گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد بیست و هفتم
سوره قارعه این سوره در"مکه"نازل شده و داراي 11 آیه است )
اشاره
ص : 257
محتوي و فضیلت سوره قارعه
این سوره به طور کلی از معاد و مقدمات آن سخن می گوید،با تعبیراتی کوبنده و بیانی تکان دهنده،و انذار و هشداري صریح
و روشن،و سرانجام انسانها را به دو گروه تقسیم می کند! گروهی که اعمالشان در میزان عدل الهی سنگین است،و پاداششان
زندگانی سراسر رضایتبخش در جوار رحمت حق و گروهی که اعمالشان سبک و کم وزن است و سرنوشتشان آتش داغ و
سوزان جهنم.
نام این سوره یعنی"قارعه"از آیه اول آن گرفته شده است.
در فضیلت آن همین بس که در حدیثی از امام باقر ع می خوانیم:
اللّ : "کسی که سوره"قارعه"را بخواند
􀀀
اللّ من فتنه الدجال ان یؤمن به،و من قیح جهنم یوم القیامه ان شاء ه
􀀀
من قرأ القارعه آمنه ه
خداوند متعال او را از فتنه"دجال"و ایمان آوردن به او حفظ می کند،و او را در قیامت از چرك جهنم دور می دارد انشاء
.( اللّ " ( 1
􀀀
ه
ص : 258
. 1) "مجمع البیان"جلد 10 صفحه 530 -1
[ [سوره القارعه ( 101 ): آیات 1 تا 11
اشاره
راشِ اَلْمَبْثُوثِ 􀀀 اَلنّ کَالْفَ
اس 􀀀 اَلْق ( 3) یَوْمَ یَکُونُ ارِعَهُ 􀀀 م اكَ اَ 􀀀 ا أَدْر 􀀀 اَلْق ( 2) وَ م ارِعَهُ 􀀀 م اَلْق ( 1) اَ ارِعَهُ 􀀀 ;lt;br/gt اَلرمنِ حَِّیمِ 􀀀 اَللّ اَلرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
وازِینُهُ ( 8) فَأُمُّهُ 􀀀 أَمّ مَنْ خَفَّتْ مَ
ا􀀀 و ( اضِ یَهٍ ( 7 􀀀 وازِینُهُ ( 6) فَهُوَ فِی عِیشَهٍ ر 􀀀 فَأَمّ مَنْ ثَقُلَتْ مَ
ا􀀀 اَلْم ( 5) الُ کَالْعِهْنِ نَْفُوشِ 􀀀 4) وَ تَکُونُ اَلْجِب )
( حامِیَهٌ ( 11 􀀀 ارٌ 􀀀 ا هِیَهْ ( 10 ) ن 􀀀 اكَ م 􀀀 ا أَدْر 􀀀 اوِیَهٌ ( 9) وَ م 􀀀ه
ص : 259
ترجمه:
بنام خداوند بخشنده مهربان 1-آن حادثه کوبنده، 2-و چه حادثه کوبنده اي؟! 3-و تو چه می دانی که حادثه کوبنده چیست؟
-4 روزي که مردم مانند پروانه هاي پراکنده به هر سو می دوند.
-5 و کوه ها مانند پشم رنگین حلاجی شده می گردد.
-6 (در آن روز)کسی که ترازوهاي اعمالش سنگین است.
-7 در یک زندگی خشنود خواهد بود.
-8 و اما کسی که ترازوهایش سبک است.
-9 پناهگاهش"هاویه"(دوزخ)است.
-10 و تو چه می دانی هاویه چیست؟ 11 -آتشی است سوزان.
تفسیر:
حادثه کوبنده!
ارِعَهُ ). "چه حادثه کوبنده اي است"؟!( 􀀀 در این آیات که در وصف قیامت است،نخست می فرماید:"آن حادثه کوبنده"...( اَلْق
ارِعَهُ ). 􀀀 مَا الْق
***
ص : 260
ارِعَهُ ). 􀀀 اكَ مَا الْق 􀀀 ا أَدْر 􀀀 "و تو چه می دانی که حادثه کوبنده چیست"؟( وَ م
"قارعه"از ماده"قرع"(بر وزن فرع)به معنی کوبیدن چیزي بر چیزي است،به گونه اي که صداي شدید از آن برخیزد تازیانه و
چکش را نیز به همین مناسبت"مقرعه"گویند بلکه به هر حادثه مهم و سخت"قارعه"گفته می شود (تاء تانیث در اینجا ممکن
است اشاره به تاکید باشد).
با تعبیراتی که در آیه دوم و سوم آمده که حتی به پیامبر اکرم ص می گوید تو چه می دانی آن حادثه سخت و کوبنده
چیست، روشن می شود که این حادثه کوبنده بقدري عظیم است که ابعادش به فکر هیچکس نمی رسد.
به هر حال بسیاري از مفسران گفته اند که"قارعه"یکی از نامهاي قیامت است،ولی درست روشن نساخته اند که آیا این تعبیر
اشاره به مقدمات قیامت می باشد که عالم دنیا درهم کوبیده می شود،خورشید و ماه تاریک می گردد،و دریاها برافروخته می
شود،اگر چنین باشد انتخاب نام"قارعه"براي این حادثه دلیلش روشن است.
و یا اینکه منظور مرحله دوم،یعنی مرحله زنده شدن مردگان،و طرح نوین در عالم هستی است،و تعبیر به"کوبنده"به خاطر آن
است که وحشت و خوف و ترس آن روز دلها را می کوبد.
آیاتی که بعد از آن آمده بعضی تناسب با حادثه تخریب جهان دارد، و بعضی متناسب با زنده شدن مردگان است،ولی
رویهمرفته احتمال اول مناسبتر به نظر می رسد،هر چند در این آیات هر دو حادثه پشت سر یکدیگر ذکر شده است(مانند
بسیاري دیگر از آیات قرآن که از قیامت خبر می دهد).
*** سپس در توصیف آن روز عجیب می گوید:"همان روزي که مردم مانند
ص : 261
راشِ الْمَبْثُوثِ ). 􀀀 النّ کَالْفَ
اس􀀀 پروانه هاي پراکنده و حیران و سرگردان به هر سو می روند"( یَوْمَ یَکُونُ "فراش"جمع"فراشه"بسیاري آن را به معنی"پروانه"می دانند، بعضی نیز آن را به معنی"ملخ"تفسیر کرده اند،و ظاهرا این معنی
رادٌ مُنْتَشِرٌ )و گرنه معنی 􀀀 از آیه 7 سوره قمر که مردم را در آن روز به ملخهاي پراکنده تشبیه می کند گرفته شده ( کَأَنَّهُمْ جَ
لغوي آن همان"پروانه"است.
به هر حال تشبیه به"پروانه"به خاطر آن است که پروانه ها معمولا خود را دیوانه وار به آتش می افکنند و می سوزانند،بدکاران
نیز خود را در آتش جهنم می افکنند.
این احتمال نیز دارد که تشبیه به پروانه اشاره به حیرت و سرگردانی خاصی است که در آن روز بر همه انسانها مستولی می
شود.
و اگر"فراش"به معنی ملخها باشد تشبیه مزبور به خاطر این است که می گویند بسیاري از پرندگان به هنگام حرکت
دستجمعی در مسیر معینی پرواز می کنند،جز ملخها که در حرکت گروهی مسیر مشخصی ندارند و هر کدام به سویی پیش
می روند! باز این سؤال در اینجا مطرح است که این حیرت و سرگردانی و پراکنده گی و وحشت و اضطراب بر اثر حوادث
هولناك پایان جهان است،و یا آغاز قیامت و حشر و نشر؟ پاسخ این سؤال از آنچه در بالا گفتیم روشن می شود.
*** سپس به سراغ یکی دیگر از اوصاف آن روز رفته می افزاید:"و کوه ها مانند پشم رنگین حلاجی شده خواهد بود"( وَ
الُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ). 􀀀 تَکُونُ الْجِب
ص : 262
"عهن"(بر وزن ذهن)به معنی پشم رنگ شده است.
و"منفوش"از ماده"نفش"(بر وزن نقش)به معنی گستردن پشم است که معمولا به وسیله ابزار مخصوص حلاجی و زدن پشم
انجام می گیرد.
سابقا گفته ایم که طبق آیات مختلف قرآن کوه ها در آستانه قیامت نخست به حرکت درمی آیند بعد درهم کوبیده و متلاشی
می گردند و سرانجام به صورت غباري در آسمان درمی آیند که در آیه مورد بحث آن را تشبیه به پشمهاي رنگین حلاجی
شده کرده است،پشمهایی که همراه تندباد حرکت کنند و تنها رنگی از آنها نمایان باشد،و این آخرین مرحله متلاشی شدن
کوه ها است.
این تعبیر ممکن است اشاره به رنگهاي مختلف کوه ها نیز باشد،چرا که کوه هاي روي زمین هر کدام رنگ خاصی دارند.
به هر حال این جمله گواه بر آن است که آیات فوق از مراحل نخستین قیامت یعنی مرحله ویرانی و پایان جهان سخن می
گوید.
*** بعد به مرحله حشر و نشر و زنده شدن مردگان و تقسیم آنها به دو گروه پرداخته،می فرماید:"اما کسی که ترازوهاي
وازِینُهُ ). 􀀀 فَأَمّ مَنْ ثَقُلَتْ مَ
ا􀀀 عملش سنگین است..." (
اضِیَهٍ ). 􀀀 *** "او در یک زندگی سراسر رضایت بخش خواهد بود"( فَهُوَ فِی عِیشَهٍ ر
وازِینُهُ ). 􀀀 أَمّ مَنْ خَفَّتْ مَ
ا􀀀 و *** "و اما کسی که ترازوهایش سبک است"...( ***
ص : 263
اوِیَهٌ ). 􀀀 "جایگاه و پناهگاهش دوزخ است"( فَأُمُّهُ ه
.( ا هِیَهْ ) ( 1 􀀀 اكَ م 􀀀 ا أَدْر 􀀀 *** "و تو چه دانی"هاویه"و دوزخ چیست"؟!( وَ م
حامِیَهٌ ). 􀀀 ارٌ 􀀀 *** "آتشی است سوزان"!( ن
"موازین"جمع"میزان"به معنی وسیله سنجش است،این واژه نخست در وزنهاي مادي به کار رفته،سپس در موازین و مقیاسهاي
معنوي نیز استعمال شده است.
بعضی معتقدند که اعمال انسان در آن روز به صورت موجودات جسمانی و قابل وزن درمی آید،و راستی آنها را با ترازوهاي
سنجش اعمال می سنجند.
این احتمال نیز داده شده که خود نامه اعمال را وزن می کنند اگر اعمال صالحی در آن نوشته شده است سنگین است و گرنه
سبک وزن،یا بی وزن است.
ولی ظاهرا نیازي به این توجیهات نیست،میزان حتما به معنی ترازوي ظاهري که داراي کفه هاي مخصوص است نمی
باشد،بلکه به هر گونه وسیله سنجش اطلاق می شود،چنان که در حدیثی می خوانیم:
.( ان امیر المؤمنین و الأئمه من ذریته(ع)هم الموازین: "امیر مؤمنان و امامان از دودمانش ترازوهاي سنجشند" ( 2
و در حدیثی از امام صادق ع آمده است که وقتی از معنی"میزان" سؤال کردند.در پاسخ فرمود:المیزان العدل!:"ترازوي
سنجش همان عدل
ص : 264
1) "ما هیه"در اصل"ما هی"بوده سپس"هاء سکت"به آن الحاق شده است. -1
. 2) "بحار الانوار"جلد 7 صفحه 251 -2
.( است" ( 1
اللّ یا قوانین عدل الهی مقیاسهایی هستند که انسانها و اعمالشان را بر آنها عرضه می کنند،و به همان
􀀀
به این ترتیب وجود اولیاء ه
اندازه که با آنها شباهت و مطابقت دارند وزنشان است! روشن است که منظور از"سبکی"و"سنگینی"میزان به معنی سنگینی
خود ترازوهاي سنجش نیست،بلکه وزن چیزهایی است که با آن می سنجند.
ضمنا تعبیر به"موازین"به صورت صیغه جمع به خاطر آن است که اولیاي حق و قوانین الهی هر کدام یکی از میزانهاي
سنجشند،و از این گذشته تنوع صفات و اعمال آدمی ایجاب می کند که هر کدام را با میزانی بسنجند،و الگوها و ترازهاي
سنجش متفاوت باشد.
"راغب"در"مفردات"می گوید:"میزان در قرآن مجید گاهی به صورت مفرد، و گاه به صورت جمع آمده،در صورت اول
ناظر به کسی است که حساب می کند،یعنی خداوند یکتا،و در صورت دوم ناظر به حساب شوندگان است".
بعضی از مفسران نیز گفته اند که موازین جمع"موزون"است،یعنی عملی که آن را وزن می کنند،بنا بر این سنگین و سبک
.( بودن موازین به معنی سنگین و سبک بودن خود اعمال است،نه سبک و سنگین بودن ترازوها ( 2
البته نتیجه هر دو یکی است ولی از دو راه مختلف.
در این زمینه شرح بیشتري در ذیل آیه 8 و 9 سوره اعراف(جلد 6 صفحه
ص : 265
. 1) "تفسیر نور الثقلین"جلد 2 صفحه 5 -1
2) این معنی را"زمخشري"در"کشاف"و فخر رازي در"تفسیر کبیر"و"ابو الفتوح رازي"در تفسیرش به عنوان یکی از دو -2
احتمال در معنی"موازین"ذکر کرده اند.
90 )و همچنین ذیل آیه 105 کهف(جلد 12 صفحه 567 )و ذیل آیه 102 سوره مؤمنون(جلد 14 صفحه 328 )ذکر کرده ایم.
اضِ یَهٍ "(زندگی خشنود)تعبیر بسیار جالب و رسایی است از زندگی پر نعمت و سراسر آرامش بهشتیان در 􀀀 تعبیر به" عِیشَهٍ ر
قیامت،این زندگی آن قدر رضایتبخش است که گویی خودش"راضی"است یعنی بجاي اینکه"مرضیه"گفته شود براي تاکید
.( هر چه بیشتر بجاي اسم مفعول،"اسم فاعل"به کار رفته است ( 1
و این امتیاز بزرگ مخصوص زندگی آخرت است،چرا که زندگی دنیا هر قدر مرفه و پر نعمت و توأم با امن و امان و رضایت
و خشنودي باشد باز از عوامل ناخشنودي خالی نیست،تنها زندگی آخرت است که سراسر رضایت و خشنودي و آرامش و
امنیت و مایه جمعیت خاطر می باشد.
اوِیَهٌ "به خاطر این است که"ام"به معنی "مادر"است،و می دانیم مادر پناهگاهی است براي 􀀀 تعبیر به"ام"در جمله" فَأُمُّهُ ه
فرزندان که در مشکلات به او پناه می برند،و نزد او می مانند،و در اینجا اشاره به این است که این گنهکاران خفیف المیزان
محلی براي پناه گرفتن جز دوزخ نمی یابند،واي به حال کسی که پناهگاهش"جهنم"باشد! بعضی نیز گفته اند معنی"ام"در
اینجا"مغز"است،زیرا عرب به مغز سر"ام الرأس"می گوید،بنا بر این معنی آیه چنین می شود که آنها را با سر در جهنم می
افکنند،ولی این احتمال بعید به نظر می رسد زیرا در این صورت آیه
ص : 266
1) بعضی نیز"راضیه"را به معنی(ذات رضا)دانسته اند،یا اینکه چیزي در تقدیر می گیرند،و می گویند منظور رضایت -1
صاحبان آنها است،ولی از میان سه تفسیر تفسیري که در بالا ذکر شد از همه مناسبتر است.
ا هِیَهْ "(تو چه می دانی آن چیست)مفهوم درستی نخواهد داشت. 􀀀 اكَ م 􀀀 ا أَدْر 􀀀 بعد" وَ م
"هاویه"از ماده"هوي"به معنی افتادن و سقوط کردن است،و آن یکی از نامهاي"دوزخ"می باشد،چرا که گنهکاران در آن
سقوط می کنند، و نیز اشاره به عمق آتش دوزخ است.
و اگر"ام"را در اینجا به معنی"مغز"بگیریم"هاویه"به معنی سقوط کننده می باشد،ولی تفسیر اول صحیحتر و مناسبتر به نظر
می رسد.
"حامیه"از ماده"حمی"(بر وزن نفی)به معنی شدت حرارت است و "حامیه"در اینجا اشاره به سوزندگی فوق العاده آتش
دوزخ است.
به هر حال این جمله که می فرماید:"تو چه می دانی هاویه چیست؟هاویه آتش سوزان است"تاکیدي است بر این معنی که
عذاب قیامت و آتش دوزخ فوق تصور همه انسانها است.
***
نکته:
اسباب سنگینی میزان اعمال
بدون شک،ارزش همه اعمال نیک و صالحات یکسان نیست،و با هم تفاوت زیادي دارند،و به همین جهت در روایات مختلف
اسلامی،روي پاره اي از اعمال خیر،تکیه بیشتري شده است،و آنها اسباب سنگینی میزان و ترازوي عمل در قیامت شمرده اند.
اللّ فرمود:
􀀀
از جمله در حدیثی،از پیامبر اکرم ص می خوانیم که در تفسیر لا اله الا ه
اللّ "اشاره به
􀀀
اللّ بها الموازین یوم القیامه :"لا اله الا ه
􀀀
اللّ الاعمال الا بها،و هی کلمه التقوي یثقل ه
􀀀
یعنی بوحدانیته لا یقبل ه
وحدانیت خداوند
ص : 267
است و هیچ عملی بدون آن پذیرفته نمی شود،و این کلمه تقوي است که ترازوي سنجش اعمال را در قیامت سنگین می کند"
.(1)
در حدیث دیگري از امیر مؤمنان علی ع در باره شهادت به وحدانیت خداوند و نبوت پیغمبر اکرم ص آمده است:
خف میزان ترفعان منه و ثقل میزان توضعان فیه: "ترازوي سنجشی که شهادتین از آن برداشته شود سبک است،و میزانی که
.( شهادتین در آن گذارده شود سنگین است" ( 2
و در حدیث دیگري از امام باقر ع یا امام صادق ع می خوانیم:
ما فی المیزان شیء اثقل من الصلاه علی محمد و آل محمد :"در میزان عمل چیزي سنگینتر از درود فرستادن بر محمد و آل
محمد نیست"و در ذیل روایت می فرماید:"افرادي در قیامت در پاي میزان عمل قرار می گیرند و کفه اعمالشان سبک
.( است،سپس درود بر محمد و آل محمد را در آن می نهند و سنگین می شود ( 3
جالب اینکه در حدیثی از امام باقر ع می خوانیم:
من کان ظاهره ارجح من باطنه خف میزانه!: "هر کس ظاهرش از باطنش بهتر باشد میزان عملش در قیامت سبک خواهد بود"!
.(4)
این بحث را با سخنی از سلمان فارسی که در حقیقت چکیده وحی و سنت است پایان می دهیم،در این حدیث می
خوانیم:"کسی از طریق تحقیر به سلمان گفت:تو کیستی؟و چیستی؟ارزشی نداري سلمان در پاسخ گفت:
اما اولی و اولک فنطفه قذره و اما آخري و آخرك فجیفه منتنه فاذا کان یوم القیامه و نصبت الموازین فمن ثقلت موازینه فهو
الکریم و من خفت موازینه فهو اللئیم:
ص : 268
. 1 و 2) "نور الثقلین"جلد 5 صفحه 659 حدیث 12 و 8 -1
. 3) همان مدرك حدیث 7 -2
. 4) نور الثقلین ج 5 صفحه 660 حدیث 13 -3
-4
"اما آغاز وجود من و تو نطفه آلوده اي بوده،و پایان من و تو مرداري گندیده بیش نیست،هنگامی که روز قیامت فرا رسد و
ترازوهاي سنجش اعمال نصب گردد،هر کس ترازوي عملش سنگین بود شریف و بزرگوار است،و هر کس ترازوي عملش
.( سبک بود پست و لئیم است" ( 1
***خداوندا!ترازوي عمل ما را با محبت محمد و آل محمد سنگین فرما.
پروردگارا!وصول به"عیشه راضیه"جز با لطف تو میسور نیست، خودت در این راه به ما کمک کن.
بارالها!آتش دوزخت سخت سوزان است و ما را تاب تحمل نیست،آن را با آب مرحمت و کرمت بر ما خاموش گردان.
آمین یا رب العالمین پایان سوره"قارعه"
ص : 269
. 1) نور الثقلین ج 5 صفحه 660 حدیث 14 -1
ص : 270