گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد نوزدهم
جایگاه زن در نظام ارزشی و حقوقی اسلام








-1 وحدت ماهیت
انسان، یک نوع از انواع جانداران است که تمام افراد آن در انسانیت- که نوع بودن نوع، بدان بستگی دارد- برابرند؛ یعنی مردم از
حیث انسان بودن با یکدیگر اختلافی ندارند. بنابراین، زن با زن، مرد با مرد و مرد با زن از این لحاظ، یکسان هستند. خداوند متعال
می فرماید ?:یا أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُم الَّذي خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِ دَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثیراً وَ نِساءً وَاتَّقُواً الَله
الَّذي تَساءَلوُنَ بِهِ وَ الْأرْحامَ، إنَّ الَله کانَ عَلَیْکُمْ .. ( 1) رقیبا. اي مردم بترسید از پروردگارتان، آن که شما را از یک تن بیافرید و از
آن یک تن همسر او را و از آن دو، مردان و زنان بسیار پدید آورد. و بترسید از آن خدایی که با سوگند به نام او از یکدیگر چیزي
می خواهید و زنها را از خویشاوندان مبرید. هر آینه خدا مراقب شماست. و در جاي دیگر می فرماید: ... فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُئم أَنیّ لا
أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُم مِنْ ذَکَرٍ أَوْأُنْثی بَعْضکُمْ مِنْ بَعْضٍ ، فَالّذینَ هاجَروا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِم وَ أُوذوا فی سَبیلی وَقاتَلُوا وَقُتِلُوا،
لآُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ.? تمامی ترجمه هاي قرآنی از ترجمه دانشمند محترم اَقاي عبدالمحمد آیتی، نقل شده است. (مترجم) 1. سوره نساء/
مدنی: آیه 1. سَیّئاتِهِمْ وَلآُدْخِلَنَّهُئم جَنّاتٍ تَجري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِالله وَالُله عِنْدَهُ حُسْنُ ا لثَو ابِ. ( 1) پروردگارشان
دعایشان را اجابت فرمود که: من کار (اجر) هیچ کارکننده اي را از شما، چه زن و چه مرد- همه از یکدیگرید- ناچیز نمی سازم.
پس گناهان کسانی را که مهاجرت کرد ه ا ند و از خانه هایشان رانده شده اند و در راه من آزار دیده اند و جنگیده اند و کشته
شده اند، می زدایم و آنان را در بهشتهاي که در ان نص ها جاري است، داخل میکنم؛ این پاداشی است از جانب خدا و پاداش
نیکو نزد خداست. تعبیر" بَعْضُ کُمْ مِنْ بَعْضٍ " در آیهْ اخیر، یک اصلی تشریعی است که جایگاه یکسان زن و مرد را در نظام ارزش
ها و نظام حقوق و تکالیف اسلامی، بیان می فرماید. از این رو زن در نظام ارزشی و حقوقی اسلام، از جایگاه و وضعیت متفاوتی
نسبت به مرد، برخوردار نیست: چراکه زن و مرد، هر دو از یک حقیقت، سرچشمه گرفته اند و به کمک یکدیگر قادرند، این
حقیقت را در خویش، تکامل بخشند: حقیقتی که در انحصار هیچ یک از این دو قرار ندارد و بدون طرف دیگر نمی توان بدان
دست یافت. آیه هاي 190 تا 195 از سوره آل عمران، براي زن و مرد، قلمرو واحدي را معلوم می فر ماید. براساس اَیات مزبور، زن
و مرد، به یک نظام ارزشی و حقوقی- تکلیفی، تعلّق دارند. روایتی که در زمینه سبب نزول اَیه 195 ، وارد شده است بر مفهوم فوق
تأکید دارد: مطابق این روایت، ام المومنین" ام سلمۀ "به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میگوید": اي رسول خدا، در
هجرت، هیچ نامی از زنان نشنیدم!. به دنبال این سخن، آیهْ ((فَاستَجابَ لَهُم رَبهم أَنیّ لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی"...
را نازل کرد. در واقع، اصل اخوّت اسلامی که در تعدادي از آیات قرآن کریم بدان تصریح شده است، تعبیر دیگري از ((بعضکم
. من بعض )) به شمار می اَید، کما اینکه عکس این مسأله نیز صادق است. بطور مثال اَیه شریفه: 1 سوره آل عمران/ مدنی. آیه 195
وَاعْتَصِ مُوا بحبلِ ا لِله جمیعاً وَلاتَفَرقُوا وَاذکُروا نِعْمَ ۀَ الِله عَلَیْکُمْ اِذْکُنْتم أَعْداءً فَآَلفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ، فَأَصْ بَحْتم بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً. ( 1) همگان
دست بر ریسمان خدا زنید و پراکنده مشوید و از نعمتی که خدا بر شما ارزانی داشته است، یاد کنید آن هنگام که دشمن یکدیگر
بودید و او دلهایتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شدید. پس اسلام یک نعمت الهی بود، که مسلمانان را با یکدیگر
.2 . برادر ساخت. در اَیه دیگر می فرماید: اِنَمأ المؤمِنُونَ إِخْوَة. ( 2) هر آینه مومنان برادرانند. 1. سوره ال عمران/ مدنی، آیه 103
. سوره حجرات/ مدنی. آیه 10
-2 وحدت در آ فر ینش
از دیدگاه اسلامی، زن و مرد در اصل خلقت با همدیگر تفاوتی ندارند و اصل آفرینش آنها، یکسان است: به آیات زیر توجه کنید:
صفحه 13 از 114
الف) وَانهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ والْأنْثی، مِنْ ئُطْفَۀٍ إِذاتُمْنی. ( 3) و اوست که جفتهاي نر و ماده را آفرید. از نطفه، آنگاه که در رحم
ریخته می شود. ب) ایحسَبُ الْأِنْسانُ أَنْ یُتْرَكَ سُدًي. أَلَمْ یَکُ نُطْفَۀً مِنْ مَنیِّ یمنی. ثُمَّ کانَ عَلَقَۀً فَخَلَقَ فَسَؤي. فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ
الذّکَرَ وَالْأُنْثی. ( 4) آیا انسان می پندارد که او رابه حال خود واگذاشته اند. آیا او نطفه اي از منی که در رحمی ریخته شده، نبوده
است. سپس لخته اي خون؟ آنگاه به اندام درستش بیافرید. و آنها را دو صنف کرد: نر و ماده. ج) وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَۀٍ مِنْ
طینٍ . ثم جَعَلْناهُ ئُطْفَۀً فی قَرارٍ مَکینٍ . ثمَ خَلَقْنا النُّطْفَۀَ عَلَقۀً فَخَلَقْنا الْعَلَقَۀَ مُضْ غَۀً، فَخَلَقْنا المضْ غَۀَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَ أَنشأْناهُ
4. سوره قیامت/ مکی: آیه هاي 36 تا 39 . فَتَبارَكَ الُله أَحْسَنُ الْخالِقینَ. ( 1) هر . خَلْقاً آخَرَ 3. سوره نجم/ مکی. آیه هاي 45 و 46
آینه ما انسان را ازگل خالص بیِافریدیم. سپس او را نطفه اي در جایگاهی استوار قرار دادیم، آنگاه از آن نطفه، لخته خونی آفریدیم
و از آن لخته خون پاره گوشتی و از آن پاره گوشت استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم، بار دیگر او را
آفرینش دیگر دادیم در خور تعظیم است خداوند، آن بهترین آفرینندگان. جمله موارد مشهور در سنّت که این حقیقت را بیان
میکند، سخن امام علی علیه السّلام درعهدنامه خویش به مالک اشتر است: و اعلم یا مالک أن النّاس صنفان: إما اخ لک فی الدّین،
او نظیر لک فی الخلق. اي مالک، بدان که مردم، دو دسته اند: یا برادر دینی تو هستند یا هم نوع تو در آفرینش. 1. سوره مؤمنون/
. مکی: آیات 12 تا 14
-3 وحدت نقش و وظیفه
یک نوع بودن انسان، اقتضا دارد که تمام افراد بشر، خواه زن و خواه مرد، از یک وظیفه عمومی و نقش و هدف و سرنوشت واحد
برخوردار باشند: الف- هدف محوري در آفرینش تمام افراد بشر نسبت به زن و مرد، یکسان است: خداي متعال می فرماید: وَ ما
خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلّالِیَعْبُدونِ. ( 2) جن و انس را جز بر اي پرستش خود نیافریدم. ب- مأموریت آبادانی و سازندگی زمین و
استخراج مواهب و بهره مندي از آنها براي زن و مرد، یکسان است: مسخّر ساختن طبیعت-که این مأموریت را آسان میگرداند- نیز
براي زن و مرد به یک میزان ممکن است: برخی از این موارد را براي خوانندگان محترم ذکر میکنیم: 1- خداوند متعال خطاب به
تمامی انسانها- خواه زن و خواه مرد- می فرماید: 2. سوره ذاریات/ مکی : آیه 56 . الُله الّذي خَلَقَ السَّمااواتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ
السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الَّثمراتِ رِزْقاً لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِيَ فِی الْبَحْرِ بِأمْرِهِ وَ سَخَّرَلَکُمُ الْأَنْهارَ وَ سَخَّرَلَکُم الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ
دائبَیْنِ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهارَ. وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلتموهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَۀَ الِله لاتُحْصُوها إِنَّ الْإنْسانَ لَظَلُوم کفّار. ( 1) خداست که
آسمان و زمین را آفرید و از آسمان، باران نازل کرد و بدان باران براي روزي شما میوه ها رویانید وکشتیها را رام شما کرد تا به
فرمان او در دریا روان شوند و رودها را مسخر شما ساخت. و آفتاب و ماه راکه همواره درحرکتند، رام شما کرد و شب و روز را
مسخّر شما گردانید. و هرچه از او خواسته اید به شما ارزانی داشته است و اگر خواهید که نعمتهایش را شمارکنید، نتوانید، که
آدمی ستمکار و کافرنعمت است. 2- در جاي دیگر خطاب به انسان- اعم از زن و مرد- می فرماید: خَلَقَ الْأِنْسانَ مِنْ نُطْفَۀٍ فَإِذاهُوَ
خَصیمٌ مُبین. و الْأَنْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فیهَا دِفْ وَ مَنافِعُ وَمِنْها تَأْکُلُونَ. وَلَکُمْ فیها جَمال حینَ تُریحونَ وَ حینَ تَسْرَحُونَ. وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ
اِلی بَلَدٍ لَم تَکُونُوا بالِغیه إِلّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤوفٌ رَحیمٌ . وَالخیْلَ وَالْبِغالَ وَالْحَمیَر لِتَرْ کَبُوها وَزینَۀً وَیَخْلُق ما لاتَعْلَمُونَ. وَعَلَی
الِله قَصْدُ السَّبیلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَلَؤ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعینَ. هُوَالّذي أَنْزَلَ مِنَ السَ ماءِ ماءً لَکُمْ مِنْهُ شرابٌ ومِنْهُ شَجَرٌ فیهِ تُسیمُونَ. یُنْبِتُ لَکُمْ
بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخیلَ وَ الْأَعْنابَ وَمن کُلِّ الَّثَمر اتِ إِنَّ فی ذلِکَ لَایَۀً لِقَؤمٍ یَتَفَکَّرونَ. وَ سَخَّرَلَکُمُ اللّیْلَ وَالنّهارَ وَالشمْسَ وَالْقَمَرَ وَ
النُّجُومُ مُسَخّراتٌ بأَمْرِهِ إِنَّ فی ذلِکَ لَایاتٍ لِقَؤمٍ یَعْقِلُونَ. وَ ما ذَرَالکُئم فیِ الْأَرْضِ مُحْتَلِفاً أَلْؤانُهُ، اِنَّ فی ذلِکَ لَاَیَۀً لِقَوْمٍ یَذَّکّرُونَ. وَ هُوَ
الَّذي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیّاً وَ تَسْتَخرِجُوا مِنْهُ حِلْیَۀً تَلْبَسُونها وَ تَرَي الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْ لِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.
وَأَلْقی فیِ الْاَرْض رَواسِیَ اَنْ تَمیدَبِکُمْ وَأَنْهاراً وَ سُبُلًا لَعَلکُمْ تَهتَدُونَ. وَ عَلاماتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یهتَدُونَ. ( 2) آدمی را از نطفه بیافرید. و
صفحه 14 از 114
2. سوره نحل/ مکی: آیات 4 تا . اکنون اوست که آشکارا دشمنی می ورزد. چهارپایان را 1. سوره ابراهیم/ مکی: آیات 32 تا 34
16 . برایتان بیافرید، شما را از آنها، حرارت و دیگر سودهاست. و ازگوشتشان می خورید. و چون شب هنگام باز می گردند و
بامدادان بیرون می روند، نشان تجمل شمایند. بارهایتان را به شهرهایی که جز به رنج تن، بدانها نتوانید رسید، حمل می کنند زیرا
پروردگارتان رؤوف و مهربان است. و اسبان و استران و خران را براي آن آفریده است که سوارشان شوید و نیز زینت شما باشند و
خدا چیزهایی آفریده که شما نمی دانید. بر خداست که راه راست را بنماید و از میان راهها نیز راهی است منحرف. اگر خدا می
خواست همه شما راهدایت می کرد. اوست که از آسمان برایتان باران نازل کرد. از آن می نوشید و بد ان گیاه می روید و
چهارپایان را می چرانید. و با آن برایتان کشتزار و زیتون و نخل ها و تاکستانها و هر نوع میوه برویاند. در این عبرتی است براي
مردمی که می اندیشند، و مسخّر شما کرد شب و روز را و خورشید و ماه را و ستارگان همه فرمانبردار امر او هستند. در این براي
آنها که به عقل درمی یابند عبرتهاست. در زمین چیزهایی با رنگهاي گوناگون آفرید. در این عبرتی هست براي مردمی که پند می
گیرند. اوست که دریا را رام کرد تا از آن، گوشت تازه بخورید و زیورهایی بیرون آرید و خویشتن را بد ان بیارایید و کشتی ها را
بینی که دریا را می شکافند و پیش می روند تا از فضل خدا روزي بطلبید، باشد که سپاس گویید، و بر زمین، کوههاي بزرگ افکند
تا شما ر انلرزاند و رودها و راهها پدید آورد. شاید هدایت شوید و نشانه ها نهاد و به ستارگان، را می یابند. 3- خداوند متعال، تمام
آدمیان را چنین مورد خطاب قرار می دهد: اَلمَْ تَرَأَنَّ الَله سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْري فیِ الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَیُمْسِکُ السَّماَء أَنْ
تَقَعَ عَلَی الْاَرْضِ اِلابِإِذْنِهِ، اِنَّ الَله بِالنّاسِ لَرَؤُوفٌ رَحیمٌ . ( 1) آیا ندیده اي که خدا هرچه را در روي زمین است، مسخّر شما کرده
است وکشتیها در دریا به فرمان او می روند و آسمان را نگه داشته که جز به فرمان او بر زمین نیفتد، زیرا خدا را بر مردم رأفت و
مهربانی است. 4- خداي متعال، خطاب به زن و مرد می فرماید: 1. سوره حج/ مدنی: آیۀ 65 . أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ الَله سَخَّرَلَکُمْ ما فِی
السماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَۀً وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی الِله بغَیْرِ عِلْمٍ وَلاهُديً وَلاکِتابِ مُنیرٍ . ( 1) آیا
ندیده ا ید که خدا هرچه را که در آَسمانها و زمین است رام شما کرده است و نعمت هاي خود را چه آشکار و چه پنهان به تمامی
بر شما ارزانی داشته و پاره اي از مردم بی هیچ دانشی یا راهنمایی وکتاب روشنی درباره خدا، جدال می کنند. ج- نسبت به موضوع
عبادت، آبادسازي زمین و تسخیر طبیعت، که وظیفه عمومی بشر محسوب می شود تمام افراد، اعمّ از زن و مرد، در حق بهره برداري
از نعمت هاي الهی و برخورداري هاي پاکیزه زندگی، همسان هستند. به عنوان نمونه، دو آیه را نقل میکنیم که مرد و زن را به طور
مساوي خطاب قرار می دهد: 1- یا بَنی آدَمَ خذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَکُلُوا وَ اشْرَبُوا وَلاتسْرِفُو ا إِنَّهُ لایُحِبُّ المسْرِفینَ. قُلْ مَنْ
حَرَّمَ زینَۀَ الِله الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیّباتِ مِنَ الرِِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَۀً یَوْمَ الْقِیامَۀِ...( 2) اي فرزندان آدم! به
هنگام هر عبادت لباس خود بپوشید و نیز بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خدا اسرافکاران را دوست نمی دارد. بگو چه
کسی لباسهایی را که خدا براي بندگانش پدید آورده و خوردنی هاي خوش طعم را حرام کرده است! بگو این چیزها در این دنیا
براي کسانی است که ایمان آورده اند و در روز قیامت نیز خاص آنها باشد. 2- وَ هُوَ الَّذي أنْشَأَ جَنّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشاتٍ
وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُحْتَلِفَاً أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمّانَ مُتَشابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ ، کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ اِذا أثمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَلاتُسْرِفُوا إِنَّهُ
لایُحِبُّ المسْرِفینَ. وَمِنَ الْأَنْعامِ حمَؤلَۀً وَ فَرشاً، کُلُوا مِمّا رَزَقَکُمُ الُله وَلاتَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشّیْطانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوّ مُبینٌ . ( 3) و اوست که
باغهایی آفرید. نیازمند به دار بست و بی نیاز از دار بست و درخت خرما وکشتزار، با طعمهاي گوناگون و زیتون و انار همانند در
3. سوره انعام/ مکی آیات 141 . 2. سوره اعراف/ مدنی: آیات 31 و 32 . عین حال ناهمانند. چون ثمره 1 سوره لقمان/ مکی آیه 20
و 142 . آوردند از آنها بخورید و در روز درو، حق آن را نیز بپردازید و اسراف نکنید که خدا اسرافکاران را دوست ندارد، و نیز
چهارپایانی که بار می برند یا در خور بار برداشتن نیستند از هرچه خدا به شما روزي داده است، بخورید و از شیطان پیروي نکنید
که او دشمن آشکار شماست. د- همسانی وظیفه عمومی انسانی نسبت به زن و مرد در تمام زمینه هاست: به طور نمونه، در زمینه
صفحه 15 از 114
اخلاقی- روحی و در زمینه طبیعت وکاربر روي آن و بهره مندي از نتایج آن، زن و مرد، در پیشگاه خداوند برابرند و از ارزش
یکسان برخوردارند. لذا در قرآن کریم، خطاب به زن و مرد می فرماید: قُلْ یا عِبادِيَ الذینَ اَسْرَفُوا عَلی أَنفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحمْۀِ
الِله إِنَّ الَله یَغفِرُ الذنُوبَ جمیعاً، إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ. و أَنیبُوا إِلی رَبِّکُم وَأَسلِمُوا لَهُ مِنْ قَبلِ أَنْ یَأْتیَکُمُ الْعذابُ ثُمَّ لا تُنْصرُونَ. ( 1) بگو
اي بندگان من که بر زیان خویش اسراف کرده اید، از رحمت خدا مأیوس نشوید: زیرا خدا همه گناهان را می آمرزد پیش از آنکه
عذاب فرا رسد و کسی به یاریتان برنخیزد. به پروردگارتان روي آورید و به او تسلیم شوید. از دیدگاه اسلام، معیار نزدیک شدن به
خدا و دور شدن از او و پاداش وکیفر الهی، براي مرد و زن، یکسان است: مَنْ عَمِلَ سَیَئَۀً فَلا یُجْزي إِلامِثلَها، وَمَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ
ذَکرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِن فَاولئِکَ یَدْخُلُونَ الجْنًۀَ یرزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ . ( 2) هرکس کار بدي بکند، جز همانند عملش، کیفر نیابد
و هرکس از مرد و زن که مؤمن باشد و عمل صالحی بجاي آرد، به بهشت د اخل شود و بی حساب، روزیش دهد. و در آیه شریفه
.1 ( دیگري می فرماید: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ اُتْثی وَ هُوَ مُؤمِن فَلنحْییَنَّهُ حَیاةً طَیّبۀً وَلَنَجْزِیَنَّهُم اَجْرَهُم بِاْحْسَنِ مَاکانُوا یَعْمَلُونَ. ( 3
3. سوره نحل/ مکی: آیه 97 . هر زن و مردي که کار نیکو انجام . 2. سوره غا فر/ مکی: آیه، 4 .54 - سوره زمر/ مکی: آیات 53
دهد، اگر ایمان آورده باشد، زندگی خوش و پاکیزه اي به او خواهیم داد و پاداشی بهتر ازکردارشان عطا خواهیم کرد. این مضمون
در آیات شریفه زیر به تفصیل بیشتري دیده می شود: إنَّ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لایاتٍ لِأُولیِ الْأَلْباب.
اَلذینَ یَذکُرُونَ الَله قِیاماً وَ قُعُود اوَ عَلی جُنُوبِهِم وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا، سُبحاَنکَ فَقِنا عَذابَ
النّارِ. رَبَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النارَ فَقَدْ اَخْزَیْتَهُ وَما لِلظّ الِمینَ مِنْ اَنْصارٍ . رَبَّنا انَّنا سَمعْنا مُنادِیاً یُنادي لِلْإیمانِ انْ آمِنوُا بِرَبِّکُم فَآمَنّا رَبَّنا
فَاغْفِرلَنا ذنوبَنا وَکَفِّر عَنّا سَیّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْاَبْرارِ. رَبَّنا وَآتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِکَ وَلاتُخْزِنا یَؤمَ اْلقِیامَۀِ إنَّکَ لاتخلِفُ المْیعادَ.
فَاسْتَجابَ لَهُم رَبُّهُم أَنیِّ لا اُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ اوْ اُنْثی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالّذینَ هاجَرُوا وَأُخْرِجوُا مِنْ دِیارِهِمْ وَاُوذُوا فی
( سَبیلی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَاکَفِّرَنَّ عَنْهُئم سَیِّئاتِهِمْ وَ لآُدْخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجري مِنْ تحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِالِله وَالُله عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّؤابِ. ( 1
هر آینه درآفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، خردمندان را عبرتهاست. آنان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو
خفته یاد میکنند و درآفرینش آسمانها و زمین می اندیشند: اي پروردگار ما، این جهان را بیهوده نیافریده اي، تو منزهی ما را از عذ
اب آتش بازدار. اي پروردگار ما! هرکس را که به آتش افکنی، رسوایش کرده اي و ظالمان راهیچ یاوري نیست اي پروردگار ما
شنیدیم که منادي به ایمان فرا می خواند که به پروردگارتان ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم پس اي پروردگار ما گناهان ما
رابیامرز و بدي هاي ما را از ما بزد اي و ما را با نیکان بمیران. اي پروردگار ما عطا کن به ما آنچه راکه به زبان پیامبرانت به ما وعده
داده اي و ما را در روز قیامت رسوا مکن که تو وعده خویش، خلاف نمی کنی. پروردگارشان دعایشان را اجابت فرمود که: من
کار هیچ مزدوري را از شما، چه زن و چه مرد که همه از یکدیگرید، ناچیز نمی سازم. پس گناهان کسانی را که مهاجرت کرده اند
- و از خانه هایشان رانده شده اند و در راه من آزار دیده اند و جنگیده اند وکشته شده اند 1. سوره آل عمران/مدنی: آیه هاي 190
195 . می زدایم و آنان را در بهشت هایی که در آن، نهرها جاري اش، داخل می کنم. این پاداشی است از جانب خدا و پاداش نیکو
نزد خداست. خداوند به همه بندگان، خواه زن و خواه مرد، نزدیک است و هرکس او را صداکند- بدون اَن که جنسیت او مهم
( باشد- پاسخ می شنود. وَإذاسَأَلَکَ عِبادِي عَنّی فَإنیّ قَریبٌ اُجیبُ دَعْوَةَ الدّاع اِذا دَعانِ، فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَلْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرشُدُونَ. ( 1
چون بندگان من، درباره من از تو بپرسند، بگوکه من نزدیکم و به نداي کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم. پس به نداي من پاسخ
دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند. و آنان که از خواندن پروردگار، خودداري ورزند، خواه زن باشند یا مرد، به دوزخ
خواهند افتاد: وَقالَ رَبکُمُ أدْعُونی اسْتَجِبْ لَکُمْ إن الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَخنَّمَ داخِرینَ. ( 2) پروردگارتان گفت:
بخوانید مرا تا شما را پاسخ گویم، آنهایی که از پرستش من سرکشی میکنند، زود است که در عین خواري به جهنم درآیند. ه- نوع
و ماهیت یکسان زن و مرد، همراه با وظیفه و نقش واحدي که براي این دو وجود دارد، اساس یگانگی مرد و زن را در استخلاف،
صفحه 16 از 114
تشکیل می دهند، لذا انسان- مردباشد یا زن- خلیفه خدا در زمین است و به عنوان جانشین خداوند وظیفه دارد تا به انجام تکلیف
عمومی خود، اقدام نماید: تکلیفی که از جانب خداوند، معین و تمام اسباب و لوازم انجام ان براي آدمی، فراهم گشته است. لذا،
پروردگار عالم، خطاب به انسان- زن و مرد- می فرماید: وَهُوَ الَّذي جَعَلَکُم خَلائِفَ الْأَرضِ وَ رَفَعَ بَغ َ ض کُم فَؤقَ بَغضٍ دَرَجاتٍ
3.. سوره . 2.سوره عافر/ مکی آیه 60 . 1.سوره بقره/ مدنی: آیه 186 ( لِیَئلُوَکُم فی مااتاکم إِنَّ رَبَّکَ سَریعُ الْعِقابِ وَإِنَّهُ لَغَفُور رَحیم 3
انعام/ مکی. آیه 165 . اوست خداي که شما را خلیفگان زمین کرد و بعضی را بر بعضی دیگر به درجاتی برتري داد تا شما را در
چیزي که عطایتان کرد. بیازماید. هر آینه پروردگارت زود کیفر می دهد و او آمرزنده و مهربان است. و- خداي متعال، انسان را-
زن و مرد- از نظر عقلی و روحی براي ایفاي این نقش و انجام این وظیفه عمومی و مسؤولیت هاي مربوط به آن، آماده ساخته است:
وَنَفْسٍ وَما سَوّاها. فَاَلْهَمَها فُجُورَها وَتَقْواها. ( 1) سوگند به نفس و آن که نیکویش بیافریده. سپس بدیها و پرهیزگاریش را به او الهام
کرد. ز- بر مبناي یگانگی نوع و ماهیت و وظیفه عام و نقش واحد و یکسانی امکانات درونی و بیرونی و وحدت جانشینی در زمین
و سرنوشت مشترکی که تمام افراد بشر، در نهایت خواهند داشت، می توان حکم کرد که همه انسانها- مرد و زن- به یک میزان در
قبال اعمال خود، مسؤولیت دارند: مسؤولیت، یک امر شخصی است، زیرا انسان- زن و مرد- در مقابل قانون دنیا، شخصاً مسؤول
است و در تعیین سرنوشت نهایی در آخرت نیز، هرکس مسوول کردار خویش به حساب می آید: لذا مسوولیت زن، نه کمتر از
مسؤولیت مرد است نه بیشتر، نه کوچک تر است و نه بزرگ تر، بلکه مسؤولیت هر دو به یک اندازه است. نمونه هایی از آیات
قرآن را در این زمینه می آوریم: الف) قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّاها. وَقَدْخابَ مَنْ دَسّاها. ( 2) هر که در پاکی آن کوشید رستگار شد، و هر
که در پلیدیش فرو پوشید، نومید گردید. ب)... وَ لاتَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إلّا عَلَیْها وَلاتَزِرُ وازِرَةٌ وزْرَ اُخْري، ثُمَّ إِلی رَبِّکُم مَرجِعکُم
فَیُنَبِّئُکُمْ بِماکُنْتم فیهِ تَخْتَلِفُونَ. ( 3) و هرکس تنها کیفر کار خویش را می بیند و کسی بار گناه دیگري را به دوش نمی کشد. سپس
2. سوره شمس/ مکی: آیات . بازگشت همه شما به نزد پروردگارتان است و او شما را به آن 1. سوره شمس/ مکی: آیه هاي 7 و 8
3. سوره انعام/ مکی: آیه 164 . چیزهایی که در آن اختلاف می ورزیدید، آگاه می کند. ... وَلِله ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی . 9 و 10
الْأَرْضِ لِیَجْزِيَ الَّذینَ اَساءُ وابِما عَمِلُوا وَمَجْزِيَ الّذینَ اَحْسَ نُوا بِالْحُسْنئ.... اَمْ لمَْ یُنَبَّأْ بِما فی صُحُفِ مُوسی. وَ ابْراهیمَ الَّذي وَ فیّ. اَلّاتَزِرُ
وازِرَة وِزْرَأُخْري. وَاَنْ لَیس لِلْإِنسانِ إلاّ ما سَ عی. وَإنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُري. ثُمَّ یُجْزاهُ الْجَزاءَ ا لْأَوْفی. ( 1) از آنِ خداست هرچه در آسمانها
و هر چه در زمین است تا بدکاران را در برابر اعمالشان کیفر دهد و نیکوکاران رابه کردار نیکشان پاداش،... یا از آنچه در صحیفه
هاي موسی آمده، بی خبر مانده است. یا از ابراهیم که حق رسالت را ادا کرد که هیچکس بارگناه دیگري را برندارد و اینکه بر اي
مردم پاداشی جز آنچه خود کرده اند نیست و زودا که کوشش او در نظر آید، سپس به او پاداشی تمام دهند. 1. سوره نجم/ مکی:
. آیه هاي 31 و 36 تا 41
-4 تفاوت صنفی و تنوع وظیفه خاص
انسان با وجود اَن که یک وظیفه عام و یکسانی دارد، موجودي است که از دو صنف تشکیل شده است: مرد و زن؛ پس انسان نه
فقط مرد است و نه فقط زن، بلکه مجموع آنهاست. اختلاف صنفی افراد انسان، موجب می شود تا شیوه و روش هر یک از اصناف
در ایفاي نقش خود و انجام وظیفه خویش، با صنف دیگر تفاوت کند. ما این حالت را" تنوع وظیفه خاص " می نامیم. پس زن و
مرد در چارچوب وظیفه عام خود، وظیفه خاصی را برعهده دارند که انجام درست آن، وظیفه عام انسان را در زندگی، قابل تحقق
می سازد. خداي متعال، زن و مرد را براي انجام وظیفه عام خود در زندگی، آماده ساخته است، پس در یک بخش وسیعی، زن و
مرد اشتراك وظیفه دارند و بخشی هم به وظیفه خاص آنان، واگذار شده است که از خصوصیت صنفی آنها، سرچشمه میگیرد. این
خصوصیت از جنبه انسانی یا از جنبه جایگاه اجتماعی، یا شایستگی لازم، براي عبادت و تقرب به خدا تفاوتی ایجاد نمیکند. در
صفحه 17 از 114
تعدادي از آیات سوره هاي مکی و مدنی، اشاراتی به این حقیقت در آفرینش انسان دیده می شود: سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلی. اَلذي
خَلَقَ فَسَوّي. وَالَّذي قَدَّرَ فَهَدي. ( 1) نام پروردگار بزرگ خویش را به پاکی یاد کن. آنکه آفرید و درست اندام آفرید و آنکه اندازه
معین کرد و سپس راه نمود. مراد از واژه" تقدیر "در آیه شریفه فوق، همان مواهب و امکانات عام و خاصی است که تمام
موجودات- از جمله انسان- را قادر می سازد تا به وظیفه عمومی خود در امور مشترك با دیگر هم نوعان، عمل کنند. صلاحیت ها
و امکانات خاص ناشی از ویژگی صنفی است که به هر نوع، امکان می دهد تا براي عمل به وظیفه عام نوع خویش، کمال لازم را
کسب کند. قرآن کریم، این حقیقت را، مختصّ به انسان ندانسته و آن را به منزله قانون عامی می شمارد که درباره تمام موجودات،
( صادق است: الف- إنّاکُلَّ شَیءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ . ( 2) ما هر چیز را به اندازه آفریدیم. ب- رَبُّنَا الَّذي اَعْطئ کُلَّ شیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدي. ( 4
پروردگار ما همان کسی است که آفرینش هر چیزي رابه او ارزانی داشته سپس هدایتش کرده است. ج- وَخَلَقَ کُلَّ شیءٍ فَقَدَّرَهُ
2. سوره قمر/ مکی: آیه . تَقْدیِراً. ( 4) و هر چیز را بیافریده است و آن را به اندازه آفریده است. 1. سوره اعلی/ مکی: آیات 1 تا 3
. 4. سوره فرقان/ مکی: آیه 2 . 3. سوره طه/ مکی: آیه 50 .49
-5 تفا وت وظیفه خاص؛ برتی یا فروتري
از مطالبی که بیان شد، نتیجه میگیریم که در نظام ارزشی، حقوقی و تکلیفی اسلام، نمی توان مدعی شد که برخی عناصر وظیفه
خاص، زن را از مرد پایین تر قرار می دهد. این اندیشه مشهور، هم در حوزه ارزشهاي انسانی- از جنبه نظري- و هم در انجام وظیفه
عام- از جنبه عملی- اندیشه اي باطل و نادرست است. تنوع وظیفه خاص، نه سبب پایین تر بودن است و نه نتیجه آن؛ زیرا تنوع به
طور یکسان، در وظیفه زن و مرد مشاهده می شود. اگر کسی برمبناي تنوع وظیفه خاص، مدّعی پایین بودن زن شود، شخص
دیگري می تواند ادعا کند که سبب یا نتیجه تنوع وظیفه مرد پایین تر بودن او از زن است. در حقیقت، تنوع وظیفه، سبب یا نتیجه
برتري یا فروتري نیست زیرا تنوع وظیفه، از عوامل خارجی تعیین کننده وظیفه زن و مرد ناشی می شود، و با تنوع و تفاوت ارزشی-
اخلاقی ناشی از ماهیت و هستی انسان، ارتباطی ندارد. براي روشن تر شدن این نکته، به توضیح زیر عنایت کنید: الف- براي آن که
انسان به وظیفه عام خود در بندگی خدا و عمران زمین، عمل کند، نیازمند تداوم نسل خویش است و این امر، امکان پذیر نیست
مگر از طریق تولید نسل. ب- تولید مثل نتیجه و فرایند یک تعامل است و زن یا مرد، به تنهایی قادر به انجام آن نیستند. از این رو،
خداوند متعال، هر یک از این دو موجود را در فراَیند تولیدمثل به گونه اي خاص دخیل کرده است آنچنان که هیچ یک نمی
توانند، جایگزین دیگري شوند و یا بدون او، تولید مثل نمایند هر یک از این دو موجود، از جانب خداوند، به لحاظ جسمی و
روحی- عاطفی، آماده انجام نقش خاصی در فرآیند تولید مثلند. ج- براي ادامه نسل، باروري و سیر دوره طبیعی آن و در نهایت،
ولادت، لازم است و پس از ولادت نیز مسأله نگهداري و تربیت فرزند پیش می آید. براي تحقق این مراحل از یک سو، نیاز به
انسانی است که از لحاظ جسمی براي بارداري و زایمان و از لحاظ روانی- عاطفی براي نگهداري و تربیت فرزند، تناسب داشته
باشد و از سوي دیگر این نسل رو به رشد و فزاینده به خوراك، پوشاك، سرپناه و وسایل و ابزاري که زندگی او را در مقابل
خطرات و تهدیدات طبیعی حفظ کند، نیاز دارد که انجام این امور نیز به ساختار جسمانی و روانی خاص و متناسبی نیاز دارد. د-
خداوند متعال، اراده فرموده تا مأموریت بارداري، زایمان، نگهداري و تربیت فرزند، وظیفه ویژه زنان باشد و مأموریتِ تأمین
ضروریات زندگی، وظیفه خاص مردان باشد. البته، امکان آن وجود دارد که مسأله، عکس وضعیت فعلی، جریان می یافت اما در
آن صورت باید مردان از شرایط لازم براي باروري، زایمان نگهداري و تربیت فرزند و زنان از شرایط لازم براي کار در طبیعت و
جامعه و مواجهه با خطرات براي تأمین نیازمندي ها برخوردار می شدند. بنابراین، براي انجام مأموریت آبادسازي زمین و بندگی
خداوند ناگزیر باید کارها را تقسیم کرد و انسان خردمند به عنوان موجودي که شایستگی تسخیر آسمان و زمین را از جانب خدا
صفحه 18 از 114
یافته است، خویشتن را از آن بی نیاز نمی بیند لذا به حکم ضرورت، وظایف ویژه زن و مرد، با یکدیگر، تفاوت و تنوع می یابد.
تنوع وظایف خاص، به معناي برتري یکی از این دو بر دیگري نبوده و چنین تلازم یا اقتضایی را در پی ندارد. بلکه صرفاً، از ساختار
جسمی و روانی- عاطفی آنها، و نقش خاصی که برعهده دارند، سرچشمه میگیرد. این تنوع و تفاوت، یک عامل خارجی محض
است: به همین سبب در تعیین ارزش انسانی- اخلاقی هر یک از زن و مرد، بی ظرف و بی تأثیر است. زیرا برمبناي ارزش انسانی-
اخلاقی، تمامی افراد زن ومرد در انسانیت با یکدیگر برابرند و با وجود تفاوتی که به سب اختلاف وظایف، در حقوق و تکالیف هر
یک دیده می شود، در نظام ارزشی از جایگاه واحدي برخوردارند. معیاري که در تشریع اسلامی براي تعیین برتري یا فروتري افراد
و جایگاه حقوقی و ارزشی آنها، مدنظر قرار میگیرد"، مرد بودن " و" زن بودن " و یا وظیفه خاص هر یک از این دو نیست، بلکه
معیار، میزان پایبندي اشخاص به وظیفه عام است که از طریق التزام به مقتضیات وظیفه خاص، تحقق می یابد. از این پایبندي یا
التزام، درنظام ارزشی اسلام، به" تقوا "و دراصطلاح فقهی به" عدالت " یاد می شود. ه- تفاوت وظیفه ویژه به ضمیمه تفاوتی که
از جنبه ساختار جسمی و روانی- عاطفی در زن و مرد، به چشم می خورد، موجب می شود تا قانونگذاري در مورد وظیفه خاص هر
یک، شکل خاصی داشته باشد. این شکل خاص، به زن و مرد امکان می دهد تا با انجام مأموریت خاص خود زمینه انجام مأموریت
عمومی انسان را در روي زمین، فراهم سازند. لذا در زمینه قوانین عام که به وظایف مشترك انسانی مربوط می شود، هیچ تفاوتی
میان زن و مرد، به چشم نمی خورد. بنابراین، با عنایت به اختلاف مأموریت زن و مرد، نمی توان براي هر دو قوانینی کاملًا مشابه در
نظر گرفت: زیرا نظام قانونگذاري براي هر موجود، باید با ساختار تکوینی و وظایف و مأموریت هاي او، سازگار باشد و هرگونه
ناسازگاري در این اصل، موجب ناکامی آن موجود در انجام وظایف خویش میگردد.
-6 تأملاتی در روش استنباط فقهی پیرامون احکام زن و خانواده
به نظر می رسد، اَنچه بیان شد، اساس روشی است که باید در استنباط احکام مربوط به خانواده و زن از آن، پیروي کرد. رعایت این
اساس، ایجاب میکند که هر فقیه به هنگام بررسی نصوص مربوط به امور زن و خانواده به دو نکته توجه داشته باشد؛ نخست:
رهنمود قرآن در معرّفی انسان و دوم: این که تمام نصوص باید در یک مجموعه هماهنگ و همخوان، در نظر گرفته شود. با نادیده
گرفتن رهنمود قرآن از یک سو و جدا جدا دیدن نصوص- که هر یک به حالت خاصی مربوط می شوند- از سوي دیگر، نمی
توان در استنباط احکام زن و خانواده توفیق یافت. زیرا چنین روشی به دلیل نادیده گرفتن رهنمود قرآنی و دقایقی که درباره وضع
زن، در رابطه با اجتماع و خانواده و وضع خانواده در روابط داخلی و اجتماعی وجود دارد، قادر نیست متناسب با ماهیت موضوع،
حرکت کند. لذا عملیات استنباط را دچار اختلال می سازد: نمونه هاي فراوانی از این حالت، در فقه به چشم می خورد؛ از باب مثال
دو نمونه از اختلال هایی را که در استنباط احکام مربوط به زن، پدید آمده است، براي شما نقل میکنیم: الف- از دیدگاه فقهی این
نکته، جزو مسلّمات است که جایگاه حقوقی و معنوي مادر - نسبت به فرزندان- جایگاهی است تقریباً بی نظیر. اما همین مادر،
براساس بعضی مبانی فقهی، در مقایسه با همسر خویش- پدر خانواده- تقریباً به طورکامل از حرمت وکرامت انسانی، محروم می
شود به گونه اي که صرفاً از لحاظ بهره برداري جنسی و خانه داري، قابل طرح وگفتگوست! ب- در تشریع اسلامی، ثابت و مسلّم
است که فریضه امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه مشترك زنان و مردان است. اما در روایات، مواردي به چشم می خورد که با
اشتراك این وظیفه میان زن و مرد منافات دارد و فقیهان نیز به همین دسته از روایات، عمل میکنند. یکی از این روایات را کلینی با
سند خویش از عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السّلام چنین نقل میکند: ذکر رسول الله صلی الله علیه و اله و سلّم النساء، فقال:
أعصوهنّ فی المعروف قبل أن یأمرنّکم بالمنکر و تعوذّوا بالله من شرارهنّ وکونوا من خیارهنّ علی حذر. ( 1) رسول خداصلی الله
علیه و آله و سلّم زنان را یاد کرد و فرمود: قبل از آن که زنان، شما را به منکر، امرکنند، ایشان را در معروف، نافرمانی کنید. از
صفحه 19 از 114
بدهایشان به خدا پناه ببرید و از خوبانشان، حذرکنید. حدیث فوق، از حیث سند، معتبر است: احادیث دیگري به همین مضمون،
، وجود دارد که مرفوع و ضعیف هستند. 1. الوسایل، ج 7، ص 128 ، کتاب مقدمات النکاح، باب 94 ، ح 1. و کافی، ج 5، ص 516
. ح 2
-7 ماهیت نصوص مربوط به زن
نصوص موجود در سنت که به امور زن می پردازد، بر دو قسم است: الف- نصوصی که داراي سند ضعیف، مرسل و یا مرفوع
هستند که در هر صورت، براي بیان حکم شرعی نمی توان بدانها، استدلال کرد. ب- نصوصی که صحیح، موثق و یا حَسَن هستند و
از نظر شرع، معتبر شمرده می شوند. اینگونه نصوص در صورتی می توانند، دلیل بر حکم شرع، گرفته شوند که واقعاً براي بیان
حکم شرعی و الهی صادر شده باشند، امّا اگر به عنوان تدبیري براي یک حالت فوق العاده یا رهنمودي خاص براي فردي معیّن در
حالتی مشخص باشند، باز هم براي استنباط حکم شرعی، قابل استدلال نخواهند بود. بسیاري از فقیهان در فقه زن، بدون کنار نهادن
احادیث ضعیف و دقت و تأمل در محتواي احادیث معتبر، برمبناي نصوص وارد شده، عمل کرده اند. آنان در فهم بسیاري از
نصوص، عرف را ملاك و معیار قرار داده اند در حالی که روشن نیست چنین عرفی با همین مشخصات در زمان پیامبرصلی الله علیه
و آله و سلّم و ائمه معصومین علیهم السّلام وجود داشته است تا بتوان آن را ملاك فهم نصوص به شمار آورد، بلکه ما- در برخی
موارد- اجمالًا و یا- در برخی موارد- تفصیلا می دانیم که بخشی از عناصر این عرف، از عادات و آداب دخیل و جدیدي است که
شرع اَن را پدید نیاورده است و اغلب از میراث فرهنگی ناشی از تعامل جوامع اسلامی با پیروان ادیان و فرهنگ هاي دیگر، به وجود
آمده است، که البته چنین عرفی را نمی توان ملاك و معیار فهم نصوص شرعی دانست. بنابراین، براي روشن ساختن نظر شارع
مقدس و شناختن جایگاه زن در نظام ارزشی و نظام حقوقی و تکلیفی اسلام، لازم است که نخست به بررسی و ارزیابی نصوص
پرداخت، سپس تلاش کرد تا نصوص قابل اعتماد راکه به بیان احکام زن در خانه پدر و خانه همسر و در جامعه اختصاص دارد
برمبناي جایگاه زن و نظام ارزشی و نظام حقوقی و تکلیفی فهمید و هرگاه دلالت لفظی دچار ابهام بود از عرف قابل مراجعه در فهم
نصوص، کمک گرفت. بررسی نصوص براساس مبناي فوق، نشان خواهد داد که برخی از این نصوص، تحت تأثیر عرف خاص و
فوق العاده اي، وارد شده است و از همین جاست که نمی توان این گونه نصوص را بیانگر حکم شرعی و الهی شمرد زیرا نصوص
مذکور، در مقام تبیین حکم نیست بلکه صرفاً، یک حالت اجتماعی و فرهنگی ناپایداري را نشان می دهد که به افتضاي شرایط باید
با آن سازگار شد؛ از این رو در چنین حالتی، باید نص را نسبت به همان اوضاع و احوال، سنجید و از مطلق- انگاري و حذف عنصر
زمان و مکان، پرهیز کرد. البته تمام این مسایل در صورتی است که یک نص، فی نفسه داراي شرایط حجیّت از حیث صحّت سند
وعدم مخالفت با قرآن، باشد.
زنان پیشگام در تاریخ