گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد بیست و هفتم
98) سوره بینه این سوره در مدینه نازل شده و داراي 8 آیه است )
اشاره
ص : 195
محتوي و فضیلت سوره بینه
مشهور این است که این سوره در مدینه نازل شده است،و محتواي آن نیز گواه بر همین معنی است،چرا که در آن مکرر از
اهل کتاب بحث شده، و می دانیم سر و کار مسلمانان با اهل کتاب بیشتر در مدینه بود.
از این گذشته سخن از نماز و زکات هر دو به میان آمده،درست است که زکات در مکه تشریع شده بود،ولی رسمیت و
گسترش آن در مدینه بود.
به هر حال این سوره اشاره به رسالت جهانی پیغمبر اکرم ص و آمیخته بودن آن با دلائل و نشانه هاي روشن،می کند،رسالتی
که قبلا آن را انتظار می کشیدند ولی هنگامی که به سراغشان آمد گروهی به خاطر اینکه منافع مادیشان به خطر می افتاد به
آن پشت کردند.
در ضمن این حقیقت را نیز در بردارد که اصول دعوت انبیاء،مانند ایمان و توحید و نماز و روزه،اصولی است ثابت و جاودانی
که در همه ادیان آسمانی وجود داشته است.
و در بخش دیگري از این سوره موضعگیریهاي مختلف اهل کتاب و مشرکان را در برابر اسلام مشخص می کند که آن گروه
که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقاتند،و آن گروه که راه کفر و شرك و گناه پیش گرفتند بدترین
مخلوقات محسوب می شوند.
این سوره داراي نامهاي متعددي است که به تناسب الفاظ آن انتخاب شده، اما از همه معروفتر سوره"بینه"و"لم
یکن"و"قیمه"است.
در حدیثی از پیغمبر اکرم ص در فضیلت تلاوت این سوره چنین نقل شده:
ص : 196
"اگر مردم می دانستند چه برکاتی این سوره دارد خانواده و اموال را رها کرده،به فرا گرفتن آن می پرداختند"! مردي از
قبیله"خزاعه"عرض کرد:اي رسول خدا!تلاوت آن چه اجر و پاداشی دارد؟ فرمود:"هیچ منافقی آن را قرائت نمی کند،و نه
کسانی که شک و تردید در دلشان است،به خدا سوگند فرشتگان مقرب از آن روز که آسمانها و زمین آفریده شده است آن
را می خوانند،و لحظه اي در تلاوت آن سستی نمی کنند، هر کس آن را در شب بخواند خداوند فرشتگانی را مامور می کند
که دین و دنیاي او را حفظ کنند،و آمرزش و رحمت براي او بطلبند،و اگر در روز بخواند به اندازه آنچه روز آن را روشن می
.( کند و شب آن را تاریک می سازد ثواب به او می دهند" ( 1
ص : 197
1) "مجمع البیان"جلد 10 صفحه 521 -1
سوره بینه
[ [سوره البینه ( 98 ): آیات 1 تا 5
اشاره
حَتّ تَأْتِیَهُمُ اَلْبَیِّنَهُ ( 1) رَسُولٌ مِنَ
ی􀀀 م ابِ وَ اَلْمُشْرِکِینَ نُْفَکِّینَ 􀀀 لَمْ یَکُنِ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ اَلْکِت ;lt;br/gt منِ اَلرَّحِیمِ 􀀀 اَللّ اَلرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
إِلاّ
􀀀
ا أُمِرُوا 􀀀 جاءَتْهُمُ اَلْبَیِّنَهُ ( 4) وَ م 􀀀 ا 􀀀 إِلاّ مِنْ بَعْدِ م
􀀀
ابَ 􀀀 ا تَفَرَّقَ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْکِت 􀀀 ا کُتُبٌ قَیِّمَهٌ ( 3) وَ م 􀀀 اَللّ یَتْلُوا صُ حُفاً مُطَهَّرَهً ( 2) فِیه
􀀀
هِ
( ذلِکَ دِینُ اَلْقَیِّمَهِ ( 5 􀀀 کاهَ وَ 􀀀 لاهَ وَ یُؤْتُوا اَلزَّ 􀀀 اءَ وَ یُقِیمُوا اَلصَّ 􀀀 اَللّ مُخْلِصِینَ لَهُ اَلدِّینَ حُنَف
􀀀
لِیَعْبُدُوا هَ
ص : 198
ترجمه:
بنام خداوند بخشنده مهربان 1-کافران از اهل کتاب و مشرکان(می گفتند)ما دست از آئین خود بر نمی داریم تا دلیل روشنی
براي ما بیاید! 2-پیامبري از سوي خدا که صحیفه هاي پاکی را بر ما بخواند.
-3 و در آن نوشته هاي صحیح و پر ارزش باشد.
-4 ولی اهل کتاب(در دین خدا)اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه دلیل روشن براي آنان آمد.
-5 در حالی که به آنها دستوري داده نشده بود جز اینکه خدا را پرستش کنند با کمال اخلاص،و از شرك به توحید باز
گردند،نماز را برپا دارند،و زکات را ادا کنند،و این است آئین مستقیم و صحیح و پایدار.
تفسیر:
این است آئین جاویدان
در آغاز سوره به وضع اهل کتاب(یهود و نصاري)و مشرکان عرب قبل از ظهور اسلام پرداخته می گوید:"آنها مدعی بودند ما
ابِ وَ 􀀀 دست از آئین خود بر نمی داریم تا دلیل روشنی و پیامبر مسلمی براي ما بیاید"( لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِت
حَتّ تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَهُ ).
ی􀀀 م الْمُشْرِکِینَ نُْفَکِّینَ
اللّ یَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَهً ).
􀀀
*** پیامبري که از سوي خدا باشد،و صحیفه هاي پاك و پاکیزه اي را بر ما بخواند" ( رَسُولٌ مِنَ هِ
*** "صحیفه هایی که در آن نوشته هاي درست و موزون و ثابت و پر ارزش باشد"
ص : 199
ا کُتُبٌ قَیِّمَهٌ ). 􀀀 ( فِیه
*** آري آنها قبل از ظهور پیغمبر اسلام ص چنین ادعایی را داشتند،ولی بعد از ظهور او و نزول کتاب آسمانیش صحنه
عوض شد،و آنها در دین خدا اختلاف کردند"و اهل کتاب اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه دلیل روشن و پیامبر راستین و
جاءَتْهُمُ الْبَیِّنَهُ ). 􀀀 ا 􀀀 إِلاّ مِنْ بَعْدِ م
􀀀
ابَ 􀀀 ا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِت 􀀀 آشکار براي آنها آمد،( وَ م
به این ترتیب آیات فوق ادعاي اهل کتاب و مشرکان را بازگو می کند که در آغاز اصرار داشتند که اگر پیامبري با دلائل
روشن براي دعوت ما بیاید پذیرا می شویم.
ولی بعد از آمدنش از این قول خود سرباز زدند،و با او به مقابله و ستیز برخاستند،جز گروهی که طریق ایمان را پیش گرفتند.
ما مَعَهُمْ وَ 􀀀 اللّ مُصَدِّقٌ لِ
􀀀
ابٌ مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀 جاءَهُمْ کِت 􀀀 لَمّ
ا􀀀 و بنا بر این آیه فوق شبیه چیزي است که در سوره بقره آیه 89 آمده است: کافِرِینَ : 􀀀 اللّ عَلَی الْ
􀀀
ا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَهُ هِ 􀀀 جاءَهُمْ م 􀀀 فَلَمّ
ا􀀀 کَفَر ک مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ وُا انُوا 􀀀
"هنگامی که از طرف خداوند کتابی براي آنها آمد که موافق نشانه هایی بود که با خود داشتند،و پیش از آن به خود نوید فتح
می دادند،هنگامی که این کتاب و پیامبري را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد کافر شدند،پس لعنت خدا بر کافران باد".
می دانیم اهل کتاب انتظار چنین ظهوري را داشتند،و قاعده مشرکان عرب که اهل کتاب را از خود عالمتر و آگاهتر می
دانستند نیز در این برنامه با آنها همصدا بودند،ولی بعد از تحقق آرزوهایشان مسیر خود را تغییر دادند و به صف مخالفان
پیوستند.
ص : 200
جمعی از مفسران اعتقاد دیگري در تفسیر این آیات دارند،و آن اینکه:
منظور این است که آنها واقعا نه بر حسب ادعا از آئین خود دست بر نمی داشتند و منفک و جدا نمی شدند،تا دلیل روشنی به
سراغشان آید.
ولی مفهوم این سخن آن است که بعد از آمدن چنین دلیل روشنی ایمان آوردند،در حالی که آیات بعد نشان می دهد این
مطلب چنین نبود،مگر اینکه گفته شود منظور ایمان آوردن گروهی از آنها است هر چند در اقلیت باشند، و به اصطلاح از
قبیل"موجبه جزئیه"است ولی به هر حال این تفسیر بعید به نظر می رسد،و شاید به همین دلیل "فخر رازي"در تفسیر خود آیه
نخست را از پیچیده ترین آیات قرآن می شمرد که در تضاد با آیات بعد است،و بعد براي حل مشکل طرقی ذکر می کند که
بهترین آن همان است که ما در بالا آوردیم.
در اینجا تفسیر سومی نیز وجود دارد و آن اینکه:منظور این است که خداوند مشرکان و اهل کتاب را به حال خود رها نمی
کند،تا زمانی که به آنان اتمام حجت نماید،و بینه اي بفرستد،و راه را به آنان نشان دهد و لذا پیامبر اسلام ص را براي هدایت
آنها فرستاد.
در حقیقت این آیه اشاره به قاعده لطف است که در علم کلام مطرح می باشد که خداوند براي هر قوم و ملتی دلائل روشن را
.( براي اتمام حجت خواهد فرستاد ( 1
اللّ "است،در حالی که قرآن
􀀀
به هر حال منظور از"بینه"در اینجا دلیل روشن است که مصداق آن طبق آیه دوم شخص"رسول ه
مجید را بر زبان داشت.
ص : 201
1) باید توجه داشت که"منفکین"جمع"منفک"ممکن است اسم فاعل باشد یا اسم مفعول،بنا بر تفسیر اول و دوم معنی اسم -1
فاعلی دارد،و بنا بر تفسیر سوم معنی اسم مفعولی(دقت کنید).
"صحف"جمع"صحیفه"به معنی اوراقی است که چیزي بر آن می نویسند،و منظور از آن در اینجا محتواي اوراق است،زیرا
می دانیم پیغمبر اکرم ص هرگز چیزي را از روي اوراق نمی خواند.
و منظور از"مطهره"پاك بودن آن از هر گونه شرك و کذب و دروغ و باطل است،و مطهر از اینکه شیاطین جن و انس در آن
دخالت کنند.
لا مِنْ خَلْفِهِ :"هیچگونه باطلی نه از پیش رو،و نه از 􀀀 اطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ 􀀀 لا یَأْتِیهِ الْب 􀀀 همانگونه که در آیه 42 فصلت آمده است:
پشت سر،به سراغ آن نمی آید".
ا کُتُبٌ قَیِّمَهٌ "اشاره به این است که در این صحف آسمانی مطالبی نوشته شده که از هر گونه انحراف و اعوجاج و 􀀀 جمله" فِیه
کجی برکنار است.
بنا بر این"کتب"به معنی"مکتوبات"است و یا به معنی احکام و مقرراتی که از ناحیه خداوند تعیین شده است،زیرا کتابت به
ما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ "روزه بر شما مقرر شد 􀀀 امُ کَ 􀀀 معنی تعیین حکم نیز آمده، چنان که می فرماید: کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّی
.( همانگونه که بر پیشینیان مقرر گردید"(بقره 183
و به این ترتیب"قیمه"به معنی صاف و مستقیم،یا محکم و پابرجا،یا ارزشمند و پربها،و یا همه این مفاهیم در آن جمع است.
این احتمال نیز داده شده که چون قرآن تمام محتواي کتب پیشین را با اضافات فراوانی در بر دارد و لذا گفته شده که در آن
کتب قیمه گذشته است.
قابل توجه اینکه در آیه اول"اهل کتاب"مقدم بر"مشرکان"ذکر شده اند،و در آیه چهارم تنها سخن از اهل کتاب است و از
مشرکان سخنی به میان نیامده،در حالی که آیه ناظر به هر دو است.
این تعبیرات ظاهرا به خاطر آن است که اهل کتاب در این برنامه ها اصل و اساس بودند،و مشرکان تابع آنها،و یا به خاطر آن
است که اهل کتاب
ص : 202
در خور مذمت بیشتري بودند،چرا که آنها علما و دانشمندان فراوانی داشتند، و از این نظر در سطحی بالاتر از مشرکان قرار
گرفته بودند،بنا بر این مخالفت آنها زشت تر و ناپسندتر بود و در خور سرزنش فراوان.
*** سپس"اهل کتاب"و به تبع آنها"مشرکان"را مورد ملامت قرار داده، می گوید:چرا در این آئین جدید اختلاف
کردند،بعضی مؤمن و بعضی کافر شدند،"در حالی که در این آئین دستوري به آنها داده نشده است جز اینکه خدا را پرستش
کنند،و عبادت او را از عبادت غیر او خالص سازند،و از هر گونه شرك باز گردند و متمایل به توحید شوند،نماز را بر پا دارند
.( کاهَ ) ( 1 􀀀 لاهَ وَ یُؤْتُوا الزَّ 􀀀 اءَ وَ یُقِیمُوا الصَّ 􀀀 اللّ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَف
􀀀
إِلاّ لِیَعْبُدُوا هَ
􀀀
ا أُمِرُوا 􀀀 و زکات را ادا کنند" ( وَ م
سپس می افزاید:
ذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَهِ ). 􀀀 "و این است آئین مستقیم و پایدار"( وَ
ا أُمِرُوا "...در اینجا چیست جمعی گفته اند منظور این است که اهل کتاب در آئین خودشان مساله 􀀀 در اینکه منظور از" وَ م
توحید و نماز و زکات وجود داشته و اینها مسائلی است ثابت،ولی آنها به این دستورات نیز وفادار نمانده اند.
دیگر اینکه در آئین اسلام دستوري جز توحید خالص و نماز و زکات و مانند
ص : 203
1) جمله"و ما امروا"ممکن است"جمله حالیه"و یا"استینافیه"باشد و"لام"در لیعبدوا"لام غرض"است،و منظور در اینجا -1
هدف و نتیجه اي است که به بندگان باز می گردد نه هدف و نتیجه اي که به خدا برگردد،آن چنان که بعضی از مفسران
پنداشته اند،و به خاطر آن"لام غرض"را منکر شده اند،اصولا تمام افعال خدا معلل بالاغراض است،اما اغراضی که به بندگان
.( اللّ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ (نساء- 26
􀀀
بر می گردد،و بعضی"لام"را در اینجا به معنی "ان"دانسته اند مانند یُرِیدُ هُ
آن نیامده،و اینها اموري هستند شناخته شده،چرا از قبول آن سر باز می زنند؟ و در پذیرش آن اختلاف می کنند.
معنی دوم نزدیکتر به نظر می رسد،زیرا به دنبال آیه قبل که سخن از اختلاف آنها در پذیرش آئین جدید می گفت مناسب
همین است که"امروا" ناظر به آئین جدید باشد.
از این گذشته معنی اول تنها در باره اهل کتاب صادق است و مشرکان را شامل نمی شود،در حالی که معنی دوم همگان را
شامل می شود.
اللّ
􀀀
إِلاّ لِیَعْبُدُوا هَ
􀀀 منظور از"دین"که باید آن را براي خدا خالص کنند به عقیده بعضی از مفسران همان"عبادت"است،و جمله"
"که قبل از آن ذکر شده نیز همین معنی را تایید می کند ولی این احتمال وجود دارد که منظور مجموعه دین و شریعت
باشد،یعنی آنها مامور شده بودند که خدا را پرستش کنند و دین و آئین خود را در تمام جهات خالص گردانند،این معنی با
ذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَهِ "که دین را به معنی وسیع مطرح کرده همین معنی 􀀀 گستردگی مفهوم"دین"سازگارتر است، و جمله بعد" وَ
را تایید می کند.
"حنفا"جمع"حنیف"از ماده"حنف"(بر وزن کنف)به گفته"راغب" در"مفردات"به معنی تمایل یافتن از گمراهی به سوي راه
مستقیم است،و عرب تمام کسانی را که"حج"بجا می آوردند یا"ختنه"می کردند"حنیف"می نامید، اشاره به اینکه آنها بر
آئین ابراهیم بوده اند"و احنف"به کسی گفته می شود که پاي او کج باشد.
رویهمرفته از کتب مختلف لغت چنین به دست می آید که این واژه در اصل به معنی انحراف و کجی بوده،منتها در قرآن و
اخبار اسلامی به معنی انحراف از شرك به سوي توحید و هدایت به کار رفته است.
ص : 204
انتخاب این تعبیر ممکن است در اصل به این دلیل باشد که جامعه هاي بت پرست هر کسی که آئین آنها را رها می کرد و به
سوي توحید گام بر می داشت او را"حنیف"(منحرف)می شمردند،و تدریجا این تعبیر براي پویندگان راه توحید به عنوان یک
تعبیر رائج شناخته شد که در حقیقت مفهومش انحراف از"ضلالت"به"هدایت"بود،و لازمه آن همان توحید خالص و اعتدال
کامل و اجتناب از هر گونه افراط و تفریط است،ولی نباید فراموش کرد که اینها معانی ثانوي این کلمه است.
ذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَهِ " ( 1)اشاره به آن است که این اصول یعنی توحید خالص و نماز(توجه به خالق)و زکات(توجه به 􀀀 جمله" وَ
خلق)از اصول ثابت و پابرجاي همه ادیان است،بلکه می توان گفت اینها در متن فطرت آدمی قرار دارد.
زیرا از یک سو سرنوشت انسان بر مساله توحید است،و از سوي دیگر فطرتش او را دعوت به شکر منعم و معرفت و شناخت او
می کند،و از سوي سوم روح اجتماعی و مدنیت انسان او را به سوي کمک به محرومان فرا می خواند.
بنا بر این ریشه این دستورات به صورت کلی در اعماق همه فطرتها جاي دارد،لذا در متن تعلیمات همه انبیاي پیشین و پیامبر
اسلام ص قرار گرفته است.
***
ص : 205
1) باید توجه داشت که"دین القیمه"به صورت اضافه است،نه وصف،و مفهومش این است که این دینی است که در کتب -1
قیمه(مستقیم و پر ارزش)پیشین آمده، یا دینی است که در آن احکام مستقیم و پر ارزش اسلام منعکس شده،بنا بر این مؤنث
بودن قیمه به خاطر آن است که وصف"کتب"یا"مله"و شریعت می باشد(دقت کنید).
[ [سوره البینه ( 98 ): آیات 6 تا 8
اشاره
ئِکَ هُمْ شَرُّ اَلْبَرِیَّهِ ( 6) إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا 􀀀 ا أُول 􀀀 خالِدِینَ فِیه 􀀀 ارِ جَهَنَّمَ 􀀀 ابِ وَ اَلْمُشْرِکِینَ فِی ن 􀀀 إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ اَلْکِت
اَللّ عَنْهُمْ وَ
􀀀
ا أَبَداً رَضِ یَ هُ 􀀀 خالِدِینَ فِیه 􀀀 ارُ 􀀀 جَنّ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْه
ات􀀀 زاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ 􀀀 ئِکَ هُمْ خَیْرُ اَلْبَرِیَّهِ ( 7) جَ 􀀀 اَلصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀
( ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ( 8 􀀀 رَضُوا عَنْهُ
ترجمه:
-6 کافران از اهل کتاب و مشرکان در دوزخند،جاودانه در آن می مانند،آنها بدترین مخلوقاتند.
-7 (اما)کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات(خدا) هستند.
-8 پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاي بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاري است،همیشه در آن می
مانند،هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود،و این(مقام والا)براي کسی است که از پروردگارش بترسد.
ص : 206
تفسیر:
بهترین و بدترین مخلوقات!
در آیات گذشته آمده بود که کفار اهل کتاب و مشرکان در انتظار این بودند که دلیل روشنی از سوي خداوند سراغ آنها
بیاید،ولی بعد از آمدن"بینه" متفرق و پراکنده شدند و هر کدام راهی را پیش گرفتند.
در آیات مورد بحث به دو گروه"کافران"و"مؤمنان"در برابر این دعوت الهی،و سرانجام کار هر یک از آنها اشاره می کند.
نخست می فرماید:"کسانی که از اهل کتاب و مشرکان به این آئین جدید کافر شدند در آتش دوزخند،جاودانه در آن می
ئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّهِ 􀀀 ا أُول 􀀀 خالِدِینَ فِیه 􀀀 ارِ جَهَنَّمَ 􀀀 ابِ وَ الْمُشْرِکِینَ فِی ن 􀀀 مانند،آنها بدترین مخلوقاتند"! ( إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِت
.(
تعبیر به"کفروا"اشاره به کفرشان در مقابل آئین اسلام است،و گر نه کفر و شرك قبلی آنها مطلب تازه اي نیست.
ئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّهِ (آنها بدترین مخلوقاتند)تعبیر تکان دهنده اي است که نشان می دهد در میان تمام جنبندگان و غیر 􀀀 تعبیر أُول
جنبندگان موجودي مطرودتر از کسانی که بعد از وضوح حق و اتمام حجت راه راست را رها کرده در ضلالت گام می نهند
اللّ الصُّمُّ الْبُکْمُ
􀀀
یافت نمی شود،و این در حقیقت شبیه چیزي است که در آیه 22 سوره انفال آمده است: إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ هِ
لا یَعْقِلُونَ : 􀀀 الَّذِینَ
"بدترین جنبندگان نزد خداوند افرادي هستند که نه گوش شنوا دارند و نه زبان گویا و نه اندیشه بیدار"! و یا آنچه در سوره
ئِکَ هُمُ 􀀀 امِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُول 􀀀 ئِکَ کَالْأَنْع 􀀀 اعراف آیه 179 آمده که بعد از ذکر گروه دوزخیان با همین اوصاف می فرماید: أُول
افِلُونَ : 􀀀 الْغ
ص : 207
"آنها همچون چهارپایانند،بلکه گمراه تر،آنها غافلانند".
آیه مورد بحث مطلبی فراتر از اینها نیز دارد چرا که آنها را بدترین مخلوقات معرفی کرده،و این در حقیقت به منزله بیان دلیلی
است براي خلود آنها در آتش دوزخ.
چرا آنها بدترین مخلوقات نباشند در حالی که تمام درهاي سعادت به رویشان گشوده شده و از روي کبر و غرور و عناد و
لجاج آگاهانه به مخالفت برخاستند.
مقدم داشتن"اهل کتاب"بر"مشرکان"در این آیه نیز ممکن است به خاطر این باشد که آنها داراي کتاب آسمانی و علما و
دانشمندان بودند و نشانه هاي پیغمبر اسلام در کتب آنها صریحا آمده بود،بنا بر این مخالفت آنها زشت تر و بدتر بود.
*** در آیه بعد به گروه دوم که نقطه مقابل آنها هستند و در قوس صعودي قرار دارند اشاره کرده می فرماید:"کسانی که
ئِکَ هُمْ 􀀀 الصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند آنها بهترین مخلوقات خدا هستند"( إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
خَیْرُ الْبَرِیَّهِ ).
*** سپس پاداش آنها را در چند جمله کوتاه چنین بیان می کند:"جزاي آنها نزد پروردگارشان باغهاي بهشت جاویدان است
جَنّ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ
ات􀀀 زاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ 􀀀 که نهرها از زیر درختانش پیوسته جاري است،در حالی که همیشه در آن می مانند( جَ
ا أَبَداً ). 􀀀 خالِدِینَ فِیه 􀀀 ارُ 􀀀 تَحْتِهَا الْأَنْه
اللّ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ).
􀀀
"هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود"( رَضِیَ هُ
ص : 208
ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ). 􀀀 و این مقام والا و پاداشهاي مهم و بی نظیر از آن کسی است که از پروردگارش بترسد"(
قابل توجه اینکه در مورد مؤمنان سخن از انجام اعمال صالح نیز به میان آمده که در حقیقت میوه درخت ایمان است،اشاره به
اینکه ادعاي ایمان به تنهایی کافی نیست،بلکه اعمال انسان باید گواه بر ایمان او باشد،ولی کفر به تنهایی هر چند توأم با عمل
ناصالحی نیز نباشد مایه سقوط و بدبختی است،گذشته از این کفر معمولا مبدأ انواع گناهان و جنایات و اعمال خلاف نیز می
شود.
ئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ "به خوبی نشان می دهد که انسانهاي مؤمن و صالح العمل حتی از فرشتگان برتر و بالاترند،چرا 􀀀 تعبیر" أُول
که آیه مطلق است،و هیچ استثنایی در آن نیست،آیات دیگر قرآن نیز گواه بر این معنی می باشد،مانند آیات سجود فرشتگان
.( ا بَنِی آدَمَ (اسراء- 70 􀀀 بر آدم،و آیه و لَقَدْ کَرَّمْن
به هر حال در این آیه نخست از پاداش مادي و جسمانی آنها که باغهاي پر نعمت بهشتی است سخن به میان آمده،و بعد از
پاداش معنوي و روحانی آنان که هم خدا از آنان راضی است و هم آنان از خدا راضی.
آنها از خدا راضی اند چرا که هر چه خواسته اند به آنها داده،و خدا از آنها راضی است چرا که هر چه او خواسته انجام داده
اند،و اگر هم لغزشی بوده به لطفش صرفنظر کرده،چه لذتی از این برتر و بالاتر که احساس کند مورد قبول و رضاي معبود و
محبوبش واقع شده،و به لقاي او واصل گردیده است. دارند هر کس از تو مرادي و مطلبی مقصود ما ز دنیا و عقبی لقاي تو
است! آري بهشت جسم انسان،باغهاي جاویدان آن جهان است،ولی بهشت جانش رضاي خدا و لقاي محبوب است.
ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ "نشان می دهد که تمام این برکات از"خوف 􀀀 جمله"
ص : 209
و خشیت و ترس از خدا"سرچشمه می گیرد،چرا که همین ترس انگیزه حرکت به سوي هر گونه اطاعت و تقوي و اعمال
صالح است.
ماءُ "تنها دانشمندان از خدا می 􀀀 ادِهِ الْعُلَ 􀀀 اللّ مِنْ عِب
􀀀
ما یَخْشَ ی هَ 􀀀 بعضی از مفسران با ضمیمه کردن این آیه به آیه 28 سوره فاطر إِنَّ
ترسند"چنین نتیجه گرفته اند که بهشت در واقع حق مسلم دانشمندان و آگاهان است.
البته با توجه به اینکه خشیت مراتب و مراحلی دارد و علم و دانش و آگاهی نیز داراي سلسله مراتب است مفهوم این سخن
روشن می شود.
ضمنا بعضی عقیده دارند که مقام"خشیت"مقامی برتر از مقام"خوف" است،زیرا خوف به هر گونه ترس گفته می شود ولی
خشیت ترسی است توأم با تعظیم و احترام.
***
نکته ها:
اشاره
-1 علی(ع)و شیعیانش خیر البریه اند
ئِکَ هُمْ خَیْرُ 􀀀 در روایات فراوانی که از طرق اهل سنت و منابع معروف آنها،و همچنین در منابع معروف شیعه نقل شده،آیه" أُول
الْبَرِیَّهِ "(آنها بهترین مخلوقات خدا هستند)به علی ع و پیروان او تفسیر شده است.
"حاکم حسکانی نیشابوري"که از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجري است این روایات را در کتاب
معروفش"شواهد التنزیل"با اسناد مختلف نقل می کند،و تعداد آن بیش از بیست روایت است که به عنوان نمونه چند روایت
را از نظر می گذارنیم:
ئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ نازل شد پیغمبر اکرم ص به 􀀀 الصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع -1 "ابن عباس"می گوید:هنگامی که آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
علی ع فرمود:
ص : 210
هو انت و شیعتک تاتی انت و شیعتک یوم القیامه راضیین مرضیین،و یاتی عدوك غضبانا مقحمین:
"منظور از این آیه تو و شیعیانت هستید که در روز قیامت وارد عرصه محشر می شوید در حالی که هم شما از خدا راضی و
هم خدا از شما راضی است و دشمنت خشمگین وارد محشر می شود و به زور به جهنم می رود"(در بعضی از نسخه هاي
.( حدیث مقمحین آمده است که به معنی بالا نگاهداشتن سر به وسیله غل و زنجیر می باشد) ( 1
-2 در حدیث دیگري از"ابو برزه"آمده است که وقتی پیغمبر اکرم ص این آیه را قرائت کرد،فرمود:
هم انت و شیعتک یا علی،و میعاد ما بینی و بینک الحوض: "آنها تو و شیعیانت هستید،اي علی!و وعده من و شما کنار حوض
.( کوثر است"! ( 2
اللّ انصاري"آمده است که ما خدمت پیغمبر اکرم ص کنار خانه خدا نشسته بودیم علی
􀀀
-3 در حدیث دیگري از"جابر بن عبد ه
ع به سوي ما آمد، هنگامی که چشم پیامبر ص به او افتاد فرمود:قد اتاکم اخی:"برادرم به سراغ شما می آید"سپس رو به کعبه
کرد:
فقال و رب هذه البنیه!ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامه: "به خداي این کعبه قسم که این مرد و شیعیانش در قیامت
رستگارانند"سپس رو به سوي ما کرد و افزود:
"
اللّ و اقسمکم بالسویه،و اعدلکم فی
􀀀
اللّ و اقضاکم بحکم ه
􀀀
اللّ ،و اوفاکم بعهد ه
􀀀
باللّ ،و اقومکم بامر ه
􀀀
اللّ انه اولکم ایمانا ه
􀀀
اما و ه
اللّ مزیه ".
􀀀
الرعیه،و اعظمکم عند ه
اللّ :"
􀀀
قال"جابر":فانزل ه
ص : 211
1) "شواهد التنزیل"جلد 2 صفحه 357 حدیث 1126 -1
. 2) "همان مدرك"صفحه 359 حدیث 1130 -2
ئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ 􀀀 الصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
اللّ
􀀀
"فکان علی اذا اقبل قال اصحاب محمد(ص)قد اتاکم خیر البریه بعد رسول ه.
"به خدا سوگند او قبل از همه شما به خدا ایمان آورد،و قیام او به فرمان خدا بیش از همه شما است،وفایش به عهد الهی از
اللّ افزونتر،و مساواتش در تقسیم(بیت المال)از همه زیادتر،عدالتش در باره رعیت از همه
􀀀
همه بیشتر،و قضاوتش به حکم ه
فزونتر،و مقامش نزد خداوند از همه بالاتر است.
ئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ را نازل فرمود و از آن به بعد 􀀀 الصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع جابر می گوید:در اینجا خداوند آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
.( اللّ آمد"! ( 1
􀀀
هنگامی که علی ع می آمد یاران محمد ص می گفتند:بهترین مخلوق خدا بعد از رسول ه
نزول این آیه در کنار خانه کعبه منافات با مدنی بودن سوره ندارد،زیرا ممکن است از قبیل نزول مجدد،و یا تطبیق بوده
باشد،بعلاوه بعید نیست که نزول این آیات در سفرهایی که پیغمبر اکرم ص از مدینه به مکه آمده است واقع شده باشد،به
اللّ انصاري"است که در مدینه به حضرت ملحق شد،و اطلاق مدنی بر اینگونه
􀀀
خصوص اینکه راوي روایت"جابر بن عبد ه
آیات بعید نیست.
.( بعضی از این احادیث را"ابن حجر"در کتاب"صواعق"آورده و بعضی را محمد"شبلنجی"در"نور الأبصار" ( 2
.( اللّ "نقل کرده است ( 3
􀀀
"جلال الدین سیوطی"در"در المنثور"نیز قسمت عمده روایت اخیر را از"ابن عساکر"از"جابر بن عبد ه
ص : 212
. 1) همان مدرك صفحه 362 حدیث 1139 -1
. 2) "الصواعق المحرقه"صفحه 96 و"نور الأبصار"صفحه 70 و 101 -2
. 3) "در المنثور"جلد 6 صفحه 379 -3
ئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ "نازل شد 􀀀 الصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع -4 در"در المنثور"از"ابن عباس"آمده است که وقتی آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
پیغمبر اکرم ص به علی فرمود:هو انت و شیعتک یوم القیامه راضیین مرضیین:"آن تو و شیعیان تو در قیامت می باشید که هم
5-نامبرده در حدیث دیگري از"ابن مردویه"از علی ع نقل می کند !( شما از خدا خشنود هستید و هم خدا از شما خشنود" ( 1
که پیغمبر اکرم ص به من فرمود:
ئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ ؟انت و شیعتک و موعدي و موعدکم الحوض،اذا 􀀀 الصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع اللّ : إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
􀀀
ا لم تسمع قول ه
جئت الامم للحساب،تدعون غرا محجلین:
"آیا این سخن خدا نشنیده اي که می فرماید:کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند بهترین مخلوقاتند؟این تو و
شیعیان تو هستید،و وعده گاه من و شما کنار حوض کوثر است،هنگامی که من براي حساب امتها می آیم و شما دعوت می
.( شوید در حالی که پیشانی سفید و شناخته شده اید" ( 2
بسیاري دیگر از دانشمندان اهل سنت نیز همین مضمون را در کتب خود نقل کرده اند از جمله"خطیب
خوارزمی"در"مناقب"و"ابو نعیم اصفهانی"در "کفایه الخصام"و"علامه طبري"در"تفسیر معروفش"و ابن صباغ مالکی در
"فصول"المهمه"و"علامه شوکانی"در"فتح الغدیر"و"شیخ سلیمان قندوزي" در"ینابیع الموده"و آلوسی در"روح
المعانی"ذیل آیات مورد بحث و جمعی دیگر.
کوتاه سخن اینکه حدیث فوق از احادیث بسیار معروف و مشهور است که از سوي غالب دانشمندان و علماي اسلام پذیرفته
شده،و این فضیلتی است بزرگ و بی نظیر براي علی ع و پیروانش.
ضمنا از این روایات به خوبی این حقیقت آشکار می شود که واژه"شیعه"
ص : 213
. 1 و 2) "در المنثور"جلد 6 صفحه 379 -1
-2
از همان عصر رسول خدا ص به وسیله آن حضرت در میان مسلمین نشر شد، و اشاره به پیروان خاص امیر مؤمنان علی ع
است،و آنها که گمان می کنند تعبیر"شیعه"از تعبیراتی است که قرنها بعد به وجود آمده سخت در اشتباهند.
***
-2 لزوم اخلاص نیت در عبادت
اللّ مُخْلِصِ ینَ لَهُ الدِّینَ براي لزوم"قصد قربت"در عبادات،و اینکه اصل
􀀀
إِلاّ لِیَعْبُدُوا هَ
􀀀
بعضی از علماي اصول فقه به آیه و ما أُمِرُوا
در اوامر تعبدي بودن است نه توصلی استدلال کرده اند،و این منوط به آن است که"دین"در اینجا به معنی"عبادت"بوده
باشد،تا دلیل بر لزوم اخلاص در عبادات گردد و"امر" را در این آیه به طور مطلق قرار دهیم تا مفهومش لزوم قصد قربت در
همه اوامر باشد(مگر مواردي که به دلیلی خارج شده)در حالی که مفهوم آیه ظاهرا هیچیک از اینها نیست،بلکه مقصود اثبات
توحید در مقابل شرك است،یعنی آنها جز به توحید دعوت نشده اند و با این حال ارتباطی با احکام فرعی ندارد.
***
-3 قوس عجیب صعودي و نزولی انسان
از آیات این سوره به خوبی استفاده می شود که هیچ مخلوقی در عالم فاصله قوس صعودي و نزولیش به اندازه انسان
نیست،اگر داراي ایمان و اعمال صالح باشد(توجه داشته باشید که"عملوا الصالحات"همه اعمال صالح را شامل می شود نه
بعضی را)برترین خلق خدا است،و اگر راه کفر و ضلالت و لجاج و عناد را بپوید چنان سقوط می کند که بدترین خلق خدا
می شود! این فاصله عظیم میان"قوس صعودي"و"نزولی"انسان گر چه مساله
ص : 214
حساس و خطرناکی است،ولی دلالت بر عظمت مقام نوع بشر و قابلیت تکامل او دارد،و طبیعی است که در کنار چنین قابلیت
و استعداد فوق العاده اي امکان تنزل و سقوط فوق العاده نیز باشد.
***خداوندا!براي رسیدن به مقام شامخ خیر البریه از لطف تو استمداد می طلبیم.
پروردگارا!ما را از شیعیان و پیروان آن بزرگ مردي قرار ده که براي این عنوان از همه شایسته تر است.
بارالها!چنان اخلاصی مرحمت کن که جز تو را نپرستیم و به غیر تو عشق نورزیم.
آمین یا رب العالمین پایان سوره بینه
ص : 215
ص : 216