گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سوم
فصل هفتم : حجاب و اهل البیت (علیهم السلام)






حضرت فاطمه( س) حجاب
فاطمه (س )مظهر عفاف و تقوي، سرمشق و سرور تمامی زنان مسلمان است روزي پیامبر (ع)از صحابه پرسید: ماخَیْر للنساء: چه چیز
براي زنان از همه بهتر است. یاران ندانستند علی (ع ) خدمت فاطمه (س) آمد فاطمه (س) پاسخ داد: خَیر لَهُن ان لایَرین الرجالَ
ولایرونَهُنَ. از همه چیز بهتر این ایست که نه آنها مردان بیگانه را ببیتد و نه مردان بیگانه آنها را. وچون علی (ع) بازگشت و پاسخ
داد حضرت رسول (ص )فرمودند: مَنْ عَلمکَ هذا؟ چه کسی این پاسخ را براي تو بیان کرد؟ عرض کرد: فاطمه (س) و حضرت فر
صفحه 47 از 70
1) حلیه الاولیاء، ج/ 2، ص 40 . روشن است که ) ------------------------- ( مو د: انَها بَضعهمِنّی: او پاره تن من است. ( 1
علی (ع) پاسخ را می دانست و سؤال از آن بزرگوار براي طرح مقام والا و مکانت عظیم فاطمه اطهر است. (یادآوري کنیم که بر
اساس آنچه گذشت مقصود از اینکه زن، مردان بیگانه را نبیند و بالعکس، هر نوع نگاهی نیست بلکه نگاه خیره و همراه با ریبه
است.) جایگاه بلند و شخصیت والاي حضرت زهرا (س) روشن تر از آن است که نیاز به گفتگو داشته باشد، در روایاتی آمده است
که به هنگام تولد، لباسی از بهشت براي آن حضرت آورده شد و جسمش پوشش کامل یافت تا زمینه براي تعالی روحش باشد.
واخْرجَت خِرکین بَیْضاوتین أشدُ بیاضاً منَ البًز واطیبُ ریحاً مِن ائمِسنکِ والعَنْیر فَلفقَها بواحده وقنعها بالثانیه. دو جامه سفیدي که از
شیر سفیدتر و از مشک وعنبر خوشبوتر بودند آوردند یکی را به اندام پیچید و دومی را مقنعه ساخت. زهراي اطهر این برترین
الگوي زن و عالیترین چهره بشریت گو اینکه فریادگري علیه ظلم را پیشه دارد و ستم بر امام خویش و مالًا جامعه را برنمی تابد و از
محدوده خانه پا به بیرون می نهد و در اجتماع حضور می یابد و با بلیغ ترین جمله ها از حق و حقیقت دفاع می کند اما این همه در
نهایت آزرم، حیا و عفاف است: او در حالیکه مقنعه را محکم به سر بسته و خود را در جامه اي فراگیر پیچیده بود در جمع زنان بنی
هاشم در حالیکه جامه هاي بلندش قدمها را پوشیده داشت، با ابهت، آزرم و متانت شگرفی قدم بر میداشت و براي همگان راه رفتن
1) الاحتجاج، ج/ 1، ص 931 . آن حضرت ) ------------------------ ( اوگام زدن رسول الله (ص)را بیاد می آورد و..... ( 1
این شهادت را پس از رحلت نیز پاس می دارد و دستور میدهد قامت بی جانش را در حفاظی قرار دهند که حجم بدن نمایان نباشد.
اسماء بنت عمیس می گوید: روزي فاطمه( س) به من فرمود: من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از وفات بصورت
ناخوشایندي براي دفن می برند و تنها پارچه اي بر او می افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است، ناراضیم. اسماء گفت: من
در سرزمین حبشه چیزي دیده ام که با آن جنازه مردگان را حمل می کنند، شاخه هایی از درخت نخل را برمی دارند و بصورت
تابوت مخصوصی در می آورند، پارچه اي روي چوبهاي آن می افکنند سپس بدن را درون آن می گذارند، به گونه اي که بدن
پیدا نمی شود. هنگامیکه فاطمه (س) این مطالب را شنید، تبسم نمود و این تنها تبسم او بعد از وفات رسول (ص) بود. ( 1) به جهت
اهمیت موضوع، چنین وصیت فرمود: براي من تابوتی تهیه کن که در موقع حمل جنازه، بدنم پیدا نباشد و طرز ساختمانش چنین و
چنان باشد. ( 2 ) این بانوي اطهر با این همه عظمت و جلالت و حراست از جایگاه بلند عفاف در زندگی، چون وارد قیامت شود
فریادي برخواهد آمد که: یا مَعْشَر الْخَلائق غَضُّوا ابصارکم حَتی تجُوزَ فاطِمه (س) بِنت محمد (ص). اي مردم چشمهایتان را ببندید
تا فاطمه( س) دختر رسول اکرم( ص) عبور نماید. ( 3) استاد جوادي آملی ذیل این حدیث می نویسد: --------------------
3) بحارا لانوار، ج 43 ، ص 221 . این امر نه براي ) . 2) بحار ا لانوار، ج/ 43 ، ص 192 ) . 1)ذ خا ئر العقبی، ص، 54 ) ---------
آنست که شما نامحرمید و اجازه دیدن آن حضرت را ندارید زیرا در قیامت تکلیفی و حرمت و حلیتی و... نیست. بلکه وقتی
آنحضرت با آن جلال میگذرد، اهل محشر توان دیدن آن را ندارند. ( 1) پیامبر اکرم (ص) مقام نور چشمش را چنین توصیف می
کند: ثُحشَر ابتی فاطِمَه یَومَ القِیمه وعَلَیها حُله الکَرامه قَذ عَجِنتْ بماءِ الحَیَوانِ.فتنظُر الَیها ا لخَلائِق فیُعجبونَ مِنها. دخترم فاطمه روز
قیامت محشور میشود در حالیکه لباس کرامت به تن دارد لباسی که با آب حیات عجین شده برتن دارد و خلایق به عظمت او می
نگرند و از مقام والاي او در شگفتی فرو می روند.( 2) پیروي از آن بزرگوار و الگوگیري آنحضرت در گرو آن است که زن
مسلمان چون او حق را پاس دارد و بسان او از عفاف و حرمتش حراست کند و همانند آنحضرت پوشش کامل را رعایت نماید و
وجود و زندگی و رفت و آمد و حضورش در جامعه نمادي از عفاف،آزرم و شکوه باشد. ----------------------- ( 1)زن
. 2) بحارالانوا ر، ج/ 43 ، ص 219 ) (. در آینه جلال و جمال، ص 171
حجاب ونهضت عاشورا
صفحه 48 از 70
در نهضت عاشورا نیز زنان حضوري جدي و نقشی عظیم دارند در عین عفاف، آزرم و با شکوه پوشش. آنان در اوج مصائب و
سختیها، حریم عفاف و حجاب را پاس داشتند و به آخرین وصیت پیشواي بزرگ شهامت، معلم بی بدیل شهادت، امام حسین (ع)
را که در آستانه رفتن به میدان نبرد آویزه گوش قرار دادند که فرمود: آماده مصیبت باشید لباسهاي (روي) خود را بپوشید بدانید
خدا حامی شماست و از شما محافظت میکند و از شر دشمنان نجاتتان میدهد و عاقبت امورتان را خیرمی کند. بنگرید امام حسین
(ع) در آن هنگامه شگرف و در آخرین لحظات حیات، زنان را به حجاب و پاس داشتن حرمتشان سفارش می کند. آنان نیز چنین
می دانستند که غداره بندان سپاه یزید و آزمندان و بدسگالان ارتش بنی امیه اسیر زرق و برق دنیاست زیورآلات خود را بسوي
آنان پرتاب کردند تا در پی غارت آنان قدري بیاسایند. زینب (س) که پیام آور این حماسه و قافله سالار این پیامبران نور است در
کوفه و براي بیدار کردن و جدانها و لرزاندن دلها و بهوش آوردن خفتگان در عین عفاف و آزرم سخن گفت: کلام زینب (س) و
منش والاي او به هنگام سخن گفتن به گونه اي بودکه گفتند: ولَم ارَ واللّهِ خَفِره قَط آلطَقَ منها بخدا سوگند هرگز زن با آزرمی را
1) آن حضرت با همه شکوه و شهامت در مجلس یزید بپاخاست و پرده دري آن مدعی ) ندیدم که از زینب شیواتر سخن بگوید 0
خلافت را بر سرش کوفت و فریاد زد که: آمِنَ انعَدلِ یابْنَ الالُاَقی !ا!، تَخدیرُك حَرالًرُك و امالُک وسوقک بناتُ رسولِ الِله (ص)
سَبایا قدهتَکتَ ورورَهُن وآبدیتَ و!وهَهُنَ... آیا عدالت همین است که زنان و کنیزان خود را در پس پرده بنشانی و دختران رسول
------------- ( خدا (ص )را در مجلس بیگانگان برپا بداري. پرده زنان ما را هتک کردي و نقاب از چهره شان به غارت.....( 2
- 1)بحارالانوار، ج/ 45 ، ص 108 . مقتل الحسین، ج/ 2، ص 40 .*خفره یعی زن باحیاء. ( 2) بلاغات النساء ص 35 ) ----------
-34 حیاه الامام الحسین (ع) ج/ 3 ص 380 . در همان جلسه است که سکینه دختر امام حسین (ع) به گریه می افتد و زمانیکه یزید،
علت آنرا جویا می شود، می گوید: کَیف لالکی مَن لنس لَها مالر یَستر وجهَها عَنک وعَن خلَساءِ مَجلسِکَ. چگونه گریه نکند
کسیکه پوشش و نقابی براي او نیست که صورت خود را از تو و حضار مجلست بپوشاند. ( 1) سکینه همان دختر جوانی است که
( قبل از این در میدان قتلگاه با کشته پدر درد و دلها کرده: !ا التَا الظُر اِلی رروسنَا ا لمکشُوفَل!. پدرجان بنگر به میرهاي برهنه ما. ( 2
و این جمله آغاز درد و دل دختر با پدر است و می فهماند که جانگدازترین مصیبت در سرزمین کرب وبلا همین بلاء و مصیبت
است. ام کلثوم نیز از جمله زنانی است که این مهم را پاس میدارد و در بدو ورود به دمشق تقاضایش را چنین ابراز میکند: دَلَتْ ام
کُلثوم مِن دهرَ وفالَ!ت لَهُ لی الَفک حاجهء. فال: ماهِیَ 3 فالت: اذا دخفتَ بنَا البلد فَاخمِلنا فی درلپ ئل! ل النَظاره ولقدً نم ان
یَخرجُوا هده الرؤوسَ مِن بیی المَحامل وگجُونا عَنها فقَذ خزینا مِن گَنره النَظر إلَینا ونَخن فی مدِه الْحالِ، فامَر بغد ماسئَلَه یقأ ینه وعُتوأ
وسَلَک بهِم عَلی ثِلک الصفَه حَی وَصَ لُوا بابَ دِمَشق حهث گکون السبی. ام کلثوم نزد شمر آمد و فرمود: اي شمر به تو حاجتی
دارم. پرسید چیست؟ فرمود: چون ما را به شهر درآوري از دري ببر که نظاره گران اندك باشند و به آن ------------------
2 )تظلم الزهراء. مردم که همراه تو هستند بگو: سرها را از میان کجاوه ها ببرند، ) . 1) ترجمه نفس المهموم، ص 221 ) ---------
و ما را از اینان رها کنند، ما با اینحال و نگاههاي فراوان خیره آنان شرمنده می گردیم. اما آن ستمگر از سر ستمگري و گردنکشی
ضد آنچه را خواستند، انجام داد و با همین حال به دروازه دمشق وارد شدند جائی که اسیران را نگاه میداشتند. ( 1) رسالت عظیم
اهل البیت در حفظ پوشش، ام کلثوم را وامی دارد که از دشمن تقاضا کند زمینه نظاره گري خاندان رسول (ص) را کاهش دهد و
براي استتار خود از سر عزیزانش کمک می گیرد اما دشمن تقاضا را رد می کند تا ضربات روحی را بطور کامل وارد سازد غافل از
اینکه روح آزرم و حیاء در رگهاي این بزرگواران دمیده است، لذا این پیام توسط سکینه دختر امام حسین(ع) به یکی از صحابه
میرسد تا به گوش زنان در همه عصرها برسد: سهل بن سعد ساعدي گفت: بر دروازه دمشق رفتم بیرقهایی پی درپی پیدا شد و
سواري دیدم بیرقی در دست داشت پیکان از بالاي آن بیرون آورده سري بر آن بود روشن، شبیه ترین مردم به رمول خدا (ص) و
ناگاه دیدم از پشت سر وي زنانی بر شترانی بی روپوش سوارند، نزدیک شدم و از نخستین زن پرسیدم: کیستی ؟گفت: سکینه بنت
صفحه 49 از 70
الحسین(ع) گفتم: حاجتی داري تا برآرم؟ من سهل بن سعد ساعدي هستم جد ترا دیدم و حدیث او را شنیدم گفت: اي سهل به
حامل این سر بگو که آنرا پیشتر برد تا مردم مشغول نگریستن آن شوند و به حرم رسول (ص )نگاه نکنند. سهل گفت: چهارصد
دینار دادم تا آن را انجام دهد.( 2) اینها همه نشانگر آن است که این بزرگواران و راست قامتان در همه ابعاد زندگی اسوه اند، در
ایمان، عمل، تعهد، تعبد،حراست از جایگاه وا لاي زن و پاس داشتن عفاف و حفاظت از مکانت انسانی زنهاي مسلمان. --------
. 2) نفس المهموم، ص 241 ) . 1) نفس المهموم، ص 239 - مقتل الحسین، ص 222 ) ------------------
فصل هشتم : پوشش زن در اجتماع
پوشش (حجاب) زن در اجتماع
لزوم حضور یا عدم لزوم حضور زن در جامعه، فعالیتهاي گوناگون او در اجتماع از جمله مسائلی است که ارتباط نزدیک با مسئله
حجاب دارد. در نگاه آغازین، شاید طرح این بحث زاید به نظر آید و چنین پنداشته شود که لزوم حضور زن در اجتماع و شرکت او
در صحنه هاي مختلف اجتماعی و سیاسی تردید بردار نیست. اما توجه به آراء و اندیشه هاي عالمان و نیز داوریهاي برخی از
قشرهاي جامعه، این پندار را ناصواب می نمایاند. در هرحال، گویا لزوم و وجوب حجاب، بهترین و محکمترین دلیل حضور زن در
اجتماع است. چون حجاب و لزوم تستر زن در مقابل نامحرم و در ارتباط با اجنبی است. و روشن است که اگر زن می بایست در
گوشه اي به دور از انظار، نگاه داشته شود و حضور در عینیت جامعه، نداشته باشد از این لزوم تستر به گستردگی و حساسیت سخن
گفتن، چه معنایی داشت؟ از این آیت الهی، مطلب یاد شده را به روشنی توان دریافت: (الَما الْمُؤمِنونَ الَدینَ امنوا بِالِله ورَدُولهِ واذا
کالُوا مَعَهُ علی امر جامع لَم یَدْهَبُوا حَی یَستَاذِنوه. (سوره نور آیه 62 ) مؤمنین، کسانی هستند که به خدا و رسول (ص)ایمان آورده و
در مسائل و امور اجتماعی، مشارکت نموده و ترك نمی کنند، مگر اینکه اجازه بگیرند. استاد جوادي آملی در تفسیر (امر جامع)
امر جامع، همان مسائل جمعی یک نظام است مثلاً جریان نماز جمعه یک امر جامع است. تظاهرات علیه طغیان و » : می نویسد
استکبار، حضور در انتخابات، تأیید رهبر و مسئولین اسلامی، تأیید خدمتگزاران راستین، امر بمعروف عمومی و نهی از منکر جمعی
و صدها نمونه از این قبیل همه امور جامع هستند. لذا خداوند در این بخش از قرآن می فرماید. مؤمنین راستین کسانی هستند که در
1) ملاحظه می کنیم اطلاق آیه به گونه اي است که این حکم براي زن و مرد (هردو) ) «. هیح امر جامع رهبرشان را تنها نگذارند
قابل اجراست. چنانکه دیدیم قرآن کریم، در جمله اي کوتاه که ابعادي وسیع و مفهومی گسترده دارد، به این نکته تأکیید ورزیده
است . در آیه اي دیگر می خوانیم: (... وعاشِروهُن بالمَعرؤفِ فإنْ کَرهتموهُن فعَسی ان تکرهُوا شَیئا ویَجعل الُله فیه خیرا کثیرا).
(سوره نساء آیه 19 ) برخی از مفسران، این آیه را نیز دلیل بر جواز حضور زن در اجتماع دانسته اند استاد جوادي آملی می نویسد:
اما در این بخش، قرآن ما را متوجه کرده و می فرماید: با زنها معاشرت نیک داشته باشید و زن را چون مرد در مجامعتان راه دهید و
اگر خوش آیندتان نیست که آنها در مجامعتان شرکت کنند این کار ناخوشایند را بکنید چرا که ممکن -------------------
1) زن در آئینه جلال و جمال، ص 292 . است خیر فراوانی در آن باشد و شما نمیدانید. ( 1) بر آنچه از این دو آیه استفاده ) -----
شد، روایتی نیز به روشنی دلالت دارد: آنگاه که عمر به یکی از همسران پیامبر (ص) در مورد خروجش از منزل، اعتراض می کند،
در پاسخ این اعتراض، حضرت فرمودند: قَد اذِنَ الذُ کُنَ ان تَخرُجنَ لِحوائجِکن. خداوند به شما اجازه داده که براي برآورده شدن
نیازهایتان از منزل خارج شوید. ( 2) بر اساس آنچه از این آیات و روایت، بهره گرفتیم این کلام پیامبر (ص) که به علی (ع)
فرمودند: یا عَلی: لَیسَ عَلَی النِساءِ جُمعَه ولا جَماعَه ولا اذان وَلا إقامَه. ( 3 ) اي علی: بر زنان اقامه نماز جمعه و نماز جماعت و اذان و
اقامه لازم نیست. باید در حد رخصت باشد نه عزیمت، بدین معنا که الزام از زن گرفته شده است و روایت در جهت بیان عدم
صفحه 50 از 70
وجوب و تجویز عدم شرکت است در مقابل بیانات صریح و تندي که لزوم شرکت در جمعه و جماعات را می رساند. در مورد نماز
جماعت، آنچنان اهمیت داده شده که پیامبر اکرم (ص) براي جلوگیري از نفاق منافقان فرمان می دهد: کسانی را که در نماز
جماعت شرکت نمی کنند و تدریجاً قصد توطئه و تضعیف اسلام را دارند و نیز آنها را که دسترسی به نماز جماعت دارند ولی نماز
جماعت را گرامی نمی دارند و در آن شرکت نمی کنند، تعزیر کنید بدین شکل که خانه هاي آنها را بر سرشان خراب کنید. ----
3) بحار، ) . 2)الحجاب: مود ودي، ص 314 ،ب 327 ) . 1)زن در آئینه جلال و جمال، ص 370،369 ) -----------------------
ج/ 81 باب 35 ، ص 115 . عَن الصادقِ (ع (عَن آبالِه (ع (قالَ: اثتیرطَ رم!ولُ الِله) ع! (عَلی جیرانِ المَسجدِ شُهودَ الصَلاه وقالَ: لَینتهن
اقوائم لا یَشهدونَ ال َ ص لاه او لآمرن مؤذئا یُؤَذ! فُم یقیم لم آمر رجلاَ مِن اهل بَیتی وهُو عَلی (ع (فلیحرقن علی اقوام !وتَهُم بجَزم ا
لْحطب، لًا فَهُم لایاتُونَ ا لصَلاه. ( 1) در احکام نماز جمعه نیز آمده در صورت تعین وجوب نماز جمعه تا فاصله دو فرسخ بر مکلفین
لازم است که در نماز جمعه شرکت نمایند. بر این اساس، شرکت در نماز جماعت و جمعه لازم و ضروري است از آنجائیکه این
تکالیف همراه با دشواري و مشقت است الزام از زن برداشته شده نه اینکه اگر مشقتها را بر خود هموار ساخت و در نماز جماعت یا
. جمعه شرکت جست پذیرفته نباشد یا اجر نداشته باشد. ----------------------- ( 1)وسائل، ج/ 5، ص 376
دلائل تاریخی
اشاره
از جمله شواهد و دلایلی که می توان بر جواز حضور زن در اجتماع و شرکت او در فعالیتهاي سیاسی و اجتماعی استناد کرد،
گزارشات تاریخی صدر اسلام است. نصوص فراوانی حضور زن را در صحنه سیاست و اجتماع، جنگها، و... می نمایاند واین
نصوص به اندازه اي فراوان است که جاي تردید نمی گذارد.
1) زن در صحنه سیاست و اجتماع
اشاره
در این بخش به نقش حضرت فاطمه (س) وپیروانش می پردازیم.
حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا (س) نخستین سخنرانی افشاگرانه اش را در مسجد ایراد فرموده و از اوضاع واحوال آینده، خبر میدهد: چکشهائی بر
پیکر جامعه می خورد که باعث انحراف در جامعه می شود. هرکس صداي این چکش را نشنود، کر است کر باد گوشی و لال باد
زبانی که شکاف و انحراف را در جامعه می بیند، ولی سکوت می کند. اي کسانیکه در جنگ بدر واحد... شمشیر زدید و ادعاي
انصاري و مهاجري دارید، متوجه باشید که در ورطه اي افتاده اید که سیاست را بر دیانت ترجیح میدهید، هشیار باشید که دوباره
1) تاریخ زنان صدر اسلام، صادق آیینه ) ----------------------------- ( خط جاهلیت را دنبال نکنید اما با نام اسلام. ( 1
. وند، ص 53
سوده همدانی
صفحه 51 از 70
وي پس از شهادت علی (ع) بمنظور شکایت از نماینده معاویه به دربار معاویه رفت. معاویه به سوده گفت تو همان نیستی که
برادرت را علیه امویه تشجیع کردي و گفتی: وانصر علیا وا لحسین ورهطه واقصد لهند وابنها بهوان علی(ع )و حسین و و، رانش را
یاري کن. هند و پسرش، معاویه را به خواري و پستی افکن. سوده گفت از گذشته ها صرف نظر کن. معاویه گفت: براي چه بدینجا
آمده اي؟ گفت: نماینده ات به دربار ما آمده و حق خلق و خالق را رعایت نمی کند. اگر او را برکنار کنی، آرام می شویم و اگر
برکنار نکنی ممکن است علیه تو بشوریم. معاویه گفت: ما را تهدید به شورش و قیام میکنی سپس این زن قهرمان چنین گفت:
صلی الا له علی روح تضمنه قبر فاصبح فیه العدل مدفونا قد حالف الحق لایبغی منه ثمنا فصار بالحق والایمان مقرونا درود خدا نثار
جان پاکی باد که قبري آنرا در برگرفته است که همه عدل و داد در آن فرو خفته است. آن جان پاك پیمان بسته بود که آنرا با
چیزي عوض نگیرد و سرانجام با حق و ایمان همدم و همساز شد. معاویه پس از شنیدن این دو بیت گفت: این شخص کیست؟
. 1) نقل از اعیان الشیعه، ج/ 7، ص 324 ) -------------------------- (1) گفت: ذاك علی بن ابیطالب (ع) 0
اروي دختر حرث بن عبدالمطلب
وي نیز از یاوران حق بوده و در کهولت و پیري وقتی معاویه از وي سؤال میکند در چه اوضاعی به سر می برید؟ می گوید:
کَلمتُتاهی العُلیا ونَبینا هُو المَنْصُور فوَلیتُم عَلینا مِن بَغدِه وتَحتَجونَ بقَرابتِکُم مِن رَسُولِ الِله ونَخن اً قرب إلَیه منگُم وکُنا فیکُم بمَنْزله بَنی
اد!رائیلَ فی آل فِرْعونَ وعَلی !ت اً بیطالب کان مِن نَبینا بمَنْزله هرونَ مِن مُوسی وغایَتُنا الجَنَه وغایَتگم النار. منطق ما( چون متکی
بخداست) عالی است وپیامبر ما پیروز است. شما بر ما حکومت می کنید (ظالمانه) در صورتیکه سند ولایت شما که قرابت به رسول
(ص) باشد به نام ماست و ما به رسول (ص)نزدیکتریم ما در حکومت شما همانند بنی اسرائیل در میان آل فرعون، به سر می بریم.
رابطه علی (ع) با رسول (ص )همچون رابطه هارون و موسی است مقصد ما بهشت و مقصد شما جهنم است. ( 2) ملاحظه می کنیم
این زن سالخورده با الهام ازآیات و روایات سیاسی چگونه از ظلم ظالمان و حاکمان سخن می گوید و این بیانگر حضور سیاسی
. زن است. ( 2 )در المنثور فی طبقات ربات الخدور، ص 25
2) زن در میدان نبرد
اشاره
بر طبق نقلهایی و روایات معتبري، زن در دفاع عملی از اسلام حضور فعال داشته در جنگها شرکت جسته و از جنبه هاي مختلف به
سلحشوران و جنگجویان، مدد رسانده است.
امیمه دختر قیس:
وي علاوه بر اینکه محدث بوده و روایات عدیده اي از پیامبر نقل کرده در نبردها حضور یافته و به مداواي مجروحین و دفن شهداء
می پرداخته. روزي با جمعی از زنان خدمت رسول (ص) رسیده و امیمه به عنوان سخنگو می گوید: انا نریدُ آن نَخرُجَ مَفلی فی
وجْهِکَ ه!ا فنُداوي الْجَرحی ویُعین المُسلمینَ بمَا اسنتطَعْنا. از پیامبر درخواست کردند که اجازه فرمائید ما در تخلیه مجروحین و دفن
شهداء همکاري کنیم حضرت اجازه فرمودند و آنان در جنگ خیبر شرکت نمودند. ( 1) در تأیید سخن فوق از امام صادق (ع) یا
امام باقر (ع) وارد شده: وإن رسُولَ الِله (ص (خَرَج بِالنسعاءِ فِی انحَربط یُداونَ الْجَرحی ولَم یُقَسم لَهنَ مِن الفئ شیئا. پیامبر زنان را با
صفحه 52 از 70
--------------------------- ( خود به نبر د برده و زنان به مداواي مجروحین پرداخته و از غنایم چیزي به آنها نمی داد.( 2
. 2 )وسا ئل، ج/ 11 ، ح/ 6، ص 86 ) . 1) اسدالغابه ج/ 7 ص 674 - طبقات الکبري: ج/ 8، ص 214 )
نسیبه دختر کعب:
بانوي قهرمانی است که در جنگ احد شرکت نموده و سیزده زخم برداشت آن زمانیکه عده اي پا به فرار گذاشته یا بالاي کوه
نشسته و زاري میکردند این نسیبه و فرزندانش هستند که از پیامبر دفاع می کنند وي به فرزندانش می گفت: (بشتابید به سوي جهاد
و از پیامبر دفاع کنید و پیامبر را رها نکنید.) رسالت دفاع از رسول (ص) و تبلیغ و کمک به مجروحان را همزمان انجام میداد. در
همین نبرد از پیامبر می خواهد که او را دعا کند حضرت می فرماید: اي خاندان کعب شما از دوستان من در بهشت هستید. در نبرد
خیبر نیز شرکت جسته و در نبردیمامه دستش قطع شد. در کنار فعالیتهاي نظامی و مبارزاتی، فعالیتهاي اجتماعی و سیاسی این
---------- ( بزرگزن، درخور توجه و تأمل است. وي در پیمان عقبه شرکت می کند و نهایتاً در بیعت رضوان نیز حضور دارد( 1
19 عظماء حول الرسول، ج - 1) الطبقات الکبري ج/ 8، ص 425 و نیز بنگرید زنان صدر اسلام ص 30 ) -------------------
.3/2135
ام سلیم:
ام سلیم بنت ملحان است درجنگ احد و حنین شرکت نموده، همین بانو خنجري به کمر بسته وآماده دفاع از اسلام می شد و به
پیامبر می گفت: این خنجربراي انست که شکم مشرکین را با آن بدرم و طلقاءرا به خاك و خون بکشم و گردنکشان را بزنم. پیامبر
(ص) می فرمود: انشاء الله خداوند کفایت کند و تو هم پیروز خواهی شد. این بزرگوار، فعالیتهاي تبلیغی نیز داشته است از جمله
مسلمان کردن شوهرش ابوطلحه میباشد. ابوطلحه بت پرست به وي پیشنهاد ازدواج کرد او در جوابش گفت: تو بت پرستی اما من به
توحید والله معتقدم. پس از مدتی تفکر،ابو طلحه ایمان آورد .ام سلیم در ازدواجش مهر را اسلام قرار داد . پیامبر نسبت به این
خانواده، علاقه وافري داشت در خانه وي نماز می گزاردند و دعاي مخصوص را به او یاد میدادند روزي پیامبر وارد منزل این بانو
شدند و از کوزه او آب نوشیدند. سپس ام سلیم سرکوزه را که جاي لب مبارك پیامبر روي آن بود شکست و به عنوان یادگاري
نگهداشت. از جمله شجاعتها و بزرگیهاي این بانو: شبی عده اي از مهاجرین و انصار در خانه وي میهمان بودند و در همان شب
فرزندش مرد براي اینکه مهمانی به عزا تبدیل نشود، چیزي از این موضوع به شوهر نگفت. بعد از اتمام مهمانی به شوهرش گفت:
فلان قبیله به قبیله دیگر امانتی داده حال امانت را طلب می کنند ولی آن قبیله امانت را پس نمی دهد، شوهرش گفت: نه، باید
امانت را پس داد. ام سلیم گفت: خداوند امانتی به ما داد و حالا از ما گرفت شوهرش گفت: انا لله و انا الیه راجعون. وقتی پیامبر از
425 اسدالغابه ج/ / 1) الطبقات الکبري، ج 8 ) ------------------------- ( این جریان مطلع شدند برایشان دعا کر دند: ( 1
. 5، ص 591 - عظماء حول الرسول، ج/ 3 ص 2135
شرایط حضور زن در اجتماع
اشاره
آنچه تا به اینجا آوردیم گویا در جواز شرکت زن در اجتماع، تردید باقی نمی گذارد. اما لغزشگاه بودن و زمینه فساد درست کردن
اختلاط و امتزاج، امري غیر قابل انکار است. بدین سان اگر براي این حضور، ضرورتی را قائل باشیم، تحفظ و تستر و مرزبندي دقیق
صفحه 53 از 70
نیز، ضروري خواهد بود. در روایات به صراحت، نکات آموزنده اي را در این باره توان یافت که به روشنی شرایط خروج زن از
خانه را رقم میزند و لوازم حضور وي را در جامعه می نمایاند. اینک به این شرایط می پردازیم:
-1 عدم اختلاط:
اشاره
چنانچه ملاحظه کردیم، اسلام بر حضور اجتماعی زن، تأکید می ورزد اما به لحاظ نکاتی که یادآوري نمودیم این حضور را بدون
قید و شرط رها نمی کند و یکی از شرایط مهم و اساسی فعالیت اجتماعی زن و حضور وي در صحنه هاي گوناگون، مرزبندي دقیق
و جدایی او از مردان است. قرآن کریم نیز بر این مطلب، تأکید ورزیده است، به این آیت الهی به دقت بنگریم: ... واذاسألتموهُنَ
متاعاً فسئلوهن مِن وراءِ حجاب... هرگاه از ایشان (زنان پیامبر) چیزي خواستید، از پشت پرده و حائل طلب نمائید. (سوره احزاب،
آیه، 53 ) صراحت آیه در عدم اختلاط زنان و مردان، قابل انکار نیست. اما برخی از مفسران، آیه را ویره زنان پیامبر دانسته و تعمیم
آن به دیگر زنان مسلمان را مردود دانسته اند. وهبه زحیلی می نویسد: در این آیه، نظر کردن به زوجات رسول( ص) منع شده و می
فرماید: هرگاه متاعی خواستید از پشت پرده، طلب کنید که ساتر و حائل، مانع از نگاه کردن است. ( 1) مفسر دیگري آورده است:
این آیه، مختص به زنان پیامبر( ص)است، بخاطر تکریم و بزرگداشت خاندان -------------------------- ( 1) التفسیر
المنیر، ج/ 22 ، ص 87 . رسالت و اینکه هنگام سؤال و درخواست، مواجهه و برخوردي نباشد. ( 1) جمال الدین قاسمی، بواسطه ابن
حجر عسقلانی از قاضی عیاض نقل می کندکه: وجوب حجاب، مختص زنان پیامبر (ص) امت و بایستی وجه و کفین را هم حتی
هنگام شهادت دادن و... بپوشانند. اما وي این سخن را نمی پذیرد وآنرا ادعایی بدون دلیل تلقی می کند. ( 2)گو اینکه شأن نزول
آیه، ویژه زنان رسول الله (ص)است. اما روشن است که مورد نزول نمی تواند شمول مفهومی آیه را محدود کند و به اصطلاح
علمی (مورد نمی تواند مخصص باشد) و تفسیرپژوهان در آثار علوم قرآنی در این مورد با عنوان (العِبره بعُموم اللَفظ لابخصُوص
المَوردِ) این نکته را روشن کرده اند. ابوالاعلی مردودي معتقد است که: این آیه بمنظور منع اختلاط زن و مرد و حفظ زنها از
3 ) شهید مطهري نیز در تفسیر آیه نوشته اند: ... طبق این دستور، مرد نباید وارد جایگاه زنان ) محرکات شهوانی، وارد شده است 0
شود، بلکه اگر چیزي میخواهد و مورد احتیاج اوست باید از پشت دیوار صدا بزند... جمله: ذلِکُم اطهرُ لِقلوبِکُم وقُلوبِهن، مانند
جمله: وانْ یَسْتعفِفنَ خَیر لَهُن که درآیه 61 از سوره نور آمده است، دلالت می کند که هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و
ترك برخوردهائی که مستلزم نظر است، رعایت نمایند به تقوي و پاکی نزدیکتر است. همانطور که گفتیم: رخصتهاي تسهیلی و
ارفاقی که به حکم ضرورت داده شده است، نباید رجحان اخلاقی ستر و پوشش و ترك نظر را از یاد ---------------------
3) الحجاب، ) . 2) محاسن التاویل، جمال الدین قاسمی، ج/ 13 ، ص 296 ) . 1) الفرقان، محمد صادقی، ج/ 22 ، ص 192 ) ----
ایوالاعلی مودودي. ببرد. ( 1) تبیین و تفسیر هوشمندانه این متفکر اسلامی را به روشنی در روایات میتوان مشاهده کرد. حضرت علی
(ع )به کسانی که به عدم اختلاط توجه نمی کنند و در اجتماع مردان، بدون هیچ مجوزي در می آمیزند، هشدار می دهد و می
فرماید: أما تستحیُون ولا تغارونَ، نسائکُم یَخرجنَ الَی الاسواقِ ویزاحِمنَ العُلوجَ. آیا شما (مردان )حیا نمی کنید و غیرت نمی ورزید،
زنانتان به بازارها رفته و مزاحم بیماردلان میگردند. ( 2) در بیان دیگر به مردم عراق که رعایت این امر را نمی کردند، معترضانه می
فر ماید: یا اهلَ العِراقِ نُبِئتُ ان نِسائکُم یدافِعنَ الرجالَ فِی الطَریق اما تَستحیونَ. اي مردم عراق خبردار شده ام که زنانتان، مردان را
در راهها تنه میزنند، آیا حیاءنمی کنید؟ ( 3) اهمیت سئله تا بدآنجاست که پیامبر در بیعت با زنان به عدم اختلاط آنان با مردان
تاکید نموده و در ضمن بیعت با آنان می فرماید: عَلَی النِساءِ ان لا یَحتبین ولا یقْعُدنَ مَع الرجالِ فِی الخَلا. از زنان پیمان گرفت که
صفحه 54 از 70
4) در روایتی پیامبر( ص) می فر ماید: مَن کانَ ئُرمِنُ بِالِله والیزآ الاخِر فَلا بَی! یتُ ) دوست نداشته باشند، در خلوت با مردان بنشید 0
(2) . فی مَؤفعیَسمَع نَفَس امرئَه لیست له بمحرم. ---------------------------- ( 1)مسئله حجاب، شهید مطهري، ص 154
4) وسائل ا لشبعه، ج/ 14 ، ص 174 . کسی که به ) . 3) وسائل الشیعه، ج/ 14 ، ح 1، ص 174 ) . وسائل الشیعه، ج/ 14 ، ح/ 2 ص 174
خدا و روز قیامت، ایمان داشته باشد. در جایی نمی خوابد که نفس زن نامحرم را بشنود.( 1) از این سخن بلند رسول الله (ص) نیز
می توان توجه شگرف آن بزرگوار را در جهت حفظ سلامت جامعه و دور نگهداشتن آن از فساد را فهمید همچنین نقش اختلاط و
امتزاج زنان و مردان در گسترش فساد و زمینه سازیهاي انحراف، استنباط نمود. از نگاهی دیگر در برخی روایات، نکته هاي
تنبهآفرینتر و آموزنده تر می توان دریافت. ابو بصیر می گوید: کُنْت اقْري افرئه کنتُ اعلَمهَا القرآن فمازحتُها بشَیءٍ فَقدِفتُ عَلی ابی
جَعْفر فقالَ لی: ايَ شیءٍ فلتَ لِلمَرئه فغطَیتُ وَجْهی. فقالَ لَاتعُودن إلَیها. زنی را قرآن تعلیم می دادم پس به چیزي با او شوخی کردم.
( 2) سپس نزد ابی جعفر (ع) رفتم ایشان فرمود: چه چیزي به آن زن گفتی ؟ رویم را پوشاندم. حضرت فرمود: بسوي او باز نگرد 0
روایت تامل برانگیز است، زن براي تعلیم و فراگرفتن دانش و دریافتن حقایق قرآن در اجتماع حضور یابد و در محضر مردي نامحرم
با تحفظ و تستر بنشیند، اما شوخ طبعی و پافراتر نهادن از معیارها چرا؟ از این روایت به صراحت از طرفی جواز حضور فهمیده
میشود و از طرف دیگر مرزبندي و حتمیت مراعات کردن معیارها و مرزها و... در ادامه این توصیه ها و تأکیدها، براي مرزشکنی و
لطمه زدن به حرمت روابط، عقوبتهاي سنگینی در روایات آمده است که بی گمان براي جلوگیري از ---------------------
2) وسائل الشیعه، ج/ 14 ، ح 5، ص 144 . فساد و گسترش زمینه هاي آنست. پیامبر ) . 1 )وسائل الشیعه، ج/ 14 ، ح 1، ص 133 ) ----
(ص) می فرماید: مَن فاکه افرئَه لایخلِکُها جَسَهُ الفهُ بکُلی کَلِمه کفمَها فِی الدُتیا الفَ عا آ. هرکسی با زن نامحرمی شوخی کند در
برابر هر کلمه اي که در دنیا ادا نموده، هزار سال زندانی می شود. ( 1) روشن است که برخی از اختلاطها، اجتناب ناپذیر است مانند:
حج و یا زمینه بروز فساد ندارد مانند مراسم عبادي نمی تواند در آنچه آوردیم، تردیدافکند. ------------------------ ( 1
. )وسائل الشیعه، ج/ 14 ، ص 142 و 173
محل فعالیت:
علاوه بر آنچه تا اینجا آوردیم از روایاتی که چگونگی محل فعالیت زن و مرد را تعیین میکند، نیز میتوان استفاده کرد. در روایات
براي جلوگیري از عادي شدن روابط و بوجود آمدن زمینه هاي اختلاط و فساد بر جدائی مکان زن و مرد تأکید شده است. امام
صادق (ع) می فرماید: نَهی رَسول الِله (عی (انْ یدخلَ الرجالُ عَلَی النِساءِ الا بِاذنِهنَ. رسول خدا (ص) از داخل شدن مردان بر جمع
زنان بدون اجازه آنها نهی فر مو د. ( 2) ظاهراً مفهوم روایت این است که: مردان باید به هنگام ورود به محیطی که زن هست، اجازه
بگیرند. روشن است که جدایی محل فعالیت زن و مرد نیز از این حدیث، بهره برداري می شود و این مرز باید محفوظ بماند و در
هنگام ورود ( 2) فروع کافی، ج/ 5، ص 528 . به آن محیطها، مردان بدون اجازه وارد نشوند. از تاکیدهاي دیگري که در روایات
آمده است این جهت را نیز می توان دریافت. در روایاتی نسبت به محیطهایی که اختلاط قطعی و جداسازي زن و مرد ممکن نیست
رهنمود پیشوایان این است که: تا محوآثار جسمی زن، نباید مرد از آن مکان استفاده کند. رسول اکرم (ص) در این رابطه فرموده:
إذا جَلسَتِ المَرئهء مخلِسأ فقادَت عَنه فلا یَجلسُ فی مَجلسها آحَد حَی بَینرُدَ. زمانیکه زنی در محلی نشست و ازآنجا برخاست کسی
1)من لایحضره الفقیه، شیخ طوسی ج/ 2، ح 4419 ، باب ) -------------------------- ( در جاي او ننشیند تا سرد شود. ( 1
النوادر.
-2 حفظ وقار و عفاف
صفحه 55 از 70
اشاره
به عنوان شرط دوم براي حضور زن در اجتماع (حفظ وقار و عفاف) در روش و منش است. در قرآن کریم و درایات متعدد آن به
مظاهر و نمودهاي این مسئله، اشاره هاي گوناگون توان یافت. مجموعه این مظاهر را میتوان شرط لازم این حضور دانست گو اینکه
شرط کافی نباشند.
الف) وقار در رفت و آمد:
آمد و شد و حضور عینی زن در جامعه نباید تحریک آمیز باشد. قرآن کریم به عنوان ترسیم آموزنده از شیوه حرکت عفاف آمیز
دختران شعیب می گوید: (فجاءته إخدیهُما ثَمشی عَلَی اسنتِحیاء قال!ت إنَ ابی یَذعُوك لیَجْزیَک انجرَما سَ قَیت لَنا. سوره قصص،
آیه( 25 ) (چیزي نگذشت) یکی از آن دو زن (دختران شعیب) که به آزرم راه میرفت نزد او (حضرت موسی) آمد و گفت: پدرم ترا
میخواند تا مزد آب دادنت را بدهد. گویا گام زدن او جلوه تمام عیار حیا و عفاف است که قرآن بدین سان ازآن یاد میکند. علامه
طباطبائی می نویسد: ... وتَنکیرُ الأسننحباءِ للتَقخیم والمُراد بِکون مشبهِ عَلَی اسنتِعیاء ظُهور ایعفف مِن مَشبها. ... نکره آمدن استحیاء
( بمنظور بزرگداشت مسئله است و مقصود از با حالت شرم راه رفتن این است که عفت و نجابت از طریق راه رفتنش هویدا بود. ( 1
( درآیه اي دیگر می خوانیم: یا آیُهَا النَبی قُل لازواجِکَ وئناتک ونِساءِ المؤمِنینَ یُدلینَ عَلَیهن مِن جَلا بیبِهنَ. (سوره احز اب، اتی 59
است « ادناء » اي پیغمبر به همسران و دخترانت و به زنان مؤمن بگو که جلبابهاي (روسریها) خویش را بخود نزدیک کنند. یدنین از
بمعناي نزدیک ساختن. اما سیاق آیه و اینکه مورد بحث حجاب و پوشش است، نشان میدهد که باید به معناي پوشش باشد. در
حقیقت آیه با توجه به اینکه زنان در چگونگی پوشش دو گونه اند: 1 ) زنانیکه، پوششخود را رها ساخته و اهل مبالات نبوده و از
نگاه اجنبی، باکی ندارند. 2) زنانیکه برعکس پوشش را دقیقاً مراعات نموده و جامه هاي خود را به خود نزدیک می کنند و اهل
عفاف و پرهیزند. می خواهد بگوید: باید به گونه دوم عمل کنند و خود را بپوشانند. (مِنْ) در (من جلابیبهن) تبعیض است.
زمخشري بر این نکته تأکید کرده و نوشته است: ------------------------- ( 1) المیزان، ج/ 16 ، ص 26 . تبعیض دو احتمال
دارد: 1- با یکی از مقنعه ها، خود را بپوشاند و مراد این است که:آزاد زنان چونان کنیزان رها نباشند این بدان جهت که آنان در
خانه دو پوشش یا بیشتر داشتند. 2- اینکه زن با قسمتی از مقنعه خود را بپوشاند و افزونی آن را بر چهره افکند تا از کنیزان متمایز
گردد.( 1) شأن نزولی که برخی از مفسران متذکر شده اند بدین قرار است: گروهی از منافقین، اوائل شب که هوا تاریک می شد در
کوچه ها و معابر، مزاحم کنیزان می شدند، البته براي کنیزان پوشانیدن سر واجب نبوده است. گاهی اوقات این جوانان فاسد و
مزاحم، متعرض زنان آزاد نیز می شدند و بعد مدعی می شدند که ما نفهیمدیم آزاد زن است و پنداشتیم کنیز است لذا به زنان آزاد
دستور داده شد که بدون جلباب یعنی بدون لباس کامل از منزل خارج نشوند تا کاملًا از کنیزان باز شناخته شوند و مورد مزاحمت
قرار نگیرند. ظاهراً شان نزول چنین می نمایاند که تعرض هوس آلود به کنیز رواست. بی گمان این ظهور خالی از اشکال نیست
یعنی نمی شود پذیرفت که قرآن تلویحاً تعرض بیماردلان به کنیزان را روا می داند روشن است که عدم لزوم پوشش سر بر کنیزان
به هیچ روي مجوّز تعرض به آنان نمی شود تلقی شود. ممکن است حکم ترخیص عدم لزوم پوشش سر بر کنیزان بدینجهت بوده
است که وضع ظاهر آنان، چندان تحریک آمیز نبوده که مورد رغبت کسی واقع شوند. و از سوي دیگر بخاطر کارهاي فراوان و
اموري که بر عهده داشت تستر کامل نوعی حرح بوده است که این حکم حرجی درباره وي، تشریع نشده است. برخی از مفسران
اعتقاد جمهور مفسران بر آن » . در این باره نوشته اند: --------------------------- ( 1) کشاف، زمخشري ،ج/ 3، ص 560
است که: بخاطر دفع تکلف و مشقت، کنیزان به تسترکامل تکلیف ندارند در حالیکه ابوحیان می گوید: زنهاي مؤمن که در آیه
صفحه 56 از 70
آمده، شامل کنیز هم میشود و خروج کنیز از این حکم کلی، محتاج دلیل است). ( 1) به هرحال با نگاهی گذرا بر آراء مفسران
میشود نتیجه گرفت که آنان تستر کامل را بر کنیز لازم نمی دانند. در برخی منابع آمده است که: إنَ عُمَر کانَ یَضربُ الاماءَ عَلَی
ایَستُر ومحنره التحجب ویقُول: اتَتشبهنَ بِالحَرائِر 3 عمر، کنیزان را بخاطر اینکه پوشش کامل بر می گرفتند، میزد و می گفت آیا خود
را شبیه به زنان آزاد می کنید؟ این روایت را ابن عربی آورده و آنرا از جمله روایات مجعول، بر شمرده است. ( 2 ) افزون بر آنچه
یاد کردیم، مفسران در تفسیر آیه احتمال دیگري نیز نوشته اند که قابل توجه است وآن اینکه: وقتی زن با وقار و متانت وارد اجتماع
. شود، افراد فاسد و بیماردل، جرأت تعرض به او را ندارند.) ------------------------ ( 1) تفسیر المنیر، ج/ 22 ، ص 158
. 2) احکام القرآن، ابن عربی، ج/ 3، ص 626 )
فلسفه این حکم
زن در نگاه اسلام از جایگاه بلند و منزلتی عظیم برخوردار است. اسلام براي تحفّظ از این جایگاه، تدابیر گوناگونی اندیشیده است.
بی گمان بخش عظیمی از نقش حراست و حفاظت از این منزلت را خود زن باید عهده دار باشد. اوست که باید با رعایت عفاف و
حراست از حریم وآلایش، آزمندي بیماردلان را سد کند، بیان قرآن نیز چنین است: ذلِک ادنی ان یُعرَفْنَ فَلا یُؤذَینَ. !- برخی از
مفسران گفته اند معنی آیه این است که: این نحوه پوشش نزدیکتر است تا ایشان را باز شناسند و به گمان بردگی نرنجانند. ابی
السعود بر این احتمال، تاکید ورزیده و نوشته است: آنچه از تغطی و پوشش ذکر شد نزدیکتر است به اینکه از کنیزان تمیز داده
شوند. ( 1) مفسر دیگري نوشته است: تستر و جلوآوردن روپوشها نزدیکتر است به اینکه به آزادگی شناخته شوند. ( 2 ) روشن است
که این گونه برداشت، مبتنی است بر پذیرش شأن نزولی که به صورت احتمال نخست، مطرح شد. 2- اما کسانیکه احتمال دوم را
پذیرفته، آیه را به گونه اي دیگر، معنا کرده اند: این نحوه پوشش، به عفاف و پاکدامنی نزدیکتر است. عبدالکریم خطیب می
نویسد: (این آیه نشانگر آن است که این شیوه، نشانه اي از نشانه هاي زن آزاد و عفیفه می باشد تا اینکه احدي از افراد بدیشان
طمع نورزد و تعبیر ادنی می رساند که این شیوه به تنهایی براي حفظ وقار بسنده نیست، هرچند از موارد الزامی است و مظهر عفت
وکمال می باشد. ( 3) مرحوم طیب نیز تبیینی نزدیک به آنچه یاد شد دارد و نوشته است: -----------------------------
. 3) تفسیر القرآن للقرآن، عبدالکربم خطیب، ج/ 11 ، عی 751 ) . 2)المنیر، ج/ 22 ، ص 108 ) . 1)تفسیر ابی السعود، ج/ 7، ص 115 )
(این پوشش)نزدیکتر است که آنان (زنان)را به سترو عفت بشناسند و فساق و فجار و اراذل در تعقیب آنها برنیایند. ( 1) ازآنچه
آوردیم پیام آیه به روشنی پیداست و آن اینکه: پوشش زن باید کاملًا نشانگر عفاف، تقوي، وقار و پاکی وي باشد به گونه اي که
هیچ بیماردلی در او طمع نکند و حریم حرمتش مصون از تعرض هوس آلودان باشد. این برداشت را آیه اي که قبل از این آیه
( آمده، تأیید می کند: والَدینَ یؤذُونَ المؤمنینَ والمؤمِناتِ بغَیْر مَا اگ!سبُوا فقَدِ اح!ملُوا ئهمَانا والما ئبیناَ. (سوره احز اب، آیه 58
آنانکه بدون جهت مردان و زنان با ایمان را آزار می رسانند، تهمت و گناه آشکاري را بر دوش می کشند. این آیه به کسانیکه
براي مردان و زنان مسلمان، مزاحمت ایجاد می کنند، هشدار می دهد و سپس به زنان دستور میدهد که رعایت متانت و وقار را
. بنمایند تا از آزار افراد مریض، در امان باشند. ------------------------ ( 1) اطیب البیان، ج/ 10 ،ص 527
ب) وقار در راه رفتن:
گفتیم حضور زن در اجتماع، باید آمیخته به وقار و متانت بوده از هیجان انگیزي و ایجاد زمینه هاي فساد به دور باشد. در قرآن
کریم به رهنمودهاي آموزنده در این باره برخورد می کنیم در آیه 35 سوره نور پس از آنکه چشم چرانی بطور عام مورد توجه قرار
صفحه 57 از 70
می گیرد و مردان و زنان مؤمن از نگاههاي شهوت آلود نهی می شوند به جنبه دیگري از مسئله پرداخته، می فر ماید: ولا یَضْ ربنَ
بِارجلهِنَ لغعلمَ مایُخفینَ مِن زینتهنَ وثُوئوا الیَ الِله جَمهعا اگها المؤمنون لعلکُم ثُفلِحُونَ. زنان بمنظور آشکار ساختن زینتهاي پنهان
خود، پاي بر زمین نکوبند همه به سوي خدا بازگشت کنید، باشد که رستگار گردید. زن نباید به گونه اي گام بردارد و راه برود
که زینتهایش نمایان شده، مردان را به خود متوجه کند گویا با لطافتی درخور توجه، قرآن هشدار می دهد همانگونه که زن نباید
نقاط تحریک آمیز را در پیش دید مردان نهد و از این راه زمینه گسترش فساد را فراهم آورد نباید زمینه فساد را با هیجان انگیزي از
1 ) توجه به فرهنگی که درآن روزگاران حاکم بوده است، دقت در منش و روش زن جاهلی به ) راه (گوش) نیز فراهم آو ر د 0
هنگام حضور در اجتماع می تواند در بازشناسی مفهوم دقیق آیه یاري رساند: برخی از زنان عرب، خلخال به پا می کردند و براي
اینکه بفهمانند خلخال به پا دارند پاي خود را محکم بر زمین می کوفتند و آیه آنان را از این عمل نهی می کند. ( 2) بدین سان آیه
از هرگونه راه رفتن که زمینه توجه مردان را ایجاد کند، نهی میکند. این نکته را مفسران با توجه به معناي (لام) اشاره کرده اند.
بدین معنا که (لام) احتمال دارد: 1- لام تعلیل باشد یعنی علت کوبیدن پا بر زمین، اعلام زینت می باشد خواه قصد اعلام زینت را
داشته باشد یا نداشته باشد. ( 3 ) که در هر دو صورت بیانگر مفهومی است که ذکر کردیم. ----------------------------
3 )رك به التفسیر المنیر، وهبه ) . 2) کنز العرفان، فاضل مقداد، ج/ 2 ص 224 ) . 1) رك به محاسن التاویل، ج/ 12 ، ص 199 ) -
. زحیلی، ج/ 18 ، ص 221
تفسیر آیه از نگاه مفسران:
مفسران با توجه به شان نزول، سیاق و محتوي و آهنگ آیه، قاعده کلی و ضابطه عامی از این آیه بهره گرفته اند و آن اینکه: نهی از
پا به زمین کوبیدن، بیانگر نهی از هر چیزي است که توجه نامحرم را جلب کند و نگاهها را برانگیزد و زمینه فساد درست کند.
فاضل جواد می نویسد: وَبا نجملَه ئستفَا دُمنْه ان کلَ مایخري إلَی الفِته یَجِبُ الاِختراز عَنْه. به طورکلی از آیه استفاده می شود که هر
آنچه منجر به فتنه و فساد می شود بایستی از آن اجتناب کرد. ( 1 ) ابی السعود نیز نزدیک به این مضمون را آورده است: نهی از
اعلام صداي زینت مبالغه و تأکیدي است براي نهی از آشکار ساختن مواضع زینت، و علت نهی از پا به زمین کوبیدن، آن است که
چه بسا میل مرد را زیاد کند و موهم میلی از ناحیه زن به مرد نیز باشد. ( 2) نگاهی دیگر: برخی از مفسران به آیه از نگاهی دیگر
نگریسته و از مفهوم آن، حرمت بلند شدن صداي زن را بهره گرفته اند، بدین بیان که: حنفیه بر این عقیده اند که وقتی پا به زمین
کوبیدن، حرام باشد به طریق اولی بلند شدن صداي زن نیز حرام است. ( 3 ) اما با آنچه پیش تر آوردیم روشن است که این نهی با
2 )تفسیر. ابی السعود، ) . توجه به هیجان انگیزي ------------------------ ( 1 )مسالک الافهام: فاضل جوادج/ 3 ص 288
3 )التفسیر المنیر، وهبه زحیلی، ج/ 18 ، ص 222 . و توجه آفرینی و ایجاد زمینه فساد است و نمی توان ازآن حرمت ) . ج/ 6، ص 171
بلند شدن صداي زن را به طور مطلق، برداشت نمود. افزون بر این، سیره مستمره مسلمانان و مؤمنان در طول تاریخ نیز گواهی میدهد
که این برداشت، صحیح نیست. حضور عظیم و تاریخ ساز حضرت زهرا (س) در مسجد و ایراد خطبه آتشین آن بانوي اطهر،
فریادهاي رعداساي زینب (س) در کوي و برزن ها و مجتمع کوفه تا شام و نمونه هاي عینی بسیاري می تواند نا استواري تفسیر را به
روشنی بنمایاند. اکنون براي بیشتر روشن شدن مطلب، آراء برخی از مفسران را می آوریم: فاضل جواد می نویسد: از این آیه
استنباط می شود که اگر زن از فساد و فتنه در امان نباشد نبایستی صدایش را بلند کند. ( 1) در تفسیر المنیر آمده: اگر خوف فتنه و
فساد نباشد، بالا رفتن صداي زن، حرام نیست. ( 2) مطالب گذشته حساسیت عظیم اسلام را در لزوم وقار و حفظ حجاب و تستر زن
می نمایاند. در حقیقت اسلام براي سلامت جامعه می کوشد تا هر آن چیزیکه زمینه فساد را فراهم می آورد، کنترل کند. و مؤمنان
را در برابر انحرافات و گناهان واکسینه نموده و از گرفتاریها و گمراهیها برهاند و به ایجاد گناه در نقطه شروع، خاتمه داده و در
صفحه 58 از 70
نطفه، انحرافها را خفه سازد. نکته قابل توجهی را برخی از عالمان در این باره آورده اند که براي نشان دادن اهمیت مسئله، یاد می
، 2) التفسر المنیر، وهبه زحیلی، ج/ 18 ) . کنیم: ----------------------- ( 1) مسالک ا لافهام، فاضل جواد، ج/ 3، ص 288
ص 222 . در جاي خود ثابت شده که چه بسا صداي زینت یا بوي عطر، مهیج تر از رؤیت خود زن باشد و اسلام بمنظور حفظ
سلامت جامعه، این همه دقت و ظرافت بکار برده است. ( 1) نکتهاي دیگر: در پایان این بخش،این نکته را یادآور می شویم که از
آیه بر لزوم پوشش پا نیزمی توان استدلال کرد. چون بر طبقاین آیه، آشکار ساختن صداي زینت، نهی شده قطعاً آشکار ساختن
موضع زینت یعنی پاها نیز حرام است. آخرین بیان: از لطایف و زیبائیهاي قرآن، درآمیختن ابعاد عمل انسان در جامعه با خداوند
است. تا انسان با نام و یاد او عمل کند و با تکیه به او زندگی را سامان دهد. علامه طباطبائی می نویسد: ( 2) مراد به توبه، بطوریکه
از سیاق آیه بر می آید، بازگشت بسوي خداست که با امتثال اوامر و اجتناب از نواهی صورت می پذیرد. شهید مطهري اظهار
میدارد:( 3) دأب قرآن این است که در پایان دستورها، مردم را به خدا متوجه می سازد تا در به کار بستن فرمانهاي او سهل انگار
2) المیزان، علامه طباطبائی، ج/ ) . نباشند. --------------------------- ( 1) فی ظلال القرآن، سید قطب، ج/ 5، ص 2859
. 3) مسئله حجاب، شهید مطهري، ص 145 ) . 15 ، ص 112
ج) وقار در سخن گفتن:
گفتیم که اسلام با توجه به سلامت جامعه و براي جلوگیري از ایجاد زمینه هاي فساد، بر اي حضور زن در اجتماع، شرایطی قائل
شده است. وقار در سخن گفتن و متانت در کلام و جلو گیري از سخن هیجان انگیز نیز، از جمله این شرائط است. با دقت و غوري
- در آیات و روایات خواهیم دید که اسلام به این موضوع از دو منظر نگریسته است. که هردو شایان توجه و قابل دقت است 10
آهنگ سخن، 2- محتواي سخن. یا نِساءَ النَبی لَستنبهاحَل! مِنَ النِساءِ ان اتَقیتُنَ، فَلا!ضعن بانقَولِ فیطمع الَدي فی قَنبِه مَرَض وقُفنَ قَولًا
معروفا. (سوره احزاب، آیه 32 ) اي زنان پیامبر، شما همچون سایر زنان نیستید- اگر پرهیزکار باشید- مواظب باشید که در سخن
نرمش زنانه و شهوت آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد به خوبی و شایستگی سخن بگوئید. آیه به روشنی زنان
پیامبر را از اینکه به گونه اي سخن بگویند که بیماردلان آزمندانه درآنها طمع ورزند نهی کرده است و مآلاً آنان را به وقار در
سخن گفتن و متانت در کلام فرا خوانده است. اکنون، پیش از آنکه به بررسی آیه بپردازیم یادآوري می کنیم که (همانطور که
برخی از مفسران نیز تأکید کرده اند )مخاطب قرار گرفتن زنان پیامبر هرگز بدان معنا نیست که این حکم، ویژه آنان است. مفسران
بسیار هریک از جهتی این اختصاص را نفی کرده و مفهوم آیه را شامل همه زنان مسلمان دانسته اند. برخی ازآنان منزلت والا و
جایگاه بلند اجتماعی زنان پیامبر را زمینه مخاطب قرار گرفتن آنها دانسته اند. کلام و هبه زحیلیی را به اختصار می آوریم: هرچند
خطاب در آیه متوجه زنان رسول (ص) شده اما در حکم و معنا دیگر زنان نیز شریک هستند و مخاطب قرار دادن زنان رسول (ص)
---------------- ( به دو جهت می باشد: 1- به جهت شرافت آنها، 2- به جهت اینکه بایستی الگو و سرمشق دیگران باشند. ( 1
1) التفسیر المنیر، وهبه زحیلی، ج/ 22 ، ص 12 . و برخی دیگر تأکید و تنبه بیشتر را عامل این خطاب دانسته و نوشته ) --------
اند: بدون شک این یک حکم عام است و تکیه آیات بر زنان پیامبر (ص)به عنوان تاکید بیشتر است درست مثل اینکه به شخص
دانشمندي بگوئیم تو که دانشمندي دروغ مگو، مفهوش این نیست که دروغ گفتن براي دیگران مجاز است.( 1) درآیه ابتداء نفی
همگونی (= مثلیت) از زنان پیامبر با دیگر زنان شده و این نفی مستند به تقوي پیشگی شده است یعنی در صورتی که تقوي را پیشه
سازند مانند دیگر زنان نخواهند بود، از این رو مفسران بسیاري (ان اتقیتن) را متعلق به (لستن کاحد من النساء) گرفته اند. احتمالات
دیگري نیز در آیه هست یکی از مفسران نوشته اند: در (ان اتقیتن) سه احتمال میرود: الف) متعلق به بعد باشد: اگر تقوي پیشه
هستید، کلامتان نرم و مهیج نباشد. لب) متعلق به قبل باشد: اگر تقوي، پیشه کنید مثل هیچیک از زنان نیستید. ج) اگر با مردي
صفحه 59 از 70
روبرو شدید کلامتان نرم و مهیج نباشد اتقیتن= استقبلتن أحدا من الرجال. ( 2) دو احتمال اول را فخر رازي نیز در کتابش آورده
2) التفسیر المنیر، وهبه ) . 1)تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان، ج/ 17 ، ص 295 ) -------------------------- ( است. ( 3
. 3)رك به التفسیر الکبیر، فخر رازي، ج/ 25 ، ص 208 ) . زحیلی، ج/ 22 ، ص 9
آهنگ سخن
قرآن با تاکید تمام از اینکه لحن کلام و آهنگ سخن زن هیجان انگیز باشد، جلو گرفته است در قرآن آمده است: ... فَلا تَخْضعْنَ
بالقولِ فیَطمع الَ!ي فی قَلْبِه مَرَفن. (سوره احزاب آیه 32 ) در سخن گفتن، خاضع و نرم نباشید تا کسیکه در دلش بیماري است، به
طمع بیفتد. نگاهی گذرا به تفاسیر نشان میدهد که قریب به اتفاق مفسران، این آیه را درباره آهنگ سخن زن دانسته و نوشته اند:
در پاسخگویی آهنگ کلام را نرم و فریبنده نساز چنانکه بیماردلان و فحشاءآفرینان می کنند. ( 1) در تفسیر نمونه آمده است: بلکه
به هنگام سخن گفتن، جدي و خشک و بطور معمولی سخن بگوئید نه همچون زنان کم شخصیت که سعی دارند با تعبیرات
تحریک کننده که گاه توأم با ادا و اطوار مخصوص است که افراد شهوتران را به فکر گناه می افکند سخن بگوئید. ( 2 )مفسر
دیگري می نویسد: آهنگ کلامتان، نرم نباشد. ( 3) طبق معنایی که براي آیه ذکر شد فیطمع به نصب، جواب نهی می شود. کلمه
فیطمع به گونه هاي دیگري نیز قرائت شده، صاحب کشاف می نویسد: به جزم نیز قرائت شده بنابر اینکه عطف بر محل فعل نهی
(لاتخضعن )باشد در اینصورت زنان از خضوع در کلام و افراد بیماردل از طمع ورزي، نهی شده اند. ( 4) مفسر دیگري، علاوه بر
. این دو احتمال، احتمال سومی نیز بیان نموده: -------------------------- ( 1) محاسن التاویل، قاسمی، ج/ 13 ، ص 248
. 4) کشاف زمخشري ج/ 3ص 536 ) . 3 )الفرقان، صادقی،ج/ 22 ،ص/ 104 ) . 2 )تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان ، ج/ 17 ، ص 289 )
فیطمع به صیغه مجهول باشد به معنی اینکه خضوع در کلام، توسط بیماردل طمع شود. ( 1) مقصود از بیماري دل یا ضعف ایمان
است یا مریضی شهوت و فجور که به (جنون جنسی) تعبیر می شود. اثر تحریک آمیز صداي زن توسط روان شناسان مورد بررسی
قرار گرفته از جمله مارتین موریسون روانشناس معروف کانادایی به این نتیجه رسیده که: صدا اولین محرك و عامل جنسی به شمار
1) روح المعانی، ) ----------------------------------- ( می آید... و صداي زن در مردها اثر به سزایی دارد. ( 2
. 2) اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، شهید پاك نژاد، ج/ 20 ، ص 182 ) . آلوسی، ج/ 22 ، ص 6
محتواي سخن
گفتیم آیه در زمینه آهنگ و محتواي کلام رهنمود داده است. ... وقُلنَ قَو لا مَفر وفأ. (سوره احزاب آیه 32 ) به خوبی و شایستگی
سخن بگوئید. بدین معنی که زن نباید ناروا سخن بگوید و به کلماتی هیجانبار تفوه نماید. بر این نکته نیز مفسران تاکید کرده اند.
قرطبی از قول ابن عباس می نویسد: آیه وقلن قولا معروفا زنان را امر می کندکه امر به معروف و نهی از منکر کنند. و خودش (قر
3)تفسیر جامع، ) ( طبی) می نویسد: مقصود از قول معروف، سخن صواب و درستی است که شریعت و نفوس آدمی بپسندد. ( 3
ج/ 14 ،ص 177 . نزدیک به همین مضمون را مفسر دیگري آورده است. ( 1) سید قطب می گوید: قول معروف یعنی سخن آنها در
2) خلاصه، بدنبال نهی از خضوع و نرمش در کلام، به سخن ) امور معروف و نیک باشد نه منکر و زشت مانند شوخی کردن و 000
شایسته و خوب سفارش کرد چرا که گاهی موضوع و محتواي سخن نیز، تحریک کننده و هیجان آنگیز میباشد. البته چنین بنظر می
رسد که برخی از مفسران، چندان فرقی بین صدر و ذیل آیه قائل نشده و فلاتخضعن بالقول را با قلن قولا معروفا یک جور معنا
کرده اند و زمخشري از جمله آن مفسران می باشد کلام وي را در ذیل آیه فلا تخضعن بالقول آوردیم. حال گفتارش را در مورد
صفحه 60 از 70
(قلن قولا معروفا) بنگرید: وقُلْنَ تَوْلا مَغروفاَ یعنی بَعیدأ مِن طَمَع المُریب بجِد وخشونَه مِن غَیْر ثَخنمث او قَولأ حسناً مَع کَولِه خَشِناً. ( 3
) سخن به نیکی گویند یعنی بدور از آزمندي بیماردلان، به جد و خشونت بدون نرمی، یا سخن نیکو در حالیکه بلحاظ صوت،
خشن باشد. سیوطی نیز می نویسد: از محمدبن کعب روایت شده مقصود از قول معروف سخنی است که در آن احدي طمع نکند.
2) فی ظلال القرآن، ج/ 5، ص 2859 با تصرف. ( 3 ) . 1)التفسیر المنیر، ج/ 22 ، ص 9 ) ------------------------- (4)
. 4) درالمنثور، ج/ 5، ص 196 ) . )کشاف، ج/ 3، ص 536
3) نهی از خودنمایی
اشاره
از جمله شرایط مهم براي حضور زن در اجتماع، پیراستگی از (تزین) و (تبرج) است این شرط ابعاد مختلفی دارد که به اجمال به
تبیین آنها می پردازیم:
الف )نهی از تبرج:
آرایش زن و بستن پیرایه بر اندام، بی گمان زمینه هاي توجه را به وجود می آورد و مآلًا دلربایی را درپی خواهد داشت. اسلام از
این که زن بدینگونه در میان اجتماع حضور یابد و در مقابل نامحرم قرار گیرد، نهی می کند: ولا تَیرجْنَ تَیرُجَ الجاهِلیه ا لاولی.(
سوره احزاب، آیه 33 ) مانند جاهلیت نخستین، به خودنمائی و خودآرائی از خانه بیرون نشوید. روشن است که مراد محصور ساختن
زن در خانه و بریدن ارتباط او با اجتماع نیست زیرا مخاطبان آیه یعنی زنان پیامبر (ص)به شهادت تاریخ همراه پیامبر (ص) به
مسافرت رفته، در جنگها شرکت جسته و پیامبر نیز منعی نفرموده است. اکنون براي روشن تر شدن مفهوم آیه به برخی از واژه ها به
دقت می نگریم: قَرْن از وَقِرَ- یقرُ بمعنی استقر است، مستقر شدن و بر جاي ماندن، سید قطب با توجه به این معنا نوشته است: تعبیر
قرن، تعبیر لطیفی است یعنی خانه، پایگاه زن است لذا بایستی به قدر نیاز و حاجت از منزل خارج شود. ( 1) مفسري دیگر پس از
ذکر وجوهی، بهترین وجه را چنین آورده است: قَرن از قَرَّ یَقِرّ امر آن اقررن است. آیه زنان را به قرار گرفتن در منزل امر -------
1)فی ظلال القرآن، ج/ 5، ص 2859 . میکند و اینکه بدون حاجت از منزل خارج نشوند. ( 1) بررسی ) -----------------
اجمالی آراء مفسران می توان گفت که: قرن به معنی استقرار در منزل است که هرگز نباید از مفهوم آن منع مطلق حضور زن در
اجتماع، تصور شود. آهنگ و سیاق کلام بروشنی نشانگر آن است که این حضور مشروط به شرایطی است و آن اینکه: لإلیَرنجنَ
ثَیَرُج ا لْجاهِلیه ا لاولی. مانند دوران جاهلیت نخستین، خودآرائی ننمائید. واژه تبرج را در بخش واژه شناسی به تفصیل معنا کرده
ایم. اکنون اقوال مفسران را می آوریم: قاسمی، چند معنا براي تبرج بیان می کند: 1) تبختر و تکبر در راه رفتن. 2)اظهار نمودن
( زینت 3) لباس نازك پوشیدن. ( 2) مفسر دیگري تنها تبرج را به یک معنا آورده: در راه رفتن متکبر نباشید و با تبختر راه نروید. ( 3
اما اغلب مفسران، تبرج را به معناي آشکار ساختن زینت و محاسن میدانند. قرطبی می نویسد: تبرج عبارت از آشکار نمودن آنچه
که مخفی است، می باشد. ( 4) مفسر دیگري می نویسد: تبرج آشکار ساختن زینت و زیبائیها براي مردان است مثل اینکه زن، مقنعه
1)الفر ) -------------------------------------- ( بر سر کند اما آنرا رها سازد و گردن و گردنبند و... پیدا شود.( 5
(5) . 4 )جامع، ج/ 14 ، ص 180 ) . 3) تفسیر ابی السعود، ج/ 7، ص 102 ) . 2 )محاسن التاوبل، ج/ 13 ، ص 349 ) . قان، ج/ 22 ، ص 105
صفحه 61 از 70
التفسیر المنیر، ج/ 22 ، ص 10 . از قول ابن ابی فجیع نقل شده: ایَبرج هُو ا لتَهتُک وابراز المَرله محاسنَها لِلرجالِ وإظهارُ زینتِها
لِلاجانبَ. تبرج عبارت است از اینکه زن زیبائیهایش را براي مردان آشکار سازد و زینتهایش را در مقابل دیدگان اجانب عرضه
دارد. ( 1 ) با اندك تأملی می توان واژه تبرج را به خودنمائی و خود تزیینی معنا کرد. -------------------------
. 1)بصانر، ج/ 32 ، ص 217 )
جاهلیت اولی
اکنون بنگریم جاهلیت اولی چیست؟ این تعبیر بیانگر جاهلیت دیگري است که ما امروزه شاهد آن هستیم. اما برخی از مفسران چون
چنین امري را پیش بینی نمی کردند در تفسیر این کلمه به تکلف افتاده اند از جمله زمخشري می نویسد: مراد از جاهلیت نخستین،
جاهلیت زمان حضرت ابراهیم (ع) است چرا که زنها لباسی مزیّن به مروارید به تن کرده و در محل رفت و آمد مردان حاضر می
شدند و جاهلیت دومی، جاهلیت زمان حضرت عیسی تا حضرت رسول( ص) است. البته احتمال دیگري نیز میدهد: ممکن است
مراد از جاهلیت نخستین، جاهلیت کفر قبل از اسلام باشد و جاهلیت دوم جاهلیت فسق و فجور در دوره اسلام. ( 2) در رابطه با
. جاهلیت اولی، اقوال بسیار وارد شده که به لحاظ رعایت اختصار از ذکر آنها خودداري می کنیم. ( 2)کشاف، ج/ 3، ص 537
علامه طباطبائی درکلامی موجز و مفید می نویسد: الجاهلیهُ ا لاولی الجاهلیَهُ قبلَ البِعثه. ( 1) جاهلیت نخستین جاهلیت قبل از بعثت
پیامبر (ص) می باشد. سپس مرحوم علامه، اقوال مختلف را نقل کرده و می فرماید اینها، اقوال بلادلیل است. ماحصل اینکه آیه در
صدد بیان این مطلب است: با خودآرائی و خودنمائی، خود را گرفتار جاهلیت دیگري ننمائید و سعی کنید در هر دوره اي با حفظ
شئونات، عفت اجتماعی را پاس داشته و فضا را آلوده نسازید. ( 1)تفسیر المیزان، ج/ 16،309
ب) نهی از تعطر و تزیّن:
این مطلب متفرع بر مطلب قبلی است. درآنجا با الهام از کلام الهی ثابت کردیم که هر نوع خودنمائی و جلب توجهی در مقابل
نامحرمی ممنوع است. حال مصادیق تبرح و خودنمائی را در کلمات معصومین(ع )جستجو می کنیم: قالَ النَبی (ص): إذَا استعطَرتِ
المَرئَه فمرت عَلَی القَوآ لیَجِ دُوا ریحَها فهِیَ زانیه. اگر زنی خود را معطر کند و بر مردي بگذرد که بوي او را دریابند، زناکار است.
2) در حدیث دیگري از امام (ع)وارد شده: قالَ رسُول الِله (عی) ايَ امرثَل! تطیبَتْ لفیر زَؤجها لُم خَرجَ!ت مِن بَ!تها!ثِیَ تُلعَنُ حتی )
نَرجعَ إلی یتها مَتی مارجفتْ. پیامبر (ص )فرمودند: هرگاه زنی براي غیر شوهرش، خود را معطر نماید، سپس از خانه اش خارج شود
3) وسائل ) . 2) نهج الفصاحه، ح/ 177 ،ص 34 ) ------------------------- ( تا زمانیکه به منزل بر میگردد، لعنت میشود. ( 3
الشیعه، ج/ 14 ، ص 114 . همانگونه که عطر زدن و استعمال آن در مقابل نامحرم، مفسده دارد تزین و آراستن نیز به لحاظ فسادانگیز
بودن، منع شده است: قالَ ردُولُ الِله (ص): مَثَل الرافله فِی الزینَه مِن یخر اهلها کمَثَل ظُلمه یَؤم القیمه لانو رَ لَها. حکایت زنی که دامن
1)نهج الفصاحه، ح/ ) ( کشان و آمیخته به زینت در بیرون خانه راه می رود، چون ظلمتی است در روز قیامت که نور ندارد. ( 1
. 272 ، ص 562
لباس شهرت
صفحه 62 از 70
اشاره
از جمله مصادیق خودنمائی، پوشیدن لباس شهرت است (لباس شهرت، لباسی است که مطابق با عرف جامعه نباشد و پوشنده آن
لباس غیر متعارف انگشت نما شود). پیامبر (ص) می فر ماید: مَن لبِسَ ثوبا مَمثنهورا مِن الثیابِ اغرعقَ الُله عه یَؤمَ القیمه. کسی که
لباس شهرت بپوشد خداوند در روز قیامت از وي روي بگرداند. ( 2) امام صادق (ع) نیز می فرماید: کَفی بالمَرء خِزیاً آن یفبِسَ ثَؤباً
یَمثنهُرَه. براي حقارت و خواري آدمی همین بس که لباسی به تن کند که او را مشهور نماید باز ازامام صادق (ع )وارد شده": ان الله
( 135 . خداوند، لباس شهرت را مبغوض میدارد. ( 1 / یبغض شهرة اللباس. ------------------------- (" 1)مجمع الزوائد، 5
روشن است که حکمت نهی از چنین لباسی از جمله جلب کردن نظرها و متوجه ساختن مردان به زنان است . در ضمن بحث به دو
نمونه برخورد می کنیم که اختصاص به زن نداشته و مردها نیز مکلف به رعایت آن شده اند: ( 1) وسائل الشیعه، ج/ 3، ح/ 1، ص
.354
1 )نهی ازتشبه:
هر یک از زن و مرد مکلفند لباس مختص به خود را تن کنند. پیامبر (ص) در این رابطه می فرماید: لَعَن الُله المُتشبهینَ مِن الرجالِ
بالنِساءِ والفتشبهات مِنَ النساءِ بِالرجالِ. خداوند، مردهایی را که متشبه به زنان شده و همینطور زنهایی را که متشبه به مردان شده، را
. 2 )بحار الانوار، ج/ 103 ، ص 258 ) ------------------------ ( لعن کرده است. ( 2
2) نهی از پوشیدن لباس نازك:
در فصول قبلی به دلیل و حکمتهاي پوشش، اشاره نمودیم و از آنجا فهمیدیم که چرا پوشش با آن دقت ها و ظرافتها مختص به
زنهاست در عین حال مخفی نماند که مردها نیز مجاز به پوشیدن هر نوع لباسی نیستند و آنها نیز بایستی پوشش خود را در چارچوبه
و قالب خاصی تنظیم نمایند. در این باره علی (ع) می فرماید: عَلَیکم بالصفیق فإنَ مَن رَق ثَؤبه رقَ دینهُ. بر شما لازم است لباس
3 )بحارالانوار، ) ( ضخیم، بدن نما نباشد زیرا هر کسی که لباسش نازك است، دینش نیز همچون لباسش نازك و ضعیف است. ( 3
.183 / ج 83
فصل نهم

فصل نهم : عوامل بدحجابی و بی حجابی
عوامل بدحجابی و بی حجابی و راههاي مبارزه با آن
اشاره
بی حجابی پدیده اي است اجتماعی که براي رسیدن به عوامل و علل آن باید با نگاهی اجتماعی، مسائل و زمینه هاي آن را کاوید.
این بحث از جهات مختلفی قابل تأمل و توجه است و بی گمان در چگونگی پیدایش و رشد و گسترش آن نمیتوان به یک یا چند
عامل بسنده کرد. چنانکه راه حلهاي این معضله اجتماعی را نیز نمی توان ساده انگارانه در مطالبی محدود کرد. آنچه اینک بدان
می پردازیم نگاهی است گذرا به این مسئله که بی گمان تفصیل آن درخور تحقیقی مستقل و رساله اي جداست، این نگاه کوتاه
در دو بخش می آید:
الف) عوامل بدحجابی و بی حجابی
صفحه 63 از 70
1) تلاش استعمار در زدودن پوشش
هویت و شخصیت زن در گرو منش و روش زندگی اوست، حجاب و پوشش منش والاي زن مسلمان و شیوه عظیم زندگی اوست.
زن با حجاب از اینکه بازیچه هوسها قرار گیرد مانع می شود و از اینکه عامل فسادگستري فساداندیشان شود، جلو می گیرد. زدایش
حجاب از اندام زن با هدف هویت زدایی از زن مسلمان انجام می شد، تا بیشتر و پیشتر ازآنکه زن حافظ آرمان مکتب و شخصیتش
باشد، برآورنده امیال، هوسها و اهداف سلطه جویانه جباران گردد. به این اظهار نظر که نشانگر گوشه اي از طرح استعمار پیر یعنی
انگلستان است، دقت کنید: در مسئله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها
کردن چادر، مشتاق شوند. باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس متداول شده و
مطلقاً سنت اسلام نیست. مردم همسران پیامبر را بدون حجاب می دیده اند، و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به
دوش مردان فعالیت داشته اند. پس از آنکه حجاب زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آنست که جوانان را به
عشقبازي و روابط جنسی نامشروع با زنان غیر مسلمان کاملًا بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آن تقلید کنند. ( 1) طرح
هماهنگ و یکسان کشف حجاب در کشورهاي اسلامی و حضور عریان خانواده رؤساي وابسته به نظامهاي استکباري و تلاش بی
وقفه آنان در انجام این طرح نشانگر نقش شگرف زدایش پوشش در اجراي طرحها و رسیدن به اهداف استعمار است، در ایران
رضاخان مجري این طرح بود، برخورد خشونت بار او با مردم و فضیه گوهرشاد نشان میدهد که آنان در اجراي این برنامه تا چه
اندازه جدي بودند به گزارشهاي تاریخی در این باره می پردازیم: در مشهد صبح روز جمعه 15 ربیع سال 1354 قمري مصادف با 20
تیر 1314 مردم را متفرق ساختندو 100 نفر کشته و زخمی شدند. شنبه 11 ربیع مردم در ------------------------- ( 1) قره
العین((درآمدي بر تاریخ بی حجایی در ایران)) ص 40 . مسجد با چماق و بیل و داس براي دفاع جمع شدند، زنان وسط مسجد
گوهرشاد چادر زده و حاضر بودند. مسلسلهاي سنگین بالاي مسجد و عده اي مزدور داخل مسجد بودند. در نیمه هاي شب حمله
آغاز شد 2 الی 5 هزار نفر را کشتندو 500 نفر را دستگیر کردند، گویند 56 کامیون جنازه را بردند و این تظاهرات و... اعتراض به
کشف حجاب بود.( 1) در قسمتی دیگر از همین کتاب آمده است: ماه مبارك رمضان سال 1346 قمري مصادف با 1306 شمسی در
تحویل سال عده اي به قم رفته. رضاخان نیز با اعضاي خانواده اش در غرفه بالاي ایوان (حرم) بازنش بی حجاب نشسته بودند شیخ
محمد بافقی پیغام فرستاد شما چه کسانی هستید، اگر غیر دین اسلامید اینجا چه می کنید؟ و اگر مسلمانید در حضور چندین هزار
جمعیت در غرفه حرم چرا مکشوفه الوجه والشعر نشسته اید؟ ( 2) حضرت امام (رضوان الله علیه)به انگیزه هاي جباران و نیز ابعاد این
توطئه اشاره دقیق دارند: ما میدانیم که این سخنان براي کسانیکه با خیانتکاري و شهوت پرستی و آواز و نواز و رقص و هزار جور
مظاهر فسوق و بی عفتی بار آمدند خیلی گران است. البته آنانکه تمدن و تعالی مملکت را به لخت شدن زنها در خیابانها می دانند
و به گفته بی خردانه خودشان با کف حجاب نصف جمعیت مملکت کارگر می شود (لکن چه کاري، همه می دانند و می دانیم
)حاضر نیستند مملکت با طرز معقولانه و در زیر قانون خدا و عقل اداره شود. آنهایی که این قدر قوه تمیز ------------------
2)قیام گوهرشاد، ص 28 . ندارند که کلاه لگنی را که پس مانده درندگان اروپاست ترقی ) . 1) قیام گوهر شاد، ص 45 ) -----
کشور می دانند با آنها ما حرفی نداریم که آنها از ما سخن خردمندانه را بپذیرند و عقل و هوش و حس آنها را اجانب دزدیده اند...
آن روز که کلاه پهلوي سر آنها گذاشتند همه می گفتند مملکت باید شعار ملی داشته باشد، استقلال در پوشش دلیل استقلال
مملکت و حافظ آن است. چند روز بعد کلاه لگنی گذاشتند سر آنها یک دفعه حرفها عوض شد گفتند ما با اجانب مراوده داریم
باید همه هم شکل باشیم تا در جهان با عظمت باشیم. مملکتی که با کلاه عظمت براي خود درست می کند و یا برایش درست می
کنند هر روزي کلاهش را ربودند عظمتش را هم می برند. ( 1) علی رغم تلاشهاي مذبوحانه دشمن، زنانی در سایه پوشش و عفاف
صفحه 64 از 70
به صحنه اجتماع آمده و در برابر ستمگران ایستادگی می کنند: زینب پاشا،... فرزند شخ سلیمان، دهقان بی چیز، رهبر زنان تبریز
گروهی داشت با اسلحه هاي سرد و گرم، در مجامع حاضر می شد و مردم را به مبارزه تشویق می کرد یکبار به جمع مردان گفت:
اگر شما مردان جرات ندارید جزاي ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید اگر می ترسید که دست غارتگران و دزدان را از مال و
ناموس و وطن خود کوتاه کنید چادر زنان را سرتان کنید و در کنج خانه بنشینید و دم از مردي و مردانگی نزنید ما جاي شما با
ستمکاران می جنگیم. ( 2) در جاي دیگر آمده: در تبریز زمانیکه مردم دعوت مجاهدان را قبول کرده و دکاکین خود را بستند ---
2) جزوه سازمان امور استخدامی کشور به نقل از کتاب :زنان ) .223 - 1) کشف الاسرار، ص 224 ) --------------------
ایران در جنبش مشروطه، ص ب 42 . پس از چند روز دولتیان مردم را مرعوب نموده و عرصه را بر آنان تنگ نموده بودند، در چنین
روزگاري یکمرتبه عده اي زنان مسلح با چادر نماز که گوشه آنرا به کمر بسته بودند در بازار ظاهر شده، دست به اسلحه برده و
بازار را مجدداً بستند پس از این واقعه هر وقتیکه ظلم و ستم حکومت جابر از حد گذشته دسته زنها به سرپرستی زینب پاشا خروج و
--------------- (1) کانون فساد را ویران نموده و پس ازآن از نظرها پنهان می شدند و کسی هم به هویت آنان پی نمی برد 0
. 1)قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت، ص 80 ) -------------
-2 دگر گونی ارزشها
فرهنگ ستیزان در جوامع اسلامی براي زدودن ارزشها تلاشی شگرف بکار گرفته اند بی گمان روشها و منشهاي انسانی از بینشهاي
او سرچشمه می گیرد. شیوه نگرش او به ارزشها در چگونگی موضع گیري اش نقش مهمی ایفاء می کند. اسلام، زن را در متن
اجتماع به تلاش و کوشش خوانده اما با حجب، حیاء، وقار، متانت، سنگینی رفتار، شکوه گفتار و سلامت کردار و این همه را براي
او رزش دانسته است. حجاب را نشانی از شخصیتش تلقی کرده است، وقتی این ارزشها دگرگون شود و تلقی زن از شخصیت و
ارزش، عرضه وجود، نمایاندن آرایه ها و زیبائیهایش میشود و در بینش او دیگرسانی بوجود آمده خودنمایی را ارزش می پندارد،
در عمل نیز در این وادي گام می نهد و گرایش درونی و تمایل فطریش (چنانچه پیش تر گفتیم به مصالحی در جانش نهاده شده
است) راهی دیگر می گیرد و به فسادآفرینی دست می یازد. سخن علی (ع) ضمن خطبه اي پندآموز است: وَان النساءَ هَمتص زینهء
الحیاه الدُنْیا والفَسادُ فیها. تلاش و همت زنان در جهت زینت و آرایه هاي زندگانی دنیا و ایجاد فساد و تباهی در آنست. ( 1) بی
گمان مصداق کلام، زنی است که زینت گرایی فطري را به راه افراط کشانده و در مسیر تباهی گام نهاده است. این چگونگی تا
بدانجا پیش می رود که پوشش نه براي حفاظت بدن که نوعی عرضه وجود است از این رو غالباً اینگونه کسان، پوشش را نیز براي
نمایاندن برمی گزینند. سخن تامل برانگیز علی (ع) که گویا درآینه غیب این حقایق را می نگرد، شایان توجه است: تَظْهر فی اخِر
الزَمانِ وهُو شَرُ الازمِنه نِسوه کادِیاث عاریاث مُتبرجاث، مِن الدین خارجاث وفِی الفِتَن دآخلات ولِلشَ هواتِ مائلاث والَی اللَداتِ
مُسرعاث، مُستحلاث لِلمحرَماتِ وفی جهنَم خالِداث. در آخر الزمان که بدترین زمانهاست جمعی از زنان پوشیده اي که برهنه است
(لباس دارند اما آنقدر نازك است گویا نپوشیده اند) و از خانه با خودآرائی بیرون آیند، اینان از دین بیرون رفته گانند و در فتنه ها
وارد شوندگان و بسوي شهوات تمایل دارند و به کوي لذات نفسانی در شتابند و حرامها را حلال دانند و در دوزخ به عذاب ابدي
گرفتار. ( 2) علامه مجلسی با توجه به واقعیات تاریخی زمان خودش نتوانسته این چگونگی را حل کند لذا فرموده است: تعبیر
(کاسیات عاریات) چندان صحیح نیست چگونه زنی پوشیده است و در عین حال برهنه از این رو بایستی بجاي آن تعبیر (کاشفات
عاریات) بمعناي زنان عریان و برهنه را بکار برد. اما امروزه به روشنی این کلام معجزه آسا را می فهمیم و (پوشیدگان برهنه) را در
می یابیم که چه کسانی هستند. اینگونه روشها و منشها قطعاً از چگونگی ارزش گذاري زن به زندگی سرچشمه می گیرد. ------
. 2) وسائل، ج/ 14 ، ص 19 ) .355 - 1) نهج البلاغه، خطبه 152 ، ص 356 ) ------------------
صفحه 65 از 70
-3 الگو هاي نا هنجار
انسان فطرتاً الگوگزین و الگو پذیر است. پیوسته در این اندیشه است ارزشهایی را که بدان باور دارد در چهره اي مجسم بنگرد و
خود را همانند آن الگو بسازد. مسئله الگو در اخلاق اسلامی و روانشناسی امروز نیز جایگاه مهمی دارد. توجه دادن قرآن، انسان را
به پیامبر به عنوان (اسوه حسنه) و بر نمودن چهره هاي نیک و بد همه و همه در جهت توجه به جایگاه الگو در ساختار روحی، و
انسانی است، از این رو هویت ستیزان درك اقدامهاي گسترده، در جایگزینی، الگوها نیز تلاشی شگرف بکار گرفته اند. قهرمان
سازي، الگوآفرینی آنچنانی براي زن در جهت زدایش هویت او برنامه وسیع استعمار بوده است. این مسئله نیز جاي تحلیل گسترده
اجتماعی و تاریخی دارد که باید بدان به گونه جدي رسیدگی شود.
-4 خلأ هاي درونی
انسان گاه به کمبودهاي شخصیتی دچار می شود و درك جبران این خلأ ها به راههایی دست می یازد کمبودهاي عاطفی در
خردسالی و گاهی در بزرگسالی، هویت و شخصیت را به شدت دچار کاستی میکند. آنگاه اینگونه افراد چنانچه راهنمایان درستی
نباشد، براي جبران آن به شیوه هاي غیرطبیعی متوسل می شوند و شخصیتی دروغین و بی پایه براي خود رقم می زنند. بررسی
چگونگی برخورد برخی از زنان و دختران در مسئله پوشش کاملاً نشانگر آن است که خود آرایی و خودنمایی نوعی ایجاد
شخصیت پنداري است تا با جلب کردن نظرها آفریدن جاذبه، خلأ ها را بپوشانند.
ب) راههاي مبارزه با بدحجابی و بی حجابی
اشاره
از آنچه در بخش قبل آوردیم چگونگی راههاي مبارزه نیز روشن است، در حقیقت باید این سخن مصلح کبیر علامه سید شرف
الدین عاملی را آویزه گوش قرار دهیم که: الایَنتشِرُ الهُدي إلامِن حَیثُ انتشَر ا لف! لال.، آنچه را که دشمن انجام داده باید ویران
کرد و آنچه را انجام می دهد باید سدنمود و آبی را که بر جوي روان است باید باز گرداند، چگونگی هاي این نیز، بحثی درازدامن
می طلبد اکنون به اشاره اي بسنده می کنیم:
-1 تقویت ایمان و اعتقاد
در زن باید باور استوار، ایمان عمیق ایجاد شود زنی که دل به حق داده و اندیشه بخدا سپرده و فرجام زندگی دنیوي اش را پذیرفته
چطور حاضر می شود خودآرایی و خودنمایی کند و خود را در معرض دیدهاي آلوده قرار دهد و زمینه هاي تلذذ دیگران و مآلًا
( فسادآفرینی را بوجود آورد؟! این جمله بلند حضرت علی(ع) که فرمود: آلمَرءُبِایمانِه. شخصیت انسان در گرو باورهاي اوست. ( 1
وَا لمُو مِنُ بِعمَلِه. ایمان انسان در عمل او جلوه گر است. ( 2) نشانگر آنست که باورهاي درست و ایمانهاي راسخ، عالیترین نقش را
2) . در کیفیت زندگانی انسان، ایفاء می کنند. ---------------------------- ( 1) غررالحکم و دررالکلم، ج/ 1، ص 62
. )همان منبع، ج/ 1، ص 61
-2 احیاء فرهنگ اصیل اسلامی
صفحه 66 از 70
احیاء ارزشهاي اصیل اسلامی و فراخوانی زن مسلمان به تعقل و دریافتن ارزشها و آفریدن روح تعبد و تعهد نسبت به اینها نقش
مهمی در این زمینه خواهدداشت. زن مؤمن باید به آنچه اسلام بعنوان ارزش بدان می نگرد، باور داشته باشد و بداند که شخصیت و
عظمت او در گرو روح بلند، اندیشه والا، قلب پاك، و جان پیراسته ازآلودگی است که او را به روشی انسانی و منشی اسلامی فرا
خواهد خواند و بداند تن آرایه بسته و ظاهر فریبنده هرگز نمایشگر شخصیت اونیست. اینک کلام بیدارگر حضرت مسیح را می
آوریم که فرمود: بِحق آقولُ کُم: ماذا یُغنی عَن الْجَسَ د اِذا کانَ ظاهِرُه صَ حیحاً وباطنُه فاسِدا وما تُغنی عَنگم اجسادُکمْ اِذا أعجبتکُم
وقَد فسدلت قُلوبکم، وما یُغنی عَنْکم آن تنقوا خلودکم وقلوبُکم دَلِسه. به حق براي شما می گویم: تن چه سودي دهد در صورتیکه
ظاهرش درست باشد و درونش تباه، بدنهاي شما چه سودتان دهد که خوشتان دارد و دلهایتان تباه باشد و سودي نبرید که پوست
. 1) تحف العقول، ص 548 ) ------------------------ ( خود را پاك نگاه دارید و دلهاي شما چرکین باشد.( 1
-3 شناساندن الگوهاي والا
گفتیم الگوها در ساختار روحی و رفتاري نقش مهمی دارد. امروز یکی از تأسفهاي جدي این است که زن مسلمان آنچنانکه بایسته
و شایسته است با چهره هاي بلند تاریخ اسلام آشنا نیست، زندگانی حضرت زهرا (س) و فرزند برومندش پیام آور عاشورا حضرت
زینب (س) و دیگر چهره هاي وا لاي تاریخ گذشته و معاصر باید براي زن مؤمن نشان داده شود تا بنگرد چه سان با حفظ هویت و
شخصیت و وقار و متانت می تواند در جامعه حضور پیدا کرده و ایفاي نقش نماید. کلامی از امام صادق (ع) تامل برانگیز و قابل
توجه است: الهِموهُنَ حبَ علی (ع (و ذروهُنَ بلهاء. به زنان دوستی آل علی (ع) را الهام کنید و به همین مسائل اندك رهایشان
کنید. ( 2) زن اگر حب علی (ع) را فرا گرفت و او را راهبر شناخت و خاندان او را الگو پذیرفت و بر راهی رفت که اهل البیت (ع
)رفته اند و آنان را سرمشق گرفت، رویین تن می شود و حضورش در جامعه دلهره آفرین نخواهد بود. توجه داریم که محتواي
راستین حب، متابعت و پیروي از محبوب است که خداوند فر مود: قُل إن کُنتمْ لُحِبونَ الَله فَاتَبِعونی.... ( اي پیامبر) بگو اگر خداوند
را دوست می دارید، از من دروي کنید... (سوره آل عمران، آیه 31 ) بنابر این آموزش حب یعنی آموزش الگوگیري، سرمشق
گزینی و اثرپذیري. از خداوند این توفیق را مسئلت می کنیم. -------------------------------------- ( 2) من
. لایحضره الفقیه، ج/ 3، ص 493
درباره مرکز