گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد چهاردهم
فصل سوم: کارکردهاي سیما درخصوص حجاب و عفاف







براي برنامهریزي و بهرهگیري هر چه بهتر از سیما در زمینه ترویج حجاب و عفاف، نخست باید کارکردهاي سیما در این خصوص
را مورد توجه قرار دهیم. سیما در این زمینه میتواند کارکردهاي مختلفی داشته باشد که عبارتند از: 1. الگودهی از کارکردهاي
مهم تلویزیون ارائه الگو به مخاطبان از طریق طرح الگوهاي شخصیتی یا ستارهسازي است. برنامههاي تلویزیونی بهویژه برنامههاي
نمایشی مانند فیلم یا سریالهاي تلویزیونی یا انیمیشن میتوانند با طراحی و ارائه شخصیتهاي جذاب به عنوان قهرمان فیلم، براي
مخاطب الگوسازي نماید. قهرمان داستان کسی است که مخاطب سیر داستان را از دریچه چشمان او نظاره میکند و بیش از سایر
شخصیتها در ذهن مخاطب میماند؛ چرا که از نظر احساسی و فکري با او همراه میشود. معمولًا قهرمان داستان ویژگیهاي مثبت
برجستهاي دارد که منجر به همذاتپنداري مخاطب با وي میشود و بدین ترتیب مخاطب خواسته یا نخواسته از نحوه راه رفتن،
سخن گفتن و پوشش وي تقلید میکند. در زمینه حجاب و عفاف نیز شخصیتپردازي مناسب از کاراکتر مثبت و با حجاب فیلم یا
سریال، میتواند براي مخاطب ایجاد جذابیت نموده که در نهایت به همذاتپنداري مخاطب نسبت به شخصیت مثبت منتهی شود و
الگودهی لازم را ایجاد نماید یا حداقل تأثیر آن، محبوبیت حجاب در نظر مخاطب باشد یا به عکس بیتوجهی به مسئله حجاب و
عفاف در مورد شخصیتهاي جذاب و تأثیرگذار داستان میتواند الگویی نامناسب و ناهمگون با ارزشهاي دینی را به مخاطب القا
کند. 2. تجلیل یا تحقیر غیرمستقیم برنامهساز تلویزیون میتواند با شگردهاي هنري و ارتباطی به طور غیرمستقیم موجب تقویت یا
تضعیف مسئله حجاب و عفاف شود. به عنوان مثال شخصیتپردازي نامناسب از بانوان محجبه و عفیف و قراردادن آنها در
نقشهاي پایین جامعه و یا نقشهاي منفی موجبات تضعیف و تحقیر حجاب و عفاف میشود. همان طور که نشان دادن آنان در
نقشهاي مثبت و والاي اجتماعی و در قالب قهرمانان مثبت و سمپاتیک میتواند بهطور ضمنی به تجلیل و تثبیت حجاب منجر شود.
در مقابل لاابالی و منفی نشان دادن افراد بدحجاب باعث القاي حس تنفر از بدحجابی در مخاطب میشود. همچنین نمایش فیلمها یا
سریالهایی که اغلب بازیگران زن آن پوشش چادر داشته اما در مجموع به دلیل طرح نامناسب آن موجبات دلزدگی مخاطب را
نسبت به آن فراهم میکنند میتواند به تحقیر و تضعیف آن منجر شود. 3. اطلاعرسانی و آموزش اطلاعرسانی درباره یک موضوع
و ابعاد مختلف آن و آگاه کردن افکار عمومی از دیگر کارکردهاي سیماست. این کارکرد بیشتر از طریق برنامههایی چون اخبار،
گفتگوها، سخنرانی یا بحثهاي کارشناسی امکانپذیر است. در زمینه حجاب و عفاف، بخش خبري میتواند آخرین اخبار مربوط
به حجاب زنان مسلمان، راهپیماییها و همایشها را به اطلاع مخاطبان برساند یا در بحثهاي کارشناسی یا گفتوگوها حدود و
احکام شرعی حجاب و عفاف با مستندات قرآنی و روایی آن آموزش داده شود و فواید فرهنگ حجاب و عفاف و آثار زیانبار
صفحه 14 از 27
بیتوجهی به آن تبیین شود و از آنجا که اطلاعرسانی و آموزش صحیح یک مسئله اولین قدم براي فرهنگسازي درباره یک
موضوع است اهمیت این کارکرد سیما در جهت حجاب دو چندان است. 4. جریان سازي جریانسازي درباره یک موضوع از
کارکردهاي دیگر سیماست. جریانسازي به این معناست که سیما میتواند مردم را در حمایت یا بر ضد موضوعی ترغیب و تشویق
کند. به این شکل که میتواند با به چالش کشاندن یک موضوع، طرح نظرات موافق و مخالف، رساندن خبر اعتراضات نسبت به آن
و... حساسیت اجتماعی نسبت به آن موضوع را ایجاد کند و افکار عمومی را متوجه آن سازد. درباره حجاب و عفاف نیز سیما
میتواند جریانسازي کرده و افکار کل جامعه را به آن معطوف کند. یعنی پس از طرح نظرات مخالفین پوشش اسلامی بحث را به
کارشناسی بگذارد بهگونهاي که نظرات آحاد اجتماع متوجه این مسئله شده بحث حجاب به بحث روز تبدیل شود و سرانجام بتواند
بحث را در شکلی صحیح به نتیجه مطلوب هدایت نماید. - 5. ارائه و ترویج مدلها و الگوهاي صحیح از کارکردهاي دیگر سیما
ارائه و ترویج مدلها و الگوهاي صحیح پوشش است. سیما میتواند به کمک طراحان لباس، اساتید فن و کارشناسان مختلف در
حوزه مذهبی جامعهشناسی، روانشناسی، مدلهاي صحیح پوشش اسلامی و ملی را طراحی کرده و آن را به شکل مستقیم یا
غیرمستقیم ترویج کند. به عنوان مثال سیما میتواند مدلهاي مناسبی از پوشش را آموزش دهد و یا در برنامههاي کارشناسی به
شکل مشخص، مدلهاي صحیح پوششی را به کارشناسی بگذارد و در کنار آن در فیلمها و سریالهاي مختلف کاراکترها به نحوي
از همان شکل صحیح پوشش استفاده کنند تا مخاطبان به طور مستقیم و غیرمستقیم با این مدلهاي صحیح آشنا شوند. البته در
صورت نمایش الگوهاي مغایر با الگوهاي صحیح پوشش از سیما در قالبهاي جذاب و تأثیرگذار مانند: نمایش پوشش ناصحیح
کاراکترهاي زن در فیلمهاي ایرانی و یا فیلمهاي خارجی که از نظر فرهنگی قرابت بیشتري با ایران دارند نظیر فیلمهاي سوریهاي،
مصري یا ترکیهاي، اثرات مطلوب این کارکرد خنثی خواهد شد.
فصل چهارم: نگاهی اجمالی به عملکرد سیما درباره حجاب و عفاف
چنانکه گفته شد پس از پیروزي انقلاب اسلامی و تحولات عظیم سیاسی فرهنگی، حضور زنان در سیماي جمهوري اسلامی ایران
شکل جدیدي به خود گرفت و حضور مناسب زنان در برنامههاي سیما و رعایت نسبی مسئله پوشش و حجاب از منظر فقهی در
اکثر برنامهها از اراده قاطع مسئولان نظام حکایت کرده و این موضوع یعنی رعایت محدوده شرعی پوشش یکی از امتیازات بزرگ
رسانه ملی کشورمان به شمار میآید؛ ولی با این حال براي یافتن راهکارهاي مناسب جهت فرهنگسازي درباره حجاب و عفاف
در جامعه لازم است عملکرد فعلی سیما ولو به صورت کلی مورد بررسی قرار گیرد. عملکرد سیما در دو جهت قوتها و آسیبها
قابل بررسی است. 1. قوتها 1 1. رعایت نسبی پوشش در اکثر برنامههاي تلویزیونی از نقاط قابل توجه در برنامههاي سیما رعایت
نسبی پوشش اسلامی و حفظ حریم روابط زن و مرد توسط افراد حاضر در سیما اعم از مجریان خبر، مجریان مجموعههاي ترکیبی
برنامه کودك و نوجوان و بازیگران مجموعههاي تلویزیونی و... است شاید به جرأت بتوان گفت در میان کشورهاي اسلامی
تلویزیون ایران تنها تلویزیونی است که حریم روابط زن و مرد و پوشش اسلامی در آن رعایت میشود و تقریبا عاري از هرگونه
صحنههاي مبتذل و غیراخلاقی است. رسانههاي بسیاري از کشورهاي عربی و آسیاي میانه به دلیل پاکی و نجابت حاکم بر سیماي
جمهوري اسلامی ایران از برنامههاي آن استقبال میکنند که این خود از برکات نظام جمهوري اسلامی ایران و دقت و تلاش
مدیران این رسانه ملی است. 2 1. شخصیتپردازي از بازیگران محجبه در برخی مجموعههاي تلویزیونی در برخی سریالهاي
تلویزیونی از بانوانی که مقید به پوشش اسلامی و حفظ حریم نامحرم هستند، شخصیتپردازي خوب و مناسبی انجام میشود؛ یعنی
افرادي موفق، جذاب و تأثیرگذار نشان داده میشوند که قابلیت الگودهی به مخاطبان را دارند؛ به عنوان نمونه میتوان سریال
را مثال زد که در آن شخصیت نرگس که داراي پوشش برتر یعنی چادر است فردي موفق و سمپاتیک است که مخاطب به « نرگس »
صفحه 15 از 27
در سراسر سریال « زیر تیغ » وي علاقهمند شده، عملکرد او را تحت نظر دارد و مایل است سرانجامِ کار وي را بداند. یا در سریال
پوشش و منش زنان ایفاگر نقش به ویژه فاطمه معتمدآریا در نقش همسر محمود به خوبی نمایانگر حجاب زن مسلمان بود. نوع
چادر سر کرد و رو گرفتن و نوع نگاه ها در تلافی با نگاههاي نامحرم که پر از حجب و حیا بود، نمونه خوبی از حجاب و عفت
یک زن مسلمان ایرانی را به تصویر کشده بود. داشتن پوشش کامل اسلامی و رعایت مرزهاي عفاف در چنین سریال هایی در کنار
شخصیتپردازيهاي مناسب در الگودهی صحیح و تقویت اعتقاد به حجاب نقش بسزایی دارند. 3 1. مصاحبه با بانوان محجبه موفق
در عرصههاي مختلف اجتماعی و معرفی آنان به عنوان الگو از دیگر نقاط قوت برنامههاي سیما، دعوت از بانوان محجبه موفق در
عرصههاي علمی، فرهنگی، ورزشی و... مجموعههاي ترکیبی و مصاحبه با آنان است. حضور اینگونه بانوان در مجموعههاي زنده
و نیز اجراي جذاب مجري و طرح سؤالات بجا و مناسب در تأثیرگذاري این افراد در مخاطبان در ترویج فرهنگ حجاب بسیار مؤثر
است. 2. آسیبها و مشکلات با وجود نقاط قوت ذکر شده، به نظر میرسد رسانه ما براي ترویج فرهنگ عفاف و حجاب باید
قدمهایی را برمیداشته که به عللی از انجام آن بازمانده است که این خود نیازمند یک آسیبشناسی دقیق است. شاید یکی از
مهمترین دلایل آن این باشد که در ساختمان مدیریتی رسانه همه چیز گروهبندي شده و گروه معارف دینی با مناسبتهاي دینی در
عرض و کنار گروه فیلم و سریال، کودك و نوجوان و... قرار دارد. در حالی که دیدگاه دینی باید بر تمامی گروههاي برنامهسازي
رسانه ملی، حاکم شود. رسانه باید نخست تلقی درستی از دین داشته باشد تا بتواند حجاب را که بخشی از دین است از طریق
تمامی گروههاي برنامهساز به مردم شکل فصیح القا کند. جداسازي برنامههاي دینی و معارفی از برنامه هاي جذاب و سرگرمکننده
تلویزیون آیب جدي در رسانه ملی است. از مصادیق این جداسازي تأسیس شبکه قرآن یا رادیو معارف و... است که گویا سازمان
با تأسیس این شبکهها به تعهد دینی خود عمل کرده است، همچنین به نظر میرسد از نگاه مدیران و برنامهسازان، پخش سخنرانی
مذهبی و مداحی و امثال آن براي ترویج دین، حجاب و اخلاق کافی است، در حالی که با وجود مفید بودن این گونه برنامهها،
هرگز نباید از قالبهاي جذاب فیلم و سریال غافل شد. بسنده کردن به پخش سخنرانی و میزگرد خشک و خسته کننده و نشان
دادن گل و بوته، پخش موسیقی در ایام ولادت ائمه اطهار(ع) بیتردید دفاع ناشیانه از مقدسات دین و یکی از عوامل آسیب زدایی
در بین نسل جوان به شمار می آید. به نظر میرسد حساسیت متولیان صدا و سیما بیشتر پیرامون قالب و پوسته شرعی برنامه ها است
تا محتوا و جذب مخاطب به ارزشهاي اصیل دینی! همچنین برخی نقاط ضعف یا به بیان دیگر آسیبهایی اساسی متوجه
برنامهسازي است که سبب شده سیما نتواند رسالت خود را در زمینه ترویج فرهنگ حجاب و عفاف به طور کامل به انجام برساند.
مهمترین این آسیبها عبارتند از: 1 2. ضعف برنامهریزي و عدم اهتمام جدي به ترویج پوشش اسلامی از اشکالات مهم و عمده
سیما در زمینه حجاب، ضعف برنامهریزي دقیق و هماهنگ و عدم اهتمام جدي نسبت به ترویج فرهنگ عفاف و پوشش اسلامی
است. با وجود اینکه حجاب و پوشش اسلامی درخصوص مجریان برنامههاي تلویزیونی یا بازیگران مجموعههاي نمایشی رعایت
میشود و گاهی اوقات در برخی برنامههاي مذهبی به ویژه در ایام ولادت یا شهادت معصومین علیهمالسلاماشاراتی به حجاب کامل
الگوهایی نظیر حضرت فاطمه علیهاالسلام یا حضرت زینب علیهاالسلام میشود ولی آنچه از مروري اجمالی بر برنامههاي شبکههاي
مختلف تلویزیونی به دست میآید این است که تاکنون اقدام ویژه برجسته و مشخصی که نشان از برنامهریزي خاص و گسترده
جهت ترویج فرهنگ حجاب و عفاف باشد، انجام نشده است و از قابلیتها و پتانسیلهاي بالاي تلویزیون در جهت فرهنگسازي
. درباره حجاب، عفاف و لوازم آن استفاده لازم نشده است که البته این کار مستلزم پژوهش عمیق و اساسی نیز میباشد. 2 2
ضمانت اجرایی نداشتن سیاستهاي کلان گرچه از طرف رهبر معظم انقلاب و مدیران ارشد سازمان، اهداف، اصول و سیاستهاي
مناسبی در زمینه حجاب و عفاف تعیین شده است. ولی تاکنون این اصول و سیاستها کمتر ضمانت اجرایی داشتهاند و عملًا
جذابترین و پرمخاطبترین محصولات سازمان، عمدتا بر اساس طرحها و ایدههاي سلیقهاي و شخصی برنامهسازان، تهیه شدهاند.
صفحه 16 از 27
به بیان دیگر سیاستهاي سیما در زمینه حجاب و عفاف مشخص است ولی به بخش تولید برنامهها راه نمییابد و این نشاندهنده
عدم وحدت و انسجام لازم در بخش سیاستگذاريهاي کلی و بخش تهیه و تولید برنامههاست. همچنین انتقادناپذیري و
بیتوجهی برنامهسازان به نقدهاي واحد نظارت و ارزیابی سازمان یا اشکالات وارده از سوي مراجع و بزرگان را میتوان از
آسیبها شمرد. 3 2. تهرانمحور بودن سیما یکی از اشکالات سیما، تهرانمحور بودن آن است. یعنی دستاندرکاران تهیه برنامهها،
معمولًا تهران را محور برنامهسازي خود قرار میدهند. در بسیاري موارد این مسئله باعث میشود که روند تغییر برخی از هنجارها به
ناهنجارها در کل کشور تسریع شود. البته طبیعی است که کلانشهر تهران خیلی سریعتر در معرض برخی ناهنجاريهاي غربی از
جمله پدیده بدحجابی قرار گیرد و با وجود اینکه مردم پاكسرشت و متدین تهران همواره در بحرانها و مواقع حساس بیشترین
خدمت را به نظام و اسلام کردهاند، ولی بدحجابها، علیرغم محدود بودنشان در خیابانها بسیار رویت میشوند و مورد استفاده
بسیاري از برنامهسازان قرار میگیرند در نتیجه نوع پوشش، مدل آرایش و نحوه روابط که به طور مفرط مبناي تهیه بسیاري از
1. ر.ك: فریبا علاسوند، مقاله برنامههاي نمایشی و غیرنمایشی قرار میگیرد، به کمک تلویزیون به تمام کشور منتقل میشود. 1
جستاري در آسیبشناسی حضور زن مسلمان در رسانه، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش 38 ویژه رسانه و زن، تابستان 1383 ، صص
. 4 2. رعایت صرف پوشش ظاهري و غفلت از حیا و عفاف به عنوان باطن و روح حجاب 1. مجریان زن تلویزیون؛ 2 - . 126 و 127
نقشهاي اصلی در برنامههاي نمایشی (فیلمها و سریالها) در هر دو جایگاه غالباً حجاب و پوشش اسلامی توسط بازیگر زن یا
مجري رعایت شده، ولی از مسئله حیا و عفت که در واقع حجاب بدان منظور صورت میگیرد، بسیار غفلت میشود. در برخی
فیلمهاي یا مجموعههاي تلویزیونی شاهد هستیم بازیگر زن، روسري، مقنعه یا چادر به سر دارد و ظاهراً گمان میشود که معیارهاي
دینی جهت عفاف و حجاب رعایت شده ولی نگاههاي معنادار و بعضا عاشقانه، گفتوگوهاي به شدت محرك، روابط مخفیانه قبل
از ازدواج، آرایشهاي غلیظ و... که همه از مصادیق رعایت نکردن عفت هستند در فیلم تعبیه و جاسازي میشوند. ترویج حجاب
علاوه بر رعایت پوشش ظاهري مستلزم نمایش آثار آن در سلوك و منش بازیگران نقشهاي زن و مرد نامحرم در ارتباط با
یکدیگر است. در واقع رعایت وقار و متانت در تعامل با نامحرمان به منزله روح و پوشش بوده و چنانچه کنترلی در رفتار بازیگران
زن و مرد نسبت به هم به وجود نیاید پوشش به تصویر کشیده کالبد بیروحی خواهد بود که هیچگاه تأثیر عمیقی در مخاطب
نخواهد گذاشت. به بیان دیگر مقوله حجاب مانند هر مقوله فرهنگی دیگر داراي دو بعد مادي و معنوي است؛ بعد مادي آن حفظ
پوشش و بعد معنوي آن رعایت عفت و حیا در ارتباط با نامحرم است. متأسفانه در برنامههاي سیما غالباً بعد مادي حجاب لحاظ
شده و از بعد معنوي آن در منش، رفتار، گفتار و ارتباطات غیر کلامی و... غفلت میشود. به عنوان مثال، چادر یک نهبزرگ به
نامحرمان است و اصل اول در آن طرد همه است مگر اینکه صاحب این پوشش اجازه مراوده به دیگران بدهد. بدین ترتیب عقلًا
نمیتوان پذیرفت که خانمی چادر به سر کند ولی در عین حال رفتارهاي باز، مرادوات مستمر و طولانی مدت و ارتباطات
سهلالوصول با نامحرمان را داشته باشد. حال چگونه است که مجریان چادر به سر یا بازیگران نقشهاي چادر محور در عین داشتن
حجاب از نرمترین روابط با نامحرمان برخوردارند؟ گپ زدن مجریان چادري با میهمانان مرد برنامهها و همکاران تلویزیونی،
همصحبت شدنهاي طولانی بازیگران چادر به سر با مردان نامحرم در نقشهاي مقابل، یکی به دو کردنها، شوخیها و گفتن
حرفهاي شبه عاشقانه و حتی عاشقانه و عاطفی همه از مصادیق چنین پدیده عجیبی است. معلوم نیست خانمی که در ارتباطات
کلامی و غیر کلامی خود به حداقل هنجارها قناعت میکند چگونه است که در گزینش نحوه پوشش حجاب حداکثري را
ماهنمامه تخصصی خانه هنر و اندیشه، رواق اندیشه، سال ششم، ش ،« خانمهاي چادري سیما » 1. علی جعفري، مقاله برمیگزیند؟ 1
5 2. استفاده ابزاري از جذابیت جنسی زنان در برخی مجموعههاي نمایشی چنانکه پیش از این گفته شد پس از . 62 ، ص 34
پیروزي انقلاب اسلامی در به کارگیري زن در سیما تحول اساسی به وجود آمد و زنان به دور از هر گونه نقشهاي مبتذل با
صفحه 17 از 27
پوشش کامل اسلامی، در سیما حضور یافتند اما به تدریج به دلیل مطرح نشدن جایگزینهاي مناسب ایجاد جذابیت و وجود برخی
مرزها و ممنوعیتها، اکثر برنامهسازان به روال فیلمسازان خارجی براي جذب مخاطبان از این اهرم استفاده کرده و زنان زیبا با
آرایشهاي تند و غلیظ را به عنوان مهمترین عامل جذابیت در فیلمها و سریالها به کار گرفتند. البته برخی از این موارد مربوط به
تولیدات سیما و اکثرا مربوط به تولیدات داخلیِ خارج از سیما است که شاهد پخش آن از سیما هستیم. این نوع نگاه ابزاري به زن،
حقیقتا با روح حجاب و عفاف کاملًا مغایر است. در واقع بازگشت خزنده و پنهان و کمرنگ شیوه سیما در دوره پیش از انقلاب
است ولی به شکلی که حساسیتی برنیانگیزد. این نگاه در واقع از دو نگرش نادرست سرچشمه میگیرد: 1. از نظر برنامهسازان، اصل
جذب مخاطب است به هر قیمت؛ 2. گویا غیر از جاذبه جنسی که از همه ابزارها ارزانتر و سهلتر است هیچ ابزاري براي جذب
مخاطب وجود ندارد. 6 2. تحقیر ضمنی شأن زنان محجبه و خصوصا چادري و مترقی نشان دادن افراد بدحجاب (نمایش حجاب به
عنوان امر قدیمی سنتی) در برخی برنامههاي نمایشی گاهی سیما در برنامههاي نمایشی خود نسبت به بسیاري از نمادها و سنتهاي
ارزشمند اسلامی و ملی بیتوجه بوده یا به تضعیف آنها پرداخته است. براي نمونه به کارگیري چادر (حجاب برتر) که خود یکی
از مظاهر وقار، ابهت و عفاف زنان مسلمان محسوب میشود براي نقشهاي منفی و مشاغل سطح پایین جامعه مانند مستخدمه،
کلفت و... در فیلمها و سریالها، تأثیري بسیار مخرب در ایجاد نگرش منفی نسبت به حجاب و حتی مذهب داشته است. متأسفانه
این رویکرد را در برخی مجموعههاي تلویزیونی میتوان دید که در آنها زنان چادري نقشی منفی و یا لااقل عقبافتاده دارند، اما
زنان مانتویی، زنانی تحصیلکرده، موفق، مؤثر و اجتماعی هستند. در این خصوص آمار قابل توجهی ارائه شده است: طبق ارزیابی به
13 در سریالهاي تلویزیونی در 56 سریال پوشش چادر، تحقیر یا تضعیف شده 13 تا پایان سال 83 عمل آمده از ابتداي سال 80
است. بدین شکل که پوشش چادر اختصاص به زنان فقیر، بی سواد، مستخدمه، سالخورده، زنان درمانده و مفلوك مانند زنان بیوه،
همسر مردان معتاد نشان داده شده یا از آن به عنوان پوششی براي حضور در قبرستان، مجالس عزا یا زندان و غیره استفاده شده
است. 1 این در حالی است که به فرموده رهبر معظم انقلاب، چادر حجاب برتر است ولی در هیچ کجاي رسانه ملی تجلی و بروز
این سخن دیده نمیشود. 1. ر.ك: نگاهی اجمالی به پوشش چادر در سریالهاي تلویزیونی ابتداي سال 80 تا پایان سال 83 ، مرکز
7 2. طرح روابط ناصحیح بین زن و مرد در اکثر مجموعههاي نمایشی در .9/8/1384 ، پژوهشهاي اسلامی صداو سیما، کد 294
اکثر سریالهاي تلویزیونی روابط ناصحیح بین زن و مرد به طور مکرر و جذاب به تصویر کشیده میشود، در حالی که این رویه با
سفارشات دینی و اخلاقی در تعارض است. دوستیها و انواع مراودات صمیمی و نزدیک زنان و مردان نامحرم با یکدیگر، نگاهها،
شوخیها، درددلها، حتی گذراندن شب در خانه یا محلی تنها (مورد اخیر در سریالهاي خارجی) اموري است که همه برخلاف
فرهنگ اصیل عفاف است. گاهی اوقات در برخی فیلمها یا سریالها روابط دختر و پسر آنقدر محوري میشود که موضوعات
اصلی فیلم تحت الشعاع قرار میگیرد و گاه فیلم پلیسی و جنایی هم که طبعا بیننده آن منتظر صحنههاي اکشن و خشن است از یک
و نیز سریالهاي ایرانی نظیر: « هشدار براي کبرا 11 » ،« گروه پلیس » قضیه رمانتیک و عاشقانه سردرمیآورد. سریالهاي خارجی مانند
و... همچنین اختلاط مجریان زن و مرد در بسیاري « غریبانه » ،« طلسم شدگان » ،« براي آخرین بار » ،« بچههاي خیابان » ،« خانه پدري »
و... به تدریج خواسته یا ناخواسته فرهنگ عفاف و « سیماي خانواده » ،« تصویر زندگی » ،« صبح و زندگی » برنامهها مانند مجموعههاي
حیا را تضعیف میکند.
فصل پنجم: