه
صفحه 105 از 141
احکام پوشش (آماده چاپ)؛ کتاب روانشناسی عفاف؛ بولتن مرجع پوشش (گزیده اي از مقالات و...)؛ بروشور به زیبایی عفاف،
2 و 3 (طرح هاي مختلف چادر، مانتو و روسري)؛ اطلس نمایشگاه حدیث حسن ( 200 صفحه). 2. برگزاري ، شماره هاي 1
نمایشگاه" حدیث حسن " شامل غر فه هاي: الف) پوشش در فطرت: با الهام از تصاویر طبیعت و با بهره گیري از آیات و روایات و
سخنان صاحبنظران فطري بودن پوشش را به تصویر می کشد. ب) پوشش در تمدن: با بررسی و پژوهش، کیفیت پوشش زنان در
طول تاریخ در تمدن شرق و غرب درکشورهاي مختلف را در طول هزاران سال از ما قبل تاریخ تا اواخر قرن 19 به تصویر می کشد
و با تصاویر حجاب زنان ایرانی، ایران را که مهد تمدن بشر بوده (استناد به جملات از کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت) داراي
قدمتی کهن تر از دیگر کشورهاي در امر پوشش و تنوع در آن معرفی می کند و بی حجابی را مولود قرن حاضر و صنعتی شدن می
نمایاند. ج) پوشش ادیان: با تصاویر زنان محجبه مسلمان و غیر مسلمان و آیان در قرآن مجید و کتاب مقدس (عهد عتیق، عقد
جدید)، وجوب و لزوم پوشش در ادیان الهی (زرتشت، یهود، مسیح، اسلام) را ترسیم می کند. د) کشف حجاب: با تصاویر و اسناد
تاریخی آغازکشف حجاب توسط غرب در کشو رهاي اسلامی (اندلس، الجزایر، مصر، ترکیه) و در ایران از دوره قاجار و ادامه آن
در دوره رضاخان و نقش دست استعمار در این موضوع را به تصویر می کشد. ه) بازگشت به عفاف: با تصاویر تظاهرات و اعتراض
به قانون منع حجاب در کشورها خصوصاً کشورهاي غربی چهره ضد بشري و مخالف با دموکراسی آن را ارزیابی می کند و با
گزارش تشکیل مجامع در مقابل قانون منع حجاب در غرب و همچنین با سخنان بزرگان و مشاهیر لزوم بازگشت به حجاب و عفاف
. را می نمایاند و با اعترافات افراد سرخورده از پیامدهاي منفی بی حجابی، اقبال عمومی زنان جهان به حجاب را بازگو می کند. 3
تهیه نرم افزار" حدیث معرفت. " این نرم افزار داراي بخش هاي زیر است: الف) کتاب خانه: مجلات، پایان نامه ها، طرح هاي
پژوهشی، مقالات و مصاحبه هاي مرتبط با موضوع حجاب؛ ب) نشست علمی: شامل سخنرانی در دانشگاه ها و میزگردهاي
تلویزیونی؛ ج) خانه عکس: تصاویر پوشش زنان در تمدن هاي (شرق و غرب) و ادیان (زرتشت، یهود، مسیح و اسلام)؛ د)
نمآهنگ: کلیپ تصویري پیرامون پوشش به مدت 10 دقیقه ه) به زیبایی عفاف: شامل طرح هاي مختلف چادر همراه با شماره
تماس هاي طراحان یا مراکز تولید و توزیع. این طرح ها به صورت بروشور به چاپ رسیده که در صورت نیاز مراکز دانشگاهی و
فرهنگی با درخواست کتبی در اختیار دانشجویان قرار خواهد گرفت. و) نمایشگاه (حدیث حسن): قبلًا در مورد آن توضیح دادم.
ز) سپهر اندیشه: گزیده اي از فرموده هاي امام خمینی (قدس سره)، گزیده سخنان مقام معظم رهبري، سخنان منتخب اندیشمندان،
نویسندگان و.... ح) معرفی سایت ها: آدرس سایت هاي اینترنتی با موضوع حجاب و عفاف؛ ط) منشورات: معرفی کتبی که به
زودي در دفتر امور خواهران به چاپ خواهد رسید. - خیلی ممنون از اینکه وقت تان را در اختیار ما قرار دادید. * من هم از شما
تشکر می کنم. بنده در این گفت وگو سعی کردم بیان ساده فرهنگی داشته باشم، نه بیان قانونی، علمی، فقهی و عمومی؛ چون
کار، کار فرهنگی است. از این رو، فرهنگی به موضوع نگریستم و زبانی ساده را براي گفت وگو و بیان دیدگاه هایم برگزیدم.
طرح هاي سامان دهی حجاب و عفاف 1
3 و 6 ماده 1 آیین نامه" شوراي ، گفت وگو با بتول محتشمی؛ دبیرشوراي فرهنگی- اجتماعی زنان اشاره بر اساس بندهاي 1
فرهنگی- ا جتماعی زنان " تشکیل وظیفه" تدوین سیاست هاي لازم جهت ایجاد زمینه هاي مساعد براي رشد شخصیت زن و تسریع
در بازیابی ارزش و کرامت انسانی و نیز برنامه ریزي براي تقویت خانواده بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی و هم چنین ایجاد زمینه
مساعد براي مشارکت فعال زنان در فعالیت هاي سیاسی، اجتماعی، اقتصادي، " به عهده این شورا گذاشته شده است. از این رو
شوراي یاد شده از ابتداي تأسیس خود تا کنون طرح هاي مختلفی را در زمینه توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در کشور ارائه کرده
است. براي آشنایی با روند تصویب و اجرایی شدن این طرح ها با سرکار خانم بتول محتشمی، دبیر محترم شوراي فرهنگی-
صفحه 106 از 141
اجتماعی زنان گفت وگوکردیم. آن چه در پی خواهد آمد، حاصل این گفت وگوست. - تا کنون شوراي فرهنگی- اجتماعی زنان
در زمینه مسئله حجاب چه فعالیت هاي داشته است؟ * شوراي فرهنگی- اجتماعی زنان به عنوان یک مرکز سیاستگذار در امور
زنان، پس از انجام کارهاي کارشناسی، طرحی را با عنوان" اصول و مبانی روش هاي گسترش 1.این گفت وگو را خواهران
ارجمندمان در شوراي فرهنگی- اجتماعی زنان تهیه و تنطیم کرده اند. فرهنگ عفاف " تهیه و تصویب کرد که در تاریخ
14/11/1376 با 16 بند به تصویب شوراي عالی انقلاب فرهنگی رسید. این طرح شامل اصول و سیاست هایی است که باید متولیان،
به طور ایجابی و سلبی در عرصه هاي فرهنگی، انتظامی و قضایی به آن عمل می کردند. در آن سال، این طرح به دلایل مختلف در
دستگاه هاي مربوط مسکوت ماند. البته شوراي فرهنگی- اجتماعی زنان تلاش کرد به علت دارا بودن ظر فیت ارائه راهبردهاي
عملی در اجراي طرح عفاف و حجاب، این راهبردها را تدوین کند. شوراي فرهنگی- اجتماعی زنان در فروردین 1384 با استفاده از
تحقیقات انجام یافته در این شورا و مراکز دیگر و نیز با استفاده از نظر کارشناسان و صاحب نظران، راهبردهاي این طرح را تهیه کرد
که به تصویب شوراي عالی انقلاب فرهنگی رسید و براي اجرا به دستگاه هاي مربوطه ابلاغ شد. در این مصوبه، تهیه آیین نامه
اجرایی بر عهده یک کمیته ملی به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و ریاست سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان نایب رئیس
گذارده شد. محل تشکیل این کمیته در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش بینی شده بود. در این کمیته، 25 نماینده از سازمان ها
و وزارت خانه هایی که ماهیت ذاتی کار آن ها با موضوع عفاف و حجاب مرتبط است، از جمله شوراي فرهنگی اجتماعی زنان و
مرکز امور زنان و خانواده عضو هستند. این کمیته در 1385 پس از تشکیل جلسات مکرر، پیش نویس آیین نامه اجرایی مذکور را
که شوراي زنان تهیه کرده بود، مورد بررسی و تصویب نهایی قرار داد. وظایف و راه کارهاي این طرح بر اساس وظایف مختلف
دستگاه ها، تعیین و براي اجرا به آن ها ابلاغ و مقرر شد در تمام دستگاه ها، موضوع حجاب و عفاف در اولویت برنامه دستگاه ها
قرارگیرد. هم چنین بر اساس این آیین نامه، دستگاه ها باید برنامه ها و نتایج اقدامات خود را تهیه کنند و ارائه دهند تا جهت
گزارش نهایی به شوراي عالی برود. - به طورکلی، این مصوبات چه اهدافی را دنبال می کند؟ * تعمیق شعایر و حفظ ارزش هاي
اسلامی، تبیین و تعمیق فرهنگ عفاف و حجاب در خانواده و جامعه با عنایت به مقتضیات زمان و نیازهاي نسل جوان و رفع موانع
موجود در این مورد، ایجاد وحدت رویه و هماهنگی میان همه دستگاه هاي سیاستگذاري، برنامه ریزي و اجرایی مرتبط با امر عفاف
و حجاب و هم چنین تقویت عزم ملی از جمله اهداف این مصوبات هستند. - آیا تنها زنان جامعه مخاطب طرح توسعه عفاف
هستند؟ * پرهیز از یک سونگري و یک جانبه نگري به زنان در رعایت حجاب و عفاف و در نظر گرفتن مردان و پسران و قائل
شدن مسئولیت براي آن ها، به عنوان یک مسئله اساسی در طرح مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هر دو جنس مخاطب این
طرح هستند. در قرآن کریم نیز خطاب آیات الهی، ابتدا به کنترل نگاه و رفتار در مردان معطوف است. البته حدود رعایت عفاف با
توجه به مختصات جنسی زن و مرد متفاوت است. هم چنین باید ذایقه تنوع طلبی و نیز ظاهرگرایی در برخی از مردان درمان شود تا
نگرش عمیق تري نسبت به زیبایی هاي باطنی زنان فهیم و فرهیخته داشته باشند و صرفاً زیبایی هاي ظاهري را ملاك و اصل قرار
ندهند. - نقش خانواده را در توسعه فرهنگ عفاف چگونه می بینید؟ * ما معتقدیم که خانواده در آموزش و توسعه فرهنگ عفاف
نقش اساسی دارد. به همین دلیل، در اصول و مبانی و نیز راهبردها و راه کارها افزایش آگاهی والدین و رعایت عفاف و حجاب
توسط آن ها به عنوان یک الگوي مناسب تأکید شده است. به طورکلی، در رسانه ها باید این مطلب به عنوان یک مسئولیت تربیتی
براي خانواده ها مطرح شود؛ زیرا فرزندان از خانواده می آموزند و جامعه محل ظهور و بروز آموخته هاي آن هاست. البته در این
مورد، خانواده ها هم باید آموزش مدار، کنترل مدار و عاطفه مدار باشند. در واقع، اگر نیازهاي عاطفی و شخصی فرزندان شان به
ویژه دختران را در خانواده تأمین کنند، هویت دینی و رفتارهاي اجتماعی آنان شکل می گیرد و دیگر خودنمایی هاي کاذب بروز
نمی کند. - در این مصوبات شوراي فرهنگی- اجتماعی زنان تا چه حد به بحث تقابل عفاف با مد و مدگرایی توجه شده است؟ *
صفحه 107 از 141
به نظر می رسد در موضوع مد و مدگرایی، جوانان انتظار دارند که متولیان امر فرهنگ رویکرد جوانان را به مدگرایی نفی نکنند در
این طرح، پی آمدهاي مدگرایی افراطی تقبیح شده است، به طوري که جوانان ما خداي ناکرده مقلد صرف مدهایی نباشند که
دیگران بدون در نظر گرفتن ویژگی هاي فرهنگی، بومی و ملی، براي جوانان طراحی می کنند. - ارزیابی شما از میزان تأثیر تهاجم
فرهنگی درگسترش بدحجابی چیست؟ * اگر جوانان با سابقه تاریخی تهاجم فرهنگی غرب و به کارگیري روش هاي آن ها علیه
حرکت هاي حق طلبانه با ماهیت مکتبی، کشورهاي مختلف آشنا باشند، متوجه این موضوع خواهند شد که بسیاري از این حرکت
هاي تهاجم فرهنگی، سازمان دهی شده است. اگر جوان بداند که حفظ حجاب سبب تقویت هویت ملی و فرهنگی و حفظ استقلال
فرهنگی می شود، در زمینه عمل به این مقوله فرهنگی تلاش خواهد کرد. - به نظر شما، در حال حاضر فرهنگ عفاف و حجاب در
جامعه ما دست خوش چه آفت ها و آسیب هایی است؟ * عفاف و حجاب به عنوان یک فریضه واجب الهی، دو نماد فرهنگی و
پرچم سیاست هاي فرهنگی کشور به شمار می روند. این دو در بین احکام اعتقادي و اجتماعی اسلامی، گسترده ترین و قوي ترین
حکم و نماد وحدت و نشانه تعهد یا تردید افراد نسبت به فرهنگ عمومی جامعه هستند. از ابتداي انقلاب، حجاب دست خوش
فراز و نشیب هاي زیادي شد. اگرچه در ابتداي انقلاب، زنان و دختران بدون توسل به هیچگونه روشی، حجاب را پذیرفتند، ولی
اکنون به دلایل مختلف، در نگاه بعضی از جوانان، این مفهوم به حد غیرقابل قبولی از نظر اسلامی و اجتماعی تنزل پیدا کرده است
که موجب نگرانی مسئولان و علاقه مندان به اسلام و انقلاب و تهدیدي براي سلامت خانواده و جامعه شده است. باید با استفاده از
کارهاي پژوهشی، عوامل وضعیت کنونی حجاب بررسی شود. در واقع، بخشی از این عوامل به مردم و بخشی مربوط به عملکرد
فرهنگی نظام مربوط است. در بخش اول می توان به مواردي همانند ضعف معرفت جوانان نسبت به این مفهوم و مقوله فرهنگی،
برآورده نشدن نیازهاي عاطفی و روانی آن ها در خانواده و اجتماع، لجاجت و مخدوش کردن صلابت انقلاب در حاکمیت امر
عفاف، تقلید و الگوبرداري از نمونه هاي غلط اشاره کرد. در بخش عملکرد نظام می توان از ناهماهنگی و وحدت رویه بین دستگاه
هاي مختلف و حتی تضاد تبلیغاتی و تزاحم و تضاد در شیوه ها و نیز تعارض نقش خانواده با الگوهاي معرفی شده در تولیدات
فرهنگی و رسانه هاي تصویري و مکتوب، نبود برنامه هاي درازمدت و اصولی و نبود رویکرد ریشه اي و جامع برنامه ریزان در این
موضوع، مشخص نبودن استراتژي نظام در برخورد با این مقوله فرهنگی (مقدم بودن آموزش و افزایش آگاهی و پیش گیري بر
برخوردهاي سلبی و انتظامی و مقطعی و سطحی یا برعکس) که یکی از آسیب هاي جدي در عملکرد مسئولان، بی توجهی به این
موضوع در برنامه ریزي ها، نبود یک عزم ملی و ناهماهنگی آن ها در تعریف حدود، نوع و الگوي حجاب و روش هاي توسعه
وگسترش آن است. متأسفانه تاکنون فضاي تعامل مثبت و منازعه صحیح براي درك حقیقت عقلانی حجاب و تقویت روحیه جست
وجو در این امر بین جوانان به وجود نیامده است تا آن ها بتوانند ضرورت، فلسفه و دستاوردهاي مثبت رعایت حجاب و عفاف را
بیابند. بنابراین، در این مصوبات بایدها و نبایدهایی مطرح شده است، تا روش هاي اجرایی دستگاه هاي مختلف به دور از افراط و
تفریط و سلیقه مداري و به طور منطقی و جامع و هماهنگ و تابع یک سلسله اصول و مبانی باشد. - براي مقابله با پدیده بدحجابی
چه راه کارهایی را پیشنهاد می کنید؟ * اگر زمینه را در جامعه به گونه اي براي دختران و پسران فراهم کنیم تا آن ها بتوانند قابلیت
ها و توان مندي هاي شان را کشف و عرضه کنند و از طرفی مطالبات به حق و منطقی آنان تأمین شود، بروز جلوه گري هاي
آگاهانه، نا آگاهانه و نامناسب در حیطه عفاف و حجاب کاهش می یابد. هم چنین باید در بیان حق از روش هاي زیبا و دوستانه و
مؤدبانه استفاده کرد. اگر نفسی تحقیر شود، تربیت پذیر نخواهد بود. توهین و ناسزاگویی و تحقیر زنان، دختران و پسران پسندیده
نیست و از برخوردهاي اهانت آمیز، خشن و فیزیکی باید خودداري ورزید. چنان چه عده اي عامدانه و آگاهانه می خواهند فضاي
معنوي جامعه را مخدوش کنند، باید بر اساس ضوابط قانونی با آن ها برخورد شود. با توجه به اینکه حجاب و عفاف امري فرهنگی
است، ابتدا باید با شیوه هاي فرهنگی، پیام خود را براي حاکمیت مفهوم این ارزش الهی در روح و فکر و عمل جوانان اجرا کرد.
صفحه 108 از 141
مسلماً آن ها داراي فطرت هاي پاك و نیالوده به گناه هستند و با روش هاي جذاب و همراه با صحبت و منطق، در انتقال مفاهیم
فرهنگی موفق خواهیم شد. فقر مادي و دشواري هایی که هم اکنون بر سر راه ازدواج جوانان و تشکیل خانواده وجود دارد، از
جمله اصولی است که باید به آن توجه کافی شود. ازدواج و تشکیل خانواده با کارکردهاي مهم زیستی تربیتی و روانی خود،
عامل مهمی براي پیشگیري از فساد، بی بندوباري و بروز آسیب هاي اجتماعی و انحرافات است و موضوع تأمین تمنیّات جنسی،
تعهد انسانی دختر و پسر به یک دیگر و تمنا و تأمین عاطفی آن ها صرفاً از طریق ازدواج میسر است. متأسفانه امروز این امر بزرگ
براي جوانان، مهجور شده و روابط نامشروع و زشت، مقبولیت پیدا کرده است. مهم ترین وظیفه مسئولان، تأمین امکانات لازم،
تسهیل و تسریع در امر ازدواج جوانان و وظیفه رسانه ها، فرهنگ سازي براي ترویج فرهنگ ازدواج آنان و کاهش موانع بر سر راه
ازدواج در نظر جوانان است. - به نظر شما براي نهادینه کردن فرهنگ عفاف در جامعه و تقویت آن چه تدابیري باید از سوي
مدیران و مسئولان جامعه اندیشیده شود؟ * به دلیل این که مسئله حجاب از نتایج و مظاهر ایمان و تقوا است، باید در ابتدا برنامه
هایی را ارائه دهیم که به تحکیم ایمان و تقویت باورهاي دینی افراد جامعه بیانجامد که این باورها در حکم روح و ریشه اخلاق و
رفتار انسان است. گام بعدي براي افزایش آگاهی جوانان، تبیین دیدگاه اسلام به طور جامع و زیبا در زمینه ضرورت و فلسفه و
فواید عفاف و تأثیر آن در زندگی فردي و اجتماعی است تا زمینه پذیرش فطري و درك حقیقت عقلانی و منطقی حجاب براي
جوانان فراهم شود. تنها در این صورت، مردان و زنان جامعه، عفاف و حجاب را نه به عنوان یک اجبار و فشار اجتماعی، بلکه به
عنوان یک ارزش انسانی، دینی و معنوي و یک باور قلبی منطبق با فطرت خود به عنوان عامل بازدارنده از زشتی، آسیب هاي
خانوادگی و اجتماعی می پذیرند. علاوه بر این، درباره آموزش احکام شرعی و روابط صحیح زن و مرد با یک دیگر در جامعه و
خانواده باید اقدام جدي صورت پذیرد تا نسبت به آموزه هاي دینی درباره ضرورت توسعه شرم، حیا و عفت، متناسب با قابلیت ها و
ویژگی هاي زنان توجه کافی صورت گیرد. در واقع، براي حل یک معضل، طراحی یک مجموعه عملکرد فراگیر و هماهنگ از
نظر اقتصادي، تربیتی، اجتماعی، روان شناسی و آموزشی با زمان بندي مشخص و مبتنی بر تحقیقات علمی و کاربردي و مناسب با
زمان و مکان و مشخصات سنی و ویژگی هاي مخاطبان، ضروري است. با توجه به این که وضعیت حجاب وعفاف معلول بسیاري از
متغیرهاي فرهنگی و غیرفرهنگی اثرگذار بر آن است، به طور مسلم، در این حرکت، برنامه هاي ایجابی همیشه به مراتب، مطلوب
تر، تحقق پذیرتر و مقرون به صرفه تر از ممنوعیت، تحدید و تحریم است. به طور معمول، در اسلام، به کارگیري مجموع اقدامات
سلبی معمولًا بعد از اجراي فعالیت هاي فرهنگی و ایجابی نظیر ابلاغ، تبیین، آموزش وگفت وگو توصیه شده است. از دیگر اصول
مورد نظر این است که باید به طور مستمر به تبیین جایگاه والا و پراهمیت زن از دیدگاه اسلام بپردازیم. از سوي دیگر، براي رفع
مشکلات این قشر باید در ابعاد مختلف تلاش کنیم، به گونه اي که در مقام مقایسه، زنان ایرانی نسبت به زنان دیگر مکتب ها
احساس برتري شخصیت کنند و مکتب اسلام را در جنبه نظري و عملی، مدافع راستین و واقعی حقوق خود بدانند. در این صورت،
تمایل زنان به جاذبه ها و شخصیت هاي کاذبی که در قالب پوشیدن لباس ها و آرایش خاص جلوه گري می کنند، به تدریج از
بین می رود. محور فعالیت هاي توسعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب باید فرهنگی، آموزشی و تبلیغی باشد و فضاي اجتماعی و
فرهنگی جامعه به گونه اي ساخته شود که افراد به صورت طبیعی به رعایت حجاب تشویق شوند و ازکارهایی که موجب بدبینی
نسبت به اسلام و احکام اسلامی می شود، به شدت پرهیز کرد. در این زمینه، رسانه هاي جمعی به ویژه صدا و سیما، آموزش و
پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان فرهنگی-هنري شهرداري نقش مهمی برعهده دارند. پیشنهاد دیگر این است که در
معرفی اسوه ها و الگوهاي موفق در جامعه از زنان و دختران در عرصه هاي مختلف اجتماعی، علمی، آموزشی باید به عنصر عفاف
و حجاب به عنوان یک ارزش مهم توجه شود و در تبلیغات، آثار هنري و ادبی، فیلم هاي سینمایی، کتاب ها و محصولات
فرهنگی، شأن و منزلت انسانی زنان باحجاب مورد توجه قرارگیرد و جوانان را نسبت به سیره عملی معصومین(علیه السلام) و
صفحه 109 از 141
بزرگان علمی و ادبی و سالکان دین، منطبق با مقتضیات زمان و شرایط آنان آشنا سازند. در فعالیت هاي فرهنگی، ارشادي و
اجرایی دستگاه ها در امر عفاف باید هم سویی و هماهنگی وجود داشته باشد و برنامه ها و اقدامات و ضریب اثرگذاري آنان مورد
ارزیابی و نظارت قرار گیرد. حوزه چاپ و نشر کتاب، مطبوعات و تولید فیلم هاي سینمایی از حوزه هاي مهمی است که به نظارت
دقیق نیاز دارد. در برابر حرکت هاي موذیانه و حساب شده شبه روشن فکري که در عرصه تولید کالاها و محصولات فرهنگی مغایر
با امر توسعه عفاف و حجاب فعالیت می کنند، برخوردهاي قاطع و محکم، ضروري است. با توجه به روح حاکم بر سیاست هاي
عفاف و حجاب باید با نظارت دقیق از تزاحم و تداخل تصمیم هاي متضاد و مغایر دستگاه ها با یکدیگر و نیز اعمال سلیقه مداري
آن ها جلوگیري شود تا این هماهنگی و وحدت رویه، مانع تضاد در برنامه ها و شیوه هاي آن ها گردد. با توجه به اینکه حجاب و
عفاف یک پدیده فرهنگی است، نیازمند برنامه فرهنگی و آموزشی و نیز مجریانی آگاه است؛ زیرا داشتن آگاهی عمیق از مسئله،
سبب ایجاد دغدغه و حساسیت و برنامه ریزي در حوزه وظائف مسئولان و مجریان می شود. آن ها باید از این مفهوم، درك صحیح
و همه جانبه داشته باشند. در غیر این صورت، به اقدامات مغایر با ماهیت کار فرهنگی دست می زنند که مانع توسعه عفاف و
حجاب می شود. بیش تر برنامه ها و شیوه هاي این مجریان در تضاد و ناهماهنگی با یکدیگر است، به طوري که این تضاد در
گفتار، رفتار و محصولات و برنامه هاي فرهنگی آن ها نمایان می شود. در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب، توجه به انواع کار،
شرایط و مقتضیات و خصوصیات محیط زندگی و خصوصیات اقلیمی و سنت ها و اداب محلی و منطقه اي مربوط به لباس و پوشش
زنان، ضمن رعایت اصل حکم فقهی حجاب جهت ترویج عفاف، لازم و ضروري است تا با حرمت قائل شدن براي حجاب برتر
به عنوان کامل ترین و رایج ترین نوع حجاب و تشویق آن به دور از افراط و تفریط، از الزام همگان به استفاده از یک نوع حجاب
خودداري شود؛ زیرا ماهیت برخی از مراکز اداري و شغلی به گونه اي است که شاید استفاده از این نوع حجاب براي آن ها سخت
یا ناممکن باشد. البته این چارچوب ها و استانداردها باید در قالب طرح هاي اجرایی مناسب و با هماهنگی وزارت خانه هاي
فرهنگی اجرایی و دستگاه هاي سلبی و ایجابی درست اجرا شود تا در یک فرآیند طولانی، منتظر نتایج و پی آمدهاي مثبت آن
باشیم.
ضرورت نگاه