گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد پانزدهم
فصل دوم : فطري بودن حجاب و غریزه تبرّج زن







اشاره
فطري بودن پوشش زن غر یزه خودنمایی
فطري بودن پوشش زن
زن فطرتاً و از روي طبع، به پوشش بدن خود میل دارد و از برهنگی مضطرب می شود. شواهد فراوانی از نظر روانشناسی و زیست
شناسی بر فطري بودن پوشش براي زن وجود دارد که برخی از آیات قرآن نیز به این مطلب اشاره می کند. قرآن کریم در داستان
حضرت آدم و حوا، پس از این که می گوید آن ها فریفته شیطان را شدند و از درخت ممنوعه خوردند می فرماید": فَلَمَّا ذَاقَا
الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَفمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِ فَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّۀِ." 1 و هنگامی که از از درخت چشیدند، اندامشان (= زشتی هاي
صفحه 33 از 77
پنهان اندامشان) بر آنها آشکار شد و (به سرعت) شروع به قرار دادن برگ هاي درختان بهشتی بر خود کردند تا آن را بپوشانند. از
این داستان به روشنی می توان فهمید که آدم و حوا هنگام برهنه شدن، مضطرب و پریشان شدند؛ زبرا براي رهایی از این حالت، به
برگ هاي درختان پناه آوردند و خود را با آن ها پوشاندند و صبر نکردند تا لباس مناسبی به دست آورند. این در حالی است که
22 . یکدیگر بودند و جایز بود در مقابل هم برهنه شوند، ثانیاًً هیچ کس در آن جا نظاره گر آن ها ،( اولًا آن ها همسر 1.اعراف ( 7
نبود تا شرمندگی شان به خاطر او باشد، و ثالثاً چون اولین انسان بودند، پوشش براي آن ها جنبه اکتسابی هم نداشت. بنابراین تنها
دلیل اضطراب ایشان از برهنگی، فطري بودن حیا و به دنبال آن، فطري بودن پوشش در آن ها بود و چون برهنگی خلاف فطرت
است، اضطراب به همراه دارد؛ 1 البته مقصود از فطري بودن پوشش، فطري بودن حجاب مصطلح اسلامی نیست، بلکه می توان
گفت پوشش به طور اجمالی براي زن فطري است و برهنگی در تضاد با فطرت اوست. براي اثبات این مطلب، باید دو مقدمه را در
نظر گرفت. اول این که قرآن در این آیات سخن ازکشف" سوءه " دارد. کلمه" سوءه " در لغت به معناي چیزي است که انسان از
آشکار شدن آن ناراحت می شود. 2 بنابراین می توان گفت منظور قرآن از کلمه" سوءه " در سوره اعراف، آیه هاي 20
(سَوْءَاتِهِمَا)، و 22 (سَوْءَاتُهُمَا)، و 26 (سَوْءَاتِکمْ)، و 27 (سَوْءَاتِکمْ)، جاهایی از بدن آن ها بوده که از آشکارشدن آن خجالت می
کشیدند؛ یعنی جاهایی که جاذبه جنسی داشته، نه فقط اعضاي تناسلی؛ زیرا در آیه 26 همین سوره، خداوند از لباسی که" سوءات"
آنان را می پوشاند، به" لباس تقوا "تعبیر کرده و می فرماید": یَا بَنِی آدَمَ قَدْ انزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِي سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلبَاسُ التَقْوَيَ
ذَلِکَ خَیْرٌ. "امام باقر(علیه السلام) هم از لباس تقوا که به" لباس عفاف " تعبیر می کند": وَ اَمّا لِباسُ التَّقْوي فَالْعِفافُ." 3 از این بیان
2. سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج 6، ص . استفاده می شود، لباس عفاف یا 1. ر. ك: تفسیرنور، ج 4، ص 35
3. سید هاشم البحرانی، تفسیر البرهان، ج 3، ص 144 . پوشش عفیفانه، به پوششی گفته می شود که جاذبه هاي جنسی انسان .362
را بپوشاند، نه فقط عضو تناسلی را. پس به احتمال قوي می توان گفت: کلمه سوءه در این آیات، کنایه از جاذبه جنسی است و
علت اضطراب آدم و حوا، آشکار شدن جاذبه هاي جنسی آنان و از بین رفتن عفاف شان بوده است. همچنین تعبیر قرآن در آیه 27
سوره اعراف"، یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَ هُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا "که به معناي جدا شدن لباس هاي آن ها و برهنه شدن تمام بدن شان است،
کنایه از این واقعیت دارد که ناراحتی آن ها به صرف آشکار شدن عضو تناسلی نبوده است. براي تأیید این مطلب، درتفسیر قمی از
امام صادق (علیه السلام)در توضیح این آیه آمده است": فَاَکَلا مِنَ الشَجَرةِ فًکان کما حَکی الُله بَدَتْ لَهمَا سَوْءَاتُهُمَا وَ سَقَطَ عنْهُما ما
اَلبَسَ هُما الُله مِن لِباسِ الْجَنَّۀِ وَ اَقْبَلایَسْتَتِرانِ مِن وَرَقِ الجَنَّۀِ. " 1 آنان از درخت ممنوعه خوردند، پس همان طور که خداوند از این
جریان حکایت می کند، اندام پنهان شان آشکار گردید و لباس هایی که خداوند از بهشت بر آن ها پوشانده بود، از ایشان جدا شد
و در این هنگام به وسیله برگ درختان شروع به پوشیدن بدن خود نمودند. در روایت دیگري از آن حضرت آمده است": فَلَمّا اَکَلا
مِنَ الشَّجَرَةِ طارَ عَنهُما الْحِلیُ و الْحُلَل عَنْ اَجسادِهِما و بَقیا عرْیانَیْن. ". 2 وقتی آدم و حوا از درخت ممنوعه خوردند، زیورها و لباس
هایشان از بدن شان جدا شد و برهنه ماندند. مقدمه دوم این که جاذبه هاي جنسی و اندام هایی که انسان از کشف 1. علی بن
2. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج 2، ص 322 . آن حیا می کند، در زن و مرد متفاوت . ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 1، ص 43
است. در مردان فقط اعضاي تناسلی، یا حداکثر بین ناف تا زانو جاذبه جنسی دارد، چنان که بعضی از روایات آن را تأیید می کند
1؛ ولی در زنان، تمام بدن داراي جاذبه جنسی است. بنابراین از این دو مقدمه می توان استدلال کرد، زن مانند مرد نیست که فقط
ازکشف اعضاي تناسلی حیا کند، بلکه کمترین برهنگی براي زن در مقابل مرد آزاردهنده است. از این روي می توان نتیجه گرفت
از نظر قرآن، هرگونه برهنگی زن، با فطرت او در تضاد است و همین امر موجب اضطراب او می شود. اسلام براي این که زن از این
آسیب محفوظ بماند، بین تشریع و تکوین هماهنگی ایجاد کرده است. به همین دلیل حکم حجاب، یعنی پوشش تمام بدن،
مخصوص زنان شده، ولی حجاب مردان در حد پوشیدن عضو تناسلی یا حداکثر بین ناف تا زانوست. براي این که این استدلال
صفحه 34 از 77
اتقان بیشتري داشته باشد، به دلایل دیگري در این زمینه اشاره می کنیم: در تأیید مقدمه اول که منظور از" سوءه، " جاذبه جنسی
است، می توان گفت در تعابیر دینی کلمهء" عورت" 2 نیز مانند کلمه" سَوءَه " در مورد بدن انسان به کار رفته است که کنایه از
جاذبه جنسی می باشد؛ زیرا اگر بخواهیم کلمه عورت را در این موارد به معناي آلت تناسلی بگیریم، معناي آن نادرست خواهد
شد. در سوره نور آیه 58 به یکی از شرایط خلوت کردن زن و شوهر اشاره می کند و می فرماید": یَا أیّهَا الَّذِینَ آمَنوا 1. ر. ك. العا
2". عورت " از نظر لغت به معنی عضوي است که شخص به سبب شرم آن را می پوشاند. (المعارف و . ملی و 1409 ، ج 2، ص 40
المعاریف، ج 7، ص 544 ). لِیَسْتَأذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أیْمَ انکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغوا الْحُلمَ مِنکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَ لَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ
تَ َ ض عُونَ ثِیَابَکُم منَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَ لَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لکُمْ؛ " اي اهل ایمان ! بردگان شما و نیز کودکانتان که به حد بلوغ
رسیده اند، (براي آمدن نزد شما) در سه وقت باید اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، وقت ظهر هنگامی که لباس هاي خود را بیرون
می آورید و بعد از نماز عشا؛ این سه وقت خصوصی براي شماست. حکمت این که قرآن از این سه وقت به عورت تعبیر کرده
چیست؟ علامه طباطبایی در تفسیر کلمه عورت در آیه می فرماید": العوره السوأه سمیت بها لما یلحق الانسان من انکشافها من العار
وکأن المراد بها فی الایه ما ینبغی ستره. " 1 عورت، همان سوأه است و اگر آن را عورت نامیده اند، به آن دلیل است که انسان عار
دارد از این که آن را آشکارکند، و مراد از آن در آیه شریفه، هر جایی از بدن است که سزاوار است پوشانده شود. بنابراین اگر در
این آیه ازکندن لباس به عورت تعبیر کرده و آن را علت حکم اذان خواهی بردگان و کودکان نزدیک بلوغ آورده، این است که
زن و شوهر در این سه وقت معمولًا برهنه هستند و قسمت هایی از بدن آن ها که داراي جاذبه جنسی است، پوشیده نیست. پس، از
این آیه به دست می آید منظور ازکلمه عورت در این موارد، جاذبه جنسی است. در آیه 31 همین سور ه نیز از جاذبه هاي جنسی
بدن زن به عورت تعبیر کرده است و می فرماید": أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَ اء؛ ("در مقابل) کودکانی که از
عورت هاي زنان، یعنی از امور جنسی 1. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 15 ، ص 163 . مربوط به زنان
آگاه نیستند، (حجاب لازم نیست). براساس این آیه، در برابر کودکان نابالغی که به سن تمیز نرسیده اند و زیبایی هاي زنان براي
آن ها جاذبه ندارد، حجاب لازم نیست؛ چنانکه مردانی که بر اثر پیري یا علل دیگر مانند طفل اند، همین حکم را دارند. بنابراین
منظور از عو رت در این آیه نیز جاذبه جنسی است. در روایات نیز کلمه عورت به این معنا به کار رفته است. مثلًا در روایتی، علت
وجوب پوشش زن را عورت بودن او می داند. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)می فرماید": المَرْاَهُ عَورَهٌ سَتْرُها بَیتُها." 1 یعنی
بدن زن، عورت (داراي جاذبه جنسی) است که خانه اش پوشش آن است. بدون تردید که کلمه عورت در این جا نمی تواند به
معناي خاص آن باشد، بلکه عورت بودن زن، کنایه از آن است که بدن زن جاذبه جنسی دارد و بهترین پوشش براي آن، بودن زن
در خانه و کمتر ظاهر شدن در برابر نامحرم است. بنابراین، با توجه به تعببر قرآن و روایت از بدن زن به" سوءه " و" عورت، " چه
در داستان آدم و حوا و چه در بحث حجاب، می توان نتیجه گرفت که بدن زن به این دلیل که جاذبه جنسی دارد، از آن به عورت
تعبیر شده است. تا این جا ما دلایل زیادي براي اثبات مقدمه اول آوردیم که منظور از عورت در این موارد، جاذبه جنسی است. با
ضمیمه کردن مقدمه دوم که جاذبه جنسی در زن و مرد متفاوت است و در زن تمام بدن او این ویژگی را دارد و با توجه به این که
تعبیر قرآن در آیه 27 سوره اعراف" یَنزِعُ عًنْهُمَا لِبَاسَ هُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا "به معناي جدا شدن تمام لباس هاي آنان 1. زاهدبن ابی
الحسین ورّام، مجموعه ورّام، ج 2، ص 119 . است، می توان نتیجه گرفت و پریشانی حوا با آدم فرق داشت؛ آدم از این که کشف
عورت شده بود مضطرب شد.ولی حوا از برهنه شدن تمام بدنش دچار ناراحتی و پریشانی و بلکه اضطراب شد. وقتی حوا به عنوان
یک زن از برهنه شدن دچار اضطراب می شود، می توان نتیجه گرفت که برهنگی برخلاف فطرت زن است و در مقابل، پوشش
وحجاب با فطرت او هماهنگ می باشد. از شواهد دیگري که از فطري بودن حجاب حکایت می کند، فطري بودن حیا، به ویژه در
زن و بلکه در جنس ماده است. این مطلب، هم از قرآن و روایات اثبات می شود و هم زیست شناسان و روان شناسان به آن
صفحه 35 از 77
معتقدند. قرآن در قصه حضرت مریم علیهاالسلام از این که می گوید مریم به اعجاز الاهی باردار شد و براي این که مردم نادان او
را به فحشا و بی عفتی متهم نکنند، از آنان فاصله گرفت تا دور از آن ها وضع حمل کند، می فرماید": یَا لَیْتَنِی مِتّ قَبل هَذَا وَ کُنتُ
نسیًا مَّنسِیا." 1 (مریم آن قدر ناراحت شد که) گفت: اي کاش پیش از این، مرده بودم و به کلی فراموش می شدم. این سخن، نهایت
پریشانی و ناراحتی زنی است که احساس می کند از نظر مردم، پرده حیاو عفتش لکهدار شده است؛ از این جهت آرزوي مرگ
میکند این نشان می دهد حیا تمام وجود اوست و با رفتن آن، جانش هم در حال از بین رفتن است و این به جز فطري بودن حیا،
دلیل دیگري ندارد. از این بیان میشودوقتی حیا در زن فطري باشد، پوشش و حجاب که لازمۀ حیا می باشد نیز فطريَ خوأهد بود؛
زیرا امکان ندارد زنی حیا داشته باشد و آن گاه اجازه دهد نامحرم از نگاه کردن به بدن او لذت ببرد. به عبارت دیگر، ظهور و تبلور
23 پوشش مناسب است. در واقع عامل اصلی گرایش زن به حجاب و پوشش، تأمین نیازي درونی و ،( حیا در زن، به 1، مریم ( 19
فطري به نام حیا و شرم است. همچنین قرآن در قصه حضرت یوسف (علیه السلام)، به حرکت فطري زن عزیز مصر اشاره می کند
که وقتی خواست از یوسف کام بگیرد، درها را بست وَ غَلَقَتِ الاَبْوابَ 1 تا کسی او را نبیند. امام زین العابدین (علیه السلام)می
فرماید: در این هنگام آن زن با پارچه اي روي بت خود را پوشاند. یوسف از او پرسید: چرا این کار را کردي؟ گفت: از بت حیا می
کنم. یوسف گفت: تو از بت حیا می کنی، ولی من از خدا حیا نکنم. 2 از این جریان مشخص می شود که حیا امري فطري است؛
زیرا مثل چنین زنی هم به طور فطري و غریزي چنین احساسی دارد. نیز در بعضی روایات آمده است که خداوند حیاي زن را نه
برابر حیاي مرد قرار داده است. 3 از این روایت هم استفاده می شود که در طبیعت و آفرینش زن، حیا قرار داده شده و جزء فطرت
اوست. زیست شناسان و روان شناسان هم به فطري بودن حیا در زن اذعان دا رند. دکتر فخري، فیز یولوژیست مصري د ر ا ین با ره
می گوید: اصل، مبدأ احساس حیا، همان احساس حیوانی جنس ماده در مورد حیا است، به همین جهت می بینیم، نوع احساس حیا
در زنان، از مردان قوي تر است. 4 مودودي نیز کاسی از شرح مفصلی راجع به این که جاذبه جنسی در انسان همیشگی است، می
3. محمدبن الحسن . 2. ابوالفضل رشیدالدین میبدي، تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار، ج 5، ص 58 .23 ،( نویسد: 1. یوسف ( 12
4. به نقل از علی محمدي آشنایی، حجاب در ادیان الهی، ص 26 . در طبع زنان، در مقابل . الحرالحاملی، وسایل الشیعه، ج 20
شهوت، جاذبیت جنسی، حیا و احتشام، امتناع نیز به، دیعت نهاده شده است که در هر زنی کم، بیش وجود دارد. بدون شک این
غریزه امتناع و فرار، در جنس ماده حیوانات دیگر نیز ظهور دارد، ولی در جنس مادهء انسان بیشتر و شدیدتر است، این شدت به
وسیله وضع غریزه حشمت وحیا در روان او، افزون گشته است. 1 برخی از روان شناسان معتقدند حیا با آفرینش زن به هم آمیخته
است و تطورات جسمی دوران بلوغ که معمولاً با بروز حالت روحی و روانی گوناگونی همراه است، عامل درونی حیا را به نمایش
می گذارد. کتاب طبایع زنان درباره وضعیت روحی و روانی پسران و دختران در دوران انتقال از کودکی به نوجوانی (دوران بلوغ)
می نویسد: فرق بین این دو جنس خیلی زیاد است؛ مثلًا دختر در این سن متانت خویش را دارد، در نهایت رشد و وقار زندگی می
نماید، در حالی که پسر سال هاي دراز دیگري لازم دارد تا عاقل گردد. 2 سپس در مورد آثار بلوغ در دختران می گوید: خجالت
در او(دختر) زیاد و تأملش در حرکات و اطوار خویش فوق العاده گردیده و میلش به انفراد و تنهایی زیاد خواهد شد.، بنابراین
وقتی حیا در زن فطري باشد، حجاب و پوشش هم که از آثار و نتایج آن است، فطري خواهد بود. مونتسکیو 3 و 4 می گوید: تمام
ملل جهان در این عقیده مشترك اند که زن ها باید حجب وحیا داشته باشند تا بتوانند خوداري کنند. علتش این است که قوانین
طبیعت این طور حکم کرده انست، لازم دانسته زن ها محجوب باشند، بر شهوات غلبه نمایند، طبیعت مرد را طوري آفریده که
تهوّرش زیادتر باشد،ولی زن طوري آفریده شده که خودداري و تحملش زیادتر باشد. بنابراین هرگز نباید تصور کرد
افسارگسیختگی زن ها بر طبق قوانین طبیعی است، بلکه افسارگسیختگی برخلاف قوانین طبیعت می باشد، بر عکس، حجب وحیا،
خودداري مطابق قوانین طبیعت است؛ زیرا طبیعت ما را طوري آفریده که به نقص خود پی ببریم، به همین جهت است که داراي
صفحه 36 از 77
حجب وحیا هستیم، زیرا حجب وحیا، همانا خجلتی است که شخص از نقص وعدم کمال خود دارد. 1.ا بوا لاعلی ا لمودودي،
2. حسین نجفی، طبایع زنان، به نقل از علی محمدي آشنایی، حجاب در ادیان الهی، ص 26 . چ همان. . الحجاب، ص 140
. مونتسکیو، روح القوانین، علی ا کبر مهتدي، ص 442 .Montesquieu,C.L.D.S. 4.3
غر یزه خودنمایی و تبرّج
اشاره
منظور از غریزه خودنمایی و تبرّج، جلوه گري و دلبري کردن براي تصاحب قلب دیگري است. کلمهء تبرّج که در قرآن آمده،
ازکلمه" برج "گر فته شده و به معناي ظاهر شدن در برابر مردم است؛ همان طورکه برج قلعه براي همه هو یداست در مورد این
موضوع، سه نکته را باید توضیح داد:
1.اختصاص این غریزه به زن
بکی از ویژگی هاي مهم زنان، خصیصه تبرّج و خودنمایی است که به صورت غریزي و طبیعی در آنان وجود دارد. قرآن در دو آیه
از آیات حجاب، از تبرّج و خودنمابی زنان صحبت و آن را به محیط خانواده محدود کرده است در یک آیه می فرما بد: ((وَ
الًا ولی " 1 یعنی اي زنان ! (در برابر نامحرم) ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید؛ مانند .Self-Exhibition. لاتَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلیَهِ 1
خودنمایی دوران جاهلیت نخستین. در آیه دیگري هم می فرماید": غَیْرَ متَبَرِجاتٍ بِزینَهٍ. " 2 یعنی زنان، (در برابر نامحرمان) با زینت
ها و آرا یش هایشان خودنمایی نکنند قرآن در این آیات، فقط زنان را از تبرّج و خودنمایی و به نمایش گذاشتن جاذبه هاي جنسی
خو د در برابر نامحرم نهی کرده و از تبرّج مردان سخنی نگفته است از ظاهر این مطلب فهمیده می شودکه غریزه خودنمایی و تبرّج،
از ویژگی هاي خاص زنان است و در مردان وجود ندارد. به همین دلیل پوشش و حجاب تنها بر زنان واجب شده است. شهید
مطهري درباره آثار این عرفی ه و نیز اختصاص آن به زنان می نویسد: اما علت این که در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان
یافته است، این است که میل به خودنمایی، خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شکار انست، زن
شکارچی؛ همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی، از این نوع حس
شکارچیگري او ناشی می شود. در هیچ جاي دنیا سابقه ندارد که مردان لباس هاي بدن نما، آرایش هاي تحریک کننده به کار
برند. این زن است که به حکم طببعت خاص خود، می خواهد دلبري کند، مرد را دلباخته، در دام علاقه خود اسیر کند. لهذا
انحراف تبرّج و برهنگی، از انحراف هاي مخصوص زنان است، دستور پوشش هم براي آنان مقررگردیده است. 3 در روایات نیز از
3. مرتضی مطهري، مجموعه آثار .60 ،( 2. نور( 24 .33 ،( وجود غریزه خودنمایی یا تبرّج در زن سخن گفته شده 1.احز اب ( 33
(مسأله حجاب)، ج 19 . ص 436 . است. براي مثال امام علی (علیه السلام) می فرماید": خُلِقَتِ الْمَرأَهُ مِنَ الرِّجالِ وَ اَنَّ ما هَمُّها فِی
الرّجالِ. " 1 خداوند زنان را از سرشت مردان آفرید، از این روي تمام همّت خود را در جذب مردان و نزدیک شدن به آن ها
صرف می کنند. بنابراین اصل وجود غریزه خودنمایی در زن، مورد تأیید منابع اسلامی است. اما در مورد کارکرد این غریزه در
زنان می توان گفت وجود این غریزه، براي متمایل کردن مرد- جنس مذکر- به زن- جنس مؤنث - است تا بدین وسیله، مقدمات
ازدواج و زندگی مشترك را بین آنان فراهم کند؛ چنان که در دیگر جانداران نیز این ویژگی در جنس ماده وجود دارد. درباره
غریزه خودنمایی و تبرّج، غیر از منابع اسلامی، برخی از دانشمندان نیز مطالب جالبی دارند. خانم جینا لمبروزو 2 روان شناس معر
وف ایتالیایی در این باره می گوید: در زن علاقه به دلبر بودن، دل باختن، مورد پسند بودن، مایه خرسند شدن بسیار شدید است. 3
صفحه 37 از 77
او در جاي دیگري می گوید: یکی از تمایلات عمیق،آرزوهاي اساسی زن آن است که در چشم دیگران اثري مطلوب بخشیده، به
وسیله حسن قیافه، زیبایی اندام، موزون بودن حرکات، خوش آهنگی صدا، طرز تکلم و بالاخره شیوه خرام خود، مطبوع طباع واقع
1. محمدبن الحسن الحرالعاملی، وسایل الشیعه، ج 20 ، ص گشته، احساسات ان ها را تحریک نموده، روحشان را مجذوب سازد. 4
4. همان، ص 42 . همچنین درباره تأثیر غریزه . جنیا لمبروزو، روح زن، حسام شهرئیس، ص 15 .Lombroso, G. .2 3 . 64
خودآرایی و تبرّج در زندگی زنان نوشته است: میل به جلب دیگران، بزرگترین، مهم ترین محرك زندگانی زن محسوب می شود.
1 ویل دورانت نیز درباره آثار غریزه تبرّج زن گوید: زن میل دارد بیشتر مطلوب باشد نه طالب،، به همین جهت در ارج گذاري،
تقدیر آن جاذبه هایی که مایه تشدید میل مرد است، استاد است. 2 بنابراین اصل وجود این غریزه و اختصاص آن به زن در بین
دانشمندان پذیرفته شده است.
2. لزوم قانونمندي غر یزه خودنمایی
غریزه خودنمایی و خودآرایی مانند دیگر غرایز آدمی، نیازمند قانونمندي وکنترل است؛ یعنی باید از افراط و تفریط در آن پرهیز
شود؛ زیرا کنترل نکردن این غریزه، چه از جهت افراط و چه از جهت تفریط، براي زن زیان بخش است و سلامت او را به خطر می
اندازد. از این روي در دین اسلام براي این غریزه حد وحدود ویژه اي تعیین شده است و همان طور که آزادي بی حد و حضر آن
ممنوع و براي کنترل آن، حجاب واجب شده، بی توجهی به آن نیز مذموم است. به همین دلیل در برخی روایات، آرایش کردن
براي زنان ضرورت تلقی شده و بی توجهی به آن که به معناي نادیده گرفتن غریزه خودآرایی است، نکوهش می شود. ما در این
. 2. ویل دورا نت، لذات فلسفه، عباس زریاب، ص 323 . جا به بعضی از این روایات اشاره می کنیم: 1. همان، ص 44
امامصادق(علیه السلام) در روایتی می فرماید": لایَنْبَعْی لِلْمَراهِ اَنْ تُعَطَّلَ نَفْسَها وَلو اَن تَعَلَّقَ فی عُنُقِها قَلادَهً، وَ لاینْبغی لَها اَ! تَدَعَ یَدَها
مِنَ الْخِضابِ وَ لَوْ اَنْ تَمْسَحَها بِالْحَناءِ مَسْحاً وَ اِنْ کا نَت مسِنَهً." 1 براي زن سزاوار نیست خو د را از زیور و آرایش خالی کند، حتی
اگر یک گردنبند باشد، و سزاوار نیست دستش از رنگ حنا خالی باشد، حتی اگر پیر باشد. و نیز می فر ماید": لا تُ َ ص لِی الْمَراه
عُطُلًا." 2 زن بدون ز یو ر و آرایش نماز نخواند. امام باقر(علیه السلام)نیز در روایتی می فرمااید". لَمْ تَزَلِ النِّساءُ یَلْبِسْنَ الْحِلْیَ. " 3
زنان همو اره از زیور استفاده کنند. در برخی روایات دستوراتی براي زیبا شدن زنان داده شده است. براي مثال، امام علی (علیه
السلام) می فرماید": لأتمَلًکُ الْمَرْاهُ مِنَ الْاَمْرِ ما یجاوِزُ نَفْسَها، فَاِنَّ ذالِکَ أنعَمُ لِحالِها وَ اَرْخی لِبالِها وَ اَدْوَمُ لِجَمالِها، فَاٍ ن الْمَرْاهَ رِیْحانهٌ
لَیْستْ بِقَهرمانهٌ." 4 کاري را که از توانایی زن برتر است به او وامگذار؛ زیرا" اگر او از کارهاي سخت و طاقت فرسا به دور باشد)
براي بهتر شدن حال و شادابی روحی و دوام زیبایی اش لازم است؛ به جهت این که زن گل بهاري است (لطیف وحساس) نه
پهلوانی سخت کوش. همچنین رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)پس از اینکه به همه زنان، چه شوهردار و چه بدون شوهر
دستور می دهد دائماً خضاب نمابند (و دست و صورت خود را به حنا و رنگ هاي، زیبا کننده آرایش کنند) می فرماید": اَمّا ذات
4. محمدبن . 2.همان. 3. محمد یعقوب کلینی، الکافی، ج 4، ص 475 . 1. محمدبن الحسن الحرالعاملی. وسایل الشیعه، ج 4، ص 459
الحسن الحرالعاملی، وسایل الشیعه، ج 20 ، ص 168 . الْبَعْلِ فَتَزَیَّنَ لِزَوجِها وَ اَمّا غَیرَ ذاتِ البَعْلِ فَلا یشبِهُ یَدَهُ یَد الرِّجالِ. " 1اما زنان
شوهردار براي شوهرانشان زینت کنند و زنان بدون شوهر هم، به این دلیل خضاب کنند که دست شان شبیه دست مردان نشود (و
لطیف و زیبا بماند). نیز در روایت دیگري آمدد است": قال رَسول الِله (صلی الله علیه و آله و سلم)لِلرِّجالِ: قَصُّوا اَظافیرَکمُْ، وَللنِّساءِ
أتْرکنَ فَاِنًه اَزیَن لکن " 2؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به مردان فرمود: ناخن هاي خود را کوتاه کنید و به زنان فرمود:
ناخن ها را کوتاه نکنید؛ زیرا شما را زیباتر می کند حتی آن حضرت از بعضی زنان به خاطر اهمیت ندادن به آرایش و زیبایی انتقاد
کرده است؛ به این دو روایت توجه کنید: عَنْ عایِشَ ۀَ قالَتْ: جاءَت اِمْرَاَهٌ وَراءَ ستْرٍ بِیدِها کِتابِّ اِلی رَسولِ اللّهِ صَ لَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ
صفحه 38 از 77
؛فَقَبَضَ النَّبیُّ یَدَهُ فَقالَ: ما اَدْري اَیَدُ رَجُلِ اَمْ یَدُ اِمْرَاَةٍ ؟ قالَتْ: بَلْ اِمْرَاَةٌ. قالَ": لَوکُنْتَ اِمْرَاَه لَغَیَّرْتَ اَظْفارَكَ بِالحَناءَ." 3 عایشه گوید:
زنْی از پشت پرده دستش را بیرون آورد تا نامه اي به رسول خدا بدهد؛ آن حضرت دست خود را بست (و نامه را از او نگرفت).
سپس فرمود: نمی دانم این دست مرد است یا دست زن؟ آن زن گفت: دست زن است. پیامبر فر مود: اگر زن بودي، ناخن هایت را
به رنگ حنا درمی آوردي. عَنْ عایِشَۀَ اِنَّ هِنْداً بِنْتَ عَتَبَۀَ قالَتْ: یا نَبیَّ اللّهِ بایِعْنی. قالَ":لایُبایِعکَ حَتّی تَغَیَّري کَفَّیْکَ کَانَهما کَفّا سَبعِ
4 عایشه گوید: هند دختر عتبه به رسول خدا گفت: با من بیعت کن. آن حضرت فرمود: با تو بیعت نمی کنم مگر آن که دستانت ".
.3 . 2. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 6، ص 491 ، را تغییر دهی ؛ زیرا مانند دست درندگان شده است. 1. همان، ج 2، ص 97
4. ابی داود سیمان سن الاشعث، سنن ابی داود، ج 4، ص 77 . اهمیت به . الحسن بن یوسف الحلی، تذکرة الافقهاء، ج 2، ص 609
زینت کردن و آرایش زنان به حدي است که پوشش بعضی از لباس ها مثل ابریشم و طلا به علت خاصیت زیبایی شان مخصوص
زنان شده است. 1 امام باقر(علیه السلام)می فرماید": جَعَلَ الله الذَّهَبَ ص فی الدُّنْیا زینَهَ النِّساءِ فَحَرَّمَ عَلَی الرِّجالِ لبْسَه. ". 2 خداوند
طلا را در دنیا زینت زن قرار داد و بر مردان حرام کرد. در برخی روایات آمده که ائمه اطهار(علیه السلام) زنانشان را با طلا و نقره
زینت می کردند و بر این کار اصرار داشتند. 3 از روایات دیگري که از اهمیت اسلام به آرایش و تجمّل براي زن خبر می دهد،
حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که حتی به زنانی که شوهران نابینا دارند، دستور می دهند خود را با بوي
خوش وحنا آرایش کنند". قالَ ال ّ ص ادِقُ (علیه السلام): سُئِلَ رَسولُ الِله (صلی الله علیه و آله و سلم): مازینَه الْمَرْاهِ لِلَاعْمی؟ قالَ:
الطّیب وَالْخِضابُ فَاِنَّه مِنْ طیبِ النَّسِمَه." 4 امام صادق(علیه السلام) فرمود: از رسول خدا سؤال شد: زن چگونه براي شوهر نابینا
آرایش کند؟ فرمود: با به کار بردن عطر و خضاب کردن، که نوعی بوي خوش است. از روایاتی که در این باب وجود دارد و ما
بعضی از آن ها را در این جا آوردیم، می توان نتیجه گرفت که اگر دین اسلام از تبرّج و خودنمایی زن براي نامحرم نهی کرده، در
عوض به او دستور داده است در صورتی که در دیدگان نامحرم نباشد، حتماً تبرّج و خودنمایی داشته باشد، به ویژه اگر درکنار
شوهرش باشد، چنانکه در حدیثی از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد ویژگی هاي بهترین زن نقل شده است که
3. محمدبن یعقوب . 2.همان، ص 414 . فرمودند: ((الوَدُودُ الْعَفیفَه، 1. محمدبن الحسن الحر العاملی، وسایل الشیعه، ج 4، ص 380
4. محمدبن الحسن الحر العاملی، ووسایل الشیعه: ج 20 ، ص 167 . العَزیزَهُ فی اَهْلِها، اَلذَّلیلَهُ مَعَ . الکلینی ت الکافی، ج 5، ص 324
بَعْلِها، المتَبَرِّجَه مَعَ زَوجِها. "،... 1 یعنی بهترین زنان شما زنی بسیار بامحبت، عفیف و پاك دامن است که، نزد اقوامش عزیز و
محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد و براي او خودآرایی و تبرّج کند. در این حدیث دقیقاً به همان تبرّجی که قرآن آن
را براي زن در مقابل نامحرم ممنوع کرده، در برابر به شوهر سفارش شده است. بنابراین، دین اسلام غریزه خودنمایی و تبرّج زن را
نادیده نگرفته، بلکه به آن اهمیت هم داده است و تلاش کرده زنان افزون بر دارا شدن زیبایی درونی و اخلاقی، از نظر ظاهري هم
جذّاب و زیبا باشند؛ زیرا توجه به آرایش و زیبایی ظاهري، نه تنها پاسخی منطقی و صحیح به اقتضاي طبیعی و غریزي آنان در جلوه
گري و جلب توجه دیگران است، بلکه سبب می شود زن شادتر و بانشاط تر باشد و از این راه، شادابی و نشاط را به زندگی
خانواده اش نیز وارد کند؛چرا که یکی از عوامل مهم بانشاط بودن زن، داشتن ظاهري زیبا و دلپسند است که شوهرش را پی درپی
به وجد آورد و خود نیز از این راه به شوق آید. در نتیجه، کوشش زن در جذاب بودن و آرایشکردن براي شوهر، ضمن این که نیاز
طبیعی زن به خودنمایی و تبرّج را ارضا می کند، وي را از جلوه گري و خودنمایی براي مردان نامحرم نیز بی نیاز می دارد؛ زیرا او
براي شوهري خودآرایی کرده که حقیقتاً به او عشق می ورزد و در دوستی اش وفادار است. به این ترتیب، هم نیاز غریزي او به
آرایش و تجمّل بر طرف می شود و هم از آفت ها و انحراف هاي عشق آزاد رهایی می یابد. خانم لمبروزو در این مورد سخن
زیبایی دارد: 1. محمدبن یعقوب الکلینی، الکافی، ج 5، ص 324 . بدون شک منشأ حجب، حیاي زن را در عشق وعلاقه می توان
یافت؛ چه اینکه زن وقتی مرد را به خویش علاقه مند، خود را نسبت به او متمایل دید، منظور اصلی خودنمایی، جلوه گري از بین
صفحه 39 از 77
می رود، چون توسعه محیط اجتماعی زن فقط به منظور تمرکز تمایلات درونی او به شخص واحد است، هنگامی که در این راه
توفیق یافت، دیگر احتیاجی به آلات فریبنده، مصنوعی نخواهد داشت. چنانچه مشاهده می شود زنانی که به شوهر، أطفال خود
علاقه مند هستند، به کلی از این عوالم دور و برکنار می باشندو اگر زنی دیده می شودکه این شیوه را پیشه خود قرآر داده است،
فقط به این جهت است که پاسخ احساسات درونی خویش را نزد همسر خود نیافته است؛ زیرا وقتی که زن علاقه مند گردید، دیگر
حاضر بلکه قادر به جلب توجه دیگران نخواهد بود. 1
3. افراط در غریزه خودنمایی و تبرّج
همان طور که بی توجهی به غریزه خودنمایی و تبرّج براي زن زیان بخش است، خودنمایی و تبرّج بیش از اندازه و خارج از
چارچوب حجاب نیز زیان بخش خواهد بود و سلامت روانی زن را به مخاطره می اندازد. این مطلب دقیقاً مانند این است که
بگوییم غذا خوردن براي سلامت ضرورت دارد، اما زیاده روي و رعایت نکردن قانون غذا خوردن مضر است. در ارضاي نیازهاي
روانی نیز باید اعتدال را رعایت کرد؛ زیرا هر گونه زیاده روي در آن، باعث از دست رفتن انرژي روانی انسان می شود و سلامت
روانی او را مختل می سازد. البته تفاوتی که در ارضاي نیازهاي روانی، مثل نیاز به خودنمایی و تبرّج در زن، با نیازهاي جسمانی
مثل 1. جنیا لمبروزو، روح زن، حسام شهرئیس، ص 48 . نیاز به غذا خوردن وجود دارد، این است که این گونه نیازها سیري ناپذیر
است و اگر انسان در ارضاي آن حد افراط را پیش بگیرد، نه تنها نیاز او برطرف نمی شود، بلکه روز به روز تشنه تر شده و تمام
فکر و ذهن او را به خود مشغول می کند. در ارضاي نیاز به خودآرایی و خودنمایی هم همین مطلب وجود دارد؛ یعنی اگر زن در
توجه به زیبایی ظاهري و خودآرایی افراط کند، کم کم به حدي می رسد که بیمارگونه به تجمل و آرایش می پردازد و هیچ گاه
احساس ارضا و سیري نمی کند. شهید مطهري در این باره می نویسد: روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که
گمان کنیم تحریک پذیري روح بشر، محدود به حد خاصّی است و از آن پس آرام میگیرد. همان طور که بشر اعم از مرد و زن در
ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت، تملک جاه و مقام سیر نمی شود، اشباع نمیگردد، در ناحیه جنسی نیز چنین است. هیچ مردي
از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان، بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمی شود،و از طرفی
تقاضاي نامحدود، خواه ناخواه، انجام ناشدنی است، همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها، منجر
1986 ) در نقد نظریه کارن هورناي 3 که معتقد بود زنان باید با ) به اختلالات روحی، بیماري هاي روا نی میگردد. 1 وست کوت 2
خارج شدن از خانه و به عهده گرفتن کارهاي مختلف در مشاغل گوناگون، هویت خود را بیابند، می نویسد: 1. مرتضی مطهري،
زنان امروزي ما بین نیاز به جلب توجه Westkott. 3.Karen Horney.2 . مجموعه آثار (مسأله حجاب)، ج 19 ، ص 436
مردان و دنبال کردن اهداف شخصی خود، گیر افتادند؛ به همین جهت رفتارهاي متضادي از خود نشان می دهند. گاهی ا غواگر و
پرخاشگر وگاهی مودب، گاهی جاه طلب می شوند. زنان امروز بین کار، عشق، دوپاره شدند و درنتیجه، هیچکدام آن ها را ارضا
نمیکند. 1 درکتاب روح زن پس از این که می نویسد: زن طوري آفریده شده تا وابسته به یک مرد باشد و فقط براي او طنّازي و
عشوه گري کند؛ به همین سبب اگر تکیه گاهش را نیابد و به تجمل و جلوه گري خود ادامه دهد، دوام نخواهد آورد و نابود می
شود، آمده است: زن همچون بوته نیلوفري است که طالب چوب خشک یا دیوار لخت، عریانی است تا آن را از گل، سبزه بپوشاند.
. 1. وست کوت به نقل از دوان شولتز، نظریه هاي شخصیت، ص 187 اگر چنین چوب، دیواري نیابد، خشک و نابود خواهد شد. 2
. 2. جنیا لمبروزو، روح زن، حسام شهر ئیس، ص 24
فصل سوم : رابطه حجاب و سلامت روانی زن
صفحه 40 از 77
اشاره
امنیت رشد روانی- اجتماعی ارزشمند شدن زن تعدیل کننده غر یزه خودنمایی و تبرّج افزایش احساس خود ارزشمندي محافظت از
عواطف انسانی زن پایبندي به اصول اخلاق انسانی حفظ استواري خانواده
حجاب و سلامت روانی
اشاره
بدون تردید حجاب و پوشش، تأثیرات بسیار مثبتی بر روح و روان زن دارد. عفاف و پوشیدگی براي زنان، همچون سد و حفاظی
است که زن در سایه آن از هر ذلّت و تحقیري در امان می ماند. دین اسلام با واجب کردن حجاب، نمی خواهد زن بازیچه دست
شهوت پرستان شود و ارزش او به میزانی پایین بیاید که تنها وسیله اي براي بر طرف ساختن شهوت ها باشد. اسلام، خوشی هاي
مشروع را براي زن می پسندد و البتّه تأمین آن را در سایه عفاف می داند. عفاف که ثمره حجاب و پوشش است، عامل آرامش و
سکون انسان و دور ماندن او از عوامل پریشانی و در نهایت باعث رضایت وجدان است. چه بسیارند عوامل نا امنی فکري و ذهنی
که عفاف مانع بروز آن هاست. عفاف، موجب احساس امنیت و شرف آدمی است و باعث می شود که آدمی بتواند در طول
حیاتش درست فکر کند و نیکو تصمیم بگیرد. زن به دلیل این که عواطف و احساسات قوي تري در برابر مرد دارد، از نظر روانی
نفوذپذیرتر از مرد است؛ یعنی از عوامل بیرونی بیشتر از مرد متاّثر می شود. این تاثّر و نفوذپذیري وقتی از یک منبع، یعنی از سوي
شوهر باشد، باعث می شود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود؛ ولی وقتی زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می
شود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار می گیرد و وحدت روانی او از بین می رود و با از بین رفتن وحدت روانی،
دچار اضطراب و آشفتگی می شود. 1 در منابع اسلامی درباره برخی از آثار روانی حجاب و بی حجابی مطالب زیادي وجود دارد.
براي مثل در آیه 60 سوره نور، درباره فلسفه حجاب می فرماید": وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهنَّ " و اگر (زنان) خود را بپوشانند براي آن
ها (خیر) بهتر است. کلمه" خیر"که به معناي سود و نفع است، به دلیل اطلاقش، هم نفع مادي و هم نفع معنوي را در برمی گیرد.
درآیه 53 سوره احزاب، سود و نفع حجاب مشخص تر بیان شده است؛ آن جا که می فرماید": ذلِکُمْ اَطْهَرُ لِقلُوبِکمْ وَ قُلُوبهنَّ " این
کار (حفظ حریم بین زن و مرد) براي پاکی دل هاي شما و آن ها بهتر است. همچنین در آیه 30 سوره نور درباره تأثیر حفظ عفّت
مرد به واسطه نگاه آلوده نکردن به زن، می فرماید": وَ یَحْفَظوا فُروجَهُمْ ذالِکَ اَزْکی لَهُم "و عفاف خود را حفظ کنند، این براي
آنان پاکیزه تر است. قرآن کریم، نتیجه نهایی عفت را با تعابیري چون" خَیْرٌ لَهنَّ"، " اَطْهَر لِقُلُوبِکم وَ قفوبهنَّ، "و" اَزْکی لَهُم "بیان
می کند که مقدمه اي براي عفیف ماندن و آلوده نشدن به فحشا است و در نتیجه، راهی براي رسیدن به سلامت قلبی یا قلب سلیم
می باشد که در آیه 89 سوره شعرا به آن اشاره کرده است؛ زیرا صاحب قلب سلیم کسی است که از آلودگی هاي معنوي و اخلاقی
. پاك باشد و این زمانی است که او تعادل فکري و روانی کافی داشته 1. زینب جلالی، جزوه حجاب از دیدگاه روان شناسی، ص 7
باشد. در روان شناسی، از این ویژگی ها به سلامت روانی تعبیر می شود. البته ملاك هاي قلب سلیم از نظر اسلام بسیار ژرف تر و
ریشه آن ایمان و باور قلبی به خدا و آخرت است. و به عبارت دیگر، سلامت روانیِ مد نظر اسلام، مفهوم وسیع تري دارد، به طوري
که رسیدن به آنچه روان شناسان می گویند بخشی از آن است، ولی به هر حال می توان ادعا کرد از نطر قرآن، رعایت حجاب و
داشتن عفت، راهی به سوي سلامت روانی به شمار می آید. در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام علی
(علیه السلام) در وصیّت خود به امام حسن(علیه السلام)می فرماید": وَاکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِیّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّهَ الْحِجابِ
اَبقی عَلَیْهِنَّ. " 1 (زنان را) در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند؛ زیرا سخت گیري در پوشش، عامل سلامت و استواري
صفحه 41 از 77
آنان است. همچنین آن حضرت در حدیث دیگري می فرماید": صِ یانَهُ الْمَراَهِ انعَم لِحالِها وَ{ اَدْوَمُ}لِجَمالِها." 2 پوشش و حجاب
براي حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او می شود. منظور از حال زن در این حدیث، می تواند وضعیت روانی باشد که رعایت
حجاب سبب تعادل بیشتر آن می شود. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)نیز می فرماید": خَیْرُ نِسائِکمْ العَفیفَه. " 3 بهترین زنان
شما زنان پاك دامن و عفیف اند. این روایت نیز همان چیزي را می گوید که در آیه 60 سوره نورگذشت؛ یعنی منظور ازکلمه خیر،
به طور مطلق مفهومی است که شامل خیر جسمی، روانی، مادي و معنوي می شود. اکنون پس از بیان این مقدمه، به بعضی از آثاري
که حجاب در سلامت و آرامش روانی زنان دارد مانند، امنیت، رشد روانی و عاطفی، ارزشمند شدن زن، تعدیل کننده غریزه
خودنمایی و تبرّج، افزایش احساس خود ارزشمندي، محافظت از عواطف انسانی زن، پایبندي به اصول اخلاق انسانی و حفظ
.2 . استواري خانواده اشاره می کنیم. 1. محمدبن الحسن الشریف الرضی، نهج البلاغه، محمدمهدي فولادوند، نامه 31 ، ص 361
. 3. محمدبن یعقوب الکلینی، الکافی، ج 5، ص 324 . میرزا حسن نوري، مستدرك الوسائل، ج 14 ، ص 255
1. منیت 1
1908 )، پدر معنوي جنبش انسان گرایی در -1970) امنیت، یکی از طبیعی ترین و ضروري ترین نیازهاي بشري است. به نظر مزلو 2
روان شناسی، نیاز به امنیت از نیازهاي زیربنایی 3 براي رشد و شکوفایی شخصیّت انسان است که در صورت ارضا نشدن، رشد
شخصیّت مختل می شود. مزلو معتقد بود نیاز به ایمنی در نوزادان و بزرگسالان روان رنجور، بیشترین اهمیت را داراست.
بزرگسالان بهنجار و سالم عموماً این نیاز را به خوبی برآورده کرده اند. ارضاي این نیاز، مستلزم امنیت، ثبات، حمایت، ساختار، نظم
و رهایی از ترس و اضطراب است. در نوزادان و کودکان خردسال، نیازهاي ایمنی با روشنی بیشتري دیده می شود؛ به همین دلیل
براساس نطریه مزلو، هر فردي .Safety. 2.Maslow, A.H. نوزادان واضح تر و فوري تر به تهدید و ترس واکنش نشان 3.1
تعدادي نیازهاي ذاتی و زیربنایی دارد که فعال کننده و هدایت کننده رفتارهاي اوست. این نیازها غریزي هستند، اما رفتارهاي انسان
که براي ارضاي این نیازهاست، آموختنی است. نیازهاي ذ کر شده از سوي مزلو، سلسله مراتبی دارد که از لحاظ اهمیت، از کم به
زیاد به این ترتیب قرار می گیرد: نیازهاي فیزیولوژیکی، نیازهاي ایمنی، نیازهاي عشق و تعلق، نیازهاي حرمت، نیاز به خودشکوفایی
(ابراهام مزلو، انگیزشی و هیجان، احمد رضوانی). می دهند تا بزرگسالانی که آموخته اند واکنش هاي ترس خود را تا حدودي
بازداري کنند. 1 بنابراین، اگر انسان ها در زندگی روزمره خود و درکوچه و خیابان و محل کار و تحصیل و حتی داخل منزل
احساس امنیت نکنند و همواره در ترس و دلهره باشند، به تدریج دچار اضطراب می شوند. در این میان، زنان به دلیل ویژگی هاي
شخصیتی و موقعیت اجتماعی، آسیب پذیري بیشتري دارند و طبعاً نیاز به امنیت در آن ها بیشتر احساس می شود؛ زیرا در بین جوامع
بشري، همیشه مردانی که به دلیل نداشتن تربیت صحیح انسانی، به دنبال فرصتی هستند تا زنان را مورد سوءاستفاده هاي جنسی قرار
دهند، یا دست کم مردانی که زمینه هاي انحرافی در آن ها دیده می شود و به تعبیر قرآن" فِی قَلْبِهِ مَرَض. " 2 یعنی بیماردل هستند،
وجود دارند که با دیدن کوچک ترین صحنه برانگیزاننده جنسی، عنان اختیار از کف داده و به زنان بی حرمتی روا می دارند. در
این شرایط، زنانی که در انظار عمومی بدن خود را به نمایش می گذارند و باعث تحریک مردان می شوند، ناگزیر باید منتظر آزار
و اذیت این افراد لا ابالی و فرصت طلب نیز باشند. این آزارها که گاهی به آدم ربایی و قتل می انجامد، به شدت زندگی زنان بد
حجاب و نیز آرامش و سلامت روانی آن ها را به خطر می اندازد. به نا امنی و خطري که زنان بد حجاب را تهدید می کند، در
،( 2. احزاب ( 33 . بعضی از آیات حجاب نیز توجه شده است: 1. آبراهام مزلو، به نقل از دوان شولتر، نظریه هاي شخصیت، ص 264
1. آیه 59 سوره احزاب: قرآن در این آیه، بعد از این که به همه زنان دستور می دهد بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند، می .32
فرماید": ذالِکَ اَدْنی اَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤذَیْنَ " این کار براي این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است. در تفسیر علی بن
صفحه 42 از 77
ابراهیم قمی چنین آمده است: زنان مسلمان به مسجد می رفتند و نماز جماعت را با پیامبر می خواندند. هنگامی که ایشان براي
خواندن نماز صبح یا مغرب و عشا از خانه بیرون می رفتند، جوان ها بر سر راهشان می نشستند و به آزار آنان می پرداختند. در این
زمان آیه 59 سوره احزاب نازل گردید و بر پوشش زنان به عنوان حفاظ در مقابل آزار و اذیت دیگران تأکید ورزید. 1 بنابراین
پوشش و حجاب باعث می شود همه، به ویژه افراد بیماردل و کسانی که اسیر هواي نفس اند، بفهمند که این زنان، پاك و با
وقارند، پی مزاحم آنان نشوند و امنیت ایشان را به خطر نیندازند. این مطلب در تفسیر المیزان نیز آمده است 2 و با مبحث روان
شناسان درمورد کنترل محرك 3 و دادن سرنخ براي رفتار با دیگران کاملاً هماهنگی دارد. بنابراین در اصطلاح روان شناسان
.1 رفتارگرا، حجاب، محرك افتراقی 4 براي تقویت تمایلات درونی زنان می شود، که حکایت از عفاف و صلاح و سداد است. 5
Stimulus Control..3 . 2. ر. ك: تفسیرالمیزان، ج 16 ، ص 342 . علی بن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، ج 4، ص 196
4. جعفر بوالهري، بررسی ویژگی هاي حجاب خواهران در دانشگاه تهران، ص 12 . تفسیر .Discriminative Stimulus. 5
دیگري نیز می توان براي آیه احتمال داد که برعکس تفسیر بالاست و آن این که بگوییم از نظر آیه، ثمره حجاب شناخته شدن
جایگاه واقعی زن به عنوان انسانی با ویژگی هاي خاص خود است که این شناخته شدن، به برکت حجاب پدیدار می شود. اما بی
حجابی و برهنگی به زن جنبه جنسی می دهد و انسان بودن او را به فراموشی می سپارد. پس حجاب به عکس آنچه می گویند،
بیشتر زن را می شناساند، ولی بی حجابی باعث می شود زن انسان بودن خود را گم کند. زن اگر شناخته نشود، به اذیت می افتد و
رنج می بیند؟ رنج جسمی و روانی. به هر حال حجاب و پوشیدگی، گرچه براي زن تا حدي محدودیت می آورد، ولی به او در
برابر بسیاري از خطرها، مصونیّت می بخشد و امنیت جانی و روانی او را تأمین می کند. بهترین شاهد این مدعا، وضعیّت اسف بار
زنان بی حجاب در جوامع غربی است. از یک طرف فرهنگ غربی تا جایی پیش رفته که کلمه شرم و حیا را به عنوان کلمات
قبیحی در دایره واژگان زنان و دختران می داند و می کوشد این ویژگی فطري را از آنان بزداید، و از طرف دیگر این واقعیت تلخ
را متوجه ما می کند که برهنگی، وجود روابط آزاد و عدم رعایت حریم بین زن و مرد، چه مشکلات بزرگی بر سرشان آورده و
چگونه امنیت و آسایش آن ها را مختل کرده است. یکی از نویسندگان معاصر از وضعیت امنیت زنان جامعه انگلیسی می نویسد:
داشتن روابط آزاد و بی حجابی، توأم با آرایش هاي هوس انگیز زنان در غرب، میل جنسی مردان را چنان برانگیخته است که اکثر
نسل جوان حاضر، به بیماري هاي جنون جنسی مبتلا شده است. در انگلستان، رسانه ها هر ر، ز اخبار، حشتناك حمله هاي، حشیانه
این افراد به زنارْ را منتشر میکند. امارها حاکی از ان است که زنان این کشورها به خاطر توصیه رادیو، تلویزیون براي حففا جان
خود، از، سایل دفاعی از قبیل اسپري هاي بی هوش کننده، سلاح هاي سرد، غیره استفاده میکنند. این در حالی است که معمولا در
حمله، حشیانه مردان به آن ها، این سلاح ها علیه خودشان به کار گرفته می شود. حتی مجازات هاي شدید براي جنایتکاران
حملات جنسی باعث شده تا جانیان، قربانی خود را که تنها شاهد جنایت است، به قتل برسانند. یکی دیگر از امارهاي تکان دهنده
درانگلستان، حاکی آز آن است که آزادي و بی بند، باري در ر، 1 بط جنسی، سبب سوءاستفاده هاي جنسی از کودکان شده است
که حتی در بعضی موارد، منجر به قتل انان می شود. این امار به حدي بالاسست که د، لت براي جلوگیري از ان، خط تلفن، یره اي
به نام" خما ارتباطی کودکان " 1 دایر کرده است، از کودکان خواسته که هر زمان به کمک احتیاج داشتند، از این شماره استفاده
کنند. طبق این گزارش، در هر 44 ساعت، 9000 تلفن ازکودکان به این خط می شودکه بسیاري از اَن ها حاکی از تجاوز جنسی به
آنان اسست که گاهی از طرف اعضاي خانواده صورت میگیرد. البته اکثر این قربانیان خردسال، دختربچه هایی هستند که بر اتر این
حملات وحتنمیانه، دچار آسیب هاي ر، 1 نی شدیدي می شوند که معمولاً تا پایان عمر اثرات منفی آن باقی می ماند. 2 در یک
گزارش از وضع امنیتی زنان آمریکایی آمده است: در امریکا در زمستان که مردم مجبورند به جهت سردي هوا خود را پوشانده،
احمد صبور اردوباري، آیین بهزیستی، ج 3، ص .Childs Line. پوشس بیشتري دآشته باشد، تجاوز به عنف کمتر می شود؟ 2.1
صفحه 43 از 77
298 . ولی در تابستان تجاوز به عنف نسبت به زنان و حتی پیرزنان افزایش پیدا میکند، حتی راهبه ها هم مصون نمی مانند. 1
بنابراین، یکی از ثمرات مهم حجاب، ایجاد امنیت براي زنان است که در صورت نبود آن، زنان آرامش خود را از دست می دهند و
دچار ترس و اضطراب روانی می شوند.
2. رشد روانی- اجتماعی 2
یکی از نتایج مهم حجاب و پوشیدگی که در سلامت روانی زن تأثیر مستقیم دارد، بلوغ و تکامل روانی و شخصیتی زن است. یکی
از روان شناسان بین نتایج حجاب و عوامل بلوغ روانی در زن مقایسه اي انجام داده و به نتایج جالبی رسیده است. او درکتاب خود
می نویسد که بیشتر روان شناسان مانند فروید، اریک فروم، 3 پیاژه، 4 کولبرگ، 5 اریکسون 6 و غیره مراحل و ادوار تکامل روانی
انسان را به پنج دوره تقسیم کرده اند 7 این مراحل عبارت است از: 1. مرحله گیرندگی غیر فعّال، 2. مرحله گیرندگی فعّال یا رشد
احساس هاي بچه گانه، 3. مرحله رشد عضلانی؛ 4. مرحله تحر ك و آغاز تشخیص هویت یا دوران نهان تناسلی؛ 5 مرحله کمال هو
Psychosocial-Development. 3.Fromm,E. 4.Piajet,J..2 . یت زنان یا مردان. 1. همان، ص 219
5. شهریار روحانی، بررسی مسأله پوشیدگی از دیدگاه روان شناسی، ص 11 . نویسنده، در .Kohlberg,L. 6.Erickson,E. 7
ادامه، به توضیحاتی در مورد ویژگی هاي این مراحل می پردازد؛ولی از آن جا که فقط مرحله چهارم و پنجم مربوط به بحث
حجاب می شود، ما نیز به توضیح این دو مرحله بسنده می کنیم. مرحله چهارم، مرحله تحرك یا دوران نهان تناسلی 1 نام دارد که
مهم ترین مرحله در بازشناسی اثر حجاب است. در سه مرحله قبل، بین پسر و دختر تمایز چندانی وجود ندارد؛ ولی با شروع این
مرحله، جدایی دو جنس در حالت هاي روانی و بروز شخصیت آغاز می شود. در این مرحله تفاوت پسران با دختران، در نحوه
سلوك اجتماعی یا برخورد با اشیاي بیرونی و محیط پیرامون خویش است. پسران معمولًا حالت تهاجمی، ستیزه جویی و نیز تمایل
آشکار براي تسلط بر دیگران از خود نشان می دهند و در نتیجه به افرادي خود رأي، کله شق و داراي خویی آمرانه و تقلید از
بزرگسالان تبدیل می شوند! اما به عکس در دختران حالت جذب و انقیاد و قدرت جلب توجه آشکار می شود و در نتیجه، علاقه به
پوشیدن لباس هاي زیبا، آرایش کردن، با عشوه سخن گفتن، با ناز قدم برداشتن و بروز حالت هاي مادرانه در آنان طبیعی است. 2
مرحله پنجم، مرحله تکامل بلوغ و تعیین هویت انسانی 3 است. در این مرحله، پسران و دختران ویژگی هاي بلوغ و هویت انسانی
خود را ظاهرمی سازند. مردان، صفت هایی مانند آرامش، پذیرش و صبر را به ویژگی هاي خود پیشین اضافه می کنند و به جاي
جمله همه زنان، میل به تسلط بر زندگی .Self-Identity.3 . همان، ص 23 .Pregnatial Stage. تسلط بر همه چیز و از 2.1
و خانواده خود را دارند. زنان نیز به جاي تمایل به جذب همه مردان و صرف تمام وقت و نیروي حیاتی در این راه، تنها به یک مرد
(نامزد، شوهر) توجه کرده و بقیه توانایی هاي جسمی و روحی خود را صرف سازندگی می کنند. 1 نویسنده، در مورد نتایج اختلال
در مرحله چهارم می گوید: در مرحله چهارم، ممکن است دو نوع اختلال به وجود آید. نخست، عوض شدن نقش پسر و دختر که
خطر همجنس خواهی 2 از همین جا به وجود می آید، و دوم، تثبیت در این مرحله و متوقف شدن رشد شخصیت است که باعث
می شود پسران همیشه تشنه قدرت و خواهان تسلط بر دیگران بوده و دختران به موجوداتی کاملًا گیرنده تبدیل شده، همیشه اسیر
توجه دیگران باشند. اینان همواره مجبورند پذیرش خود را به خویشتن و دیگران اثبات کنند؛ از این روي چنین زنانی از سازندگی
و به ویژه استقلال شخصیت باز می مانند. 3 متأسفانه امروز در بیشتر جوامع بشري، این توقف شخصیت به عناوین مختلف تشویق و
تبلیغ می شود. عرضه کردن زنان بی بندو بار و عشوه فروش بر پرده سینما یا تلویزیون و امثال آن و الگو کردن آنان؛ یا نمایش
شخضیت هاي کاذبی که به سرعت آدم می کشند و بر تصاحب زنان بسیار و نداشتن همسر و ویرانگري می بالند، از بدترین نمونه
Homosexuality..2 . 1. همان، ص 32 هایی هستند که دختران و پسران را از رشد و رسیدن به مرحله بلوغ روانی بازمی دارد. 4
صفحه 44 از 77
4. همان، ص 35 . نویسنده در ادامه، به بیان بعضی از نتایج فردي و اجتماعی فرهنگ ابتذال می پردازد و می . 3. همان، ص 25
گوید: زنان و مردانی که از چنین فرهنگی تأثیر می پذیرند، همیشه از زوال قدرتِ جلب و نفوذ، نگران و ناراضی اند، به شدت از
روزگار پیري می هراسند و عطش رنج آور آن ها براي پیروزي خاموش شدنی نیست. چنین زنان و مردانی، به طور طبیعی طعم
محبت واقعی را نچشیده اند و مجالی براي مهرورزي، عشق و قبول مسؤولیت ندارند. شاید به همین دلیل است که ا کنون بیش از
63 درصد خانواده هاي آمریکایی تک والدي هستند؛ زیرا لازمه زندگی مشترك گذشت، قبول مسوولیت، مهرورزي و محبت
انسانی است و چنین ویژگی هایی با ایده آل ها و نمونه هاي عرض شده در آن جامعه که هنري جز نفوذ بر دیگران و جلب توجه
آن ها ندارند، در تعارض است. زندگی خانوادگی، نه مکانی است براي تصاحب همه زنان، و نه مجالی براي جلب توجه همه
مردان. در مقابل، زنانی که به مرحله تکامل و بلوغ روانی رسیده اند، زنانی سازنده، دانشمند، ایثارگر و خدمتگزارند و در تمام
جوامع از این سبک سري ها به دور بوده، در زندگی و سلوك اجتماعی به مراتب از دیگر زنان، ساده تر زیسته و شخصیت بالغ آن
ها اسیر جلب کردن دیگران نیست. آن ها لباس هاي جلف نمی پوشند، کمتر از دیگران در انظار آرایش می کنند و عموماً در
زندگی خانوادگی موفق اند. بنابراین، فاصله گرفتن جامعه از فرهنگ حجاب و رعایت نکردن حریم بین زن و مرد، عامل بسیاري از
مشکلات روانی و اجتماعی براي افراد، به ویژه زنان است؛ چنان که نویسنده در ادامه می گوید: هر چه زنان و دختران در استفاده از
وسایل آرایش و زیبایی بیشتر افراط کنند، عطش آن ها در خودنمایی و جلب توجه دیگران بیشتر می شود، و وابستگی وبی ارادگی
شان شدیدتر می گردد. روشن است که این روند به خودي خود نفاق، کرنش، قبول اسارت، سبک سري، از خود بیگانگی، بی
تفاوتی به دیگر مسائل انسانی، سطحی بودن در اندیشه و عمل، احساس دلتنگی و بالاخره در روزگار میانسالی و پیري، اندوه و رنج
پایان پذیري را به ارمغان خواهد آورد و با سپید شدن هر تار مو و آشکار شدن هر خطی برچهره، گویی ذخیره حیاتی این گونه
زنان پایان می پذیرد؛ زیرا از تنها وسیله دلگرمی و امید براي زندگی، چیزي باقی نمانده است. 1 این نویسنده سپس به تأثیر رعایت
حجاب در رشد و تکامل شخصیت زن پرداخته و می گوید: در برابر این توصیه ها، ادیان توحیدي نیز شیوه اي توصیه کرده اند.
یکی از مؤثرترین روش ها براي رشد شخصیت زن و آزادي از قید وابستگی به جلب توجه و خودنمایی، پوشیدگی و مستوري
است. پوشیدگی براي دختران از زمره نیازهاي اساسی براي رشد و بلوغ روانی در این مرحله است که باید در دوران نوجوانی تأمین
شود. دختران با مستور نگه داشتن خویش به غیر از محدوده خانواده، در حقیقت اختصاصی بودن جلب توجه دیگران را می آموزند
تا بعدها نیز از این گیرندگی و جذابیت در محدوده خانواده به طور سازنده استفاده کنند و این نهاد مقدس را تحکیم بخشند. این
تمرین (حجاب) در حقیقت تعدیلی است در برابر خواست طبیعی، اما خامِ 1. همان، ص 49 ، مرحله چهارم رشد که اقتضاي آن
جذب و گیرندگی بود. پوشیدگی دختران همانند رفتن به مدرسه در یک صبح سرد و زمستانی است که طبیعتاً با قبول رنج و تحمل
فشار همراه است، اما براي هرز نرفتن نیروهاي تعالی بخش و سازنده نوجوانان دختر و بعدها زنان، ضروري است؛ چنان که آیات
حجاب نیز بدان اشاره کرده است. 1 نویسنده در پایان، زنان و دختران را متوجه ارزش هاي واقعی خود کرده و می گوید: مواهب
خداوند به زنان تنها زیبایی ظاهري نیست که با پایان یافتن آن، زن به پایان نقش خود در حیات اجتماعی نزدیک شود؛ ارزش زنان
به کسب کمالات و فضلیت هاي اخلاقی و انسانی و جلب رضاي خداوند متعال است، نه اصرار بیهوده بر جلب توجه دیگران؛
متأسفانه بزرگترین بازنده این بازي، زنان خواهند بود. 2
3. ارزشمند شدن زن
یکی دیگر از ثمرات حجاب براي زن، گران بهاتر شدن او براي مرد و در نتیجه، به وجود آمدن عشق است که لذّت بخش ترین
عواطف انسانی به شمار می آید. نیاز به دوست داشتن و محبوب دیگران واقع شدن که در سلسله مراتب" مزلو "قرار دارد، یکی از
صفحه 45 از 77
نیازهاي مهم هر انسان است. میزان این نیاز در زنان بیش از مردان است؛ زیرا موجودیت روانی و شخصیتی زن به این است که مورد
2. همان، . توجّه و محبت دیگران، به ویژه نزدیکانش مثل پدر، مادر، شوهر و فرزندان قرار گیرد به طوري که اگر 1. همان، ص 51
ص 55 این جایگاه را نداشته باشد، امید خود را از زندگی از دست می دهد. به عبارت دیگر، شکست در عشق، شکست در همه
چیز اوست". زن وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه به او مایه حیات اوست. " 1 به گفته شهید مطهري" آفرینش مرد، را
مظهر طلب و عشق، و زن را مظهر محبوبیّت و معشوقیّت قرار داده است. احساسات مرد نیازآمیز و احساسات زن نازخیز است.
احساسات مرد طالبانه و احساسات زن مطلوبانه است. " 2 بنابراین یکی از خواسته هاي جدي زنان این است که محبوب همسرانشان
قرار گیرند و شوهرانشان به آن ها عشق بورزند. این مطلب از روایات نیز به دست می آید که ما براي نمونه، به چند روایت اشاره
می کنیم: قالَ رسول الله صلی اللّه علیه و اله": قَولُ الرَّجُلِ لِلْمَرْاَهِ اِنّی اُحِبّکَ، لایَذْهََبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً." 3 یعنی اگر مردي به زنش
بگوید: من تو را دوست دارم، هرگز از خاطرش محو نمی شود. این نشانه نیازي است که زن به مورد توجّه بودن، به ویژه از طرف
شوهر دارد. قالَ ال ّ ص ادِقُ علَیه السَّلام": مِنْ اَخْلاقِ الانبیاء صَ لَّی الله عَلیهمِ حبُّ النِّساء." 4 دوستی و محبت به زنان، از خلق و خوي
پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم)است. قالَ ال ّ ص ادِن علَیه السَّلام": ما اَظنُّ رَجُلًا یَزدادُ فِی الایمانِ خَیراً، اِلّا اِزدادَ حبّاً للِنِّساء." 5
. گمان نمی کنم ایمان مردي زیاد شود، مگر آن که (به سبب آن) دوستی و محبتش به زنان (همسر و زنان محرم) افزون گردد. 1
3. محمد . 2. مرتضی مطهري، مجموعه آثار (حقوق زن در اسلام)، ص 135 . ویل د ورانت، لذات نلسفه، عباس زریاب، ص 135
5. همان. همچنین از . 4. محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، ج 5، ص 320 . بن الحسن الحر العاملی، وسایل الشیعۀ، ج 20 ، ص 23
بعضی روایات به دست می آید که به دختران و زنان بیش از مردان محبت کنید. در روایتی ابن عباس از پیامبر خدا(صلی الله علیه و
آله و سلم)نقل می کند": مَنْ دَخَلَ السّوقَ فَاشْتَري تحفَهً فَحَمَلَها اِلی عَیالِهِ، کانَ کَحامِلِ صَ دَقَهً اِلی قَومٍ مَحاویجٍ وَلیَبدَا بِالْاِناثِ قَبلَ
الذُّکورِ، فَاِنَّهُ مَنْ فَرَّحَ انثی فَکَانًمأ اَعتَقَ رَقَبَهً مِنْ وُلْدِ اِسْماعیلَ. " 1 هر کس وارد بازار شود و تحفه و هدیه اي براي خانواده خود
بخرد، چون کسی است که صدقه اي براي گروهی نیازمند می برد و اگر بخواهد آنچه را به خانه برده بین آنان تقسیم کند، از
دختران شروع کند؛ زیرا هر که دختر خود را خوشحال کند همانند آن است که اسیري را از اولاد اسماعیل آزاد کرده است. پیامبر
خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در حدیث دیگري می فرماید": مَنْ کانَ لَهُ انثی فَلَنْ یُبِدْها وَلَنْ یُهِنْها وَلَم یوثِرْ وَلَدَهُ عَلَیْها اَدْخَلَهُ الله
الْجَنَّهَ. " 2 هر کس دختري داشته باشدکه حقوقش را پایمال نکند، او را تحقیر ننماید و پسرش را بر او مقدم ندارد، خداوند به
واسطه این عمل او را به بهشت می برد و نیز امام رضا (علیه السلام)از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)نقل می کند": اِنَ الَله
تَبارَكَ وَ تَعالی عَلَی الاِناثِ اَرَقّ مِنْه عَلَی الذُّکُورِ، وَ ما مِنْ رَجلٍ یَدْخل فَرْخَهً عَلی إِمْرَاهٍ بَیْنَه وَ بَیْنَها حرْمَهً اِلاّ فَرََحَهُ الله یَومَ الْقِیامَهِ." 3
همانا خداوند بلندمرتبه در مورد زنان مهربان تر از مردان است. پس هر مردي زنی از محارم خود را شاد کند، خدا عوض این کار،
او را در روز قیامت شاد گرداند. نیز فرمودند": خَیْر کمْ خَیْر کُمْ لِنِسائِهِ وَ بَناتِهِ." 4 بهترین شما کسی است که براي زنان و دختران
. 2. میرزا حسین نوري، مستدرك الوسائل، ج 15 ، ص 118 ، خود بهتر باشد. 1. محمد با قر مجلسی، بحار الانوار، ج 101 ، ص 104
4. ابو القاسم پاینده، نهج الفصاحۀ، ص 318 . در باب محبت و . 3. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسایل الشیعۀ، ج 21 ، ص 67
دوستی به والدین نیز، در دین اسلام توجّه بیشتري به نیکی و احسان به مادر شده است. امام صادق (علیه السلام)فرمود": جاءَ رَجُلٌ
اِلَی النَّبیِّ صَ لَّی الُله عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقالَ: یا رَسُولَ الِله مَنْ اَبَرّ؟ قالَ: اُمُّکَ، قالَ ثمَّ مَنْ؟ قالَ: أمُّکَ، قالَ ثمَّ مّنْ؟ قالَ: اُمُّکَ، قالَ ثمَّ مّنْ؟ قالَ:
اَباكَ. " 1 مردي از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال کرد: به چه کسی احسان و نیکی کنم؟ پیامبر خدا فرمود: به
مادرت، مرد پرسیدهء سپس به چه کسی؟ پیامبر خدا فرمود: به مادرت. مرد پرسید: سپس به چه کسی؟ پیامبر فرمود: به مادرت، مرد
پرسید: سپس به چه کسی؟ پیامبر خدا فرمود: به پدرت. نیز در حدیث دیگري فرمود": اِذا دَعاكَ اَبَواكَ، فَاَجِبْ أمَّک." 2 هنگامی
که پدر و مادرت هم زمان تو را می خوانند، مادرت را اجابت کن. از این دو روایت به دست می آید که محبت به مادر، باید چند
صفحه 46 از 77
برابر محبت به پدر باشد و این از نیاز بیشتر مادر، به عنوان یک زن، به محبت و دوستی خبر می دهد. بنابراین در دین اسلام، بر
توجه و محبت به زن در سه مقطع زمانی تأکید شده است: 1. زمانی که دختر است، پدر و مادر به او بیشتر محبت کنند؛ 2. بعد از
ازدواج مورد محبت زیاد شو هرش باشد؛ 3. زمانی که مادر می شود از طرف فرزندان مورد محبت و توجه خاص قرار گیرد. پس از
این همه تأکید اسلام به محبت و دوستی به زن می توان نتیجه گرفت که علت اصلی این کار، نیاز بیشتري است که زنان و دختران
به توجه و محبت دیگران دارند تا بتوانند نقش مهم خود را، که تزریق عشق و عاطفه به جامعه است، به خوبی ایفاکنند. 1.محمد بن
2. ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحۀ، ص 414 . ویل دورانت نیاز اصلی زن را در . الحسن الحر العاملی، وسایل الشیعۀ، ج 21 ، ص 491
زندگی زناشویی، مورد محبت و توجه مرد قرار گرفتن می داند و در این باره می نویسد: میگویند زنان بیشتر به دنبال ستایش ها و
تحسین هاي مطلق، مبهم مر دان اند، بیشتر می خواهند که مردان به خوا ست آن ها توجه کنند، این امر از میل آن ها به لذت جنسی
بیشتر است؛ در خیلی از موارد لذت محبوب بودن، آنان را بیشتر خرسند می سازد. 1 به یقین اگر زنان مورد بی مهري و بی توجهی
قرارگیرند یا تحقیر شوند، بیشتر در معرض ناراحتی ها و مشکلات روانی قرار می گیرند و از سلامت روانی مناسبی برخوردار نمی
شوند. آنان زمانی می توانند این نیاز را در خود تامین کنند که ارزش واقعی خود را به عنوان یک انسان از دست ندهند. مسأله
مهمی که در این جا مطرح می شود، این است که زن از چه راهی می تواند ارزش واقعی خود را حفظ کند. اسلام و دیگر ادیان
الاهی، بهترین عامل حفظ ارزش زن را" حجاب "می دانند. بی تردید حجاب و خودداري هاي ظریفانه زن، او را در نطر مرد
دوست داشتنی تر کرده، و مرد را آماده فداکاري و جان فشانی براي او می کند. در واقع نقش مهم حجاب براي زن حفظ جایگاه
معشوقیت اوست. حریم نگه داشتن زن در میان خود و مرد، یکی آز وسایل مرموزي بوده است که زن براي حفظ مقام، موقع خود
در برابر مرد از آن استفاده کرده است . اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصأ تأکید کرده
است که زن هر اندازه متین تر و باوقاتر، عفیف تر حرکت کند، خود را در معرض نمایش براي مرد نگذارد، بر احترامش افزوده می
شود... قرآن کریم پس از انکه توصیه میکند 1. ویل دورات، لذات فلسفه، عباس زریاب، ص 34 . زنان خود را بپوشانند، می فرماید:
"ذلِکَ اَ دْنی اَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یؤْذَ یْنَ "یعنی این کار براي اینکه به عفاف شناخته شوند، معلوم شودکه خود را در اختیار مردان قرار
نمی دهند، بهتر است، در نتیجه دورباش، حشمت آن ها مانع مزاحمت افراد سبک سر میگردد. 1 البتّه طبیعی است که وقتی زن
زیبایی هاي خود را در معرض نمایش قرار می دهد، کم کم براي مردان عادي شده و اندك اندك از ارزش آن کاسته می شود؛
ولی وقتی زن خود را می پوشاند، نه تنها ارزش او کم نمی شود، بلکه براي مرد رویایی تر جلوه می کند. حجب براي دختر همچون
وسیله دفاعی است که به او اجازه می دهد تا از میان خواستگاران خود، شایسته ترین آنان را برگزیند، یا خواستگار خود را ناچار
سازدکه پیش از دست یافتن بر وي، به تهذیب خود بپردازد. موانعی که حجب و عفّت زنان در برابر شهوت مردان ایجاد کرده، خود
عاملی است که عاطفه و عشق شاعرانه را پدید آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است. 2 بنابراین همان طورکه پوشش
زن جذّابیت او را در نظر جنس مخالف بیشتر می کند و ارزش و بهاي او را بالا می برد، بی حجایی و خودنمایی در بین انظار
عمومی، از جذّابیت و ارزش زن می کاهد وکشش و جاذبه او را پایین می آورد و باعث محرومیت او از به دست آوردن مقام
معشوقیت نزد مرد (شوهر یا نامزدش) می شود. البته زنی که خود را در معرض تماشاي عمومی می گذارد و با انواع آرایش ها و
عشوه هاي زنانه، سعی در جلب نظر مردان دارد، ممکن است چند صباحی احساس رضایت و خوشایندي از این کار داشته باشد،
ولی به زودي متو جه می شودکه قدر و منزلتی نزد انسان هاي بس شخصیت و محترم ندارد و خریدارش فقط مردان پست و شهوت
پرستی هستند که او را تنها براي بر طرف ساختن غرایز حیوانی خود می خواهند و این در حالی است که بین آنان هرگز رابطه
عاشقانه به وجود نمی آید. راسل، 1 در ابن مورد می نو سسد: تصور من بر این امر است که اگر مردي به سهولت به زنی دست
بیابد، احساس آن مرد نسبت به آن زن، یک نوع احساس عاشقانه عمیق نمی تواند باشد. 2 بنابراین هر چه زن در روابط خود با مرد
صفحه 47 از 77
آزادتر باشد و کمتر حریم حجاب را رعایت کند، ارزش انسانی خود را از دست می دهد و به وسیله اي براي اطفاي شهوست هاي
مرد تبد یل می شود، بدون این که جایگاهی در قلب او به دست آورد و در نتیجه، با دست نیافتن به این جایگاه و ارضا نشدن
نیازش به عشق و محبت، در معرض مشکلات و اختلال هاي روانی قرار می گیرد و اندك اندکی سلامت روانی خود را از دست
می دهد.
4. تعدیل کننده غر یزه خودنمایی و تبرّج
پوشش و حجاب به دلیل این که نقش اساسی در متعادل کردن غریزه خودنمایی و تبرّج زن دارد، عامل مهمی براي جلوگیري از
بخش بزرگی از پریشانی ها و دغدغه هاي فکري زن به شمار می آید؛ زیرا آزادي زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه
بر تراند راسل، زناشویی و اخلاق، مهدي افشار، ص 79 . افراط در تجمّل و توجّه .Russel,B. هاي زنانه در بین جامعه، باعث 2.1
به زیبایی هاي ظاهري می شود که این توجه افراطی، می تواند بروز اختلال هاي روانی را در زن در پی داشته باشد. توضیح مطلب
این که وقتی زن بی حجاب و آرایش کرده در بین مردان ظاهر می شود، طبعاً عده اي خوششان می آید و او را مورد تحسین و
تکریم (ظاهري) قرار می دهند. به همین دلیل همواره سعی می کند وضع ظاهري خود را طوري قرار دهد که بیشتر مو رد پسند آن
ها قرارگیرد معمولاًا ین گونه زنان و دختران براي این که زیباتر شوند، هر روز وقت زیادي را صرف آرایش و تقلید از مدهاي
جدید می کنند. این روند می تواند ناراحتی هاي روانی زیادي را براي آنان ایجاد کند؛ زیرا به دلیل این که همیشه کارها به دلخواه
پیش نمی رود، باعث بروز نگرانی هایی براي آن ها می شود. براي مثال این تصوّرکه آیا با صرف این همه وقت و هزینه مالی
توانسته اند نظر دیگران را به طرف خود بکشند و مورد پسند آنان شوند یا به عکس، مورد تمسخر و تحقیر آنان اند، می تواند
همواره ذهن آن ها را به خود مشغول کند و یا ایشان را به موجوداتی نگران تبدیل سازد. دلیل بعدي که می تواند بر نگرانی آن ها
بیفزاید، این تصور است که هر لحظه رقیبی زیباتر از راه برسد و شکار آن ها را برباید نیز دلیل دیگري که باعث ناراحتی براي آن
ها می شود، این است که می بینند به مرور زمان از زیبا یی شان کاسته می شود و زنان جوان تر و زیباتر جاي آن ها را می گیرند و
نقش آن ها را در ربودن دل ها کمتر می کنند. آن ها براي اینکه در این رقابت، ضعف خود را جبران کنند، دست به کارهاي
مختلفی می زدند؛یعنی تنوع طلبی بیشتري در لباس، آرایش، در جلوه گري و خودآرایی است که البته نتیجهء چندانی برایشان ندارد
هنگامی که یک زن در اثر آزادي در خودآرایی و جلوه گري به چنین احساسی رسید، به زودي متو جه می شو د که در این
رقابت، دیگر توان مقابله با زنان زیبا و جوان را ندارد، به ویژه وقتی پا به سن می گذارد این احساس تلخ در او بیشتر می شود؛ زیرا
می بیند همان مردانی که چندي پیش خریدار نازها وکرشمه هاي او بودند، دیگر خاضر نیستند با او رفت و آمد داشته باشند و بهاي
چندانی به او نمی دهند. این جاست که زن دچار افسردگی و اضطراب می شود و حتی گاه دیده شده که دست به خودکشی می
زند. نویسنده کتاب چهرة عریان زن عرب می نویسد: زیبایی، به نمایش برجستگی هاي بدن و آرایشی که اضطراب درونی، فقدان
اعتماد به نفس را پنهان میکند، نیست؛ بلکه پیش از هر چیز مدیون قدرت تفکر، سلامت جسم، کمال نفس است. چه بسیار
دخترانی که به سبب شوق دستیابی به نشانه هاي مقبول زیبایی، زنانگی، به اختلالات روانی، اضطرابات گوناگون دچار نگردیده
اند. گمان وتصور یک دختر این است که زندگی، آینده اش به اندازه بینی، یا خمیدگی مژه هایش بستگی دارد، تا آن جا که حتی
یک میلیمتر کوتاهی طول مژه نیز می تواند به مسأله اي جدي، بحرانی واقعی در زندگی او تبدیل شود. 1 آنچه این مشکل را حادتر
می کند، این است که زنان بدحجاب، خیلی زودتر از زنان دیگر زیبایی خود را از دست می دهند؛ زیرا در علم پزشکی اثبات شده
است که برهنگی اعضاي زن در محیط گرم یا سرد، سبب به هم خوردن تعادل چربی هاي زیر پوست شده، لطافت، ظرافت و صافی
عضلات را به ناهمواري و مردانه شدن آنها مبدل می کند. 2 افزون بر این که وقتی زن تمام 1. نوال السعداوي، چهره عریان زن
صفحه 48 از 77
2. سید رضا پاك نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 19 ، ص 6. زیبایی هاي خود را در معرض . عرب، حمید فروتن، ص 167
تماشاي عموم قرار داد، دیگر چیزي براي جلب نظر ندارد و براساس قانون عرضه و تقاضا، ارزش خود را از دست خواهد داد.
بنابراین بدحجابی، هم از نظر جسمی و هم از جهت روانی، از زیبایی زن می کاهد و این خود عاملی در تشدید سرخوردگی و
ناراحتی زن می باشد. اما برعکس، رعایت حجاب سبب افزایش زیبایی زن می شود. امام علی(علیه السلام)در روایتی می فرماید:
"زَکاةُ الْجَمالِ العِفاف. " 1 عفت و حجاب، سبب افزایش و رشد زیبابی می شود و نیز آن حضرت در روایت دیگري فرموده است:
"صِیانَۀُ الْمَرْأَهِ انعَم لِحالِها{ وَ اَدْوَمُ} لِجَمالِها. " 2 پوشش و حجاب براي حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او می شود.
5. افزایش احساس خودارزشمندي 3
حجاب، مانند دیگر احکام اسلام، به عنوان نشانه اي از یک مکتب و ایدوئولوژي الاهی، به ز نان و دختران باحجاب، احساس
ارزشمندي و افتخار می دهد؛ زیرا ایدئولوژي و جهان بینی الاهی، یعنی داشتن ایمان به خداوند و این که آغاز و انجام جهان به
دست خداست و ما انسان ها بندگان او هستیم و زندگی و مرگمان براي اوست، به زندگی انسان محتوا و ارزش می دهد و او را از
احساس پوچی و در نتیجه از شکنندگی و بی هویتی خارج می کند؛ محتوا و ارزشی که براي آن زندگی می کند و در مقابل تمام
Self-.3 . 2. همان، ج 14 ، ص 255 . مشکلات و سختی ها صبور است. 1. میرزا حسین نوري، مستدرك الوسائل، ج 7، ص 46
زنان وقتی با این تفکر، حجاب و پوشش را برمی گزینند، احساس می کنند با این کار به خدا نزدیک تر شده اند و مورد .Worth
نظر و رحمت او هستند. افزون بر این که با پوشش و حجاب، نزد انسان هاي مؤمن نیز محترم هستند و از جایگاه ویژه اي به عنوان
یک مسلمان معتقد برخوردار هستند و حتی در نظر افراد غیر مسلمان نیز به وقار و پاك دامنی شناخته می شوند و احترام خاصی می
یابند. به یقین چنین احساسی براي زن مسلمان و باحجاب، لذت بخش و آرامش دهنده است و باعث می شود احساس ارزشمندي و
احترام کند. در واقع یکی از حکمت هاي حجاب زن، حفظ احترام و شخصیت انسانی اوست. به همین دلیل اسلام به آنان دستور
داده است براي حفظ حرمت خود، حجاب را مراعات کنند و به مردان نیز دستور داده از نگاه شهوت انگیز و حیوانی به زنان، و نیز
از هر گونه لذت بري جنسی خارج از دایره ازدواج، جداً پرهیز کنند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی می
فرماید": لا حرْمَۀَ لِنِساءِ اَهْلِ الذمَّهِ اَنْ ینْظَرَ اِلی شَ عُورِهِنَّ وَ اَیْدیهِنَّ 1. "یعنی احترامی براي زنان غیرمسلمان نیست تا به موها و دست
ها یشان نگاه نشود بنابراین در فرهنگ اسلام، حجاب نوعی احترام به زن و حرمت براي او است که نامحرمان به او دید حیوانی
نداشته باشند، ولی این حرمت براي زن کافر نیست 2 اما وقتی زن به دلیل ضعف ایمان یا بی اعتقادي، باحجاب نیست و در نتیجه از
2. عبد ، یک منبع آرام بخش بسیار قوي به نام دین محروم است، 1. عبد العلی ابن جمعه الحویزي، تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 590
الله جوادي آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ص 426 . احساس پوچی و بی ارزشی 1 می کند؛ زیرا تکیه گاه محکمی براي خود و
دلیلی براي زندگی نمی یابد. او به ناچار براي رهایی از این احساس تخریب گر و رسیدن به پایگاهی فکري که بتواند به آن تکیه
کند، تلاش می کند؛ ولی چون پایگاه منطقی و عقلانی قابل اعتمادي نمی یابد، می کوشد در صورت توان، با روي آوردن به علم
و تحصیل و به دست آوردن مدارج علمی و امثال آن، به زندگی خود معنایی بدهد که تجربه زندگی غربی نشان داده این راه حل،
موقّتی و زودگذر است. اما اگر در این راه موفق نشود و نتواند براي خود پایگاه فکري، هر چند در حد ضعیف و ناقص دست و پا
کند، به تدریج دچار احساس بی ارزشی و کمبود شخصیتی وخلاء عاطفی می شود. این حالت در زن باعث می شود او به هر وسیله
اي دست یابد تا ممکن است خود را از شر این احساس شکننده نجات دهد؛ اما چون هیچ کمالی در خود نمی بیند تا از راه آن به
زندگی خود معنا بدهد، از بدن خود کمک می گیرد و با برهنگی و خودنمایی، می کوشد توجه دیگران را به خود بکشاند تا مورد
تحسین آنان قرار گیرد و از این راه، نیاز خود را به توجه برطرف سازد. نیاز به توجه و احترام که در سلسله مراتب نیازهاي اساسی مز
صفحه 49 از 77
لو قرار دارد، یکی از نیازهاي مهم عاطفی انسان است. هر انسانی نیازمند آن است که در نظر دیگران فردي بالیاقت و شایسته باشد و
در نتیجه مورد احترام و ستایش آنان قرار گیرد و احساس حرمت خود 2 داشته باشد. مزلو در این باره می نویسد:
ارضاي نیاز به عزت نفس، به احساساتی از قبیل اعتماد به نَفس، ارزش، قدرت، .Worthlessness. 2.Self-Esteem.1
لیاقت، کفایت ومفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی می شود؛ اما بی اعتنایی به این نیازها، موجب احساساتی از قبیل حقارت،
ضعف و درماندگی می شود. این احساسات یا به وجود آورندة دلسردي و یأس اساسی خواهد شد و یا این که گرایش هاي روان
نژندانه یا جبرانی را به وجود خواهد آورد. 1 بی شک افراط زن در خودآرایی و برهنگی، می تواند یکی از همین رفتارهاي روان
نژندانه به شمار می آید که جبرانی براي خلاء عاطفی و شخصیتی وي باشد. بنابراین می توان گفت معمولًا بی حجابی یا بدحجابی،
در زنان و دخترانی دیده می شود که از درون تهی هستند و پایگاه شخصیتی محکمی ندارند. ولی کسانی که از ثبات فکري و در
نتیجه از ثبات عاطفی برخوردارند، با وقار ترند و پوشش مناسب تري دارند. حتی اگر به میزان پوشش دختران تیزهوش و خلاق
آمریکایی در برابر دختران معمولی آنان نگاه کنیم، تغییر محسوسی می بینیم. پس می توان گفت بی حجابی و برهنگی، از ضعف
شخصیت، خود کم بینی و عدم ارضاي صحیج میل به خودنمایی و ناز به احترام و عزت نفس حکایت دارد، در حالی که حجاب و
پوشیدگی اگر همراه با نگرش و باور دینی باشد، این خلاء را جبران می کند. مطلب دیگر این که گرچه یکی از عوامل بی
بندوباري و افراط زنان در خودنمایی و تبرّج، احساس خلاء وکمبود عاطفی است که در آنان به وجود آمده، ولی در این جا می
توان گفت عکس مطلب هم صحیح است؛ یعنی افراط در بدحجابی و نمایش زیبایی هاي جسمانی نیز می تواند 1. آبراهام مزلو،
انگیزش و هیجان، احمد رضوانی، ص 82 . عامل احساس حقارت، درماندگی و کمبود عاطفی در زن باشد و آن را تشدید کند؛
زیرا آسیب هاي اجتماعی که از این راه متوجه زن می گردد، باعث می شود آنان داراي شخصیتی متزلزل و وابسته شوند؛ شخصیتی
که به خواسته هاي مردان هرزه وابسته است، این مردان، که محبت و علاقه شان حقیقی نیست و فقط به دنبال ارضاي غرایز حیوانی
خود هستند و به چیزي جز بهره کشی جنسی نمی اندیشند و حاضرند براي ارضاي این غرایز، تمام شرف و شخصیت زن را قربانی
کنند. آیا خفتی از این بالاتر براي زن وجود داردکه تمام ارزش و سرمایه خود را به طور رایگان در اختیار مردان حیوان صفتی قرار
دهد که یا براي ارضاي غرایز شهوانی خود اظهار دوستی می کنند یا براي رسیدن به پول و ثروت از زیبایی زنان بهره می برند؛
چنان که یکی از نویسندگان عرب می گوید: زن امروزي به حدي از بیگانگی و خود باختگی رسیده که روح، جسم او در اختیار
دیگران است. او اختیاري حتی بر جسمش نداردکه به میل خود به آن بپردازد، بلکه باید ببیند مُد از او چه می خواهد، پسند
مشتریان در چیست، اربابان سرمایه دار مد در پاریس یا نیویورك چه چیزي را مناسسب با تن او می دانند. 1 همچنین مهاتما گاندي
رهبر آزادي خواه هند گوید: اي زنان! اگر آرایش کردن شما تنها به منظور جلب توجه شهوت مردان است، از این کار خود جدأ
2. احمد صبور اردوبادي، آیین . 1. نوال السعداوي، چهره عریان زن عرب، ص 146 خوداري کنید، زیر بار چنین خقتی نروید. 2
بهزیستی، ص 158 . با این فرض می توان تصورکرد که وقتی دختران و زنان بدحجاب متوجه این بی حرمتی ها می شوند، عمیقاً
دچار عذاب روحی می شوند و از این که چنین خیانتی به آنان شده خشمگین و ناراحت می گردند. خانم سیمون دوبووار 1
دانشمند و حقوقدان معروف فرانسوي می نویسد: دختران جوان دوست دارند مردان خود آن ها را بخواهند، نه برقراري رابطه جنسی
با آنان را؛ فلذا نگاه هاي مردان در عین اینکه آن ها رآ می ستاید، آزار هم می دهد. هوس مذکّر به همان اندازه که تحسین است،
توهین است. دختران طبیعتأ اگر احساس کنند مردان به بدن آن ها نظر جنسی دارند، سعی می کنند خود را بپوشانند؛ شرم، حیا از
همین جا معلوم می شود. 2 ویلبام جیمز 3 روان شناس معر وف امریکایی نیز می نویسد: زنان دریافتند که دست و دلبازي، مایه
طعن، تحقیر است، این امر را به دختران خود یاد دادند. 4 از پیامدهاي دیگر روابط آزاد، کاهش سطح مشارکت اجتماعی و علمی
زنان است. توجه به آرایش و سرگرم شدن زنان به روابط ناصحیح و پوشش هاي ناهنجار، آنان را نه تنها از اهداف تکاملی که
صفحه 50 از 77
خداوند برایشان آفریده باز می دارد، بلکه از طرفی باعث پایین آمدن کیفیت و ظایف مادري و همسري، و از طرف دیگر کاهش
سطح مشارکت پذیري زنان می شود امروز براي نمونه سطح مشارکت پذیري زنان آمریکا که افتخار لیبرال دموکراسی غرب است،
به James,W. .3 4 . سیمون دوبووار، جنس دوم، حسین مهري، ص 56 .Beauvior,S.D. در تمام سطوح علمی، آموزشی، 2.1
نقل از ویل دورانت، لذات فلسفه، عباس زریاب،ص 129 . پژوهشی، سیاسی و اجتماعی بسیار پایین است. بالاترین میزان مشارکت
آنان در عالی ترین سطح علمی و اجتماعی، چهارده در صد و در عرصه سیاسی کمتر از ده در صد است. بیشترین آمار مشارکت
آن ها در امور خدماتی و سرگرمی، و ایجاد منبع درآمدي از راه نیازهاي جنسی است. شاید یکی از علل شیوع هیستري 1 در بین
زنان این است که چون می خواهند از راه بدن نمایی و جلب توجه جنس مخالف، براي خود پایگاه شخصیتی بنا کنند و موفق نمی
گردند، به هیستري دچار می شوند. 2 همچنین علت بالا بودن خودکشی بین زنان تحصیل کرده غربی این است علم و پیشرفت هاي
علمی، نتوانسته خلاء عاطفی وکمبود شخصیت آن ها را پر کند و از طرفی جلوه هاي جسمانی آن ها هم ارزش عرضه کردن خود
را از دست داده، پس چاره اي جز خودکشی براي آن ها باقی نگذاشته است. 3 اوضاع غم انگیز زنان در غرب که به دلیل آزادي
هاي بی حد و حضر در نمایش اعضاي جنسی و شهوتی، هر روز ابعاد گسترده تري می یابد، گویاي همین مطلب است. در گزارشی
که یکی از نویسندگان معاصر از زندگی زنان از جوامع غربی دارد، آمده است: آزادي زنان در پوشیدن هر گونه لباس و آرایش
ظاهري و هر نوع معاشرت با هر مردي، که ظواهر دل فریب، مهیّج، لذایذ کوتاه مدت این روش ها دختران بی تجربه و فاقد
اعتفادات مذهبی را به سرعت جذب کرده و میکند، نه تنها نتایج ارزشمندي براي زنان نداشته، بلکه برعکس، آنان را بیش از پیش
.3 .193 - 1، ص 187 سید رضا پاك نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 1 .Hysteria. حقیر نموده، احساسات آنان را 2.1
همان، ص 225 . جریحه دار ساخته است؛ زیرا در این روا بط، زنان به علت عمیق تر بودن احساسات عاطفی، به مراتب بیشتر از
مردان از قطع ارتباط و جدایی ها، که بیشتر از جانب مردان و پسران صورت میگیرد، صدمه روحی می خورند و اغلب به گروه هاي
ظاهراً مذهبی مسیحی که فقط به پول فکر میکنند، پناه می برند. 1 بنابراین، بدحجابی و بدن نمایی زنان، نه تنها به آن ها احساس
ارزشمندي و عزت نفس نمی دهد، بلکه به خلاء عاطفی وکمبود شخصیتی آنان می افزاید و اندك اندك آن ها را دچار انواع و
اقسام بیماري هاي روانی مثل اضطراب و افسردگی می کند و در نتیجه، سلأمت روانی شان را به مخاطره می اندازد.
6 محافظت از عواطف انسانی زن
از تفاوت هاي آشکار بین زن و مرد، تفاوت در میزان عواطف و احساسات است. خداوند متعال، احساسات و عواطف زن را قوي تر
و متنوع تر از مرد قرار داده و نقش این عواطف در زندگی انسان بسیار مهّم و حیاتی است، به طوري که بدون آن، ادامه زندگی
ناممکن می شود. این نقش می تواند از دو جهت باشد: نخست این که منبع مهم و عامل اصلی آرامش و سکون در زندگی
زناشویی است، چنان که قرآن کریم می فرماید": و مِنْ ایاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ اَنفسِکمْ اَزْواجاً لِتَسْکنوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکم مَوَدهً وَ
رَحْمَهً." 2 و از نشانه هاي او این که همسرانی از جنس خودتان براي شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و
رحمت قرار داد. بنابراین وجود عاطفه و احساسات در زندگی زن و مرد، عامل اصلی 1. منوچهر دبیر سیاقی، در غرب چه میگذرد،
21 . کشش و پیوند بین آن هاست که منبع اصلی آن را خداوند در وجود زن قرار داده است. این عواطف ،( 2. روم ( 30 . ص 31
قوي، سبب ایجاد عشق و به تعبیر قرآن، مودّت می شود و همین عشق است که به زندگی انسان حیات و تازگی می بخشد. البته
روشن است که این کشش و تمایل شدید زن و مرد به یکدیگر، غیر ازکشش غریزي و جنسی است، بلکه نیازي روانی و عاطفی
است که آن ها به یکدیگر دارند و در سایه آن آرامش می یابند. در روایتی از امام صادق(علیه السلام)آمده است که خداوند پس
از آفرینش آدم، حوا را آفرید. آدم پس از آگاهی از آفرینش حوا از پروردگار پرسید: این کیست که قرب و نگاه به او، مایه انس
صفحه 51 از 77
من می شود؟ خداوند فرمود: این بنده من حوا است. آیا دوست داري که با تو بوده و مایه انس تو شود و با تو سخن بگوید و نیرو
تو باشد؟ آدم گفت: آري، پروردگارا تا زنده ام سپاس تو بر من لازم است. آن گاه خداوند فرمود: از من او را خواستگاري کن،
چون صلاحیت همسري تو را از نظر تامین شهوت نیز دارد، و خداوند شهوت جنسی را به او بخشید. 1 از این روایت مشخص می
شود که منشأگرایش او به زن و آرمیدن مرد در سایه انس به زن، مودّت و رحمتی است که خداوند بین آن ها قرار داده است و این
مودّت و انس، پیش از ظهور غریزه شهوت جنسی هم در آدم بوده؛ زیرا جریان غریزه بعداً مطرح شد. بنابراین اگر قرآن مودّت و
عشق بین زن و شوهر را از نشانه هاي قدرت خدا می داند، به دلیل اهمیت آن است و همان طور که گفتیم، این مودّت غیر از
گرایش غریزي نر به ماده است که در حیوانات هم وجود دارد. 1.ابی جعفر محمد بن عی الصدوق، علل الشرایع، ص 30 . دومین
نقش مهم عواطف در زن، مسوولیت مادري است که آفرینش بر عهده او قرار داده است. مادر شدن که از بزرگ ترین و عالی ترین
افتخارات زن است، تعیین کننده نقش اساسی عاطفه در وجود اوست. قرآن از استعداد شگفت انگیز تولید مثل زن به" قَرارٍ مَکینٍ،"
1 قرارگاه مطمئن، تعبیر می کند. این استعداد زمانی می تواند فعلیّت یابد که روح و روان زن سرشار از عاطفه باشد؛ زیرا عواطف
معجزه آساي زن است که سبب به وجود آمدن انگیزه مادر شدن و سرورش فرزند می شود و دریک کلمه، رمز بقاي نسل انسانی
است. در واقع زن با تربیت فرزندان، عواطف انسانی را به آن ها منتقل می کند؛ عواطفی که جامعه انسانی سخت به آن نیازمند
است و تمام مصیبت ها و مشکلات دنیاي کنونی ازکمبود آن چشمه می گیرد. البته مهم این است که بدانیم چگونه باید از این منبع
بسیار با ارزش حفاظت کرد و در رشد وگسترش آن کوشید تا خرابی و فساد در آن راه نیابد و نسل بشري متضرّر نگردد؟ اسلام
یکی از راه هاي آن را واجب کردن حجاب می داند که، بهترین راه را براي حفظ و بقاي عواطف و احساسات با ارزش و انسانی
زن محسوب می شود؛ عواطفی که اگر در او نابود شود، نه تنها هسته روانی اش را تهدید می کند و او را دچار مشکلات روانی حادّ
می سازد، بلکه جامعه انسانی را نیز به نابودي می کشاند. استادبزرگوار حضرت آیت الله جوادي آملی، دراین مورد سخن جامعی
دارد: اسلام زن را در سایه حجاب و سایر فضایل به صحنه می آو رد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف، صفا،وفا، مانند آن شود،
13 . حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان لعبه به بازار بیاید وغریزه را تأمین کند. زن وقتی با سرمایه ،( دنیاي کنونی، 1. مومنون ( 23
غریزه به جامعه آمد، دیگر معلّم عاطفه نیست " فرمان شهوت می دهد نه دستورگذشت.، لذا در غرب می بینیدکه کمتر اثري از
رحم، شفقت هست، آنچه حاکم است، قدرت است، کشورهاي ضعیف حق حیات ندارند. مردم محروم به هیچ وجه حق زندگی
ندارند. آنان که سرنشینانی به کمک سفینه ها به فضاي دور می فرستند، اما نزدیک ترین محیط از ستم و قهر آنان می سوزد. سرّش
در آن است که زنِ منهاي عاطفه، دستور غریزه و شهوت می دهد، شهوت، جز کوري و کري، چیزي به همراه ندارد. اما زن به
علاوه حجاب، دستور عاطفه می دهد و عاطفه است که بنیان مرصوص، را نگه می دارد. این بنیان مرصوص، به عنوان یک کاخ
سربی است؛ هرگز نمی شودکاخی ساخت همه اش از آهن، سنگ سخت باشد، بلکه یک ملات نرم نیز لازم است تا سنگ هاي
سرد، سخت و آهن هاي متصلّب را در آغوش خود جا بدهد. زن مظهر عواطف، احساسات است، اگر عاطفه را از جامعه گرفتید،
مثل آن است که این ملات ها را از لا به لاي این دیوارها و آجرها و سنگ ها برداشته اید که رفتن این ملات ها همان، و سقوط آن
قصر همان. لذا اسلام اصرار دارد که زن، با حجاب در جامعه بیاید؛ یعنی بیاید، که درس عفت، عاطفه بدهد، نه اینکه بیاید درس
شهوت، غریزه بیاموزاند. اینکه دیده می شود دنیاي استکبار تلاش و کوشش میکند که از غریزه و شهوت مدد بگیرد، براي آن است
که می خواهد این ملات نرم را از جا درآورد، این بنیان مرصوص را فرسوده کند. تلاش وکوشش اسلام این است که این ملات را
در همان حجاب، به اسم جدار، حفظ کند تا این بنیان مرصوص سالم بماند، اگر دستور عاطفه می دهد، براي آن است که در جاي
خود قرارگرفته است، اگر از جاي خود به درآید ملعبه می شود؛ چه اینکه آزمون غرب کاملًا آن را نشان داده است. 1 بنابراین، اگر
زنان حجاب و پوشش نداشته باشند و در مقابل مردان حریم خود را حفظ نکنند، به مرور زمان، به موجودات سرد و بی عاطفه
صفحه 52 از 77
تبدیل می شوند که نه تنها از رسیدن به کمال و شکوفایی انسانی باز می مانند، بلکه دچار مشکلات روحی و روانی جبران ناپذیري
خواهند شد؛ افزون براین که تمام جامعه را نیز به ورطۀ ونابودي می کشانند. 1. عبدالله جوادي آملی زن در آیینه جلال و جمال، ص
.372
7. پایبندي به اصول اخلاق انسانی
یکی از ضروري ترین نیازهاي آدمی در رسیدن به سلامت روانی، اخلاق و پایبندي به اصول آن است. انسان زمانی می تواند به
سلامت و آرامش روانی برسد که در سایه ایمان و اخلاق زندگی کند. ایمان به خدا، بزرگ ترین پایگاه درونی هر فرد است که
می تواند به تمام اضطراب ها، نگرانی ها و ترس هاي او خاتمه دهد؛ چنان که قرآن می فرماید" : اَلابِذِکْرِالِله تِطْمَئِنُّ الْقلوبِ. " 1
فقط با یاد خدا دل ها آرام می شود؛ همان آرامشی که نتیجه سلامت روانی فرد است. شرط اصلی پایبندي به اخلاق، پرهیز از
سقوط در پرتگاه شهوت هاي حیوانی است. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)در حدیثی، بزرگ ترین زمینه سقوط اخلاق را
افتادن مردان و زنان در دام شهوت هاي جنسی می داند. 2 امام علی(علیه السلام)نیز در این باره می فرماید": لَولا النِّساءُ لَعُبِدَ الله حَقّاً
2. قال رسول الله (صلی .28 ،( حَقّاً. " 3 اگر بی حجابی و بی بندوباري زنان نبود، (آن قدر ایمان و اخلاق مردم خوب 1. رعد ( 13
3. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسایل الشیعیۀ، ج .( الله علیه و آله و سلم): النساء حبائل الشیطان. (نوري، 1988 ، ج 14 ، ص 159
20 ، ص 35 . می شد که هیچ کس نافرمانی خدا را نمی کرد و) خداوند حقیقتاً مورد پرستش قرار می گرفت. همچنین امام
رضا(علیه السلام)وجود روابط آزاد بین زن و مرد را علت بسیاري از جنایت ها و مفاسد اخلاقی معرفی می کند. 1 براي اتقان بیشتر
مطلب، به چند روایت دیگر اشاره می کنیم: قال رَسولِ الله صلی الله علیه و آله": ما تُرِكَ بَعْدي فِتنۀٌ اَضَ رَّ عَلَی الرجالِ مِنَ النِّساءِ. " 2
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: پس از من براي مردان، فتنه اي زیان بارتر از زنان نخواهد بود. قال رَسولِ الله صلی
الله علیه و آله": اِتَّقوا النِّساءَ فَاِنَّ اِبْلیسَ طَلّاعٌ رَصّادٌ وَما هُوَ بِشَیْئٍ مِنْ فُخوخِهِ بِاَوثَقَ لِصَیْدِهِ فِی الَاتْقیاءِ مِنَ النِّساءِ." 3 پیامبر خدا(صلی الله
علیه و آله و سلم)فرمودند: از شیطان بپرهیزید؛ زیرا شیطان (از حالت هاي درونی شما) بسیار آگاه و درکمین شماست و هیچ یک
از دام هاي وي براي صید پرهیزکاران مانند زنان مورد اطمینان نیست. قال رَسولِ الله صلی الله علیه و آله": اَوثَقُ سِلاحِ ابلیسَ
اَلنِّساءُ." 4 پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند: محکم ترین سلاح شیطان، زنان هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت
حفظ اخلاق و ایمان جوامع و برقراري صلح و صفا، بستگی زیادي به حفظ حجاب و حریم زن و مرد دارد. این جاست که می
توانیم به ارزش حجاب و پوشش زن پی ببریم و آن را 1. عن الرضا علیه السلام فیما کتب الیه من جواب مسائل: و حرم الله الزنا لما
فیه من المفاسد من قتل النفس و ذهاب الانساب و ترك التربیه للاطفال و فساد المواریث و ما اشبه ذلک من وجوه الفساد. (همان،
4. همان، ص 970 . عاملی مهم در حفظ اخلاق و راهی . 3. همان، ص 10 . 2. ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ص 533 ( ص 311
براي رسیدن به سلامت روانی بدانیم. ولتر 1 درباره نقش زن در حفظ اخلاق می گوید: وظیفه زنان، تهذیب اخلاق مردان است. نیز
از اوست که: زن آفریده شد تا شیرازه سعادت و ارتقاي موجودات پیوسته بماند. 2 به یقین اگر زن حجاب و پوشش مناسب نداشته
باشد، عامل به وجود آمدن فساد در جامعه و نابودي اخلاق می شود و زمینه تنزل انسان را به حیوانیّت و متّضف شدن به صفت
هایی چون بی وفایی، دروغگویی، حیله گري، تشتّت افکار و غیره به وجود می آورد و باعث می شود که انسان هر جنایتی را انجام
دهد. بنابراین، بی حجابی می تواند به بستر مناسبی براي به وجود آمدن بیماري هاي روانی براي زنان و مردان تبدیل شود. چنانچه
وضعیت کنونی جوامع غربی که پوشش و حجاب از ارزش هاي زن به شمار نمی آید، گویاي این حقیقت است که بر اثر بی
حجابی و برهنگی، فساد و فحشا چنان گسترش یافته است که دختران و پسران از خانواده خود هم در امان نیستند و زن که باید
مظهر عاطفه و اخلاق باشد، عامل قساوت، بی رحمی، فساد، قتل، آدم ربایی و تجاوز به عنف شده است. اما وقتی ما براي روابط بین
صفحه 53 از 77
زن و مرد، حریم و قانونی چون حجاب قرار دهیم و لذت هاي جنسی را محصور در خانواده کنیم، هرگز به این مشکلات درمان
ناپذیر روانی و روحی مبتلا نمی شویم و بهتر می توانیم زمینه رشد و شکوفا شدن استعدادهاي انسانی و رسیدن به سلامت روانی
. ولتر به نقل از، احمد زرازوندي، افکار جاویدان، ص 81 .Voltaire. افراد، به ویژه زنان و دختران را، آماده کنیم. 2.1
8 . حفظ استوا ري خانواده
اشاره
یکی دیگر از آثار و فواید حجاب که در سلامت روانی زنان تأتیر دارد، نقشی است که در پایبندي همسران به پیمان مقدس ازدواج
دارد؛ زیرا حجاب و پوشش باعث می شود زن از نگاه هاي آلوده مردان هوس باز و گرفتار شدن به دام عشق هاي آزاد محفوظ
بماند و به زندگی و خانواده خود وفادار باشد. در حالی که شیوع بی حجابی و بی بندوباري، باعث می شود شوهران به جاي توجه
و محبت به همسرانشان، به دنبال لذّت جویی از زنان آرایش کرده کوچه و بازار باشند و زنان نیز از جلوه گري و طنازي براي به دام
انداختن مردان بیگانه، ابایی نداشته باشند و در نتیجه عشق و علاقه بین همسران از بین رفته و باعث فروپاشی خانواده شود. اهمیت
اسلام به حجاب و پوشش از آن جهت است که نظام خانواده ازگسستگی حفظ شود و اعضاي آن از خطرها و آسیب هاي روانی
بی بندوباري مصون بمانند. در حالی که آزادي زن در جلوه گري و نمایش زیبایی هاي زنانگی اش، آثارمخرّبی بر سلامت روانی
خانواده و به ویژه خودش می گذارد؛ زیرا مفهوم بی حجابی این است که زن مجاز باشد براي هر مردي خودآرایی کند. بدون
تردید ادامه این روند باعث می شود زن از خانه بیرون بیاید و آواره کوچه و خیابان گردد. این در حالی است که نشو و نماي نیروي
فعّال زن در خانه و خانواده است و تمام استعدادها و قدرت تأثیر شگفتی که زن می تواند در رشد و تعالی جامعه انسانی داشته
باشد، در سایه خانه و خانواده شکوفا می شود. به گفته لمبروزو" براي زن نیکوترین دوره زندگانی، همان دوره اي است که همه
. 1. جنیا لمبروزو، روح زن، حسام شهر ئیسی، ص 9 نیروهاي روحی و جسمی او صرف پرداختن به خانواده و جامعه می شود. " 1
آزاد شدن از قید خانه و خانواده، به معناي از دست دادن آرامش و امنیت روانی است. خانه را مسکن گویند؛ زیرا محل سکونت و
آرامش روحی براي انسان است. اگر زن این جاي امن و سکون و محل شکوفایی استعدادها و نیروهاي درونی اش را از دست داد،
آرامش و سلامت روانی خود را نیز از دست می دهد. فشارهاي روانی که امروز دامن گیر زنان غربی شده، به این دلیل است که بی
بندوباري و داشتن روابط جنسی، سبب شده از زندگی در خانه بیزار شوند، وظیفه مادري خود را فراموش کنند و به جاي آن در قید
و بند رقابت هاي زندگی مدرن امروزي بیفتند و تمام ارزش هاي معنوي خود را فدا کنند. اینک یکی از نتایج عشق آزاد و تأثیر آن
در به خطر انداختن سلامت روانی زنان را یادآوري می کنیم". در شوروي (سابق) در ضمن نخستین سال ها پس از انقلاب اکتبر،
1825 )، زناشویی را یکی از شکل - گرایش رسمی به طرف عشق آزاد جلب شد. ... انگلز 1 (فیلسوف و اقتصاددان آلمانی 1895
هاي تاریخی باقی مانده از سرمایه داري می پنداشت. بنابراین در شوروي پیوند آزاد همچون زناشویی، مورد موافقت بود و شناخته
می شد و به نسبت گسترش شعور کمونیستی در توده ها، زناشوي بایستی کاملًا از بین می رفت و عشق آزاد جانشین آن می شد.
نتیجه این تجربه کاملًا آشکار است؛خودکشی زنانی که ترك شده بودند، به نسبت، شیوع بیشتري یافت (و) افزایش آهنگ سقط
جنین به طور جدي در جمعیت کشور اثر گذاشت و سلامت (جسمی و روانی) تعدادي از زنان را به مخاطره انداخت.... به طور غم
و جانی، کسانی بودند که از پیوند عشق .Enjels. انگیزي تعداد زیادي از کودکان ترك شده، آدم هاي خانه به دوش و آواره 1
آزاد به دنیا آمده بودند. خلاصه اتحاد شوروي از دیدگاه اجتماعی شکست تجربه عشق آزاد را پذیرفت. " 1 امروزه ما شاهد تکرار
این تجربه تلخ در جوامع غربی هستیم و پیش بینی ویل دورانت از روند بی بندو باري در غرب عملًا تحقق پیدا کرده است. وي در
صفحه 54 از 77
این باره می گوید: به زودي زمانی خواهد رسیدکه هیچ مردي نخواهد خواست با زنی که با هم از تپَه زندگی بالا رفته بودند، پایین
برود، ازدوا ج بی طلاق چنان نادر خواهد شدکه باکره در شب زفاف. 2 وضع کنونی جوامع غربی بر اثر آزادي بی حد و حضر زنان
در خودآرایی و دلبري، از این هم بدتر شده و بر اساس آمارهاي موثّق، روز به روز به تعداد ازدواج هاي غیر رسمی افزوده می
شود. دکتر مکّیه مزرا درباره آثار مخرّب آزادي روابط زن و مرد بر نظام خانواده، می نویسد: یکی از آثار بی بندوباري این است
که مردان از تشکیل خانواده خوداري میکنند؛ زیرا لذت هاي جنسی براي آن ها همیشه فراهم است و به آسانی می توانند به آن
برسند، بدون آنکه بخواهند خود را در قید و بند خانواده و مشکلات آن قرار دهند. 3 بدین ترتیب معلوم می شود که بی حجابی و
بی بندوباري تا چه حد می تواند نظام خانواده را متزلزل کند و سلامت روانی اعضاي آن را به خطر اندازد. ما در این جا تأثیر بی
حجابی را بر تزلزل و فروپاشی خانواده از چند جهت بررسی می کنیم تا معلوم شود چگونه سست شدن ارکان خانواده، باعث از بین
رفتن جایگاه زن می شود و نشاط و آرامش او را زیر سؤال می برد. 1. لپ اینیاس، روان شناسی عشق ورزیدن، کا ظم سا می، ص
. 3. مکیه مز را، مشکلات المرأة المعاصرة، ص 354 . 2. ویل دورانت، لذات فلسفه، عباس زریاب، ص 170 .189
1. تاثیر گسترش فحشا و بی بند و باري درتزلزل خانواده -8
اگر زنان در جلوه گري و نمایش زیبایی هاي ظاهري خود در خارج از محدوده خانواده آزاد باشند، چگونه می توانند براي
شوهران خود همسري باوفا باشند و در نتیجه مایه خرسندي خود وآرامشگر زندگی آنان باشند؟ آن ها به زودي محبت همسرانشان
را از دست می دهند و عشق و صمیمیت، جاي خود را به اختلاف و نزاع می دهد و نتیجه آن جز دچار شدن زنان به فشارهاي
روانی چیز دیگري نیست. فلسفه پوشش، منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر
قانونی شخص، از لحاظ روا نی، عامل خوشبخت کردن او به شمار برود؛ درحالی که در سیستم آزادي کامیابی، همسر قانونی از
لحاظ روا نی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود، در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی، نفرت پایۀ گذاري
می شود. 1 برتراند راسل درباره اهمیت پیوندهاي خانوادگی می نویسد: زناشویی نباید ازنظرگاه عشق بازي هاي موقَتی نگریسته
شود. اگر این عشق هاي موقتی و زودگذري که در سر راه هر زوج ممکن است قرار گیرد، با تحمل و اندیشه برطرف نگردد، چه
بساکه هر یک از دو زوج به سوي دیگري متمایل شده و زندگی آن ها در هم ریخته شود و یک زناشویی تازه، شکوفه کند، این
زناشویی تازه نیز خود دستخوش عشق 1. مر تضی مطهري، مجموعه آثار (مسأله حجاب)، ص 437 . زودرس دیگري شود که در
صورت تدا، م این وضع، چه بسا که به سرعت اساس خانواده مشترك در هم ریخته شود. 1 خانم لمبروزو نیز می گوید: بارها دیده
شده است در ممالکی که (زن ها) بیشتر طنازي و دلبري می نمایند، مردها نسبت به آن ها بدبین بوده، از قبول زناشویی سرپیچی
میکنند و بارها مشاهده شده است که حتی بعد از تشکیل خانواده در اثر آشنایی مردان با اینگونه زنان، نفاق، جدایی میان همسرها
تولیدگشته است. 2
2-8 . افراط در مصرف وسایل آرایشی
از عوارض دیگر بدحجابی در به خطر انداختن کانون محبت خانواده، توجه به مدگرایی و مصرف بی رویه وسایل آرایشی و روي
آوردن به کارهایی از قبیل جراحی پلاستیک براي زیباتر شدن و در نتیجه، صرف هزینه هاي فراوان است که براي بسیاري از مردان
پرداخت آن مقدور نیست و یکی از این دو نتیجه را به دنبال دارد: یا باعث جنگ و نزاع همیشگی بین زن و شوهر می شود؛ زیرا
مردان غالباً توان پرداخت چنین هزینه هاي سرسام آوري را ندارند و اگر هم براي مردي پرداخت آن مقدور باشد، خوشایند او
صفحه 55 از 77
نیست؛ چون از این که می بیند باید هزینه زیادي بپردازد تا همسرش در انظار عمومی و براي مردان بیگانه خود را نشان دهد، رنج
می برد و از پرداخت آن اکراه دارد؛ و یا زنان از حسرت نداشتن آن غصه می خورند. همه این ها نتیجه اي جز فشارهاي روانی براي
. 2.جنیا لمبروزو، روح زن، حسام شهرئیس، ص 47 . زنان ندارد. 1.برتراند راسل، زناشویی و اخلاق، مهدي افشار، ص 272
3. سرد مزاجی جنسی 1 -8
مطالعات علمی نشان می دهد هرچه زنان در بین انظار عمومی بیشتر برهنه شوند، در آمیزش جنسی سرد مزاج تر خواهد بود و کمتر
می توانند شوهران خود را به اوج لذت جنسی 2 برسانند. منطقی ( 1373 ) در مطالعه خود، تأثیر جاذبه هاي زنان را در آستانه ادراکی
مردان بررسی می کند و نتیجه می گیرد که در اثر رعایت نکردن حجاب و افراط در جلوه گري زنان، آستانه ادراکی مردان تغییر
کرده و درك آن ها از زیبایی زنان کمتر می شود. به گفته پاك نژاد ( 1365 )، هرچه انسان ها در برابر یکدیگر عریان تر شوند،
سطح برداشت جنسی و سکسی شان، سوز و عشق و جذبه اش کمتر و یک نواخت تر و نزدیک به یکدیگر می گردد و در عمل می
بینیم متخصصان مامایی و زنان، زودتر از دیگران، به علت سرو کارشان با اعضاي جنسی، با ارگاسم و اوج لذت جنسی وداع می
کنند. 3 از بین رفتن لذت جنسی در روابط بین زن وشوهر، اثرات زیان بخشی در روابط خانوادگی آنان گذاشته و به ایجاد تنش و
جدایی و می انجامد؛ چنان که سعدي نیز درکتاب گلستان در ضمن یک حکایت می گوید": زن کز بر مرد بی رضا برخیزد بس
سیدرضا پاك نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 19 ، ص .Frigidity. 2.Orgasm. 3.1 فتنه و جنگ ازآن سرا برخیزد" 4
. 4.مصلح الدین شیرازي، گلستان، ص 142 .39
فصل چهارم : سلامت