گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و یکم
(هدیه ما به همه مادران وخواهران)







نصیحت گوش دار اي زن اگر داراي دانایی بناي وهم بر هم زن اگر جویاي فتوایی چون غنچه رخ بپوش از چشم طماع هوسرانان و
گرنه جز صباحی چند نباشی در فرح زائی که تا مهتاب زیبا رخ نپوشد پرده شب را کجا در صبح پیروزي ببیند روز پیدائی برون از
کیسه چون در شد کمینش دزد چادر زد خیال شوم دارد او از این توصیف زیبائی فناي ماهی زیبا همان آزادي از دریاست برون از
خیمه عفت تو در زندان کبرایی ز هر کنجی نواهایی زهر فکري سخنهایی اگر بیراهه رفتی تو گرفتار شررهایی چو از دروازه
عصمت برون رفتی خطا کردي صباحی حور و شیدائی سپس مبغوض و تنهایی چراغ روز فردایت حجاب خوب امروز ست نهایت
میفکن سایه طوبی اگر هشدار و بینایی تو رمز « کرمنا » چادر شب را سحر گاهی است مینایی لباس عصمت و تقواست ، نشان حکم
خلقتی اي زن، تو محبوب خداوندي دل مردان حریم اوست، رها کن این خود آرایی بدان بی پرده می گویم اگر گوشت خریدار
است مرو از چادر عصمت اگر در راه زهرایی احمد جلفائی (خاك)