گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد نهم
ارتقاي فرهنگ پوشش اسلامی







صفحه 48 از 56
آیا امیدي هست؟
در حال حاضر نارضایتی از وضعیت پوشش زنان اوج گرفته و گاه به بی تفاوتی و یأس منجر شده است، اما این دغدغه هنوز وجود
دارد که این جوانان را چگونه می توان به پوشش اسلامی سال هاي گذشته مجاب کرد. هرچند مقایسه بین گذشته قبل از انقلاب با
زمان حال، که از تحولات وسایل ارتباط جمعی و هجوم هاي فرهنگی تشدید شده برخوردار نبود، نشان می دهد که تلاش هایی
صورت پذیرفته و گام هایی برداشته شده است، اما روشن است که وضعیت موجود وضعیت مطلوبی نیست. نکته مهم این است که
اگر وضع این گونه نبوده می تواند این گونه هم نماند و تغییر کند. چه کسی در قرن نوزدهم می توانست تصور کند که جامعه
غربی از لحاظ پوشش در ابتداي قرن بیست و یکم به چنین وضعیتی برسد. در تجربه کشور ما نیز در دوران قاجار هیچ کس نمی
توانست تصور کند که صد سال بعد در دوران حکومت شاه جامعه اي با چنان وضعی از نظر پوشش سربرخواهد آورد. همین طور
در آغاز دهه پنجاه کسی گمان نمی کرد که ایران آبستن تحولات گسترده اي است و یک دهه بعد چهره کاملا متفاوتی خواهد
داشت. بنابراین اگر قبلا چنین نبوده و حال چنین شده، می تواند چنین هم نماند و تغییر کند؛ که راز تغییر، شناخت قانون هاي حاکم
بر پدیده هاست و انسان به مدد همین شناخت هاست که می تواند (براي مثال) در زن ها دست کاري و از این راه در موجودات
تغییر ایجاد کرده، آنها را در جهت مقاصد خود به کار گیرد. انسان و جامعه انسانی نیز قوانین یا به تعبیر قرآن سنت هایی دارد که
هر کس و هر نظامی این قانون ها را شناسایی کند، می تواند از آن در جهت مقاصد حق یا باطل بهره برداري کند؛ باطل رفتنی
است و ماندنی نیست؛ اما لزوماً با رفتن باطل، حق بر مسند آن نخواهد نشست. این رسالت ماست که در این استبدال ها حق را بر
مسند بنشانیم. در هر صورت در جایی که باطل بتواند به مقصد خود برسد، حق چه کاستی و واهمه اي دارد؛ حقی که با خلقت و
فطرت انسان همخوان است؛ حقی که با سنت هاي حاکم بر اجتماع هماهنگ است. براي رسیدن به وضعیت مطلوب باید از کجا
آغاز و در کدام بستر فعالیت کرد "جامعه یا خانواده یا فرد کدام یک اولویت دارند و کدام یک نقطه آغاز کارند؛ نقطه شروعی
که تأثیرگذارتر و مؤثرتر باشد؟ گفته می شود شخصیت انسان در خانواده شکل می گیرد. باورها، اعتقادات و حتی رفتار او متأثر از
تربیت در خانواده است. بنابراین تا خانواده با باورهاي درست و اعتقادات صحیح نباشد، سعی و تلاش بیهوده خواهد بود. برخی می
گویند انسان نمی تواند از جامعه جدا شود، نمی تواند باورهاي جامعه را نادیده بگیرد، نمی تواند ارزش ها و ضد ارزش هایی را که
جمع و جامعه بر او تحمیل می کند کنار بگذارد. براي همین جوانان دوست دارند، همان طور که دیگران می پوشند بپوشند. شیوع
پوشش ها و آرایش هاي خاص در هر دوره و زمانه اي به همین دلیل است. جوان هایی که پوششی برخلاف اعتقادات خانواده خود
دارند، کم نیستند وخانواده هایی که به این امر با جمله" امروزه زمانه فرق کرده و همه جوان ها این طورند، "به اکراه تن می دهند
بسیارند. بنابراین اگر در پی اصلاح وضعیت و تغییر آنیم، باید براي جامعه فکري بکنیم. و گفته می شود خود فرد مهم است. این
فرد است که باید خود تشخیص دهد و عمل کند و جامعه نباید به او چیزي را تحمیل کند؛ براي مثال این فرد است که باید احساس
کند می تواند پوششی را که در آن راحت است و با شخصیت او همخوانی دارد انتخاب کند نه آنچه دیگران، چه خانواده و چه
جامعه، توصیه می کنند و تا فرد تصمیم درستی نگیرد و تا تک تک افراد اصلاح نشوند، جامعه اصلاح نخواهد شد. به طور خلاصه
باورها و شناخت ها، احساسات و عواطف و رفتارها و اعمال انسان از کجا ناشی می شود تا این اصلاح و تغییر از آنجا آغاز شود
جامعه، خانواده یا خود فرد؟ در دیدگاه اسلامی، جامعه، خانواده، محیط جغرافیایی، وراثت و... عوامل مؤثر در شکل گیري انسان
هستند، اما حاکم بر او نیستند و براي همین قدرت انتخاب را از او سلب نمی کنند؛ به عبارت دیگر انسان از این عوامل تأثیرپذیرست
اما محکوم آنها نیست. انسان از تضاد این جبرها به آزادي و انتخاب می رسد. به همین دلیل نمونه هاي فراوانی از این انتخاب علیه
جامعه، خانواده، وراثت و محیط وجود داشته و دارند. انسان در مدت زندگی خود و در تاریخ به دلیل برخورداري از تفکر به طور
دائم به آگاهی ها و شناخت هاي جدید می رسد و با نیروي تعقل می تواند آنها را ارزیابی کند و در نهایت درست تر و بهتر را
صفحه 49 از 56
انتخاب کند. او می تواند بر عوامل مؤثر در خود نظارت و ارزیابی داشته باشد و در نهایت خود انتخاب کننده باشد. اینکه ترازوي
سنجش او چگونه و در چه شرایطی درست و خوب عمل می کند بحث دیگري است، اما نکته مهم این است که انسان از این امکان
ارزیابی و سنجش برخوردار است. 1 البته او می تواند این نیرو را راکد بگذارد و همچنان سر در دامن امن دوران کودکی، خود را
از دغدغه هاي انتخاب دور نگه دارد، البته در این صورت نیز باز دست به انتخاب زده است. رسالت و وظیفه مربی و نهادهاي تربیتی
جز این نیست که راه دوم را که راه حق است در کنار راه باطل براي انسان ترسیم کنند تا امکان این انتخاب براي او فراهم شود.
زمین هیچ گاه 1- ر. ك به: روش نقد، ج 2، ص 38 تا 40 . خالی از حجّت نبوده است، اما در فرض نبود مربی هم می توان به مدد
رسول عقل راه را یافت. حتی می توان مانند لقمان، ادب از بی ادبان آموخت و از بدها و بدي ها درس خوب بودن و خوبی ها را
گرفت. بنابراین ساخت و ترکیب انسان، آزادي و انتخاب او را رقم می زند و قدرت انسان فراتر از جبر خانواده و جامعه و تاریخ
است. با این توضیح تأثیر خانواده نادیده گرفته نمی شود که به بیان رسول اللّه (ص) خانواده می تواند انسان را از اقتضائات فطرت
انسانی برگرداند. 1 بدین ترتیب خانواده می تواند در حفظ سلامت فطرت انسانی نقش داشته، یا آن را مخدوش کند. آن جا که
تربیت خانواده با فطرت انسان هماهنگ است باید در مرحله بلوغ کودك و با شکل گیري عنصر تعقل به این ترکیب جدید توجه
داشته باشد و در این مرحله از تربیت، روشی غیر از مرحله کودکی اتخاذ و زمینه را براي تعقل و ارزیابی و انتخاب او فراهم کند.
این در صورتی است که خانواده خود توان ایفاي نقش مربی را داشته باشد که در غیر این صورت راه را براي آشنایی کودك با
مربی باز می کند. اما در فرض دوم، آنجا که خانواده خود با حق همراه نیست، همان عنصر تعقل در فرد کار خود را می کند و
نهادهاي تربیتی و مربی می توانند به برانگیختن و احیاي تعقل کمک کنند که به 1- کل مولود یولد علی الفطره حتی یکون ابواه
یهودانه و ینصرانه (بحارالانوار، ج 3، ص 281 ، ح 22 ). بیان علی (ع) کار انبیاء، برانگیختن عقول بوده است که مدفون و پنهان شده
بودند. 1 با این توضیح همچنین به تأثیر جامعه نیز بی توجهی نمی شود که انسان، خصوصاً جوانان، به شدت از جامعه تأثیر می
پذیرند و مسئله پوشش و اینکه دیگران، دوستان و جمع چه می پوشند آنها به قوت تحت تأثیر قرار می دهد. اساساً پس از آن که
انسان، حضور در جمعی را انتخاب کرد از آن تأثیر می پذیرد. اما مسئله اینجاست که انتخاب یک جمع و کنار گذاشتن جمع هاي
دیگر براساس انتخاب خود انسان است. در اینجا او انتخاب می کند، می تواند در یک جمع حضور پیدا کند و با آن همراه یا از آن
کناره بگیرد. اما پس از آن که جمع را پذیرفت تحت تأثیر آن خواهد بود، از آن شکل خواهد پذیرفت و به هدایت ها یا خسارت
هاي بیشتري خواهد رسید. توصیه ها به دیدار با مؤمنان و شرکت در جمع هاي مؤمنان و عدم حضور یا ترك جمع هاي باطل در
آیات و روایات پیشوایان ما حکایت از این امر دارند. چیزي که هست داستان در اینجا هم خاتمه یافته نیست که حتی در این
صورت نیز ترکیب عصیان برانگیز آدمی او را راحت نمی گذارد و به عصیان در برابر جمع می خواند. بنابراین مبنا دانستن فرد و
ساخت تحول آفرین انسان، جامعه و خانواده را مغفول نمی گذارد و به همین دلیل نقش حکومت، 1- لیثیروا فیهم دفائن العقول
(نهج البلاغه). مسئولان و سیاست گذاران و نهادهاي تربیتیِ تحت نظر حکومت را نادیده نمی گیرد. در این صورت سیاست
گذاري ها و اقدامات می تواند زمینه انتخاب درست انسان را فراهم کند یا در برابر آن مانع ایجاد نماید. اما در هر صورت ساخت
انسان فراتر از همه اینهاست و همین ساخت است که او را در برابر همه این ها می شوراند و انتخابی دیگر را رقم می زند. به همین
دلیل بحث راه هاي ارتقاي پوشش اسلامی طیف وسیعی (مربی به عنوان یک فرد، نهادها و مراکز تربیتی و مسئولان و سیاست
گذاران فرهنگی) دارد و بحث ها در این زمینه از حوزه فعالیت هاي فردي تا فعالیت هاي جمعی و فعالیت هاي حکومتی را شامل
می شود.
نگاه جامع
صفحه 50 از 56
پوشش زنان بخشی از مسائل مربوط به زنان است و نمی توان آن را بدون توجه به دیگر مسائل از جمله دیگر ابعاد روابط مرد و
زن، نقش زن در خانواده و نقش زن در جامعه از دیدگاه دین نادیده گرفت. این نگاه جامع ما را از تضادها و تلاقی ها در بخش
هاي مختلف چه در سطح قانون و چه در سطح اجرا جدا می کند و هماهنگی و انسجام را به وجود می آورد که خود مزیت بسیار
بزرگی است که به گفته بزرگی بد هماهنگ بهتر از خوب ناهماهنگ است. بد هماهنگ به دلیل انسجام و هماهنگی اي که دارد
کاستی ها و نارسایی هاي خود را کم هزینه تر و بسیار دیرتر نشان می دهد و براي همین فرصت ترمیم و جبران را دارد، اما خوبی
که از هماهنگی برخوردار نیست و هر بخش آن سازي مخالف می زند، از همان ابتدا مبتلا و معیوب است و تاوان سنگین
جداشدگی ها و از دست رفتن ها را می دهد که در بینش دینی از دست رفتن یک نفر خسارتی بزرگ و هدایت او ارزشمندتر از
همه چیز است. 1 بنابراین پوشش بخشی از امور مربوط به بانوان است و افراد و گروه هاي کارشناسی و نهادهاي تصمیم گیرنده و
سیاست گذار و نهادهاي اجراکننده همواره باید این نکته را پیش رو داشته باشند که سامان دهی امور از طفولیت تا کودکی در
مدارس و پس از بلوغ در آموزش متوسطه و در آموزش عالی از سهمیه بندي دانشگاه ها تا فضاهاي آموزشی و اساتید و... تا بخش
هاي اقتصادي (اعم از بخش خدمات و بخش تولید) و از بخش هاي اجتماعی تا بخش هاي فرهنگی که زنان در آنها فعالیت می
کنند، باید باتوجه به دیدگاه هاي دینی و احکام مربوط به آن از جمله پوشش باشد و نمی توان بدون توجه به نسبت سنجی این
امور با دیدگاه هاي دین به الگوبرداري از الگوهاي غربی یا شرقی دست زد. باید تعامل ها و تغییرها و احیاناً حذف ها و نفی ها را
به دست آورد و پس از تبیین و محاسبه به کار بست. البته در این راه از آزمون و خطاها در اجرا 1- در توصیه هاي رسول الله (ص)
به علی (ع) آمده است که اگر به وسیله تو یک نفر هدایت شود، بهتر از تمامی آن چیزي است که خورشید بر آن می تابد( و در
واقع بی حساب است). و کاربردي کردن نباید ترسید که نظام هاي مطرح و جاري غربی نیز خود از این آزمون و خطا برکنار نبوده
و نیستند. مسئله این است که آموزش زنان در جامعه ما و رشد علمی و صنعتی و اقتصادي و اجتماعی در کشور ما چند دهه پس از
غرب اتفاق افتاده است. در حالی که غرب این روند را بیش از یک قرن است که تجربه می کند. آنها با توجه به مبانی غیردینی و
زمینی (سکولار) به حل و فصل امور خود در همه زمینه ها پرداخته اند و آن را به صورت کنونی شکل داده اند. خصلت غیردینی
جنبه هاي مختلف زندگی بشري در غرب حقیقتی است که در تعامل با حیطه هاي مختلف و نظام هاي مختلف و طرح هاي مختلف
برگرفته از غرب، باید به آن توجه داشت و همواره این نسبت سنجی و تعامل دین را با آنها در جهت نفی مطلق یا تغییر و تحول یا
پذیرش در نظر داشت. با این نگاه براي مثال ممکن است انتخاب رشته و سهمیه بندي در دانشگاه ها (یا لا اقل اولویت بندي ها)،
فرصت هاي شغلی، ساعات کار هفتگی، تعطیلات و بازنشستگی خانم ها با آنچه در حال حاضر است تقاوت پیدا کند. این نگاه
جامع علاوه بر توجه به دیگر ابعاد مسائل زنان، در مسئله پوشش زنان، نیز به طور خاص، به جنبه هاي مختلف فرهنگی، اقتصادي و
سیاسی آن توجه دارد، زیرا پوشش زنان از حیطه هاي مختلف تأثیر می پذیرد؛ براي مثال، در حوزه سیاست، آمریکا هر ساله بودجه
اي براي تقویت و تکثیر شبکه هاي ماهواره اي فارسی زبان اختصاص می دهد تا در فرهنگ مردم ایران تأثیر بگذارد. آنها رسماً
اعلام می کنند که این یکی از راه هایی است که براي تغییر نظام در ایران دنبال می کنند. یکی دیگر از این راه ها به اذعان خود
آنها تقویت و حمایت از نشریات مستقل است و در حوزه اقتصاد نیز بحث واردات پوشاك خارجی ارزان و البته با طرح هاي
نامتناسب با فرهنگ ما و مواردي مانند این نشان دهنده جنبه سیاسی و اقتصادي این مسئله است. بنابراین ما نمی توانیم در حوزه
فرهنگ از ایده ها سخن بگوییم اما در حوزه اقتصاد به اموري که با این مسئله مرتبط هستند و تأثیر آنها مثل روز روشن است
نپردازیم، براي آن فکري نکنیم و آن را به حال خود بگذاریم. این ناهماهنگی در حوزه هاي مختلف، تدابیر اتخاذ شده در حوزه
فرهنگ را بی تأثیر می کند و در نمود اجتماعی آن غرامت هاي سنگین تعارض بین حرف و عمل و منافات بین آنچه گفته می
شود، باید باشد و آنچه در جامعه در جریان زندگی جاري است را به دنبال دارد.
صفحه 51 از 56
تلقی مشترك
نهادهاي تربیتی باید تلقی واحد و عامی درباره پوشش اسلامی بانوان داشته باشند و این تلقی نباید در خانواده با مدرسه (ابتدایی،
راهنمایی، دبیر ستان)، دانشگاه، صدا و سیما، مسجد، نشریات و... تفاوت داشته باشد. این نگاه مشتري باید با منقّح شدن مباحثی
مانند زمینه هاي پوشش، آثار پوشش، حدود و احکام پوشش، حکومتی یا شخصی بودن پوشش صورت گرفته باشد. گروه هاي
مرجع مانند علماي حوزه و دانشمندانی که از خاستگاه دینی به بررسی ابعاد ا ین امر می پردا زند، مانند: جامعه شناسان، روان شنا
سان، حقوق دانان و... می توانند براي رسیدن به این تلقی عام و مشترك کمک کنند. رسیدن به این نگاه مشترك می تواند از
افراط ها و تفریط ها جلوگیري کند و در این صورت است که می توان امید داشت که تلقی و برنامه ریزي راهبردي در سطح
مسئولان فرهنگی به وجود آید و با تعویض دولت ها دیدگاه ها تغییر نکند و این طور نباشد که براي مثال در برهه اي پوشش
اسلامی را براي زنان به عنوان قانونی الزامی مطرح کنیم و در برهه اي با آن موافق نباشیم و مدل مالزي را بپسندیم که هر که
خواست پوشش اسلامی را اختیار کند و سپس در برهه اي دیگر با این دیدگاه مخالف باشیم و براي پرکردن شکاف هاي به وجود
آمده برنامه ریزي کنیم.
روش
روش طرح مباحث مربوط به پوشش اسلامی براي افراد نیز مهم است. هر مطلب حقّی را براي هر کسی و در هر شرایطی نمی توان
ارائه کرد. پیش از همه باید به موضع گیري فرد توجه داشت. گاه فرد طالب است و در برابر کلام حقی که مطرح می شود حالت
پرسش و طلب و پذیرش دارد. براي چنین افرادي طرح زمینه هاي معرفتی که پوشش در آن معنا پیدا می کند کافی است. در طرح
زمینه ها باید به نیاز فرد توجه داشت که افراد در این راه در مواقف مختلفی ایستاده اند و از مراتب آگاهی مختلفی برخوردارند.
پس از این مرحله است که احکام و به همراه آن آثار و پیامدهاي پوشش مطرح می شود که مخاطب بودن زنان مؤمن در تمام
خطاب هاي قرآن در حد توصیه یا به شکل الزام به پوشش این نکته را در خود دارد که مادامی که انسان به حقایق و معارفی
شناخت پیدا نکرده و تا زمانی که این معارف با احساس و قلب او ارتباطی نیافته (ایمان)، نباید پوشش را به عنوان دستورالعملی
الهی مطرح کرد؛ حتی در حد توصیه، چه رسد به امر و الزام. باید خوددار بود که میوه عمل بر شاخه ایمان می روید و شاخه ایمان
از ریشه معرفت و شناخت تغذیه می کند. باید خوددار بود و مراحل و مراتبی را در نظر گرفت و حرف آخر را اول نزد و با گفتن
این جمله از ابتدا که پوشش اسلامی حکم خداست و رعایت نکردن آن باعث عذاب جهنم می شود، بدون آن که زمینه هاي
معرفتی و احساسی در فرد ایجاد شده باشد، او را در مقابل امر خدا قرار نداد؛ که این در تقابل قراردادن ها مشکلی را حل نمی کند
و رعایت نکردن و زیر پا گذاشتن امر خداوند در نهایت این گونه توجیه برمی دارد که این هم گناهی در کنار گناهان دیگر است
که خدا از آن خواهد گذشت. یا اینکه خدا بزرگتر از آن است که به خاطر معلوم بودن مویی یا دستی کسی را به جهنم ببرد! و...
تدریج در تشریع حکم حجاب، آن هم براي جامعه مؤمنان، براي ما درس آموز است و می تواند این توجه را به ما بدهد که ایمان
وراي اسلام و اقرار زبانی است؛ ایمان حد قلبی دین است. 1 بنابراین صرف گفتن و اقرار زبانی به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و
اینکه او کتابی آسمانی آورد براي طرح هر چیزي کافی نیست. این درباره کسانی بود که مانعی در وجود خود ندارند و خود قدم
پیش می گذارند و با طلب خود راه هاي دور را نزدیک می کنند؛ اما درباره کسانی که از موانع درونی برخوردارند و در برابر حق
1-آن گاه که اعراب بادیه نشین نزد رسول الله (ص) ادعاي ایمان آوردن کردند، خطاب می ایستند روش برخورد تفاوت می کند. 2
آمد که": قالت الاعراب آمنّا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا اسلمنا ولمّا یدخل الایمان فی قلوبکم؛ بادیه نشینان گفتند ایمان آوردیم بگو
صفحه 52 از 56
2-در کتاب ( ایمان نیاورده اید ولیکن بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان در قلب هاي شما وارد نشده است (". حجرات، 14
مسئولیت و سازندگی این روحیه ها بر اساس موضع گیري آنها در برابر حق در ده تیپ" بی شکل و منافق"، " مغرور و شکل گرفته
"، "لجوج و معاند"، "متنفر و بدبین"، " مأیوس و رنج دیده،، " پوچ و دل زده" " دنیازده و لیز"، "سرد و سردرلاك"، " بی
تفاوت و بی رگ " و" سست عنصر و ترسو "بررسی شده اند و از علامت هاي آنان، عامل ها و طرز برخورد با آنان بحث شده
است (مسئولیت و سازندگی، ج 2، ص 225 تا 326 ). این تقسیم بندي همچنان که مرحوم استاد خود می گوید حرف آخر نیست، اما
سزاوار توجه و در خور اعتناست. علاوه بر این طرح مباحث چه براي گروه طالب و تسلیم وچه براي روحیه هایی که مانع درونی
دارند پس از طی چهار مرحله ( 1- ارزیابی و شناسایی 2- آشنایی و دوستی 3- جذب و صمیمیت 4- آمادگی و زمینه سازي)
صورت می گیرد که در زمینه مجهول نمی توان کاري کرد و باید روحیه ها را شناسایی کرد و روحیه هاي گوناگون و متضاد راه
هاي دوستی متفاوتی می خواهند و با شروع دوستی باید به پرورش آن پرداخت و صمیمیت ایجاد کرد و بالاخره پس از رسیدن به
آشنایی و دوستی نوبت زمینه سازي و ایجاد آمادگی است. 1 خلاصه اینکه مربیان و نهادهاي تربیتی به روش تربیتی اي نیاز دارند
که در آن به طرح مبانی معرفتی مرتبط با پوشش، که در بحث زمینه ها گذشت و به مراحل چهارگانه فوق و نیز در نظرگرفتن
روحیه ها توجه دارد. مگر اینکه براساس ضرورت هاي برخاسته از بحران ها به فکر بیفتیم و تصمیم بگیریم و در زمان بحران نیز از
آن تسلط و همه جانبه نگري برخوردار نباشیم و از روش تربیتی دینی جدا شویم و بخواهیم با روش هاي وارداتی یا تلفیقی و
التقاطی، با پاي باطل، راه حق را برویم. اما براي دیگر نهادهاي تربیتی مانند رادیو و تلویزیون که با مخاطب انبوه مواجه است مراحل
ارزیابی، دوستی، جذب، آماده سازي و برخورد با روحیه هاي متفاوت می تواند با در 1- نگاه کنید به": مسئولیت و سازندگی، ج
2، ص 333 تا 350 . نظرگرفتن ویژگی هاي اغلب مخاطبان یا گروه بندي مخاطب و مواجهه با گروه ها در برنامه هاي متناسب با
آنان صورت گیرد. نکته اي را که در پایان باید به آن اشاره کرد این است که اگر واقع بین باشیم و واقعیت را درباره انسان و جامعه
انسانی در نظر بگیریم، طرح مباحث پوشش زنان در همه جا و براي همه افراد کارساز و مؤثر واقع نمی شود. به این معنا که در
نهایت عامل آزادي و انتخاب در انسان وجود دارد و روشن است همه زنان این انتخاب را نخواهند داشت. نکته این بود که باید
تمامی تلاس و سعی بر این باشد که ابلاغ و بلاغ صورت بگیرد و حق به صورتی آشکار و روشن و بدون هیچ ابهامی مطرح شود
که توفیق جز این نیست. اما در نهایت این انسان است که حق را می پذیرد یا آن را نادیده می گیرد و به آن کفر می ورزد. واقعیت
این است که در نهایت همه زن ها فضیلت را بر نمایش زیبایی هاي ظاهري خود ترجیح نمی دهند. در این مرحله آنچه کارگشاست
قانون و الزام قانونی است و این با طرح بحث پوشش به عنوان وظیفه اي الهی (با مبانی و حدود آن) تفاوت دارد. در اینجا صرفاً
بحث قانون و الزام قانونی است که نمی توان تا ابد در انتظار انتخاب همه نشست و پیامدهاي پوشش نامناسب را در جامعه، خصوصاً
باتوجه به ویژگی هاي این عصر، نادیده گرفت. نمی توان تجاوز به حقوق دیگران و تبعات عدم پوشش مناسب زنان را نادیده
گرفت؛ زیرا پوشش امري صرفاً فردي نیست و جنبه اجتماعی نیز دارد و الزام قانونی در نظام هاي غیردینی هم وجود دارد. چیزي که
هست نزد آنها دایره حدود و اندازه پوشش با توجه به مفهوم تجاوز به حقوق اجتماع تفاوت می کند.
درباره مرکز