گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد نهم
انتقادها از پوشش اسلامی







اشاره
انتقادها از پوشش اسلامی بیشتر برخاسته از عدم آگاهی و ناشی از نبود باور قلبی به زمینه هایی است که این پوشش در آن معنا
پیدا می کند. براي همین پاسخ به انتقادها پیش از طرح زمینه ها (به هنگام و در جایگاه خود) و بدون در نظرگرفتن موانع روانی راه
به جایی نمی برد و هزار عذر و بهانه وجود خواهد داشت تا بتوان خود را از پوشش اسلامی آزاد کرد.
عفاف، نه پوشش اسلامی
گفته می شود زن باید پاکدامن باشد و عفاف در لباس او نیست. آنچه در روابط زن و مرد مهم است، روابط سالم است که براي به
وجود آمدن آن، عفاف کافی است و نیازي به پوشش خاصی نیست. به عبارت دیگر آنچه از ایجاد رابطه اي ناسالم میان زن و مرد
جلوگیري می کند وجود همین حالت عفاف در زن است و به اصطلاح دل باید پاك باشد و نیاز به پوشش خاصی نیست. در پاسخ
باید گفت پاك دامنی علاوه بر جنبه درونی و قلبی، جنبه بیرونی و رفتاري نیز دارد و کسی که عفاف را قبول دارد، در رفتار او از
جمله پوشش او تأثیر می گذارد. در روایت آمده که": بالعفاف تزکوا الاعمال؛ با عفاف اعمال پاك می شود " 1 و عفاف در پاکی
عمل اثر می گذارد. این درست که عفاف در مرحله اول امري قلبی و درونی است که تا انسان آن را نپذیرد هیچ پوششی نمی تواند
آن را تأمین کند، حتی چادر و روبند، اما نکته اینجاست که پوششی مناسب از مظاهر و نمودهاي عفاف و پاك دامنی است و
پوشش اسلامی- پوششی که برجستگی هاي بدن زن و موهاي او در آن نمایان نیست- مصداق کامل عفاف است. به بیان دیگر
عفاف و پوشش با یکدیگر رابطه دارند و عفاف زن در شکل کامل تر و بهتر آن با این پوشش تحقق پیدا می کند و خانمی که به
دنبال عفاف است این پوشش را مناسب تر و کامل تر می یابد. ارتباط بین عفاف و پوشش در سوره نور همین نکته را در بردارد:
"والقواعد من النساء الاتی لا یرجون نکاحاً فلیس علیهنّ جناح ان یضعن ثیابهنّ غیر متبرّجات بزینه و ان یستعففن خیرٌ لهن والله سمیع
علیم" 2 که اگر زنان سالخورده بخواهند عفت پیشه کنند، بهتر است همین حد ترخیص و اجازه در برداشتن پوشش را هم نگه
دارند و پوشش زنان دیگر را داشته باشند. 1- میزان الحکمه، ج 3، ص 2008 ، ذیل عفّ.
افزایش التهاب جنسی
گفته می شود اگر این اندازه در پوشاندن اندام و زیبایی هاي زن وسواس و سخت گیري به خرج داده نشود توجه و حساسیت
کمتري را برخواهد انگیخت. حضور زنان با لباس هاي معمول چسبان و با سرهاي باز و روي آرایش شده در جوامعی که در آنها
پوشش اسلامی وجود ندارد به امري عادي تبدیل شده و توجه کسی را به خود جلب نمی کند. اما در جوامعی که از نظر پوشش
ضوابط و محدودیت هایی اعمال می شود جزئی ترین و کمترین جلوه گري نمود دارد و دیگران را به خود می خواند. به این ترتیب
پوشش اسلامی نه فقط محیط امن جنسی فراهم نمی کند، بلکه میزان التهاب جنسی را در جامعه افزایش می دهد. برتراند راسل از
این فراتر رفته و درباره پوشش یا عریانی اعتقاد دارد که اثر معمولی تحریم عریانی، تحریک حس کنجکاوي عموم است. به اعتقاد
او انتشار موضوع هاي منافی عفت نه فقط علاقه مردم را نسبت به آنها زیاد نمی کند، بلکه علاقه مردم را نیز نسبت به آنها کاهش
می دهد. 1 وي معتقد است که پدران و مادران نباید در پوشاندن عورت خود در برابر کودکان خود اصرار داشته باشند؛ زیرا این امر
بر کنجکاوي کاذب آنان خواهد افزود. از نظر او مخفی کردن عورت" تابو "و 1- جهانی که من می شناسم، ص 69 و 70 ، نقل از:
مسئله حجاب، ص 112 و 113 . تحریم ترس آور وبی منطقی است که در میان ملل وحشی وجود داشته و در جهان متمد ن نیز ادامه
صفحه 42 از 56
پیدا کرده است. 1 اما حقیقت این است است که رعایت پوشش اسلامی التهاب جنسی را افزایش نمی دهد، بلکه آستانه تحریک
پذیري را تغییر می دهد. در جامعه اي که پوشش اسلامی رعایت می شود؛ چنانچه براي مثال، ساق پاي زن برهنه باشد، نمود
بیشتري داشته و توجه بیشتري را به خود جلب می کند و در نتیجه تحریک کنندگی بیشتري نسبت به جوامع باز دارد. اما در جامعه
اي که برهنگی امري معمول و متداول است، آستانه تحریک پایین می آید. بنابراین پایین آمدن آستانه تحریک جنسی با محیط امن
جنسی تفاوت دارد. امروزه در جوامع غربی رواج برهنگی و پایین آمدن آستانه تحریک جنسی باعث بالارفتن آستانه رضایت
جنسی و به وجود آمدن اشکال جدید و ناهنجار روابط جنسی شده است. هرچند زیبایی مو، ساعد، ساق پا و برجستگی هاي بدن،
که در پوشش اسلامی به پوشاندن آنها توصیه شده، هیچ گاه جذابیت. خود را از دست نداده، همچنان تحریک کننده هست و
خواهد بود. وسایل آرایشی گوناگون براي مو، صورت و دست حکایت از این دارد که این نقاط در کنار دیگر مواضع بدن همواره
- مورد توجه جنس مخالف بوده و همچنان جذابیت دارند. همچنین استفاده از این مواضع در فیلم براي جلب توجه هر چه بیشتر 1
در تربیت، نقل از مسئله حجاب، ص 142 و 143 . مخاطب شاهدي بر این مدعاست. در فیلم هاي تولید شده در غرب با وجود
آزادي هاي بی حد و حصر، هنوز هم بر زیبایی هاي مو، ساعد، گردن، بازوان و ساق پا، در کنار دیگر اعضاي بدن تأکید می شود.
علاوه بر این اگر عدم پوشش مناسب و عریانی، محیط را از نظر جنسی امن می کند، اصطلاح ایذاء جنسی و ابداع مراتب مختلف
دیداري، کلامی و بدنی براي آن در میان محققان غربی و آمارهاي قابل توجه و تکان دهنده، در این باره چگونه قابل توجیه است؟
حقیقت این است که نبود پوشش مناسب، مردان- خصوصاً جوانان- را به طور مداوم در معرض تحریک قرار می دهد و از التهاب
آن نمی کاهد و از آنجا که انسان از نیروي بهترطلبی و بیشترطلبی برخوردار است، هیچ گاه در ارضاي جنسی در حد نگاه یا بیشتر
از آن، احساس کفایت و بسندگی نمی کند و همواره خواستار تنوع و تلوّن است. این انحراف از حد اعتدال و گرایش به تنوع بی
حصر حکایت از میل به تحرك و نامحدود بودن جهت حرکت انسان دارد که اگر این جهت، درست تشخیص داده نشود، به غلط
به" غریزه جنسی " یا" قدرت طلبی " یا" مال اندوزي " یا... تطبیق داده می شود. غریزه جنسی نیز مانند دیگر امکانات و نیروهاي
انسان از همین اصل تبعیت می کند. اگر انسان آن را در جهت نفس و خواسته هاي آن و در اطاعت شیطان که خواسته نفس را
بیدار و تزیین می کند به کار بندد، همچون جهنم" هل من مزید" 1 می گوید و در حدي متوقف نمی شود. شاهان و حکام و نمونه
هاي تاریخی که به یک زن و ده زن و هزار زن بسنده نمی کرده اند کم نیستند. در زمان حاضر که دنیاي تصویر همه چیز را به
، تسخیر خود درآورده، اشاره به یک نمونه آمار درباره تجارت هرزه نگاري (پورنوگرافی) قابل توجه است": در سال 1996
آمریکایی ها بیش از 9 میلیارد دلار براي فیلم هاي ویدیویی، نمایش هاي زنده، برنامه هاي ماهواره اي، مجلات و نشریات و
همچنین برنامه هاي کامپیوتري با موضوع هرزه نگاري پرداخت کرده اند. این مبلغ به مراتب بیش از هر نوع تجارت تفریحی مانند
فیلم، موسیقی و تئاتر بوده است". 2 بنابراین رعایت پوشش اسلامی زنان نه فقط موجب التهاب جنسی نمی شود، بلکه از ایجاد
تحریک هاي جنسی مکرر در مردان جلوگیري می کند و از این طریق به ایجاد محیط امن جنسی کمک کرده، زنان را از افتادن در
ورطه رقابت در جلوه فروشی باز می دارد. در معرض دید بودن زیبایی هاي زن نیز به سر و گردن و ساعد و بازو محدود نمی ماند
و در زمان ها و فصل هاي مختلف و در جوامع گوناگون به مرور زمان و با گذشت نسل ها بازتر و بازتر می شود. چیزي که در
غرب شاهد آن هستیم و چیزي که در ایران در فاصله نیم قرن از کشف 1- یوم نقول لجهنم هل امتلأت و تقول هل من مزید (ق،
30 ) مرحوم مطهري در مسئله حجاب این تمثیل لطیف را از آیه ارائه داده است. 2- زنان، سال هفتم، تابستان 1384 ، ش 28 ، ص 18
2. حجاب در دوران رضاشاه تا پایان حکومت محمدرضا پهلوي شاهد آن بودیم؛ به طوري که در فاصله یک قرن (اواخر قرن
نوزدهم تا اوایل قرن بیست و یکم) پوشش زنان در غرب و در فاصله نیم قرن (اواخر دوران قاجار، تا اواخر حکومت پهلوي) پوشش
زنان در ایران، تحول زیادي یافت و جامعه زنان رو به برهنگی حرکت کرد. توجه به این نکته هم لازم است که هنگامی که انسان
صفحه 43 از 56
می خواهد بر حالات و اعمال خود کنترل و نظارت داشته باشد، دشواري ها و وسوسه ها خود را بیشتر نشان می دهند. این جاست
که ظرافت ها در پوشش و دقت ها در برخورد به وجود می آیند و در مقابل وسوسه ها در سطحی دیگر نمایان می شوند. این
درست مانند داستان سوار و مرکبی است که تا هنگامی که سوار مطیع و همراه مرکب خود است مشکلی در میان نیست. مشکل آن
جا خود را نشان می دهد که سوار می خواهد به سویی برود و مرکب لجام گسیخته به سوي دیگر. تا هنگامی که نیروهاي انسان با
نفس و خواسته هاي لجام گسیخته آن همراه است، هیچ مشکلی در میان نیست، اما آنجا که راه ها جدا می شود و جهت ها تفاوت
پیدا می کند، مشکلات خود را به رخ می کشند. داستان ایجاد حساسیت و تأثیر بیشتر در مردان در اثر رعایت حدود پوشش و
حدود دیگر جنبه هاي ارتباط از سوي زنان این توضیح را دارد. در این صورت است که تأثیر نگاه دوم، صداي نازك زن و... معنا
پیدا می کند.
آزادي زنان
گفته می شود که گذاشتن حدود و مرزهایی براي پوشش زنان، محدودکردن آزادي است و لا اقل بخشی از آزادي هاي فردي را
از بین می برد؛ آن هم در جایی که مشکل از دیگران است و اینکه من راه خودم را می روم. چشمشان کور نگاه نکنند. چرا من،
باید محدود بشوم؟ شاید با بعضی از خانم هایی که پوشش اسلامی ندارند مواجه شده باشید که به پوشش اسلامی بی اعتنایند اما نه
از این جهت که قصد جلوه نمایی داشته باشند و نمایش زیبایی هاي بدنی برایشان اهمیت داشته باشد، بلکه این ها اساساً به جلوه
فروشی توجهی نشان نمی دهند و به اصطلاح نسبت به آن بی توجه و از آن آزادند. این ها همچنان که در زمینه پوشش حد و
حدود دینی ندارند به جلوه نمایی و خودنمایی جسمی بی اعتنا و از تأثیر عمل خود غافل هستند و در زندگی راه خود را می روند.
در این صورت در بحث پوشش و آزادي دو دسته وجود دارند: دسته اول کسانی هستند که در واقع می خواهند راه براي جلوه
گري آنان باز باشد و اسیر این تمایل هستند. دسته دوم کسانی اند که بی توجهی آنان به پوشش اساساً به خاطر جلوه گري نیست،
بلکه ضرورتی براي پوشش اسلامی نمی بینند و آن را لا اقل درباره خود امر محدودکننده، بی دلیل و بدون وجه می دانند. باید
گفت آزادي حد و مرزهایی دارد و انسان نمی تواند به حقوق دیگران، که برخاسته از اندازه وجودي آنان (در بحث ما جنس مرد
در برابر جنس زن) است، بی توجه باشد و تأثیرات اعمال آزادي خود را نادیده بگیرد. حتی در لیبرالیسم هم براي آزادي محدودیتی
وجود دارد و آزادي فرد نباید مانع آزادي دیگران باشد. ما حتی اگر پوشش اسلامی را نه یک تکلیف، بلکه فقط حق بدانیم، 1
گذشتن از این حق تا زمانی است که به حقوق دیگران لطمه نزنیم که البته این امر در دیدگاه دینی نه فقط صرفاً عدم تعارض با
حقوق دیگران که حتی گاه تا عدم تعارض با حق خود فرد هم وسعت دارد؛ براي مثال نمی توان از حق حیات خود دست کشید و
خودکشی کرد. به هر تقدیر پوشش زنان نه فقط امري صرفاً فردي نبوده، بلکه امري اجتماعی و مؤثر در دیگران نیز است. در این
حقوق، مهم مبناي آن است که این مبنا می تواند یا قرارداد بشري باشد یا وضع و جعل الهی که برخاسته از مقادیر و اندازه ها در
مناسبات مختلف جنسی، صنفی، اعتقادي و... است. اما درباره گروه دوم باید گفت مذهب راه انسان و روش و جهت حرکت
اوست. مذهب اصیل، راه انسانی است که یافته 1- قطعاً پوشش علاوه بر داشتن حق حریم، به دلیل آثاري که در اجتماع دارد بر
زنان تکلیف هم شده است. است باید باشد، حرکت کند به عبودیت برسد و رسالت ها و وظیفه ها را به گردن بگیرد. 1 انسانی که
کار خود را در این دنیا حرکت دانست و این حرکت را در جهت اللّه دید، عشق به هدایت و دستگیري دیگران نیز پیدا می کند،
همت و همّ او فراتر از خودش پیش می رود و دیگران را هم پوشش می دهد و بندگان خدا را هم در نظر می گیرد و لذا آنچه پاي
این آزادي هرز را می بندد عشق به دیگران است. علاوه بر این انسان با این محاسبه عقلانی که فساد دیگران در آنها محبوس نمی
ماند و در او و کسانی که به آنها علاقه دارد هم تأثیر می گذارد، فقط به آزادي خود بدون توجه به فسادي که آزادي او در دیگران
صفحه 44 از 56
به پا می کند چشم نمی دوزد؛ زیرا در هستی نظام مند و مرتبط، فساد در یک جا نمی ماند و لذا فساد عملکرد انسان ها و آنچه
فراهم کرده اند همه چیز را در برمی گیرد 2 و اگر عمل انسان موجب فسادي در دیگران شد، این فساد به شکل ها و پیامدهاي
گوناگون با او مرتبط خواهد شد و در خود او هم تأثیر خواهد گذاشت و حتی چه بسا فساد نتیجه عمل خود را در دنیاي دیگر و در
معاد ببیند. نگاه احاطه کننده وحی، نه لحظه ها و نسل ها و محله ها و شهرها که خشکی ها و دریاها و در یک کلام هستی را در بر
می گیرد، در حالی که نگاه ما فقط اندکی جلوتر را می انگارد و از نسل ها و وسعت هستی غافل است. 1- در این باره رك به:
( 2"- ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدي الناس، (" روم، 41 . روش نقد، ج 2، ص 55
رکود فعالیت ها
امروزه فعالیت زنان در عرصه هاي مختلف صورت می گیرد و این نه امري قابل چشم پوشی و قابل حذف، بلکه امري ضروري و
گریزناپذیر است. اما آیا پوشش زنان، آن چنان که در اسلام تعیین شده، با حضور زنان در این عرصه هاي متنوع به مقابله برمی
خیزد یا اینکه این فعالیت ها پوشش اسلامی را کنار می گذارد؛ به عبارت دیگر اگر بانوان بخواهند پوشش اسلامی داشته باشند،
نمی توانند در بسیاري از این فعالیت ها شرکت داشته باشند و اگر بخواهند در این گونه فعالیت ها حاضر باشند، نمی توانند به
پوشش اسلامی خود پایبند باشند و در همه حال آن را رعایت کنند. این مشکل وقتی مضاعف می شود که مطلوب بودن پوشش را
مترادف با اندازه بیشتر آن بدانیم که با این حساب یا زن باید در خانه محدود و محبوس باشد یا اینکه در مناسبات جدید از
مطلوبیت پوشش بیشتر دست بردارد و به لوازم حضور در عرصه هاي مختلف تن بدهد. در پاسخ باید گفت که پوشش اسلامی به
طور مطلق مانع فعالیت زنان نیست. حتی در پوشش کامل تر نیز این مطلب صادق است. نمونه هاي فراوان خانم هایی که با پوشش
اسلامی در جوامع مختلف و در عرصه هاي گوناگون فعالیت دارند این بحث را بی نیاز از استدلال طولانی می کند. نکته اي که
هست پوشش اسلامی در حد واجب آن یا در حد بالاتر و کامل تر آن مسلّماً با برخی از فعالیت ها منافات دارد. این امر خصوصاً
درباره پوشش هاي کامل تر مانند چادر بیشتر صدق می کند و مسلّماً محدودیت هاي بیشتري براي آن وجود دارد. چادر امکان
تحرّك فیزیکی بالا را سلب می کند و غیره. ضمن اینکه اساساً زنان باید فعالیت هاي متناسب با شرایط بدنی و فیزیولوژیک خاص
و حتی ویژگی هاي عاطفی و روانی خود را داشته باشند و این نکته دیگري است که مسئله برابري و همانندي با مردان در فعالیت ها
را منتفی می کند. در اینجا موضوع" تفاوت " وجود د ارد. 1 بنابراین به دلیل ویژگی هاي ذاتی زنان و ویژگی هاي پوششی آنان
فعالیت ایشان نیز خصوصیات خاصی پیدا می کند و دایره و محدوده آن با توجه به این ویژگی ها تعریف می شود. در این صورت
ما باید نوع فعالیت هاي اجتماعی، سیاسی، اقتصادي و درباره تفاوت هاي فیزیولوژیکی و روانی جنس زن با جنس مرد بحث ها و
مناقشات بسیاري خصوصاً در حوزه روان شناسی در غرب صورت گرفته است. فمنیست ها با اینکه تفاوت فیزیولوژیک که از آن به
تعبیر می کنند) را ( gender) تعبیر می کنند را می پذیرند اما تفاوت در نقش هاي اجتماعی (که از آن به جنسیت (sex) جنس
بدون در نظر گرفتن تفاوت هاي فیزیولوژیک امري ساخته اجتماع و مقوله اي برآمده از فرهنگ می دانند. در حالی که تفاوت هاي
فیزیولوژیک در امور بینشی و عاطفی و رفتاري تأثیر می گذارد و به این حوزه ها کشیده می شود. فرهنگی را که غالباً در غرب یا به
طور کلی در خارج از فرهنگ ما تعریف شده، با توجه به ویژگی هاي فوق دوباره تعریف کنیم و در این بازنگري علاوه بر نوع
فعالیت ها، شکل و مناسبات محیط کار (کار به معناي عام، نه به معناي آنچه در مقابل آن مزد تعلق می گیرد) و تعامل با جنس مرد
را در نظر بگیریم. چنین امري مستلزم توجه به مبانی دین و احکام آن در وهله اول و سپس طرح ریزي براي عمل و اجراست و در
طرح ریزي و اجرا نباید از آزمون و خطا ترسید که طرح هاي موجود در نظام هاي دیگر از این آزمون و خطا برکنار نبوده و نیستند.
و این در حالی است که ما بی توجه به اصل حریم و عدم اختلاط، امور خود را در عرصه هاي مختلف فعالیت هاي زنان سامان داده
صفحه 45 از 56
ایم و از این نابسامانی بین مبانی و احکام دین و بین آنچه در عمل جریان دارد برخورداریم و بدون طرح ریزي و بسترسازي در
حیطه هاي مختلف تقنین و اجرا، همچنان مسائل را براساس پیشامدها و بحران ها حل و فصل می کنیم.
عوامل گریز

عوامل گریز از پوشش اسلام
اشاره
در طول دوران پس از پیروزي انقلاب اسلامی، پوشش زنان آسیب هایی دیده است. این آسیب نه فقط از جهت تفریط و اهمال،
بلکه در جهت افراط و گذاشتن ضوابط سخت گیرانه نیز قابل بررسی است. عواملی که در هر دو صورت در نهایت به گریز از
پوشش اسلامی و کنارگذاشتن آن منجر می شود.
علل سیاسی
یکی از عوامل گریز از پوشش اسلامی مسائل سیاسی است. مسائل اجتماعی از جمله پوشش زنان تابعی از متغیرهاي سیاسی هم
هست. اینکه مردم بر دین خواص هستند و یکی از گروه هایی که از خواصّ جامعه شمرده می شوند مسئولان و کارگزاران
حکومتی اند حقیقتی است که در اسلام به آن تکیه شده است. عدول از معیارها و ارزش ها در عمل و دنیاطلبی و قدرت طلبی در
رفتار اقتصادي و سیاسی از سوي برخی مسئولان (در سطوح مختلف) طیف وسیعی از جامعه را متأثر می کند. این تأثیر در نظام ما
که براساس مذهب شکل گرفته و آرمان هاي دینی را مطرح می کند بیشتر است و اساساً تمامی حکومت هاي ایدئولوژیک مشمول
این قاعده هستند. 1 در حکومتی که براساس مذهب شکل گرفته ورود و اقبال فوج فوج مردم با عدول کارگزاران خواه ناخواه به بی
توجهی و عدم مبالات نسبت به دین اصیل و رجعت به گذشته جاهلی در میان عامه مردم تبدیل می شود. جنبه دیگر عامل سیاسی
در گریز از پوشش اسلامی این است که گاه در برهه هایی از زمان، این مسئله با حکومت و نظام گره می خورد و مخالفت با آن،
مخالفت با نظام تلقی می شود. در حالی که چنین جنبه سیاسی اي به پوشش دادن تبعاتی به دنبال خو اهد داشت که یکی از آنها
این است که کسانی که قصد مخالفت با نظام و اعتراض به آن را نداشتند نیز پوشش خود را به عنوان ابزاري براي این کار می
دیدند.
روش
یکی از آسیب ها در بحث پوشش زنان این است که طرح زمینه هاي معرفتی و فراهم شدن زمینه هاي احساسی و قلبی (رغبت و
تمایل یا کراهت و دوري گرفتن) بر اساس آن معرفت ها و در آخر عمل به احکام و دستورالعمل ها امري 1- گرچه حکومت ها به
تمامی واحد وصف ایدئولوژیک اند و حکومت بدون ایدلولوژي وجود ندارد. اینجا منظور حکومت هایی است که به تصریح،
ایدئولوژي هایی را به عنوان پسوند خود برمی گزینند. زمان بر و دشوار است. در اینجا با انسانی مواجه ایم که باید با انتخاب خود
در این راه گام بردارد. اگر ما در تبیین و طرح دین با زوایاي مختلف معرفت، احساس و عمل خوب و موفق عمل کنیم، که توفیق
جز این نیست، در نهایت عامل آزادي و انتخاب انسان تعیین کننده است. به همین دلیل نباید به جاي این روش با انتخاب راه سهل
الوصول و با تلقین و شعار یا با تحمیل و اجبار به دنبال نتیجه سریع بود. در دیدگاه وحی در روند حرکت انسان، عمل چند مرحله
بعد اتفاق می افتد. قبل از عمل، احساس قلبی (ا یمان) و قبل ایمان شناخت و معرفت وجود دارد. درست مانند درختی که ریشه و
تنه و شاخه و برگ دارد. تا هنگامی که ریشه زنده و بیدار است، می تواند سبز شود و برگ هاي آن در مقابل باد و حتی در برابر
صفحه 46 از 56
طوفان مقاوم باشد؛ اما در پاییز آن گاه که ریشه به خواب می رود، نه باد که نسیمی کافی است تا برگ ها را از شاخه جدا کند و
در زیر پاي عابران قرار دهد. با این گونه عمل کردن در حقیقت بر خلاف دستور قرآن از خدا و رسول او پیشی می گیریم 1 و فکر
می کنیم که می توانیم زودتر و بهتر به نتیجه برسیم. در حالی که نکته اینجاست که ما براي ریشه ها همّ و غمّی نداریم، طرح و
.( نقشه اي نمی ریزیم و از درخت فقط برگ آن را دیده ایم. 1- یا ایها الذین آمنوا لا تقدّموا بین یدي الله و رسوله (حجرات، 1
افراط و تفریط
در مطرح کردن پوشش اسلامی زنان گاه افراط صورت گرفته است. براي نمونه ورود به بعضی مجامع اجتماعی و ادارات با پوشش
خاصی مجاز بود. چنان که درباره رنگ جوراب و کفش افراد هم سخت گیري می شد و گاه در برهه اي مسئله به حال خود رها
شده، در نهایت پوشش امري شخصی تلقی می شود و هر کس به میل و سلیقه خود آن را رعایت می کند. تا آنجا که می بینیم در
پوشش زنان مانتوهایی متداول می شود که حقیقتاً شباهتی به مانتو ندارد. این افراط و تفریط ها برخاسته از جهل به حکم و جهل به
روش طرح حکم (باتوجه به زمینه هاي معرفتی و احساسی) از یک سو، و جهل به سیاست گذاري در سطح کلان و روش اجرا به
ویژه در برخورد با افراد در سطح جامعه از سوي دیگرست که علی (ع) می فرمود": لا یري الجاهل امّا مفرِطاً او مفرّطا؛ جاهل دیده
نمی شود مگر با افراط کاري یا تفریط کاري" 1 و لذا در سطح سیاست گذاري و اجرایی کردن و در سطح برخورد با افراد علاوه
بر علم و آگاهی باید از حلم و بردباري هم برخوردار بود و خوددار بود که": من حلم لم یفرط فی امره؛ کسی که خودداري پیشه
2- امالی مفید، ص 275 . با جهل به حکم است که بی دلیل بر . 1- نهج البلاغه، حکمت 70 کند در کار خود افراط نمی کند". 2
رنگ یا نوع خاصی از لباس سخت می گیریم و سلیقه اي عمل می کنیم 1 و با جهل به روش است که فکر می کنیم دیگر در
جمهوري اسلامی کسی نیست که نداند حجاب حکم واجب خداست. بنابراین حجت بر همه تمام است و فقط باید نهی از منکر
کرد. در حالی که پیش از امر به معروف و نهی از منکر تبیین و ارشاد مطرح است. بنابراین ابتدا باید معروف و منکر شناسایی شوند
و چنانچه فرد پس از ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر بهره نبرد و چشم پوشی کرد، این قانون است که او را ملزم به رعایت
حداقل پوشش می کند. و به دلیل همین جهل در حیطه سیاست گذاري فرهنگی و اجرایی کردن آن است که در رسانه هاي
تصویري (سینما، تلویزیون و ویدئو) و رسانه هاي مکتوب (کتاب، مجلات، روزنامه ها و نشریات)، فضاي غالب پس زدن و
کنارگذاشتن پوشش مناسب به چشم می خورد؛ زیرا سیاست گذاري ها و ترسیم صحیح فضاي فرهنگی در فعالیت هاي فرهنگی و
هنري تأثیر بسیاري دارد و لا اقل به طور غیرمستقیم بسترساز فعالیت سالم است. از این طریق بر الگوهایی که در این رسانه ها براي
عامه مردم ارائه می شود نظارت و مدیریت صورت می گیرد؛ الگوهایی که خصوصاً بر قشر جوان بسیار تأثیرگذارند. 1- نگارنده به
خاطر دارد که پوشیدن مقنعه رنگ روشن در دبیرستان و پوشیدن جوراب و کفش سفید لا اقل در برخی دبیرستان هاي دخترانه (در
قم) ممنوع بود. با این توضیح ضمن اینکه آسیب بخش هاي مختلف در یک مجموعه در نظر گرفته می شود و به تأثیر کار جمعی
در این مقوله تأکید می شود از هر یک از بخش ها و زیربخش ها نیز سلب مسئولیت نمی شود و هر بخش وظیفه خود را بر عهده
بخش دیگر نمی گذارد. مسئله پوشش همچنان که در نظریات تأثیر رسانه گفته می شود هماهنگی و همراهی رسانه هاي مختلف را
می طلبد تا تأثیرگذاري لازم را داشته باشد و لذا عملکرد یک رسانه به تنهایی (براي مثال تلاش چند ساله اخیر تلویزیون که البته از
آسیب هایی نیز برخوردار است ) در برابر دیگر رسانه هاي تصویري و مکتوب از تأثیر چندانی برخوردار نخواهد بود. باید توجه
داشته باشیم که برخوردهاي منعی و بازدارنده همیشه به عنوان آخرین راه و پس از فعالیت هاي سازنده و ایجابی مطرح می شوند.
نمی توان حرف آخر را اول زد. بلکه در حرکت باید موانع، پیچ و خم ها و فراز و فرودها را لحاظ کرد و مراحل را در نظر گرفت
که اگر این گونه عمل نکنیم، خسارات و مسائل و مشکلات بیشتري به وجود خواهد آمد.
صفحه 47 از 56
حال و گذشته تاریخی
یکی دیگر از عواملی که در موضوع پوشش زنان تأثیرگذار بوده است مسئله ربط بین زمان حال با گذشته تاریخی ماست. این
موضوع دچار آفت هایی شد که پوشش زنان نیز به عنوان یکی از مظاهر فرهنگی از آن بی نصیب نماند. رجعت و عقب گرد به
گذشته امري است که ممکن است همه نهضت ها و انقلاب ها دچار آن بشوند؛ مسئله خطرناکی که حضرت علی (ع) پس از وفات
رسول الله (ص) از آن بیم داشت و به همین دلیل پس از به حکومت رسیدن در خطبه اي از بازگشتن به دوران جاهلیت و ارزش
هاي آن خبر داد. اگر ادعا می شود که دوران پیش از انقلاب اسلامی، دوران قبل از اسلام و جاهلیت نبوده است، اما چه کسی
است که انکار کند که اسلام در ایران، لا اقل در یک قرن اخیر، متروك و به حاشیه رانده شد و جز پوسته اي از آن در جامعه
وجود نداشت و جاهلیتی جدید براي خود جا باز کرده بود. این رجعت به جاهلیت( در هر شکل و نوعش) خطري است که همه
چیز از جمله پوشش را به عنوان یکی از نمادها و علائم فرهنگی تحت تأثیر و دگرگونی قرار می دهد. بحث این بود که ما نمی
توانیم از گذشته تاریخی خود منقطع شویم، نمی توانیم گذشته خود را کنار بگذاریم. این گسست نه ممکن است و نه عقلانی.
گذشته ما: دوران پهلوي، قاجار، صفویه تا ظهور اسلام و ساسانیان و هخامنشیان تباین کلی با اسلام نداشته است. حتی قبل از ظهور
اسلام، ایران خاستگاه دین زرتشت و داراي فلسفه و عرفان قابل اعتنا بوده است. نکته اینجاست که این تاریخ گذشته خصوصاً یک
قرن اخیرکه در خود فرهنگ یا فرهنگ هایی داشته چه تعاملی با اسلام ناب که رسول اللّه (ص) و پیشوایان ما منادي آن بودند و
امام با انقلاب اسلامی سعی در ایجاد، گسترش و تعمیق آن در ایران فقرزده، جهل زده، فسادزده و غرب زده داشت دارد؟ به راستی
قبل از انقلاب اسلامی چه میزان از معارف و احکام اسلام ناب از قرآن و عترت در زندگی فردي و اجتماعی ملیت ایران حضور
داشت؟ آنچه در این رابطه مهم است این است که مادامی که فرهنگ اسلام، فرهنگ معیار و مسلط باشد و از مبانی و ارزش ها و
اهداف خود تهی نشود، این تعامل سازنده است.
الگوهاي فعالیت زنان
یکی دیگر از عواملی که به پوشش اسلامی زنان آسیب زده است شیوه حضور آنان در عرصه هاي مختلف است. تقسیم فعالیت ها
و کارها، محیط فعالیت ها و... به گونه اي است که زمینه را براي بی مبالاتی نسبت به پوشش اسلامی فراهم می کند، براي مثال؛
عدم اختصاص فضاي مناسب براي ورزش بانوان (با اذعان به لزوم آن براي سلامت و بهداشت) نمونه اي از محیط نامناسب براي
فعالیت است. نمونه دیگر حضور خانم خبرنگار با پوشش اسلامی در میان جمع فشرده خبرنگاران براي مصاحبه با شخصیتی سیاسی
است یا نمونه دیگر حضور خانم ها با پوشش اسلامی در پشت پیش خوان بانک در سمت تحویل دار و... در این گونه موارد این
خود فرد است که باید با زحمت و با ترفندهاي مختلف، اگر بتواند، پوشش و حریم اسلامی خود را حفظ کند. در حالی که
امکانات و شرایط باید به گونه اي باشد که نه فقط عرصه را بر کسانی که متعبد به پوشش صحیح و کامل هستند تنگ نکند، بلکه
به کسانی که در شرایط دشوار و مشکل، ناخواسته آن را نادیده می گیرند، کمک کند و از این طریق فرهنگ پوشش اسلامی
گسترش یابد که این گونه به ما امر شده است که": تعاونوا علی البر و التقوي و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان". 1 اما متأسفانه در
بخش هاي مختلف از جمله در بخش خدمات و در بخش تولید در اکثر قریب به اتفاق موارد بدون توجه به مبانی و ارزش هاي
. دینی و بدون توجه به احکام شرعی، امور را براساس الگوهاي اتخاذشده از دیگران کپی برداري و اجرا می کنیم. 1- مائده، 2
ارتقاي فرهنگ