گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
-جلد سوم
شرحی بر دعاي ندبه







مشخصات کتاب
عنوان قراردادي : دعاي ندبه .شرح عنوان و نام پدیدآور : شرح دعاي ندبه کشفالعقده فی شرح دعاءالندبه/ تالیف
􀀀 محییالدینعلوي طالقانی مصحح علیاکبر غفاري وضعیت ویراست : [ویراست 2] مشخصات نشر : تهران سازمان تبلیغات اسلامی
8 وضعیت فهرست نویسی : فیپا -356-304-964- شرکت چاپ و نشر بینالملل، 1388 . مشخصات ظاهري : 388 ص. شابک : 978
یادداشت : این کتاب قبلا تحت عنوان" کشف العقده شرح دعاي ندبه بهوسیله نشر صدوق در سال 1370 منتشر گردیده است
یادداشت : کتابنامه بهصورت زیرنویس عنوان دیگر : کشفالعقده فی شرح دعاءالندبه عنوان دیگر : شرحی بر دعاي ندبه عنوان
􀀀 دیگر : کشف العقده شرح دعاي ندبه موضوع : دعاي ندبه -- نقد و تفسیر شناسه افزوده : علوي طالقانی محییالدین - 1347
1383 .، مصحح شناسه افزوده : سازمان تبلیغات اسلامی. شرکت چاپ و نشر بینالملل شارح شناسه افزوده : غفاري علیاکبر، 1303
297 شماره کتابشناسی ملی : 1914271 / 1388 رده بندي دیویی : 774 ع 8 BP269/ رده بندي کنگره : 70422
مقدمه محشی
صفحه 22 از 184
بخش اول
بسم الله الرحمن الرحیم عقیده به مهدي ( ع ) و غیبت و ظهور آنحضرت - عجل الله تعالی فرجه - از جمله معتقدات
اصولی مذهب شیعه اثنی عشري و اسلام است و همان پدید آمدن حکومت عدل جهانی در جامعه بشر است که از تمایلات
و خواسته هاي فطري و طبیعی و آرزوهاي دیرینه اوست و پیوسته بدان امیدوار و در آرزوي تحقق آن بسر می برد و انتظار می
کشد . و این امید و آرزو به بر پا شدن یک چنین حکومتی عمومیت دارد و اختصاص بمذهب شیعه و شخص مسلمان و
موحد ندارد و در واقع همه بشر اصولا چشم امید بدان دوخته و تحقق آنرا می طلبند ، خصوصا در این دوره و عصر که ظلم و
ستم و بیدادگري گسترش پیدا کرده و جامعه بشر را فرا گرفته و دولتها و قدرتمندان زورگو و ستمگر براي سلطه و
استیلاي چند روزه خود از هیچگونه ظلم و ستمی فرو گذاري نمی کنند . البته تصور چنین حکومتی در قرون و اعصار گذشته که
جامعه بشر در اطراف و اکناف زمین متفرق و بصورت نژاد و قبائل مختلف پراکنده و دور از هم زندگی می کردند و رابطه
و ارتباط چندانی با هم نداشتند و بریده از هم بسر می بردند مشکل و بعید به نظر میرسد ، ولی اکنون که با
ترقیات علم و صنعت و پیشرفت ارتباطات و مواصلات آن فاصله ها از میان رفته و جامعه هاي مختلف بشر بهم نزدیک و
پیوسته شده اند و آن مرزهاي قومی و نژادي و حتی جغرافیائی هم در حال فرو ریختن است تصور چنین مشکلی از
میان رفته ، و جامعه بشر خواهی نخواهی ، دیر یا زود رو بیک حکومت پیش میرود و اکنون زمزمه آنهم از گوشه و کنار بگوش
میرسد . آري چنین حکومتی دیر یا زود در جهان بوجود خواهد آمد . اما ثبات و پایداري آن وابسته به تحقق عدل الهی در
جامعه بشر است که بایستی بوسیله شخص مقتدر الهی که رابطه مستحکی با حق داشته باشد صورت گیرد . و چون این خواسته جزء
سرشت فطري و طبیعی هر انسان است لذا انسان هم بدو می گرود و ایمان می آورد و این حکومت در جهان عالمگیر میشود و سایه
رحمت آن در جهان گسترده خواهد شد . هو الذي اءرسل رسوله بالهدي و دین الحق لیظهره علی الدین کله . چون خداوند - خالق
جهان - عالم را بحق آفریده و بحق هم بر پاست همچنانکه می فرماید ! و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین . ما
خلقنا هما الا بالحق و لکن اکثرهم لا یعلمون ( و ما آسمانها و زمین و آنچه را که بین آنهاست به بازي نیافریدیم . آنها را
جز بحق نیافریدیم ولکن بیشترشان نمیدانند . - دخان ! 38 و 39 - ) از این نظر بشر را هم بحال خود رها نکرده که پیروهاي نفس
خود باشد و هر چه بخواهد بکند اءفحسبتم اءنما خلقنا کم عبثا آیا چنین پنداشتید که ما شما را عبث و بازیچه آفریدیم . -
مومنون ! 115 پس خلل و بی نظمی در جامعه بشر دوام ندارد ، و در آن ظلم و ستم پایدار نیست چون برخلاف نظام آفرینش
خلقت است و در سنن حق تغییر و تبدیل نیست فلن تجد لسنۀ الله تبدیلا ، و لن تجد لسنۀ الله تحویلا - فاطر ! 43 - و نظام جامعه بشر
هم بر این نظام خلقت جهانی استوار است . و تیپ مستکبر و مستضعف هم نیز بر خلاف نظام آفرینش پایدار و استوار نخواهد
ماند و نرید اءن نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم اءئمۀ و نجعلهم الوارثین و ما اراده کردیم که آنانی را که در
1 ) و لذا همانطوري که خداوند متعال در قرآن مجیدش ) زمین ضعیف شمرده شده اند پیشوایان و وارث گردانیم . - قصص ! 5
می فرماید ! عاقبت پیروزي و سرانجام آن و زمامداري جهانی از آن مردم شایسته و متقی خواهد بود و لقد کتبنا فی الزبور من
بعد الذکر اءن الاءرض یرثها عبادي الصالحون اءن فی هذا لبلاغا لقوم عابدین - انبیاء ! 105 و 106 . پس آینده درخشان جامعه
بشر و سعادت و نیک بختی ایشان مرهون حکومت اشخاص شایسته و صالح و متقی خواهد بود و بدست آنان صورت خواهد
گرفت همچنانکه حضرت موسی علیه السلام - هم بقوم خود نوید داده و قال موسی لقومه استعینوا بالله واصبروا ان الاءرض یورثها
من یشاء من عباده و العاقبۀ للمتقین و موسی یقوم خود گفت از خدا یاري طلبید و صبر پیشه گیرید که زمین را بهر کس از
بندگان صالحش که مورد مشیت و مصلحت حق قرار گیرد واگذار می کند و حسن عاقبت براي پرهیزکاران است ، - اعراف ! 128
. پس بی تردید این جامعه بشري که اکنون بر محور استکبار و استضعاف و خودخواهی قدرتمندان و ثروتمندان زورگو
صفحه 23 از 184
قرار گرفته دوامی ندارد ، و اساس و پایه آن متزلزل است ، و فرو خواهد ریخت و سرانجام زمام جامعه بشر بدست کسی خواهد
افتاد که دست این قدرتمندان و مستکبران خود خواه را از سر جامعه بشر کوتاه و یک حکومت عدل الهی در جهان
برقرار سازد و نظام جامعه را اصلاح و ظلم و ستم را از میان بردارد ، البته ظهور چنین مصلحی که حکومت عدل الهی را در جهان
تاءسیس و مجري عدالت آن باشد نیاز به آمادگی نفوس و سیر زمانی دارد تا افکارم مردم جهان و روح اجتماعی آنان آماده و
مهیاي پذیرش این نوع حکومت جهانی بشود ، و البته نجات مردم ستمدیده و رنج کشیده از یوغ استعمار و سلطه جباران و
قدرت چپاولگران نیاز ، به شرایطی دارد و تحول و زمینه سازي مساعد و مبارزه ، عوامل دیگري لازم است ، تاءییدات الهی
و کمک غیبی هم از دریچه همین گونه عوامل و اسباب و علل صورت می گیرد . و از این نظر صحت انتظار چنین فرج و
گشایش و تشکیل یک چنین حکومتی که از آرزوهاي دیرینه بشر است ، در این دوره و زمان و با این خطرات روز افزون
آن روشن تر و آشکارتر میشود و جامعه بشر هم اکنون باین حقیقت پی برده که یگانه راه حل مشکلات روز افزون جامعه
بشر اجراي قوانین الهی است که بوسیله تاءسیس دولت حقه و برقراري نظام عدل الهی در جهان صورت می بندد . که
احیا کننده دعوت اولیاي خدا و نتیجه زحمات آنها است بقیۀ من بقایا جحته ، خلیفۀ من خلائف اءنبائه ( 2 ) . نه سازمان
ملل فعلی . و هر قدر اشتباهات حکومت هاي جهان و زمامداران نالایق و نواقص نقشه هاي نظام اجتماعی ، اقتصادي ، فرهنگی و
و و . . خواه بر محور کاپیتالیسم و سرمایه داري و یا سوسیالیسم و کمونیسم و و . باشد و روشنتر گردد بیشتر بشر از آنها ماءیوس و
به آتیه درخشان و تاءسیس حکومت الهی جهان دل می بندد و بدان امیدوارتر می شود . و این امید و آرزو که خواسته هر آدم
عاقل و موحد و خداپرست است باو یک نوع دلگرمی میدهد و به انتظار ظهور آن دل می بندد و خود را آماده و مهیاي آن میسازد
. و این همان معنی انتظار فرج است که در اخبار و روایات آمده است که منظور از آن هم انتظاري است تعهد و تحرك
بخش که سازندگی داشته باشد جاروب کن خانه ، سپس میهمان طلب نه انتظار سکوتی و فلج کننده که به فساد و بدبختی تن
دهد و ناظر فجایع و تماشاگر آن باشدو البته قیام چنین مصلحی که قیامی است بر حق و ستوده و خواسته فطرت پاك اولیه هر
انسان عاقل است شایسته و لازم است که چون این نام بر زبان آورده شود و او بدین نام خوانده شود ، مشخص مومن باو از جا
برخیزد و برپا ایستد و بدین وسیله آمادگی خود را در اجراي اوامر و دستوراتش اعلام نماید . پس این دستور قیام تنها براي احترام
نسبت باو نیست بلکه منظور اصل آمادگی و فراهم آوردن نهضت اوست . و آنچه از کارهاي بزرگ و شگفت انگیزي که
باو نسبت داده میشود و تاکنون بهیچ پیغمبر مرسل و مصلحی نسبت داده نشده نه از آن جهت است که قدرت او
بیش از قدرت پیغمبران و اولیاي دیگر الهی است بلکه عمده همان آمادگی بشر و فراهم شدن اسباب و وسائل مادي
و معنوي ظهور اوست .
بخش دوم
باري این ایمان و عقیده به امام زمان و مصلح الهی جهان ، گذشته از مسلمانان و مذهب شیعه همه آن ادیانی که ریشه اصلی
آسمانی دارند کم و بیش بدان معتقدند هر چند نسبت به خصوصیات و مشخصات آن اختلاف دارند ولی در اصل آن و
تشکیل یک حکومت الهی بوسیله شخصیت مقتدر الهی و نجات بشر از زیر بار ظلم ستمکاران اختلافی نیست و در آثار و نوشته
هایشان باشاره یا صریح ذکر آن آمده است و به وقوع آن هم بشارت داده اند . اما طبق معتقدات شیعه اکنون زنده است و قرنها از
عمر طولانی او می گذرد که تصور آن شاید براي بعضی مشکل به نظر آید و باور نکنند . ولی با اکتشافات جدید و بررسی هاي
علمی درباره تنوع و قدرت بی پایان آن . مشکل حل میشود و عمر طولانی محال عقلی نیست و امکان بقا را نمیتوان فقط
در ظاهر امکانات محدود مادي تصور کرد زیرا خوشه گندم در میان لفافه ها و سنبله هاي خود سالها از گزند طبیعت محفوظ
صفحه 24 از 184
و زنده میماند . و چه بسا فسیلهاي موجودات زنده با گذشت میلیونها سال در اعماق زمین با ترکیبات کامل خود باقی مانده است .
سابقا کسی نمیتوانست حیات را در غیر محسوسات بحس مادي ظاهري غیر از تعبد قبول کند . و یا در اعماق دریاها و
ظلمت هاي آن و فشار خورد کننده اي که هر جسم محکمی را خورد می کند و تصور حیات در آنرا بنماید . و این
مشکل عمر طولانی که هنوز محیط واقعی موجودات زنده کشف نشده از مشکلات دیگر که اکنون آسان و قابل درك است
مشکل تر نیست . چه بسا ممکن است موجود زنده داراي محیط و محفظه طبیعی و الهی باشد که هنوز کشف نشده و به
عقل کوته ما نرسیده باشد . طبق صریح آیه قرآن که خداوند متعال درباره حضرت نوح پیغمبر فرماید ! و لقد اءرسلنا نوحا الی
950 سال به دعوت میزیسته ، و ( قومه فلبث فیهم اءلف سنۀ الا خمیین عاما و اءخذهم الطوفان و هم ظالمون ( عنکبوت ! 14
این عمر طولانی او هم فاصله بین دعوت رسالت او وقوع طوفان بوده ، و بطور قطع و یقین چند سال قبل از رسالت
و بعد از طوفان زندگی کرده ، پس عمر طولانی براي انسان محال عقلی نیست که ما آنرا منکر شویم و امري است
ممکن ، و یکی از جهات عمده آن همان زندگی ساده و حفظ بدن از بیماریها است و عللی که حیات را بخطر و نابودي می
کشاند ، متاءسفانه این علل و آلودگی بر بشر متمدن امروزه سخت حکمفرما است . اما تاریخ وقوع و ظهور آن مصلح جهانی چه
وقت است معلوم نیست و کسی زمان بخصوص آنرا نمیداند و از آن آگاه نیست و همانطوري که سابقا گفتیم آمادگی جامعه بشر
و سیر زمانی لازم است . ولی پیش از ظهور او آثار و علائمی از آن در اخبار و احادیث آمده است از جمله حدیث شریف
متواتر فریقین - خاصه و عامه - از رسول خدا ( ص ) است که فرمود یملا الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما
و جورا . ( 3 ) این حجت الهی - منجسی عالم بشریت از خودخواهی و خودپرستی . و نظام ظلم و ستم که طبق مذهب
شیعه اثنی عشري از نظر دید توده مردم غالب است در حدود سال 255 - ه . ق - در نیمه ماه شعبان از پدر بزرگواري
همچون امام حسن عسکري - علیه السلام - امام یازدهم شیعیان و مادري غیر عرب و عفیفه و باتقوي چون نرگس خاتون در
شهر سر من راي - سامراه - عراق دیده بجهان گشود . و پس از شهادت پدر بزرگوارش حدود سال 260 ه . ق - براي بقا و
حفظ جانش از گزند خلفاي جور از دید توده مردم مخفی و پنهان شد . و تا مدت زمانی در ابتداء بوسیله اشخاص
برگزیده - نواب اءربعه - ( 4 ) با بعضی از مردم در ارتباط بود ، و این دوره و زمان محدود و موقت را غیبت صغري نامند . و از آن
پس این ارتباط قطع و به غیبت کبري انجامید که تاکنون هم ادامه دارد و اکنون هم غائب و پنهان از دید شناخت مردم در پس
پرده غیبت بسر می برد تا روزي که اراده و مشیت حق قرار گیرد به فرمان الهی ظاهر و پرچم دین اسلام رابراي هدایت و نجات
جامعه بشر باهتزاز درآورد و حکومت عدل الهی را که در جهان تاءسیس و به رهبري آن برگزیده شود . و جامعه بشر را بزیر پرچم
آن درآورده و پیروزي دین حق را بر همه آئین ها اعلام بدارد و مصداق کامل این آیه شریفه قرآن هو الذي اءرسل رسوله
بالهدي و دین الحق لیظهره علی الدین کله در عالم پیاده و محقق گردد . اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و اجعلنا من اءنصاره و
اءعوانه . با قطع این رابطه و غیبت کبري و عدم دسترسی بآن بزرگوار از همان دوره هاي اول پس از غیبت مردم
محروم و ستمدیده که از ظلم و جور خلفاء و ستمگران بستوه آمده بودند بخصوص پیروان و علاقمندان به اهل بیت
عصمت و طهارت و مخفی بودن امام زمانشان و عدم دسترسی و دوري از او به ندبه و زاري می پرداختند و در ساعات معینه
بعضی ایام متبرکه بخواند دعائی بنام دعاي ندبه مشغول میشدند و رفته رفته این سنت حسنه که محرك
احساسات و عواطف و الهام بخش مبارزات دینی بود رواج یافت و اکنون هم مومنان به اهل بیت گرد هم جمع میشوند و
به خواندن این دعاي ندبه می پردازند بخصوص در صبح یا عصر روزهاي جمعه . این دعاي ماءثور همانطوریکه گفته شده و
پیداست ، دعائی است جالب و پر محتوا و داراي متنی عالی و اءلفاظ و مضامینی فصیح و بلیغ و پر مغز ، و معنی و مفهومی سخت
انقلابی که میتوان گفت زمینه ساز حکومت عدل جهانی است ، و بالاءخره نوعی مبارزه تبلیغی با ستم و ستمگري و قیامی
صفحه 25 از 184
منطقی بر علیه ظلم و جور است . و در ابتدا پس از حمد و ثناي الهی اشاره اجمالی به رسالت انبیاء و مقامات مختلف هر یک از
آنان در راه اصلاح جامعه بشري و مبارزات بی وقفه ایشان در این راه کرده ، آنگاه به مقام پیغمبر اسلام و دعوت او ، و
سپس به خلافت بلافصل علی علیه السلام پرداخته ( با ذکر مدارك و دلائل از آیات قرآن و اخباري که مورد وثوق و
اتفاق دو فرقه خاصه و عامه است در شرح مزبور ) و پس از آن به ذکر مخالفت گروهی از مسلمانان نماها نسبت به
اهل بیت و خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام و مظلومیت آنان و تبعید و صدماتی که در راه اصلاح جامعه بشریت کشیدند و
شهادتشان می پردازد . آنگاه با عباراتی هر چه قصیحتر و جملاتی هر چه بلیعتر خطاب به آن بزرگوار ( بقیۀ الله فی الاءرضین )
کرده و او را میخواند ، و با ندبه و زاري و سرشک اشک او را می طلبد و با شوق و اشتیاق به قیام و برنامه انقلابی و اصلاحی او
می پردازند و در آخر با ذکر چندي از نیازها و حوائج آن دعا را پایان می دهد . اما سند این دعا با این خصوصیات را مرحوم
مجلسی در مجلد 102 بحارالانوار از دو کتاب دعاي معروف و معتبر علماي قرن 6 و 7 نقل می کند . ابتداء در صفحه 104
همان مجلد از کتاب مصباح الزائر سیدبن طاووس ( 5 ) می آورد که او - یعنی سید بن طاووس - گوید ! بعضی از اصحاب ما
( گفته اند که محمد بن علی بن اءبی قره ( 6 ) گوید ! من این دعا را از کتاب محمد بن حسین بن سفیان بزوفري ( 7
نقل می کنم آنگاه در صفحه 110 گوید که محمد بن مشهدي ( 8 ) در مزار کبیر از محمد بن علی بن اءبی قره نقل می کند که
او گوید من این دعا را از کتاب ابوجعفر محمد بن حسین بن سفیان نقل کردم سپس مرحوم مجلسی گوید گمان می کنم که
سید بن طاووس هم آنرا از همان مزار کبیر محمد بن مشهدي نقل کرده باشد این بود گفتار مجلسی در کتاب
بحارالاءنوار . و مرحوم محدث قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان در کتاب هدیۀ الزائرین صفحه 507 این دعاي ندبه را از سه
کتاب مزار نقل می کند ، در دنباله توضیحی درباره جمله اي از این دعا گوید دعاي ندبه از سه کتاب مزار نقل شده ، و
علامه مجلسی از بعضی از آنها نقل کرده و آن سه کتاب مزار یکی مزار محمد بن مشهدي است که علامه بزرگوار از او تعبیر بمزار
کبیر می فرماید ، و دیگر از کتاب ابن طاووس است که مصباح الزائر نام دارد . و دیگر مزار قدیمی است که ظاهرا از مؤ
لفات قطب راوندي است ( 9 ) در این سه مزار دعاي ندبه از کتاب این ابی قرد نقل شده و مستندي غیر از آن نیست . این
بود سند دعاي ندبه اي که اکنون در دسترس ما قرار دارد . و شاید بزوفري مزبور از پدرش حسین بن علی بن سفیان بزوفري که
از علماء و راویان بزرگ قرن چهارم هم عصر و زمان غیبت صغري بوده نقل کرده و او هم بوسیله نواب اربعه - و کلاي ناحیه - از
راه مکاتبه و توقیع با امام زمان در ارتباط بوده و این دعا را هم در کتاب خود آورده و سپس بدست فرزندش ابوجعفر بزوفري
رسیده باشد . و اینک با فرض مجهول بودن سند این دعا و مستند آن هیچ اشکالی نیست چون به موجب قاعده تسامع در
ادله سنن علماء و فقهاي اسلام درباره سند دعاها و امور مستحبه ایراد نمگرفتند همین قدر که دعائی داراي مضامین خوب
در کتابهاي پیشینیان نقل شده باشد اکتفا می کردند هر چند روایت آن مرسل باشد . پس در سند این دعا
زبانحالی است که شخص مومن و علاقمند بآن بزرگوار با ذکر عبارات و جملات آن ندبه و نوحه سرائی میکند و بدین وسیله
امام زمان خود را میخواند و لازم نیست که خواننده ، این دعا و امثال آنرا بقصد و ماءثور از امام معصوم بداند
بلکه زبان حال و راز و نیازي است که او بدین وسیله در محضر الهی در میان می گذارد و شرح حال خود را بیان میکند
و با توجه به مضمون و محتوي دعا آن را با ایمان و علاقه خاص خود نسبت به امام زمان اظهار میدارد و روح عاطفی و حماسی در
خود بوجود می آورد و خود را از جمله منتظران و علاقمندان باو به درگاه حضرت احدیت پناه می برد .
مقدمه مؤ لف
قسمت اول
صفحه 26 از 184
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله الذي ندب عباده الی القول بامام بعد امام لعلهم یتذکرون ، و اکمل الدین بامنانه و
حججه فی کل دهر و زمان لئلا یقول احد لولا اءرسلت الینا رسولا منذرا ، و اقمت لنا علما هادیا فنتبع آیاتک من
قبل ان نذل و نخزي . و الصلاة و السلام علی من بشریه و باوصیائه النبیون و المرسلون محمد صلی الله علیه و آله و سلم
سید الوري ، و علی آله مصابیح الدجی ، و اعلام الهدي الی یوم یبعثون . و لعنۀ الله علی اءعدائهم الی یوم یحشرون . فبعد الحمد
و الصلاة ! این عبد فانی محی الدین بن الکاظم العلوي الطالقانی مدتها بود در نظر داشتم شرحی بر دعاي ندبه که عصر
روزهاي جمعه در مجمع برادران ایمانی ( 10 ) موفق به خواندن آن ، و اظهار تحسر و تاءسف از غیبت حضرت ولی عصر - عجل
الله تعالی فرجه الشریف - هستیم ، برشته تحریر درآوردم ، تا آنکه در این تاریخ یعنی سال یکهزار و سیصد و هشتاد و چهار
هجري قمري ، با قلت بضاعت علمی ، و کثرت موجبات پریشانی ، و نداشتن کتب و منابع مورد نیاز که از لوازم این
شغل عظیم است ، و بنابر مفاد المیسور لا یترك بالمعسور به نحو اختصار ، موفق به شرح این دعاي شریف شدم . و حتی المقدور
روایات وارده را به فارسی ساده و روان ترجمه نمودم ، تا عموم مسلمانان فارسی زبان بتوانند از آن بهره مند گردند . و بنام کتاب
کشف العقدة فی شرح دعاء الندبۀ نامیده شد . و بیان و توضیح آن ناگزیر است از ذکر یک مقدمه ، و پنج باب که ذیلا بدان می
پردازیم ! مقدمه ! بدانکه وجود هر یک از موجودات نوعی مدخلیت در نظام عالم دارد . و بر وجود هر یک فوائدي مترتب است ،
که سایر موجودات از اجرام علویه ، و کائنات اءرضیه حسب اقتضاء از آن متمتع ، و بهره مند می شوند . زیرا همه آنها بلحاظ
انتفاع سایر موجودات لباس وجود و هستی پوشیده اند ، و چیزي که مورد قابل انتفاع سایر موجودات نباشد ، موجود نشود . و
البته این مطلب به برهان ثابت شده ، که هر چیزي که در آن نفعی نباشد ، و یا ضرر وجودش بیش از نفع آن باشد ، موجود نشده ،
و نخواهد شد . پس هر ذره از ذرات کائنات عوالم امکان فوائدي بر آن مترتب است و عدم ادراك عقول بشر را
بفوائد آن نمیتوان دلیل بر بی فائده بودن آن دانست . البته ممکن است اجمالی از فوائد جمادات و نباتات و حیوانات قابل
درك باشد ولی درك فوائد تمام آنها از قوه بشر خارج است ( 11 ) . و اجزاي عالم همانند اعضاء و جوارح انسانی است ، که هر
عضوي از اعضاي آنرا فوائدي است ، و عضوي که هیچ فائده اي نداشته باشد ، در اصل خلقت بدن انسان خلق نمی شود . جهان
چون خط و خال و چشم و ابروست که هر چیزي به جاي خویش نیکوست و مادام که آن موجود قابل استفاده موجودات دیگر
است ، داراي حیات است ، و بمجرد اینکه از قابلیت انتفاع خارج شد ، در معرض فنا و مرگ قرار می گیرد . پس حیات هر
موجودي دائر مدار فائده و خاصیتی است که داراي آنست و هر موجودي که خاصیت وجودي آن زیادتر باشد ، مدخلیت آن نیز
در نظام خلقتش بیشتر است ، و حیات آن هم کاملتر و طولانی تر خواهد بود و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض . یعنی ! و
اما چیزي که به مردم سود دهد ، در زمین میماند . سوره رعد ! 17 ، از این نظر انسان افضل از سایر موجودات است . و از
بسیاري از موجودات برتر است . چنانکه خداوند فرماید ! و لقد کرمنا بنی ادم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من
الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا نفضیلا . ! ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم ، و آنانرا بر مرکب هاي صحرائی و
دریائی سوار کردیم ، و از غذاهاي لذیذ و پاکیزه روزیشان نمودیم ، و بر بسیاري از مخلوقات خودمان برتریشان دادیم ، و آنهم چه
برتري دادنی . اسراء ! 70 . پس هر قدر انتفاع سایر موجودات از مخلوق بیشتر باشد ، اهمیت وجودي آن در نظام عالم بیشتر
است . تا برسد به موجودي که تمام موجودات عوالم امکانی از وجود او بهره مند میشوند ، و فقدانش باعث فنا و نابودي عالم می
شود . و از همین نظر است که تمام موجودات از وجود حجت وقت و خلیفه زمان بهره مندند ، که اگر حجت و امام بعدي نباشد
موجودات دیگر نابود خواهند شد . لولا الحجۀ لساخت الارض باهلها ( 12 ) یعنی ! اگر وجود حجت نباشد زمین اهلش را از
میان می برد . و روایات زیادي وارد شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده ! اهل بیت من امان اهل زمین میباشند (
13 ) . فوائدي که بر وجود حجت مترتب است دو قسم است ! یک قسم فوائدیست ناشی از اصل وجود حجت ، خواه
صفحه 27 از 184
ظاهر و محسوس باشد ، و خواه در پوشش حجاب و غیبت مستور باشد مانند نزول برکات ، و خیرات ، و دفع بلاء ، و سایر نعمت
هاي دیگر ، که بر وجود حجت وقت و خلیفه حق مترتب است ، همچنانکه در اخبار آمده است . و قسم دیگر فوائدي است که بر
ظهور و استیلاي آن حجت بر امور است ، مانند فصل خصومات ، و اجراي احکام و حدود ، و اعانت مظلوم ، و
امربمعروف ونهی از منکر ، و دفع دشمنان دین ، و رواج عدل و داد بین مردم . چنانکه در مجلد 13 بحار الانوار ص 129 در
توقیع مبارك چنین آمده ! و اما وحبه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبها عن الابصار السحاب و انی امان
لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء . ( 14 ) ( یعنی ! و اما انتفاع بوجود من در زمان غائب بودنم همانند بهره مند
شدن از آفتاب است که ابر آنرا از نظرها بپوشاند ، و نیز وجود من امان است براي اهل زمین همچنانکه ستارگان امان اهل
آسمانند ) . دفع شبهۀ ! البته قرار دادن خلیفه در زمین ، ناشی از عجز خداوند متعال نیست ، بلکه به واسطه عدم
قابلیت موجودات در کسب فیض از مبداء فیاض است . که بدون واسطه قابل ، تلقی فیض از فیاض مطلق ممکن نمیباشد . و آن
خلیفه داراي دو مقام است ! اول - مقامی است نسبت بحضرت باري - عز اسمه - که از حضرت او کسب فیض کرده ، و به
موجودات افاضه می کند . و مقام دوم در رابطه با موجودات دیگر ، که بآنها فیض می رساند . و لذا امام فرموده ! الحجۀ
قبل الخلق ، و مع الخلق ، و بعد الخلق ( 15 ) . ( یعنی ! وجود آن حجت الهی پیش از آفرینش ، و همزمان و هماهنگ با آن ، و
پس از آفرینش موجودات محقق بوده و هست ) . پس لازم است خلیفه الهی در تمام اعصار و زمانها باشد . تا به برکت وجود او
عالم نظم پیدا کند ، و محفوظ بماند ، و بندگان خدا هم هدایت شوند .
قسمت دوم
باب اول - در بیان این حقیقت است که آن حجت اکنون در میان بشر است ، و شیعیان انتظار ظهورش را دارند و آن
بزرگواري است که در سال 255 هجري قمري در شهر سامره سر من راءي متولد شده ، و پدر بزرگوارش حضرت امام
حسن عسکري علیه السلام و مادرش نرجس خاتون است ( 16 ) . و بر حسب روایات متعددة غیبتش طولانی می شود ، بطوري
که بعضی دچار حیرت می گردند . و زمان ظهور و قیامتش را غیر از خداوند متعال کسی نمی داند . و ابتداء در مکه ظاهر می
شود ، و خود را معرفی می کند . در بدء اءمر حدود سیصد و سیزده نفر از اطراف و اکناف بسرعت برق و سوار شدن بر ابر ، که
شب در منزل ، و صبح همانروز - در غیر موسم حج - خود را در مکه می بینند ( 17 ) . و به حضورش تشرف پیدا می
کنند ، و جبرئل هم از طرف پروردگار عالم ، و با صدائی که جهانیان هر کس بلغت و زبان خود آنرا می شنود ، ظهور و
قیام آن بزرگوار را اعلام می دارد ، و مردم را به بیعت با آنحضرت دعوت می کند . و چون عده یاورانش زیاد شود ، و به ده
هزار نفر رسد ، از مکه حرکت می کند ، و پس از استیلا دنیا را به عدل و داد گسترش می دهد ، بعد از آنکه پر از ظلم و جور
شده باشد . و این علائم و اوصاف جز بر آن حضرت بر هیچکس دیگر منطبق نخواهد شد ، و این حالات هم تاکنون واقع نشده
است . باب دوم - در رفع استبعاد از طول عمر آن حضرت است ، گرچه روایات زیادي در این باره از رسول خدا صلی الله
علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام در مجلد 13 بحارالانوار ذکر شده است ( 18 ) . و جاي سخن براي کسی باقی
نگذاشته ، ولی تصور می کنم اگر مختصري توضیح و برهان علمی در اثبات طول عمر ذکر شود ، خالی از فایده
نخواهد بود . بدانکه ! رعایت بهداشت و حفظ الصحۀ در پوشیدن لباس هر فصلی ، و سکونت در جاهاي مناسب از نظر حرارت و
برودت و اعتدال هوا ، و خوردن طعام و آشامیدنی بموقع و مناسب و موافق با مزاج مدخلیت تامی در سلامتی بدن و طول
عمر دارد ، و کسی که مراعات بهداشت را از هر حیث و هر جهت بکند یک نوع مقدمه طبیعی براي سلامتی خود فراهم نموده
، و با از مراجعه به پزشک بی نیاز گردد ( 19 ) . چون حیات انسان ، و قوامم روح حیوانی ، بستگی باعتدال مزاج دارد
صفحه 28 از 184
، و اعتدال مزاج هم ناشی از اعتدال اخلاط اربعه است ( 20 ) . چهار طبع مخالف سرکش چند روزي شوند با هم خوش چون
یکی زین چهار شد غالب جان شیرین برآید از غالب و چون حجت خدا و ولی حق خود از جانب حق عالم به خواص
اءشیاء است و از استعمال و مصرف اءشیاء مضر و زیان آور اجتناب می ورزد ، لذا عمر او هم طولانی می گردد . و مرگ او
نیز بوسیله عوامل خارجی صورت می گیرد ، و لذا گفته اند ! ما منا الا مسموم او مقتول ( 21 ) ( عده اي از علماي عامه هم طولانی
بودن عمر حضرت ولی عصر علیه السلام و بقایش را در کتاب هاي خود ذکر کرده اند . از جمله در کتاب کفایۀ الخصام
صفحه 456 یکصد و شصت و پنج حدیث نقل کرده است . ( 22 ) اگر کسی باز هم در بقاء و طول عمر آن
حضرت تردید داشته باشد ، باید با او در مورد قدرت تامه مطلقه الهی صحبت کرد . اگر کسی به قدرت تامه الهی معتقد باشد
اعتراف می کند که از قدرت خدا خارج نیست که به فردي از افراد انسان طول عمر عنایت فرماید ) . باب سوم - از جمله
تکالیف مومنین در زمان غیبت انتظار فرج آل محمد در هر لحظه و زمانی است ، و ظهور ولایت و حکومت ظاهري آن
حضرت و فرا گرفتن روي زمین از عدل و داد ، و غلبه ظاهري دین اسلام بر همه اءدیان ، که خدا به پیغمبرش خبر داده است .
بلکه بشارت ظهور آن را به جمیع اءنبیاء و امتها داده است ، که روزي خواهد آمد که بشر خدا را عبادت می کند ، و جز ذات
مقدس او کسی را پرستش نمی کند ، و هیچ حکمی از احکام خدا در پرده حجاب نمی ماند ، و همه آشکار و هویدا می شود . و
این انتظار به موجب روایات افضل عبادات است ، بلکه در بعضی اءخبار ثواب و اءجر شهید شدن در راه خدا بر آن مرتبت است .
در کتاب ینابیع المودة ص 413 از مناقب خوارزمی نقل می کند ! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود ! اءفضل
عبادات انتظار فرج است . ( 23 ) و در این باب روایات زیاد است که در مجلد 13 بحار ص 136 باب فضل انتظار فرج
مقداري از آن نقل شده است ( 24 ) . تنبیه - انتظار حقا یک نوع ریاضی است براي انسان که گفته اند الانتظار اءشد من الموت
و انتظار وقتی محقق می شود که انسان قوه فکري و خیال خود را به جانب آن اءمر توجه دهد . و البته لازمه آن ، محبت
و شوق بدان محبوب است که خود را براي رسیدن بآن آماده و مهیا سازد . پس لازمه انتظار ظهور آن حضرت آن است که ابتدا
انسان سعی در اصلاح خود نماید ، و اخلاق و اعمال خود را از رذائل و زشتیها پاك گرداند . و در اءمر به معروف ، و نهی از
منکر ، و اصلاح جامعه بکوشد ، و زمینه را براي فرج و ظهور حضرت مهیا سازد . و قابلیت مصاحبت با او را هم پیدا کند
. و از جمله لوازم انتظار هم اعتقاد به ولایت و صدق مودت با اءهل بیت پیغمبر است ، و علاقمندي باقامه عدل و
اجراي اءحکام و حدود الهی ، و علاقه به رسیدن و نیل هر موجودي به کمالی که براي آن خلق شده ، و اصلاح
حال مردم و رسیدن آنها به کمال و سعادتی که مترتب بر ظهور و قیام آن حضرت است . در کتاب خصال از امام صادق علیه
السلام روایت شده که فرمود ! پنج نفرند که خواب راحت ندارند و آنها را برشمرد - تا آنکه رسیدند به اینکه - یکی از آنها
دوستی است که از دوست خود جدا باشد ( 25 ) . البته چنین کسی که به مفارقت و جدائی دوست خود مبتلا است ، حزن و
اندوهش بی اندازه ، و اضطرابش زیاد خواهد بود . پس کسی که شربتی جان بخش از محبت آن بزرگوار به کامش رسیده
باشد ، غم و اندوهش زیاد خواهد بود . چه ، شخصی با آن عظمت و جلال ، و با آن عطوفت و راءفت که مهربانتر از پدر است ،
چنان در پرده غیبت مستور و از نظر پنهان است که نه دستی به دامان وصالش ، و نه چشمی با حال معرفت به جمالش افتد
، و نه از محل اقامتش اثري ، و نه از مقر حکومت و فرمانروائیش خبري که انسان هر پست و پلیدي را ببیند ولی او را نبیند
عزیز علی اءن اري الخلق و لاتري بر من دشوار است که خالق را ببینم ، ولی تو دیده نشوي . باب چهارم - در بیان بعضی از
زمانها و ساعاتی است که اختصاص به امام زمان - عجل الله تعالی فرجه - دارد از جمله لیالی قدر ، یعنی ! شبهاي نوزدهم و
بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارك رمصان ، و روز عاشورا ، و شب و روز نیمه شعبان ، و عصر روز دوشنبه و پنج
شنبه ، و هنگام زرد شدن آفتاب موقع غروب ، و دیگر روز جمعه است ( 26 ) . و روز جمعه از چند جهت اختصاص به امام
صفحه 29 از 184
زمان دارد ! یکی آنکه ولادت با سعادت آن بزرگوار روز جمعه بوده است ( 27 ) . و دیگر آنکه ظهورش هم روز جمعه
است ( 28 ) . و در زیارت آن حضرت دارد ! هذا یوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورك ( 29 ) . به موجب بعضی از
روایات کلمه جمعه به تاءویل از اءسامی آن حضرت است . چنانکه صدوق - رحمه الله - در کتاب خصال از
صقربن آبی دلف نقل کرده که امام علی نقی علیه السلام در شرح این حدیث نبوي که فرمود ! لا تعادوا الایام فیعادیکم ( با روزها
دشمنی نکنید ، که آنها با شما دشمنی خواهد کرد ) از آن حضرت توضیح خواستند ، در جواب فرمود ! آن روزها مائیم - تا
آنکه فرمود - جمعه هم نام پسر پسر من است که اءهل حق و صداقت بر گرد او جمع آیند . . ( 30 ) . سید بن
طاووس در کتاب امان الاخطار گوید ! هر ساعتی از روز منسوب به یکی از امامان علیهم السلام بوده است - تا آنکه گوید ! -
نزدیک غروب روز هم اختصاص به امام زمان دارد . و ساعت آخر روز جمعه ساعتی است که دعاء در آن ساعت مقرون
باجابت خواهد بود . همچنانکه از فاطمه زهراء علیها السلام از پدر بزرگوارش نقل شده ، و آن ساعت هنگام فرو رفتن
قرص خورشید در افق است ( 31 ) . و با این بیان پس خواندن دعاي شریف ندبه در چنین ساعتی یعنی ساعت آخر روز جمعه که
متعلق بآن بزرگوار است اءنسب خواهد بود . و شایسته است که در این ساعت آنانکه شربتی از محبت ولایت آن بزرگوار
نوشیده باشند ، و تلخی زهر مفارقت آن مظهر الهی بکامشان رسیده باشد ، بوسیله خواندن این دعا با دیدگان اشک
آلود و سوز دل به راز و نیاز بپردازند . باب پنجم - در سند این دعاي شریف ندبه است . و مرحوم محدث قمی -
متوفی بسال 1359 هجري قمري - در ص 501 کتاب هدیۀ الزائرین گوید ! از جمله اءعمال روز جمعه خواندن دعاي ندبه است .
و این دعا را سید بن طاووس و شیخ محمد ابن المشهدي به روایت محمد ابن علی بن اءبی قره روایت کرده اند . و ابن اءبی
قره گفته که نقل کردم من این دعا را از کتاب محمد بن حسین بن سفیان بروفري ، و او گفته که این دعائی است براي
. ( حضرت صاحب الاءمر و مستحب است که در عیدهاي چهارگانه ، یعنی عید فطر و اءضحی و غدیر و روز جمعه ، بخوانند ( 32
و مرحوم حاج میرزا حسین نوري در کتاب تحیۀ الزائر ص 268 گوید ! در دعاي معروف بدعاي ندبه که آنرا شیخ
جلیل محمد ابن المشهدي ، و رضی الدین علی بن طاووس نقل کرده اند از شیخ نبیل محمد بن علی بن اءبی قره ، و او
هم از کتاب اءبی جعفر محمد بن حسین بن سفیان بزوفري نقل نموده است . مرحوم محدث قمی در کتاب
سفینۀ البحار - در لفظ شهد - در شرح حال محمد ابن المشهدي می نویسد ! ابن المشهدي که او شیخ جلیل
سعید متبحر ابو عبدالله محمد بن جعفر بن علی بن جعفر مشهدي است . و او مؤ لف مزار مشهوري است که مورد اعتماد بزرگان
اءصحاب ما می باشد . و در کتاب بحار الاءنوار بمزار کبیر معروف است . ابن اءبی قره که نامش اءبو الفرج محمد بن علی بن
یعقوب بن اسحق بن اءبی قره است ، از علماي قرن چهارم و صاحب تاءلیفاتی است . و او دعاي ندبه را در کتاب خود از
بزوفري نقل کرده ، و ابن المشهدي هم از او نقل می کند . بزوفري لقب پدر محمد بن حسین بن علی بن سفیان می باشد و او از
علماي بزرگ امامیه در قرن چهارم است . و شرح او در کتب رجال آمده و از جمله مشایخ ، شیخ مفید است . و در خاتمه
مستدرك چنین آمده که ! شیخ ابو علی طوسی در مواضع عدیده اي از کتاب اءمانی خود ، از والد بزرگوارش ، و او از
شیخ مفید ، و او از ابوجعفر بزوفري روایت کرده و پس از ذکر نام او مطلب رحمت برایش نموده است . ( 33 ) و ابوجعفر کنیه
محمد ، که پسر است ، میباشد ، نه پدر و در این صورت روایت شیخ مفید از او با کلمه رحمت اشعار بر مدح او دارد .
ترجمه و شرح دعاي ندبه
الحمد لله الذي لا اله الا هو