گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد یازدهم
فصل سوّم : چارچوب اسلامی حجاب
اشاره






فصل سوم این اثر، پاسخگوي شبهات و سؤالاتی دربارهي چارچوبهاي ارزشی و دینی حجاب و بعضی از مصادیق حجاب برتر،
مثل چادر مشکی است.
نگاهی اجمالی به شکلهاي حجاب قرآنی بانوان
(1)«؟ چه اشکالی دارد در چهارچوب شرعی، هرکس هرجور که خواست لباس بپوشد » شبهه: بعضی با طرح این پرسش که
خواستهاند این شبهه را القا کنند که اسلام، فقط چارچوب کلی براي پوشش بیان کرده است و به صورت جزئی، شکل خاصی از
حجاب و پوشش در متون دینی اسلام ذکر نشده است. آیا ادعاي مذکور صحیح است؟ پاسخ: از نظر اسلام چارچوب واجب
پوشش و حجاب زنان که بیشتر مورد چالش و سؤال است پوشاندن تمام بدن در مقابل نامحرم است، به استثناي صورت و مچ
دستها به پایین، که طبق نظر مشهور فقها پوشاندن آنها واجب نیست؛ البته بعضی از فقهاي فعلی، به طور احتیاط وجوبی، پوشاندن
صورت و دستها را نیز لازم میدانند؛( 2) ولی حتی افرادي که پوشاندن آن را واجب نمیدانند، در اصل مطلوبیت و استحباب آن
بحثی ندارند.( 3) علاوه بر پوشش لباسهاي معمولی، مثل پیراهن و شلوار، که زنان و مردان در داخل منزل استفاده میکنند، براي
حجاب بیرون از منزل و در مقابل نامحرم، در قرآن و احادیث براي تأمین حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده
است. الف) خمار وَ لْیَضْ رِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ؛( 4) زنان باید سر، سینه، و « جلباب » و « خمار » شده است که دو نوع معروف آن
دوش خود را با مقنعه بپوشانند. خُمُر جمع خمار، و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر بانوان، مثل مقنعه است.( 5) در
بعضی تفاسیر، در ذیل آیهي شریفه، از عایشه نقل شده است: زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. وقتی این آیهي شریفه نازل شد، هر
یک از آنها به سمت لباسهاي مخصوص خود رفتند و از آن تکهاي جدا کردند و خمار و مقنعهاي مشکی پوشیدند، گویی بالاي
سر آنها کلاغ نشسته است.( 6) از قضیهی ذکر شده استفاده میشود که رنگ خمار و مقنعه در زمان صدور آیه، مشکی بوده است.
براي این قضیه، از کتابهاي لغت نیز میتوان مؤیداتی ذکر کرد؛ مثلاً از بعضی کتابهاي لغت، استفاده میشود در ریشهي لغوي
اطلاق میگردد که باعث سیاهی و تیرهگی « خمر » خمار (خ م ر) سیاهی اخذ شده است.( 7) به مشروبات الکلی نیز از آن جهت
عقل انسان میگردد. مخفی نماند که در آیهي شریفهي خمار، نکات تفسیري و ادبی و لغوي فراوانی وجود دارد که مقالهي مستقلی
را میطلبد.( 8) ب) جلباب یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا
یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛( 9) اي پیغمبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویش را به چادر فروپوشند؛ که این
کار براي این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند، تا از تعرّض و جسارت هوسرانان آزار نکشند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا
در حق خلق آمرزنده و مهربان است. همان گونه که قبلاً گذشت جلابیب در آیهي شریفه، جمع جلباب است و جلباب به معناي
پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روي لباسهاي دیگر میپوشند؛ امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر
گفته میشود. بر اساس تحقیقی که نگارنده انجام داده، بین جلباب قرآنی و چادرهاي رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی
رنگ، همگرایی و شباهتهاي بسیار نزدیکی وجود دارد.( 10 ) علاوه بر قرآن که دو شکل خاص از پوشش فوق را براي زنان در
صفحه 23 از 55
مقابل نامحرم توصیه کرده است، در برخی احادیث نیز چهار پوشش ویژه براي زنان در مقابل نامحرم، به نام پیراهن، مقنعه، چادر، و
( ازار معرفی شده است. عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): و لغیر ذي محرم اربعۀ اثواب: درع و خمار و جلباب و ازار.( 11
فلسفهی تفاوت پوشش زن و مرد
شبهه: چرا حجاب زن و مرد تفاوت دارد و چرا باید مقدار پوشش بدن زنان بیشتر از مردان باشد؟ آیا این تفاوت غیر عادلانه و
تبعیض آمیز نیست؟( 12 ) احکام تشریعی اسلام، متناسب با ویژگیهاي تکوینی و به منظور تأمین مصالح و دفع مفاسدي است که
افراد را تهدید میکند. تفاوت زن و مرد در بسیاري از احکام تشریعی، از جمله حجاب نیز نشأت گرفته از تفاوتهاي تکوینی آنها
است. تحقیقات علمی در فیزیولوژي و روانشناسی، در باب تفاوتهاي جسمی و روحی زن و مرد، ثابت کرده است که مردان نسبت
به محرکهاي چشمی حساستر از زناناند و برعکس، زنان در مقابل محرکهاي لمسی حساسیت بیشتري دارند.( 13 ) تحقیقات و
تجربههاي علمی نشان میدهد که آن اندازه که مرد از نگاه کردن به تن و اندام زن تحریک میشود، زن از مشاهدهي مرد تحریک
( نمیشود. در روانشناسی جنسی نیز ثابت شده است که تمامی سطح بدن زن براي مرد محرك است، اما در مرد چنین نیست.( 14
دین مقدس اسلام نیز متناسب با ویژگیها و تفاوتهاي تکوینی زن و مرد، احکام و تعالیم نورانی خود را تشریع کرده است؛ مثلًا
براي حفاظت مردان از مفاسد ناشی از حساسیت بیشتر آنان نسبت به محرکهاي چشمی شهوتانگیز، آنها را به مراقبت و کنترل
بیشتر چشم در مواجهه با نامحرم مأمور کرده است. در حدیثی از امام رضا(ع) نقل شده است: حُرِّم النظر الی شعور النساء
المحجوبات بالازواج و الی غیرهنّ من النساء لما فیه من تهییج الرجال و ما یدعو الیه التهییج من الفساد؛( 15 ) خداوند نگاه کردن به
موهاي زنان ازدواج کردهي محجوبه و غیر آنها را حرام کرده است؛ زیرا نگاه شهوتانگیز مردان، باعث تهییج جنسی، و تهییج جنسی
باعث فساد است. در مقابل، به دلیل لطافت و حساسیت بیشتر زنان نسبت به محرکهاي لمسی، براي حفاظت آنان از مفاسد ناشی از
این ویژگی، آنها را به حجاب و پوشش بیشتر در مواجهه با مردان نامحرم دستور داده است؛ به گونهاي که طبق فتواي مشهور
فقها، زنان باید در مقابل نامحرم همهي بدن، به استثناي وجه و کفین را بپوشانند؛ ولی این مقدار پوشش براي مردان واجب نیست؛ و
این حکم اسلام، غیر عادلانه و تبعیض آمیز نیست؛ زیرا متناسب با ویژگیهاي متفاوت زن و مرد است. نکتهي دیگري که تبیین
کنندهي تفاوت حکم حجاب و پوشش زن و مرد از نظر اسلام میتواند باشد، تفاوت تکوینی و فطري آنها از نظر مقدار حیا و شرم
16 )؛ حیا و شرم ده قسمت است، که نُه )« الحیاء عشرة اجزاء فتسعۀ فی النساء و واحد فی الرجال » : است. در روایتی تصریح شده است
قسمت آن در زنان و یک قسمت آن در مردان است. آثار و شواهد تاریخ گذشته و حال پوشش زن و مرد نیز حاکی از این است
که معمولاً پوشش زنان بیشتر از مردان بوده است؛( 17 ) بنابراین، یکی از علل دیگر پوشش بیشتر زنان نسبت به مردان، زیادي
حجب و حیاي آنان نسبت به مردان است که در روایت به آن تصریح شده و تجربه و واقعیت خارجی نیز مؤید آن است.
کیفیت حجاب و پوشش فاطمه زهرا (س)
پرسش : حضرت فاطمهي زهرا(س) به عنوان بهترین الگوي تربیتی زن مسلمان، در بیرون منزل و در مواجهه با نامحرم، چه نوع
حجاب و پوششی داشته اند؟ پاسخ: در تاریخ نقل شده است که حضرت فاطمهي زهرا(س) وقتی میخواستند به بیرون منزل و نزد
پیامبر اکرم(ص) بروند، از پوششهاي خاصی، مثل جلباب (چادر) و برقع (روپوش صورت) استفاده میکردند؛( 18 ) علاوه بر این،
یکی از حوادثی که بیانگر مقدار حجاب حضرت فاطمهي زهرا(س) در بیرون منزل و در مواجهه با نامحرم است، آمدن ایشان به
مسجد براي دفاع از قضیهي فدك است. در داستان غمانگیز غصب فدك آمده است: وقتی ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند که
حضرت را از فدك محروم نمایند، ایشان با شکل خاصی از حجاب و پوشش، براي دفاع از حق خویش از منزل به مسجد آمدند.
صفحه 24 از 55
راوي داستان، شکل خاص حجاب حضرت را این گونه توصیف نموده است: لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت
فی لمۀ من حفدتها و نساء قومها تطأ ذیولها؛( 19 ) حضرت زهرا (س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم بر سر بستند و جلباب و
چادر را، به گونهاي که تمام بدن آن حضرت را میپوشاند و گوشههاي آن به زمین میرسید، به تن کردند و به همراه گروهی از
و « خمار » نزدیکان و زنان قوم خود به سوي مسجد حرکت نمودند. قضیهي فوق گویاي آن است که پوشش بیرون از منزل حضرت
بوده که قرآن به عنوان حجاب زنان دربیرون منزل و در مواجهه با نامحرم از آن یاد کرده است. « جلباب »
رنگ جلباب و چادر قرآنی
پرسش : چادر و جلباب قرآنی که حضرت فاطمه زهرا(س) در بیرون منزل و در مواجهه با نامحرم از آن استفاده کردهاند چه رنگی
داشته است؟ پاسخ: قرآن به زبان عربی مبین نازل شده است و براي عرب زبانان قابل فهم بوده است؛ بنابراین، باید بررسی نمود که
زنان صدر اسلام، که نخستین مخاطبان آیهي جلباب بودهاند، از واژهي جلباب چه برداشتی داشتهاند و تبادر و سبقت ذهنی آنها از
آن چه بوده است. در کتاب سنن ابی داود از امّ سلمه، همسر گرامی پیامبر اکرم(ص) قضیهاي نقل شده است که مبین تبادر ذهنی
20 ) نازل شد، زنهاي انصار از خانههایشان خارج شدند، )« یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ » زنان عرب آن زمان است. وقتی آیهي جلباب
درحالی که پوششهاي مشکی داشتند؛ گویی کلاغ بالاي سر آنها نشسته است.( 21 ) در کتاب عون المعبود، شرح سنن ابی داود در
توضیح قضیهي یاد شده، آمده است: چون پوششهایی که زنان انصار به عنوان جلابیب از آن استفاده کرده بودند داراي رنگ
مشکی بوده است، آنان به کلاغ که رنگ آن مشکی است تشبیه شدهاند.( 22 ) بعضی از تفاسیر مهم، مانند تفسیر الدر المنثور
سیوطی، روح المعانی و تفسیر المیزان نیز در ذیل آیهي جلباب جریان تاریخی فوق را نقل کردهاند. علاوه بر شاهد تاریخی مذکور،
که سکوت پیامبر اکرم(ص) در مقابل رنگ مشکی پوشش زنان انصار، نیز دلیل بر تقریر و تأیید آن است، شواهد لغوي فراوانی نیز
براي اثبات این مدعا وجود دارد که اساساً در ریشهی لغوي جلباب رنگ مشکی اخذ شده است؛ زیرا جلباب در لغت از ریشهي
جُلب است و یکی از معانی جُلب در بسیاري از کتابهاي لغوي معتبر، تیرگی و سیاهی است( 23 )؛ مثلًا جُلب اللیل به معناي سیاهی
« و جُلب اللیل یطرده النهار » شب آمده است. ابن منظور، صاحب کتاب لغت معتبر لسان العرب، پس از نقل شعري که بخشی از آن
است تصریح نموده که گویندهي شعر از جُلب، سواد و سیاهی را اراده کرده است.( 24 ) علاوه بر این، در بعضی از کتابهاي لغوي
معتبر، شواهدي از زبان عربی نقل شده، که جُلب در آنها به معناي تیرگی و سیاهی به کار رفته است؛( 25 ) همچنین در برخی از
کتابهایی که دربارهي انواع لباسهاي اسلامی نوشته شدهاند، جلباب به پوشش گستردهی مشکی که زن روي لباسهاي دیگر
میپوشد معنا شده است.( 26 ) از مجموع شواهد لغوي، تفسیري و تاریخی مذکور، به روشنی استفاده میشود که رنگ جلباب و چادر
زنان عرب هنگام نزول آیهي شریفه، مشکی بوده است؛ بنابراین، میتوان گفت که چادر مشکی منشأ و ریشهي قرآنی دارد. حال که
ثابت شد چادر مشکی ریشهي قرآنی و اسلامی دارد، پرسش مهم این است که آیا حکومت اسلامی که فلسفهي وجودي آن
اجراي احکام قرآن است و براي تحقق احکام اسلام و قرآن این همه شهید و جانباز تقدیم خدا و قرآن نموده است میتواند در
مراکز اداري خود، به عنوان مهمترین مراکز الگوسازي، چادر مشکی را به عنوان حجاب برتر و یکی از ملاکهاي گزینش زنان مورد
توجه قرار دهد یا خیر؟ پاسخ سؤال فوق مثبت است؛ زیرا پس از اثبات ریشهي قرآنی و اسلامی براي چادر مشکی، وظیفهی
مسئولان یک حکومت قرآنی و اسلامی است که زمینهي ترویج و تبلیغ عملی آموزههاي قرآنی و از جمله استفاده از چادر مشکی
را در مراکز اداري خود فراهم نمایند؛ و حتی هنگام گزینش کارمندان زن، التزام عملی به حجاب قرآنی و اسلامی را به عنوان یکی
چرا چادر سیاه در » از ملاکهاي گزینش و ارزشیابی مورد توجه قرار دهند. با توجه به آنچه ذکر شد پاسخ این پرسش و شبهه که
27 ) روشن میگردد. )،« ادارات ملاك ارزشیابی است
صفحه 25 از 55
نگاهی اجمالی به دیدگاه اسلام در باب پوشش مشکی
شبهه: آنگونه که بعضی ادعا کردهاند آیا از روایات میتوان کراهت حجاب تیره، مثل چادر مشکی را اثبات نمود؟( 28 ) پاسخ: اولًا،
چگونه ممکن است که بر اساس ادلهی طرح شده در مباحث قبلی، رنگ جلباب و چادر قرآنی، همانند رنگ چادرهاي رایج فعلی
مشکی باشد، ولی بتوان در روایات معصومین(ع) حدیث معتبري مخالف قرآن، دربارهي کراهت استفاده از چادر مشکی پیدا نمود؟
آیا ممکن است اهل بیت(ع) به عنوان بهترین مفسران و شارحان قرآن مجید، در احادیث خود مطلبی خلاف قرآن فرموده باشند؟ پر
واضح است که پاسخ این سؤال منفی است؛ زیرا یکی از ملاکهاي صحت و سقم احادیث، موافقت و مخالفت محتواي آنها با قرآن
است. براساس ملاك یاد شده، فرضاً اگر روایتی دربارهی کراهت پوشش مشکی بانوان وارد شده باشد فاقد ارزش و اعتبار است.
( ثانیاً، روایاتی که از ظاهر آنها کراهت سیاهپوشی استفاده میشود، از نظر سند ضعیفاند. فقیه ژرفاندیش، مرحوم صاحب جواهر( 29
و مرحوم خویی( 30 ) نیز به ضعف سندي روایات مورد نظر تصریح کردهاند؛ بنابراین، به دلیل ضعف سند، اینگونه روایات قابل
استناد نیستند و نوبت به بررسی دلالت آنها نمیرسد. ثالثاً، ممکن است ادعا شود به دلیل متعدد بودن روایاتی که ظاهر آنها دلالت بر
کراهت پوشش سیاه دارد؛ و نیز به دلیل این که ضعف سند روایات در مستحبات و مکروهات، مانند مورد بحث، خیلی مهم نیست،
پس میتوان در دلالت آنها بحث کرد. با فرض صحت ادعاي فوق، بر اساس فحص و جستوجوي مفصلی که در احادیث انجام
گرفت، حتی یک حدیث دربارهی کراهت پوشش چادر مشکی بانوان نیافتیم؛( 31 ) بنابراین، همان گونه که مرحوم صاحب جواهر
فرمودهاند، روایات مربوط به کراهت سیاهپوشی، شامل زنان نمیشود. ایشان در کتاب فقهی عمیق و معروف خود نقل کردهاند: طبق
تصریح کتابهاي متعددي از علماي امامیه، کراهت پوشش سیاه مختص مردان است؛ زیرا شارع مقدس پوشش غلیظتر و بیشتري
براي زنان هنگام مواجهه با نامحرم قرار داده است( 32 ) و رنگ مشکی، در مقایسه با رنگهاي دیگر، به نحو بهتري پوشش غلیظتر و
بیشتر را تأمین میکند.( 33 ) بنابراین، طبق نقل مرحوم صاحب جواهر، کراهت پوشش مشکی، مختص مردان است. به دلیل
اختصاص کراهت پوشش مشکی به مردان، آن هم در غیر از کفش، عمامه و عبا، حتی یک نفر از فقیهان برجستهي شیعه به کراهت
چادر مشکی زنان فتوا نداده است، بلکه برعکس، بعضی از مراجع تقلید، مثل رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیت الله خامنهاي به عدم
کراهت چادر مشکی تصریح کردهاند و بعضی نیز، مانند آیت الله فاضل لنکرانی و آیت الله تبریزي بالاتر از عدم کراهت، به برتري
حجاب با چادر مشکی فتوا داده و فرموده اند: چادر مشکی بهترین نوع حجاب است.( 34 ) آیا میتوان از ظاهر بعضی روایات، مثل
(35)،« پیامبر(ص) از پوشش لباس مشکی، غیر از سه مورد خفّ (نوعی کفش چرمی نازك) عمامه و کسا کراهت داشت » روایت
استفاده نمود که پوشش لباس مشکی به طور مطلق و مشترك براي مرد و زن کراهت دارد؟ اولًا، با فرض چشمپوشی از ضعف سند
روایت فوق، تردیدي نیست که اساساً زن و مرد در برخی از موارد، از جمله پوشش و لباس، داراي احکام متفاوتی هستند؛ بنابراین،
در خصوص احکام پوشش، نمیتوان به قاعدهي اشتراك زن و مرد در احکام تمسک جست؛ مثلًا جامهي زربافت و حریر براي زن
جایز است، ولی براي مرد جایز نیست( 36 ). مقدار پوشش زنان، طبق نظر مشهور فقها، همهي بدن به استثناي گردي صورت و دو
دست از مچ تا نوك انگشتان است،( 37 ) ولی مقدار پوشش مردان کمتر است؛ حتی از نظر رنگ پوشش نیز، استفاده از لباس احرام
سفید براي مردان مستحب است، ولی زنان مجازند، به استثناي بعضی لباسهاي خاص مثل حریر محض، با هر لباسی، حتی داراي
رنگ غیر سفید محرم شوند( 38 ). بنابراین، با توجه به احکام ویژهي بانوان و آقایان در مورد لباس، نمیتوان ادعا نمود که حکم
کراهت در روایت فوق مطلق است و به طور مشترك شامل زن و مرد میشود. ثانیاً، بر فرض بپذیریم که روایت مذکور، مختص بیان
حکم رنگ پوشش مردان نیست و شامل زنان نیز میگردد، به دلیل روایاتی که ظاهر آنها کراهت خواندن نماز در لباس مشکی، به
استثناي سه مورد است،( 39 ) بعضی از فقها حکم کراهت لباس مشکی را نیز مختص به حالت نماز دانسته اند.( 40 ) ثالثاً، بر فرض که
صفحه 26 از 55
روایت مذکور عام باشد و به طور مشترك، شامل زنان و مردان و نیز حالت نماز و غیر نماز گردد، باز روایت یاد شده دلالت ندارد
بر این که پوشیدن لباس مشکی، مانند چادر مشکی براي زنان کراهت دارد؛ زیرا در روایات متعدد که از نظر مضمون و محتوا با
روایت مورد بحث موافقاند، سه نوع پوشش، به نامهاي خفّ، عمامه و کسا از کراهت استثنا شدهاند؛ و با توجّه به اینکه کسا از نظر
لغت، و به قرینهي حدیث شریف کسا،لباس بلندي است که تمام بدن را فرا میگیرد؛ بنابراین، عباي سیاه براي مردان و چادر مشکی
براي زنان کراهت ندارد؛ و به نظر میرسد براساس همین استثناي کسا در روایت مورد بحث، هیچ یک از فقهاي برجستهي شیعه به
کراهت پوشیدن چادر مشکی فتوا نداده است؛ بلکه برخی، چادر مشکی را بهترین نوع حجاب دانستهاند. مگر کراهت رنگ مشکی
در دین اسلام یک حقیقت نیست؟ پس کدام دلیل سبب میشود در یک جامعهي اسلامی ما مبلغ رنگ سیاه شویم( 41 )؟ توضیح:
پرسش کنندهي محترم با قطعی دانستن حکم کراهت رنگ مشکی به طور مطلق از نظر اسلام، اینگونه القا نموده است که استفادهي
افراد از لباس تیره و مشکی، نوعی تبلیغ فاقد دلیل به حساب میآید. عبارت فوق متضمن دو پرسش است؛ لذا هر پرسش را به طور
مستقل پاسخ میدهیم. پرسش اول: مگر کراهت رنگ مشکی در دین اسلام یک حقیقت نیست؟ پاسخ: با فرض پذیرش کراهت
اجمالی پوشش مشکی در دین اسلام، تردیدي نیست که حکم مذکور براي هر نوع لباس و براي همهي افراد، اعم از زن و مرد، و
براي همهي زمانها نیست؛ یعنی موارد متعددي از حکم کراهت سیاهپوشی استثنا شده است که مهمترین آنها عبارتاند از: الف)
عدم کراهت بعضی از پوششهاي مشکی خاص. قبلًا نقل شد که پیامبر اکرم(ص) از پوشش مشکی کراهت داشت، مگر در سه
مورد: خفّ (نوعی کفش چرمی نازك)، عمامه و کسا( 42 ). (لباس بلندي که تمام بدن را میپوشاند و شامل عبا و چادر مشکی
بانوان نیز میگردد)؛ بنابراین، چند پوشش مشکی استثنا شده، کراهتی ندارند. ب) عدم کراهت لباس مشکی براي بانوان. تردیدي
نیست که در اسلام پوشش زن و مرد از جهات مختلف، مثل نوع، مقدار و حتی رنگ، متفاوت است. همانگونه که قبلًا از مرحوم
صاحب جواهر نقل شد، طبق تصریح کتابهاي متعددي از علماي امامیه، کراهت پوشش مشکی، مختص مردان است، نه بانوان. ج)
عدم کراهت پوشش مشکی در مراسم عزاداري. استفاده از رنگ مشکی در مراسم عزاداري براي زنان و مردان کراهتی ندارد؛ از
روایاتی ذکر شده « سفینۀ البحار » این رو، سیرهي عملی مردم متدین و حتی غیر متدین، پوشیدن لباس مشکی در این مراسم است. در
است که بر جواز و مطلوبیت پوشیدن لباس مشکی در مراسم عزاداري دلالت دارد.( 43 ) با توضیحات فوق آشکار گردید که القاي
این فکر که کراهت رنگ مشکی در اسلام، یک حکم کلی و صددرصد است، غیر عالمانه و مغالطهآمیز است. پرسش دوم: کدام
دلیل سبب میشود که در یک جامعهي اسلامی ما مبلّغ رنگ سیاه شویم؟ پاسخ: باید از ایشان سؤال کرد مراد شما از تبلیغ چیست؟
الف) اگر مراد شما تبلیغ نظري و علمی به صورت نوشتن کتاب و مقاله است، در پاسخ میگوییم: اولًا، چنین تبلیغی غالباً در دفاع و
پاسخگویی از شبهات و سمپاشی بر ضد انواع حجاب اسلامی مثل چادر مشکی است. ثانیاً، بر فرض که تبلیغ نظري و علمی، حتی به
صورت غیر دفاعی و ابتدایی دربارهی چادر مشکی بانوان زیاد باشد؛ اگر اینگونه تبلیغ مستند به ادله و شواهد قوي و با روش
صحیح انجام گیرد، نباید از آن برآشفته شوید، بلکه اگر آن را قبول ندارید، به طور منطقی و استدلالی میتوانید آن را نقد نمایید.
ثالثاً، اي کاش شما نیز به این پرسش پاسخ میدادید که با استناد به چه دلیلی در جامعهي اسلامی به تبلیغ لباسهاي نازك، کوتاه و
رنگارنگ براي بانوان و دختران اقدام میکنید؟ متاسفانه در اغلب مقالاتی که به تبلیغ لباسهاي مذکور پرداخته میشود، به جاي
برخورد اثباتی، یعنی ترویج و تبلیغ لباس مورد نظر خود با دلیل و منطق، غالبا از طریق سلبی، یعنی تخریب حجاب برتر، مثل چادر
مشکی اقدام میشود.( 44 ) ب) اگر مراد شما از تبلیغ، تبلیغ عملی چادر مشکی در سطح جامعه است، باید گفت که به دلیل
برخورداري حجاب مذکور از حمایت ادلهي عقلی و نقلی، اینگونه تبلیغ هیچ منع عقلی و شرعی ندارد. با دقت در پاسخ فوق،
نادرستی این سخن که چرا کسی براي این سؤال که چرا تیره پوشی تبلیغ و ترویج میشود پاسخی ندارد،( 45 ) نیز آشکار میگردد.
در سالهاي نخست انقلاب اسلامی، بیشتر خانمها از چادرهاي رنگ روشن و گلدار استفاده » شبهه: برخی با این عبارت که
صفحه 27 از 55
46 ) خواستهاند این شبهه را القا کنند که چادرهاي زنان در سالهاي نخست انقلاب )،« میکردند که پوشش خوب و کاملی نیز بود
واجد چهارچوب شرعی بوده است. آیا ادعاي مذکور درست است؟ پاسخ: اولًا، بر فرض بپذیریم که خانمها در اول انقلاب از
چادرهاي گلدار و رنگ روشن استفاده میکردند، مگر هر کاري که در سالهاي نخست و پرالتهاب انقلاب که به طور طبیعی به
دلیل مسائل روزمره و پیچیدهي انقلاب، فرصت تبیین و تعمیق مبانی دینیِ وجود نداشته است توسط بانوان انجام شده است، شرعاً
خوب و قابل دفاع است که اکنون پس از بیست سال، عملکردِ آن زمان، ملاك و معیار و حجت شرعی باشد؟( 47 ) روشن است که
عمل مقطعی عدهاي از زنان در سالهاي نخست پر التهاب انقلاب، شرایط سیرهي متشرعه را ندارد تا قابل پذیرش باشد؛ و از این رو،
نمیتوان به آن استناد نمود؛ زیرا استفادهي زنان از چادر رنگارنگ و گلدار در مواجهه با نامحرم، در صورتی که باعث جلب توجه
نامحرم و تحریک مردان گردد، مخالف حجاب مورد قبول قرآن و سیرهي عملی فاطمهي زهرا(س) و زنان انصار است، که در
بیرون منزل از جلباب و چادر مشکی استفاده میکردند. ثانیاً، داوري در باب پوشش خوب و کامل و شرعی، مسئلهاي دقیق و پیچیده
؛( و تخصصی است که کارشناسان و متخصصان مسائل اسلامی، یعنی فقها و مراجع تقلید باید در مورد آن اظهار نظر نمایند( 48
همانند مسائل پزشکی که اموري تخصصیاند و افراد غیر متخصص در پزشکی، عقلًا و شرعاً مجاز به اظهار نظر دربارهی آنها نیستند.
پی نوشتها
.( 80 ، ص 8، ستون سوم. ( 2) . به استفتاءات پایان کتاب مراجعه گردد. ( 3 / 4 / 1) . کتایون میر شفیعی، روزنامهی نوروز، 18 )
5) . الخمار: ثوب ) . 4) . سورهي نور ( 24 )، آیه 31 ) . مرتضی مطهري، پاسخهاي استاد به نقدهایی بر کتاب مسئلهي حجاب، ص 13
تغطّی به المرأة راسها والجمع خُمُر فیومی، المصباح المنیر؛ همچنین در مجمعالبحرین طریحی، ذیل واژهي خُمُر آمده است: قوله
فلیضربن بخُمُرهن، اي مقانعهن. خُمُر جمع خمار و هی المقنعه؛ همچنین ر.ك: شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج 7، ص 43 ؛ بانو امین،
ما رأیت نساءً خیراً من نساء الانصار لما نزلت » . ( تفسیرمخزنالعرفان، ج 9، ص 105 ، ذیل آیهي شریفهي 31 نور، (آیهي خمار). ( 6
زمخشري، :« هذه الآیۀ قامت کل واحدة منهنّ الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعۀ فاخترمن، فاصبحن کانّ علی روسهنّ الغربان
تفسیر کشاف، ج 3، ص 231 ، ذیل آیهي شریفهي 31 سورهي نور. حدیث مذکور، با الفاظ و تعابیر مختلف در کتابهاي متعدد،
اهل تسنن آمده است؛ از جمله: صحیح البخاري، شرح العسقلانی، ج 8، ص 49 ؛ تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 284 ، ذیل آیهي شریفهي
7) . المختمرة من الضأن: السوداء و رأسها ) . خمار و المفصل فی احکام المرأة و البیت المسلم فی الشریعۀ اسلامیۀ، ج 3، ص 320
ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشهي خمر و الخمريّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمرة کلون الخمر الاسود:
التحقیق فی کلمات » ، شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشهي خمر. ( 8) . براي پی بردن به بعضی از نکات ر. ك: سید حسن مصطفوي
نقد ادله مخالفین چادر » : 10 ) . براي آگاهی بیشتر ر.ك ) . ذیل ریشهي خمر. ( 9) . سورهي احزاب ( 33 )، آیهي 59 « القرآن الکریم
آزادي و برابري » 12 ) . مقاله ) . 11 ) . طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 155 ) . روزنامه جمهوري اسلامی، 3 و 4 بهمن ماه 79 « مشکی
13 ) . غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 63 ، به نقل ) . نشریهي آواي زن، شمارهي 21 ،« زن در اسلام
. (14) . دکتر محمود بهزاد، مجلهي نگین، شمارهي 134 ، تیرماه 1355 ،« تفاوتهاي زن و مرد از نظر فیزیولوژي و روانشناسی » : از
15 ) . حر عاملی، وسائل ) . ص 107 ، the psycholojy of clothes : غلامعلی حداد عادل، همان، ص 64 ، به نقل از کتاب
16 ) . محمدي ري شهري، میزان الحکمه، ج 2، ص 570 ، واژهي حیاء. ( 17 ) . سید مهدي قانع، ) . الشیعه، ج 14 ، ص 140 ، روایت 12
فتجلببت » : 18 ) . صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 163 ) . مجلهي پیام زن، شمارهي 19 ، ص 68 ،« انسان، پوشش و ریشههاي تاریخی »
. 20 ) . سورهي احزاب ( 33 )، آیهي 59 ) . 19 ) . طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 98 ) «.( بجلبابها و تبرقعت ببرقعها و ارادت النبی(ص
خرج نساء الانصار کأنّ علی رؤسهن الغربان من اکسیۀ سود یلبسنها: سنن ابی « یدنین علیهن من جلابیبهن » 21 ) . لمّا نزلت هذه الآیۀ )
صفحه 28 از 55
23 ) . به عنوان نمونه ر. ك: لسان العرب، القاموس ) . 22 ) . عون المعبود، شرح سنن ابی داود، ج 11 ، ص 159 ) . داود، ج 2، ص 182
المحیط، اقرب الموارد، منتهی الارب فی لغۀ العرب، محیط المحیط، معجم الوسیط ذیل ریشهی جلب. ( 24 ) . لسان العرب، ذیل
ریشهي جلب. ( 25 ) . العین خلیل و تاج العروس زبیدي، ذیل ریشهي جلب. ( 26 ) . الجلباب: کساء اسود تلبسه المرأة فوق ثیابها،
27 ) . فاطمه خاتمی، ) . الخطیب العدنانی، الملابس و الزینۀ فی الاسلام، (فی اسماء و انواع الملابس القدیمه و الحدیثه)، ص 190
. 2 مهر ماه 79 ، ص 4 ، 28 ) . فاطمه خاتمی، روزنامهي ایران، شمارهي 1627 ) . 2 مهرماه 79 ، ص 4 ، روزنامهی ایران، شمارهي 1627
30 ) . ابوالقاسم خویی، شرح عروة الوثقی، کتاب ) . 29 ) . محمد حسن نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج 8، ص 233 )
الصلاة، ج 1، مکروهات لباس مصلی. ( 31 ) . براي آشنایی با این روایات ر.ك: فروع کافی، ج 2، کتاب الصلاة باب اللباس الذي
تکره الصلاة فیه و ما لا تکره، ص 397 ، و کتاب الزي و التجمل باب لبس السواد، ص 449 ؛ وسایل الشیعۀ الی تحصیل مسائل
. ( الشریعۀ، ج 3، کتاب الصلاة، ابواب لباس مصلی و مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، کتاب الصلاة، ابواب لباس مصلی. ( 32
بعضی از روایاتی که شارع مقدس در آنها پوشش غلیظ را در مواجهه با نامحرم خواسته و از پوشیدن لباس نازك نهی کرده است
، در زیر ذکر میشود: الف) عن امیرالمؤمنین(ع): من رقّ ثوبه ، رقّ دینه؛ محدث نوري، مستدرك الوسائل، ج 3، ص 211 ، و ج 3
ص 249 . ب) عن ابی عبد الله علیه السلام قال: لا یصلح للمرأة المسلمۀ ان تلبس من الخمر و الدروع ما لا یواري شیئا؛ الحر العاملی،
، 33 ) . محمد حسن نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج 8 ) . وسائل الشیعۀ، ج 3، ابواب لباس مصلی، باب 21 ، حدیث 2
، 36 و 38 ؛ ویژه نامهي فرهنگ اسلام، بهار سال 1379 ، 34 ) . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 1، ص 35 ) . ص 235
ص 70 ؛ همچنین ر. ك: استفتائات آخر کتاب. ( 35 ) . کان رسول الله(ص) یکره السواد الا فی ثلاث: الخفّ و العمامۀ و الکساء
36 ) . ر.ك: توضیح المسائل مراجع تقلید، شرایط لباس ) . ر.ك: محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج 6، ص 449 ، روایت 1
(37) . مطابق با نظرات آیات و مراجع تقلید، ص 52 و 57 « احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان » نمازگزار؛ همچنین کتاب
39 ) . روي لا تصلّ فی ثوب ) . 38 ) . صدوق، المقنع، ص 229 ، و حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 9، ص 41 ) . . همان، صفحهي 62 63
40 ) . الطباطبایی الیزدي، العروة الوثقی، ) . اسود فأما الخفّ او الکساء او العمامه فلا بأس؛ شیخ کلینی، فروع کافی، ج 3، ص 403
18 ، ص 8، ستون /4/ 41 ) . گیو نمازي، روزنامهي نوروز، 80 ) . کتاب الصلاة، ص 201 ، و شهید اول، الدروس الشرعیه، ج 1، ص 147
43 ) . محدث قمی، سفینۀ البحار، ج 1، ص 67 ، واژهي سواد، و علی ) . چهارم. ( 42 ) . کلینی، فروع کافی، ج 6، ص 449 ، روایت 1
. ( 18 ، ص 8، ستون اول. ( 45 ) . همان. ( 46 /4/ ابوالحسنی، سیاهپوشی در سوگ ائمهي نور. ( 44 ) . گیو نمازي، روزنامهي نوروز، 80
47 ) . البته مخفی نماند که در حال و هواي اوایل انقلاب که زنان پس از دهها ) . 79 ، ص 4 / 7 / فاطمه خاتمی، روزنامهي ایران، 2
سال بیحجابی زمان طاغوت، تازه به دوران انقلاب اسلامی قدم گذاردند، رعایت همان نوع و مقدار از حجاب نیز از سوي آنان قابل
تقدیر است ولو اینکه حجاب آنها در حد حجاب شرعی برتر نبوده است. ( 48 ) . در پیوست آخر کتاب، تعدادي از نظرات مراجع
تقلید را به عنوان کارشناسان و متخصصان مسائل اسلامی حجاب و لباس آورده ایم.
فصل چهارم : تعارض نمائی حجاب و آزادي
اشاره
فصل چهارم این نوشته به کالبدشکافی و پاسخگویی به شبهات و پرسشهایی دربارهي رابطهي آزادي و لباس و حق انتخاب پوشش
توسط افراد، و برخی محدودیتهاي معقول و مشروع در امر حجاب و پوشش پرداخته است.
رابطه ي حد و مرزهاي پوشش و عقدهها و حسرتها
صفحه 29 از 55
شبهه: محدودیتها (در مورد لباس) باعث شکستن حرمت افراد و ایجاد عقده و حسرت میگردد؟( 1) پاسخ: واقعیت این است که
محدودیتها (در مورد لباس) باعث شکستن حرمت افراد نمیشود، بلکه دقیقاً برعکس، آزادي به معناي نفی محدودیتها، باعث عدم
احترام به افراد و انهدام ارزشها میگردد. براي تصدیق این سخن، کافی است نیم نگاهی به طرز لباس پوشیدن افراد در قسمتهاي
مرفهنشین شهرهاي بزرگ، مثل تهران بیفکنیم و ببینیم که چگونه این افراد با سوء استفاده از آزادي، ارزشها و هنجارهاي دینی
مربوط به پوشش اجتماعی را که قانوناً ملزم به رعایت آن هستند، زیر پا میگذارند و حتی آنها را به تمسخر میگیرند. اما اینکه
گفتهاند محدودیت در لباس، تنها باعث ایجاد عقده و حسرت در افراد میشود، کلامی مبهم است و معلوم نیست مراد گوینده، چه
اشخاصی هستند؟ اگر مراد گوینده این است که محدودیتها در مورد لباس زنان و دختران جوان، باعث شکلگیري عقدهها و
حسرتهاي جنسی و روانی در پسران جوان میگردد، واقعیت این است که برعکس، آزادي پوشش به معناي نفی محدودیت در لباس
بانوان و دختران جوان، باعث انعقاد حسرتها در پسران میگردد، و با اندك تأملی تصدیق میگردد در جامعهاي که بخش عظیم آن
جوانانی هستند که به دلیل شرایط سنی و تحریکات مختلف روانی به وسیلهي محصولات آلودهي فرهنگی، مانند بعضی از فیلمها،
رمانها و نوارهاي مبتذل، در معرض طغیان غرایز جنسی هستند و از طرفی ازدواج نیز در جامعه بسیار سخت شده است، چگونه
ممکن است آزادي پوشش دختران جوان و نفی محدودیت در لباس، باعث شکلگیري عقدهها و حسرتهاي روحی و روانی پسران
جوان دربارهي مسائل جنسی نگردد. چه زیبا، امام صادق(ع) در روایتی فرموده اند: النظر سهم من سهام ابلیس مسموم کم من نظرة
اورثت حسرة طویلۀ؛( 2) نگاه ناپاك، تیري از تیرهاي مسموم و آلودهي ابلیس است و چه بسیار نگاهی که باعث عقده و حسرت
طولانی میگردد. همین واقعیت در شعر شاعر اینگونه بیان شده است: زدست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد
ولی اگر مراد گویندهيِ محترم این است که محدودیت در لباس و پوشش بانوان و دختران جوان، باعث شکلگیري عقدهها و
حسرتهایی در خود دختران میگردد؛ چون در آرزوي پوشیدن لباسهاي رنگین و مدلهاي مختلف آن ناکام میشوند، در پاسخ
میگوییم. اولاً، در فرهنگ اسلامی و قرآنی، زنان نه تنها در استفاده از زینتآلات و لباسهاي زیبا منع نشدهاند، بلکه تشویق نیز
شدهاند. جواز استفادهي زنان از لباس زربافت و حریر، از جمله شواهد در نظر گرفتن علاقهي فطري زنان به خودآرایی و زیباگرایی
است. امام باقر(ع) در روایتی فرموده است: لاینبغی للمرأة ان تعطل نفسها و لو ان تعلق فی عنقها قلادة؛( 3) سزاوار نیست زنی خود را
بدون زیور واگذارد، لااقل گردنبندي به گردن آویزد. ولی اسلام در کنار توصیهي زنان به خودآرایی، به منظور پاك ماندن محیط
اجتماعی، به حجاب و پوشاندن زینتها و زیباییها و عدم تبرّج و خودنمایی در مقابل نامحرم نیز دستور داده است؛ چون نمایش
زینتها و لباسهاي زیبا باعث تحریک و تهییج میشود. و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن( 4) غیر متبرجات بزینۀ( 5) و لا تبرجن تبرج
الجاهلیۀ الاولی( 6). ثانیاً، رعایت اندازه و حدود لباس و پوشش، در معدودي از زنان و دختران که در اثر تربیت نادرست، حاضرند
براي اشباع غریزهي خودآرایی، زیباییهاي ظاهري و باطنی خود را، حتی به مردان نامحرم نیز نمایش دهند، ممکن است عقدهها و
حسرتهایی براي برخی ایجاد نماید، ولی در مجموع، نمیتوان انکار نمود که حجاب، دستوري حکیمانه است که براي سلامت روحی
و روانی همهي پسران جوان و حتی زنان، خصوصا گروهی که اندام و یا لباس زیبا ندارند مفید است. چه زیبا گفته است یکی از
زنان مسلمان: حجاب، حتی از ایجاد عقدهها و حسادتها در میان زنان جلوگیري میکند. چرا باید زنی به خاطر این که اندام زیبا
( ندارد احساس حقارت و کوچکی کند و دیگري به واسطهي داشتن اندام موزون و زیبا به دیگران فخر بفروشد.( 7
حدود آزادي اظهار نظر دربارهی حجاب و لباس
8) خواستهاند این شبهه را القا کنند )«؟ اصلا مگر ما حق داریم راجع به لباس پوشیدنمان نظر بدهیم » شبهه: بعضی با این عبارت که
که افراد حق اظهار نظر دربارهي لباس را ندارند. آیا ادعاي مذکور صحیح است؟ پاسخ: اولًا، واقعاً جاي تعجب است؛ با وجود این
صفحه 30 از 55
که برگزاري هماندیشی با حضور جوانان و انتشار نظرهاي آنها در سطح عمومی به وسیلهي روزنامه، خود بهترین دلیل و شاهد است
که جوانان حق اظهار نظر دربارهي لباس پوشیدن را دارند؛ لکن معلوم نیست چرا گویندهی محترم به طور غیر واقعی، و به دور از
صداقت، با تبلیغ به روش القایی در صدد تلقین وجود زور و فشار دربارهي لباس است. ثانیاً، بدون تردید گویندهي محترم قبول دارد
که اظهار نظر نیز، همانند هر عمل دیگري باید مطابق قاعده و روشمند باشد؛ یعنی اظهار نظر در زمینهي مسائل مهم و نیازمند
کارشناسی مثل مسئلهی حجاب، حداقل باید براساس یکی از دو قاعدهي عقلایی زیر باشد: الف) خود فرد در زمینهاي که اظهار
نظر میکند متخصص و کارشناس باشد. ب) به نظر متخصصان و کارشناسان، استناد و تکیه کند. با دقت و مطالعهی اظهار نظرهاي
افراد شرکت کننده در هماندیشی، به روشنی فهمیده میشود که متأسفانه هیچ یک از دو قاعدهي عقلایی فوق در آن رعایت نشده
است. ثالثاً، دربارهي اظهار نظر افراد غیر متخصص، مثل جوانان شرکت کننده در هماندیشی مذکور، سه دیدگاه مهم قابل طرح
است: الف) دیدگاه افراطی. دیدگاهی که میگوید افراد غیر متخصص نیز، حتی بدون استناد به نظر کارشناسان و یا حضور آنان در
هر مسئلهی مهمی حق اظهار نظر دارند. برگزاري هماندیشی جوانان دربارهی لباس، بدون حضور و نظر کارشناسان، و چاپ
گزارش آن توسط روزنامهي نوروز، مؤید این است که دیدگاه مذکور مورد قبول گزارش دهندهی محترم و همفکران ایشان است.
نقد: دیدگاه فوق قابل دفاع منطقی نیست؛ زیرا تردیدي نیست که اظهار نظر افراد ناآگاه دربارهي مسائل مهم و نیازمند کارشناسی،
بدون استناد به نظر کارشناسان و بدون حضور آنها، باعث طرح نظرات نادرست در اذهان مردم، خصوصا جوانان میگردد. مهمتر
منتشر گردد، پیامدهاي منفی آن چندین برابر است؛ زیرا از مصادیق آشکار تشویش اذهان « روزنامه » اینکه وقتی اینگونه نظرها در
عمومی است. ب) دیدگاه تفریطی. دیدگاهی که میگوید افراد به طور مطلق، هرگز حق اظهار نظر دربارهي هیچ مسئلهاي را ندارند.
نقد: این دیدگاه نیز غیر منطقی است، و قابل دفاع عقلانی نمیباشد؛ زیرا مهمترین لازمهي منفی آن، احترام نگذاشتن به شخصیت
افراد و تقویت استبداد رأي در جامعه است که امر مردودي میباشد. امیرمؤمنان امام علی(ع) در روایتی تصریح فرمودهاند: من استبدَّ
برأیه هلک و مَنْ شاور الرجال شارکها فی عقولها( 9)؛ هر انسانی که استبداد به رأي داشته باشد هلاك و گمراه میشود؛ و هر کسی
که با دیگران مشورت کند، در عقلهاي آنها شرکت جسته است. ج) دیدگاه اعتدالی. دیدگاهی که میگوید افراد غیر کارشناس با
استناد به نظر کارشناسان یا با حضور آنها، دربارهي مسائل مهم، از جمله لباس میتوانند اظهار نظر کنند. این دیدگاه ایرادهاي دو
دیدگاه قبل را ندارد؛ بنابراین، دیدگاهی منطقی و قابل دفاع عقلانی است. ما معتقدیم هماندیشی جوانان دربارهی لباس اگر با
( مطالعه و تحقیق قبلی و با استناد به نظر کارشناسان و یا با حضور آنان برگزار میگردید، بسیاري از مطالب نادرست مطرح شده( 10
با تذکرات و راهنماییهاي آنها جرح و تعدیل میشد و فرهنگسازي به مفهوم صحیح و دقیق آن صورت میگرفت.
رابطه ي حجاب و فشارهاي اجتماعی
نگاه ارزشی به رنگ، موجب شده تا افراد کنترلهاي محسوس و غیر محسوسی را بر نوع پوشش خود » شبهه: بعضی با این عبارت که
11 ) خواستهاند این گونه القاي شبهه نمایند که نگاه ارزشی از سوي افراد و )« از سوي اطرافیان و محیطهاي مختلف احساس کنند
محافل دینی به حجاب داراي رنگ تیره، مثل چادر مشکی باعث میشود افراد دیگري که از حجابهاي غیر مشکی استفاده مینمایند
تحت فشار اجتماعی، روحی و روانی قرار گیرند. آیا ادعاي مذکور صحیح است؟ پاسخ: این که هنجارها، ارزشها، آداب و رسوم
هر جامعهاي یک نوع فشار روحی و روانی بر افراد مخالف با آن هنجارها وارد مینماید، اجمالًا مورد قبول است؛ ولی این مطلب
اختصاص به عدم استفاده از چادر مشکی ندارد؛ زیرا اگر یک زن محجبه نیز بخواهد با چادر مشکی وارد یکی از شهرهاي
کشورهاي اروپایی که زنان آن جا معمولًا بیحجاب یا بدحجاب هستند و اساساً از چادر مشکی استفاده نمیکنند وارد شود، یا مثلًا
در داخل ایران، زن محجبهاي از یک شهر مذهبی با چادر مشکی وارد منطقهاي گردد که غالباً بدحجاب هستند و یا از چادر کمتر
صفحه 31 از 55
استفاده میکنند، با فشارهاي اجتماعی که از ناحیهي محیط بدحجاب بر او وارد میشود مواجهه است؛ بنابراین، وجود اینگونه
فشارهاي اجتماعیِ نشأت گرفته از فرهنگ و آداب و رسوم جوامع، مختص زنان غیر محجبه نیست، بلکه امري عمومی است. نکته
مهم این است که نوع پوشش در جامعهي اسلامی باید معقول و مشروع و قابل دفاع عقلانی و شرعی باشد. هر فردي باید با توجه به
ملاك یاد شده عمل نماید و نیز تسلیم فشارهاي اجتماعی نامشروع نگردد و به تعبیر قرآن، در راه خدا و احکام الهی تلاش کند و از
سرزنش دیگران نهراسد: یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومۀ لائم.( 12 ) در روایتی از امام کاظم (ع) در دربارهی چشم و
همچشمی نکردن و دهنبین نبودن و تسلیم فشارهاي اجتماعی نامشروع نشدن، چنین آمده است: یا هشام: لو کان فی یدك جوزة و
قال الناس فی یدك لؤلؤة ما کان ینفعک و انت تعلم انها جوزة و لو کان فی یدك لؤلؤة و قال الناس انها جوزة ما ضرّك و انت
تعلم انها لؤلؤة؛( 13 ) اي هشام اگر گردویی داشته باشی و همه بگویند لؤلؤ است سودت ندهد و تو خود میدانی که گردوست و اگر
لؤلؤي در دستت باشد و مردم بگویند گردوست، زیانت نرساند و تو خود میدانی که لؤلؤ است.
رابطه ي حجاب و پوشش و مسئله آزادي
14 ) خواستهاند این گونه ادعا نمایند که در )« چرا نمیگذارند آن طور که دوست داریم لباس بپوشیم » شبهه: بعضی با این عبارت که
مونا » لباس پوشیدن آزاد نیستند. آیا ادعاي مذکور صحیح است؟ پاسخ: اولًا، برخی عبارتهاي گویندهی محترم، مثل این عبارت که
15 ) حاکی از عدم صحت ادعاي فوق است؛ زیرا عبارت ذکر « شاهرخی و بهزاد خلیفه، همین لباسی را که پوشیدهاند دوست دارند
شده گویاي این است که افراد یاد شده همان لباسی را که دوست دارند پوشیدهاند و در پوشیدن لباس آزاد بوده اند. ثانیاً، واقعیت
خارجی، حاکی از لباس پوشیدن افراد براساس ملاكهاي مورد علاقهي خود و با تفاوت بسیار از نظر جنس، مدل و رنگ است که
روزانه در کوچه و خیابان نیز با آن مواجهیم، و برخی عبارتهاي روزنامهی نوروز نیز تکذیب کنندهی ادعاي یاد شده است؛ زیرا
گزارش دهندهی محترم نیز به یک دنیا تفاوت در لباسهاي افراد شرکت کننده در هماندیشی که نمونهی کوچکی از یک دنیا
به نحوهی لباس پوشیدنها که نگاه میکنی متوجه کلی تفاوت میشوي. » تفاوت در لباس پوشی افراد جامعه است تصریح کرده است
مهدي جبرکش را با تیشرت مشکی و شلوار جین میبینی که کنار امیر رسولی با پیراهن چهار خانهاي که یقهاش را کیب بسته نشسته
16 ) ثالثاً، اگر مراد گوینده این است که افراد به طور مطلق و )«. است. بین لباسهاي ملیحه و کتایون یک دنیا تفاوت دیده میشود
بدون پذیرش هیچ حد و مرزي، هر لباسی را که دوست دارند بتوانند بپوشند ولو مطابق هنجارها و ارزشهاي معقول و مقبول جامعه
نباشد، پاسخ این است که چنین آزادي مطلقی وجود ندارد و به فرض وجود، معقول نیست. موجود نیست، چون ما عملًا مشاهده
میکنیم حتی در کشورهایی، مثل فرانسه که میگویند مهد آزادي است چگونه از پوشش دلخواه دختران محجبه جلوگیري میکنند،
اما معقول نیست؛ زیرا عقل نیز حکم میکند که تمام اعمال و رفتار اعضاي جامعه، از جمله لباس پوشیدن، باید تحت ضابطه و قانون
مشخص و معقولی انجام گیرد تا آن جامعه در فرهنگ پوشش دچار هرج و مرج نگردد. رابعاً، اگر در موردي فردي دوست داشته
باشد لباس خاصی را بپوشد، لکن خودش با تأمل و دلیل منطقی، یا با تذکر و راهنمایی دیگران، یا حتی تحت تأثیر فشار اجتماعیِ
برآمده از فرهنگ صحیح جامعه و آداب و رسوم مردم، پوشش و حجاب منطقی دیگري را ترجیح داد، شبیه آنچه که در گزارش
ملیحه رضاخان با اشاره به مقنعهاش میگوید حقیقت این است که میخواستم روسري سر کنم، اما فکر » هماندیشی نیز آمده است
17 ) تردیدي نیست که در این گونه موارد، آزادي فرد سلب نشده است، )« کردم شاید این جا (نشست هماندیشی) زیاد خوب نباشد
لباس خوب، لباسی است که در عین سادگی، مناسب » بلکه فرد بر اساس پذیرش این اندیشه منطقی طرح شده در ضمن هماندیشی
18 ) بلوغ فکري خویش را به )« هم باشد. هر لباسی براي جایی خوب است و باید عرف و فرهنگ را در انتخاب لباس رعایت کرد
نمایش گذارده و به طور منطقی پذیرفته است که نباید تابع احساسات و علایق زودگذر بود، بلکه باید بر اساس ملاك و معیارهاي
صفحه 32 از 55
معقول و مشروع، به تناسب هر جایی لباسی متناسب با آن را انتخاب کرد؛ و ممنوعیت استفاده از لباس شهرت در احکام نورانی
اسلام نیز بر اساس همین نکته است. این عین حریت و آزادي مطلوب است که انسان خودش را از قید و بند شهوت و از جمله
شهوت مدپرستی رایج در جامعه آزاد نماید و چه نیکو فرموده است امیر مؤمنان امام علی(ع): من ترك الشهوات کان حراً؛( 19 ) هر
کسی که شهوتها و خواهشهاي نفسانی را ترك نماید، آزاد است. سوء استفاده از عواطف مذهبی جوانان در مقوله ي حجاب
دختري که در آرزوي پوشیدن یک بلوز بلند و شلوار گشاد است، نه نامسلمان است، نه بیدین و نه هرج و هرج طلب؛ بد نیست »
20 ) چه مغالطات و سوء استفادهاي از عواطف مذهبی جوانان در تعبیر فوق صورت )؛« گاهی به صداقت او هنگام نماز هم بیندیشیم
گرفته است؟ اولاً، ما نیز قبول داریم که هر دختر جوانی که در آرزوي پوشیدن لباسهاي فوق است، لزوماً نامسلمان و یا بیدین
نیست، بلکه برعکس، معتقدیم چون زنان به طور فطري و غریزي بیشتر از مردان به خودآرایی و زیبایی خود اهمیت میدهند، در
احکام نورانی اسلام که مطابق با فطرت انسان است با تشویق زنان به آرایش و خودآرایی، زمینهي اشباع و پاسخگویی این نیاز زنان
به خوبی فراهم شده است؛ ولی اسلام علاوه بر نیاز فطري مذکور، نیاز فطري دیگر زنان به حجاب و پوشش را نیز در نظر گرفته
است؛ و چه زیبا در احکام متعالی خویش بین دو نیاز فطري و غریزي زنان، یعنی نیاز به خودآرایی و نیاز به حجاب و پوشش جمع
نموده است. از طرفی زنان را تشویق نموده که از زیورآلات و دیگر پوششهاي زیبا استفاده نمایند و از طرف دیگر، به زنان دستور
داده است از طریق حجاب و پوشش، از ارائه و نمایش آن به نامحرم و در نتیجه، تحریک روحی و روانی دیگران اجتناب نمایند.
ثانیاً، منکر صداقت جوانان عزیز نمازخوان در موقع نماز نیستیم، بلکه به صداقت آنان میاندیشیم و به آن احترام میگذاریم؛ ولی
معتقدیم نباید آن گونه که عبارت گویندهي محترم القا میکند، عواطف مذهبی جوانان، مثل صداقت در نماز، مورد سوء استفاده و
مغالطه قرار گیرد. ثالثاً، معتقدیم اگر صداقت در نماز همراه با عفت و نجابت در پوشش مقابل نامحرم نباشد، مقدار صداقت در نماز
هم مورد تردید قرار میگیرد؛ زیرا احکام نورانی اسلام احکامی یک پارچه است که باید به تمام آنها مؤمن و عامل بود. همچنین
معتقدیم اعمال صالح در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، به گونهاي که انجام یک عمل صالح در تشویق انسان به سمت کارهاي صالح
دیگر و ترك کارهاي منکر و ناپسند مؤثر است؛ با این توضیح که مثلاً قرآن نماز را بازدارنده از کارهاي ناشایست و نامطلوب
معرفی میکند: إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ.( 21 ) و از طرفی چون قرآن شکل حجاب بیرون از منزل بانوان در مقابل نامحرم
23 ) معرفی مینماید؛ بنابراین، پوشیدن بلوز بلند )« یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ » 22 ) و چادر )« وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ » را مقنعه
و شلوار گشاد بدون مقنعه و چادر را براي بانوان و دختران جوان در مقابل نامحرم کاري ناشایست و نامطلوب میداند؛ زیرا باعث
جلب توجه نامحرم و تحریک روحی و روانی میگردد، و روشن است که یک دختر متدین و نمازخوان، کاري که قرآن آن را
نامطلوب میداند، انجام نخواهد داد.
لباس و پوشش و حق انتخاب آن
سیاه که در اسلام مکروه است. من نمیدانم! مقررات میگوید رنگ تیره، جوراب ضخیم، مانتوي بلند و » شبهه: بعضی با این عبارت
24 ) این گونه القاي شبهه کردهاند که مقررات موجود ).« گشاد، آستین بلند، شلوار پارچهاي گشاد، همین و همین و همین
لباسپوشیدن زنان در کشور، خلاف اسلام است. آیا ادعاي مذکور صحیح است؟ توضیح: نگارندهي محترم به ناحق در بخشی از
یک سناریوي خود ساخته، با قطعی گرفتن کراهت رنگ سیاه به طور مطلق از دیدگاه اسلام به مخاطب این گونه القا نموده که
چون در مقررات فعلی، اصرار و اجبار بر استفاده از لباسهاي تیره و سیاه است؛ بنابراین مقررات موجود، خلاف اسلام است. پاسخ:
اولًا، واقعیت بیرونیِ لباس پوشیدن بانوان در سطح جامعه و استفاده از انواع و اقسام جورابهاي نازك و مانتوهاي کوتاه و شلوارهاي
تنگ با رنگهاي بسیار متنوع، حاکی از این است که یا اساساً مقررات یاد شده وجود خارجی ندارد، یا بر فرض وجود، متأسفانه به
صفحه 33 از 55
آن عمل نمیشود؛ ولی به هر حال، نتیجهي هر دو احتمال مذکور واقعیت نداشتن اجبار بر پوشش خاصی است که عبارت گویندهي
محترم، به دروغ و به طور غیر واقعی القا کنندهي آن است. ثانیاً، فرض میکنیم ادعاي ایشان واقعیت خارجی داشته باشد، همانگونه
که قبلًا گذشت حجاب تیره براي بانوان و دختران (در مواجهه با نامحرم) کراهتی ندارد؛ بنابراین، ادعاي کراهت لباس تیره و مشکی
براي بانوان و دختران اساساً نادرست است؛ اما موارد دیگر، مثل جوراب ضخیم، مانتوي بلند و غیره، چون در راستاي تأمین حجاب
بیشتر و بهتر بانوان است، مورد قبول اسلام است؛ لذا مقررات مذکور بر فرض وجود، خلاف اسلام نیست. شبهه: بعضی با این
25 ) خواستهاند این شبهه را القا کنند که انسان )« باید به انسان دنیاي امروز اجازه داد که خودش لباس انتخاب کند » عبارت که
امروزي در انتخاب لباس آزاد نیست و به او اجازه نمیدهند خودش لباس انتخاب کند. آیا ادعاي مذکور صحیح است؟ پاسخ: اولًا،
واقعیت خارجیِ رفتن افراد، اعم از مرد و زن، دختر و پسر، جوان و غیر جوان به مغازههاي لباس فروشی و گاهی صرف ساعتها وقت
براي انتخاب یک مدل و رنگ خاص، حاکی از این است که افراد در انتخاب لباس آزادند؛ البته طبیعی است که در هر جامعهاي به
تناسب هنجارها و ارزشهاي حاکم بر جامعه، نوع خاصی از لباسها و پوششها در مغازهها وجود دارد که به نحوي انتخاب افراد را
محدود میکند، ولی این امر عمومی است و اختصاص به جامعهي ما ندارد. ثانیاً، در این که انسان موجودي انتخابگر است، تفاوتی
بین انسان امروز و دیروز نیست؛ مهم کیفی و ارزشمند بودن انتخاب است. دو شرط زیر در کنار یکدیگر یک انتخاب را کیفی و
ارزشمند میکند: الف) انتخابی که از روي شناخت و آگاهی صحیح و کامل صورت میگیرد. ب) انتخاب آگاهانهاي که منجر به
تأمین منافع و مصالح حقیقی انسان، اعم از منافع اخروي، دنیوي، فردي و اجتماعی گردد. در خصوص انتخاب لباس نیز همین دو
شرط صادق است. ثالثاً، فرض کنید دختر جوانی با لباس بسیار نازك و بدننما از منزل بیرون بیاید؛ اگر از او سؤال کنید این چه نوع
لباسی است که پوشیدهاي؟ و او در جواب بگوید لباسی است که خودم انتخاب کردهام؛ آیا عقل سلیم و شرع حکیم چنین اجازهاي
به او میدهد که با لباس مذکور وارد جامعه شود و باعث تحریک و تهییج جنسی جوانان گردد؟ ما مطمئن هستیم که پاسخ شما نیز
به این سؤال منفی است؛ زیرا شما نیز انسان منطقی و معقولی هستید و چهارچوبهاي معقول و مشروع را قبول دارید.
پی نوشتها
2) . محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج 5، کتاب النکاح، ص ) . 80 ، ص 8 / 4 / 1) . مرتضی زندهدلان، روزنامه نوروز 18 )
. (5) . 4) . سورهي نور ( 24 )، آیهي 31 ) . 3) . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14 ، کتاب النکاح، ص 114 ، حدیث 1 ) . 559 ، حدیث 12
7) . فاطمه هرسن، حدیث هدایت در نشستی با چند تن از ) . 6) . سورهي احزاب ( 33 )، آیهي 33 ) . سورهي نور ( 24 )، آیهي 60
8) . گیو ) . بانوان غیر ایرانی (اتریشی) اینک دیگر رو به شرق نماز میگذاریم، مجلهي پیام زن، شمارهي 46 ، دي ماه 74 ، ص 23
9). نهجالبلاغه، تحقیق صبحی صالح، حکمت ) . 80 ، ص 8 / 4 / نمازي، هماندیشی جوانان درباره لباس پوشیدن، روزنامه نوروز، 18
پاسخ به مقالهی روزنامهی نوروز با عنوان « هماندیشی منطقی با جوانان دربارهی لباس » 10 ). ر.ك : مقالهی نگارنده ) . 161 ، ص 500
11 ) . اژدر شهابی، ) . روزنامهی جمهوري اسلامی، تاریخ 19 و 21 شهریور 1380 « هماندیشی جوانان درباره لباس پوشیدن »
. 13 ) . ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص 45 ) . 12 ) . سورهي مائده ( 5)، آیهي 54 ) . روزنامهي آفتاب، 24 شهریور 1380 ، ص 6
80 ، ص 8، ستون دوم. ( 15 ) . همان. ( 16 ) . همان. ( 17 ) . گیو نمازي، هماندیشی / 4 / 14 ) . گیو نمازي، روزنامهی نوروز، 18 )
18 ص 8، ستون آخر. ( 18 ) . همان. ( 19 ) . محمدي ري شهري، میزان الحکمه، /4/ جوانان درباره لباس پوشیدن، روزنامهی نوروز 80
80 ، صفحهي 8، ستون پنجم. ( 21 ) . سورهي عنکبوت / 4 / ج 2، ص 352 ، واژهي حریت. ( 20 ) . گیو نمازي، روزنامهی نوروز، 18
24 ) . گیو نمازي، روزنامهی نوروز، ) . 23 ) . سورهي احزاب ( 33 )، آیهي 59 ) . 22 ) . سورهي نور ( 24 )، آیهي 31 ) . 29 )، آیهي 45 )
80 ، صفحهي 8، ستون چهارم. / 4 / 80 ، صفحهي 8، ستون اول. ( 25 ) . گیو نمازي، روزنامهی نوروز، 18 / 4 / 18
صفحه 34 از 55
فصل پنجم :