گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
شوراي فرهنگ عمومی و عزم ملی براي مهار بدحجابی







4 از /5/ گفت وگو با منصور واعظی دبیر شوراي فرهنگ عمومی اشاره در" راهبردهاي گسترش فرهنگ عفاف" که در تاریخ 84
سوي شوراي عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، مقرر شده بود که" کمیته ترویج وگسترش فرهنگ عفاف موظف است
حداکثر ظرف مدت دو ماه راه کارها، آین نامه ها و دستورالعمل هاي اجراي و نقش دستگاه هاي ذي ربط در این خصوص را تهیه
و تصویب نموده و به اطلاع شوراي عالی انقلاب فرهنگی برساند. "در پی این مصوبه کمیته یاد شده به ریاست. وزیر فرهنگ و
ارشاد اسلامی، دبیري دبیر شوراي فرهنگ عمومی و با حضور نمایندگان حدود بیست سازمان و دستگاه دولتی تشکیل شد و پس
3 طرح" راه کارهاي اجراي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب " را به تصویب /10/ از بحث و بررسی موضوع سرانجام در تاریخ 84
رساند. براي آگاهی از روند اجراي این طرح با مهندس منصور واعظی دبیر" شوراي فرهنگ عمومی " به گفت وگو نشستیم و
نظراتش را جویا شدیم که در پی می آید. -شما وضعیت موجود حجاب در ایران را چگونه می بینید؟ آیا می توان وضعیت موجود
حجاب در جامعه را به عنوان معضل اجتماعی، ناهنجاري اجتماعی یا بحران اجتماعی تلقی کرد؟ * تلقی من این است که وضعیت
خوبی از جهت عفاف و حجاب در جامعه نداریم. البته اگر این وضعیت را با کشو رهاي دیگر مقایسه کنیم، وضع ما خوب است؛
ولی اگر به انقلاب اسلامی، جمهوري اسلامی و ارزش هاي انقلاب اسلامی نگاه کنیم، وضع پوشش امروز در جامعه وضعیت
خوبی نیست و باید کارهاي زیادي انجام دهیم تا از این وضعیت ناهنجار خلاص شویم و به وضعیت مناسبی برسیم. من وضعیت
فعلی را بحرانی تلقی نمی کنم، ولی تلقی من این است که اگر وضعیت اجتماعی پیش آمده، بین سال هاي 1368 تا 1374 ادامه
پیدا می کرد و در واقع، اگر این جریان فرهنگی می توانست در موضع مدیریت سیاسی کشور ادامه حیات دهد، ممکن بود که الآن
به وضعیت بحران برسیم. با تغییر در وضعیت سیاسی و مدیریت سیاسی کشور، این روند و شتاب به سمت بحران را تغییر داده ایم و
به اعتقاد من، این شتاب از سال 1384 به بعد کند شده است. - در مجموع چه عوامل و زمینه هایی را در ایجاد وگسترش بدحجابی
در جامعه ما مؤثر می دانید؟ نقش کدامیک از عوامل فرهنگی، اقتصادي یا سیاسی مؤثرتر بوده است؟ (کم رنگ شدن نقش نظارتی
و تربیتی خانواده ها؛ ناتوانی نظام آموزشی کشور در نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف تبیین نشدن درست فلسفه حجاب از
سوي مراکز حوزوي و نهادهاي فرهنگی؛ مشخص نبودن سیاست نظام در این زمینه و در نتیجه، اقدامات افراطی یا تفریطی به دلیل
شرایط روز؛ تبلیغات منفی دستگاه هاي فرهنگی بیگانه؛ ناکارآمدي رسانه هاي دیداري و شنیداري و...)؟ * همه موارد مطرح شده
صحیح است، ولی به این ها محدود نیست. به اعتقاد من، شاید دولت ها و سیاست مداران تقصیر بیشتري داشته اند. گاه بعضی
آقایان، براي به دست آوردن چند رأي یا براي اینکه جمع محدودي را از خود خشنود کنند، روي اصول و ارزش ها پا گذاشتند و
چیزهاي مبنایی را که خودشان هم قبول داشتند، یا بیان نکردند یا ضد آن را بیان کردند. درکنار موارد مطرح شده در این شش
صفحه 131 از 141
بخش، من قائل به این هستم که دولت ها و سیاست مداران بیشترین نقش را داشته اند. بعد از آنها، دستگاه هاي مسئول فرهنگ
عمومی و دستگاه هاي فرهنگی و آموزشی هم آسیب هاي زیادي وارد کرده اند. - پس شما نقش رهبران و سیاست گذاران کلان
جامعه را در این زمینه مؤثرتر می دانید؟ * بله. - چنانکه می دانید در سه دهه گذشته، در زمینه برخورد با پدیده بدحجابی، فراز و
فرودهایی وجود داشته است. حال پرسش این است که این فراز و فرودها یا به تعبیر عامیانه، این" شل کن سفتکن ها)، در تشدید
وضعیت موجود چه تأثیري داشته است؟ * تلقی من این است که مدیران ارشد سه قوه عزم جدي براي اصلاح این وضع نداشته یا
حتی اگر این عزم را داشته اند، برنامه منسجمی نداشته اند یا اگر یکی از این قواي سه گانه برنامه اي داشت، نتوانست همراهی و
همکاري دیگر قوا را جلب کند. به همین دلیل، بیشتر متناسب با وضعیت جامعه و تأکید و فشارهاي دینداران و دلسوزان انقلاب،
گاهی مسئولان برنامه هایی را ابراز یا عمل می کردند، ولی آن قدر این موارد سطحی و زودگذر بوده است که تقریباً در جامعه ما
به فرهنگ تبدیل شده است که این اقدامات مقطعی است و اگر چند هفته بگذرد، همه فراموش می کنند. - یعنی به طور طبیعی این
برنامه در اولویت برنامه هاي فرهنگی و اجرایی کشور نبوده است؟ * نبوده است. - سیاست ها و رویکردهایی را که نظام اسلامی از
ابتداي پیروزي انقلاب اسلامی تاکنون در زمینه گسترش حجاب و مقابل با بدحجابی داشته است، چگونه ارزیابی می کنید؟ * در
مجموع، ارزیابی من از وضع حجاب از سال 1357 تا کنون این است که در سال هاي 1357 تا 1368 وضعیت به سمت بهبود حجاب
در حرکت است. در این سال ها که با دوران دفاع مقدس مصادف است، فضاي عمومی جامعه بیشتر به مسائل معنوي توجه داشت.
در اوایل انقلاب، در مورد حجاب، وضعیت خوبی نداشتیم، ولی به مرور، وضعیت به گونه اي پیش رفت که در این سال ها گرایش
عمومی جامعه به سمت حجاب و پوشش مناسب تر بود و فرهنگ حجاب عفاف و پاك دامنی تقویت می شد. از سال 1368 به بعد،
با توجه به اوضاع خاصی که براي کشور، در زمینه برنامه هاي توسعه پیش آمد، گرایش به بدحجابی تقویت شد و می توان گفت
سال 1376 ، سرآغازي به سوي ناهنجاري بیشتر است. این وضع تا سال 1384 ادامه یافت. تلقی من این است که از 1384 به بعد،
شتاب به سمت بدتر شدن وضعیت حجاب کند شده است و با توجه به وضعیت سیاسی جدیدي که درکشور فراهم است، باید
تلاش کنیم تا به سمت وضعیت مناسب حجاب و پوشش پیش برویم. -آیا این تحلیل شما که می گویید از 1384 به بعد وضع
حجاب بهتر شده است، مبتنی بر مشاهدات و نگاه به ظاهر اجتماع است یا اینکه این تحلیل مبتنی بر آمار و اطلاعات مستند است؟ *
وقتی می خواهیم پدیده اي اجتماعی را ارزیابی کنیم، باید به ارزیابی هاي دقیقی متکی باشیم. این طور نیست که مثلًا اگر امروز از
خانه خارج شدیم و با پدیده ناشایستی روبرو شدیم، بگوییم وضع بد و در شرایط دیگر بگوییم وضع خوب است. آمارها و
شاخص ها باید نظر بدهد. سخن من این است که شتاب و روند بد شدن کند شده است. نمی گویم وضع خوب یا شتاب متوقف
شده است. می گویم به سمت وضعیت تعادلی اش می رود. البته می دانید که متأسفانه ما آمارهاي دقیق فرهنگ سنجی درکشور
نداریم تا بتوانیم مسئله را به طور دقیق و علمی بیان کنیم. این ارزیابی کلانی است که من از وضعیت دارم و مقداري هم به زمینه
هاي علت و معلولی مسئله برمی گردد که امیدوارم تحلیل من، از این وضع، تحلیل درستی باشد. - یعنی زمینه هاي تشدید کننده
این وضع دارد از بین می رود؟ * بله، این زمینه ها تا حدي دارد از بین می رود و اثرگذاري آنها کم می شود. - به نظر شما سازمان
ها و دستگاه هاي دولتی درگسترش فرهنگ حجاب و عفاف یا از آن طرف، ترویج فرهنگ بدحجابی چه نقشی داشته اند؟ وقتی با
افراد گفت وگو می شود، بسیاري، صدا و سیما و دیگر دستگاه هاي فرهنگی را نخستین عامل در ایجاد وضع موجود می دانند و
رسانه هاي مکتوب را در درجه بعد قرار می دهند؛ یعنی انگشت اتهام در درجه اول متوجه صدا و سیما و دستگاه هاي فرهنگی
است. شما تا چه حد به نقش این دستگاه ها، در ترویج فرهنگ بدحجابی یا گسترش فرهنگ حجاب اعتقاد دارید؟ * بنده معتقدم
دستگاه هایی که در حوزه فرهنگ عمومی کشور فعالیت می کنند؛ مثل صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنري
سازمان تبلیغات اسلامی و دستگاه هایی که در حوزه فرهنگ آموزشی ما فعالند؛ مثل وزارت آمو زش و پرورش، وزارت علوم،
صفحه 132 از 141
دانشگاه هاي علوم پزشکی و دانشگاه آزاد، متأسفانه نقش تخریبی در این حوزه داشته اند. البته می توانند تأثیر اصلاحی بسیار
مهمی هم داشته باشند؛ ولی ما نباید این وضع را صرفاً ناشی از عملکرد دستگاه هاي فرهنگی بدانیم. به اعتقاد من، نقش دستگاه
هاي برنامه ریزي کشور در این زمینه بیشتر است و شاید مهم ترین عامل ایجاد کننده این وضع، برنامه هاي توسعه کشور باشد. به
اعتقاد من، جهتگیري بر نامه هاي تو سعه در وضعیت فرهنگ کشور تأثیر منفی داشته اند که یکی از نمودهاي آن، بحث بدحجابی
است. اگر جهت گیري این برنامه ها درست شود، جهت گیري فرهنگی جامعه هم تغییر می کند. - موضوع اساسی تري که در این
حوزه مطرح است و در رویکرد ما به این موضوع خیلی مؤثر است و خیلی می تواند تغیر ایجاد کند، این است که ما موضوع حجاب
یا بدحجابی را صرفاً در ظاهر اشخاص ببینیم یا این موضوع را محتوایی تر مطرح کنیم و به فرهنگ عفاف بپردازیم، نظر شما در این
مورد چیست؟ آیا متمرکز کردن بحث روي صرف حجاب ظاهري درست است یا اینکه معضل ما ریشه دارتر است و اساساً به جاي
اینکه تعبیرکنیم فرهنگ حجاب درکشور ما در حال آسیب دیدن است، باید بگویم فرهنگ عفاف در حال آسیب دیدن است و آن
چه از آن به عنوان ناهنجاري در وضع حجاب تعبیر می کنیم، در واقع، ناشی از خدشه دار شدن فرهنگ عفاف است؟ * بله،
فرمایش شما حرف کاملًا درستی است. مبناي پوشش و آرایش و ظهور آن که امروز به صورت مشکل بدحجابی می بینیم، به طور
مبنایی به عفاف و حیاي مردم جامعه برمی گردد. اگر برنامه هاي فرهنگی ما به صورتی باشد که رابطه زن با مرد نامحرم را خیلی
طبیعی کند و حریم هایی را که شریعت مقدس اسلام براي این ارتباط قائل است، تخریب کنیم، نباید انتظار داشته باشیم وضع
پوشش در جامعه ما خوب باشد. فرض کنید معاونت سینمایی کشور ضابطه اي هم بگذارد و بگوید از حالا به بعد، شما می توانید
فیلم هایی را در سینما نشان دهید که حجاب زنان در آنها درست باشد، ولی رابطه و تعاملات این زن و مرد در فیلم هاي سینمایی به
گو نه اي باشد که رابطه زن و مرد نامحرم خیلی راحت و طبیعی جلوه کند. شما نباید فکر کنید که اگر وضع پوشش را درست
کردید، مسئله حل می شود. البته من این را نفی نمی کنم، ولی نکته مهم تر این است که باید از حیا و عفاف جامعه پاسداري کنیم.
آنچه جامعه ما را حفظ کرده و نگذاشته است وضع از این بدتر شود، همین حیا و عفت مردان و زنان است. - تعریف شما از عفاف
چیست؟ اساساً آنچه ما به عنوان فرهنگ عفاف مطرح می کنیم، چه حوزه هایی از حیات انسان در روابط اجتماعی و فردي را شامل
می شود و حاکم شدن فرهنگ عفاف چگونه می تواند در فرهنگ حجاب اثرگذار باشد؟ و پرسش دیگر اینکه اگر ما بخواهیم
سیاست هایمان را براساس همین تعریف به سمت گسترش فرهنگ عفاف ببریم، باید چه رویکردي داشته باشیم؟ * وقتی که توسعه
اقتصادي را به عنوان محور برنامه هاي توسعه جامعه و شاخص مبنایی قرار می دهید، این رویکرد مطالبی را به شما دیکته می کند.
مثلًا به شما دیکته می کند که زنان جامعه شما باید تحصیلات دانشگاهی داشته باشند و این تحصیلات باید به گونه اي طراحی شود
که بتوانند مانند مردان در حوزه هاي صنعت، کشاورزي و خدمات حضور داشته باشند. البته من مخالف رشد و توسعه اقتصادي و
حضور اجتماعی زنان نیستم، ولی این را مسیر حرکت اصلی نمی دانم. ما در کشورمان برنامه ریزي اقتصادي می کنیم و زنان
جامعه را به گونه اي مدیریت می کنیم که حضور بیشتري در دانشگاه ها داشته باشند، ولی زنی که حضور بیش تري در دانشگاه
ها دارد، درگیر چه مباحثی می شود؟ اگر وارد حوزه علوم اجتماعی شود که در بسیاري از موارد دین و دیانت ترویج نمی شود.
اگر به حوزه مهندسی و فنی وارد شود، همین اتفاق می افتد. این زن را براي اینکه بتواند از تلاش خود در جامعه استفاده کند و
جامعه هم از او بهره مند شود، وارد اجتماع می کنیم، ولی او به عنوان منشی یا کارمند، وارد اداره می شود و درکنارکارمند مرد
می نشیند. این کارمند خانم، حتی اگرازدواج هم کرده باشد، در طول روز، هشت ساعت درکنار آقایی است که هیچ نسبتی با او
ندارد؛ طبیعی است که این خانم در فضاي زندگی ممکن است مسائلی داشته باشد. مثلا اگر متأهل باشد، ممکن است با همسرش
مشکل داشته باشد و اگر متأهل نباشد، ممکن است با برادر، خواهر یا پدر و مادرش مشکل داشته باشد. ممکن است براي این خانم
وضعیتی پیش بیاید که پدر، برادر یا همسر ایشان، او را درك نکند، ولی این آقا که نسبتی با او ندارد، او را بهتر درك کند و
صفحه 133 از 141
ممکن است دل سوزي هم بکند؛ یعنی هر روز ممکن است دو یا سه ساعت را با همسر، برادر یا مادرش بگذراند، ولی هشت ساعت
از بهترین اوقات روز را با فرد غریبه و نامحرمی سر کند. طبیعی است این سیستم اقتصادي آثار نامطلوبی بر حیاي جامعه می گذارد.
اگر این آقا و خانم در روز اول که با هم صحبت می کردند، رنگشان می پرید، بعد از دو ماه برایشان طبیعی می شود. اینها
گرفتاري هاي جامعه ما و مسائلی است که همین سیستم اقتصادي که ما سامان داده ایم، به وجود آورده است. اگر سیستم آموزشی
ما به جاي درس منشی گري، درس مادر بودن و با نشاط بودن در خانواده را آموزش می داد، وضع دیگري داشتیم و از نظر
اقتصادي هم آسیب نمی دیدیم. خانمی که می خواهد براي کار از خانه خارج شود، هزینه هایی را براي خارج شدن از خانه
تحمل می کند. هزینه هاي حمل و نقل براي خود و جامعه ایجاد می کند. فرزند خود را باید به کسی بسپارد که از او نگهداري کند
و این کار هزینه هایی را بر او و جامعه تحمیل می کند. او ناچار است براي انجام وظایفی که زنان ما به طور سنتی پذیرفته اند که در
خانه انجام دهند- البته از نظر شرعی نمی توان این وظایف را بر زنان تحمیل کرد، ولی زنان ما این وظایف را با عشق و علاقه انجام
می دهند- از زنان و مردان دیگري کمک بگیرد. طبیعتاً روابط او، به دلیل اینکه در خانه نیست، نمی تواند روابط گرم و با عطوفتی
با همسر و فرزندانش باشد. این هزینه ها را به نوعی داریم تحمیل می کنیم که احتمالا ین هزینه ها بیش از درآمدي است که این
زن به عنوان کارمند براي خود و خانواده اش تولید می کند. اگر ما وضعیت آموزشی و اقتصادي را تغیر می دادیم، هم از نظر
اقتصادي و هم از نظر حیا و پوشش و وضع عاطفی، وضع بهتري داشتیم. در هر حال، این سیستم اقتصادي که ما پذیرفته ایم و مبناي
محکمی از نظر نظام اقتصادي اسلامی هم ندارد، به بخش هاي مختلف از جمله حجاب آسیب هاي زیادي زده است. - با بیانی
که حضرت عالی داشتید، ممکن است این تصور براي برخی به وجود آید که این فرهنگ عفاف که شما مطرح می کنید و مطلوب
اسلام است، فقط در صورتی تحقق پیدا می کند که در جامعه ما روابط زن و مرد به حداقل ممکن برسد؛ زنان مگر در موارد
ضرورت از خانه خارج نشوند و اشتغال و تحصیل آنها محدود شود. در نتیجه، باید گفت فرهنگ عفاف مورد نظر ما یک چیز
درونی نیست، بلکه باید مکانیزم هاي محدود کننده بیرونی که در عمل، موجب محدود شدن حضور خانم ها در جامعه می شود،
وجود داشته باشد تا فرهنگ عفاف مورد نظر اجرا شود. به نظر شما این درست است؟ * ما الآن در شرایطی نیستیم که حتی اگر
بتوانیم، این محدودیت ها را ایجاد کنیم یا به مصلحت ما باشد که این کار را بکنیم. من هم قائل به این هستم که زنان می توانند و
باید نقش هاي مهم اجتماعی داشته باشند. من می خواستم با مثال، مقداري موضوع بحث را روشن کنم که چگونه آثار توسعه می
تواند ظهور پیدا کند وگرنه، حتماً زنان جامعه باید نقش هاي اجتماعی داشته باشند و در بخش هایی هم شاید تکلیف شرعی باشد.
این نقش هاي اجتماعی باید به گونه اي طراحی و سامان دهی شود که به حیا و عفت مردان و زنان جامعه آسیبی وارد نشود. البته
این امر محدود به حضور و نحوه آن در جامعه نیست. در دیگر مسایل جامعه نیز مطرح است. مثلا در شهرسازي، اگر می خواهید
ساختمان بسازید و زمین داشته باشید، از یک سمت آن خانه می توانید 60 درصد از طول ملک را بردارید و ساختمان بسازید و 40
درصد را براي حیاط رها کنید. در ضمن این ضابطه هم هست که هرکس می تواند در پشت خانه اش، حیاط دو متري بسازد و چند
پنجره هم به آن بازکند. این معماري را وزارت مسکن طراحی و اعلام کرده است و در همه کشور اجرا می شود. معنی و مفهوم این
کار این است که هر کس پنجره اش را بازکند، این پنجره به سمت پنجره خانه دیگري باز می شود. این محل امن که ما به عنوان
خانه می شناختیم، با این ضابطه اي که دستگاه شهرسازي مملکت ما گذاشته است که حالا یا ازکم فهمی یا مرض و غرضی است،
به حیاي جامعه آسیب می زند. آیا ما باید حتماً الگو و مدلی را که غربی ها براي ساختمان سازي داشته اند، اجرا کنیم یا می توانیم
ضابطه دیگري بگذاریم. طبیعتاً آنها می گویند ما می خواستیم ضابطه اي بگذاریم که نورگیري در ساختمان رعایت شود. آیا در
ساختمان سازي قدیمی و معماري قدیمی این مملکت، نورگیر نبود؟ ما هم از سقف نور می گرفتیم و هم پنجره ها را به محل هایی
باز می کردیم. مملکت ما کمبود زمین ندارد. ما این همه بیابان داریم. این مدل ساختمان سازي و برج سازي آسیب هاي جدي می
صفحه 134 از 141
زند. البته من نمی گویم که ما با همین شرایط هم نمی توانیم وضع بهتري داشته باشیم. نه، ما با همین شرایط هم می توانیم وضع
بهتري داشته باشیم، ولی مشکلی که وجود دارد، این است که این وضعیت بدحجابی را موضوع فرهنگی و ناشی از عملکرد دستگاه
فرهنگی می دانند. بله، دستگاه فرهنگی هم مقصر است، ولی به نظر من، نظام برنامه ریزي و اقتصادي کشور تأثیر بیشتري نسبت به
موارد جزئی دارد که مثلاً در فیلم، برنامه یا روزنامه چنین مطلبی بیان شود. - به نظر می رسد رویکردهاي ما در حوزه هاي مختلف
سیاسی، اقتصادي و فرهنگی می تواند درگسترش فرهنگ حجاب و عفاف مؤثر باشد. به همین دلیل، سیاست هاي ما در همه حوزه
ها باید مبتنی برگسترش حجاب و عفاف باشد و تنها به حوزه هاي قضایی و انتظامی اکتفا نکنیم. با این حال، می بینیم در راه
کارهایی که ارائه می شود، بیشتر به جنبه هاي قضایی و انتظامی موضوع توجه می شود و در نتیجه بیشتر به سراغ معلول هاي این
وضعیت می رویم نه علل موجبه آن. با این نگاه آیا ما می توانیم چشم اندازي براي اصلاح وضعیت حجاب و عفاف داشته باشیم؟ *
بله، می توانیم داشته باشیم. البته باید اصلاح مبنایی و اساسی در برنامه هاي توسعه کشور رخ دهد. نوع نگاه به این معنی نیست که
دستگاه فرهنگی تکلیف خود را درست انجام ندهد. به نظر من، یکی از اشکال هاي برنامه هاي فرهنگی این است که اصولًا ما
حجاب را بیش تر امري تکلیفی، آن هم در محدوده زنان می دانیم، در حالی که اولًا امر حجاب و پوشش محدود به زن نیست.
وقتی از این مقوله بحث می کنیم، باید زن و مرد را مورد توجه قرار دهیم. به هر حال، اگر مردي هم پوشش و لباسی داشته باشد
که او را شبیه زن یا شبیه کفار کند و مناسب شأن مرد نباشد، باید به او هم اعتراض کرد. ثانیا این مسئله، قبل از تکلیف بودنش،
یک حق براي زن است. آیه هاي مرتبط با حجاب، در سال پنجم هجرت، نازل شده است. در زمانی که این آیات نازل شد، بعضی
از مفسران گفته اند که زنان مدینه وقتی به دلایلی مجبور بودند از خانه خارج شوند و به مساجد یا نخلستان هاي اطراف مدینه
بروند، مورد آزار منافقان قرار می گرفتند و وقتی اعتراض می کردند، منافقان می گفتند که ما نمی توانیم تشخیص دهیم که آیا
اینان زنان آزادند یا کنیز هستند. این بهانه در آن زمان بود. بعد از اینکه اولین آیه ها در این زمینه نازل شد، عایشه می گوید فرداي
آن روز که آیه نازل شد، تمام زنان مدینه آمدند و روسري هاي سیاهی به سرکردند. تعبیر ایشان این است که گویی کلاغ هاي
سیاهی بر سرشان نشسته است. حتی خلیفه دوم به کنیزان اجازه پوشش نمی داد. من می خواهم شأن و ماهیت کار را روشن کنم که
این پوشش داشتن، نشانه آزادگی و شخصیت و نشانه این است که زن، زن پاکدامنی است. این نوع نگاه به زن بود. البته نباید به
ابعاد این تکلیف بی توجه باشیم ولی جهت گیري و شروع امر پوشش در اسلام به صورت تکلیفی نبود، بلکه پوشش حقی بود که
به زنان داده شد. اگر در برنامه هاي مروج حجاب و عفاف، به حجاب به عنوان امتیازي که به زن داده شده است تا او بتواند همه
ارزش هاي زن بودن خود را حفظ کند، نگاه کنیم، در اصلاح وضعیت بسیار مؤثر است. - چنانکه می دانید در پی تصویب
"راهبردهاي گسترش فرهنگ عفاف " در مرداد 1384 از سوي" شوراي عالی انقلاب فرهنگی"، " شوراي فرهنگ عمومی " در
دي ماه همان سال راهکارهاي اجرایی گسترش فرهنگ حجاب و عفاف " را تصویب کرد و این مصوبه، البته با مدتی تأخیر براي
اجرا به همه دستگاه هاي دولتی ابلاغ شد. با وجود این هنوز دستگاه هاي دولتی با جدیت موضوع گسترش فرهنگ حجاب و عفاف
را دنبال نمیکنند و صرفاً در حد ارائه گزارش براي رفع تکلیف اکتفا می کنند. پرسش این است که چه مشکلی در دستگاه هاي
دولتی وجود دارد که این موضوع از سوي آنها جدي گرفته نمی شود؟ * همین طورکه عرض کردم؛ این مسئله باید به عزم ملی
تبدیل شود تا درعمل آثار آن را ببینیم. از وضع حجاب نگران هستیم و دلمان می خواهد این وضع اصلاح شود، ولی عزم جدي
اختیار نکرده ایم. باید ببینیم که الآن با چه ادبیاتی با زنان جامعه درباره این مسئله صحبت می کنیم و آیا این ادبیات را می توانیم
تغییر دهیم یا خیر. ادبیاتی که با آن با زنان جامعه مذاکره می کنیم، از سه حال خارج نیست: یا می خواهیم بر گرایش و عواطف
زنان در این موضوع خاص تأثیر بگذاریم، یا می خواهیم بر اطلاعات و دانش آنان در امر حجاب تأثیر بگذاریم یا در عمل می
خواهیم نشان دهیم که حجاب براي شما بهتر است. در هر سه مورد به شما می گویم که آنچه در جامعه ما اتفاق می افتد، در جهت
صفحه 135 از 141
گسترش فرهنگ حجاب و عفاف نیست. در زمینه تأثیر گذاري بر عواطف و گرایش هاي آنها در موضوع حجاب، بیشتر حوزه هاي
فرهنگی ما، به ویژه فرهنگ عمومی، این الگو را به زن جامعه ما می دهد که زن موفق، زن بدحجاب است. شما اگر همه فیلم ها،
سریال ها و برنامه هاي رسانه اي و هنري را نگاه کنید، در بیشتر اینها زن بدحجاب و زنی که حیاي کمی دارد، زن موفقی است. زن
موفق، زنی است که راحت می تواند حرف بزند، ارتباط برقرارکند و هر مردي محرم اوست. در زمینه تأثیرگذاري بر اطلاعات و
دانش زنان در موضوع حجاب و عفاف هم وضع مناسبی نداریم. الحمدلله از برکات انقلاب این زمینه فراهم شده است که همه زنان
بتوانند وارد دبیرستان شوند و تعداد زیادي از آنان هم می توانند تحصیلات عالیه داشته باشند، ولی در این میان، آنچه در کتاب
هاي درسی در دبیرستان و دانشگاه ها ارائه می دهیم، چیست؟ الآن نمی دانم چه طور است؛ ولی در مقطعی، قصه" کوکب خانم،
زن خانه دار "را ازکتاب هاي درسی برداشتند و گفتند نگاه شما نسبت به زن غلط است. ما چنین آموزش و دانشی به زنان جامعه
می دهیم؛ یعنی الگوي زنی که در فضاي علمی و دانشگاهی جامعه ارائه می شود، نمونه زن مسلمان انقلابی در فضاي اهل بیت
نیست و حتی عکس آن را به او آموزش می دهیم. براي اینکه ببینیم آیا در عمل توانسته ایم نشان دهیم حجاب براي زنان بهتر
است، باید دید در حوزه کار و شغل چند نفر از زنان با چادر و حجاب و با حیا و عفت ما می توانند در جامعه وارد شوند و چند نفر
از زنان بدحجاب می توانند در دستگاه هاي ما، وارد کار شوند وکارشان را حفظ کنند؟ خیلی نیاز به آمار و ارقام نداریم. شما در
هر یک از این دستگاه ها، به ویژه در بخشی که با دولت فاصله بیشتري دارند، بررسی کنید خواهید دید که در شرکت ها و سازمان
هاي وابسته به دولت و غیر وابسته به دولت، چه تعداد زن با حجاب می تواند کار کند. این پیامی است که ما به زن جامعه می
گوییم و به او القا می کنیم که اگر حجاب و عفت داشته باشی عقب می مانی؛ تو باید اینها راکنار بگذاري تا بتوانی زن موفقی
باشی. این پیام را هم فرهنگ آموزشی و فرهنگ عمومی، هم دستگاه ها و نظام اجرایی و عملیاتی ما به زن هاي جامعه تلقین می
کنند. پس غلط است که شما فکر کنید، می توانید در چنین فضایی تغییر زیادي ایجاد کنید. به اعتقاد بنده، با وجود این هجمه
فرهنگی و اجتماعی که به زنان وارد شده است، همین که در چنین وضعیت پوششی قرار داریم، بسیار خوب است. این در حالی
است که پیام هاي مثبتی هم داریم و گفته نمی شود. مثلا آمار زنان متارکه کرده که در حوزه هاي هنري کشور فعالیت می کنند و
افراد بدحجابی هستند، نشان می دهد که این زنان چند برابر دیگران طلاق داده می شوند یا زنان دانشگاهی ما، بیش از زنانی که در
فضاي سنتی کشور هستند، طلاق داده می شوند و بیشتر مورد آزار همسران خود قرار می گیرند. خوب چرا این آمار را به شکل
درست ارائه نمی دهیم؟ حتی آمارهاي طلاق نشان می دهد زن هایی که تحصیلات بیشتري دارند، بیش از زنانی که تحصیلات
کمتري دارند، طلاق می گیرند. چرا این اطلاعات به مردم ما داده نمی شود؟ از بعد ایجابی هم خدمت تان عرض کنم: میزان
ازدواج در بین زنان باحجاب بیش از زنان بدحجاب است. خود این ارزش است و شاخصی است که اگر به مردم داده شود، مردم
انتخاب دیگري می کنند. ما در بعد سلبی و ایجابی، بدترین کار را می کنیم. باید در نظام فرهنگی و برنامه ریزي ما تحول جدي
ایجاد شود تا به سوي اصلاح وضعیت جامعه پیش برویم. - الآن دستگاه هاي مختلفی به دستور ریاست جمهوري تحت پوشش
شوراي فرهنگ عمومی براي سامان دادن به وضعیت حجاب و عفاف در جامعه جمع شده اند. تحلیل خودتان از این وضعیت
چیست؟ آیا واقعاً این تشکیلات ایجاد شده می تواند در زمینه سازي عزم ملی براي مقابله با بدحجابی موفق باشد یا مثل تجربه هاي
گذشته پس از مدتی رها می شود؟ در سال هاي پس از پیروزي انقلاب اسلامی شاید تنها یک تجربه موفق درباره نهادینه کردن
یک فرهنگ درکل کشور داشته ایم و آن هم موضوع کنترل جمعیت است. در دهه دوم انقلاب، یک دفعه تمام دستگاه هاي
فرهنگی، اقتصادي و سیاسی کشور با هم بسیج شدند و همه امکانات کشور را به خدمت گرفتند تا موضوع کنترل جمعیت را جا
بیندازند و موفق هم شدند. الآن این براي همه یک اصل مسلم پذیرفته شده است که دو بچه کافی است. آیا در زمینه نهادینه کردن
فرهنگ حجاب هم می توان به چنین تجربه اي دست یافت؟ * شرایط امروز را براي اصلاح این وضع مناسب می دانم. اولًا کم و
صفحه 136 از 141
بیش همه دستگاه ها علاقه مند هستند و تلاش می کنند تا وضعیت را اصلاح کنند و همه پذیرفته اند که این کار تحت یک
مدیریت شکل بگیرد و همه هماهنگ با هم پیش بروند. در مجموع، این طرح تصویب شده در شوراي عالی انقلاب فرهنگی، با
این که حرف نهایی نیست، حرف هاي خوبی دارد. هم تکالیف دستگاه ها، هم برنامه زمان بندي و هم تکالیف استان ها و
شهرستان ها را مشخص کرده است. در مجموع، کار پخته اي است. البته اینکه به عزم ملی تبدیل شده باشد، چنین اعتقادي ندارم؛
در این مسئله، شرایط خوبی ایجاد شده است. رییس جمهور حکم خوبی به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس شوراي فرهنگ
عمومی داده و همه دستگاه ها را موظف کرده اند که با هدایت و نظر ایشان، وظایف خود را انجام دهند وگزارش خود را ارائه
بدهند. شوراي فرهنگ عمومی هم موظف است گزارش عملکرد دستگاه ها را هم به شخص رییس جمهور و هم به شوراي عالی
ارائه دهد. امیدوارم همه دستگاه ها وظایف و تکالیفی را که در این طرح برایشان در نظر گرفته اند، انجام دهند. امیدوارم در این
طرح چهارساله، وضعیت تغییر کند.به مرور شتاب به سمت بدحجابی کند و متوقف شود و شتاب به سمت عفت و پاك دامنی
تقویت شود. - عملًا طرح از سال 1386 تا 1390 برنامه ریزي شده است؟ * بله، حدود چهار سال است. فاز صفر آن از اول زمستان
سال گذشته ( 1385 ) شروع شده است و تا پایان زمستان همین سال است. مرحله اول که مقطع شش تا یک سال است و از اول
فروردین 1386 شروع شد و فاز دوم آن برنامه اي یک ساله است و فاز سوم، برنامه اي دو ساله است و مجموع آنها حدود چهار
سال طول می کشد. صبغه اصلی این طرح یک صبغه فرهنگی است، ولی تمام دستگاه ها هم تکالیف و وظایفی دارند که باید براي
محقق شدن آن تلاش کنند. - در حال حاضر مهم ترین مانع و مشکلی که در این زمینه وجود دارد، چیست؟ * الاَن نمی توانم
مانعی را بیان کنم؛ چون الآن شروع کار است. در این شروع، همه دستگاه ها اعلام همکاري کرده اند ولی بعد از سه یا چهار ماه
آینده می توان ارزیابی روشن تري از دستگاه هاي مختلف به نسبت تکالیفی که دارند، مطرح کرد. - به نظر ما ابهامی که در سال
هاي اخیر در زمینه حدود اختیارات و مسئولیت هاي دولت اسلامی در زمینه جلوگیري از بد حجابی وجود داشته، سبب شده است
برخی اقدامات ما در این حوزه با افراط و تفریط همراه باشد و افت و خیزهایی در این زمینه رخ دهد. با توجه به شروع شدن اجراي
طرح" راهکارهاي اجرایی گسترش فرهنگ حجاب و عفاف "که پیش فرض آن مسئولی و اختیار دولت اسلامی براي دخالت در
موضوع حجاب است، به نظر شما دیگر لازم نیست درباره این پیش فرض بحث وگفت وگوشود یا این که هنوز هم نیاز است که
در حوزه مباحث نظري، بحث حدود اختیارات و مسئولیت هاي دولت در حوزه حجاب را روشن ترکنیم تا بتوانیم قدم هاي محکم
تري در این حوزه برداریم؟ * من نمی دانم که آیا حکم ریاست محترم جمهور را در این زمینه ملاحظه کرده اید یا نه؟ این حکم
بسیار روشن است. نظر رییس جمهور این است که باید وضعیت حجاب و پوشش اصلاح شود و البته به درستی هم تشخیص داده
اند که این حرکت فرهنگی است، نه حرکت بگیر و ببندي. اتفاقی که از سال 1368 تا سال 1384 افتاد، این بو د که نیامدند کسی
را به اجبار بدحجاب کنند. در واقع، مجموعه اي از بر نامه هاي اقتصادي، سیاسی و فرهنگی در کشور ظهور کرد که وضعیت امروز
را از نظر بدحجابی به وجود آورده است. اصلاح این وضعیت هم همین روند را دارد. در واقع، باید با جریان سالم سازي برنامه اي
به سمت اصلاح این وضع برویم. البته اگر کسی، در نقطه اي از کشور، در امر بدحجابی سدشکنی کند، دستگاه هاي مسئول وظیفه
قانونی خودشان را انجام می دهند. این طرح به این معنی نیست که اگر قوه قضاییه تکلیفی دارد، تکلیف خود را انجام ندهد یا
نیروي انتظامی تکلیفش را انجام ندهد. چیزي که در این طرح دیده و بیان شده این است که با مجموعه اي از نشانه ها که در بر نامه
سیاسی، اقتصادي و فرهنگی کشور بوده است و بدون بگیر و ببند، این رفتار در جامعه ایجاد شده است. حالا آیا می توانیم برنامه اي
طراحی کنیم یا فضاي فرهنگی دیگري ایجاد کنیم که در این فضاي فرهنگی، به سمت اصلاحات برویم. - در پایان، اگر سخنی
هست، بفرماید. * تنها نکته اي که به نظر می رسد این است که انقلاب ما، انقلاب فرهنگی است و اصلاح وضعیت فرهنگی مورد
انتظار است. اتفاقاً دشمن هم این موضوع را نقطه اصلی حمله خود قرار داده است. امروز مقام معظم رهبري موضوع تهاجم دشمن
صفحه 137 از 141
را با عبارت" ناتوي فرهنگی " مطرح می کند. قبل از آن، شبیخون فرهنگی و قبل تر نیز موضوع تهاجم فرهنگی را مطرح کرد.
درست هم همین است. فکر می کنم حوزه اي که ممکن است انقلاب اسلامی از آن جا ضربه بخورد، همین حوزه فرهنگ است.
این موضوع مهمی است. باید نسبت به آن حساس باشیم و فکر نکنیم حالا عیبی ندارد که تعدادي از خانم هاي ما هم بدحجاب
باشند. این می تواند آثار خیلی مهمی، نه تنها از بعد فرهنگی، بلکه از بعد سیاسی و حاکمیتی، براي انقلاب داشته باشد. موضوع
بسیار مهم است و انتظار می رود همه دستگاه ها و همه حوزه ها این مسئله را موضوع اصلی کار خود بدانند و مثلًا مدیر اقتصادي
فکر نکند که این کار به من چه ربطی دارد. برنامه هاي توسعه که بدون توجه و نگاه به مسائل فرهنگی اجرا شد، آسیب هاي زیادي
به مسائل فرهنگی جامعه زدند. در تمام این سال ها، مقام معظم رهبري تأکیدها و هشدارهاي خود را داد، ولی متأسفانه توجه کافی
نشد. بحمدالله در حال حاضر، این شرایط فراهم شده است که همه دستگاه ها هماهنگ با هم کارکنند. در این میان نباید خودسري
شود، بلکه باید همه با برنامه هماهنگ و متمرکزي وظایف خود را انجام دهند تا ان شاءالله به نتایج خوبی برسیم.
نگاه فرهنگی به موضوع حجاب
گفت وگو با حسین هراتی؛ قائم مقام وزیرآموزش و پرورش درامور استان ها اشاره براي آشنایی بیشتر با دیدگاه هاي صاحب
نظران مباحث فرهنگی- اجتماعی با ریشه ها و پی آمدهاي بدحجابی و هم چنین راه کارهاي مقابله با این پدیده ناهنجار اجتماعی،
پرسش هاي مطرح در این زمینه را با جناب آقاي حسین هراتی، قائم مقام محترم وزیر آموزش و پرورش در امور استان ها که خود
دغدغه هاي فراوانی در زمینه تعلیم و تربیت نسل جوان دارد، در میان گذاشتیم و ایشان نیز به این پرسشها پاسخ دادند. آنچه در پی
می آید حاصل این گفت وگو است. - وضعیت کنونی حجاب و عفاف در ایران را چه گونه ارزیابی می کنید؟ آیا این موضوع را
به عنوان معضل اجتماعی یا آسیب فرهنگی می توان مطرح کرد؟ * شهید گران قدر انقلاب اسلامی، بهشتی مظلوم می فرمود:
"حجاب، پرچم مبارزه با استکبار جهانی است ". بی تردید، متزلزل شدن این پرچم حتی در ابعاد محدود می تو اند نگران کننده و
خطرآفرین باشد. - آیا وضعیت کنونی حجاب و عفاف در ایران را می توان برخاسته از شرایط گذار یا نوعی بی هنجاري (آنومی)
اجتماعی دانست؟ * این ناهنجاري در غفلت ما وارد شد، در سستی ما قوت گرفت و در تفرقه ما سوگ مندانه جمع شد. - چه
عوامل و زمینه هایی را در ایجاد شرایط کنونی حجاب و عفاف در ایران مؤثر می دانید؟ سهم کدام یک از این عوامل بیش تر است:
کم رنگ شدن نقش نظارتی و تربیتی خانواده ها؛ ناتوانی نظام آموزشی کشور در نهادینه کردن حجاب و عفاف؛ تبیین نشدن
درست فلسفه حجاب از سوي مراکز حوزوي و نهادهاي فرهنگی؛ مشخص نبودن سیاست نظام در این زمینه و در نتیجه، اقدامات
افراطی یا تفریطی به دلیل شرایط روز؛ تبلیغات منفی دستگاه هاي فرهنگی بیگانه؛ ناکارآمدي رسانه هاي دیداري و شنیداري و..؟ *
تمام عوامل و زمینه هاي مندرج، درکنار ناهماهنگی و ناهم سویی در فرآیند چهارراه تربیتی: خانه، مدرسه، رسانه و جامعه، نقش
آفرین هستند. - پی آمد فرهنگی و اجتماعی گسترش بدحجابی در جامعه چیست؟ * بدحجابی چهار پی آمد ویرانگر دارد: تبدیل
شخصیت والاي زن به ابزاري براي خوشگذرانی یا تبلیغ کالا؛ برهم خوردن تعادل روانی و فکري قشرهاي گوناگون جامعه به ویژه
نوجوانان و جوانان؛ تزلزل پایه هاي استحکام و پیوند خانوادگی؛ ایجاد نابسامانی، آشوب و حتی جنایت در عرصه زندگی
اجتماعی. - سیاست ها و رویکردهاي نظام اسلامی در زمینه گسترش حجاب و مقابله با بدحجابی از ابتداي پیروزي انقلاب اسلامی
تا کنون را چه گونه ارزیابی می کنید؟ آیا این سیاست ها و رویکردها در طول سه دهه گذشته تغییر و تحولی داشته است؟ * براي
تحقق عملی حجاب مطلوب به سه مؤلفه نیاز داریم: قانون جامع، همه سو نگر و آسیب شناسانه، فرهنگ سازي جذاب، عمیق و
گسترده؛ مجریان متحد، هماهنگ و دل سوز. - برخی معتقدند به جاي تأکید برگسترش" حجاب " باید برگسترش" عفاف " و
"حیا "تأکید کرد. نظر شما در این باره چیست؟ * عفاف، لایه درونی و حجاب، لایه بیرونی است. تنها جمع این دو عامل، معادله
صفحه 138 از 141
مطلوب را نتیجه می دهد. - درگسترش فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه و مقابله با بدحجابی، سیاست ها و عملکردهاي مستقیم
چه اندازه نقش دارند؟ سیاست ها و عملکردهاي حکومت در حوزه هاي سیاسی، اقتصادي و اجتماعی را در بهبود یا آسیب دیدن
وضع حجاب چه اندازه اثرگذار می دانید؟ * حجاب به دلیل پی آمدهاي گوناگون آن نقشی فراگیر وگسترده دارد و تحقق آن
نیازمند هم دلی، هم فکري و مشارکت همه بخش هاي نظام است. عملکرد مستقیم در برخی موارد و دوره ها با در نظر گرفتن
شرایط ویژه یک ضرورت به شمار می رود. - آیا در سیاست ها و رویکردهاي نظام اسلامی در زمینه گسترش فرهنگ حجاب و
عفاف تناقض هایی وجود دارد که به خنثی سازي تلاش ها و نتایج بیانجامد؟ * ظریفی می گفت در ناهماهنگی، هماهنگیم و در
ناهم سویی، هم سوییم. این موضوع یکی از مانع هاي جدي فراروي ما در مقابله با ناهنجاري هاي اجتماعی است که دریچه پیدا و
پنهان ورود مفاسد و انحراف ها نیز به شمار می رود. - آیا دولت در مقابله با بدحجابی یا ترویج فرهنگ حجاب و عفاف می تواند
نقشی داشته باشد؟ در صو رت مثبت بودن پاسخ، جنبه هاي گوناگون این نقش آفرینی را بیان کنید. * بر اساس بند اول اصل سوم
قانون اساسی، دولت جمهوري اسلامی ایران موظف است به": ایجاد محیط مساعد براي رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا
و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی ". بدین ترتیب، هرگونه سهل انگاري، مسامحه و امروز و فردا کردن در این زمینه، وسوسه
شیطانی و گناهی نابخشودنی است و وضعیت کنونی را که میراث شوم گذشتگان است، پیچیده تر می کند. - براي مقابله با
بدحجابی وگسترش فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه، چه راه کارهایی در نظر دارید؟ براي رسیدن به وضع مطلوب حجاب چه
زمینه هاي فرهنگی و اجتماعی باید فراهم شود؟ * گسترش بدحجابی در چهار مؤلفه خلاصه می شود: سفارش دهندگان، مقلدان،
متجددان و مفسدان. با گروه وابسته اول و چهارم باید مبارزه قاطع، پی گیر، بی امان، جدي و اساسی داشت و با گروه ناآگاه دوم و
سوم باید پیامبرگونه، تبشیر و انذار را آغاز کرد و به انجام رسانید.
درباره