گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد بیست و پنجم
77 ) سوره مرسلات این سوره در مکه نازل شده و داراي 50 آیه است )
اشاره
ص : 389
ص : 390
محتواي سوره"مرسلات"
لا􀀀 ذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا 􀀀 معروف این است که این سوره در"مکه"نازل شده،ولی بعضی تصریح کرده اند به این که آیه 48 "و إِ
یَرْکَعُونَ ""مدنی"است، هر چند دلیل روشنی براي آن ذکر نکرده اند،و اگر مساله"رکوع"و"نماز" سبب این استنباط
شده،درست به نظر نمی رسد،زیرا مدتها مسلمانان در مکه نماز می خواندند و رکوع می کردند.
به هر حال بیشترین مطلبی که در این سوره مطرح شده است،مسائل مربوط به قیامت و تهدید و انذار مکذبان و منکران است.
و از امتیازات این سوره این است که آیه" وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ":
"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان"ده بار در آن تکرار شده،و هر بار به دنبال مطلب تازه اي.
بعد از ذکر سوگندهایی،از قیامت و حوادث سنگین و سخت رستاخیز خبر می دهد،و به دنبال آن همین آیه را ذکر می کند،و
می گوید:"واي بر تکذیب کنندگان در آن روز"! در مرحله بعد سرگذشت غم انگیز اقوام گنهکار پیشین.
و در مرحله سوم گوشه اي از ویژگیهاي آفرینش انسان.
و در مرحله چهارم قسمتی از مواهب الهی در زمین.
و در مرحله پنجم قسمتهایی از عذاب تکذیب کنندگان را شرح می دهد.
همچنین در هر مرحله اشاره اي به مطلبی بیدارگر و تکان دهنده کرده، و به دنبال آن این آیه را تکرار می کند،و حتی در
بخشی از آن به نعمتهاي
ص : 391
بهشتی که نصیب پرهیزگاران شده اشاره نموده تا انذار را با بشارت بیامیزد و تهدید را با تشویق.
و به هر حال این تکرار،تکرار بعضی از آیات را در سوره الرحمن تداعی می کند،با این تفاوت که در آنجا سخن از نعمتها
بود،و در اینجا غالبا از عذاب هاي مکذبان است.
انتخاب نام"مرسلات"براي این سوره به تناسب نخستین آیه این سوره است.
***
فضیلت تلاوت این سوره
در حدیثی از پیامبر اکرم ص می خوانیم:" من قرء سوره و المرسلات کتب انه لیس من المشرکین ":"کسی که سوره مرسلات
اللّ
􀀀
را بخواند نوشته می شود که او از مشرکان نیست" 1. و در حدیث دیگري از امام صادق ع آمده است:" من قراها عرف ه
بینه و بین محمد(ص) ":"کسی که این سوره را بخواند خداوند او را با پیامبر آشنا(و همجوار)می سازد" 2. بدون شک این
ثواب و فضیلت از آن کسانی است که بخوانند و بیندیشند و عمل کنند،و لذا در حدیثی آمده است:بعضی از یاران پیامبر ص
اللّ (ص):"چه زود آثار پیري در شما نمایان شده اي رسول خدا"؟!
􀀀
خدمتش عرض کردند:اسرع الشیب الیک یا رسول ه
. فرمود:" شیبتنی هود و الواقعه و المرسلات و عم یتساءلون "!:"سوره هاي هود،واقعه،مرسلات،و عم یتساءلون مرا پیر کرده"! 1
قابل توجه این که در تمام این سوره ها احوال قیامت و مسائل هول انگیز آن دادگاه بزرگ منعکس است،و همین ها بوده که
در روح مقدس پیامبر ص اثر گذارد. بدیهی است تلاوت بدون فکر و تصمیم بر عمل نمی تواند چنین اثري بگذارد.
ص : 392
لا􀀀 ذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا 􀀀 معروف این است که این سوره در"مکه"نازل شده،ولی بعضی تصریح کرده اند به این که آیه 48 "و إِ
یَرْکَعُونَ ""مدنی"است، هر چند دلیل روشنی براي آن ذکر نکرده اند،و اگر مساله"رکوع"و"نماز" سبب این استنباط
شده،درست به نظر نمی رسد،زیرا مدتها مسلمانان در مکه نماز می خواندند و رکوع می کردند.
به هر حال بیشترین مطلبی که در این سوره مطرح شده است،مسائل مربوط به قیامت و تهدید و انذار مکذبان و منکران است.
و از امتیازات این سوره این است که آیه" وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ":
"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان"ده بار در آن تکرار شده،و هر بار به دنبال مطلب تازه اي.
بعد از ذکر سوگندهایی،از قیامت و حوادث سنگین و سخت رستاخیز خبر می دهد،و به دنبال آن همین آیه را ذکر می کند،و
می گوید:"واي بر تکذیب کنندگان در آن روز"! در مرحله بعد سرگذشت غم انگیز اقوام گنهکار پیشین.
و در مرحله سوم گوشه اي از ویژگیهاي آفرینش انسان.
و در مرحله چهارم قسمتی از مواهب الهی در زمین.
و در مرحله پنجم قسمتهایی از عذاب تکذیب کنندگان را شرح می دهد.
همچنین در هر مرحله اشاره اي به مطلبی بیدارگر و تکان دهنده کرده، و به دنبال آن این آیه را تکرار می کند،و حتی در
بخشی از آن به نعمتهاي
ص :
[ [سوره المرسلات ( 77 ): آیات 1 تا 15
اشاره
( اتِ فَرْقاً ( 4 􀀀 ارِق 􀀀 اَلنّ نَشْراً ( 3) فَالْف
راتِ􀀀 اشِ 􀀀 و ( اصِ ف عَصْ فاً ( 2 􀀀 فَالْع اتِ􀀀 عُر ( 1) اَلْمُرْسَلا فْاً تِ􀀀 و ;َlt;br/gt منِ اَلرَّحِیمِ 􀀀 اَللّ اَلرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
الُ 􀀀 ماءُ فُرِجَتْ ( 9) وَ إِذَا اَلْجِب 􀀀 واقِعٌ ( 7) فَإِذَا اَلنُّجُومُ طُمِسَتْ ( 8) وَ إِذَا اَلسَّ 􀀀 ما تُوعَدُونَ لَ 􀀀 اتِ ذِکْراً ( 5) عُذْراً أَوْ نُذْراً ( 6) إِنَّ 􀀀 فَالْمُلْقِی
ا یَوْمُ اَلْفَصْ لِ ( 14 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ 􀀀 اكَ م 􀀀 ا أَدْر 􀀀 نُسِفَتْ ( 10 ) وَ إِذَا اَلرُّسُلُ أُقِّتَتْ ( 11 ) لِأَيِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ ( 12 ) لِیَوْمِ اَلْفَصْ لِ ( 13 ) وَ م
( لِلْمُکَذِّبِینَ ( 15
ص : 394
ترجمه:
-1 سوگند به فرشتگانی که پی در پی فرستاده می شوند.
-2 و آنها که همچون تند باد حرکت می کنند.
-3 و سوگند به آنها که(ابرها را)می گسترانند،و منتشر می سازند.
-4 و آنها که جدا می کنند.
-5 و سوگند به آنها که آیات بیدار کننده(الهی)را به(انبیاء)القا می نمایند.
-6 براي اتمام حجت،یا انذار! 7-که آنچه به شما(در باره قیامت)وعده داده می شود به وقوع می پیوندد.
-8 در آن هنگام که ستارگان محو و تاریک گردند، 9-و(کواکب)آسمان از هم بشکافند، 10 -و در آن زمان که کوه ها از جا
کنده شوند.
-11 و در آن هنگام که براي پیامبران(به منظور اداء شهادت)تعیین وقت شود.
-12 این امر براي چه روزي به تاخیر افتاده؟
ص : 395
-13 براي روز جدایی(حق از باطل).
-14 تو چه می دانی روز جدایی چیست؟ 15 -واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
تفسیر:
وعده هاي الهی حق است،واي بر تکذیب کنندگان!
در آغاز این سوره مقدمه در پنج آیه،پنج سوگند آمده که در تفسیر معنی آنها سخن بسیار است:
.( لاتِ عُرْفاً ( 1 􀀀 می فرماید:"سوگند به آنها که پی در پی فرستاده می شوند"( وَ الْمُرْسَ
اتِ عَصْفاً ). 􀀀 اصِف 􀀀 *** "و آنها که همچون طوفان و تند باد حرکت می کنند"( فَالْع
النّ نَشْراً ).
راتِ􀀀 اشِ 􀀀 و *** "و سوگند به آنها که می گسترانند و منتشر می سازند"( اتِ فَرْقاً ). 􀀀 ارِق 􀀀 *** "و آنها که جدا می کنند"( فَالْف
اتِ ذِکْراً ). 􀀀 *** "و آنها که آیات بیدار کننده را القا می نمایند"( فَالْمُلْقِی
***
ص : 396
1) "عرف"به معنی متتابع و پی در پی آمده،و در اصل به معنی"یال اسب"است که روي هم می ریزد و گاه آن را به -1
معنی"کار خوب و شناخته شده"نیز تفسیر کرده اند.
.( "براي اتمام حجت یا انذار"( عُذْراً أَوْ نُذْراً ) ( 1
اکنون ببینیم این سوگندهاي سربسته که از مسائل مهمی خبر می دهد مفهومش چیست؟ در اینجا سه تفسیر معروف وجود
دارد:
-1 تمام این قسمتهاي پنجگانه اشاره به"بادها و طوفانها"است،که نقش مؤثري در بسیاري از مسائل جهان طبیعت دارند،بنا بر
این مفهوم آیات چنین می شود:سوگند به بادهایی که پشت سر هم می وزند.
و سوگند به طوفانهایی که شدیدا حرکت می کنند.
و قسم به آنها که ابرها را می گسترانند و قطرات حیاتبخش باران را از لابلاي آنها روانه سرزمینهاي خشک می کنند.
و سوگند به آنها که ابرها را بعد از ریزش باران پراکنده می سازند.
و قسم به این بادها که با این برنامه انسانها را به یاد خدا می اندازند.
اتِ عَصْ فاً "را اشاره به طوفانهاي عذاب که نقطه مقابل بادهاي حیاتبخش است دانسته اند که آن هم به 􀀀 اصِ ف 􀀀 (بعضی نیز" فَالْع
نوبه خود مایه تذکر و بیداري است).
-2 تمام این سوگندها اشاره به"فرشتگان آسمان"است،یعنی قسم به فرشتگانی که پی در پی به سوي انبیاء فرستاده می شوند(یا
فرشتگانی که با برنامه هاي شناخته شده و معروف فرستاده می شوند.
و قسم به آنها که همچون طوفان با سرعت تمام به دنبال ماموریت خود می روند.
ص : 397
1) محل اعراب" عُذْراً أَوْ نُذْراً "نصب به خاطر مفعول لاجله است و بعضی آن را حال دانسته اند. -1
و به آنها که آیات کتب آسمانی را در برابر پیامبران می گسترانند و نشر می دهند.
و آنها که با این عمل حق را از باطل جدا می سازند.
و آنها که ذکر حق و دستورات او را به انبیاء القا می کنند.
-3 سوگند اول و دوم ناظر به مساله"بادها و طوفانها"است،و سوگند سوم و چهارم و پنجم را ناظر به نشر آیات حق به
وسیله"فرشتگان"،و سپس جدا کردن حق از باطل،و بعد القاء ذکر و دستورهاي الهی به پیامبران،به منظور اتمام حجت و انذار
است.
چیزي که می تواند شاهد بر تفسیر سوم باشد اولا جداسازي این دو دسته از سوگندها در آیات به وسیله"واو"است،در حالی
که بقیه به وسیله"فاء" عطف شده که نشانه ارتباط و پیوند آنها است.
ثانیا چنان که خواهیم دید همه این سوگندها براي مطلبی است که در آیه هفتم آمده،یعنی حقانیت و واقعیت رستاخیز و
معاد،و می دانیم در آستانه رستاخیز دگرگونی عظیمی در عالم پیدا می شود،طوفانهاي شدید زلزله ها و حوادث تکان دهنده
از یک سو،و سپس تشکیل دادگاه عدل الهی از سوي دیگر که در آنجا فرشتگان نامه هاي اعمال را نشر می دهند،و میان
صفوف مؤمنان و کافران جدایی می افکنند،و حکم الهی را در این زمینه القا می کنند.
اگر قسمتهاي پنجگانه فوق طبق این تفسیر بیان شود تناسبی با مقسم به یعنی چیزي که براي آن سوگند یاد شده است خواهد
داشت و تفسیر اخیر از این نظر برتري دارد.
اتِ ذِکْراً "یا به معنی علوم و دانشهایی است که به انبیاء القا شده،یا آیاتی است که بر آنها نازل گشته 􀀀 ذکر در جمله" فَالْمُلْقِی
است،و می دانیم در آیات قرآن از خود قرآن تعبیر به"ذکر"شده است،چنان که در آیه 6 سوره حجر
ص : 398
ا أَیُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ (دشمنان)می گفتند اي کسی که ذکر بر تو نازل شده است تو 􀀀 الُوا ی 􀀀 آمده است وَ ق
دیوانه اي"! تعبیر به"الملقیات"به صورت"جمع"با اینکه فرشته وحی یعنی جبرئیل یک فرد بیشتر نبود،به خاطر این است که از
بعضی از روایات استفاده می شود که گاه براي نزول آیات قرآن گروه هاي عظیمی از فرشتگان جبرئیل را همراهی می
کردند،در آیه 15 سوره عبس نیز آمده است بِأَیْدِي سَ فَرَهٍ یعنی"آیات قرآنی به دست سفیران الهی(فرشتگان)بر پیامبر اسلام
نازل شده است".
*** حال باید دید که این سوگندها براي چه منظوري است؟در آیه بعد پرده از روي این معنی برداشته،می گوید:آنچه به شما
واقِعٌ ). 􀀀 ما تُوعَدُونَ لَ 􀀀 وعده داده می شود واقع خواهد شد" ( إِنَّ
بعث و نشور،ثواب و عقاب،حساب و جزا،همه حق است،و تردیدي در آن نیست.
بعضی نیز آن را اشاره به تمام وعده هاي الهی،اعم از وعده هایی که به نیکان یا بدان در دنیا،یا در آخرت داده است،ولی
.( آیات بعد نشان می دهد که منظور فقط وعده قیامت است ( 1
گرچه در این آیه استدلالی بر مساله معاد نشده است و تنها به ادعا قناعت گردیده،ولی لطف مطلب اینجا است که در قسمهاي
پیشین مطالبی آمده که خود از دلائل معاد است،از جمله زنده شدن زمینهاي مرده به وسیله نزول بارانها که خود نمونه اي از
صحنه معاد است دیگر نزول تکالیف الهی بر پیامبران و ارسال رسل که بدون وجود معاد نامفهوم است،خود نشان می دهد که
وعده رستاخیز
ص : 399
1) عطف با"فاء"نیز این مطلب را تقویت می کند. -1
قطعی است.
ماءِ انه لحق:"سوگند به پروردگار 􀀀 نظیر این مطلب در آیه 23 سوره ذاریات نیز آمده است که خداوند می فرماید: فَوَ رَبِّ السَّ
آسمان که روزي شما حق است"سوگند به"رب"که اشاره به ربوبیت پروردگار و تدبیر او در جهان آفرینش است ایجاب می
کند که بندگان را بی روزي نگذارد.
*** سپس به بیان نشانه هاي این روز موعود پرداخته،می فرماید:"این روز موعود زمانی فرا می رسد که ستاره ها از صفحه
آسمان محو و تاریک گردند".
( فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ).
ماءُ فُرِجَتْ ) *** "و زمانی که کوه ها از جا کنده شود"( وَ 􀀀 *** "و آسمان(کواکب آسمان)از هم شکافته شود"( وَ إِذَا السَّ
الُ نُسِفَتْ ). 􀀀 إِذَا الْجِب
***"طمست"از ماده"طمس"(بر وزن شمس)به معنی محو کردن و زائل کردن آثار چیزي است،و در اینجا ممکن است اشاره
به محو نور ستارگان باشد یا متلاشی شدن آنها،ولی تفسیر اول مناسبتر است،همانگونه که در آیه 2- تکویر آمده است وَ إِذَا
النُّجُومُ انْکَدَرَتْ :"در آن هنگام که ستارگان تاریک شوند".
و"نسفت"از ماده"نسف"(بر وزن حذف)در اصل به معنی ریختن دانه هاي غذایی در غربال و تکان دادن آن است تا پوست از
دانه جدا شود،و در اینجا به معنی خرد شدن و سپس بر باد رفتن کوه ها است.
اصولا از آیات متعددي در قرآن مجید استفاده می شود که پایان این جهان
ص : 400
با یک سلسله حوادث بسیار هول انگیز و کوبنده همراه است،به طوري که نظام آن را به کلی متلاشی می سازد،و جهان
آخرت با نظامی نوین جایگزین آن می گردد.
به طوري که این حوادث عجیب و وحشتناك است که با هیچ بیانی نمی توان آن را توصیف کرد،آیا حوادثی که کوه ها را از
جا می کند و چنان به هم می کوبد که تبدیل به غبار می شود،و به صورت پشمهاي زده شده در می آورد قابل توصیف
است؟ و به تعبیر بعضی از مفسران عظمت این حوادث به قدري است که عظیمترین زلزله هایی که انسان به چشم دیده در برابر
آن مانند ترقه هاي کوچکی است که بچه ها براي بازي منفجر می کنند در برابر بزرگترین بمب اتم.
و به هر حال این تعبیرات قرآنی دلیل بر تفاوت زیاد نظامات آخرت با نظامات دنیا است.
*** و به دنبال آن اشاره اي به صحنه رستاخیز کرده می افزاید:"و این در هنگامی است که براي پیامبران تعیین وقت می شود
.( که به نوبت بیایند و شهادت خود را در باره امتها بدهند"( وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ) ( 1
همانگونه که در آیه 6 سوره اعراف آمده است، فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ :"ما هم از کسانی که رسولان
به آنها مبعوث شدند سؤال می کنیم،و هم از رسولان".
ص : 401
1) "اقتت"در اصل"وقتت"از ماده"وقت"بوده که واو مضموم در آن تبدیل به همزه شده،و به معنی"توقیت وقت"براي -1
رسولان پروردگار است،و این نیز معلوم است که وقت براي خود آنها تعیین نمی شود،بلکه براي عمل آنها یعنی شهادتشان
تعیین می گردد، و لذا گفته اند که آیه محذوفی دارد.
.( *** سپس می افزاید:"براي چه روزي شهادت این رسولان و گواهی آنها بر امتها به تاخیر افتاده"؟!( لِأَيِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ ) ( 1
*** "براي روز جدایی"( لِیَوْمِ الْفَصْلِ ).
روز جدایی حق از باطل،جدایی صفوف مؤمنان از کافران،و نیکوکاران از بدکاران،و روز داوري مطلق حق در باره همگان.
این سؤال و جواب براي بیان عظمت آن روز بزرگ است و چه تعبیر پر معنی و گویایی از آن روز شده است"روز جداییها"!
ا یَوْمُ 􀀀 اكَ م 􀀀 ا أَدْر 􀀀 *** سپس براي بیان عظمت آن روز می فرماید:"تو چه می دانی یوم الفصل و روز جداییها چیست"؟( وَ م
الْفَصْلِ ).
جایی که پیامبر ص با آن علم وسیع و گسترده،و با آن دیده تیز بینی که اسرار غیب را مشاهده می کرد ابعاد عظمت آن روز را
به درستی نداند، تکلیف بقیه مردم روشن است،و همان گونه که بارها گفته ایم درك تمام اسرار با عظمت قیامت براي ما
زندانیان قفس دنیا ممکن نیست تنها شبحی از آن را می بینیم و به آن ایمان داریم.
***
ص : 402
1) طبق این تفسیر ضمیر در"اجلت"به شهادت انبیا و رسل باز می گردد که از آیه قبل استفاده می شود،ولی بعضی گفته -1
اند:به تمام امور مربوط به انبیاء و اخباري که آنها در مورد ثواب و عقاب و حوادث قیامت و مانند آن دادند بازمی
گردد،بعضی نیز آن را اشاره به تمام اموري که در آیات قبل آمده مانند تاریک شدن ستارگان و...می دانند،ولی روشن است
که تفسیر اول از همه مناسبتر می باشد،چرا که مرجع ضمیر در آیه متصل به آن است.
و در آخرین آیه مورد بحث،تکذیب کنندگان آن روز را شدیدا مورد تهدید قرار داده،می فرماید:"واي در آن روز بر تکذیب
کنندگان" ( وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ).
"ویل"را بعضی به معنی"هلاکت"،و بعضی به معنی"انواع عذاب" و بعضی آن را به معنی"وادي پر عذابی در جهنم"تفسیر
کرده اند،این کلمه معمولا در مورد حوادث اسفناك به کار می رود،و در اینجا حکایت از سرنوشت دردناك تکذیب
.( کنندگان در آن روز می کند ( 1
منظور از"مکذبین"در اینجا کسانی است که قیامت را تکذیب می کنند، و می دانیم کسی که ایمان به قیامت و دادگاه عدل
خداوند و حساب و جزا نداشته باشد به آسانی مرتکب هر گونه گناه و ظلم و فسادي می شود،اما ایمان راسخ به آن روز به
انسان تعهد و احساس مسئولیت و تقوي و پرهیزگاري می بخشد.
***
نکته:
-1 محتواي این سوگندها!
در آیات فوق نخست به بادها و طوفانها سوگند یاد شده،و این بخاطر نقش مهمی است که آنها در جهان آفرینش دارند:ابرها
را به حرکت در می آورند، و سپس آنها را بر فراز زمینها خشک و مرده پیوند می دهند،و بعد از نزول باران آنها را متفرق می
سازند.
بذرهاي گیاهان را جابجا می کنند،و جنگلها و مرتعها به وجود می آورند.
بسیاري از گلها و میوه ها را بارور می سازند،و حرارت و برودت را از
ص : 403
1) توضیح بیشتري در زمینه معنی"ویل"و تفاوت آن با"ویس"و"ویح"در جلد 22 صفحه 402 ذیل آیه 60 - 1
سوره"ذاریات"آمده است.
مناطق مختلف زمین به نقاط دیگر می برند و هوا را تعدیل می کنند.
هواي زنده و پر اکسیژن را از مزارع و صحراها به شهرها می برند،و هواي آلوده را براي تصفیه به صحراها می فرستند.
آبهاي دریا را متلاطم و مواج،و براي موجودات زنده آبزي پر اکسیژن می کنند آري بادها و نسیمها خدمات عظیم و حیاتی در
جهان دارند.
بخش دیگر این سوگندها که از برنامه نزول وحی به وسیله فرشتگان سخن می گوید نیز در عالم معنی شباهت با وزش نسیم
در عالم ماده دارد،فرشتگان، کلمات وحی را که همچون قطرات باران زنده کننده است بر قلوب پیامبران خدا نازل می کنند،و
گلها و میوه هاي معارف الهی و تقوي را در قلبها می رویانند، و به این ترتیب خداوند هم به مربیان عالم ماده و هم مربیان عالم
معنی سوگند یاد کرده است.
و جالب اینکه تمام این سوگندها براي بیان واقعیت روزي است که تمام این تلاشها و کوششها به ثمر می نشیند روز قیامت و
یوم الفصل.
***
ص : 404
[ [سوره المرسلات ( 77 ): آیات 16 تا 28
اشاره
اءٍ 􀀀 ذلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ( 18 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 19 ) أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ م 􀀀 أَ لَمْ نُهْلِکِ اَلْأَوَّلِینَ ( 16 ) ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ اَلْآخِرِینَ ( 17 ) کَ
ادِرُونَ ( 23 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 24 ) أَ لَمْ نَجْعَلِ 􀀀 ا فَنِعْمَ اَلْق 􀀀 ی قَدَرٍ مَعْلُومٍ ( 22 ) فَقَدَرْن 􀀀 رارٍ مَکِینٍ ( 21 ) إِل 􀀀 اهُ فِی قَ 􀀀 مَهِینٍ ( 20 ) فَجَعَلْن
( راتاً ( 27 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 28 􀀀 اءً فُ 􀀀 اکُمْ م 􀀀 خاتٍ وَ أَسْقَیْن 􀀀 شامِ 􀀀 اسِیَ 􀀀 ا رَو 􀀀 ا فِیه 􀀀 واتاً ( 26 ) وَ جَعَلْن 􀀀 اءً وَ أَمْ 􀀀 اتاً ( 25 ) أَحْی 􀀀 اَلْأَرْضَ کِف
ص : 405
ترجمه:
-16 آیا ما اقوام(مجرم)نخستین را هلاك نکردیم؟ 17 -سپس آخرین را به دنبال آنها می فرستیم.
-18 (آري)اینگونه با مجرمان رفتار می کنیم.
-19 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
-20 آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم؟ 21 -سپس آن را در قرارگاهی محفوظ و آماده قرار دادیم.
-22 تا مدتی معین.
-23 ما قدرت بر این کار داشتیم پس ما قدرتمند خوبی هستیم(و امر معاد براي ما سهل است).
-24 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
-25 آیا زمین را مرکز اجتماع انسانها قرار ندادیم؟ 26 -هم در حال حیاتشان و هم مرگشان.
-27 و در آن کوه هاي استوار و بلند قرار دادیم،و آبی گوارا به شما نوشاندیم.
-28 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
تفسیر:
با اینهمه مظاهر قدرت باز در معاد شک دارید؟!
در این آیات نیز از طرق مختلف به منکران رستاخیز هشدار می دهد، و با بیانات گوناگون آنها را از خواب سنگین غفلت
بیدار می کند.
نخست دست آنها را گرفته و به گذشته تاریخ می برد،و سرزمینهاي بلا دیده اقوام کفار پیشین را به آنها نشان می دهد،می
فرماید:"آیا ما اقوام نخستین که راه کفر و انکار را پیش گرفتند هلاك نکردیم( أَ لَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ ).
آثار آنها نه تنها بر صفحات تاریخ که بر صفحه روي زمین نیز نمایان است،
ص : 406
اقوامی همچون قوم"عاد"و"ثمود"و قوم"نوح"و قوم"لوط"و قوم"فرعون" که گروهی با طوفان،و جمعی با صاعقه،و عده اي
با تندباد،و قومی با زلزله و سنگهاي آسمانی به کیفر اعمالشان مجازات و نابود شدند.
*** "سپس ما اقوام آخرین را که اعمال مشابهی دارند به دنبال آنها می فرستیم ( ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ ).
چرا که این یک سنت مستمر است و تبعیض و استثنا برنمی دارد،مگر ممکن است گروهی را به جرمی مجازات کند و همان
ذلِکَ نَفْعَلُ 􀀀 جرم را براي دیگران بپسندد؟! *** و لذا در آیه بعد می افزاید:"اینگونه ما با گنهکاران رفتار می کنیم" ( کَ
بِالْمُجْرِمِینَ ).
این آیه در حقیقت به منزله بیان دلیل بر هلاکت"اقوام اولین"و به دنبال آنها هلاکت"اقوام آخرین"است،چرا که عذابهاي
الهی نه جنبه انتقام جویی دارد،و نه تصفیه حساب شخصی است،بلکه تابع اصل استحقاق و مقتضاي حکمت است.
بعضی گفته اند:منظور از"اولین"اقوامی هستند که در گذشته دور بودند، مانند قوم نوح و عاد و ثمود،و"آخرین"اقوامی می
باشند که بعد از آنها آمدند، مانند قوم لوط و قوم فرعون،ولی با توجه به اینکه"نتبعهم"به صورت"فعل مضارع"آمده در حالی
که" أَ لَمْ نُهْلِکِ "معنی ماضی دارد روشن می شود که "اولین"تمام اقوام پیشین را می گیرد که به عذاب الهی هلاك
شدند،و"آخرین" کفاري را شامل است که در عصر پیامبر ص بودند،یا بعد از آن پا به عرصه وجود می گذارند و آلوده جرم
و گناه و ظلم و فساد می شوند.
ص : 407
*** و سرانجام نتیجه گیري کرده،می افزاید:"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان"( وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ).
"یومئذ"در اینجا اشاره به روز رستاخیز است که مجازات اصلی و مهم آنها مربوط به آن روز است،و این تکرار براي تاکید
مطلب است،و اینکه بعضی احتمال داده اند که این آیه ناظر به عذاب دنیا می باشد،و آیه مشابه آن که قبلا آمد ناظر به عذاب
آخرت است بسیار بعید به نظر می رسد.
*** سپس دست آنها را گرفته،و به عالم جنین می برد،و عظمت و قدرت خداوند، و کثرت مواهب او را در این جهان اسرار
آمیز،به آنها نشان می دهد،تا از یک سو به قدرت خدا بر مساله رستاخیز و معاد پی ببرند،و از سوي دیگر خود را مدیون
نعمتهاي بیشمارش بدانند،و سر تعظیم بر آستانش فرود آورند.
اءٍ مَهِینٍ ). 􀀀 می فرماید"آیا ما شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم"؟!( أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ م
.( رارٍ مَکِینٍ ) ( 1 􀀀 اهُ فِی قَ 􀀀 *** سپس ما آن را در قرار گاهی مناسب و محفوظ و آماده قرار دادیم" ( فَجَعَلْن
قرار گاهی که تمام شرائط حیات و پرورش و رشد و محافظت نطفه انسان در آن از هر نظر تامین شده،و آن قدر عجیب و
جالب و موزون است که هر انسانی
ص : 408
1) "قرار"به معنی"محل استقرار"و"مکین"به معنی"محفوظ"است، و در اصل از"مکانت"است که به - 1
معنی"تمکن"آمده(البته"مکانت"گاه به معنی منزلت نیز آمده است).
را در شگفتی فرو می برد.
ی قَدَرٍ مَعْلُومٍ ). 􀀀 *** سپس می افزاید:"قرار گرفتن نطفه در آن جایگاه محفوظ تا مدت معینی ادامه دارد"( إِل
مدتی که آن را هیچکس جز خدا نمی داند،مدتی مملو از تغییرات و دگرگونیها و تحولات بسیار که هر روز لباس تازه اي از
حیات و زندگی بر نطفه پوشانیده می شود،و او را در مسیر تکامل در آن مخفیگاه پیش می برد.
*** سپس نتیجه گیري می کند"ما قدرت بر این کار داشتیم که از نطفه بی ارزش و حقیر و ناچیزي چنان انسان شریف و
.(2)( ادِرُونَ ) ( 1 􀀀 ا فَنِعْمَ الْق 􀀀 کاملی بسازیم،پس ما قادر و تواناي خوبی هستیم"( فَقَدَرْن
این همان دلیلی است که قرآن بارها براي اثبات مساله معاد روي آن تکیه کرده است،از جمله در آیات آغاز سوره حج می
گوید:چگونه در بازگشت مردگان به حیات جدید تردید می کنید با اینکه قدرت او را در آفرینش این انسان از یک نطفه بی
ارزش مشاهده می کنید که هر روزش معاد و رستاخیزي
ص : 409
1) آیه محذوفی دارد و در تقدیر"فنعم القادرون نحن"است(به اصطلاح مخصوص بالمدح حذف شده). -1
2) بعضی از مفسران این آیه را چنین تفسیر کرده اند که:"ما نطفه را با اندازه گیریهاي لازم و مقدرات مختلف،و - 2
ویژگیهایی در جسم و جان تقدیر نمودیم،و خوب تقدیر کننده اي هستیم"ولی این تفسیر با توجه به اینکه متن قرآن و قرائت
معروف بدون تشدید است بعید به نظر می رسد هر چند بعضی گفته اند که ماده ثلاثی مجرد نیز به معنی اندازه گیري آمده
است ولی در استعمالات معمول"قادر"به این معنی استعمال نمی شود. (دقت کنید).
است؟!چه تفاوتی میان خاك و آن نطفه بی ارزش است؟ *** در پایان باز همان جمله را تکرار فرموده،می گوید:"واي در
آن روز بر تکذیب کنندگان"( وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ).
واي بر آنها که اینهمه آثار قدرت او را می بینند و باز او را انکار می کنند.
امیر مؤمنان علی ع در این زمینه می فرماید:
ایها المخلوق السوي، و المنشا المرعی فی ظلمات الارحام،و مضاعفات الاستار،بدئت من سلاله من طین،و وضعت فی قرار
مکین،الی قدر معلوم،و اجل مقسوم،تمور فی بطن امک جنینا،لا تحیر دعاء،و لا تسمع نداء،ثم اخرجت من مقرك الی دار لم
تشهدها،و لم تعرف سبل منافعها،فمن هداك لاجترار الغذاء من ثدي امک،و عرفک عند الحاجه مواضع طلبک و ارادتک؟!
"اي مخلوقی که با اندام متناسب و در محیطی محفوظ آفریده شده اي! در ظلمات رحم و پرده هاي مضاعف،آفرینش تو از
عصاره گل آغاز شده،و در قرارگاه محفوظی تا زمان معلوم و سرآمد معینی قرار داده شدي.
آن روز که چنین بودي و در رحم مادر حرکت داشتی نه قدرت پاسخگویی در تو بود،و نه توانایی شنیدن صداي کسی.
سپس از این قرارگاه به سرایی آمدي که هرگز آن را مشاهده نکرده بودي،و راه منافع آن را نمی شناختی.
بگو چه کسی در مکیدن شیر از پستان مادرت تو را هدایت کرد؟و چه کسی راههاي وصول به نیازهایت را به تو نشان داد"
*** ؟(1)
ص : 410
. 1) "نهج البلاغه"خطبه 163 -1
در بخش دیگري از این آیات به بیان قسمتی از آیات و نشانه هاي آفاقی خداوند و نعمتها و مواهب او در جهان بزرگ می
پردازد که هم دلیل بر قدرت و رحمت واسعه او است،و هم دلیلی بر امکان معاد،در حالی که در آیات گذشته سخن از آیات
انفسی و مواهب خداوند در آفرینش خود انسان بود.
.( اتاً ) ( 1 􀀀 می فرماید:"آیا ما زمین را مرکز اجتماع انسانها قرار ندادیم"؟! ( أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِف
.( واتاً ) ( 2 􀀀 اءً وَ أَمْ 􀀀 *** "هم در حال حیات و هم مرگشان"( أَحْی
"کفات"(بر وزن کتاب)و"کفت"(بر وزن کشف)به معنی جمع کردن و ضمیمه کردن چیزي به یکدیگر است،و به پرواز سریع
پرندگان نیز"کفات" گفته می شود،چرا که به هنگام پرواز سریع بالها را جمع می کند تا با سرعت بیشتري هوا را بشکافد و به
پیش رود.
منظور این است که زمین قرار گاهی است براي همه انسانها،زندگان را روي خود جمع می کند،و تمام حوائج و نیازهایشان را
در اختیارشان می گذارد، و مردگان آنها را نیز در خود جاي می دهد،که اگر زمین آماده براي دفن مردگان نبود عفونت و
بیماریهاي ناشی از آن فاجعه اي براي همه زندگان به وجود می آورد.
آري زمین همچون مادري که فرزندان را دور خود جمع می کند و زیر
ص : 411
1) "کفاتا"مفعول دوم است براي"جعلنا"و مصدري است که به معنی اسم فاعل آمده است. -1
واتاً "حال است براي ضمیر مفعولی محذوفی و در تقدیر "کفاتا لکم احیاء و امواتا"می باشد. 􀀀 اءً وَ أَمْ 􀀀 2) " أَحْی -2
پر و بال خویش قرار می دهد انسانها را روي خود جاي می دهد،نوازش می کند، تغذیه می نماید،لباس می پوشاند،مسکن می
دهد،و همه حوائجشان را تامین می نماید و مردگان آنها را نیز در دل خود نگاه می دارد،و جذب می کند،و آثار سوء آنها را
از بین می برد.
بعضی در اینجا"کفات"را به معنی"پرواز سریع"تفسیر کرده،و آیه را اشاره به حرکت زمین به دور آفتاب و حرکات دیگر می
دانند که در زمان نزول قرآن مسلما کشف نشده بود.
واتاً "تفسیر اول مناسبتر به نظر می رسد. 􀀀 اءً وَ أَمْ 􀀀 ولی با توجه به آیه بعد از آن یعنی" أَحْی
به خصوص اینکه در روایتی آمده است که امیر مؤمنان علی ع هنگامی که از میدان صفین باز می گشت به نزدیک کوفه
رسید،هنگامی که چشمان مبارکش به قبرستانی که بیرون دروازه کوفه بود افتاد فرمود:هذه کفات الاموات اي مساکنهم:
"این کفات مردگان است یعنی منزلگاههاي آنها است"و سپس نگاهی به خانه هاي کوفه کرده،و فرمود:هذه کفات
.( واتاً ( 1 􀀀 اءً وَ أَمْ 􀀀 اتاً أَحْی 􀀀 الاحیاء:"این هم منازل زندگان است" سپس آیات فوق را تلاوت فرمود: أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِف
اشاره به اینکه فاصله زیادي میان منازل زندگان و مردگان وجود ندارد! *** سپس به یکی از نعمتهاي بزرگ الهی در کره
زمین اشاره کرده،می افزاید:
"در آن کوه هاي ثابت و استوار و بلند قرار دادیم"
ص : 412
1) "تفسیر برهان"جلد 4 صفحه 417 (نقل از تفسیر علی بن ابراهیم). -1
.( خاتٍ ) ( 1 􀀀 شامِ 􀀀 اسِیَ 􀀀 ا رَو 􀀀 ا فِیه 􀀀 ( وَ جَعَلْن
این کوه ها که سر به آسمان کشیده،و ریشه هاي آن به یکدیگر پیوسته است از یک سو همچون زرهی زمین را در بر گرفته،و
در برابر فشار داخلی و فشارهاي ناشی از جزر و مد خارجی حفظ می کند،و از سوي دیگر جلو اصطکاك قشر هوا را با زمین
می گیرد،و پنجه در هوا انداخته و آن را با خود به گردش در می آورد، و از سوي سوم طوفانها و بادهاي عظیم را کنترل می
کند،و به این ترتیب از جهات مختلف به اهل زمین آرامش می بخشد.
و در ذیل همین آیه به یکی دیگر از برکات کوه ها اشاره کرده می افزاید:
راتاً ). 􀀀 اءً فُ 􀀀 اکُمْ م 􀀀 "و آبی گوارا به شما نوشاندیم"( وَ أَسْقَیْن
آبی که هم براي شما گوارا و مایه حیات است،و هم براي حیوانات شما و زراعتها و باغهایتان.
درست است که تمام آبهاي گوارا از باران است،ولی کوه ها مهمترین نقش را در آن ایفا می کند،بسیاري از چشمه ها و قناتها
از کوه ها می جوشد،و سرچشمه بسیاري از نهرها و شطهاي عظیم از برفهاي متراکمی است که بر قله هاي کوه ها می نشیند،و
مهمترین ذخائر آبی انسانها را تشکیل می دهد.
قله کوه ها به خاطر دوري از سطح زمین همیشه سرد است و می تواند ذخائر برف را سالیان دراز در خود جاي دهد تا تدریجا
در پرتو آفتاب آب شود و به صورت نهرها جریان یابد.
***
ص : 413
1) "رواسی"جمع"راسیه"به معنی ثابت و پابرجا است،و"شامخات" جمع"شامخ"به معنی بلند است،و در بعضی از عبارات -1
مانند"شمخ باتقه"کنایه از تکبر است(مفردات راغب).
در پایان این قسمت باز می فرماید:"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان" ( وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ).
همان کسانی که اینهمه آیات و نشانه هاي قدرت حق را با چشم خود می بینند، و اینهمه نعمتهاي الهی را که در آن غرقند
مشاهده می کنند باز هم رستاخیز و دادگاه قیامت را که مظهر عدل و حکمت او است انکار می نمایند.
***
ص : 414
[ [سوره المرسلات ( 77 ): آیات 29 تا 40
اشاره
ا تَرْمِی بِشَرَرٍ 􀀀 لا یُغْنِی مِنَ اَللَّهَبِ ( 31 ) إِنَّه 􀀀 ظَلِیلٍ وَ 􀀀 لاثِ شُعَبٍ ( 30 ) لا 􀀀 ی ظِلٍّ ذِي ثَ 􀀀 ا کُنْتُمْ بِهِ تُکَ ذِّبُونَ ( 29 ) اِنْطَلِقُوا إِل 􀀀 ی م 􀀀 اِنْطَلِقُوا إِل
لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ ( 36 ) وَیْلٌ 􀀀 لا یَنْطِقُونَ ( 35 ) وَ 􀀀 ذا یَوْمُ 􀀀􀀀 مالَتٌ صُفْرٌ ( 33 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 34 ) ه 􀀀 کَالْقَصْرِ ( 32 ) کَأَنَّهُ جِ
( کانَ لَکُمْ کَیْدٌ فَکِیدُونِ ( 39 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 40 􀀀 اکُمْ وَ اَلْأَوَّلِینَ ( 38 ) فَإِنْ 􀀀 ذا یَوْمُ اَلْفَصْلِ جَمَعْن 􀀀􀀀 یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 37 ) ه
ص : 415
ترجمه:
-29 (و در آن روز به آنها گفته می شود)بیدرنگ بروید به سوي همان چیزي که پیوسته آن را انکار می کردید! 30 -بروید به
سوي سایه سه شاخه(دودهاي خفقان بار آتش!).
-31 سایه اي که نه آرامبخش است،و نه از شعله هاي آتش جلوگیري می کند!.
-32 جرقه هایی از خود پرتاب می کند مانند یک کاخ! 33 -گویی(در سرعت و کثرت)همچون شتران زرد رنگی هستند(که به
هر سو پراکنده می شوند).
-34 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
-35 امروز روزي است که سخن نمی گویند(و قادر بر دفاع از خویش نیستند).
-36 و به آنها اجازه داده نمی شود که عذر خواهی کنند.
-37 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
-38 امروز همان روز جدایی(حق از باطل)است که شما و پیشینیان را در آن جمع کرده ایم.
-39 اگر چاره اي در برابر من(براي فرار از چنگال مجازات)دارید انجام دهید.
-40 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
تفسیر:
نه قدرت بر دفاع دارند نه راهی براي فرار!
در این آیات سرنوشت نهایی تکذیب کنندگان قیامت،و منکران آن دادگاه عدل الهی بیان شده است،بیانی که به راستی انسان
را در وحشتی عمیق فرو می برد،و ابعاد فاجعه را روشن می سازد.
می فرماید:"به آنها گفته می شود بی درنگ رهسپار شوید به سوي همان چیزي که پیوسته آن را انکار می کردید"!( اِنْطَلِقُوا
ا کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ). 􀀀 ی م 􀀀 إِل
رهسپار شوید به سوي جهنم سوزان که همیشه آن را به باد استهزا
ص : 416
می گرفتید.
حرکت کنید به سوي انواع عذابها که با اعمالتان آن را از پیش فراهم ساخته اید.
"انطلقوا"از ماده"انطلاق"به معنی حرکت کردن بدون توقف است، و یک نوع آزادي از قید و بند نیز در آن نهفته شده،و این
در حقیقت توضیحی است براي وضع آنها در عرصه محشر که آنها را مدتی طولانی براي حساب نگه می دارند،سپس آنها را
رها ساخته،می گویند بدون توقف به سوي دوزخ حرکت کنید.
گوینده این سخن ممکن است خداوند متعال باشد که مستقیما به آنها خطاب می کند،و یا فرشتگان عذاب،و به هر حال لحنی
است آمیخته با سرزنشی عمیق که خود عذابی است دردناك و جانکاه.
*** سپس به توضیح بیشتري در باره این عذاب پرداخته می گوید:"رهسپار شوید به سوي سایه اي از دودهاي خفه کننده
لاثِ شُعَبٍ ). 􀀀 ی ظِلٍّ ذِي ثَ 􀀀 آتش که داراي سه شعبه است"! ( اِنْطَلِقُوا إِل
شاخه اي از بالاسر،و شاخه اي از طرف راست،و شاخه اي از طرف چپ، و به این ترتیب از هر طرف این دود غلیظ مرگبار
آنها را احاطه می کند،و در کام خود فرو می برد.
لا یُغْنِی مِنَ 􀀀 لا ظَلِیلٍ وَ 􀀀 *** "اما سایه اي که آرام بخش نیست،و هرگز دوزخیان را از شعله هاي آتش جلوگیري نمی کند"(
اللَّهَبِ ).
چه اینکه خود بر خاسته از آتش است.
ص : 417
ممکن است تعبیر به"ظل"(سایه)این تصور را ایجاد کند که در آنجا سایه اي وجود دارد که از سوزندگی شعله هاي
آتش،کمی می کاهد،ولی این آیه بر این پندار غلط خط بطلان می کشد،و می گوید:این سایه هرگز سایه اي که شما تصور
می کنید نیست،سایه اي است سوزان و خفقان آور،و بر خاسته از دودهاي غلیظ آتش که می تواند گرماي شعله ها را کاملا
.( منعکس کند ( 1
ارِدٍ وَ 􀀀 لا ب 􀀀 شاهد این سخن آیات سوره واقعه است که در باره"اصحاب الشمال می فرماید: فِی سَمُومٍ وَ حَمِیمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ
لا کَرِیمٍ :"آنها در میان بادهاي کشنده و آب سوزان قرار دارند،و در سایه دودهاي متراکم و آتش زا،سایه اي که نه خنک می 􀀀
.(44- باشد،و نه مفید و آرام بخش"(سوره واقعه 41
بعضی گفته اند این شعبه هاي سه گانه بازتابی است از تکذیبهاي سه گانه آنها نسبت به اساس
دین،یعنی"توحید"و"نبوت"و"معاد"زیرا تکذیب معاد از تکذیب نبوت و توحید جدا نیست.
و بعضی گفته اند اشاره اي است به مبدءهاي سه گانه گناه"قوه غضبیه"و "شهویه" و"وهمیه"آري آن دود تاریک تجسمی
است از تاریکیهاي شهوات: ز تاریکی خشم و شهوت حذر کن که از دود آن چشم دل تیره گردد! غضب چون در آید رود
عقل بیرون هوي چون شود چیره جان خیره گردد! *** سپس در توصیف دیگري از آن آتش سوزان می افزاید:"جرقه هایی
.( ا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ ) ( 2 􀀀 از خود بیرون می دهد مانند یک کاخ عظیم"!( إِنَّه
ص : 418
1) "لا ظلیل"صفت است براي"ظل"و به همین جهت مجرور ذکر شده است. -1
2) "شرر"(بر وزن ضرر)جمع"شراره"به معنی اجزاء کوچکی است که از آتش جدا می شود،و به هوا پرتاب می گردد،و -2
از ماده"شر"گرفته شده است.
نه همچون جرقه هاي آتش این دنیا که گاه به اندازه سر سوزنی بیش نیست تعبیر به"قصر"(کاخ)در اینجا تعبیر پر معنایی
است،شاید تصور شود مناسبتر این بود که گفته شود جرقه هایی همچون کوه،ولی نباید فراموش کرد کوه ها همان گونه که
در آیات قبل اشاره شد منبع انواع برکات است و سرچشمه هاي آب فرات و گوارا،این قصرها و کاخهاي ستمکاران هستند که
.( منشا شعله هاي سوزان و آتشهاي شرربارند ( 1
*** در آیه بعد به توصیف دیگري از شراره ها و جرقه هاي این آتش سوزان پرداخته،می فرماید:"آنها همچون شترهاي زرد
.( مالَتٌ صُفْرٌ ) ( 2 􀀀 رنگی هستند"( کَأَنَّهُ جِ
"جماله"جمع"جمل"به معنی"شتر"است(مانند حجر و حجاره)و "صفر"(بر وزن قفل)جمع"اصفر"به معنی چیزي است که زرد
رنگ باشد و گاه به رنگهاي تیره و متمایل به سیاه نیز اطلاق شده،ولی در اینجا مناسب همان معنی اول است زیرا جرقه هاي
آتش زرد متمایل به سرخ است.
در آیه قبل این جرقه ها از نظر حجم به کاخ بزرگ تشبیه شده بود،و در این آیه از نظر کثرت و رنگ و سرعت حرکت و
پراکنده شدن به هر سو به گروهی از شتران زرد رنگ تشبیه شده که به هر سو روانند.
ص : 419
1) بعضی از مفسران مانند"فخر رازي"از"ابن عباس"نقل کرده اند که در تفسیر "قصر"گفته است منظور چوبهایی است -1
که از بیابان می بریدند و جمع آوري می کردند براي زمستان رویهم می چیدند(بعید نیست این تفسیر نیز بخاطر آن باشد که
انبوه هیزمهاي رویهم چیده شده را تشبیه به یک قصر بلند می کردند).
2) ضمیر"کانه"ممکن است به"قصر"برگردد،یا به"شرر"ولی چون"شرر" جمع است بدون تاویل ممکن نیست مگر - 2
اینکه"شرر"را اسم جمع بدانیم.
جایی که جرقه ها این چنین باشد،پیدا است که خود آن آتش سوزان چگونه است؟و در کنار آن چه عذابهاي دردناك
دیگري قرار گرفته؟(خداوند همه ما را به رحمت و لطفش از آن حفظ کند).
*** بار دیگر در پایان این بخش از آیات همان هشدار را تکرار کرده، می فرماید:"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان"(
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ).
*** سپس فصل دیگري از مشخصات آن روز هولناك را شروع کرده،می افزاید:
.( لا یَنْطِقُونَ ) ( 1 􀀀 ذا یَوْمُ 􀀀􀀀 "امروز،روزي است که سخن نمی گویند:" ( ه
آري خداوند در آن روز بر دهان مجرمان و گناهکاران مهر سکوت می زند همانگونه که در آیه 65 سوره یس آمده است،"
واهِهِمْ ":امروز بر دهانشان مهر می نهیم"و باز همانگونه که در ذیل همین آیه آمده است"دست و پاي آنها 􀀀 ی أَفْ 􀀀 اَلْیَوْمَ نَخْتِمُ عَل
به سخن درمی آیند"و حتی طبق آیات دیگر قرآن پوستهاي آنان زبان باز می کنند و همه گفتنیها را می گویند.
.( لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ ) ( 2 􀀀 *** سپس می افزاید:"و به آنها اجازه داده نمی شود که عذر خواهی کنند" ( وَ
ص : 420
لا یَنْطِقُونَ "اضافه شده 􀀀 1) توجه داشته باشید که"یوم"در اینجا بدون تنوین است،و این بخاطر آن است که به مفهوم جمله" -1
است.
2) در اینکه چرا جمله"فیعتذرون"به صورت مرفوع آمده با اینکه قاعده باید منصوب باشد و نون حذف گردد،بعضی گفته -2
اند بخاطر آن است که ترك عذرخواهی آنان به علت آن است که عذري ندارند نه اینکه به علت عدم اذن الهی است.
نه اجازه سخن گفتن دارند،و نه عذر خواهی و دفاع از خویشتن،چرا که همه حقایق در آنجا روشن است،و چیزي براي گفتن
ندارند،آري این زبان پشت هم انداز که در دنیا از آزادي خود سوء استفاده کرده،به تکذیب انبیاء،و استهزاء اولیاء،و باطل
کردن حق،و حق جلوه دادن باطل،می پرداخت در آنجا باید به کیفر آن اعمال قفل شود،و از کار بیفتد،که این خود عذاب و
شکنجه دردناکی است که در چنان صحنه اي انسان قدرت بر دفاع از خویش، و یا عذرخواهی نداشته باشد.
در حدیثی از امام صادق ع آمده است که"خداوند برتر و عادلتر و بزرگتر از آن است که بنده اش عذر موجهی داشته باشد و
.( به او اجازه عذرخواهی ندهد،بلکه آنها در حقیقت هیچ عذر موجهی ندارند که مطرح کنند" ( 1
البته از بعضی از آیات قرآن استفاده می شود که در قیامت مجرمان گاهی سخن می گویند،این بخاطر آن است که همان گونه
که قبلا هم اشاره کرده ایم- در قیامت مواقف زیادي است،در بعضی از مواقف زبان از کار می افتد و نوبت به گواهی اعضاء
می رسد، و در بعضی دیگر زبان گشوده می شود،و مطالبی را بازگو می کند که نشانه حسرت و اندوه شدید و سرگردانی و
بدبختی آنها است.
*** باز در پایان این مقطع می گوید:"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان" ( وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ).
*** در مقطع دیگر روي سخن را به مجرمان کرده،به عنوان حکایت از صحنه آن روز،می گوید:"امروز همان روز جدایی
است که همه شما و پیشینیان را
ص : 421
. 1) "نور الثقلین"جلد 5 صفحه 49 -1
اکُمْ وَ الْأَوَّلِینَ ). 􀀀 ذا یَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْن 􀀀􀀀 در آن جمع کرده ایم"( ه
امروز همه انسانها را بدون استثنا از اولین گرفته،تا آخرین،همه را براي حسابرسی و فصل خصومت در این عرصه و دادگاه
بزرگ گرد آورده ایم.
.( کانَ لَکُمْ کَیْدٌ فَکِیدُونِ ) ( 1 􀀀 *** "اکنون اگر شما در برابر من چاره اي براي فرار از چنگال مجازات دارید انجام دهید"( فَإِنْ
آیا می توانید از قلمرو حکومت من بگریزید؟ یا می توانید بر قدرت من غلبه کنید؟ یا توانایی دارید با پرداختن فدیه اي آزاد
شوید؟ و یا قدرت دارید ماموران حسابرسی را فریب دهید؟ هر کار از دست شما ساخته است انجام دهید،ولی بدانید کاري از
شما ساخته نیست! در حقیقت این امر به اصطلاح"امر تعجیزي"است که براي روشن ساختن عجز و ناتوانی طرف مقابل ذکر
می شود،مثل همان چیزي که در مورد قرآن مجید آمده است که می فرماید:"اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده ایم تردید
دارید سوره اي مانند آن را بیاورید".
"کید"(بر وزن صید)به طوري که"راغب"در"مفردات"میگوید:
نوعی چاره جویی است که گاه نکوهیده و گاه قابل تمجید است،هر چند استعمال
ص : 422
1) "نون"در"فکیدون"مکسور است،و کسره آن به جاي یاء متکلم می باشد، و در اصل"فکیدونی"بوده،"یاء"حذف - 1
شده،و کسره که دلیل آن است باقیمانده،و ضمیر متکلم طبق ظاهر آیات به ذات پاك خدا بر می گردد و احتمال اینکه به
شخص پیغمبر(ص) برگردد بسیار بعید است.
آن در موارد مذموم بیشتر است(همانگونه که در آیه مورد بحث نیز چنین است).
مسلما در آن روز کاري از دستشان ساخته نیست،چرا که می دانیم آن روز روزي است که دست انسان از هر گونه اسباب و
ابُ ". 􀀀 وسائل کوتاه می گردد،چنان که در آیه 166 سوره بقره آمده است:" وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْب
قابل توجه اینکه از یک سو می فرماید:آن روز،" یَوْمُ الْفَصْلِ "یعنی روز جداییها است،از سوي دیگر می فرماید آن روز" یَوْمَ
الْجَمْعِ "یعنی روز اجتماع است که هر کدام از این دو در یک مقطع انجام می شود،نخست همه را در آن دادگاه بزرگ جمع
می کنند،و سپس بر حسب عقائد و اعمالشان در صفوف مختلفی از هم جدا می شوند،حتی آنها که رهسپار بهشت می شوند
صفوف گوناگون و درجات مختلفی دارند و راهیان دوزخ نیز صفوف متفاوت و درکاتی دارند.
آري آن روز روز جدایی حق از باطل،و ظالم از مظلوم است.
*** و باز همان جمله تهدید آمیز و بیدار کننده را تکرار کرده،می فرماید "واي در آن روز بر تکذیب کنندگان"( وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ
لِلْمُکَذِّبِینَ ).
***
ص : 423
[ [سوره المرسلات ( 77 ): آیات 41 تا 50
اشاره
ذلِکَ نَجْزِي 􀀀 إِنّ کَ
􀀀
ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ( 43 ) ا 􀀀 مِمّ یَشْتَهُونَ ( 42 ) کُلُوا وَ اِشْرَبُوا هَنِیئاً بِ
ا 􀀀 واکِهَ 􀀀 و فَ ( ظِلا وَ عُیُونٍ ( 41 لٍ􀀀 اَلْم فِی إِنَّ تَُّقِینَ
ذا قِیلَ لَهُمُ 􀀀 اَلْمُحْسِنِینَ ( 44 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 45 ) کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلاً إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ ( 46 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 47 ) وَ إِ
( لا یَرْکَعُونَ ( 48 ) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ( 49 ) فَبِأَيِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ( 50 􀀀 اِرْکَعُوا
ص : 424
ترجمه:
-41 افراد با تقوي در سایه هاي(درختان بهشتی)و در میان چشمه ها قرار دارند.
-42 و میوه هایی از آنچه مایل باشند.
-43 بخورید و بنوشید گوارا،اینها در برابر اعمالی است که انجام می دادید.
-44 ما اینگونه نیکوکاران را جزا می دهیم.
-45 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
-46 (در مقابل،به مجرمان گفته می شود)بخورید و بهره گیرید در این مدت کم(ولی بدانید عذاب الهی در انتظار شما
است)چرا که شما مجرمید.
-47 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
-48 و هنگامی که به آنها گفته شود رکوع کنید رکوع نمی کنند.
-49 واي در آن روز بر تکذیب کنندگان.
-50 (اگر آنها به این قرآن ایمان نمی آورند)پس به کدام سخن بعد از آن ایمان می آورند.
تفسیر:
اگر به قرآن ایمان نمی آورند به کدام سخن ایمان می آورند؟!
می دانیم برنامه قرآن آمیختن انذار به بشارت،و تهدید به تشویق است، و همچنین ذکر سرنوشت مؤمنان در برابر سرنوشت
مجرمان تا با قرینه مقابله مسائل بهتر درك شود.
بر اساس همین سنت،در آیات فوق به دنبال بیان مجازاتهاي گوناگون مجرمان در قیامت،اشاره پر معنی و کوتاهی در باره
وضع پرهیزکاران در آن روز کرده،می فرماید:"افراد با تقوي در سایه هاي درختان و در میان چشمه ها قرار دارند"( إِنَّ
لالٍ وَ عُیُونٍ ). 􀀀 الْمُتَّقِینَ فِی ظِ
این در حالی است که مجرمان چنان که از آیات قبل دانسته شد در سایه
ص : 425
شرر بار و سوزان دودهاي خفه کننده اند.
"ظلال"جمع"ظل"به معنی سایه است،خواه سایه اي مانند سایه درختان در روز،و یا سایه اي که در تاریکی شب حاصل می
شود،در حالی که "فیء"به سایه اي گفته می شود که تنها در مقابل یک مبدء نورانی به وجود می آید همچون سایه درختان
در مقابل آفتاب.
مِمّ یَشْتَهُونَ ).
ا􀀀 واکِهَ 􀀀 و فَ *** سپس می افزاید:"آنها در میان انواع میوه ها از آنچه مایل باشند و می خواهند قرار دارند"( روشن است ذکر"میوه ها"و"سایه ها"و"چشمه ها"اشاره به گوشه اي از مواهب عظیم الهی بر آنها است،گوشه اي که با زبان
اهل دنیا قابل بیان و ترسیم است،اما آنچه در بیان نمی گنجد،و به فکر ساکنان دنیا خطور نمی کند، از آن به مراتب برتر و
بالاتر است.
*** جالب اینکه آنها در این میهمان سراي الهی به عالیترین وجهی پذیرایی می شوند،همان گونه که در آیه بعد آمده که به
ما کُنْتُمْ 􀀀 آنها گفته می شود"بخورید و بنوشید گوارا،اینها در برابر اعمالی است که انجام می دادید"!( کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً بِ
تَعْمَلُونَ ).
این جمله خواه مستقیما از سوي خداوند به عنوان خطاب به آنها باشد، یا وسیله فرشتگان توام با لطف و محبتی است آشکار
که غذایی است براي روح و جان آنها.
ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ "(در مقابل اعمالی که انجام می دادید)اشاره به این است که این مواهب را بدون حساب به کسی نمی 􀀀 تعبیر" بِ
دهند،و با ادعا و خیال
ص : 426
و پندار به دست نمی آید،تنها به وسیله اعمال صالح فراهم می شود.
"هنیء"(بر وزن ملیح)به گفته"راغب"در"مفردات"هر چیزي است که مشقتی به دنبال ندارد،و ناراحتی تولید نمی کند،و لذا
به غذا و آب گوارا "هنیء"گفته می شود،گاه به زندگی گوارا نیز اطلاق می گردد.
و این اشاره به آن است که میوه ها و غذاها و نوشابه هاي بهشتی،همانند آب و غذاي دنیا نیست که گاه آثار سویی در بدن
می گذارد یا عوارض نامطلوبی به دنبال دارد.
در میان مفسران گفتگو است که این امر به خوردن و نوشیدن آیا براي بیان مباح بودن استفاده از این نعمتها است،و یا واقعا امر
و فرمان و دستور است؟ ولی باید توجه داشت اینگونه اوامر که به هنگام پذیرایی گفته می شود نوعی طلب و خواست گوینده
است که براي عظمت و احترام میهمان بیان می گردد، و میزبان دوست دارد غذایش را بیشتر بخورد تا اکرام بیشتري از او شده
باشد.
*** در آیه بعد باز روي این مطلب تکیه می کند که این نعمتها بی حساب نیست،می افزاید:"مسلما ما این گونه،نیکوکاران را
ذلِکَ نَجْزِي الْمُحْسِنِینَ ). 􀀀 إِنّ کَ
􀀀
جزا می دهیم"( ا
جالب اینکه در آیه نخست روي مساله"تقوي"تکیه شده،و در آیه بعد از آن روي"عمل"و در این آیه روي"احسان و
نیکوکاري".
"تقوي"هر گونه پرهیز از گناه و فساد و شرك و کفر است و"احسان" انجام هر کار نیک،و"عمل"نیز ناظر به اعمال صالح
است،تا روشن شود برنامه نعمتهاي الهی تنها مربوط به این گروه است،نه مدعیان دروغین ایمان،
ص : 427
و آلودگان به انواع فساد،هر چند ظاهرا در سلک اهل ایمان در آیند.
*** و در پایان این مقطع باز تکرار می کند:"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان"( وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ).
واي بر آنها که از تمام این نعمتها و محبتها محروم می شوند،که حسرت این محرومیت آزارش کمتر از آتش سوزان دوزخ
نیست؟ *** و از آنجا که یکی از عوامل انکار معاد پرداختن به لذات زودگذر دنیا، و تمایل به آزادي بی قید و شرط براي
بهره گیري از این لذات است،در آیه بعد روي سخن را به مجرمان کرده با لحنی تهدید آمیز می فرماید:"بخورید و بهره
گیرید در این چند روز کوتاه،ولی بدانید عذاب الهی در انتظار شما است،چرا که شما مجرم و گنهکارید"( کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلًا
إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ ).
تعبیر به"قلیلا"می تواند اشاره به مدت کوتاه عمر انسان در دنیا باشد، و هم ناچیز بودن مواهب این جهان در برابر نعمتهاي بی
حساب آخرت.
گرچه بعضی از مفسران گفته اند که این خطاب را در آخرت به مجرمان می کنند،ولی با توجه به اینکه در آخرت هیچ گونه
تمتع و بهره گیري براي مجرمان از مواهب حیات تصور نمی شود،باید قبول کرد که این سخن خطابی است به آنها در این
دنیا.
در حقیقت"متقین"و پرهیزگاران با نهایت احترام در آخرت پذیرایی می شوند،و با جمله پر از لطف کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً
مخاطب می گردند،ولی دنیا پرستان در این دنیا با جمله تهدید آمیز کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلًا مخاطبند.
ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (اینها در برابر اعمال صالحی 􀀀 به پرهیزکاران می فرماید: بِ
ص : 428
است که انجام می دادید).
.( و به اینها نیز می گوید:" إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ ":"این تهدید به خاطر آن است که شما مجرمید" ( 1
و به هر حال نشان می دهد که سرچشمه عذاب الهی جرم و گناه انسان است که از بی ایمانی یا اسارت در چنگال شهوات
ناشی می شود.
*** سپس این تهدید را بار دیگر با جمله:"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان تکمیل می کند( وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ).
همانها که به زرق و برق دنیا و لذات و شهوات آن مغرور و فریفته شدند، و عذاب الهی را براي خود خریدند.
*** در آیه بعد به یکی دیگر از عوامل انحراف و بدبختی و آلودگی آنها اشاره کرده،می افزاید:"چنان از باده غرور سرمستند
لا یَرْکَعُونَ ). 􀀀 ذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا 􀀀 که وقتی به آنان گفته شود در برابر پروردگار رکوع کنید رکوع نمی کنند"( وَ إِ
بسیاري از مفسران گفته اند که این آیه در باره قبیله"ثقیف"نازل شد که پیامبر ص به آنها فرمود:"نماز بخوانید"آنها گفتند:ما
هرگز در برابر کسی خم نمی شویم،و این براي ما عیب است!پیامبر ص فرمود:
.( لا خیر فی دین لیس فیه رکوع و لا سجود :"دینی که در آن رکوع و سجود نباشد ارزشی ندارد"! ( 2
آنها نه فقط از رکوع و سجود ابا داشتند بلکه این روح غرور و نخوت
ص : 429
1) این آیه در حقیقت محذوفی دارد و در تقدیر به گفته مجمع البیان چنین است کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلاً فان الموت کائن لا -1
محاله ولی به نظر می رسد مناسبتر این است که در تقدیر چنین باشد: کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلًا و انتظروا العذاب فانکم مجرمون.
2) "مجمع البیان"جلد 10 صفحه 419 ،و همین معنی را"آلوسی"در"روح المعانی"و"قرطبی"در تفسیر خود - 2
و"زمخشري"در"کشاف"و"روح البیان"ذیل آیه مورد بحث نقل کرده اند.
در تمامی افکار و زندگیشان منعکس بود،نه در برابر خدا تسلیم بودند،و نه در برابر دستورات پیامبر ص،نه حقوق مردم را به
رسمیت می شناختند و نه تواضعی در برابر خالق و فروتنی در برابر خلق داشتند در حقیقت این دو عامل (غرور و شهوت
پرستی)از مهمترین عوامل جرم و گناه و کفر و ظلم و طغیان است.
بعضی احتمال داده اند که این خطاب ارکعوا(رکوع کنید)در قیامت به آنها گفته می شود،ولی این احتمال بعید به نظر می
رسد،مخصوصا با در نظر گرفتن آیات قبل و بعد.
*** و بعد براي دهمین و آخرین بار در این سوره می فرماید:"واي در آن روز بر تکذیب کنندگان)" وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ
."
*** و در آخرین آیه مورد بحث که آخرین آیه سوره"مرسلات"است با لحنی آمیخته از عتاب،و مملو از سرزنش،به صورت
یک استفهام آمیخته با تعجب می فرماید:"اگر به این قرآن که دلائل صدقش از تمام آیاتش نمایان است، و حقانیتش در تمام
تعبیراتش منعکس می باشد ایمان نیاورند،به کدام سخن بعد از آن ایمان می آورند"؟!( فَبِأَيِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ).
کسی که به قرآنی که اگر بر کوه ها نازل می شد لرزان و خاشع می شدند و از هم می شکافتند ایمان نیاورد،در برابر هیچ
کتاب آسمانی،و هیچ منطق عقلانی تسلیم نخواهد شد،و این نشانه روح عناد و لجاج است.
***
ص : 430
نکته:
همان گونه که در آغاز سوره اشاره کردیم ده بار جمله" وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَ ذِّبِینَ " در آن تکرار شده،و این براي تاکید بر یک
واقعیت مهم و تکان دهنده است، و شبیه آن در سخنان فصحا و بلغا فراوان است که قسمتی را که عنایت و تاکید مخصوصی
روي آن دارند در شعر و نثر تکرار می کنند.
ولی بعضی از مفسران معتقدند که هر یک از این ده آیه اشاره به نکته جدیدي است که به تکذیب مطالب قبل از آن مربوط
می شود بنا بر این تکراري در بین نیست.
این سوره را با جمله اي از تفسیر"روح البیان"خاتمه می دهیم،او می گوید این سوره در غاري در نزدیکی مسجد"خیف"در
سرزمین"منی"بر پیامبر نازل گردید،و من شخصا این غار را زیارت کرده ام.
***خداوندا!ما را توفیقی مرحمت کن که هرگز آلوده تکذیب آیات تو نشویم.
پروردگارا!ما را از غرور و نخوت و هوا و هوس که سرچشمه هاي اصلی جرائمند محفوظ دار.
بارالها!در آن روزي که پرهیزگاران در جوار قرب تو با احترام تمام پذیرایی می شوند ما را در صف آنان قرار ده.
1365 پایان جلد 25 تفسیر نمونه \9\23 آمین یا رب العالمین 11 ربیع الثانی 1407
ص : 431
ص : 432