گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد بیست و هفتم
نصر این سوره در"مدینه"نازل شده و داراي 3 آیه است )
اشاره
ص : 393
محتوي و فضیلت سوره"نصر"
این سوره در مدینه و بعد از هجرت نازل شده است،و در آن بشارت و نوید از پیروزي عظیمی می دهد که به دنبال آن مردم
گروه گروه وارد دین خدا می شوند،و لذا به شکرانه این نعمت بزرگ پیغمبر اکرم ص را دعوت به "تسبیح"و"حمد"الهی
و"استغفار"می کند.
گر چه در اسلام فتوحات زیادي رخ داد،ولی فتحی با مشخصات فوق جز "فتح مکه"نبود،به خصوص اینکه طبق بعضی از
روایات اعراب معتقد بودند اگر پیامبر اسلام ص مکه را فتح کند و بر آن مسلط گردد این دلیل بر حقانیت او است،چرا که
اگر بر حق نباشد خدا چنین اجازه اي را به او نمی دهد، همانگونه که به لشکر عظیم"ابرهه"اجازه نداد،به همین دلیل بعد از
فتح مکه مشرکان عرب گروه گروه وارد اسلام شدند.
بعضی گفته اند:این سوره بعد از"صلح حدیبیه"در سال ششم هجرت، و دو سال قبل از"فتح مکه"نازل گردید.
اما اینکه بعضی احتمال داده اند بعد از فتح مکه در سال دهم هجرت در حجه الوداع نازل شده بسیار بعید است،چرا که
تعبیرات سوره با این معنی سازگار نیست،زیرا خبر از یک حادثه مربوط به آینده می دهد،نه گذشته.
یکی از نامهاي این سوره.سوره"تودیع"است(تودیع یعنی خدا حافظی)چرا که در آن خبر ضمنی از رحلت پیامبر ص است.
در حدیثی آمده است هنگامی که این سوره نازل شد و پیغمبر اکرم ص آن را بر یاران خود تلاوت کرد همگی خوشحال و
خوشدل شدند،ولی عباس
ص : 394
عموي پیامبر ص که آن را شنید گریه کرد،پیغمبر ص فرمود:اي عمو چرا گریه می کنی؟ عرض کرد گمان می کنم خبر
.( رحلت شما در این سوره داده شده اي رسول خدا!فرمود:مطلب همانگونه است که تو می گویی" ( 1
در اینکه از کجاي این سوره چنین مطلبی استفاده می شود در میان مفسران گفتگو است،زیرا در ظاهر آیات آن چیزي جز
بشارت از فتح و پیروزي نیست، این مفهوم ظاهرا از اینجا استفاده شده که این سوره دلیل بر آن است که رسالت پیامبر ص به
پایان رسیده،و آئین او کاملا تثبیت شده است،و معلوم است در چنین حالتی انتظار رحلت از سراي فانی به جهان باقی،کاملا
قابل پیش بینی است.
در باره فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی(از پیغمبر اکرم ص آمده است):
اللّ (ص)فتح مکه: "کسی که آن را تلاوت کند همانند این است که همراه پیغمبر ص در فتح
􀀀
من قرأها فکانما شهد مع رسول ه
.( مکه بوده است" ( 2
اللّ وَ الْفَتْحُ را در نماز نافله یا فریضه بخواند
􀀀
جاءَ نَصْ رُ هِ 􀀀 ذا 􀀀 در حدیث دیگري از امام صادق ع می خوانیم:"کسی که سوره إِ
خداوند او را بر تمام دشمنانش پیروز می کند و در قیامت در حالی وارد محشر می شود که نامه اي با او است که سخن می
.( گوید،خداوند آن را از درون قبرش همراه او بیرون فرستاده،و آن امان نامه اي است از آتش جهنم... ( 3
ص : 395
1) "مجمع البیان"جلد 10 صفحه 554 -این مضمون در روایات متعددي با الفاظ مختلفی ذکر شده است(المیزان جلد 20 -1
.( صفحه 532
. 2) "مجمع البیان"جلد 10 صفحه 553 -2
3) همان مدرك. -3
اللّ قرار گیرد،و به آئین و
􀀀
ناگفته پیدا است اینهمه افتخار و فضیلت از آن کسی است که با خواندن این سوره در خط رسول ه
سنت او عمل کند،نه تنها به لقلقه زبان قناعت نماید.
***
ص : 396
[ [سوره النصر ( 110 ): آیات 1 تا 3
اشاره
واجاً ( 2) فَسَبِّحْ بِحَمْدِ 􀀀 اَللّ أَفْ
􀀀
اَلنّ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ هِ
اس 􀀀 اَللّ وَ اَلْفَتْحُ ( 1) وَ رَأَیْتَ 􀀀
جاءَ نَصْ رُ هِ 􀀀 ذا 􀀀إِ;lt;br/gt منِ اَلرَّحِیمِ 􀀀 اَللّ اَلرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
( تَوّ ( 3
اباً 􀀀 کانَ 􀀀 اِس إِنَّهُ رَبِّکَ وَ تَْغْفِرْهُ
ترجمه:
بنام خداوند بخشنده مهربان 1-هنگامی که یاري خدا و پیروزي فرا رسد.
-2 و مردم را ببینی گروه گروه وارد دین خدا می شوند.
-3 پروردگارت را تسبیح و حمد کن،و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه پذیر است.
تفسیر:
هنگامی که پیروزي نهایی فرا رسد!...
اللّ وَ الْفَتْحُ ).
􀀀
جاءَ نَصْرُ هِ 􀀀 ذا 􀀀 در نخستین آیه این سوره که می فرماید:"هنگامی که یاري خدا و پیروزي فرا رسد"...( إِ
ص : 397
واجاً ). 􀀀 اللّ ،أَفْ
􀀀
النّ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ هِ
اس􀀀 و مردم را به بینی که گروه گروه در دین خدا وارد می شوند"...( وَ رَأَیْتَ *** به شکرانه این نعمت بزرگ و این پیروزي و نصرت الهی،پروردگارت را تسبیح و حمد کن،و از او آمرزش بخواه که او
تَوّ ).
اباً 􀀀 کانَ 􀀀 اس إِنَّهُ بسیار توبه پذیر است" ( فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ تَْغْفِرْهُ
***در این سه آیه کوتاه و پر محتوا،ریزه کاریهاي فراوان است که دقت در آنها کمک به فهم هدف نهایی سوره می کند:
اللّ )تنها در اینجا نیست که این اضافه دیده می شود،در بسیاري از
􀀀
-1 در آیه اول"نصرت"اضافه به"خداوند"شده است(نصر ه
اللّ قَرِیبٌ :
􀀀
لا إِنَّ نَصْرَ هِ 􀀀 آیات قرآن این معنی منعکس است،از جمله در آیه 214 بقره می خوانیم: أَ
"بدانید یاري خدا نزدیک است".
اللّ :"نصرت جز از ناحیه خدا نیست".
􀀀
إِلاّ مِنْ عِنْدِ هِ
􀀀
و در آیه 126 آل عمران و 10 انفال آمده است: وَ مَا النَّصْرُ
اشاره به اینکه به هر حال یاري و پیروزي به اراده حق است.
درست است که براي غلبه بر دشمن باید تامین قوا و تهیه نیرو کرد،ولی یک انسان موحد،نصرت را تنها از ناحیه خدا می داند
و به همین دلیل به هنگام پیروزي مغرور نمی شود،بلکه در مقام شکر و سپاس الهی درمی آید.
-2 در این سوره نخست از نصرت الهی،و سپس فتح و پیروزي،و بعد نفوذ ***
ص : 398
و گسترش اسلام،و ورود مردم دسته دسته در دین خدا سخن به میان آمده، و این هر سه علت و معلول یکدیگرند،تا نصرت و
یاري الهی نباشد فتح و پیروزي نیست،و تا فتح و پیروزي نرسد و موانع از سر راه برداشته نشود مردم گروه گروه مسلمان نمی
شوند،و البته به دنبال این سه مرحله که هر کدام نعمتی است بزرگ، مرحله چهارم یعنی مرحله شکر و حمد و ستایش خدا فرا
می رسد.
و از سوي دیگر نصرت الهی و پیروزي همه براي این است که هدف نهایی یعنی ورود مردم در دین خدا و هدایت همگانی
صورت گیرد.
-3 "فتح"در اینجا به صورت مطلق گفته شده،و با قرائنی که قبلا اشاره کردیم بدون شک منظور از آن فتح مکه است که ***
چنین بازتاب گسترده اي داشت، و به راستی فتح مکه،فصل نوینی در تاریخ اسلام گشود،چرا که مرکز اصلی شرك متلاشی
شد،بتها از میان رفت،امید بت پرستان به یاس و نومیدي مبدل گشت،و موانعی که بر سر راه ایمان مردم به اسلام وجود
داشت،برچیده شد.
به همین دلیل فتح مکه را باید مرحله تثبیت اسلام،و استقرار آن در جزیره العرب،و سپس در جهان دانست،و لذا بعد از فتح
مکه دیگر هیچ مقاومتی از ناحیه مشرکان(جز در یک مورد که آن هم به سرعت سرکوب شد)دیده نشد، و مردم از تمام نقاط
جزیره براي پذیرش اسلام خدمت پیامبر ص می آمدند.
-4 در ذیل آیه سه دستور مهم به پیغمبر اکرم ص(و طبعا به همه مؤمنان)می دهد که در حقیقت شکرانه اي براي این ***
پیروزي بزرگ،و واکنش مناسبی در برابر این نصرت الهی است،دستور به"تسبیح"و"حمد"و"استغفار".
"تسبیح"به معنی منزه شمردن خداوند از هر گونه عیب و نقص است،
ص : 399
و"حمد"براي توصیف او به صفات کمالیه است،و"استغفار"در برابر نقصانها و تقصیرهاي بندگان است.
این پیروزي بزرگ سبب شد که افکار شرك آلود زدوده شود،کمال و جمال خداوند ظاهرتر گردد،و گم کرده راهان به
سوي حق بازگردند.
این فتح عظیم سبب شد که افراد گمان نکنند خداوند یارانش را تنها می گذارد(پاکی از این نقص)و نیز بدانند که خداوند بر
انجام وعده هایش توانا است(موصوف بودن به این کمال)و نیز بندگان به نقص خود در برابر عظمت او اعتراف کنند.
بعلاوه ممکن است به هنگام پیروزي واکنشهاي نامطلوبی در انسان پیدا شود و گرفتار"غرور و خود برتربینی"گردد،و یا در
برابر دشمن دست به "انتقام جویی و تصفیه حساب شخصی"زند،این سه دستور به او تعلیم می دهد که در لحظه حساس
پیروزي بیاد صفات جلال و جمال خدا بیفتد،همه چیز را از او بداند،و در مقام استغفار برآید تا هم غرور و غفلت او زایل
گردد، و هم از انتقام جویی بر کنار ماند.
-5 مسلم است پیغمبر اسلام ص همچون همه انبیاء"معصوم"بود پس دستور به استغفار براي چیست؟ در پاسخ این سؤال ***
باید گفت این سرمشقی است براي همه امت زیرا:
اولا:در طول این مبارزه طولانی که سالهاي زیادي به طول انجامید (حدود بیست سال)و مسلمانان روزهاي بسیار سخت و
دردناکی را طی کردند، گاهی آن چنان حوادث پیچیده می شد که جانها به لب می رسید،و در افکار بعضی گمانهاي بدي
اجِرَ وَ تَظُنُّونَ 􀀀 در مورد وعده هاي الهی پیدا می شد،همانگونه که قرآن در مورد جنگ"احزاب"می فرماید: وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَن
بِاللّ الظُّنُونَا
􀀀
هِ
ص : 400
.( "و دلها به گلوگاه رسیده بود و گمانهاي(نامناسبی)در باره خدا داشتید" (احزاب- 10
اکنون که پیروزي فرا رسیده می فهمند که همه آن گمانها و بیتابیها غلط بوده،و باید در مقام"استغفار"برآیند.
ثانیا:انسان هر قدر حمد و ثناي الهی کند باز حق شکر او را ادا نخواهد کرد،و لذا در پایان این حمد و ثنا باید از تقصیر
خویش"روي به درگاه خدا آورد"و استغفار کند.
ثالثا:معمولا بعد از پیروزیها وسوسه هاي شیطان شروع می شود،و حالت"غرور"از یک سو،و تندروي و انتقام جویی از سوي
دیگر،به وجود می آید،در اینجا باید به یاد خدا بود،و پیوسته استغفار کرد تا هیچیک از این حالات پیدا نشود،یا اگر پیدا شده
بر طرف گردد.
رابعا:همانگونه که در آغاز سوره گفتیم اعلام این پیروزي تقریبا به معنی اعلام پایان ماموریت پیامبر ص و اتمام عمر آن
حضرت و شتافتن به لقاي محبوب بود،و این حالت مناسب"تسبیح"و"حمد"و"استغفار"است،و لذا در روایات وارد شده است
که بعد از نزول این سوره پیغمبر اکرم ص این جمله را بسیار تکرار می فرمود:
سبحانک اللهم و بحمدك،اللهم اغفر لی انک انت التواب الرحیم:
.( "خداوندا!منزهی،و تو را حمد و ستایش می کنم،خداوندا!مرا ببخش که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی" ( 1
تَوّ "بیان علت است براي مساله استغفار،یعنی
اباً 􀀀 کانَ 􀀀 -6 جمله" إِنَّهُ ***
ص : 401
. 1) "مجمع البیان"جلد 10 صفحه 554 -1
"استغفار و توبه کن چرا که خداوند بسیار توبه پذیر است".
در ضمن شاید به این مطلب نیز نظر دارد که وقتی خداوند توبه شما را می پذیرد،شما نیز حتی المقدور توبه تقصیرکاران را
پس از پیروزي بپذیرید و ما دام که تصمیم خلاف یا آثار توطئه اي از آنان ظاهر نباشد آنها را از خود مرانید، و لذا چنان که
خواهیم دید پیغمبر اکرم ص در همین ماجراي فتح مکه چهره رأفت و رحمت اسلامی را در مقابل دشمنان کینه توز شکست
خورده،به عالی ترین وجهی نشان داد.
تنها پیغمبر اکرم ص نبود که به هنگام پیروزي نهایی بر دشمن به فکر تسبیح و حمد و استغفار بود بلکه در تاریخ سایر انبیاء نیز
این مطلب به خوبی نمایان است.
مثلا حضرت"یوسف" ع هنگامی که بر اریکه حکومت مصر نشست، و پدر و مادر و برادران بعد از یک فراق طولانی به
اتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی 􀀀 ماو 􀀀 اطِرَ السَّ 􀀀 حادِیثِ ف 􀀀 دیدار او نائل شدند،عرض کرد: رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَ
بِالصّ :
الِحِین 􀀀 ا وَ الْآخِرَهِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی 􀀀 فِی الدُّنْی
"پروردگارا!بخش عظیمی از حکومت را به من بخشیده اي،و مرا از علم تعبیر خوابها آگاه ساخته اي،تویی آفریننده آسمانها و
.( زمین و تویی سرپرست من در دنیا و آخرت،مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق فرما"(یوسف- 101
ذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ 􀀀􀀀 و پیامبر خدا"سلیمان" ع هنگامی که تخت ملکه سبا را در برابر خود حاضر دید گفت: ه
.( أَکْفُرُ :"این از فضل پروردگار من است،تا مرا بیازماید،آیا شکر او را بجا می آورم یا کفران می کنم"؟(نمل- 40
***
ص : 402
نکته:
فتح مکه بزرگترین پیروزي اسلام
فتح مکه همانگونه که اشاره کردیم فصل جدیدي در تاریخ اسلام گشود، و مقاومتهاي دشمن را بعد از حدود بیست سال
درهم شکست،در حقیقت با فتح مکه بساط شرك و بت پرستی از جزیره عربستان برچیده شد،و اسلام آماده براي جهش به
کشورهاي دیگر جهان گشت.
خلاصه این ماجرا چنین بود:بعد از پیمان و صلح حدیبیه مشرکان مکه دست به پیمان شکنی زدند،و آن صلح نامه را نادیده
اللّ ص به آن حضرت شکایت کردند
􀀀
گرفتند،و بعضی از هم پیمانان پیغمبر ص را تحت فشار قرار دادند،هم پیمانهاي رسول ه
اللّ ص تصمیم گرفت هم پیمانان خود را یاري کند.
􀀀
رسول ه
از سوي دیگر تمام شرائط براي برچیدن این کانون بت پرستی و شرك و و نفاق که در مکه به وجود آمده بود فراهم می
شد،و این کاري بود که می بایست به هر حال انجام گیرد،لذا پیامبر ص به فرمان خدا آماده حرکت به سوي مکه شد.
فتح مکه در سه مرحله انجام گرفت:نخست مرحله مقدماتی یعنی فراهم کردن قوا و نیروي لازم،و انتخاب شرائط زمانی
مساعد،و جمع آوري اطلاعات کافی از موقعیت دشمن و کم و کیف نیروي جسمانی و روحیه آنها بود،مرحله دوم مرحله
انجام بسیار ماهرانه و خالی از ضایعات فتح بود و بالآخره مرحله نهایی مرحله پی آمدها و آثار آن بود.
-1 این مرحله با کمال دقت و ظرافت انجام گرفت،و مخصوصا رسول خدا ص چنان جاده مکه و مدینه را قرق کرد که خبر این
آمادگی بزرگ
ص : 403
به هیچوجه به مکیان نرسید،لذا به هیچگونه آمادگی دست نزدند،و کاملا غافلگیر شدند،و همین امر سبب شد که در آن
سرزمین مقدس در این هجوم عظیم و فتح بزرگ تقریبا هیچ خونی نریزد.
حتی یک نفر از مسلمانان ضعیف الایمان بنام"حاطب بن ابی بلتعه"که نامه اي براي قریش نوشت و با زنی از
طائف"مزینه"بنام"کفود"یا"ساره"مخفیانه به سوي مکه فرستاد، با طریق اعجازآمیزي بر پیغمبر اکرم ص آشکار شد، و علی ع
با بعضی دیگر به سرعت به سراغ او اعزام فرمود و آنها زن را در یکی از منزلگاههاي میان مکه و مدینه یافتند،و نامه را از او
.( گرفته و خودش را به مدینه بازگرداندند که داستانش در ذیل آیه اول سوره ممتحنه مشروحا بیان شد ( 1
به هر حال پیغمبر اکرم ص جانشینی از خود بر مدینه گمارد و روز دهم ماه رمضان سال هشتم هجري به سوي مکه حرکت
کرد،و پس از ده روز به مکه رسید.
پیامبر ص در وسط راه عباس عمویش را دید که از مکه به عنوان مهاجرت به سوي او می آید،حضرت به او فرمود اثاث خود
را به مدینه بفرست و خودت با ما بیا،و تو آخرین مهاجري.
-2 سرانجام مسلمانان به نزدیکی مکه رسیدند و در بیرون شهر در بیابانهاي اطراف در جایی که"مر الظهران"نامیده می ***
شد و چند کیلومتر بیشتر با مکه فاصله نداشت اردو زدند،و شبانه آتشهاي زیادي براي آماده کردن غذا(و شاید براي اثبات
حضور گسترده خود)در آن مکان افروختند جمعی از اهل مکه این
ص : 404
1) به جلد 24 تفسیر نمونه صفحه 8 مراجعه شود. -1
منظره را دیده در حیرت فرو رفتند.
هنوز اخبار حرکت پیغمبر اکرم ص و لشگر اسلام بر قریش پنهان بود،در آن شب ابو سفیان سرکرده مکیان و بعضی دیگر از
اللّ ص
􀀀
سران شرك براي پی گیري اخبار از مکه بیرون آمدند در این هنگام عباس عموي پیغمبر ص فکر کرد که اگر رسول ه
به طور قهرآمیز وارد مکه شود کسی از قریش زنده نمی ماند،از پیامبر ص اجازه گرفت و بر مرکب آن حضرت سوار شد،و
گفت می روم شاید کسی را ببینم به او بگویم اهل مکه را از ماجرا با خبر کند تا بیایند و امان بگیرند.
عباس حرکت کرد و نزدیکتر آمد اتفاقا در این هنگام صداي"ابو سفیان" را شنید که به یکی از دوستانش بنام"بدیل"می
گوید من هرگز آتشی افزونتر از این ندیدم!"بدیل"گفت:فکر می کنم این آتشها مربوط به قبیله"خزاعه" باشد،ابو سفیان
گفت:قبیله خزاعه از این خوارترند که اینهمه آتش برافروزند! در اینجا"عباس"ابو سفیان را صدا زد،ابو سفیان عباس را
اللّ ص است که با ده هزار نفر سربازان اسلام به سراغ شما آمده
􀀀
شناخت گفت راستی چه خبر؟ عباس پاسخ داد این رسول ه
اند!ابو سفیان سخت دستپاچه شد و گفت:به من چه دستوري می دهی.
اللّ ص امان بگیر،زیرا در غیر این صورت کشته خواهی شد! و به این
􀀀
"عباس"گفت همراه من بیا و از رسول ه
اللّ ص کرد و با سرعت به سوي پیامبر ص برگشت،از کنار هر
􀀀
ترتیب"عباس""ابو سفیان"را همراه خود سوار بر مرکب رسول ه
گروهی و آتشی از آتشها می گذشت می گفتند این عموي پیغمبر ص است که بر مرکب
ص : 405
او سوار شده،شخص بیگانه اي نیست،تا بجایی رسید که عمر بن خطاب بود هنگامی که چشم عمر به ابو سفیان
افتاد،گفت:شکر خدا را که مرا بر تو (ابو سفیان)مسلط کرد در حالی که هیچ امانی نداري!فورا خدمت پیغمبر ص آمده و
اجازه خواست تا گردن ابو سفیان را بزند.
ولی عباس فرا رسید عرض کرد اي رسول خدا!من به او پناه داده ام.
پیغمبر اکرم ص فرمود:من نیز فعلا به او امان می دهم تا فردا که او را نزد من آوري.
اللّ ص به او فرمود:واي بر تو اي ابو سفیان!آیا وقت آن نرسیده
􀀀
فردا که عباس او را به خدمت پیغمبر خدا ص آورد رسول ه
است که ایمان به خداي یگانه بیاوري؟ عرض کرد آري،پدر و مادرم فدایت اي رسول خدا!من شهادت می دهم که خداوند
یگانه است و همتایی ندارد،اگر کاري از بتها ساخته بود من به این روز نمی افتادم! فرمود:آیا موقع آن نرسیده است که بدانی
من رسول خدایم؟! عرض کرد پدر و مادرم فدایت باد هنوز شک و شبهه اي در دل من وجود دارد،ولی سرانجام ابو سفیان و
دو نفر از همراهانش مسلمان شدند.
پیغمبر اکرم ص به عباس فرمود:ابو سفیان را در تنگه اي که گذرگاه مکه است ببر تا لشگریان الهی از آنجا بگذرند و او ببیند.
عباس عرض کرد:ابو سفیان مرد جاه طلبی است،امتیازي براي او قائل شوید،پیغمبر ص فرمود:هر کس داخل خانه ابو سفیان
شود در امان است،و هر کس به مسجد الحرام پناه ببرد در امان است،و هر کس در خانه خود بماند و در را به روي خود ببندد
او نیز در امان است.
به هر حال هنگامی که ابو سفیان این لشگر عظیم را دید یقین پیدا کرد
ص : 406
که هیچ راهی براي مقابله باقی نمانده است،رو به عباس کرد و گفت:سلطنت فرزند برادرت بسیار عظیم شده!عباس گفت:واي
بر تو،سلطنت نیست،نبوت است.
سپس عباس به او گفت با سرعت به سراغ مردم مکه برو و آنها را از مقابله با لشگر اسلام بر حذر دار! ابو سفیان وارد مسجد
الحرام شد و فریاد زد اي جمعیت قریش!محمد با جمعیتی به سراغ شما آمده که هیچ قدرت مقابله با آن را ندارید،سپس
افزود:هر کس وارد خانه من شود در امان است،هر کس در مسجد الحرام برود نیز در امان است،و هر کس در خانه را به روي
خود ببندد در امان خواهد بود.
سپس فریاد زد اي جمعیت قریش!اسلام بیاورید تا سالم بمانید،همسرش "هند"ریش او را گرفت و فریاد زد این پیر مرد احمق
را بکشید! ابو سفیان گفت:رها کن،به خدا اگر اسلام نیاوري تو هم کشته خواهی شد،برو داخل خانه باش.
سپس پیغمبر اکرم ص با صفوف لشگریان اسلام حرکت کرد تا به نقطه "ذي طوي"رسید،همان نقطه مرتفعی که از آنجا خانه
هاي مکه نمایان است، پیامبر ص به یاد روزي افتاد که به اجبار از مکه مخفیانه بیرون آمد،ولی می بیند امروز با این عظمت
وارد مکه می شود،لذا پیشانی مبارك را به فراز جهاز شتر گذاشت و سجده شکر بجا آورد.
سپس پیغمبر اکرم ص در"حجون"(یکی از محلات مرتفع مکه که قبر خدیجه در آن است)فرود آمد و غسل کرد،و با لباس
رزم و اسلحه بر مرکب نشست،در حالی که سوره"فتح"را قرائت می فرمود وارد مسجد الحرام شد و تکبیر گفت،سپاه اسلام
نیز همه تکبیر گفتند،به گونه اي که صدایشان همه دشت و کوه را پر کرد.
ص : 407
سپس از شتر خود فرود آمد،و براي نابودي بتها نزدیک خانه کعبه آمد، بتها را یکی پس از دیگري سرنگون می کرد و می
کانَ زَهُوقاً :"حق آمد و باطل زایل شد و باطل زایل شدنی است". 􀀀 اطِلَ 􀀀 اطِلُ إِنَّ الْب 􀀀 جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْب 􀀀 فرمود:
چند بت بزرگ بر فراز کعبه نصب شده بود که دست پیامبر ص به آنها نمی رسید امیر مؤمنان علی ع را امر کرد پاي بر دوش
مبارکش نهد و بالا رود، و بتها را به زمین افکنده بشکند،علی ع این امر را اطاعت کرد.
سپس کلید خانه کعبه را گرفت و در را بگشود و عکسهاي پیغمبران را که بر در و دیوار داخل خانه کعبه ترسیم شده بود محو
کرد.
-3 بعد از این پیروزي درخشان و سریع پیغمبر اکرم ص دست در حلقه در خانه کعبه کرد و رو به اهل مکه که در آنجا ***
جمع بودند فرمود و گفت:
"شما چه می گوئید؟و چه گمان دارید؟!در باره شما"چه دستوري بدهم"؟ عرض کردند:ما جز خیر و نیکی از تو انتظار
نداریم،تو برادر بزرگوار و فرزند برادر بزرگوار مایی!و امروز به قدرت رسیده اي،ما را ببخش،اشک در چشمان پیامبر ص
حلقه زد،صداي گریه مردم مکه نیز بلند شد.
پیغمبر اکرم ص فرمود:من در باره شما همان می گویم که برادرم یوسف گفت،"امروز هیچگونه سرزنش و توبیخی بر شما
نخواهد بود،خداوند شما را می بخشد و او ارحم الراحمین است" ( 1)و به این ترتیب همه را عفو کرد و فرمود:همه آزادید،هر
جا می خواهید بروید.
در ضمن پیغمبر خدا ص دستور داده بود که لشگریانش مزاحم هیچکس
ص : 408
. 1) سوره یوسف آیه 92 -1
نشوند،و خونی مطلقا ریخته نشود،تنها مطابق روایتی شش نفر را که افرادي بسیار بد زبان و خطرناك بودند استثنا کرده بود.
حتی هنگامی که شنید"سعد بن عباده پرچمدار لشگر شعار انتقام را سر داده،و می گوید:الیوم یوم الملحمه"امروز روز انتقام
است"!پیغمبر ص به علی ع فرمود بشتاب پرچم را از او بگیر و تو پرچمدار باش و شعار دهید الیوم یوم المرحمه"امروز روز
عفو و رحمت است"! و به این ترتیب مکه بدون خونریزي فتح شد و جاذبه این عفو و رحمت اسلامی که هرگز انتظار آن را
نداشتند چنان در دلها اثر کرد که مردم گروه گروه آمدند و مسلمان شدند و صداي این فتح عظیم در تمام جزایر عربستان
.( پیچید و آوازه اسلام همه جا را فرا گرفت.و موقعیت اسلام و مسلمین از هر جهت تثبیت شد ( 1
در بعضی از تواریخ آمده است هنگامی که پیغمبر اکرم ص در کنار در خانه کعبه ایستاده بود فرمود:
اللّ وحده وحده،انجز وعده،و نصر عبده،و هزم الاحزاب وحده،الا ان کل مال او ماثره او دم تدعی فهو تحت قدمی
􀀀
لا اله الا ه
هاتین!. ..
"معبودي جز خدا نیست،یگانه است،یگانه،سرانجام به وعده خود وفا کرد،و بنده اش را یاري نمود،و خودش به تنهایی تمام
احزاب را درهم شکست،اي مردم!بدانید هر مالی،هر امتیازي،هر خونی مربوط به گذشته و زمان جاهلیت است همه در زیر
پاهاي من قرار گرفته(یعنی دیگر گفتگویی از خونهایی که در زمان جاهلیت ریخته شد،یا اموالی که به غارت رفت.
نکنید،و همه امتیازات عصر جاهلیت نیز باطل شده است،و به این ترتیب تمام
ص : 409
1) تلخیص از"کامل ابن اثیر"جلد 2 و"تفسیر مجمع البیان"ذیل آیات مورد بحث و کتب دیگر. -1
پرونده هاي گذشته بسته شد).
این یک طرح بسیار مهم و عجیب بود که به ضمیمه فرمان عفو عمومی، مردم حجاز را از گذشته تاریک و پرماجراي خود
برید،و در پرتو اسلام زندگی نوینی به آنها بخشید که از کشمکشها و جنجالهاي مربوط به گذشته کاملا خالی، بود.
و این کار فوق العاده به پیشرفت اسلام کمک کرد و سرمشقی است براي امروز و فرداي ما.
خداوندا!تو قادري که بار دیگر آن عظمت دیرین را در پرتو اقتدا به سنت آن حضرت به مسلمانان بازگردانی.
پروردگارا!ما را در زمره یاران راستین پیغمبر اسلام ص قرار ده.
بار الها!به ما توفیقی مرحمت کن که حکومت عدل اسلامی را آن چنان در دنیا بگسترانیم که مردم جهان فوج فوج آن را از
دل و جان بپذیرند.
آمین یا رب العالمین پایان سوره نصر ***
ص : 410