گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
قرآن






صفحه 181 از 494
تحریف ناپذیري قرآن
اشاره
شیعه امامیه در طول تاریخ با شیوه ها و روش هاي گوناگون درصدد گسترش معارف قرآنی برآمده و از این رهگذر، گستره ادبیات
و علوم قرآنی را پربرگ و بار ساخته است. هم چنین سعی کرده طبق شرایط زمانی هرگاه قرآن مورد هجوم بیگانگان و اهل کتاب
قرار گرفته، از آن دفاع کند، ولی متأسفانه برخی از دشمنان مدت هاست که شیعه را به اعتقاد به تحریف قرآن متّهم می کنند؛ با این
قرینه که چند نفر معدود و انگشت شمار، روایات تحریف را نقل کرده اند. اینان دیدگاه ها و اقوال و کلمات اکثریت قریب به اتفاق
علماي شیعه را نمی بینند و از طرف دیگر از احادیث تحریف در کتاب هاي خود چشم می پوشند. لذا جا دارد این موضوع را
بررسی کنیم تا روشن شود شیعه امامیه از این اتهام مبرّا می باشد.
تحریف در لغت و اصطلاح
تحریف در لغت به معناي تغییر و تبدیل است. [ 850 ] و در قرآن به معناي تغییر کلمه از معنایی به معناي دیگر به کار رفته است. و
آیه ": یَسْمَعُونَ کَلامَ الِله ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ، [" 851 ] ناظر به همین مطلب است.
[ [ صفحه 276
تحریف در اصطلاح، در معانی گوناگون به کار رفته است که مهم ترین آنها عبارتند از:
1 تحریف ترتیبی که به معناي نقل آیه از جایی به جاي دیگر است. این معنا به اتفاق در قرآن واقع شده، زیرا چه بسیار آیه مکی
که بین آیات مدنی قرار گرفته و بالعکس. اگر گردآورنده قرآن را غیر از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام) بدانیم
تحریف ترتیبی معنا دارد والاّ خیر.
2 تحریف معنوي؛ حمل لفظ بر معانی بعید است که ارتباطی با ظاهر آن نداشته باشد. یعنی حمل لفظ بر معنایی که با تفسیر
مشهور منافات دارد. این نوع تحریف نیز در قرآن واقع شده است، ولی به اجماع امّت حرام است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه
وآله)فرمود: من قال فی القرآن بغیر علم فلیتبوّء مقعده من النار؛ [ 852 ] هرکسی به قرآن مطلبی بدون علم نسبت دهد باید جایگاهش
. [ را از آتش آماده کند. این نوع تحریف را تفسیر به رأي نیز می گویند که در روایات نکوهش شده است. [ 853
3 تحریف لفظی که خود بر چند قسم است:
الف تحریفِ جابه جایی دو لفظ؛ چنان که برخی معتقدند به جاي فامضوا إلی ذکر الله " فَاسْعَوْا إِلی ذِکْرِ الِله [" 854 ] آمده است،
که دلیلی بر صحت این تحریف در دست نیست.
ب تحریفِ به تقدیم و تأخیر الفاظ، مثلًا برخی می گویند: به جاي و ضربت علیهم المسکنۀ و الذلّۀ "، وَ ضُ رِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّۀُ وَ
الْمَسْکَنَۀُ [" 855 ] آمده است. این نوع تحریف نیز باطل است، زیرا با اعجاز قرآن منافات دارد.
ج تحریف به افزایش و کاهش، این بخش هم به نوبه خود بر سه قسم است:
1 تحریف در حروف یا حرکات که مربوط به قرائت هاي قرآن است. این نوع
[ [ صفحه 277
صفحه 182 از 494
تحریف نیز باطل است، مگر در برخی الفاظ، مانند آیه ": وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ، [" 856 ] به کسر ارجل و نصب آن و آیات
دیگر که مخالف با قواعد و اصول ادبیات عرب و قرائت جمهور نیست. خصوصاً آن که در روایت صحیح نیز آن قرائت وارد شده
باشد.
2 تحریف در کلمات که این خود، دوگونه است: یکی این که در اصل قرآن باشد که این هم به اجماع باطل است. و دیگري آن
که زیادي کلمه براي روشن کردن آیه اي باشد که فهم آن مشکل دارد که این نوع زیادي در صورتی که متمایز با آیه باشد به
اتفاق اشکالی ندارد.
3 تحریف در آیات و سوره ها؛ یعنی معتقد شویم به زیادي یا نقصان در آیات و سوره هاي قرآن، این مورد قطعاً باطل است.
ادله نفی تحریف در آیات و سوره ها
اشاره
ادله نفی تحریف آن قدر، متین و قوي است که روایات دال بر تحریف قرآن را باطل می کند؛ به ویژه آن که این نوع روایات قابل
خدشه نیز می باشند، چه از حیث سند و چه دلالت. اینک به برخی از آن ادله اشاره می کنیم:
حکم عقل
عقل بدیهی حکم می کند که قرآن کریم از هرگونه تغییر و تبدیل و تحریف مصون باشد، زیرا قرآن کتابی است که از همان
روزهاي اوّل نزول، مورد توجه خاص امّت اسلامی بوده و آن را تقدیس و تعظیم نموده است و این جاي هیچ گونه تعجّب و تردید
نیست، زیرا قرآن اولین مرجع و منبع در تمام شؤون دینی، سیاسی و اجتماعی مردم است. قرآن اساس دین و مبناي شریعت و رکن
اسلام است و امکان ندارد دست تحریف به چنین کتابی برسد.
[ [ صفحه 278
قاعده لطف
تحریف نشدن قرآن مقتضاي قاعده لطف الهی است. لطف عبارت است از انجام کاري که بنده را به طاعت نزدیک کرده و از
معصیت دور کند. این معنا، به حکم عقل بر خداوند واجب است. و شکّی نیست که قرآن سند اصلی براي اعتبار اسلام و نبوت
پیامبر(صلی الله علیه وآله) است. و اساس چنین دینی باید باقی بماند و ستون هاي آن محکم باشد و هیچ گاه در معرض هواهاي
نفسانی بدعت گذاران قرار نگیرد. از این رو به دلیل قاعده لطف، قرآن از تحریف مصون بوده و هست و این، خود یکی از جنبه
هاي اعجاز قرآن کریم است.
آیات قرآن
صفحه 183 از 494
چگونه تحریف در قرآن ممکن است در حالی که خداوند متعال حفظ و صیانت از آن را تضمین کرده است. در این جا به دو نمونه
از آیات اشاره می کنیم:
الف " إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ [" 857 ] ما خودمان ذکر (قرآن) را فرود آوردیم و خود نگهبان آن هستیم.
این آیه از دو جمله تشکیل شده؛ در جمله اوّل کلمه تأکید انّ و ضمیر نا و نحن نشانه قطعی و مسلّم بودن خبر است و براي برطرف
نمودن تردید منکرانی است که در آیات قبلی همین سوره به آن اشاره شده است.
جمله دومِ آیه شریفه با ذکر ادوات تأکید انّ و لام مفتوح و نیز ضمیر جمع ن و وصف جمع در حافظون از نگهبانی و حفظ قطعی
قرآن پس از نزول سخن می گوید. نحوه بیان این فراز نیز هر نوع تردیدي را می زداید. حفظ قرآن در این آیه به صورت مطلق و
بدون هیچ قیدي بیان شده است. بنابراین شامل حفظ آن از هر نوع تحریفی است. و از آن جا که وعده خداوند تخلّف ناپذیر است
"إِنَّ الَله لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ، [" 858 ] پس حفظ قرآن نیز قطعی است.
[ [ صفحه 279
ب... " وَإِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ - لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیم حَمِید؛ [" 859 ] و به طور قطع آن، کتابی
عزیز است، باطل از روبه رو و پشت سر به آن راه نمی یابد، فرود آمده از ناحیه خداوند حکیم و ستوده است.
مقصود از واژه ذکر و کتاب در این دو آیه، قرآن مجید است که به سه وصف عزیز، رسوخ ناپذیر،، لا یأتیه الباطل باطل به آن راه
نمی یابد و تنزیل من حکیم حمید نازل شده از سوي خداوند حکیم ستوده است توصیف شده است. دو وصف اوّل دلالت بر
عدم تحریف و دگرگونی در قرآن دارد، چون واژه عزیز به معناي شکست ناپذیر و غیرقابل نفوذ است و تحریف نوعی شکست و
نفوذپذیري قرآن است. واژه باطل در جایی به کار می رود که ثبات ندارد و تباهی و فساد می پذیرد. و قرآن که می فرماید ": لا
یَأْتِیهِ الْباطِلُ، " هرنوع تغییر و تبدیلی را در خود نفی می کند، زیرا باتوجه به اعجاز قرآن و نظم خاص در مجموعه آیه ها و جمله
هاي یک سوره و مفاد آن، هرگونه تغییر و تبدیل، به محتوا، نظم و هماهنگی قرآن آسیب می رساند و مصداق تباه شونده و
فسادپذیر می گردد، در حالی که این آیه با تعبیر..." مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ، " به طور کلّی در هر زمان و از هر جهت چنین امري
را منتفی دانسته است. جمله پایانی این آیه ": تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیم حَمِید " یادآور این است که قرآن به این دلیل قابل تحریف و تغییر
نیست که نازل شده از سوي خداوند حکیم و ستوده است. خداوندي که برخوردار از همه کمالات می باشد و کارهایش هدف دار
و بدون نقص است. بنابراین اگر قرآن تحریف شده باشد نقض غرض و ناسازگار با حکمت خداوند خواهد بود.
با مقایسه آیه سوره حجر و آیات سوره فصّلت روشن می شود که صیانت قرآن از هرنوع تغییر و تحریفی، تضمین شده است.
د " لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ - إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛ [" 860 ] [اي رسول خدا در حال وحی] با عجله زبان به قرائت قرآن
مگشاي که ما خود قرآن را جمع و حفظ کرده و به تو فراخوانیم. از این آیه هم عدم تحریف قرآن به خوبی استفاده می شود.
[ [ صفحه 280
احادیث
از جمله ادله اي که دلالت بر عدم تحریف قرآن و نفوذ ناپذیري آن دارد، روایات است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
صفحه 184 از 494
الف حدیث ثقلین: پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: همانا من در میان شما دوچیز گران بها می گذارم: یکی کتاب خدا و
. [ دیگري عترتم اهل بیتم؛ اگر به این دو تمسک کنید هرگز، بعد از من گمراه، نخواهید شد. [ 861
این حدیث دلالت دارد بر این که قرآن کریم در عهد پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) تدوین شده است؛ با جمیع سوره ها و آیاتش،
وگرنه اطلاق اسم کتاب بر آن صحیح نخواهد بود. و نیز دلالت دارد بر حفظ و بقاي قرآن تا روز قیامت تا بتواند با همراهی عترت
سبب هدایت امّت اسلامی گردد.
ب احادیث فراوان از اهل بیت(علیهم السلام) صادر شده که به سلامت قرآن از تحریف با صراحت یا به اشاره دلالت دارد. از
جمله حدیثی که در اصلِ حسین بن عثمان از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که حضرت فرمود: ما بین الدّفتین قرآن؛ [ 862 ] آنچه
که بین دوجلد است قرآن می باشد [بدون کم و زیاد] .
بخشی از نامه امام باقر(علیه السلام) که به یکی از یاران خود به نام سعدالخیر نوشته چنین آمده است:... و کان من نبذهم الکتاب أن
أقاموا حروفه و حرّفوا حدوده؛ [ 863 ] از جمله بی اعتنایی آنان به قرآن این است که الفاظ قرآن را به پا داشتند، ولی حدود و
معارفش را تحریف کردند.
عبارت امام(علیه السلام) دلالت دارد بر این که در الفاظ قرآن تحریفی صورت نگرفته است.
. [ ج احادیثی که درصدد بیان علوّ مرتبه قرآن در هدایت زندگی انسان هاست. [ 864
[ [ صفحه 281
د احادیث صحیح فراوان که [قرآن را] به طور مطلق معیار درستی و نادرستی اندیشه ها و روایات می شناسد. رسول خدا(صلی الله
علیه وآله) فرمود: همانا بر هر حقّی حقیقتی است و بر هر صوابی، نوري؛ پس آنچه که موافق کتاب خداست بگیرید و آنچه مخالف
. [ آن است رها نمایید. [ 865
این معنا از دو جهت، با احتمال تحریف در قرآن منافات دارد:
جهت اول آن که میزان و مقیاس باید قطعی باشد، زیرا تمییزدهنده بین حقّ و باطل است.
جهت دوم آن که عرضه باید بر چیزي باشد که بر حدّ تواتر نزد عامه مسلمانان ثابت شده باشد.
ه روایات بی شمار در ابواب گوناگون وارد شده که مجموع آنها دلالت بر تحریف ناپذیري قرآن دارد، مانند درخواست شفا از
قرآن، [ 866 ] توسل به قرآن، [ 867 ] باب حفظ کردن قرآن، [ 868 ] آداب تلاوت قرآن، [ 869 ] سوگند به قرآن، [ 870 ] و باب هاي
دیگري که هرکدام ده ها روایت را دربر دارند.
اعجاز قرآن
قرآن کتاب اعجاز است و هیچ کس نتوانسته است تاکنون آیه اي مثل آن را بیاورد، همان گونه که آیات قرآن نیز به آن اشاره
کرده است. حال اگر در قرآن تحریف راه داشته باشد، معناي آیات قرآن تغییر و تبدیل پیدا می کند و این، با اعجاز قرآن از نظر
فصاحت و بلاغت سازگاري ندارد.
[ [ صفحه 282
صفحه 185 از 494
تصریح علماي شیعه بر تحریف ناپذیري قرآن
این مطلب نزد هرکس روشن است که براي نسبت دادن عقیده یا فتوایی به یک مذهب، باید به سخنان یا تألیفات اکثر بزرگان آن
مذهب مراجعه کرد که در این موضوع نیز، با مراجعه به کتاب هاي بزرگان شیعه پی می بریم که قریب به اتفاق آنان از تحریف
ناپذیري قرآن سخن می گویند اینک به اسامی تعدادي از آنان اشاره می کنیم:
. 1 شیخ صدوق در الاعتقادات، ص 92
. 2 شریف رضی در حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، ص 168
. 3 شیخ مفید در المسائل السرویۀ، ص 83 84 و اوائل المقالات، ص 80
. 4 سید مرتضی در الذخیرة فی علم الکلام، ص 361
. 5 شیخ طوسی در التبیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 320
. 6 طبرسی در مجمع البیان، ج 6، ص 509
. 7 ابوالفتوح رازي در روض الجنان و روح الجنان، ج 1، ص 31
. 8 قطب الدین راوندي در الخرائج و الجرائح، ص 1004
. 9 ابن ادریس حلّی در المنتخب من تفسیرالقرآن، ج 2، ص 246
. 10 ابن شهرآشوب در متشابه القرآن، ج 2، ص 77
. 11 رضی الدین علی بن طاووس در سعدالسعود، ص 144
. 12 سدیدالدین محمود حمصی در المنقذ من التقلید، ج 1، ص 477
. 13 ابوالمکارم حسنی در البلابل و القلاقل، ج 1، ص 244
. 14 محمد بن حسن شیبانی در نهج البیان، ج 3، ص 184
. 15 حسن بن یوسف مطهر در اجوبۀ المسائل المهنائیۀ، ص 121
. 16 جمال الدین مقداد سیوري در کنزالعرفان، ص 2 5
. 17 زین الدین بیاض عاملی در الصراط المستقیم، ج 1، ص 326
. 18 کمال الدین حسین کاشفی در مواهب علّیه، ج 2، ص 336
. 19 علی بن عبدالعالی در رسالۀ فی نفی النقیصۀ فی القرآن، به نقل از التحقیق فی نفی التحریف، ص 22
[ [ صفحه 283
. 20 فتح الله کاشانی در منهج الصادقین، ج 5، ص 154
. 21 مقدّس اردبیلی در مجمع الفائدة و البرهان، ج 2، ص 218
. 22 محمد بن علی نقی شیبانی در مختصر نهج البیان، ص 262
. 23 ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانی در جلاء الاذهان و جلاء الاحزان، ج 5، ص 128
. 24 ابوالفیض ناکوري در سواطع الالهام، ج 3، ص 214
. 25 قاضی نورالله شوشتري در مصائب النواصب به نقل از آلاءالرحمن، ج 2، ص 25
صفحه 186 از 494
. 26 شیخ بهایی در العروة الوثقی، ص 16
. 27 فاضل تونی در الوافیۀ فی الاصول، ص 148
. 28 فیض کاشانی در تفسیر صافی، ج 3، ص 102 و المحجۀ البیضاء، ج 2، ص 263
. 29 محمد بن حسن شریف لاهیجی در تفسیر شریف لاهیجی، ج 2، ص 658
30 شیخ حرّ عاملی در رسالۀ تواتر القرآن و عدم نقضه و تحریفه، مخطوط.
. 31 محمد بن مرتضی کاشانی در تفسیر المعین، ج 2، ص 650
. 32 محمدرضا قمی در کنز الدقائق، ج 7، ص 104
. 33 شیخ جعفر کاشف الغطاء در کشف الغطاء، ص 229
. 34 سید محسن کاظمی در شرح الوافیۀ به نقل از التحقیق فی نفی التحریف، ص 26
. 35 سید محسن طباطبایی در مفاتیح الاصول به نقل از کتاب پیشین، ص 27
. 36 شیخ ابراهیم کلباسی در اشارات الاصول به نقل از کتاب پیشین، ص 27
. 37 سید حسین کوه کمري در بشري الوصول، به نقل از کتاب پیشین، ص 27
. 38 موسی تبریزي در اوثق الوسائل، ص 91
39 محمد بن ابی القاسم مشهور به معرّب تهرانی در کشف الارتیاب فی عدم تحریف الکتاب.
[ [ صفحه 284
40 سید محمد شهرستانی در حفظ الکتاب عن شبهۀ القول بالتحریف.
. 41 محمد حسن آشتیانی در بحرالفوائد، ص 99
. 42 محمد جواد حسینی عاملی در مفتاح الکرامۀ، ج 2، ص 390
. 43 شیخ محمّد جواد بلاغی نجفی در آلاء الرحمن، ص 26
. 44 شیخ محمد حسین کاشف الغطاء در أصل الشیعۀ وأصولها، ص 133
. 45 سید محسن امین در أعیان الشیعۀ، ج 1، ص 41
. 46 شیخ محمد نهاوندي در نفحات الرحمن، ج 1، ص 40
. 47 میرجعفر علوي حسینی در کشف الحقائق، ج 1، ص 40
. 48 سید عبدالحسین شرف الدین در الفصول المهمۀ، ص 162 و أجوبۀ مسائل جارالله، ص 28
. 49 علامه امینی در الغدیر، ج 3، ص 101
. 50 سید محمد حسین طباطبایی در المیزان، ج 12 ، ص 104 133
. 51 آیت الله العظمی خمینی در تهذیب الاصول، ج 2، ص 165 و انوارالهدایۀ، ص 243
. 52 آیت الله العظمی خویی در البیان، ص 197
توجیه احادیث تحریف
در کتاب هاي حدیثی و تفسیري، روایاتی در باب قرآن وارد شده که برخی، آنها را دلیل بر تحریف قرآن دانسته اند، ولی باید
صفحه 187 از 494
توجه داشت که؛
اوّلاً: اکثر روایات از طریق افراد و کتاب هایی نقل شده که از وثاقت و اعتبار لازم برخوردار نیستند مانند کتاب قراءات احمد بن
محمد سیاري (متوفی 286 ه) که علماي رجال اوراتضعیف کرده ومذهب اورافاسددانسته اند. [ 871 ] یاکتاب علی بن احمدکوفی
. [ (متوفی 353 ه) که علماي رجال درباره او گفته اند: درپایان عمر راه غلوّ را پیش گرفته است. [ 872
[ [ صفحه 285
ثانیاً: بخش دیگري از روایات که بر تحریف حمل شده جنبه تفسیري دارد، به این معنا که در روایت مفاد کلی آن بر مصداق اتمّ و
اکمل تطبیق شده یا بر یکی از مصادیقش؛ برخی گمان کرده اند این تفسیر و تطبیق جزء قرآن بوده و از آن حذف شده است. مثلًا
در سوره حمد آیه " اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ، " به صراط پیامبر(صلی الله علیه وآله) و خاندان او؛ یا به صراط علی(علیه السلام)
. [ تفسیر شده است. و روشن است که چنین تفسیري از باب تطبیق کلّی بر فرد اتمّ و اکمل آن است. [ 873
امام خمینی(رحمه الله) روایاتی را که احتمال تحریف از آنها به دست می آید، سه قسم کرده اند:
ألف روایات ضعیفی که نمی توان به آنها استدلال نمود.
ب روایات جعلی که شواهدي بر ساختگی بودن آنها وجود دارد.
. [ ج روایات صحیح که دقت در آنها روشن می سازد که مقصود از تحریف در قرآن، تحریف معنوي است نه لفظی. [ 874
ثالثاً: کسی که قصد دارد درباره یک مذهب قضاوت کند باید عقاید آن مذهب را از علماي آن، اعم از متکلمین، فقها و مفسرین
بیابد نه این که تنها به برخی از کتب حدیثی آن مذهب مراجعه کند؛ آن گاه با یافتن برخی از احادیث، مفاد آن را به عنوان عقیده،
به پیروان آن نسبت دهد؛ در مورد تحریف قرآن نیز چنین باید کرد.
این همه مفسران شیعه که در طول تاریخ صدها تفسیر بر قرآن نوشته اند، آیا آنان جز بر همین قرآنِ موجود تفسیر نگاشته اند؟ و آیا
قائل به تحریف قرآنند؟ و فقهاي شیعه که در ابواب گوناگون فقهی خود به قرآن استناد می کنند، آیا فتواي آنها برخلاف این قرآن
است؟ و آیا قائل به تحریف قرآنند؟
و متکلمان شیعه که در اثبات عقائد حقه شیعه همواره به آیات همین قرآن تمسک کرده اند، همگی اعتراف به عدم تحریف قرآن
دارند.
[ [ صفحه 286
و محدثان شیعه که در کتاب هاي حدیثی فراوان خود صدها روایت درباره همین قرآن نقل کرده اند....
ملاك شناخت عقاید یک مذهب، قول اکثریت است
در نقل دیدگاه یک مذهب ملاك و معیار، نظریه اي است که مورد اتفاق همه علما و محققان آن مذهب و یا اکثر آنان است نه
اقوال شاذ. این حقیقت را برخی از محقّقان اهل سنت دریافته و دامن مذهب شیعه را از اتهام اعتقاد به تحریف منزه دانسته اند؛ چنان
که شیخ رحمت الله هندي مؤلّف کتاب ارزشمند و معروف اظهارالحق گفته است: قرآن کریم از نظر اکثر علماي شیعه امامیه از
هرگونه تغییر و تبدیل محفوظ مانده است و قول کسانی را که قایل به تحریفِ به کاهش در قرآن می باشند، مردود می دانند..
صفحه 188 از 494
. [875]
شیخ محمّد محمّد مدنی از اساتید الازهر نیز در مورد می گوید: امامیه هرگز به کاسته شدن آیات یا سوره هایی از قرآن قائل نیستند
هرچند در این باره روایاتی در کتاب هاي حدیث آنان نقل شده است. همان گونه که نظیر آن روایات در کتاب هاي حدیث ما نیز
نقل شده است. محققان هر دو مذهب (شیعی و سنّی) آنها را نادرست می دانند. هرکس به اتقان سیوطی رجوع کند نمونه هایی از
این روایات را خواهد یافت که از نظر ما اعتباري ندارد. علماي بزرگ امامیه نیز روایات مربوط به تحریف در قرآن را مردود دانسته
. [ اند. [ 876
استاد مدنی، در ضمن گفتار خود این مطلب را نیز یادآور شده است که هرگاه فردي از شیعه یا اهل سنت با استناد به پاره اي
روایاتِ فاقد اعتبار، قائل به تحریف قرآن گردد، سخن وي ملاك نسبت دادن چنین اعتقادي به آن مذهب نخواهد بود چنان که
یکی از علماي مصر کتابی به نام الفرقان تألیف کرد و روایت مربوط به وقوع کاهش در قرآن را
گردآوري نمود. ولی دانشگاه الازهر پس از اثبات بی پایگی آن کتاب، از حکومت
[ [ صفحه 287
خواست تا آن را توقیف نموده نسخه هاي آن را جمع کند. و حکومت نیز چنین کرد.
بنابراین گروهی از علماي وهّابی که بر نسبت دادن اعتقاد به تحریف قرآن به شیعه اصرار ورزیده و دیدگان خود را بر آن همه
اقوال صریح در نفی تحریف قرآن فرومی بندد، از جاده انصاف خارج شده و راه عناد و لجاج را می پیمایند.
سوره نورین و ولایت چیست؟
سوره نورین و ولایت دو سوره اي است که جاعلین آن به طرز ناشیانه و با عباراتی سست و سراسر مغلوط درباره وصایت و مناقب
امام علی(علیه السلام) جعل کرده اند. این دو سوره تا پیش از قرن یازدهم هیچ مدرك و منبعی نداشته و اثري از متن و نام آنها
نبوده است. افرادي که به نقل یا نقد آنها پرداخته اند، نیز منبع معتبر یا غیرمعتبري تا پیش از این قرن ارائه نکرده اند. برطبق مدارك
و شواهد و جست و جوهاي گسترده، این دو سوره در قرن یازدهم در هندوستانِ قدیم توسط عدّه اي ناشناخته جعل شده و سپس
توسط دشمنان اسلام و قرآن نشر و گسترش یافته است.
علامه عسکري می فرماید: مخالفین امثال احسان الهی ظهیر در نسبت دادن سوره نورین به شیعه به کتاب تذکرة الائمۀ و کتاب
دبستان المذاهب اعتماد نموده اند، در حالی که این دو کتاب هیچ ارزش علمی ندارند، زیرا:
اولًا: نام مؤلف دبستان المذاهب نوشته نشده است. و لذا علما در تشخیص مؤلّف آن اختلاف نموده اند؛ برخی آن را به میرذوالفقار
علی حسین اردستانی نسبت داده اند و عده اي به شیخ کشمیري، از علماي متعصب اهل سنت و بعضی نیز به کیخسرو بن اسفندیار
از بزرگانِ علماي فرقه مجوس در هند نسبت داده اند.
برخی می گویند: مؤلف از آن جهت که درصدد ترویج دین زردشت و ابطال ادیان دیگر بوده، این کتاب را نوشته است تا ادیان
دیگر را سست جلوه دهد.
ثانیاً: کتاب تذکرة الائمۀ به محمدباقر مجلسی نسبت داده شده در حالی که از او نیست بلکه براي کس دیگري است به نام محمد
باقر بن محمّد تقی همان گونه که برخی از مورخان و ترجمه نویسان به این نکته توجه داشته و ساحت قدسی مرحوم مجلسی را از
صفحه 189 از 494
[ [ صفحه 288
اتهام به این کتاب مبرّا نموده اند. مانند عبدالله افندي شاگرد مرحوم مجلسی در کتاب ریاض العلماء. و سید اعجاز حسین در کتاب
کشف الحجب و الاستار عن الکتب و الاسفار. و سید خونساري در کتاب روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات. و شیخ
عباس قمی(رحمه الله) در کتاب الفوائدالرضویۀ. و شیخ آغابزرگ تهرانی در کتاب الذریعۀ.
ثالثاً: در مدرسه اهل بیت(علیهم السلام) براي خبري که با سند صحیح به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) یا یکی از اهل بیت(علیهم
. [ السلام) بازنگردد ارزشی قائل نیستند و براي این سوره جعلی هیچ نوع سندي عرضه نشده است. [ 877
رضازاده ملک، پژوهشگر تواناي کتاب بستان مذاهب، از آنچه از متن کتاب به دست آورده این است که نویسنده آن در سال
1025 به دنیا آمده و تا سال 1069 زنده بوده است. او پس از آن که نسبت کتاب دبستان مذاهب را به شیخ کشمیري سست و
غیرواقعی می داند، [ 878 ] به ذکر ادله و بررسی قراین و شواهد گوناگون می پردازد و چنین نتیجه می گیرد: همه این قراین و
شواهد کافی است تا از بُن دندان معتقد شویم مؤلف دبستان مذاهب یکی از پیروان پروپاقرص آذر کیوان و آیین دساتیري است،
. [ آن هم معتقدي مورد احترام سایر آذرکیوانیان و وي کسی جز موبد کیخسرو اسفندیار فرزند آذرکیوان نیست. [ 879
وي در ادامه بحث، از انگیزه تألیف کتاب دبستان مذاهب پرده برداشته و می نویسد: مؤلف دبستان مذاهب خود داعیه دار آیینی
ساختگی و قلابی بوده و غرض اساسی اش بدون آن که اظهار کند سست کردن پایه هاي اعتقادي متدینین ادیان دیگر و
کشاندن آنها در جرگه معتقدان خود بوده است، از این رو پاره اي از اسناد سست و بی پایه و مغرضانه از دهان مشتی مردم بنگی و
چرسی بی فرهنگ نقل می کند.
استعمارگران انگلیسی نیز براي اجراي غرض مؤلّفِ دبستان مذاهب با وي
[ [ صفحه 289
هم داستان شدند، چون کتاب دبستان مذاهب نخستین بار توسط انگلیسیان معرفی و به انگلیسی ترجمه شده است. چه این که
نخستین چاپ فارسی این کتاب بهوسیله ویلیام بیلی، سفیر انگلستان در هندوستان، هم زمان با تسلط کمپانی هند شرقی بر این منطقه
بوده است. [ 880 ] . آنان در نخستین شماره از مجله هایی که درباره منطقه آسیایی و جهان اسلام به چاپ رسانده اند، متن این سوره
را به عنوان سوره اي که شیعی است، منتشر کردند. همه اینها حکایت از غرضورزي و اندیشه تفرقه بینداز و حکومت کن در اذهان
این استعمارگران دارد.
سوره ولایت نیز تنها در آخر نسخه خطّی، از قرآنی مجهول، که در قرن هفدهم میلادي در هندوستان نگاشته شده، وجود دارد و لذا
اثري از آن در منابع و مصادر شیعه و غیرشیعه به چشم نمی خورد. تنها آدرس این نسخه مجهول قرآن این است: این نسخه در ژوئن
1912 در بانکیپور هند یافت شده، مدیر کتاب خانه بانکیپور گفته است این نسخه را بیست سال پیش از شخصی به نام نواب در
لکنهوي هند خریداري کردم. قدمت این نسخه حداکثر 200 تا 300 سال پیش است.
به هرحال بی تردید هرکس در ادله سلامت قرآن از تحریف درنگ کند و هم چنین در عبارت هاي پریشان و بی سروته این دو
سوره بنگرد به روشنی بر جعلی بودن آنها حکم می کند. البته این نکته اختصاص به این دو سوره جعلی ندارد بلکه پس از نزول
قرآن هرکس کوشیده با قرآن هماوردي کند و سوره اي مانند قرآن بسازد، سرانجام کارش به رسوایی و استهزا رسیده است، زیرا
قرآن بی مانند است و محتواي بلند و ساختار زیبایش با هیچ متنی قابل مقایسه نیست.
صفحه 190 از 494
[ [ صفحه 290
مصحف امام علی
اشاره
یکی از اشکال هاي مغرضین بر شیعه امامیه این است که: شیعه معتقد است امام علی(علیه السلام) مصحفی غیر از مصحف متداول
بین مسلمین دارد که هم اکنون نزد امام زمان(علیه السلام)محفوظ است.
احسان الهی ظهیر نویسنده معروف وهّابی در کتاب الشیعۀ و السنۀ می نویسد: شیعه مدعی است که امام علی(علیه السلام)
مصحفی غیر از مصحف متداول بین مسلمین داشته است و هدف آنان از این شایعه ایجاد تفرقه در صفوف امت اسلامی است..
. [881]
لذا با این اتهام جا دارد که درباره مصحف امام علی بحث مختصري نموده تا جایگاه حقیقی آن روشن گردد.
آیا شیعه امامیه مصحف امام علی(علیه السلام) را قرآنی مستقل و جداي از قرآن متداول بین مردم می دانند، همان گونه که احسان
الهی ظهیر می گوید، یا این که آن را تفسیري براي قرآن کریم می دانند؟
امام علی اعلم صحابه
شکی نیست که امام علی(علیه السلام) افضل و اعلم صحابه بوده است:
ترمذي و دیگران نقل کرده اند که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: من خانه حکمتم و علی
[ [ صفحه 291
. [ درب آن است.. [ 882
ابن عباس از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل می کند که فرمود: من مدینه علمم و علی درب آن است، هر کسی که اراده علم
. [ می نماید باید از درب آن وارد شود.. [ 883
ابن عساکر نقل می کند که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) فرمود: تو بعد از من مسائلی را براي امتم بیان می
. [ کنی که در آنها اختلاف نموده اند.. [ 884
ابن عباس می گوید: به خدا سوگند! به علی(علیه السلام) نُه دهم علم داده شد و به خدا قسم که آن حضرت در جزء دهم نیز با شما
. [ شریک است.. [ 885
عمر بن خطاب در زمان خلافتش با حل شدن مشکلاتش به دست امام علی(علیه السلام)بارها این جمله را برزبان جاري می کرد: لو
. [ لا علی لهلک عمر؛ اگر علی نبود عمر هلاك شده بود. [ 886
علم امام علی به قرآن
صفحه 191 از 494
امام علی(علیه السلام) نسبت به علوم قرآنی از بقیه اصحاب آگاه تر و به تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه آن آشناتر بود.
ابن مسعد نقل می کند: علی(علیه السلام) مسلمین را مورد خطاب قرار داده و فرمود: از من درباره کتاب خدا سؤال نمایید، زیرا هیچ
. [ آیه اي نیست مگر آن که می دانم که شب نازل شده یا روز، در زمین هموار نازل شده یا کوهستان.. [ 887
هم چنین می فرماید: همانا قرآن با من است، از آن موقعی که با او همراه شدم از او جدا نگشتم.. [ 888 ] حاکم و دیگران از امّ سلمه
نقل کرده اند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: علی با قرآن
[ [ صفحه 292
و قرآن با علی است، هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من
. [ وارد شوند.. [ 889
ابن ابی الحدید به سند خود از امام باقر(علیه السلام) نقل می کند که بعد از طلوع فجر فقرا، مساکین و بقیه مردم دور علی(علیه
. [ السلام) جمع می شدند، آن گاه امام علی(علیه السلام) به آنان فقه و قرآن یاد می داد. [ 890
ابن عساکر به سند خود از ابن مسعود نقل می کند: من نود سوره قرآن را نزد رسول خدا خواندم و قرآن را نیز نزد بهترین مردم ختم
. [ نمودم. عرض شد: بهترین مردم کیست؟ فرمود: علی بن ابی طالب(علیه السلام). [ 891
جزري در أسنی المطالب نقل می کند که قرآن بر هفت حرف نازل شد و حرفی از او نیست مگر آن که ظاهر و باطنی دارد و همانا
. [ نزد علی بن ابی طالب علم ظاهر و باطن قرآن است. [ 892
امام علی و جمع قرآن
با ملاحظه روایاتی که ذکر شد به خوبی روشن می شود که تنها کسی که لیاقت دارد تا این که پیامبر(صلی الله علیه وآله) او را براي
امر عظیمی؛ چون جمع آوري قرآن انتخاب کند، علی بن ابی طالب(علیه السلام) است.
متقی هندي نقل می کند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) امر فرمود تا مصحفی را که در خانه اش پشت فراش او
. [ بر اشیاي مختلفی نوشته، در یک کتاب جمع آوري نماید. [ 893
ابن ابی الحدید درباره امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می گوید: همه بر این امر اتفاق دارند
[ [ صفحه 293
. [ که تنها علی(علیه السلام) در زمان رسول خدا قرآن را حفظ می نمود و اولین کسی بود که قرآن را جمع کرد.. [ 894
. [ امام باقر(علیه السلام) می فرماید: کسی از این امت غیر از وصیّ محمد(صلی الله علیه وآله) قرآن را جمع نکرد.. [ 895
علی(علیه السلام) فرمود: اگر بر من تکیه گاه گذاشته شود، قرآنی را بیرون می آورم که به دست خود و انشاي رسول خدا(صلی الله
. [ علیه وآله) نوشته ام.. [ 896
امام باقر(علیه السلام) فرمود: هرکس ادعا کند که قرآن را آن گونه که نازل شده جمع کرده دروغ گو است. هیچ کس همانند علی
. [ بن ابی طالب و امامان بعد از او قرآن را جمع و حفظ نکرده اند.. [ 897
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: آیه اي بر رسول خدا نازل نشد مگر آنکه حضرت بر من قرائت و انشا می کرد و من نیز آن را به
صفحه 192 از 494
. [ خط خود می نوشتم. تأویل، تفسیر، ناسخ و منسوخ قرآن را نیز به من یاد داد.. [ 898
محمد بن سیرین از عکرمه چنین نقل می کند: در ابتداي خلافت ابی بکر، علی بن ابی طالب در خانه نشست و مشغول جمع آوري
قرآن شد. ابن سیرین می گوید: به عکرمه عرض کردم: آیا تألیفی براي قرآن قبل از علی(علیه السلام) وجود داشت؟ گفت: اگر
. [ جنّ و انس جمع شوند نمی توانند همانند تألیف علی را داشته باشند.. [ 899
ابن حجر می گوید: در حدیث آمده است که حضرت علی بعد از وفات رسول خدا(صلی الله علیه وآله) قرآن را به ترتیب نزولش
. [ جمع نمود.. [ 900
[ [ صفحه 294
ابن کثیر و ابن ابی شیبه و ابن سعد نقل می کنند که اخبار فراوانی دلالت می کنند بر این که اولین مصحفی که در اسلام جمع شد،
. [ مصحف علی(علیه السلام) بود. [ 901
خصوصیات مصحف امام علی
از مجموعه احادیثی که درباره مصحف امام علی(علیه السلام) وارد شده استفاده می شود که مصحف آن حضرت داراي امتیازها و
خصوصیات ذیل است:
1 براساس ترتیب نزول آیات قرآن مرتب شده؛
2 منسوخ بر ناسخ مقدم است؛
3 تأویل برخی از آیات به طور تفصیل نوشته شده؛
4 تفسیر برخی از آیات به نحو تفصیل بیان گشته؛
5 محکمات و متشابهات قرآن ذکر شده؛
6 حرفی از قرآن کم و زیاد نشده؛
7 اسامی اهل حقّ و باطل آورده شده؛
8 به املاي رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و خطّ امام علی(علیه السلام) بوده؛
. [ 9 به فضایح قوم، از مهاجرین، انصار و از کسانی که با اسلام همراه نبوده اند اشاره شده است؛ [ 902
10 نصوص قرآن، ضبط و اثبات شده؛
11 قرائت قرآن، همان گونه که رسول خدا(علیه السلام) قرائت فرمودند ثبت شده؛
12 مشتمل بودن بر توضیحات در حاشیه آن و بیان مناسباتی است که سبب نزول آیات شد. هم چنین مکان، زمان و شأنیت
. [ اشخاص در نزول آیات قرآن منعکس و مراعات شده است. [ 903
[ [ صفحه 295
اعتراف اهل سنت
صفحه 193 از 494
با خصوصیاتی که براي مصحف امام علی(علیه السلام) بیان شد جا دارد هرکس اسم آن را با خصوصیاتش می شنود درصدد
دسترسی به برآید، تا از گنجینه علم آن بهره مند شود. تاریخ گویاي آن است که برخی از علما درصدد دست یابی به آن برآمده
اند.
سیوطی و دیگران از ابن سیرین نقل می کنند که گفت: به من خبر رسیده که علی(علیه السلام)قرآن را با کیفیت تنزیلش مکتوب
داشته، چنان که به آن دسترسی پیدا نمایم به علم فراوانی رسیده ام.. [ 904 ] آن گاه میگوید: آن کتاب را طلب نموده و حتی نامه اي
به مدینه نوشتم تا از آن اطلاعی یابم، ولی به آن دست نیافتم.
تنها ابن سیرین نبود که به آن دست نیافت، بلکه ابن عون نیز بعد از آن که از فضل آن آگاه شد به دنبال آن رفت، ولی موفق نشد.
خودش می گوید: از عکرمه درباره مصحف علی سؤال نمودم، ولی او هم از آن اطلاعی نداشت.. زهري هم در مورد مصحف
. [ علی(علیه السلام) می گوید: اگر آن مصحف یافت شود نافع تر بوده و علمش بیشتر است.. [ 905
. [ هم چنین از ابن جزي کلبی نقل شده که گفت: اگر مصحف علی یافت می شد در آن علم کثیري بود. [ 906
علت مخفی بودن مصحف امام علی
سؤالی که در این جا مطرح می شود این است که چرا مصحف امام علی از دید عموم مخفی است تا انسان ها از علوم و اطلاعات
آن محروم باشند؟
با دقت در تاریخ پی می بریم که بعد از آن که امام علی(علیه السلام) قرآن را جمع آوري نمود آن را براي خود نگه داشت. البته
قبل از آن نزد مردم آمده و به آنان ارائه نمود، ولی آنان قرآن علی(علیه السلام) را نپذیرفتند.
[ [ صفحه 296
صدوق در کتاب اعتقادات چنین نقل می کند: امیرالمؤمنین(علیه السلام) بعد از آن که قرآن را جمع نمود با خود برداشته، وارد
مسجد شد و فرمود: این کتاب پروردگار شماست، همان گونه که بر نبی شما نازل شد، حرفی بر آن اضافه و از آن کم نشده است.
. [ مردم در جواب آن حضرت گفتند: ما به قرآن تو احتیاجی نداریم، زیرا مثل قرآن تو نزد ما موجود است. [ 907
از مصادر اهل سنت هم استفاده می شود که امام علی(علیه السلام) بعد از وفات رسول خدا به خاطر جمع آوري قرآن از مردم کناره
گرفت، (البته این کار به امر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بود) و فرمود: من ردا بر دوش نمی گیرم تا آن که قرآن را جمع آوري
. [ نمایم. روایت شده که آن حضرت ردا بر دوش نینداخت، مگر براي نماز تا آن که قرآن را جمع نمود. [ 908
مدت جمع آوري
. [ برخی معتقدند که آن حضرت مصحف خود را در مدت شش ماه جمع نمود. [ 909
ولی طبق برخی از روایات، امام علی(علیه السلام) قرآن را بعد از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در مدت سه روز جمع آوري کرد.
. [910]
جمع این دو قول به این است که امام علی(علیه السلام) آیات قرآن را در طول سال هاي قبل از وفات رسول خدا(صلی الله علیه
وآله) مکتوب داشته بود و بعد از وفات آن حضرت آن ها را طبق دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) مرتب و منظم نمود که این
ترتیب در طول سه روز انجام شد.
صفحه 194 از 494
علت رد مصحف امام علی
اگر در جواب امام علی(علیه السلام) گفته شد: ما به قرآن تو احتیاج نداریم، زیرا مثل قرآن تو نزد ما موجود است؛ تعبیر حقیقی از
سبب ترك قرآن امام علی(علیه السلام) نیست، چون خودشان
[ [ صفحه 297
می دانستند که اگر جنّ و انس جمع شوند تا مثل قرآن علی(علیه السلام) را تألیف کنند، نخواهند توانست؛ همان گونه که عکرمه
به ابن سیرین گفت. [ 911 ] بلکه سبب حقیقی براي ردّ مصحف امام علی(علیه السلام) آن است که آنان به خوبی می دانستند که در
این مصحف تفسیر حقیقی آیات قرآن است، که این کار با سیاست آنان سازگاري نداشت. هم چنین می دانستند که در آن
مصحف اسامی اهل حقّ و باطل که قرآن بر آن ها نازل شده وجود دارد. لذا به این نتیجه رسیدند که آن مصحف به ضرر سیاست
آنان است، همان ضرري که به خاطر آن از نشر حدیث رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیز جلوگیري نمودند.
در کلام امام علی(علیه السلام) به طور صریح به همین دلیل اشاره است، آن جا که خود در مورد قصّه مصحفش چنین می گوید:
چون آگاه شدند بر آنچه خداوند از اسماي اهل حقّ و باطل بیان کرده و این ظاهرترین نقض است که عهد کرده اند؛ گفتند: ما را
. [ به مصحف تو احتیاجی نیست، آنچه نزد ما از قرآن است ما را بی نیاز می کند. [ 912
مصحف امام علی کجاست؟
از برخی روایات استفاده می شود که مصحف امام علی(علیه السلام) از آن حضرت به فرزندش امام حسن(علیه السلام) و سپس به
امام حسین(علیه السلام) و همین طور به فرزندان معصومش منتقل شده است و الآن نیز نزد آخرین فرزند معصومش، یعنی امام
مهدي(علیه السلام) می باشد.
طلحه می گوید: از امیرالمؤمنین(علیه السلام) سؤال نمودم: خبرده مرا از آنچه نزد توست؛ مانند قرآن و تأویل آن، و علم حلال و
حرام، آن را به چه کسی واگذار می نمایی و صاحب آن بعد از تو کیست؟ حضرت فرمود: به کسی می سپارم که رسول خدا(صلی
الله علیه وآله) مرا بدان امر کرده، او وصیّ من و اولی ترین مردم به خودشان، یعنی فرزندم حسن است و او نیز به فرزندم حسین
. [ خواهد سپرد و همین طور به تک تک فرزندان فرزندم حسین(علیه السلام)خواهد رسید.. [ 913
[ [ صفحه 298
در حدیثی که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده می خوانیم: این مصحف نزد امام مهدي(علیه السلام)است و هنگامی که قیام
. [ نماید، آن را که به کتابت علی(علیه السلام) است بیرون می آورد.. [ 914
بنابراین مصحف امام علی(علیه السلام) همان گونه که روشن شد، قرآنی جداي از قرآن موجود و حتی کمتر یا بیشتر از آن نیست،
بلکه درحقیقت تفسیري براي آیات قرآن کریم است که با ترتیب خاصی به حسب نزول، تفسیر شده است. در آن، دریایی از علم و
معرفت است که به همان جهت که اشاره شد مردم از برکات آن محروم شدند.
صفحه 195 از 494
[ [ صفحه 299
کتاب علی
اشاره
شیعه معتقد است که با رحلت پیامبر باب وحی مسدود شد. امام علی(علیه السلام) هنگام غسل دادن و تجهیز رسول خدا(صلی الله
. [ علیه وآله) فرمود: پدر و مادرم فداي تو باد، هرآینه با وفات تو نبوت و اخبار آسمانی منقطع گردید... [ 915
اسفبار است در این باب شبهاتی از طرف کسانی مطرح می شود که هیچ اطلاعی از مذهب شیعه ندارند و تنها گوش به سخن
مستشرقین یا کسانی می دهند که از محیط شیعه به دورند و از آن ها پیروي می کنند. یکی از این شبهات آن است که شما شیعه
چگونه قائل به خاتمیّت شریعت اسلام اید، در حالی که به کتاب علیّ(علیه السلام) معتقد بوده و به آن عمل می نمایید؟
در این بحث به موضوع کتاب علی(علیه السلام) می پردازیم:
مکتب اهل بیت(علیهم السلام) عنایت خاصی به ضبط و تدوین تمام روایاتی داشته که از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) به یادگار
مانده است، زیرا سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) اعمّ از قول و فعل و تقریر تنها از وحی صادر شده است، همان گونه که خداوند
متعال می فرماید ": وَمَا یَنْطِقُ عَنْ الْهَوَي- إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی؛ [" 916 ] و هرگز از روي هواي نفس سخن نمی گوید، سخن او
هیچ غیر وحی خدا نیست.
[ [ صفحه 300
امام علی(علیه السلام) تربیت یافته پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) است. او کسی است که از کودکی با پیامبر اسلام بوده و تا آخر
حیات، آن حضرت را همراهی کرده است. امام(علیه السلام) آن اوقات را این گونه توصیف می کند:
و کنت أتّبعه اتباع الفصیل اثر أُمّه، یرفع لی فی کلّ یوم من أخلاقه علماً، و یأمرنی بالإقتداء به، و لقد کان یجاور فی کلّ سنۀ بحراء
فأراه و لا یراه غیري، ولم یجتمع بیت واحد یومئذ فی الاسلام غیر رسول الله(صلی الله علیه وآله) و خدیجۀ و أنا ثالثهما، أري نور
. [ الوحی و الرسالۀ، و أشمّ ریح النبوة؛ [ 917
من در پی او بودم چنان که شتربچه در پی مادر. هر روز براي من از اخلاقِ خود نشانه اي برپا می داشت و مرا به پیروي آن می
گماشت. هر سال در حرا خلوت می گزید، من او را می دیدم و جز من کسی وي را نمی دید. آن هنگام جز خانه اي که رسول
خدا(صلی الله علیه وآله) و خدیجه در آن بود، در هیچ خانه اي اسلام راه نیافته بود، من سوّمین آنان بودم. روشنایی وحی و پیامبري
را می دیدم و بوي نبوت را استشمام می کردم.
امام علی(علیه السلام) کسی بود که شب و روز، در سفر و وطن همراه و ملازم رسول خدا(صلی الله علیه وآله)بود، در هیچ جنگ و
غزوه اي رسول خدا را رها نکرد، مگر در غزوه تبوك، که به دستور ایشان در مدینه ماند. تا این که وقت اجل و ارتحال رسول
خدا(صلی الله علیه وآله) نزدیک شد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در بستر بیماري است و تنها کسی که او را پرستاري می کند
علی بن ابی طالب(علیه السلام)است. در آخرین لحظات حیات، سر مبارك آن حضرت بر سینه امام علی(علیه السلام) بود که از این
عالم ارتحال نمود.
صفحه 196 از 494
امام علی(علیه السلام) آن ایام و موقعیت را چنین توصیف می کند:
ولقد قُبِض رسول الله(صلی الله علیه وآله) و انّ رأسه لَعلَی صدري و لقد سالَت نفسه فی کفّی فأمررتها علی وجهی، و لقد ولّیت
غسله(صلی الله علیه وآله) و الملائکۀ أعوانی، فضجّت
[ [ صفحه 301
الدار و الأفنیۀ، ملأ یهبط، و ملأ یعرج، و ما فارقت سمعی هینمۀ منهم، یحلّون علیه، حتّی واریناه فی ضریحه، فمن ذا احقّ به منّی حیّاً
. [ ومیّتاً؛ [ 918
و رسول خدا جان سپرد در حالی که سر او بر سینه من بود و نفس او در کف من روان شد، آن را به چهره خویش کشیدم و شستن
او را عهده دار گردیدم، فرشتگان یاور من بودند، خانه و اطراف آن فریاد می کشید. گروهی [از فرشته ] فرود می آمد و گروهی به
آسمان می رفت و بانگ آنان از گوش من نَبُرید، بر وي درود می گفتند تا او را در خاك نهادیم. پس چه کسی از من به او
سزاوارتر است چه در زندگی او و چه پس از مردن او؟
این مورد یکی از امتیازات امام علی(علیه السلام) در بین صحابه بوده است که کسی در آن شرکت ننمود. لذا آن حضرت به باب
علم پیامبر(صلی الله علیه وآله) معروف گشت، [ 919 ] او تنها مرجع روحی و معنوي به طور مطلق در عصر خلفا بود.
از امام علی(علیه السلام) سؤال کردند: چیست که از بین صحابه بیش از دیگران از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) حدیث نقل می
کنی؟ فرمود:
انّی إذا کنت سألته أنبأنی، و إذا سکتّ إبتدأنی؛ [ 920 ] من کسی هستم که هرگاه از او مسئله اي سؤال می کردم جواب آن را به من
می داد و هرگاه سکوت اختیار می نمودم او شروع به صحبت با من می کرد.
امر به نوشتن حدیث
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) همیشه به علی(علیه السلام) امر می کرد که هرچه را که براي او می گوید بنویسد. یک روز
علی(علیه السلام) به آن حضرت عرض کرد: اي نبی خدا! آیا بر من از فراموشی بیمناکی؟ پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: من بر
تو به این جهت هراسان و بیمناك نیستم، زیرا از خداوند خواسته ام که حافظه تو را قوي نموده و نسیان به تو عارض نگرداند، ولی
تو براي
[ [ صفحه 302
. [ شریکانت مکتوب بدار. به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) عرض کردم: شرکاي من کیانند؟ فرمود: امامان از فرزندان تو. [ 921
کتاب علی
از جمله مطالبی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) براي امام علی(علیه السلام) املا نموده و آن حضرت به خطّ خود مکتوب
داشت، کتابی است که طول آن هفتاد ذراع بوده است و این همان مکتوبی است که در روایات به عنوان کتاب علیّ یا صحیفه علیّ
معروف است. این کتاب بین اهل بیت(علیهم السلام) و پیروانشان مشهور بوده است. در این کتاب آنچه مورد احتیاج مردم در رابطه
صفحه 197 از 494
با احکام دین تا روز قیامت است موجود می باشد. امامان نیز از آن کتاب روایت نقل کرده و به مواضعی از آن استشهاد نموده اند.
این کتاب چیزي نیست مگر همان احادیثی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بر امام علی(علیه السلام) املا و انشا کرده و آن
حضرت نیز آنها را نوشته و نزد فرزندانش به یادگار گذاشته است، تا پس از وي از آن روایت نمایند.
با این بیان روشن می شود که امام علی(علیه السلام) اوّلین تدوین کننده رسمی حدیث نبوي بوده است. اگرچه در این امر بزرگ
برخی از صحابه شرکت داشته اند، ولی متأسفانه در عصر خلفا به جهتی که خود می دانند آن احادیث و کتب به آتش کشیده شد.
لذا مسلمانان با این عمل خسارت بزرگی را متحمل گشتند، به طوري که هرگز جبران پذیر نخواهد بود. بنابراین زمینه مناسبی براي
جعل حدیث از جانب دروغ پردازان فراهم گشت و آنچه خواستند از اسرائیلیات، مسیحیات، و مجوسیّات به پیامبر اکرم(صلی الله
علیه وآله) نسبت دادند، ولی خوشبختانه کتاب امام علی کاملًا از این مصیبت محفوظ ماند و به امامان بعد از آن حضرت(علیهم
السلام) منتقل گشت.
کتاب امام علی جامع حدیثی
براي اطلاع هرچه بیشتر خوانندگان از حقیقت امر به برخی از خصوصیات کتاب علی که در روایات به آن اشاره شده می پردازیم:
[ [ صفحه 303
1 بکر بن کرب صیرفی می گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: همانا نزد ما چیزي است که با آن احتیاج به
مردم نداریم، بلکه مردم به ما محتاجند. نزد ما کتابی است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آن را املا و انشا نموده و خط
. [ علی(علیه السلام) است. صحیفه اي است که در آن تمام حلال و حرام آمده است. [ 922
2 فضیل بن یسار می گوید: امام باقر(علیه السلام) فرمود: اي فضیل! نزد ماست کتاب علی با هفتاد ذراع، هیچ چیز در روي زمین از
. [ احتیاجات بشر نیست، مگر آن که حکمش در آن کتاب وجود دارد، حتی ارش خراش دست. [ 923
3 ابوبصیر در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: اي ابامحمّد! نزد ماست کتاب جامعه و شما از جامعه چه
می دانید؟ عرض کردم فدایت گردم، جامعه چیست؟ فرمود: صحیفه اي است که طول آن هفتاد ذراع است، به ذراع رسول
خدا(صلی الله علیه وآله) و املاي او و خطّ علیّ به دست راستش، در آن تمام حلال و حرام و هرچه مردم به آن احتیاج دارند وجود
. [ دارد؛ حتّی ارش خراش. [ 924
روایات دیگري نیز وجود دارد که در این جا به همین مقدار بسنده می کنیم.
عنایت اهل بیت به حفظ کتاب علی
از تاریخ و روایات استفاده می شود که اهل بیت(علیهم السلام) عنایت خاصی به حفظ کتاب علی(علیه السلام) به عنوان حافظ سنت
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) داشته و به آن در نقل حلال و حرام اعتماد می نمودند. اینک به برخی از این روایات اشاره می
نماییم:
1 ابوبصیر از امام باقر(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: نزد امام باقر(علیه السلام) بودم، حضرت کتاب جامعه را خواست، بر آن
نظر کرده در آن این حکم را مشاهده نمود: زنی می میرد وغیرازهمسرش کسی دیگر ندارد. حکم ارث آن این است که کلّ مال
براي همسر
صفحه 198 از 494
[ [ صفحه 304
. [ اوست. [ 925
2 ابوبصیر می گوید: از امام صادق(علیه السلام) از چیزي از فرایض سؤال کردم، حضرت فرمود: آیا کتاب علی(علیه السلام) را
براي تو بیرون آورم... تا این که فرمود: آن حضرت کتاب را آورد، در آن نوشته بود: مردي می میرد و عمو و دایی او باقی هستند،
. [ براي عمویش دوسوم و براي دایی او یک سوم از ارث است. [ 926
3 عبدالملک بن اعین می گوید: امام باقر(علیه السلام) کتاب علی(علیه السلام) را خواست. امام جعفرصادق آن را براي حضرت
آورد، در حالی که به مانند ران انسان به هم پیچیده بود، در آن نوشته بود: زنان بعد از فوت شوهرانشان از غیر منقول ارث نمی
برند. آن گاه امام باقر(علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند خطّ علیّ(علیه السلام) است به دستش، با املا و انشاء رسول خدا(صلی الله
. [ علیه وآله). [ 927
4 محمد بن مسلم ثقفی می گوید: امام باقر(علیه السلام) براي من کتاب فرایضی که به املاي رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و
. [ خطّ علیّ(علیه السلام) بود قرائت کرد، در آن چنین آمده بود: عول در سهام نیست. [ 928
5 عذافر صیرفی می گوید: با حکم بن عتیبه نزد امام باقر(علیه السلام) بودیم، او از امام(علیه السلام)سؤال می نمود و امام نیز او را
اکرام می کرد. در حکم مسئله اي اختلاف نمودند. حضرت خطاب به فرزندش فرمود: اي پسرم! بلند شو و کتاب علی(علیه السلام)
را بیاور. آن گاه کتابی را دیدم طبقه طبقه و بزرگ، آن را باز نمود و در آن نظر نمود تا آن که مسئله را پیدا نمود. سپس فرمود:
. [ این خطّ علی(علیه السلام) و املاي رسول خداست. [ 929
از این روایات استفاده می شود که کتاب فرایضی که براي علی(علیه السلام) ذکر شده جزئی از کتاب بزرگ امام علی(علیه السلام)
بوده است.
[ [ صفحه 305
6 ابن بکیر می گوید: زراره از امام صادق(علیه السلام) از حکم نماز در کرك روباه و سنجاب سؤال نمود، حضرت کتابی را
بیرون آورد که زراره گمان نمود آن املاي رسول خدا(صلی الله علیه وآله)است، در آن چنین آمده بود: همانا نماز در کرك هر
حیوانی که خوردنش حرام است
. [ باطل است و نیز، نماز در کرك، مو، پوست، بول، مدفوع، شیر و هرچه که فاسد است، مورد قبول نیست. [ 930
از این روایات به خوبی روشن می شود که کتاب علی(علیه السلام) از قدیمی ترین جوامع حدیثی است که به انشاء و املاي رسول
خدا(صلی الله علیه وآله) و کتابت علی(علیه السلام) بوده است. این کتاب نزد ائمه(علیهم السلام) موجود بوده و نزد یکدیگر به ارث
می گذاردند. در دید برخی از اصحابِ اهل بیت(علیهم السلام) نیز بوده است. اگرچه فعلاً اصل این کتاب نزد ما موجود نیست،
ولی صاحبان جوامع روایی جدید، امثال کلینی، صدوق و طوسی قسمت زیادي از آن را براي ما در ابواب مختلف نقل کرده اند.
صحیفه امام علی
برخی از محدثین به وجود صحیفه اي از امام علی(علیه السلام) اشاره نموده اند که در غلاف شمشیر آن حضرت بوده است. لکن با
صفحه 199 از 494
مقایسه بین این احادیث و احادیثی که در مورد کتاب علی(علیه السلام) وارد شده، پی می بریم که این صحیفه غیر از کتاب
علی(علیه السلام) است، زیرا صحیفه و کتابی که هفتاد ذراع است چگونه ممکن است در غلاف شمشیري جاي گیرد. لذا این
صحیفه، نوشته کوچکی بوده که در غلاف شمشیر جاي می گرفته است. در برخی از روایات بعد از سؤال از علی(علیه السلام) در
مورد محتواي آن چه در صحیفه آمده است می فرماید: در آن عقل و آزاديِ اسیر و این که مؤمن به جهت کشتن کافر کشته نمی
. [ شود آمده است. [ 931
ولی این حدیث به فرض صحّت منافاتی با آنچه از طرق اهل بیت(علیهم السلام) درباره
[ [ صفحه 306
کتاب علی(علیه السلام) رسیده ندارد. بلکه از این حدیث و نظائر آن استفاده می شود که این احادیث جعل شده اند تا این مطلب
وانمود شود که از ودایع نبوت و علوم پیامبر(صلی الله علیه وآله) چیزي نزد امام علی(علیه السلام) نبوده است. شاهد این مدّعا
روایاتی است که در مصادر اهل سنّت در مورد صحیفه علی(علیه السلام) در غلاف شمشیر آمده است. [ 932 ] که می خواهند
وانمود کنند که تنها نوشته حضرت علی(علیه السلام) همین صحیفه است که در آن سه کلمه بیشتر وجود ندارد.
امام علی وارث علم پیامبر
با فرض وجود و صحّت روایات مذکور، جاي این سؤال باقی است که با این حجم عظیم از روایاتی که در باب علم و اعلمیت امام
علی(علیه السلام)، از رسول خدا وارد شده چه باید کرد:
. [ 1 رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: علی(علیه السلام) از همه شما به قضاوت آشناتر است. [ 933
2 ترمذي و دیگران نقل کرده اند که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: من خانه حکمتم و علی(علیه السلام) درب آن است.
. [934]
3 ابن عباس از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل می کند که فرمود: من شهر علمم و علی(علیه السلام)درب آن است، پس هر
. [ کسی که اراده علم مرا دارد باید از درب آن وارد شود. [ 935
4 ابن عساکر نقل می کند که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) فرمود: تو بعد از من مسائلی را براي امّتم بیان
. [ می کنی که در آنها اختلاف نموده اند. [ 936
[ [ صفحه 307
مصحف فاطمه
اشاره
در روایات اهل بیت(علیهم السلام) سخن از مصحفی به میان آمده که منسوب به حضرت زهرا(علیها السلام) است؛ براي نمونه
. [ محمد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند:... فاطمه مصحفی از خود باقی گذاشته که قرآن نیست. [ 937
صفحه 200 از 494
این گونه روایات در مصادر حدیثی شیعه سبب شد که برخی از مغرضان یا نادانان شیعه را متّهم سازند به این که قرآنی غیر از قرآن
متداول در بین مسلمین دارند، زیرا لفظ مصحف مختص به قرآن کریم است و مصحف فاطمه؛ یعنی قرآنِ فاطمه.
در برخی دیگر از روایات چنین آمده است: آن [مصحف فاطمه] مثل قرآن شما و سه برابر آن است. لذا می گویند: شیعه معتقد
است که قرآن موجود، قرآنِ اصلی نیست و مقدار زیادي از آن حذف شده است، در حالی که به مجموع احادیث توجه نکرده اند،
زیرا خود اهل بیت(علیهم السلام) در ذیل روایات مصحف فاطمه(علیها السلام) به این نکته تصریح دارند که این مصحف قرآن
نیست و حتی مشتمل بر یک آیه قرآن هم نمی باشد.
به هر تقدیر، با وجود این سوء برداشت ها، ناچاریم به طور مختصر حقیقت مطلب را روشن سازیم:
[ [ صفحه 308
معناي کلمه مصحف
مصحف در لغت به معناي مجموعه اي است از نوشته هاي یک کاغذ، یا مجموعه اوراقی که در یک جلد، جاي دهند.
جوهري می نویسد: المصحف: هو الجامع للصحف المکتوبۀ بین الدفتین. [ 938 ] مصحف عبارت است از چیزي که جمع کننده نامه
هایی است که بین دو جلد نوشته شده است. در نتیجه لفظ مصحف در لغت عرب شامل مطلق کتاب جلد شده است و اختصاص به
قرآن ندارد.
کلمه مصحف بعد از نزول قرآن
بی تردید لفظ مصحف بعد از نزول قرآن استعمال زیادي داشته، به طوري که در قرآن مشهور شده است. ولی این بدان معنا نیست
که معناي لغوي آن الغا شده، بلکه در معانی دیگري غیر از قرآن نیز استعمال شده است.
لفظ مصحف در قرآن و احادیث
با مراجعه به قرآن کریم پی می بریم که لفظ مصحف به معناي قرآن، در آن استعمال نشده است، با آن که اسامی فراوانی بر آن
اطلاق شده که برخی به بیش از پنجاه اسم رسانده اند.
هم چنین با مراجعه به احادیث مشاهده می کنیم که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) لفظ مصحف را به عنوان علم بر قرآن اطلاق
نکرده است.
در تاریخ آمده است: اولین مرتبه اي که این لفظ بر کتاب خداوند اطلاق شد در عصر خلافت ابوبکر بوده است.
سیوطی نقل می کند: لمّا جمع ابوبکر القرآن قال سمّوه، فقال بعضهم: سمّوه انجیلًا فکرهوه. و قال بعضهم: سمّوه السفر فکرهوه من
یهود. فقال ابن مسعود: رأیت بالحبشۀ
[ [ صفحه 309
. [ کتاباً یدعونه المصحف فسمّوه به. [ 939
هنگامی که ابوبکر قرآن را جمع آوري کرد، دستور داد که براي آن نام گذاري کنند: برخی آن را انجیل نامیدند، که او راضی
نشد. گروهی دیگر او را سفر نامیدند که به جهت یهود راضی نشد. امّا ابن مسعود گفت: من در حبشه کتابی را دیدم که آن را
صفحه 201 از 494
مصحف می نامیدند، اسم قرآن را مصحف نامید.
دکتر امتیاز احمد در کتاب دلائل التوثیق المبکر للسنۀ و الحدیث می نویسد: لفظ مصحف در خصوص قرآن استعمال نشده، بلکه
. [ در بسیاري از موارد به معناي کتاب به کار رفته است؛ آن گاه براي آن شواهدي اقامه کرده است. [ 940
دکتر ناصر الدین اسد می نوسد: در بسیاري از موارد بر نوشته جمع آوري شده لفظ مصحف را اطلاق می کنند که مقصودشان
. [ مطلق کتاب است، نه قرآن به تنهایی. [ 941
استاد بکر بن عبدالله در کتاب معرفۀ النسخ و الصحیفۀ الحدیثیۀ می نویسد: لفظ مصحف از جمله اصطلاح هایی است که به انواع
. [ نوشته هایی اشاره دارد که در آنها سنت تدوین شده است. [ 942
مصحف در لسان تابعین
همان گونه که لفظ مصحف در زبان صحابه بر غیر قرآن استعمال شده در زبان تابعین نیز چنین بوده است.
ابن سیرین نقل می کند: بعد از وفات پیامبر(صلی الله علیه وآله) علی(علیه السلام) قسم یاد کرد که ردا بر تن نکند مگر در روز
. [ جمعه؛ تا این که قرآن را در مصحفی جمع آوري کند. [ 943
[ [ صفحه 310
. [ هم چنین از رفیع بن مهران نقل شده که گفت: در عهد خلافت ابی بکر، مسلمین قرآن را در مصحفی جمع نمودند. [ 944
نویسنده مصحف فاطمه کیست؟
از مجموع روایات استفاده می شود که کاتب و نویسنده مصحف فاطمه(علیها السلام)، علی بن ابی طالب(علیه السلام) بوده است.
حماد بن عثمان در مورد مصحف فاطمه(علیها السلام) از امام صادق(علیه السلام) سؤال نمود. حضرت در جواب فرمود:
. [ امیرالمؤمنین(علیه السلام) هرچه را می شنید می نوشت تا آن که تبدیل به مصحفی شد. [ 945
ابوعبیده نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود:... علی(علیه السلام) آن را می نوشت و این همان مصحف فاطمه
. [ است. [ 946
علی بن أبی حمزه از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود:.. نزد ما مصحف فاطمه(علیها السلام) و خطّ علی(علیه السلام)
است.
املا کننده کیست؟
از برخی روایات استفاده می شود که املا کننده خداوند است. ابوبصیر از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: همانا نزد
ما مصحف فاطمه است و چه چیز آنان را به مصحف فاطمه آگاه کرده است؟... همانا آن مکتوبی است که خداوند آن را املا کرده
. [ و به حضرتش وحی نموده است. [ 947
در بعضی از روایات آمده است که املا کننده فرشته بوده است. [ 948 ] هم چنین از برخی
[ [ صفحه 311
صفحه 202 از 494
دیگر استفاده می شود که املا کننده جبرئیل بوده است. در دسته اي از روایات، املا کننده رسول خدا(صلی الله علیه وآله) معرفی
. [ شده است. [ 949
با جمع روایات به این معنا می رسیم که خداوند آن را از طریق فرشهمان، ج 1، ص 241 ، ح 5.ته عام یا خاصش به پیامبر(صلی الله
علیه وآله)ابلاغ می کرد و پیامبر(صلی الله علیه وآله) به حضرت زهرا(علیها السلام) قرائت می نمود و امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز
آن را می نوشت. و نیز بخشی از آن مستقیماً به توسّط جبرئیل بر حضرت زهرا(علیها السلام) نازل شده است.
سرّ انتساب این مصحف به حضرت زهرا(علیها السلام)، با وجود آن که کتابت به دست حضرت امیرالمؤمنین بوده، آن است که
الهام مطالب مصحف و خطابه هاي آن متوجه حضرت زهرا(علیها السلام) بوده است.
محتواي مصحف فاطمه
آنچه به طور قطع در مورد مصحف حضرت فاطمه(علیها السلام) نفی شده دو امر است:
1 قرآن
در کثیري از روایات که در آن از مصحف فاطمه سخن به میان آمده است، به صراحت به این نکته اشاره دارد که آن نه تنها قرآن
نیست، بلکه آیه اي از آیات قرآن نیز در آن نیامده است.
. [ محمد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند: فاطمه مصحفی را باقی گذاشت که قرآن نیست. [ 950
علی بن ابی حمزه از عبد صالح(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: مصحف فاطمه نزد ماست که در آن آیه اي از آیات قرآن
. [ نیست. [ 951
[ [ صفحه 312
2 احکام شرع
نه تنها در مصحف فاطمه(علیها السلام) آیات قرآن وجود ندارد، بلکه از هر گونه احکام حلال و حرام نیز خالی است.
. [ امام صادق(علیه السلام) فرمود:.. آگاه باش که در مصحف فاطمه هیچ حکمی از حلال و حرام نیست.... [ 952
محتواي مصحف فاطمه(علیها السلام)
در هیچ روایتی به همه محتواي مصحف فاطمه(علیها السلام) اشاره نشده است، ولی از مجموع روایات برخی از محتویات استفاده
می شود:
1 مقام پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)
ابوعبیده از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند: فاطمه بعد از پدرش 75 روز زنده بود. در این ایام به جهت دوري از پدرش به
شدت ناراحت بود. جبرئیل همواره بر او نازل می شد و در عزاي پدرش او را تعزیت داده و از او دلجویی می نمود و نیز خبر از
. [ پدرش و جلالت و مقام او می داد... علی(علیه السلام) آنها را می نوشت و این است مصحف فاطمه. [ 953
2 آینده ذریه زهرا(علیها السلام)
در همان روایت صحیح آمده است:... و خبر می داد او را به آنچه بعد از وي بر ذریّه اش وارد می شود.
3 علم حوادث
صفحه 203 از 494
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) منقول است که فرمود: و امّا مصحف فاطمه، در آن اموري است که در آینده اتفاق خواهد
. [ افتاد. [ 954
هم چنین در حدیث حمّاد بن عثمان از امام صادق(علیه السلام) وارد است که حضرت فرمود:... آگاه باش! در آن مصحف فاطمه
حلال و حرام نیست، بلکه در آن علم به اموري
[ [ صفحه 313
. [ است که در آینده اتفاق می افتد. [ 955
4 اسماء انبیا و اوصیا
در روایتی از امام(علیه السلام) وارد شده که فرمود: هیچ نبی یا وصیّی نیست مگر آنکه نامش در کتابی است که نزد من است؛ یعنی
. [ مصحف فاطمه. [ 956
5 اسماء ملوك و پدرانشان
در روایت سابق از امام صادق(علیه السلام) چنین آمده است: و اما مصحف فاطمه در آن علم به امور آینده است، اسامی کسانی
. [ است که تا روز قیامت حکومت می کنند. [ 957
. [ در حدیثی دیگر اشاره به اسم آنان و اسم پدرانشان شده است. [ 958
6 وصیت فاطمه(علیها السلام)
سلیمان بن خالد از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: مصحف فاطمه را بیرون آورید، زیرا در آن وصیت فاطمه است.
. [959]
[ [ صفحه 317
صحابه