گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد یازدهم
مفهوم، فلسفه و فواید حجاب






اشاره
فصل اول این اثر، پاسخگوي شبهات و سؤالاتی دربارهي مفهوم و ابعاد حجاب اسلامی، رابطهي حجاب و عفاف، فلسفهي تشریع
حکم حجاب و آثار و فواید حجاب و پوشش اسلامی است.
مفهوم و ابعاد حجاب
مفهوم حجاب چیست و از نظر قرآن و حدیث، حجاب و پوشش اسلامی داراي چه ابعاد و اقسامی است؟ حجاب در لغت به معناي
مانع، پرده و پوشش آمده است( 1). استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است( 2). این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که
پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن
صورت گیرد( 3). در این نوشتار مراد ما از حجاب، پوشش اسلامی است، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یکی از احکام
وجوبی اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگري و خودنمایی نپردازد. بنابراین،
حجاب، به معناي پوشش اسلامی بانوان، داراي دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن،
حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است
بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. گاهی مشاهده میکنیم که
بسیاري از زنان محجبه در پوشش خود از رنگهاي شاد و زیبا و تحریک برانگیز استفاده میکنند که به اندامشان زیبایی خاصی
میبخشد و در عین پوشیده بودن بدن زن، زیباییاش آشکار است، گویی که اصلًا لباس نپوشیده است( 4)؛ و این دور از روح حجاب
است. اگر به معناي عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب میتواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد.
صفحه 11 از 55
یک نوع آن حجاب ذهنی، فکري و روحی است؛ مثلًا اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی،
فکري و روحی صحیح است که میتواند از لغزشها و گناههاي روحی و فکري، مثل کفر و شرك جلوگیري نماید. علاوه بر این، در
قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی میکند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و
زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده اند: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ( 5)؛ اي رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را
از نگاه ناروا بپوشند. قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُ ضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ( 6)؛ اي رسول به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند. نوع
دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاري زنان در مقابل نامحرم است: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِي فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ( 7)؛ پس
زنهار نازك و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد. نوع دیگر حجاب و پوشش
قرآنی، حجاب رفتاري زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهاي راه نروند که با نشان دادن زینتهاي
خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ( 8)؛ و آن طور پاي به زمین نزنند که خلخال و
زیور پنهان پاهایشان معلوم شود. از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم
قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحاي مختلف رفتار، مثل نحوهي پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
رابطه ي حجاب و عفاف
چشم و دل را پرده میبایست امّا از عفاف چادر پوسیده بنیاد مسلمانی نبود( 9) شبهه: بعضی با تمسک به شعر فوق، ادعا نمودهاند که
بین حجاب و عفاف رابطهاي نیست؛ عفاف لازم است، اما حجاب لازم نیست. گاه همین مطلب با تمسک به حجاب و پوشش زنان
روستایی و زنان شالیزار شمال کشور توجیه میشود که آنها حجاب کامل ندارند، ولی عفیف هستند.( 10 ) آیا ادعاي مذکور صحیح
است؟ پاسخ: قبلاً ذکر شد که حجاب در کتابهاي لغت به معناي پوشش، پرده و مانع آمده است. به نگهبان، حاجب میگویند؛
چون مانع ورود اغیار و بیگانگان در یک حریم و محیط خاص میگردد. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزلهي یک حاجب و
مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشهي
در اصل معناي منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و « عفت » و « حجاب » لغوي عفت نیز وجود دارد( 11 )؛ بنابراین، دو واژهي
بازداري حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداري در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و
بازداري در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و
تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهاي عمومی انسان است؛( 12 ) بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهري و عفت و بازداري باطنی
انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهري بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و
پرورش روحیهي باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتري دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و
پوشش ظاهري بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد. قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است.
نخست به زنان سالمند اجازه میدهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباسهاي رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند،
ولی در نهایت میگوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباسهایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است. وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا
یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَ َ ض عْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَۀٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.( 13 ) علاوه بر
رابطهي قبل، بین پوشش ظاهري و عفت باطنی، رابطهي علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهري،
نشانهاي از مرحلهي خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش
ظاهري داشت، لزوماً از همهي مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است. با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبههي
افرادي که براي ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهري، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار میدهند آشکار
صفحه 12 از 55
میگردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوي به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهري
است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادي گسترده دارد و یکی از مهمترین و اساسیترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و
ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار میکند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و
عقیدتی، به منزلهی سنگ بناي دیگر حجابها، از جمله حجاب و پوشش ظاهري است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهندهي
رفتارهاي اوست. البته، همانگونه که حجاب و پوشش ظاهري، لزوماً به معناي برخورداري از همهي مراتب عفاف نیست، عفاف
بدون رعایت پوشش ظاهري نیز قابل تصور نیست. نمیتوان زن یا مردي را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود
عفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهري یکی از علامتها و نشانههاي عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطهي تأثیر
و تأثّر متقابل وجود دارد.( 14 ) بعضی نیز رابطهي عفاف و حجاب را از نوع رابطهي ریشه و میوه دانستهاند؛ با این تعبیر که حجاب،
میوهي عفاف، و عفاف، ریشهي حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهري داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را
در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته و ظاهري است. از سوي دیگر، افرادي ادعاي عفاف کرده و با تعابیري، مثل
خود را سرگرم میکنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشهي خود این نکتهي ،« من قلب پاك دارم، خدا با قلبها کار دارد »
اساسی را بنگارند که درون پاك، بیرونی پاك میپروراند و هرگز قلب پاك، موجب بارور شدن میوهي ناپاكِ بیحجابی نخواهد
شد.( 15 ) وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداًً؛( 16 ) زمین پاك نیکو گیاهش به اذان خدا نیکو برآید و
زمین خشن ناپاك بیرون نیاورد، جز گیاه اندك و کم ثمر.
هدف و فلسفهی حجاب
هدف از تشریع حجاب اسلامی و فلسفهي حجاب و پوشش چیست؟ هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که
به وسیلهي تزکیهي نفس و تقوا به دست میآید: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ؛( 17 ) بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین
شماست. هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَۀَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ
مُبِینٍ 4؛ اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمیدانستند) پیغمبري بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر
آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاك سازد و کتاب سماوي و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن
که پیش از این، همه در ورطهي جهالت و گمراهی بودند. از قرآن کریم استفاده میشود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب
حجاب اسلامی، دستیابی به تزکیهي نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ
یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ؛( 18 ) اي رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را
محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است. وَ إِذا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ
لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ؛( 19 ) و هرگاه از زنان رسول متاعی میطلبید از پس پرده بطلبید، که حجاب براي آن که دلهاي شما و آنها پاك
و پاکیزه بماند بهتر است. وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَ َ ض عْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَۀٍ وَ أَنْ
یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛( 20 ) و زنان سالخورده که از ولادت و عادت بازنشستهاند و امید ازدواج و نکاح ندارند، بر آنان
باکی نیست که اگر اظهار تجملات و زینت خود نکنند، نزد نامحرمان جامههاي خود را از تن برگیرند و اگر بازهم عفت و تقواي
بیشتر گزینند، بر آنان بهتر است و خدا به سخنان خلق شنوا و آگاه است. یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ
یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛( 21 ) اي پیغمبر با زنان و دختران خود و زنان
مؤمنان بگو که خویشتن را به چادرهاي خود فروپوشند که این کار براي این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و
جسارت (هوسرانان) آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است. چون نگاه به نامحرم توسط
صفحه 13 از 55
مردان، باعث تحریک و تهییج جنسی آنان و در نتیجه منجر به فساد میشود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان،
به مردان نیز دستور به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر آنان حرام کرده است؛ چنانکه از امام رضا(ع) نقل شده
است: حُرّم النظر الی شعور النساء المحجوبات بالازواج و غیرهنّ من النساء لما فیه من تهییج الرجال و ما یدعوا التهییج الی الفساد و
الدخول فیما لا یحلّ و لا یجمل؛( 22 ) نگاه به موهاي زنان با حجاب ازدواج کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که
نگاه، مردان را برمیانگیزد و آنان را به فساد فرا میخواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شایسته. از مجموع آیات و
حدیث فوق به خوبی استفاده میشود که هدف و فلسفهي وجوب حجاب اسلامی، ایجاد تزکیهي نفس، طهارت و عفت و پاکدامنی
در بین افراد جامعه، و ایجاد صلاح و پیشگیري از فساد است.
آثار و فواید حجاب در ابعاد مختلف
حجاب و پوشش داراي چه آثار و فوایدي است؟ حجاب و پوشش، در ابعاد مختلف، داراي آثار و فواید زیادي است که بعضی از
مهمترین فواید آن عبارتاند از: الف) فایدهی حجاب در بُعد فردي یکی از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردي، ایجاد آرامش
روانی بین افراد جامعه است که یکی از عوامل ایجاد آن عدم تهییج و تحریک جنسی است؛ در مقابل، فقدان حجاب و آزادي
معاشرتهاي بیبندوبار میان زن و مرد، هیجانها و التهابهاي جنسی را فزونی میبخشد و تقاضاي سکس را به صورت عطش روحی و
یک خواست اشباع نشدنی درمیآورد. غریزهي جنسی، غریزهاي نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هرچه بیشتر اطاعت شود
بیشتر سرکش میگردد؛ همچون آتشی که هرچه هیزم آن زیادتر شود شعلهورتر میگردد. بهترین شاهد بر این مطلب این است که
در جهان غرب که با رواج بیحیایی و برهنگی، اطاعت از غریزهي جنسی بیشتر شده است، هجوم مردم به مسئلهي سکس نیز زیادتر
شده و تیراژ مجلات و کتب سکسی بالاتر رفته است. این مطلب پاسخ روشن و قاطع به افرادي است که قایلاند همهي گرفتاريهایی
که در کشورهاي اسلامی و شرقی بر سر غریزهي جنسی وجود دارد، ناشی از محدودیتهاست؛ و اگر به کلی هرگونه محدودیتی
برداشته شود و روابط جنسی آزاد شود، این حرص و ولعی که وجود دارد، از بین میرود. البته از این افراد باید پرسید؛ آیا غرب که
محدودیت روابط زن و مرد و دختر و پسر را برداشته است، حرص و ولع جنسی در بین آنان فروکش کرده است یا افزایش یافته
است؟!( 23 ) پاسخ هر انسان واقعبین و منصفی به این سؤال این است که نه تنها حرص و ولع جنسی در غرب افزایش یافته است،
بلکه هر روز شکلهاي جدیدتري از تمتّعات و بهرهبرداریهاي جنسی در آنها رواج و رسمیت مییابد. یکی از زنان غربی منصف،
وضعیت جامعهی غرب را در مواجهه با غریزهی جنسی اینگونه توصیف کرده است: کسانی میگویند مسئلهي غریزهي جنسی و
مشکل زن و حجاب در جوامع غربی حل شده است؛ آري، اگر از زن رويگرداندن و به بچه و سگ و یا همجنس روي آوردن
حل مسئله است، البته مدتی است این راه حل صورت گرفته است!!( 24 ) ب) فایدهی حجاب در بُعد خانوادگی یکی از فواید مهم
حجاب در بُعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهاي جنسی، به محیط خانواده و در کادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذکور،
باعث پیوند و اتصال قويتر زن و شوهر، و در نتیجه استحکام بیشتر کانون خانواده میگردد؛ و برعکس، فقدان حجاب باعث انهدام
نهاد خانواده است. یکی از نویسندگان، تأثیر برهنگی را در اضمحلال و خشکیدن درخت تنومند خانواده، این گونه بیان کرده
است: در جامعهاي که برهنگی بر آن حاکم است، هر زن و مردي، همواره در حال مقایسه است؛ مقایسهي آنچه دارد با آنچه
ندارد؛ و آنچه ریشهي خانوده را میسوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن
میزند. زنی که بیست یا سی سال در کنار شوهر خود زندگی کرده و با مشکلات زندگی جنگیده و در غم و شادي او شریک بوده
است، پیداست که اندك اندك بهار چهرهاش شکفتگی خود را از دست میدهد و روي در خزان میگذارد. در چنین حالی که
سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداري همسر خویش است، ناگهان زن جوانتري از راه میرسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه،
صفحه 14 از 55
با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسهاي میدهد؛ و این مقدمهاي میشود براي ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید
زَنی که جوانی خود را نیز بر باد داده است؛ و همهي خواهران جوان لابد میدانند که هیچ جوانی نیست که به میانسالی و پیري نرسد
و لابد میدانند که اگر امروز آنان جوان و با طراوتاند در فرداي بیطراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند که بتوانند براي خانوادهي
فرداي آنها، همان خطري را ایجاد کنند که خود آنان امروز براي خانوادهها ایجاد میکنند.( 25 ) ج) فایدهی حجاب در بُعد اجتماعی
یکی از فواید مهم حجاب در بُعد اجتماعی، حفظ و استیفاي نیروي کار در سطح جامعه است. در مقابل، بیحجابی و بدحجابی باعث
کشاندن لذتهاي جنسی از محیط و کادر خانواده به اجتماع، و در نتیجه، تضعیف نیروي کار افراد جامعه میگردد. بدون تردید،
مردي که در خیابان، بازار، اداره، کارخانه و … همواره با قیافههاي محرّك و مهیّج زنان بدحجاب و آرایش کرده مواجه باشد،
تمرکز نیروي کار او کاهش مییابد. برخلاف نظامها و کشورهاي غربی، که میدان کار و فعالیتهاي اجتماعی را با لذتجوییهاي جنسی
درهم میآمیزند،( 26 ) اسلام میخواهد با رعایت حجاب و پوشش، محیط اجتماع از اینگونه لذتها پاك شده، و لذتهاي جنسی، فقط
در کادر خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود( 27 ). د) فایدهی حجاب در بُعد اقتصادي استفاده از حجاب و پوشش، به ویژه در
شکل چادر مشکی، به دلیل سادگی و ایجاد یکدستی در پوشش بانوان در بیرون منزل، میتواند از بُعد اقتصادي نیز تأثیر مثبت در
کاهش تقاضاهاي مدپرستی بانوان داشته باشد؛ البته به شرط اینکه خود چادر مشکی دستخوشِ این تقاضاها نگردد. متأسفانه بعضاً
مظاهر مدپرستی در چادرهاي مشکی نیز مشاهده میگردد، به گونهاي که برخی از بانوان به جاي استفاده از چادرهاي مشکی متین و
باوقار، به چادرهاي مشکی، توري، نازك و داراي طرحهاي جِلف و سبک که با هدف و فلسفه حجاب و پوشش تناسبی ندارند
روي میآورند. یکی از دانشجویان محجبه دربارهي رواج فرهنگ مدگرایی در خاطرات قبل از انقلاب خود گفته است: یادم میآید
آن وقتها که حجاب نداشتم، اگر دو روز پشت سر هم قرار بود که به خانهي کسی بروم، لباسی را که امروز پوشیده بودم، حاضر
نمیشدم فردا بپوشم! احساس میکردم مسخره است و سعی داشتم حتی اگر شده، لباس دیگران را به عاریه بگیرم و بپوشم، تا من
هم با لباس جدیدي رفته باشم. این کارها واقعاً رفاه حال و راحتی را از خانمها سلب کرده بود.( 28 ) علاوه بر فواید یاد شده، به طور
فهرستوار فواید و آثار دیگري نیز براي حجاب و پوشش میتوان نام برد، که مهمترین آنها عبارتند از: حفظ ارزشهاي انسانی؛ مانند
عفت، حیا و متانت در جامعه و کاهش مفاسد اجتماعی. هدایت،کنترل و بهرهمندي صحیح و مطلوب از امیال وغرایز انسانی.
----------------------------------------------------- ( تأمین و تضمین سلامت و پاکی نسل افراد جامعه.( 29
---------------------------
پی نوشتها
1) . جوهري، صحاح اللغه، الحجاب: الستر؛ فیومی، المصباح المنیر، حجبه حجباً من باب قتل: منعه و منه قیل للستر الحجاب لانه )
یمنع المشاهده. ( 2) . در قرآن این کلمه در هشت مورد به کار رفته که بیشتر به معناي حاجز، مانع، حایل و پرده است. ( 3) . استاد
، شمارهي 74 « جوانان، ورزش و حجاب » ، 4) . علامه سیدمحمدحسین فضل الله، مجلهی پیام زن ) . مطهري، مسئلهي حجاب، ص 78
8) . سورهي ) . 7) . سورهی احزاب ( 33 )، آیهی 32 ) . 6) . سورهي نور ( 24 )، آیهي 31 ) . 5) . سورهي نور ( 24 )، آیهي 30 ) . ص 19
11 ) . الف) العفۀ: الکفِّ عما لا ) .11/3/ 10 ) . کیهان لندن، 1374 ) . 9) . پروین اعتصامی، دیوان شعر، ص 154 ) . نور ( 24 )، آیهي 31
یحلّ و لا یجمل؛ ابن منظور، لسان العرب، واژهی عفّت. ب) العفۀ: حصول حالۀ للنفس تمتنع بها عن غلبۀ الشهوة، راغب اصفهانی،
معجم مفردات الفاظ القرآن، واژهي عفّت. ج) عفّ عن الشیء: امتنع عنه؛ فیومی، المصباح المنیر، واژهي عفّت. ( 12 ) . ر. ك: خسرو
13 ) . سورهي نور، آیهي 60 ؛ این که ثیاب ) .73 - بحث ویژگیهاي عمومی انسان، ص 66 ،« نگاهی دوباره به تربیت اسلامی » ، باقري
در آیهي شریفه را به چادر معنا کردیم، به علت روایات متعددي است که آن را به جلباب تفسیر کرده است. و در مباحث آینده
صفحه 15 از 55
آشکار خواهد شد که جلباب به معناي چادر است. براي آشنایی با روایاتی که ثیاب در آیهي شریفه را به جلباب تفسیر کردهاند،
ر.ك: وسائل الشیعه، ج 14 ، ابواب مقدمات نکاح، باب 110 ، باب القواعد من النساء. ( 14 ) . ر.ك: مهریزي، حجاب؛ سیدعلی
مجلهي پیام زن، « حجاب و عفاف، مروري دوباره » ، کتاب نقد، ش 17 (فمینیزم) و ناهید طیبی ،« حجاب ارزش یا روش » سادات فخر
15 ). ناهید ) . ش 95 و 96 . مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، مجلهی حدیث زندگی، ویژهی عفاف. شمارهی 6، مرداد و شهریور 1381
مجلهي پیام زن، شمارهي 95 ، ص 75 (با کمی دخل و تصرف.) ( 16 ) . سورهی اعراف ،« حجاب و عفاف مروري دوباره » ، طیبی
. (19) . 18 ) . سورهي نور ( 24 )، آیهي 30 ) . 17 ). سورهي حجرات ( 49 )، آیهي 13 ) . 4. سورهي جمعه ( 62 )، آیهي 2 . 7)، آیهی 58 )
22 ) . مجلسی، ) . 21 ) . سورهي احزاب ( 33 )، آیهي 59 ) . 20 ) . سورهي نور ( 24 )، آیهي 60 ) . سورهي احزاب ( 33 )، آیهي 53
23 ). براي آگاهی از ابعاد گسترش این حرص و ولع ر.ك: جلال رفیع، یادداشتها و رهآوردهاي ) . بحارالانوار، ج 104 ، ص 34
، سفر نیویورك، در بهشت شدّاد آمریکاي متمدن، آمریکاي متوحش. ( 24 ). احمد صبوري اردوباري، آیین بهزیستی اسلام، ج 3
26 ). براي آگاهی از گسترهي کشانده ) . 25 ) . غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 69 70 ) . ص 302
شدن لذتهاي جنسی به محیطهاي کاري و اجتماع، و اعترافات صریح بعضی از زنان کشورهاي غربی دربارهي مزاحمتهاي
به زنان و کودکان، ر.ك: احمد صبوري اردوباري، بهايِ یک نگاه؛ محمدتقی فلسفی، کودك از نظر وراثت و é ê جنسی نسبت
تربیت، ج 2، و روحالله حسینیان، حریم عفاف. ( 27 ) . سه بُعد قبل، از کتاب مسئلهي حجاب، استاد مطهري، ص 84 94 ، (با دخل و
29 ). براي آگاهی بیشتر دربارهي ) . تصرف) اقتباس شده است. ( 28 ). ر.ك: احمد اردوباري، آیین بهزیستی اسلام، ج 3، ص 222
آثار و فواید حجاب و پوشش ر.ك: مجموعه مقالات پوشش و عفاف، دومین نمایشگاه تشخص و منزلت زن در نظام اسلامی؛
. 4 و 5 ، همچنین دربارهي ضررهاي بدحجابی ر.ك: اسدالله محمدينیا، آنچه باید یک زن بداند، بخشهاي 3
فصل دوّم : تاریخچه

فصل دوّم : تاریخچه اجمالی حجاب و حجاب زدائی
اشاره
فصل دوم این اثر پاسخگوي شبهات و پرسشهاي گوناگون، دربارهي علل شکست حرکتهاي استعماري کشف حجاب و عوامل
گسترش حجاب اسلامی و منشأ حرکتهاي بدحجابی و بیحجابی در کشورهاي اسلامی، و ارتباط حجاب، در شکل چادر، با دین و
مذهب است.
علل شکست حرکتهاي کشف حجاب
چرا حرکتهاي گستردهي کشف حجاب و حجابزدایی، از سوي عوامل وابسته به استعمارگران، در بعضی کشورهاي اسلامی، مثل
افغانستان، ترکیه، ایران و …با شکست مواجه شده است ؟ حداقل سه علت مهم براي شکست حرکتهاي حجاب زدایی در
کشورهاي اسلامی میتوان ذکر کرد: الف) فطري بودن حجاب به نظر میرسد که عامل اصلی گرایش انسانها، مخصوصاً زنان، به
حجاب و پوشش، تأمین یک نیاز فطري و درونی به نام حیا و شرم است. شرم، یکی از صفات مخصوص انسان است؛ و انسان تنها
حیوانی است که اصرار دارد، دست کم، بعضی از اندامهاي خود را بپوشاند. پروفسور اسوالد شوارتز، طبیب و روانشناس اتریشی،
در کتاب روانشناسی جنسی دربارهي احساس شرم در انسانها مینویسد: علاوه بر مردمشناسی، تجزیه و تحلیل روانشناسی نیز ثابت
میکند که احساس شرم، یکی از صفات عمدهي نوع بشر است. هیچ قبیلهي اولیهاي، هر قدر هم بدوي بوده باشد، شناخته نشده است
که از خود، شرم بروز ندهد و بچههاي کوچک نیز شرم دارند. در طی دوران رشد بشر و همچنین در خلال رشد افراد، بر وسعت
صفحه 16 از 55
موضوعاتی که مورد حمایت شرم قرار میگیرند افزوده میشود. حمایت، وظیفهي مخصوصی است که به عهدهي شرم گذارده شده
است. کاملاً معلوم است که شرم، قبل از همه چیز از اعضاي تناسلی و وظایف آنها حمایت میکند …ادعاي پیشرفت و مدرنیزم
خرقهاي بر تن بیخبري از ارزشهاي اساسی است؛ و شرم، نخستین قربانی این گمراهی اخلاقی است؛ مثلًا نهضت اعتقاد به لختی،
نمونهي وحشتناکی از این ادعاست.( 1) علاوه بر مطالعات مردمشناسی و روانشناسی جنسی، از مطالعات تاریخی نیز استفاده میشود
که انسان در هیچ مقطعی بدون پوشش زندگی نکرده است؛( 2) و این مطلب حاکی از وجود شرم و حیاي ذاتی انسان است. از
آیات مربوط به خلقت حضرت آدم و حوا نیز فطري بودن پوشش و حجاب استفاده میشود. خداوند در قرآن به انسانها هشدار
میدهد که مواظب باشند مبادا همان گونه که فتنه و فریب شیطان باعث برهنگی آدم و حوا گردید، موجب فریب و برهنگی آنان نیز
بشود: یا بَنِی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُ مُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّۀِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَ هُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما.( 3) قرآن همچنین از
وسوسهي شیطان براي برهنگی آدم و حوا خبر میدهد: فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِيَ لَهُما ما وُرِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما.( 4) و بالاخره
قرآن از کارایی وسوسهي شیطان نسبت به آدم و حوا و خوردن از شجرهي ممنوعه و در نتیجه، آشکار شدن زشتیهاي آدم و حوا و
اقدام آن دو به پوشاندن بدن خود با برگ درختان خبر میدهد: فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِ فانِ
در آیات فوق به روشنی استفاده « لیبدي لهما ما وري عنهما من سواتهما » و « ینزع عنهما لباسهما » عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّۀِ.( 5) از تعابیر
نیز « طَفِقا یَخْصِ فانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّۀِ » میشود که انسان قبل از ارتکاب خطا در بهشت داراي پوشش بوده است؛ همچنین ازتعبیر
استفاده میشود که به دلیل برخورداري آدم و حوا از حیا و شرم فطري، پس از برهنه شدن، فوراً بدن خود را با برگ درختان
پوشاندند. البته، علاوه بر عامل فطري که در پیدایش اصل پوشش دخالت اساسی داشته است، عوامل دیگري، مثل محفوظ ماندن
بدن از سرما و گرما، گرایش به تجمل و زیبایی، شرایط محیطی، جغرافیایی، قومی و …در پیدایش تعدد و تنوع و مدلهاي مختلف
پوشش مؤثر بودهاند. ب) دینی بودن حجاب حجاب یکی از احکام مسلم دین اسلام است که اصل آن از ضروریات میباشد و
آیات و روایات فراوانی بر آن دلالت دارد که به بعضی از آنها اشاره خواهد شد؛ بنابراین، به دلیل شدت وضوح دینی و شرعی
بودن حجاب و پوشش، نیازي به بحث دربارهي آن نیست.( 6) همین دینی بودن حجاب باعث شده تا در تاریخِ مبارزه با حرکتهاي
حجابزدایی، روحانیت و عالمان دینی، در صف نخست این گونه مبارزات قرار داشته باشند. در قضیهي کشف حجاب به وسیلهي
رضاخان، عالمان دینی و حوزههاي علمیه، به دو صورت علمی و عملی با آن مبارزه نمودند. مواجههي علمی عالمان دینی در
نگارش مقالات، رسالهها و کتابهاي علمی در تبیین حجاب و فلسفه و فواید آن تبلور یافت. مواجههي عملی عالمان دینی در
تحمل زندانها، شکنجهها و تبعیدها تحقق یافت که یکی از نقطههاي اوج آن، قصهي غمانگیز مسجد گوهرشاد مشهد مقدس
است.( 7) ج) آگاهی زنان و دختران از فواید حجاب بدون تردید، بین آگاهی و اعتقاد بیشتر و عمیقتر زنان نسبت به فواید حجاب و
پوشش، و رعایت بیشتر حجاب توسط آنها، رابطهي مستقیمی وجود دارد که نمونهي بارز آن را در حجاب فاطمهي زهرا(س) و
دیگر زنان اهل بیت(ع) و اصرار آنان بر حفظ حجاب در شرایط سخت اسارت و اعتراضهاي افشاگرانهی آنها در مقابل هتاکیهاي
مخالفان اهل بیت(ع) میتوان مشاهده نمود.( 8) نقش آگاهی زنان نسبت به فواید و فلسفهي حجاب، در مقابله با نقشههاي
حجابزدایی استعمارگران در مبارزهي مردم الجزایر با دولت استعمارگر فرانسه( 9) و همچنین مقاومت دانشجویان دختر محجبه در
مقابل مقررات ضد حجاب حکومت لائیک ترکیه نیز، قابل توجه است. جلوهی دیگر تأثیر آگاهی زنان بر علیه بیحجابی، قیام زنان
آگاه ایرانی در مقابل کشف حجاب رضا خان است. امام خمینی (ره) در این باره فرموده اند: زنهاي ایرانی هم قیام کردند بر ضدش
و تودهنی به او زدند که ما نمیخواهیم این طور چیزي (کشف حجاب) را.( 10 ) البته مقاومت زنان آگاه و عفیف ایرانی در مقابل
نقشههاي استعمارگران، حتی قبل از واقعهي کشف حجاب رضاخان نیز سابقه داشته است. یکی از نویسندگان خارجی در تمجید از
ایستادگی زنان با حجاب ایرانی در مقابل استعمارگران نوشته است: درود و عزت بیحد، به زنان روبستهي ایران باد. وي به عزم
صفحه 17 از 55
ثابت سیصد زن شجاع اشاره میکند که با چادر سیاه و نقاب سفید، در حالی که بسیاري از آنان در زیر لباس طپانچه داشتند، به
مجلس رفتند تا نمایندگان از تسلیم کشور به بیگانگان احتراز نمایند. به اعتراف این نویسندهي آمریکایی، آن بانوان شجاع اعلام
داشتند که اگر وکلاي مجلس بخواهند در حفظ شرف و عزت ایران تسامح به خرج دهند و یا تردید نمایند، هم آنان و هم شوهران
و فرزندان خویش را خواهند کشت، تا لااقل اجسادشان گواهی بر شرف ایرانی باشد.( 11 ) یکی از نویسندگان داخلی نیز دربارهي
رابطهي حجاب و آگاهی زنان و نقش آن در خنثی کردن توطئه هاي استعمار غربی مینویسد: حجاب مال نسل آگاهی است که به
پوشش اسلامی بر میگردد، این نسلی است که با این پوشش اسلامی میخواهد به استعمار غربی و به فرهنگ اروپایی بگوید: پنجاه
سال کلک زدي، کارکردي، نقشه کشیدي که مرا فرنگی مآب کنی، من با این لباس به تو میگویم نه، و به تمام پنجاه سال کارت
( فاتحه میخوانم.( 12
منشأ حرکتهاي بیحجابی و بدحجابی
با توجه به ریشههاي فطري حجاب و پوشش، منشأ بعضی حرکتهاي بد حجابی و بیحجابی در تاریخ کشورهاي اسلامی چیست؟
اولًا : فطري بودن یک مقوله، مانع تأثیرگذاري حرکتهاي تبلیغی، به نفع یا بر ضرر آن نیست؛ مثلًا دین یک مقولهي فطري است،
ولی در طول تاریخ، حرکتهاي تبلیغی انبیا(ع) به نفع دین، باعث تحکیم و گسترش آن بوده و برعکس، حرکتهاي تبلیغی مخالفان
انبیا، مثل شیاطین جن و انس شبههافکن باعث تضعیف و آسیبپذیري آن گردیده است. همین مطلب، در مورد حجاب و پوشش به
عنوان یک مقولهي فطري نیز صادق است. همان گونه که تبلیغ و تبیین صحیح فلسفهي حجاب در گسترش و تعمیق آن نقش دارد،
در مقابل شبهه پراکنیها و سمپاشیها و تبلیغ منفی مخالفان نیز در آسیبپذیري فرهنگ حجاب و پوشش در جوامع اسلامی تأثیر مهمی
دارد. قراین و شواهد مختلف حاکی از این است که یکی از ترفندهاي مهم استعمارگران براي نفوذ در کشورهاي اسلامی، ترویج
بیبندوباري از طریق گسترش بدحجابی و بیحجابی است؛ و این واقعیتی است که مسترهمفر، جاسوس استعمار پیر انگلیس، در
خاطرات خود به طور صریح به آن اعتراف نموده است: در مسئلهي بیحجابیِ زنان، باید کوشش فوق العادهاي به عمل آوریم، تا
زنان مسلمان به بیحجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند …پس از آن که حجاب زن، با تبلیغات وسیع از میان رفت، وظیفهي
مأموران ما این است که جوانان را به عشقبازي و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند؛ و بدین وسیله، فساد را در جوامع اسلامی
گسترش دهند. لازم است زنان غیر مسلمان، کاملًا بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند.( 13 ) فرانتس فانون،
دربارهي نقش حجابزداییِ دولت استعمارگر فرانسه در کشور اسلامی الجزایر میگوید: اوّلین اقدام ضد فرهنگی که فرانسه در
الجزایر صورت داد، تلاش براي از بین بردن حجاب بود، و در این کار موفق شد؛ و هر چه بدن زن الجزایري را بیشتر عریان کرد،
چنگال استعمارگر، بیشتر به حلقوم الجزایري فرو رفت؛ اما مجدداً زن الجزایري شخصیت خود را بازیافت و مبارزه علیه مطامع
استعمار نیز آغاز گردید.( 14 ) همین نویسنده، در کلام دیگري، دربارهي نقش بیحجابی در تشدید حملهي استعمارگر فرانسه به
الجزایر گفته است: هر چادري که دور انداخته میشود، افق جدیدي را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او میگشاید
و بدن الجزایري را که عریان شده است، تماماً به او نشان میدهد. پس از دیدن هر چهرهي بیحجابی، امیدهاي حملهور شدن اشغالگر
ده برابر میگردد.( 15 ) علاوه بر نقش استعمار در حجابزدایی از کشور اسلامی الجزایر، حجابزدایی در کشورهاي اسلامی
افغانستان توسط امان الله خان، ترکیه توسط آتاتورك و ایران توسط پهلوي اول و دوم، داستان مف ّ ص ل و غمانگیزي دارد 2 که
پرداختن به آن، نوشتهی مستقلی را میطلبد. از آنجا که مخاطب ما بیشتر زنان و دختران فرهیخته و عفیف ایرانی هستند که با آثار
فکري و قلمی مواجهاند، مناسب است به نقش بعضی روشنفکران و مطبوعات وابسته، در همفکري و همکاري با حجابزداییِ
استعمار در قضیهي کشف حجاب اشاره نماییم. یحیی دولتآبادي پس از اشاره به وقایع عصر خود مینویسد: اینک در تهران کانون
صفحه 18 از 55
بانوان تأسیس شده و زنهاي روگشوده با مردان معاشرت مینمایند؛ و روزبهروز دایرهي رفع حجاب در تهران و ولایات وسعت
میگیرد؛ …پس سد حجاب را در ایران شکسته باید دانست.( 16 ) روزنامهي آزادي چاپ خراسان، در سر مقالهاش در تاریخ 28 تیر
ماه 1314 به ستایش از کشف حجاب پرداخته و روي کار آمدن رضا خان را به ظهور کوکب درخشان در آسمان ایران تعبیر نموده
است.( 17 ) امام خمینی (ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامی ایران، به عنوان شاهدي امین و صادق که خود ناظر اوضاع آن زمان بوده
است، نقش بعضی مطبوعات و روشنفکران وابسته را در کشف حجاب چنین توصیف کرده است: قلمهاي مسموم خطاکار و گفتار
گویندگان بیفرهنگ، در این نیم قرن سیاه اسارتبار عصر ننگین پهلوي، زن را به منزلهي کالایی خواستند درآورند و آنان را که
آسیب پذیر بودند به مراکزي کشیدند که قلم را یاراي آن نیست. هر کس بخواهد شمهاي از آن جنایات مطلع شود، به روزنامهها و
مجلهها و شعرهاي اوباش و اراذل زمان رضا خان، از روزگار تباه کشف حجابِ الزامی به بعد، مراجعه کند و از مجالس و محافل و
مراکز فساد آن زمان سراغ بگیرد. رویشان سیاه، و شکسته باد قلمهاي روشنفکرانهي آنان؛ و گمان نشود که آن جنایات، با اسم
آزاد زنان و با اسم آزاد مردان، بدون نقشهي جهانخواران و جنایتکاران بینالمللی بود.( 18 ) ثانیاً : اثرپذیري زنان و دختران مسلمان
از تبلیغهاي کشورهاي استعماري و تقلید بدون منطق زنان از مدلهاي پوشش غربی نیز در این زمینه نقش مؤثري داشته است. مقام
معظم رهبري حضرت آیتالله خامنهاي (حفظه الله تعالی) در این مورد فرمودهاند: عدهاي از چادر فرار میکنند به خاطر اینکه هجوم
تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ اما به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمیآورند، چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار
میدهد. تصور نکنید اگر ما فوراً چادر را کنار گذاشتیم دست از سر ما بر میدارند؛ آنها به این چیزها قانع نیستند، بلکه میخواهند
همان فرهنگ منحوس خودشان در اینجا، مثل زمان شاه که زن اصلًا حجاب و پوشش نداشت عمل شود.( 19 ) یکی از دانشمندان
اسلامی نیز در این مورد گفته است: مشکل بسیاري از زنان شرق این است که آنان در عین حال که همچنان به ارزشهاي اخلاقی،
عفت و شرافت معتقدند، از آداب و رسوم و سنتهاي غربی در مسئلهي بیحجابی و خودآرایی تقلید میکنند و این امر آنان را در
( حالت دوگانگی قرار میدهد.( 20
رابطه ي حجاب در شکل چادر، با دین و تاریخ ملی
چادر به احتمال خیلی زیاد » شبهه: بعضی در دینی و مذهبی بودن حجاب در شکل چادر شبهه نموده و این گونه ادعا کردهاند که
21 ) در شبهه ي فوق دو ادعا مطرح شده است که ).« از زمان قاجاریه در ایران جا افتاده است و هیچ ارتباطی به دین و مذهب ندارد
به طور مستقل طرح و پاسخ داده میشود. ادعاي اول: چادر، حجاب دینی و مذهبی نیست. پاسخ: اولًا، دقت و پژوهش در آیهي 59
سورهي احزاب، صحت ادعاي مذکور را مورد تردید جدي قرار میدهد. خداوند در این آیه خطاب به پیامبرش فرموده است: یا أَیُّهَا
النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ اي
پیغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را با چادر خود فرو پوشند، که این کار براي این که آنها به عفت و
حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نکشند؛ بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان
« ملحفه » است و جلباب در کتابهاي لغت معتبر، مثل لسان العرب، صحاح اللغۀ و معجم الوسیط، به « جلباب » جمع « جلابیب » . است
معنا شده است و ملحفه پوششی گسترده است که زن خود را در آن میپیچد.( 22 ) قبل از بررسی معنا و مفهوم جلباب، باید دید چادر
رایج در بین زنان مسلمان و ایرانی چه نوع پوششی است و عناصر و مؤلفههاي اصلی تشکیلدهندهي آن چیست؟ با اندك تأملی
میتوان گفت چادر داراي دو مؤلفهي اصلی ذیل است: 1. اندازهي چادر: پوشش وسیع، که از بالاي سر تا پایین پاي زن را میپوشاند.
2. کارکرد چادر: پوششی جلوباز که از بالاي سر، روي لباسهاي دیگر پوشیده میشود و به نحو خاصی کنترل و جمع و جور میگردد.
حال باید بررسی نمود آیا جلباب قرآنی که در بعضی تفاسیر از آن به ملحفه تعبیر شده است،( 23 ) دو عنصر ذکر شده براي
صفحه 19 از 55
چادرهاي رایج فعلی را دارد یا نه؟ اگر دو عنصر یاد شده را بتوان براي جلباب اثبات نمود، میتوان ادعا کرد که جلباب قرآنی همانند
چادرهاي رایج فعلی بوده است و گرنه نمیتوان چنین ادعایی کرد؛ از این رو، به بررسی دو مؤلفهی اندازه و کارکرد جلباب
میپردازیم: الف) اندازهي جلباب: تقریباً همهي کتابهاي لغت در این که جلباب پوششی وسیع است اتفاق نظر دارند، ولی
دیدگاههاي کتابهاي لغت و تفسیر دربارهي اندازهي دقیق جلباب متفاوت است. از مجموع کلمات لغویین و مفسرین در مورد
اندازهي جلباب، سه دیدگاه قابل اشاره است: دیدگاه اول: جلباب پوششی فراگیر بوده که از بالاي سر تا پایین پا را میپوشانده است.
این دیدگاه از کتابهاي لغوي و تفسیري فراوان استفاده میگردد.( 24 ) دیدگاه دوم: جلباب پوششی بزرگتر از خمار (مقنعه) بوده که
کمتر از مقدار ردا، یعنی تقریباً تا زانوها را میپوشانده است. این دیدگاه از بعضی از کتابهاي لغت، مثل مصباح المنیر فیومی استفاده
میشود.( 25 ) دیدگاه سوم: جلباب همان خمار (مقنعه) است؛ پوششی که فقط سر و سینهها را میپوشانده است. این دیدگاه از مفردات
راغب اصفهانی به دست میآید.( 26 ) ما معتقدیم شواهد مختلفی وجود دارد که صحت دیدگاه اول و مخدوش بودن دیدگاه دوم و
سوم را ثابت میکند که بعضی از آنها عبارتاند از: شاهد اول: دربارهي پوشش حضرت فاطمهي زهرا(س) هنگام خروج از منزل و
رفتن به مسجد براي دفاع از فدك این گونه نقل شده است: لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها.( 27 ) یعنی فاطمهي
زهرا(س) خمار و مقنعهي خویش را بر سر و جلباب، یعنی پوششی که شامل و در بر گیرندهي تمام آن وجود مبارك بود بر تن
کردند. از نحوهي پوشش حضرت در قضیهي مذکور دو نکته استفاده میشود: 1) پوشش حضرت در بیرون منزل، همان دو پوشش
بوده است؛ بر این اساس، نظر طرفداران دیدگاه سوم، مثل راغب اصفهانی در « جلباب » و « خمار » قرآنی مستقل از یکدیگر به نام
به روشنی استفاده میشود که ،« و اشتملت بجلبابها » مفردات که جلباب را به خمار معنی کرده است، مخدوش میگردد. 2) از عبارت
جلباب، پوششی سرتاسري بوده که تمام آن وجود مبارك، از سر تا قدمها را فرا میگرفته است؛ بنابراین، نظر طرفداران دیدگاه
دوم؛ که قایل بودند جلباب تقریباً تا زانوها را میپوشانده است، مخدوش میگردد. شاهد دوم: از کتابهاي لغوي، مثل مصباح المنیر
و « خمار » تباین و مستقل بودن ،« الجلباب ثوب اوسع من الخمار؛ جلباب پوششی گستردهتر از خمار است » : فیومی که گفتهاند
و لغیر ذي محرم اربعۀ اثواب: درع و خمار و » ( به خوبی استفاده میشود. شاهد سوم: احادیثی همچون حدیث نبوي(ص « جلباب »
28 ) که از جلباب و خمار به عنوان دو پوشش مستقل نام برده است نیز، شاهد بطلان دیدگاه سوم است. شاهد )« جلباب و ازار
چهارم: زمخشري در تفسیر کشاف و آلوسی در تفسیر روح المعانی از ابن عباس، صحابی پیامبر اکرم(ص) و شاگرد امام علی(ع)
نقل کردهاند که جلباب پوششی بوده که از بالا تا پایین بدن را میپوشانده است؛( 29 ) که با این شاهد بطلان دیدگاه دوم اثبات
میشود. حاصل این که اندازهی جلباب قرآنی به مقداري بوده است که همانند چادرهاي زمان حاضر از بالاي سر تا پایین پا را
یُدْنِینَ » در آیهی « ادناء » میپوشانده است. ب) کارکرد جلباب: براي فهمیدن کارکرد جلباب و کیفیت پوششی آن، لازم است معناي
معلوم شود. آلوسی از ابن عباس و قتاده و زمخشري در تفسیر کشاف از ابن سیرین نقل کردهاند که مراد از « عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ
قرار دادن جلباب در بالاي ابرو و گردن و جمع و جور کردن و قرار دادن گوشههاي جمع شدهي آن در بالاي بینی است، « یدنین »
30 ) که معمولًا بانوان متدین و حساس نسبت به رعایت حجاب در مواجهه با نامحرم این کار را انجام میدهند. از عبارت ابن عباس، )
در آیهي شریفه نیز « یدنین » قتاده و ابن سیرین معلوم میشود که جلباب همانند چادرهاي فعلی، پوششی جلوباز بوده است که واژهي
مؤید این مدعاست؛ بنابراین، از نظر کارکرد و کیفیت پوشش نیز جلباب قرآنی، شبیه چادرهاي امروزي بوده است. به رغم این که
بحث بر سر الفاظ و نامگذاري نیست و مهم این است که حقیقت و مصداقی از پوشش، شبیه چادرهاي فعلی، در صدر اسلام
موجود بوده است، ولی با این همه، خوشبختانه در کتابهاي واژههاي قرآنی و کتابهایی که دربارهي جلباب بحث نمودهاند،
جلباب به چادر معنا شده است و این مؤید بسیار خوبی است بر این که آنها نیز به دلیل اشتراك مؤلفه ها و عناصر جلباب و چادر،
همانند ما، از جلباب قرآنی معناي چادر را فهمیدهاند.( 31 ) ثانیاً، گذشته از آنچه که براي اثبات مشابهت معناي چادر و جلباب گفته
صفحه 20 از 55
شد، چگونه ممکن است که مراجع تقلید، به عنوان بزرگترین رهبران دینی اسلام در زمان غیبت، چادر را پوشش مطلوب و بهتر
معرفی کنند،( 32 ) ولی در عین حال، گویندهي محترم بدون ارائهي هیچ دلیل و مدرکی، ادعا نماید که چادر هیچ ارتباطی به دین و
مذهب ندارد؟! حاصل این که، با توجه به مشابهت بسیار نزدیک جلباب قرآنی با چادر، از نظر اندازه و کارکرد، میتوان ادعا کرد
که چادر ارتباط وثیقی با دین اسلام و قرآن دارد؛ و بدین ترتیب ادعاي اول که چادر ارتباطی با دین و مذهب ندارد ابطال
میگردد. ادعاي دوم: حجاب در شکل و قالب چادر مربوط به زمان قاجاریه است. پاسخ: اولًا، این ادعا، نیازمند ارائهي سند و
مدارك معتبر تاریخی است، اما ایشان سند و مدرکی براي کلام خود ارائه نکردهاند؛ بنابراین، کلام ایشان مدعایی بدون دلیل و
مدرك و در نتیجه، فاقد ارزش و اعتبار علمی است. ثانیاً، فرض میکنیم ایشان با ارائهي سند و مدارك تاریخی اثبات میکردند که
چادر در زمان قاجار در ایران رسم شده است، پس از اثبات ارتباط مستحکم چادر با قرآن در نقد ادعاي اول و این که به هر حال،
چادر یکی از مصادیق پوششی است که تأمین کنندهي حجاب بیشتر و بهتر زنان و لذا مطلوب اسلام نیز هست، زنان ایرانی به
خاطر استفاده از چادر به عنوان الگوي پوشش مناسب در مواجهه با نامحرم به خود میبالند، نه این که از آن گلایهمند باشند. ثالثاً، بر
اساس شهادت و گواهی منابع حجاب و لباس، اسناد و مدارك تاریخی زیر مبین آن است که پیشینهي تاریخی که حجاب در شکل
چادر، به صدها سال قبل از پیدایش قاجار در ایران بر میگردد. الف) در زمان ایران باستان به تصاویري از بانوان ایرانی بر میخوریم
که علاوه بر لباس، بدن خود را با چادري که شبیه به چادر زن امروز ایران است میپوشاندند؛( 33 ) ب) زنان عهد هخامنشی و
اشکانی، عموماً چادر بر سر داشته و پیراهنهاي بلندي که تا مچ پاي آنان را میپوشانده به تن میکردهاند.( 34 ) ج) زنان عهد ساسانی،
گاهی چادر گشاد و پُرچین به سر میکردند که تا وسط ساق پا میرسیده است. نقوشی از بانوان ساسانی در بشقابهاي نقره ساخته
شده است که در آن هر یک از بانوان، چادري به خود پیچیده دارند.( 35 ) به این ترتیب، ادعاي دوم گویندهي محترم نیز ابطال
گردید و آشکار شد که حجاب در شکل چادر، علاوه بر ریشهي عمیق دینی، داراي ریشهي عمیق تاریخی و ملی نیز هست و صدها
سال قبل از پیدایش قاجار از آن استفاده میشده است.
پی نوشتها
2) . براي آگاهی بیشتر ر.ك: روت ترنرویل ) . 1) . به نقل از غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 68 )
مجلهي پیام زن، شمارههاي ،« انسان، پوشش و ریشههاي تاریخی » ، کاکس، تاریخ لباس، ترجمهي شیرین بزرگمهر؛ سیدمهدي قانع
6) . به ) . 5) . سورهي اعراف ( 7)، آیهي 22 ) . 4) . سورهي اعراف ( 7)، آیهي 20 ) . 3) . سورهي اعراف ( 7)، آیهي 27 ) . 19 و 20 ،18
رغم این که دینی و شرعی بودن حجاب از واضحات است، برخی در دینی بودن آن شبهه کردهاند. براي مطالعهی بیشتر دربارهی
7) . براي آشنایی با قصهي کشف حجاب و مبارزهي ) . ص 19 27 ،« حجاب » ، شبههی مذکور و پاسخ آن ر.ك: مهدي مهریزي
علمی و عملی علماي دینی با کشف حجاب رضا خان ر.ك: مؤسسهي فرهنگی قدر ولایت، حکایت کشف حجاب؛ حمید
کشف حجاب؛ مدیریت پژوهش é ê بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه؛ سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی، واقعهي
انتشارات و آموزش، خشونت و فرهنگ، اسناد محرمانهي کشف حجاب؛ مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تغییر لباس و
کشف حجاب به روایت اسناد؛ فاطمه استادملک، حجاب و کشف حجاب در ایران. ( 8). به کلام حضرت زینب (س) خطاب به
یزید توجه کنید: امن العدل یا ابن الطلقاء تخدیرك حرایرك و امائک و سوقک بنات رسول الله (ص) سبایا قد هتکت ستورهن و
ابدیت وجوههن؛ اي پسر آن مردمی که جد من اسیرشان کرد و پس از آن آزادشان فرمود، آیا عادلانه است که تو زنان و کنیزان
خود را پشت پرده نشانی و دختران رسول (ص) را اسیر به این سوي و آن سوي کشانی؛ پوشش آنها را بدري، روي آنان را
. (10) . پیام زن، شمارهي 50 59 ،« زنان در الجزایر » ، 9) . محبوبهي پلنگی ) . بگشایی؟! شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص 254
صفحه 21 از 55
پیام « استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب » ، 11 ) . غلامرضا گلی زواره ) . امام خمینی، صحیفهي نور، ج 2، ص 30
12 ) . علی شریعتی، مجلهي زن ) . زن، ش 70 ، ص 15 ، به نقل از: مورگان شوستر، اختناق ایران، ترجمهي اسماعیل رایین، ص 241
مجلهي پیام زن، ،« استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب » ، 13 ) . غلامرضا گلی زواره ) . روز، ش 1659 ، ص 77
14 ) . روح الله حسینیان، حریم عفاف، حجاب و ) . ش 70 ، ص 15 ، به نقل از: خاطرات همفر، ترجمهي دکتر محسن مؤیدي، ص 84
،« حجاب زیبایی شعار، کارآیی شعور » ، نگاه، ص 48 ، به نقل از: جنگ الجزایر، (فصل الجزایر بیحجاب). ( 15 ) . مینا هاشمی
سالنامهي زن، بهمن ماه 1371 ، ص 34 ، به نقل از فرانتس فانون، سال پنجم انقلاب الجزایر یا بررسی جامعه شناسی یک انقلاب،
استعمار و استبداد » ، 2. براي آشنایی با گوشههایی از این داستان غمانگیز ر.ك: غلامرضا گلی زواره . ترجمهي دکتر تابنده، ص 44
استعمار » ، 17 ) . گلی زواره ) . 16 ) . حیات یحیی، ج 4، ص 434 ) . پیام زن، شمارههاي 70 و 71 « و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب
18 ) . در جستجوي راه از کلام امام خمینی، ) . مجلهي پیام زن، شمارهي 71 ، ص 41 ،« و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب
. 20 ) . علامه محمدحسین فضل الله، پیام زن، ش 74 ، ص 23 ) . 19 ) . فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 261 262 ) . دفتر سوم، ص 39
22 ) . الملحفۀ: بالکسر، هی الملائۀ التی تلتحف بها ) . 2 مهر ماه 1379 ، ص 4 ، 21 ) . فاطمه خاتمی، روزنامهي ایران، شمارهي 1627 )
المرأة (واللحاف) کل ثوب یتغطی به: فیومی، المصباح المنیر، ریشهي لحف. ( 23 ) . به عنوان مثال ر.ك: شیخ طوسی، التبیان فی
تفسیر القرآن، ج 8، ص 361 ؛ میرزا محمد مشهدي، کنزالدقائق، ج 8، ص 226 و فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 4، ص 203 ، ذیل
آیهي 59 سورهي احزاب، (آیهي جلابیب). ( 24 ) . به عنوان نمونه، ر.ك: شیخ طوسی، تفسیر تبیان؛ بیضاوي، تفسیر انوار التنزیل و
اسرار التأویل و علامه طباطبایی، تفسیر المیزان؛ شیخ محمد جواد مغنیه، تفسیر الکاشف، ذیل آیهي جلابیب؛ همچنین از ابن عباس،
مفسر بزرگ قرآن کریم این دیدگاه استفاده میشود که در ضمن بررسی اقوال سه گانه خواهد آمد. در کتاب الجدول فی اعراب
جلابیب جمع جلباب اسم جامد للملاءة التی » : القرآن و صرفه و بیانه، ذیل آیهي 59 سورهي احزاب (آیهي جلابیب) آمده است
همچنین این دیدگاه از کلام ابن عربی در کتاب احکام القرآن در ؛« تشتمل بها المرأة قال المبرَّد: الجلباب ما یستر الکل مثل اللحفۀ
ذیل آیهي جلباب نیز استفاده میشود. علاوه بر کتب تفاسیر، از بعضی کتابهایی که به طور مفصل دربارهي احکام زنان بحث
، کردهاند دیدگاه اوّل صریحاً استفاده میشود؛ مثلًا در کتاب المفصل فی احکام المرأة والبیت المسلم فی الشریعۀ الاسلامیۀ، ج 3
ص 3222 آمده است: انّه الملاءة التی تشتمل بها المرأة فتلبسها فوق ثیابها و تعظی بها جمیع بدنها من رأسها الی قدمها و الجلباب
. ( 25 ) . الجلباب: ثوب اوسع من الخمار دون الرداء: فیومی، المصباح المنیر، ریشهي جلب. ( 26 ) « بهذا التعریف شبیه العَباءة
الجلابیب: القمص و الخمر الواحد الجلباب: راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ریشهي جلب. ( 27 ) . طبرسی، الاحتجاج،
29 ) . عن ابن عباس: الرداء الذي یستر من فوق الی اسفل: زمخشري، ) . 28 ) . طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 155 ) . ج 1، ص 98
تفسیر کشاف، و آلوسی، تفسیر روح المعانی، ذیل آیهي جلباب (آیهی 59 سورهي احزاب.) ( 30 ) . عن ابن سیرین سألت عبیدة
السلمانی عن ذلک (یدنین) فقال ان تضع رداءها فوق الحاجب ثم تدیره حتی تضعه علی انفها. شبیه تعبیر مذکور عبارتهاي مختلفی
در تفسیر آلوسی، ذیل آیهیجلباب نقل شده است که نحوهی کارکرد جلباب را بیان میکند؛ مثلًا از ابن عباس و قتاده اینگونه نقل
. (31) .« تلوي الجلباب فوق الجبینین و تشده ثم تعطفه علی الانف و ان ظهرت عینها لکن تستر الصدر و معظم الوجه » . شده است
ر.ك: لسان التنزیل، تألیف قرن 4 و 5، ه . ص 103 ، به اهتمام مهدي محقق؛ تفسیر ابوالفتوح رازي، ج 8، ص 191 ، ذیل آیهي 59
شعرانی، نثر طوبی، واژهي جلباب؛ عبدالرحیم صفیپور، منتهی الارب فی لغۀ العرب، ج 1، ص é ê سورهي احزاب؛ میرزا ابوالحسن
مجلهي کیهان اندیشه، ،« رسالهي حجابیه » ، 186 ، واژهي جلب؛ ر. پ. آ: دزي، فرهنگ البسهي مسلمانان، ص 117 و فیاض زنجانی
شمارهي 60 ، خرداد و تیرماه، سال 1374 ، ص 112 . و نسخهی کهن تفسیر مفردات قرآن، ص 190 ، قسمت مفردات، سورهی احزاب.
. 32 ) . ر. ك: سید مسعود معصومی، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان (مطابق با نظرات آیات و مراجع تقلید) ص 65 )
صفحه 22 از 55
34 ) . غلامعلی حداد ) . پیام زن، شماره 19 ، ص 69 « انسان پوشش و ریشههاي تاریخی » ، و استفتائات آخر کتاب. ( 33 ) . مهدي قانع
. 35 ) . مهدي مهریزي، حجاب، ص 46 ) . عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 25
فصل سوّم