گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
-جلد سوم
یا ابن من هو فی ام الکتاب لدي الله علی حکیم







ترجمه ! اي فرزند کسی که در ام الکتاب ( علم و حق ) نزد خداوند علی و حکیم است ) یعنی مقامش عالی ترین مقام و
420 ) راوي گوید از ) روحش بلند مرتبه ترین علم و حمکت خداوندي را دارا است . شرح ! در مجلد هفتم بحار صفحه 43
حضرت رضا علیه السلام شنیدم که پدرم این آیه را و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم - زخرف / 4 - و این در ام الکتاب نزد ما
مقامی بلند و فرزانه اي دارد . گفت علی بن ابی طالب است . و نیز روایت شده - و راوي محمد بن علی بن جعفر است
گوید - از آن بزرگوار سئوال شد که نام علی علیه السلام در کجاي ام الکتاب است ؟ فرمود در این آیه مبارکه اهدنا الصراط
المستقیم و او علی علیه السلام است . و در صفحه 83 همان مجلد ( 421 ) روایت از حضرت صادق علیه السلام درباره
قول خداي عزوجل آیه اهدنا الصراط المستقیم فرمود آن امیر المؤ منین و معرفت اوست و دلیل بر اینکه او امیرالمومنین
است در قول خداي عزوجل که فرمود ! و انه فی ام الکتاب الآیه قول دیگر خداوند ! اهدنا الصراط المستقیم است .
صفحه 128 از 184
یا ابن الایات و البینات
422 ) داود بن کثیر رقی - راوي حدیث - گوید ! از امام ) ترجمه ! ( اي فرزند آیات و بینات ) شرح ! مجلد هفتم بحار صفحه 42
صادق علیه السلام درباره قول خدا که می فرماید ! . . . و ما تغنی الایات و الندر عن قوم لا یومنون - یونس / 101 - ( و چه سود
خواهد داشت نشانه ها و بیم دادنها براي مردمی که ایمان نمی آورند ) سئوالی کردم فرمود ! آیات امامانند ، و نذر انبیاء
هستند . و نیز در همان صفحه مدرك فوق ( 423 ) درباره قول خداي تعالی که می فرماید ! بل هو آیات بینات فی
( صدور الذین اوتوا العلم منظور اءئمه هستند ، و ما یجحد بآیاتنا یعنی انکار مقام امیرالمومنین و ائمه نمی کنند . الا الکافرون ( 424
. اطلاق آیات بر آن بزرگواران اطلاق کل بر فرد است ، چون آنان نیز خود از جمله علامت هاي بزرگ و واضحه قدرت و
عظمت و علم و رحمت و سایر صفات حق میباشند . در مجلد 7 بحار صفحه 25 از ابوذر غفاري نقل شده که گفته
است ! از رسول خدا علیه السلام شنیدم که می فرمود ! اهل بیت مرا ، شما بمنزله سر نسبت به بدن و بمنزله دو چشم از سر
بدانید که بدن جز بسر ، و سر هم جز به دو چشم هدایت نمیشود .
یا ابن الحجج البالغات
ترجمه ! ( اي فرزند حجت هاي رسا ) . شرح ! قال الله تعالی ! قل فلله الحجۀ البالغهۀ - انعام / 149 - بگو دلیل رسا خاص خدا
است در تفسیر صافی از کتاب کافی از حضرت امام موسی کاظم علیه السلام چنین آمده ! آري خدا را بر مردم دو حجت است .
حجت ظاهره و حجت باطنه ، اما حجت ظاهره رسولان و پیغمبران و امامان هستند ! اما حجت باطنه عقول است . و
ایضا در همین مدرك از حضرت امام محمد باقر علیه السلام نقل است که فرمود ! نحن الحجۀ البالغه علی من دون
السماء و فوق الارض یعنی ما هستیم حجت بالغه و رسا بر تمام مردم زیر آسمان و روي زمین . ( 425 ) اطلاق حجت بر ائمه
معصومین بجهت آن است که خداوند بوسیله آن بزرگواران بر بندگان خود که اعمال و اخلاق و رفتارشان راه نماي سعادت
مردم در زندگی است حجت را تمام کرده است .
یا ابن النعم السابغات
426 ) از امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر ) ترجمه ! ( اي فرزند نعمت هاي عام الهی ) شرح ! مجلد 7 بحار صفحه 102
این آیه مبارکه و اسبغ علیکم نعمه ظاهرة و باطنۀ - لقمان / 20 - یعنی نعمت هاي خویش را آشکار و نهان بر شما تام و کامل
کرد . روایت شده که فرمود ! نعمت هاي ظاهر و آشکار پیغمبر است و آنچه را که آورده از معرفت و توحید ، اما نعمت باطنه
ولایت ما اهل بیت و عقد مودت و دوستی ما است . و اءصبغ بن نباته از امیر مؤ منان علیه السلام در تفسیر این آیه مبارکه الم
الذین بدلوا نعمۀ الله کفرا - ابراهیم / 28 - یعنی آیا ندیدي آنکسانی را که نعمت خدا را به کفران تغییر دادند . فرمود ! بخدا
( قسم مائیم نعمت الهی که خداوند آن را بر بندگان خود انعام کرده ، و هر که بخواهد ، بوسیله ما بفوز و رستگاري میرسد . ( 427
در تفسیر صافی در ذیل آیه شریفه ثم لتسالن یومئذ عن النعیم - تکاثر ! 8 - یعنی و آنگاه در ان روز از نعیم الیه مورد باز خواست
قرار خواهید گرفت . در خبر مفصلی از تفسیر عیاشی از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند که ابو حنیفه
نعمان بن ثابت یکی از علماي اربعه اهل تسنن این آیه مبارکه ( ثم لتسالن یومئذ عن النعیم آیه آخر سوره تکاثر را از ابو
عبدالله جعفربن محمد الصادق - علیهما السلام - سئوال کرد حضرت فرمود ! اي نعمان بنظر تو این نعمتی
که مورد سئوال واقع میشود چیست ؟ نعمان گفت بهره از غذا و آب سردي ( که در دنیا خورده ایم و آشامیده ام ) حضرت
صفحه 129 از 184
فرمود ! اگر خداوند تو را روز قیامت در برابر خود نگهدارد تا از تو سئوالی کند از هر لقمه اي که خورده یا جرعه آبی که
نوشیده اي وقوف تو در قیامت طولانی خواهد شد ، ابوحنیفه گفت قربانت شوم پس مراد از نعیم چیست ؟ حضرت فرمود ما
اهل بیت نعیمی هستیم که خداوند به بندگان انعام فرموده ، و به برکت وجود و هدایت ما اختلاف مردم را باتحاد تبدیل ، و
دلهایشان بهم الفت داده ، و بنور تعلیمان ما عداوت و دشمنی آنان را باخوت و برادري در آورده ، و بنور هدایت ما آنها را با سلام
هدایت کرده و این نعمتی است که قطع نمیشود ، و خداوند از اداي حق نعمتی که بآنها انعام کرده و آن پیغمبر و عترت اوست
بازخواست کند . ( 428 ) البته نعمت عبارت است از نفعی که ناشی از احسان میشود و هر چیزي که انسان بآن بهره مند شود نعمت
است ، و نعمت هاي الهی قابل شمارش نیست چنانکه می فرماید ! و ان تعدوا نعمۀ الله لا تحصوها ( 429 ) و هر نعمتی که انسان از
او منتفع میشود از جانب خداوند است که فرمود ! و ما بکم من نعمۀ فمن الله ( 430 ) و بالاترین نعمت ها نعمت سعادت دنیا و
آخرت است و این سعادت در پرتو نور هدایت و تعلیمات اءنبیاء و اءوصیاء حاصل میشود چنانچه در زیارت جامعه است
بکم اخرجنا الله من الذل و انقدنا من شفا جرف الهلکات ( بوسیله نور هدایت شما خداوند ما را از ذلت کفر و شرك بیرون
آورده و به برکت شما ما را از پرتگاه مهلکه نجات داده است ) .
یا ابن طه و المحکمات
ترجمه ! ( اي فرزند طه و محکمات قرآن ) . شرح ! تفسیر صافی از معانی الاءخبار از حضرت صادق علیه السلام روایت می کند
که فرمود ! و اما طه فاسم من اءسماء النبی صلی الله علیه و آله و معناه یا طالب الحق الهادي الیه ( 431 ) یعنی و اءما طه پس اسمی
است از اسم هاي پیغمبر صلی الله علیه و آله ، معنی آن این است اي طالب حق که راهنماي بآن هستی . و محکمات - در
تفسیر صافی از کتاب کافی و تفسیر عیاشی در تاءویل این ایه مبارکه هو الذي انزل علیک الکتاب منه ایات
محکمات ( 432 ) از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود ! ان المحکمات امیر المومنین و الائمۀ علیهم السلام
محکمات امیر مؤ منان و ائمه علیهم السلام میباشند . البته منظور مصداق از مصادیق آیات محکمات است .
یا ابن یس و الذاریات
ترجمه ! ( اي فرزند یاسین و ذاریات ) . شرح ! کلمه یس دو حرف از حروف بریده و مقطعه است مانند بسیاري از
حروف دیگري که پاره اي از سوره هاي قرآن بآن افتتاح شده است و درباره معنی و مفهوم این کلمه روایاتی وارد شده
است که مراد از آن رسول خدا علیه السلام است و مؤ ید آن آیه بعدي است که می فرماید ! انک لمن المرسلین که
خطاب به شخص رسول خدا صلی الله علیه و آله است یعنی از رسول اکرم قسم بقرآن محکم که تو از رسولانی . بحار
الانوار مجلد 7 ص 35 امام صادق علیه السلام فرمود ! یس اسم رسول الله و الدلیل علیه قوله تعالی ! انک لمن المرسلین . (
433 ) و اءیضا از حضرت صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش از علی بن ابیطالب ( علیهم السلام ) در آیه شریفه که
می فرماید سلام علی آل یس - صافات / 130 - فرمود سلام بر ما آل محمد است ، چون مراد بکلمه یس رسول
خدا است . ( 434 ) در تفسیر صافی و تفسیر برهان از معانی الاءخبار از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که وقتی سفیان
ثوري از آنحضرت سوال کرد بمعنی قول خدا که می فرماید یس چیست ؟ فرمود ! اسم من اءسماء النبی و معناه یا ایها
السامع لوحیی و القرآن الحکیم انک لمن المرسلین یعنی یس اسمی است از اءسماء پیغمبر و معنی آن این است اي شنونده
وحی من ، قسم بقرآن حکیم تو از مرسلین ( فرستادگان ) هستی . و الذاریات - این جمله در ابتداي سوره 51 قرآن است و کلمه
ذاریات جمع ذاریه از ذرو است که معنی اصلی آن باد و نسیمی است که بوزد و خاك و ذرات را بلند و در فضا پراکنده سازد و
صفحه 130 از 184
اصل آن از ذروة بمعناي ارتفاع و بلندي است . البته آیات چهارگانه اول این سوره که با واو قسم افتتاح شده و بدان
سوگند یاد میشود همگی این سوگندها در اثبات قیامت و وقوع آنست که در آیات 5 و 6 آمده است . و اما ذکر این کلمه در
اینجا که گفته میشود اي فرزند ذاریات که منظور امیر المومنین ( ع ) و ولایت اوست از این نظر است که چون در بعضی اخبار و
روایات مصادیق بعضی از آیات این سوره را بر ولایت و روش اولیاي حق منطبق کرده لذا این جمله بدین صورت آمده است . (
435 ) و دلیل بر آن روایاتی است که ذیل بعضی از آیات این سوره در تفسیر قمی ذکر شده است ! 1 آیه 5 انما توعدون
لصادق آنچه بدان تهدید و وعده داده شده اید صادق است . ابوحمزه گوید شنیدم که در این آیه امام پنجم علیه السلام فرمود
یعنی در امر علی راست و صادق است . 2 آیه 6 و ان الذین لواقع و محققا دین واقع شدنی است - یعنی دین مساءله علی علیه
السلام است و علی علیه السلام دین است . 3 آیه 7 و السماء ذات الحبک - سوگند باین آسمان آراسته - مراد از سماء پیغمبر
است و علی حبک است . و حبک بمعناي حسن و زینت و خوب و عادلانه است ، و در مجمع البحرین بمعنی راههاي ستارگان
در آسمان است . و تطبیق این کلمه نسبت به علی علیه السلام باعتبار آنست که آنحضرت راه و طریق هدایت است . 4 آیه 8 انکم
لفی قول مختلف - که البته شما در سخنان مختلف سرگردانید - یعنی درباره علی اختلاف کرده اید که همان اختلاف در
امر ولایت است ، پس کسی که بولایت او پایدار ماند وارد بهشت میشود ، و اءما کسی که مخالفت کند وارد آتش میشود ، و در
کتاب کافی درباره این آیه از امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که فرمود ! مختلف فی اءمر الولایۀ . 5 آیه 9 یوفک عنه من
افک - هر کس از آن کناره گیرد منحرف خواهد شد ، یعنی هر کس از ولایت علی منحرف شود از بهشت منحرف شده
است و در کتاب کافی در ذیل حدیث امام محمد باقر علیه السلام فرمود ! هر کس از ولایت علی اعراض کند از بهشت
اعراض نموده است .
یا ابن الطور و العادیات
ترجمه ! ( اي فرزند طور و عادیات ) . ت شرح ! این دو نام ( طور و عادیات ) در ابتداي دو سوره از قرآن که سوره 52 و سوره
100 میباشد آمده است . اما تفسیر ظاهر لفظ طور و مصداق آن طور سینا است که در آیه 2 سوره 95 آمده ، و آن همان کوهی
است که خداوند در آنجا با موسی بن عمران علیه السلام تکلم کرده ، ولی تاءویل و بطن آیه همان است که در بعضی از روایات
436 ) از حضرت صادق علیه السلام در ) آمده و در این دعا بدان اشاره شده است . بحار الانوار مجلد 7 صفحه 112
تاءویل آیه و التین و الزیتون روایت کرده که فرمود ! تین و زیتون حسن و حسین ، و طور سینین علی بن ابی طالب علیهم السلام
است . اءما کلمه عادیات که جمع عادیه اسم فاعل از مصدر عدو است بمعناي دویدن بسرعت است و مراد آن در آیه
مبارکه قرآن مرکب هاي مردانی است که آنها را به تاخت و شتاب در آورده اند ، و شاءن نزول آن بگفته بیشتر
مفسرین درباره امیرالمؤ منین علیه السلام نازل شده و مراد اسبان دونده ایست که آن حضرت و اصحابش در وقعه اي
( سوار بودند . ( 437
یا ابن من دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی دنوا و اقترابا من العلی الاعلی
ترجمه ! ( اي فرزند کسی که فرشته وحی به او نزدیک شد ، و بزیر آمد آن چنانکه تا باندازه دو کمان یا کمتر فاصله نماند ، و از
این رهگذر ، خود به مقام اعلاي قرب منزلت بحضرت باري نائل آمد ) . شرح ! این مقام عالی ترین و بالاترین مقام پیغمبر اسلام
است که در آیات 8 و 9 سوره و النجم آمده است . اصولا آیات اول این سوره قطع نظر از روایات و گفته مفسرین خود
گمراهی میدهند که در شاءن و مقام پیغمبر اسلام نازل شده که آنچنان بمقام قرب خداوند رسید که بالاتر از آن تصور
صفحه 131 از 184
نمیشود . و البته این قرب و نزدیکی از نظر منزلت و علو مرتبه است نه از جهت مکان ، چون خداوند منزه است از جسم و
جسمانی تا نیاز به مکان و محل داشته باشد . و گفته شده که آیات داستان معراج پیغمبر را بیان می کند ، و عروج پیغمبر
در یک شب با همین بدن عنصري بموجب آیات قرآن و اخبار متواتره از خاصه و عامه ثابت و محقق است . در مجلد 6 بحار
438 ) از حضرت رضا علیه السلام نقل شده که فرمود ! من کذب بالمعراج فقد کذب رسول الله هر ) صفحه 374
439 ) از امام ششم ) کس معراج پیغمبر را تکذیب کند رسالت پیغمبر اسلام را تکذیب کرده است . و نیز در مجلد 6 صفحه 370
روایت شده که علی علیه السلام در مقام رد کسانی که منکر معراج هستند آیاتی از قرآن تلاوت نمود از جمله همین آیات را ثم
دنی فتدلی فکان قاب قوسین اءو اءدنی . تنبیه - بعضی از اهل تحقیق گفته اند که این آیات اشاره است بمراتب عالیه از علو رتبت و
رفعت مقام و نهایت محبت که براي ادارك صاحبان فهم باین نوع تشبیه شده ، و گوید چون در زمان جاهلیت عادت بزرگان
عرب این بود که چون میخواستند عقد مودت و وفا و صفا با یکدیگر به بندند و نقصی بآن راه پیدا نکند هر یک کمان خود را
حاضر می ساختند و آندو را بهم منضم می کردند و یکدفعه هر دو قبضه را می گرفتند و باتفاق هم تیري از آن می انداختند ، و این
عمل از آنها اشاره بآن بود که موافقت در میانشان تحقق پیدا کرده است و بعد از این رضا و سخط هر یک همان رضا و سخط
دیگري بوده . و در این آیه اشاره باین است که مقام قرب پیغمبر صلی الله علیه و آله بجائی رسیده که محبوب پیغمبر محبوب
خدا و مبغوض او مبغوض خدا است . لیت شعري این استقرت بک النوي ( کاش میدانستم که اکنون کجا اقامت داري ) . کلمه
نوي در کتاب قاموس بمعنی خانه و جابجا شدن از مکانی بمکان دیگر آمده . اي نسیم سحر آرامگه یار کجاست
چون حکومت عدل جهانی بوسیله آنحضرت بر پا می گردد پس تا زمانی که جامعه بشر استعداد آن را پیدا نکند و روي
بیک حکومت در جهان نرود و خود را مهیاي آن نسازد آنحضرت از انظار مخفی است و در پس پرده غیبت است و ظاهر
نمیشود لذا منزل و اقامتگاه او هم معلوم نیست ، و کسی جا و مکان مخصوص او را اطلاع ندارد . از حضرت صادق علیه
السلام روایت شده ( 440 ) که فرمود قائم ما را دو غیبت است یکی کوتاه و دیگري دراز و طویل المدة ، در غیبت اولی شیعیان
خاص و اولیاي او مکان و محل اقامت او را میدانند ، ولی در غیبت دوم اولیاء هم جا و مکان او را نمیدانند . پس آنچه را که به
بعضی نسبت میدهند که آن بزرگوار در همان سردابی که غایب شده است در طول زمان در همانجاست و از همانجا بیرون می آید
صحیح نیست و پایه و اساسی ندارد .
بل اي ارض نقلک او ثري ، ابرضوي ام غیرها ام ذي طوي
ترجمه ! ( بلکه کدام سرزمین یا منطقه اي اقامت می کنی آیا بکوه رضوي ، یا غیر آن ، یا در ذي طوي ) . شرح ! رضوي کوهی
است سمت غربی مدینه نزدیک ینبع و تا مدینه مسافتی راه است . ذي طوي کوهی است داخل حرم و نزدیک مکه و سر راه
441 ) از امام صادق علیه السلام نقل شده کوهی ) تنعیم قرار دارد . توضیح - کوه رضوي طبق روایتی که در 13 بحار ص 142
است در حجاز که نسبت به سایر کوههاي دیگر سبز خرم و چشمه سار و مشجر و میوه دار بوده و پناهی براي پناهنده بوده است (
442 ) و از این نظر ذکر آن در این دعا آمده که ماءمن و پناهگاه حضرت ولی عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
میباشد اءما نه بطور قطع بلکه بصورت تردید ، نمیدانم که قرارگاهت کجا است ؛ در کوه رضوي یا ذي طوري یا جاي دیگر . پس
با اینوصف محل استقرار آن بزرگوار معلوم نیست ، و جایگاه مشخصی ندارد ، و هر جا باشد آنجا جایگاه ستایش است .
در 13 بحار ص 143 از مفضل بن عمرو روایت کند ، گوید شنیدم از حضرت صادق علیه السلام که فرمود ! براي صاحب امر
جایگاهی است که بآن بیت الحمد گفته میشود و در آن جا چراغی است که از روز ولادتش تا روزي که بوسیله شمشیر قیام
می کند می درخشد و خاموش نمیشود . اما ذي طوي که از کوههاي اطراف مکه است و در یک فرسخی آن در راه تنعیم قرار
صفحه 132 از 184
دارد ، طبق روایتی که از حضرت باقر علیه السلام نقل شده ( 443 ) حضرت ولی عصر ( عج ) از طریق ذي طوي با
مجاهدانی به تعداد نفرات بدر ( 313 تن ) وارد مکه ، و کنار کعبه می آید و پرچم انقلاب و پیروزي را در آنجا بر پا میدارد .
عزیز علی ان اري الخلق و لا تري
ترجمه ! ( گران و سخت است بر من که خلق را ببینم و تو دیده نشوي ) . شرح ! البته امام زمان دیده میشود ولی کسی او را
نمیشناسد . ( دیده می باید که باش شه شناس تا شناسد شاه را در هر لباس از امام ششم علیه السلام روایت شده که فرمود ! در
موسم حج براي انجام مناسک حج حاضر میشود ، و مردم را می بیند ولی مردم او را نمی بینند . ( 444 ) و فرمود ! او مانند
یوسف است با برادرانش که یوسف آنها را دید و شناخت ولی آنها او را می دیدند ولی نمیشناختند تا موقعی که خود را معرفی
کرد . ( 445 ) و آن حضرت در بازارها رفت و آمد می کند ، و در مجالس حاضر میشود ولی کسی او را نمیشناسد . و بسا
موقعی که ظاهر میشود و خود را معرفی می کند مردم آنزمان گویند که ما بدفعات او را مشاهده کرده و نشناخته ایم . یا رب بکه
446 ) است که ) باید گفت این نکته که در عالم رخساره بکس ننمود . آن شاهد هر جائی روایتی در مجلد 13 بحار ص 142
حضرت صادق علیه السلام فرمود ! صاحب این امر میان مردم رفت و آمد می کند و بر فرش آنان قدم می گذارد ولی او را نمی
شناسند تا وقتی که خداوند باو اجازه دهد که خود را معرفی کند همچنانکه به یوسف اجازه داد و برادران یوسف باو گفتند تو
یوسفی ؟ گفت آري من یوسفم .
و لا اسمع لک حسیسا و لا نجوي
و نمیشنوم از تو نه صدائی و نه رازي ترجمه ! یعنی از تو هیچ صدائی حتی آهسته هم بگوش من نرسد ، و از هر که سراغ تو
بگیرم او هم مانند من بی اطلاع باشد ، چه کنم ، و این دردم را بکه گویم ، و این علاقمندیم را کجا برم ؟ شرح ! صدوق در
کتاب امالی خود ( 447 ) از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود ! بنده اي بمرتبه ایمان نمیرسد مگر
اینکه من محبوبتر از خود او ، و خاندان من محبوبتر از خاندان او و عترت من محبوب تر از عترت او نزد او باشد . عزیز علی ان
تحیط بک دونی البلوي ( 448 ) ، و لا ینالک منی ضجیح و لا شکوي ( و سخت گران است بر من که بلا و گرفتاري تو را فرا
گیرد بطوري که ناله زار و شکوه من هم بتو نرسد ، ( نه از غم روزگار و نه از غم پریشانی شیعیان ) . شرح ! در کتاب خصال (
449 ) از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمود ! پنج گروهند که خواب ( راحت ندارند ) - تا آنکه گوید -
دوستی که از محبوب جدا میشود . چنین شخصی وقتی مبتلا بمفارقت شود سخت متاءثر و پریشان و حزنش بی اندازه است و
خواب راحتی هم ندارد
بنفسی انت من مغیب لم یخل منا ، بنفسی انت من نازح ما نزح عنا
ترجمه ! ( جانم فدایت اي آن غایبی که از ما کناره نداري ( بلکه در میان ما هستی و نگهبان و ناظر و حافظ مائی ) جانم بقربانت
اي آن کسی که پنهانی ولی از ما خالی نیستی ، و دوري ولی از ما جدا نیستی ) . شرح ! از این دو جمله استفاده میشود که ما
آن بزرگوار را نزدیک خود و میان خود معرفی می کنیم و معلوم میدارد که او در مکان خاصی که از دید ما پنهان باشد نیست بلکه
در اجتماعات ما بصورت ناآشنا رفت و آمد می کند . و محسل ثابتی براي او نیست . آري کسی که ایمان بوجود و
غیبت آن حضرت داشته باشد شب و روز متاءسف و حیران است که چرا آن بزرگوار با آن عظمت و جلال و بزرگواري ، و
با آن کمال راءفت و احسانش که از پدر و مادر مهربان تر است آنچنان در پرده حجابی از حجابهاي الهی پنهان و پوشیده
صفحه 133 از 184
است که نه دستی بدامانش رسد ، و نه چشمی بجمالش روشن گردد و نه از مقرش خبري و نه از محل اقامتش اثري باشد .
بنفسی انت امنیۀ سائق یتمنی من مومن و مومنۀ ذکرا فحنا
ترجمه ! ( جانم فدایت اي آنکه تو آرزوي قلب هر مشتاق آرزومندي از مرد و زن مؤ من که تو را یاد آورند و ناله کنند ) . شرح !
البته کسی که دل بخدا دهد و بدو بگرود ، شوق دیدن مردان خدا را دارد و آرزوي دیدارشان را شب و روز در دل می پروراند ،
و البته پیوند ناگسستنی است میان آن ایمان و این شوق .
بنفسی انت من عقید عزلا یسامی
ترجمه ! ( جانم فداي تو اي آن سرشته عزت و جلالتی که کسی را بدان برتري نبود ) . شرح ! چون او داراي صفات و اخلاق و
اعمالی است که شایستگی این علو و برتري را دارد و کسی که ایمان و اخلاق در او نباشد این فضیلت و بزرگواري را هم نشاید .
بنفسی انت من اثیل مجد لا یجازي
ترجمه ! ( جانم فدایت که تو از رکن اصیل مجد و بزرگواري باشی که کسی بمانند شما نخواهد گردید ) . شرح ! و آدمی
گذشته از صفات و اخلاق و رفتار پسندیده اش براي مجد و شرافت و بزرگواري او ، طهارت خانوادگی هم لازم است و آن
اسباب و لوازمی دارد غیر محدود و خارج از قدرت بشري و در زیارت وارث می گوئی اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب
الشامخۀ و الارحام المطهرة .
بنفسی انت من تلاد نعم لا تضاها
ترجمه ! ( جانم به فدایت که تو از آن نعمت هاي خاص عالی و اصیلی هستی که مثل و مانند ندارد ( و کسی شباهت باو را
ندارد ) . شرح ! وقتی که انسان از نظر خانوادگی و محیط پرورش پاك باشد و استعدادات نهانی او بنحو اءحسن پرورش یابد در
میان جامعه بشر نمونه خواهد بود ، و کسی جز هم عنانان او در فضیلت و جلالت به پایه او نرسد . و در شرح ! جمله یا ابن النعم
السابقات بیان شد بالاترین نعمت هاي وجود پیغمبر و اوصیاء او علیهم السلام است .
بنفسی انت من نصیف شرف لا یساوي
ترجمه ! ( جانم فدایت که تو از خاندان عدالت و قرین شرفی که احدي توان برابري با شما را ندارد ) . شرح ! در کتاب نجم
الثاقب از کتاب غیبت نعمانی نقل می کند که خداوند متعال آنچه را که به پیغمبران سلف داده با زیاده بآنحضرت میدهد و
او را تفضیل میدهد . و در آن کتاب حدود چهل و هفت فضیلت براي آن بزرگوار نقل می کند و چون بناي ما
باختصار است لذا از ذك آن فضائل در اینجا صرف نظر می کنیم ، طالبین بدانجا مراجعه کنند .
الی متی احارفیک یا مولاي و الی متی
ترجمه ! ( تا به کی ( در انتظارت ) حیران و سرگردان باشم اي مولاي من تا کی . ( از فراغت سوختم اي مهربان فریاد رس ) . شرح
! اگر انسان جرعه اي از شربت محبت این حجت خدا و امام بحق را چشیده باشد چنان از مفارقت و دوري او مغموم و محزون
باشد که خواب از چشمش ربوده شود چونکه از آن فیوضات الهیه و نعمت هاي غیر متناهیه دنیا و آخرت محروم ، که دستی
صفحه 134 از 184
بدامان و مالش نمیرسد و دیده بنور جمالش روشن نمیشود .
و اي خطاب اصف فیک و اي نجوي
. ( 450 ) ترجمه ! ( و بچگونه خطابی تو را توصیف کنم و چگونه راز دل گویم ) . شرح ! مجلد 13 بحار صفحه 129
محمد بن نعمان از امام ششم علیه السلام روایت کرده است که فرمود ! نزدیک ترین موقع بنده بخداوند عزوجل و
خوشنودتر شدن خدا از بنده اش هنگامی است که مردم دست رسی بحجت خدا نداشته باشند و براي آنها آشکار نباشد ، و
از نظر آنها مستور و پنهان باشد و جایگاه او را هم ندانند ، و با این وصف آنها میدانند که حجت خدا و نشانه او از بین نرفته ، پس
در آنوقت صبح و عصر ( همیشه ) در انتظار فرج او هستند . و شدیدترین موقعی که خدا بر دشمنانش غضب می کند هنگامی
است که حجت خود را از میان آنها ببرد ، و از نظرشان مخفی دارد ، و این موقعی است که خدا میداند که اولیاء و دوستانش درباره
حجت خدا تردید ندارند و اگر بداند آنان درباره آن حجت تردید پیدا می کنند بمقدار لحظه و طرفۀ عینی او را مستور و مخفی
نمی کند .
عزیز علی ان اجاب دونک و اناغی
ترجمه ! ( سخت گران است بر من که پاسخ و سخنان فریبنده از غیر تو یابم ) . شرح ! در توضیح این کلام باید
خوانندگان محترم را بروایتی که در ذیل جمله عزیز علی ان لا یحیط نقل کردیم متوجه ساخت . و درجه محبت را نسبت
بآن بزرگوار معلوم داشت که از لوازم ایمان مؤ من نسبت به امام زمان و پیشواي دینی خود بالاتر از محبت او نسبت به
یکی از محبوب ترین علاقمندان دنیائی او باشد بلکه از علاقه و محبت او نسبت بجان خودش هم بیشتر باشد . و اگر کسی چنین
محبتی پیدا کند خواهی نخواهی رشته قلبش بآنحضرت کشیده میشود ، و در مفارقت او چنان مبتلا بحزن و اندوه می شود
که از مفارقت طفل بمادر خود بیشتر ، زیرا اگر طفل مادرش از نظر او غایب شود البته محزون و متاءثر میشود ، ولی میتوان او را
با سخنانی امید بخش دلخوش ساخت و او را آرام نمود ، ولی اگر کسی عشق و علاقه بامام زمان خود پیدا کند و پیوسته متوجه
آنحضرت باشد از مفارقت و دوري او محزون و تالان است و معاشرت با مردم و اشتغال بامور فریبنده دنیا او را از یاد او و هم
از علاقه و محبت باو باز نمیدارد ، و صدق کلام عزیز علی ان اجاب دونک و اناغی درباره او محقق خواهد بود . زسوز شوق دلم
شد کباب دور از یار مدام خون جگر میخورم ز خوان فراق
عزیز علی ان ابکیک و یخذ لک الوري
ترجمه ! ( سخت و دشوار است بر من که بر تو بگریم و خلق از تو دست کشیده و واگذارندت و بیاد تو نباشند ) . شرح ! و
سزاوار است که علاقمندان بآن بزرگوار در مفارقت او نالان و گریان باشند که چرا باید انی حجت خدا در پرده غیب مستور ماند
و امر رهبري و حکومت بر جهانیان بدست طاغوتهاي زمان افتد ، در صورتی که این جامه و لباس جز براي آن قامت
معتدل براي کسی زیبنده نیست ، زیرا که اوست مجري احکام و حدود الهی و معین ضعفاء و فریاد رس مظلومان و قادر به
برچیدن بساط ظلم و جور و بسط و گسترش قسط و عدالت . یا رب آن آهوي مشکین بچمن بازرسان وان سهی سرو خرامان
بچمن باز رسان دل آزرده ما را به نسیمی بنواز یعنی آن جان ز تن رفته به تن باز رسان
عزیز علی ان یجري علیک دونهم ماجري
صفحه 135 از 184
451 ) حضرت امام ) ( بر من سخت دشوار است که بر تو ( این غیبت ممتد ) جاري شده نه بر دیگري ) . مجلد 18 بحار صفحه 900
پنجم علیه السلام به عبدالله بن دینار راوي حدیث فرمود ! هیچ عیدي براي مسلمین نیست نه عید قربان و نه عید فطر مگر آنکه در
آن عید حزن و اندوه آل محمد تجدید میشود ، راوي گوید چرا ؟ حضرت فرمود ! براي اینکه آنان حق خودشان را در دست غیر
خودشان می بینند .
هل من معین فاطیل معه العویل و البکاء
( آیا کسی هست که مرا یاري کند و با من همناله شود و من در فریاد و فغان با او همدم شوم و ناله فراق را طولانی کنم ) .
هل من جزوع فاساعد جزعه اذا خلا
( آیا کسی هست که جزع و زاري کند ، و چون تنها باشد من هم او را در جزع و زاریش یاري کنم ) .
هل قذیت عین فساعدتها عینی علی القذي
ترجمه ! ( آیا چشم آلوده اي می گرید تا چشم من هم با او مساعدت کند و زارزار بگرید ) . شرح ! کمال الدین صدوق (
452 ) از ابن محبوب نقل می کند که گفت حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام بمن فرمود ! دنیا فتنه اي سخت
شدیدي در پیش دارد که در آن فتنه هر خاص و عامی درافتد ، و این موقعی است که شیعیان سومین فرزند نسل مرا از
دست بدهند ، و اهل آسمان و زمین و هر مرد و زن تشنه کامی و هر محزون و مصیبت زده اي بر فقدان وي بگرید .
سپس فرمود ! پدر و مادرم فداي آنکس باد که همنام جدم و شبیه من و موسی بن عمران علیه السلام است . و او را لباس هائی
نورانی است ( 453 ) که از شعاع نور قدس منور است ، و از فقدان او اهل آسمان و زمین افسرده شوند ، و چه بسیار زن و مردي که
چون آب گوارائی را که از دست بدهند متاءسف و سرگردان و محزون گردند ، و در حالی که آنان را ناامید می بینم ناگهان
) ندائی بشنوند با صدایی که دور و نزدیک میشوند ، براي مؤ منان رحمت و براي کافران عذاب است . مجلد 13 بحار صفحه 37
454 ) از علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر علیهما السلام روایت می کند گوید که از او پرسیدم که تاءویل این
آیه چیست ؟ که خدا می فرماید ! قل اراینم ان اصبح ماوکم غورا فمن یاءتیکم بماء معین - ملک / 30 - یعنی بگو اگر
آبی که شما بدان زنده اید فرو رود بزمین چه کسی است که براي شما آب گوارا می آورد . فرمود ! هنگامی که امام خود را از
دست بدهید و او را نبینید چه خواهید کرد ؟ .
هل الیک یا ابن احمد سبیل فتلقی
ترجمه ! ( اي پسر پیغمبر آیا بسوي تو راه ملاقاتی هست که بحضورت تشرف حاصل شود ) شرح ! البته غیبت امام زمان
علیه السلام بمعنی این است که او خود را بکسی معرفی نمی کند و کسی هم او را نمیشناسد نه اینکه او در مکانی محبوس
باشد ، پس رؤ یت آن بزرگوار در زمان غیبت امر غیر ممکنی نیست ، و ممکن است واقع شود ، و چه بسا اشخاصی که در
زمان غیبت بملاقات آن بزرگوار مشرف شده باشند و او را دیده باشند . صدوق در کتاب کمال الدین ، و مجلسی در مجلد 13
بحار الانوار ، و حاجی نوري در کتاب نجم الثاقب بابی را بدان اختصاص داده اند ( 455 ) پس رسیدن باین مقصود و تشرف
بملاقات آن حضرت در این زمان هم میسور و ممکن است ، و میتوان بوسیله ایمان و عمل و تقوي تام و کامل و
تهذیب نفس از اخلاق رذیله و صفات ذمیمه باین سعادت نائل آمد . و راه رسیدن باین سعادت در مرحله اول انجام
صفحه 136 از 184
اعمال صالحه از دستورت واجبه و اءداي مستحبات و ترك محرمات است ، از تاءمل در داستان آنانکه به لقاي
آن بزرگوار تشرف حاصل کردند استفاده میشود که مداومت بر اعمال خیر و عبادات شرعی و سعی و کوشش در انجام
دستورات اسلامی و تضرع و زاري و مساءلت از حضرت باري عز اسمه یک نوع وسیله ایست براي ملاقات آن بزرگوار . زیرا از
تهذیب نفس و انجام وظیفه دینی اثر عظیمی در نفس پیدا میشود و رسول خدا فرمود ! من اخلص لله اربعین صباحا
فجر الله ینابیع الحکمۀ من قلبه علی لسانه ( 456 ) . یعنی هر که چهل روز کار و عمل خود را خالص براي خدا گرداند
خداوند متعال چشمه هاي حکمت را از دل او بر زبانش جاري سازد . و در این باره دعائی هم در کتب ادعیه از جمله
در کتاب مفاتیح الجنان مرحوم محدث قمی نقل شده که خواندن آن بعد از نماز صبح بعنوان تعقیب وارد شده و آن دعا صدرش
این است اللهم بلغ مولاي صاحب الزمان صلوات الله علیه .
هل یتصل یومنا منک بغده فنحظی
( آیا امروز ما از تو بفردایش میرسد که بهره مند شویم یعنی امروزي که ما بفراق تو نشسته ایم بفردائی میرسد که بدیدار جمالت
محظوظ و بهره مند گردیم ) .
و متی نرد مناهلک الرویۀ فنروي
( کی میشود که بر چشمه سارهاي سیراب کننده تو وارد شویم پس سیراب شویم ) یعنی آیا این زمان انتظار ما بزودي بسر
خواهد آمد که ما بوصال جویبارهاي رحمت تو در آئیم و سیراب شویم و هر چه زودتر این انتظارمان بسر آید .
متی ننتفع من عذب مائک فقد طال الصدي
( چه وقت ما از آب عین گواراي تو بهره مند میشویم که البته تشنگی بطول انجامیده ، و بعبارت دیگر کی میشود ،
که ما تشنگان جرعه وصالت ، از چشمه آب زلال ظهور تو سیراب گردیم که این عطش ما طولانی گشت ) .
متی نغادیک و نراوحک فتقر عیوننا
( کی میشود که ما با تو صبح و شام کنیم و چشمانمان روشن گردد ، که در هر صبح و شام همیشه بخدمتت باشیم و
چشمانمان بجمالت روشن و دل هاي ما شیعیان شاد گردد ) .
متی ترانا و نریک و قد نشرت لواء النصر تري
( کی شود که تو ما را و ما تو را ببینیم در حالی که پرچم نصرتی که برافراشته اي دیده شود ) . یعنی آن موقعی که تو ما را
ببینی و ما هم بدیدار مولاي خود سرافراز شویم و پرچم نصرت و پیروزیت در عالم برافراشته شود چه وقت است ، که این انتظار ما
بسر آید . منتظران را بلب آمد نفس اي زتو فریاد بفریاد رس و سابقا در شرح ناشر رایۀ الهدي معنی لواي نصرت بیان شد . این
جملات از دعاي ندبه اشاره بهمان انتظار فرج است که در اخبار و احادیث زیادي آمده و از جانب رسول خدا صلی الله علیه و
آله هم بدان تاءکید شده و شاید از جمله عبادات و لوازم ایمان باشد . و البته اگر کسی بخواهد خود را بدان پاي بند بداند باید خود
و جامعه اسلامی را براي ظهور آن بزرگوار آماده و مهیا سازد و زمینه را از هر حیث و هر جهت آماده نماید ، و این آمادگی به
. ( سعی و کوشش و جدیت است نه بگوشه گیري و خاموشی ( 457
صفحه 137 از 184
اترانا نحف بک و انت تام الملا و قد ملات الارض عدلا
( آیا می بینی تو ما را که ما بگرد تو باشیم و تو پیشواي جماعت باشی و زمین را از عدل و داد پر کنی و یا هر چه زودتر روزي
بیاید که تو ما را بنگري که بگردت حلقه زده ایم و تو با این سپاه ، زمین را پر از عدل و داد کرده باشی ) . یا رب این آرزو مرا چه
خوش است تو بدین آرزو مرا برسان
و اذقت اعداءك هوانا و عقابا
ترجمه ! ( و دشمنانت را خواري و عقوبت چشانده باشی و بکیفر خواري و عتاب مبتلا بسازي ) . شرح ! هر قدر عدل و داد در
روي زمین گسترش بیابد ظلم و جور و ستم به بندگان خدا از میان میرود ، و آن کسانی که بوسیله ظلم و ستم ، مقام و ریاست
داشتند و حیات و زندگی دو روزه خود را از این راه تاءمین می کردند به خفت و ذلت در افتند .
و ابرت العتاة و جحدة الحق و . . .
و ابرت العتاة و جحدة الحق و قطعت دابر المتکبرین و اجتثثت اصول الظالمین ترجمه ! ( و
سرکشان و کافرانرا که منکر حقند هلاك گردانده و دنباله متکبران را قطع کرده و ریشه ستمکاران را از بیخ و بن برکنی . )
شرح ! در آیه شریفه سوره انعام ! 45 - پس از آنکه خداي تعالی در آیات سابق کافران و ستمکاران بعذاب تهدید می کند که
ناگهان عذاب الهی آنانرا فرا می گیرد و سخت درمانده شوند می فرماید ! فقطع دابر القوم الذین ظلموا پس بریده شد دنباله گروه
458 ) از حذیفه یمانی روایت کرده گوید ! شنیدم از رسول خدا صلی الله ) مردم ستمکار . بحار الانوار مجلد 13 ص 161
علیه و آله که فرمود ! خدا اولیاء و برگزیدگان خود را امتیاز میدهد تا آنکه زمین را از وجود منافقان و گمراهان و اولاد
گمراهان پاك می گرداند . و نیز از خذیفه روایت شده ( 459 ) که گفت شنیدم از پیغمبر اکرم که می فرمود ! واي بر این امت
از استیلا و تسلطی که زمامداران ستمگر بر آنان پیدا می کنند و آنان را می کشند ، و مؤ منان را بوحشت می اندازند مگر
کسانی که بفرمان آنها گردن نهند ، و شخص مؤ من بزبان و ظاهر با آنها موافق باشد ولی در باطن از آنها نفرت داشته و می
گریزد . و چون خداوند ارادهنماید که عزت اسلام را تجدید نماید شوکت ستمگران جبار را در هم بشکند ، و خداوند قادر
است امتی را که میان فساد افتاده آنان را نجات داده و بساحل صلاح آورد . بعد از آن فرمود اي حذیفه اگر از عمر دنیا بیش
از یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را چندان طولانی گرداند تا شخصی از اهل بیت من بحکومت
رسد و با بی دینان جنگ کند تا اسلام را ظاهر و آشکار سازد لا یخلف الله وعده ، و هو سریع الحساب ( 460 ) خداوند خلف
وعده نمی کند و به حساب زود میرسد . و چنانچه در روایات آمده است علائم ظهور دو قسم است علائم حتمیه و
متصل به قیام قائم و علائم غیر حتمیه و قریب الوقوع ، و از جمله علائم حتمیه خروج سفیانی است . درمجلد 13 بحار ص
461 ) عن اءبی جعفر علیه السلام انه قال ! ان من الامور موقوفه و امورا محتومۀ ، و ان السفیانی من المحتوم الذي لابد ) 167
منه امام باقر علیه السلام فرمود ! امور بر دو قسم است بعضی مشروط و پاره اي حتمی ، و امر سفیانی از امور محتومه و مسلم است
و چاره از آن نیست . علائم ظهور آن بزرگوار در مجلد 13 بحار ( 462 ) و کتاب کمال الدین صدوق ( 463 ) مفصلا
ذکر شده ، و ما در اینجا به ذکر یک روایت از کتاب قرب الاسناد اکتفا می کنیم ( 464 ) . در کتاب قرب الاسناد از محمد
بن صدقه از حضرت صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش علیهم السلام از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل
شده که فرمود ! چگونه می بینید وقتی که زنان شما فاسد ، و جوانانتان فاسق شوند و امر بمعروف و نهی از منکر انجام نگیرد .
صفحه 138 از 184
پرسیدند آیا چنین خواهد شد یا رسول الله ؟ فرمود ! آري بلکه از این هم بدتر خواهد شد ، چه حالی خواهید داشت وقتی که امر
بمنکر و نهی از معروف شود ، گفتند یا رسول الله آیا ممکن است چنین شود ؟ فرمود ! بلی و ازین بدتر میشود ،
چگونه خواهید بود آنزمان که ببینید معروف و کار خوب زشت و منکر ، و کار زشت و منکر خوب و معروف بحساب آید . و
465 ) از عمر بن حنظله از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که می ) ظهور علائم حتمیه در کتاب کمال الدین ص 365
فرماید ! پیش از قیام قائم وقوع پنج واقعه حتمی است ! آمدن شخص یمانی ، و سفیانی ، و صیحه آسمانی ، و قتل نفس
زکیه و فرو رفتن سپاهی در بیابان بین مکه و مدینه . و نیز ( 466 ) از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود خروج
سفیانی حتمی است و در ماه رجب اتفاق خوهد افتاد . و در مجلد 13 بحار ( 467 ) روایت شده که حضرت صادق علیه السلام
بیانی بدین مضمون فرمود هر مرام و مسلکی قبل از قیام قائم مدتی حکومت و رهبري را عهده دار میشود تا اتمام حجت شود و
آنگاه قائم بحق و عدالت قیام می کند . در کتاب کمال الدین ( 468 ) از ابوحمزه ثمالی نقل کرده که او گوید بحضرت
صادق علیه السلام عرض کردم که امام محمد باقر علیه السلام فرموده ! خروج سفیانی حتمی است ؟ جواب داد آري این طور است
و اختلاف اولاد عباس هم حتمی است ، و قتل نفس زکیه ، و خروج قائم حتمی است ، گفتم آن نداي آسمانی چیست و
چگونه است ؟ فرمود در اول روز منادي ندا می کند مردم بدانید و آگاه باشید که حق با علی علیه السلام و پیروان اوست ، و در
آنوقت آنانکه ایمان ثابتی ندارند بشک می افتند . و اءیضا در همین کتاب ( 469 ) از معلی بن خنیس از حضرت صادق علیه
السلام روایت شده که امام فرمود ! ابتدا صداي جبرئیل از آسمان بلند میشود بعد صداي شیطان از زمین و باید از صداي اول
متابعت کنید ، مبادا در پی صداي دوم بروید و فریب خورید . و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده ( 470 ) که
فرمود خروج این سه نفر خراسانی و سفیانی و یمانی در یک سال و یکماه و یک روز خواهد بود ، و پرچم هیچکدام مانند
شخص یمنی نیست ، که او مردم را بسوي حق راهنمائی می کند
و نحن نقول الحمد لله رب العالمین
ترجمه ! و ما گوئیم الحمدلله رب العالمین شرح ! با خاطر شاد لب به حمد و ستایش پروردگار عالمیان بگشائیم و او را به این
نعمتی که عنایت فرموده ستایش کنیم . البته این حمد و ستایش پس از قطع سلطه سلطه گران و اءعوان و اءبناءشان از سر
مستضعفان جهان و رها شدن از قید و بندیست که از طرف قدرتمندان و ستمکاران بدست و پاي آنان بسته شده بوده هم چنانکه
46 آمده است . در پایان این بحث لازم است که پیرامون غیبت امام زمان صحبت شود که ، 45 ، در سوره انعام آیات 44
جهت چیست که آنحضرت از انتظار غایب است و تاکنون قیام نکرده و خود را معرفی ننموده ، و چه شده که غیبت او تاکنون
بطول انجامیده و از این طول غیبت سوء استفاده شده ، و مدعیانی پیدا شده اند که ادعاي نیابت حتی مهدویت و نبوت کرده اند
471 ) و از طرفی هم قدرتمندان ستمکار و هوي پرستان زمام امور مسلمانان را بدست گرفته و احکام عمده اسلامی که با ) .
منافع و سوء استفاده آنها سازش ندارد تعطیل شده و رفته رفته از میان میرود . ( 472 ) البته اخبار وارده در باب علت غیبت امام
زمان زیاد است و از مجموع آن اخبار استفاده میشود که حکمت غیبت آن بزرگوار چند امر است ! اول - قلت انصار و اعوان
آنحضرت ، چون دعوت آن بزرگوار براي احیاي سنت الهی یعنی دین در جهان بشریت و تشکیل حکومت عدل و
برطرف ساختن ظلم و جور است که در ابتدا حدود سیصد و سیزده نفرند ، و چنانکه در روایت آمده است تا عدد اصحاب و یاران
آنحضرت به ده هزار نفر نرسد از مکه خارج نمیشود . ( 473 ) جهت دوم - آنکه امام زمان در دوره غیبت خود تعهدي نسبت به
حکومت هاي وقت ندارد و بیعت کسی را هم بظاهر بگردن نگرفته ، تا انقلاب و قیامتش به اغتشاش و شورش جلوه گر شود
چنانکه روایات بدان متعرضند از جمله روایت حسن بن علی بن فضال از پدرش از حضرت رضا علیه السلام
صفحه 139 از 184
است که شیخ صدوق در کمال الدین ( 474 ) نقل کرده که فرمود ! می بینم شیعیان وقتی که نسل سومین از
فرزندانم از میانشان میرود همچون گوسفندان که طالب چرا گاهند آنان هم متحیر و سرگردان در جستجو هستند تا موضع و
محلی که از آن بهره مند شوند بیابند ولی نمی یابند ، راوي گفت چرا چنین میشود ؟ فرمود براي اینکه امامشان از نظرشان غایب
میشود ، گفتم چرا ؟ فرمود براي آنکه وقتی که با شمشیر قیام نمود تعهد و بیعت کسی بگردن او نباشد . جهت سوم - خروج
475 ) از حضرت صادق علیه السلام روایت شده ) ودائع مؤ منه از اصلاب کافرین است چنانکه در مجلد 13 بحار ص 130
که راوي حدیث گوید ! سئوال کردم از آن بزرگوار که چرا امیرالمؤ منین علیه السلام از ابتدا با مخالفین و دشمنانش
جنگ نکرد ؟ فرمود ! براي این آیه شریفه که در قرآن آمده است . لو تزیلوا لعذبنا الذین کفروا منهم عذابا الیما - فتح ! 25
یعنی اگر آن مؤ منین ناشناخته از کفار جدا شده بودند ما کفار را بعذابی دردناك گرفتار می کردیم . راوي پرسید مقصود از
جدا شدن در این آیه چیست ؟ فرمود مقصود ودایع مؤ منه در صلب مردم کافر است ( که اگر آن نطفه ها از صلب پدران کافر
جدا میشدند آن کفار و منافقین جنگ نکرد بملاحظه این آیه مبارکه بوده ) . آنگاه حضرت فرمود ! همچنان قائم ما نیز تا
مادامی که ودائع الهی از صلب کافران خارج نشود ظاهر نخواهد شد ، پس وقتی که آن نسل خارج شد و بظهور پیوست
و مردان مؤ من بوجود آمدند او هم ظاهر شود و بر دشمنان پیروز و آنانرا از میان ببرد . علت چهارم - غیبت امام زمان -
ممکن است امتحان و آزمایش مردم باشد تا در دوره غیبت درجه ایمان ادعائی مدرم هم معلوم گردد . همچنانکه خداوند در
ابتداي سوره عنکبوت می فرماید اءحسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون آیا مردم پیش خود حساب کردند ( و
گمان نمودند ) باینکه بگویند ایمان آورده ایم رها میشوند و آزمایش نمیشوند . چه شود گر محک تجربه آید بمیان تا سیه روي
شود هر که در اوغش باشد امام صادق علیه السلام در حدیثی می فرماید ! و هم چنین قائم آل محمد علیه السلام
ایام غیبتش طولانی شود تا آنکه بوسیله ارتداد بد سرشتان حق خالص آشکار و ایمان پاك از ایمان آلوده معلوم شود ، و آنگاه
شیعیان پاك سرشت که از نفاق و تفرقه خائفند در عهد قائم احساس شوکت و قدرت و امنیت نمایند . ( 476 ) شیخ
صدوق در کمال الدین ( 477 ) از امام صادق علیه السلام روایت می کند که آن بزرگوار به راوي خبر ( بنام منصور )
فرمود ! اي منصور صاحب امر نخواهد آمد مگر بعد از آنکه ماءیوس شوید ، نه ؛ بخدا قسم نمی آید مگر بعد از آنکه خوب و
بد شما از هم ممتاز گردید ، نه ؛ بخدا سوگند نمی آید مگر بعد از آنکه امتحان دهید ، نه ؛ بخدا نمی آید مگر آنکه شقی آشکار
گردد و آنکس که سعید است شناخته شود . علت پنجم - آنکه چون آن بزرگوار ماءمور اجراي اوامري است که باید بعد
از این بوسیله او در جهان صورت گیرد ، از این نظر لازم است که در حفظ جان خود بکوشد و خود را از آسیب و اذیت و
آزار دشمنان محفوظ دارد ، و از این نظر غیبت و مخفی بودن او از انتظار مردم سبب حفظ جان او شود . و در روایاتی به این
علت اشاره شده است ، از جمله در کتاب کمال الدین و بحار از زراره از امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که فرمود !
البته براي قائم آل محمد پیش از قیامش غیبتی است و اوست که میراثش را می طلبد . گفتم براي چه مخفی است ؟ فرمود !
خوف و ترس است و با دست بشکم خود اشاره کرد و فهماند یعنی کشتن . ( 478 ) البته او هم همچون پدران بزرگوارش ترس
و خوفی از کشته شدن در راه خدا ندارد ، ولی چون ماءمور بانجام امري است که بایستی آنرا بمرحله اجرا درآورد و هنوز موقع
آن نرسیده ( چون عالم بشریت هنوز بآن مرحله نرسیده و خود را مهیا نکرده ) و خداوند متعال هنوز قیام او را اراده
نکرده ، و لذا غیبت او یکی از اسباب حفظ جان اوست که خوف آن بزرگوار از قتل با عدم اراده خداوند بقیام او تواءم است . (
( 479
اللهم انت کشاف الکرب و البلوي
صفحه 140 از 184
ترجمه ! ( بار الها توئی بر طرف کننده غم و اندوه دلها ) . شرح ! یکی از وظائف ایمانی تضرع و زاري بدرگاه حضرت
احدیت عز اسمه خصوصا در زمان غیبت امام زمان علیه السلام است که گشاینده غم و اندوه از دلها است ، و حفظ دین و
ایمان از شبهات شیاطین که بوسیله کلمات فریبنده ! ضعفا و بیچارگان را گمراه و عقاید باطله را بوسیله کلماتی بقلوب عوام
وارد می کنند ، و امر را بر ضعفاي اهل ایمان مشکل و مشتبه میسازند ، و در این باره گفتته هاي اولیاي حق بحقیقت پیوسته و محقق
می شود . در کتاب غیبت نعمانی ( 480 ) از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمود ! براي صاحب این امر غیبتی
است که حفظ دین در آن زمان همچون کسی است که با دست خود خار شاخه درخت خاردار را بتراشد و صاف کند ، سپس آن
بزرگوار سر بزیر انداخت و مکثی کرد ، آنگاه فرمود ! البته براي صاحب این امر غیبتی است ، و در آن زمان لازم و واجب است
که بنده خدا از نافرمانی خدا بپرهیزد و به او رغبت نماید و دین خود را حفظ کند ، و آنرا محکم بگیرد و آنرا رها نکند .
و الیک استعدي فعندك العدوي
ترجمه ! ( و من از تو داد دل می طلبم و توئی دادخواه مظلومان و درماندگان . شرح ! از جمله وظایف مهم شخص متدین و
مؤ من دعا کردن است و چنانچه فرموده اند ! دعا عبادت بلکه مخ و مغز عبادت است . ( 481 ) در اهمیت دعا و فضیلت آن
گذشته از روایات و اخبار زیادي که از پیغمبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده ، و آیات قرآن هم در سوره هاي
مختلف بر آن دلالت دارد چنانکه می فرماید ! و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم
داخرین ( و پروردگارتان گوید مرا بخواند تا شما را استجابت کنم البته کسانی که از عبادت من استکبار می ورزند بزودي با ذلت و
خواري وارد جهنم میشوند ) - سوره مؤ من آیه 60 - . در تفسیر صافی از کتاب کافی در ذیل این آیه مبارکه از
حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمود دعا کن و مگو که مقدرات تقدیر شده ، و دعا تغییرش نمیدهد ،
زیرا دعا عبادت است و خداي عزوجل می فرماید ! ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین ، و فرمود ! ادعونی
استجب لکم . پس باید در هر حال دعا کرد و نگفت که دعا لازم نیست و کار گذشته است یعنی اعتقاد تو بقضا و قدر مانع
نشود تو را از اینکه دعا کنی ، در روایت است که فرمود ! دعا قضا را برمی گرداند . و امام صادق علیه السلام فرمود ! ایمانت بقضا
و قدر مانع از مبالغه و کوشش تو در دعا کردن نشود . ( 482 ) در کتاب وسائل الشیعه از حضرت صادق علیه السلام روایت
شده که فرمود ! اگر بنده دهان خود را ببندد و دعا نکند چیزي باو عطا نخواهد شد . پس سئوال کن تا بتو عطا
شود . تا نگرید طفل کی نوشد لبن . پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود ! هنگامی رقت دل را براي دعا کردن
مغتنم شمارید که آن رحمتی است . ( 483 ) پس شخص مؤ من در غیبت امام زمان بایستی شب و روز بدرگاه خداي تعالی دعا و
تضرع نماید ، و زمینه را براي تعجیل ظهور امام زمان فراهم سازد ، و وساوس شیطانی او را از دعا کردن مانع نشود ، و نگوید
اگر خداوند ظهور آن بزرگوار را تا مدت معینی مقدر کرده باشد دعاي من چه تاءثیري دارد . در داستان بنی اسرائیل آمده
است که چون آنها از شدت ظلم و ستم فرعون و فرعونیان به تنگ آمده بودند شبی در بیابان اجتماع کردند ، و بدرگاه باري
تعالی تضرع و زاري نمودند ، خداوند هم دعایشان را اجابت فرمود و فرج آنها را زودتر ظاهر ساخت . در اهمیت دعا و تضرع و
زاري بدرگاه حضرت باري تعالی اخبار و روایات زیادي وارد است ، و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمود !
دعا قضاء مقدر را پس میزند ، و زیاد دعا کنید که دعا کلید هر رحمت و سبب رسیدن بهر حاجتی است ، و کسی بآنچه نزد خدا
است جز بدعا کردن و درخواست نمودن نرسد ، و هر دري که زیاد کوبیده شود البته باز خواهد شد . ( 484 ) از رسول خدا صلی
الله علیه و آله نقل شده که فرمود ! ان الله یحب الملحین فی الدعاء . ( 485 ) یعنی البته خداوند ملتزمین و مصرین در دعا را
دوست میدارد .
صفحه 141 از 184
و انت رب الاخرة و الاولی
ترجمه ! ( و توئی پروردگار آخر و اول - یعنی دنیا و آخرت ) . شرح ! البته لازم است که در مقام دعا خدا را باءسماء
حسنی خواند یعنی بنامهاي نیکو چنانکه فرماید و لله الاسماء الحسن فادعوه بها - اعراف ! 180 - خدا را نامهاي نیکوتر است
بس بخوانید او را بدان نامها که خدائی است ذوالجلال و الاکرام و اءسماء حسناي الهی زیاد است و هراسمی از او
دلالت بر صفتی از صفات او دارد ، ولی میتوان گفت که جامع ترین اسماء الهی بعد از اسم مبارك الله اسم رب است که اسم
مبارکی است و دلالت دارد بر علم و قدرت و راءفت و حکمت ، زیرا که مقتضاي صفت ربوبیت کامله آنست که هر موجودي را
بمقدار قابلیت و استعدادش پرورش دهد و کمالش را عطا کند . قال الله تعالی ! قال ربنا الذي اعطی کل شی ء خلقه ثم
هدي - طه ! 50 - گفت پروردگار ما آن کس است که خلق کرد هر چیز را آنگاه هدایتش کرد . پس توسل به ذکر یا رب در مقام
دعا باعث اجابت است . در کتاب وسائل الشیعه از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود هر کس ده مرتبه کلمه یا رب
گوید ، در جواب او گفته شود لبیک ( حاجتت چیست ) ؟ .
فاغث یا غیاث المستغثین عبیدك المبتلی
ترجمه ! ( پس بفریاد رس اي فریاد رس فریاد خواهان باین بنده بیچاره بلا و ستم رسیده است ) . شرح ! انسان با ایمان با توجه
بمقام الوهیت و صفت ربوبیت و مالکیت حضرت احدیت و با اعتقاد باینکه مقتضاي صفت ربوبیت فراهم نمودن تمام موجبات
سعادت دنیا و آخرت است و با التفات بشدت گرفتاري که در اثر غیبت و عدم حضور آن خلیفه زمان و حجت وقت ، که بدو
روي می آورد ، در مقام استغاثه بر آمده و می گوید اي فریاد رس دادخواهان بفریاد این بنده بیچاره و مبتلا به محن و گرفتار
مفارقت مولاي خود برس و او را دریاب ( آمین یا رب العالمین ) .
و اءره سیده یا شدید القوي
( و باو سرورش را بنمایان اي کسی که بسیار مقتدري ) یعنی اي خداي بسیار مقتدر و توانا سرورش را باو بنمایان و او راظاهر
گردان .
و اءزل عنه به الاسی و الجوي
( و بوسیله ظهورش غم و اندوه و گرفتاري را از او برطرف ساز ، و او را از این عشق پر شور و جوششی که نسبت بوصال او دارد
برهان ) . صد هزاران اولیا روي زمین از خدا خواهند مهدي را یقین یا الهی مهدیم از غیب آر تا جهان عدل گردد آشکار مهدي
هادي است تاج انبیاء بهترین خلق و سراج اولیاء اي تو ختم اولیاي این زمان و زهمه معنی نهانی جان جان
و برد غلیله یا من علی العرش استوي
( و سرد کن دل او را برفع تشنگی ( به برکت وجود آن مولی ) اي خدائی که بر عرش تمام عوالم ( و علم و عدل و رحمت )
استیلا داري یعنی سوز دل و حرارت قلب ما را فرو نشان اي کسی که بر عرش تمام جهان خلقت استقرار ازلی داري ) . یا
رب این آتش که بر جان من است سرد کن آنسان که کردي بر خلیل
( و من الیه الرجعی و المنتهی ( 486
صفحه 142 از 184
( اي کسی که بسوي اوست باز گشت ، و نهایت کار و فعالیت ) . در کتاب کمال الدین شیخ صدوق ( 487 ) از عبد الله بن سنان
روایت کرده که گفت امام صادق علیه السلام فرمود ! بهمین زودي بشما شبهه اي رسد بدون نشانه اي که دیده شود ، و نه پیشوائی
که هدایت کند و مینمانید متحیر و سرگردان ، و نجات پیدا نمی کند مگر کسی که دعاي غریق را بخواند ، گفتم دعاي
غریق چگونه است ؟ فرمود می گوئی یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک - الخ .
اللهم و نحن عبیدك التائقون الی ولیک المذکر بک و بنبیک
ترجمه ! ( بار خدایا ما بندگان توائیم که مشتاق ولی تو هستیم که ما را بیاد تو و پیغمبرت می آورد ( و خلق را بیاد تو و پیغمبرت
می آورد ( و خلق را بیاد تو و پیغمبر تو می آورد ) . شرح ! هر مؤ منی که نور ایمان دلش را روشن کرده باشد محققا
شوق دیدار اولیائی که او را بیاد خدا و پیغمبر می آورند پیدا می کند ، و دیدارشان آرزوي دل اوست ، و امام زمان
یک چنین کسی است که مؤ من را به سوي خدا و پیغمبر خدا سوق میدهد . و کسی که ایمان بوجود امام غایب داشته باشد اگر به
نعمت هاي کامله وجود آن بزرگوار متوجه شود قهرا آتش شوق دیدار او در دلش مشتعل می گردد ، و نعمت هاي وجود و
ظهور آنحضرت زیاد است از جمله وسیله سعادت دنیا و آخرت آدمی است که بوسیله راهنمائی او و پدران بزرگوارش صورت
می گیرد چنانکه در قرآن کریم فرمود ! یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلۀ - مائده ! 35 - ( اي کسانی که ایمان
آورده اید از خدا بترسید و وسیله اي براي نزدیکی باو بطلبید ) . در تفسیر صافی ذیل این آیه مبارکه از عیون الاخبار از پیغمبر
اکرم صلی الله علیه و آله روایت می کند هم العروة الوثقی و الوسیلۀ الی الله آري آنان حلقه محکم و وسیله تقرب بخدا
هستند . و از این نظر قبولی اعمال هم بوسیله ولایت آنان محقق میشود چنانکه در زیارت جامعه آمده است . بکم
تقبل الطاعۀ المفترضۀ یعنی بوسیله راهنمائی شما اطاعت واجب قبول میشود . باري در کتاب المهدي در باب
برکات ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف روایتی از ابو سعید خدري نقل می کند که
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود ! بر امت من بلاي سختی نازل میشود که سخت تر از آن شنیده نشده ، تا آنکه زمین با این
وسیعی براي ایشان تنگ میشود و جور و ظلم عالمگیر میشود و مؤ من پناهگاهی که از ظلم و ستم بدان پناهنده شود نمی
یابد ، آنگاه خداوند مردي از عترت مرا که قسط و عدل را در زمین رواج میدهد همانطوري که قبل از آن ظلم و
جور رواج پیدا کرده بود ، و ساکنان آسمان و زمین از ظهورش خوشنود میشوند ، و زمین تمام دانه هاي خود را بیرون فرستد و
آسمان هم قطرات باران خود را پیوسته فرو فرستد .
خلقته لنا عصمۀ و ملاذا
ترجمه ! ( تو او را براي عصمت و نگهداري ، و پناه دین و ایمان ما آفریدي ) . شرح ! البته خداوند براي اتمام حجت به
بندگان خودش چنین کسانی را می آفریند تا در شدائد و سختی ها بدو پناهنده شوند همانند کودك به پدر و مادر خود ، و
آنانهم با آغوش باز و مهر و محبت می پذیرند و نسبت به بندگان خدا شفیت و مهربانند ، و صاحب عفو و کرمند ، و
شایسته است که ما بندگان خدا هم محبت آنان را بدل گیریم و از جان و دل نصایح دل پذیر آنان را بپذیریم .
و اقمته لنا