گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد شانزدهم
حجاب و هجرت دو واجب فراموش شده







مقدمه
باکمال تأسف هنوز تفاله هاي رژیم ستم شاهی درگوشه وکنار این سرزمین اسلام بی شرمانه بر پیکر مسلمین خنجر می زنند و
جوانان را به بهانهء روشنگري و تمدن فریب می دهند. دختران را از حفاظ حجاب بیرون می کشند، و جوانان را به فرار از این دیار
تشویق می نمایند. چادر عفّت را بر سر زنان مسلمان می درند، و مظاهر دلپسند غرب را جلوه می دهند. تا بالاخره براي دختران،
حجابی مبتذل و مسخره به نام حجاب اسلامی درست می کنند، و جوانان را به اسم تحصیل علم و صنعت از دامان اسلام به لجنزار
فساد غرب می کشند. و در نتیجه این دو واجب الهی راکه حجاب و هجرت است به دست فراموشی می سپارند. و ما اینک به حول
و قوّ ?الهی به شرح این دو مهمّ می پردازیم:
حجاب: امانتدار گل و هجرت: پروازي به شهر عشق
اشاره
خداوند عزّ وجلّ در سوره احزاب ( 33 )، آیه 59 می فر ما ید: (یَا أَیُّها النبِی قُلْ لِأزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نسَاَءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ
جَلَابِیبِهِن ذَالِکَ ادْنَی أنْ یُعْرَفْنَ فَلَایؤْذَیْنَ وَ کَانَ الُله غَفورأ رَحِیماً) اي پیامبر! به زنان، دخترانت و نیز به زنان مؤمنین بگو جِلباب یعنی
پوشش هاي خود را بر خود بگیرند تا شناخته شوند که آنها اهل ستر و صلاح اند، مورد اذیّت قرار نگیرند،و خداو ند آمرزند?
مهربان است" .) جِلباب " به معناي یک پوشش سراسري است یعنی زن باید از سر تا قدمش پوشیده باشد. و نیز در آیهء 53 همین
سوره در قسمتی می فرماید: (وَإِذا سَأَلْتُموهنَّ مَتَاعأ فَاسْئَلُوهنَّ مِنْ وَرَاَءِ حِجَابَ ذَالِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکمْ وَ قُلوبِهِن" ) و چون از زنان جیزي
،( خواستید از پشت پرده حجاب از آنان بخواهید که این براي دل هاي شما و دل هاي آنان پاکیزه تر است .) و نیز در سوره نور ( 24
آیهء 31 می فرماید": و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را از هر نامحرمی فر وبندند و پاکدامنی و رزند و زیورهاي خود را آشکار
نکنند مگر آنچه که طبعاً ظاهر است و باید مقنعه هاي خود را بر گردن خویش فرواندازند ". مردان خیره سر، آن روبهان مکّار
اشک تمساح ریختند و در خطاب به دختران معصوم ، عاجزانه گفتند: اي بلبل محبوس! تاکی و تا چند در این قفس دربندي؟! بیا و
خود را آزاد کن. غافل از آن که این ترفند براي صید آن پرندگان زیبا بود تا آنها را به چنگآورند و خونشان را بمکند. پس صیّادان
فریبکار ناگهان بیرون جهیده و حجاب زنان را دریدند تا آزادانه به چشم چرانی پرداخته از آنان کام دل بگیرند. آري شهر زنان در
صفحه 8 از 26
امن و امان بود که دشمن خونخوار شبیخون زد و دروازه آن را گشود؛ امنیّت را سر برید و خواب راحت را از چشم ها ربود. یک
چشم هزره و پلید، چشم هزار پدر را به خون کشید و یک دست ناپاك، دست هزار شوهر را قفل زد، بله،آن زنِ پوشیده در چادرِ
حجاب، آزاد بود و سالم ، ولی با کشف حجاب به اسارت بولهوسان درآمد و از تیر نگاهشان سخت مجروج شد. چه جمله زیبائی
است از شهید مطهّري که فرمود": حجاب مصونیَت است نه محدودیَت "زنِ باحجاب از چشم هزاران جوان هوسران محفوظ است،
امّا بی حجاب همیشه در تیررس آنان و مورد خطر است، و دست گلچین هم فقط گل هاي تازه را می چیند و چون پژمرده شد در
مُشت خود می فشرد و بدور می اندا زد، پس اي گل زیبا! گول بوئیدن او را مخورکه او فقط به خود می اندیشد و میگوید": گل
همین پنج روز و شش باشد. آنها را بگیر و ببوي و پرپر کن و به سراغ دیگري برو ".آري این گناه تو بود که با نمایش نیمه عریان
خود، آتش شهوت را برافروختی و خرمن عفّت را به باد دادي، هزاران چشم گرسنه را به دنبال خود کشیدي و صدها دل خفته را
بیدار کر دي. این نعره ها که می شنوي از حلقوم ناپاك دشمنان دین و دزدان شرف است که میگویند هر چه زن بیشتر خود را
بپوشاند حسّ کنجکاوي مردان بیشتر تحریک می شود. نه این طور نیست؛ بلکه زن هر چه بیشتر خوداَرائی کند و کالاي عفافش را
عرضه نماید، غریزه هاي جنسی شدیدتر شعله می کشند. مگر نتایج شوم این تجربهء تلخ را در اروپا مشاهده نکرده اید که هر روز
فساد و روسپی گري رو به فزونی است و دولتمردانشان از کثرت بچه هاي نامشروع و حرامزاده به فر یاد اَ مده اند؟! آنهاکه از قید
حجاب، آزاد و نسبت به عفاف و تحفّط افسارگسیخته اند پس چرا هنوز سیر نشده و دائماً به دنبال طعمهء لذیذترند؟! ببیندید
"همفر "جاسوس انگلیس در ممالک اسلامی چه می گوید، او در خاطرات خود ا صفحهء 84 می نویسد": از جملهء دستورات
کتاب مأموریّت این بوه... در مسألهء بی حجابی زنان بایدکوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و
رهاکردن چادر مشتاق شوند و باید به استناد شواهد و دلائل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عبّاس متداول شده-
وظیفهء مأموران ما آن است که جوانان مسلمان را به عشق بازي و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند، فساد را گسترش دهند و زنان
غیرمسلمان کاملأ بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند. 2 این است آن دست جنایتکار دشمن که از آستین
خیانت بیرون آمده و با شمشیر تیزش چادر عفت را بر سر زنان مسلمان دریده و با نعره" آزادي" گوش همه راکر و چشم ما را کور
نموده است. آیا بدحجابی و بی حجابی جز این نتیجه اي دا ردکه فساد و فحشا را در جامعه اشاعه دهد، مردان را ا ز تشکیل خانواده
دلسرد کند، طلاق را رواج دهد، زنا را آسان نماید و امنیَت اجتماعی را به خطر اندازد؟! پس بهوش باش اي زن مسلمان که سارقین
مسلّح در کمین نشسته اند تاگوهر گرانمایه ات را برُبایند و با تبهکاري و فریب، دامنت را آلوده کنند. ا- دست هاي ناپیدا، خاطرات
همفر جاسوس انگلیس در کشورهاي اسلامی. 2- کاهش جمعیت ضربه سهمگین بر پیکر مسلمین، علامه آي?الله سید محمّد حسبن
حسینی طهرانی، ص 235
حجاب در آیینهء روایات
-1 امیرالمومنین علیه السّلام می فرماید": ما در خدمت رسول خدا صلّی الله علیه، آله و سلّم نشسته بودیم پس آن حضرت فرمود:
چه چیزي براي زنان بهتر است؟ ما همه به زحمت افتادیم- هر کس جوابی داد- بعد از متفرّق شدن من این سؤا ل و جواب ها را به
فاطمه علیهاسلام خبر دادم و گفتم ما جواب آن را ندانستیم. فاطمه علیها سلام فرمو: امّا من می دانم". خَیْر لِلنِّساءِ أَنْ لَایَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ
لَایَرَاهنَّ الرِّجَالُ" ". بهتربن چیز براي زنان آن است که مردان را نبینند، مردان هم آنانان را نبینند ".امیرالمؤمنین می فر ما ید": من
خدمت رسول خدا برگشتم و جواب را گفتم رسول خدا فرمود : چه کسی این جواب را د اد؟ گفتم: فاطمه علیهاسلام. پس رسول
خدا از این کلام زیبا سخت تعجّب کرد و با این جمله آن را امضاء فرمودکه" إِنَ فَاطِمَ ۀَ بَضْ عَۀٌ مِنِّی" " فاطمه پار? تن من است" .
-2 جابر بن عبدالله می گوید: با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم به خانه فاطمه علیها سلام آمدیم رسول خدا در را بازکرد و
صفحه 9 از 26
فرمود ": السَّلام عَلَیْکُم " فاطمه علیها سلام عرضه داشت": عَلَیْکَ السَّلام یَا رَسولَ الله " پس آن حضرت فرمود": آیا داخل شوم"؟
فاطمه عرضه داشت بفرمائید. رسول خدا فرمود": من با آن کس که همراه من است "؟ فاطمه عرضه داشت": من مقنعه بر سر
24 * حجاب و هجرت پس فاطمه ندارم ".رسول خدا فرمود": با همان پارچه ات سر خود را بپوشان " ا- بحار الأنو ، ج 43 ، ص 54
3- امام کاظم علیها سلام سر خود را با شمدي که داشت پوشاند و رسول خدا دوباره اجازه خواست و سپس هر دو وارد شدیم". 1
علیه السّلام از پدرانشان از امیر المومنین علیهم السّلام نقل می کنند که رسول خدا از اصحاب خود پرسید": زن چیست "؟ اصحاب
گفتند: زن موجودي است بی حفاظ و آسیب پذیر که باید همیشه مستور باشد. رسول خدا فرمود": زن در چه حالی به پروردگارش
نزدیکتر است "اصحاب نتوانستند جواب دهند، این سوال به گوش بی بی فاطمه علیها سلام رسید آن مخدّره فرمود": ادْنی مَا تَکوُن
مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِهَا" ".نزدیک ترین اوقات زن به پروردگارش وقتی است که در انتهاي خانه، اطاق هاي عقب منزلش باشد"
4- امیرالمومنین علیه السّلام در وصیت خود به امام حسن علیه السّلام می پس رسول خدا فرمود": فاطمه پاره تن من است" . 2
فرماید: ا- بحار الأنوار، ج 43 ، ص 62 پ 2- بحار الأنوار، ج 43 ، ص 92 ..." زنان و دختران خود را در پرده حجاب نگه دار تا چشم
آنان از دیدن هاي ناروا بسته باشد. فَإنَّ شِدَةَ الحِجَابِ أَبْقَی عَلَیْهِنَّ که شدّت پوشیدگی براي آنها پایداري بیشتري است- و آنها را
محفوظ تر می دارد- پس همان گونه که از وارد شدن مردي که به او اطمینان نداري بر آنها جلوگیري میکنی، از خارج شدنشان
هم ممانعت کن " .و اي پسرم اگر می توانی برنامه اي داشته باشی که آنها هیچی مردي را جز تو نشناسند پس این کار را انجام
بده" 1 ا- بحار الأنوار، ج 103 ، ص 252
نگاه به نامحرم
اشاره
شیطان ملعون تیري به چلّ ?کمان گذاشت و از راه چشم تو صورت و اندام او را نشانه رفت، چشمت که به او افتاد، دل از جاکنده
شد و به دنبال چشم دوید و بی باکانه عشقش را ربود و در خود جاي داد. حالاکیست که این مهمان ناخوانده را از تاریک خانهء
دل بیرون کشد و زوایاي قلب را از جاي پایش پاك سازد؟! او با یک نگاه تو، پنجهء خون آشامش را در سینه ات فرو کرد و دار و
ندارت را به یغما برد، راه خانه ات را گم کردي، حیرت زده می گوئی چه کنم؟! مگر نشنیده اي که باباطاهر می گوید: ز دست
دیده و دل هر دو فر یاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجري نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد ولی اسلام
عزیز می گوید اینجا محلّ امتحان و کارگاه خودسازي است، با شیطان نفس بجنگ و وسوسهء دل را سرکوب کن، چشمت را فرو
بند و هیبت و جلال یار حقیقی را به خاطر آورکه رسول خدال صلّی الله علیه و آله و سلّم فر مو د": نگاه، تیر مسمومی است از
تیرهاي ابلیس، پس هر کس از ترس خدا آن را ترك کند خداو ند به او ایمانی عطا فرماید که شیرینی اش را به قلب خود
بچشد". 1 و نیز امام صادق علیه السّلام فرمود": هرکس چشمش به زنی افتاد پس نگاهش را به آسمان دوخت یا به پائین انداخت،
خداو ند در همان لحظه حورالعینی به ازدواج او در می آورد، قبل از این که چشم از آسمان یا زمین برگیرد". 3 حضرت رضا علیه
السّلام در نامه اي مرقوم فرمودند": نگاه به موي زنان حرام است چون مردان را به هیجان می آو رد، به فساد می خواند-، هر چه
مانند مو محرّك باشد ". 4 رسول خدا صلّی الله علیه و اله و سلم فرمود": هرچشمی روز قیامت گریان است جز چشمی که از خوف
1- بحارا لاْ نوا ر، خدا بگرید،و چشمی که از آنچه خدا حرام کرده بسته گردد،و چشمی که شب را در راه خدا به صبح آو رَد". 4
4- بحار الأنوار، ج 104 ، ص 35 و نیز آن حضرت 34 ، 3- بحار الأنوار، ج 104 2- بحار الأنوار، ج 104 ، ص 37 ج 104 ، ص 38
فرمود": هرکس چشم خود را از حرام پرکند خداوند آن چشم را در رو ز قیامت به میخ هاي آتشین عذاب کندواز آتش پر نماید،
صفحه 10 از 26
پس چون حساب خلائق تمام شد او را به جهنّم امر فرماید ". ا بله، همچنان که مردان نباید به زنان نامحرم نگاه کنند، زنان هم نباید
به مردان بنگر ند؛ لذا وقتی فاطمه علیها سلام در خدمت پدر بزرگوارش بود و شخص کوري وارد شد، فاطمه علیها سلام خود را از
او پوشاند و مخفی کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و اله و سلّم پرسید": چرا چنین کردي "؟ فاطمه علیها سلام عرضه داشت": اگر او
مرا نمی بیند من که او را می بینم مضافاً به این که او بوي مرا می شنود ". پس رسول خدا فرمو د": شهادت می دهم که تو پاره تن
منی" . 3 یکبار هم عایشه و حفصه خدمت رسول خدا بودند که ابن ام مکتوم که مردي کور بود اجازه ورود گرفت. رسول خدا به
-2 آنها فرمودند": بلند شوید، به داخل اطاق برو ید ".آنها گفتند او کور است. رسول خدا فرمود: 1- بحار الأنوار، ج 104 ، ص 37
بحار الأنوار، ج 43 ، ص 91 " اگر او شما را نمی بیند شماکه او را می بینید" 1 و نیز رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
"خشم خداوند شدید است بر زنی که چشم خود را از غیر شوهرش پرکند و به او خیره شود". 3 امیر المومنین علیه السَ لام می
فرماید: (شکرگزاري چشم از دیگر اعضاء کمتر است. پس خواسته هایش را ندهید و به میلش رفتار نکنیدکه شما را از یاد خداي
عزّو جلّ باز می دارد .) 3 حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام می فرماید": بپرهیزید از نگاه که بذر گناه را در قلب می
نشاند و آن براي فتنه و آلودگی کافی است" . 4 حضرت باقر علیه السّلام فرمود": حضرت موسی علیه السلام وقتی براي دختران
حضرت شعیب آب از چاه کشید، آنها زو دتر از هر روز به خانه برگشتند جریان را به عرض پدر رساندند که امروز مرد صالحی به
ماکمک کرد حضرت شعیب یکی از دختران را فرمودکه نزد آن مرد برو و او را بگو بیاید تا اجرش را بدهم. پس آن دختر با کمال
3- بحار الأنوار، ج حیا و عفاف نزد حضرت موسی آمد، گفت پدرم شما را به خانه دعوت 1- وسانل الشیعه، ج 104 ، ص 171
3- بحار ألاْنوار، ج 104 ، ص 36 کرده است حضرت موسی بلند شد و به دختر شعیب فرمود تو از پشت من حرکت کن 104 ، ص 39
و راه را به من نشان بده اگر خطا کردم با انداختن سنگریزه مرا راهنمائی کن که ما فرزندان یعقوب حتّی زنان را از پشت سر نگا ه
نمیکنیم. پس آن دختر هم چنین کرد تا به خانه رسیدند و به پدر عرضه دإشت": یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْه إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ القَوِيّ الْأَمِینُ
1" اي پدر این مرد را براي کمک خود اجیر کن که بهترین اجیرکسی است که هم قويّ بأشد، هم امین " .اما قدرت موسی علیه "
السلام را از همان کشیدن آب فهمیده بود، پدرش پرسید: امانت او را ازکجا فهمیدي؟ گفت: از آنجاکه به من امر کرد تا در پشت
او حرکت کنم"... 3 بله، این یک روش است که پیغمبر خدا از دنبال رفتن یک دختر آن هم براي رسیدن به خدمت پیغمبر دیگري
چون حضرت شعیب، می ترسد و خود را در این دام نمی اندازد. یک روش هم نشان دادن فیلم هاي مهیّج و نمایش زنان عشوه گر
است که نه تنها جوانان بیچاره را بلکه پیران خفته را تحریک می کند و صدها فساد و زنا و دختر دزدي و رقابت هاي عشقی و
روابط نامشروع به دنبال می آورد؛ پس خانواده ها از هم می پاشند و مردها از زیر بار سنگین عائلهء خود فرار می کنند. زهی سقوط
2- بحا ر الأنوأر، ج 13 ، ص 59 و بدبختی، زهی نکبت و تباهی. ا- سورهً قصص ( 28 )، آي ? 26
بی حجابی اؤلین خاکریز دشمن
سپاهیان اسلام پیر وزمندانه سرزمین کفر را فتح کر ده پرچم" لا اله الأ اللّه" را بر فراز هر کوي و برزن به اهتراز درآوردند. شهر،
لحظه هاي حسّاسی را می گذراند و در هر جا سخن از ره آوردهاي اسلام بود. یکی به آب و نان فکر می کرد و دیگري به کسب
وکار، امّا در این میان آنچه از همه وحشت انگیزتر می نمود مفاسد همه گیر و بنیان برانداز اجتماعی بود که در هر خانه وکاشانه اي
راه یافته، به هر گذرگاهی به کمین ایستاده بود، پرده هاي عفاف بر باد رفته و فحشاء گریبانگیر و فراگیر، دامن هر جوانی را به
آلودگی می کشید، همه می کوشیدند تا از قافلهء بی بند و باري عقب نمانند. در این میان زن هاي هرزه و هرجائی ، بهترین
آتشگیره هاي این معرکه بودند که هر روز خود را با آب و رنگی تازه بر سر گذرگاه جوانان عرضه می کردند و آتش درونی آنها
را دامن می زدند. سیل شهوات آنچنان بر دل ها هجوم می آورد که گوئی لشکري بی امان بر مشتی عاجز و ناتوان بشورند. این
صفحه 11 از 26
بودحسه یکباره فریاد" اللّه اکبر "فضاي شهر را پر کرد و منادي حکومت جدید همه را به اجتماع در میدان بزرگ شهر فرا خو اند.
زن و مردف کوچک و بزرگ سراسیمه به میدان شهر نزدیک شدند، انبوهی از جمعیت گرد آمد، دختر و پسر شانه به شانه، درهم
و برهم موج می زد و همه در انتظار اوّلین دستور حاکم جدید لحظه شماري میکردند که ناگاه جوانی خوشسیما همچون پاره اي از
ماه در وسط میدان ظاهر شد و بعد از نگاهی طولانی و عمیق یکباره چون شیر خشمگین غرشی کرد و نعره اي سهمگین سر دادکه:
"نه! نه! این شهر با وضعی که من مشاهده میکنم جاي پیاده شدن احکام پاك و مطهّر اسلام نیست " پس از لختی سکوت، آستین
هاي پیراهنش را بالا زد و هر چه نیرو داشت درگلویش جمع نمود و با دست هاي نیر ومندش اشاره کر د و فر یاد برآورد که": زن
ها همه برگردند و در پشت مردها بایستند، خود را از مردها جدا کنند ". نفَس ها در سینه حبس شده بود و کسی را یاراي سخن
نبود سکوتی مبهم و سنگین همه را فراگرفته بودکه بار فریاد آن جوان برخاست که": امروز حاکم بر شما اسلام است و اوَلین دستور
اسلام حجاب ،از این پس باید زن هاي این شهر به حکم اسلام در پرده عفاف و حجاب، خود را از چشم هرز ه پوي زهرآلوده اي
حفظ کنند، و تا هنگامی که شما عروسک هاي هوسباز در تیررس چشم جوانانید هرگز روي صلاح و سداد را نخواهید دید ".تمام
مردم به جنب و جوش افتادند، کوچه باز می کردند زن ها از میان آنها میگذشتند تا به کناره میدان رسیدند و سپسحاکم پرقدرت با
جلالتی تمام به جوان ها خطاب کرد وگفت": تا به امروز زن ها شما را به پرتگاه ذلَت و نکبت کشیدند امَا از امروز که به خانه
عفاف و حجاب می روند اگر کوچکترین تیر نگاهی از شما بر پرده عفاف آنها پرتاب شود با همان تیر جزاي خود را خواهید دید".
سکوتی مبهم همراه با احترام همه جا را فرا گرفته بود و قلب ها ناباورانه می طپید. لحطه ها به کندي میگذشت که ناگاه منادي ندا
داد: زن ها ازکناره هاي میدان ن متفرّق شده به خانه هاشان برگردند و مردها همچنان در میدان بایستند. دقایقی گذشت، زن ها
همه رفتند و سپس مردها را اجازه مرخّصی دادند. پس همه رفتند و هیچ دو نفري با هم سخن نمیگفتند مگر این که از این دستور
جدید تعجّب کرده بودند. یکی دو روز به همین منوال گذشت، دیگر خبري از فحشاء و عربده هاي مستانه نبود، ترسی مه آلود همه
را فراگر فته بو د، امّا مر دانِ پاك ا ندیش و سربه راه ، نفسی راحت کشیدند و با خیال راحت و خاطري مطمئن به کسب و کار
خود مشغول شدند. زن هاي عفیف و خوددار هم، دور از هر نگاه زهرآلود، یا در خانه ها نشستند و یا باحجابی کامل و شامل آن
هم به ضرورت از خانه بیرون می رفتند ولی گویی از میدان جنگ و تیررس دشمن میگریختند و دوباره با شتاب خود را به خانه می
رساندند؛ از آن طرف جوان هاي شیطان زده کم کم با ترس و لرز سر از خانه ها درآوردند و بر سر کوچه و بازار، خود را سرگرم
نشان می دادند ولی باگوشه چشم به دنبال طعمه هاي دیروزشان بودند که ناباورانه دیدند سفره هاي بی عفّتی همه یک جا جمع
شده و در بازار فحشا و گناه اصلًا جنسی براي فروش به چشم نمی خورد. این ها که تا دیروز هر زیباروئی را نمی پسندیدند و به
طمع مه پیکر و ماهروئی بهتر و فتنه گري جذّاب تر بودند امروز دیگر به کنیزي مطبخی هم دسترسی ندارند. دیگر زن پاك و
عفیف از زن هرزه و هرجائی متمایز نبود همه و همه در حجاب و پوشش رفتند. و به این ترتیب سنگر فحشا درهم کوبیده شد و با
فغ اوّلین خاکریز دشمن، بزرگ ترین حربه و سلاح از دست هر مرد و زن نابکار به تاراج رفت. کم کم روح ایمان در رگ ها به
جریان افتاد و اطمینان در خانه ها حاکم شد و نُقل هر مجلسی این جملات بود که قرآن می فرماید: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ
أَبْصَارِهِمْ... وَ قُلْ لِلْمؤْمِنَاتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ...) 1 به مردان با ایمان بگو چشم خودط ز زنان- فر، بندند و به زنان با ایمان بگو
چشم خود- از مردان- فرونهند. پس مهمانی هاي مختلط جدا شد، عروسی هاي مبتذل بهم خورد، برنامه هاي بدنام از صحنه خارج
شد و چراغ شب نشینی هاي ابلیسی خاموش گشت. آري حجاب با تمام سادگی اش، طوفان هاي سهمگین شهوت را می پراکند و
31 . با تمام آرامی اش سیل هاي ویرانگر طمع را فرو می خواباند. 1-سورهء نور ( 24 )، آیهء 30
اختلاط زن و مرد
صفحه 12 از 26
اشاره
رفت و آمد و آمیزش آزادانه بین زن و مرد موجب برافروخته شدن احساسات و تحریکات جنسی است و غالباً به گناه کشیده می
شود. لذا دین مقدّس اسلام تا حدّ ممکن از ارتباط بین زن و مرد می کاهد و به زنان حقّ بعضی از امور اجتماعی را نمی دهد.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلَم نهی فرمود زنی با غیر شوهر و یا غیر محرم خود بیش از پنج کلمه آن هم در موارد ضروري
سخن بگوید". أَکْثَرَ مِنْ خمْسِ کَلَمَاتٍ مِمَّا لَابُدَّ لَهَا مِنْهُ". 1 و نیز فرمود": هر کس با زن نامحرمی مصافحه کند و دست بدهد پس
خدا راخشمگین کرده، هر کس به زن نامحرمی بچسبد و او را لمس کند خداو ند او را با شیطان به 1و 2- بحار الأنوار، ج 104 ، ص
32 زنجیري از آتش ببندد و در جهنم افکند". 1 امیرالمومنین علیه السّلام به زن ها سلام می کرد ولی از سلام کر دن به زن هاي
جوان کراهت داشت و می فرمود": می ترسم از صداي آنها خوشم بیاید، گناه احتمالی آن از ثواب سلام بیشتر گردد" 2 شیطان به
حضرت موسی علیه السّلام گفت": با زنی که بر تو حلال نیست خلوت نکن که هیچ مردي با نامحرم خود خلوت نمیکند مگر این
که براي گول زدن و اغواي آنان خودم به شخصه اقدام میکنم ". 3 رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود": هر کس به خدا
و رو ز جزا ایمان دارد، در جائی که صداي نفسش را زن نامحرمی بشنود نمی خوابد" 4 امام باقر علیه السّلام در حدیث بسیار
مف ّ ص لی می فرماید": بر زنان اذان، اقامه- با صداي بلند- و نماز جمعه، جماعت و تشییع جنازه نیست و آنها نباید صداي خود را در
تلبیهء حج بلندکنند، و متولّی امر قضاو ت شوند، و براي دیدق هلال- به جاي بلند- بروند، چون از جاي خود برخاستند سزاوار
-4 3- بحار ا لأنوار، ج 104 ، ص 48 نیست مردي جاي آنها بنشیند مگر بعد از سرد شدن آنجا "... 2- بحار الأنوار، ج 104 ، ص 37
5 وسانل الشیعه، ج 104 ، ص 162 امیرالمومنین علیه السّلام فرمود": اي اهل عراق به من خبر داده اند بحار الاُنوار، ج 104 ، ص 50
که زنان شما سینه به سینهء مردانتان در کوچه و بازار حرکت میکنند، آیا خجالت نمیکشید؟! خدا لعنت کند کسی راکه غیرت
ندارد". . 1 رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نهی فرمود که زن بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود، که در این صورت تمام
فرشتگان آسمان.... او را لعنت می کنند تا به خانه اش برگردد ". 2 و نیز آن حضرت فرمود... ": اگر زنی زینت کرده و با بوي
خوش از خانه خارج شود و شوهرش به آن راضی باشد، براي شوهر به هر قدمی خانه اي در آتش ساخته می شود. پس بال زن
هایتان را کوتاه کنید- و آنها را در تجاو ز از حدشان آزاد نگذارید- که در این کار رضایت و سرورو داخل شدن در بهشت است.
سفارش مرا در مورد زنان بکار بندید تا از شدّت حساب در رو ز قیامت نجات یابید، هرکس این وصیّت را حفظ نکند در پیشگاه
3- بحار 2- بحار الأنوار، ج 103 ، ص 243 1-و سائل الشیعه، ج 14 ، ص 174 حضرت حقّ بد وضع، حالی خواهد داشت". 3
الأنوار، ج 103 ، ص 249 در تاریخ زندگی حضرت موسی علی نبیّنا و آله و علیه السّلام آمده است که وقتی براي فتح شهر" اربحا"
لشکر کشید، مردم نزد" بلعم بن باعورا "که از فرزندان حضرت لوط علیه السّلام بود رفتند و با حیله و مکر و اصرار او را وادار
کردند که به لشکریان حضرت موسی نفرین کند چون او اسم اعظم را می دانست، ولی بعد از جریان مفصلی که در تاریخ ثبت
است دعایش مستجاب نشد، و لذا دست به حیله اي زد و دستور داد زن هاي خود را زینت کنید و کالاهاي مورد نیاز را به آنها
بدهید تا بروند و به لشکریان حضرت موسی بفروشند، پس اگر هر کدام از لشکریان قصد آمیزش با آنهاکردند ممانعت نکنند.
مردم شهر اریحا هم این دستور را عمل کردند و دخترها و زن هاي زینت کرده در بین لشکریان پخش شدند، یکی از سرلشکران به
نام" زمري " دست زنی راگر فت و نزد حضرت موسی علیه السّلام آورد وگفت: من گمان میکنم بگوئی این زن بر تو حرام است؛
به خدا قسم حرف تو را نمی پذیرم، پس آن زن را داخل خیمه اش برد و با او زناکرد. خداوند هم طاعون را در لشکریان شیوع داد.
پس از چندي" نحاص " که برادرزاده حضرت مو سی بود آمد و دید در بین لشکریان طاعون آمده، گفت: چه خبر شده. گفتند:
مردم این شهر زنان و دختران خود را در میان لشکریان آزاد گذاشتند و خداوند این بلا را بر ما وارد کرده است فحاص که مردي
قويّ و زورمند بود آمد و به زمري وارد شد و دید به عمل زشت زنا مشغول است همانجا با نیزه اش هر دو را به هم دوخت پس
صفحه 13 از 26
طاعون رفع شد". 1 این است نتیجه اختلاط زنان و مردان و بی بند و باري و گفت و شنود آنان. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و
سلّم فرمود ": هرکسی با زن نامحرمی شوخی کند خداو ند او را به هر کلمه اي هزار سال در آتش حبس میکند.و نیز اگر زنی به
مرد نامحرمی رغبت کند و آن مرد او را لمس کند یا ببوسد یا شوخی کند و یا با او آمیزش نماید، همهءگناه و عقوبتی که براي مرد
2- بحار الأنوار، ج 76 ، ص 363 374 ، 1- بحار الأنوار، ج 13 است براي او نیز خواهد بود". 2
اختلاط محارم
برخورد زن و مرد به قدري خطرناك و وسوسه انگیز است که اسلام عزیز حتّی براي اختلاط محارم با یکدیگر قوانینی وضع کرده تا
خداي ناخواسته گرفتار طغیان نفس و شعله ور شدن غرائز جنسی نشوند. مردي به رسول خدا صلّی الله علیه و آ له و سلّم عرض کر
د: اي رسول خدا! خواهر من موهاي خود را به من نشان می دهد. رسول خدا فرمود ": نه!! من میترسم اگر زیبائی ها و مو و مچ هاي
دستش را ظاهر کند کار شما به حرام بیانجامد". 1 امیرالمومنین علیه السّلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم پرسید": آیا
براي وارد شدن به مادرم اجازه بگیرم "؟ حضرت فر مود": بله- آیا دوست داري او را بدون لباس ببینی "؟ عرض کر د: حضرت فر
مود": پس اجازه بگیر ".یعنی بی خبر بر او وارد نشو. 2 رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود": هرگا ه یکی از شما مردان
بخواهد زنی از محارم خود را که به سنّ عادت زنانگی رسیده ببوسد، خواهرتان باشد یا عمّه و یا خالهء شما پس باید بین دو چشم
و یا سر او را ببوسد و از بوسیدن صورت و دهان آنها باید خودداري کرد". 3 مسأله تحریکات جنسی به قدري حسّاس است که
، 3- بحار الأنوار، ج 104 گاهی مانند انباري از باروت با جرقّه اي آ تش می گیرد و رسوائی ها 1و 2- بحار الاْنوار، ج 104 ، ص 38
ص 38 به بار می آورد. لذا شارع مقدّس آن را از سنین کودکی کنترل کر ده است. امام صادق علیه السّلام می فرماید": هر گاه
دختري به شش سالگی رسید دیگر سزاوار نیست او را ببوسی" . 1 امیر المومنین علیه السّلام می فرماید": مادران نباید دختران شش
ساله خود را لمس کنند که این شعبه اي است از زنا". 2 از امام صادق علیه السّلام پرسیدند، دختر کوچکی به سنّ شش سالگی با ما
نامحرم است. حضرت فرمود": لاتَضعْهَا فِی حِجْرِكَ وَ لَاتُقَبِّلْهَا " 3" او را در رو ي دامن خود نگذارو او را نبوس.) امام صادق علیه
السّلام فرمود": پسربچه ها، دختران شش ساله را نبوسند و پسران هفت ساله زنان را نبوسند" 4 رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم
فرمود": فَرَقُوا بَیْنَ أَوْلَادِکمْ فِی المَضاجِعِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ سِنِینَ" "هنگامی که فرزندان شما به هفت سالگی رسیدند رختخواب آنها را
5- بحا ر ا لانوا ر، ج 104 ، ص 96 از یکدیگر جداکنید ". 1و 2و 3و 4- وسانل الشیعه ج 14 ، ص 170
زنان عفیف
مرحوم آیۀ الله سیّد باقر مجتهد سیستانی والد محترم آیۀ الله العظمی سیستانی می فرمود: من براي زیارت حضرت ولیّ عصر
ارواحنافداه چهل جمعه ختم زیارت عاشورا گرفتم، در یکی از جمعه هاي آ خر نوري مشاهده کردم، به دنبال نور رفتم دیدم نور از
خانه کوچک و فقیرانه اي است؛ وارد شدم دیدم حضرت ولیّ عصر حجّۀ بن الحسن علیه ال ّ ص لوة و السَلام در اتاقی کنار جنازه اي
نشسته اند؛ من سلام کردم، حضرت- پس از جو اب- فر مو د: (چرا این گونه دنبال من میگردي؟!- بعد به آن جنازه اشاره کرده
وفرمودند- مثل این باشید تا من دنبال شما بیایم این بانوئی است که در دوره بی حجابی- رضاخان پهلوي- هفت سال از خانه بیرون
نیامده مبادا نامحرم او راببیند". 1 عصر عاشورا وقتی خیمه هاي امام حسین علیه السّلام را غارت کردند، یکی از لشکریان به دنبال
دختري از دختران آن حضرت افتاد و چون به او رسیدگوشواره ازگوش آن بانو کشید وگوشش را درید، آن دختر معصوم بیهوش
شد و بعد از بهوش آمدن دید سرش به دامن عمّه اش زینب است، او نه از تشنگی نالید و نه از سوزش گوش شکایت کرد بلکه
گفت: ا- گوهر صدف، ص 48 " عمه جان آیا پارچه اي داري من سر خود را بپوشانم زینب علیها سلام فرمود": دخترم براي ما
صفحه 14 از 26
چیزي باقی نگذاشته اند ".و نیز حضرت سکینه علیها سلام در شکایت به بابا گفت"پدرجان این ها چادر از سر ما ربوده اند"
حضرت زینب علیها سلام هم در مجلس عبیدالله آستین لباسش روي خود را از نامحر مان پوشاند. اینها نمونه کوچکی است از
حجاب و عفاف اسلامی که باید دختران و زنان مسلمان الگو بگیرند و بدان عمل سعادتمند شوند.
زنان بدکردار
حضرت عبدالعظیم حسنی که بارگاه نورانی اش درشهر ري است از حضرت جوادالائمه علیه السّلام نقل می کند آن حضرت از
پدرش و او از پدرانش روایت کرده اند امیرالمومنین علیه السلام فرمود": من و فاطمه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم وارد
شدیم، دیدیم آن حضرت شدیداً گریه میکنند ،من گفتم پدر و ماد رم فداي شما باد چرا اینگونه گریه می کنید؟! رسول خدا
فرمود": اي علیّ در شب معراج زن هایی از امّت خود را در عذاب شدیدي هستند، از دیدن و ضع آنها بسیار اندوهگین شدم،
گریستم. سپس رسول خدا انواع عذابهائی که دیده بود بیان فرمود. فاطمه علیها سلام عرضه داشت": پدرجان اي حبیبم و اي روشنی
چشمم! مرا خبر ده که عمل و سیره آن زنان چه بوده که به این عذاب ها مبتلا شده بودند "؟ !رسول خدا فرمود": اي دخترم! امّا آن
زنی که به موهایش آویخته بود، مغزش از شدّت آتش می جوشید، او زنی است که موي خود را از مردان نمی پوشانده. امّا آن زنی
که به زبانش آو یخته بود، آب جوش بر حلقش ریخته می شد، او زنی است که شوهرش را اذیت می کرده.. و اما آن زنی که به
سینه اش آو یزان بود، او زنی است که شوهرش را از بهره گیري از خودش مانع می شده: و اما آن زنی که به پایش واژگونه در
تنوري از آتش آویخته شده بود، او زنی است که بدون اجازه شوهر از خانه خارج می شده. و امّا آن زنی که گوشت خود را می
خورد، در زیر پایش آتش برافرخته بود، او زنی است که بدنش را براي مردان نامحرم زینت می داده. و اما آن زنی که دست هایش
را به پاهایش بسته بودند،و طهارت خود را مراعات نمی نموده، براي جنابت و حیض، غسل نمیکرده، نظافت زنانه را رعایت نداشته
و نماز را خوار می شمرده است. و امّا آن زنی که کور وکر و لال در تابوتی از آتش بود و مغزِ سرش از بینی خارج می شد، بدنش
از جذام و برص پاره پاره شد ه بود، او زنی است که از زنا حامله شده و بچه اش را به شوهر خود نسبت می داده. و اما آن زنی که
گوشت بدن خود را با قیچی پاره پاره میکرد، او زنی است که خود را در اختیار مردان قرار می داده است. و اما آن زنی که
صورت، بدنش آتش گرفته بود و روده هاي خود را می خورد، او زنی است که براي زنا وساطت میکرده. وامّا آن زنی که سرش
چون خوك، بدنش چون حمار بود و هزاران نوع عذاب بر او می بارید، او زنی است سخن چین و دروغ پرداز. و اما آن زنی که به
صورت سگ بود، آتش از دهانش خارج می شد و ملائکهء عذاب با گرزهاي آتشین بر سرش میکوفتند، او زنی است آوا زه خوان
و حسود. سپس رسول خدا فرمود": وا ي بر آن زن که شوهرش از او خشمگین باشد و خوشا به حال آن زنی که شوهرش از او
راضی باشد". 1 ا- بحار الأنو ار، ج 103 ، ص 245 آیا این حدیث شریف براي بیداري زنان مسلمان کافی نیست؟! آیا از این همه
عذاب درامانند؟! آیا وقت آن نرسیده که حجاب خودرا به گونه اي حفظ کنندکه فاطمه علیها سلام از آنها راضی باشد؟! یکی از
علماي مشهد مقدَس می فرمود: روزي در محضر حجّۀ الاسلام سید یونس اردبیلی بودم، جوانی آمد و گفت، دو روز پیش مادرم را
که دفن می کردم کیف کوچکی که اسناد و مدارك و چک هائی در آن بود از جیبم افتاده است، آیا اجازه می دهید نبش قبر کنم
و آن مدارك را بردارم؟ ضمناً نامه اي به مسولین قبرستان بنو یسید که به من این اجازه را بدهند. مرحوم اردبیلی فرمودند: همان
قسمت از قبر را که می دانید مدارك در آ نجاست، بشکافید. چند روز بعد آن جوان را دوباره در منزل مرحوم اردبیلی دیدم. آقا
پرسید آ یا مدارك را پیداکردید؟ جوان جواب نداد و غمگین بود. بعد از اصرارگفت: بله، وقتی قبر را شکافتیم دیدم مار سیاهی
دورگردن مادرم حلقه زده و مرتّب دهان مادرم را نیش می زند. آقا پرسیدند آ یاکار زشتی از مادرت سر می زد؟ جوان گفت: من
چیزي نمی دانم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با نامحرم بی پروا بود و با سرو روي باز با آنها روبرو می
صفحه 15 از 26
شد و با نامحر مان شوخی می کرد و میخندید. 1 خداوندا! به مردان ما غیرت و به زنان ما عفّت عنایت فرما و شیطان را از ما دور کن
و قلب مقدّس حضرت ولیّ عصر روحی و ارواح العالمین له الفداء را از زن و مرد ما راضی و خشنود گردان". آمین ربَ العالمین"
-1 گوهر صدف، ص 48
هجرت پروازي به