گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سیزدهم
فصل سوم : آ سیب شناسی حجاب در جامعه ي ما







اشاره
در این فصل معضلاتی را که در امر حجاب در جامعه مان داریم، بررسی میکنیم.
ناشناخته ماندن منطق حجاب
اولین عاملی که سبب سست شدن حجاب و ضعیف بودن مراعات آن در جامعه ي ماست، تبیین نشدن منطق حجاب با زبان مناسب
براي جامعه ي زنان در مقاطع مختلف سنّی و تحصیلی است. در جمهوري اسلامی بعد از نزدیک به سی سال که از عمر این نظام
می گذرد، واقعاً کار جدّي، مفید و موثّر در این زمینه انجام نشده است. کجا با بیان و زبانی که براي نسل جوان، روشنفکر و
تحصیل کرده، جذّاب است و با ادبیّات قابل فهم و دوست داشتنی براي آنها و با منطق و استدلال هایی که اندیشه ي آنان را قانع
کند، بحث حجاب را تبیین کردیم؟ مثلًا در نظام آموزشی، در متون درسی، از اولین سال هاي تحصیل ابتدایی تا آخرین سال هاي
تحصیلات عالیه ي دانشگاهی، کجا این کار انجام شده است؟ در رسانه هاي ما کجا این کار انجام شده است؟ در رادیو و
تلویزیون، سینما و تئاتر، روزنامه ها و مجلاّت، کجا این کار انجام شده است؟ این یکی از عواملی است که معضل کنونی را در
جامعه ي ما ایجاد کرده است.
رسانه هاي جمعی و تخریب حجاب
دومین عامل، نقش ویرانگر و تخریبی رسانه ها، سینما، تئاتر و خصوصاً تلویزیون، در نابود کردن فرهنگ حجاب و دادن الگوي بی
حجابی و خودآرایی و خودنمایی به جامعه است. من متّهم ردیف اول را در این زمینه، تلویزیون می دانم. تعارف ندارد. دختر بچّه
ي سه، چهار ساله پاي تلویزیون می نشیند، برنامه ي کودك نگاه میکند. در این برنامه دختربچّه هایی را به عنوان تماشاچی یا
مسابقه دهنده شرکت می دهند. بسیاري از این دختربچّه ها، روسري به سر ندارند، لباس هاي آنچنانی به تن دارند، می گویند بچّه
صفحه 28 از 63
است، به دختربچّه ي پنج، شش ساله که حجاب واجب نیست، طبیعی است که این طور باشد. فکر کنید دختربچّه اي که در خانه
پاي تلویزیون نشسته و این مدل ها و الگوها را می بیند، چگونه تأثیر می پذیرد؟ این برنامه تمام می شود. کارتون شروع می شود.
چون کارتون ها اغلب تولید کشورهاي غربی است؛ در آن ها، نه تنها دختربچّه ها، بلکه زن هاي بزرگ، بدون حجاب، زینت
کرده، زیبا و دوست داشتنی ظاهر می شوند. این دختر بچّه هم این صحنه ها را تماشا میکند. تلویزیون به این دختربچّه ها از همان
سنین طفولیّت الگو می دهد. نشان می دهد اگر می خواهی خوشگل و دوست داشتنی باشی، لازمه اش بی حجابی است، و اینکه
خودت را آرایش کنی. سریال هاي خارجی و فیلم هاي سینمایی را دیده اید که چگونه است. این فیلم ها تولید کشورهاي غربی
است. حجاب در آنها معنا ندارد. فیلم هاي شرقی را هم دیده اید، مثلًا از سوریّه فیلم می خرند و نمایش می دهند که صد برابر بدتر
از فیلم هاي کشورهاي غربی است. این فیلم ها الگوي بدحجابی می دهد. روح حجاب و عفاف را در جامعه ویران میکند. حتّی
سریال هاي تولید داخل، به این سریال هاي تلویزیونی دقّت کنید. نمی خواهم بگویم صددرصد، ولی غالباً در این سریال ها به این
صورت است که اشخاص پولدار و تحصیل کرده و زن هایی که از خانواده هاي متشخّص و تحصیل کرده ي امروزي هستند، غالباً
کم حجاب یا بدحجابند. از آن طرف، کلفت ها و زن هاي فقیر و دهاتی و بی سواد و حتّی زنان مجرم، باحجاب و چادري اند. این
کار حساب شده اي براي ویران کردن حجاب است. زن دهاتی را می خواهد نشان دهد، چادري است. شهري را می خواهد نشان
بدهد، چادر ندارد و لباس تنگ به تن دارد. روسري اش تا کجا بالاست و آرایش آنچنانی دارد. مجریان و گویندگان زن برنامه
هاي تلویزیونی غالباً خانم هاي بی چادر و بعضاً بدحجاب و بزك کرده و آرایش کر ده اند. این ها الگوي مخرّب حجاب اند.
کارشناسان اجتماعی علّت پاشیده شدن خانواده ها را مطالعه کرده اند. در بحث حکمت هاي حجاب به عوامل متعّددي اشاره
کردیم. از جمله پی برده اند که یکی از عللی که سبب می شود مردها نسبت به همسرشان دلسرد می شوند و نهایتاً پاي طلاق به
میان می آید، این است که زنی که مرد اختیار کرده است بهره ي معیّنی از زیباي دارد. امّا چون در سینما و تلویزیون، وقتی می
خواهند فیلم یا سریال بسازند، سعی میکنند زیباترین هنرپیشه ي زن را انتخاب کنند، وقتی این مرد پاي تلویزیون می نشیند یا به
سینما می رود، هزار جور زن زیبا و جذّاب را می بیند و لذا کم کم نسبت به زن خودش بی علاقه و دلسرد می شود. در این زمینه
مطالعاتی در دادگاه هاي خانواده شده است. در جامعه شناسی خانواده هم رسیده اند به اینکه یکی از عوامل دلسرد شدن مردها
نسبت به همسرانشان، همین فیلم هاست.
بدآموزي در محیط هاي خانوادگی و جلسات دینی
از عوامل آسیب زننده ي دیگر، محیط خانواده ها، مهمانی ها، عروسی ها، جشن هاي خانوادگی، جشن تولّدها، و مجالس دید و
بازدید است، که در آنها الگوهاي بدي به دختربچّه ها داده می شود. زن ها آرایش کرده و با لباس هاي نیمه عریان در این مهمانی
ها و مجالس خانوادگی حاضر می شوند. می گویند مهمانی فامیلی است، مهم نیست. عروسی است، مهم نیست. حتی در بعضی از
جلسه هاي مذهبی الگوهاي بسیار بدي وجود دارد. مثلًا در جلسه ي مولودي، خانم ها بزك کرده و با لباس هاي آنچنانی می آیند.
این دختربچه ي کم سّن و سال که به این جلسه آورد ه اند، الگو می گیرد و این جلسه تأثیر مخرّبی روي شخصیّت او می گذارد.
این همه آرایش، این همه زر و زیور، این همه لباس هاي بدن نما، با روح این دختربچّه چه می کند؟!
تخریب حجاب و معلّمان و استادان زن
عامل بعد معلّمان، دبیران و استادان زنی می باشند که بزك کرده و بدحجاب در مدرسه ها و دانشگاه ها سر کلاس ها می آیند. می
گویند این خانم شوهر کرده است، عیبی ندارد. مدرسه هم دخترانه است و مرد نامحرمی که نیست. چه عیبی دارد این خانم آرایش
صفحه 29 از 63
کرده و با لباس آن چنانی و با زر و زیور بیاید؟ نمی دانند چگونه دارند روحیّه ي عفاف و حجاب را در این شاگردها ویران و
فرهنگ خودآرایی و جلوه فروشی را جایگزین آن میکنند. بعضی ها که می دانند،- عمداً میکنند، برخی هم نمی دانند. ولی
ندانستن مانع از تأثیر مخرّب آن نیست. تأثیر بسیار مخرّبی می گذارد. در بعضی دانشگاه ها، برخی از خانم هایی که استادند و
تدریس میکنند، بدحجاب و با آرایش در کلاس حاضر می شوند. طبیعتاً دختر دانشجویی که الگو و ایده آلش استاد شدن است،
وقتی این زن استاد را با این همه آرایش و بدحجابی می بیند، از او تأثیر می پذیرد.
بازار لباس و لوازم آرایش و تخریب حجاب
عامل دیگر، تولیدات و واردات و عرضه ي گسترده ي پوشک مغایر عفاف و لوازم آرایش هاي گوناگون است. ببینید کارخانه
هاي تولید لباس و جوراب در همین کشور جمهوري اسلامی چه تولید میکنند؟ بوتیکها و فروشگاه هاي پوشاکی که لباس می
فروشند، ببینید چه عرضه میکنند؟ لباس هایی که از خارج می آید، چه جور لباس هایی است؟ا اینها با عفاف و پوشیدگی یک زن
مسلمان سازگار است؟ و آیا این الگوي منفی دادن نیست؟ بعضی وقت ها خانم هاي باتقوا و متدیّن این قدر از این مغازه به آن
مغازه می گردند بلکه بتوانند لباسی که با متانت و وقار و پوشش یک زن مسلمان سازگار باشد، پیدا کنند. بعد از ساعت ها
دوندگی، نا امید می شوند. جاي شرمندگی نیست که کشور ما در ردیف اول سرانه ي مصرف لوازم آرایشی در دنیاست؟ معنی
اسلامی بودن کشور این است؟ سرانه ي مصرف لوازم آرایشی زنان در جمهوري اسلامی از زنان فرانسوي، انگلیسی، آمریکایی،
هندي، پاکستانی، از زنان همه جاي دنیا بالاتر است. چه حجم لوازم آرایشی وارد کشور می شود؟! و چه حجمی در داخل تولید می
شود؟! کجاي دنیا این قدر تولیدات و واردات لوازم آرایشی وجود دارد؟ سرانه ي جرّاحی هاي زیبایی بالاست. در جرّاحی هاي
زیبایی هم جمهوري اسلامی در دنیا در ردیف اوّل است. هیچ جاي دنیا، کشورهاي مسیحی، یهودي، بت پرست، کشورهاي
ماتریالیست و کمونیست، هیچ جاي دنیا، زن ها به اندازه ي ایران جرّاحی زیبایی نمیکنند. اینها ما را به فکر بیندازد. داستان چیست؟!
آیا یک توطئه پشت قضیّه نیست؟ داستان آندلس را به یاد دارید. حکومت اسلامی تا قلب اروپا پیش رفته بود. نام اسپانیاي امروزي،
آندلس بود. اسپانیاي آن روز یک کشور اسلامی بود. مسیحی ها براي اینکه این کشور را از چنگ مسلمان ها در آورند، دو کار
کر دند: ( 1) باغ هاي بزرگ انگوري درست کردند که انگورهاي آن به قیمت بسیار ارزان به شراب تبدیل می شد و شراب از
قیمت انگور ارزان تر بود و حتّی رایگان بین جوانان مسلمان پخش می شد. ( 2) دخترهاي مسیحی آرایش کرده را می فرستادند که
بین جوان هاي مسلمان بگردند. همین دو عامل، نسل جوان غیرتمند کشور آندلس را به جوان هاي هرزه ي معتاد به مشروب و
آلوده به پلیدي هاي جنسی تبدیل کرد و آن گاه به سادگی این کشور را از دست مسلمان ها بیرون آوردند و به کشوري که در
مجموعه ي غرب مسیحی است، بدل کردند. این صحنه را در تاریخ گذشته ي دنیاي اسلام دیدید. پس اینکه این همه لوازم
آرایشی به کشور ما وارد و در خود کشور تولید می شود و این همه جرّاحی هاي زیبابی انجام می شود، به نحوي که ما از این
نظرها در ردیف اول دنیا هستیم، احتمال نمی دهید توطئه اي پشت قضیّه است؟ بی شک دشمن براي از بین بردن صلابت و قدرت
ملّت ما، از طریق دامن زدن به بی حجابی، در پی ترویج هرزگی و بی بندوباري است.
محیط هاي اداري و آموزشی و تخریب حجاب
عامل دیگري که به بدحجابی دامن می زند، این است که بعضاً در ادارات و دانشگاه هاي ما، دخترها و زن هاي به اصطلاح
بدحجاب و فی الواقع بی حجاب، بهتر تحویل گرفته می شوند. کارشان زودتر انجام می شود. در برخورداري از امتیازات به آنها
تقدّم می دهند. اگر می خواهند به دختر دانشجویی بورس بدهند، به دختر بدحجاب می دهند. اگر می خواهند کار یا وام
صفحه 30 از 63
دانشجویی بدهند، به دختري که خودش را عرضه میکند و خودنمایی میکند و براي فلان مدیر طنّازي میکند، می دهند. آن وقت
می خواهید این قضیّه، دخترها را به بی حجابی نکشاند؟ این هم یکی از معضلات ماست. در ادارات معمولًا کارهاي خانم هاي
باحجاب و موقّر سخت تر و دیرتر انجام می شود. در دانشگاه ها بعضی از اساتید سر کلاس ها با دانشجویان محجّبه برخورد بدي
میکنند. در بعضی دانشگاه ها وقتی یک! دختر چادري در کلاس سوال میکند، برخی استادها با اوقات تلخی و با بدترین صورت با
او برخورد میکنند؛ ولی وقتی دختر بزك! کرده ي جلوه فروشی سوال میکند، با روي باز و با خنده تحویلشَ می گیرند. مشخّص
است که این استاد براي بدحجابی کار میکند. در بعضی موارد، معدودي اساتید ضدّ دین و تقوا وجود دارند که تعرّض و اذیّت
دختران دانشجوي محّجبه را به مراتب پیشتر می برند و متأسّقانه برخوردي هم از طرف مدیران دانشگاه ها با ایشان نمی شود.
تأخیر ازدواج و تخریب حجاب
عامل دیگري که آسیب بدحجابی را در جامعه ایجاد کرده است، به تأخیر افتادن سنّ ازدواج در اثر مشکلات اقتصادي از یک
طرف و راحت طلبی و مسوولیّت گریزي مردان از طرف دیگر است. بسیاري از مردها راحت طلب و مسوولیّت گریزند و شرایط
اقتصادي براي ازدواج هم به شدّت دشوار است. کرایه ي خانه و هزینه ي زندگی، خدا می داند چقدر سخت است و یک جوان در
پایان تحصیل و آغاز اشتغالش چطور می تواند این همه پول تهیّه کند؟ از آن طرف هم بازار آزاد تمتع هاي جنسی براي هرزگی و
ارضاء جوان ها، بدون تن دادن به سختی هاي تشکیل خانواده، به وفور در دسترس است. این عامل سبب می شود که براي دخترها،
داوطلب ازدواج کم شود. در حالی که نیازهاي جنسی، هم در مرد هست و هم در زن. این دختر هم نیاز جنسی دارد و به او فشار
می آورد. شوهري هم نیست که از راه قانونی و اخلاقی به این نیاز پاسخ گفته شود. پس چه کار باید بکند؟ یا باید برود به گونه اي
براي خود شوهر دست و پا کند. اما چطور؟ با آرایش کردن و با لباس محرّك پوشیدن، تا بلکه بتواند مردي را به تور بزند که
شوهرش بشود؛ و یا اینکه خداي نکرده، به بی بند و باري و فساد جنسی کشیده شود.
معیارهاي غلط در همسرگزینی و تخریب حجاب
متأسفانه، خانواده ها از یک سو و پسرها از سوي دیگر، در انتخاب عروس یا همسر، اولین معیاري را که در نظر می گیرند،
زیباییهاي ظاهري دختر است. اوّل خانواده ها می روند ببینند دختر، خوشگل و خوش اندام هست یا نه. پسر هم وقتی می خواهد
همسري انتخاب کند، اوّل جسم دختر را می سنجد، بعد توجّه میکند به اینکه افکار و اندیشه هایشان چقدر همخوانی دارد. آنها
عوامل دست دومند. وقتی این طور شد، چه پیامدي خواهد داشت؟ این کار سبب می شود دختر براي اینکه شانس ازدواج به دست
آورد، ناچار شود بدن خود را بیاراید و عرضه کند. یعنی این خانواده ها و مردها هستند که دخترها را به سمت خودآرایی و طنّازي
سوق می دهند. از آن طرف، دخترهاي باحیا، باوقار، متدّین و بامعنویت، چه می شوند؟ خدا می داند قلب من براي آنها ریش است
و دلم می سوزد وقتی می بینم به علّت کچ سلیقگی و کچ فکري خانواده هاییکه به دنبال عروس می روند و مردهایی که به دنبال
همسر می روند، سال ها طی می شود و از سنّ ازدواج این دخترهاي خوب و پاکدامن که خودنماي و جلوه فروشی نکرده اند، می
گذرد و کسی به خواستگاري ایشان نمی رود و چه بسا شانس ازدواج را براي همه ي عمر از دست می دهند. پیامد این جریان، یا
کشانده شدن دختر است به بی حجابی، بدحجابی، خودآرایی، جلوه فروشی و خریدار براي خود پیدا کردن و یا اینکه دختري که
پاکدامن و متدّین است، سال ها بدون اینکه کسی به خواستگاري اش بیاید، می ماند و از سنّ ازدواجش می گذرد و براي همیشه از
داشتن شوهر و فرزند و خانواده محروم می شود.
صفحه 31 از 63
تضعیف غیرت و تخریب حجاب
لقمه هاي حرام و موسیقی هاي حرام، عکس ها و تصاویر مستهجن و فیلم ها و کلیپ هاي کثیف و ضدّ اخلاقی، از عواملی هستند
که روح حیا و غیرت را در انسان نابود میکند. شخصی که پول حرام، پول دزدي، رشوه، ربا و جنس تقلّبی فروختن کسب میکند و
غذاهاي نجس و حرام می خورد و کسی که موسیقی هاي حرام زیاد گوش میکند و فردي که به تماشاي عکس ها و تصاویر
مستهجن و فیلم ها و کلیپ هاي ضدّ عفّت و اخلاق می نشیند، چنین کسی، طبیعتاً به بی بندوباري، بی غیرتی و بی حیایی کشیده
می شود و در پی آن، اگر زن است، به خودآرایی و جلوه فروشی و اگر مرد است، به تشویق زن و دختر خود به کنار گذاردن
حجاب و حیا و رو آوردن به خودآرایی و طنّازي در برابر نامحرمان سوق می یابد. اینها عوامل مخرّب حیا و غیرت در وجود انسان
است.
توطئه ي دشمن و تخریب حجاب
عامل دیگر، شبکه هاي فساد و زن هاي آلوده ي هوسرانند. گروه هایی از زنان آلوده هستند که به صورت برنامه ریزي شده، از
طریق خط شکنی و شکستن قُبح بی حجابی و خودآرایی و جلوه فروشی، به منظور به فساد کشیدن دخترها و زن ها، کار میکنند و
براي این کار حقوق می گیرند. تعدادي زن هاي بدکاره و آلوده هستند که توسّط دشمن استخدام شده اند و حقوق می گیرند براي
اینکه صبح لباس آنچنانی بپوشند، آرایش آنچنانی بکنند و به خیابان ها بیایند و جولان بدهند. هیچ کار دیگري هم ندارند. آخر
شب هم حقوقشان را می گیرند. براي اینکه دخترهاي دیگر و افراد جامعه ببینند و قبح خودآرایی و بدحجابی و جلوه فروشی براي
آنها شکسته شود. این گروه ها براي ترویج بی حجابی در جامعه کار میکنند. کار جدّي و سازمان یافته اي است و پول هاي کلانی
براي آن خرج می شود. این اطلاعات مهم و موثق است. اینها به تعبیر قرآن اَئِمَّۀ الکُفرند 01 اینها خط شکن هاي خط مقدّم جبهه ي
بی عفتی و بی حیایی و بی حجابی اند.
بدحجابی نماد انتقاد و اعتراض
گاهی اوقات بی حجابی و خودآرایی و مراعات نکردن پوشیدگی، یک نوع حرکت نمادین است براي ابراز بی اعتقادي و اعتراض
به حاکمیّت و عملکردهاي دولتمردان. یعنی این دختر یا این زن، مخصوصاً این طور لباس پوشیده و خودش را آرایش کرده است تا
اعتراض خود را نسبت به حکومت اعلام کند. به دلیل اینکه راه دیگري برایش. نگذاشته ایم. دولتمردها که معصوم نیستند. در میان
دولتمردهاي ما، ولو اندك، اشخاص فاسد و کسانی که از بیت المال و موقعیّت شغلی خود سوء استفاده کرده اند وجود دارند.
اشخاصی که دزدي و خیانت کرده اند وجود دارند. یعنی در 1- سوره ي توبه، آیه ي 12 . این قریب سی سال، در جمهوري اسلامی
همه ي دولتمردان در همه ي رده هاي مدیریّتی، معصوم بودند؟! چند نفر از اینها محاکمه و مجازات شدند؟ چند نفر اعدام شدند؟
چند نفر اموالشان مصادره شد؟ از آن طرف، چند نفر از مدیران و مسوولان ما، تا به حال پشت دوربین تلویزیون یا میکروفون رادیو
آمدند و به اشتباهات خودشان اعتراف کردند؟ چند نفر آمدند بگویند که ما در فلان برنامه ریزي اشتباه کردیم، فلان تصمیمی که
گرفتیم غلط بود، فلان اقدامی که کردیم، نادانسته و جاهلانه بود. در کشور ما نظام شایسته سالاري هم حاکم نیست. یعنی واقعاً
مسوولیت ها به لایق ترین و بهترین نیروها سپرده می شود؟ اشخاص روي آشنایی و رفاقت و اینکه فلانی هم حزب من است، هم
جناح من و فامیل من است، در مسئولیّت ها گمارده نمی شوند؟ چند نفر از آقازاده ها و فامیل ها و رفیق ها و هم حزبی و هم
جناحی ها در کشور در مسند مسئولیّت ها هستند؟! اینها انتقادات و ایرادات است. اینها وجود ندارد؟ کسی منکر آن است؟ دستگاه
صفحه 32 از 63
حاکمیّت و دولت ما یک ضعف جدّي دیگر هم دارد و آن این است که کارهاي خوب و درست و ارزشمندي هم که انجام می
دهد، نمی تواند خوب معرّفی کند تا اعتماد مردم را نسبت به خود جلب کند و در میان آنها خوشس بینی ایجاد کند. در تبلیغات
نسبت به عملکردهاي درستمان هم ضعیفیم. طبیعتاً این شرایط، روحیّه ي منتقد و معترض ایجاد میکند. وقتی ما به ایرادات خودمان
اعتراف نکردیم و عملکردهاي خودمان را تصحیح نکردیم، مخالف به وجود می آید و اگر راه امنی براي طرح انتقاد و اعتراض
وجود نداشته باشد، عکس العمل هاي مخرّب و نامطلوب بروز میکند. اگر الگو و زمینه هاي سالمی براي اعلام انتقاد و ابراز
اعتراض ایجاد کردیم، یعنی کاري کردیم که فرد بتواند بگوید فلان دولتمرد یا فلان وزیر، کار غلطی کرد یا خیانت کرد و با گفتن
این حرف، متّهم به کفر و بی دینی و نامسلمانی نشود، متّهم به ضدّ انقلاب بودن، خائن بودن و جاسوسی بیگانه نشود، و شخص
بتواند بگوید فلان وزیر خیانت کرد و تخلّف کرد و متقابلاً خودش به خیانت متهم نشود، اگر چنین منفذي باز کردیم، آن وقت
دیگر چرا آن زن و دختر، براي اینکه انتقاد خود را نسبت به عملکردهاي غلط و نادرست ابراز کند، مجبور شود به خودآرایی و
بدحجابی و این طور دهن کجی کردن به هنجارها و ارزش هاي اسلامی روي آورد؟ این هم یکی از معضلات ماست.
سیاسی کاري و مساله ي حجاب
معضل دیگر در آسیب شناسی حجاب، بی تفاوتی مسوولان نسبت به معضل بی حجابی و خودآرایی و جلوه فروشی برخی زنان
است. متأسّفانه ما به طور جّ دي به این میدان نیامدیم. قضیّه ي جدّي و مهمّ ما، مسئله ي حجاب و عفاف در جامعه نیست. نماینده
هاي مجلسی، وزرا و مدیران و مسوولان دستگاه قضایی، چقدر خودشان را به طور جدّي درگیر این قضیّه کرده اند؟ معمولًا مسئله
ي جدّي آنها چیز دیگري است. اصلًا ذهنشان مشغول این قضایا نیست. غالباً تحت فشارهاي اجتماعی و اعتراضات اقشار مذهبی
مجبور می شوند چند روزي در این زمینه حرکتی انجام بدهند و بعد هم کم رنگ می شود. چند بار سخنرانی میکنند، بعد هم رها
میکنند. پیگیري جدّي وجود ندارد. همین برخوردهایی که الآن نیروي انتظامی می خواهد بکند، ببینیم چقدر طول میکشد و چقدر
گستردگی پیدا میکند. چقدر ماندگار است. چرا؟ دلیلش این است که ما سیاسی کاریم. می گوییم اگر با این پدیده برخورد کنیم،
مردم رنجیده خاطر می شوند. در این شرایط بحرانی که ما در دنیا داریم، نباید مردم را از دست بدهیم. لذا چشممان را روي هم می
گذاریم و ندیده می گیریم. به این علّت است که دولتمردهاي ما خودشان را درگیر نمیکنند. این طور سیاسی کارانه رفتار کردن، با
مکتب اسلام و نظام ولایی سازگار نیست. امیرالمومنین علیه السّلام فرمودند: لا یَتركُ النّاسُ شَیئاً مِن اَمرِ دینهِمِ لاِستِصلاحِ دنیاهُم اِلاّ
فتَحَ اللّهُ عَلَیهِم ما هُوَ اَضَ رُّ مِنهُ 1: مردم چیزي از امَور دینی شان را براي مصلحت هاي دنیوي خود ترك نکردند، مگر اینکه خداي
متعال درِ مشکلاتی را که به مراتب زیان بخش تر از آن مسأله بود، به روي آنها گشود. یعنی گمان نکنیم از ارزش ها و معیارهاي
دینی می گذریم، می گوییم مردم را ناراضی نکنیم، بگذار بی بندوباري باشد، فساد باشد، آلودگی باشد، روابط نامشروع
غیراخلاقی جنسی باشد. فشار نیاوریم، سخت نگیریم، ما الَان مشکل انرژي اتمی داربم، مشکل تحریم در شوراي امنیّت داریم،
مشکل انتخابات داریم، مردم را از خودمان ناراضی نکنیم. امیرالمومنین علیه السّلام فرمودند: کسانی که به علّت این گونه مصلحت
اندیشی هاي دنیوي، از امور دینی اغماض میکنند و از کنار آن می گذرند و بدان بی اعتنایی میکنند، خدا مشکلاتی صد برابر
عظیمتر از آن برایشان پیش می آورد. فکر نکنیم مشکلات با بی اعتنایی به ارزشها و اصول حل می شود. دولتمردانی که با این
گونه مصلحت اندیشی ها، نسبت به مسئله ي حجاب بی اعتنایی میکنند، باید بدانند که اشتباه بزرگی مرتکب می شوند. مسئله ي
. حجاب یک مسئله ي جدّي است و باید به صورت جدّي و همه جانبه و مستمر به آن پرداخت. 1- نهج ا لبلا غه، حکمت 106
خودباختگی مسوولان و تخریب حجاب
صفحه 33 از 63
اصرار بسیاري از دولتمردان به بیرون کشیدن زن از محیط خانه و کشاندن او به عرصه ي جامعه، و روانه ساختن او در کوي و برزن
و جلب او به محیط هاي تفریحی مختلط، همچون سینما و تئاتر و به کار گرفتن او در محیط هاي کاري مختلط، همچون بانک ها و
ادارات، به عنوان مظهر روشنفکري و نماد بها دادن به زن، که ناشی از خود باختگی و وادادگی در برابر فرهنگ غربی است؛ یکی
از عوامل سست شدن پایه هاي اخلاق و حیا و کشانده شدن زن به سوي خودآرایی و خودنمایی است. بی شک از دیدگاه اسلام،
زن مسلمان نه سزاوار است تا این حد خانه گریز باشد و پرسه زدن درکوچه و خیابان را بر حضور در محیط خانه ترجیح دهد و نه
لازم است تفریح و کار او در محیط هاي مختلط و در کنار مردان نامحرم انجام شود. اگر مدیران جامعه از خود باختگی در برابر
فرهنگ، ارزش ها و الگوهاي غربی رها شوند، قطعاً می توانند به محیط هاي خاصّ تفریحی براي خانم ها و محیط هاي کار مختصّ
خانم ها فکر کنند و راه حل هاي مناسبی براي آن بیابند و به اجرا گذارند.
دانشگاه هاي مختلط و تخریب حجاب
اختلاط محیط هاي آموزش عالی، یکی دیگر از عوامل آسیب دیدن روح حیا و ورع و رواج خودآرایی و خودنمایی در بین جمع
قابل توجّهی از دختران دانشجوست. یکی از سوالات جدّي که از ترس مورد تمسخر و استهزاء قرار گرفتن و به تحجّر متّهم شدن،
کمتر کسی جرات اندیشیدن به آن، چه رسد مطرح کردن آن را به خود می دهد، این است که به راستی در شرایطی که مدیران و
مسوولان، در کنار هم تحصیل کردن دختران و پسران هفت، هشت ساله را به مصلحت نمی دانند و لذا دبستان هاي مجزّا براي
دختران و پسران ایجاد کرده اند، چگونه اختلاط محیط هاي آموزشی دختران و پسران هجده سال و بالاتر را که در اوج فوران
غریزه ي جنسی قرار دارند و نشستن آنها را در کنار یکدیگر در کلاس و ارتباط بین آنها را در کریدورها و حیاط دانشکده و
همکاري آنها با یکدیگر را در تشکّل ها و بعضاً سفرها و اردوهاي دانشجویی مختلط را از نظر اخلاقی و دینی بلا ایراد دید ه ا ند؟
اگر پاسخ دهند: محدودیّت فضاهاي آموزش عالی و کمبود اساتید دانشگاه چنین امري را تحمیل کرده است، ممکن است گفته
شود: حدّ متعارف واحدهاي درسی که در هر نیمسال توسط دانشجویان گذرانده می شود، طیّ سه روز درسی به راحتی قابل ارائه
است؛ در نتیجه اگر مثلًا سه روز اول هفته براي کلاس هاي دانشجویان پسر و سه روز پایانی براي کلاس هاي دانشجویان دختر در
نظر گرفته شود و یا روزهاي فرد به کلاس هاي دانشجویان پسر و روزهاي زوج به کلاس هاي دانشجویان دختر اختصاص یابد، با
ساختمان و امکانات و کادر آموزشی و اداري موجود دانشگاه ها و بدون هزینه ي جدیدي، این جداسازي را به سهولت می توان
انجام داد و از این طریق به تدریج می توان براي کلاس هاي دختران دانشجو، اساتید زن را جذب هیئت علمی دانشگاه ها کرد و در
نتیجه معضل کنونی را، که بسیاري از خانم هاي دانشمند و عالم موجود، به علّت پرهیز از تدریس در بین آقایان، از حضور در
هیئت علمی دانشگاه ها اجتناب میکنند، نیز حل کرد. تاسیس دانشگاه هاي خاص براي هر یک از دو گروه پسران و دختران نیز به
عنوان اقدام بعدي قابل انجام است. بی شک نمی توان تأثیر مخرّب حضور مشترك دختران و پسران دانشجو در دانشگاه ها را در
کشانده شدن آنها به خودآرایی و در صدد شکار یکدیگر بودن، و متعاقب آن کم شدن تمرکز توجّه آنان را به درس نادیده گرفت
و انکار کرد.
فصل چهارم : درمان بیماري خود آ رایی، بدحجابی و جلوه فروشی بر خی زنان
اشاره
راهکارهاي درمان بیماري بدحجابی و جلوه فروشی برخی زنان را در جامعه، در قالب پانزده محور بیان میکنیم.
صفحه 34 از 63
انتصاب مسئوولان باورمند و شجاع
انتصاب مسوولان باورمند و شجاع در مناصب فرهنگی، اداري، انتظامی و قضایی که هم به حجاب معتقد باشند و هم پذیراي
دشواري هاي برخورد با این معضل باشند، نکته ي بسیار مهمّی است. متأسفانه برخی مسوولان در کشور یا باور آنچنانی به مسئله ي
حجاب و ضرورت آن ندارند و اهمّیّت و نقش کلیدي و تعیین کننده ي آن را در سرنوشت جامعه نمی شناسند و یا برخی که چنین
اعتقادي دارند، شجاعت لازم را که خطر کنند و از آبروي خود براي پرداختن به حلّ مشکل سرمایه گذاري کنند، ندارند و می
ترسند مورد تمسخر قرارگیرند و یا با بروز اعتراضات، رده هاي بالاتر، آنها را از مسندشان بر کنار کنند. لذا مصلحت می دانند خود
را براي رفع مشکل درگیر نکنند. اگر جامعه بخواهد اصلاح شود، در همه ي این مناصب، چه مناصب فرهنگی، در رسانه ها،
آموزش و پرورش، آموزش عالی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نهادهاي فرهنگی و چه در دستگاه هاي اداري و نیروهاي
انتظامی و دستگاه قضایی کشور، باید افراد شجاع و باورمند به این مسئله و آماده ي خطر کردن و تحمل شدائد در راه حلّ این
مشکل، عهده دار مسوولیّت ها شوند تا بتوان این مشکل را حل کرد. یکی از معضلات جدّي ما که باعث شده این مشکل بعد از
قریب سی سال هنوز باقی بماند، غالباً نبودِ چنین مسوولانی است. بعضاً علّت بر سر کار نبودن اینگونه مسوولان باورمند و شجاع و بر
سر کار ماندن اشخاص بی اعتقاد و محافظه کار را نبود چنان نیروهایی عنوان میکنند. پاسخ این توجیه را از زبان امیر المومنین علیه
السّلام می شنویم. حضرت علی علیه السّلام هنگامی که مالک اشتر را به سمت فرمانرواي مصر انتخاب کردند، در قالب یک
دستورالعمل کلّی، تذکّراتی به او فرمودند 1؛ از جمله این که: اِنَّ شَرَّ وُزَرائِکَ مَن کانَ لِلَاشرارِ قَبلَکَ وَزیرا وَ مَن شَرِکَهُم فِی الآثامِ:
هر آینه بدترین همکاران، معاونان و یاران تو در اداره ي امور کشور مصر، کسانی اند که براي دولت قبل از تو وزیر بودند، بازو و
ایادي اصلی آن دولت بودند و در آلودگی و گناهانی که دولت قبلی مرتکب شد و ترویج کرد، شریک هستند. فَلا یَکونَنَّ لَکَ
بطانَۀً فَإنَّهُم آعوانُ الأثَمَ ۀ وَ اخِوانُ الظَلَمَ ۀ: پس نکند این گونه افراد را محرم راز خود قرار دهی، چرا که آنان یاران گَناهکاران و
برادران ستمگر انند. وَ اَنتَ واجِدٌ مِنهُم خَیرَ الخَلَفِ مِمَّن لَهُ مِثلُ آرائِهِم وَ نَفاذِهِم وَ لَیسَ عَلَیهِ مِثلُ آصارهِم وَ اَوزارِهِم وَ آثامِهِم، مِمَّن
لَم یُعاوِن ظالِماً عَلی ظُلمِهِ وَ لا آثماَ عَلی إثمِه و این در حالی است که تو یقیناَ می توانی در بین بقیّه ي نیروهاي موجود در مصر،
بهترین جانشینان را براي روسا، معاونان و مسوولان انتخاب کنی، از کسانی که تشخیص و نظر و تاثیرگذاري و 1- نهج البلاغه، نامه
ي 53 . قدرت مدیریّتی همانند آنها دارند، ولی مسوولیّت چنان جرائم و خلاف ها و گناهانی را بر دوش ندارند؛ کسانی که هیچ
ستمگري را در ستمگري ها یاري نمیکنند و هیچ گناهکاري را در جرائمش مدد نمی دهند. اُولئِکَ اخَفُّ عَلَیکَ مَوونَۀً وَ احسَ ن
لَکَ مَعونَۀً وَ احنی عَلَیکَ عَطفاً وَ اقَلُّ لِغَیرِكَ إلفاً: این گونه اشخاص که در بین مردم و جامعه ي مصر هستند، اگر آنها را به کار
بگیري، هم بار و هزینه شان بر تو خیلی سبکتر است و هم یاري و مدد دادنشان درپیشبرد کارها خیلی بیشتر است و هم نسبت به تو
که مسوول جدید کشور مصر شدي، علاقه ي قلبی دارند و الفتشان با جناح مقابل تو و با کسانی که با دین و ارزش هاي الهی
ضدند، بسیار کمتر از مسوولان برجا مانده از دوره ي مدیران قبلی است. در حالی که کسانی که در دولت قبلی مسوول بودند، ولو
اینکه در مقابلت تعظیم کنند و بله قربان بگویند، اما ته دلشان با تو رفیق نیستند، ولی چون امروز رئیس شده اي تعظیم میکنند که در
مسند قدرت باقی بمانند. فَاتَّخِ ذ اُولئِکَ خاصَّۀً لِخَلَواتِکَ وَ حَفَلاتِکَ: از آنها استفاده کن و آنها را محرم اسرار خود قرار ده. این
گونه نیروها وجود دارند و دروغ است اگر بگویی چنین نیروهایی نیستند؛ لذا از همان عناصر قبلی استفاده میکنم. امیرالمومنین علیه
السّلام می گویند که قطعاً وجود دارد. ثُمَّ لْیَکِن آثَرُهُم عِندك اقوَلَهُم بمُرِّ الحَقِّ لَکَ وَ أقَلَّهُم مُساعِدةً فی ما یَکونُ مِنک مِمّا کَرِهَ اللّهُ
لَاولیائِهِ وَاقِعاً ذلِکَ مِن هَواكَ حَیثُ وَقَع؛ بعد حضرت فرمودند: اي مالک، در بین نیروهایی که به کار می گیري، چه کسی در
نظرت برجسته تر باشد؟ آن که تعظیم میکند؟ آن که بله قربان می گوید؟ آن که در مقابل هر حرف نادرستت، بَه بَه و چَه چَه می
گوید؟ نه! کسی در بین آنها برگزیده ترین نیرو باشد که حق را با همه ي تلخی اش صریح تر از دیگران به تو می گوید. وقتی
صفحه 35 از 63
خلاف و اشتباه میکنی رُك به تو می گوید که حرکتت خلاف انقلاب و اسلام و اصول عقل و منطق و دین و ایمان است. آن که با
شهامت تر است و صریح تر این حرف ها را به تو می زند و در کارهاي خلافی که می خواهی بکنی، همراهی کمتري میکند و نمی
گذارد کار خلافی بکنی، نه اینکه در خلافکاري ها بازوي تو شود. این گونه اشخاص که حاضرند هر چه را در راه حقیقت به
سرشان بیاید، تحمّل کنند، در نظرت برجسته تر باشند. آنها که براي اینکه آنچه خدا براي اولیائش نمی پسندد، اجرا نشود، حاضرند
تن به هر دشواري دهند و خطر کنند و پذیراي هر مشکلی شوند. اینگونه افراد را به کار گیر؛ نه کسانی را که در دولت قبلی مسوول
بودند و در جنایات و ظلم و فساد و آلودگی هاي دولت قبل از تو، به عنوان ایادي اصلی دولت بودند. پس اوّلین نکته این است که
در همه ي بخش هاي جامعه، باید کسانی سر کار بیایند که هم با همه ي وجود معتقد باشند و هم با شهامت و آماده ي خطرپذیري
براي حلّ معضل باشند و قطعاً چنین اشخاصی وجود دارند.
شناساندن و تفهیم منطق حجاب
اقدام دوم براي درمان بی حجابی در جامعه؟ تفهیم منطق حجاب است. همان گونه که قبلًا گفتیم، متأسّفانه رسانه ها و ابزارهاي
فرهنگی ما، نه تنها منطق حجاب را تفهیم نکردند؛ بلکه ابزار ترویج بی حجابی در جامعه شدند. الگوهاي بی حجابی به جامعه
دادند. در قالب همین چند جلسه سخنرانی، خواهرانی که بحث ها را شنیدند تأئیر پذیرفتند و بعضاً چادري شدند. وقتی یک
سخنرانی چنین تأثیر می گذارد، رسانه هاي ما چقدر کار کرده اند؟ رسانه ها، آموزش و پرورش و آموزش عالی در متون درسی از
کلاس اول دبستان تا عالی ترین سطوح دانشگاهی؛ چقدر با زبان منطق و علم و با ادبیّات مناسب فهم مخاطبان، منطق حجاب را
تبیین کرده اند؟ در تریبون هاي عمومی، نماز جمعه ها، جلسات سخنرانی، منابر، مساجد و محافل دینی، چقدر با زبان منطق و
استدلال و ادبیّات مناسب، حجاب تبیین شده است و چقدر جلسه ي پرسش و پاسخ گذاشته اند؛ تا کسانی که مخالف حجابند،
صحبت کنند و بدون هیچ گونه سانسور و احساس خطر و نگرانی، به صراحت منطق خود را بیان کنند، ایراد بگیرند و چند
کارشناس فهمیده و مطلع و با حلم و بردبار پاسخگو باشند تا معلوم شود کسی که مصرّ بر بی حجابی است حرفش منطقی تر،
معقول تر، درست تر و علمی تر است یا کسی که مدافع حجاب است؟! تمام این کارها باید انجام شوند. خوب است تابلوهایی در
دانشکده ها و دانشگاه ها به نام تابلوهاي گفتگوي متقابل و تریبون آزاد نصب شود. هم کسانی که مخالف حجابند، استدلال خود
را بنویسند و هم کسانی که مدافع حجابند؟ تا معلوم شود کدامیک منطقی حرف می زنند. ما هیچ نگرانی نداریم و از نظر استدلال
و منطق و علم، حرفمان کاملًا قوي و غنی است. باید این عرصه ها باز شود تا مفهوم حجاب و منطق و دلایل ضرورت حجاب تبیین
شود. چقدر از ابزارهاي هنري استفاده کرده ایم؟ از هنر نقّاشی چقدر براي تبیین منطق حجاب استفاده کرده ایم؟ از هنر کاریکاتور
و شعر چقدر استفاده کرده ایم؟ چقدر شعر و ادبیّات و داستان نویسی را به کار گرفته ایم؟! در زمینه ي حجاب، در مجامع علمی و
آموزشی، چند نمایش نامه اجرا شده است؟ در این قریب سی سال چند فیلم سینمایی یا سریال داستانی تولید شده است تا منطق و
دلایل ضرورت حجاب و خطرات و مضرّات بی حجابی را توضیح بدهد؟ چند مسابقه ي علمی و هنري در زمینه ي حجاب براي به
اندیشه واداشتن برگزار شده است؟ مسابقه ي خلق آثار هنري و علمی در زمینه ي حجاب و ارائه ي بهترین مقاله و تجزیه و تحلیل بر
اساس مطالعات نظري و علمی و تحقیقات میدانی. ولی باید مواظب بود اقدامات مزبور به گونه اي نباشد که مخاطب ما فقط
باحجاب ها باشند. گرچه با این کارها، آنها هم اعتقاد و استحکامشان در حفظ حجاب بیشتر می شود، ولی مهم کسانی هستند که
منطق حجاب برایشان تبیین نشده است. باید به گونه اي وارد میدان شویم که کسانی را که نسبت به حجاب ناباورند مخاطب قرار
دهیم و باب گفتگو را با آنها باز کنیم. اغلب مسابقاتی که در زمینه ي حجاب برگزار می شود، شرکت کننده ها خانم هاي چادري
هستند و جایزه ي مسابقه هم یک سفر مشهد مقدّس و امثال اینهاست. جایزه را سکّه ي بهار آزادي بگذارند تا براي کسی هم که
صفحه 36 از 63
بدحجاب است جذّابیّت داشته باشد. معلوم نیست سفر مشهد براي او جذّاب باشد. شیوه ي کار طوري انتخاب شود که بدحجاب هم
به میدان بیاید. همچنین باید پرسش نامه هایی طرّاحی شود و به وسیله ي آن، در جامعه و دانشگاه، علل و عوامل ضعف حجاب
شناسایی شود. باید گروهکارهاي تحقیق دانشجوي و کارشناسی تشکیل شود تا در این زمینه کارکنند.
ا لگو سا زي
محور سوم براي درمان بی حجابی، الگوسازي است. وقتی دختربچّه را از دو، سه سالگی به برهنگی عادت می دهیم و لباس کوتاه و
رکابی تن او میکنیم و می گوییم به این بچّه ي سه چهار ساله که حجاب واجب نیست و این دختر را تا نُه سال به این طور لباس
پوشیدن عادت می دهیم؛ شبی که فرداي آن نه ساله می شود، چطور می خواهیم عادتی را که نُه سال با آن زندگی کرده است، از
او بگیریم و بگوییم از فردا صبح باید باحجاب شوي؟! دختربچّه ها از سنّ کودکی باید به حجاب عادت داده شوند. در مورد نماز
هم روایت داریم که کودك را از همان سنین آغاز عمر به نماز عادت دهید. ابتدا اللّه اکبر را به او یاد دهید، بعد لا اله إلا اللّه و کم
کم سوره ي حمد و توحید را به او یاد دهید و هنوز چند سال مانده است به مکلّف شدن، نماز را کامل به او یاد دهید و او را به
نماز خواندن تشویق کنید تا وقتی مکلّف شد، کاملًا عادت کرده باشد. آنچه معصومین درباره ي نماز گفته اند، در مورد حجاب
هم عیناً صادق است. برهنگی دوران کودکی را یک شبه نمی شود به پوشیدگی و حجاب دوران نوجوانی تبدیل کرد. در عرصه ي
الگوسازي، یکی از مشکلات ما این است که تلویزیون، سینما و تئاتر الگوي خوبی نمی دهند و همه جا الگوي بدحجابی ارائه می
شود. رسانه ها چرا شخصیّت هاي بزرگ علمی را که در بین خانم ها هستند و به شدّت هم به حجاب پایبندند، معرفی نمیکنند؟ در
بین خانم هاي پایبند به حجاب، فیزیک دان هاي بزرگی داریم، اطبّاي بزرگی داریم، اساتیدي داریم در زمینه ي مهندسی، علم
حقوق، جامعه شناسی و ادبیّات که خلاقیّت هاي چشمگیري داشته اند. چرا خانم هایی را مثل اساتید بزرگ دانشگاه و متفکّرین
بزرگ، که به شدّت به مسئله ي حجاب مقیّدند، معرّفی نمیکنند تا الگویی براي دختران جوان ما و جامعه باشد؟ دروغ می گوید
کسی که می گوید در بین خانم هاي پایبند به حجاب، چنین کسانی وجود ندارند. ما زنان عارف بزرگی داشتیم و همین الآن هم به
لطف خدا داریم. زن فقط همین چند هنرپیشه ي سینما هستند که در هر برنامه ي تلویزیونی باید آنها را دعوت کرد و در حالی که
آرایش کرده و بزك کرده اند، با آنها گفت و خندید و آنها را نشان داد تا الگویی براي دختران جامعه ي ما بشوند؟ الگوسازي،
کار بسیار مهمّی است. الگوهاي جذّاب و دوست داشتنی که بتواند نسل جوان و نوجوان و زن هاي جامعه ي ما را جذب کند.
تحول بنیادین د ر رسانه ها
چهارمین کار براي درمان بی حجابی، تحوّل و اصلاح بنیادین شجاعانه در رسانه ها، خصوصاً در تلویزیون و بعد از آن سینماست. با
رفرم و تغییرات جزئی، مشکل حل نمی شود. شخص شجاعی می خواهد که خطر کند و به صورت جدّي، برنامه هایی را که کاملًا
در زمینه ي حجاب و عفاف بدآموز است، حذف کند. چه کسی گفته است ما باید این همه شبکه ي تلویزیونی داشته باشیم که به
علّت نداشتن برنامه ي تولیدي خوب داخلی، مجبور شویم یا برنامه هاي هجو و بدآموز داخلی را عرضه کنیم یا فیلم هاي تولیدشده
در کشورهاي خارجی را پخش کنیم که در آنها حتماً قید و بند حجاب نیست و الگوهاي بی حجابی را به جامعه عرضه میکند؟ می
توانیم تعداد شبکه ها را کم کنیم ولی کیفیّت و جذابیّت و سلامت برنامه ها را بالا ببریم و از جنبه ي تخریب کنندگی اش بکاهیم.
اشخاص شجاعی لازم است که ازمسخره شدن نترسند تا مدیر سازمان صدا و سیما و مسوول امور سینماي کشور شوند و در رابطه با
حجاب، تغییرات جدّي و بنیادینی را در تلویزیون و سینما به اجرا گذارند.
صفحه 37 از 63
هدایت و کنترل بازار پوشاك و لوازم آرایش
اقدام دیگر، هدایت و نظارت و کنترل بر تولیدات، واردات و عرضه ي پوشاك زنان و لوازم آرایشی است. همانطور که پیشتر اشاره
شد، این قضیّه، عادي نیست که در سطح دنیا، سرانه ي مصرف لوازم آرایشی در زنان ایران، اول است. این که در هیچ جاي دنیا،
زن ها این همه لوازم آرایش مصرف نمی کنند، طبیعی است؟ یا این که سرانه ي جرّاحی هاي زیبایی خانم ها در ایران اول است،
طبیعی است؟ این که خانم می رود لباسی که با شخصیّت و متانت و وقار یک زن مسلمان ایرانی همخوانی دارد بخرد، هزار مغازه را
می گردد و آخر هم دست خالی بر می گردد، طبیعی است؟ در امر پوشاك، چه بر تولیدات داخل، یعنی جاهایی که طرّاحی مد
لباس میکنند، لباس می دوزند و تولید میکنند و به جامعه عرضه می نمایند و چه بر مرزهاي کشور از نظر واردات نوع لباس ها؛ باید
نظارت وکنترل شود. همچنین تولید و واردات لوازم آرایشی باید به طور جدّي کنترل و محدود شود و به شکل صحیح و سالم در
جامعه در دسترس قرار گیرد. هدایت، نظارت و کنترل در عرصه ي کاربرد هم باید اِعمال شود. در محیط هاي کار، مثل ادارات و
محیط هاي آموزشی، مثل مدارس و دانشگاه ها هم باید به طور جدّي قضیّه کنترل شود. اگر رسیدیم به اینکه خودآرایی و
خودنمایی خانمها بیماري مهلکی است؛ با میکروب برخورد کردن، خدمت است. باید رئیس، کارمند و ارباب رجوع، هر سه کنترل
شوند. گاهی رئیس اداره و مجموعه، خانمی است که حجاب را مراعات نمیکند. گاهی کارمندهاي زیر دستِ رئیس حجاب را
مراعات نمیکنند و رئیس به آنها هیچ گونه تذکّري نمی دهد و محدودیّت و تنبیهی برایشان در نظر نمی گیرد و اگر معاند و لجوج
بودند و مخصوصاً می خواستند فساد را ترویج کنند، هیچ برخوردي براي برکناري آنها و جایگزینی یک عنصر سالم به جاي آنها
نمیکند. در محیط هاي آموزشی و جامعه ي دانشگاهی، برخی خانم هاي استاد، الگوي ترویج بی حجابی هستند. آیا به این استاد
تذکّر داده می شود؟ آیا رئیس دانشگاه به طور خصوصی ایشان را به اتاق خود دعوت میکند که خانم محترم! شما براي دختران
کلاس الگویید، بنابراین باید طوري به کلاس بیایید که الگوي سازنده اي باشید، در غیر این صورت معذوریم کلاس را در اختیار
شما بگذاریم. در کنار تفهیم منطق حجاب و طرّاحی و تولید و عرضه ي پوشش مناسب، شایسته و وزین، ابتدا به خانم هاي استاد و
کارمندان زن در بخش هاي مختلف دانشگاه و بعد دانشجوها، باید تذکّر داد. اگر مفید واقع نشد، تنبیه کرد. و اگر باز هم موثّر واقع
نشد، باید اخراج و برکنار کرد. چون مسئله ي بی حجابی در جامعه، یقیناً در وهله ي اول براي خود زن، مخرّب است و مبارزه با آن
به سود خود زن است. این کنترل، اگر مداوم و مستمر باشد، فرهنگ و عادت ایجاد میکند. به یک هنجار، رسم، عادت و سنت جا
افتاده تبدیل می شود و در این صورت همه به راحتی حجاب را رعایت می کنند. نمونه ي بارز تأثیر کنترلِ مداوم و مستمر، استفاده
از کمربند ایمنی خودرو بود که در جامعه ي ما مطلقاً رسم نبود، نیروي انتظامی براي مدّتی جدّي ایستاد و برخورد کرد و در
صورت نبستن کمربند جریمه کرد؛ در نتیجه، تدریجاً بستن کمربند ایمنی عادت شد. اگر می خواست در این قضیّه با رافت و
رحمت برخورد کند، رحم به جامعه نبود. وقتی کسی کمربند نمی بندد، در حادثه رانندگی کشته می شود، آیا این ترحّم و عطوفت
و عدم کنترل و عدم الزام، خدمت به اوست؟ اتّفاقاً این سخت گیري خدمت به اوست؛ چون اگر تصادف کرد، کشته نمی شود. در
قضیّه ي حجاب هم همین گونه است.
اولویّت دادن به باحجابان در ادارات و دانشگاه ها
کار دیگر، اولویّت دادن و اعطاي امتیاز و تقدّم در بهره مندي از فرصت هاي رشد و اشتغال، به بانوان باحجاب است. متأسّفانه می
بینیم بعضاً در ادارات، دخترهاي بی قید نسبت به حجاب، با روي باز و خندان، تحویل گرفته می شوند؛ برعکس دخترهاي محجّبه.
طبیعی است که این مسأله تأثیر منفی خود را می گذارد. وضعیّت 180 درجه باید برگردد. براي دادن بورس تحصیلی در دانشگاه
صفحه 38 از 63
ها، باید یکی از فاکتورها، پاي بندي به حجاب باشد. براي استخدام، حجاب را باید معیار قرار دهیم و کسانی را که به حجاب
پایبندند، در اولویّت قرار دهیم. این کار براي کسانی که حجاب درستی ندارند، انگیزه ایجاد میکند؛ تا براي به دست آوردن فرصت
هاي تحصیل، اشتغال و رشد، خود را با معیارها، الگوها و ضوابط منطقی و دینی هماهنگ کنند.
ایجاد امکانات و تسهیل ازدواج
فراهم آوردن تسهیلات براي ازدواج جوانان، کار مهمّ دیگر است. یک طرف این کار، تأمین مسکن و شغل است، تا امکان ازدواج
براي جوانان فراهم شود. این وظیفه ي دولت است. گفتیم که به تأخیر افتادن ازدواج، زمینه هاي بسیار خطرناکی را هم براي دختران
و هم براي پسران ایجاد می کند؛ چون وقتی این نیاز طبیعی وجودشان، به صورت شرعی، اخلاقی و پاك پاسخ داده نشود، غریزه به
آنها فشار می آورد تا به نحو دیگري آن را ارضاء کنند؛ این مسئله سبب آلودگی هایی در جامعه می شود. بازار پررونقی براي
جلوه فروشی زنان بی حجاب فراهم میکند. باید مشکل مسکن براي جوانان حل شود. پشت تریبون ها شعار ندهیم؛ کار بکنیم.
شعارهاي ما گاهی اوقات 180 درجه با عملکردمان فرق میکند. شعار می دهیم مشکل مسکن را حل میکنیم، بعد سیاست هایی را
در پیش می گیریم که قیمت مسکن چندین برابر افزایش می یابد. ما براي سخنرانی دولتمرد نشدیم، براي اجرا دولتمرد شدیم.
امکان اشتغال نیز باید براي جوانان فراهم شود. از طرف دیگر، استانداردها و انتظارات زوجین و خانواده ها را در مسئله ي ازدواج
باید تصحیح کنیم. این اشرافیّت، تجمّل، مهریّه هاي بالا، جهیزیّه هاي کمرشکن و مجالس پرهزینه و اشرافی عقد و عروسی، سد
بزرگی سر راه ازدواج دختران و پسران خوب و دوست داشتنی جامعه ي ماست. واقعاً باید یک انقلاب بینشی در محیط ایجاد شود
و به جاي زندگی تجمّلاتی که فقط ظاهري دارد و خدا می داند چه تلخی هایی در دل دختران و پسران جوان ما پشت این
ظاهرهاي شیک و مجلّل نهفته است، به زندگی ساده، پاك و صمیمی روآوریم. این تحوّل باید از سطوح عالی جامعه آغاز شود.
ابتدا مسوولان و مدیران عالی نظام و فرهیختگان و اندیشمندان جامعه، که تأثیر الگویی دارند، باید به این ساده زیستی روآورند و از
اشرافیّت و تجمّل در زندگی و از جمله در امر ازدواج، دست بردارند. پس مشکل ازدواج را باید از دو طرف حل کرد؛ دولت باید
فکر مسکن و اشتغال براي جوانان باشد و ما هم باید در الگوهایمان تحول جدّي ایجاد کنیم. سطح انتظارمان متعادل شود و مهریّه ها
و جهیزیّه هاي وحشتناك و کمرشکنی را که مانع بزرگ ازدواج هاست، برداریم و ازدواج را تسهیل کنیم. اگر امکان ازدواج فراهم
شود، دختري که شوهري دوست داشتنی دارد، به چه دلیل در پی این باشد که با عرضه ي زیبایی هاي جسمی خود به مردان دیگر،
نگاه هاي آلوده ي چند پسر یا مرد هوسباز را به خود جذب کند؟
تصحیح معیارها در همسرگزینی
توجّه کردن بیشتر خانواده ها و پسرها در انتخاب عروس و همسر به جنبه هاي انسانی و کمالات دختر، تا زیبایی هاي جسمانی او،
اقدام دیگر است. گفتیم یکی از مشکلات ما این است که حتّی خانواده ها و پسرهاي مذهبی، وقتی می خواهند عروس و همسري
انتخاب کنند، اولین چیزي که راجع به آن حسّاسند این است که قیافه و قدّ و بالاي دختر چطور است. لذا معلوم است که دختر
کشیده می شود به این که خود را طوري آرایش کند که بتواند شوهري براي خود دست وپا کند. این رویّه، بدآموزي دارد. چرا ما
تحول عمیق ایجاد نکنیم؟ فاکتور اصلی در زندگی، اخلاق، ایمان، تفکّر، علم، شخصیّت وزین و جا افتاده، منطقی بودن، روحیّات
لطیف معنوي داشتن، دیانت، پاکدامنی و امثال آن است؛ که مقدّم بر زیبایی و جذابیّت ظاهري است و سعادت خانواده ها، عمدتاً
تحت تأثیر این فاکتورهاي اصلی است تا زیبایی و جذابیّت ظاهري بدن دختر که آن هم چند سالی وجود دارد و بعد رو به افول می
گذارد. نمی گوییم زیبایی ظاهري هیچ است، ولی در رده ي چندم قرار دارد. اگر عامل جذب دختر و پسري به یکدیگر، زیبایی
صفحه 39 از 63
ظاهریشان باشد، این دختر حدّ معیّنی از زیبایی ظاهري دارد و وقتی مرد در جامعه دختران زیباتر می بیند و پاي فیلم هاي تلویزیونی
و سریال ها می نشیند و سینما می رود، و هنرپیشه هاي زیباي زن را می بیند، به خود می گوید این هم زن بود که من گرفتم و
نسبت به همسر و محیط خانواده ي خود دلسرد می شود و چه بسا کار به جدایی میکشد. واقعاً بیاییم تفکّرات پسران و پدران و
مادرانشان را تصحیح کنیم. زنی می تواند براي مرد سعادت ایجاد کند که با کمال، فهمیده، منطقی، خوش اخلاق، صبور، باتقوا و
عفیف باشد و از نظر روحانی با معنویّت و لطیف باشد. تصحیح معیار گزینش همسر می تواند انگیزه ي خودآرایی و جلوه فروشی
را بسیار پایین بیاورد. متأسفانه الَان شرایطی است که عدّه اي از دختران براي اینکه ازدواج کنند، به خودآرایی کشیده شده اند و
دختران عفیف و پاکدامنی که به این سمت کشیده نشده اند، صرفاً به این دلیل، دیده نمی شوند و سال هاي زیادي از عمرشان می
گذرد و فرصت ازدواج برایشان کم می شود و چه بسا کلا از دست می رود. این ظلم و جنایتی است که جامعه ي ما نسبت به
دختران باتقوا روا می دارد.
عدم تشویق زنان به خانه گریزي و ایجاد فضاهاي اختصاصی
تحوّل در دیدگاه مسوولان و مدیران جامعه در جهت دست برداشتن از تشویق خانم ها به حضور بیش از حد در محیط هاي بیرون
از خانه و اقدام در جهت طرّاحی و ایجاد محیط هاي کار، تفریح و ورزش اختصاصی براي زنان و نیز جداسازي محیط آموزش
عالی دختران و پسران، گام هاي مهمّ و موثّري است که می تواند انگیزه ي خودآرایی و خودنمایی را در بین خانم ها کاهش دهد.
البتّه چنانچه پیشتر گفته شد، این اقدامات تنها توسّط مدیرانی می تواند طرّاحی و انجام شود که اوّلا از ایمان و بینش عمیق دینی
برخوردار باشند و خودباخته ي فرهنگ و الگوهاي غربی نباشند، ثانیاً از اعتماد به نفس و شجاعت و ایمان راسخی برخوردار باشند
که از یک سو براي ایثار محبوبیّت و وجاهت و منصب و مقام خود در راه احیاي احکام و ارزش هاي دینی آمادگی داشته باشند و
از سوي دیگر از جوسازي، تخریب، استهزاء و تمسخر مخالفان نهراسند و با شجاعت تمام، تحوّلات مزبور را به مرحله ي اجرا
گذارند.
امر به معروف و نهی از منکر
اقدام دیگر، امر به معروف و نهی از منکر همگانی است. همه در مسئله ي حجاب موظّفند امر به معروف و نهی از منکر کنند. دختر،
پسر، مسوول، غیرمسوول، همه وظیفه دارند. اگر افراد مغرض و معاندي با شخص آمر به معروف و ناهی از منکر برخورد بدي
کردند، که برخی اوقات برخوردهاي خشن و وحشیانه اي میکنند، مسوولان اجرایی و قضایی باید از آمر به معروف و ناهی از منکر
حمایت کنند. البتّه امر به معروف و نهی از منکر شیوه ها و متدهایی دارد که آنها را باید یاد گرفت و درست عمل کرد. امّا تا می
گوییم امر به معروف ونهی از منکر، برخی می گویند اصول زیادي دارد، که ما وارد نیستیم؛ لذا فعلًا انجام نمی دهیم تا ببینیم بعد
چه می شود. نه! امر به معروف و نهی از منکر یک امر واجب است مثل نماز. همان طور که باید نماز بخوانیم، باید احکام نماز را
هم یاد بگیریم. اگر کسی احکام نماز را یاد نگیرد، تکلیف نماز از او برداشته نمی شود. امر به معروف و نهی از منکر هم همین طور
است. باید روش ها و ضوابط اسلامی اش را یاد بگیریم و عمل کنیم. اگر انجام ندادیم، خلاف شرع کرده ایم. فرداي قیامت مواخذه
می شویم. پس در امر حجاب، همه باید امر به معروف کنیم. وقتی هم چند نفر وقیح و مغرض با یک آمر به معروف و ناهی از
منکر، برخورد خشن و تخریبی کردند، مسوولان نظام باید از آمر به معروف و ناهی از منکر حمایت کنند، نه اینکه دست به هم
بمالند و امروز و فردا کنند؛ چرا که نمی خواهند خطر کنند؛ چون ممکن است افراد معاند فردا علیه آن مسئوول تحصّن کنند و شعار
بدهند. مسوولان باید شجاعت داشته باشند و حمایت کنند.
صفحه 40 از 63
برخورد انتطامی و قضایی با مغرضان
برخورد انتظامی و قضایی با مغرضان و خطّ مقدم سپاه بی عفّتی و بی حجابی در جامعه و شبکه هاي فساد و فحشا، که وجود این
شبکه ها قابل انکار نیست، کار ضروري دیگر است. شبکه هایی هستند که بعضی دستگیر شده اند. شبکه هاي کاملًا تعریف شده و
سازمان یافته که با پول هاي کلانی که در اختیارشان است، دخترها را گول می زنند و بیهوش و . برهنه میکنند و از آنها فیلم و
عکس می گیرند و فیلم و عکس ها را ابزار فشار به این دختران میکنند و به آنها می گویند اگر به آنچه می گوییم تن ندهید،
عکس هایتان را منتشر می کنیم و این گونه آنها را به فساد میکشانند. اینها قصّه یا تئوري توطئه نیست، ذهنیّت پردازي هاي یک
ذهن بیمار و بدبین نیست. این شبکه ها وجود دارد. آیا با آنها نباید برخورد کرد؟ با گروه هایی که دختران را می دزدند و تجاوز به
عنف میکنند، نباید برخورد کرد؟ تا می گوییم برخورد قضایی یا انتظامی، رگ غیرت بعضی ها تحریک می شود و خون ها به
جوش می آید و می گویند نباید این طور برخورد کرد. گروه هایی زنان بدکاره را استخدام کرده اند و به این زن ها پول می دهند
فقط براي اینکه لباس هاي آنچنانی به تن کنند و صبح تا شب با این لباس و آرایش در خیابان راه بروند، تا قبح بدحجابی در جامعه
از بین برود. با افراد و گروه هاي معاند و مغرض، یقیناً باید برخورد قاطع و جدّي کرد و با کسانی هم که از این افراد حمایت
میکنند، که متأسّفانه بعضی روزنامه ها و جریان ها و گروه هاي سیاسی این کار را انجام می دهند، با مدافعان این مغرضان و
میکروب هاي کُشنده ي اخلاق و پاکدامنی در جامعه هم باید برخورد قضایی جدّي شود.
تصحیح معیار در تجلیل و ستایش زنان
همانگونه که پیشتر گفته شد، از نظر روان شناسی، زن نیازمند مورد توجّه و تحسین و تقدیر و تجلیل قرار گرفتن است. این یک نیاز
روانی در زن است که از نظر علمی قابل انکار نیست. زن در جامعه چطور باید مورد توجّه قرار بگیرد؟ اگر کاري کنیم که مردان و
زنان جامعه ي ما از منظر شخصیّت انسانی به خانم ها نگاه کنند و آنها را به علّت کمالات انسانی مورد تجلیل و ستایش قرار دهند،
دیگر دلیلی ندارد زن براي دیده شدن و مورد توجّه و تحسین قرار گرفتن، ناچار شود بدن خود را آرایش کند و به معرض دید
بگذارد و چشم هاي دیگران را خیره ي بدن خود کند تا دیگران به جاي اینکه زیبایی اندیشه و روح و شخصیّت او را تجلیل کنند،
زیبایی اندام و چشم و ابروي او را تحسین کنند. اگر بتوانیم این نگاه را در جامعه متحول کنیم، هم نیاز روانی زن تامین شده و مورد
توجّه و تجلیل قرار گرفته و ستایش شده است و هم انگیزه اي شده است تا زن در جنبه هاي علمی بیشتر فعالیّت کند و عالم
بزرگتري شود و در جنبه هاي اخلاقی، عرفانی و اجتماعی روي خود کار کند و انسان والاتري شود. برگزاري مراسم هایی براي
تجلیل از زنان باحجاب دانشمند، نوآور و هنرمند و پیش بینی جوایزي براي آثار علمی و هنري اینگونه زنان، می تواند در این جهت
سودمند باشد.
ترویج معنویّت و عرفان
اقدام دیگر، ارائه ي جذّاب دین و معنویّت و تقویت جاذبه هاي عرفانی براي رها شدن از شدّت فشارهاي غریزي و مادّي و ظاهري
است. تجربه هاي مکرّر نشان داده است که در کلاس هاي دانشگاه یا جلساتی که جنبه ي معنوي و عرفانی بحث ها قوي است،
دانشجویان و جوانان به این بحث ها علاقه مند می شوند و بدون اینکه کوچکترین تذکري به آنها داده شود، با تقویت روحیّات
معنوي و علاقه مندي هاي عرفانی، خود به خود چنان روح حیا و عفاف در آنها قوي شده که ناخودآگاه ظاهر آنها را هم متحول
میکند. در این سال هاي تدریسم در دانشگاه، بارها شاهد بوده ام دخترانی با وضعیّت ظاهري زننده و چِندِش آور، در اثر جذب
صفحه 41 از 63
شدن به معنویّت و عرفان، به خانم هاي باحجاب چادري باتقوا و وزین تبدیل شدند. یکی از مشکلات ما این است که نتوانستیم
معنویّت و عرفان دینی را که براي جوانان بسیار جذّاب و دوست داشتنی است و در آنها یک عشق آسمانی ایجاد میکند، به آنها
معرفی کنیم و در دلشان جا بیندازیم تا در نتیجه، چنان در جاذبه ي زیبایی هاي معنوي قرار گیرند که جنبه هاي ظاهري و فشارهاي
طبیعی و غریزي و خواهش ها و هوس هاي نفسانی در آنها کم اثر شده و نتواند آنها را به راه خطا بکشاند.
تفهیم پیامدهاي بدحجابی براي زنان
کار دیگر، آگاهی دادن به زنان و دختران در زمینه ي عواقب تلخ بی حجابی براي خودشان است. قبلًاا شاره شد که بی حجابی و
خودنمایی، در زندگی دنیوي و اخروي، چه عواقب وحشتناکی براي خود زن دارد. رفتارها، آرایش و حالات انسان، در صورت
باطنی او تأثیر می گذارد. اگر چشم هاي باطن ما امروز بسته است، اشخاصی هستند که چشم هاي باطنشان باز است و می بینند. خدا
می داند صورت باطنی هر یک از ما چگونه است. امروز نمی بینیم. بعد از اینکه از این خواب دنیوي بیدار شدیم، چشمان ما هم باز
می شود و خواهیم دید چه اتّفاقی برایمان افتاده است و چه بر سر خود آورد ه ایم. برخی صورت ها، صورت انسان نیست. اینها،
قصّه نیست. آیات و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد. در مکاشفات بزرگان عرفان نیز مویّدات فراوانی براي آن وجود دارد.
حدیث مف ّ ص لی است از پیامبر کرم صلّی الله علیه وآله وسلّم که طیّ آن، خاطرات سفر معراج را براي حضرت زهرا سلام اللّه علیها
تعریف میکنند. فقط قسمتی از آن را که مربوط به حجاب است نقل می کنم. در سفر معراج، یکی از جاهایی که پیامبر اکرم صلّی
الله علیه وآله وسلّم مشاهده کردند، دوزخ و جهنّم بود. به حضرت زهرا سلام اللّه علیها فرمودند: گروه هایی از زنان را در دوزخ در
حال عذاب شدن به شیوه هاي مختلف دیدم. زنانی را دیدم که با موي سرشان در وسط آتش آویخته بودند و در حال سوختن
بودند و آنها زنانی بودند که موي سر خودشان را از نامحرم نمی پوشاندند. این عذاب کسانی است که زلف را بیرون می گذارند.
دوم، زنانی را دیدم که گوشت بدن خود را با دندان می کندند و می خوردند. آنها زنانی بودند که در دنیا خود را براي مردم زینت
میکردند. لباس هاي آنچنانی می پوشیدند و زر و زیور می کردند و بیرون می آمدند که مردم ببینند. سوم، زنانی را دیدم که
گوشت بدنشان با قیچی آتشین ریز ریز، بریده می شد. آنان زنانی بودند که بدن خود را در دنیا به مردان نامحرم نشان می دادند. 1
- خانم ها باید بدانند بی اعتنایی به حجاب چه پیامدهاي وحشتناك و مخرب دنیوي و اخروي براي خودشان خواهد داشت. 1
. مجلسی، بحار الانوا ر، ج 100 ، ص 245
ایجاد فضاي امن براي انتقاد و اعتراض
اقدام دیگر، اصلاح و تحول در عملکرد سیاسی و باز کردن عرصه ي انتقاد، بدون قرار گرفتن در معرض اتّهام و انتقام است. پیش
از این، در آسیب شناسی حجاب اشاره شد که برخی افراد که کارشان به بی حجابی کشیده شده است، واقعاًا نگیزه هاي هوس آلود
و شهوانی ندارند، بلکه این عملشان نوعی دهن کجی به دولتمردان و نظام است. ما چون راه درستِ انتقاد را باز نکردیم، افراد با
دهن کجی می خواهند بگویند من به توي دولتمرد انتقاد دارم و این دهن کجی را به شکل بدحجابی نشان می دهند. همان طور که
می دانیم، دولتمردان جمهوري اسلامی، هیچکدام ادّعاي عصمت ندارند. از خود مقام معظّم رهبري گرفته 1 تا رییس جمهور، وزرا،
نمایندگان مجلس و مسئوولان قضایی هیچکدام معصوم نیستند و ممکن است اشتباه کنند. حتّی در مواردي ممکن است، مسوولی
عمداً کار خلافی کند. باید فضایی ایجاد کنیم که هر کسی انتقاد کرد، به او نگوییم تو ضدّ انقلابی، از بیگانه پول می گیري و
جاسوس بیگانه اي. فضاي سالمی براي انتقاد ایجاد کنیم. دولتمردان فقط براي یک طرفه سخنرانی کردن، بین مردم نیایند. براي
سخنرانی لازم نیست به جمع مردم بیایند یا مردم را به حضور بپذیرند. سخنرانی را می توان از طریق رادیو و تلویزیون انجام داد و
صفحه 42 از 63
مردم هم آن را می بینند و می شنوند. دولتمردان باید در گفتگوهاي متقابل با منتقدان حاضر شوند و اگر جایی اشتباه کرده اند،
اشتباه خود را بپذیرند و اعتراف کنند که ما معصوم نبودیم و علم ما هم بی نهایت نیست؛ این 1- امام زمان عجل الله تعالی فرجه
الشریف عصمت دارند، امّا ولی فقیه معصوم نیست. علم بی نهایتی هم که در اختیار معصوم است، در اختیار ولیّ فقیه نیست. ولی
فقیه یک فقیه عادل، شجاع، مدیر، مدبر و آگاه به مسائل زمان است؛ نه یک امام معصوم. این عالی ترین شخصیّت در نظام ماست
که خود داعیه ي عصمت و خطاناپذیري ندارد، چه رسد به مسئوولان رده هاي پایین تر. سیاستی که اتخاذ کردیم، جواب غلط داد.
ما اشتباه کردیم. در این نزدیک به سی سال بعد از انقلاب، هیچ مسوولی در رادیو یا تلویزیون نگفت من اشتباه کردم. یعنی همه ي
مسوولان معصوم بودند؟! اگر فضاي باز و سالمی براي انتقاد ایجاد کنیم، افراد مجبور نمی شوند دهن کجی کنند. متأسّفانه روش ما
غلط است. هر کس انتقاد کند، می گوییم تو ضدّ ولایت فقیه و ضدّ دین هستی. این گونه، به فرد منتقد القاء می شود و باور میکند
که واقعاً ضدّ دین و ضدّ ولایت فقیه است. در حالی که اوّل کار، ضدّ دین و ضدّ ولایت فقیه نبود، بلکه به عملکرد یک دولتمرد
انتقاد داشت. وقتی کسی می گوید کار فلان وزیر یا فلان مسوول غلط است، ما به او القاء میکنیم معنی کار تو مخالفت با دین و
ولایت است، کم کم خودش هم باور میکند و کم کم عملًا مخالف با دین می شود و این گونه با دست خودمان، او را به سمت بی
دینی سوق می دهیم. در حالی که می توانیم او را اصلاح کنیم. یعنی فضاي سیاسی جامعه طوري باشد که افراد وادار به بی دینی و
ضدّیت با دین نشوند. بله، الان نظام ما مخالفان ضدّ دین دارد؛ ولی با برخی از اینها اگر درست برخورد می شد، کارشان به اینجا
نمیکشید. امروز مخالفان سیاسی طرفدار آمریکا و فرهنگ مبتذل و آلوده ي غرب داریم؛ ولی برخی از آنها در اثر برخوردهاي غلط
ما به این سمت سوق داده شدند؛ به علّت مطلق کردن فلان مقام اجرایی، نماینده ي مجلس یا مسوول قضایی. چنان وانمود کردیم
که کسی حق ندارد علیه او حرف بزند و اغص علیه او چیزي گفت، علیه پیغمبر خدا حرف زده و بی دین است. طرف مقابل کمکم
باور کرد که ضدّ دین است و واقعاً ضدّ دین و طرفدار آمریکا هم شد. در حالی که می شد بهتر عمل کرد. الآن هم می توان بهتر از
این عمل کرد.
فصل پنجم :